دسته: اخبار
نیاز بندرعباس به مرکز فروش صنایع دستی بانوان/ دولت تسهیلات ویژه نوسازی تاکسی های درون شهری را تسهیل کند
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر بندرعباس:
فریده عامری سیاهویی در نطق پیش از دستور صد و چهل و هفتمین جلسه شورای اسلامی شهر بندرعباس ضمن تسلیت ایام سوگواری حضرت فاطمه زهرا (س) اظهار کرد: از تلاش های مجدانه همکاران در شهرداری بندرعباس در شروع پروژه ساخت کتابخانه در بوستان شهید دباغیان در جهت ترویج فرهنگ علم اندوزی و دانش افزایی و همچنین کمک به سرانه های فرهنگ کتاب و کتاب خوانی تشکر میکنم.
وی افزود: از مجموعه های بزرگ صنعتی و بنگاه های بزرگ اقتصادی درخواست داریم به عنوان مسئولیت اجتماعی در ایجاد زیر ساخت های اجتماعی و فرهنگی شهر مشارکت بیشتری داشته باشند.
وی با بیان اینکه بندرعباس به عنوان شهر خلاق در زمینه صنایع دستی در یونسکو به ثبت رسیده است، افزود: در این خصوص باید زیر ساخت هایی برای ایجاد بازارچه های صنایع دستی ویژه بانوان به ویژه جهت اشتغال بانوان کارآفرین و هنرمند شهر بندرعباس فراهم شود.
عضو شورای اسلامی شهر بندرعباس بیان کرد: مرکز فروش صنایع دستی در شان و منزلت بانوان بندرعباسی در شهر باید ایجاد شود تا با خیال راحت به عرضه محصولات خود مبادرت ورزند.
عامری در ادامه با تشکر ویژه از ستاد اجرایی فرمان امام (ره) جهت واگذاری قطعه زمینی برای ساخت بوستان محله پشت شهر بندرعباس، گفت: برای آبادی این محله با نگاه ویژه به توانمند سازی مردم و زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست و هنرمندی که در حوزه صنایع دستی دارند را جایگاه مناسبی در شان و منزلت آنان احداث شود.
وی در ادامه به دغدغه های تاکسیرانان در شهر بندرعباس اشاره و خاطرنشان کرد: یکی از دغدغه های جدی تاکسیرانان نبود خطوط ویژه تردد تاکسب منتهی به مرکز شهر است.
عضو شورای اسلامی شهر بندرعباس ادامه داد: دولت چهاردهم در دو بخش به تاکسیرانان بندرعباس کمک شایانی انجام دهد نخست اعتبارات لازم را برای دریافت تسهیلات آسان برای نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی شهری انجام دهد و دوم بیمه آنها است که با نگاه ویژه در این خصوص اقدام کند.
عامری اضافه کرد: از مجموعه مسکن و راه و شهرسازی خواستاریم که یکسری از ادارات در مرکز شهر بندرعباس در مجاورت مراکز خرید قرار دارند تا زمانی که جا به جایی صورت نگرفته است محلی برای پارکینگ ماشین ندارند و سبب ترافیک ها شده است.
وی تصریح کرد: شهر بندرعباس به عنوان بزرگترین شهر بندری ایران در کنار ساحل نیلگون خلیج فارس قرار دارد و مردمی با فرهنگ و تمدن غنی داریم اما از ناحیه ویژه بافت تاریخی برخوردار نیست.
تجویز بیرویه آنتیبیوتیکها مقاومت میکروبی را تشدید میکند
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران با انتقاد از تجویز آنتیبیوتیکهای قوی برای بیماریهای عادی، نسبت به افزایش مقاومت میکروبی هشدار داد.
مینو محرز، عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران، امروز در نشست خبری اولین جشنواره هنری و دومین همایش علمی بزرگداشت هفته اطلاعرسانی درباره مقاومت میکروبی و تجویز منطقی آنتیبیوتیکها اظهار کرد: حدود ۱۰ سال پیش، مقالهای علمی در خصوص اهمیت قانونگذاری در مصرف آنتیبیوتیکها منتشر شد. در این مقاله، استفاده از برخی آنتیبیوتیکها تنها برای بیماران بستری در بخش سیسییو مجاز دانسته شده بود، اما امروز شاهد تجویز قویترین آنتیبیوتیکها برای بیماریهای عادی هستیم که میتواند مقاومت میکروبی بیماران را افزایش دهد.
وی تصریح کرد: هزینه درمان بیماری که به دلیل مقاومت میکروبی دچار عفونت بیمارستانی شده بود، بیش از ۵۰ میلیون تومان شد. رقمی که اگر بیمار توان پرداخت آن را نداشت، به احتمال زیاد جان خود را از دست میداد. باید توجه داشت که هر دهه تنها یک آنتیبیوتیک جدید معرفی میشود و نمیتوان به دلیل مصرف بیرویه، منتظر داروهای جدیدتر ماند.
محرز ادامه داد: در خصوص مدیریت مصرف آنتیبیوتیکها، پروتکلهایی در نظر گرفته شده است که این برنامهها همچنان ادامه دارد. با این حال، برخی انجمنها از جمله انجمنهای ریه، آیسییو و انکولوژیستها نسبت به نحوه و میزان مصرف آنتیبیوتیک اعتراضاتی داشتهاند که عملاً اثرات منفی این داروها را تشدید میکند.
وی افزود: مصرف آنتیبیوتیکها در کشور روندی فزاینده داشته و میزان استفاده از آنها چندین برابر میانگین جهانی است. از این نظر، ایران در رتبههای پایینی قرار دارد.
