رویش دندان‌های شیری و وظیفه والدین در نگهداری از آن‌ها

ارسال شده در ۵ آبان ۱۴۰۳، توسط ایرنا

رویش دندان‌های شیری از ۶ ماهگی شروع شده و تا ۲.۵ تا ۳ سالگی ادامه پیدا میکند. طی این دوره، لثه‌های کودک در نتیجه فشار فیزیکی که دندان‌های جدید هنگام رویش ایجاد می‌کنند، حساس و دردناک شده و مالش لثه ها با انگشتان مادر بهترین آرامبخش کودک است. از همان ابتدای رویش دندان وظیفه مادر در قبال بهداشت دهان و دندان کودک شروع شده و باید پس از هر بار تغذیه با شیر دندانهای کودک را با گاز استریل پاک کند.

تمام بیست دندان شیری باید تا سن ۲ تا ۳ سالگی درآمده باشند. طی این دوره لثه‌های کودک درد و خارش دشته و نیاز به همراهی والدین دارد تا بتواند این درد را تحمل کند. پس از رویش اولین دندان‌ها، وظیفه مادر در زمینه تمیز کردن آنها آغاز می‌شود. با مطالعه این مطلب می‌توانید با روند دندان درآوردن کودک و بهداشت دهان و دندان او آشنا شوید.

دندان درآوردن کودک

روند دندان درآوردن همانطور که برای کودک تجربه دردناکی است، برای والدین نیز استرس زا است. روش‌هایی مانند؛ مالش لثه‌های کودک با انگشت تمیز، پارچه مرطوب یا با پشت یک قاشق کوچک و خنک، استفاده از ژل‌های تسکینی و یا داروهای آرام‌بخش خفیف بدون نیاز به نسخه برای آسان‌تر کردن روند دندان درآوردن وجود دارد.

اولین ویزیت دندانپزشکی

سوال رایج همه والدین این است که: کوچولوی من در چه سنی باید توسط دندانپزشک معاینه شود؟ درجواب باید گفت: بهتر است، اولین ویزیت دندانپزشکی کودک خود را ۶ ماه پس از رویش اولین دندان یا تا سن ۱ سالگی انجام دهید. کودکانی که از سنین پایین به دندانپزشک مراجعه می کنند، در آینده کمتر از دندانپزشک می‌ترسند.

دندانهای شیری و مسواک زدن

مسواک زدن از زمان رویش اولین دندان آغاز می‌شود. برای کودکان نوپا، مسواک زدن با مسواک و آب کافی است. برای کودکان ۳ تا ۶ ساله به اندازه یک نخود خمیردندان استفاده کنید و حتما مراقب هرگونه تغییر رنگ دندان های آنها باشید. تا زمانی که کودک شما نتواند تمام خمیردندان را به طور کامل تف کند، نباید از خمیردندان فلورایددار استفاده شود.

برای نوزادان، یک پارچه مرطوب یا خیس برای پاک کردن لثه‌ها تا زمانی که اولین دندان‌ها بیرون بیاید کافی است. هنگامی که این اتفاق افتاد، با یک برس انگشتی که دارای یک اسکراب ملایم برای تمیز نگه داشتن دندان های کودک شما است، باقیمانده شیر و سبزیجات له شده را تمیز کنید. از مسواک زدن تهاجمی خودداری کنید. هنگامی که کودک شما شروع به رشد دندان های بیشتری کرد، با یک مسواک دستی دارای موهای نرم تمیز کردن دندانها را به او آموزش دهید. سعی کنید همزمان با کودکتان مسواک بزند، در حالی که حرکات شما را تقلید می‌کند. برخی از والدین با بازی شمارش هنگام مسواک زدن موفق بوده اند، در حالی که برخی دیگر آهنگ می خوانند یا موسیقی پخش می کنند تا زمان کافی را برای مسواک زدن تشویق کنند.

مراقبت های دندانی کودکان

شما باید به‌عنوان والدین آنقدر به سلامت کلی فرزندانتان اهمیت ‌دهید که حتی چیزهای کوچک را نادیده نگیرید. سلامت دندان ها به خصوص برای کودکان بسیار مهم است. برای شروع آموزش اهمیت بهداشت دهان و دندان به فرزندتان هرگز زود نیست. اگر مراقبت مناسب از دهان و دندان را زودتر به کودک خود القا کنید، او در طول عمرش دندان‌ها و لثه‌های سالمی داشته و به اقدامات دندانپزشکی کمتری نیاز دارد. در اینجا چند راه عالی برای حفظ سلامت دهان و دندان کودکتان در شکل عالی آورده شده است:

شیشه شیر:

شیشه شیر کودک و لیوان های سرکج بدترین دشمن برای دندان کودکان هستند. آنها به سادگی هم فرکانس و هم مدت زمان تماس بین دندان ها و مایعات حاوی قند از جمله؛ شیر مادر، شیر خشک، آب میوه و هر نوشیدنی شیرین شده دیگری را افزایش می دهند. به همین دلیل، تمیز کردن لثه ها و دندان های کودک با مسواک یا گاز مرطوب پس از شیر خوردن بسیار مهم است

کودکتان را به رعایت بهداشت دهان و دندان عادت دهید

کودک خود را به مسواک زدن بعد از صبحانه و قبل از خواب عادت دهید. با گذشت زمان عادت به انجام این کار در آنها عادی می شود. توسعه زودهنگام این عادت، حفظ آن را در مراحل بعدی زندگی برای آنها آسان تر می کند.

با ظرافت مسواک بزنید

مشکلی که بسیاری از کودکان دارند این است که خیلی سخت مسواک می زنند. لثه ها یک بافت زنده هستند و شکست ناپذیر نیستند. بسیاری از بزرگسالان بعداً به دلیل مسواک زدن تهاجمی با مشکلات لثه‌ای که از بین می‌روند، مواجه می‌شوند. این به ویژه برای کودکان مهم است زیرا لثه های آنها هنوز در حال رشد است. به آنها آموزش دهید که به آرامی مسواک بزنند و از مسواک با موهای نرم استفاده کنند.

بزرگسالان نیز همانند بچه ها شیرینی دوست دارند.اما معمولا خودکنترلی دارند. این بدان معنی است که می دانند چه زمانی به آب نبات نه بگویند، اما بچه ها تا زمانی که بیمار شوند به شیرینی نه نمیگویند.پس سعی کنید آب نبات، نوشابه و سایر نوشیدنی های شیرین  را به مقدار کم محدود کنید تا کودک شما در آینده دچار پوسیدگی یا سایر مشکلات سلامتی نشود.

چگونه لاغر شویم! | راه های مختلف لاغری

ارسال شده در ۵ آبان ۱۴۰۳

دخترها همیشه دنبال لاغر شدنند. یک دسته کوچکی هم دنبال چاق شدن. ولی اینکه لاغری چرا همیشه معضل ماست هنوز کسی نفهمیده! وقتی مجردیم، ازدواج میکنیم، مادر میشویم، بعد و قبل از زایمان، حتی وقتی عروسی دخترخاله دوستمان است که هفت پشت غریبه است. لاغری، چقدر ما را درگیر خودش کرده؟!

