هنگام اضطرار چه داروهایی را با خود همراه داشته باشیم

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴

حوادث، بخش جدایی ناپذیر در هنگام وجود بحران است اما اینکه در این زمان چه داروها و یا ابزاری همراه خود داشته باشید که کاربردی باشد، موضوع مهمی است که ما در این مطلب به شما یادآوری می‌کنیم.

بحران‌ها و حوادث همیشه قابل پیش‌بینی نیستند، برای همین باید برای آن از قبل برنامه‌ریزی کرد تا در صورت بوجود آن بتوان از بروز آسیب جلوگیری کرد. از جمله این بحران‌ها می‌توان به حوادث طبیعی و غیرطبیعی از جمله زلزله، سیل، جنگ و… اشاره کرد.

یکی از این برنامه‌ریزی‌ها تهیه کیف اضطرار و دارو برای استفاده پس از حادثه است. استفاده از دارو همیشه هنگام بیماری نیست، کاربرد برخی داروها در بروز حوادث و اتفاقات پس از آن می‌تواند عاملی برای پیشگیری از بیماری در مسیر نجات یک انسان باشد. اما اینکه چه دارویی را بتوان در لحظه حادثه و پس از آن استفاده کرد و یا پس از اتفاق همراه خود جابجا نمود، نکته مهمی است که ما آن را برای شما بیان می‌کنیم.

مسکن‌ها و تب‌برها

هنگام پدید آمدن یک حادثه اولین نکته برای شخص آسیب دیده رفع دردها و آلام اوست. برای همین ساده‌ترین داروها برای این امر استامینوفن، ایبوپروفن و ناپروکسن است.

پماد ضد التهاب

این گونه پماد برای رفع درد و همچنین التهاب مورد استفاده قرار می‌گیرد. معمولا از ژل دیکلوفناک برای این منظور می‌توان استفاده کرد.

ضد حساسیت‌ها

داروهای ضدحساسیت از جمله داروهایی است که همیشه در کیف نجات شما بعنوان یک ضرورت باید قرار داشته باشد. لوراتادین، سیتریزین و دیفن هیدرامین جزو این داروهاست.

پماد سوختگی

یکی از داروهایی که هنگام سوختگی می‌توان از آن استفاده کرد، این شکل از پمادهاست. پمادهای سوختگی برای درمان سوختگی‌های سطحی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

قطره‌های چشمی

این نوع قطره‌ها برای رفع خشکی چشم و یا سوزش آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. تلاش کنید کیف دارویی شما خالی از این نوع قطره نباشد.

داروهای ضد سرفه

داروهای ضدسرفه اساسا برای سرفه‌های خشک و خلط‌دار استفاده می‌شود.

هنگام اضطرار چه داروهایی را با خود همراه داشته باشیم

داروهای گوارشی

لوپرامید(برای اسهال)، شربت آلومینیوم ام جی اس و آنتی اسیدها برای درد معده و سوزش سردل استفاده می‌شود.

محلول او آر اس

این محلول برای جبران کمبود آب بدن هنگام بیماری از جمله اسهال مورد نیاز است.

داروهای اختصاصی

معمولا برخی از افراد خانواده داروهای خاصی از جمله انسولین، قرص فشار و یا صرع استفاده می‌کنند. برای همین وجود این داروها به این افراد آرامش خاطر خواهد داد.

ابزار مورد نیاز

در کیف اضطرار علاوه بر دار باید برخی از ابزارها و لوازم پزشکی رو همراه خود داشته باشید که ما در این بخش این موارد را به شما بیان می‌کنیم

دماسنج برای اندازه‌گیری دمای بدن

انبر برای برداشتن اجسام خارجی از روی زخم

قیچی کوچک برای بریدن گاز و چسب زخم

ضدعفونی کننده‌ از جمله بتادین و الکل برای جلوگیری از عفونت

گاز استریل، بانداژ و چسب زخم برای پانسمان

نکته

قطعا شما باید برای این داروها و ابزار به فکر کیفی باشید که هم سبک و هم محکم باشد. برای همین انتخاب آن نیاز به دقت نظر است. جنس این نوع کیف‌ها باید هم سبک و هم محکم باشد تا برای مسافت‌های طولانی شما را خسته نکند و در برابر اتفاقات استحکام لازم را داشته باشد.

داروها همیشه تاریخ مصرف دارند، تلاش کنید داروهای موجود در این کیف را هر چند مدت به روز رسانی کنید.

چطور با یک عذرخواهی صادقانه، اعتماد از دست رفته را برگردانیم؟

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

روابط سالم و پایدار بر پایه احترام و درک متقابل استوارند. اما گاهی، اشتباهات و سوءتفاهمات، این پایه‌ها را به لرزه در می‌آورند. عذرخواهی، ابزاری کلیدی برای ترمیم این شکاف‌هاست. اما این عمل ساده، اگر به‌درستی انجام نشود، می‌تواند به جای حل مشکل، درد و رنج مضاعفی را به همراه داشته باشد.

عذرخواهی، اغلب به عنوان راهکاری ساده برای حل اختلافات تلقی می‌شود. اما واقعیت این است که بسیاری از عذرخواهی‌ها، نه تنها به حل مشکل کمکی نمی‌کنند، بلکه می‌توانند اوضاع را بدتر کنند. این مسئله به دلایل مختلفی ریشه دارد.

آیا تا به حال تجربه کرده‌اید که عذرخواهی شما به جای حل مشکل، اوضاع را بدتر کند؟ چرا عذرخواهی‌های بسیاری بی‌اثر می‌مانند؟ آیا می‌خواهید بدانید چگونه عذرخواهی‌هایتان تاثیرگذارتر باشد؟ آیا می‌خواهید به جای ایجاد درد و رنج بیشتر، به ترمیم روابط کمک کنید؟ در این متن، به بررسی راه‌کارهایی برای انجام عذرخواهی صادقانه و موثر خواهیم پرداخت. ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه عذرخواهی، ابزاری قدرتمند برای حل اختلافات و بازسازی روابط باشد.

روش‌های صحیح عذرخواهی برای ایجاد ارتباطی مؤثر و سالم

در هر رابطه‌ای، اشتباهات و سوءتفاهم‌ها اجتناب‌ناپذیرند، اما نحوه‌ی واکنش به آن‌ها سرنوشت رابطه و دوستی ها را رقم می‌زند. یک عذرخواهی واقعی، از روی صداقت و درک نیازهای طرف مقابل، می‌تواند به معنای واقعی کلمه، معجزه کند. این عذرخواهی، نه تنها نشان‌دهنده‌ی مسئولیت‌پذیری شماست، بلکه اعتماد و احترام طرف مقابل را نیز تقویت می‌کند.

عذرخواهی مؤثر، به معنای پذیرش اشتباه و تلاش برای جبران آن است. این فرایند، فضای گفت‌وگوی سالم و سازنده‌ای را فراهم می‌کند و به طرف مقابل اجازه می‌دهد تا احساسات خود را بیان کند و از آسیب‌های احتمالی جلوگیری می‌کند. با عذرخواهی درست، شما نه تنها به رابطه آسیب وارد شده را ترمیم می‌کنید، بلکه به تقویت آن نیز کمک می‌کنید. این امر، به ویژه در روابط عاطفی و شخصی، که بر پایه اعتماد و احترام بنا شده‌اند، بسیار حیاتی است.

علاوه بر این، یک عذرخواهی صحیح، به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود دهید. درک احساسات طرف مقابل و بیان صادقانه‌ی عذرخواهی، شما را در مسیر رشد شخصی قرار می‌دهد. این تجربه، شما را در مواجهه با چالش‌های آینده‌ی رابطه‌ی تان، قوی‌تر و آماده‌تر می‌کند و به شما در حل مشکلات آینده کمک خواهد کرد. در نهایت، عذرخواهی صحیح، نه تنها به حفظ رابطه، بلکه به بالندگی و پویایی آن کمک می‌کند.

پس برای بازسازی اعتماد و ایجاد ارتباطی سالم و مؤثر، عذرخواهی صحیح و اصولی بسیار حیاتی است. این فرایند شامل مراحل مشخصی است که به ترمیم روابط آسیب‌دیده کمک می‌کنند.

مرحله اول، پذیرش کامل مسئولیت است. این بدان معناست که بدون بهانه‌جویی و توجیه، اشتباه خود را به طور واضح و صادقانه بپذیرید. پذیرش مسئولیت، نشان‌دهنده صداقت و تعهد شما به بهبود رابطه است. این مرحله پایه و اساس یک عذرخواهی موثر را تشکیل می‌دهد.

مرحله دوم، ابراز احساسات صادقانه و واقعی است. شما باید به طرف مقابل نشان دهید که از آسیب‌هایی که به او وارد کرده‌اید، ناراحت هستید و از ته دل عذرخواهی کنید. این عذرخواهی باید از صمیم قلب باشد و نه صرفاً یک فرمالیته. بیان احساسات واقعی، نشان می‌دهد که شما به رابطه اهمیت می‌دهید و برای بهبود آن تلاش می‌کنید.

مرحله سوم، پیشنهاد جبران است. این مرحله شامل ارائه راهکارهایی برای جبران اشتباه و جلوگیری از تکرار آن در آینده است. این جبران می‌تواند به شکل عملی باشد، مانند تعمیر خسارت، بازگرداندن چیزی که از دست رفته است، یا ارائه کمک و حمایت. اهمیت این مرحله در نشان دادن تعهد و تلاش شما برای بهبود رابطه و جلوگیری از تکرار اشتباهات است.

چه زمانی باید عذرخواهی کنیم؟

زمانی که اشتباهی مرتکب شده‌اید و این اشتباه تأثیری منفی بر دیگری گذاشته است، عذرخواهی ضروری است. اما صرفاً بروز اشتباه، دلیل کافی برای عذرخواهی نیست. عوامل دیگری نیز در این تصمیم‌گیری نقش دارند.

تأثیر اشتباه بر دیگری: آیا اشتباه شما موجب آسیب، ناراحتی، آزردگی، یا لطمه‌ای به دیگری شده است؟ اگر جواب مثبت است، عذرخواهی لازم است. مهم نیست که چقدر برایتان قابل توجیه است یا چقدر فکر می‌کنید دیگری «باید» بپذیرد که اشتباه از روی بی‌توجهی یا شرایط خاص بوده است. مرکز توجه باید بر احساسات و تجربه طرف مقابل باشد.

نوع اشتباه: اشتباهات مختلف، عذرخواهی‌های متفاوتی را می‌طلبند. یک اشتباه جزئی مانند فراموشی یک قول، نیازمند عذرخواهی مختصر است، اما یک اشتباه جدی‌تر مانند بی‌احتیاطی که منجر به آسیب دیدگی شده، عذرخواهی عمیق‌تر و با جزئیات بیشتری می‌طلبد.