بایدها و نبایدهای ارتباط با خانواده همسر
مدیریت ارتباط با خانواده همسر در مواقعی که ممکن است منجر به بروز مشکلاتی مانند دخالتهای بیموقع شود، نیازمند دقت و راهبردهای ویژهای است. از جمله این راهبردها گفتوگوی صادقانه با همسر است. با همسرتان درباره مشکلاتی که از طرف خانوادهاش احساس میکنید صحبت کنید. صادقانه بگویید که چه چیزهایی شما را نگران میکند. همچنین با همسرتان مرزهایی را مشخص کنید که برای هر دو قابل قبول باشد.
ارتباط با خانواده همسر یکی از مسائلی است که میتواند زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار دهد و حتی در برخی از مواقع مدیریت نادرست آن میتواند باعث از هم پاشیدگی زندگی آنها شود. این ارتباطات جزئی از زندگی خانوادگی محسوب میشود و نمیتوان آن را نادیده گرفت، بلکه باید برای آن حد و مرز گذاشته و به خوبی آن را مدیریت کرد.
متاسفانه بسیاری از زوجین به جای مدیریت و حل مسائل با خانواده همسرشان قطع رابطه میکنند. این در حالی است که این کار شاید در خیلی از مواقع شروع مشکلات دیگر برای زندگی آنها باشد. این که حد و مرز این روابط باید تا چه اندازه باشد و اثرات این روابط بر روی زندگی مشترک چیست؟
به این بهانه با مریم مویدی مهر روانشناس بالینی، طرحواره درمانگر، مدرس دانشگاه و هپینوتراپیست به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ارتباطات با خانواده همسر چگونه باید باشد؟
برقراری ارتباط موثر و مثبت با خانواده همسر میتواند به تقویت روابط و ایجاد یک محیط خانوادگی سالم کمک کند. از این رو رعایت برخی نکات به بهبود این روابط کمک میکند. از جمله این نکات، این است که همیشه با خانواده همسر با احترام و ادب برخورد کنید. این امر به ایجاد روابط مثبت و جلوگیری از سوءتفاهمات کمک میکند. مورد دیگر گوش دادن فعال است. زمانی که با اعضای خانواده همسر صحبت میکنید، به دقت گوش دهید و نشان دهید که به دیدگاهها و احساسات آنان اهمیت میدهید.
مرزهای سالمی را در رابطه با خانواده همسر برقرار کنید و احترام به این مرزها را در اولویت قرار دهید. صحبت در مورد مرزها با همسر میتواند به درک بهتر و جلوگیری از تنش کمک کند. سعی کنید ارتباطات دوستانهای با خانواده همسر برقرار کنید. وقت گذراندن با آنها، چه از طریق تماسهای تلفنی و چه در دیدارهای حضوری، میتواند به بهبود روابط کمک کند. همیشه در کنار همسر خود بایستید و نشان دهید که از او و خانوادهاش حمایت میکنید. این کار باعث میشود که خانواده همسر، شما را به عنوان یک عضو حمایتگر و دوستداشتنی ببینند.
در صورتی که اختلافی پیش آمد، تلاش کنید به صورت آرام و منطقی به حل آن بپردازید. ارتباطات موثر و منطقی میتواند از تشدید مشکلات جلوگیری کند. در جشنها و مناسبتهای خانوادگی شرکت کنید و نشان دهید که به روابط خانوادگی اهمیت میدهید. این کار به تقویت پیوندها و ایجاد خاطرات مثبت کمک میکند. با پیروی از این نکات میتوان به تدریج رابطهای محترمانه و صمیمی با خانواده همسر ایجاد کرد.
تا چه اندازه این ارتباطات میتواند در دوام زندگی مشترک موثر باشد؟
نحوه ارتباط با خانواده همسر میتواند تأثیر زیادی بر دوام زندگی مشترک داشته باشد. ارتباط مثبت با خانواده همسر میتواند به ارائه حمایت عاطفی و روانی کمک کند. خانوادههای حمایت کننده میتوانند در مواقع بحرانی کممهری ناشی از تنشها را کاهش دهند. زمانی که اعضای خانواده همسر در جریان مسائل زندگی مشترک قرار بگیرند، میتوانند نقش میانجی و حلکننده تضادها را بازی کنند. این کمک میتواند به جلوگیری از تشدید اختلافات کمک کند. همچنین ارتباط خوب با خانواده همسر میتواند پیوندهای عاطفی بین همسران را تقویت کند و به ایجاد حس تعلق و اتحاد در خانواده کمک کند.
آشنایی با انتظارات و فرهنگ خانواده همسر میتواند به انجام رفتارهای مناسبتر و به وجود آمدن تفاهم بیشتر کمک کرده و از بروز سوتفاهمها جلوگیری کند. در عین حال، تعیین مرزهای سالم در ارتباط با خانواده همسر بسیار مهم است. اگر یکی از طرفین به شدت تحت تأثیر نظرات خانواده خود باشد، میتواند برای زندگی مشترک مشکلساز شود. به طور کلی، ارتباط مثبت و مؤثر با خانواده همسر میتواند به تقویت روابط زناشویی و افزایش استحکام زندگی مشترک کمک کند. وقتی زوجین این عوامل را یاد بگیرند بسیار مهم و کمک کننده است.
در مواقعی که شرایط به گونهای است که ارتباط با خانواده همسر باعث بروز مشکلات بیشتری میشود (مثل دخالتهای بی اندازه )چگونه باید این موضوع را مدیریت کرد؟
مدیریت ارتباط با خانواده همسر در مواقعی که ممکن است منجر به بروز مشکلاتی مانند دخالتهای بیموقع شود، نیازمند دقت و راهبردهای ویژهای است. از جمله این راهبردها گفتوگوی صادقانه با همسر است. با همسرتان درباره مشکلاتی که از طرف خانوادهاش احساس میکنید صحبت کنید. صادقانه بگویید که چه چیزهایی شما را نگران میکند. همچنین با همسرتان مرزهایی را مشخص کنید که برای هر دو قابل قبول باشد.
