سلامت کودکان، قربانی تغییرات اقلیمی

ارسال شده در ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 تصور کنید کودکی را که در میان گرد و غبار توفان‌های فزاینده، سرفه‌های خشک امانش را بریده است. او تنها یکی از میلیون‌ها کودکی‌ست که سلامت‌شان، قربانی بی‌صدای تغییرات اقلیمی شده است. بحرانی جهانی که نه تنها جسم نحیفشان را می‌آزارد، بلکه سایه‌ای سنگین بر روان لطیف‌شان می‌افکند و حقوق اولیه‌شان را به تاراج می‌برد.

تغییرات اقلیمی یک بحران جهانی است که تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری بر سلامت جسمانی و روانی کودکان می گذارد. این تغییرات بسیاری از حقوق ابتدایی کودکان مانند؛ حق بر حیات، حق بر سلامت، حق بر داشتن محیط زیست سالم و حق بر غذا را نقض می کند. این در حالی است که دولت ها مکلف به تامین بهترین شرایط برای رشد کودکان هستند.

تغییرات اقلیمی که ناشی از فعالیت‌های انسانی و آلودگی‌های زیست محیطی، گرمای هوا و افزایش گازهای گلخانه‌ای در جو زمین است از آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های قرن بیست و یکم نام برده می شود. این تغییرات پیامدهای جبران‌ناپذیری در زمینه سلامت عمومی، امنیت غذایی و حقوق بشر به همراه داشته است. این بحران علاوه بر آنکه تهدیدی عظیم برای محیط زیست تلقی می شود، تاثیرات شگرفی بر سلامت و رفاه تمام بشریت از جمله نسل‌های آینده می گذارد.

در این میان کودکان نیز به‌عنوان گروهی حساس و آسیب‌پذیر در برابر تغییرات اقلیمی، نیازمند توجه ویژه‌ای هستند تا حق بر سلامت آنها نقض نشود.  در این خصوص با دکتر محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان به گفت وگو پرداختیم.

تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی بر کودکان

دکتر سید ناصری در خصوص تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی بر کودکان گفت: تغییرات اقلیمی همچون آتش‌سوزی جنگل‌ها که موجب گرمای شدید می‌شود و یا آلودگی هوا که تنفس سالم را از بین می برد، باعث می شود کودکان در معرض خطر بالایی برای ابتلا به بیماری‌های مزمن و یا حتی مرگ قرار بگیرند. در دماهای بالا خطر گرمازدگی نیز وجود دارد که می تواند باعث آسیب به مغز و اندام‌های کودکان شود و یا آسم و ذات‌الریه در کودکانی که در این محیط‌ها زندگی می کنند، پدیدار گردد. در این میان آلودگی هوا به ریه کودکان نیز آسیب وارد می کند و مانع از توسعه و رشد مغز شده و بر سیستم ایمنی و سلامت روان کودکان نیز تاثیر می گذارد.

وی در ادامه افزود: احساساتی چون ناامنی، اضطراب و افسردگی ناشی از بلایای طبیعی یا نگرانی در مورد آینده کره زمین می تواند کیفیت و آرامش زندگی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد و حق بر داشتن روانی سالم از این کودکان سلب شود. این بحران از لحظه جنینی تا زمان بزرگسالی فرد، به سلامت جسمانی و روانی حمله می کند و این موضوع بر روی کودکان تمام نقاط دنیا، حتی کشورهای پیشرفته و با درآمد بالا نیز تاثیر می گذارد این درحالی است که جامعه جهانی نیز به اندازه کافی برای حفاظت از آنها اقدام نمی کند.

بیماری ‌هایی که جان کودکان را در سنین پایین به خطر میندازد، به دلیل تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی در حال گسترش هستند

این استاد دانشگاه ادامه داد: بیماری ‌هایی که جان کودکان را در سنین پایین به خطر میندازد، به دلیل تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی در حال گسترش هستند و حق بر حیات و سلامت کودکان را که از بنیادین‌ترین حقوق هستند نقض می‌کنند. در کنار آن، سوءتغذیه نیز مشکلی جدی است که به دلیل افزایش دما و یا بارش‌های خیلی کم یا خیلی زیاد و تغییر در محصولات کشاورزی، پدیدار می گردد. همچنین امکان تحصیل و آموزش برای تعداد زیادی از کودکان درگیر با بلایای ناشی از تغییرات اقلیمی، از بین میرود که یونیسف تعداد این دسته از کودکان را ۴۰ میلیون نفر در هر سال برآورد کرده است.

بنابر گزارش یونیسف بیش از ۵۰۰ میلیون کودک در مناطقی زندگی می‌کنند که درگیر سیل هستند و حدودا ۱۶۰ میلیون کودک در مناطقی سکونت دارند که خشکسالی‌های شدید جریان دارد و انتظار میرود تا سال ۲۰۴۰ میلادی، حدودا ۲۵ میلیون کودک درگیر با سوء تغذیه باشند که تمام این تخمین‌ها حاکی از خطرات تغییرات اقلیمی است و لزوم توجه به این مسئله را بیش از پیش  محرز می‌سازد.

تغییرات آب و هوایی و دفاع از حقوق کودکان در برابر آن

حق بر سلامت در ماده ۲۴ کنوانسیون حقوق کودک به رسمیت شناخته شده است، این کنوانسیون یکی از مهم‌ترین اسناد بین‌المللی در زمینه حمایت از حقوق کودکان است. تغییرات اقلیمی در وهله اول حق بر حیات  در ماده ۶ کنوانسیون حقوق کودک و حق بر سلامت را به خطر می‌اندازد. در وهله دوم، حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی، حق تفریح، بازی و سرگرمی و حق بر آموزش که به ترتیب در مواد ۲۷ و ۳۱ و ۲۴ کنوانسیون حقوق کودک مورد حمایت قرار گرفته را تهدید می‌کند. در این راستا یونیسف نیز از تهدید زندگی و سلامت کودکان به واسطه تغییرات اقلیمی غافل نمانده و آن را خطری جدی علیه بقا و رشد کودکان دانسته است.

وظیفه دولت ها برای محافظت از کودکان در برابر تغییرات اقلیمی

حال که آسیب‌ها و عوارضی که تغییرات اقلیمی بر سلامت جسمانی و روانی کودکان می‌گذارند را به میان آوردیم و با حقوق کودکان در برابر این تغییرات آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که با وظایف دولتها برای محافظت از کودکان در برابر تغییرات اقلیمی آشنا شویم.

دولت‌ها موظف هستند تا محیطی پاک و سالم را برای زندگی و رشد کودکان فراهم آورند و تحقق حقوقشان را تضمین کنند

این  استاد دانشگاه در این خصوص معتقد است: بحران تغییرات اقلیمی یک وضعیت اضطراری جهانی و یک بحران حقوق کودک است که نیازهای بشردوستانه در تمامی زمینه‌ها را طلب می‌کند، زیرا کودکان حق ذاتی داشتن محیطی پاک را دارند تا در دنیایی رشد کنند که به دلیل تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست، خطرناک و کشنده نباشد. دولت‌ها در این زمینه تکالیفی دارند و موظف هستند تا محیطی پاک و سالم را برای زندگی و رشد کودکان فراهم آورند و تحقق حقوقشان را تضمین کنند. این یک مسئولیت جمعی است و نیازمند همکاری دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی با یکدیگر هستند.

برمبنای کنوانسیون حقوق کودک، دولت‌ها موظفند تا از حقوق کودکان در برابر هرگونه تهدید محافظت کنند. بنابراین لازم است تا دولت‌ها اقدامات زیر را انجام دهند:

آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی – ابتدا باید از طریق آموزش، آگاهی عمومی درباره تاثیرات مخرب تغییرات اقلیمی را ارتقاء بخشند و عموم مردم را در رابطه با آسیب‌های جبران ناپذیر این بحران، آگاه کنند و آموزش‌های لازم برای مقابله با این معضل را ارائه کنند تا این مسئله در مرکز توجه قرار گیرد و نادیده گرفته نشود.

محیط زیست پاک – محیط زیستی پاک را به جهت حمایت و احترام به حقوق کودکان فراهم آورند.

ایجاد زیر ساختهای مناسب – از طریق ایجاد زیرساخت‌های مناسب، آب آشامیدنی سالم و غذای کافی و مناسب را برای کودکان تامین کنند که این مسئله نیازمند سرمایه‌گذاری صحیح است تا زیرساخت‌های مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی شکل بگیرد که شامل سیستم‌های اجتماعی و آموزشی نیز باشد تا بتوان به نیازهای خاص کودکان نیز پاسخ داد.

حمایت روانی از کودکان – دولتها باید حمایت روانی لازم را به عمل آورد و خدمات مشاوره‌ای و حمایتی برای کودکانی که تحت تاثیر بحران‌های محیط زیستی قرار گرفته‌اند و همچنین خانواده‌هایشان، فراهم آورند.

سخن پایانی

تاثیرات تغییرات اقلیمی بر کودکان، به‌عنوان قشر آسیب‌پذیر جامعه، ابعادی فراتر از یک بحران زیست‌محیطی دارد و مستقیماً حقوق بنیادین آنها را تهدید می‌کند. از منظر حقوق بین‌الملل، دولت‌ها براساس کنوانسیون حقوق کودک و سایر اسناد بین‌المللی موظفند محیطی سالم و پایدار را برای رشد کودکان فراهم کنند.

با این‌حال، شواهد نشان می‌دهد که اقدامات جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش اثرات آن بر کودکان ناکافی بوده و در بسیاری از موارد، سیاست‌های اقتصادی و صنعتی بر منافع محیط‌زیستی و حقوق بشر اولویت یافته‌اند.

برای حل این بحران جهانی، همکاری بین‌المللی، اصلاح سیاست‌های صنعتی و کشاورزی، و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک، گام‌هایی حیاتی در جهت تحقق حقوق کودکان و حفظ کره زمین برای نسل‌های آینده محسوب می‌شود. در نهایت، تغییرات اقلیمی نه‌تنها یک بحران محیط‌زیستی، بلکه بحرانی در حوزه حقوق بشر است که اگر فوراً مورد توجه قرار نگیرد، می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری برای آینده بشریت، به‌ویژه کودکان، به همراه داشته باشد. اقدام فوری و قاطع در این زمینه نه‌تنها یک ضرورت زیست‌محیطی بلکه یک مسئولیت اخلاقی و حقوقی است که بر عهده دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی و تمامی جوامع بشری قرار دارد.

آدامس، حاوی هزاران ذره میکروپلاستیک در بزاق دهان

بر اساس یافته‌های یک تحقیق جدید؛

ارسال شده در ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

آیا شما هم فهرستی از منابع میکروپلاستیک‌هایی که وارد زندگی روزمره می‌شوند، در ذهن دارید؟ تحقیقات تازه نشان می‌دهد که باید آدامس را نیز به این فهرست اضافه کنید.

بر اساس نتایج یک مطالعه‌ آزمایشی جدید، جویدن تنها یک عدد آدامس می‌تواند صدها تا هزاران ذره میکروپلاستیک را وارد بزاق دهان کند.

این مطالعه در حال حاضر در مرحله بازنگری دقیق یا «داوری همتا» است و قرار است در نشست دوسالانه‌ی انجمن شیمی آمریکا در سن دیگو ارائه شود. نویسندگان امیدوارند پس از تکمیل بررسی‌های این مرحله، گزارشی از یافته‌های تحقیق یاد شده در مجله‌ «مواد خطرناک» منتشر شود.

