دسته: سبک زندگی
راهکارهایی برای تقویت بلوغ فکری

با این تمرینها و مثالها، بلوغ فکری شما به مرور زمان تقویت میشود و در مواجهه با چالشهای زندگی عملکرد بهتری خواهید داشت.
ذهن انسان مانند یک باغ است؛ هرچه بذرهای مناسبتری بکارید و با دقت از آن مراقبت کنید، باغی سرسبزتر و ثمربخشتر خواهید داشت. بلوغ فکری نیز همانند درختی تنومند در این باغ است که با ریشههای عمیق و شاخههای پراکنده، قدرت تفکر، تصمیمگیری و درک شما از جهان را شکل میدهد. اما این درخت به خودی خود رشد نمیکند؛ نیاز به آبیاری روزانه، نور آگاهی و هرس بیوقفه عادتهای نادرست دارد.
در دنیایی که هر روز با چالشها، تصمیمها و روابط پیچیدهتری روبهرو میشویم، داشتن بلوغ فکری مثل داشتن یک قطبنما در میانه یک جنگل انبوه است. این مهارت به ما کمک میکند از اشتباهات خود درس بگیریم، احساساتمان را مدیریت کنیم و با ذهنی باز به جهان نگاه کنیم. حالا وقت آن است که با کاشت بذرهای درست و یادگیری مهارتهای کلیدی، این درخت را در باغ زندگیمان پرورش دهیم. در این زمینه سجاد مهدیزاده، مدرس حوزه مهارتهای زندگی و حوزه خانواده راهکارهای مناسبی برای تقویت بلوغ فکری ارائه داده است.
پذیرش مسئولیتهای شخصی
یکی از نشانههای بلوغ فکری، توانایی پذیرش مسئولیت تصمیمات و اعمال است. برای تقویت این مهارت بهتره هر روز برای تصمیمگیریهای کوچک خود برنامهریزی کنید. مثلاً اگر قرار است تصمیم بگیرید که امروز ورزش کنید یا نه، تمام جنبههای مثبت و منفی را در نظر بگیرید و مسئولیت انجام یا عدم انجام آن را بپذیرید.
مثلا اگر دیر به قرار کاری رسیدید، به جای بهانهگیری مثل “ترافیک بود”، بگویید: “متأسفم، باید زمانبندی بهتری انجام میدادم.”
یادگیری از اشتباهات
بلوغ فکری به معنای پذیرش این واقعیت است که اشتباه بخشی از زندگی است و میتوان از آن درس گرفت. از این به بعد پس از هر اشتباه، سه سوال از خود بپرسید:
چرا این اشتباه رخ داد؟
چگونه میتوانم از تکرار آن جلوگیری کنم؟
چه چیزی میتوانم از این تجربه یاد بگیرم؟
مثلا اگر در امتحان یا ارائه کاری نتیجه خوبی نگرفتید، به جای سرزنش شرایط، روی نقاط ضعف خود (مثل کمبود مطالعه یا آمادهسازی) تمرکز کنید.
کنترل کمالگرایی
کمالگرایی افراطی میتواند مانع تصمیمگیری و اقدام شود. هر بار که در انجام یک کار بیش از حد وسواس دارید، زمانی مشخص برای آن تعیین کنید. وقتی زمان تمام شد، کار را تمام کنید حتی اگر احساس کنید “کامل نیست”.
مثلا اگر در حال نوشتن یک مقاله هستید و میخواهید همه جزئیات کامل باشد، به جای صرف هفتهها روی آن، هدف بگذارید که مقاله در دو روز تمام شود و سپس آن را بهبود دهید.
توسعه مهارتهای تفکر انتقادی
بلوغ فکری به معنای تفکر منطقی و ارزیابی دقیق اطلاعات است.
هرگاه اطلاعات جدیدی میشنوید، از خود بپرسید:
منبع این اطلاعات چیست؟
آیا شواهد کافی برای این ادعا وجود دارد؟
آیا دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد
مثلا اگر کسی به شما گفت که یک رژیم غذایی خاص بهترین رژیم است، ابتدا منابع علمی و تجربیات مختلف را بررسی کنید و سپس تصمیم بگیرید.
پرورش انعطافپذیری ذهنی
افراد با بلوغ فکری بالا توانایی تطبیق با شرایط جدید را دارند .برای تمرین در هفته آینده، یک کار جدید که قبلاً انجام ندادهاید، امتحان کنید. مثلاً غذای جدید بپزید، کتابی از ژانری متفاوت بخوانید، یا با کسی که نظر متفاوتی دارد صحبت کنید و یا اگر مثلا عادت دارید همیشه در مسیر مشخصی به محل کار بروید، یک مسیر جدید انتخاب کنید و تجربههای خود را ارزیابی کنید.
مدیریت احساسات
بلوغ فکری با مدیریت مؤثر احساسات در شرایط چالشبرانگیز همراه است. هر روز برای ۵ دقیقه به تمرین تنفس عمیق یا مدیتیشن بپردازید تا در زمان استرس بهتر عمل کنید.
مثلا اگر در محل کار از چیزی ناراحت شدید، به جای واکنش آنی، چند دقیقه به خود فرصت دهید و سپس با آرامش موضوع را مطرح کنید.
توجه به نظرات دیگران
یکی از جنبههای بلوغ فکری، احترام به دیدگاهها و نظرات دیگران است. در بحثها، قبل از بیان نظر خود، از طرف مقابل بپرسید چرا چنین دیدگاهی دارد.
مثلا اگر در یک گفتوگو کسی با نظر شما مخالف است، به جای مخالفت فوری، بگویید: “ممکنه توضیح بدی چرا این نظر رو داری؟”
توسعه مهارتهای تصمیمگیری
توانایی تصمیمگیری نشاندهنده بلوغ فکری است. برای هر تصمیم، لیستی از مزایا و معایب تهیه کنید و سپس اقدام کنید. مثلا اگر در انتخاب بین دو شغل مردد هستید، لیستی از اولویتهای خود (مثل حقوق، فرصت پیشرفت، محیط کار) تهیه کنید و بر اساس آن تصمیم بگیرید.
یادگیری مداوم
افراد با بلوغ فکری هرگز از یادگیری دست نمیکشند. سعی کنید هر ماه یک مهارت جدید یاد بگیرید یا کتابی جدید بخوانید. مثلا اگر در کار خود نیاز به تقویت زبان انگلیسی دارید، در یک کلاس ثبتنام کنید یا روزانه ۱۰ کلمه جدید یاد بگیرید.
پذیرش تفاوتها
بلوغ فکری یعنی درک این که همه افراد مثل هم فکر نمیکنند. وقتی با فردی مواجه شدید که دیدگاهش کاملاً با شما متفاوت است، به جای بحث، سعی کنید از او بیشتر بیاموزید. مثلا اگر کسی از فرهنگی متفاوت به شما چیزی پیشنهاد داد، به جای رد کردن، درباره فرهنگ او سوال کنید و دیدگاهش را درک کنید.
به گزارش وب گاه تبیان، با تمرین این اصول و بهرهگیری از مثالهای عملی، میتوانید بلوغ فکری خود را به مرور زمان تقویت کنید و در مواجهه با چالشهای زندگی، تصمیمات بهتری بگیرید. این رشد تدریجی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی شخصیتان کمک میکند، بلکه توانایی برقراری روابط اجتماعی سالمتر و مسئولیتپذیری بیشتر را نیز افزایش میدهد.
به خاطر داشته باشید که بلوغ فکری فرآیندی پیوسته و نیازمند صبر و تلاش است. با تمرکز بر این اصول، هر گام شما به سوی خودشناسی عمیقتر، ثبات بیشتر و دستیابی به موفقیتهای پایدارتر خواهد بود.
به کدام درخواستهای همسر باید نه گفت؟

روابط زناشویی اگرچه باید مبتنی بر شفافیت و صداقت باشد، اما بعضی وقتها باید به بعضی از درخواستها نیز نه گفت تا نه تنها روابط دو طرفه آسیب نبیند، بلکه محکم هم شود.
در زندگی مشترک خیلی اوقات زوجین کارهایی میکنند که هیچ رغبتی به آن ندارند. خیلیها این اقدامات را همراهی میدانند. از «دوست ندارم با دوستت رفت و آمد کنی» گرفته تا جملاتی از این دست، مواردی هستند که شریک زندگی ما نباید ما را به تبعیت از نظرش مجبور کند.
بعضی حرفها بین زنان و مردان چنان آزاردهنده است که کمکم ارتباطات شریکهای زندگی را مختل میکند. خیلی اوقات افراد کارهایی میکنند که هیچ رغبتی به آن ندارند.
