دسته: سبک زندگی
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت: ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت گفت: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگریهایی که در سطح کشور انجام میشود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند.
دکتر سعید محمودیان، رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت با بیان اینکه متاسفانه بررسیها بیانگر این است مردم به کمشنوایی و ناشنوایی، کمتر توجه میکنند؛ اظهار کرد: کمتوجهی به کمشنوایی و ناشنوایی به نحوی است که حدود ۸۰ درصد از نیازهای مربوط به مراقبت شنوایی در سطح جهان نادیده گرفته میشود یا کمتر در کانون توجه قرار میگیرد. کمتوجهی و نادیده گرفتن به نیازهای مربوط به مراقبت شنوایی ریشه در فقر سواد سلامت مردم دارد. براساس آمار و ارقام سازمان بهداشت جهانی، کمتوجهی و بیتوجهی به کمشنوایی و ناشنوایی سبب شده که سالانه حدود یک تریلیون دلار هزینه به نظام سلامت در سطح جهان تحمیل شود.
این متخصص شنواییسنجی با اشاره به باورها و درک نادرست از کمشنوایی و ناشنوایی توضیح داد: درک و باورهای نادرست و همچنین نگرشهای جامعه نسبت به ناشنوایی و کمشنوایی سبب میشود که به افراد کمشنوا یا ناشنوا انگ بزنند. چنین شرایطی سبب میشود که فرد مبتلا به کمشنوایی، کمشنوایی خود را پنهان کند. درک، باورها و نگرش نادرست جامعه درباره کمشنوایی و ناشنوایی یک معضل اجتماعی است که ریشه در سطح سواد و سواد نادرست مردم دارد.
وی با بیان اینکه معضل اجتماعی درک و باورهای نادرست درباره ناشنوایی سبب شده که رسیدگی به ناشنوایی چندان در شرایط مساعدی نباشد، خاطرنشان کرد: بسیاری از افرادی که مبتلا به کمشنوایی هستند از توانایی بالایی برخوردارند؛ اگر مشکل کمشنوایی این افراد در زمان مناسب شناسایی شود، به طور قطع میتواند اثرگذار باشد.
ابتلای ۳ تا ۵ مورد به کمشنوایی در هر ۱۰۰۰ تولد
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت درباره کمشنوایی و ناشنوایی «مادرزادی» و «اکتسابی» اظهار کرد: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگریهایی که در سطح کشور انجام میشود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند. کمشنوایی مادرزادی و عوامل ژنتیکی مانند ازدواجهای فامیلی در ۵۰ تا ۶۰ موارد مبتلا به کمشنوایی نقش دارد.
وی ادامه داد: علاوه بر موارد ژنتیکی و مادرزادی، عوامل دیگر مانند «بیماریها»، «تاثیر بیماریهای عفونی در دوران نوزادی مانند سرخک، سرخجه، سندروم تورچ»، «زایمان سخت» و «اتفاقات دوران بارداری» به میزان ۴۰ تا ۴۵ درصد بر ابتلای موالید به کمشنوایی اثرگذار هستند.
غربالگری شنواییسنجی نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه
این متخصص شنواییسنجی با بیان اینکه توجه به نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند از اهمیت فراوانی برخوردار است، تاکید کرد: نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند، میبایست مورد غربالگری قرار گیرند؛ چرا که احتمال شیوع کمشنوایی در این شرایط به دلیل مسائلی مانند «وزن کم در هنگام تولد» افزایش مییابد. کودکانی که با وزن کم به دنیا میآیند به عنوان نوزاد نارس شناسایی میشوند و نارسبودن میتواند شناسایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت ادامه داد: همچنین آنتیبیوتیکهای تجویزی برای نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند، میتواند شنوایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل غربالگری این گروه از نوزادان حائز اهمیت است.
محمودیان با بیان اینکه ایران جزو منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی است، توضیح داد: ایران جزو شش کشور منتخب منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی در حوزه سلامت گوش محسوب میشود و اقدامات درخشانی طی سالهای اخیر به منظور پیشگیری از کمشنوایی و ناشنوایی صورت گرفته است.
هشدار سازمان غذا و دارو درباره تزریق ژلهای غیرمجاز

رئیس اداره ملزومات دارویی سازمان غذا و دارو هشدار داد که استفاده از ژلهای غیرمجاز میتواند عوارض جدی به همراه داشته باشد و بر لزوم مراجعه به پزشکان متخصص و استفاده از محصولات دارای تأییدیه سازمان غذا و دارو تأکید کرد.
جواد شمسایی با اشاره به ویژگیهای ژلهای دارای تاییدیه سازمان غذا و دارو، گفت: محصولاتی که از سوی سازمان غذا و دارو تأیید میشوند، از نظر ترکیبات، ماندگاری و ایمنی، استانداردهای لازم را دارند. این مواد استریل و قابل تجزیه در بدن بوده و عوارض جانبی آنها حداقل است.
وی همچنین به اهمیت تزریق ژل تحت نظر پزشک متخصص و استفاده از محصولات معتبر از سوی متقاضیان تاکید کرد و افزود: استفاده از مواد تایید نشده یا تزریق توسط افراد غیرمتخصص میتواند خطرات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
شمسایی نقش سازمان غذا و دارو را در نظارت بر کیفیت و ایمنی این محصولات حیاتی دانست و گفت: سازمان غذا و دارو با صدور تأییدیههای لازم، به دنبال تضمین سلامت و ایمنی مصرفکنندگان است.
۸ دلیلی که باعث دروغ گفتن کودک می شود

با رشد کودک، آنها شروع میکنند به امتحان کردن سطح محدودیتهایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شدهاند. دروغ گفتن میتواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر میتوانند از آن محدودیتها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطافپذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آنها را به چالش بکشند.
چرا یک بچه دروغ میگوید؟ دروغ گفتن امری رایج در بین کودکان است اما یافتن دلیل پشت این دروغ گفتن برای هدایت کودک به سمت راست گویی بسیار ضروری است.
ترس از تنبیه!
بچهها معمولا دروغ میگویند تا توی دردسر نیافتند. اگر آنها بخاطر کار خطایی که انجام دادهاند، از تنبیه بترسند، سعی میکنند آن را پنهان یا کتمان کنند تا از خودشان در مقابل پیامدهای آن محافظت کنند هرچند که میدانند دروغگویی کار بدی است.
برای جلب توجه!
گاه، بچهها برای جلب توجه والدین یا خواهر برادرهایشان دروغ میگویند. آنها روایتهایشان را اگزجره و با غلو بیان کرده یا روایت را دستکاری میکنند تا خود را جذابتر، و کارشان را شگفتتر نشان دهند به این امید که دیگران به آنها توجه کنند.
به چالش کشیدن مرزها و محدودیتها
با رشد کودک، آنها شروع میکنند به امتحان کردن سطح محدودیتهایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شدهاند. دروغ گفتن میتواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر میتوانند از آن محدودیتها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطافپذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آنها را به چالش بکشند.
تقلید از دیگران
کودکان اغلب آنچه را که میبینند تقلید میکنند. اگر ببینند والدین یا اعضای خانواده دروغهایی میگویند، آنها اینچنین تلقی میکنند که این رفتاری قابل پذیرش است. آنها نمیتوانند اثرات و تبعات کامل و آتی دروغ را درک یا استنتاج کنند در عوض آن را امری معمول قلمداد میکنند.
اجتناب از خجالت و شرمساری
وقتی بچه احساس خجالت یا شرمساری از کاری میکند، ممکن است برای حمایت و حفاظت از عزت نفسشان دروغ بگویند. پذیرش اشتباهات و خطاها میتواند چالش برانگیز باشد و دروغ گفتن راه فراری موقتی برای آنها جهت رهایی از شرایط بغرنج موجود فراهم میآورد.