دکتر سانجی موهانتی، نویسنده ارشد این تحقیق و دانشیار دانشکده مهندسی ساموئلی در دانشگاه کالیفرنیا می‌گوید: «هدف ما ترساندن کسی نیست. دانشمندان هنوز نمی‌دانند که آیا میکروپلاستیک‌ها برای ما مضر هستند یا خیر. هیچ آزمایش انسانی در این زمینه انجام نشده است. اما می‌دانیم که در زندگی روزمره در معرض پلاستیک‌ها قرار داریم و این همان چیزی است که ما قصد بررسی آن را داشتیم.

میکروپلاستیک‌ها چیستند

میکروپلاستیک‌ها ذرات پلیمری هستند که اندازه آنها از کمتر از ۵ میلی‌متر تا ۱ میکرومتر (یک‌بیست‌وپنج‌هزارم اینچ) متغیر است. ذرات کوچک‌تر از این حد، نانوپلاستیک‌ها نامیده می‌شوند که در مقیاس میلیاردم متر اندازه‌گیری می‌شوند.

پلیمرها ترکیبات شیمیایی با زنجیره‌های بلند از واحدهای مولکولی تکراری (مونومرها) هستند که به دوام و انعطاف‌پذیری شناخته می‌شوند. بیشتر پلاستیک‌ها، پلیمرهای مصنوعی هستند، در حالی که پلیمرهای طبیعی شامل موادی مانند سلولز گیاهی می‌شوند. نویسندگان این مطالعه توضیح می‌دهند که آدامس معمولاً حاوی پلیمرهای مصنوعی یا طبیعی است تا بافت، کشسانی و ماندگاری طعم بهتری داشته باشد

میکروپلاستیک‌ها چگونه وارد بدن می‌شوند؟

بر اساس پژوهش‌های پیشین، میکروپلاستیک‌ها از طریق بلعیدن و استنشاق وارد بدن می‌شوند؛ دانشمندان پیش‌تر وجود ذراتی از آنها را در بخش‌های مختلف بدن مانند خون، ریه‌ها، جفت، مغز و بیضه‌ها شناسایی کرده‌اند. به همین دلیل، نویسندگان این مطالعه تصمیم گرفتند منابع دیگر ورود میکروپلاستیک‌ها و غلظت آنها را بررسی کنند.

دکتر سانجی موهانتی در ایمیلی که برای سی‌ان‌ان ارسال شده، نوشت: «آدامس را انتخاب کردیم زیرا تنها خوراکی‌ است که در آن از پلیمر پلاستیکی به عنوان ماده‌ تشکیل‌دهنده استفاده می‌شود. سایر غذاها به دلیل فرآوری و بسته‌بندی به میکروپلاستیک آلوده می‌شوند.

نویسنده ارشد این تحقیق و دانشیار دانشکده مهندسی ساموئلی در دانشگاه کالیفرنیا افزود: «این مطالعه اولین پژوهشی است که میکروپلاستیک‌های موجود در آدامس‌های تجاری را بررسی و مقایسه کرده است.»

روش جداسازی میکروپلاستیک‌ها از آدامس

براساس این گزارش که در یورونیوز منتشر شده است : یافته‌های این تیم پژوهشی بر پایه آزمایش روی ۱۰ نوع آدامس محبوب در آمریکا بدست آمده است. نیمی از نمونه‌ها حاوی پلیمرهای مصنوعی و نیمی دیگر از مواد طبیعی ساخته شده بودند.

برچسب‌های روی محصولات و وب‌سایت‌های تولیدکنندگان اغلب ترکیبات اصلی و پایه آدامس یا فرآیند تولید آن را فاش نمی‌کنند. این عدم شفافیت باعث شده است که محققان نتوانند به طور دقیق منشأ میکروپلاستیک‌های موجود در آدامس‌های آزمایش‌شده را شناسایی کنند. مصرف‌کنندگان نیز راهی برای اطلاع از ترکیبات کامل آدامس‌هایی که می‌خرند، ندارند.

در این آزمایش، یک داوطلب هر آدامس را به مدت ۴ دقیقه می‌جوید و هر ۳۰ ثانیه، محققان نمونه بزاق او را در لوله‌های سانتریفیوژ جمع‌آوری می‌کردند. سپس شرکت‌کننده دهان خود را ۳ تا ۵ بار با آب بسیار خالص شست‌وشو می‌داد تا اطمینان حاصل شود که تمام میکروپلاستیک‌های باقی‌مانده در دهان جمع‌آوری شده‌اند. این فرآیند برای هر آدامس ۷ بار تکرار شد.

در برخی موارد، آدامس‌ها تا ۲۰ دقیقه جویده می‌شدند و بزاق هر ۲ دقیقه جمع‌آوری می‌شد تا رابطه بین زمان جویدن و تعداد میکروپلاستیک‌های آزادشده بررسی شود.

تحلیل داده‌ها نشان داد که تنها ۱ گرم آدامس به‌طور متوسط حدود ۱۰۰ ذره میکروپلاستیک آزاد می‌کند، در حالی که برخی آدامس‌ها تا ۶۳۷ ذره میکروپلاستیک در هر گرم نیز منتشر می‌کنند. این در حالیست که وزن یک عدد آدامس معمولی می‌تواند بین ۱ تا چند گرم باشد.

نکته جالب این بود که ۹۴ درصد میکروپلاستیک‌ها در ۸ دقیقه اول جویدن آدامس آزاد می‌شوند. علاوه بر این، تفاوت معناداری بین آدامس‌های مصنوعی و طبیعی مشاهده نشد؛ به نحوی که آدامس‌های مصنوعی حاوی ۱۰۴ ذره میکروپلاستیک در هر گرم بودند و آدامس‌های طبیعی ۹۶ ذره میکروپلاستیک در هر گرم داشتند

هر دو نوع نیز عمدتاً چهار نوع پلیمر مصنوعی آزاد می‌کردند: پلی‌اولفین‌ها، پلی‌ترفتالات‌ها (یا پلی‌اتیلن ترفتالات)، پلی‌آکریل‌آمیدها و پلی‌استایرن‌ها.

دکتر تاشا استویبر، دانشمند ارشد گروه کاری محیط زیست (یک سازمان غیرانتفاعی سلامت محیطی) که در این تحقیق مشارکت نداشته، در ایمیل خود اشاره کرد که این پلیمرها همان پلاستیک‌های مورد استفاده در محصولات مصرفی روزمره هستند.

واکنش‌ها به یافته‌های تحقیق: آیا باید نگران میکروپلاستیک‌های موجود در آدامس بود؟

دکتر دیوید جونز، پژوهشگر موسسه محیط زیست و علوم زندگی در دانشگاه پورتسموث انگلستان که وی نیز در تحقیق یاد شده مشارکت نداشته، می گوید: «اینکه میکروپلاستیک‌ها آزاد می‌شوند، چندان غیرمنتظره نیست. اگر هر نوع پلاستیکی را تحت فشار قرار دهیم، چه با حرارت، اصطکاک، نور خورشید، آب دریا یا در این مورد، جویدن شدید، می‌دانیم که میکروپلاستیک‌ها از آن ماده آزاد خواهند شد.

آقای جونز که بنیانگذار و مدیرعامل سازمان خیریه حفاظت از اقیانوس است، می‌افزاید: «ما سالانه حدود ۲۵۰ هزار ذره پلاستیک را بدون آنکه متوجه شویم، استنشاق می‌کنیم و یا می‌بلعیم…اما حالا حداقل داده‌های معتبری داریم و این نقطه شروع خوبی برای تحقیقات بیشتر است.»

انجمن ملی شیرینی‌پزی‌ها در آمریکا که اعضای آن شامل تولیدکنندگان و فروشندگان آدامس نیز می‌شوند، در بیانیه‌ای اعلام کرد: «آدامس بیش از ۱۰۰ سال است که به‌صورت ایمن مصرف می‌شود. ایمنی مواد غذایی اولویت اصلی شرکت‌های شیرینی‌سازی آمریکاست و اعضای ما تنها از مواد تأییدشده توسط سازمان غذا و دارو استفاده می‌کنند.»

سوالات بی‌پاسخ درباره میکروپلاستیک‌های آدامس

اندازه ذرات: میانگین اندازه میکروپلاستیک‌های آزادشده از آدامس ۸۲.۶ میکرومتر (معادل ضخامت کاغذ یا قطر برخی موهای انسان) بود. اما ابزارهای شیمیایی مورد استفاده در این مطالعه قادر به شناسایی ذرات کوچک‌تر از ۲۰ میکرومتر نبودند. دکتر لئوناردو تراسانده، مدیر مرکز تحقیقات مخاطرات محیطی دانشگاه نیویورک، هشدار داد که این محدودیت ممکن است به دست‌کم‌گرفتن تعداد واقعی میکروپلاستیک‌ها و نانوپلاستیک‌ها منجر شود.

منشأ پلیمرها در آدامس‌های طبیعی: یافتن پلیمرهای مصنوعی در آدامس‌های طبیعی سوال‌برانگیز است. محققان حدس می‌زنند پلی‌اولفین‌ها که معمولا در بسته‌بندی مواد غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرند از همین طریق وارد آدامس شده باشند. دکتر الیور جونز، استاد شیمی در دانشگاه استرالیا نیز به احتمال وجود آلودگی آزمایشگاهی یا خطای اندازه‌گیری اشاره کرد.

پلیمرهای غیرمنتظره: برخی پلیمرهای شناسایی‌شده (مانند پلی‌ترفتالات‌ها که معمولاً در بطری‌های آب یافت می‌شوند) عموماً در ترکیب آدامس‌های مصنوعی گزارش نشده‌اند. این تناقض نیاز به بررسی بیشتر دارد.

موضع سازمان‌های نظارتی

دکتر دیوید جونز از دانشگاه پورتسموث خاطرنشان کرد که به زعم برخی نهادهای تنظیم کننده مقررات «از آنجا که شواهدی مبنی بر آسیب‌زایی میکروپلاستیک‌ها وجود ندارد، نیازی به نگرانی نیست.

اما او این دیدگاه را اشتباه خواند و تأکید کرد: «ما باید رویکرد احتیاطی داشته باشیم و فرض کنیم که این ذرات مضر هستند. باید روی تحقیقاتی سرمایه‌گذاری کنیم که تأثیرات آن‌ها بر سلامت را بررسی کند تا بتوانیم از هم‌اکنون راه‌های کاهش پیامدها را بیابیم.»

چگونه بدون استرس و تعویق، کارهایمان را انجام دهیم؟

ارسال شده در ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 آیا شما هم جزو کسانی هستید که کارهایشان را دائماً به تعویق می‌اندازند؟ اهمال‌کاری، یک عادت مخرب است که می‌تواند بر بهره‌وری و سلامت روان شما تاثیر منفی بگذارد. اما نگران نباشید، راهکارهایی برای غلبه بر این مشکل وجود دارد.

بدون شک همه ما زمان هایی گرفتار پشت گوش انداختن کارها می شویم و بعد هم برای انجام ندادن آنها هزار و یک بهانه می آوریم . اما زمانی این خیلی بد و مخرب می شود و حتی زندگی کاری و شخصی ما را نابود می کند که دچار بیماری مزمن پشت گوش انداختن کارها شویم و به یک عادت برای مان تبدیل شود بدون اینکه خودمان حواس مان باشد .در این شرایط برای انجام هر کاری میگوییم بعدا آن کار را انجام می دهم ، از شنبه شروع میکنم ، بعد از عید شروع میکنم و…

تحقیقات نشان می‌دهد که حدود ۲۰ درصد از بزرگسالان، اهمال‌کار مزمن هستند. این افراد به طور مداوم کارهای خود را به تعویق می‌اندازند و از این بابت دچار استرس و اضطراب می‌شوند. اگر شما هم جزو این دسته هستید، نگران نباشید، راهکارهایی برای تغییر این وضعیت وجود دارد.