ارتباط شما با طرف مقابل: در روابط نزدیک و صمیمی، عذرخواهی باید سریع‌تر و با صراحت بیشتری بیان شود. در روابط رسمی‌تر، ممکن است نیاز به لحنی رسمی‌تر و در مواردی به بیان مکتوب باشد.

موقعیت و زمان مناسب: عذرخواهی زمانی موثر است که در شرایطی مناسب انجام شود. اگر طرف مقابل در حال عصبانیت یا ناراحتی شدید است، بهتر است تا زمان آرامش، صبر کنید. همچنین، زمان و مکان باید به گونه‌ای باشد که طرف مقابل فرصت کافی برای شنیدن و درک عذرخواهی را داشته باشد.

صداقت و پشیمانی واقعی: عذرخواهی صرفاً بیان کلمات نیست، بلکه نشان‌دهنده پشیمانی و تاسف واقعی برای اشتباه است. اگر پشیمانی واقعی وجود نداشته باشد، عذرخواهی نه‌تنها موثر نخواهد بود، بلکه ممکن است به بدتر شدن اوضاع بیانجامد.

تعهد به اصلاح: عذرخواهی موثر، شامل تعهد به اصلاح اشتباه و جلوگیری از تکرار آن در آینده است. این تعهد می‌تواند اعتماد طرف مقابل را جلب کند و به بهبود رابطه کمک کند.

نقش عذرخواهی در بازسازی اعتماد

عذرخواهی صحیح، کلید بازسازی اعتماد در هر رابطه‌ای است. وقتی فردی اشتباه خود را می‌پذیرد و با صداقت عذرخواهی می‌کند، اولین گام در ترمیم رابطه برداشته می‌شود. این عذرخواهی واقعی، نه تنها به طرف مقابل نشان می‌دهد که فرد مسئولیت اشتباه خود را می‌پذیرد، بلکه به بازسازی اعتماد کمک شایانی می‌کند.

این عذرخواهی صادقانه، شامل پذیرش کامل مسئولیت اشتباه و بیان احساسات واقعی فرد است. به جای آوردن بهانه‌ها، باید به طور شفاف و دقیق به اشتباه خود اعتراف کرد و آسیب وارده به طرف مقابل را به رسمیت شناخت. این نشان می‌دهد که فرد درک عمیقی از تأثیر اقدامات خود دارد و به دنبال ترمیم رابطه است. این درک و پذیرش کامل، قدمی حیاتی در بازگرداندن اعتماد است.

پس از عذرخواهی، اقدامات عملی برای جبران اشتباه، ضروری است. این اقدامات، نشان دهنده‌ی تعهد فرد به ترمیم رابطه و جبران خسارت‌های وارد شده است. مثلاً، اگر فردی در گفتگو بی‌احترامی کرده است، باید با رفتار محترمانه و توجه به احساسات طرف مقابل، سعی در بهبود رابطه کند. این اقدامات عملی، به طرف مقابل نشان می‌دهد که عذرخواهی صرفاً یک حرف نیست، بلکه تعهدی واقعی برای تغییر و بهبود است.

مرزها را مجددا تقویت کنید:

گاهی بازسازی اعتماد فقط به معنی «برگشت به قبل» نیست، بلکه فرصتی‌ست برای ساختن رابطه‌ای جدید، عمیق‌تر و سالم‌تر. این یعنی:

– تعریف مجدد از مرزها و انتظارات

– ایجاد مکالمات صادقانه و منظم درباره احساسا

– بهبود مهارت‌های ارتباطی

– افزایش صمیمیت عاطفی از طریق زمان‌گذرانی با کیفیت

یکی از مهم‌ترین بخش‌های عذرخواهی صادقانه، تقویت دوباره مرزهای رابطه است. تعیین مرزهای سالم برای هر رابطه‌ای ضروری هستند.صحبت در مورد قوانینی که هر دو نفر باید در آینده به آن‌ها پایبند باشند، به بازسازی اعتماد و ایجاد احساسات مثبت کمک می‌کند. این روند به‌طور طبیعی شما را از درگیری خارج کرده و به سمت آینده‌ای شادتر در رابطه هدایت می‌کند.

فقط سهم خود را در درگیری بپذیرید و به سهم دیگران کاری نداشته باشید

به یاد داشته باشید که وقتی عذرخواهی می‌کنید، تنها مسئولیت سهم خود را در درگیری بر عهده می‌گیرید. این به معنای پذیرفتن تمام تقصیر نیست. برخی از افراد از اینکه ابتدا عذرخواهی کنند، اجتناب می‌کنند چون فکر می‌کنند هرکس اول عذرخواهی کند «بیشتر مقصر» یا «بازنده» است.

عذرخواهی کردن، حتی وقتی سهم کوچکی از درگیری متعلق به شماست، می‌تواند سالم و مؤثر باشد. این کار به شما اجازه می‌دهد که پشیمانی خود را از اعمالتان نشان دهید و در عین حال مرزهای خود را نیز تقویت کنید.

به دنبال نتیجه آنی نباشید

اگرچه عذرخواهی می‌تواند به عنوان راهی برای عبور از درگیری عمل کند، بیشتر ما آن را برای ترمیم رابطه و بخشیده شدن انجام می‌دهیم. اما گاهی این اتفاق نمی‌افتد.

اگر عذرخواهی شما صادقانه و حاوی عناصر لازم باشد، احتمال بخشیده شدن بیشتر است. اما گاهی طرف مقابل آماده بخشیدن نیست و یا توانایی آن را ندارد. ممکن است شما را ببخشد اما همچنان محتاط باقی بماند. همچنین ممکن است هنوز نقش خود در درگیری را نپذیرفته باشد. شما نمی‌توانید پاسخ طرف مقابل را کنترل کنید و اگر همه کارهایی لازم را انجام داده‌اید، نتیجه را فعلا رها کنید.

در ادامه‌ی مراحل مؤثر عذرخواهی، تأکید بر عدم تکرار رفتار اشتباه بسیار حیاتی است. ما معذرت‌خواهی نمی‌کنیم تا «شمارنده‌ی خطاهایمان صفر شود» و از فردا به همان شیوه‌ی اشتباه ادامه دهیم. ما عذرخواهی می‌کنیم تا طرف مقابل مطمئن شود که چنین خطایی، دیگر تکرار نخواهد شد. این اطمینان، پایه و اساس ترمیم رابطه و ایجاد اعتماد است.

برای ایجاد این اطمینان، باید در عذرخواهی خود، به روشنی و شفاف، راهکارهایی برای جلوگیری از تکرار اشتباه ارائه دهید. این راهکارها می‌توانند شامل تغییر در نگرش، رفتار، یا شیوه‌ی عمل شما باشند. این نشان می‌دهد که شما به بهبود رابطه و جلوگیری از آسیب‌های بعدی، متعهد هستید. به جای صرفا بیان «متاسفم»، باید توضیح دهید که چه تغییری در خود ایجاد کرده‌اید و یا چه اقداماتی را برای جلوگیری از تکرار اشتباه، انجام خواهید داد. این اقدامات، نشان‌دهنده‌ی مسئولیت‌پذیری و تعهد شما به آینده‌ی سالم‌تر رابطه است.

مادرشوهر و عروس در قرن ۲۱؛ چگونه از تنش‌ها عبور کنیم؟

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

روابط مادرشوهر و عروس در تلاطم دنیای دیجیتال و فضای مجازی، همیشه پر از اتفاقات ناخواسته بوده است اما این سوال مطرح است که چگونه رفتار کنیم تا این رابطه به جای فضای پرتنش، به محلی برای همدلی تبدیل شود.

روابط مادرشوهر و عروس در قرن ۲۱ تحت تأثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است. در دنیای دیجیتال امروز، این دو نسل با چالش‌های جدیدی مواجه هستند که می‌تواند به تنش‌ها و سوءتفاهم‌هایی منجر شود. به عنوان مثال، مادرشوهر ممکن است با تغییرات فرهنگی و سبک زندگی جدید عروس مواجه شود و از این رو احساس بی‌پناهی کند. از سوی دیگر، عروس نیز ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی و انتظاراتی که از او می‌رود، در تلاش برای حفظ استقلال خود دچار سردرگمی شود. این شرایط می‌تواند باعث شود که هر دو طرف احساس کنند که در یک رقابت نابرابر قرار دارند.

عروس گذشته یا همان مادرشوهر امروزی با توجه به شرایط فرهنگی گذشته ممکن است کمی اقتدار با نمک استبداد را چشیده باشد. به همین خاطر تلاش می‌کند مانند ایام گذشته خود نباشد اما تجربه‌ای هم برای گرفتن ارتباط با جوان وابسته به فضای مجازی ندارد. همچنین جدایی از فرزند پسر و از دست رفتن جایگاه بعنوان تصمیم گیر برای فرزند، آنها را دعوت به کناره گیری و سکوت می‌کند.

این انزوای دو طرفه باعث پر شدن گسل توسط فضای مجازی می‌شود. ساخت ویدئوهای طنز از اختلافات خانوادگی و وجود صفحات سلبریتی‌های خوش صحبت و در قامت روانشناس، عروس را درگیر مقایسه در جهت تخریب کرده و همچنین او را در ذهن مادرشوهر ناسپاس جلوه می‌دهد. در نتیجه طرفین به جای تعامل و همدلی درگیر یک رقابت ناخواسته می‌شوند. و این چنین است که فضای مجازی آتیش بیار معرکه می‌شود.

 راه حل چیست؟

برای ایجاد یک رابطه سالم و همدلانه، هر دو طرف باید به اهمیت درک متقابل پی ببرند. عروس باید بداند که مادرشوهرش نیز در حال تجربه تغییراتی است و نیاز به حمایت و درک دارد. از سوی دیگر، مادرشوهر نیز باید به این نکته توجه کند که عروس به دنبال هویت مستقل خود است و این موضوع نباید به عنوان تهدیدی برای جایگاه او تلقی شود. برقراری گفت‌وگوهای باز و صادقانه می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و ایجاد فضایی برای همدلی کمک کند.

فضای مجازی، با وجود چالش‌هایی که ایجاد می‌کند، می‌تواند به عنوان ابزاری برای تقویت ارتباطات نیز مورد استفاده قرار گیرد. عروس و مادرشوهر می‌توانند با اشتراک‌گذاری تجربیات و احساسات خود در این فضا، پایه‌های ارتباطی قوی‌تری بسازند. همچنین، آگاهی از محتوای رسانه‌ها و تأثیرات آن بر روی روابط خانوادگی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا از مقایسه‌های نادرست دوری کنند و بر روی نقاط قوت یکدیگر تمرکز کنند.

در نهایت، ایجاد یک رابطه مثبت میان عروس و مادرشوهر نیازمند زمان، صبر و تلاش از سوی هر دو طرف است. با پذیرش تفاوت‌ها و تلاش برای درک یکدیگر، می‌توانند به جای رقابت، فضایی از همدلی و محبت بسازند که نه تنها به نفع خودشان بلکه به نفع خانواده‌هایشان نیز خواهد بود.