تخیل و داستانسرایی
بچههای کوچک، مرز بین واقعیت و تخیل را نمیشناسند. گاه، آن چیزی که بر زبان میآورند و از نظر ما دروغ به حساب میآید، تنها تصور و تخیلی کودکانه و بازیای بیش نیست. آنها معمولا داستانهایی از خود درمیآورند و این پروسه، بخشی از روند رشد و جستجوگری آنها از دنیای پیرامون است.
احساس اضطراب
کودکانی که احساس اضطراب یا استرس دارند از آن به عنوان مکانیسم مواجهه استفاده میکنند. مادامیکه نمیتوانند عواطف و احساساتشان را به شیوهای درست بیان کنند، سعی میکنند داستانسازی کرده یا پنهانکاری کنند تا از شرایطی که منجر به احساس اضطراب و استرسشان شده، رهایی یابند.
حمایت از دیگری
جالب است بدانید، در برخی موارد، کودکان به خاطر منافع خودشان دروغ نمیگویند بلکه برای حمایت از کسی دیگر مثل خواهر و برادر یا یک دوست که فکر میکنند حامیاش هستند، دروغ میگویند. آنها میترسند که شاید گفتن حقیقت باعث شود کسی دیگر به دردسر بیافتد ازاینرو دروغ را برمیگزینند.
“فومو” بلای جان نسل دیجیتال

آیا تا به حال حس کردهاید که چیزی بزرگ و مهم در دنیای اطرافتان در حال وقوع است، ولی شما جایی دور از آن قرار دارید؟ یا شاید لحظهای که صفحه گوشیتان را چک نمیکنید، حس کنید اتفاقی که نباید، از دستتان رفته است؟ این همان حس معروف «ترس از دست دادن» یا FOMO (Fear of Missing Out) است.
در عصری که زندگیهایمان به طور مداوم در تعامل با دنیای دیجیتال است و شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، توییتر، تلگرام و تیکتاک به بخشی جداییناپذیر از روزمرهمان تبدیل شدهاند، «فومو» به یکی از پدیدههای روانشناختی رایج تبدیل شده است. این ترس دائمی از اینکه ممکن است چیزی جذاب یا مهم را از دست بدهیم، به طرز زیرکانهای روی رفتارها و احساسات ما تأثیر میگذارد.
برای بررسی دقیقتر این پدیده و تأثیرات آن بر زندگی روزمره، با دکتر سمیه بابایی، متخصص روانشناسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتگو نشستیم تا از دیدگاه علمی و روانشناختی به تحلیل این موضوع بپردازیم.
عوامل شکلگیری فومو از دیدگاه روانشناختی
بابایی در توضیح شکلگیری فومو گفت: «فومو یا همان ترس از دست دادن، مفهومی است که اولین بار در سال ۲۰۰۴ مطرح شد و به نگرانی افراد از اینکه دیگران در حال تجربه لحظات لذتبخشی هستند که خودشان از آن محروم ماندهاند، اشاره دارد. در دنیای امروزی که شبکههای اجتماعی به یکی از اجزای اصلی زندگی تبدیل شده، این پدیده بیشتر به فضایی مرتبط است که در آن افراد زندگی یکدیگر را مشاهده و مقایسه میکنند. این مقایسهها باعث میشود افراد به این فکر بیفتند که شاید چیزی مهم یا لذتبخش را از دست دادهاند.»
او توضیح داد که از نظر روانشناختی، فومو نتیجه عدم ارضای نیازهای روانی فرد است. افرادی که از ارتباطات اجتماعی رضایت کافی ندارند یا احساس تنهایی میکنند، بیشتر در معرض این احساس هستند. بابایی افزود: «این ترس عمیقاً با اضطراب، تنهایی و نارضایتی پیوند دارد و باعث میشود افراد به طور مداوم به دنبال تأیید اجتماعی و تقویت روابطشان باشند. همین مسئله میتواند منجر به استفاده وسواسی و بیش از حد از شبکههای اجتماعی شود.»
تأثیر فومو بر سلامت روان
بابایی در مورد تأثیرات فومو بر سلامت روان هشدار داد و گفت: «فومو میتواند باعث بروز استرس و اضطراب شدید شود. افرادی که دائماً با این احساس دستوپنجه نرم میکنند، اغلب احساس میکنند از دیگران عقب ماندهاند. این نگرانی مداوم نه تنها از لذت بردن از لحظات روزمره جلوگیری میکند، بلکه باعث بروز افسردگی در برخی از افراد نیز میشود.»
او همچنین به مشکلات جسمی ناشی از فومو اشاره کرد: «افرادی که دچار فومو هستند، ممکن است با مشکلات جسمی مانند کمبود خواب، خستگی و حتی نشانههای روانتنی مواجه شوند. استرس و فشار ناشی از این احساس میتواند توانایی تصمیمگیری و کنترل احساسات افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهد.»
فومو در نسلهای مختلف
این روانشناس اشاره کرد که فومو در تمام نسلها وجود دارد، اما نحوه تجربه آن در گروههای سنی مختلف متفاوت است. او توضیح داد: «نسل جوانتر به دلیل حضور گستردهتر در شبکههای اجتماعی بیشتر تحت تأثیر فومو قرار میگیرد. این نسل تمایل دارند از فعالیتهای اجتماعی و لحظات دوستانشان مطلع شوند و احساس کنند که ممکن است لحظات مهمی را از دست داده باشند. از سوی دیگر، بزرگسالان ممکن است فومو را بیشتر در زمینههای شغلی و اجتماعی تجربه کنند؛ مثلاً نگران موفقیتهای حرفهای یا پیشرفت دیگران باشند.»
او تأکید کرد که فومو لزوماً به ویژگیهای شخصیتی خاصی مثل نوروتیسیسم یا برونگرایی محدود نمیشود و افراد با ویژگیهای شخصیتی مختلف میتوانند آن را تجربه کنند.
راهکارهای کاهش فومو
در پاسخ به پرسشی در مورد راهکارهای مقابله با فومو، بابایی چند راهکار پیشنهاد کرد. او گفت: «یکی از مهمترین اقدامات برای کاهش فومو، محدود کردن زمان استفاده از شبکههای اجتماعی است. تحقیقات نشان دادهاند که کاهش زمان استفاده به ۳۰ دقیقه در روز میتواند اضطراب و فومو را کاهش دهد.»
او همچنین به مفهوم JOMO (لذت از دست دادن) اشاره کرد: «باید یاد بگیریم که به جای تمرکز بر چیزهایی که از دست دادهایم، روی چیزهایی که داریم تمرکز کنیم. ارتباطات واقعی و حضوری با دوستان و خانواده نیز میتواند بهطور چشمگیری به کاهش فومو کمک کند.»
فومو و زندگی نازیسته؛ کابوسی که در ذهن میسازیم
بابایی در ادامه گفتوگوی خود درباره مفهوم فومو، به کتاب «حسرت: در ستایش زندگی نازیست»” از آدام فیلیپس، روانکاو مشهور انگلیسی، اشاره کرد و توضیح داد که این اثر با بینشی عمیقتر به بررسی پدیده فومو پرداخته است.
بابایی با تکیه بر نظریات فیلیپس گفت: «آدام فیلیپس در این کتاب به ما یادآوری میکند که ترس از دست دادن یا نرسیدن به آن زندگیای که آرزویش را داریم، اغلب ناشی از تصورات ما درباره مسیرهای انتخابنشده و فرصتهای از دست رفته است. او این پدیده را “زندگی نازیسته” مینامد؛ زندگیهایی که هیچگاه فرصت تجربه آنها را پیدا نکردهایم، اما در ذهنمان وسوسهانگیزتر و جذابتر از زندگی واقعیمان جلوه میکنند.»