راهبرد دیگر توسعه مهارتهای ارتباطی است. در برخورد با خانواده همسر، از زبان مثبت و مهربان استفاده کنید و احساسات خود را به شیوهای غیرمهاجمی بیان کنید. در مواقع تنشزا یاد بگیرید که آرامش خود را حفظ کنید و از تنشها دوری کنید.
مورد دیگر تنظیم وقت ملاقاتها است. تلاش کنید زمانهایی را برای دیدار با خانواده همسر تعیین کنید که هم شما و هم همسرتان در شرایط خوبی هستید. همچنین تعیین زمانهای مشخص و محدود برای ملاقاتها میتواند به کاهش دخالتها کمک کنند.
مورد بعدی توسعه استقلال است. حمایت از استقلال خود و همسرتان در تصمیمگیریها به کاهش دخالتهای خارجی کمک میکند. این موضوع به زوجها اجازه میدهد که مشکلات خود را خودشان حل کنند.
ایجاد فضای حمایتی نیز مورد دیگری است که باید به آن اشاره کرد. به همسرتان نشان دهید که در کنار او هستید و خواهان ایجاد یک خانواده سالم و مستقل هستید. این حمایت میتواند او را ترغیب کند تا در برابر دخالتها بایستد.
این استراتژیها میتوانند به شما و همسرتان کمک کنند تا ارتباط مثبتی با خانواده همسر داشته باشید و از بروز مشکلات جلوگیری کنید.
آیا فرزند شما مورد آزار و اذیت قرار میگیرد؟/ ۵ نشانه را بررسی کنید
یکی از نشانههای رایج کودکآزاری، علائم فیزیکی غیر قابل توضیح است. مانند سردردهای مکرر و معده درد یا سایر شکایات که ظاهراً بدون هیچ دلیل زمینهای بروز یافتهاند. بنابر مطالعات، در جایی مشاهده شده که کودکانی که اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، شکایات جسمی خود را بسیار بیشتر از همسالان غیر قربانی خود گزارش میدهند. چنین شکایات فیزیکی ممکن است نتیجه رنج عاطفی ناشی از آزار و اذیت باشد.
قلدری، آزار و تعدی در میان کودکان یک نگرانی جدی است که به صورت آزار جسمی، کلامی و عاطفی ظاهر میشود. والدین و مربیان باید در تشخیص علائم از جمله بیماریهای جسمی غیر قابل توضیح، تغییرات رفتاری، کاهش عملکرد تحصیلی، تیرگی روابط اجتماعی و ناراحتیهای عاطفی هوشیار باشند. مداخله زودهنگام، ارتباطات باز و حمایت برای محافظت از رفاه کودک بسیار مهم است.
آزار و اذیت یک مسئله مداوم و گسترده است که در همه جا میتواند کودکان را تهدید کند. قلدری را میتوان به آزار فیزیکی، کلامی و حتی عاطفی طبقهبندی کرد. این مساله میتواند در مدارس، کوچه و خیابان، محلهها و حتی آنلاین اتفاق بیافتد، و این امر ضروری است که والدین مراقب سلامتی فرزندان خود باشند. دانستن چگونگی شناسایی نشانههای قلدری نیز به فرد در مداخله و حمایت اولیه امکان یک گام جلوتر میدهد. در اینجا علائمی وجود دارد که میتواند نشان دهد کودک شما مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
علائم فیزیکی غیر قابل توضیح
یکی از نشانههای رایج کودکآزاری، علائم فیزیکی غیر قابل توضیح است. مانند سردردهای مکرر و معده درد یا سایر شکایات که ظاهراً بدون هیچ دلیل زمینهای بروز یافتهاند. بنابر مطالعات، در جایی مشاهده شده که کودکانی که اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، شکایات جسمی خود را بسیار بیشتر از همسالان غیر قربانی خود گزارش میدهند. چنین شکایات فیزیکی ممکن است نتیجه رنج عاطفی ناشی از آزار و اذیت باشد. این احساسات ترس و اضطراب ناشی از قلدری میتواند راه خود را برای بیان در بدن پیدا کند. به عنوان مثال، یک کودک ممکن است از سردرد قبل از مدرسه شکایت کند یا از درد معده رنج ببرد که باعث میشود نتواند خوب غذا بخورد. اگر کودک شما اغلب از احساس بیماری شکایت میکند، اما بدون هیچ دلیل خاصی، احتمالاً باید عمیقتر بگردید و فکر کنید که آیا چه چیزی باعث این مشکل شده است.
تغییر رفتار
یکی دیگر از شاخصهای اساسی که نشان میدهد فرزند شما مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، تغییر الگوی رفتاری است. ممکن است در زندگی اجتماعی منزویتر شود یا علاقه خود را به چیزهایی که زمانی از آنها لذت میبرد از دست بدهد. معمولاً کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند احساس انزوا میکنند و ممکن است از رفتن به مدرسه یا شرکت در رویدادهای مدرسه نیز ترس داشته باشند زیرا از ملاقات با آزارگر میترسند. کودک شما ممکن است تحریکپذیر و مضطرب شود، نوسانات خلقی ناگهانی نشان دهد یا از ناراحتی شکایت کند. تغییرات دیگر ممکن است شامل عملکرد ضعیف او در مدرسه یا عدم تمایل به تعامل با خانواده و دوستان باشد. شاید او تمایلی به بحث در مورد روز خود ندارد یا به طور ناگهانی در برابر سؤالات سکوت کند، که نشانههایی از این است که ممکن است چیزی در مورد قلدری اشتباه باشد. ارتباط آزاد بسیار ضروری است و به عنوان والدین باید فرزندتان را تشویق کنید تا احساسات خود را به اشتراک بگذارد و به او اطمینان دهید که میتواند در مورد هر چیزی که او را ناراحت میکند صحبت کند.