در این میان وجود افراد بزرگتر و واسط در هر دو خانواده مانند دایی، عمو و یا حتی خواهر بزرگتر می‌تواند ایفا کننده نقش یک پل ارتباطی بین دو نسل سنتی و جدید و عامل افزایش فهم زبانی باشد و رفت و آمد میان دو خانواده با کیفیت و عاری از قضاوت و در شکلی آرام برگزار شود.

تقویت روابط مادرشوهر و عروس: از تفاوت‌ها به همدلی

روابط مادرشوهر و عروس می‌تواند با تلاش مشترک برای درک متقابل، گفت‌وگوی صادقانه و پذیرش تفاوت‌ها به یک رابطه‌ای سالم و سازنده تبدیل شود. این نوع از روابط نه تنها به نفع خودشان بلکه به نفع کل خانواده خواهد بود و می‌تواند الگویی برای نسل‌های آینده باشد.

تفاوت‌ها به عنوان فرصت

تفاوت‌های میان مادرشوهر و عروس نه تنها طبیعی هستند بلکه می‌توانند به غنای روابط کمک کنند. هر دو طرف باید به این نکته توجه کنند که این تفاوت‌ها می‌توانند منبعی از یادگیری و رشد باشند. مادرشوهر می‌تواند از تجربیات زندگی و چالش‌های خود برای راهنمایی عروس استفاده کند، در حالی که عروس نیز می‌تواند با دیدگاه‌های تازه و ایده‌های نو به مادرشوهر کمک کند تا با تغییرات جدید سازگار شود.

اهمیت گفت‌وگو

گفت‌وگوهای صادقانه و باز یکی از کلیدهای اصلی برای کاهش سوءتفاهم‌ها و ایجاد فضایی برای همدلی است. مادرشوهر باید تلاش کند تا احساسات و تجربیات عروس را درک کند و در عوض، عروس نیز باید به چالش‌هایی که مادرشوهر با آن‌ها مواجه است، توجه کند. این نوع از همدلی می‌تواند به ایجاد پیوندی قوی‌تر و عمیق‌تر بین دو نسل کمک کند.

زمان و صبر

ایجاد یک رابطه مثبت میان مادرشوهر و عروس نیازمند زمان، صبر و تلاش مستمر است. با پذیرش تفاوت‌ها و تمرکز بر نقاط قوت یکدیگر، می‌توانند فضایی از محبت و حمایت ایجاد کنند که نه تنها به نفع خودشان بلکه به نفع کل خانواده خواهد بود. این نوع از روابط می‌تواند به عنوان الگویی برای نسل‌های آینده نیز عمل کند و به تقویت بنیان خانواده‌ها کمک کند.

تعامل به جای رقابت

این گسل با سکوت و انزوا حل نخواهد شد. عروس خانواده نیاز دارد در کنار کسب استقلال پس از ازدواج، از تجارب بزرگتری مانند مادرشوهر بهره ببرد. از طرفی، مادرشوهر نیز باید بپذیرد که جهان امروزی با استدلال و سرعت جدیدی به پیش می‌رود. اگر طرفین به جای رقابت، با همدلی وارد تعامل شوند، چه بسا رابطه میان عروس و مادرشوهر می‌تواند کلاسی برای فراگیری و ارتقاء رشد طرفین باشد.

در نتیجه، روابط مادرشوهر و عروس در قرن ۲۱ به دلیل تغییرات اجتماعی و فرهنگی پیچیده‌تر از گذشته شده است. این روابط می‌توانند تحت تأثیر فشارهای اجتماعی، انتظارات و تفاوت‌های فرهنگی قرار گیرند. با این حال، با درک متقابل و تلاش برای برقراری ارتباط مؤثر، می‌توان به یک رابطه سالم و همدلانه دست یافت. هر دو طرف باید به این نکته توجه کنند که تفاوت‌ها نه تنها طبیعی هستند بلکه می‌توانند به غنای روابط کمک کنند.

گفت‌وگوهای صادقانه و باز می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و ایجاد فضایی برای همدلی کمک کند. مادرشوهر باید احساسات و تجربیات عروس را درک کند و در عوض، عروس نیز باید به چالش‌هایی که مادرشوهر با آن‌ها مواجه است، توجه کند. این نوع از همدلی می‌تواند به ایجاد پیوندی قوی‌تر و عمیق‌تر بین دو نسل کمک کند.

در نهایت، ایجاد یک رابطه مثبت میان مادرشوهر و عروس نیازمند زمان، صبر و تلاش مستمر است. با پذیرش تفاوت‌ها و تمرکز بر نقاط قوت یکدیگر، می‌توانند فضایی از محبت و حمایت ایجاد کنند که نه تنها به نفع خودشان بلکه به نفع کل خانواده خواهد بود. این نوع از روابط می‌تواند به عنوان الگویی برای نسل‌های آینده نیز عمل کند و به تقویت بنیان خانواده‌ها کمک کند.

اگر طرفین به جای رقابت، با همدلی وارد تعامل شوند چه بسا رابطه میان عروس و مادرشوهر می‌تواند کلاسی برای فراگیری و ارتقاء رشد طرفین باشد. در این فضا، درک متقابل و تلاش برای برقراری ارتباط مؤثر می‌تواند به ایجاد یک رابطه سالم و همدلانه کمک کند.

هدف‌گذاری شخصی، راز شادابی و سلامت روان زنان خانه‌دار

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴

شغل خانه داری برای زنان مسئولیت پر چالشی است که زنان خانه دار به خوبی بر آن شناخت دارند. در راستای سلامت روانی، زنان خانه دار باید در کنار وظایف خانه و خانه داری حتما برای خودشان برنامه، هدف و افقی را ترسیم کرده و در راستای رسیدن به آنها تلاش کنند.

در سکوتی که خانه‌ی مرتب، در میان کارهای روزمره، غذا پختن، شستشو، مراقبت از کودکان و…. ممکن است بسیاری از زنان به این بیاندیشند که چقدر برای خود زمان میگذارند؟ یا اینکه چه آرزوها و اهداف بزرگی داشتند! چه برنامه هایی در سر می پروراندن! گاهی خستگی طاقت فرسای کارهای روزمره در کنار فکر کردن به آرزوهای دست نیافته موجب بروز افسردگی در برخی زنان خانه دار می شود.

در این خصوص با دکتر فاطمه فیاض، فوق دکترای روانشناسی سلامت، استاد دانشگاه، روان درمانگر و رئیس انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی به گفت وگو نشستیم.

نقش زن در جامعه و خانواده

دکتر فاطمه فیاض در ابتدا به بیان نقش زن در جامعه و خانواده پرداخت و گفت: خداوند متعال انسان را از دو جنس زن و مرد آفریده و تفاوت های فیزیولوژیکی، روانشناختی، هیجانی، عاطفی و معنوی بین این دو جنس ایجاب می‌کند که هر کدام یک نقش متناسب با این ویژگی ها را در جامعه داشته باشند. درست است که هیچ یک بر دیگری برتری ندارند، اما به هر حال با توجه به اقتضائات، ویژگی ها و توانمندی های متفاوتی که در برخی جنبه ها با هم دارند، لازم است که با توجه به اینها نقش های متفاوتی در جامعه داشته باشند. بر همین اساس قاعدتا شغل های مردانه و زنانه با یکدیگر متفاوت است.

خانه داری خرده نقش هایی است که یک زن می تواند در یک خانواده داشته باشد

بسیاری از شغلها و موقعیتها برای زنان و بسیاری برای مردان مناسبتر هستند. اما برخی از شغلها هستند که زن و مرد ندارند و هر دو می توانند آنها را انجام دهند. زنان با توجه به ویژگی هایی که دارند، بهتر از مردان می توانند، نقشهای مرتبط با خانه، مدیریت فرزندان و خانه، خانه داری، تربیت فرزند و مسئولیت هایی که به نوعی ارتباط موثر با دیگران دارند را ایفا کنند. خانه داری شامل بسیاری از خرده نقش هایی است که یک زن می تواند در یک خانواده داشته باشد .

اهمیت شغل خانه داری

این روان درمانگر در خصوص اهمیت شغل خانه داری گفت: خانه داری فقط به معنی نظافت و رتق و فتق کردن خوراک و پوشش خانواده نیست. خانه داری مجموعه ای از نقشهایی است که این امکان را به زنان می دهد که روابط اعضای خانواده را گرم و صمیمی نگه دارد، با بچه ها ارتباط موثر داشته باشد، به امر تربیت آنها بپردازد، مسائل مربوط به خانواده و روابط اجتماعی با دیگران را مدیریت کند و ارتباط با همسر را به سمتی ببرد که فضای خانواده را بعد از یک روز پر تنش و سخت به سمت آرامش سوق دهد وخانه را به یک محل امنی برای همسر و فرزندان تبدیل کند.

همچنین این نقش مهم، نیازمند داشتن علم و مهارت در زمینه های مالی و اقتصادی، رشد معنوی، رشد سیاسی، رشد فرهنگی و رشد مهارتی برای یک خانواده شاد و پویاست. همین موضوع این نقش را بسیار مهم می کند. اما یک زن ممکن است عنوان نقش خانه دار را داشته باشد و در هر یک از این ابعاد ضعف داشته باشد و برای بهبود آن ها هم برنامه ریزی نداشته باشد. برخی دیگر با توجه به اینکه اهمیت این نقش را درک کرده اند برای همه این ابعاد در زندگی برنامه داشته و به آن توجه می کنند به همین دلیل زندگی شادتر و رضایتمند تری را تجربه می کنند. این دسته از زنان همواره در حرکت اند و توقف ندارند و همین پویایی در سلامت روان آنها نقش موثر ایفا می کند.

خانه داری در عین اینکه طیف گسترده ای از مسئولیتهای بسیار مهم است، می تواند نقش پر چالشی برای یک زن باشد؛ مواجهه با چالش های متعدد در زمینه ارتباط با همسر، فرزندان، دیگران و امور منزل ضرورت خودآگاهی، خودسازی، هدفمندی و تقویت تاب آوری و معنویت و رشد فردی و اجتماعی زنان خانه دار را روشن کند.

به همین منظور یک زن لازم است مهارتهای لازم را برای ایفای درست این نقش ها داشته باشد. پس خانه داری یک حوزه بسیار گسترده ای است که زنان خانه دار بخوبی این امر را درک می‌کنند.

در عین حال داشتن عنوان خانه دار نمی تواند نشانه موفقیت یک زن در آن باشد، ناکارامدی در خانه داری موجب حس ضعف، بی هدفی، افسردگی، اضطراب و ناامیدی در زنان می شود. زنان خانه دار باید برای ایفای نقش خود تلاش کنند و در این راستا همسر، اعضای خانواده و جامعه نقش مهمی دارند چراکه باید زمینه رشد فردی و اجتماعی آنها را فراهم آورده و در عین حال برای معرفی نقش مهم خانه داری با هم ابعاد و پیچیدگی ها آن تلاش کنند. و زنان خانه دار و فرهنگ خانه داری را در جامعه بالا ببرند.