وی در توضیح بیشتر گفت: «فیلیپس به این نکته اشاره میکند که این احساس نارضایتی از زندگی، بخشی اجتنابناپذیر از تجربه انسانی است. در حقیقت، او معتقد است آنچه در زندگی تجربه نکردهایم، تأثیری بیشتر از آنچه که واقعاً تجربه کردهایم بر ذهن ما دارد. این دیدگاه به ما اجازه میدهد تا با احساس فومو یا ترس از دست دادن کنار بیاییم و درک کنیم که همه چیز در زندگی در دسترس نیست. پذیرش این واقعیت بخشی از زندگی بالغ و رشد یافته است.»
بابایی با اشاره به این نکات، افزود: «فیلیپس به زیبایی نشان میدهد که زندگی همیشه همراه با حسرتهایی است، اما این حسرتها لزوماً منفی نیستند. آنها بخشی از واقعیت انسانی ما هستند و میتوانند به ما کمک کنند تا بیشتر به ارزش آنچه که داریم پی ببریم، به جای اینکه همیشه به دنبال چیزهایی باشیم که نداریم.»
او در نهایت پیشنهاد کرد: «برای درک عمیقتر این مفاهیم و شناخت بهتر از فومو و زندگی نازیسته، مطالعه کتاب حسرت: در ستایش زندگی نازیسته از آدام فیلیپس بسیار مفید است. این کتاب با رویکردی فلسفی و روانکاوانه به بررسی احساسات انسانی و تأثیر آنها بر زندگی ما میپردازد و میتواند به افراد کمک کند تا با درکی بیشتر از احساس فومو و حسرتهای زندگی خود مواجه شوند.»
نرخ باروری در پنج سال آینده باید به عدد ۲.۵ برسد

رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تاکید بر اینکه نرخ باروری طی پنج سال آینده باید به عدد ۲.۵ برسد، گفت: پیش بینی میشود در سال ۱۴۳۰ حدود ۲۶ میلیون از جمعیت کشور یعنی یک چهارم جمعیت سالمند باشند.
صابر جباری روز سه شنبه در جلسه ستاد مرکزی هماهنگی جوانی جمعیت وزارت بهداشت افزود: ایران در زمینه جمعیت، رتبه هجدهم در جهان، رتبه نهم در آسیا و رتبه سوم در منطقه را داراست و طبق قانون برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، نرخ باروری در طی پنج سال باید حداقل به عدد ۲.۵ برسد.
جباری با بیان اینکه نرخ موالید رو به کاهش و جمعیت سالمند در کشورمان رو به افزایش است، تصریح کرد: پیش بینی می شود در سال ۱۴۳۰ حدود ۲۶ میلیون از جمعیت کشور یعنی یک چهارم جمعیت سالمند خواهد شد.
وی با بیان اینکه الگوی فرزندآوری در کشور به سمت فرزند سوم و بیشتر است، تصریح کرد: میزان فرزندآوری در مادران ۲۰ تا ۲۴ ساله کشور از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ افزایش چشمگیر داشته است؛ همچنین در این مدت، درصد زایمان سوم افزایش مطلوب و زایمان های چهارم و پنجم افزایش متوسط داشته است.
به گفته جباری، روند میانگین سنی ازدواج از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱، در دختران ۲۳ و در پسران بین ۲۷ و ۲۸ سال بوده است.
رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، با بیان اینکه پیرو ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، خوابگاه های متاهلی رشد ۲۶ درصدی داشته است، گفت: همچنین وام های اختصاص یافته به دانشجویان متاهل نیز رشد ۲۸ درصدی داشته است.
جباری افزود: پذیرش فلوشیپ ناباروری با سهمیه مناطق محروم نیز رشد خوبی داشته و دستیاری رشته زنان از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ افزایش ۱۵ درصدی داشته است.
وی اظهار داشت: در حوزه تحقیقات، پژوهش های جمعیت محور بعد از ابلاغ قانون جوانی جمعیت نسبت به سال ۱۴۰۰ رشد ۸۰ درصدی داشته است.
رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت در تشریح دستاوردهای برنامه جوانی جمعیت، به راه اندازی کامل سامانه ملی باروری سالم، تشکیل منظم قرارگاه جوانی جمعیت در ستاد وزارتی و دانشگاه ها، صدور کارنامه جوانی جمعیت برای روسای دانشگاهها، اولویت بخشی به تامین منابع مالی اجرای قانون جوانی جمعیت، تقویت ساختار مرکز جوانی جمعیت در وزارت متبوع و دانشگاه ها، تقویت و توسعه برنامه کاربردی (اپ) همنفس در زمینه آموزش های هنگام ازدواج را از اولویت های برنامه جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۳ اشاره کرد.
وی افزود: اجرای بهتر منشور کرامت مادری به منظور تکریم مادری و ارزشمندی فرزند آوری در شبکه بهداشت و بیمارستانها، رایگان کردن خدمات بارداری تا ۴۲ روز پس از زایمان در بخش دولتی (ویزیت پاراکلینیک سونوگرافی و سایر موارد)، کاهش مرگ و میر مادران، نوزادان و کودکان، تقویت سامانه ۱۹۰ در رسیدگی به شکایات جوانی جمعیت توسعه و تقویت همکاری با گروه های مردمی مانند نفس و سایر موارد، بهسازی، زیباسازی و خوشایند سازی بلوک های زایمان جهت ارتقای رضایتمندی مادران نیز از دیگر اولویت های وزارت بهداشت در اجرای برنامه جوانی جمعیت در سال جاری است.
جباری تصریح کرد: امسال فرهنگسازی در زمینه ازدواج آسان و بهنگام باروری سالم، فرزند آوری به موقع و متعدد پیشگیری از ناباروری، ترویج زایمان طبیعی تقویت و توسعه مراکز درمان ناباروری سطح ۲ و ۳ و جذب متخصص طب ایرانی برای مراکز، الزام عقد قرارداد تمامی مراکز درمان ناباروری بخش دولتی و خصوص با بیمه های پایه، اجرای بسته خدمت ویژه مادران باردار و دارای فرزند ۳ قلو و بیشتر و هویت بخشی به ماماها به عنوان سفیران اصلی جوانی جمعیت، نیز پیگیری خواهد شد.
با تکلیف ننوشتن بچه ها چه کنیم؟

تکلیف کلمه ای است که با شروع سال تحصیلی زیاد شنیده میشود و چه والد باشی و چه دانش آموز ممکن است با شنیدن آن موجی از عصبانیت و یا رضایت در ذهن شما تداعی شود. حال باید دید به راستی مسئولیت تکلیف بر عهده کیست و والدین تا چه اندازه باید در این زمینه همکاری کنند؟
تکالیف شباهت به خاک حاصلخیز دارد، زمینی که باعث رشد تحصیلی دانش آموزان می شود. مانند زمین حاصلخیز که مواد مغذی ضروری را برای رشد گیاهان فراهم میکند، تکالیف درسی نیز فرصتهایی فراتر از یادگیری در کلاس را ارائه می دهند. علاوه بر این، انجام تکالیف به عنوان پلی بین مدرسه و خانه عمل می کند و جامعه والدین را درگیر می کند. برای اینکه بدانیم باید میزان مشارکت والدین به چه میزان باشد نظر مریم یمین روانشناس آموزشی را جویا شدیم.
حس کفایت و توانمندی فراتر از نوشتن تکلیف
مریم یمین ایجاد احساس کفایت و توانمندی در دانشآموز را مهمتر از خود نوشتن تکلیف دانست و گفت: «خیلی وقتها ممکن است کودک تکلیف را بنویسد اما احساس کند که من ناتوانم و یا برعکس، آن را ننویسد اما احساس کند که من توانمندم. باوری که بچه در کلاس اول نسبت به خود پیدا میکند تا پایان دوران تحصیل با او همراه است و تغییر آن انرژی زیادی از دانش آموز میبرد.