وقتی مربی ورزش دانشگاه پرسید : «برای چی میخوای لاغر کنی؟! عقدی چیزی در پیشه؟!» من داشتم فکر می‌کردم چطور بگویم این پنج شش کیلو اضافه وزن، روی همه چیز اثر میگذارد؟! روی رابطه من و مامانم، روی قیمت خرید مانتوهایم، روی سایز لباس عروسی که میتوانیم کرایه کنیم، روی تمجید اطرافیان، حتی روی تفریحاتی که میتوانم به همسر آینده‌ام بگویم دوستشان دارم! دوستانم اشاره میکردند که بگویم عقد دوستم است مثلا. من ولی خیلی صادقانه گفتم بله مراسم داریم و با خنده ملیح مربی دانشگاه و چشمهایی که از آن طرف ما را می‌پاییدند کار تمام بود. دیگر کل دانشگاه قرار بود سردربیاورد که من قاطی مرغها شده ام.

از همان وقت تا سالهای بعدش، همیشه یک دلیلی برای لاغر شدن داشتم. قبل از بچه دار شدن سلامتی مادر مهم بود. بعد از بچه دارشدن مهم بود که مادر متناسب و خوش اندامی بمانم. حتی وقتی می خواستم عروسی دیگران بروم مهم بود که لباسهای توی کمدم اندازه ام بشود. حتی وقتی باردار بودم هم رژیم و تناسب اندام دست از سرم برنمیداشت. ترس از دیابت بارداری و قندی که بالا تشخیص داده بودند مجابم کرده بود زیر نظر کارشناس تغذیه هر وعده ام را اندازه بگیرم و بعد بخورم.

طی این سالها همیشه با این واکنش دلپذیر مواجه شده ام که بقیه مرا چاق ندانند و بگویند اصلا درک نمی کنند چرا می خواهم وزن کم کنم. حتی وقتی توی یکی از گروه ها از مطمئن ترین و سریعترین روشهای کاهش وزن پرسیدم، نصفشان به جای توصیه داشتند دعوایم می کردند که من کجا وزنم زیاد است و به جای این کارها بروم دنبال لذت بردن از زندگی.

نصف دیگرشان ولی به انواع و اقسام روشها اشاره کردند. یک سری از دوستانم پای طب سنتی را وسط کشیده بودند و یک سری دیگر از قرص خوردن و جراحی که ته ذهنم هم نبود منعم میکردند. دست آخر همه شان یک حرف می زدند:« اگر دلت میخواهد واقعا با وزن متناسب و اندام خوب زندگی کنی سبک زندگی ات را عوض کن.» به آنها حق میدادم ولی ته دلم فکر میکردم چطور ممکن است منی که عاشق برنج و ماکارونی و بیشتر از همه شکلات و شیرینی ام، بتوانم درست زندگی کنم؟!

ورزش کجا من کجا؟!

تازه باید به ورزش هم جدی تر فکر می کردم. یادش بخیر مربی ورزش دوران راهنمایی ام همیشه میگفت شما دخترها باید خیلی خوب و از حالا ورزش کنید تا بعدا که مادر شدید و هزاران دغدغه دیگر داشتید سبک زندگیتان سالم باشد. من هم همیشه فکر می کردم اگر دختر دار شدم قطعا کلی برنامه ورزشی برایش مهیا میکنم. ولی خودم…

تازه دانشجو هم که بودم استاد رواشناسی رشدمان همین حرفها را با ادبیات دیگری می گفت. دانشگاه ما وسط یک باغ بود. آن قدر سرسبز و خوب آب و هوا بود که آدم دلش میخواست به جای درس خواندن برود بساط چایی اش را پهن کند و کیک خانگی کم قند البته بخورد. وسیله های ورزشی هم داشتیم. از همین هایی که توی همه پارکها هست. استادمان میگفت خودش کل مسیر را پیاده می‌آید تا دانشگاه. به خصوص فصلهای متعادل سال. راست می گفت. خودم بارها دیده بودمش که از خیابان فرحزادی یواش یواش می‌آید سمت درب ورودی و با یک لبخند گنده وارد می شود. ورزش همه روزش را می ساخت. ما ولی همان بچه دانشجوهایی بودیم که کله شان بوی قورمه سبزی می‌دهد و به حرف هیچ کس گوش نمی‌کنند و به خیالشان تا ابد الدهر، قرار است ۲۰ ساله بمانند.

خلاصه که این ورزش خودش هفت خانی بود. فقط بعد از کرونا خوبی اش این بود که دیگر کلاسهای آنلاین ورزشی هم پایش به میدان باز شده بود و میتوانستم به موارد اینطوری هم فکر کنم.

رژیم با مزه زیره میخوای؟!

همسرم میگفت همکارش توصیه کرده از یک اپلیکیشن کاهش وزن استفاده کنیم و با وارد کردن میزان کالری و دریافت رژیم و ورزش متناسب کار را پیش ببریم. فکر بدی نبود. فقط اینکه نمی دانستم پشت اپلیکیشن چه کسی نشسته و چه قدر با شرایط من آشنایی دارد کار را برایم سخت میکرد. مثلا میداند من یک مادرم و نهایتا بتوانم یک وعده غذا درست کنم که همه بخوریم؟! وقت اینکه مثلا برنجم را کته کنم و روغن زیتون رویش بریزم و بعد سالاد فلان را هم کنارش درست کنم ندارم.

این مدلی قبلا رژیم گرفته بودم. درست قبل از بارداری، متخصص تغذیه یک نگاهی به سرتا پایم انداخته بود و پرسیده بود مشکل خاصی ندارم؟ گفته بودم نه! اگر بود هم من نمیدانستم. رژیمی را که توی کشویش بود تقدیمم کرده  بود و یک مشت قرص هم نوشته بود. قرصها جواب می‌داد و لاغر شده بودم. توی دو ماه هشت کیلو کم کردم و تازه بعد هم یک دانه سیب کوچولو توی دلم جوانه زد و  شد تو راهی ما! ولی وقتی به آن قرص آخر شب و مزه زیره ای که داشت فکر میکنم هنوز هم معده ام اعتراض میکند و یک حالی می‌شوم.

تازه شاید این که متخصص از توی کشویش به من داده بود و پختن غذایش دنگ و فنگ زیادی داشت، از آن مدل رژیم های خوب بود. پسر دایی همسرم و خانمش، یک بار که با هم رفته بودیم مهمانی سرسفره نشسته بودند و هرچه در توان داشتند میخوردند الا برنج و نان! تازه می گفتند جمعه ها هم روز استراحتشان است و می توانند بستنی و فست فود و هرچه دلشان بخواهد بخورند. همین شکلی ۱۵ کیلو کم کردند. ولی به قدری سریع برگشت که اصلا نفهمیدیم کجا رفته بود؟! همان آش وکاسه بود و همان آدمهای قبلی.

آن قدر این سالها با رژیم های مختلف آشنا شده ام که کافیست یک نفر بگوید ر تا من میمش را هم تهش بگذارم و خودم ریز به ریز رژیم را شرح دهم. دوستم همین اواخر زنگ زده بود و می گفت بیا رژیم فستینگ بگیریم. البته اکه این نوع رژیم انواع مختلفی دارد ولی یک مدلش این بود که کربوهیدرات را کامل حذف میکردیم و به جایش مثلا کرفس میخوردیم یا هویج. وقتی دوستم گفت کرفس بخوریم. با شدت زیادی گفتم کرررفس؟!؟!؟ جوری گفتم که زد زیر خنده و گفت: «ببخشید یادم رفته بود تو هم مثل آقایون هم چیو غذا نمیدونی!» بعد که دید این رژیم روی من جواب نمی دهد، سراغ رژیم دیگری رفت. کمی تا قسمتی شبیه روزه داری بود. وقتی روزه بودیم فقط آب و  دمنوش و این چیزها میخوردیم و وقتی افطار به سبک رژیم می کردیم مجاز بودیم همه چیز بخوریم. به نظرم یک مقداری غیرطبیعی بود. به دوستم گفتم این طور نمیتوانیم مادری کنیم، به  کارهایمان برسیم و سرحال باشیم.