در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که شریک زندگی شما، نباید به شما اجبار کند که آن را انجام دهید:
۱. تلفن همراهت را به من بده
اگر نیاز به بررسی تلفن همراه یکدیگر دارید، باید از جایی که اعتماد دچار خدشه شده است، شروع کنید. اعتماد از پایههای یک زندگی مشترک سالم و محترمانه است.
۲. شغل خودت را ترک کن
شریک زندگی شما نباید به هردلیلی از شما بخواهد که بر خلاف میلتان استقلال مالی خودتان را از دست بدهید. در عوض میتوانیم به یکدیگر در ساختن شرایط مناسب برای اجرای اهداف کمک کنیم.
۳. به خاطر من دروغ بگو
شریک زندگی شما نباید از شما بخواهد که به خاطر او دروغ بگویید. دروغگویی و پنهانکاری برای شما عواقبی دارد که روح شما را آزرده میکند. بهتر است هر فرد با عواقب کار خودش مواجه شود و دیگری را فدای اشتباهاتش نکند.
۴- به بیاحترامی خانواده من توجه نکن
شریک زندگی شما نمیتواند از شما بخواهد که اگر بیاحترامی یا بیادبی به شما میشود، آن را نادیده بگیرید. اگر بیاحترامی از جانب خانواده و یا دوستان ما وجود داشته باشد، نمیتوانیم از همسر خود بخواهیم تا به آن اهمیت ندهد.
۵. شما کاملاً تغییر کنید
بسیاری از مشکلات از جایی شروع میشود که یکی از طرفین سعی در تغییر دادن دیگری دارد. به همین علت روانشناسان ازدواج توصیه می کنند که در پی تغییر دیگری نباشید و فکر تغییر کلی را از سرتان بیرون کنید.
۶. محدود کردن روابط
شاید اینکه بگوییم «تو برای من همه چیز هستی» در بیان عاشقانه نسلها امتداد داشته باشد، اما آیا واقعیت روابط چنین است؟ انسان نیازبه ارتباطات اجتماعی دارد و سرگرمیهای خارج از رابطه با شریک زندگی خود، برای او لازم است و او را آرام میکند.
هرگز از یکدیگر نخواهید که دوستی با فلان فرد را قطع کن زیرا من او را دوست ندارم. بحث تقدم دوستی بر ازدواج مطرح نیست، بلکه تمامی افراد میخواهند استقلال و آزادی داشته باشند و نباید تحت نظر و اراده دیگری باشند.
۷. مجبور کردن به موافقت با تمامی نظرا
رواندا میلاد، درمانگر و بنیانگذار انجمن ارتباط آنلاین میگوید: «اگر فکر میکنید سلامت روابط در گفتن «بله» به همه چیز است، نگاه خودتان را ارزیابی کنید.»
۸. رأی دادن به انتخابهای آنها
سیاست امر شخصی است که هیچ یک از شرکای زندگی مجاز نیستند دیگری را مجبور به موافقت با رأی خود کند. بسیاری از مردم فکر میکنند اگر هر دو به یک فرد رأی ندهند، شکاف عمیقی بین آنها وجود دارد. در حالی که دو نفر میتوانند علاقهمند به دو حزب باشند و زندگی خوبی هم داشته باشند، تنها نباید سعی کنند یکدیگر را متقاعد و به نوعی مجبور به پذیرفتن نظرات یکدیگر کنند
۹. گریه نکن
شریک زندگی شما هرگز نباید از شما بخواهد که در مورد احساساتتان صحبت نکنید. نگهداشتن خیلی چیزها در دلمان بسیار سمی است و در مقابل اگر در مورد آن صحبت کنید، میتوانید به ریشه مشکلات برسید و آنها را حل کنید.
۱۰. در مورد روابط گذشته خود صحبت کنید
اگر شریک شما علاقه داشته باشد که در مورد روابط گذشته شما بداند، باید بدانید این سوالات خصوصی هر فرد است و اگر در گذشته هر فرد اتفاقاتی افتاده است، نباید در زمان حال نبش قبر شود.
۱۱- مسائل را بدون اینکه حل شود رها کنید
دریافت پاسخ سوالات مهم و حل مسائل به تقویت پایه و اساس یک رابطه سالم کمک میکند. ممکن است شریک شما بخواهد مسائل را بدون اینکه به نقطه نظر مشترک برسید رها کنید. این اتفاق برای یک رابطه سالم زنگ خطر است و نباید هیچ یک از طرفین از یکدیگر چنین تقاضایی داشته باشند.
۱۲. جمعوجور کردن لباسها
بسیاری از مردان هنوز تصور میکنند، دختران یا همسرشان باید کارهای شخصی آنها را انجام دهند. در مقابل بسیاری از زنان گمان میکنند با این نحوه برخورد، از همسر خود مراقبت میکنند و در نقش مادرانگی فرو میروند.
۱۳. اصرار به همراهی در بعضی چیزها که نمیخواهید
شما میخواهید یک لیوان نوشابه میل کنید و اهدافی از تناسب اندام و سلامت دارید که اگر شریک شما بخواهد در مورد آن با شما همراهی نکند و شما را مجبور به خوردن بیشتر بکند، کار شما سختتر میشود. اهداف شریک خود را تضعیف نکنیم و او را مجبور به تخطی از اهدافش نکنیم.
۱۴. پوشش اعتیاد شریک زندگی خود
شما هرگز نباید به خاطر شریک زندگی خود دروغ بگویید و اعتیاد او را بپوشانید. خواه مواد مخدر و خواه سوءمصرف الکل؛ شما به آنها در این حالت کمک نمیکنید، بلکه راه را برای آنها هموارتر میکنید.
۱۵. بین او و مادرتان انتخاب کنید
شما هرگز نمیتوانید و نباید بین خانواده و شریک خود، یکی را انتخاب کنید. اگر خانواده شما و همسرتان مایل به پیگیری و حل اختلاف خود نیستند، آن را بپذیرید و هرگز روابط خود را با هیچ کدام کنار نگذارید.
منبع: redbookmag
پیشگیری از سرطان روده با غلات کامل

برخی از کارشناسان تغذیه بر این باورند که رژیم غذایی متعادل و سالم که سرشار از غلات کامل و فیبر باشد، میتواند نقش مهمی در کاهش خطر ابتلا به سرطان روده داشته باشد.
غلات، بذر گیاهان هستند. محصولات غلات کامل و سبوسدار از تمام اجزای دانه تهیه میشوند. در مقابل، دانههای تصفیه شده (فرآوری شده) بخشهایی از دانه را از دست میدهند که منجر به تولید محصولات سفیدتر مانند نان سفید، برنج سفید و ماکارونی سفید میشود.
از آنجا که بیشتر مواد مغذی و فیبر در قسمتهای حذف شده وجود دارد، غلات کامل به طور طبیعی مغذیتر بوده و فیبر بیشتری نسبت به غلات تصفیه شده دارند. نمونههای غلات سبوسدار شامل برنج قهوهای، ماکارونی سبوسدار، جو دوسر و نان سبوسدار میشود
فیبر و اهمیت آن
حسین تقی زاده کارشناس ارشد در این رابطه می گوید: فیبر نوعی کربوهیدرات است که به سادگی تجزیه نمیشود و از طریق روده حرکت میکند. این ماده مغذی در غذاهای گیاهی مانند غلات کامل، میوهها، سبزیجات و حبوبات (مانند لوبیا و عدس) یافت میشود.
وی اظهارداشت: تحقیقات نشان میدهد که فیبر موجود در غلات سبوسدار در کاهش خطر ابتلا به سرطان، تأثیر بیشتری نسبت به فیبر سایر مواد غذایی مانند میوهها و سبزیجات دارد. با این حال، مصرف انواع غذاهای پر فیبر به عنوان بخشی از یک رژیم غذایی متعادل و سالم ضروری است.
تقی زاده با اشاره به روشهای افزایش مصرف فیبر و غلات سبوسدار، ادامه داد: جایگزینی محصولات روزمره مانند نان، ماکارونی یا برنج با انواع غلات کامل یا قهوهای، شروع روز با صبحانهای پر فیبر و جایگزینی غلات فرآوری شده با انواع سبوسدار مانند غلات گندم کامل، گنجاندن میوه و سبزیجات در هر وعده غذایی (تازه، منجمد یا کنسرو شده)، حفظ پوست سبزیجات مانند سیبزمینی و هویج برای دریافت حداکثر فیبر، استفاده از حبوبات مانند عدس یا لوبیا به جای بخشی یا تمام گوشت در غذاها و افزودن تنقلات سبوسدار یا پر فیبر مانند پاپ کورن ساده، میوه، آجیل، دانهها یا کراکر گندم کامل به رژیم غذایی از روش های افزایش مصرف فیبرو غلات سبوس دار است.