وی ادامه داد: «بهتر است مدارس در ابتدا تکالیف سنگینی به بچه ها ندهند و اگر بدهند من مادر این توجه را داشته باشم که با توجه به شناختی که از فرزندم دارم، انجام تکالیف را برای فرزندم خوشایندسازی کنم. برای مثال اگر معلم گفته یک صفحه تکلیف انجام دهید از او بخواهم بعد نوشتن بخشی از تکلیف کمی بازی کند، میان وعدهای بخورد، بعد بقیه تکالیف را انجام بدهد. نه اینکه از او بخواهیم همه تکالیف را همزمان انجام دهد. ایجاد حس خستگی باعث میشود بچه از درس زده شده و برایش ناخوشایند شود اما اگر بار اول برایش لذت بخش باشد دفعات بعد هم با ذوق به سراغ درس و تکلیف میرود.»
والدین نباید مسئولیت تکالیف بچه را بر عهده بگیرند. مدام به او تذکر ندهند که تکلیفت را نوشتی یا نه. این کار باعث میشود هم نسبت به والدین حس بدی پیدا کند و هم نسبت به نوشتن تکالیفش. والدین باید به عنوان یک تسهیلگر عمل کنند. از همان روز اول به فرزندمان کمک کنیم از کارهایی که باید در طول روز انجام دهد یک چک لیست تهیه کنیم. همان طور که برنامه هفتگی را به دیوار میزنیم این چک لیست را هم به دیوار اتاق بزنیم و به او بگوییم از زمانی که به خانه میرسد چه فعالیتهایی را باید انجام دهد برای مثال انجام دادن تکالیف، خوردن میانوعده، تلویزیون دیدن، و… این تکالیف را مشخص میکنیم و زمان آن را تعیین میکنیم.
ما به کودک نمیگوییم تکالیفت را انجام بده، بلکه فقط به او یادآوری میکنیم که به لیست نگاه کن و ببین طبق برنامه باید چه کاری را باید انجام دهی؟ آیا داری طبق برنامه پیش میروی؟ میتوان این چک لیست را هم جذاب کرد برای مثال زیر هر برنامه ای چند دایره بکشیم و به کودک بگوییم بر مبنای اینکه چقدر طبق برنامه پیش رفته دایره ها را رنگ کند. یا اینکه صورت خندان، خسته یا ناراحت بکشد.
ما به عنوان تسهیلگر فقط برنامه ریزی را به او بیاموزیم. اصلا نباید کل زمانی که در حال انجام تکالیف است را در کنار او بنشینیم. در این صورت استقلال دچار مشکل میشود و در پایههای بالاتر با مشکل مواجه میشود.
تمرکز چیزی است که از بدو تولد ایجاد میشود. وقتی بچه من هنوز نوزاد است، با خودش بازی میکند، عروسکش را زیر و رو میکند و به هر شکلی تمرکزش را بهم بریزیم، این بچه وقتی بزرگتر هم میشود تمرکزش پایین است. کمی دیگر که بچه بزرگتر میشود، برای مثال در حال خانه سازی است، کنارش میرویم و تمرکزش را به هم میریزیم، وارد گفتگو با او میشویم، این کار باعث برهم ریختن تمرکز است. علاوه بر این استفاده زیاد از گوشی، تبلت و تلویزیون تمرکز را پایین میآورد و خیلی مهم است که در موقعیت های مختلف تمرکز بچه را به درستی شکل دهیم که آن زمان که میخواهد تکلیف را انجام دهد تمرکز کافی را داشته باشد و مهارت تمرکز به خوبی کسب کرده باشد.
تمرکز چیزی نیست که اگر من ندارم برای من دست یافتنی نباشد، بلکه یک سری تمرینها است که با انجام آن میتوانیم تمرکزمان را بالا ببریم. در هر سنی میتواند آن را با تمرین بدست آورد. حتما برای ما در سنین بالا پیش آمده که با دادههای زیادی که وارد ذهن مان شده تمرکزمان پایین آمده باشد. در این گونه مواقع میتوان با تمرینهایی مانند ذهن آگاهی و ریلکسیشن و حتی محدود کردن ورودیهایمان به بالا بردن تمرکزمان کمک کنیم.
روحیه بچه ها بسیار انعطافپذیرتر و نرمتر از ما بزرگترها است. اگر میبینید فرزند ۷ یا ۸ ساله شما تمرکز ندارد نا امید نشوید شما میتوانید به راحتی با تمرینهای راحتی تمرکز او را بالا ببرید. باید به زندگیمان نگاه کنیم و ببینیم کجاها ورودیهای زائد داریم و شاخه های زیادی را که بوجود آورده ایم باید هرس کنیم تا بچه بتواند تمام تمرکز خود را بر روی درس و انجام تکلیف بگذارد. به نظر من دخیل کردن بچه ها در کارهای خانه تاثیر بسیاری در بالا بردن تمرکز بچه ها دارد. مثلا پاک کردن یک کیلو لوبیا یا نخود فرنگی که مدت زمانی طول میکشد و پر تکرار است موجب میشود صبر و حوصله و در کنار آن تمرکز نیز بالا برود.
برای والدینی که زمان انجام تکلیف کودک در کنارشان هستند، نسخه کلی وجود ندارد. شاید هر مادری بهتر میتواند درک کند که بچه من چقدر نیاز دارد و چقدر اضافه بر نیاز من در کنارش هستم. اول باید این را بسنجد و وقتی متوجه شد که من بیش از نیاز در کنارش هستم، به مرور باید این زمان را پایین بیاورد. مثلا بگوید: «تا تو این مطلب را بنویسی من بروم کارم را انجام دهم بیایم.» یعنی در مرحله اول حضور فیزیکی را دارم، اما مداخلهای ندارم و به مرور حضور فیزیکی را هم کم میکنیم.
میزان مشارکت والدین
اگر من همیشه یک والدین هلیکوپتری بودم و بیش از حد حمایت میکردم، نمبتوانم انتظار داشته باشم که وقتی کلاس اول میرود ناگهان خودم را کنار بکشم. این رفتار میتواند به روح و روان دانش آموز آسیب برساند. اما اگر بچه از همان سن سه سالگی استقلال دارد و قرار نیست ناگهان او را رها کنم تا استقلالش را بدست آورد، این چیزی است که خود والد باید حس کند. اما من اگر یک والد بیش حمایتگر بودم باید آنقدر نرم عقب بکشم که اصلا بچه احساس نکند.یعنی خیلی قدم به قدم و مورچه ای این حذف حمایت انجام شود. اینطوری نباشه که بچه ای که اصلا تا به حال تجربه استقلال، انتخابگری و آزمون و خطا را نداشته حالا به او بگویند: «خودت مسئولی.» باید استقلال را از کارهای کوچک شروع کرد. مثلا بگویید: «برنامه را من مینویسم» یا «با هم بنویسیم بعد هم باید این چند برنامه را به تنهایی پیش ببری»
توصیه آخر
اگر تکالیف معنا دار باشد یعنی بچه متوجه شود که این تکالیف چرا به او داده شده و برایش جذاب باشد بهتر است تا اینکه معلم تشخیص داده که تو باید این کار را انجام دهی بدون اینکه دلیل آن را بدانی. خوشبختانه الان مدارس سعی بر این دارند که حجم تکالیف کم باشد اما از سویی معنا دار بودنش را برای دانش آموز تعریف نمیکنند. والد میتواند این کار را انجام دهد. یعنی اگر من میدانم اگر برای فرزندم فردی عزیز است به او بگوییم بیا برای او نامه بنویسیم. کم کم که بچه خودش را در این کار توانمند ببیند به آن کار علاقه مند میشود. با توجه به ظرفیت بچه، باید تکلیف را کوتاه کنیم. در روزهای هفته و ساعتهایی که در خانه حضور دارد این زمان را پخش کنیم.