خلاصه که پنبه همه روشها را زدم. خودم بهتر از هرکسی میدانستم بهترین راه خوب زندگی کردن، تغییر فکر است. میدانستم آدم اگر بخواهد ۴۰ سالگی مرض قند نگیرد و به ۵۰ نرسیده چربی خونش بالا نرود باید فکر وزنش باشد. رفتم سراغ یک کارشناس تغذیه متعادل که شعارش این بود با یک قاشق کمتر بهتر زندگی کنیم. یک رژیم بر اساس شرایط خودم و چندتایی ورزش به من داده بود. آن قدر خوب و سبک بود که احساس می کردم اصلا اتفاق خاصی نیفتاده. بار روانی رژیم گرفتن اذیتم نمی کرد و کم کم معده ام عادت کرده بود.

حالا نزدیک یک ماه است هم ورزش میکنم هم حواسم به غذای خانواده است. از اینکه برای سلامتی خودم تلاش میکنم احساس سربلندی و آرامش میکنم. راستش حالا اگر مربی ورزش دانشگاهمان را ببینم بهش میگویم که نه مراسم داریم نه میخواهم وزنم برای مادرشدن مناسب باشد. حتی دنبال تمجید دیگران هم نیستم، چون از نظر آنها من خیلی هم متناسبم و اگر صورتم لاغر شود خیلی زشت هم میشوم. من دنبال سلامتی ام، دنبال اینکه فشار خون وچربی و قندخونم متعادل باشد در سالهای میانسالی. نه خودم که تک تک اعضای خانواده ام که غذایشان توی آشپزخانه پرمهر من پخته می شود. میخواهم قلبمان خوب کار کند و خون را درست پمپاژ کند. میخواهم برای بالارفتن از کوه و دویدن دنبال بچه هایمان نفس کم نیاوریم. میخواهم سالهای پیری عصا دستم نباشد و بتوانم هر روز حرم بروم و خرید کنم…راستش فقط میخواهم این سالهایی که فرصت حیات دارم، سالم و درآرامش زندگی کنم.

نمیخواهم مثل مادر دوستم چند روزی یکبار دخترم بیاید بالای سرم و انسولین بیاورد و دل نگران تر از دفعه های پیش برود. نمیخواهم مثل پدر همسرم جراحی قلب باز داشته باشم و خانواده ام نصف عمر شوند و اشکشان خشک نشود. نمیخواهم پاهایم نکشد که نماز بخوانم و نشسته با خدا حرف بزنم. هیچ کس از فردایمان خبرندارد. اما لااقل قد یک رژیم غذایی سالم و ورزش کردن میتوانم به آن مادر سالهای بعدی که قرار است بچه بزرگ کند و سرکار برود و بنویسد و هزار کار دیگر، از حالا کمک کنم…

هشدار سازمان غذا و دارو درباره خطر بوتولیسم در کنسرو‌های خانگی

ارسال شده در ۵ آبان ۱۴۰۳

مدیرکل فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، نسبت به خطر مسمومیت بوتولیسم در کنسرو‌های خانگی هشدار داد.

بهفر ، مدیرکل فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، با اشاره به خطرات جدی مسمومیت بوتولیسم در کنسرو‌های خانگی گفت: «بوتولیسم نوعی مسمومیت غذایی بسیار خطرناک است که در اثر سم تولید شده توسط باکتری Clostridium botulinum ایجاد می‌شود. این باکتری می‌تواند در محیط‌های بی‌هوازی مانند کنسرو‌های بسته‌بندی‌شده خانگی رشد کند و به سرعت سموم کشنده‌ای تولید کند که برای سلامت انسان خطرناک است.»

وی افزود: «برخی از افراد در فرآوری کنسرو‌های خانگی اصول بهداشتی و استاندارد‌های لازم را رعایت نمی‌کنند که این امر خطر رشد باکتری‌ها و ایجاد مسمومیت را افزایش می‌دهد. علائمی مانند ضعف عضلانی، تاری دید و مشکلات تنفسی ممکن است نشانه بروز بوتولیسم باشد و نیاز به مراجعه فوری به مراکز درمانی دارد.»

بهفر با تاکید بر رعایت نکات ایمنی در تهیه غذا‌های کنسروی خانگی اظهار کرد: «کنسرو‌ها و شیشه‌های بسته‌بندی‌شده باید به‌طور کامل و با دمای کافی حرارت داده شوند تا باکتری‌ها و سموم احتمالی از بین بروند. همچنین در صورت مشاهده تغییراتی نظیر بادکردگی، نشتی یا بوی نامطبوع در کنسروها، از مصرف آنها خودداری کنید.»

مدیرکل فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو با توصیه به دقت در تهیه کنسرو‌های خانگی گفت: «برای جلوگیری از مسمومیت بوتولیسم، لازم است مواد غذایی در دمای مناسب و با اصول بهداشتی نگهداری شوند و تا حد امکان از مصرف مواد غذایی مشکوک اجتناب شود.»

وی در پایان تاکید کرد که مردم با رعایت این اصول می‌توانند سلامت خود و خانواده‌شان را حفظ کرده و از خطرات ناشی از مسمومیت‌های غذایی در امان باشند.

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت: ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کم‌شنوایی مبتلا هستند

ارسال شده در ۲۸ مهر ۱۴۰۳

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت گفت: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگری‌هایی که در سطح کشور انجام می‌شود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کم‌شنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کم‌شنوایی مبتلا هستند.

دکتر سعید محمودیان، رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت با بیان اینکه متاسفانه بررسی‌ها بیانگر این است مردم به کم‌شنوایی و ناشنوایی، کمتر توجه می‌کنند؛ اظهار کرد: کم‌توجهی به کم‌شنوایی و ناشنوایی به نحوی است که حدود ۸۰ درصد از نیاز‌های مربوط به مراقبت شنوایی در سطح جهان نادیده گرفته می‌شود یا کمتر در کانون توجه قرار می‌گیرد. کم‌توجهی و نادیده گرفتن به نیاز‌های مربوط به مراقبت شنوایی ریشه در فقر سواد سلامت مردم دارد. براساس آمار و ارقام سازمان بهداشت جهانی، کم‌توجهی و بی‌توجهی به کم‌شنوایی و ناشنوایی سبب شده که سالانه حدود یک تریلیون دلار هزینه به نظام سلامت در سطح جهان تحمیل شود.

این متخصص شنوایی‌سنجی با اشاره به باور‌ها و درک نادرست از کم‌شنوایی و ناشنوایی توضیح داد: درک و باور‌های نادرست و همچنین نگرش‌های جامعه نسبت به ناشنوایی و کم‌شنوایی سبب می‌شود که به افراد کم‌شنوا یا ناشنوا انگ بزنند. چنین شرایطی سبب می‌شود که فرد مبتلا به کم‌شنوایی، کم‌شنوایی خود را پنهان کند. درک، باور‌ها و نگرش نادرست جامعه درباره کم‌شنوایی و ناشنوایی یک معضل اجتماعی است که ریشه در سطح سواد و سواد نادرست مردم دارد.

وی با بیان اینکه معضل اجتماعی درک و باور‌های نادرست درباره ناشنوایی سبب شده که رسیدگی به ناشنوایی چندان در شرایط مساعدی نباشد، خاطرنشان کرد: بسیاری از افرادی که مبتلا به کم‌شنوایی هستند از توانایی بالایی برخوردارند؛ اگر مشکل کم‌شنوایی این افراد در زمان مناسب شناسایی شود، به طور قطع می‌تواند اثرگذار باشد.