مقدار توصیه شده فیبر و غلات کامل
این کارشناس تغذیه تصریح کرد: بزرگسالان روزانه ۳۰ گرم فیبر مصرف کنند. برای دستیابی به این مقدار، افزایش مصرف غذاهای سبوسدار ضروریست. برای مثال: نان تست سبوسدار: ۷ گرم فیبر، غلات سبوسدار: ۱۳ تا ۲۴.۵ گرم فیبر و ماکارونی گندم کامل: ۴.۲ گرم فیبر است.
تقی زاده با بیان اینکه بسیاری از محصولات دارای برچسبهای تغذیهای هستند که میزان فیبر را نشان میدهند، گفت: محصولات با فیبر بالا حاوی ۶ گرم یا بیشتر فیبر در هر ۱۰۰ گرم هستند.
وی افزود: برای شناسایی غلات کامل باید دنبال کلمه “کامل” یا “سبوسدار” بعد از نام غلات یا محصول باشید (مانند “پاستای سبوسدار” یا “نان سبوسدار”) و جو و برنج قهوهای همیشه غلات کامل هستند.
این کارشناس تاکید کرد: هنگام خرید نان دقت کنید که تمام نانهای قهوهای لزوماً سبوسدار نیستند. حتماً برچسب “گندم کامل” یا “سبوسدار” را بررسی کنید.
تأثیر فیبر بر کاهش خطر سرطان روده
تقی زاده با بیان اینکه رژیم غذایی پر فیبر از چند طریق خطر ابتلا به سرطان روده را کاهش میدهد، اظهار داشت: افزایش تعداد و حجم دفع مدفوع و رقیقسازی محتویات آن، که باعث کاهش زمان تماس مواد شیمیایی مضر با روده میشود، تولید بوتیرات توسط باکتریهای روده هنگام تماس با فیبر، که به سلامت سلولهای روده کمک میکندو کمک به حفظ وزن سالم از طریق ایجاد احساس سیری طولانیمدت، که خطر ابتلا به سرطان روده و ۱۲ نوع سرطان دیگر را کاهش میدهد.
وی گفت: اگرچه مکملهای فیبر ممکن است برای افراد با شرایط پزشکی خاص مفید باشند، اما برای اکثر افراد، بهترین روش دریافت فیبر، تغییر رژیم غذایی و مصرف غذاهای پر فیبر، بهویژه غلات کامل است. شواهد علمی نیز بیشتر بر مزایای سلامتی فیبر موجود در رژیم غذایی طبیعی تأکید دارند تا مکملها.
سفرهای انفرادی یا گروهی؟ چگونه انتخاب کنیم؟

سفر یکی از لذتبخشترین تجربیات زندگی است که در هرجای دنیا و در هر شهری بسته به شخصیت آدمها اتفاق میافتد و میتواند به ما کمک کند تا با فرهنگها، مردم و مکانهای جدید آشنا شویم، اما همیشه این سؤال مطرح میشود که سفر انفرادی بهتر است یا سفر گروهی؟
سفر انفرادی یا گروهی؟ هر دو نوع سفر ویژگیهای خاص خود را دارند و انتخاب بین آنها بستگی به شخصیت، اهداف و شرایط فردی دارد. اینکه شخص علاقه داشته باشد به تنهایی سفر کند یا به فراخور حالش با گروهی برای سفر همراه شود یک انتخاب کاملا شخصی است. اما باید دید در چه مواقعی بهتر است برای سفر کردن گروه را انتخاب کنیم و به اصطلاح با تور برای مسافرت همراه شویم و این مسافرت با تور چه مزایا و معایبی میتواند برایمان به همراه داشته باشد.در این گزارش جامع، به بررسی کامل سفر انفرادی و گروهی پرداخته و مزایا، معایب، نکات ضروری و توصیههای کلیدی برای هر کدام را ارائه داده است.
سفر انفرادی
سفر انفرادی به معنای سفر کردن بهتنهایی، بدون همراهی دوستان یا خانواده است. در این نوع سفر، مسافر خودش برنامهریزی میکند، تصمیمگیریها را بر عهده دارد و مسئولیت همهی امور را میپذیرد.
مزایا:
۱. آزادی و استقلال مطلق : یکی از بزرگترین مزایای سفر انفرادی، آزادی عمل است. شما میتوانید برنامهریزی کنید، زمانبندی کنید و هر جا که بخواهید بروید بدون اینکه نیاز به هماهنگی با دیگران داشته باشید.
۲. تجربه شخصی: سفر انفرادی به شما این امکان را میدهد که تجربههای شخصی و خاصی را کسب کنید. شما میتوانید با مردم محلی ارتباط برقرار کنید و به عمق فرهنگ آنها نفوذ کنید.این امر باعث میشود تجربهی شما غنیتر و آموزندهتر باشد.
۳. خودشناسی و رفتار شخصی: سفر انفرادی فرصتی عالی برای خودشناسی و تفکر درباره زندگی است.وقتی تنها سفر میکنید، در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرید که شما را وادار به تصمیمگیری، حل مشکلات و مدیریت موقعیتهای دشوار میکند. این تجربه باعث افزایش اعتمادبهنفس و رشد فردی شما میشود.
۴. انعطافپذیری: اگر تصمیم بگیرید که برنامهتان را تغییر دهید، هیچ کس وجود ندارد که شما را محدود کند. این انعطافپذیری میتواند سفر را بسیار لذتبخشتر کند.در سفر گروهی، هماهنگی با دیگران گاهی سخت است، اما در سفر انفرادی میتوانید برنامهریزی خود را بهراحتی تغییر دهید و هر طور که دوست دارید از سفر لذت ببرید.
۵. کنترل کامل بر هزینهها: در سفر گروهی، گاهی مجبورید هزینههایی را بپردازید که ممکن است به آنها نیاز نداشته باشید. اما در سفر انفرادی، شما کاملاً بر هزینههای خود کنترل دارید و میتوانید بر اساس بودجهی خود تصمیم بگیرید.
معایب:
۱.احساس تنهایی: یکی از بزرگترین چالشها در سفر انفرادی، احساس تنهایی است. ممکن است در برخی مواقع دلتان برای خانواده و دوستان تنگ شود واحساس کنید که نیاز به همراه دارید.این مشکل در سفرهای طولانیمدت بیشتر دیده میشود.
۲. مسئولیت بیشتر: در سفر انفرادی، تمام مسئولیتها بر عهده شماست. از برنامهریزی گرفته تا مدیریت هزینهها و امنیت شخصی، همه چیز به شما بستگی دارد.بنابراین، احتیاط و آمادگی بیشتری لازم است.
۳. هزینهها: معمولاً سفر انفرادی میتواند گرانتر باشد، زیرا نمیتوانید هزینههایی مانند اقامت و حملونقل را با دیگران تقسیم کنید.بنابراین ممکن است این نوع سفر گرانتر از سفر گروهی باشد.
نکات مهم برای سفر انفرادی
بررسی امنیت مقصد: قبل از سفر، دربارهی امنیت منطقهی موردنظر تحقیق کنید.
همیشه اطلاعات سفر خود را با خانواده یا دوستان به اشتراک بگذارید: مکانهایی که قرار است بروید را به کسی اطلاع دهید.
وسایل ضروری را همراه داشته باشید: یک کیت کمکهای اولیه، کپی مدارک مهم و پول نقد در موارد ضروری همیشه مفید است.
مراقب هزینهها باشید: مدیریت مالی در سفر انفرادی اهمیت زیادی دارد، پس از قبل برنامهریزی کنید.
سفر گروهی
سفر گروهی به معنای سفر با دوستان، خانواده یا همسفران دیگر است. در این نوع سفر، برنامهریزی و تصمیمگیریها بهصورت جمعی انجام میشود.
مزایا:
۱. همراهی و دوستی: سفر گروهی به شما این امکان را میدهد که با دوستان یا خانواده خود به اشتراک بگذارید و لحظات خوبی را تجربه کنید. این نوع سفر میتواند روابط را تقویت کند و خاطرهانگیزی را برای شما رقم بزند.
۲. تقسیم هزینهها: یکی از مزایای عمده سفر گروهی، امکان تقسیم هزینهها است. این موضوع میتواند هزینههای اقامت، غذا و حمل و نقل را کاهش دهد.که باعث کاهش هزینههای سفر میشود.
۳. تجربههای مشترک: سفر گروهی میتواند فرصتهای بیشتری برای ایجاد خاطرات مشترک فراهم کند. شما میتوانید تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از آن لذت ببرید.
۴. امنیت بیشتر: در برخی موارد، سفر گروهی میتواند احساس امنیت بیشتری ایجاد کند. وجود دیگران میتواند به کاهش خطرات احتمالی کمک کند و در صورت بروز مشکل، اعضای گروه از یکدیگر حمایت میکنند.