در بین بچه های کلاس اول ضعیف بودن عضلات دست تاثیر بسزایی در زود خسته شدن آنها دارد. خمیر بازی، گل بازی و کار با قیچی کمک بسزایی در قوی شدن عضلات دست دارد و ناخداگاه از سختی کار تکلیف کم میشود. زمانی هست که بچه خمیر بازی کرده اما اصلا قبل مدرسه مداد دستش نگرفته است. من پیشنهاد میدهم نقاشی های ماندلا که رنگ آمیزی ریزی دارد و حتی مناسب بزرگسالان است را انجام دهد گه به تطابق دست و چشم کمک میکند و موقع نوشتن تکلیف کمتر خسته میشود.
توصیه تکراری و نخ نما شده هم وجود دارد که مادر به خاطر تکلیف رابطه اش را با بچه خراب نکند. بارها شنیدهایم اما عمل کردن به آن مهم است.
فکر نکنید که اگر فرزند شما تکالیفش را ننوشت مسئولیت آن بر گردن شما است. نه! مسئولیت آن بر عهده خودش است. چرا من مادر باید رابطه ام را با او خراب کنم و مدام تذکر دهم؟ مادر اگر کاری میخواهد انجام دهد باید با مسئولین مدرسه صحبت کند که «من باید چه کارهایی انجام دهم؟» و این بر عهده مدرسه است که به بچه ها بیاموزد که اگر دانش آموز تکالیفش را انجام نداد چه پیامدهایی دارد. این پیامدها ممکن است به این شکل باشد که دانش آموز خودش انتخاب کند که اگر من انجام ندادم چگونه میتوانم در زمان مدرسه انجامشان دهم. مثلا خود کودک یک زمان معین مشخص کند که «من انجام میدهم.» و متوجه شود که این مسئولیت من است و باید انجام بدهم و اگر انجام ندادم صورت مسئله پاک نمیشود . دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
دقت کنید بچه نباید متوجه صحبت مادر با مدرسه شود. بچه در هماهنگی و همکاری می آموزد که مادر من مادر من است و درس من مرتبط با مدرسه و معلم من است.
روغن میخک را برای کودکان استفاده نکنید

روغن میخک به عنوان یک ضد التهاب، تسکین دهنده اسپاسم، بی حس کننده موضعی و مسکن عمل می کند. اما در نظر بگیرید که فواید و مضرات بسیاری دارد که بعضی از آنها فراموش می شوند.
میخک گلی است متشکل از ترکیبات از بین برنده باکتری ها، ویروس ها، قارچ ها و آنتی اکسیدان ها که در ماداگاسکار، سریلانکا، اندونزی و چین رشد می کند. از این گیاه اسانس میخک استخراج می شود که در کنار ۳۰ ترکیب دیگر به دلیل داشتن «اوژنول» که کمتر از ۵۰٪ آن را تشکیل می دهد، به آن بوی قوی طعم شدید می دهد. البته نکته قابل ذکر آن که اثربخشی بالای این ماده در پیشگیری از پیشرفت، تولید مثل و گسترش تومورهای سرطانی مخصوصا در سرطان ریه، روده بزرگ، پروستات، سینه، پانکراس، پوست، خون، غدد لنفاوی و دهانه رحم میخک را در زمره داروهای مورد توجه قرار داده است.
طبق مطالعه ای که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، علاوه بر فوایدی که عصاره این گیاه برای سلامتی انسان به عنوان یک ضد التهاب، تسکین دهنده اسپاسم، بی حس کننده موضعی و مسکن درد دارد، افشره میخک در صنایع غذایی، آفت کش ها، عطرها، لوازم آرایشی، محصولات بهداشتی و دندانپزشکی نیز پرکاربرد است. پس روغن میخک فقط یک ماده روغنی با خواص معطر نیست، بلکه گنجینه ای با فواید و کاربردهای فراوان است که باید اسرار و هشدارهای آن را دانست.
روغن میخک دشمن بیماری های ناشی از غذا است
طبق تحقیقات، روغن میخک یک مکمل مهم برای تضمین ایمنی پنج گروه غذایی از میکروارگانیسمهایی است که باعث بیماریهای ناشی از غذا میشوند:
غذاهای پخته شده: افزودن روغن میخک به غذاهای پخته شده و کیسه های بسته بندی می تواند بدون اینکه بر طعم، طعم، بافت یا ظاهر اصلی تأثیر بگذارد، عمر مفید آنها را افزایش دهد. این اتفاق به دلیل وجود اوژنول است که در برابر علل علل بیماری های ناشی از غذا و فساد مواد و میکروارگانیسم ها فعالیت مفیدی را ارائه می دهد.
سبزیجات: خواص ضد میکروبی روغن میخک به عنوان یک جایگزین بالقوه برای قارچ کش های شیمیایی مانند بی کربنات سدیم و ضد عفونی کننده های مبتنی بر کلر عمل می کند. با افزودن ترکیب اسانس میخک در حین شستن سبزیجات تازه برش خورده، اثرات نامطلوب بر سلامتی کاهش و عمر مفید آن افزایش می یابد در حالی که هیچ تأثیری بر ویژگی هایی همچون رنگ، مواد مفید یا ترکیباتش نخواهد داشت. حتی فساد ناشی از قارچ در این سبزیجات را کاهش می دهد.
محصولات لبنی: از آنجایی که محصولات لبنی (به ویژه پنیر) در خط مقدم شیوع بسیاری از بیماری های ناشی از خوراکی ها هستند، پنیرسازان تقریباً یک کیلوگرم روغن میخک را به ازای هر ۲۰۰ لیتر شیر خام، به عنوان یک عامل ضد میکروبی مهم، بدون تأثیر بر ویژگی های تولید این محصول لبنی، اضافه می کنند.
غذاهای فرآوری شده: اهمیت افزودن اسانس میخک به عنوان یک طعمدهنده با خواص ضد میکروبی و آنتیاکسیدانی بالاخص پس از گسترش تقاضا برای غذاهای آماده طبخ در سالهای اخیر، به دلیل تغییر سبک زندگی افزایش یافته است. تخریب غذاهای فرآوری شده که باعث کاهش کیفیت محصولات غذایی و تغییر بو، رنگ و PH آن شده و سلامت مصرف کنندگان را به خطر می اندازد.
مواد پروتئینی: استفاده از اسانس میخک در غذاهایی مانند میگو، برگر، ماهی قزل آلا، گوشت چرخ کرده، گوشت مرغ در طول نگهداری در یخچال یا فریزر واکنش های ناخواسته که شامل بدتر شدن طعم و بو، رنگ، بافت و سایر خواص می شود را کاهش می دهد و فعالیت ضد میکروبی روغن منجر به کاهش تعداد باکتری ها می شود.
روغن میخک حشره کش، ضد میکروبی و ضد ویروسی است
مطالعات نشان داده اند که اسانس میخک به دلیل دارا بودن ترکیباتی که (مهمترین آنها اوژنول است) از سلول ها در برابر اکسیداسیون رادیکال های آزاد مرتبط با بیماری هایی مانند سرطان، تصلب شرایین، آلزایمر و پارکینسون محافظت می کند، بازدارندگی گسترده ای در برابر عوامل بیماری زا دارد.
اسانس میخک مقدار زیادی از مواد سمی تحت تأثیر اوژنول را در خود دارد که ۳ برابر بیشتر از سایر مواد شیمیایی دافع حشرات است. علاوه بر فعالیت ضد ویروسی آن، می توان آن را در دستمال های تمیزکننده ای که برای حذف آلودگی از سطوح طراحی شده اند، گنجاند.
روغن میخک یک ضد التهاب و مسکن است
اسانس میخک دارای خواص ضد التهابی است، زیرا اوژنول به در عرض ۳ ساعت بین ۲۰ تا ۶۰ درصد التهاب کاهش می دهد و باعث بهبود زخم می شود. همچنین برای درمان سردرد، درد مفاصل، مشکلات پوستی و دندان درد به عنوان یک مسکن بی خطر، موثر و ارزان در نظر گرفته می شود.