کاهش عملکرد تحصیلی
کاهش ناگهانی یا غیرمنتظره در عملکرد تحصیلی علامت دیگری است که نشان میدهد کودک شما ممکن است مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد. قربانیان آزار عمدتاً به دلیل استرس و اضطراب شدیدی که این موقعیت برای آنها ایجاد کرده است، تمرکز بر روی مطالعات خود را از دست میدهندد. این مشکل منجر به نمرات پایینتر، فراموش کردن تکالیف، انجام ندادن تکالیف و به طور کلی عدم انگیزه برای انجام تکالیف مدرسه میشود. گاهی اوقات، کودکان حتی ممکن است از رفتن به مدرسه بترسند. تعامل با معلمان و سایر کارکنان ممکن است به شما سرنخ هایی در مورد رفتار فرزندتان در مدرسه بدهد.
تغییرات در روابط اجتماعی
این احتمال وجود دارد که وقتی فرزند شما از دوستان خود دوری میکند یا به نظر میرسد از او دوری میشود، ممکن است نشانهای از رفتار آزار دیده باشد. آزارگرها از طرد شدن به عنوان سلاحی برای فرماندهی استفاده میکنند که باعث میشود قربانیان احساس تنهایی و کنار گذاشته شدن کنند. اگر فرزندتان به درگیری با دوستانش اشاره کرد یا احساس تنهایی کرد، خیلی به این مساله توجه کنید. آنها میتوانند به جای درگیر شدن با دوستان، زمان بیشتری را در خانه تنها بگذرانند. تشویق بحثهای باز در مورد دوستیها و پویاییهای اجتماعی میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که آیا مسائل اساسی مرتبط با آزار و اذیت وجود دارد یا خیر. همچنین میتوانید دوستیهای مثبت را تقویت کنید و مشارکت در فعالیتهای گروهی را در فرزندتان تشویق کنید.
پریشانی عاطفی
پریشانی عاطفی به احتمال زیاد آشکارترین نشانه آزار و اذیت جسمی و روحی است. این شکل از پریشانی میتواند به شکلهای اضطراب، افسردگی یا حتی افکار خودکشی باشد. کودکان مورد آزار قرار گرفته، معمولاً در یک احساس به دام افتادن و درماندگی به اندازه کافی زندگی میکنند که معمولاً منجر به عواقب عاطفی بسیار شدیدی میشود که ممکن است بر سلامت روانی کلی آنها تأثیر بگذارد. گریه زیاد، اختلال خواب ناشی از بیخوابی یا کابوس و صحبتهای منفی میتواند از دیگر شاخصهای احساسی آزار و اذیت باشند. اگر فرزند شما ادعا میکند که بیارزش یا نا امید است، مساله جدی است و برای مقابله با آن به کمک نیاز دارد. اطمینان حاصل کنید که یک فضای محافظتی در خانه ایجاد میکنید تا آنها در مورد مسائل عاطفی خود صحبت کنند.
به عنوان والدین شناخت این نشانههای آزار برای محافظت از فرزندان بسیار مهم است. والدین با آگاهی از این علائم که به طور جمعی در کودک نمایان میشوند، میتوانند اقدامات پیشگیرانهای در جهت مداخله و حمایت بردارند. اگر مشکوک هستید که فرزندتان مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، وضعیت نیاز به مراقبت، حمایت عاطفی و ارتباط باز دارد تا او را بدون ترس از قضاوت شدن تشویق کنید. معلمان یا مشاوران مدرسه نیز میتوانند برای ادامه کمکهای بیشتر مورد نیاز برای رسیدگی مناسب به این موضوع
مشارکت داشته باشند. والدین با هوشیاری و آگاهی از نشانههای قلدری میتوانند نقش مهمی در حفاظت از ایمنی و رفاه فرزند خود در این مرحله از رشد او داشته باشند.
چرا قبح سیگار کشیدن بانوان جوان در خیابان شکسته شده؟
در جامعه ما یک نگرش منفی نسبت به مصرف سیگار توسط بانوان وجود دارد .با توجه به اینکه آمارها حکایت از افزایش مصرف و پایین آمدن سن شروع به مصرف دارند، آیا هنوز هم این نگرش منفی بین افراد جامعه وجود دارد؟ چه عللی باعث شده بخشی از بانوان ما گرایش به مصرف دخانیات دارند؟
مصرف سیگار در سالهای اخیر در بین زنان روندی رو به افزایش داشته است. به نظر میآید از دست رفتن قباحت سیگار در بین زنان جامعه و پایین آمدن سن شروع مصرف میتواند بیانگر تغییرات جدیدی باشد. آیا با توجه به روند تصاعدی مصرف سیگار در بانوان، همچنان بین ایشان به عنوان یک ضد ارزش محسوب میشود؟ یا اگر بخواهیم فارغ از نگاه ارزشی و از منظر اجتماعی به این موضوع نگاه کنیم باید به چه مولفههایی توجه کنیم؟ علل روند رو به رشد و تظاهر سیگار کشیدن چیست؟
بیشک عوامل متعددی ازجمله تاثیر بلامنازع فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، مشکلات معیشتی ـ اجتماعی و رویکرد خانوادگی در رواج سیگار کشیدن بانوان تاثیرگذار بوده است. به همین منظور به سراغ امید منصوری پژوهشگر علوم اجتماعی رفتیم تا در این خصوص، متمرکز بر یکی از علل این معضل گفتوگو کنیم که در ادامه پیش روی شما قرار میگیرد:
با توجه به اینکه مصرف سیگار در بسیاری از فرهنگها بیشتر بین مردان مرسوم بوده، از چه زمانی مصرف سیگار مورد توجه بانوان قرار گرفت؟
برای فهم علل مصرف زنانه سیگار باید به گذشته تاریخی و لحظه رویآوردن آنان به این ماده توجه کرد. پس از جنگ جهانی دوم، در دورانی که رونق اقتصادی به جهان سرمایهداری بازگشته بود، شرکتهای بزرگ تولید سیگار در پی بازار جدیدی بودند. به همین دلیل به فکر جذب زنان به سیگار افتادند، به همین دلیل سراغ پدر تبلیغات جهان، ادوراد برنیز رفتند.