5- تقسیم وظایف و مسئولیتها: در سفر گروهی، برنامهریزی و انجام کارها بین اعضای گروه تقسیم میشود که باعث میشود مسئولیت کمتری روی یک نفر باشد.
معایب:
۱. محدودیت در آزادی: یکی از بزرگترین معایب سفر گروهی، محدودیت در آزادی عمل است. شما باید با برنامهریزیهای گروه هماهنگ شوید و ممکن است نتوانید به آنچه که واقعاً میخواهید انجام دهید، برسید.
۲. احتمال بروز اختلاف نظر: در یک گروه ممکن است نظرات مختلفی وجود داشته باشد که میتواند منجر به تنش یا عدم توافق شود.
۳. سختی در برنامهریزی و هماهنگی: برنامهریزی برای یک گروه ممکن است پیچیدهتر باشد، زیرا نیاز به هماهنگی با نظرات و ترجیحات مختلف دارد.بهخصوص اگر تعداد افراد گروه زیاد باشد.
نکات مهم برای سفر گروهی
قبل از سفر، برنامهریزی دقیقی انجام دهید: توافق در مورد مقصد، بودجه و برنامهها از بروز اختلاف جلوگیری میکند.
انعطافپذیر باشید: سعی کنید با نظرات دیگران سازگار باشید و از سختگیری بیشازحد پرهیز کنید.
وظایف را بین اعضای گروه تقسیم کنید: این کار باعث میشود سفر راحتتر و کمتنشتر باشد.
مقایسهی نهایی سفر انفرادی و گروهی
• عاشق آزادی و انعطافپذیری هستید → سفر انفرادی مناسبتر است.
• امنیت، کاهش هزینهها و همراهی دیگران برایتان مهم است → سفر گروهی گزینهی بهتری است.
در نهایت، انتخاب بین سفر انفرادی یا گروهی بستگی به شخصیت، نیازها و ترجیحات فردی شما دارد. اگر به دنبال آزادی و تجربههای شخصی هستید، سفر انفرادی میتواند گزینه مناسبی باشد. اما اگر تمایل دارید که لحظات خوبی را با دیگران به اشتراک بگذارید و از امنیت بیشتری برخوردار شوید، سفر گروهی ممکن است بهترین انتخاب باشد.
به یاد داشته باشید که هر دو نوع سفر دارای زیباییها و چالشهای خاص خود هستند و مهمترین نکته این است که از هر سفری که انتخاب میکنید، لذت ببرید و خاطرات خوبی بسازید.
روش تمیز کردن انواع فرش بدون شستشو

آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چگونه میتوان فرشهای دستباف و ماشینی را تمیز نگه داشت بدون اینکه نیاز به شستشوی کامل آنها باشد؟ در این قسمت به روشهای کاربردی و موثر برای تمیز کردن فرش بدون شستن خواهیم پرداخت. این روشها نه تنها به حفظ زیبایی و تمیزی فرشها کمک میکنند، بلکه باعث میشوند فرشهای شما عمر طولانیتری داشته باشند.
تمیز کردن فرش دستباف با شامپو فرش
برای این کار، ابتدا گرد و غبار سطح فرش را با استفاده از جاروبرقی به دقت پاک کنید؛ سپس مقداری از شامپو فرش را طبق دستورالعمل تولید کننده با آب مخلوط کرده و با یک اسفنج یا برس نرم به آرامی روی سطح فرش بمالید. با حرکات دایرهای و ملایم، شامپو را به عمق الیاف فرش هدایت کنید و اجازه دهید چند دقیقه بماند تا لکهها و آلودگیها را از بین ببرد. در نهایت با استفاده از یک پارچه تمیز و مرطوب، باقی ماندههای شامپو را از روی فرش جمعآوری و آن را در جایی خشک و دارای تهویه مناسب قرار دهید تا خشک شود.
تمیز کردن فرش با جوش شیرین
استفاده از جوش شیرین برای تمیز کردن فرش یکی از روشهای ساده و کارآمد است که میتواند به تمیزی و تازگی فرشها کمک کند. برای این کار؛ در وهله اول سطح فرش را با جاروبرقی خوب پاک کنید تا گرد و غبار از بین برود. سپس مقدار مناسبی از جوش شیرین را به طور یکنواخت روی فرش بپاشید و اجازه دهید حداقل ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بماند تا جوش شیرین بو و آلودگیها را جذب کند. پس از این مدت، دوباره با جاروبرقی به دقت جوش شیرین را از روی فرش جمعآوری کنید. این روش برای تمیز کردن موکت بدون شستن هم بسیار مؤثر است.
تمیز کردن فرش با استفاده از سرکه
درست مانند دیگر روش های ذکر شده سطح فرش را با جاروبرقی تمیز کنید و سپس مخلوطی از سرکه سفید و آب (به نسبت ۱:۱) تهیه کرده و با استفاده از یک بطری اسپری، محلول را روی لکهها اسپری کنید. پس از گذشت چند دقیقه، با یک پارچه تمیز و مرطوب محل لکهها را به آرامی پاک کنید. این روش مخصوصا برای شستن فرش دستباف در خانه مناسب است، زیرا سرکه به طور طبیعی ضدعفونیکننده است و به حفظ رنگها و الیاف فرش کمک می کند و باعث قاطی شدن رنگ فرش دستباف نخواهد شد.
تمیز کردن فرش با استفاده از ترکیب جوش شیرین و نمک
مانند روش استفاده از جوش شیرین که در بالا گفته شد، ابتدا سطح فرش را با جاروبرقی کاملاً تمیز کنید تا گرد و غبار از بین برود؛ سپس مخلوطی از جوش شیرین و نمک تهیه کرده و روی فرش بپاشید. این مخلوط را با یک برس نرم به آرامی به داخل الیاف فرش بمالید و بگذارید حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بماند تا لکهها و بو جذب شوند. در آخر با جاروبرقی این ترکیب را جمع کنید و مطمئن باشید که این روش می تواند یکی از بهترین مواد شوینده برای شستن فرش باشد.
تمیزیِ ریشه فرش رو چیکار کنیم
تمیز کردن ریشه فرش در خانه به دقت و مراقبت خاصی نیاز دارد تا از آسیب دیدن آن جلوگیری شود. ابتدا فرش را به طور کامل پهن کنید و ریشهها را جداگانه با آب و شامپو فرش ملایم بشویید. بهتر است از یک برس نرم یا مسواک استفاده کنید تا آلودگیها و لکه ها را از بین ببرید، سپس با دقت و آرامی ریشهها را شستشو دهید.
به گزارش وب گاه نمناک، پس از اتمام شستشو، ریشهها را با دستمالِ حوله ای نرم خشک کنید تا رطوبت زیادی در آن باقی نماند. در نهایت، بگذارید فرش در محل مناسبی با تهویه مناسب خشک شود تا رطوبت کاملاً از بین برود. این روش به شما کمک میکند ریشه فرش ها را به خوبی تمیز و نگهداری کنید.
۵ گیاه آپارتمانی که نباید در اتاق خواب باشد

انتخاب گیاهان آپارتمانی برای اتاق خواب نیازمند دقت است، چرا که برخی از آنها میتوانند بر کیفیت خواب و سلامت شما تأثیر منفی بگذارند. در این گزارش، به معرفی ۵ گیاهی میپردازیم که بهتر است از نگهداری آنها در اتاق خواب خودداری کنید و در عوض، گیاهان مناسبتری را جایگزین آنها کنید.
۱. سانسوریا (گیاه مار)
سانسوریا بهدلیل برگهای بلند و نوکتیز خود، انرژی تیز و برندهای را به فضا منتقل میکند که میتواند باعث ایجاد تنش و استرس در محیط اتاق خواب شود. همچنین، این گیاه در دسته گیاهان سمی قرار دارد و در صورت بلعیده شدن توسط کودکان یا حیوانات خانگی میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
۲. کاکتوسها
کاکتوسها با داشتن تیغهای تیز و ظاهر خشن، انرژیهای منفی را به فضا منتقل میکنند که ممکن است آرامش مورد نیاز برای خواب را مختل کند. همچنین، در صورت تماس ناخواسته با تیغهای آنها، ممکن است آسیبهای فیزیکی نیز بهوجود آید.
۳. گیاهان با بوی قوی (مانند یاسمن و مرکبات)
گیاهانی که بوی قوی و تندی دارند، ممکن است باعث تحریک حواس و ایجاد حساسیتهای آلرژیک شوند که این امر میتواند کیفیت خواب را تحت تأثیر قرار دهد. بهتر است از قرار دادن این نوع گیاهان در اتاق خواب خودداری کنید.