به گفته دکتر سینا اسمیت، مدیر پزشکی مرکز شفای شیکاگو، روغن میخک برای بهبود زخم بسیار مفید دانست و گفت: « از این نظر معادل با دیکلوفناک و کرم نئومایسین است.»
روغن میخک ممکن است به جلوگیری از پوسیدگی دندان و تسکین درد دهان کمک کند. برای تسکین دندان درد، اسمیت توصیه می کند: «یک تکه پنبه را در روغن میخک رقیق کرده و آن را روی دندان های خود قرار دهید تا زمانی که بتوانید به دندانپزشک مراجعه کنید.»
روغن میخک ضد سرطان است
ترکیبات اوژنول با فعالیت ضد تومور خود به عنوان جایگزین، در پیشگیری و درمان سرطان استفاده می شود. برخی تحقیقات نشان می دهد که این اسانس ها عوارض جانبی شیمی درمانی از قبیل تهوع، استفراغ، کاهش اشتها و کاهش وزن را نیز کاهش می دهند. اسانس میخک همچنین در برابر انواع مختلف سرطان مانند سرطان روده بزرگ، ریه، سینه، پانکراس، سرطان خون، دهانه رحم و سرطان پروستات آزمایش شده است.
هشدارها و عوارض جانبی احتمالی
اگرچه اسانس میخک توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده به عنوان یک «مکمل غذایی ایمن» شناخته شده است،اما استفاده نادرست از آن ممکن است مسائلی را ایجاد کند که مهمترین آنها عبارتند از:
به گفته سینا اسمیت، «برای تسکین درد کودکی که در حال دندان درآوردن است نباید روغن میخک بدهید». او هشدار داد: «روغن میخک برای کودکان، به ویژه کودکان زیر دو سال، بی خطر نیست. دادن روغن میخک به آنها ممکن است منجر به عوارض جانبی جدی مانند آسیب کبدی شود.»
کریستوفر نورمن، یک پرستار، می گوید: «روغن میخک نیز ممکن است در مواقعی مانند اکثر داروهای گیاهی برای موجودات زنده سمی باشد. بنابراین مهم است که قدرت آن، عوارض جانبی بالقوه آن و چگونگی آن را بشناسیم. ممکن است با داروها تداخل داشته باشد. مثلا برای استفاده موضعی همیشه باید با روغن دیگری مانند روغن نارگیل یا روغن بادام رقیق شود تا از تحریک پوست یا لثه جلوگیری شود.»
آلرژنهای پاییزی؛ متفاوت اما دردسرساز

پاییز آغاز شده است و گلها و شکوفههای تابستانی محو شدهاند با این حال اگر این روزها حالتهای آلرژیک مانند خارش چشم، عطسه، خارش گلو و احتقان بینی را تجربه میکنید باید بدانید که محرکهای پاییزی (آلرژن)، عامل آن هستند و هرچند عوامل حساسیتزا در این فصل متفاوتند اما میتوانند به اندازه گردههای گل در بهار و تابستان علائم ایجاد کنند.
حساسیت فصلی که به آن تب یونجه هم میگویند، مشکل شایعی است که علائم شبیه سرماخوردگی ایجاد میکند و به عطسه، آبریزش بینی و خارش چشم منجر میشود.
این عارضه در اثر واکنش آلرژیک به یک ماده بیضرر در فضای باز یا داخل خانه ایجاد میشود چراکه بدن، آن ماده را به اشتباه مضر و بیگانه تشخیص میدهد.
کنترل حساسیت پاییزی یکی از دغدغههای افراد مبتلا به آلرژی یا والدین کودکان دارای حساسیت فصلی است. آیا دقت کرده اید که کودکان و افراد مبتلا به حساسیت در پاییز علائم بیشتری بروز میدهند؟
عواملی که باعث آلرژی پاییزی میشوند
گرده گیاهان و آلودگی هوا بزرگترین محرک آلرژی در پاییز در اغلب کشورهای نیمکره شمالی هستند. حدود ۷۵ درصد از افرادی که به گیاهان بهاری آلرژی دارند در پاییز هم نیازمند کنترل علائم حساسیت خود هستند.
کارشناسان میگویند گیاه «ابروسیا» یا آمبروزیا (کهنهواش) متعلق به تیره کاسنی، بزرگترین محرک آلرژی در فصل پاییز در بسیاری از نقاط زمین است.
اگرچه معمولا گرده افشانی این گیاه از شب های خنک و روزهای گرم ماه اوت آغاز می شود اما ممکن است تا ماه سپتامبر و اکتبر (دو ماه آینده) ادامه یابد. حدود ۷۵ درصد از افرادی که به گیاهان بهاره حساسیت دارند به این گیاه هم واکنش آلرژیک نشان میدهند.
حتی اگر این گیاه در محل زندگی شما وجود نداشته باشد اما گردههای آن میتوانند از طریق وزش باد تا صدها کیلومتر جابهجا شوند.
در برخی افراد که به گیاه ابروسیا حساسیت دارند، مصرف برخی میوهها و سبزیجات نظیر موز، خربزه و کدو سبز نیز میتواند علائم آلرژیک ایجاد کند.
به گزارش «وبامدی»، کپک هم یکی دیگر از عوامل حساسیتزا در فاصل پاییز است.
ممکن است تصور شود کپک در زیرزمین یا حمام رشد می کند که محلهای مرطوب در خانه هستند اما شرایط برای رشد کپک در نقاط مرطوب در فضاهای باز و بیرون از خانه هم فراهم است.
کَنههای گرد و غبار را هم فراموش نکنید. در حالیکه کنههای گرد و غبار در ماه های مرطوب تابستان رایج هستند اما ممکن است اولین بار که در فصل پاییز وسیله گرمایشی را روشن میکنید وارد جریان هوا شوند. آنها میتوانند باعث عطسه، خس خس سینه و آبریزش بینی شوند.
از طرفی بازگشایی مدارس هم میتواند در کودکان حساسیت ایجاد کند زیرا کپک و کنه گرد و غبار در مدارس شایع است.
علائم شایع چیست؟
آبریزش بینی
آبریزش از چشمها
عطسه
سرفه
خارش چشم و بینی
حلقههای سیاه زیر چشم
چگونه میتوانم آلرژی خود را درمان کنم؟
داروهای زیادی وجود دارند که میتوانید برای این منظور استفاده کنید:
– مصرف اسپریها و قطرههای نمکی بدون نسخه (OTC)
اسپریهای سالین و اشکهای مصنوعی برای شستشوی گردهها از بینی و چشمها بسیار مفید هستند.
– مصرف آنتیهیستامینها و ضد احتقانها
آنتیهیستامینها با مسدود کردن گیرندههای هیستامین در بدن علائمی چون عطسه، آبریزش و خارش را کاهش میدهند. ضد احتقانها همچنین رگهای خونی در مجاری بینی را کوچک میکنند تا احتقان را از بین ببرند تا بتوانند حساسیت پاییزی را در فرد مبتلا کنترل کنند.
با این حال ضد احتقانها باید با تجویز پزشک و به مدت محدود مصرف شوند. این داروها اگر مدت طولانی تری استفاده شوند ممکن است در واقع احتقان را تشدید کنند. همچنین اگر فشار خون بالا دارید، برخی از داروهای آلرژی ممکن است برای شما مناسب نباشند.
– ایمونوتراپی
ایمونوتراپی به شکل واکسنهای آلرژی یا قرص یا قطره خوراکی نیز میتواند به شما کمک کند تا با کاهش علائم، احساس بهتری داشته باشید.
نکاتی برای کنترل علائم
– برای کنترل حساسیت پاییزی دوری از گردهها راهکاری موثر است. حجم گرده ها معمولا بین ساعت ۴ صبح تا ۸ صبح به بالاترین حد خود می رسد، بنابراین به حداقل رساندن فعالیت های صبح زود میتواند به بیمار کمک کند تا حساسیت پاییزی را راحتتر کنترل کند. بعد از فعالیت یا کار در بیرون، دوش بگیرید و شامپو بزنید تا این گردهها از روی لباس و موها زدوده شوند.