ابتلای ۳ تا ۵ مورد به کم‌شنوایی در هر ۱۰۰۰ تولد

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت درباره کم‌شنوایی و ناشنوایی «مادرزادی» و «اکتسابی» اظهار کرد: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگری‌هایی که در سطح کشور انجام می‌شود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کم‌شنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کم‌شنوایی مبتلا هستند. کم‌شنوایی مادرزادی و عوامل ژنتیکی مانند ازدواج‌های فامیلی در ۵۰ تا ۶۰ موارد مبتلا به کم‌شنوایی نقش دارد.

وی ادامه داد: علاوه بر موارد ژنتیکی و مادرزادی، عوامل دیگر مانند «بیماری‌ها»، «تاثیر بیماری‌های عفونی در دوران نوزادی مانند سرخک، سرخجه، سندروم تورچ»، «زایمان سخت» و «اتفاقات دوران بارداری» به میزان ۴۰ تا ۴۵ درصد بر ابتلای موالید به کم‌شنوایی اثرگذار هستند.

غربالگری شنوایی‌سنجی نوزادان در بخش مراقبت‌های ویژه

این متخصص شنوایی‌سنجی با بیان اینکه توجه به نوزادانی که در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان نگهداری می‌شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است، تاکید کرد: نوزادانی که در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان نگهداری می‌شوند، می‌بایست مورد غربالگری قرار گیرند؛ چرا که احتمال شیوع کم‌شنوایی در این شرایط به دلیل مسائلی مانند «وزن کم در هنگام تولد» افزایش می‌یابد. کودکانی که با وزن کم به دنیا می‌آیند به عنوان نوزاد نارس شناسایی می‌شوند و نارس‌بودن می‌تواند شناسایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت ادامه داد: همچنین آنتی‌بیوتیک‌های تجویزی برای نوزادانی که در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان نگهداری می‌شوند، می‌تواند شنوایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل غربالگری این گروه از نوزادان حائز اهمیت است.

محمودیان با بیان اینکه ایران جزو منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی است، توضیح داد: ایران جزو شش کشور منتخب منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی در حوزه سلامت گوش محسوب می‌شود و اقدامات درخشانی طی سال‌های اخیر به منظور پیشگیری از کم‌شنوایی و ناشنوایی صورت گرفته است.

هشدار سازمان‌ غذا و دارو درباره تزریق ژل‌های غیرمجاز

ارسال شده در ۲۸ مهر ۱۴۰۳

رئیس اداره ملزومات دارویی سازمان غذا و دارو هشدار داد که استفاده از ژل‌های غیرمجاز می‌تواند عوارض جدی به همراه داشته باشد و بر لزوم مراجعه به پزشکان متخصص و استفاده از محصولات دارای تأییدیه سازمان غذا و دارو تأکید کرد.

جواد شمسایی با اشاره به ویژگی‌های ژل‌های دارای تاییدیه سازمان غذا و دارو، گفت: محصولاتی که از سوی سازمان غذا و دارو تأیید می‌شوند، از نظر ترکیبات، ماندگاری و ایمنی، استانداردهای لازم را دارند. این مواد استریل و قابل تجزیه در بدن بوده و عوارض جانبی آن‌ها حداقل است.

وی همچنین به اهمیت تزریق ژل تحت نظر پزشک متخصص و استفاده از محصولات معتبر از سوی متقاضیان تاکید کرد و افزود: استفاده از مواد تایید نشده یا تزریق توسط افراد غیرمتخصص می‌تواند خطرات جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد.

شمسایی نقش سازمان غذا و دارو را در نظارت بر کیفیت و ایمنی این محصولات حیاتی دانست و گفت: سازمان غذا و دارو با صدور تأییدیه‌های لازم، به دنبال تضمین سلامت و ایمنی مصرف‌کنندگان است.

۸ دلیلی که باعث دروغ گفتن کودک می شود

ارسال شده در ۲۱ مهر ۱۴۰۳

با رشد کودک، آن‌ها شروع می‌کنند به امتحان کردن سطح محدودیت‌هایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شده‌اند. دروغ گفتن می‌تواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر می‌توانند از آن محدودیت‌ها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطاف‌پذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آن‌ها را به چالش بکشند.

چرا یک بچه دروغ می‌گوید؟ دروغ گفتن امری رایج در بین کودکان است اما یافتن دلیل پشت این دروغ گفتن برای هدایت کودک به سمت راست گویی بسیار ضروری است.

ترس از تنبیه!

بچه‌ها معمولا دروغ می‌گویند تا توی دردسر نیافتند. اگر آن‌ها بخاطر کار خطایی که انجام داده‌اند، از تنبیه بترسند، سعی می‌کنند آن را پنهان یا کتمان کنند تا از خودشان در مقابل پیامدهای آن محافظت کنند هرچند که می‌دانند دروغ‌گویی کار بدی است.

برای جلب توجه!

گاه، بچه‌ها برای جلب توجه والدین یا خواهر برادرهایشان دروغ می‌گویند. آن‌ها روایت‌هایشان را اگزجره و با غلو بیان کرده یا روایت را دستکاری می‌کنند تا خود را جذاب‌تر، و کارشان را شگفت‌تر نشان دهند به این امید که  دیگران به آن‌ها توجه کنند.

به چالش کشیدن مرزها و محدودیت‌ها

با رشد کودک، آن‌ها شروع می‌کنند به امتحان کردن سطح محدودیت‌هایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شده‌اند. دروغ گفتن می‌تواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر می‌توانند از آن محدودیت‌ها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطاف‌پذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آن‌ها را به چالش بکشند.

تقلید از دیگران

کودکان اغلب آنچه را که می‌بینند تقلید می‌کنند. اگر ببینند والدین یا اعضای خانواده دروغ‌هایی می‌گویند، آن‌ها اینچنین تلقی می‌کنند که این رفتاری قابل پذیرش است. آن‌ها نمی‌توانند اثرات و تبعات کامل و آتی دروغ را درک یا استنتاج کنند در عوض آن را امری معمول قلمداد می‌کنند.

اجتناب از خجالت و شرمساری

وقتی بچه احساس خجالت یا شرمساری از کاری می‌کند، ممکن است برای حمایت و حفاظت از عزت نفس‌شان دروغ بگویند. پذیرش اشتباهات و خطاها می‌تواند چالش برانگیز باشد و دروغ گفتن راه فراری موقتی برای آن‌ها جهت رهایی از شرایط بغرنج موجود فراهم می‌آورد.

تخیل و داستان‌سرایی

بچه‌های کوچک، مرز بین واقعیت و تخیل را نمی‌شناسند. گاه، آن چیزی که بر زبان می‌آورند و از نظر ما دروغ به حساب می‌آید، تنها تصور و تخیلی کودکانه و بازی‌ای بیش نیست. آن‌ها معمولا داستان‌هایی از خود درمی‌آورند و این پروسه، بخشی از روند رشد و جستجوگری آن‌ها از دنیای پیرامون است.

احساس اضطراب

کودکانی که احساس اضطراب یا استرس دارند از آن به عنوان مکانیسم مواجهه استفاده می‌کنند. مادامیکه نمیتوانند عواطف و احساساتشان را به شیوه‌ای درست بیان کنند، سعی می‌کنند داستان‌سازی کرده یا پنهان‌کاری کنند تا از شرایطی که منجر به احساس اضطراب و استرس‌شان شده، رهایی یابند.