ورورد زنان خانه دار به عرصه کار

دکتر فیاض گفت: پس از انقلاب صنعتی زنها نیز به عنوان نیروی کار وارد کارخانه ها شدند و کم کم نیاز به این بودکه نقش خانه داری آنها کمرنگ شده و روی کار و بهره وری های شغلی و اقتصادی تاکید کنند، همین امر موجب شد که چالش بین زن و مرد بوجود آید و زن از زنانگی خودش به تدریج خارج شده و به سمت و سویی برود که از سوی نهضت های فمنیستی ادعای برابری زن و مرد را مطرح کنند. این مسائل موجب شد که در سیر تاریخی تلاشی برای کم اهمیت جلوه دادن نقش زنان و خانه داری آن‎ها دیده شود و زنان به مرور به سمتی حرکت کنند که فقط شغل و تحصیل و جایگاه اقتصادی برایشان مهم شود. رواج این فرهنگ به مرور به یک بحران در خانواده تبدیل می شود.

در اسلام، زن ضمن آسودگی اقتصادی، می‌تواند به تحصیل، شغل و رسیدگی به خانواده بپردازد

در نظام فرهنگ اسلامی در واقع مرد نان آور خانواده است و زن باید در کمال آرامش و بدون اینکه دغدغه برطرف کردن نیاز اقتصادی داشته باشد به امور زندگی خود و فرزندانش بپردازد. این مسئله شان زن را بالا می برد، در فرهنگ اسلامی یک زن در عین حال که نباید دغدغه اقتصادی داشته باشد، می تواند به تحصیل علم بپردازد، می تواند جایگاه شغلی داشته باشد و در عین حال به امور خانه و فرزندان رسیدگی کند و این یک فرصت بسیار ویژه برای زنان است.

سلامت روان زنان خانه دار

رئیس انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی در زمینه سلامت روان زنان خانه دار گفت: سلامت روان در هر شغلی ممکن است به خطر بیافتد و این فقط مختص به زنان خانه دار نیست. بسیاری از زنان هستند که در جایگاههای بالای شغلی قرار گرفته اند اما سلامت روان خوبی ندارند، حال باید دید دلیل آن چیست؟

یکی از مهمترین دلایل این امر را نداشتن هدف و مقصد و همین طور نداشتن برنامه در ابعاد مختلف زندگی دانست. انسان در هر شغل و نقشی می تواند بدون اینکه دلیل یا چرایی آن را بداند کار کند و پس از مدتی خسته و درمانده شود. زن خانه دار باید اولا شان خانه داری، اهمیت این نقش و چرایی عهده دار شدن این نقش را بداند سپس ابعاد مهم این نقش را بشناسد و بداند که خانه داری صرفا به معنای انجام کارهای روزمره خانه نیست. برای یک خانه دار خوب بودن مجموعه ای ای علم و مهارت در ابعاد مختلف نیاز است که اگر یک زن به دنبال آنها باشد برای تمام عمر خود برنامه خواهد داشت. مثلا یکی از این نیازهای نقش خانه داری، داشتن رشد و برنامه فردی است چراکه یک زن اگر خود در مسیر رشد و شکوفایی استعدادهایش نباشد و حرکت نداشته باشد و هدفمند نباشد و برای اهدافش تلاش نکند نمی تواند فرزندان موثر و خودساخته ای تربیت کند.

نقش کلیدی همسران در سلامت روانِ زنان خانه دار

خانه داری صرفا به معنای انجام کارهای روزمره خانه نیست. برای یک خانه دار خوب بودن مجموعه ای ای علم و مهارت در ابعاد مختلف نیاز است که اگر یک زن به دنبال آنها باشد برای تمام عمر خود برنامه خواهد داشت.

 یک زن خانه دار به عنوان مربی خود باید رشدیافته شده باشد. اگر یک زن به این ابعاد در خانه داری توجه نکند حتما سلامت روانش آسیب می بیند . همسران در این زمینه باید به زنان کمک کنند چرا که دید اشتباه بسیاری از مردان از خانه داری موجب می شود یک زن باطراوت بعد از مدتی تبدیل به یک گل خشکیده شود.

اگر مردی همسر خود را برای مهارت آموزی؛ علم آموزی، رشد معنوی، فعالیتهای اجتماعی و .. در کنار امور منزل تشویق نکند حتما نمی تواند قوام و رشد دهنده باشد! توجه به  این امور نیز برای ایفای نقش خانه داری اهمیت زیادی دارند.آن چیزی برای زنان خانه دار بسیار مهم است این است که در کنار وظایف خانه و خانه داری حتما برای خودشان یک برنامه، یک هدف، یک افقی را ترسیم کنند و در تمام جنبه های زندگی خودشان آن را دنبال کنند تا این مسیر برای آنها از نظر فردی آسیب زا نباشد.

گاهی اوقات زنان پس از بچه دار شدن تمام فعالیت های اجتماعی و کاری خودش را متوقف می کند. برخی از زنان بعد از ازدواج به این سمت سوق پیدا می کنند، اتفاقا فعالیت اجتماعی، سیر علمی و داشتن برنامه های فردی  برای یک زن واجب و یک نیاز حقیقی است که باید تامین شود.

 ما در ابعاد مختلف زندگی مانند؛ ابعاد علمی، حقیقی، سلامت، تفریح، روابط خانوادگی، بحث های خانوادگی، روابط دوستی، امور معنوی و مذهبی نیاز به ترسیم اهدافمان داریم. این نیازها جزئی از نیازهای واقعی ما است که اگر تامین نشود قطعا ما را به سمت غمگینی و افسردگی سوق میدهد. پس ما باید به تمام نیازهای حقیقی خود توجه داشته باشیم.

 در عین حال که ازدواج و بچه داشتن برای یک زن یک نیاز حقیقی است، سیر علمی داشتن، روابط اجتماعی داشتن، اثرگذاری اجتماعی و کنشگری فعال اجتماعی نیز داشتن برای او یک نیاز حقیقی و واقعی است.پس باید توجه کنیم که یک زن باید همه جانبه به آنها بپردازد تا در نقش خانه داری نیز موفق باشد.

مردان پشتوانه همیشگی زنان خانه دار

وی توصیه کرد که ما باید به مردان نیز آموزش دهیم که بعد از ازدواج حتما در عین اینکه در واقع اجباری برای زن فراهم نمی کنند که یک زن، نان آور خانواده شود و از نظر اقتصادی فعالیت کند، باید اولا نقش خانه داری را در نظر خودو  همسرشان بزرگ کرده، در این مسیر به او کمک کرده؛ ابعاد مختلف خانه داری را ببینند و  همسر خود را برای طی کردن مسیرهایی را که دوست دارد از نظر علمی، فرهنگی و اجتماعی پیگیری کند تشویق کنند و بدانند که خود این فعالیت داشتن و رشد  فردی همسرشان در اجتماع  می تواند زمینه سلامت روان بالاتر و شادی و نشاط همسرشان را فراهم کند.

خانواده‌ای ایده‌آل، خانواده‌ای است که زن و مرد در نقش‌های خود همدلی و همگرایی داشته باشند.

در کنار این با توجه به سختی های زیادی که خانه داری دارد مردها باید با توجه به الگوهای خوبی که داریم مانند حضرت علی بهتر است در امور خانه داری مانند؛ ظرف شدن، نظافت خانه و امور دیگری به همسر خود کمک کنند و زنان نیز در امور همسرانشان در کنار آنها باشند و کمک کنند.

خانواده ای که در آن زن و مرد در عین توجه به نقش خود، برای تحقق بهتر نقش دیگری با او همدلی و همفکری و همراهی و همگرایی دارند خانواده ای ایده آل خواهد بود.

هنگام مواجهه کودکان با اخبار ناگوار چه کنیم؟

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴

در روزهایی که میهن اسلامی ایران با تجاوز آشکار رژیم جعلی صهیونیستی مواجه شده است ، ترس، اضطراب و احساس ناامنی ذهن کودکان را به خود مشغول کرده است. در این گزارش می‌گوییم که چگونه با صداقت، مهربانی و حمایت عاطفی، آنها را آرام کنید و از آسیب روانی آنها در برابر تنش‌های بیرونی مراقبت نمایید.

جنگ و درگیری‌های مسلحانه از پیچیده‌ترین و استرس‌زاترین رویدادهایی هستند که هر انسانی، به ویژه کودکان، می‌تواند با آن مواجه شود. کودکان که هنوز در حال شکل‌گیری هویت و درک جهان اطراف خود هستند، در مواجهه با اخبار و تصاویر مربوط به جنگ دچار ترس، اضطراب و سردرگمی می‌شوند. این اضطراب‌ها می‌توانند اثرات طولانی‌مدتی بر سلامت روان، رشد عاطفی و اجتماعی آن‌ها داشته باشند.

برای والدین، مربیان و بزرگسالان مسئول، این پرسش مطرح می‌شود: چگونه می‌توان با کودکان درباره جنگ و درگیری‌ها صحبت کرد تا به جای ایجاد ترس و اضطراب، به آن‌ها احساس امنیت و فهم درست از وضعیت داده شود؟ پاسخ به این پرسش نیازمند آگاهی از اصول روانشناسی کودک، مهارت‌های ارتباطی و رعایت نکات مهم در گفت‌وگو درباره موضوعات حساس است.

اهمیت صحبت با کودکان

کودکان اطلاعات را از منابع مختلف دریافت می‌کنند: حتی اگر ما چیزی به آن‌ها نگوییم، کودکان از طریق رسانه‌ها و اطرافیان ممکن است اخبار و تصاویری را ببینند که باعث نگرانی و سردرگمی آن‌ها شود.

پنهان کردن حقیقت می‌تواند اضطراب و ترس را افزایش دهد: اگر کودکان سوالات خود را مطرح کنند و پاسخ قانع‌کننده دریافت نکنند، ممکن است تخیلات منفی و ترس‌های غیرواقعی شکل بگیرد.

صحبت کردن باعث تقویت حس امنیت می‌شود: وقتی کودکان بدانند که کسی هست که به سوالاتشان پاسخ دهد و آن‌ها را حمایت کند، احساس آرامش و امنیت بیشتری خواهند داشت

 اصول کلی هنگام صحبت درباره جنگ با کودکان

وقتی با کودکان در موقعیت‌های بحرانی گفت وگو می‌کنیم، مهم است که با صداقت و شفافیت برخورد داشته باشیم، بدون این‌که آنها را با جزئیات ناراحت‌کننده مواجه سازیم. استفاده از زبانی ساده، قابل فهم و آرام کمک می‌کند که کودک احساس امنیت و حمایت داشته باشد. در این گفت وگوها خوب است که فعالانه به احساسات کودک گوش بدهیم، آنها را بپذیریم و تأیید کنیم که ترس یا نگرانی آنها طبیعی است.