 اهمال‌کاری، به تعویق انداختن کارهای مهم و جایگزین کردن آن‌ها با فعالیت‌های کم‌اهمیت‌تر است. این عادت مخرب می‌تواند منجر به استرس، اضطراب، کاهش بهره‌وری و احساس گناه شود. بسیاری از افراد با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند و به دنبال راهی برای غلبه بر آن هستند.

اما چرا ما کارها را به تعویق می‌اندازیم؟و چگونه می‌توانیم این عادت را ترک کنیم؟ دکتر فوشیا سیرویس، استاد روان‌شناسی اجتماعی و سلامت در دانشگاه دورهام انگلستان، می‌گوید: «اهمال‌کاری درواقع راهی برای مدیریت احساسات منفی است. زمانی که یک کار باعث ایجاد اضطراب یا احساسات ناخوشایند می‌شود، ما به جای مواجه شدن با آن از انجامش طفره می‌رویم تا موقتاً از استرس آن خلاص شویم.»

به همین دلیل، غلبه بر اهمال‌کاری باید با بررسی ریشه‌ی آن شروع شود. برخی از افراد برای فرار از ترس از شکست یا کمال‌گرا بودن کارها را عقب می‌اندازند. برخی دیگر به دلیل مشکلات روانی مانند افسردگی یا اختلالاتی مانند «ADHD» دچار این مشکل هستند.

راه غلبه بر اهمال‌کاری یک مسیر خطی و ساده نیست و لازم نیست که همه‌چیز را از همان اول کامل انجام بدهید. اما با استفاده از استراتژی‌های صحیح، بهره‌وری و کیفیت زندگی بهبود خواهد یافت.

چگونه چرخه اهمال‌کاری را بشکنیم؟

شکستن چرخه اهمال‌کاری به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد که شامل تغییر عادت‌ها، اصلاح نگرش، به‌کارگیری تکنیک‌های مؤثر و در برخی موارد دریافت کمک حرفه‌ای است. در ادامه، راهکارهای کلیدی‌ای که می‌توانند به کاهش اهمال‌کاری کمک کنند توضیح داده شده‌اند:

۱. انگیزه‌های خود را تغییر دهید و از تشویق‌های مثبت استفاده کنید

بسیاری از افراد برای انجام کارها خود را سرزنش کرده و بر ترس از شکست یا از دست دادن فرصت‌ها تکیه می‌کنند.

این نوع انگیزه‌های منفی ممکن است در کوتاه‌مدت اثر داشته باشند، اما در بلندمدت منجر به فرسودگی و کاهش اعتمادبه‌نفس می‌شوند.

پس از تکمیل یک کار دشوار می‌توانید با تماشای یک اپیزود سریال به خودتان پاداش بدهید.

برای ایجاد انگیزه مثبت، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

– ایجاد پیوند بین کارها و فعالیت‌های لذت‌بخش: مثلاً گوش دادن به موسیقی هنگام انجام کارهای روزمره یا همراه کردن فعالیت‌های کسل‌کننده با یک سرگرمی کوچک

– تعیین پاداش‌های کوچک برای خود: مثلاً پس از تکمیل یک کار دشوار، داشتن یک استراحت کوتاه، تماشای یک اپیزود از سریال موردعلاقه یا خوردن یک خوراکی دلخواه

– تقسیم کارهای بزرگ به بخش‌های کوچک‌تر: به جای تمرکز بر روی کل پروژه، بخش‌های کوچکی را مشخص کنید که انجامشان آسان‌تر باشد

– ایجاد محیطی که کار کردن را دلپذیرتر کند: استفاده از نور مناسب، نظم دادن به محیط کار و حذف عوامل حواس‌پرتی

۲. با کمک یک مشاور یا درمانگر علل اصلی اهمال‌کاری را شناسایی کنید

گاهی اوقات اهمال‌کاری به مشکلات عمیق‌تری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلال کم‌توجهی و بیش‌فعالی (ADHD) مرتبط است. در این موارد کمک گرفتن از یک متخصص روان‌شناسی می‌تواند بسیار مفید باشد.

۳. یک برنامه منظم برای کارها و وظایف خود تنظیم کنید

داشتن یک برنامه مشخص برای انجام کارها می‌تواند از سردرگمی و تعویق وظایف جلوگیری کند. در این زمینه چند روش کاربردی وجود دارد:

– نوشتن برنامه روزانه در ابتدای روز یا هفته: داشتن یک فهرست از کارهای مهم روزانه می‌تواند به نظم‌بخشی و کاهش استرس کمک کند.

– تقسیم وظایف به گام‌های کوچک‌تر و مشخص: به جای نوشتن «پایان پروژه»، جزئیات هر مرحله را یادداشت کنید، مثل «نوشتن مقدمه»، «بررسی منابع» یا «ویرایش نهایی».

– استفاده از اپلیکیشن‌های مدیریت کار: برنامه‌هایی مانند Todoist ، Notion ، Routinery و Trello می‌توانند به اولویت‌بندی و سازماندهی کارها کمک کنند

۴. از قانون دو دقیقه برای شروع استفاده کنید

قانون دو دقیقه می‌گوید: اگر انجام یک کار کمتر از دو دقیقه طول می‌کشد، آن را فوراً انجام دهید. این روش برای غلبه بر مقاومت ذهنی بسیار مؤثر است. اغلب شروع کردن یک کار سخت‌ترین مرحله آن است، اما وقتی اولین گام برداشته شد، ادامه دادن آسان‌تر می‌شود.

نمونه‌های کاربردی این بخش می‌تواند پاسخ دادن به یک ایمیل ساده، مرتب کردن میز کار، خواندن یک صفحه از یک کتاب آموزشی و یا نوشتن اولین جمله از یک مقاله یا گزارش باشد.

۵. تکنیک پومودورو را امتحان کنید

یکی از روش‌های مؤثر برای مدیریت زمان، تکنیک پومودورو است که بر تمرکز در بازه‌های زمانی کوتاه و استراحت‌های منظم تأکید دارد.

در این روش فرد با استفاده از یک تایمر به ازای هر ۲۰ دقیقه فعالیت کاری و فکری، ۵ دقیقه استراحت برای خود درنظر می‌گیرد. این روش که می‌تواند در محیط‌های دانشگاهی، محل‌های کار یا حتی در خانه انجام شود به جلوگیری از فرسودگی ذهنی کمک کرده و بهره‌وری را افزایش می‌دهد.

۶. از فهرست کارهای طولانی پرهیز کنید و اولویت‌بندی کنید

یک فهرست بلند از کارهایی که باید انجام شوند، می‌تواند باعث ایجاد احساس سنگینی و استرس شود. برای کاهش این فشار ابتدا فقط سه کار مهم روزانه را بنویسید و پس از تکمیل آن‌ها، کارهای جدید اضافه کنید.

همچنین می‌توانید از «ماتریس آیزنهاور» برای اولویت‌بندی استفاده کنید:

– کارهای مهم و فوری را بلافاصله انجام دهید.

– کارهای مهم ولی غیر فوری را برای زمانی دیگر برنامه‌ریزی کنید.

– کارهای فوری ولی غیر مهم را به دیگران واگذار کنید.

– کارهای غیر فوری و غیر مهم را حذف کنید.

۷. از حمایت اجتماعی بهره بگیرید

داشتن همراه یا شخصی که شما را برای انجام وظایف تشویق کند می‌تواند تأثیر مثبتی داشته باشد:

– از یک دوست یا همکار بخواهید که در مورد پیشرفت کارهایتان پیگیری کند.

-در کنار کسی که روی پروژه خود کار می‌کند کار کنید تا انگیزه بیشتری داشته باشید.

-از ویدیوهای «مطالعه با من» یا «کار با من» در یوتیوب استفاده کنید تا احساس کنید که در یک محیط کاری قرار دارید

۸. مراقبت از سلامت جسمی را در اولویت قرار دهید

خواب کافی، تغذیه مناسب و ورزش نقش مهمی در افزایش سطح انرژی، تمرکز و کاهش استرس دارند. برخی از اقدامات مؤثر:

– داشتن خواب منظم (۷ تا ۸ ساعت در شب)

– مصرف غذاهای مغذی، به‌ویژه پروتئین و مواد غذایی حاوی امگا۳ که برای سلامت مغز مفید هستند

– انجام ورزش منظم برای کاهش استرس و افزایش تمرکز

۹. از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی (مدیتیشن) استفاده کنید

مدیتیشن و تمرینات تنفس عمیق می‌توانند به کاهش استرس و افزایش تمرکز کمک کنند. برخی از روش‌های مفید:

– تمرین تنفس ۴-۷-۸: نفس را به مدت ۴ ثانیه بکشید، ۷ ثانیه نگه دارید و ۸ ثانیه بازدم کنید.

-مدیتیشن هدایت‌شده: استفاده از اپلیکیشن‌هایی مانند Calm یا Headspace.

– حرکات کششی و یوگا: کمک به بهبود گردش خون و کاهش تنش عضلانی.

در مجموع مهم این است که روش‌های مختلف را امتحان کرده و آنچه برای شما بهتر عمل می‌کند را پیدا کنید.

اهمال‌کاری قابل غلبه است، اما نیاز به تمرین و صبوری دارد. با برداشتن گام‌های کوچک و تدریجی می‌توان این عادت را تغییر داد و به فردی منظم‌تر و کارآمدتر تبدیل شد.

بهبود عملکرد ورزشکاران با “آب چغندر!”

چگونه یک نوشیدنی طبیعی استقامت شما را بالا می‌برد؟

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایسنا

ورزشکاران همیشه به دنبال راه‌هایی برای بهتر کردن عملکرد خود هستند. محققان در یک مطالعه جالب آب چغندر را که سرشار از نیترات است، برای بهبود توان بدنی ورزشکاران معرفی کرده اند.

ورزشکاران حرفه‌ای دائم در حال رقابت‌اند و حتی یک پیشرفت کوچک در عملکردشان می‌تواند نتیجه را تغییر دهد. به همین دلیل، استفاده از مکمل‌های غذایی در دنیای ورزش بسیار رایج شده است. این مکمل‌ها موادی هستند که به‌طور قانونی به ورزشکاران کمک می‌کنند تا توان بدنی، استقامت یا حتی تمرکز خود را بالا ببرند. یکی از این مکمل‌ها که اخیراً مورد توجه قرار گرفته، آب چغندر قرمز است. این نوشیدنی به‌خاطر داشتن نیترات، ماده‌ای طبیعی که در بدن به نیتریک اکسید تبدیل می‌شود، محبوب شده است. نیتریک اکسید به بهتر شدن جریان خون، کارایی عضلات و کاهش خستگی کمک می‌کند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که نیترات می‌تواند زمان خستگی در تمرین‌های سخت را تا حد قابل‌توجهی به تأخیر بیندازد. به همین دلیل، ورزشکاران از آب چغندر برای بهتر شدن عملکرد، ریکاوری سریع‌تر و حتی تقویت ذهن خود استفاده می‌کنند.