۴. گیاهان با شیره چسبناک (مانند هویا و فیکوس)
برخی گیاهان دارای شیرههای چسبناک هستند که در صورت تماس با پوست یا سطوح مختلف، میتوانند ایجاد ناراحتی کنند. همچنین، این شیرهها ممکن است باعث جذب گرد و غبار شوند که برای محیط اتاق خواب مناسب نیست.
۵. گیاهان سمی (مانند دیفنباخیا و فیلودندرون)
برخی گیاهان آپارتمانی دارای ترکیبات سمی هستند که در صورت بلعیده شدن یا تماس با پوست میتوانند مشکلات جدی ایجاد کنند. بهعنوان مثال، دیفنباخیا و فیلودندرون از جمله این گیاهان هستند که بهتر است از قرار دادن آنها در اتاق خواب، بهویژه در حضور کودکان یا حیوانات خانگی، خودداری شود.
گیاهان جایگزین مناسب برای اتاق خواب
اسطوخودوس: با بوی مطبوع و آرامشبخش خود، به کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب کمک میکند.
آلوئهورا: این گیاه در شب اکسیژن تولید میکند و به تصفیه هوا کمک میکند.
سانسوریا (زبان مادرشوهر): برخلاف سانسوریاهای نوکتیز، این نوع سانسوریا با برگهای صاف و بدون تیغ، گزینه مناسبی برای اتاق خواب است.
پتوس: گیاهی با نگهداری آسان که به تصفیه هوا کمک میکند و در شرایط نوری کم نیز رشد میکند.
خانه مجردی؛ آزادی یا بحران روانی برای جوانان؟

چند ماه پیش، یکی از دوستانم که سالها بهدلیل شغلش در یک شهر دیگر زندگی میکرد، برگشت به خانه پدر و مادرش. او که همیشه از زندگی مستقل و مجردی خوشحال بود، حالا داستانهای متفاوتی برای گفتن داشت. از سختیهایی میگفت که هرگز فکر نمیکرد در زندگی تکنفره به آنها برخورد کند. «تنهایی گاهی طاقتفرسا میشود، مخصوصاً در روزهای سرد و بارانی که هیچکس نیست برای یک فنجان چای داغ کنار تو بنشیند»، این جملهای بود که او را دوباره به خانه خانواده کشاند. مثل بسیاری از جوانان دیگر که روزی با اشتیاق وارد خانههای مجردی شدند، اما حالا در جستجوی چیزی بیشتر از آزادی و استقلال، به خانههای گرم خانوادگی برگشتهاند.
این تغییر مسیر، سوالات زیادی را در ذهنم ایجاد کرد: آیا زندگی مجردی همیشه میتواند انتخابی مثبت و مفید برای فرد باشد؟ آیا آزادی بدون حضور خانواده و نظارتهای اجتماعی، در نهایت میتواند به قیمت از دست دادن آرامش روانی و آسیبهای اجتماعی تمام شود؟این سوالات را با دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی مطرح کردم تا ابعاد مختلف این موضوع را از نگاه او بررسی کنیم.
به گفته این جامعهشناس و روانشناس اجتماعی، خانه مجردی یکی از درگاههای اصلی آسیبهای اجتماعی است: «خانه مجردی فضایی است که افراد را در معرض تنهایی عمیق، افسردگی، اضطراب و رفتارهای ناهنجار قرار میدهد. این سبک زندگی میتواند امنیت روانی و اجتماعی فرد را تهدید کرده و در بلندمدت بر بنیانهای اجتماعی جامعه تأثیرات منفی جدی بگذارد.»
دلایل گرایش به زندگی مجردی و تأثیرات آن
دکتر شریفی یزدی،جامعهشناس روانشناس اجتماعی با اشاره به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در دهههای اخیر، معتقد است که خانه مجردی بستری برای شکلگیری برخی رفتارهای اجتماعی نامتعارف است که میتواند افراد را در معرض آسیبهای مختلف قرار دهد:«بسترسازی برای رفتارهای نامتعارف اجتماعی، عقلانی و فرهنگی همیشه فضایی را ایجاد میکند که در آن افراد هم لطمه میبینند و هم لطمه میزنند. یقیناً زندگی مجردی یا به عبارت عامیانهتر ‘خانههای مجردی’ یکی از درگاههای مهم انواع آسیبهای
اجتماعی محسوب میشود. البته این مسئله برای همه افراد قابل تعمیم نیست، اما در بسیاری از موارد، افراد در این سبک زندگی، محاسنی که زندگی با خانواده دارد را از دست میدهند و همین موضوع احتمال آسیبها را افزایش میدهد.
وی در ادامه به یکی از مهمترین آثار روانی این سبک زندگی اشاره میکند و میگوید:«وقتی فرد با خانواده زندگی میکند، احساس داشتن پشتیبان و گروهی که در مواقع ضروری از او حمایت کنند، به او امنیت روانی میبخشد. حتی اگر هیچگاه از این حمایتها بهطور عملی استفاده نشود، همین احساس ذهنی که فرد تنها نیست، موجب آرامش و ثبات روانی میشود. اما در خانه مجردی، افراد بهتدریج با احساس تنهایی عمیقی روبهرو میشوند که میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و وسواس فکری شود.
کاهش مهارتهای زندگی و نظارت اجتماعی
یکی دیگر از آسیبهای زندگی مجردی، از نگاه این روانشناس اجتماعی، عدم یادگیری سبک زندگی متأهلی در سنین جوانی و میانسالی است. او توضیح میدهد:«وقتی فرد در خانه والدین زندگی میکند، آداب و رسوم و سبک زندگی متأهلی را بهصورت ناخودآگاه یاد میگیرد. این نوع سبک زندگی، اصول خاصی دارد که در محیط خانوادگی بهصورت تدریجی درونی میشود. اما فردی که سالها زندگی مجردی را تجربه کرده، در آینده ممکن است بهسختی بتواند خود را با مسئولیتها و الزامات زندگی مشترک وفق دهد.
اما فردی که سالها زندگی مجردی را تجربه کرده، در آینده ممکن است بهسختی بتواند خود را با مسئولیتها و الزامات زندگی مشترک وفق دهد
علاوه بر این، وی به اهمیت نظارت اجتماعی در تعدیل رفتارها اشاره دارد و میگوید:«در زندگی خانوادگی، افراد بهطور طبیعی ناظر بر رفتارهای یکدیگر هستند و همین مسئله باعث میشود که رفتارهای افراد تا حد زیادی تعدیل شود. بسیاری از رفتارهای پرخطر یا ناهنجار، به دلیل وجود نظارت و احترام به والدین و بزرگترها، کنترل میشود. اما در زندگی مجردی، این نظارت وجود ندارد و فرد ممکن است بدون احساس مسئولیت اجتماعی، رفتارهایی را تجربه کند که در نهایت به آسیبهای فردی و اجتماعی منجر شود.
عادت به مجردی؛ چالشی برای ازدواج و مسئولیتپذیری
شریفی یزدی یکی دیگر از پیامدهای زندگی مجردی را عادت به این سبک زندگی و دشواری پذیرش زندگی مشترک در آینده میداند و توضیح میدهد:«وقتی فرد سالها بهتنهایی زندگی کند، سبک خاصی از زندگی را برای خود تعریف میکند که کاملاً با زندگی متأهلی متفاوت است. در این شرایط، پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک دشوار میشود و افراد ممکن است بهراحتی نتوانند زیر بار تعهدات زندگی زناشویی بروند.مطالعات نیز نشان میدهد که افرادی که مدت طولانی زندگی مجردی را تجربه کردهاند، کمتر از افرادی که با والدین زندگی کردهاند، حاضر به ازدواج میشوند.
پیامدهای زندگی مجردی برای نسلهای آینده
این روانشناس اجتماعی در ادامه به پیامدهای اجتماعی این تغییر اشاره میکند و معتقد است که زندگی مجردی بهعنوان سبک غالب، جامعه را در معرض آسیبهای گستردهای قرار میدهد:«اگر این سبک زندگی در جامعه غالب شود، باید منتظر افزایش انواع آسیبهای اجتماعی باشیم. در کشور ما، به دلیل ساختار فرهنگی و اجتماعی خاص، زمینهای که در برخی کشورهای دیگر برای سبک زندگی مجردی وجود دارد، فراهم نیست. در نتیجه، تغییرات در این سبک زندگی مستقیماً به درون خانه و خانواده منتقل میشود. خانه، بهعنوان نهادی که در آن شخصیت فرد شکل میگیرد و تعاملات اجتماعی پایهریزی میشود، در چنین شرایطی نقش خود را از دست میدهد و فرد با آسیبهای بیشتری مواجه میشود.