– قبل از اینکه برای اولین بار لوازم گرمایشی را روشن کنید، دریچه های گرمایش را تمیز کرده و فیلتر را عوض کنید. تکههای کپک و سایر مواد حساسیتزا میتوانند در تابستان در دریچهها گیر کنند و به محض راهاندازی دستگاه، هوای خانه را پر میکنند.
– برای حفظ رطوبت هوای محیط زندگی خود بین ۳۵ تا ۵۰ درصد، از سیستم رطوبتگیر استفاده کنید.
– از ماسک استفاده کنید مخصوصا در محیط هایی که درختان و گیاهان زیادی دارد مانند پارکها و سایر فضاهای سبز.
جای خالی «عروسکهای معلول» در دنیای کودکان

عروسکها هم مثل آدمهای دنیای واقعی میتوانند در دنیای خود معلولیت داشته باشند؛ عروسکهایی که مثل همه عروسکهای دیگر در مغازه اسباببازیفروشی منتظر پیدا شدن همبازیای هستند که از مواجه شدن با او تعجب نکنند؛ اما جای خالی تلفیق اجتماعی در فرهنگسازیِ پذیرش معلولیت در جامعه، نه تنها مانع حضور برابر معلولان در جامعه شده، بلکه پای حضور این عروسکها را هم از دنیای خیالیِ کودکان کوتاه کرده است.
افراد دارای معلولیت به دلایل مختلفی همچون مشکلات مادرزادی، تصادف، سوانح، بلایای طبیعی و… دچار معلولیت میشوند؛ جمعیتی که باوجود اینکه به عنوان بزرگترین اقلیت جهانی محسوب شدهاند، اما گاها به دلیل وجود تبعیض بین آنها با سایر افراد جامعه، با چالشهای مختلفی در دریافت حق و حقوقشان روبرو هستند؛ جایی که حلقه «تلفیق اجتماعی» در آن مفقود شده و نیازمند فرهنگسازی مشخصی برای پذیرش افراد دارای معلولیت در جامعه و رفع این تبعیضهاست.
از آنجایی که عروسکها نقش چشمگیری در شکلگیری رفتارهای اجتماعی کودکان دارند، میتوان از آنها به عنوان یکی از ابزارهای کمککننده در فرهنگسازی برای نحوه تعامل کودکان با افراد دارای معلولیت و همچنین پذیرش معلولیت برای خود افراد دارای معلولیت استفاده کرد؛ عروسکهایی که البته به صورت اغراقآمیز ساخته نشده باشند تا کودکان در زمان مواجهه با آنها صرفا با موهایی بور، چشمانی رنگی و دست و پاهایی کشیده روبرو شوند، بلکه عروسکهایی شبیه به آدمها که ظاهر، صورت و اندامی شبیه به دنیای واقعیت دارند.
محمود بهرامیزاده، استاد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در این باره به ایسنا میگوید: نحوه استفاده کودکان از عروسکها طی سالهای گذشته تغییر کرده و دیگر مانند زمانهای گذشته نیست که عروسک تنها مورد استفاده دختربچهها باشد، بلکه تولید اسباببازیهای عروسکی پسرانه هم افزایش یافته است. باتوجه به اینکه فرهنگ استفاده از عروسک از حالت جنسیتی خارج شده و این یکی از فاکتورهای مهم بر تأثیرگذاری عروسک بر کودکان محسوب میشود و از سوی دیگر باتوجه به اینکه براساس گزارشات سازمان جهانی بهداشت، میزان معلولیت در دنیا ۱۵ درصد است، امروزه تاثیر عروسکهایی با نیازهای ویژه در آگاهسازی کودکان، بسیار بیشتر از آن چیزی است که والدین در راستای آگاهیسازی به فرزندانشان آموزش میدهند.
عروسکهایی با نمای شبیه به دنیای واقعی
وی در توصیف عروسکهایی با نیازهای ویژه، اینگونه عروسکها را با نمایی شبیه به افرادی که در دنیای واقعی، قسمتهایی از اعضای بدن آنها مانند دست، پا، چشم، گوش و… دچار معلولیت است، توصیف و اظهار میکند: ساخت این سبک عروسکها طی سالهای اخیر بیشتر شده و در برخی کشورها گاها با اهداف خاصی تولید و توسط کودکان استفاده میشود. از آنجایی که فن بیان و انتقال مفاهیم از طریق کلام در میان کودکان نسبت به بزرگسالان متفاوت و سخت است، کودکان این تعامل و برقراری ارتباط را از کودکی، با اسباببازی خود شروع میکنند. در واقع، عروسک به کودک فرصت آموزش نحوه تعامل با دیگران را میدهد و زمانی که او با عروسک بازی میکند، از طریق صحبت، نحوه تعامل و بازی با آن را میآموزد.
بهرامیزاده با اشاره به اینکه تعامل برای کودکان به دو شکل تعامل با خواهر، برادر و همسالان و یا کودکانی با نیازهای ویژه رخ میدهد، میافزاید: با استفاده از عروسک کودک نحوه تعامل با خواهر، برادر و والدین خود را میآموزد اما از آنجایی که کودکان باید نحوه تعامل با افراد دارای نیازهای ویژه را هم بیاموزند و بتوانند از همان سن پایین از طریق آموزش و بازی با عروسکهای دارای نیازهای ویژه ارتباط برقرار کنند، استفاده از عروسکهای فانتزی با نیازهای ویژه که دارای ویژگیهای خاصی هستند میتواند به آموزش تعامل آنها با کودکان دارای معلولیت در دنیای واقعی هم کمک کند.
وی با اشاره به اینکه معلولیتها ناشی از دو فاکتور مادرزادی یا اکتسابی در افراد ایجاد میشود، ادامه میدهد: برخی افراد در بدو تولد به صورت مادرزادی قسمتی از عضوی از بدنشان شکل نمیگیرد، برخی دیگر از افراد به دلیل مسائل تروماتیک مانند تصادفات جادهای، جنگها و… در کشور دچار معلولیت میشوند. باتوجه به اینکه خاورمیانه، جز مناطقی است که جنگ، سوانح و بلایای طبیعی را تجربه کرده، به نظر نرخ معلولیت در آن میتواند از متوسط جهانی هم بالاتر باشد، از همین رو، پرداختن به موضوع تولید عروسکهایی با نیازهای ویژه از اهمیت خاصی برخوردار است.
نحوه استفاده از عروسکهایی با نیازهای ویژه و تاثیر آن در تعاملات
این استاد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی درباره نحوه استفاده از عروسکهایی با نیازهای ویژه و تاثیر آن در برقراری تعامل با همه افراد جامعه نیز به ارائه توضیحاتی میپردازد و ادامه میدهد: برخی از والدین کودک را در تعامل و بازی با اسباببازیهای دارای نیازهای ویژه رها میکنند تا او براساس آموزههای خود به او غذا دهد و بازی و صحبت کند. این درحالیست که در زمینه بازی با اسباببازی و عروسکهای عادی حتی بهتر است والدین با کودک مداخله و مشارکت داشته باشند و در میان بازی برخی مسائل آموزشی خاص مانند مرتب کردن اتاق، نحوه پوشیدن لباس و… را به او بیاموزند، حال اگر اسباببازی کودک دارای نقص عضو به طور مثال دست راستش دچار معلولیت باشد، او میآموزد که باوجود نقص عضو چگونه در انجام کارها تعامل داشته باشد. ممکن است این روند در ابتدا بسیار ابتدایی باشد اما این تعاملها به مرور شروع شده و همین روند منجر میشود که اگر کودک در مهد، مدرسه و دانشگاه با فردی با نیاز خاص روبرو شد، با او چگونه تعامل کند چراکه در برخورد و تعامل با کودکان دارای نیازهای ویژه نباید دو حس به این کودکان منتقل شود، اول بحث حس ترحم و دیگری کمک بیش از حد است.