نیاز به تحقیق درباره آب چغندر از آن‌جا می‌آید که این ماده در دسته مکمل‌های برتر دنیا قرار گرفته و پشتوانه علمی قوی دارد. نیتریک اکسید که از نیترات موجود در آب چغندر به‌دست می‌آید، در بدن نقش‌های مهمی مثل باز کردن رگ‌ها، تنظیم قند خون و کمک به انقباض عضلات دارد. اما چون این ماده خیلی سریع در بدن از بین می‌رود، باید مدام تولید شود. بدن ما دو راه برای تولید آن دارد: یکی با کمک اکسیژن و دیگری از طریق نیترات موجود در غذاها مثل چغندر. این موضوع باعث شده دانشمندان بخواهند بیشتر درباره اثر آب چغندر بر ورزشکاران بدانند.

عرفان برجیسیان از گروه فیزیولوژی ورزش دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، همراه با همکارش از همین دانشگاه، پژوهشی درباره تأثیر آب چغندر بر ورزشکاران انجام داده‌اند. آن‌ها با نگاهی به روند علمی این موضوع، به بررسی این پرداختند که چگونه این نوشیدنی در دنیای ورزش مورد توجه قرار گرفته و چه اثراتی بر بدن ورزشکاران دارد. این دو محقق تلاش کردند با تحلیل داده‌های علمی موجود، تصویر روشنی از کاربرد آب چغندر در ورزش ارائه دهند.

برای انجام این پژوهش، بیش از ۳۰۰ مقاله علمی بررسی شد. محققان از روش علم‌سنجی استفاده کردند که یک راه استاندارد برای تحلیل روند تحقیقات است. در این روش، مقالات بر اساس نویسنده‌ها، نشریه‌ها و ارجاعاتشان دسته‌بندی و مطالعه شدند تا مشخص شود این موضوع چطور در دنیای علم رشد کرده است. این کار با ابزارهای آماری و نرم‌افزارهای مخصوص انجام شد تا الگوهای مهم شناسایی شوند.

بررسی‌ها نشان دادند که تعداد مقالات درباره آب چغندر و ورزش در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری زیاد شده است. کشورهای انگلستان و آمریکا در این زمینه پیشتاز بوده‌اند. همچنین، تحقیقات به سه دسته اصلی تقسیم شدند: تأثیر آب چغندر بر بیماری‌های قلبی و عروقی، اثر آن بر فشار خون و نقش آن در افزایش توان ورزشی، به‌ویژه استقامت. مطالعات جدید بیشتر روی فواید آب چغندر برای قلب و استقامت ورزشکاران تمرکز کرده‌اند.

نتایج این پژوهش که در فصلنامه «پژوهش‌های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش» وابسته به جهاد دانشگاهی، منتشر شده‌اند، تأیید کردند که آب چغندر به‌خاطر نیتراتش می‌تواند عملکرد ورزشی را بهتر کند. به‌خصوص در ورزش‌های استقامتی، این مکمل توانسته خستگی را کمتر و کارایی را بیشتر کند. از طرف دیگر، اثرات مثبت آن بر کاهش مشکلات قلبی و عروقی هم دیده شده که برای ورزشکاران و حتی افراد عادی مهم است.

یکی از نکات جالب این پژوهش، آن بود که شرکت‌های تولیدکننده آب چغندر، به‌ویژه در انگلستان، با پژوهش‌ها ارتباط نزدیکی دارند. مثلاً بسیاری از مطالعات در انگلیس از محصول یک شرکت خاص استفاده کرده‌اند. این نشان می‌دهد که صنعت و علم در این زمینه با هم همکاری می‌کنند. همچنین، تحقیقات جدید به سمت بررسی اثرات آب چغندر روی استقامت و بیماری‌های قلبی رفته و پیشنهاد شده که در آینده، موضوعاتی مثل تأثیر آن بر رژیم غذایی یا ورزش‌های تیمی بیشتر بررسی شود.

با وجود این‌که آب چغندر هنوز به‌طور کامل شناخته نشده، اما به‌سرعت در میان ورزشکاران محبوب شده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این ماده می‌تواند به ریکاوری بعد از تمرین و کاهش آسیب عضلانی هم کمک کند، ولی این موضوعات هنوز به‌خوبی بررسی نشده‌اند. محققان پیشنهاد می‌کنند که مطالعات بعدی روی این زمینه‌ها تمرکز کنند تا فواید بیشتری از این مکمل کشف شود.

چگونه کودک خود را از بچگی به درس خواندن علاقه‌مند کنیم

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایسنا

بسیاری از دانش‌آموزان موفق، از همان ابتدا در درس خواندن و مطالعه قوی نبودند، بلکه کم‌کم و با یاد گرفتن روش‌های درست مطالعه به این موفقیت رسیده‌اند. شخصیت کودک، محیط آموزشی، روش‌های تربیتی و نقش والدین از عوامل اساسی در میزان علاقه‌مندی آن‌ها به یادگیری و پیشرفت تحصیلی محسوب می‌شوند.

بسیاری از دانش‌آموزان موفق، از همان ابتدا در درس خواندن و مطالعه قوی نبودند، بلکه کم‌کم و با یاد گرفتن روش‌های درست مطالعه به این موفقیت رسیده‌اند. شخصیت کودک، محیط آموزشی، روش‌های تربیتی و نقش والدین از عوامل اساسی در میزان علاقه‌مندی آن‌ها به یادگیری و پیشرفت تحصیلی محسوب می‌شوند.

هرچقدر کودک باهوش‌تر باشد و مطالب را سریع‌تر یاد بگیرد، علاقه‌اش به درس نیز بیشتر می‌شود، زیرا یادگیری برای او به یک تجربه لذت‌بخش تبدیل خواهد شد. در این مقاله، به بررسی راهکارهای مؤثر برای افزایش علاقه کودکان به درس و مطالعه خواهیم پرداخت.

چرا برخی کودکان علاقه‌ای به درس خواندن ندارند؟

پیش از آنکه به بررسی روش‌های افزایش انگیزه تحصیلی بپردازیم، لازم است ابتدا دلایل عدم علاقه برخی کودکان به درس و مطالعه را بشناسیم. عوامل مختلفی می‌توانند در کاهش علاقه کودک به تحصیل نقش داشته باشند که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

-فشار بیش از حد والدین

برخی والدین با تعیین انتظارات بیش از حد و اجبار کودک به مطالعه، ناخواسته علاقه او را از بین می‌برند. تأکید بر نمرات بالا، مقایسه با دیگران و مجبور به شرکت در کلاس‌های متنوع آموزشی بدون در نظر گرفتن نیازهای کودک، می‌تواند باعث ایجاد استرس، اضطراب و در نهایت دلزدگی او از یادگیری شود.

– روش‌های آموزشی یکنواخت

سیستم‌های آموزشی سنتی که بر روش‌های خشک و تکراری متکی هستند، ممکن است باعث کاهش اشتیاق کودکان به یادگیری شوند. عدم استفاده از روش‌های خلاقانه مانند بازی‌های آموزشی، داستان‌گویی و … می‌تواند فرآیند یادگیری را برای کودک خسته‌کننده کند.

– عدم وجود الگوهای مناسب

کودکان اغلب از رفتار والدین الگو می‌گیرند. اگر والدین خودشان اهل مطالعه نباشند، کودک نیز انگیزه‌ای برای این کار نخواهد داشت.

– کمبود پاداش و تشویق

کودکان برای انجام هر فعالیتی، به انگیزه و تقویت مثبت نیاز دارند. اگر تلاش‌های آن‌ها در مسیر یادگیری نادیده گرفته شود و تشویقی دریافت نکنند، ممکن است انگیزه خود را از دست بدهند.

– تنبیه کردن

سرزنش یا تنبیه کودک به دلیل عملکرد درسی یا انجام تکالیف می‌تواند تأثیر منفی بر انگیزه آن‌ها بگذارد. این موضوع به‌ویژه در مورد تنبیه‌های فیزیکی، نه‌تنها یادگیری را دشوارتر می‌کند، بلکه اعتمادبه‌نفس کودک را نیز کاهش می‌دهد.

بهترین روش‌ها برای ایجاد انگیزه تحصیلی در کودکان

ایجاد انگیزه تحصیلی در کودکان نیاز به خلاقیت، صبر و استفاده از روش‌های متنوع دارد. در ادامه، بهترین روش‌ها را برای تقویت انگیزه تحصیلی در کودکان را معرفی می‌کنیم:

– یادگیری را به یک بازی تبدیل کنید

کودکان عاشق بازی هستند. اگر مطالعه را در قالب بازی‌های آموزشی ارائه دهید، جذاب‌تر خواهد شد.

– تنوع در روش‌های آموزشی

برای کمک به یادگیری بهتر کودکان می‌توان از روش‌های متنوعی مانند قصه‌گویی و استفاده از داستان‌های جذاب، آموزش تصویری با بهره‌گیری از تصاویر و ویدیوها و یادگیری عملی از طریق انجام آزمایش‌های ساده در دروس علمی استفاده کرد.

– ایجاد یک فضای مطالعه جذاب

محیط یادگیری کودک باید آرام، منظم و دلنشین باشد. استفاده از نور مناسب، صندلی راحت و وسایل رنگی می‌تواند انگیزه کودک را افزایش دهد.

– تشویق و پاداش‌های مثبت

تشویق کودکان برای تلاش‌هایشان باعث افزایش انگیزه آن‌ها می‌شود. برخی روش‌های تشویق عبارتند از:

دادن جایزه‌های کوچک برای مطالعه و پیشرفت تحصیلی.

تحسین کردن کودک در حضور دیگران برای افزایش اعتمادبه‌نفس.

– استفاده از تکنولوژی

کودکان علاقه زیادی به ابزارهای دیجیتال دارند، پس از این علاقه در مسیر یادگیری استفاده کنید.

چگونه کودک خود را از بچگی به درس خواندن علاقه‌مند کنیم

– هدفمند کردن کودک

انگیزه ارتباط مستقیمی با هدف دارد. والدین می‌توانند به کودکان کمک کنند تا اهداف کوچک و قابل دستیابی برای خود تعیین کنند و یاد بگیرند که مطالعه، مسیری برای رسیدن به این اهداف است.

– استفاده از روش‌های تند خوانی از سنین کودکی

اگر والدین احساس می‌کنند که نمی‌توانند کودک خود را به تنهایی به درس و مطالعه علاقه‌مند کنند، می‌توانند از دوره‌های آموزشی مخصوص کمک بگیرند. یکی از این دوره‌ها، دوره تند خوانی و تقویت حافظه و تمرکز است. در این دوره، با آموزش اصولی، به کودک یاد داده می‌شود که چگونه درست مطالعه کند، حافظه‌اش را تقویت و با تمرکز بیشتری درس بخواند.

چگونه با تکنیک تند خوانی کودک را به مطالعه علاقه مند کنیم؟

بسیاری از والدین با این چالش روبه‌رو هستند که فرزندشان حوصله‌ی مطالعه را ندارد یا خواندن را کُند و خسته‌کننده می‌داند. یکی از راهکارهای مؤثر برای حل این مشکل، آموزش تند خوانی از سنین پایین است. کودکانی که مهارت تند خوانی را یاد می‌گیرند، در مدرسه عملکرد بهتری دارند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند و از یادگیری لذت می‌برند.

این تکنیک نه‌تنها سرعت خواندن کودک را افزایش می‌دهد، بلکه حافظه، تمرکز و پردازش اطلاعات را نیز تقویت می‌کند. یک راهکار فوق‌العاده برای یادگیری تکنیک تند خوانی و تقویت مهارت‌های مطالعه کودکان، شرکت در دوره آموزشی کتاب‌دانه است. این دوره با استفاده از روش‌های جذاب و بازی‌محور، به کودک کمک می‌کند تا مطالعه را به یک عادت لذت‌بخش تبدیل کند.