او از قضا برادرزاده فروید، روانکاو معروف بود. او از فروید شنیده بود که سیگار برای زنان جاذبه جنسی دارد. بر همین اساس تصمیم گرفت برای گسترش این بازار در میان زنان، بهعنوان نیمی از جمعیت که بالقوه میتوانستند سود حیرتانگیزی برای شرکتها تولید کنند، در روز ملی آمریکا، زنانی را که از قضا مدل، بازیگر و… بودند، نیمهعریان با سیگاری بر لب که با آرایشی مبتنی بر جاذبه جنسی خیرهکننده باشند، در میان جمعیت بفرستند.
این لحظه بسیار مهم را میتوان خاستگاه تاریخی روی آوردن زنان به سیگار دانست. منتهی در آن زمان مصرف زنانه سیگار، بسیار لوکس و مبتنیبر تمایز طبقاتی بود. یعنی زنانی سیگار را مصرف میکردند که عادتوارههای خاصی داشتند، یا بازیگر بودند یا روشنفکر یا از طبقات اجتماعی متوسط روبه بالا بودند.
آیا ما با یک تغییر الگوی مصرف در زنان مواجه هستیم؟
تا حدود نیمقرن، الگوی مصرف سیگار در میان زنان، زنانی قدرتمند، موفق و متمایز بودند. به همین دلیل سیگار کالایی مصرفی بود که حداقل در ایران در میان زنان طبقه متوسط و پایین چندان جذابیتی نداشت یا الگوهای اجتماعی بهقدری قدرتمند بودند که حتی ناخودآگاه رویاپردازی آنان نیز کمتر به این سو معطوف میشد. اما اکنون در آمارها میخوانیم که سرعت روی آوردن زنان و دختران به این ماده مخدر بهطور حیرتانگیزی تشدید شده است؛ تا جاییکه در پژوهشی (ولی زاده،۱۴۰۰)نشان داده شده است که مصرف زنان ۱۹۰ درصد در میان زنان و ۱۳۳ درصد در میان دختران افزایش یافته است.
ژست و ادا یا برون رفتن از مشکلات؟
شاید حجم مصرفکنندگان سیگار زن کمتر از مردان باشد، اما نسبت میل آنها به این ماده نشان از تحولاتی جدید دارد. از اینرو نیاز است این تحول را در کلیتی گستردهتر جای داد تا متوجه شویم که سیگار از کالایی لوکس، تبدیل به کالایی همگانی شده است. فارغ از اینکه ارزشها همواره از طبقات بالا روبه طبقات پایین «سرریز» میشوند اما اینکه سیگار بیش از ارزشهای دیگر جذاب شده، جای بحث جدی دارد. من میخواهم این روی آوردن را در نسبت با «رهاشدگی زنان و دختران» در جامعه تورمزده کنونی قرار دهم هرچند آمار مشخصی در اینباره وجود ندارد که دقیقا چه نسبت یا همبستگی مشخصی میان ایندو وجود دارد اما میتوان تخیل جامعهشناختی کرده و نسبتی احتمالی را تشخیص داد. ضمن آنکه مسائل اجتماعی را نمیتوان از طریق مفاهیم صرفاً اخلاقی چون قبح اجتماعی و آبرو و… توضیح داد. مسائل اجتماعی میتوانند اخلاقیات را تغییر دهند و هرآنچه را که روزی ضد اخلاق بوده است اخلاقی نشان دهد و برعکس آن هم صادق است.
چه دلایلی باعث گرایش زنان به سیگار شده است؟
اعتیاد به سیگار در میان دختران جوان و نوجوان و کاهش سن مصرف آن، دلایل مختلفی دارد. نخستین دلیل، تضعیف شدید نظام آموزشی و خانواده است که بهعنوان دو نهاد مهم تولید ارزشهای اخلاقی و درونیسازی الگوهای رفتارهای اجتماعی، بهشدت ناکارآمد هستند.
در سالهای اخیر و طبق آمار سال ۱۴۰۲، نسبت طلاق به ازدواج به عدد ۴۷.۵ رسیده است. این بدان معناست که در ازای هر دو ازدواج، تقریباً یک طلاق صورت میپذیرد. نتیجه این پدیده، گسترش مادران تنهاست. بهراحتی میتوان تصور کرد که این مادران از چه حدی از آسیبهای مختلف رنج میبرند.
اگر بتوان افزایش مصرف سیگار در میان زنان را توضیح داد، مطمئناً یکی از مهمترین دلایل آن، همین تنهایی، رهاشدگی و مصرف در شرایط «یأس و ناامیدی» است. این مصرف زمینهساز انواع مصرفهای دیگر نیز میشود. درواقع در میان این مقوله از زنان مصرفکننده، سیگار فقط بخش کوچکی از کوه یخ آسیبهای آنها است.
برخی معتقدند آسیبهای اجتماعی زنانه و مردانه ندارد. آیا به این موضوع هم میتوان این گونه نگاه کرد؟
به نظر میآید در شرایط تورمزده اجتماعی کنونی ما که نخستین چیزی که تغییر الگو داده، ارزشهای اخلاقی است، اساساً چیزی بهنام قبح توضیح دهنده یا مانع شونده نمیتواند باشد. زن طرد شده، در دامهای فضایی فقر قرار میگیرد و مصرف سیگار برای او امری خصوصی است. البته این طردشدگی، صرفآً در نسبت با طلاق نیست. جامعه ما در حال حاضر با انواعی از مسائل و آسیبهای مختلف در روابط زناشویی مواجه است که این عرصه را تبدیل به وضعیتی آشوبناک کرده است. ما فقط مجبوریم مبتنی بر دادههایی که در دسترس است به موضوعات بپردازیم و نمونهوار بحث کنیم.