وی میافزاید: هدف از تمامی سیستمهای توانبخشی در حمایت از افراد معلول ایجاد حداکثر استقلال در زندگی و کمک به آنها در شرایط لزوم است. آنچه که در نحوه آموزش و بازی به این کودکان باید آموزش داده شود این است که همزمان بتوان با آنها تعامل درستی برقرار کرد.
بهرامیزاده استفاده از عروسکهایی با نیازهای ویژه در نمایشهای عروسکی نیز در این فرهنگسازی کمککننده عنوان میکند و ادامه میدهد: کودکانی که دچار نقص عضو هستند به دلیل ناآگاهی جامعه از معلولیت به قدری با بازخوردهای منفی روبرو میشوند که به طور مثال اگر دستشان دچار معلولیتی باشد سعی میکنند آن دست را با پنهان کردن در جیب خود بپوشانند لذا علاوه بر دلایل ذکر شده با استفاده از عروسکهای دارای نیازهای ویژه میتوان به کودکان دارای نیازهای ویژه نیز آموزش داد که در تعامل با سایر کودکان باید چگونه رفتار کنند.
بهرامیزاده از دیگر کاربردهای عروسکهای دارای نیازهای ویژه را مسئولیتپذیری میداند و میگوید: امروزه برخلاف گذشته بر استفاده از اسباببازیها و عروسکهای ساده توسط کودکان تاکید میشود و این درحالیست که در گذشته عروسکهای تولید شده به صورت اغراق آمیز زیباسازی شده بودند که همین امر منجر به کاهش اعتماد به نفس کودکان شده بود.
دکتر منصوره کریمزاده، عضو هیات علمی گروه رشد و پرورش کودکان پیش از دبستانِ دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی نیز با بیان اینکه در جوامع مختلف حدود ۱.۵ تا ۳ درصد کودکان، دارای نیازهای ویژه هستند، به ایسنا میگوید: در بسیاری از مدارس کشورهای مختلف، براساس وضعیت ظاهری و با توجه به نیازها و خدمات موردنیاز کودکان، اقدام به ارائه سطوح خدمات میکنند؛ اما در ایران تفکیک صرفا براساس مشکلات جسمی یا برگزاری آزمونهای هوشی میان دانشآموزان انجام میگیرد که این اتفاق درست نیست.
وی ادامه میدهد: اگر کودکان در یک بعد جسمی دارای ضعف هستند ممکن است در ابعاد دیگری دارای توانمندیهایی باشند که با این تفکیکسازی به رشد همهجانبه آنها آسیب وارد خواهد شد، بنابراین در دنیا خدمات را به صورت یکپارچه و با ارائه سطحبندی خدمات مختلف به دانشآموزان ارائه میکنند. در ایران نیز باید این اتفاق رخ دهد تا حضور کودکان دارای نیازهای ویژه در مدارس و در کنار سایر دانشآموزان عادیسازی شود. در این میان استفاده از اسباببازی و عروسک دارای نیازهای ویژه یکی از ابزاری است که میتواند به این عادیسازی کمک کند، اما اصل بر فرهنگسازی است که با برگزاری برنامهها و ارائه خدمات مناسب به این افراد در خانواده و اجتماع اتفاق میافتد.
این عضو هیات علمی گروه رشد و پرورش کودکان پیش از دبستانِ دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با تاکید بر اینکه جداسازی و دستهبندی کودکان دارای نیازهای ویژه در رشد و تعامل آنها تاثیر منفی دارد، خاطرنشان میکند: در حال حاضر وقتی در مدرسه کودک دارای معلولیت حرکتی، شنوایی یا بینایی وجود دارد، باید با در اختیار گذاشتن وسایل و تجهیزات مناسب به آنها، شرایط مطلوب آموزش را برای او فراهم کرد. حضور کودکان دارای سمعک، عینک یا ویلچر باید برای در مدارس عادی باشد؛ این عادیسازی با استفاده از اسباببازی و عروسکها صورت میگیرد. در این رابطه عروسکهای دارای نیازهای ویژه میتوانند علاوه بر اینکه در پذیرش معلولیتِ کودکان دارای معلولیت کمککننده باشند، در آگاهی و نحوه تعامل کودکان، با کودکان دارای نیازهای ویژه نیز اثرگذار باشد.
کریمزاده با اشاره به تولید اینگونه عروسکها در کشورهایی مانند انگلیس و فنلاند، یادآور میشود: کشورهای توسعهیافته باتوجه به نیازهای جامعه خود بر فرهنگسازی در زمینه حضور افراد دارای معلولیت در جامعه کار کردهاند. در راستای رفع این تفکیکسازی باید در ایران نیز برچسبها را حذف و با یکپارچهسازی ارائه خدمات در مدارس به کودکان اجازه رشد همهجانبه دهیم.
گام مهم دانشگاه آکسفورد در ساخت اولین واکسن ضد سرطان

دانشمندان دانشگاه آکسفورد در حال طراحی واکسنی به نام «اواریان واکس» هستند که به سیستم ایمنی بدن می آموزد که مراحل اولیه سرطان تخمدان را شناسایی کرده و به آنها حمله کند.
مرکز تحقیقات سرطان در انگلیس اعلام کرده تیم تحقیقاتی دانشگاه آکسفورد برای این مطالعه طی سه سال آینده تا ۶۰۰ هزار پوند دریافت خواهد کرد. در این مطالعه، دانشمندان با حمایت مالی دریافت شده، اهداف واکسن را تعیین خواهند کرد. آنها متوجه خواهند شد که کدام پروتئینها روی سطح سلولهای سرطان تخمدان در مراحل اولیه توسط سیستم ایمنی قویتر تشخیص داده میشوند و این واکسن تا چه اندازه مدلهای کوچک سرطان تخمدان را از بین میبرد.
در صورت موفقیت آمیز بودن این تحقیقات، کار بر روی آزمایشات بالینی واکسن آغاز خواهد شد. امید این است که در آینده بتوان این واکسن را برای پیشگیری از سرطان تخمدان ارائه کرد. هر ساله حدود ۷۵۰۰ مورد جدید سرطان تخمدان در انگلستان شناسایی میشود و این بیماری ششمین سرطان شایع در زنان است.
پروفسور احمد احمد، سرپرست این پروژه میگوید : ما به راهکارهای بهتری برای جلوگیری از سرطان تخمدان نیاز داریم. اواریان واکس میتواند راه حلی برای پیشگیری از سرطان در زنان در معرض خطر ارائه دهد. با این بودجه اختصاص داده شده، تحقیقات ما میتواند گام بزرگی به سمت واکسن مناسب برای سرطان تخمدان بردارد.
تحقیقات قبلی پروفسور احمد و تیمش در دانشگاه آکسفورد نشان داده است که سلولهای ایمنی بیماران سرطان تخمدان، تومور را به یاد میآورند. با تکیه بر این تحقیقات، دانشمندان سیستم ایمنی بدن را برای تشخیص بیش از ۱۰۰ پروتئین در سطح سرطان تخمدان، که به عنوان آنتی ژن های مرتبط با تومور شناخته می شوند، آموزش خواهند داد. آنها متوجه خواهند شد که کدام یک از این آنتی ژنها سیستم ایمنی را تحریک میکند تا سلول هایی را که در حال تبدیل شدن به سرطان تخمدان هستند، شناسایی کرده و از بین ببرد.
هنوز سالها طول میکشد تا واکسن به نقطهای برسد که به طور گسترده برای زنان در معرض خطر سرطان تخمدان در دسترس باشد. با این حال، این بودجه گامی مهم به سوی جهانی است که در آن پزشکان میتوانند از سرطان تخمدان در مراحل اولیه پیشگیری کنند، نه اینکه پس از شروع بیماری، آن را درمان کنند.