فرهنگ عذرخواهی؛ سلاح مخفی برای پایان دادن به تعارضات زناشویی

ارسال شده در ۲۲ دی ۱۴۰۳، توسط ایرنا

دکتر محمد حسن آسایش، روان درمانگر و زوج درمانگر و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید می‌کند که فرهنگ عذرخواهی یکی از ابزارهای قدرتمند در مدیریت تعارضات زناشویی است. او می‌گوید با پذیرش اشتباهات و درخواست بخشش، زوج‌ها قادر خواهند بود به جای تعارض، به هم نزدیک‌تر شوند و روابط خود را مستحکم‌تر کنند

در دنیای پیچیده‌ روابط زناشویی، یکی از چالش‌های اصلی که بسیاری از زوجین با آن مواجه می‌شوند، اجتناب از پذیرش اشتباهات خود و تلاش برای مقصر جلوه دادن دیگری است. دکتر محمدحسین آسایش، مشاور خانواده و ازدواج و عضو هیئت علمی دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنازندگی به بررسی تأثیر این رفتار بر کیفیت روابط پرداخته و راهکارهایی برای بهبود آن ارائه کرده است.

تسلسل تعارضات و مسئولیت‌گریزی

دکتر محمدحسن آسایش، مشاور خانواده و زوج‌درمانگر در ابتدا توضیح می‌دهد که اجتناب از پذیرش اشتباه، یکی از عوامل کلیدی در ایجاد و تداوم تعارضات میان زوجین است. او می‌گوید: بسیاری از افراد به دلیل اضطراب ناشی از احساس ضعف، تمایلی به قبول اشتباهات خود ندارند. این اضطراب که اغلب به صورت ناخودآگاه عمل می‌کند، مانع می‌شود که فرد سهم خود را در مشکلات بپذیرد. علاوه بر این، غرور و خودمحوری نیز نقش مهمی در این رفتار دارند.

به گفته‌ او، این رفتار می‌تواند به نوعی چرخه‌ معیوب منجر شود: وقتی یکی از طرفین از پذیرش اشتباه خود اجتناب می‌کند، دیگری نیز ممکن است در پاسخ به این رفتار، موضع تدافعی بگیرد یا حتی مقابله‌به‌مثل کند. این روند به مرور زمان باعث تشدید تعارضات و دور شدن زوجین از یکدیگر می‌شود.

آسایش بر اهمیت پذیرش مسئولیت از سوی هر دو طرف تأکید کرده و می‌گوید: رابطه‌ زناشویی موفق بر پایه‌ همکاری، همدلی و مسئولیت‌پذیری دوطرفه بنا می‌شود. زوجین باید بیاموزند که پذیرش اشتباه، نشانه‌ ضعف نیست، بلکه گامی است به سوی رشد فردی و تقویت رابطه.

فرهنگ عذرخواهی؛ کلید طلایی حفظ روابط زوجین

آسایش با تأکید بر تأثیر مثبت عذرخواهی در کاهش تنش‌ها و حل تعارضات میان زوجین گفت: فرهنگ عذرخواهی می‌تواند نقش بسیار مهمی در بهبود روابط زوجین ایفا کند. زمانی که یکی از طرفین به اشتباه خود اعتراف کرده و عذرخواهی کند، علاوه بر کاهش ناراحتی‌ها، اعتماد میان دو نفر تقویت می‌شود. این اقدام، نشان‌دهنده بلوغ عاطفی و احترام به شریک زندگی است.

او  در ادامه، به نقد وضعیت فعلی این فرهنگ در جامعه پرداخت و اظهار داشت: متأسفانه فرهنگ عذرخواهی در جامعه ما به اندازه کافی جا نیفتاده است. با اینکه مبانی دینی و ارزش‌های اخلاقی در جامعه ما سابقه‌ای دیرینه دارند، اما مدرنیته، شرایط اجتماعی جدید، تأثیرات رسانه‌ها و عجول بودن در رسیدن به منافع شخصی، مانع از آن شده که افراد بتوانند به راحتی اشتباهات خود را بپذیرند و عذرخواهی کنند.

دبیر اسبق کمیته خانواده و ازدواج انجمن مشاوره ایران یکی از دلایل این کمبود را خودخواهی و خودمحوری‌ها دانست و افزود: منیت، خودشیفتگی و خودمحوری و تمایل به نادیده گرفتن نقش خود در اشتباهات، از مهم‌ترین موانع پذیرش مسئولیت و عذرخواهی است.

آسایش برای ارتقای این فرهنگ، نقش خانواده و رسانه را بسیار مهم دانست و گفت: لازم است کارهای رسانه‌ای عمیق و درستی انجام شود تا افراد الگوپذیری خوبی داشته باشند. رسانه‌ها می‌توانند با تولید محتوای آموزشی و ارائه داستان‌ها و تجربیات واقعی، مردم را به اهمیت و شجاعت عذرخواهی آگاه کنند.

وی همچنین به اهمیت نقش خانواده در نهادینه کردن این فرهنگ اشاره کرد و گفت: خانواده‌ها می‌توانند با تربیت فرزندان خود در محیطی که عذرخواهی ارزش محسوب می‌شود، تأثیر بسزایی در تغییر رفتار نسل آینده داشته باشند. به‌ویژه زمانی که والدین این شجاعت را دارند که از فرزندانشان عذرخواهی کنند، به آن‌ها نشان می‌دهند که اشتباه کردن قابل جبران است و پذیرش مسئولیت نشانه قدرت است، نه ضعف.

عوامل مقاومت در برابر عذرخواهی

آسایش به علل روان‌شناختی مقاومت در برابر عذرخواهی اشاره کرد و گفت: خودمحوری و کم رویی از اصلی‌ترین عواملی هستند که مانع عذرخواهی می‌شوند. افراد خودمحور و خودشیفته به دلیل تمرکز بیش از حد بر خود و نادیده گرفتن احساسات دیگران، تمایلی به پذیرش اشتباهات خود ندارند. علاوه بر این، کمرویی و خجالت، اضطراب یا نگرانی از اینکه عذرخواهی‌شان پذیرفته نشود و یا مورد سوءاستفاده قرار بگیرد یا در آینده به عنوان ابزار وپتکی برای سرزنش علیه آن‌ها استفاده شود، می‌تواند باعث اجتناب از عذرخواهی شود.

مدیریت شرایط در مواجهه با عدم پذیرش عذرخواهی

عذرخواهی از اشتباهات، نشانه‌ای از بلوغ عاطفی و شخصیت سالم است، اما گاه پیش می‌آید که طرف مقابل عذرخواهی را نمی‌پذیرد. آسایش با تأکید بر اهمیت پذیرش اشتباهات اظهار داشت: این نهایت رشد و بالندگی ما انسان‌هاست که بتوانیم اشتباهات خود را بپذیریم و نسبت به حقی که از دیگری ضایع کرده‌ایم، تلاش کنیم تا رضایت او را جلب کنیم. یکی از کارکردهای روان سالم، داشتن “سوپر ایگو”یا “من آرمانی” سالم است.

آسایش با اشاره به نظریات روان‌شناسی در این زمینه گفت: در ۱۵۰ سال اخیر، از زمان فروید تاکنون، در مقالات و کتب مختلف به این موضوع پرداخته شده است. انسانی که شخصیت سالمی دارد، توانایی و ظرفیت تجربه احساس گناه را داراست. افرادی که این احساس را ندارند و می‌توانند بدون احساس گناه اشتباه کنند، معمولاً دچار نقص در کارکردهای شخصیتی هستند و نیاز به درمان دارند.

وی در ادامه به رفتارهایی که از نقص سوپر ایگو ناشی می‌شود، اشاره کرد و افزود: رفتارهایی نظیر دروغ گفتن، خیانت کردن، آسیب زدن، پرخاشگری و خشونت فیزیکی، همه این موارد از نقص در من آرمانی و وجدان سالم در شخصیت نشأت می‌گیرند. درمان این مسائل برای بهبود روابط و سلامت روان ضروری است.

آسایش همچنین به نحوه برخورد با عدم پذیرش عذرخواهی پرداخت و گفت: کسانی که عذرخواهی می‌کنند، از شخصیت روشن‌تر و سالم‌تری برخوردارند. اگر عذرخواهی‌شان پذیرفته نشود، صبوری می‌کنند، سعه‌صدر به خرج می‌دهند و در فرصت مناسب‌تری که خشم طرف مقابل کاهش یافته است، برای دلجویی مجدد اقدام می‌کنند. البته نوع و لحن دلجویی بسیار مهم است. فرد باید به شکلی از عمق وجود احساس ناراحتی و پشیمانی خود را منتقل کند.

او در پایان به اهمیت پذیرش عذرخواهی از سوی طرف مقابل اشاره کرد و افزود: اگر کسی عذرخواهی کند و ما متوجه شویم که او شرمنده شده و احساس گناه دارد، بهتر است عذرخواهی او را بپذیریم. این اقدام به سلامت روان ما نیز کمک می‌کند. در توصیه‌های دینی نیز به کرات بر این موضوع تأکید شده است. پذیرش عذرخواهی می‌تواند خشم و کینه را کاهش دهد و آرامش بیشتری برای فرد به ارمغان آورد.

آسیب‌شناسی عذرخواهی‌های مکرر در روابط

آسایش به دو دسته از افرادی که مکرراً عذرخواهی می‌کنند اشاره کرد و تفاوت‌های آن‌ها را بررسی نمود. او توضیح داد: برخی افراد که اغلب اشتباه می‌کنند و هر بار عذرخواهی می‌کنند، در واقع عذرخواهی‌شان از ته دل نیست و تنها به‌منظور سرپوش گذاشتن روی اشتباهاتشان است. این افراد ممکن است به نظر برسند که بسیار سیاسی هستند. آن‌ها به‌راحتی از کلمه‌ “ببخشید” استفاده می‌کنند، اما این رفتار تنها به‌منظور جلب رضایت طرف مقابل یا پایان دادن به بحث است و هیچ‌گونه تغییر واقعی در رفتارشان مشاهده نمی‌شود.

آسایش در ادامه افزود: اما دسته دیگر افرادی هستند که اشتباهات زیادی انجام می‌دهند، عذرخواهی می‌کنند و این عذرخواهی‌ها نیز از ته دل است. این افراد معمولاً عزت نفس پایینی دارند، دچار استرس و اضطراب هستند و ممکن است تمرکز کافی بر روی مسائل مختلف نداشته باشند. آن‌ها به‌طور طبیعی بیشتر اشتباه می‌کنند، اما این اشتباهات به‌خاطر مشکلات روانی و اضطرابی است که دارند. چنین افرادی نیاز به درمان روان‌شناختی دارند تا عزت نفسشان تقویت شود و اضطراب‌هایشان کاهش یابد. در این صورت، عذرخواهی‌هایشان کمتر خواهد شد و اشتباهاتشان نیز به تدریج کاهش می‌یابد.