زندگی مجردی نهتنها پیامدهای عاطفی و اجتماعی دارد، بلکه از نظر اقتصادی نیز مشکلاتی ایجاد میکند. شریفی یزدی در این زمینه توضیح میدهد:«از بعد اقتصادی، وقتی در یک خانواده، چهار یا پنج نفر با هم زندگی میکنند، هزینهها میان اعضا تقسیم میشود و مدیریت مالی بهتری شکل میگیرد. اما زمانی که هر فرد بهتنهایی زندگی کند، این بار اقتصادی هم بر فرد و هم بر جامعه افزایش پیدا میکند. کشوری که همین حالا با مشکل مسکن مواجه هستند، در آینده با افزایش تقاضا روبهرو خواهد شد. بهعلاوه، مصرف انرژی و هزینههای جاری نیز افزایش پیدا میکند. شما وقتی یک نفر هستید، همان مقدار انرژی را مصرف میکنید که وقتی چند نفر کنار هم باشند. در نتیجه، سبک زندگی مجردی، علاوه بر مشکلات فردی، فشاری مضاعف بر زیرساختهای کشور وارد میکند.
زندگی مجردی در بلندمدت میتواند بنیانهای اجتماعی را تضعیف کند و پیامدهایی بهمراتب جدیتر برای نسلهای آینده داشته باشد.
شریفی یزدی مهمترین پیامد گسترش زندگی مجردی را افزایش آسیبهای اجتماعی میداند و میگوید: «از نظر من، بزرگترین پیامد منفی این مسئله، آسیبهای اجتماعی آن است. وقتی فرد بهتنهایی زندگی کند، ارتباطات اجتماعی او محدود میشود، حمایت عاطفی کمتری دریافت میکند و احتمال بروز مشکلات روانی افزایش پیدا میکند. در سطح کلان، این تغییر میتواند باعث ایجاد جامعهای شود که افراد در آن از هم دورتر شده و حس مسئولیتپذیری نسبت به خانواده و اجتماع کاهش پیدا کند. این مسئله در بلندمدت میتواند بنیانهای اجتماعی را تضعیف کند و پیامدهایی بهمراتب جدیتر برای نسلهای آینده داشته باشد.
چگونه از آسیبهای زندگی مجردی در امان بمانیم؟
شریفی یزدی در پاسخ به این پرسش که افرادی که ناچار به زندگی مجردی شدهاند، چگونه میتوانند از آسیبهای آن در امان بمانند، میگوید:«تجربه زندگی در کنار خانواده، مزایای فراوانی دارد و تا جایی که امکان دارد، نباید از آن محروم شد. همانطور که در فرهنگ ما رایج بوده، بهتر است افراد به سمت زندگی متأهلانه و متعهدانه حرکت کنند. اما اگر به هر دلیلی—مانند مأموریت کاری، تحصیل یا شرایط فردی—مجبور به زندگی مجردی شدند، رعایت برخی نکات ضروری است.
وی در ادامه تأکید میکند: «اولین توصیه این است که حتماً از افراد مناسب برای همخانگی استفاده کنند تا کاملاً تنها نباشند. دوم، باید توجه داشته باشند که محیطهای مجردی میتوانند زمینهساز آسیبهای اجتماعی مختلفی شوند؛ از انواع اعتیاد گرفته تا تفریحات ناسالم. آگاهی از این خطرات و مراقبت از خود برای گرفتار نشدن در این معضلات، بسیار مهم است.
او در پایان میگوید: «اگر فردی ناچار به زندگی مجردی شد، باید با برنامهریزی صحیح، ارتباط مستمر با خانواده و حفظ سبک زندگی سالم، از آسیبهای احتمالی دوری کند.
زوجین در سال اول ازدواج چه مشکلاتی را تجربه میکنند؟/ راهکارهایی برای رفع تعارضات

یک مشاور خانواده با تشریح دیدگاههای غلط در ازدواج، از زوجین خواست تا با مقایسههای نادرست و آرمانگرایی زندگی خود را تلخ نکنند و گفت: زوجین باید به رشد شخصیت خود بیشتر اهمیت داده و احترام را جایگزین غرور و تعصب کنند.
سودابه غیری، مشاور خانواده در گفتوگو با ایسنا، درباره مشکلات زوجین در سال اول ازدواج، اظهار کرد: اگر بخواهیم مشکلات رایج در سال اول ازدواج را دسته بندی کنیم، میتوانیم در ابتدای به باورهای غلط و انتظارات نابهجا در مورد ازدواج و خانواده، همسر، نقشها و وظایف همسری اشاره کنیم. ازدواج یک تغییر بزرگ است و عبور از مجردی به متاهلی چالشهای زیادی به همراه دارد. اگر دیدگاه نادرستی به هر یک از مواردی که گفته شد داشته باشیم، نمیتوانیم عملکردهای طبیعی و موثری هم قطعا داشته باشیم.
چند دیدگاه غلط در ازدواج
آرمانگرایی و مقایسههای نادرست زندگی خود با دیگران
وی در ادامه تصریح کرد: مورد بعدی، آرمانگرایی است که اغلب زوجهای جوان تحت تاثیر دوستان و بستگان به خصوص فضای مجازی، مقایسههای نادرستی از باطن زندگی خود با ظاهر زندگی دیگران انجام میدهند که همین نقطه میتواند شروع تعارضات زوجی را رقم بزند و در ادامه نارضایتیها را به وجود بیاورد.
غیری درباره نداشتن مهارت ارتباطی موثر با همسر و خانواده طرف مقابل، افزود: در جامعه و فرهنگ اصیل ایرانی ارتباط بر مبنای احترام به خانواده برای هر یک از زوجین مهم است و زمانیکه همسر یا خود شخص تلاشی برای سازگاری با خانواده طرف مقابل نداشته باشد و به مرور ارتباط بین زوج هم دچار مشکل می شود و در ادامه به بحثها و تنشهای خانوادگی دیگری هم منجر شود.
نداشتن مهارت حل مساله در اختلافات
غیری، نداشتن مهارت حل مساله در اختلافات، خانوادگی و عکسالعمل های تند و هیجانی، همچنین نداشتن مهارت انعطاف پذیری و بخشش را از آسیبهای مهم در رابطه زوجین توصیف کرد و گفت: وضعیت اقتصادی و شرایط تامین معیشت، تامین مسکن و… به صورت کلی درآمد و هزینهها در سال اول زندگی مشترک نوپا نیز، ممکن است که به همکاری و مشورت و مدیریت بیشتری نیاز داشته باشد.
تمرکز بر نقاط ضعف و منفی شخصیت طرف مقابل و خانوادهاش عمده مشکلات زوجین
این مشاور خانواده، از عمده مشکلات زوجین را تمرکز بر نقاط ضعف و منفی شخصیت طرف مقابل و خانوادهاش عنوان کرد و گفت: همه اشخاص، حتی خود شخص و خانوادهاش هم ممکن است نقاط ضعف و منفی داشته باشند و در عین توجه به این مسائل، مطمئنا نقاط مثبتی هم وجود دارند که گاهی به آن توجه نمیکنند. در مورد زوجهایی که از فرهنگهای متفاوتی و یا شهرهای متفاوتی با هم ازدواج کردند، مساله اختلاف فرهنگی در صورتیکه هر یک از طرفین پا فشاری بر آداب و رسوم خود داشته باشند، شدت بیشتری پیدا میکند و حتی مثل موارد قبلی به اختلافات و تنشهای خانوادگی بیشتر دامن بزند.
وی همچنین با اشاره به اینکه ممکن است ساعت کار طولانی و عدم تطبیق با نقش متاهلی، انجام کارهای شخصی و علایق فردی، ارتباط با دوستان، رفت و آمدهای خانوادگی و همسرشان از نظر زمانی تعادلی برقرار نشود، بیان کرد: وقت نگذاشتن به اندازه کافی برای یکدیگر و توجه نکردن به نیازهای عاطفی، روانی و جنسی طرفین از گلایههای رایج زوجهایی است که به تازگی ازدواج کردهاند.
رشد شخصیت، مهمترین معیار شناخت
غیری در ادامه تصریح کرد: اغلب مسائل ریشه در گذشته دارند و اینکه اشخاص به خودشناسی، آگاهی، رشد شخصیت به میزان کافی نرسیدهاند؛ معیارهای درستی برای ازدواج و انتخاب همسر نداشتهاند؛ درک و دید درستی از زندگی مشترک و ازدواج پیدا نکردهاند؛ برای نقشهای همسری آماده نیستند و مشاوره پیش از ازدواج انجام ندادهاند؛ همچنین به شناخت کافی از یکدیگر و خانواده هم نرسیدهاند. مسائل، خواستهها، انتظارات، ارزشهای طرف مقابل را قبل از ازدواج به اندازه کافی جدی نگرفتهاند. همین طور در تعاریف شخصی از مفاهیمی مانند صداقت، تعهد، شیوه عشقورزی، مرزهای زوجی، مسئولیت پذیری، درک متقابل وظایف و نقشهای همسری و… با هم اتفاق نظر ندارند.