حمایت از دیگری

جالب است بدانید، در برخی موارد، کودکان به خاطر منافع خودشان دروغ نمی‌گویند بلکه برای حمایت از کسی دیگر مثل خواهر و برادر یا یک دوست که فکر می‌کنند حامی‌اش هستند، دروغ می‌گویند. آن‌ها می‌ترسند که شاید گفتن حقیقت باعث شود کسی دیگر به دردسر بیافتد ازاینرو دروغ را برمی‌گزینند.

“فومو” بلای جان نسل دیجیتال

ارسال شده در ۲۱ مهر ۱۴۰۳، توسط ایرنا

آیا تا به حال حس کرده‌اید که چیزی بزرگ و مهم در دنیای اطرافتان در حال وقوع است، ولی شما جایی دور از آن قرار دارید؟ یا شاید لحظه‌ای که صفحه‌ گوشی‌تان را چک نمی‌کنید، حس کنید اتفاقی که نباید، از دستتان رفته است؟ این همان حس معروف «ترس از دست دادن» یا FOMO (Fear of Missing Out) است.

در عصری که زندگی‌هایمان به طور مداوم در تعامل با دنیای دیجیتال است و شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، توییتر، تلگرام و تیک‌تاک به بخشی جدایی‌ناپذیر از روزمره‌مان تبدیل شده‌اند، «فومو» به یکی از پدیده‌های روان‌شناختی رایج تبدیل شده است. این ترس دائمی از اینکه ممکن است چیزی جذاب یا مهم را از دست بدهیم، به طرز زیرکانه‌ای روی رفتارها و احساسات ما تأثیر می‌گذارد.

برای بررسی دقیق‌تر این پدیده و تأثیرات آن بر زندگی روزمره، با دکتر سمیه بابایی، متخصص روان‌شناسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتگو نشستیم تا از دیدگاه علمی و روان‌شناختی به تحلیل این موضوع بپردازیم.

عوامل شکل‌گیری فومو از دیدگاه روان‌شناختی

بابایی در توضیح شکل‌گیری فومو گفت: «فومو یا همان ترس از دست دادن، مفهومی است که اولین بار در سال ۲۰۰۴ مطرح شد و به نگرانی افراد از اینکه دیگران در حال تجربه لحظات لذت‌بخشی هستند که خودشان از آن محروم مانده‌اند، اشاره دارد. در دنیای امروزی که شبکه‌های اجتماعی به یکی از اجزای اصلی زندگی تبدیل شده، این پدیده بیشتر به فضایی مرتبط است که در آن افراد زندگی یکدیگر را مشاهده و مقایسه می‌کنند. این مقایسه‌ها باعث می‌شود افراد به این فکر بیفتند که شاید چیزی مهم یا لذت‌بخش را از دست داده‌اند.»

او توضیح داد که از نظر روان‌شناختی، فومو نتیجه عدم ارضای نیازهای روانی فرد است. افرادی که از ارتباطات اجتماعی رضایت کافی ندارند یا احساس تنهایی می‌کنند، بیشتر در معرض این احساس هستند. بابایی افزود: «این ترس عمیقاً با اضطراب، تنهایی و نارضایتی پیوند دارد و باعث می‌شود افراد به طور مداوم به دنبال تأیید اجتماعی و تقویت روابطشان باشند. همین مسئله می‌تواند منجر به استفاده وسواسی و بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی شود.»

 تأثیر فومو بر سلامت روان

 بابایی در مورد تأثیرات فومو بر سلامت روان هشدار داد و گفت: «فومو می‌تواند باعث بروز استرس و اضطراب شدید شود. افرادی که دائماً با این احساس دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اغلب احساس می‌کنند از دیگران عقب مانده‌اند. این نگرانی مداوم نه تنها از لذت بردن از لحظات روزمره جلوگیری می‌کند، بلکه باعث بروز افسردگی در برخی از افراد نیز می‌شود.»

او همچنین به مشکلات جسمی ناشی از فومو اشاره کرد: «افرادی که دچار فومو هستند، ممکن است با مشکلات جسمی مانند کمبود خواب، خستگی و حتی نشانه‌های روان‌تنی مواجه شوند. استرس و فشار ناشی از این احساس می‌تواند توانایی تصمیم‌گیری و کنترل احساسات افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهد.»

فومو در نسل‌های مختلف

این روانشناس اشاره کرد که فومو در تمام نسل‌ها وجود دارد، اما نحوه تجربه آن در گروه‌های سنی مختلف متفاوت است. او توضیح داد: «نسل جوان‌تر به دلیل حضور گسترده‌تر در شبکه‌های اجتماعی بیشتر تحت تأثیر فومو قرار می‌گیرد. این نسل تمایل دارند از فعالیت‌های اجتماعی و لحظات دوستانشان مطلع شوند و احساس کنند که ممکن است لحظات مهمی را از دست داده باشند. از سوی دیگر، بزرگسالان ممکن است فومو را بیشتر در زمینه‌های شغلی و اجتماعی تجربه کنند؛ مثلاً نگران موفقیت‌های حرفه‌ای یا پیشرفت دیگران باشند.»

او تأکید کرد که فومو لزوماً به ویژگی‌های شخصیتی خاصی مثل نوروتیسیسم یا برون‌گرایی محدود نمی‌شود و افراد با ویژگی‌های شخصیتی مختلف می‌توانند آن را تجربه کنند.

راهکارهای کاهش فومو

در پاسخ به پرسشی در مورد راهکارهای مقابله با فومو، بابایی چند راهکار پیشنهاد کرد. او گفت: «یکی از مهم‌ترین اقدامات برای کاهش فومو، محدود کردن زمان استفاده از شبکه‌های اجتماعی است. تحقیقات نشان داده‌اند که کاهش زمان استفاده به ۳۰ دقیقه در روز می‌تواند اضطراب و فومو را کاهش دهد.»

او همچنین به مفهوم JOMO (لذت از دست دادن) اشاره کرد: «باید یاد بگیریم که به جای تمرکز بر چیزهایی که از دست داده‌ایم، روی چیزهایی که داریم تمرکز کنیم. ارتباطات واقعی و حضوری با دوستان و خانواده نیز می‌تواند به‌طور چشمگیری به کاهش فومو کمک کند.»

فومو و زندگی نازیسته؛ کابوسی که در ذهن می‌سازیم

بابایی در ادامه گفت‌وگوی خود درباره مفهوم فومو،  به کتاب «حسرت: در ستایش زندگی نازیست»” از آدام فیلیپس، روانکاو مشهور انگلیسی، اشاره کرد و توضیح داد که این اثر با بینشی عمیق‌تر به بررسی پدیده فومو پرداخته است.

بابایی با تکیه بر نظریات فیلیپس گفت: «آدام فیلیپس در این کتاب به ما یادآوری می‌کند که ترس از دست دادن یا نرسیدن به آن زندگی‌ای که آرزویش را داریم، اغلب ناشی از تصورات ما درباره مسیرهای انتخاب‌نشده و فرصت‌های از دست رفته است. او این پدیده را “زندگی نازیسته” می‌نامد؛ زندگی‌هایی که هیچ‌گاه فرصت تجربه آن‌ها را پیدا نکرده‌ایم، اما در ذهنمان وسوسه‌انگیزتر و جذاب‌تر از زندگی واقعی‌مان جلوه می‌کنند.»