بخش مهم دیگری که نمی‌شود از آن غافل شد، اطمینان دادن به کودک از امنیت فعلی آنهاست و این‌که مراقبان و بزرگ‌ترها در حال تلاش برای مراقبت از آنها هستند. در عین حال، لازم است از اغراق یا بزرگنمایی ترس‌ها بپرهیزیم که تنها باعث اضطراب بیشتر می‌شود. در پایان، با ارائه راهکارهایی برای کمک به همدیگر و حمایت از خانواده و جامعه، احساس امید و کنترل را در کودک تقویت می‌کنیم. این رویکرد باعث می‌شود که کودک با احساس امنیت و حمایت از طرف بزرگ‌ترهای خود از این بحران عبور کند.

پذیرش و تأیید احساسات کودک

یکی از مهم‌ترین گام‌ها در مواجهه با کودکان در شرایط بحران، پذیرش و تأیید احساسات آنان است. کودکان به دنبال تایید و درک احساسات خود هستند.

طبق «کتابچه نهم اصل ۲۰»، ممکن است وسوسه شویم شدت فاجعه را برای کودک کم جلوه دهیم یا انکار کنیم، اما پذیرش احساسات کودک باعث آرامش و اعتماد به نفس او می‌شود.

جملاتی مثل:«دیدن درگیری می‌تواند ترسناک باشد. این احساس طبیعی است»، «خیلی‌ها ناراحتند وقتی دیگران آسیب می‌بینند» و… به کودک کمک می‌کند احساسات خود را به‌طور سالم بیان کند.

چگونه سن کودک را در نظر بگیریم؟

کودکان خردسال (۳-۶ سال)

زبان بسیار ساده و واضح باشد.

فقط حقایق پایه‌ای گفته شود: مثلاً «یک جنگ در جایی دور اتفاق افتاده، ولی ما در امان هستیم.»

بیشتر بر احساسات تمرکز کنید: «می‌دانم که دیدن اخبار تو را ناراحت کرده، این طبیعی است.»

کودکان سنین مدرسه (۷-۱۲ سال)

اطلاعات بیشتری درباره جنگ، علل آن و پیامدها بدهید اما از جزئیات خشونت‌آمیز پرهیز کنید.

تشویق به بیان سوالات و احساساتشان کنید.

بحث درباره راه‌های کمک به همدیگر و جامعه را مطرح کنید.

نوجوانان (۱۳ سال به بالا)

امکان ارائه اطلاعات دقیق‌تر و پاسخگویی به سوالات پیچیده‌تر وجود دارد.

فضای گفتگو را باز بگذارید و اجازه دهید نظرات و نگرانی‌های خود را بیان کنند.

درباره منابع معتبر خبری و چگونگی مقابله با اطلاعات نادرست گفتگو کنید.

نکات کاربردی برای والدین و مراقبان

آماده باشید: قبل از صحبت با کودک، خودتان درباره موضوع اطلاعات کافی داشته باشید تا بتوانید پاسخ‌های آرام و دقیق بدهید.

زمان مناسب را انتخاب کنید: زمانی که کودک آرام و حوصله شنیدن دارد، گفتگو را شروع کنید.

به زبان بدن کودک توجه کنید: اگر کودک بی‌علاقه، مضطرب یا خسته شد، بهتر است گفتگو را موقتاً قطع کنید.

از داستان‌ها و بازی‌ها برای بیان مفاهیم استفاده کنید: به ویژه برای کودکان خردسال، داستان‌های خیال‌پردازی شده یا نقاشی می‌تواند کمک‌کننده باشد.

رفتارهای روزمره را حفظ کنید: ثبات در زندگی روزمره حس امنیت را تقویت می‌کند.

اجازه دهید کودک احساساتش را بروز دهد: گریه، عصبانیت یا سکوت همه واکنش‌های طبیعی هستند.

محدود کردن دسترسی به اخبار و رسانه‌ها: کودکان را از دیدن تصاویر خشونت‌آمیز و اخبار ناامیدکننده حفظ کنید.

تشویق به فعالیت‌های مثبت: ورزش، هنر، بازی و وقت گذراندن با خانواده می‌تواند استرس را کاهش دهد.

مواجهه با ترس‌ها و اضطراب کودکان

ترس کودکان را جدی بگیرید و آن را نادیده نگیرید.

درباره ترس‌هایشان صحبت کنید و به آن‌ها کمک کنید راه‌های مقابله را بیاموزند.

در صورت نیاز به کمک تخصصی، از روانشناس کودک یا مراکز مشاوره استفاده کنید.

خود والدین نیز باید استرس و اضطراب خود را مدیریت کنند چون احساسات والدین بر کودکان تأثیر مستقیم دارد.

چگونه درباره حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران صحبت کنیم؟

بر حفظ وحدت و امید تأکید کنید.

از تفکیک بین مردم و دولت‌ها خودداری کنید.

به کودکان بگویید که مردم زیادی در تلاش برای صلح و حل اختلافات هستند.

نقش حمایت از هم‌وطنان و کمک به نیازمندان را پررنگ کنید

توجه به اخبار و تحلیل‌های معتبر و به دور از هیجان‌زدگی به والدین کمک می‌کند پیام‌های درست منتقل شود.

فراموش نکنید که صحبت با کودکان درباره جنگ و درگیری، یک مسئولیت مهم و حساس است که نیازمند تعادل بین صداقت و حمایت روانی است. در شرایط بحرانی مانند جنگ اسرائیل علیه ایران، کودکان نیاز دارند بدانند که احساساتشان پذیرفته شده و امنیت آن‌ها در اولویت است. با ارائه اطلاعات متناسب با سن، توجه به احساسات و اضطراب‌هایشان، و حفظ فضای امید و آرامش، می‌توان به آن‌ها کمک کرد تا این دوران سخت را بهتر پشت سر بگذارند.

آرامبخش‌هایی که در زمان بحران از شما محافظت می‌کنند

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

هنگامی که یک بحران برای شما اتفاق می‌افتد، اضطراب و استرس شما را فرا می‌گیرد و اطرافیان در فکر بازگشت آرامش روانی شما هستتند. به همین خاطر اولین موضوعی که به ذهن آنها خطور می‌کند استفاده از دارو برای کاهش این اضطراب هستند. ما در این مطلب به شما چند آرامبخش معروف ایرانی را توصیه می‌کنیم.

استفاده از داروهای شیمیایی همیشه مضرات خود را داشته است اما برای درمان جایگزین از چه روش یا داروی جایگزین می‌توان استفاده کرد؟ این روزها اگه به عطاری‌ها سری بزنید متوجه می‌شوید که داروهای گیاهی برای خود جایگاهی پیدا کرده است و بهترین جایگزین برای هم نوع شیمیایی خود است.

داروهای گیاهی که تحت عناوین دمنوش‌ها، عصاره‌ها و یا قرص و کپسول در عطاری‌ها به فروش می‌رسد از منابع طبیعی همچون برگ‌ها، ریشه‌ها و گل‌ها به دست می‌آید. داروهایی که در طول قرن‌ها توسط حکیمان ایرانی بدون مضرات خاصی استفاده شده است.

اما برای شرایط بحرانی و اضطرار همچون جنگ چه داروهای گیاهی را می‌توان برای کاهش اضطراب استفاده کرد. ما در این مطلب به شما چند آرامبخش طبیعی را معرفی می‌کنیم.

گل گاوزبان

یکی از جوشانده‌های معرف ایرانی است که معمولا در هر خانه‌ای یافت می‌شود و مادرها به خوبی با آن آشنایی دارند. مصرف این داروی طبیعی باعث کاهش تپش قلب و در نتیجه نزول استرس را در پی دارد. این دمنوش سرشار از ویتامین‌های B و C است که در تقویت اعصاب موثر است. کافی است شما از آن استفاده کنید تا پس از ۱۵ دقیقه به آرامش برسید.

برای تهیه آن یک قاشق غذاخوری گل گاوزبان خشک را به همراه دو عدد گل محمدی خشک در قوری آب جوش بریزید و اجازه دهید ۱۰ دقیقه در آن دم بکشد. برای طعم بهتر یک قاشق لیموی ترش تازه را پیش از مصرف به آن اضافه کنید.

اسطوخودوس

حتما نام عجیب آن را از اطرافیان شنیده‌اید و مصرف آن را در خانه خود و یا دیگران دیده‌اید. این داروی گیاهی اثرات مناسبی در مقابل تغییرات خلق و خو دارد و باعث تثبیت آن می‌شود. همچنین در بهبود کیفیت خواب عمیق موثر بوده و عاملی برای رفع سردردهای عصبی است.

برای تهیه آن می‌توانید یک قاشق چای‌خوری را در یک لیوان آب جوش ریخته و اجازه دهید ۱۰ دقیقه با حرارت غیرمستقیم دم بکشد. برای آنکه طعم بهتر و اثر مناسب‌تری داشته باشد آن را با عسل شیرین کنید.

پنج گیاه

نام آن از ترکیب ۵ گیاه بابونه، گل گاوزبان، بهار نارنج، به‌لیمو و گل محمدی به دست آمده است که برای تقویت قلب و اعصاب در زمان آسیب‌های روانی استفاده می‌شود.

ابتدا به ترتیب یک قاشق غذاخوری از بابونه و گاوزبان، یک قاشق مرباخوری بهار نارنج، دو برگ به‌لیمو و یک غنچه گل محمدی را به همراه آب جوش درون یک قوری ریخته و اجازه دهید ۱۰ دقیقه دم بکشد. سپس آن در یک لیوان ریخته و با نبات یا عسل میل کنید.

سنبل‌الطیب

قوی‌ترین داروی گیاهی ضد استرس همین دارو با نام نامتعارف است. این دارو باعث خواهد شد شما در کمتر از ۲۰ دقیقه به خواب بروید. برای استفاده از این دمنوش ابتدا یک قاشق چای خوری را درون آب جوش بریزید و سپس اجازه دهید ۳۰ دقیقه با حرارت ملایم دم بکشد. بعد از آن را از صافی عبور داده و به اندازه یک لیوان به صورت روزانه مصرف کنید.

زعفران

نام زعفران را همیشه از دوران کودکی شنیده‌اید و حس خوبی از رنگ زیبای آن به شما دست می‌دهد. این گیاه معروف ایرانی باعث افزایش هورمون شادی یا همان سروتونین بوده و عامل رفع بی‌قراری و افسردگی است.

چگونگی استفاده آن به این ترتیب است که ابتدا نصف قاشق چای‌خوری زعفران ساییده شده را در آب جوش آماده ریخته و سپس یک قاشق زنجبیل رنده شده به آن اضافه کنید. اجازه دهید ۱۵ دقیقه دم بکشد و بعد از آن میل کنید.