-کاهش خستگی در مطالعه

یکی از دلایل بی‌علاقگی کودکان به مطالعه، کند بودن فرآیند خواندن و درک مطلب است. تند خوانی باعث می‌شود کودک سریع‌تر متن را پردازش کند و از مطالعه لذت ببرد.

. افزایش درک مطلب و تقویت حافظه

کودکانی که تند خوانی را یاد می‌گیرند، توانایی درک و به خاطر سپردن مطالب را نیز افزایش می‌دهند. این امر باعث می‌شود که کودک هنگام مطالعه احساس موفقیت کند و علاقه‌اش به خواندن بیشتر شود.

. افزایش اعتماد به نفس در یادگیری

وقتی کودک بتواند متن‌های مختلف را سریع و درست بخواند، حس اعتماد به نفس بالاتری در درس و یادگیری پیدا می‌کند. این احساس باعث می‌شود که او از مطالعه لذت ببرد و به آن به‌عنوان یک فعالیت سرگرم‌کننده نگاه کند.

نتیجه‌گیری

تشویق کودکان به مطالعه، فرآیندی تدریجی است که نیاز به صبر و حوصله دارد. والدین و مربیان با استفاده از روش‌های انگیزشی، بازی‌های آموزشی، استفاده از تکنیک های تند خوانی می‌توانند کودکان را به یادگیری علاقه‌مند کنند و زمینه‌ای را فراهم کنند که کودک نه‌تنها به مطالعه علاقه‌مند شود، بلکه این علاقه را به یک عادت پایدار در مسیر رشد علمی و فردی خود تبدیل کند.

تک‌فرزندی و بی‌فرزندی بازتاب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی

پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده مطرح کرد؛

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده گفت: تک‌فرزندی و بی‌فرزندی نه به عنوان ترجیح فردی، بلکه به مثابه بازتاب آسیب‌های ساختاری در سه حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.

سپهر کرمی با بیان اینکه بر پایه آمارهای رسمی، کاهش نرخ رشد جمعیت به‌ ویژه پس از دهه‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ شمسی، ایران را با چالش‌های بی‌سابقه‌ای همچون پیری جمعیت، کاهش نیروی کار جوان و تهدید پایه‌های اقتدار ملی مواجه کرده است، گفت: هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری درباره لزوم بازاندیشی در سیاست‌های جمعیتی، بازتابی از عمق این نگرانی‌ها در سطح کلان نظام است.

وی افزود: تک‌فرزندی و بی‌فرزندی را باید نه به عنوان ترجیح فردی، بلکه به مثابه بازتاب آسیب‌های ساختاری در سه حوزه اقتصادی مانند نابرابری فرصت‌ها، فرهنگی مانند تغییر الگوهای فرزندپروری و اجتماعی از جمله فردگرایی افراطی، تحلیل کرد و لازم است راهکارهایی جامع مبتنی بر تقویت همزمان امنیت اقتصادی، بازسازی هنجارهای حمایتگرایانه و رفع موانع نهادی فرزندآوری در دستور کار قرار گیرد تا از تشدید بحران جمعیتی و تبعات جبران‌ناپذیر آن جلوگیری شود.

کرمی اظهار کرد: بر اساس داده‌های پیمایش ملی خانواده، حدود ۳۰ درصد افراد بدون فرزند، تمایلی به فرزندآوری نداشتند که مهم‌ترین دلایل آن شامل نگرانی از هزینه‌های اقتصادی فرزندان، عدم علاقه به مسئولیت‌پذیری والدین، چالش‌های مرتبط با آینده فرزندان، شرایط کاری و هزینه فرصت، روابط بین همسران و مشکلات سلامتی بوده است.

وی افزود: تحلیل‌ها نشان می‌دهد عواملی مانند افزایش سن، تحصیلات بالاتر و تغییر اولویت‌های فردی، احتمال بی‌فرزندی را افزایش می‌دهد؛ درحالی‌که در سطح کلان، شهرنشینی، بهبود مشارکت اقتصادی زنان و کاهش نرخ بیکاری می‌توانند به کاهش این روند کمک کنند.

کرمی با بیان اینکه در این پژوهش محدودیت‌های اجتماعی و زناشویی فرزند برای والدین، هزینه‌های بالای نگهداری فرزند و مخاطره‌های بارداری برای زنان از جمله دلایل اصلی بی‌فرزندی داوطلبانه عنوان شده‌اند، تاکید کرد: پژوهشی در سال ۱۳۹۷ با مصاحبه ۱۸ زن متأهل تهرانی نشان داد که اگرچه این زنان برای فرزند ارزش ذاتی قائلند، اما تصمیم‌گیری درباره فرزندآوری را مبتنی بر عقلانیت فردی و ارزیابی کیفیت رابطه زناشویی خود انجام می‌دهند.

وی افزود: در این پژوهش همچنین مطالعه ای بر روی ۳۳ زوج تهرانی انجام شد، مهم‌ترین عوامل بی‌فرزندی را جامعه مخاطره‌آمیز، تجربه‌های ناگوار شخصی مانند آسیب‌های اجتماعی، تجارب منفی والدین، پوچ‌انگاری زندگی و عوامل زمینه‌ای مانند افزایش سن ازدواج، کاهش منابع طبیعی و کمبود حمایت اجتماعی معرفی کرد.

تصمیم به بی فرزندی تحت تاثیر تجربیات سیاسی- اجتماعی افراد

این پژوهشگر حوزه خانواده ادامه داد: همچنین مطالعه بر روی زوج‌های بی‌فرزند در ۶ شهر ایران تأکید دارد که تصمیم به بی‌فرزندی اغلب تحت تأثیر تجربیات مستقیم افراد از شرایط سیاسی – اجتماعی محیط پیرامون شکل می‌گیرد.

کرمی با بیان اینکه بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، میزان تک‌فرزندی در ایران، بسته به گروه‌های مختلف زنان ۴۰ تا ۵۰ ساله، بین ۸ تا ۱۲ درصد برآورد شده است، گفت: از نظر فنی، با توجه به شرایط باروری کشور در دهه ۱۳۶۰، رقم ۱۲ درصد به عنوان آمار دقیق‌تر در نظر گرفته می‌شود، با این حال، این ارقام تحت تأثیر شرایط باروری پیش از اجرای سیاست‌های کنترل موالید قرار دارند، بنابراین نمی‌توانند به‌طور کامل شرایط فعلی را بازتاب دهند.

وی تاکید کرد: برای دستیابی به تصویری دقیق‌تر از وضعیت کنونی، باید منتظر نتایج سرشماری‌های جدید بود، انتظار می‌رود در این سرشماری‌ها، افزایش قابل توجهی در میزان تک‌فرزندی مشاهده شود.

رابطه تمایل به فرزندآوری، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات

وی با بیان اینکه تمایلات فرزندآوری بر حسب وضعیت اشتغال نیز متفاوت است، تاکید کرد: برخلاف انتظار، دانشجویان کمترین میزان تمایل به بی‌فرزندی را بیان کردند و بیشترین تمایل را به داشتن سه فرزند یا بیشتر اعلام کردند، در مقابل افراد شاغل و بیکار بیش از سایرین خواستار بی‌فرزندی بودند.

به گفته وی، رابطه بین تمایلات فرزندآوری و سطح تحصیلات نیز از نظر آماری معنادار بود؛ افراد بی‌سواد با ۴.۴ درصد، بیشترین تمایل به بی‌فرزندی را داشتند و ۳۳.۸ درصد از همین گروه بیشترین تمایل را نیز به داشتن سه فرزند یا بیشتر اعلام کردند.

کرمی ادامه داد: افراد با تحصیلات دانشگاهی نیز کمترین تمایل را به داشتن سه فرزند یا بیشتر داشتند و تمایل به تک‌فرزندی نیز در بین این گروه کمتر از سایرین بود.

به گفته کرمی، نتایج همچنین نشان می‌دهد که ساکنان مناطق شهری تمایلات و ایده‌آل‌های باروری پایین‌تری دارند، به‌ طور مشخص، ۲۰ درصد از افراد ساکن شهرها تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند دارند، در حالی که این رقم برای افراد ساکن روستا ۱۲.۵ درصد است.

تاثیر جنسیت و سن بر تمایل به فرزندآوری

این پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده ادامه داد: نتایج نشان می‌دهد که سن، جنسیت، مذهب، وضعیت اشتغال و قومیت، تأثیر معناداری بر تمایل به کم‌فرزندآوری دارند، به این صورت که هرچه سن افراد در زمان ازدواج بیشتر باشد، احتمال تمایل به کم‌فرزندآوری افزایش می‌یابد.

کرمی افزود: همچنین، مردان ۴۶.۹ درصد بیشتر از زنان احتمال دارد که تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند داشته باشند و احتمال تمایل به کم‌فرزندآوری در بین افراد شاغل و پیروان اهل تشیع نیز بیشتر است.

وی یادآور شد: پژوهش ها نشان می دهد، افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم، کمتر از افراد بی‌سواد احتمال دارد که تمایل به کم‌فرزندآوری داشته باشند، همچنین افرادی که در سنین بالاتری ازدواج کرده‌اند، احتمال بیشتری دارد که تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند داشته باشند و مردان در مقایسه با زنان ۵۰ درصد بیشتر احتمال دارد که تمایل به کم‌فرزندآوری داشته باشند.

وی خاطر نشان کرد: همچنین افرادی که ترجیح جنسیتی برای دختر یا پسر بودن فرزند ندارند، در مقایسه با سایرین ۵۲ درصد بیشتر احتمال دارد که خواهان کم‌فرزندآوری باشند.

نداشتن فرزند همیشه به‌صورت انتخابی نیست

کرمی عنوان کرد: پژوهش ها حاکی از آن است که احتمال بی‌فرزندی و تک‌فرزندی در بین افرادی که با یکی از خویشاوندان دور یا نزدیک خود ازدواج کرده‌اند، نیز کمتر از کسانی است که ازدواج غیرخویشاوندی دارند؛ همچنین رابطه منفی بین شرکت در مناسک مذهبی و تمایل به کم‌فرزندآوری دیده می‌شود، به این ترتیب، احتمال خواستن ۲ فرزند و بیشتر در میان افراد مذهبی به‌طور قابل توجهی بیشتر است.

وی با بیان اینکه توجه به این نکته نیز ضروری است همه افرادی که بدون فرزند باقی می‌مانند، این وضعیت را به‌صورت انتخابی و از روی خواست خود تجربه نمی‌کنند، تاکید کرد: برخی افراد ممکن است به‌ دلایل اقتصادی یا مالی، گزینه فرزندآوری را به تأخیر بیندازند یا از آن صرف‌نظر کنند، درحالی‌که گروهی دیگر به فناوری‌های کمک‌باروری مانند IVF (لقاح خارج از بدن) دسترسی ندارند.

به گفته وی، پدیده بی‌فرزندی در کشورهای درحال‌توسعه، اغلب پیامد عوامل ساختاری مانند ناباروری، عدم دسترسی به فناوری‌های نوین باروری، یا موانع فرهنگی و اجتماعی برای فرزندآوری است، بنابراین تلاش برای افزایش دسترسی به خدمات تنظیم خانواده و بهداشت باروری، همراه با توجه به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، می تواند در کاهش بی‌فرزندی ناخواسته در این کشورها مؤثر باشد.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: توانمندسازی اقتصادی جوانان نه از طریق مشوق‌های مقطعی مالی، بلکه با خلق فرصت‌های شغلی پایدار و درآمدزایی مطلوب که موجبات استقلال مالی، احساس امنیت معیشتی و امکان پس‌انداز و ارتقای موقعیت اقتصادی را فراهم آورد، می‌تواند خانواده‌ها را از گرایش اجباری به تک‌فرزندی رهایی بخشد.