وی در ادامه افزود: مشکلات زمان خواستگاری مثل تعیین مهریه و شروط ضمن عقد، نامزدی، رسم و رسوم، هدایا و … که آن زمان وجود داشته به صورت کامل حل و فصل نشده و در بحثها مجددا مطرح شده است. گاهی اوقات زوجها خصوصا کسانی که سنشان پایین است بخاطر نداشتن مهارت کافی و یا کمتجربه بودن به جای برخورد درست، منطقی و در نظر گرفتن شرایط ، به جای گذشت و بخشش مسائل گذشته را مدام در بحثهایشان تکرار میکنند و این سبب تولید خشم بیشتر در زوجها می شود و روابط توام با صمیمیت آنها را تخریب میکند.
سلامت روان، گام اول داشتن یک زندگی طبیعی
وی بیماریهای جسمی و روحی که درمانی برایشان صورت نمیگیرد را از اثرات منفی در روابط زوجین دانست و ادامه داد: مسائلی مثل اعتیاد به انواع مخدرها و عادات مخرب در صورت عدم درمان نقشهای همسری را هدف میگیرند و باعث اختلال در عملکرد شخص در زندگی مشترک می شود. گاهی اوقات برخی افراد دچار بیماری یا اختلالات در حوزه اعصاب و روان هستند، مانند اضطراب، افسردگی، کمال گرایی، وسواس فکری و عملی، بیش فعالی، اهمال کاری و…، همین طور در موارد شدیدتر مثل اسکیزوفرنی، پارانوئید، دوقطبی و… که آن بیماری یا اختلال به وسیله خودشان یا اعضای خانوادهشان تشخیص داده نشده و یا اگر از وجود مشکل مطلع هستند سهل انگاری کردند و تحت درمان قرار نگرفتهاند، که همین موضوع به خودی خود مسائل زیادی را در زندگی مشترک به وجود میآورد. یادمان باشد که سلامت روان برای داشتن یک زندگی طبیعی گام اول است و بیتوجهی به آن مشکلات بزرگی را به وجود خواهد آورد.
زوجین به رشد شخصیت خود بیشتر اهمیت دهند
وی درباره اقدامات موثر برای رفع تعارضات میان زوجین، اظهار کرد: زوجین به رشد شخصیت خودشان بیشتر اهمیت بدهند. کتاب و مقاله بخوانند، پادکست گوش کنند، برنامههای آموزشی مفید در حوزه روانشناسی رادیو و تلویزیون را در برنامهشان قرار بدهند. میتوانند در کلاسها و کارگاههای روانشناسی شرکت کنند. در صورتیکه مشکلاتی وجود دارد، برای مشاوره زوجی به موقع به مشاور خانواده مراجعه کنند، به خاطر داشته باشند که هر چه دیرتر برای حل مشکلات اقدام کنند، مسائل پیچیدهتر و عمیقتر خواهد شد و به دنبال آن درمان، زمان بیشتری خواهد برد.
احترام را جایگزین غرور و تعصب بیجا کنید
این مشاور خانواده، در پایان به زوجین توصیه کرد تا از مقایسه و آرمان گرایی بپرهیزند، واقع بین باشند و به جای غرور، تعصب و خودبینی، احترام متقابل و تفکر منطقی را مورد توجه قرار دهند؛ بین کار و زندگی مشترک تعادل به وجود بیاورند. در عین توجه به فضای شخصی در زندگی مشترک، حلقه زوجی را هم استوار نگاه دارند.
وی ادامه داد: همچنین زوجین مرزهای زندگی مشترک را با خانواده، دوستان، همکاران و… در سطح روشن و قابل قبولی مشخص کنند. درک متقابل و همدلی را افزایش بدهند، خودشان را جای طرف مقابل بگذارند و مسائل را از دیدگاه او هم ببینند. پذیرششان را بالا ببرند و خشمشان را مدیریت کنند، مسئولیت پذیر باشند و سهم خود در تعارضات را بپذیرند و هر کدام برای ایجاد تغییرات مثبت تلاش کنند. مشکلات را نادیده نگیرند و به موقع و برای حل آنها اقدام کنند، چرا که دلخوری های رفع نشده باعث رنجشهایی عمیقتر میشوند. همچنین در تقسیم کار و وظایف دیدگاه منصفانهای داشته باشند؛ همیشه فضای امن گفتوگو را به وجود بیاورند تا به دیگری اجازه بدهند بدون ترس و نگرانی از واکنشهای شدید و تدافعی یا تخریب و سرزنش، در مورد خواستهها، مشکلات فردی و زوجی با یکدیگر گفتوگو کنند و نسبت به گلایهها و نگرانیهای طرف مقابل بیتفاوت نباشند.
چرا فالگیرها در عصر فناوری همچنان مشتری دارند؟

وقتی علم و فناوری پیشرفت میکند، انتظار میرود باورهای خرافی کمرنگ شوند اما گرایش به فالگیری و رمالی همچنان در برخی اقشار اجتماع وجود دارد. کارشناسان میگویند؛ خرافات ریشه در فقر فرهنگی و درعین حال چالشهای روانی و اجتماعی- اقتصادی دارد که سبب میشود باوجود گسترش علم و فناوریهای جدید، همچنان بخشی از جامعه برای حل آنها به راهکارهای نادرست متوسل شود.
جادوگری، فالگیری، رمالی و از این نوع اعتقادها از گذشته در جامعه وجود داشته و تا به امروز هم وجود دارد. اگرچه به نظر میآید که با پیشرفت علم و فناوری و بالا رفتن سطح آگاهی جامعه، این نوع اعتقادها میبایست کمتر شده باشد اما شاهد گسترش آن در میان مردم و حتی قشرهای تحصیلکرده و به ویژه در میان ورزشکاران هستیم. به همین علت هم در فضای مجازی و برخی آگهیها در سطح خیابان، تبلیغاتی از افرادی وجود دارد که ادعا میکنند با فالگیری، رمالی و طالعبینی میتوانند کمک کنند که افراد به آن چیزی که میخواهند دست پیدا کنند. پژوهشگر ایرنا گفتگویی با «آرزو معصومیان» روانشناس بالینی و «عظیمهالسادات عبدللهی» جامعهشناس انجام داده تا از منظر جامعهشناسی و روانشناختی به این مساله بپردازد. متن گفتگو را در ادامه میخوانیم:
افراد چه زمانی به خرافات رو میآورند؟
معصومیان در پاسخ به این پرسش که علت روانشناختی گسترش خرافات در جامعه چیست، میگوید: یکی از نشانههای گسترش چنین امری در جامعه، رجوع به فالگیرها و رمالها است. از نظر فروید باورها و عقاید خرافی از ناخودآگاه انسان نشات میگیرد. در عصر علم و فناوری و حتی در کشورهای غربی، خرافات به صورت ملموسی رو به افزایش است و گروههایی در مورد علوم غیبی شکل گرفتهاند.
این روانشناس بالینی بیان میدارد: مطالعات روانشناختی خرافات، نشان میدهد که معمولاً در مواقعی که امکان کنترل محیط کمتر است و در مسائل حساس و لحظههایی که فرد دچار ابهام و عدم اعتماد و اطمینان به آینده است، خرافات بیشتر میشود. همچنین هنگامی که فرد با مسائلی روبهرو است که در مقابله با آن دچار احساس شکست و ترس میشود و نمیتواند به شیوه علمی و استدلال منطقی به آن پاسخ دهد، به خرافات رو میآورد.
معصومیان: ویژگیهای شخصیتی و روانی همانند سبک فرزندپروری، محیط و آداب و رسوم میتواند باعث پذیرش بیشتر خرافات در افراد شود
وی در ادامه به چند مورد از علتهای دیگر افزایش خرافات در جامعه اشاره کرده و میافزاید: ویژگیهای شخصیتی و روانی همانند سبک فرزندپروری، محیط و آداب و رسوم میتواند باعث پذیرش بیشتر خرافات در افراد شود. برای نمونه افراد مبتلا به بیماری پارانویا میخواهند بدانند که اطرافیانشان برای ضربه زدن به آنها از چه راههایی استفاده میکنند. شخصیتهای خودشیفته به علت اینکه میخواهند خود را آگاهتر و موفقتر از دیگران نشان دهند، برای آگاهی از آینده نامعلوم به این روش متوسل میشوند. همچنین هنگامی که پیش میآید که افرادی به علت تنبلی به جای اینکه به کار و تلاش و برنامهریزی در زندگی بپردازند، به دنبال راهحلهای سادهتر برای رسیدن به اهدافشان هستند و به همین دلیل به سمت طالعبینی و فالگیری میروند.