بابونه

گل بابونه از جمله گل‌های زیباست که استفاده از دمنوش آن می‌تواند باعث کاهش تنش عضلانی و بهبود اختلالات خواب شود. برای تهیه چوشانده این گیاه، ابتدا یک قاشق غذاخوری گل بابونه خشک را در آب جوش ریخته و اجازه دهید ۵ دقیقه دم بکشد. سپس پیش از خواب آن را به اندازه یک لیوان مصرف کنید.

به‌لیمو

گیاهی با بوی خوش که دمنوش آن عامل تسکین دردهای عصبی از جمله میگرن بوده و همچنین بهترین دارو برای تنظیم ضربان قبل است. اگرچه دارای خواص دیگری از جمله جلوگیری از چین و چروک پوست، نازکی ناخن و ریزش مو نیز هست. برای تهیه این جوشانده یک قاشق چای‌خوری را در آب جوش ریخته و اجازه دهید ۱۰ دقیقه دم بکشد و سپس با کمی عسل میل کند.

نکات مهم

بهترین زمان برای مصرف این جوشانده‌ها ۳۰ دقیقه قبل از خواست است.

هرگز این داروهای گیاهی را در دوران بارداری و یا همزمان با داروهای اعصاب مصرف نکنید.

توصیه می‌شود برای اثرگذاری بیشتر هنگام استفاده نفس عمیق کشیده و خود را از اخبار بحرانی کمی دور کنید.

زنان ایران، ستون‌های استواری در برابر طوفان جنگ

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

در دل بحران‌های اخیر، زنان ایرانی با شجاعت و استقامت خود، نمادی از امید و پایداری شده‌اند. در شرایطی که کشور با چالش‌های جنگی مواجه است، این زنان نشان داده‌اند که هرگز تسلیم نمی‌شوند.

با گذشت بیش از ده روز از جنگی که رژیم صهیونیستی علیه ایران به راه انداخته است، کشور در آتش و دود فرو رفته، اما در دل این تاریکی، نور امیدی می‌درخشد که از دل شجاعت و استواری زنان ایرانی برخاسته است. زنانی که نه تنها در برابر ترس و ناامنی ایستاده‌اند، بلکه با تمام وجود به زندگی، تربیت فرزندان و ادامه مسیر خود ادامه می‌دهند.

این گزارش، روایتی است از زنانی که در سخت‌ترین شرایط، زندگی را در آغوش کشیده‌اند و ثابت کرده‌اند که ایران، سرزمین مادرانی است که هرگز تسلیم نمی‌شوند.

یک تولد در سایه موشک‌ها

در میان صدای آژیرها و لرزش زمین زیر پای مردم، «فریبا» در سی‌وپنجمین هفته بارداری خود، با ترس و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کند. او که قرار است چهار هفته دیگر مادر شود، در دل خود دختری را پرورش می‌دهد که نامش را «ایران» گذاشته‌اند. فریبا می‌گوید: «ترسیدیم، اما نیرویی در وجودم بود که می‌گفت باید بهتر شوم. نمی‌خواستم فرزندم هنوز به دنیا نیامده، در وجود من احساس ناامنی کند.

فریبا و همسرش «سعید» تصمیم گرفتند تهران را ترک نکنند. آنها معتقدند که در خانه خودشان احساس امنیت بیشتری می‌کنند، حتی اگر شب‌ها با صدای انفجارها بیدار شوند. فریبا می‌گوید: دوست دارم دخترم در اتاق خودش، در خانه خودش و در شهر خودش به دنیا بیاید.

انتخاب نام «ایران» برای فرزندشان، داستانی پرمعنا دارد. فریبا می‌گوید: سومین شب جنگ، با صدای استاد محمد نوری به خواب رفتم که می‌خواند: ما برای بوسیدن خاک سر قله‌ها، چه خطرها کرده‌ایم… صبح که بیدار شدم، به همسرم گفتم: نظرت چیه اسم دخترمون رو بذاریم ایران؟ چیزی نگفت، فقط آرام اشک ریخت.

پزشکانی با قلب‌های مهربان

در این میان، پزشکان و ماماهایی هستند که با تمام وجود به یاری زنان باردار شتافته‌اند. «بیتا»، مامای ۵۸ ساله‌ای که بخشی از خانه‌اش را به مرکز درمانی برای زنان بی‌بضاعت تبدیل کرده، می‌گوید: یکی از زیباترین لحظات زندگی من، لحظه‌ای است که مادران فرزندان‌شان را در آغوش می‌گیرند. نمی‌توانستم در این شرایط بی‌تفاوت باشم.

“لادن تراب‌نژاد” در تبریز و «سحر غلام‌نژاد» در مازندران، از جمله پزشکانی هستند که خدمات رایگان به زنان باردار ارائه می‌دهند. آنها معتقدند که در این شرایط، وظیفه‌شان کمک به حفظ سلامت مادران و نوزادان است.

پزشکی که بیمارستان را ترک نکرد

“دکتر نسیم”، پزشک ۳۸ ساله‌ای است که در یکی از بیمارستان‌های تهران کار می‌کند. با شروع جنگ، بسیاری از همکارانش شهر را ترک کردند، اما نسیم ماند. او می‌گوید: اینجا جای من است. بیماران به من نیاز دارند. نمی‌توانستم بروم.

نسیم شبانه‌روز در بیمارستان حضور دارد و به مجروحان جنگی و بیماران عادی رسیدگی می‌کند. او می‌گوید: «خستگی را حس می‌کنم، اما وقتی می‌بینم چقدر مردم به هم کمک می‌کنند، انرژی می‌گیرم. این جنگ ما را قوی‌تر کرده است.»

وکیلی که دست از احقاق حقوق موکلانش برنداشت

ندا وکیل ۴۲ ساله‌ای است که در تهران فعالیت می‌کند. با شروع جنگ، او مجبور شد فرزندان ۱۱ و ۴ ساله‌اش را نزد مادرش در یکی از شهرهای اطراف تهران بفرستد. ندا می‌گوید: «دل کندن از بچه‌ها سخت‌ترین تصمیمی بود که گرفتم، اما می‌دانستم که موکلانم به من نیاز دارند. نمی‌توانستم در چنین شرایطی آنها را رها کنم.

ندا هر روز در دادگاه‌ها حاضر می‌شود و از حقوق موکلانش دفاع می‌کند. او می‌گوید: در این شرایط، عدالت بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد. اگر ما وکلا تسلیم شویم، ظلم بیشتر می‌شود.

ندا هر روز از دادگاه پیش فرزندانش می‌رود و سعی می‌کند آرامش آنها را حفظ کند. او می‌گوید: بچه‌ها می‌دانند که مادرشان برای دفاع از حق مردم تلاش می‌کند. این برایشان کافی است.

مادری که با دو فرزند کوچک، پناهگاه امید شد

«مریم»، مادر ۳۲ ساله‌ای است که با دو فرزند کوچک خود در یکی از شهرهای مرزی زندگی می‌کند. وقتی جنگ شروع شد، بسیاری از همسایه‌هایش شهر را ترک کردند، اما مریم تصمیم گرفت بماند. او می‌گوید: نمی‌توانستم خانه‌ام را رها کنم. اینجا ریشه‌هایمان است. باید می‌ماندم و از آن محافظت می‌کردم.

مریم نه تنها از خانه و خانواده‌اش مراقبت می‌کند، بلکه به عنوان داوطلب در یکی از مراکز امدادرسانی محلی فعالیت می‌کند. او غذا و لباس برای آوارگان تهیه می‌کند و به مادران دیگر کمک می‌کند تا آرامش خود را حفظ کنند. «وقتی می‌بینم چقدر زن‌ها در این شرایط به هم کمک می‌کنند، می‌فهمم که ما قوی‌تر از آن هستیم که جنگ ما را شکست دهد.»

دندانپزشکانی که مطب را تعطیل نکردند

در یکی از محله‌های پرجمعیت تهران، مطب دندانپزشکی همچنان فعال است. با وجود جنگ و ناامنی، آنها تصمیم گرفتند مطب را تعطیل نکنند. دکتر اعلم الهدی می‌گوید: وقتی شلوغی مطب را می‌بینم، دلشاد می‌شوم. این نشان می‌دهد که زندگی همچنان جریان دارد.

یکی دیگر از پزشکان این مطب دندانپزشکی اضافه می‌کند: مردم به ما نیاز دارند. درد دندان نمی‌شناسد که جنگ است یا صلح. ما باید به کارمان ادامه دهیم.

دکتر اعلم الهدی می‌گوید:وقتی می‌بینم چقدر مردم به هم کمک می‌کنند، می‌فهمم که ما قوی‌تر از آن هستیم که جنگ ما را شکست دهد.

زنان ایران در این جنگ، نه تنها ستون‌های مقاوم خانواده‌ها هستند، بلکه نمادی از امید، شجاعت و استواری در برابر ظلم و ستم شده‌اند. در سخت‌ترین شرایط، زنان این مرز و بوم با ایثار و عشق، زندگی را جریان داده‌اند و آینده‌ای روشن برای فرزندان‌شان ساخته‌اند.

در این جنگ، زنان ایران نه تنها قربانی نیستند، بلکه قهرمانانی هستند که با اراده‌ای آهنین، کشور را به سوی پیروزی پیش می‌برند. آنها با هر گام، با هر تلاش و با هر فداکاری، ثابت می‌کنند که ایران، سرزمینی است که در آن مادران، پزشکان، وکلا و دختران جوان، همه دست در دست هم، پرچم مقاومت و امید را برافراشته نگه داشته‌اند. زنان ایران، قلب تپنده این ملت هستند و با وجود تمام سختی‌ها، زندگی را در آغوش می‌کشند و نشان می‌دهند که هیچ چیز نمی‌تواند اراده آنها را در هم بشکند.

این زنان، با هر نفس و هر تلاش، آینده‌ای روشن‌تر را برای ایران رقم می‌زنند و ثابت می‌کنند که این سرزمین، با وجود مادرانش، هرگز شکست نخواهد خورد.

در میانه بحران سالمندان را تنها نگذاریم

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 پس از کودکان گروه سالمندان در شرایط بحران سطوح بالاتری از علائم استرس را در طول زندگی خود تجربه کرده و آسیب پذیری بیشتر و تاب آوری کمتری نسبت به آن دارند، بنابراین آنها نیازمند حمایت بیشتری هستند.

هر فردی در هر نسل و سنی ممکن  است با بحران و چالش های منحصر به فرد مختلفی مانند؛ آوارگی، جنگ، فقدان و… مواجه شده و در برابر آنها سلامت روان خود را از دست بدهد. سالمندان پس از کودکان یکی از آسیب پذیرترین قشر جامعه در برابر این بحرانها بوده و نیازمند حمایت روانی ویژه ای هستند. این حمایت‌ها شامل خدمات تخصصی سلامت روان، حمایت روانی و اجتماعی بوده و از طرق مختلفی مانند مشاوره فردی و گروهی، حمایت همسالان و فعالیت‌های تفریحی ارائه ‌شود.