متغیرهای مالی چه تاثیری دارند؟

به گفته کرمی، تجربه نشان داده است مشوق‌های مالی صرف، نه تنها نتوانسته اند تأثیری پایدار بر نرخ فرزندآوری داشته باشند، بلکه با ایجاد وابستگی اقتصادی، افزایش ناامیدی اجتماعی و تشدید حس نااطمینانی مالی، به عاملی بازدارنده در تحقق اهداف جمعیتی تبدیل شده‌اند و نکته حائز اهمیت در نقد سیاست‌های مشوق‌محور، تخلیه مسئولیت نهادهای سیاست‌گذار از وظیفه ذاتی خود در ایجاد بسترهای توانمندسازی ساختاری و پایدار اقتصادی است؛ رویکردی که با تفسیر دستاوردهای کوتاه‌مدت مانند پرداخت یارانه‌های نقدی، مسئولیت پذیری در قبال توسعه زیرساخت‌های اشتغال و عدالت اقتصادی را به حاشیه می‌برد.

پژوهشگر حوزه خانواده با اشاره به اینکه از منظر کارشناسان، فرزندآوری به مثابه پدیده‌ای چندبعدی، در گرو تعامل پیچیده‌ای میان متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، افزود: بر اساس نظریه‌های جمعیت‌شناسی، انتظار می‌رود در جوامعی که از سطح درآمد سرانه بالاتر و امکانات رفاهی گسترده‌تری برخوردارند، شاهد افزایش تمایل به تشکیل خانواده‌های پرجمعیت باشیم، با این حال، الگوی متناقض تک‌فرزندی در کلان‌شهرهایی مانند تهران، گویای ناکارآمدی این فرضیه در مواجهه با واقعیات جامعه امروز ایران است.

وی گفت: تغییرات بنیادین در سبک زندگی، گسترش فردگرایی و بازتعریف مفهوم رضایتمندی خانوادگی، موجب شده است تک‌فرزندی نه به عنوان گزینه‌ای تحمیلی، بلکه به‌عنوان انتخابی آگاهانه در میان بخش قابل‌توجهی از زوجین نهادینه شود، پدیده‌ای که به رغم تلقی مثبت اولیه، پیامدهای روانشناختی و جامعه‌شناختی گسترده‌ای نظیر انزوای عاطفی کودکان و تضعیف سرمایه اجتماعی نسل آینده را به همراه دارد.

فواید ماست در صبحانه: کمک به سلامت روده بزرگ

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 تغذیه سالم و سبک زندگی مناسب می‌تواند در پیشگیری از سرطان روده بزرگ موثر باشد. در این میان، مصرف ماست به عنوان یک ماده غذایی پروبیوتیک، به دلیل دارا بودن باکتری‌های مفید، می‌تواند اثرات مثبتی بر سلامت دستگاه گوارش داشته باشد، بنابراین، افزودن ماست به وعده صبحانه یک عادت سالم و مفید در راستای حفظ سلامت است.

در دنیای امروز، توجه به سلامت دستگاه گوارش و پیشگیری از بیماری‌های مرتبط با آن، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. سرطان روده بزرگ یکی از شایع‌ترین انواع سرطان‌هاست که سبک زندگی و تغذیه نقش بسزایی در پیشگیری از آن ایفا می‌کنند. در این میان، افزودن یک عادت ساده و در عین حال مؤثر به برنامه روزانه، می‌تواند گامی مهم در راستای حفظ سلامت روده بزرگ باشد:

ماست، این فرآورده لبنی تخمیری، سرشار از پروبیوتیک‌ها یا باکتری‌های مفید است که با ایجاد تعادل در فلور میکروبی روده، به بهبود عملکرد دستگاه گوارش کمک می‌کنند. این باکتری‌ها نه تنها به هضم غذا کمک می‌کنند، بلکه با تقویت سیستم ایمنی بدن، از بروز بسیاری از بیماری‌ها، از جمله سرطان روده بزرگ، جلوگیری می‌کنند.

اما مصرف ماست به تنهایی کافی نیست. یک سبک زندگی سالم، شامل تغذیه متعادل، فعالیت بدنی منظم و پرهیز از عادات ناسالم، نقش مهمی در پیشگیری از سرطان روده بزرگ دارد. در این میان، افزودن ماست به وعده صبحانه، به عنوان یک عادت سالم و خوشمزه، می‌تواند گامی موثر در راستای دستیابی به این هدف باشد.

مصرف منظم ماست بخصوص در وعده صبحانه، نقش حفاظتی در برابر ابتلا به یک نوع تهاجمی از سرطان روده بزرگ به نام “سرطان روده بزرگ پروگزیمال” دارد.

بر اساس یک مطالعه جدید، مصرف منظم ماست بخصوص در وعده صبحانه، نقش حفاظتی در برابر ابتلا به یک نوع تهاجمی از سرطان روده بزرگ به نام “سرطان روده بزرگ پروگزیمال” دارد. این سرطان در سمت راست روده بزرگ ایجاد می‌شود.

به گفته نویسندگان این مطالعه که در دویچه وله به چاپ رسیده است، “بیفیدوباکتریوم” نوعی باکتری است که معمولاً در ماست یافت می‌شود و ممکن است “خواص ضدسرطانی” داشته باشد.

دکتر شوجی اوگینو، یکی از نویسندگان مطالعه و رئیس بخش اپیدمیولوژی پاتولوژیک مولکولی در بیمارستان بریگهام و زنان در بوستون، می‌گوید: «پیام اصلی این تحقیق این است که ماست و بخصوص ماست پروبیوتیک و شیرین‌نشده با شکر یک ماده غذایی بسیار مفید برای سلامتی شماست.»

برای انجام این تحقیق، دکتر اوگینو و همکارانش بیش از ۱۳۲ هزار متخصص سلامت را به مدت چهار دهه تحت نظر گرفتند. آن‌ها اطلاعات تغذیه‌ای این افراد، از جمله میزان مصرف ماست را تقریباً هر چهار سال یک‌ بار از طریق پرسش‌نامه جمع‌آوری کردند. در طول مطالعه، ۳ هزار و ۷۹ مورد سرطان روده بزرگ شناسایی شد.

بر اساس نتایج این مطالعه، افرادی که هفته‌ای دو وعده یا بیشتر ماست مصرف می‌کردند، حدود ۲۰ درصد کمتر در معرض ابتلا به سرطان روده بزرگ پروگزیمال قرار داشتند.

اوگینو تأکید می‌کند که تحقیقات بیشتری برای درک مکانیسم دقیق این ارتباط لازم است، اما نتایج نشان می‌دهند که ماست ممکن است باعث “افزایش تنوع میکروبیوم” شود که می‌تواند به بهبود عملکرد سیستم ایمنی کمک کند.

وی افزود که سیستم ایمنی قوی‌تر می‌تواند در برابر سرطان مقاومت بیشتری نشان دهد.

سرطان روده بزرگ یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها در سراسر جهان است. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱٫۹ میلیون مورد جدید از سرطان کولورکتال (روده بزرگ و راست‌روده) تشخیص داده شد و بیش از ۹۳۰ هزار مرگ ناشی از این بیماری رخ داد.  سرطان کولورکتال دومین علت مرگ‌ومیر مرتبط با سرطان در سطح جهانی است.

مصرف ماست در وعده صبحانه، یک راهکار ساده و در عین حال مؤثر برای ارتقای سلامت روده بزرگ و پیشگیری از سرطان محسوب می‌شود. پروبیوتیک‌های موجود در ماست، با ایجاد تعادل در فلور میکروبی روده، به بهبود عملکرد دستگاه گوارش و تقویت سیستم ایمنی بدن کمک می‌کنند. با این حال، لازم است توجه داشت که ماست، تنها بخشی از یک سبک زندگی سالم است و برای دستیابی به بهترین نتایج، باید با تغذیه متعادل، فعالیت بدنی منظم و پرهیز از عادات ناسالم همراه شود.

بنابراین، توصیه می‌شود که مصرف ماست را به عنوان یک عادت سالم در برنامه روزانه خود بگنجانید، اما به این نکته نیز توجه داشته باشید که سلامت روده بزرگ، تنها با مصرف ماست تضمین نمی‌شود. داشتن یک سبک زندگی سالم، شامل تغذیه سرشار از فیبر، میوه‌ها و سبزیجات، ورزش منظم و اجتناب از مصرف دخانیات و الکل، نقش بسزایی در پیشگیری از سرطان روده بزرگ دارد.

اکنون که با فواید ماست در صبحانه و نقش آن در سلامت روده بزرگ آشنا شدید، وقت آن است که تغییری در سبک زندگی خود ایجاد کنید. با افزودن ماست به وعده صبحانه و رعایت سایر اصول تغذیه سالم، می‌توانید گامی مهم در راستای حفظ سلامت خود و پیشگیری از سرطان روده بزرگ بردارید. به یاد داشته باشید که پیشگیری، همواره بهتر از درمان است.

بهترین زمان غذا خوردن برای ورزش؛ قبل، حین یا بعد؟

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

آیا بهتر است قبل از ورزش کردن، در حین ورزش یا بعد از آن غذا بخوریم؟ کارشناسان چه نکاتی را برای بیشینه کردن نتایج ورزش مفید می‌دانند؟

اگر به برخی از افراد خودخوانده متخصص در ورزش در شبکه‌های اجتماعی گوش دهید، آن‌ها قسم می‌خورند که ورزش کردن با شکم خالی چربی بیشتری می‌سوزاند. اما به گفته ابی لانگر، متخصص تغذیه در تورنتو، این تصور نادرستی است که می‌گویند ورزش کردن در حالت ناشتا باعث بهبود عملکرد بدن یا سوزاندن بیشتر کالری می‌شود. او می‌گوید: «تحقیقات نشان می‌دهد که از نظر نتایج، تفاوت زیادی ایجاد نمی‌شود.»پس آیا این بدان معنی است که باید درست قبل از ورزش پروتئین و کربوهیدرات مصرف کنید؟ نه، این هم درست نیست.

در این گزارش که در یورونیوز به چاپ رسیده است ؛ نگاهی داریم به زمان و نحوه مصرف غذا قبل، بعد یا حتی حین تمرین؛ و پیش از هر چیز به یاد داشته باشید که کارشناسان می‌گویند آنچه می‌خورید مهم‌تر از زمان خوردن است.

چه دلیلی برای خوردن قبل از ورزش وجود دارد؟

کالری‌های موجود در غذا در واقع انرژی هستند، بنابراین برای یک تمرین صحیح به آن‌ها نیاز داریم. با این حال، خوردن بیش از حد و خیلی زود قبل از تمرین می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

لانگر می‌گوید ورزش کردن خون را از اندام‌هایی مانند معده به سمت عضلات هدایت می‌کند، بنابراین ورزش کردن با شکم پر بر روند هضم تاثیر می‌گذارد و می‌تواند باعث گرفتگی عضلات یا حتی حالت تهوع شود.