این زوج درمانگر در بخش دیگری از صحبت‌های خود به آسیب‌شناسی روابط انسانی اشاره کرد و گفت: افرادی که به‌طور مکرر از عذرخواهی برای پوشاندن اشتباهاتشان استفاده می‌کنند، در واقع در حال تکرار یک الگوی رفتاری هستند که به نوعی باعث می‌شود روابطشان آسیب ببیند. این افراد به‌ویژه در روابط زناشویی و حتی در مواردی مانند خیانت، نیاز به تغییر رفتار دارند. در این شرایط، گاهی اوقات قاطعیت و جدیت لازم است تا طرف مقابل متوجه شود که باید رفتارش را تغییر دهد. در چنین مواقعی، نیاز به یک تصمیم‌گیری جدی و اقدام قاطع برای اصلاح وضعیت وجود دارد.

آسایش افزود:افرادی که با عزت نفس پایین و اضطراب‌های زیاد روبه‌رو هستند، باید تحت درمان قرار گیرند تا بتوانند به‌طور مؤثری عذرخواهی کرده و رفتارهای خود را تغییر دهند. در غیر این صورت، عذرخواهی‌های مکرر آنها نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه آن را پیچیده‌تر خواهد کرد.

نقش عذرخواهی و درمان در حل مشکلات مکرر

آسایش به اهمیت نقش هر دو طرف در حل مشکلات روابط و فرآیند بهبود تعارضات زناشویی اشاره کرد و توضیح داد: روابطی که مشکلاتشان به‌طور مکرر تکرار می‌شود و حل‌نشده باقی می‌ماند، طبیعتاً اگر که مسئولیت را به گردن دیگری بیندازیم و دیگری را مقصر بدانیم، هیچ‌گاه مشکل حل نخواهد شد. در این نوع روابط، پذیرش سهم خود در مشکلات بسیار حائز اهمیت است. اگر هیچ‌کدام از طرفین مسئولیت خود را نپذیرند، طرف مقابل هم هیچ‌گاه پذیرش ۱۰۰ درصدی اشتباهات را به عهده نخواهد گرفت.

آسایش در ادامه افزود: تعارضات زوجی همواره موضوعی دوطرفه است و میزان نقش هر یک از طرفین در مشکلات می‌تواند متفاوت باشد. گاهی اوقات شاید یک طرف فقط ۵ درصد از مسئولیت را بر عهده داشته باشد، اما همین ۵ درصد هم باید پذیرفته شود. مثلاً در مواردی که یکی از طرفین دیر پاسخ می‌دهد یا کم‌توجهی نشان می‌دهد، این بی‌توجهی ممکن است برای طرف مقابل بسیار حساس و تحریک‌آمیز باشد. گاهی همین موضوع‌های به ظاهر کوچک می‌تواند موجب انفجار خشم شود. اگر نقش خود را در این نوع مشکلات بپذیریم، حتی اگر واکنش طرف مقابل به‌درستی نبوده باشد، می‌توانیم در جهت بهبود روابط گام برداریم.

آسایش سپس اضافه کرد: البته در چنین مواردی، واکنش‌های خشمگینانه نیز نیاز به بررسی دقیق روان‌شناسی دارند. ممکن است از لحاظ بالینی مشکلی وجود داشته باشد که موجب این نوع خشم انفجاری شده است. در این صورت، نیاز به روان‌درمانی و متخصصین زوج‌درمانی برای کمک به حل این مسائل وجود دارد. حتی اگر مسئولیت خود را بپذیریم، اگر درمان صورت نگیرد، مشکلات به‌طور مداوم ادامه خواهند داشت.

راهکارهای مؤثر برای تقویت فرهنگ مسئولیت‌پذیری و عذرخواهی در روابط زناشویی

این روانشناس خانواده به راهکارهای مختلفی برای تقویت فرهنگ عذرخواهی در میان زوجین اشاره کرد و گفت: در مرحله اول، برای تقویت فرهنگ مسئولیت‌پذیری و عذرخواهی، باید از چیزهای کوچک شروع کنیم. مثلاً وقتی در جامعه دیر می‌رسیم یا حواسمان نیست و اشتباهی انجام می‌دهیم، باید عذرخواهی کنیم. عذرخواهی تنها در مواقع بزرگ و جدی نباید باشد، بلکه در موقعیت‌های کوچک هم می‌توانیم عذرخواهی کنیم و در کنار آن فرهنگ تشکر کردن و درخواست کردن را نیز بیاموزیم. مثلاً می‌توانیم بگوییم “لطفاً این سفره را به من بدهید” با این آداب زیبا می‌توانیم ادبیات گفتگومان را در خانواده و در همه موقعیت‌ها، از جمله محیط کار، جاری کنیم.

آسایش در ادامه افزود: در خانواده، به‌ویژه در روابط زوجی، باید این اصول بیشتر از هر جای دیگری رعایت شود، چون در اینجا چاشنی عشق، محبت و صمیمیت بیشتر از دیگر موقعیت‌هاست. در روابط زوجی باید عشق و محبت دوچندان باشد. همچنین، در روابط زن و شوهر، لمس و آغوش و نوازش هم نقش مهمی دارد. حتی در برخی مواقع، زن و شوهر می‌توانند با عشوه و محبت به یکدیگر احترام بگذارند.

وی همچنین به اهمیت گفتگو در روابط زوجین اشاره کرد و گفت: باید یک روز در هفته یا حتی یک روز در میان، زمانی را برای دلجویی از یکدیگر اختصاص دهیم و بابت ناراحتی‌های به وجود آمده از هم عذرخواهی کنیم. به‌طور مثال، آخر هر روز می‌توانیم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه با هم صحبت کنیم و در این گفتگو به یکدیگر گوش بدهیم و احساسات هم را درک کنیم. این گفتگو می‌تواند به پاکسازی روانی دو طرف و کاهش تنش‌ها کمک کند.

آسایش ادامه داد: گاهی اوقات، برای عذرخواهی از طریق پیام هم می‌توان اقدام کرد. مثلاً می‌توانیم یک گروه در شبکه‌های اجتماعی مانند واتساپ یا تلگرام بسازیم و اسم آن را “دلجویی‌ها و عذرخواهی‌های زوجی” بگذاریم. در این گروه، هر وقت ناراحتی پیش آمد، می‌توانیم از هم عذرخواهی کنیم. البته قبل از هر عذرخواهی باید تسکین صورت بگیرد. این تسکین باید همراه با همدلی باشد. باید شنونده فعال باشیم و احساسات همسر خود را بشنویم و از ته دل عذرخواهی کنیم.

آسایش در نهایت افزود: اگر خشم‌ها و ناراحتی‌ها خیلی زیاد تلنبار شده باشد، ممکن است عذرخواهی نتواند به‌طور کامل مشکل را حل کند. در این شرایط، نیاز به روان‌درمانی و زوج‌درمانی است. به‌ویژه در مواردی مانند خیانت، نمی‌توان انتظار داشت که تنها با یک عذرخواهی ساده مسئله حل شود. در این موارد، ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا زخم‌ها درمان شود. در چنین شرایطی باید صبور باشیم و در طول این مدت از همسرمان حمایت کنیم و تمام تلاش خود را برای جلب اعتماد دوباره و پذیرش عذرخواهی‌مان انجام دهیم.

“اعتراض وجدان”، تلخ‌ترین پیامد سقط جنین در مادران است

ارسال شده در ۱۵ دی ۱۴۰۳، توسط ایرنا

رییس انجمن علمی مامایی استان و مدیر گروه مامایی و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: در بین مولفه‌های اخلاقی پدیده سقط جنین، «اعتراض وجدان» تلخ‌ترین پیامد اینکار از سوی مادرانِ تجربه‌گر عنوان شده که تا سال ها و گاهی تا پایان عمر ماندگار است.

محبوبه والیانی روز شنبه افزود: در پژوهش‌های انجام شده در اصفهان تجارب مادرانی که جنین خود را سقط کرده‌اند بر اساس مولفه‌های «وجدان»، «اختیار فردی»،«عدم زیان باری» و«عدالت» طبقه بندی شده که نتایج آن قابل تامل است.

وی افزود: بر اساس این تحقیقات، بسیاری از مادران، اختیار و اراده‌ای برای سقط جنین ندارند و آنها نیستند که برای اینکار تصمیم می گیرند.

رییس انجمن علمی مامایی استان اصفهان کرد: بر اساس نتایج بدست آمده بسیاری از مادران تجربه‌گر سقط جنین نمی دانستند که این اقدام چه عوارض جسمی و روانی برای آنها بدنبال خواهد داشت و از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی می کنند.

والیانی افزود: با توجه به این موضوع، آگاهی‌بخشی فراگیر و موثر به افراد جامعه بویژه مادران برای پیامدهای جدی و غیرقابل جبران سقط جنین ضروریست.

مدیر گروه مامایی و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ادامه داد: بر اساس مطالعات انجام شده، گرفتن حق زندگی از یک موجود زنده در باور مادران تجربه‌گر سقط جنین، مصداق بی‌عدالتی است.

والیانی گفت: در بین این مولفه‌ها «اعتراض وجدان» بیشترین نمره را کسب کرده است به این معنا که بطور تقریب همه مادران تجربه‌گر برای اقدام به سقط جنین به «خودسرزنشی مستمر» دچار می‌شوند.

وی افزود: بسیاری از مادران، سقط جنین را با اکراه، اجبار یا تحت تاثیر عوامل محیطی، اجتماعی و فرهنگی انجام می دهند و از عمق وجود با آن موافق نبوده‌اند.

رییس انجمن علمی مامایی استان اصفهان با بیان اینکه بر اساس این نتایج می‌توان تاثیر عوامل مختلف بر تصمیم به سقط جنین مادران را شناسایی کرد، افزود: تشکل ها و سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند با ریشه‌یابی و برطرف کردن دلایل سقط جنین از جمله تنگناهای اقتصادی که از سوی مادران عنوان می شود، از وقوع آن پیشگیری کنند که این مساله نیازمند برنامه ریزی و ایجاد ساز و کار مناسب است.

مدیر گروه مامایی و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: تجربه‌های مشابه از جمله راه‌اندازی مراکز موسوم به «نفس»(نجات فرزندان سقط) نشان داده است که می توان با کمک‌های معیشتی، اختصاص پزشک مجرب، خدمات مشاوره و روانشناسی و اشتغالزایی، بسیاری از خانواده ها و مادران را از اقدام به سقط جنین منصرف کرد.

والیانی با بیان اینکه منظور از سقط جنین در این پژوهش‌ها، نوع القایی و غیرقانونی آن بوده است، افزود: این نوع سقط ها در بیشتر موارد بدنبال حاملگی های ناخواسته اتفاق می افتد.

وی افزود: سقط جنین در این مواقع بطور معمول پنهانی، بصورت القایی و با روش‌های غیرایمن انجام می شود که پیامدهای ناگوار آن برای مادران چه از نظر جسمی و چه روانی، دوچندان است.

رییس انجمن علمی مامایی استان اصفهان ادامه داد: سقط جنین غیرایمن به خونریزی شدید، تب و لرز، هجوم باکتریایی، ایجاد لخته‌های خونی و عفونت‌های عمیق در دهانه رحم، لوله‌های رحم، شکم و حتی دستگاه گوارش منجر می شود و بخش‌های عمده‌ای از محدوده شکم را درگیر می کند.