امروزه چه عواملی را در ترویج مصرف سیگار در بانوان جامعه موثر میدانید؟
در سالهای اخیر، تضعیف خانواده بهدلایل مختلف که مهمترین آن همان تورمزدگی است، عملاً خانواده را بدل به نهادی تهدید کننده برای دختران تبدیل کرده است. ضمن آنکه مدرسه و دانشگاه نیز از طریق فرآیندهای خصوصیسازی و پولیسازی و ناتوانی آن در تضمین آینده کاربران آن، خصوصاً دختران، مشروعیت خود را بهلحاظ اخلاقی- اجتماعی از دست دادهاند. بههمین دلیل ناتوان از اقناع دختران جوان و نوجواناند. در شکاف این فقدان، الگوهای ارزشی- اخلاقی چون فانهای جنسی و مخدری یا محرکی شکل گرفتهاند که ریشه در نهلیسم اجتماعی حاصل از مسائل و مشکلات اجتماعی دارد.
مهم ترین محرک مصرف سیگار در بانوان را چه میدانید؟
اینکه مصرف سیگار از نوعی کالای لوکس و مبتنی بر تمایز ،فاصله گرفته و در ایران تبدیل به الگویی در شرایط تورمزده شده است نمیتوان چشم پوشی کرد. اینجاست که نوعی نیهیلیسم و احساس طردشدگی به عنوان مهمترین محرکهای میل به مصرف در میان زنان و دختران مطرح است. اینکه وجهی از این مصرف نیز میتواند نمایشی باشد، ابطالکننده این ایده اصلی نیست.
در هر امر نمایشی، رگهایی قدرتمند از احساس یأس و ناامیدی وجود دارد. برهمین اساس، اگر از وجه قبح اجتماعی به موضوع پرداخته نشود و این موضوع را بهمثابه نوعی مسأله اجتماعی در نظر گرفت، میتوان نتیجه گرفت که مصرف سیگار نوعی امکان ضرورت یافته در شرایطی است که زنان بدون قوای اجتماعی- اقتصادی و الگوی ارزشی اقناعکننده به آن روی میآوردند.
آیا میتوانیم به سیگار کشیدن بانوان نگاه ضد ارزشی داشته باشیم؟
در این شرایط نباید از معلول، یعنی مصرف سیگار و قبح اجتماعی آغاز کرد بلکه باید از علتها جویا شد. ضمن آنکه زنان اکنون مصرف سیگار را امری شخصی میدادند. شما نمیتوانید شبانهروز از ارزشمندی خصوصیسازی در اقتصاد سخن بگویید و تمام نهادهای اجتماعی را در برابر فضای رقابتی و داروینیستی بازار رها کنید تا تمام امکانهای بازسازی اجتماعی افراد از بین بروند، بعد مدعی قبح اجتماعی شوید. مصرف زنانه سیگار را باید نوعی پیامد مجموعهای از فرآیندهای اجتماعی در نظر گرفت که شامل عملکرد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میشود.
حضور در کلینیک ترک بیحجابی اختیاری است یا اجباری؟
الزام خانمها به رفتن به کلینیک یا ایجاد یک دوگانه برای ایشان مبنی بر «یا دادگاه یا کلینیک» و «یا مجازات یا گفتوگوی اقناعی» قطعا و مسلما امری غیرقانونی است. نمیتوان راههای میانبری ایجاد کرد و منّت هم گذاشت که چون نمیخواستیم خانمها درگیر دادگاه و سیستم قضایی شوند، ایشان را عازم کلینیک کردیم!
محسن برهانی استاد حقوق دانشگاه تهران در روزنامه اعتماد نوشت: خلق یک نهاد و یک الزام و تحمیل آن بر اراده شهروندان، نیازمند قانون و مصوبه قانونی است و نمیتوان برخلاف قانون- هرچند با انگیزههای مثبت در جهت نهادینه کردن امری شرعی یا عرفی- دست به خلاقیتی زد که برای آن خلاقیت، اجازه قانون وجود ندارد.
همانگونه که در خبرها ذکر شد و سپس توضیحات تکمیلی برخی مسوولان ستاد امر به معروف بیان گردید، برای اینکه موضوع حجاب جنبه امنیتی پیدا نکند این ستاد دست به خلاقیتی عجیب زده است و با ایجاد مراکزی در برخی پارکها با عنوان «کلینیک» با استفاده از خانمهایی که سابقه عدم رعایت حجاب را داشتهاند و الان محجبه شدهاند و با اشتراکگذاری تجاربشان، تلاش خواهند کرد که خانمهای بیحجاب را در «ترک بیحجابی» راهنمایی و اقناع کنند تا ایشان پس از آشنا شدن با تجربه زیسته این اشخاص، سبک پوشش خود را تغییر دهند.
این موضوع و خلاقیت از جنبههای مختلف قابل تأمل است؛ آیا عدم رعایت حجاب نوعی اختلال روانشناسانه است که برای رفع آن نیاز به کلینیک وجود دارد؟ آیا ریشه عدم رعایت حجاب، ناآگاهی است که با آگاهیرسانی این پدیده ریشهکن میشود؟ آیا در رفع بیحجابی شخص بیحجاب باید آگاهانه تقاضای کمک نماید تا این کلینیکها بتوانند به درمان و تغییر همت گمارند؟ و دهها سوال و پرسش جدی که این یادداشت در مقام احصای آنها نیست. موضوع قابل تأمل نسبت میان این کلینیک و حاکمیت قانون است.
اگر عدم رعایت حجاب شرعی در قوانین موجود کشور جرم است و بیقانونی، نحوه برخورد با خانمهایی که حجاب را رعایت نمیکنند نیز باید قانونی باشد و الا هیچ فرقی میان یک «شهروند قانونشکن» و «آمران به معروف و ناهیان از منکرِ قانونشکن» از جهت «قانونشکنی» وجود نخواهد داشت.