رشد فناوری و نفوذ خرافات مدرن در فضای مجازی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
معصومیان رشد فناوری و نفوذ خرافات مدرن در فضای مجازی اشاره میکند و اظهار میدارد: امروزه روش طالعبینها و فالگیرها تغییر کرده و با ظاهر جذابتر و به روزتر در دنیای مجازی فعالیت میکنند. تبلیغات حرفهای که در صفحههای مجازی این افراد وجود دارد و بازخوردهای مثبتی که از طرف کاربران و مشتریان به همراه دارد، ناخوداگاه دیگر افرادی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد که به امور ماورا و همچنین تایید گرفتن و راهنمایی از دیگران دارند. این افراد فکر میکنند به این روش میتوانند از اضطراب و تنهایی و حالت ابهام خود بکاهند و زمانی هرچند کوتاه به آرامش برسند.
وی در ادامه میافزاید: در چنین شرایطی نقش تحصیلات و تفکر خلاق کم میشود و افراد به جای یادگیری مهارتهای لازم برای روبرو شدن با مشکلات زندگی و حتی با وجود شکستهایی که در مراجعه به فالگیرها دیده شده، اما همچنان این موضوع در جامعه به صورت پررنگ دیده میشود.
فقر فرهنگی یکی از علتهای مهم گرایش به فالگیران و دعانویسان است
عبداللهی در پاسخ به این پرسش که با توجه به بالا رفتن سطح آگاهی جامعه، چرا گرایش با فالگیری و رمالی بیشتر شده است، میگوید: از منظر جامعهشناسی، افرادی که سراغ رمالی و فالگیری میروند، دسترسی به اطلاعات صحیح ندارند. به همین علت هم با وعدههای بیسرانجامی که رمالها به آنها میدهند، امیدوار میشوند. چنین افرادی بیشترین قربانیان هستند.
در میان افراد تحصیلکرده گرایش به فال و فاگیری کمتر از دیگر افراد است، اگر هم باشد بیشتر جنبه تفریح و سرگرمی دارد. در واقع باور به فال در میان قشر تحصیلکرده کمتر از افراد دیگر استبه عقیده این جامعهشناس، فقر فرهنگی یکی از علتهای مهم گرایش برخی از افراد به فالگیران و دعانویسان است. به بیانی دیگر، گرایش ناآگاهانه عدهای از مردم جامعه به رمالها، فالگیرها، دعانویسها و کفبینها از فقر فرهنگی درون جامعه خبر میدهد و این موضوع یک معضل فرهنگی محسوب میشود.
گرایش افراد تحصیلکرده به فالگیری کمتر است
عبداللهی در پاسخ به این پرسش که فالگیری در میان کدام گروههای جامعه بیشتر است، میگوید: به صورت دقیق نمیتوان گفت که گرایش به فال و فالگیری در میان چه گروههایی از جامعه بیشتر شده است و نمیتوانیم بگوییم که فقط یک قشر خاص گرایش به فالگیری دارند، زیرا موضوع شخصیتی افراد مهم است و ارتباطی به طبقه یا گروه خاصی ندارد.
وی اظهار میدارد: در میان افراد تحصیلکرده گرایش به فال و فاگیری کمتر از دیگر افراد است، اگر هم باشد بیشتر جنبه تفریح و سرگرمی دارد. در واقع باور به فال در میان قشر تحصیلکرده کمتر از افراد دیگر است.
مشکلات اقتصادی یکی از علتهای رواج رمالی و دعانویسی در جامعه است
این جامعهشناس، افزایش مشکلات اقتصادی خانوادهها را یکی از علتهای رواج رمالی و دعانویسی در جامعه میداند و میگوید: در واقع مردم به فال، دعا و جادو به عنوان یکی از راهحلهای مشکلات خود نگاه میکنند؛ یعنی آنها سعی میکنند در قالب فال، ورق، قهوه، طلسم و جادو، گرهای از مشکلات زندگی خود را باز کنند.
عبداللهی: گرایش ناآگاهانه عدهای از مردم جامعه به رمالها، فالگیرها، دعانویسها و کفبینها از فقر فرهنگی درون جامعه خبر میدهد و این موضوع یک معضل فرهنگی محسوب میشود
عبداللهی در جامعهای که در شرایط نامطلوب روانی و اجتماعی قرار دارد، افرادی که از یک قدرت ماورائی برای حل مشکلات مردم حرف بزنند، تا اندازهای طبیعی است. افراد وقتی از همه عوامل دیگر مستاصل میشوند، به رمال و دعانویس مراجعه میکنند. بنابراین گرایش افراد جامعه به دعانویسان و رمالان، بیش از همه نشان از یک جامعه تقدیرگرا، مستاصل و ناامید دارد.
وی، باور داشتن به خرافات را یکی دیگر از مهمترین عواملی میداند که سبب میشود مردم برای گرهگشایی از مشکلاتشان به کمک گرفتن از رمالان و فالگیران روی بیاورند.
این جامعهشناس معتقد است که در برخی مواقع نیز افرادی برای سرگرمی به دعانویسان و فالگیران گرایش پیدا میکنند. بنابراین مشتریان این گروه شیاد را یا بیکاران تشکیل میدهند یا افرادی که به علت فقر و دیگر عوامل از حل مشکلاتشان ناامید شدهاند.
گرایش به فالگیری در میان افراد چه آسیبهایی دارد؟
عبداللهی معتقد است که گرایش به فال و فالگیری هنگام تصمیمگیریهای مهم در زندگی ایجاد میشود؛ یعنی افراد در این موقعیتها برای اینکه از مسئولیت خود شانه خالی کنند، تصمیمگیری را بر عهده فرد دیگری میگذارند.
این جامعهشناس در پایان یادآور میشود: افرادی که به سخنان فالگیرها اهمیت میدهند، در آینده به شرایطی میرسند که حتی نمیتوانند انتخاب درستی داشته باشند. این افراد در مواقع مختلف از زندگی که با مشکلی روبرو شوند، با خود فکر میکنند که این همان مشکلی است که فالگیر به آن اشاره کرده بود، بنابراین برای حل مشکل تلاش نمیکنند و منتظر میشوند، ببینند گفتههای فالگیر اثبات میشود؟ در صورتی که این موضوع قدرت ذهنی و عملگرایی به موقع افراد را تضعیف میکند.
قهوه و چای خطر ابتلا به سرطان سر و گردن را کاهش میدهند

تحقیقات جدید نشان میدهد که میزان قهوه یا چایی که مینوشید ممکن است بر کاهش خطر ابتلا به انواع مختلف سرطانهای سر و گردن تأثیر بگذارد.
به نوشته نشریه پزشکی ”Everyday Health”، دانشمندان مؤسسه سرطان هانتسمن در دانشکده پزشکی دانشگاه یوتا دادههای ۱۴ مطالعه قبلی را روی حدود ۱۰هزار بیمار مبتلا به سرطان سر و گردن و یک گروه کنترل متشکل از بیش از ۱۵ هزار نفر که این بدخیمیها را نداشتند جمعآوری و تجزیه و تحلیل کردند.
براساس یافتههای منتشر شده در نشریه پزشکی “Cancer”، به طور کلی، افرادی که بیش از چهار فنجان قهوه کافئیندار در روز مینوشند، در مقایسه با افرادی که اصلا قهوه مصرف نمیکنند، ۱۷ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به سرطان سر و گردن هستند.
در این مطالعه، مصرف روزانه یک فنجان چای نیز با کاهش ۹ درصدی خطر ابتلا به سرطان سر و گردن همراه بود. همچنین نوشیدن قهوه بدون کافئین با کاهش ۲۵ درصدی خطر ابتلا به سرطان حفره دهان مرتبط بود.
محققان همچنین خاطرنشان کردند که مصرفکنندگان چای نسبت به افرادی که چای نمینوشند، ۲۹ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به “سرطان هیپوفارنکس” که در انتهای گلو ایجاد میشود هستند.
به گفته دانشمندان، ترکیبات زیستی فعال موجود در قهوه و چای، به غیر از کافئین اثر ضد سرطانی آنها را افزایش میدهد.
با این که ممکن است انواع آنتی اکسیدانها و سایر ترکیبات موجود در قهوه و چای با خواص ضد سرطانی در کاهش خطر ابتلا به سرطان سر و گردن نقش داشته باشند، اما امکان دارد افرادی که این نوشیدنیها را مصرف میکنند عادات دیگری نیز داشته باشند که خطر ابتلا به این سرطانها را در آنها افزایش دهد.