وی با بیان‌اینکه در برخی موارد عفونت ناشی از سقط جنین وارد خون می‌شود و مرگ مادر را بدنبال دارد، افزود: دستکاری‌های غیرایمن هنگام سقط جنین به آسیب دیدن و پاره شدن رحم، ایجاد اختلال در حاملگی های بعدی و ناباروی منتهی خواهد شد.

مدیرگروه مامایی و بهداشت باروری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: سقط جنین عوارض روحی، روانشناختی، خُلقی و افسردگی نیز در پی دارد.

والیانی ادامه داد: مجوز سقط جنین قانونی تنها در صورت وقوع مشکل جدی برای مادر یا اثبات ناهنجاری در جنین صادر و در بیمارستان ها تحت نظر متخصص زنان صورت می گیرد که می‌توان بخش مهمی از پیامدهای آن را به کنترل درآورد.

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، به خروج جنین قبل از هفته بیستم بارداری «سقط جنین» می‌گویند که می‌تواند بصورت عمدی یا خود به خود اتفاق بیفتد.

آنطور که مسوولان می‌گویند: آمار دقیقی از سقط جنین غیرقانونی در استان اصفهان و سطح کشور در دسترس نیست اما در سه ماه نخست امسال، سه هزار و ۶۹ تقاضای مجوز سقط قانونی در پزشکی قانونی کشور ثبت و از این تعداد برای ۲ هزار و ۲۲۴ مورد معادل ۷۲.۵ درصد از تقاضاها، جواز صادر شده است.

در «قانون جوانی جمعیت»، تنها مرجع دریافت تقاضا و رسیدگی به درخواست سقط جنین متقاضیان، پزشکی قانونی است. به گفته پژوهشگران این حوزه، بیش از ۸۰ درصد موارد سقط جنین، غیرقانونی و بدون مراجعه به مراکز درمانی و تنها ۲۰ درصد آن بطور قانونی و رجوع به پزشک انجام می شود.

تا چند سال پیش موضوع سقط جنین چندان اهمیت نداشت و فراگیری آن مغفول مانده بود، اما همزمان با تمرکز سیاستگذاری‌ها بر مساله جمعیت، اکنون این مساله بعنوان یکی از دلایل اصلی کاهش جمعیت معرفی و برای حل آن چاره‌یابی می شود.

اصفهان اکنون با بیش از پنج میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از لحاظ شاخص جمعیتی روند کاهشی دارد. حدود ۱۲ درصد از جمعیت این استان سالمند و بالای ۶۰ سال هستند و شیب سالمندی در این خطه تندتر از میانگین کشور است.

به گفته مسوولان، اگر هفت یا هشت سال آینده نرخ رشد منفی جمعیت جبران نشود، بین سال‌های ۱۴۲۵ تا سال ۱۴۳۰، یک سوم جمعیت استان در سن سالمندی قرار می‌گیرند.

از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۱۶ هزار ولادت در استان اصفهان ثبت شده که سهم مادران دهه شصتی در بین کل زنانی که صاحب فرزند شدند، ۴۷ درصد و مادران دهه هفتادی ۴۴ درصد است.

میانگین سن ازدواج مردان ایرانی چهار سال افزایش یافته است

ارسال شده در ۱۵ دی ۱۴۰۳، توسط ایرنا

 جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزایش میانگین سن ازدواج را از تحولات سبک زندگی خانوادگی در ایران برشمرد و گفت: میانگین سن ازدواج در بین مردان از ۲۴ سال به چهار سال بالاتر افزایش پیدا کرده و این افزایش میانگین سن ازدواج در در زنان نیز مشاهده می‌شود. 

شهلا کاظمی‌پور در نشست تخصصی و تعاملی اندیشکدگان خانواده، فرهنگ و امور اجتماعی جمعیت و نیروی انسانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با موضوع «تغییرات فرهنگ و تاثیر آن در سبک زندگی خانواده اسلامی ایرانی» به نتایج تحقیق خود درباره تغییرات نسلی و با اشاره به تحولات سبک زندگی خانوادگی در ایران اشاره کرد و گفت: افزایش میانگین سن در اولین ازدواج از تحولات سبک زندگی خانوادگی در کشور است، در تحلیل ثانویه از داده‌ها در مورد خانواده‌ها که انجام دادم اولین مورد از تحولات سبک زندگی، تغییر سن ازدواج هم برای مردان و هم برای زنان طی ۴۵ سال اخیر و بعد از انقلاب بوده است.

وی افزایش میزان تجرد بین جوانان را از دیگر تحولات سبک زندگی خانوادگی در ایران برشمرد و گفت: سبک زندگی خانوادگی نیز طبق نظریه گذار جمعیتی دوم با تغییراتی مانند افزایش میانگین سن در اولین ازدواج، کاهش نسبت افراد ازدواج کرده، افزایش طلاق، کاهش میزان ازدواج‌های مجدد متعاقب طلاق و بیوگی، کاهش بیشتر فرزندآوری متاثر از به تاخیر انداختن آن و افزایش سن والد شدن، افزایش فرزندآوری خارج از ازدواج، افزایش بی‌فرزندی قطعی در میان زوجین، افزایش نیازهای سطح بالاتر از جمله استقلال فردی و خودشکوفایی و همچنین افزایش همانندی در نقش‌های جنسیتی و استقلال اقتصادی زنان همراه است.

ظهور سبک‌های جدید زندگی ایرانی: از کم شدن حلقه خویشاوندی تا اقبال مردان به جراحی زیبایی

عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: مطالعات نشان می‌دهد سبک زندگی در ایران تغییر کرده است و سبک‌های جدیدی از زندگی‌های خانوادگی ظهور و بروز پیدا کرده‌ است مانند اینکه صله رحم، جمع‌گرایی و خویشاوندی گسترده به موازات نفوذ زندگی جدید مورد بازاندیشی قرار گرفته‌اند و شاهد زندگی غربی هستیم.

کاظمی‌پور ادامه داد: یکی از ابعاد تحولات سبک زندگی درباره زنان، مدیریت بدن با گرفتن رژیم غذایی، جراحی زیبایی و آرایش است و اکنون مردان هم به جراحی زیبایی سوق پیدا کردند.

وی اظهار داشت: رسوخ سبک زندگی غربی، خانواده ایرانی را از لحاظ فرهنگی و اقتصادی تحت‌الشعاع قرار داده است. الگوی‌های زندگی از الگوی عام تا سبک پوشش تغییر کرده است مثلا الگوی عام در حوزه خوراکی‌ها به سمت فست‌فود رفته است.

از تماشای تلویزیون به عنوان غالب‌ترین فعالیت فراغتی ایرانیان تا فعالیت‌های نوظهور مانند پارتی با قرص!

عضو هیات علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: الگوی خرید و مصرف کالاهای فرهنگی تغییر کرده است. مثلا میزان مطالعه ۱۸ ساعت در هفته به ۱۵ ساعت تقلیل پیدا کرده است. پوشش و اوقات فراغت تغییر کرده و فراغت فعال به فراغت منفعلانه تبدیل شده است. اکنون تماشای تلویزیون و گوش دادن به رادیو غالب‌ترین فعالیت‌های فراغتی ایرانیان است.

کاظمی‌پور با بیان اینکه یکی از مقوله‌های فراغتی که وارد سبد فرهنگی شده، مسافرت است، افزود: پارتی جوانان با مصرف قرص شادی‌آور و مشروبات الکلی از فراغت‌های جدیدی است که پدید آمده و به هر حال فعالیت‌های فراغتی نوظهوری داریم.

تغییر نگرش جوانان نسبت به ازدواج

عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه به تفاوت نگرش جوانان نسبت به افراد مسن در مورد ازدواج در تحقیق خود اشاره کرد و گفت: گویه‌های این تحقیق نشان می‌دهد که افراد مسن‌تر، دیدگاه سنتی و جوانان نگاه مدرن‌تری نسبت به مقوله ازدواج دارند مثلا از نظر جوانان، دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج اشکالی ندارد.

کاظمی‌پور ادامه داد: مسن‌ترها درباره نحوه آشنایی با همسر، بیشتر گزینه “فامیل بودن” را انتخاب می‌کنند و جوان‌ترها مایلند بیشتر از طریق دوستی و مهمانی همسر خود را انتخاب کنند. حتی خانم‌ها تاکید کردند پسرها باید زیبایی و آراستگی داشته باشند.

وی اضافه کرد: جوان‌ترها سن بالاتری را برای سن ازداواج مناسب می‌دانند درحالیکه مسن‌ترها سن پایین‌تر ذکر کردند.

به جای پرداخت وام برای افزایش ازدواج به مسائل فرهنگی بپردازید

عضو هیات علمی دانشگاه تهران، مادی‌گرایی را یکی از دلایل طلاق عنوان کرد و گفت: میزان طلاق با توجه به تغییرات شیوه‌های همسرگزینی و مادی‌گرایی رو به افزایش است. موافقت با طلاق در بین جوان‌ها بیشتر و در بین مسن‌ترها کمتر است.

کاظمی‌پور تصریح کرد: تغییرات سبک زندگی خانوادگی در ایران علاوه بر تاثیرپذیری از مدرنیزاسیون و جهانی شدن ناشی از رفتارهای فرهنگی بیمارگونه در میان بسیاری از متولیان امور فرهنگی و اجرایی کشور است.

وی یادآور شد: بنابراین برای سیاستگذاری جهت افزایش میزان ازدواج، کاهش سن ازدواج و کاهش میزان طلاق به جای ارائه وام و تسهیلات برای ازدواج یا صدور بخشنامه برای کاهش طلاق باید در زمینه مسائل فرهنگی و تغییر مولفه‌های سبک زندگی در کشور اقدامات ویژه به عمل آید.

سبک زندگی مستلزم انتخاب است

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: سبک زندگی، جنبه‌های عینی و مشهود فرهنگ و ملموس فرهنگ و نظام ارزشی در یک جامعه است؛ در حقیقت سبک زندگی بر انتخاب‌های مهم افراد می‌تواند تاثیرگذار باشد.

کاظمی‌پور ادامه داد: سبک زندگی مفهومی است که با انتخابی شدن مفهوم زندگی روزمره معنا پیدا می‌کند. به این ترتیب که بر خلاف گذشته و جوامع سنتی که افراد جایگزین اندکی در میان برنامه‌های زندگی خود داشتند، در جامعه معاصر به واسطه اهمیت یافتن خود و مسئولیت شخصی و ظهور جامعه مصرفی در زندگی، قدرت انتخاب نیز بیشتر شده است.

وی اضافه کرد: سبک زندگی، مستلزم انتخاب است اگرچه میزان و درجه آزادی انتخاب می‌تواند از فردی به فرد دیگر و از گروه، جامعه و زمانه‌ای تا گروه، جامعه و زمانه‌ای دیگر متفاوت باشد.

کاظمی‌پور با اشاره به نظریات بوردیو (جامعه‌شناس فرانسوی) درباره سبک زندگی گفت: موضع کلی بوردیو درباره مقوله سبک زندگی با این عبارت از کتابش مشخص می‌شود که اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی است که در آن “مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیتشان در تولید ارزیابی می‌شوند بر حسب ظرفیتشان در مصرف نیز ارزیابی خواهند شد” و اقتصاد نوین، اخلاق زاهدانه تولید و انباشت را به نفع اخلاق لذت‌جویانه مصرف نفی می‌کند.