از ابتدای سال ۱۴۰۲ با مجموعه اقدامات مختلفی علیه خانمهایی که حجاب شرعی را رعایت نمیکردند و خانوادههای ایشان و خودروی ایشان مواجه شدیم که هیچکدام دارای مستند قانونی نبودند. حتی واحدهای خدماتی و فروشگاهها نه به علت عدم رعایت حجاب فروشندگان، بلکه به علت عدم رعایت حجاب از سوی خریداران و مراجعهکنندگان پلمب میشد که متأسفانه برخی از این اقدامات غیرقانونی کماکان ادامه دارد و شهروندان را با مشکلات عدیده مواجه نموده است.
ممانعت از ورود به برخی اماکن مانند بانکها و پارکها و متروها و حتی عدم تحویل کارت پرواز علیرغم خرید بلیت و… همه و همه اقداماتی ایذایی و قانونشکنانه بود که در حق شهروندان روا داشته شد و هماکنون نیز بعضا روا داشته میشود. تولد مفهومی به نام «حجاببان» و الزام برخی مجتمعها جهت بهکارگیری این کارمندان ناخوانده و ایجاد تونلهای انسانی با دوربین و فیلمبردار جهت عکسبرداری از شهروندان در همین راستا تحقق پیدا کرد.
ایجاد «کلینیک ترک بیحجابی» را نیز بایستی از قبیل همین اقدامات دانست. سوال اساسی این است که رفتن خانمهایی که حجاب را رعایت نکردهاند به این کلینیکها اختیاری است یا الزامی؟
در حقوق ایجاد الزام، نیازمند بیان پیشینی از سوی قانونگذار است و اساسا یکی از بخشهای مسلّم حاکمیت آن است که اراده قانونگذار – با رعایت شرایط و قواعدی- به صورت پیشینی به شهروندان اعلام شود تا شهروندان تکلیف خود را بدانند و آگاهانه اقدام نمایند.
اگر اختیاری است که هیچ صحبتی وجود ندارد؛ خانمی دوست دارد محجبه باشد اما نمیداند به چه صورتی و چرا و با چه استدلالی باید حجاب را رعایت کند در این صورت با مراجعه اختیاری و آزادانه به کلینیک و استفاده از راهکارهای احتمالا کارشناسانه به خواسته خود میرسد (البته شخصا بعید بدانم در همین مراجعه اختیاری هم طرفی بسته شود.) اما الزام خانمها به رفتن به کلینیک یا ایجاد یک دوگانه برای ایشان مبنی بر «یا دادگاه یا کلینیک» و «یا مجازات یا گفتوگوی اقناعی» قطعا و مسلما امری غیرقانونی است.
نمیتوان راههای میانبری ایجاد کرد و منّت هم گذاشت که چون نمیخواستیم خانمها درگیر دادگاه و سیستم قضایی شوند، ایشان را عازم کلینیک کردیم!
مشابه این تجربه را در سالهای قبل در قالب کلاسهای توجیهی در مرحله بعد از توقیف خودرو و قبل از آزادسازی خودرو برخی نهادها انجام میدادند که آن کلاسها هم فاقد مستند و مجوز قانونی بود.
اساسا این توجیه اشتباه است که برای آنکه مشکل خانمها کمتر شود و ایشان درگیر دادگاه نشوند ما کلینیک را ایجاد کردیم؛ چنین جایگزینی و رأفت ادعایی از اختیارات قانونگذار است و لا غیر.
تولد دهمین فرزند بانوی ۴۰ ساله در بیمارستان هاجر شهرکرد
سرپرست مرکز آموزشی درمانی هاجر(س) شهرکرد گفت: خانم خالدی متولد ۱۳۶۳ دهمین نوزاد پسر خود را در بیمارستان هاجر(س) شهرکرد به دنیا آورد.
ندا صیفی با بیان اینکه دهمین فرزند بانوی ۴۰ ساله در شهرکرد متولد شد، اظهار کرد: هماکنون این خانواده صاحب ۶ دختر و ۴ پسر است.
سرپرست مرکز آموزشی درمانی هاجر(س) شهرکرد با بیان اینکه شیب سالمندی روبه افزایش و جمعیت زیر ١۵ سال در حال کاهش است، ادامه داد: این خانواده ساکن بخش سردشت شهرستان لردگان هستند.
صیفی با بیان اینکه شاخص باروری کلی (TFR) در کشور باید از ١.۶ به ٢.۵ افزایش یابد تا در وضعیت مطلوب قرار گیریم، گفت: تشویق به ازدواج زود هنگام آسان و پایدار، افزایش آگاهی مردم درخصوص معایب تک فرزندی و دیر فرزندی و پیشگیری از سقط غیرقانونی جنین مورد تاکید است.
ارتباط خشونت همسر با افزایش ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی
پژوهشگران دریافتهاند خشونت همسر با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی بهخصوص در زنان مرتبط است.
وبگاه مِدیکال اِکسپرس در گزارشی آورده است: خشونت همسر یک همهگیری جنسیتی جهانی است که بر زنان تأثیر زیادی گذاشته است. ۲۵ تا ۵۰ درصد از زنان سراسر جهان گزارش کردهاند که در یک رابطه شخصی با آنها بدرفتاری شده است و از هر سه قربانی خشونت همسر، دو نفر زن هستند.
هم زنان و هم مردان ممکن است از سوی شریک زندگی خود بدرفتاری ببینند؛ اما زنان بدرفتاری بیشتر و شدیدتری را تحمل میکنند و احتمال کشته شدن زنان و دختران به دست شریک زندگی خود بیشتر است.
شکلهای گوناگون خشونت همسر
خشونت همسر انواع مختلفی دارد که سوءاستفاده جنسی، روانی، مالی و فیزیکی. صدمات مرتبط با خشونت فیزیکی و پیامدهای سلامت روانی ناشی از خشونت، معمولاً شناخته شده است. زنان معمولا علایم فیزیکی از جمله درد مزمن، اختلالات خواب و مشکلات گوارشی را گزارش میکنند. این علائم بعد از پایان خشونت هم باقی میمانند و ممکن است تا سالها بعد آشکار نشوند.