وی در توضیح بیشتر گفت: «فیلیپس به این نکته اشاره می‌کند که این احساس نارضایتی از زندگی، بخشی اجتناب‌ناپذیر از تجربه انسانی است. در حقیقت، او معتقد است آنچه در زندگی تجربه نکرده‌ایم، تأثیری بیشتر از آنچه که واقعاً تجربه کرده‌ایم بر ذهن ما دارد. این دیدگاه به ما اجازه می‌دهد تا با احساس فومو یا ترس از دست دادن کنار بیاییم و درک کنیم که همه چیز در زندگی در دسترس نیست. پذیرش این واقعیت بخشی از زندگی بالغ و رشد یافته است.»

بابایی با اشاره به این نکات، افزود: «فیلیپس به زیبایی نشان می‌دهد که زندگی همیشه همراه با حسرت‌هایی است، اما این حسرت‌ها لزوماً منفی نیستند. آن‌ها بخشی از واقعیت انسانی ما هستند و می‌توانند به ما کمک کنند تا بیشتر به ارزش آنچه که داریم پی ببریم، به جای اینکه همیشه به دنبال چیزهایی باشیم که نداریم.»

او در نهایت پیشنهاد کرد: «برای درک عمیق‌تر این مفاهیم و شناخت بهتر از فومو و زندگی نازیسته، مطالعه کتاب حسرت: در ستایش زندگی نازیسته از آدام فیلیپس بسیار مفید است. این کتاب با رویکردی فلسفی و روانکاوانه به بررسی احساسات انسانی و تأثیر آن‌ها بر زندگی ما می‌پردازد و می‌تواند به افراد کمک کند تا با درکی بیشتر از احساس فومو و حسرت‌های زندگی خود مواجه شوند.»

نرخ باروری در پنج سال آینده باید به عدد ۲.۵ برسد

ارسال شده در ۲۱ مهر ۱۴۰۳

 رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تاکید بر اینکه نرخ باروری طی پنج سال آینده باید به عدد ۲.۵ برسد، گفت: پیش بینی می‌شود در سال ۱۴۳۰ حدود ۲۶ میلیون از جمعیت کشور یعنی یک چهارم جمعیت سالمند باشند.

صابر جباری روز سه شنبه در جلسه ستاد مرکزی هماهنگی جوانی جمعیت وزارت بهداشت افزود: ایران در زمینه جمعیت، رتبه هجدهم در جهان، رتبه نهم در آسیا و رتبه سوم در منطقه را داراست و طبق قانون برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، نرخ باروری در طی پنج سال باید حداقل به عدد ۲.۵ برسد.

جباری با بیان اینکه نرخ موالید رو به کاهش و جمعیت سالمند در کشورمان رو به افزایش است، تصریح کرد: پیش بینی می شود در سال ۱۴۳۰ حدود ۲۶ میلیون از جمعیت کشور یعنی یک چهارم جمعیت سالمند خواهد شد.

وی با بیان اینکه الگوی فرزندآوری در کشور به سمت فرزند سوم و بیشتر است، تصریح کرد: میزان فرزندآوری در مادران ۲۰ تا ۲۴ ساله کشور از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ افزایش چشمگیر داشته است؛ همچنین در این مدت، درصد زایمان سوم افزایش مطلوب و زایمان های چهارم و پنجم افزایش متوسط داشته است.

به گفته جباری، روند میانگین سنی ازدواج از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱، در دختران ۲۳ و در پسران بین ۲۷ و ۲۸ سال بوده است.

رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، با بیان اینکه پیرو ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، خوابگاه های متاهلی رشد ۲۶ درصدی داشته است، گفت: همچنین وام های اختصاص یافته به دانشجویان متاهل نیز رشد ۲۸ درصدی داشته است.

جباری افزود: پذیرش فلوشیپ ناباروری با سهمیه مناطق محروم نیز رشد خوبی داشته و دستیاری رشته زنان از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ افزایش ۱۵ درصدی داشته است.

وی اظهار داشت: در حوزه تحقیقات، پژوهش های جمعیت محور بعد از ابلاغ قانون جوانی جمعیت نسبت به سال ۱۴۰۰ رشد ۸۰ درصدی داشته است.

رئیس مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت در تشریح دستاوردهای برنامه جوانی جمعیت، به راه اندازی کامل سامانه ملی باروری سالم، تشکیل منظم قرارگاه جوانی جمعیت در ستاد وزارتی و دانشگاه ها، صدور کارنامه جوانی جمعیت برای روسای دانشگاهها، اولویت بخشی به تامین منابع مالی اجرای قانون جوانی جمعیت، تقویت ساختار مرکز جوانی جمعیت در وزارت متبوع و دانشگاه ها، تقویت و توسعه برنامه کاربردی (اپ) همنفس در زمینه آموزش های هنگام ازدواج را از اولویت های برنامه جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۳ اشاره کرد.

وی افزود: اجرای بهتر منشور کرامت مادری به منظور تکریم مادری و ارزشمندی فرزند آوری در شبکه بهداشت و بیمارستانها، رایگان کردن خدمات بارداری تا ۴۲ روز پس از زایمان در بخش دولتی (ویزیت پاراکلینیک سونوگرافی و سایر موارد)، کاهش مرگ و میر مادران، نوزادان و کودکان، تقویت سامانه ۱۹۰ در رسیدگی به شکایات جوانی جمعیت توسعه و تقویت همکاری با گروه های مردمی مانند نفس و سایر موارد، بهسازی، زیباسازی و خوشایند سازی بلوک های زایمان جهت ارتقای رضایتمندی مادران نیز از دیگر اولویت های وزارت بهداشت در اجرای برنامه جوانی جمعیت در سال جاری است.

جباری تصریح کرد: امسال فرهنگسازی در زمینه ازدواج آسان و بهنگام باروری سالم، فرزند آوری به موقع و متعدد پیشگیری از ناباروری، ترویج زایمان طبیعی تقویت و توسعه مراکز درمان ناباروری سطح ۲ و ۳ و جذب متخصص طب ایرانی برای مراکز، الزام عقد قرارداد تمامی مراکز درمان ناباروری بخش دولتی و خصوص با بیمه های پایه، اجرای بسته خدمت ویژه مادران باردار و دارای فرزند ۳ قلو و بیشتر و هویت بخشی به ماماها به عنوان سفیران اصلی جوانی جمعیت، نیز پیگیری خواهد شد.

با تکلیف ننوشتن بچه ها چه کنیم؟

ارسال شده در ۱۴ مهر ۱۴۰۳، توسط ایرنا

تکلیف کلمه ای است که با شروع سال تحصیلی زیاد شنیده می‌شود و چه والد باشی و چه دانش آموز ممکن است با شنیدن آن موجی از عصبانیت و یا رضایت در ذهن شما تداعی شود. حال باید دید به راستی مسئولیت تکلیف بر عهده کیست و والدین تا چه اندازه باید در این زمینه همکاری کنند؟

تکالیف شباهت به خاک حاصلخیز دارد، زمینی که باعث رشد تحصیلی دانش آموزان می شود. مانند زمین حاصلخیز که مواد مغذی ضروری را برای رشد گیاهان فراهم می‌کند، تکالیف درسی نیز فرصت‌هایی فراتر از یادگیری در کلاس را ارائه می دهند. علاوه بر این، انجام تکالیف به عنوان پلی بین مدرسه و خانه عمل می کند و جامعه والدین را درگیر می کند. برای اینکه بدانیم باید میزان مشارکت والدین به چه میزان باشد نظر مریم یمین روانشناس آموزشی را جویا شدیم.