این مسئله به‌ویژه در مورد وعده‌های غذایی با چربی، پروتئین یا فیبر بالا صدق می‌کند زیرا این نسبت به کربوهیدرات‌ها زمان بیشتری برای هضم نیاز دارند. لانگر توصیه می‌کند که قبل از ورزش کربوهیدرات مصرف کنید و برای ورزش سنگین، دو تا سه ساعت قبل از آن صبر کنید. او گفت: «لازم نکرده یک ساعت قبل از بازی هاکی یک استیک بزرگ بخورید.

اگر صبح زود یا قبل از شام ورزش می‌کنید، خوردن یک میان‌وعده سرشار از کربوهیدرات مانند یک موز با کره بادام‌زمینی یا ماست با میوه قبل از تمرین اشکالی ندارد. این گونه خوراکی انرژی لازم برای عملکرد خوب را به شما می‌دهد و می‌توانید بعد از تمرین یک وعده کامل بخورید.

بعد از ورزش چه زمانی و چه چیزی باید بخورید؟

آن استیک شاید بعد از ورزش بیشتر به دردتان بخورد، زیرا به گفته کریستا آستین، فیزیولوژیست آمریکایی، بعد از ورزش هضم پروتئین راحت‌تر است.

آستین می‌گوید که اگر حداقل یک ساعت تا وعده غذایی کامل زمان دارید، بهتر است در این فاصله یک میان‌وعده پرپروتئین بخورید تا اشتهایتان را کنترل کنید. دلیل این مسئله چندان ارتباطی به بازیابی عضلات یا جذب مواد مغذی ندارد، بلکه دلیلش آن است که معمولا انسان در حال گرسنگی، انتخاب غذایی درستی ندارد و ممکن است هر غذایی را بخورد، بنابراین بهتر است با خوردن یک خوراکی میان‌وعده پرپروتئین، تا وعده غذایی اصلی صبر کنید.

آستین می‌گوید: «بسیاری از مردم حدود یک ساعت پس از ورزش خیلی گرسنه می‌شوند، و شما نمی‌خواهید این اتفاق بیفتد. بنابراین باید زودتر این موضوع را کنترل کنید، وگرنه ممکن است پرخوری کنید.

لانگر می‌گوید با این حال، این که گفته می‌شود باید بلافاصله پس از تمرین شیک پروتئین بنوشید تا عضلات بزرگ‌تری بسازید، درست نیست و افسانه‌بافی است.

بسیاری از علاقه‌مندان به ورزش به آنچه که «پنجره آنابولیک» نامیده می‌شود اشاره می‌کنند که حدود یک ساعت بعد از ورزش است و در آن زمان بدن برای ترمیم عضلات آماده است.

لانگر می‌گوید: لانگر می‌گوید: «اگر یک فرد معمولی هستید، نیازی نیست که حتماً بلافاصله بعد از ورزش پروتئین بخورید، چون بدن شما برای مدت طولانی‌تری قادر به جذب و استفاده از مواد مغذی است. مسئله مهم‌تر از زمان مصرف، این است که در طول روز، در هر وعده غذایی، مقدار کافی پروتئین دریافت کنید.

او همچنین می‌گوید: «بدن برای ترمیم و نگهداری عضلات به تأمین پیوسته آمینواسیدها مانند پروتئین نیاز دارد، یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ گرم پروتئین در هر وعده غذایی، بسته به عوامل مختلف. اولویت دادن به این موضوع به دستیابی به اهداف کمک خواهد کرد، چه ساخت عضله، چه احساس سیری، چه کاهش وزن، همه این‌ها.

چطور در حین ورزش غذا بخوریم؟

اکثر افرادی که به اندازه کافی در طول روز غذا می‌خورند نیازی به خوردن چیزی در حین ورزش ندارند.

اما اگر شما به شدت ورزش می‌کنید و کارتان بیشتر از یک ساعت طول می‌کشد، مثلا برای مسابقات ماراتن تمرین می‌کنید، می‌توانید از یک میان‌وعده سرشار از کربوهیدرات در وسط تمرین بهره ببرید.

آستین پیشنهاد می‌کند که به جای تمرکز بر زمان خوردن، بر روی این که چه چیزی و چه مقدار بخوریم تمرکز کنیم. او هشدار می‌دهد که از پیچیده کردن بیش از حد این موضوع خودداری کرده و توصیه کرد که دستورالعمل‌های تغذیه‌ای را دنبال کنید.

او می‌گوید: «بزرگ‌ترین چیزی که باید به مردم بیاموزیم این است که تغذیه ساده است. شاید باید تمرکزتان را از مفهوم زمان‌بندی مواد مغذی بردارید و فقط مطمئن شوید که به طور مداوم در طول روز غذا می‌خورید و روی سلامتی تمرکز می‌کنید.

حساسیت بالا؛ آیا شما هم این علائم را تجربه می‌کنید؟

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 آیا در یک کلاس شلوغ نشسته‌اید و احساس می‌کنید که نورهای درخشان و صداهای مزاحم شما را گیج و مضطرب می‌کنند؟ اگر چنین شرایطی آشنا به نظر می‌رسد، ممکن است شما فردی با حساسیت بالا باشید. افرادی که دارای شخصیت اچ‌اس‌پی (HSP) هستند، به طور عمیق‌تری احساسات و محرک‌های محیط را تجربه می‌کنند.

تصور کنید در کلاس ریاضی نشسته‌اید و سعی می‌کنید تمرین هندسه خود را قبل از به صدا درآمدن زنگ به پایان برسانید. کلاس پر از سر و صداست، بقیه دانش‌آموزان صحبت می‌کنند، انگار که قبلاً کارشان را تمام کرده‌اند. نورهای فلورسنت بیش از حد درخشان‌اند. از دو میز آن‌طرف‌تر، صدای ضربات مداد یک نفر در گوش‌هایتان می‌پیچد. بوی ناخوشایندی از سویی دیگر به مشام شما می‌رسد. پارچه شلوار شما روی پوستتان ساییده شده و آزارتان می‌دهد. دهانتان خشک شده است. مغزتان احساس درهم‌ریختگی دارد، گویا هم‌زمان به همه چیز و هیچ چیز فکر می‌کنید، و وقتی دزدکی نگاهی به ساعت می‌اندازید، اضطرابتان شدیدتر می‌شود.

همه چیز بیش از حد شدید و گسترده است. شما احساس سردرگمی و ناتوانی در تمرکز دارید. می‌خواهید تسلیم شوید، به خانه بروید، زیر پتو بخزید و تمام این احساسات را از خودتان دور کنید و در بحبوحه‌ همه این احساسات از خود می‌پرسید که چرا دنیا را آنقدر احساس می‌کنید؟

اگر این توصیف برای شما آشنا به نظر می‌رسد، ممکن است شما یک فرد بسیار حساس یا دارای شخصیت اچ‌اس‌پی (HSP) باشید. افراد بسیار حساس سیستم عصبی‌ای دارند که احساسات و محرک‌ها را شدیدتر از دیگران پردازش می‌کند، آن‌ها بیشتر احساس می‌کنند، بیشتر فکر می‌کنند و محیط اطراف را عمیق‌تر درک می‌کنند.

بسیار حساس بودن (HSP) به چه معناست؟

دکتر الین آرون اولین بار در سال ۱۹۹۶ مفهوم افراد بسیار حساس (HSP) را مطرح کرد و این موضوع در سه دهه اخیر مورد تحقیق و بررسی گسترده قرار گرفته است. او پیش‌بینی کرد که ۱۵ تا ۲۰ درصد از مردم این ویژگی را دارند، اما تحقیقات جدیدتر نشان می‌دهد که این رقم ممکن است به ۳۰ درصد از جمعیت نیز برسد.

گرانمن و سولو در سال (۲۰۲۴) در کتاب خود تحت عنوان «قدرت پنهان افراد بسیار حساس در دنیایی با صدای بلند، سریع و بیش از حد»، افراد حساس را به سه دسته تقسیم کرد:

۱. حساس فوق‌العاده (Super Sensor): این افراد جزئیات بسیار ریزی را در محیط اطرافشان متوجه می‌شوند و نسبت به نکاتی که از دید دیگران پنهان می‌ماند، آگاهی زیادی دارند.

۲. احساس‌گر فوق‌العاده (Super Feeler): این افراد به‌راحتی اشک می‌ریزند، بعد از تعاملات اجتماعی احساس خستگی شدید می‌کنند و ارتباطات انسانی تأثیر عمیقی بر آن‌ها می‌گذارد.

۳. زیبایی‌شناس (Aesthete): این افراد در هنگام مواجهه با زیبایی، موسیقی، هنر و طبیعت، لحظات الهام‌بخش و تجربه‌های عمیق و متعالی دارند. خلاقیت نقش مهمی در زندگی آن‌ها ایفا می‌کند.

در این کتاب بیان می‌شود که به‌عنوان یک درمانگر متخصص در حوزه اچ اس‌پی، هر روز با مراجعانی روبه‌رو می‌شده که تمام زندگی‌شان را با احساس اضطراب ناشی از احساسات شدید، خستگی از محیط و سردرگمی درباره خودشان سپری کرده‌اند.

اما چگونه بفهمید که شما هم یک فرد بسیار حساس هستید؟

سه نشانه مهم وجود دارد که میتواند به شما بگوید که ممکن است شما خیلی حساس باشید.

۱. شما به‌راحتی و بیش از حد تحریک می‌شوید

بیایید دوباره به همان کلاس درس برگردیم: نورهای درخشان، صداهای گفت‌وگو و تیک‌تاک ساعت. قلب شما تندتر می‌زند، فشار درونی شما بیشتر می‌شود.

به‌عنوان یک فرد بسیار حساس، شما دنیای بیرونی را به معنای واقعی کلمه شدیدتر از دیگران تجربه می‌کنید. برای برخی از افراد حساس، صدا، بو و نور میتواند شدیدتر، بلندتر و گسترده‌تر به نظر برسد.

تحریک بیش از حد می‌تواند در هر جایی از جمله رستوران‌های شلوغ، محیط‌های کاری پرهرج‌ومرج و مهمانی‌های پرجمعیت اتفاق افتاده و شما را بی‌قرار، عصبی و خسته کند.

اما خبر خوب آنکه اگر شما نسبت به محرک‌های حسی حساس هستید، می‌توانید محیط خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که نیازهایتان را تأمین کند. مثلا از هدفون‌های نویزگیر در مکان‌های شلوغ استفاده کنید. به‌جای نورهای شدید از نورهای ملایم و گرم بهره ببرید و به خودتان اجازه دهید در صورت لزوم از محیط دور شوید تا از بار حسی زیاد جلوگیری کنید.

۲. شما احساسات را به‌طرز شدیدی تجربه می‌کنید

بسیاری از افراد حساس، احساسات را عمیق‌تر از افراد معمولی حس می‌کنند. شاید به شما گفته باشند که «بیش از حد حساس» هستید، زیرا اشکتان دم مشکتان است. حال می خواهد هنگام دیدن یک فیلم عاشقانه کلیشه‌ای باشد، یک حرکت کوچک مهربانانه از طرف یک غریبه یا حتی یک ویدیوی کوتاه از یک سگ بامزه که در آغوش صاحبش خوابیده است.

درحالی‌که برخی اچ‌اس‌پی‌ها احساسات خود را بسیار عمیق و شدید تجربه می‌کنند، برخی دیگر از احساسات خود فاصله می‌گیرند. آن‌ها به‌عنوان یک مکانیزم دفاعی، ارتباطشان را با عواطف خود قطع کرده‌اند.