فرهنگ باید قانون‌نویسی را هدایت کند

حسن بنیانیان عضو اندیشکده فرهنگ نیز در این نشست تخصصی با اشاره به قانون حجاب گفت: فرهنگ باید قانون‌نویسی را هدایت کند؛ اگر به حجاب اعتقادی وجود نداشته باشد اگر قانون هم داشته باشید، آن را به عامل مخرب تبدیل می‌کند. اگر در کنار قانون روی باورها کار نکنید بخش زیادی از قانون می‌تواند مخرب باشد.

وی با بیان اینکه تحول فرهنگی به نخبگان کشور باید منتقل شود و از آن رهگذر به مردم هم انتقال یابد، افزود: اگر به طور جدی داریم مردم را پای صندوق رای می‌آوریم، ساختار جامعه، جامعه مردم‌سالار است و در چنین ساختاری به شدت با افکار عمومی سر و کار داریم.

وی خاطرنشان کرد: محور اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از جهت مبانی و آرمان‌ها و رسالت، ذاتا تحول فرهنگی است. اگر چه تحول فرهنگی خودش را باید بتواند به قوانین منتقل کند و افق ۵۰ ساله پیش‌بینی شده است.

کار فرهنگی را نمی‌شود به تنهایی در قالب قانون اجرا کرد

عضو اندیشکده فرهنگ گفت: سبک زندگی اسلامی عمدتا باید از حوزه مدیریت و هدایت فرهنگ صورت بگیرد. راجع به مدیریت فرهنگی صحبت می‌کنیم که با مدیریت کارخانه فرق دارد. در جامعه مردم‌سالار قوانین و تربیت، دو ابزار اصلی است که با آنها می‌توانیم رفتارهای مردم و فرهنگ را هدایت کنیم. این دو ابزار تربیت و قوانینی است که از دل باورها بیرون می‌آید.

بنیانیان خاطرنشان کرد: ۲۵۰۰ سال پادشاهی، ما را به مدیریت بالا به پایین عادت داده و وقتی در بالا هستیم حوصله کار فرهنگی که پیچیده و بلندمدت است نداریم و سریع از آن می‌گذریم و آن را در قانون می‌گذاریم و در تحقق هدف از ابزارهای نامناسب بهره می‌گیریم.

وی با اشاره به سخنان محمدباقر قالیباف؛ رئیس مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه “تلاش می‌کنیم ۱۲ هزار قانون کشور را به سه هزار برسانیم”، گفت: این مساله از آنجا نشات می‌گیرد که با هر مشکلی، سریع ذهن‌ها به سمت قانون می‌رود و پول درآمد نفتی آن را تقویت کرده است چون اگر نفت نبود باید با مردم کنار بیاییم تا با پول مالیات آنها برنامه‌ریزی کنیم اما اکنون پول نفت مستقیم به خزانه می‌آید و برای انجام هر اقدامی، قانون می‌گذاریم.

مدیران باید تعادل بین فرهنگ‌سازی و بهره‌گیری از قانون ایجاد کنند

عضو اندیشکده فرهنگ گفت: ما در موقعیتی هستیم که مدیران باید تحول و تعادلی بین تربیت و فرهنگ‌سازی و بهره‌گیری از قانون در سازمان خود ایجاد کنند.

بنیانیان افزود: وقتی روحیه استبدادزدگی داریم لازم نمی‌بینیم مردم را نسبت به قانون توجیه کنیم و در پی آن نارضایتی و رشوه به وجود می‌آید؛ به طور مثال قانون حجاب می‌خواهید اجرا کنید جمعیت زیادی می‌گویند که فلسفه اجرای آن چیست و فلسفه اجرای آن فرهنگ‌سازی نشده است.

تقلیل فرهنگ به کارهای فرهنگی مستقیم

عضو اندیشکده فرهنگ اظهار داشت: متاسفانه فرهنگ را به کارهای فرهنگی مستقیم تقلیل دادیم و به تاثیر نمادها و رفتارها در تحولات فرهنگی بی‌توجه هستیم.

بنیانیان با اشاره به اینکه فرهنگ را می‌توان از طریق نخبگان به مردم القا کرد، گفت: مقام معظم رهبری تلاش کردند نگاه اعضای شورای فرهنگی را وسعت ببخشند بارها گفتند که فرهنگ باید بر اقتصاد و سیاست غالب باشد.

وی اضافه کرد: حتی اقتصاددان‌ها برای ارائه راهکار توسعه اقتصادی کشورها، متغیرهای اقتصادی را رها کرده و گفته‌اند اگر می‌خواهید توسعه پیدا کنید ببینید در مدارس و پیش‌دبستانی‌ها چگونه آموزش می‌دهند و آیا دانش‌آموزان دارای روحیه کار تیمی، خلاق، پرسشگر و باحوصله هستند.

تهاجم فرهنگی کار الگوی اسلامی را سخت می‌کند

عضو اندیشکده فرهنگ گفت: جهانی شدن و تهاجم فرهنگی کار ما را در شرایط امروز برای الگو و سبک زندگی اسلامی سخت می‌کند.

بنیانیان تصریح کرد: شکل‌گیری نهضتِ مناسک دینی باید نقش پمپ بنزین را داشته باشد اما امروز نقش مصرف‌کننده پیدا کرده است.

وی با اشاره به اینکه رفتار باعث تغییر باور می‌شود، گفت: سند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نوعی از مدیریت فرهنگی است که برای اجرای آن فرهنگ‌سازی نباید مستقیم و آگاهانه باشد مثلا می‌خواهیم فرهنگ را به طور مستقم با سخنرانی روحانی و منبر ایجاد کنیم. اما گاهی آن را در قالب هنر می‌ریزیم که مخاطب مقاومت نمی‌کند و به صورت غیر مستقیم کار انجام می‌شود.

مطالبه فرهنگی باید در موازات حکمرانی شکل بگیرد

عضو اندیشکده فرهنگ ادامه داد: در مثال دیگر نظام مالیاتی به دروغگو جایزه می‌دهد و رشوه‌دهنده می‌تواند از آن فرار کند و این مساله اعتقادات مردم را ضعیف می‌کند. مدیریت فرهنگی باید بستر فرهنگ عمومی را آماده کند. اگر می‌خواهید الگوی پیشرفت اسلامی را عملیاتی کنید اثربخشی فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی و اصلاح پیامدهای فرهنگی توسط مدیران باید مدنظر قرار گیرد.

بنیانیان اضافه کرد: مثلا در وعده‌های ریاست جمهوری اگر احساس داوطلب این باشد که اگر با دروغ پیش بروم این ریاست جمهوری حرام است و در اقتصاد هم اگر این روحیه حاکم باشد آنگاه شیرینی دین در روابط مردم می‌آید.

وی تصریح کرد: اگر حکمرانی اراده کرد اسلام را جاری کند معلوم نیست موفق شود مگر آنکه مطالبه فرهنگی مردم هم در موازات آن شکل بگیرد.

توجه به سبک زندگی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز در این نشست تخصصی گفت: امروزه سبک زندگی اهمیت زیادی پیدا کرده و امروز مهم‌ترین مبحث اجتماعی است. خوشبختانه نسبت به تعریف این مبحث اجماع خوبی وجود دارد. مدرنیزم در تعریف مفاهیم ابهام وجود دارد اما در مورد سبک زندگی چون محدود شده و به جنبه‌های محسوس زندگی ارجاع شده است که خودشان ذاتا روشن‌تر هستند این اجماع وجود دارد. شکل و روش زندگی از همین جهت در میان عامه مردم به خصوص جوانان و متفکران اهمیت زیادی پیدا کرده است و به این امر مهم باید بپردازیم.

صادق واعظ‌زاده خاطرنشان کرد: در الگوی اسلامی پیشرفت هم فرازهایی به مساله سبک زندگی اختصاص دارد.

وی با بیان اینکه سبک زندگی امروز تاثیر معکوس روی باورها دارد، گفت: مثلا یک گروه هنری در نقطه‌ای از دنیا که هیچ کاری به اندیشه‌ها و باورها ندارد و ظاهرا کاری نمی‌کند اما با اصوات، آرایش، مو و حرکاتی که تولید می‌کند، بر روی عاطفه انگیزش و باورهای گروه بزرگی از دنیا به ویژه نوجوانان تاثیر می‌گذارد.

واعظ‌زاده تاکید کرد: سبک زندگی بخشی از فرهنگ است و تاثیر بخش‌هایی از فرهنگ که نامحسوس است مانند مباحث نهادی و باورها را باید مورد توجه قرار دهیم که چه تاثیری روی سبک زندگی می‌گذارد. تغییرات سبک زندگی در بلند مدت متاثر از اندیشه، تعقل و باورها باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اضافه کرد: در مطالعات اسناد رسمی، نوع رابطه انسان با معنویت و خدا را به معنای سبک زندگی آورده است اگر اینگونه تعریف کنیم، همانی است که در فرهنگ دیرین ما وجود داشته است.

وی تصریح کرد: امروز جوامع بیشتر به سمت دیدگاه نمادی رفته و فرصت‌های کم و حجم فوق‌العاده اطلاعات، فرصت رفتن به عمق اطلاعات را سلب کرده است.

سالانه ۵۰۰ هزار سقط در کشور انجام می‌شود/تغییر نگرش‌ها نسبت به حیات جنین

ارسال شده در ۱۵ دی ۱۴۰۳، توسط ایرنا

یک پژوهشگر حوزه حیات جنین با اشاره به اینکه سالانه ۵۰۰ هزار سقط جنین در کشور انجام می‌شود، وقوع این تعداد سقط را قابل تامل دانست و گفت: اکنون مباحث مربوط به حقوق زنان و حیات جنین در بسیاری از کشورها به یک موضوع داغ اجتماعی تبدیل شده است.

حجت حاجی کاظم در نشست‌ ایران جوان درباره موضوع حمایت در مقابل سقط عمدی اظهار داشت: در بحث حفظ حیات جنین جمع بندی، تک تک جنین ها مهم هستند و نکته قابل تامل این است که مردان در این موضوع نقش مهمی دارند و باید وظایفشان را نسبت به خانواده انجام دهند و موضوع سقط جنین صرفاً موضوع زنانه دیده نشود.

وی با بیان اینکه در سال ۱۹۷۳ دیوان عالی آمریکا رایی صادر کرد مبنی بر اینکه سقط عمدی جنین حق زن بر حریم خصوصی خودش ذیل متمم ۱۴ قانون اساسی آمریکاست، گفت: در کشورهای غربی از آنجا که موج اول فمینیسم با حضور سیاسی زنان شروع شد، تسهیل قتل جنین به این معنا بود که نمی خواستند کسی جلوی زنان را بگیرد و به آنها بگوید که کارشان غلط و اشتباه است که برخی از این موضوع به انقلاب جنسی یاد می کنند و انگیزه ای بود تا ممنوعیت‌ها را بردارند.