شرایط بحران و حمایت عملی و رفاهی در سالمندان

در شرایط بحران، حمایت روانی از سالمندان باید بر کاهش اضطراب، ارائه کمک‌های عملی و تقویت حس ارتباط و هدفمندی متمرکز باشد. این امر می‌تواند از طریق خدمات سلامت روان متناسب، از جمله پلتفرم‌های آنلاین و برنامه‌های مبتنی بر جامعه، و همچنین تشویق تعامل اجتماعی، حفظ روال‌های معمول و ترویج مراقبت از خود، محقق شود. برخی از این برنامه ها عبارتند از:

محیط‌های امن و قابل دسترس:

اطمینان حاصل کنید که سالمندان در پناهگاه یا فضاهای زندگی امن و راحت با تنظیماتی که برای تحرک و دسترسی انجام می‌شود، حضور دارند.

ارتباط و اتصال:

ارتباط با خانواده و دوستان را از طریق فناوری تسهیل کنید و اعضای خانواده را به ارتباط با یکدیگر تشویق کنید.

فعالیت‌های معنادار:

سالمندان را در فعالیت‌هایی که حس هدف و مشارکت را ایجاد می‌کنند، مانند بافتنی، تهیه بسته‌های مراقبتی یا نوشتن نامه، درگیر کنید.

مراقبت از خود و روال‌های معمول:

سالمندان را تشویق کنید تا روال‌های منظم، از جمله خوب غذا خوردن، هوای تازه گرفتن و حفظ برنامه خواب را به درستی انجام دهند و بدین صورت ثبات را ارتقا داده و استرس را کاهش دهند.

قرار گرفتن در معرض محتوای استرس‌زا:

قرار گرفتن در معرض اخبار و محتوای رسانه‌های اجتماعی محرک مربوط به جنگ را محدود کنید.

شرایط بحران و خدمات سلامت روان در سالمندان

پلتفرم‌های آنلاین تخصصی:

به سالمندان استفاده از پلتفرم‌های آنلاین برای ارائه اطلاعات، مشاوره و پشتیبانی روانی را بیاموزید تا در شرایط بحران بتوانند از آن  استفاد کنند.

مراقبت آگاهانه از آسیب‌های روانی:

با توجه به اینکه سالمندان ممکن است به دلیل تجربیات مرتبط با جنگ، اضطراب، افسردگی یا علائم اختلال استرس پس از سانحه را بجربه کنند باید مراقبتهای آگاهانه بیشتری از آنها انجام داد.

ایجاد تاب‌آوری:

سالمندان را تشویق کنید تا با انجام فعالیت‌هایی مانند تعاملات اجتماعی، برنامه‌های تفریحی و … درگیری های روانی خود را کاهش داده و تاب‌آوری خود را بالا ببرند.

رسیدگی به آسیب‌پذیری‌های ویژه سالمندان در دوران بحران

سالمندان در دوران بحران در معرض تروما، افسردگی، اضطراب و زوال شناختی قرار گرفته و انزوای اجتماعی و احساس ناامیدی را تجربه کنند. در این راستا باید راهکارهای زیر را در راستای رسیدگی به آسیب‌پذیری‌ سالمندان در دوران بحران انجام داد.

– ارائه مشاوره های تخصصی

این مشاوره ها شامل مشاوره فردی و گروهی است که با حمایت گروه‌های همسالان تسهیل‌شده و دسترسی به متخصصان آموزش‌دیده‌ای است که نیازهای منحصر به فرد سالمندان را درک می‌کنند.

– فعالیت‌های تفریحی و خلاقانه

فراهم کردن فرصت‌هایی برای تعامل از طریق فعالیت‌هایی مانند موسیقی، هنر و بازی‌ها می‌تواند به کاهش استرس، بهبود خلق و خو و تقویت حس تعلق به جامعه کمک کند

– حمایت از مراقبان:

ارائه حمایت و آموزش به مراقبان افراد مسن ضروری است، زیرا آنها نیز ممکن است استرس و فرسودگی شغلی قابل توجهی را تجربه کنند.

– حمایت مبتنی بر جامعه:

ایجاد شبکه‌های حمایتی در جوامع، از جمله جوامع آواره، می‌تواند به مبارزه با انزوای اجتماعی و ارتقای حس تعلق کمک کند.

– دسترسی‌پذیری و حساسیت فرهنگی:

اطمینان از اینکه خدمات حمایتی برای همه سالمندان، صرف نظر از تحرک، موقعیت مکانی یا زبان، قابل دسترسی است، بسیار مهم است. خدمات همچنین باید از نظر فرهنگی حساس و مناسب با شرایط خاص باشند.

– استفاده از فناوری:

می‌توان از پلتفرم‌های آنلاین برای ارائه اطلاعات، مشاوره و حمایت به سالمندان، به ویژه کسانی که ممکن است در دسترسی به خدمات سنتی مشکل داشته باشند، استفاده کرد.

جادوی خواندن؛ قدرتی پنهان در دل کلمات

ارسال شده در ۷ تیر ۱۴۰۴، توسط ایرنا

 تا به حال به این فکر کرده‌اید که خواندن چه توانایی شگفت‌انگیزی به شما می‌بخشد؟ گویی قدرت‌های جادویی در دستانتان دارید! می‌توانید کلمات ناآشنا را به سرعت رمزگشایی کنید، جملات پیچیده را روان بخوانید و حتی با چشمان بسته، دنیایی از تصاویر را در ذهن خود خلق کنید. این قدرت‌ها، همچون تکه‌های پازل، کنار هم قرار می‌گیرند و «خواندن» را به تجربه‌ای جادویی تبدیل می‌کنند.

در میان مهارت‌های بی‌شماری که در زندگی می‌آموزیم، خواندن جایگاه ویژه‌ای دارد. این توانایی فراتر از صرفاً رمزگشایی کلمات است؛ خواندن دریچه‌ای است به دنیای دانش، تخیل و تجربه‌های گوناگون. لحظه‌ای را به یاد آورید که برای اولین بار توانستید یک جمله را به تنهایی بخوانید. حتماً احساسی شبیه به کشف یک راز بزرگ داشتید. این احساس، همان جرقه‌ای است که جادوی خواندن را در وجود ما روشن می‌کند.

با ورود به دبستان، جادوی خواندن آغاز می‌شود. یادگیری حروف، دری به دنیای بی‌کران تخیلات و ماجراجویی‌ها می‌گشاید. پس از مدتی، به راحتی کلماتی ناآشنا را می‌خوانید و جملاتی را درک می‌کنید که فراتر از ظاهرشان هستند. این توانایی، همان جادوی خواندن و درک مفاهیم پیچیده از دل خطوط ساده است.

خواندن به ما این امکان را می‌دهد که در زمان و مکان سفر کنیم، با شخصیت‌های خیالی هم‌ذات‌پنداری کنیم، از تجربیات دیگران درس بگیریم و دیدگاه‌های خود را گسترش دهیم.

اما جادوی خواندن تنها به کسب اطلاعات و سرگرمی محدود نمی‌شود. این مهارت، ابزاری قدرتمند برای رشد فردی و اجتماعی است. با خواندن، دایره واژگان ما گسترده‌تر می‌شود، قدرت تفکر انتقادی‌مان افزایش می‌یابد و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را پیدا می‌کنیم. خواندن به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از خود، جهان پیرامون و جایگاهمان در آن داشته باشیم. به همین دلیل است که می‌توان گفت خواندن، کلیدی است برای گشودن قفل‌های موفقیت و خوشبختی.

مهارت‌ خواندن کمی شبیه قدرت‌های جادویی است، برای مثال؛ می‌توانید کلمات را به سرعت تشخیص دهید حتی اگر قبلاً آنها را ندیده باشید. می‌توانید جملات کامل را کاملاً روان بخوانید، حتی وقتی که حروف به هم چسبیده‌اند. همچنین می‌توانید از تخیل خود برای ایجاد تصاویر در ذهن خود از یک متن استفاده کنید، حتی اگر متن آنها را با جزئیات توصیف نکند. همه این قدرت‌های جادویی، تشخیص کلمات، خواندن جملات و درک متون  گرد هم می‌آیند تا چیزی را که ما “خواندن” می‌نامیم، بسازند.

سفر به اعماق ذهن با کلیدواژه‌ها

فراتر از رمزگشایی صرف، خواندن سفری اکتشافی به اعماق ذهن است. هر کتاب، مقاله‌ و نوشته‌ای، دنیایی نو پیش روی ما می‌گشاید؛ دنیایی پر از ایده‌ها، احساسات و تجربیات دست‌نخورده. خواندن دریچه‌ای است به سوی دانش و آگاهی، و ابزاری است برای درک بهتر خود و جهان پیرامون. با هر صفحه که ورق می‌زنیم، گویی گامی به سوی روشنایی برمی‌داریم و افق‌های جدیدی در برابر چشمانمان نمایان می‌شود.

همدلی، ارمغان جادویی خواندن

یکی از شگفت‌انگیزترین جنبه‌های خواندن، توانایی همدلی و درک احساسات دیگران است. وقتی داستانی را می‌خوانیم، خود را به جای شخصیت‌های آن قرار می‌دهیم، با شادی‌هایشان شاد می‌شویم و با غم‌هایشان اشک می‌ریزیم. این تجربه به ما کمک می‌کند تا دیدگاه‌های متفاوتی را درک کنیم و با انسان‌های دیگر ارتباط عمیق‌تری برقرار کنیم. خواندن پلی است میان قلب‌ها، و ابزاری است برای ساختن جهانی مهربان‌تر و همدل‌تر.

نحوه همکاری قدرت‌های جادویی مختلف هنگام خواندن

حال باید دید که هنگام استفاده از این قدرت‌های جادویی چه اتفاقی در مغز شما می‌افتد و چگونه همه آنها هنگام خواندن با هم کار می‌کنند.

قدرت جادویی: تشخیص کلمات

اولین قدرت جادویی که مغز شما به خواندن مرتبط می‌کند، تشخیص کلمات است. وقتی کلمات را می‌خوانید، اتفاقات زیادی همزمان رخ می‌دهد. ابتدا، در ذهن خود تصور می‌کنید که حروف در زبان گفتاری چگونه به نظر می‌رسند. اگرچه حروف فقط چند نقطه و خط هستند، شما یاد گرفته‌اید که حروف چه صداهایی ایجاد می‌کنند. حرف “عین” را می‌توان به صورت چسبان، وسط و شکل اول نوشت اما همچنان آن را عین می شناسید و هنوز هم می‌دانید که چگونه آن را در کلماتی مانند عمه، معما، شمع، شرع تلفظ کنید. مغز شما این حروف تکی را کنار هم قرار می‌دهد تا هجاها را تشکیل دهد، و سپس این هجاها را با هم ترکیب می‌کند تا کلمات کامل را تشکیل دهد.