در این صورت اگر از عواطف خود دور شده‌اید، ممکن است این به معنای یک واکنش دفاعی باشد. چرا که شاید دیگران به شما گفته باشند که احساساتتان شما را ضعیف یا آزاردهنده می‌کند و با گفتن جملاتی همچون «محکم باش و این‌قدر احساساتی نباش!» و یا اینکه «هنوز هم داری به این موضوع فکر می‌کنی؟!» شما را به سمت دور شدن از عواطفتان سوق داده‌اند.

در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، این پدیده را «اجتناب تجربی» می‌نامند و بدین‌ترتیب افراد از احساسات ناراحت‌کننده با کار زیاد، خوردن احساسی، یا پرت کردن حواس خود فرار می‌کنند.

اما کلید رهایی از این مشکل، پذیرش احساسات ناخوشایند و مواجهه با آن‌ها و نه فرار از آن‌هاست.

۳. شما برای بازیابی انرژی به زمان استراحت بیشتری نیاز دارید

شما عاشق خانواده و دوستانتان هستید، اما توانایی حضور در کنار آن‌ها در هر لحظه را ندارید. درحالی‌که برخی افراد می‌توانند از یک مهمانی به مهمانی دیگر بروند بدون آنکه خسته شوند.

اچ‌اس‌پی‌ها معمولا به فضا و زمان بیشتری برای ریکاوری نیاز دارند. توجه داشته باشید که به عنوان یک‌اچ‌اس‌پی ممکن است بیشتر از دیگران به خواب نیاز داشته باشید، تنهایی را دوست داشته باشید و پس از مکالمات طولانی احساس خستگی جسمی کنید.

مهم است بدانید که شما تنبل یا منزوی نیستید، بلکه سیستم عصبی شما نیاز به استراحت دارد. اگر برای نیاز به زمان استراحت احساس گناه یا شرم می‌کنید، به یاد داشته باشید که این کاملاً طبیعی و ضروری است.

حساس بودن یک موهبت است!

به گزارش وب گاه یورونیوز، افراد بسیار حساس (HSP) بینش، دلسوزی و آگاهی بالایی دارند. تحقیقات نشان داده که اچ‌اس‌پی ها خلاق‌تر، همدل‌تر و از نظر اجتماعی آگاه‌تر هستند. حساس بودن یک ضعف نیست، بلکه یک قدرت است. اگر شما یک اچ اس‌ پی هستید، این توانایی را در آغوش بگیرید و آن را گرامی بدارید!

خشم، واکنشی طبیعی با پیامدهای جدی بر سلامت

ارسال شده در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴

خشم، یک واکنش طبیعی به موقعیت‌های ناخوشایند است، اما تداوم و شدت بیش از حد آن می‌تواند به طور قابل توجهی بر سلامت جسمی ما اثر بگذارد. از تاثیر بر سیستم قلبی عروقی گرفته تا تضعیف سیستم ایمنی و اختلال در خواب، خشم می‌تواند طیف وسیعی از مشکلات سلامتی را ایجاد کند. با آگاهی از این اثرات، می‌توانیم راه‌های موثرتری برای مدیریت خشم و حفظ سلامت خود پیدا کنیم.

خشم در بهترین حالت به ما در مورد خطر هشدار می‌دهد تا دست به عمل بزنیم و از خود محافظت کنیم. اما در زندگی امروز خشم، اغلب یک هیجان و واکنش نسبت به شخص یا موقعیتی است که در نظر ما اشتباه و ناخوشایند است. وقتی خشم مکرراً تکرار می‌شود، زیاد و شدید است، خیلی طول می‌کشد یا تناسبی با موقعیت پیش‌آمده ندارد می‌تواند برای سلامتی دردسرساز شود.

خشم بخشی از واکنش جنگ یا گریز یا وحشت‌زدگی است که در آن غدد آدرنال بدن را با هورمون‌های استرس بمباران می‌کنند، هورمون‌هایی مانند آدرنالین و کورتیزول. وقتی خشمگین هستیم اثرات آن را به‌صورت افزایش ضربان قلب و فشارخون احساس می‌کنیم، یعنی خون به‌سرعت وارد قلب می‌شود. در واقع بدن در حال آماده‌شدن برای جنگ است تا یا بماند و از خودش دفاع کند یا فرار کند و جانش را از خطر نجات بدهد.

این سیستم واکنشی در بدن ما باهدف محافظت از ما ایجاد شده اما در بیشتر موارد ما به این‌همه انرژی برای مقابله با هر چیزی که خشمگین مان کرده نیاز نداریم، مثلاً وقتی در ترافیک گیر افتاده‌ایم، کودکمان وسیله‌ای را شکسته یا دریافت ایمیلی اعتراضی از یک همکار.

حتماً زیاد شنیده‌اید که استرس مزمن و مداوم باعث انواع بیماری‌ها می‌شود.

خشم فشار زیادی به قلب وارد می‌کند

خشم بدن را وادار به ترشح هورمون‌های استرس می‌کند که به‌مرور زمان اثرات مخربی بر قلب می‌گذارند. تحقیقات نشان می‌دهد خشم (حتی خشم موقتی که باعث تغییراتی در حالات چهره می‌شود) منجر به تغییراتی در قلب خواهد شد که توانایی عضله قلب برای پمپاژ خون را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و موجب فشارخون بالا و پیامدهای بعدی آن مثل بیماری قلبی، حمله قلبی، سکته مغزی و سندرم متابولیک می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که زیاد خشمگین می‌شوند (آنهایی که معمولاً بیشتر موقعیت‌ها را خطر و تهدید تلقی می‌کنند و کمتر قادر به کنترل احساس و افکار منفی خود هستند) بیشتر در معرض بیماری عروق کرونری قرار دارند.

مطالعهٔ دیگری نشان داده خشم بیشتر و مکرر با افزایش ریسک مرگ ناشی از بیماری عروق کرونری ارتباط دارد.

خشم برای افرادی که آریتمی یا بی‌نظمی ضربان قلب دارند بسیار مضر است. آزمایش‌ها نشان داده که اگر شما مستعد آریتمی بطنی یا فیبریلاسیون دهلیزی باشید، احتمال بروز این بیماری‌ها در زمانی که خشمگین هستید یا استرس دارید بیشتر خواهد شد. دلیلش این است که آدرنالین که در زمان خشم ترشح می‌شود می‌تواند باعث تغییرات الکتریکی در قلب شود.

 خشم احتمال حمله قلبی را افزایش می‌دهد

به گزارش وب گاه تبیان، شواهد نشان می‌دهند خشم باعث افزایش ریسک حمله قلبی می‌شود. یک مرور سیستمیک به بررسی مطالعاتی پرداخت که روی تقریباً ۴۰۰۰ نفر در بیش از ۵۰ مرکز پزشکی در ایالات متحده انجام شده بود. محققان دریافتند در عرض دو ساعت بعد از وقوع خشم و عصبانیت، احتمال حملات قلبی بیشتر از دوبرابر افزایش می‌یابد و این میزان افزایش با شدت خشمی که اتفاق افتاده ارتباط دارد. یعنی خشم شدیدتر، اثرات شدیدتری هم بر قلبتان می‌گذارد.

خشم می‌تواند گوارشتان را مختل کند

پژوهش‌ها نشان می‌دهند مغز و روده‌ها مدام با هم در ارتباط‌اند و بر هم اثر می‌گذارند. یکی از نقش‌های دستگاه عصبی خودمختار ما (که تنظیم‌کنندهٔ فرایندهای اختیاری بدن ماست)، کمک به گوارش است. اما وقتی بدن در واکنش به استرس و خشم در شرایط جنگ یا گریز قرار می‌گیرد، این عملکرد دچار اختلال می‌شود.

در این شرایط می‌توانیم انتظار تغییراتی در نحوه عملکرد روده‌ها داشته باشیم. طبق یافته‌ها استرس می‌تواند موجب علائم ناخوشایندی در سیستم گوارش شود مثل شکم‌درد، ناراحتی و بی‌قراری معده و اسهال. این استرس در بلندمدت باعث بیماری التهابی روده (IBD)، سندرم روده تحریک‌پذیر (IBS) و ریفلاکس خواهد شد.

خشم زیاد سلامت روان را به خطر می‌اندازد

بودن در وضعیت خشم و عصبانیت بر سلامت روانتان نیز اثر می‌گذارد. مطالعات نشان می‌دهد خشم اغلب ریسک اختلالات هیجانی را بالا می‌برد، مانند اضطراب و افسردگی. خشم باعث تشدید علائم اضطراب و افسردگی موجود شده و موفقیت در درمان را کمتر می‌کند.

خشم، خصوصاً خشم طولانی‌مدت، می‌تواند بر الگوهای فکری و دقت و تمرکز نیز اثر بگذارد. خشم می‌تواند ما را بدبین و کینه‌توز کند و بر روابط ما و توانایی ارتباط برقرارکردن ما با دیگران اثرات خیلی بدی بگذارد و همه اینها قطعاً تندرستی ما را تحت‌تأثیر قرار خواهند داد.

واکنش‌های خشمگین ما می‌تواند به روابط مهم ما آسیب بزند. انسان موجودی اجتماعی است و ما برای بقا به ارتباطات اجتماعی نیاز داریم. خشم می‌تواند زمینه را برای توهین‌های کلامی و رفتاری فراهم کند.

خشم می‌تواند خوابتان را به هم بریزد

افرادی که اغلب برای کنترل خشم خود مشکل دارند یا زیاد احساس خشم می‌کنند معمولاً دچار مشکلات خواب می‌شوند. مطالعه‌ای به بررسی ارتباط خشم بیشتر و اختلالات خواب پرداخت، مثلاً مشکل در شب‌ها به خواب‌رفتن یا در خواب ماندن. مشخص شد خشم در حد متوسط تا شدید به میزان چشمگیری (۴۰ تا ۷۰ درصد) باعث افزایش احتمال اختلالات خواب در بزرگسالان می‌شود. احساس خشم، برانگیختگی عصبی و بی‌قراری ذهنی را بیشتر می‌کند که متعاقباً امکان خواب راحت را خواهند گرفت.

خشم، واکنشی طبیعی با پیامدهای جدی بر سلامت

خشم عملکرد سیستم ایمنی را ضعیف می‌کند

یافته‌ها نشان می‌دهند وضعیت و عملکرد سیستم ایمنی ما تا حدودی بازتابی از وضعیت هیجانی و احساسی ماست. این سیستم هم به وضعیت استرس و خشم واکنش نشان می‌دهد و هم به وضعیت آرام ذهنی و ازاین‌جهت تصمیم می‌گیرد که چگونه وارد عمل شود. واکنش‌های هیجانی و استرسی ارتباط نزدیکی با تجربهٔ درد، ترشح مواد التهابی و همچنین حل‌وفصل کردنشان دارند.

مطالعات نشان می‌دهند خشم می‌تواند عملکرد سیستم ایمنی را ضعیف کند، به این صورت که سلول‌های ایمنی را مهار می‌کند، التهاب را افزایش می‌دهد و موجب یک واکنش ایمنی نامتعادل می‌شود. این فاکتورها می‌توانند افراد را مستعد ابتلا به عفونت‌ها و بیماری‌های خودایمنی و التهابی نمایند.

در پایان

. خشم فقط یک احساس نیست و اثرات جدی بر جسم و روان می‌گذارد.

. خشم مزمن می‌تواند ریسک بیماری‌های قلبی، اختلالات گوارشی و عوارض روحی و روانی و اختلالات خواب را بالا ببرد.

. به دنبال راه‌های سالمی برای مدیریت خشم و استرس خود باشید تا تندرست بمانید.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!