حس کفایت و توانمندی فراتر از نوشتن تکلیف

مریم یمین ایجاد احساس کفایت و توانمندی در دانش‌آموز را مهمتر از خود نوشتن تکلیف دانست و گفت: «خیلی وقتها ممکن است کودک تکلیف را بنویسد اما احساس کند که من ناتوانم و یا برعکس، آن را ننویسد اما احساس کند که من توانمندم. باوری که بچه در کلاس اول نسبت به خود پیدا میکند تا پایان دوران تحصیل با او همراه است و تغییر آن انرژی زیادی از دانش آموز می‌برد.

وی ادامه داد: «بهتر است مدارس در ابتدا تکالیف سنگینی به بچه ها ندهند و اگر بدهند من مادر این توجه را داشته باشم که با توجه به شناختی که از فرزندم دارم، انجام تکالیف را برای فرزندم خوشایندسازی کنم. برای مثال اگر معلم گفته یک صفحه تکلیف انجام دهید از او بخواهم بعد نوشتن بخشی از تکلیف کمی بازی کند، میان وعده‌ای بخورد، بعد بقیه تکالیف را انجام بدهد. نه اینکه از او بخواهیم همه تکالیف را همزمان انجام دهد. ایجاد حس خستگی باعث می‌شود بچه از درس زده شده و برایش ناخوشایند شود اما اگر بار اول برایش لذت بخش باشد دفعات بعد هم با ذوق به سراغ درس و تکلیف می‌رود.»

والدین نباید مسئولیت تکالیف بچه را بر عهده بگیرند. مدام به او تذکر ندهند که تکلیفت را نوشتی یا نه. این کار باعث می‌شود هم نسبت به والدین حس بدی پیدا کند و هم نسبت به نوشتن تکالیفش. والدین باید به عنوان یک تسهیلگر عمل کنند. از همان روز اول به فرزندمان کمک کنیم از کارهایی که باید در طول روز انجام دهد یک چک لیست تهیه کنیم. همان طور که برنامه هفتگی را به دیوار میزنیم این چک لیست را هم به دیوار اتاق بزنیم و به او بگوییم از زمانی که به خانه میرسد چه فعالیتهایی را باید انجام دهد برای مثال انجام دادن تکالیف، خوردن میان‌وعده، تلویزیون دیدن، و… این تکالیف را مشخص میکنیم و زمان آن را تعیین میکنیم.

ما به کودک نمیگوییم تکالیفت را انجام بده، بلکه فقط به او یادآوری میکنیم که به لیست نگاه کن و ببین طبق برنامه باید چه کاری را باید انجام دهی؟ آیا داری طبق برنامه پیش میروی؟ میتوان این چک لیست را هم جذاب کرد برای مثال زیر هر برنامه ای چند دایره بکشیم و به کودک بگوییم بر مبنای اینکه چقدر طبق برنامه پیش رفته دایره ها را رنگ کند. یا اینکه صورت خندان، خسته یا ناراحت بکشد.

ما به عنوان تسهیلگر فقط برنامه ریزی را به او بیاموزیم. اصلا نباید کل زمانی که در حال انجام تکالیف است را در کنار  او بنشینیم. در این صورت استقلال  دچار مشکل میشود و در پایه‌های بالاتر با مشکل مواجه می‌شود.

تمرکز چیزی است که از بدو تولد ایجاد می‌شود. وقتی بچه من هنوز نوزاد است، با خودش بازی میکند، عروسکش را زیر و رو می‌کند و به هر شکلی تمرکزش را بهم بریزیم، این بچه وقتی بزرگتر هم می‌شود تمرکزش پایین است. کمی دیگر که بچه بزرگتر می‌شود، برای مثال در حال خانه سازی است، کنارش میرویم و تمرکزش را به هم میریزیم، وارد گفتگو با او میشویم، این کار باعث برهم ریختن تمرکز است. علاوه بر این استفاده زیاد از گوشی، تبلت و تلویزیون تمرکز را پایین می‌آورد و خیلی مهم است که در موقعیت های مختلف تمرکز بچه را به درستی شکل دهیم که آن زمان که میخواهد تکلیف را انجام دهد تمرکز کافی را داشته باشد و مهارت تمرکز به خوبی کسب کرده باشد.

تمرکز چیزی نیست که اگر من ندارم برای من دست یافتنی نباشد، بلکه یک سری تمرینها است که با انجام آن میتوانیم تمرکزمان را بالا ببریم. در هر سنی میتواند آن را با تمرین بدست آورد. حتما برای ما در سنین بالا پیش آمده که با داده‌های زیادی که وارد ذهن مان شده تمرکزمان پایین آمده باشد. در این گونه مواقع میتوان با تمرین‌هایی مانند ذهن آگاهی و ریلکسیشن و حتی محدود کردن ورودیهایمان به بالا بردن تمرکزمان کمک کنیم.

روحیه بچه ها بسیار انعطاف‌پذیرتر و نرم‌تر از ما بزرگترها است. اگر میبینید فرزند ۷ یا ۸ ساله شما تمرکز ندارد نا امید نشوید شما میتوانید به راحتی با تمرینهای راحتی تمرکز او را بالا ببرید. باید به زندگیمان نگاه کنیم و ببینیم کجاها ورودیهای زائد داریم و شاخه های زیادی را که بوجود آورده ایم باید هرس کنیم تا بچه بتواند تمام تمرکز خود را بر روی درس و انجام تکلیف بگذارد. به نظر من دخیل کردن بچه ها در کارهای خانه تاثیر بسیاری در بالا بردن تمرکز بچه ها دارد. مثلا پاک کردن یک کیلو لوبیا یا نخود فرنگی که مدت زمانی طول میکشد و پر تکرار است موجب می‌شود صبر و حوصله و در کنار آن تمرکز نیز بالا برود.

برای  والدینی که زمان انجام تکلیف کودک در کنارشان هستند، نسخه کلی وجود ندارد. شاید هر مادری بهتر میتواند درک کند که بچه من چقدر نیاز دارد و چقدر اضافه بر نیاز من در کنارش هستم. اول باید این را بسنجد و وقتی متوجه شد که من بیش از نیاز در کنارش هستم، به مرور باید این زمان را پایین بیاورد. مثلا بگوید: «تا تو این مطلب را بنویسی من بروم کارم را انجام دهم بیایم.» یعنی در مرحله اول حضور فیزیکی را دارم، اما مداخله‌ای ندارم و به مرور حضور فیزیکی را هم کم میکنیم.

میزان مشارکت والدین

اگر من همیشه یک والدین هلیکوپتری بودم و بیش از حد حمایت میکردم، نمبتوانم انتظار داشته باشم که وقتی کلاس اول میرود ناگهان خودم را کنار بکشم. این رفتار میتواند به روح و روان دانش آموز آسیب برساند. اما اگر بچه از همان سن سه سالگی استقلال دارد و قرار نیست ناگهان او را رها کنم تا استقلالش را بدست آورد، این چیزی است که خود والد باید حس کند. اما من اگر یک والد بیش حمایتگر بودم باید آنقدر نرم عقب بکشم که اصلا بچه احساس نکند.یعنی خیلی قدم به قدم و مورچه‌ ای این حذف حمایت انجام شود. اینطوری نباشه که بچه ای که اصلا تا به حال تجربه استقلال، انتخابگری و آزمون و خطا را نداشته حالا به او بگویند: «خودت مسئولی.» باید استقلال را از کارهای کوچک شروع کرد. مثلا بگویید: «برنامه را من مینویسم» یا «با هم بنویسیم بعد هم باید این چند برنامه را به تنهایی پیش ببری»

توصیه آخر

اگر تکالیف معنا دار باشد یعنی بچه متوجه شود که این تکالیف چرا به او داده شده  و برایش جذاب باشد بهتر است تا اینکه معلم تشخیص داده که تو باید این کار را انجام دهی بدون اینکه دلیل آن را بدانی. خوشبختانه الان مدارس سعی بر این دارند که حجم تکالیف کم باشد اما از سویی معنا دار بودنش را برای دانش آموز تعریف نمیکنند. والد میتواند این کار را انجام دهد. یعنی اگر من میدانم اگر برای فرزندم فردی عزیز است به او بگوییم بیا برای او نامه بنویسیم.  کم کم که بچه خودش را در این کار توانمند ببیند به آن کار علاقه مند می‌شود. با توجه به ظرفیت بچه، باید تکلیف را کوتاه کنیم. در روزهای هفته و ساعتهایی که در خانه حضور دارد این زمان را پخش کنیم.