پژوهشگر حوزه حیات جنین با تاکید بر اینکه در گذشته ممنوعیت ها در عموم کشورهای جهان وجود داشته است؛ به پژوهش‌های منتشر شده توسط موسسه گالوپ اشاره کرد و افزود: ۲۱ درصد از آمریکایی‌ها خود را فاقد هویت دینی می‌دانند و از میان این افراد، ۱.۵ نفر معتقدند که سقط جنین اخلاقاً نادرست است، این آمار نشان‌دهنده این است که حتی افرادی که هیچ هویت دینی ندارند، به مسئله اخلاقی سقط جنین توجه دارند.

حاجی کاظم ادامه داد: ۳۲ درصد از آمریکایی‌هایی که به ندرت به خدمات مذهبی مرتبط هستند، نیز این عمل را اخلاقاً نادرست می‌دانند و ۷۵ درصد از افرادی که حداقل یک بار به کلیسا رفته‌اند، همین نظر را دارند و این آمارها نشان می‌دهد که دینداری تأثیر مستقیمی بر نگرش‌ها نسبت به حفاظت از جان جنین دارد.

وی با اشاره به تأثیرات فرهنگی و اجتماعی موضوع در جوامع مختلف گفت: اتفاقات تاریخی مانند رأی دیوان عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳ که حق سقط جنین را به رسمیت شناخت، نشان‌دهنده تغییرات عمیق در نگرش‌ها نسبت به حیات جنین است، این رأی نه‌تنها در آمریکا بلکه در سایر کشورها نیز تأثیرات گسترده‌ای داشته و باعث شده که مباحث مربوط به حقوق زنان و حیات جنین به یک موضوع داغ اجتماعی تبدیل شود.

پژوهشگر حوزه حیات جنین بوی تأکید کرد: این تغییرات باید در کشور ما نیز مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم به درک بهتری از ابعاد این مسئله دست یابیم.

حاجی کاظم به ابطال رأی ۱۹۷۳ در سال ۲۰۲۲ اشاره کرد و گفت: این موضوع نشان‌دهنده یک بازگشت به اصول اولیه و اهمیت حفاظت از جان جنین‌هاست.

وی خاطرنشان کرد: این ابطال به معنای ممنوعیت کامل سقط جنین نیست، بلکه نشان‌دهنده کاهش تسهیلاتی است که در گذشته برای سقط جنین فراهم بود، این تغییرات نشان‌دهنده یک تحول اجتماعی است که نیازمند توجه و پیگیری بیشتر است.

حاجی کاظم افزود که در این زمینه، گروه‌های مختلفی در حال مبارزه برای حمایت از جنین هستند و این مبارزات به نتایج مثبتی در سطح جامعه منجر شده است.

حسین مروتی، جمعیت‌شناس نیز در این نشست درباره تاریخچه کنترل جمعیت در ایران و غرب در اندیشکده موج، به بررسی نگاه غالب به جمعیت در طول تاریخ پرداخت و تأکید کرد که سیاستمداران و حاکمان همواره جمعیت را به عنوان یک مولفه قدرت تلقی کرده‌اند، این نگرش موجب شده است که حاکمان به دنبال افزایش جمعیت تحت پوشش خود باشند تا بتوانند مالیات بیشتری دریافت کنند و در مواقع جنگ، نیروی نظامی بیشتری بسیج کنند.

وی با اشاره به نظرات مختلف دانشمندان در این زمینه، گفت: برخی بر این باورند که کاهش جمعیت بهتر است، در حالی که گروهی دیگر خواستار افزایش جمعیت و تعدادی نیز به دنبال جمعیت ثابت یا متناسب با ظرفیت‌های موجود کشور هستند؛ حاکمان معمولاً به این نظرات توجهی نداشته و همواره به دنبال افزایش جمعیت بوده‌اند.

این جمعیت‌شناس به تحولات عمده‌ای که از اواسط قرن بیستم، به ویژه پس از سال ۱۹۵۰، در جهان رخ داد، اشاره کرد و آن را انقلاب جنسی نامید و توضیح داد: این انقلاب، تغییرات عمیقی در ساختار خانواده‌ها و روابط اجتماعی ایجاد کرده و موجب شده است که خانواده‌های سنتی استحکام خود را از دست بدهند و مفاسد اخلاقی به طور فزاینده‌ای شایع شوند.

وی به جنبش زنان و موج دوم فمینیسم اشاره کرد و توضیح داد: این موج به شدت ضد خانواده و ضد مادری بود، فمینیست‌های رادیکال در این دوره، کار خانه‌داری را با اردوگاه کار اجباری مقایسه می‌کردند و می‌گفتند که حتی اگر زنی تصمیم بگیرد در خانه بماند و به فرزندپروری بپردازد، باید به زور از خانه بیرون کشیده شود؛ این نظرات به وضوح در نوشته‌های اندیشمندان این موج مطرح شده است.

مروتی با اشاره به موضوع انقلاب وسایل ضد بارداری نیز گفت: این انقلاب یکی دیگر از عوامل مؤثر در وقوع انقلاب جنسی در غرب بود، در طول تاریخ، روش‌هایی برای جلوگیری از بارداری وجود داشت، اما گسترش و تولید انبوه وسایل ضد بارداری، به ویژه در سده اخیر، تأثیر شگرفی بر روی روابط اجتماعی و جنسی داشت.

وی با بیان اینکه در سال ۱۹۶۲، قرص ضد بارداری مجوز خود را از سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) دریافت کرد، گفت: ظرف هفت تا هشت سال، ۳۰ درصد از زنان در سن باروری در آمریکا از این قرص استفاده می‌کردند، که نشان‌دهنده شیوع فوق‌العاده این روش بود.

وی افزود: این قرص اختیار جلوگیری از بارداری را به دست زنان داد و به آن‌ها این امکان را داد که بدون نگرانی از بارداری ناخواسته، به زندگی اجتماعی و جنسی خود ادامه دهند.

مروتی با اشاره به افزایش آمار سقط جنین در جهان گفت: در بسیاری از کشورها، سقط جنین که قبلاً غیرقانونی بود، قانونی شد. به عنوان مثال، قانون رو علیه وید در آمریکا که در سال ۱۹۷۳ تصویب شد، موجب قانونی شدن سقط جنین شد. بر اساس این قانون، تقریباً ۷۰ میلیون جنین از آن زمان تا کنون کشته شده‌اند، که عددی نزدیک به جمعیت کشور ایران است.

وی با اشاره به عواقب این تحولات گفت: اگرچه این آزادی‌ها ممکن است چهره‌ای زیبا از جامعه ارائه دهند، اما این تغییرات نه تنها بر روی ساختار خانواده تأثیر گذاشته، بلکه به ایجاد بحران‌های اجتماعی و اخلاقی عمیق منجر شده است.

این جمعیت شناس بیان کرد که این سیاست‌ها نه تنها به‌دنبال کاهش جمعیت بوده‌اند، بلکه به‌منظور بهبود کیفیت زندگی و افزایش سطح رفاه اجتماعی نیز طراحی شده‌اند.

مروتی ادامه داد: در سال ۱۳۷۲، قانون تنظیم خانواده تصویب شد که به‌دنبال آن، از ارائه دفترچه به خانواده‌هایی که فرزند سوم به بعد داشتند، خودداری می‌شد. این قانون به‌طور مستقیم بر روی تصمیم‌گیری خانواده‌ها تأثیر گذاشت و باعث شد که بسیاری از خانواده‌ها به سمت کاهش تعداد فرزندان خود حرکت کنند.

وی به نشست کنفرانس جمعیت و توسعه در قاهره در سال ۱۳۷۳ اشاره کرد که در آن، ایران متعهد شد رشد جمعیت را به صفر برساند. این تعهد به‌ویژه در شرایطی که هر زن کمتر از ۲.۱ فرزند به دنیا بیاورد، محقق می‌شود و این سیاست‌ها در طول سال‌ها به‌تدریج تغییر کرده و گاهی با چالش‌هایی مواجه شده‌اند.

وی به پیش‌بینی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد که بر اساس آن، جمعیت ایران در سال ۱۴۸۰ به ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید. این پیش‌بینی باعث تغییر سیاست‌های جمعیتی شد و مسئولان را وادار به تجدید نظر در رویکردهای خود کرد.

این جمعیت شناس تأکید کرد که این پیش‌بینی‌ها نه تنها بر اساس آمارهای موجود، بلکه بر اساس روندهای اجتماعی و اقتصادی کشور نیز صورت گرفته است.

مروتی با ابراز نگرانی از وضعیت کنونی جمعیت، گفت که ایران در حال حاضر یکی از سه کشور با چالش‌های جدی جمعیتی در دنیا به شمار می‌رود.

او خاطرنشان کرد که سیاست‌های جمعیتی باید با دقت و توجه بیشتری طراحی شوند تا بتوانند به نیازهای واقعی جامعه پاسخ دهند و از بروز مشکلات اجتماعی جلوگیری کنند. این سخنان نشان‌دهنده اهمیت و جدیت موضوع جمعیت در ایران و تأثیر آن بر آینده کشور است.

راز پرورش کودکانی با اعتماد به نفس بالا

ارسال شده در ۱۵ دی ۱۴۰۳، توسط ایرنا

اعتماد به نفس در دوران کودکی، پایه‌ای مستحکم برای موفقیت‌های آتی و رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان است. با چند اقدام ساده و کاربردی می‌توان این حس را در فرزندان از سنین ابتدایی تقویت کرد.

کودکی را تصور کنید که با هیجان به سمت چالش‌های جدید می‌رود، با دوستانش ارتباط برقرار می‌کند، از شکست‌ها نمی‌هراسد و به خودش و توانایی‌هایش ایمان دارد. اعتماد به نفس چنین کودکانی نه‌تنها سبب موفقیت‌های آتی آن‌ها می‌شود، بلکه پایه‌ای محکم برای رشد شخصیتی، اجتماعی و عاطفی آن‌ها به شمار می‌آید. اما چگونه می‌توان چنین اعتماد به نفسی را از سنین پایین در فرزندان پرورش داد؟ دکتر فرشته یاقوتی، روانشناس و روان‌درمانگر کودک و نوجوان در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنازندگی به بررسی نقش والدین در شکل‌گیری و تقویت اعتماد به نفس فرزندان پرداخته است. او با ارائه راهکارهای کاربردی، والدین را به عنوان الگو و پشتیبان کودک معرفی می‌کند و نقش آنان را در مسیر رشد و اعتماد به نفس پایدار فرزندان حیاتی می‌داند.

نقش اعتماد به نفس در رشد کودکان

اعتماد به نفس در کودکان از پایه‌های مهم برای رشد روانی و شخصیتی آن‌هاست. دکتر فرشته یاقوتی، روانشناس و روان‌درمانگر کودک و نوجوان، به اهمیت اعتماد به نفس پرداخته و تأثیرات آن بر روند زندگی کودکان را تشریح کرده است. او می‌گوید: «اعتماد به نفس یعنی تجربه کردن‌های جدید با اتکا بر دلگرمی تجربه‌های قبلی؛ اینکه کودک با تکیه بر موفقیت‌های گذشته، شجاعت داشته باشد که به سراغ چالش‌های جدید برود.