برای خوانندگان باتجربه، این اتفاق به طور خودکار و بسیار سریع رخ می‌دهد. سعی کنید به کلمه زیر بدون خواندن آن نگاه کنید: “پادشاه” این ممکن نیست، اینطور نیست؟ به عنوان خواننده، ما یاد گرفته‌ایم که کلمات آشنا را “با یک نگاه” تشخیص دهیم. این در صورتی امکان‌پذیر است که شکل نوشتاری کلمه به عنوان یک تصویر در مغز شما ذخیره شود. برای اینکه چنین تصویری در مغز شما شکل بگیرد، باید قبلاً کلمه را بارها خوانده باشید. در نتیجه، تصویری از کلمه سپس در نوعی فرهنگ لغت در مغز شما ذخیره می‌شود. در نهایت، مغز شما می‌تواند به این تصویر دسترسی پیدا کند و شما می‌توانید کلمه را در عرض میلی‌ثانیه تشخیص دهید. در این مرحله، شما دیگر هر حرف را تک تک تشخیص نمی‌دهید، بلکه کل کلمه را یکجا تشخیص می‌دهید.

این کار برای مغز شما با کلمات ناآشنا دشوارتر است. به عنوان مثال، سعی کنید کلمه زیر را بخوانید: “تَشَتّت” وقتی کلمه ناآشنایی مانند این را می‌خوانید، مغز شما مسیر انحرافی را طی می‌کند. باید کل کلمه را دوباره به هجاهای آن تقسیم کند و آنها را یکی یکی بخواند (ت-ش-ت-ت). این فرآیند کمی بیشتر طول می‌کشد. از آنجا که شما یاد گرفته‌اید که چگونه هر حرف را به زبان فارسی تلفظ کنید، می‌توانید یک کلمه ساختگی مانند ” تَشَتّت” را نیز با صداگذاری آن، هجا به هجا، بخوانید. با ترکیب صداها، می‌توانید کلمه را به طور کامل بخوانید. این قدرت جادویی به شما امکان می‌دهد هر کلمه‌ای را بخوانید، چه معنی‌دار باشد و چه کاملاً ساختگی.

 شاید به یاد داشته باشید که قبلاً خواندن هر کلمه حرف به حرف چقدر خسته‌کننده بود. اکنون که کلمات را بیشتر به عنوان واحدهای کامل تشخیص می‌دهید، خواندن بسیار آسان‌تر شده است. به عنوان خوانندگان باتجربه، می‌توانیم کلمات آشنا را به سرعت و به طور خودکار تشخیص دهیم. با این حال، ما می‌توانیم با ترکیب صداهای حروف و هجاهای منفرد در یک کلمه کامل، کلمات ناآشنا را نیز بخوانیم.

قدرت جادویی: خواندن جملات

تشخیص سریع کلمات برای دومین قدرت جادویی ضروری است. در روان خواندنی شما این کار را با ترکیب اجزای کوچک  برای تشکیل اجزای بزرگتر  یعنی همان جملات کامل انجام می‌دهید. آزمایش‌هایی که بر روی حرکات چشم افراد هنگام مطالعه صورت گرفته نشان میدهد که ما کلمه به کلمه، یکی پس از دیگری نمی‌خوانیم. در عوض، چشمان ما حرکات سریع و تندی انجام می‌دهند. گاهی اوقات به جلو می‌پرند، گاهی به عقب. گاهی اوقات توقف‌های کوتاهی می‌کنیم، گاهی حتی کلمات را رد می‌کنیم.

می‌توانید خودتان این را امتحان کنید. از کسی بخواهید متنی را برای شما بخواند و چشمان او را هنگام انجام این کار تماشا کنید. متوجه خواهید شد که چشمان آنها هنگام خواندن مدام به جلو و عقب می‌پرند. با تمرکز روی کلمات مهم و رد کردن کلمات بی‌اهمیت، خوانندگان باتجربه می‌توانند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه در دقیقه بخوانند.

هرچه بیشتر خواندن را تمرین کنیم، می‌توانیم جملات کامل را سریع‌تر بخونیم. حتی اگر فیلترها ناگهان برعکس شوند، فقط با چند مشکل مواجه خواهید شد. آیا متوجه حرف گمشده در جمله بالا شدید؟! اگر نه، به این دلیل است که مغز شما دیگر روی حروف تکی تمرکز نمی‌کند. در عوض، کل کلمات را تشخیص می‌دهد و از آنها برای ساختن جملات استفاده می‌کند. این خواندن روان جملات به شما کمک می‌کند تا بیشتر روی معنای آنچه می‌خوانید تمرکز کنید و متون را بفهمید.

امید به درمان حملات قلبی و سکته مغزی با کشف مکانیسم جدید لخته شدن خون

ارسال شده در ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، توسط ایسنا

کشف یک مکانیسم جدید لخته شدن خون می‌تواند فصل جدیدی را در زیست‌شناسی عروقی باز کند و درمان حملات قلبی و سکته مغزی را متحول کند.

محققان یک فرآیند بیولوژیکی ناشناخته را شناسایی کرده‌اند که در شرایطی مانند حملات قلبی و سکته که اکسیژن کم است، موجب آسیب به بافت و اندام می‌شود.

این مطالعه نشان می‌دهد که ترکیدن گلبول‌های قرمز و نه لخته شدن خون، در این رویداد مقصر است.

به نقل از نیو اطلس، «ریزعروق» که شبکه رگ‌های خونی کوچک بدن هستند، برای رساندن اکسیژن و مواد مغذی به بافت‌ها حیاتی هستند. آسیب به این ریزرگ‌ها می‌تواند منجر به شرایط تهدید کننده زندگی مانند حمله قلبی و سکته شود. در این شرایط، اختلال عملکرد ریزعروق منجر به جریان خون ضعیف، کمبود اکسیژن، مرگ بافت و التهاب می‌شود که همگی می‌توانند شرایط را بدتر کنند.

یک مطالعه جدید توسط گروهی از محققان مؤسسه‌هایی در استرالیا و آمریکا، یک فرآیند بیولوژیکی ناشناخته را شناسایی کرده است که باعث آسیب به بافت‌ها و اندام‌ها در شرایط کم‌اکسیژن می‌شود. این اتفاق توسط گلبول‌های قرمز هدایت می‌شود و نه لخته‌های خون که به طور سنتی با این نوع آسیب همراه است.

پروفسور شان جکسون(Shaun Jackson)، مؤسس و مدیر شرکت «ThromBio» که یک شرکت اکتشاف دارو است که بر توسعه داروهای ضد لخته متمرکز است، می‌گوید: ما یک مکانیسم کاملاً جدید لخته شدن خون را کشف کرده‌ایم که هیچ ارتباطی با سیستم انعقاد سنتی شامل پلاکت‌ها یا فیبرین ندارد. درعوض، سلول‌های در حال مرگ باعث می‌شوند که گلبول‌های قرمز بترکند و غشاهای آنها مانند یک چسب بیولوژیکی عمل کنند که رگ‌های خونی آسیب‌دیده را می‌بندند و جریان خون را به اندام‌های حیاتی مسدود می‌کنند.

با توجه به مسیر لخته شدن سنتی، هنگامی که یک رگ خونی آسیب می‌بیند، قطعات سلولی ریز به نام پلاکت‌ها به سرعت به محل آسیب دیده می‌روند و به یکدیگر می‌چسبند و یک انسداد موقت را تشکیل می‌دهند. در همان زمان، آبشاری از پروتئین‌ها در خون، پروتئین فیبرین را فعال می‌کنند که شبکه‌ای را تشکیل می‌دهد که انباشت پلاکت را تثبیت می‌کند و لخته‌ای قوی و ماندگار ایجاد می‌کند تا رگ را ببندد و خونریزی را متوقف کند.

محققان می‌دانستند که عفونت‌های حاد و طولانی بیماری کووید می‌توانند به رگ‌های خونی کوچک بدن آسیب برسانند و گردش خون را دشوارتر کنند. در ابتدا تصور می‌شد که فیبرین بیش از حد مقصر است، اما درمان بیماران با داروهای رقیق کننده خون برای پاکسازی فیبرین فایده چندانی نداشت. بنابراین، محققان به دنبال علت دیگری بودند.

محققان سرانجام با بررسی بیش از ۱۰۰۰ رگ خونی گرفته شده از بیماران فوت شده مبتلا به کووید-۱۹ دریافتند که سلول‌های اندوتلیال که پوشش داخلی رگ‌های خونی را تشکیل می‌دهند، آسیب دیده‌اند. این آسیب، گسترده بود و در عروق کوچک ریه‌ها، قلب، کلیه‌ها و کبد مشهود بود و به نظر می‌رسید که سلول‌های اندوتلیال در آن عروق مرده بودند.

محققان زیر میکروسکوپ توانستند رسوبات یک ماده پروتئین‌مانند را در محل مرگ سلول‌های اندوتلیال ببینند. پس از بررسی دقیق‌تر، مشخص شد که این ماده از گلبول‌های قرمز پاره شده (همولیز شده) منشأ می‌گیرد که محتویات چسبنده‌شان به بیرون پرتاب شده و عروق ریز را مسدود کرده است.

محققان دریافتند که این شکل جدید انسداد عروقی نه تنها در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ دیده می‌شود، بلکه با استفاده از مدل‌های موش تأیید کردند که این بیماری پس از حمله قلبی، سکته مغزی و ایسکمی روده نیز رخ می‌دهد که زمانی رخ می‌دهد که جریان خون به روده‌ها کند یا متوقف می‌شود و آنها از اکسیژن و مواد مغذی گرسنه می‌مانند

جکسون می‌گوید: این مکانیسم به توضیح اینکه چرا بسیاری از بیماران مبتلا به کووید شدید یا سایر بیماری‌های حیاتی از نارسایی چند عضوی رنج می‌برند، کمک می‌کند. حتی زمانی که لخته شدن خون تحت کنترل است.

وی افزود: این یک فصل کاملاً جدید در زیست‌شناسی عروقی است.

این کشف پیامدهای آشکاری برای درمان پزشکی دارد. همانطور که گفته شد، رقیق‌کننده‌های خون (ضد انعقاد) در حال حاضر به خوبی در بیماری کووید-۱۹ کار نمی‌کنند، زیرا لخته‌های خون مشکل اصلی نیستند.

جکسون می‌گوید: به جای هدف قرار دادن پلاکت‌ها یا لخته‌ها، درمان‌ها ممکن است در عوض از مرگ سلول‌های اندوتلیال جلوگیری کنند یا آسیب سلول‌های قرمز خونی را که به دنبال آن وارد می‌شود، مسدود کنند. با توقف زودهنگام این فرآیند، ممکن است بتوانیم جریان خون را حفظ کنیم، از اندام‌ها محافظت کنیم و در نهایت زندگی اشخاص را نجات دهیم.

این مطالعه در مجله Nature منتشر شده است.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!