از جمله پیامدهای رایج اما کمتر شناختهشده خشونت همسر، افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی است.
بیماریهای قلبیعروقی عامل اصلی مرگومیر در مردان و زنان است. میزان ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در افرادی که خشونت را تجربه کردهاند، هم مردان و هم زنان، افزایش یافته است؛ اما این افزایش در زنان بیشتر است.
بهروز آذر: رسیدگی به لایحه حمایت از زنان تسریع شود
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده گفت: از ابتدای دولت چهاردهم، پیگیر لایحه تامین امنیت زنان هستیم و از مجلس می خواهیم آن را در دستور کار رسیدگی قرار دهد.
زهرا بهروز آذر در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران با تسلیت فوت نابهنگام خبرنگار ایرنا اظهار داشت: از روز اول دولت، پیگیری لایحه تامین امنیت زنان را در دستور کار قرار داده ایم و درخواست تسریع آن را داده ایم.
معاون رئیس جمهور با بیان اینکه بار دیگر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهش میکنیم که این لایحه را بنا به درخواستی که دولت داشته و بار دیگر در ماه گذشته پیگیری کرده، در دستور کار قرار دهند، گفت: از نمایندگان مجلس میخواهیم با فوریت این موضوع را مورد رسیدگی قرار دهند.
وی افزود: البته این لایحه راه جلوگیری از بروز چنین اتفاقات تلخی نیست و حتماً باید روی مهارتهای زندگی، تابآوری و کنترل خشم در بین همه اعضای جامعه کار کنیم.
بهروز آذر ادامه داد: همه باید با هم همت کنیم که مهارت شنیدن موثر و ارتباط موثر را چه در بین اعضای خانواده و چه در بین اعضای جامعه گسترش دهیم.
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده درباره موضوع خبری مبنی بر راهاندازی کلینیکهای ترک بیحجابی که در رسانه ها منتشر شد، گفت: این موضوع ارتباطی به دولت نداشته و دولت چنین موضوعی را تصویب نکرده است.
وی با بیان اینکه موضوع حجاب یک موضوع تربیتی است و باید از درون خانوادهها شروع شود، افزود: اینکه بتوانیم به خانواده کمک کنیم که بتوانند فرزندان خود را متقاعد کنند که این انتخاب را داشته باشد حتماً در برنامههای ما هست اما اینکه بخواهیم موضوع حجاب را به این شکل پیگیری کنیم، موجب وهن اسلام و موضوع امر به معروف و نهی از منکر است.
بهروز آذر خاطر نشان کرد: این موضوع باید در سطح کلان ذیل شورای فرهنگ عمومی کشور و در نهادهای مرتبط بررسی و سیاست گذاری شود و به مرحله عمل برسد.
معاون رئیس جمهور تاکید کرد: دولت در این موضوع دخالت و نقشی نداشته است و تلاش میکنیم بتوانیم حتماً به شیوهای موثر و در شأن کرامت زنان در ذیل نگاه اسلامی به این موضوع رسیدگی شود.
بهروزآذر: تامین سلامت و بهداشت زنان و خانواده نیازمند سیاستگذاری است
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده بر ضرورت سیاستگذاری جامع و پایدار در حوزههای مربوط به سلامت و بهداشت زنان و خانواده تأکید کرد و گفت: عزم دولت چهاردهم برای تحقق این هدف جدی است.
زهرا بهروز آذر در نخستین جلسه کارگروه سلامت، بهداشت و جمعیت بر لزوم توجه ویژه دولت چهاردهم به مسائل زنان و خانواده تاکید کرد و از عزم این دولت برای پیگیری موضوعات زنان با همکاری نزدیک نهادها و سازمانهای مربوطه خبر داد.
وی اظهار داشت: این کارگروه با بهرهگیری از تخصص اعضایی شامل اساتید و متخصصان در حوزههای بهداشت، سلامت، جامعهشناسی، حقوق زنان و خانواده، روانشناسی و بهداشت باروری، به شناسایی چالشها و خلاءهای موجود این حوزه خواهد پرداخت. همچنین، تلاش این کارگروه در تدوین سیاستهای اجرایی و هماهنگی در زمینههای سلامت، بهداشت و جمعیت خواهد بود.
بر اساس این گزارش، در این جلسه همچنین بر ضرورت سیاستگذاری جامع در حوزههای مربوط به سلامت و بهداشت زنان و خانواده تاکید شد و اعضای کارگروه به بحث در خصوص چالشهای فعلی و راهکارهای عملیاتی برای ارتقای سلامت جامعه پرداختند.
اعضای کارگروه با بررسی چالشهای فعلی، به اهمیت همکاری بینبخشی و هماهنگی بیننهادی اشاره و تأکید کردند که بدون ایجاد سازوکارهای منسجم و همافزا میان دستگاههای مختلف، دستیابی به اهداف تعیینشده دشوار خواهد بود.
همچنین، مصداقهایی چون لزوم ارتقای آگاهیهای عمومی در زمینه بهداشت زنان، بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی و روانشناختی برای زنان در تمامی مناطق کشور و نیز توسعه حمایتهای قانونی و اجتماعی از خانوادهها مطرح شد تا زمینههای ارتقای سلامت جامعه بهطور مؤثرتری فراهم آید.
کارگروه سلامت، بهداشت و جمعیت، یکی از کارگروههای اصلی ستاد زن و خانواده است و با هدف ارائه مشاورههای کارشناسی به معاون رئیسجمهور در موضوعات مرتبط با سیاستها و برنامههای ارتقای سلامت و ایمنی خانواده و زنان در کشور فعالیت میکند.