این روان‌درمانگر کودک و نوجوان  ادامه می‌دهد که اعتماد به نفس باعث می‌شود کودکان به توانمندی‌های خود باور داشته باشند و در مواجهه با چالش‌های زندگی دیدگاه مثبتی را اتخاذ کنند. او می‌افزاید: «این ویژگی در کودک باعث افزایش انگیزه و پشتکار می‌شود و کمک می‌کند تا کودک برای رسیدن به اهدافش تلاش کند و با شکست و ناکامی‌ها بهتر روبرو شود.

یکی از مسائل مهم دیگری که یاقوتی بر آن تأکید دارد، نقش اعتماد به نفس در مهارت‌های اجتماعی است. به گفته او، اعتماد به نفس بالا به کودکان کمک می‌کند تا بتوانند به راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار کنند و شبکه اجتماعی خود را گسترش دهند. او می‌گوید: «بچه‌هایی که از تعامل اجتماعی می‌ترسند، معمولاً اعتماد به نفس پایین‌تری دارند. اما اگر اعتماد به نفس بالایی داشته باشند، می‌توانند روابط بهتری را تجربه کنند و در محیط‌های اجتماعی موفق‌تر عمل کنند.

یاقوتی همچنین به تأثیر مثبت اعتماد به نفس بر کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان اشاره می‌کند. او می‌گوید: «کودکانی که اعتماد به نفس دارند، نگرش مثبت‌تری به خود و زندگی‌شان دارند و این نگرش مثبت به آن‌ها کمک می‌کند تا با اضطراب‌ها و ترس‌های طبیعی زندگی بهتر کنار بیایند و خلاقانه رفتار کنند. این اعتماد به نفس به آن‌ها جرات امتحان ایده‌های جدید را می‌دهد و از اشتباه کردن نمی‌ترسند.

یاقوتی اشاره می‌کند که اعتماد به نفس پایه‌ای برای اعتماد به دیگران و ایجاد روابط سالم است. او تأکید می‌کند: «کودکی که به خود اعتماد داشته باشد، می‌تواند به دیگران نیز اعتماد کند و این اعتماد می‌تواند پایه یک رابطه سالم و مثبت در زندگی او باشد.»

عوامل مؤثر بر تقویت یا تضعیف اعتماد به نفس کودکان

یاقوتی درباره عوامل مؤثر بر اعتماد به نفس در کودکان می‌گوید: «حمایت والدین و نوع بازخورد آن‌ها از عملکرد کودک نقش مهمی دارد. اگر کودکی پس از تلاش‌هایش با تحسین مواجه شود، احساس شایستگی می‌کند. مثلاً وقتی کودک نقاشی می‌کشد و والدین او را تشویق می‌کنند، به توانایی‌های خود باور پیدا می‌کند. در مقابل، انتقاد مداوم یا برجسته‌سازی اشتباهات کوچک، حس ناکافی بودن و کاهش اعتماد به نفس را در کودک ایجاد می‌کند.

او ادامه می‌دهد که تجربه‌های موفق و مثبت نیز از عوامل مؤثر هستند: «وقتی کودکان در فعالیت‌های مختلف مانند بازی‌های گروهی یا فعالیت‌های هنری به موفقیت برسند، احساس مثبتی نسبت به خود پیدا می‌کنند و تشویق می‌شوند که به تلاش ادامه دهند. در مقابل، اگر فقط شکست را تجربه کنند، اعتماد به نفس آن‌ها تضعیف می‌شود.

یاقوتی همچنین به خطرات مقایسه‌های منفی اشاره می‌کند: «مقایسه کودک با دیگران، به‌ویژه در زمینه تحصیلی، می‌تواند بسیار مخرب باشد. اگر والدین کودک را با همکلاسی‌هایش مقایسه کنند، این پیام به کودک منتقل می‌شود که به اندازه کافی خوب نیست و اعتماد به نفس او کاهش می‌یابد.

به گفته او، واگذاری مسئولیت‌های متناسب با سن کودک نیز عامل تقویت اعتماد به نفس است. او توضیح می‌دهد: «وقتی کودک با موفقیت وظیفه‌ای متناسب با سنش انجام می‌دهد، احساس مسئولیت‌پذیری و اعتماد به نفس پیدا می‌کند. اما اگر مسئولیت‌ها بیش از توانش باشد، شکست‌های مکرر به حس ناتوانی او دامن می‌زند.

یاقوتی بر نقش محیط مدرسه و روابط دوستانه تأکید دارد و می‌گوید: «معلمانی که محیطی امن و پذیرنده ایجاد می‌کنند و دوستی‌های مثبت میان کودکان، به آن‌ها احساس ارزشمندی و حمایت می‌دهد. از سوی دیگر، مورد تمسخر قرار گرفتن در مدرسه یا تجربه‌های اجتماعی منفی می‌تواند به‌شدت اعتماد به نفس کودک را تضعیف کند.

راهکارهای عملی برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان

این روانشناس و روان‌درمانگر کودک و نوجوان، به بررسی راه‌های تقویت اعتماد به نفس در کودکان پرداخت. او علاوه بر تأکید بر رعایت نکاتی که در بالا به آنها اشاره شد، به والدین توصیه می‌کند که به فرزندانشان اجازه دهند احساساتشان را بیان کنند: «شنیدن تجربه‌ها و احساسات روزمره کودک و گفت‌وگو با او در این باره، به او کمک می‌کند که احساساتش را بشناسد و بیان کند. این مهارت، بخش مهمی از اعتماد به نفس کودک را شکل می‌دهد.

یاقوتی همچنین بر اهمیت آموزش مهارت حل مسئله به کودکان تأکید می‌کند: «والدین باید به کودک نشان دهند که مشکلات قابل حل هستند. در مواجهه با چالش‌ها، از کودک بخواهید راه‌های مختلف را امتحان کند. این تجربه، حس توانمندی و اعتماد به نفس او را در برابر مشکلات افزایش می‌دهد.

او در ادامه می‌گوید که تشویق کودک به امتحان کردن فعالیت‌های جدید نیز نقش مهمی در رشد اعتماد به نفس دارد: «وقتی کودکان فعالیت‌های جدیدی مثل یادگیری یک ورزش یا شرکت در کلاس‌های هنری را تجربه می‌کنند، این تجربه به آن‌ها یاد می‌دهد که از اشتباهات و شکست‌های احتمالی نترسند و رشد کنند.

به گفته یاقوتی، والدین می‌توانند از داستان‌ها و کتاب‌ها به عنوان ابزار دیگری برای تقویت اعتماد به نفس استفاده کنند: «کودکان می‌توانند از شخصیت‌های داستان‌ها الگو بگیرند و رفتارهای مثبت را در زندگی خود پیاده کنند. گفتگو درباره شخصیت‌ها و اتفاقات داستان نیز به درک بهتر الگوهای مثبت در کودک کمک می‌کند.

یاقوتی توصیه می‌کند که والدین با تشویق کودکان به تعیین اهداف کوچک و قابل دستیابی، حس موفقیت و شایستگی را در آن‌ها تقویت کنند: «اهداف کوچک به کودکان کمک می‌کند که بتوانند مسیر پیشرفت خود را ببینند و با هر موفقیت، اعتماد بیشتری به توانایی‌های خود پیدا کنند.

به گفته یاقوتی، مجموع این اقدامات به کودکان کمک می‌کند تا خودشان را بپذیرند، با چالش‌ها روبه‌رو شوند و به توانایی‌هایشان ایمان بیاورند. نقش والدین در این مسیر، فراهم کردن فضایی مثبت و امن برای رشد و تجربه‌های جدید است.

نقش فعالیت‌های هنری و ورزشی در تقویت اعتماد به نفس

یاقوتی به بررسی تأثیر فعالیت‌های هنری و ورزشی در افزایش اعتماد به نفس کودکان پرداخت. او معتقد است که این فعالیت‌ها با فراهم کردن فضایی امن و شاد، به کودکان فرصت کشف توانایی‌ها و تقویت روحیه تعامل و پذیرش چالش‌ها را می‌دهند.

 یاقوتی در توضیح اهمیت فعالیت‌های هنری می‌گوید: «هنرهایی چون نقاشی، موسیقی، نمایش و مجسمه‌سازی به کودکان امکان می‌دهند که احساسات و افکار خود را خلاقانه بیان کنند. هر دست‌سازه و اثر هنری، اعتماد کودک را به توانایی‌هایش افزایش می‌دهد و به او حس موفقیت و تلاش می‌بخشد. همچنین، هنر کودکان را در حل مسئله و پشتکار تقویت کرده و این مهارت‌ها را به زندگی روزمره آن‌ها منتقل می‌کند.

وی درباره فواید ورزش می‌گوید: «فعالیت‌های ورزشی هم به تقویت جسم و هم به آگاهی از توانمندی‌های خود کمک می‌کند. به عنوان مثال، کودکی که تمرینات شنا انجام می‌دهد، به تدریج پیشرفت خود را می‌بیند و با افزایش مهارت، حس اعتماد به نفس پیدا می‌کند. علاوه بر این، ورزش‌های گروهی مانند فوتبال و بسکتبال نیز به کودکان کمک می‌کند تا یاد بگیرند چطور با دیگران تعامل کنند و برای یک هدف مشترک تلاش کنند. این تجربه، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس، احساس تعلق و حمایت گروهی را نیز به همراه دارد.

یاقوتی همچنین به نقش برد و باخت در ورزش اشاره می‌کند: «ورزش به کودکان می‌آموزد که شکست بخشی از مسیر پیشرفت است و می‌توان از آن به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کرد. این نگرش به کودکان کمک می‌کند که در مواجهه با چالش‌های زندگی قوی‌تر شوند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند.

این روانشناس تأکید می‌کند که ترکیب فعالیت‌های هنری و ورزشی می‌تواند تأثیر چشم‌گیری بر اعتماد به نفس کودکان داشته باشد، اما مهم است که این فعالیت‌ها متناسب با توانمندی‌های کودک باشند و کودک در انتخاب آن‌ها آزادی داشته باشد. او می‌گوید: «برای تأثیرگذاری مثبت، باید به کودک اجازه دهیم از تجربه‌ها لذت ببرد و در این مسیر، هم از چالش‌ها بیاموزد و هم شادی یادگیری را احساس کند.

والدین چگونه می‌توانند اعتماد به نفس را در فرزندانشان پرورش دهند؟

یاقوتی در پایان توصیه‌هایی کاربردی برای والدینی دارد که به دنبال تقویت اعتماد به نفس پایدار در فرزندان خود هستند. او معتقد است که تمرکز اصلی باید بر رشد شخصیتی و روانی کودکان باشد و نه تنها بر موفقیت‌های زودگذر.

یاقوتی در اولین توصیه خود اشاره می‌کند: «والدین باید فضایی فراهم کنند که کودک بدون ترس از قضاوت یا سرزنش، اشتباه کند و از آن بیاموزد. به‌جای سرزنش، او را تشویق به ارزیابی اشتباهاتش کنند. این رویکرد به کودکان کمک می‌کند به‌جای اجتناب از اشتباه، از هر شکست، درس بگیرند و آن را به فرصتی برای رشد تبدیل کنند.

وی همچنین به نقش الگوبرداری از والدین اشاره می‌کند و می‌گوید: «اعتماد به نفس کودکان تا حد زیادی از الگوهایی که در والدین خود می‌بینند، تأثیر می‌پذیرد. والدینی که خود را باور دارند، از چالش‌ها نمی‌ترسند و نگرشی مثبت به زندگی دارند، به فرزندانشان نشان می‌دهند که اعتماد به نفس در هر مرحله از زندگی ضروری است.

این روانشناس سومین راهکار را «گوش دادن فعال به کودک» می‌داند. او می‌گوید: «والدین باید با دقت به حرف‌های فرزندشان گوش دهند و به نظرات و احساسات او احترام بگذارند. این روش به کودک احساس ارزشمندی می‌دهد و اعتماد به نفس او را افزایش می‌دهد.

وی همچنین تأکید دارد که ایجاد فرصت برای تجربه‌های جدید و کمک به کودک در شناسایی مهارت‌ها و علایقش می‌تواند حس ارزشمندی درونی او را تقویت کند: «کودک باید یاد بگیرد که ارزشمندی‌اش را وابسته به تأیید دیگران نداند، بلکه از درون احساس کند که ارزشمند است. برای این کار، والدین باید بیشتر از نتیجه، به تلاش‌های او توجه نشان دهند و او را تشویق به یادگیری از چالش‌ها و لذت بردن از مسیر کنند.

یاقوتی به والدین توصیه می‌کند که به فرزندانشان کمک کنند تا برنامه‌ریزی روزانه داشته باشند. او می‌گوید: «عادت به برنامه‌ریزی روزانه و اولویت‌بندی کارها به کودکان حس نظم و هدفمندی می‌دهد و باعث می‌شود که به یک فرد مستقل و با اعتماد به نفس تبدیل شوند.

او به والدین یادآوری می‌کند: «اعتماد به نفس فرآیندی تدریجی است و نیازمند صبر و پشتکار والدین است. مهم‌ترین نقش والدین ایجاد فضایی امن و حمایت‌گرانه است که کودک در آن احساس پذیرش و احترام کند و بتواند خود را بشناسد و توانایی‌هایش را باور کند. اعتماد به نفس واقعی زمانی به‌وجود می‌آید که کودک به استانداردهای خودش اعتماد کند، نه اینکه تنها در جستجوی تأیید دیگران باشد.

عوارض منفی سقط جنین بر سلامتی مادر

ارسال شده در ۸ دی ۱۴۰۳

به گفته رئیس پژوهشکده سلامت خانواده دانشگاه علوم پزشکی تهران با افزایش سن حاملگی عوارض ناشی از سقط جنین افزایش پیدا می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حمید جنیدی‌مقدم – صدیقه حنطوش زاده، رئیس پژوهشکده سلامت خانواده دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: سقط های بدون دلیل برای مادر خطرناک هستند و بار روانی منفی زیادی دارد. صدمات سقط های القایی برای مادر زیاد است و تا مدت ها گریبانگیر مادر خواهد بود.

صدیقه حنطوش زاده گفت:« سلامت مادر برای یک متخصص اولویت زیادی دارد. سقط جنین سبب بروز عفونت و خونریزی خواهد شد. با افزایش سن حاملگی عوارض ناشی از سقط جنین افزایش پیدا می کند.»

در ادامه مراسم، سودابه کاظمی، متخصص زنان و زایمان گفت:« آمار سقط جنین بالا است و در این خصوص باید فرهنگ سازی شود و مشاوره های لازم به مادران داده شود. جنین روح دارد و سقط جنین مشکلات زیادی را برای مادر ایجاد خواهد کرد. بچه ۱۲ هفته ای مانند یک انسان کامل بوده و دارای حیات است.»

سودابه کاظمی بیان کرد: در قانون جوانی جمعیت قوانین سختگیرانه ای برای فروشندگان غیر مجاز داروی سقط جنین در نظر گرفته شده است.

این متخصص زنان و زایمان تصریح کرد:« زنان جوان حاملگی را به دلیل مشغله شغلی و دیگر مسائل به تاخیر می اندازند. حاملگی در سنین جوانی بهتر از سنین بالاتر است. حاملگی در سن بالاتر عوارض احتمالی بیشتری خواهد داشت.»

آنفلوآنزا در راس ویروس‌های در گردش کشور

ارسال شده در ۸ دی ۱۴۰۳، توسط ایسنا

نتایج ویروس‌های تنفسی شناسایی شده (۲۱ پاتوژن تنفسی) تا آذر ماه حاکی از آن است که در ماه مذکور، ویرس آنفلوانزا با ۲۱ درصد در راس ویروس‌های در گردش قرار داشته است.

بنابر اعلام مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت، به منظور رصد و پایش ویروس‌های در گردش بیماری‌های حاد تنفسی،  دیده‌وری مولتی پلکس (۲۱ پاتوژن تنفسی)  در دانشگاه‌های منتخب علوم پزشکی تهران، ایران، هرمزگان و شهید بهشتی از مرداد ماه سال ۱۴۰۲ شروع شده و در آذر ماه سال جاری، تعداد ۱۱۹ نمونه از نظر ۲۱ پاتوژن تنفسی، تحت آزمایش قرار گرفت.

نتایج نشان دهنده آن است که ویروس‌های آنفلوانزا با ۲۱ درصد، رینو ویروس‌ها با ۱۱.۸ درصدو SARS-CoV۲ با ۶.۷ درصد در راس ویروس‌های در گردش قرار دارند.

۱۰ جمله‌ای که به احساسات و عواطف کودک آسیب جدی می‌زند

ارسال شده در ۸ دی ۱۴۰۳

کاش اصلا به دنیا نمی‌آمدی! گفتن این جمله بسیار آسیب زننده است و می‌تواند عمیقا بر حس ارزشمند بودن فرزند تاثیر بگذارد. آن‌ها احساس خواهند کرد که مقبول نیستند و دوست داشته نمی‌شوند و جراحات عاطفی عمیق و ماندگاری به همراه خواهد داشت.

کلمات تاثیری قدرتمند بر کودکان دارند. گاه به عنوان والد زمانیکه استرس دارید یا ناامیدی می‌کنید ممکن است چیزی بیان کنید که به شدت به عواطف و احساسات فرزندتان صدمه بزند. مراقب حرف‌هایتان باشید تا فرزندتان از نظر عاطفی احساس امنیت کند.

همیشه به همه چیز گند می‌زنی!

استفاده از «همیشه» این را القا می‌کند که فرزندتان هرگز نمی‌تواند کاری را درست انجام دهد. این رفتار باعث می‌شود آن‌ها از کارهای جدید یا ریسک‌پذیری گریزان شوند چون می‌ترسند بخاطر اشتباهاتشان مواخذه شوند.

صد بار باید اینو بهت گوش زد کنم؟

این جمله سرخوردگی و ناامیدی را القا می‌کند. باعث می‌شود کودک احساس کند ناتوان است و چیزی برای تلاش کردن ندارد.

گریه نکن! خوب میشی!

اگر به بچه بگویید گریه‌اش را متوقف کند، احساسات و عواطف‌اش را نادیده گرفته‌اید.  این واکنش باعث می‌شود آن‌ها برای باین احساسات‌ و عواطفشان احساس شرم کنند و باعث می شود بجای ابراز احساسات، آن‌ها را پنهان کنند.

برای من نمایش بازی نکن!

این جمله باعث تحقیر شدن بچه و عواطف و احساسات‌اش می‌شود. این عبارت القا کننده این است که احساسات تو بی‌ارزش هستند و هیچ کسی هم نمی‌تواند مشکلاتت را درک کند. این واکنش باعث می‌شود کودک احساس تنهایی کند.

چرا نمی‌تونی مثل خواهر ـ برادرت باشی؟

این جمله بچه‌تان را با خواهر و برادرهایش به مقایسه می‌کشاند و احساس نقصان و ناکافی بودن در آن‌ها ایجاد خواهد کرد. همچنین می‌تواند باعث ایجاد حس حسادت و دست کم گرفتن بچه شود چون فکر می‌کنند به اندازه خواهر برادرشان خوب نیستند.

همه کار برات کردم!

این جمله باعث می‌شود کودک احساس گناه و مدیون شدن کند و القا کننده این است که نیازهایشان یک بار مسولیت اضافی است و باعث ایجاد شرم و خجالت نسبت به خودشان و والدین‌شان خواهد شد.

کاش اصلا به دنیا نمی‌آمدی!

گفتن این جمله بسیار آسیب زننده است و می‌تواند عمیقا بر حس ارزشمند بودن فرزند تاثیر بگذارد. آن‌ها احساس خواهند کرد که مقبول نیستند و دوست داشته نمی‌شوند و جراحات عاطفی عمیق و ماندگاری به همراه خواهد داشت.

اینو نخور چاق میشی!

این جمله باعث می‌شود بچه با تصویری از هویت و جسم خود احساس ناخوشایندی داشته باشد. باعث می‌شود بچه بیشتر از غذا بترسد تا از انتخاب‌های خوب در تغذیه و به اضطراب در خوردن منتهی خواهد شد.

خوبی اما می‌تونی بهتر باشی!

با این وجود که تشویق فرزند برای بهتر شدن خوب است اما این جمله به عنوان یک انتقاد تلقی می‌شود. باعث می شود فرزند احساس کند که تلاش‌هایش کافی نبوده و در طول زمان بر اعتماد به نفس‌اش تاثیر منفی بگذارد.

تو خونه من زندگی می‌کنی پس باید قوانین من رو اجرا کنی!

با این که وجود قانون و مقررات در هر خانه‌ای لازم است، اما این عبارت باعث می شود فرزندتان احساس بی قدرتی و کینه‌توزی و لج‌بازی کند تا اینکه آن‌ را به عنوان یک همکاری و فهم جمعی خانواده تلقی کند.

واکسن‌ها را به زودی می‌توان مانند کرِم روی پوست مالید

ارسال شده در ۲۴ آذر ۱۴۰۳، توسط ایسنا

در آینده نزدیک دریافت واکسن‌ها می‌تواند مانند مالیدن مقداری کرم روی پوست، به سادگی و بدون درد باشد.

اگر قرار به دریافت واکسن باشد، شما سوزن را ترجیح می‌دهید یا کرم پوستی؟ احتمالا همه راه دوم را گزینه مناسبی بدانند.

به نقل از نیواطلس، دانشمندان دانشگاه استنفورد از یک کرم موضعی برای واکسینه کردن قوی موش‌ها علیه کزاز استفاده کرده‌اند.

کلید اصلی در یک باکتری به نام استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس(Staphylococcus epidermidis) نهفته است که تقریباً به طور قطع در حال حاضر روی پوست همه ما زندگی می‌کند.

تصور می‌شود که این باکتری بی‌ضرر است، اما محققان در تحقیقات جدید دریافتند که یک واکنش ایمنی قوی در انسان ایجاد می‌کند و به نظر می‌رسد که این یک دفاع پیشگیرانه در برابر میکروبی است که از طریق بریدگی‌ها، زخم‌ها و خراش‌های روزمره وارد جریان خون می‌شود.

مایکل فیشباخ(Michael Fischbach) نویسنده ارشد این مطالعه جدید گفت: ما از اهداکنندگان انسانی خون گرفتیم و متوجه شدیم که سطح آنتی بادی‌های در گردش مرتبط با استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس آنها به اندازه وقتی که به طور معمول علیه آن واکسینه می‌شویم، بالاست.

آنها ابتدا آزمایشاتی را روی موش‌هایی انجام دادند که به طور معمول «استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس» روی پوستشان وجود ندارد. هنگامی که کرِم ابداعی خود را روی سر آنها مالیدند، سطح آنتی‌بادی‌های ضد باکتری در شش هفته بعد به سطوحی بالاتر از واکسن‌های معمولی رسید.

این تیم به این فکر افتاد که آیا می‌توان این مکانیسم را به عنوان یک روش واکسیناسیون غیرتهاجمی علیه پاتوژن‌های خطرناک‌تر اعمال کرد؟ محققان دریافتند که پروتئینی به نام Aap در سطح باکتری، مسئول تولید آنتی‌بادی است، بنابراین محققان آن را برای مقاومت در برابر کزاز تنظیم کردند.

آنها این آزمایش را تکرار کردند و به برخی از موش‌ها نسخه‌ای تقویت‌شده با کزاز از استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و به برخی دیگر از نوع معمولی آن دادند. پس از چند دوز اعمال روی پوست در طول شش هفته، سطح آنتی‌بادی آنها مورد آزمایش قرار گرفت و موش‌هایی که باکتری‌های زیست‌مهندسی شده را دریافت کرده بودند، سطوح بسیار بالایی از آنتی‌بادی‌های هدف‌گیرنده کزاز را نشان دادند.

آزمایش نهایی شامل تزریق دوزهای کشنده کزاز به موش‌ها بود که در نهایت مشاهده شد که تمام موش‌هایی که باکتری‌های زیست‌مهندسی شده را دریافت کردند، بدون علامت ماندند. حتی زمانی که دوز کشنده کزاز به آنها شش برابر شد نیز زنده ماندند.

این در حالی است که تمام کسانی که نسخه طبیعی استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس را دریافت کردند، تسلیم عفونت شدند.

خبر بهتر اینکه به نظر می‌رسد این مکانیسم را می‌توان برای طیف وسیعی از عوامل بیماری‌زا اعمال کرد.

محققان در آزمایش دیگری، عامل بیماری‌زای کزاز را با دیفتری تعویض کردند و دریافتند که این ماده همچنان یک پاسخ ایمنی قوی در موش‌ها ایجاد می‌کند.

پژوهشگران می‌گویند، این می‌تواند یک روش کاملاً جدید تحویل برای بسیاری از انواع واکسن‌ها باشد که ما را از درد سوزن نجات می‌دهد.

فیشباخ می‌گوید: ما فکر می‌کنیم این برای ویروس‌ها، باکتری‌ها، قارچ‌ها و انگل‌های تک‌سلولی کارساز است. اغلب واکسن‌ها دارای موادی هستند که واکنش التهابی را تحریک می‌کنند و کمی احساس بیماری ایجاد می‌کنند، اما این روش این کار را نمی‌کند. ما انتظار داریم که شما اصلاً هیچ التهابی را تجربه نکنید.

همانطور که این پژوهش جذاب به نظر می‌رسد، مهم است که توجه داشته باشید که هنوز روزهای اولیه آن است. این تیم پژوهشی می‌گوید گام بعدی آزمایش آن روی میمون‌ها است و اگر جواب داد، آزمایش‌های بالینی روی انسان تا دو یا سه سال دیگر آغاز می‌شود.

این پژوهش در مجله Nature منتشر شده است.

علائمی که نشان از افسردگی دارد!

ارسال شده در ۲۴ آذر ۱۴۰۳، توسط ایسنا

افسردگی در کودکان ممکن است در سنین مختلف ایجاد شود که علائمی شبیه به علائم افسردگی در بزرگسالان را دارد اما با این تفاوت که کودکان افسرده به صورت رفتاری احساسات خود را نشان‌ داده و رفتارهای ناسازگارانه، عصبی، گوشه‌گیر با تحریک‌پذیری بالا را از خود بروز می‌دهند.

پیشرفت علم و تکنولوژی و به هم ریختگی دنیای اقتصادی در همه کشورهای دنیا و فشارهای متعددی که در زمینه‌های متفاوت به افراد وارد می‌شود باعث شده که در زیر سایه آن فشارهای روانی، استرس و اضطراب بالا رفته و به طبع آن اختلالات روانی و خلقی به اوج خود برسند.

جهان امروز در پس گسترش و رشدش، افسردگی، پنیک(نوعی حمله اضطرابی)، اختلالات دو قطبی، اختلالات شخصیتی، هیستریونیک (شخصیت نمایشی)، خودشیفتگی و … را افزایش داده است. از طرف دیگر ژنتیک، سبک فرزندپروری، تجارب فرد در محیط همسالان، مدرسه و جامعه نیز در این زمینه دخیل هستند. در این بین، یکی از اختلالاتی که در هر قشری از جامعه بیداد می‌کند، افسردگی است. البته درصد زیادی از افرادی که به افسردگی دچار می‌شوند بنا به دلایل متعددی ممکن است حتی به کلینیک‌های خدمات روانشناسی هم مراجعه نکنند. افسردگی به علت این که به صورت رجعت کننده و عودت کننده می‌باشد به عنوان اختلال ناتوان‌کننده در نظر گرفته شده است. چه علائمی نشان از افسردگی دارند؟ در در چه خانواده‌هایی بیشتر این اختلال دیده می‌شود. موضوعی است که به بهانه آن با مهناز یوسفی روانشناس و درمانگر به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه بخش اول آن می‌خوانید:

علائم افسردگی چیست؟

از علائم اصلی و بالینی افسردگی، غمگینی زیاد و فقدان لذت را می‌توان نام برد که البته امروزه غمگینی زیاد به صورت تحریک‌پذیری بالا و خشم بروز می‌یابد در کنار این علائم، دیگری نیز وجود دارند که عبارتند از :

-احساس پوچی، ناامیدی و بیمناکی

– کاهش علاقه به انجام فعالیت‌ها در بخش عمده زندگی روزمره

– تغییر محسوس کاهش یا افزایش وزن(حداقل پنج درصد تغییر وزن درطول یک ماه)

– بی‌خوابی

– کاهش یا افزایش اشتها به اندازه پنج درصد در طول ماه

– کندی روانی حرکتی یا سراسیمگی

– خستگی روان و ضعف روانی (پیسکاستنی)

– احساس گناه، بی‌ارزش بودن

– کاهش تمرکز و توانایی تفکر

– افکار مکدر در مورد مرگ، اندیشه‌پردازی در رابطه با خودکشی یا اقدام به آن.

این علائم و نشانه‌ها در صورتی که اختلال قابل ملاحظه‌ای را در عملکرد تحصیلی، اجتماعی ، شغلی، خانوادگی، روابط بین فردی و انطباقی فرد ایجاد کند و تحت تاثیر سوء مصرف یا ترک مواد یا دارو ایجاد نشود و با اختلالات روانی دیگر هم مثلا اختلال دو قطبی، اختلالات هذیانی، اسکیزوفرنی و … همراه نشود، افسردگی است.

آیا افسردگی در کودکان هم ایجاد می‌شود؟ نشانه‌های آن چیست؟

یکی از قشرهای آسیب پذیر در جامعه بدون شک کودکان و نوجوانان هستند. طبیعتا عواملی چون ژنتیک، سبک فرزندپروری، تجارب اولیه کودک، جامعه و تروماهایی مانند طلاق، دعوای والدین، تصادف و… برای کودکان زمینه‌های مسائل خلقی و روانی مثل افسردگی، بیش فعالی(ADHD)، اختلال خلق اخلال گرایانه (DMDD)، اختلال دو قطبی و غیره را ایجاد می‌کنند. بنابراین افسردگی مختص به سن نیست و ممکن است در هر سنی بروز کند.

افسردگی در کودکان ممکن است در سنین مختلف ایجاد شود که علائمی شبیه به علائم افسردگی در بزرگسالان را دارد اما با این تفاوت که کودکان افسرده به صورت رفتاری احساسات خود را نشان‌ داده و رفتارهای ناسازگارانه، عصبی، گوشه‌گیر با تحریک‌پذیری بالا را از خود بروز می‌دهند.

در بزرگسالان معمولا افسردگی به صورت کلامی، احساس غمگینی و ناامیدی بسیار زیادی نمایش داده می‌شود. همچنین کودکان افسرده نسبت به بزرگسالان شکایت‌های جسمانی مانند سردرد، دل درد را تجربه می‌کنند، در حالی که بزرگسالان خستگی مزمن، کاهش میل جنسی را بروز می‌دهند.

علل افسردگی در کودکان، تغییرات محیطی و رویدادهای زندگی مثل رویدادهایی در مدرسه، روابطه با همسالان، تغییرات خانوادگی مانند طلاق و غیره است و در بزرگسالی مسائل مالی، مشکلات کاری، روابط بین فردی علت اصلی افسردگی است.

افسردگی معمولا در چه رنج سنی دیده می‌شود؟ در چه خانواده‌هایی این اختلال بیشتر رشد می‌کند؟

بیشترین بازده افسردگی در ۱۸ تا ۴۴ سالگی و کمترین بازده آن بعد از ۶۰ سالگی است. بررسی‌های انجام شده نشان داد که ۵۰ درصد کودکان و نوجوانان و ۲۰ درصد بزرگسالان علائم افسردگی را گزارش کردند. افسردگی در بانوان بیشتر از آقایان دیده می‌شود و اقدام به خودکشی در خانم‌ها دو برابر آقایان است اما خودکشی واقعی بیشتر در آقایان رخ می‌دهد.

اضطراب و افسردگی محصول خانواده‌هایی هستند که در آن پدر و مادر کنترل‌گرا هستند. وقتی سلطه یکی از والدها حاکم باشد و فرد به خاطر هر چیزی مورد شماتت قرار می‌گیرد. مرتبا افراد خانواده مورد کنترل قرار گرفته و به نظرات افراد توجهی نمی‌شود، این باعث خشم پنهان فرد نسبت به والد کنترل‌گر می‌گردد. چون این خشم را نمی‌تواند بروز دهد و آن را سرکوب می کند یا حتی در صورت بروز احساس گناه در او ایجاد می‌شود، در نتیجه هموار شده، تبدیل به اضطراب، افسردگی، وسواس و غیره می‌گردد.

این خانواده است که باورهای زیربنایی فرد در آن شکل گرفته و هویت و شخصیت اولیه او در آن بنا می‌شود. والدین با برخورد مناسب خود حس با ارزش بودن، دوست داشتنی بودن، مفید بودن را به فرزندشان منتقل می‌کنند. خانواده‌ای که در آن کمال‌گرایی موج می‌زند، والدین فرزندشان را به سوی هدف آرمانی خود، یا به قولی زندگی نزیسته خود هل می‌دهند به این طریق فرزندشان را در مسیر افسردگی سوق می‌دهند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!