در بین بچه های کلاس اول ضعیف بودن عضلات دست تاثیر بسزایی در زود خسته شدن آنها دارد. خمیر بازی، گل بازی و کار با قیچی کمک بسزایی در قوی شدن عضلات دست دارد و ناخداگاه از سختی کار تکلیف کم می‌شود. زمانی هست که بچه خمیر بازی کرده اما اصلا قبل مدرسه مداد دستش نگرفته است. من پیشنهاد میدهم نقاشی های ماندلا که رنگ آمیزی ریزی دارد و حتی مناسب بزرگسالان است را انجام دهد گه به تطابق دست و چشم کمک میکند و موقع نوشتن تکلیف کمتر خسته می‌شود.

توصیه تکراری و نخ نما شده هم وجود دارد که مادر به خاطر تکلیف رابطه اش را با بچه خراب نکند. بارها شنیدهایم اما عمل کردن به آن مهم است.

فکر نکنید که اگر فرزند شما تکالیفش را ننوشت مسئولیت آن بر گردن شما است. نه! مسئولیت آن بر عهده خودش است. چرا من مادر باید رابطه ام را با او خراب کنم و مدام تذکر دهم؟ مادر اگر کاری میخواهد انجام دهد باید با مسئولین مدرسه صحبت کند که «من باید چه کارهایی انجام دهم؟» و این بر عهده مدرسه است که به بچه ها بیاموزد که اگر دانش آموز تکالیفش را انجام نداد چه پیامدهایی دارد. این پیامدها ممکن است به این شکل باشد که دانش آموز خودش انتخاب کند که اگر من انجام ندادم چگونه میتوانم در زمان مدرسه انجامشان دهم. مثلا خود کودک یک زمان معین مشخص کند که «من انجام میدهم.» و متوجه شود که این مسئولیت من است و باید انجام بدهم و اگر انجام ندادم صورت مسئله پاک نمی‌شود . دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

دقت کنید بچه نباید متوجه صحبت مادر با مدرسه شود. بچه در هماهنگی و همکاری  می آموزد که مادر من مادر من است و درس من مرتبط با مدرسه و معلم من است. 

روغن میخک را برای کودکان استفاده نکنید

ارسال شده در ۱۴ مهر ۱۴۰۳، توسط ایرنا

روغن میخک به عنوان یک ضد التهاب، تسکین دهنده اسپاسم، بی حس کننده موضعی و مسکن عمل می کند. اما در نظر بگیرید که فواید و مضرات بسیاری دارد که بعضی از آنها فراموش می شوند.

میخک گلی است متشکل از ترکیبات از بین برنده باکتری ها، ویروس ها، قارچ ها و آنتی اکسیدان ها که در ماداگاسکار، سریلانکا، اندونزی و چین رشد می کند. از این گیاه اسانس میخک استخراج می شود که در کنار ۳۰ ترکیب دیگر به دلیل داشتن «اوژنول» که کمتر از ۵۰٪ آن را تشکیل می دهد، به آن بوی قوی طعم شدید می دهد. البته نکته قابل ذکر آن که اثربخشی بالای این ماده در پیشگیری از پیشرفت، تولید مثل و گسترش تومورهای سرطانی مخصوصا در سرطان ریه، روده بزرگ، پروستات، سینه، پانکراس، پوست، خون، غدد لنفاوی و دهانه رحم میخک را در زمره داروهای مورد توجه قرار داده است.

طبق مطالعه ای که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، علاوه بر فوایدی که عصاره این گیاه برای سلامتی انسان به عنوان یک ضد التهاب، تسکین دهنده اسپاسم، بی حس کننده موضعی و مسکن درد دارد، افشره میخک در صنایع غذایی، آفت کش ها، عطرها، لوازم آرایشی، محصولات بهداشتی و دندانپزشکی نیز پرکاربرد است. پس روغن میخک فقط یک ماده روغنی با خواص معطر نیست، بلکه گنجینه ای با فواید و کاربردهای فراوان است که باید اسرار و هشدارهای آن را دانست.

روغن میخک دشمن بیماری های ناشی از غذا است

طبق تحقیقات، روغن میخک یک مکمل مهم برای تضمین ایمنی پنج گروه غذایی از میکروارگانیسم‌هایی است که باعث بیماری‌های ناشی از غذا می‌شوند:

غذاهای پخته شده: افزودن روغن میخک به غذاهای پخته شده و کیسه های بسته بندی می تواند بدون اینکه بر طعم، طعم، بافت یا ظاهر اصلی تأثیر بگذارد، عمر مفید آنها را افزایش دهد. این اتفاق به دلیل وجود اوژنول است که در برابر علل علل بیماری های ناشی از غذا و فساد مواد و میکروارگانیسم ها فعالیت مفیدی را  ارائه می دهد.

سبزیجات: خواص ضد میکروبی روغن میخک به عنوان یک جایگزین بالقوه برای قارچ کش های شیمیایی مانند بی کربنات سدیم و ضد عفونی کننده های مبتنی بر کلر عمل می کند. با افزودن ترکیب اسانس میخک در حین شستن سبزیجات تازه برش خورده، اثرات نامطلوب بر سلامتی کاهش و عمر مفید آن افزایش می یابد در حالی که هیچ تأثیری بر ویژگی هایی همچون رنگ، مواد مفید یا ترکیباتش نخواهد داشت. حتی فساد ناشی از قارچ در این سبزیجات را کاهش می دهد.

محصولات لبنی: از آنجایی که محصولات لبنی (به ویژه پنیر) در خط مقدم شیوع بسیاری از بیماری های ناشی از خوراکی ها هستند، پنیرسازان تقریباً یک کیلوگرم روغن میخک را به ازای هر ۲۰۰ لیتر شیر خام، به عنوان یک عامل ضد میکروبی مهم، بدون تأثیر بر ویژگی های تولید این محصول لبنی، اضافه می کنند.

غذاهای فرآوری شده: اهمیت افزودن اسانس میخک به عنوان یک طعم‌دهنده با خواص ضد میکروبی و آنتی‌اکسیدانی بالاخص پس از گسترش تقاضا برای غذاهای آماده طبخ در سال‌های اخیر، به دلیل تغییر سبک زندگی افزایش یافته است. تخریب غذاهای فرآوری شده که باعث کاهش کیفیت محصولات غذایی و تغییر  بو، رنگ و PH آن شده و سلامت مصرف کنندگان را به خطر می اندازد.

مواد پروتئینی: استفاده از اسانس میخک در غذاهایی مانند میگو، برگر، ماهی قزل آلا، گوشت چرخ کرده، گوشت مرغ در طول نگهداری در یخچال یا فریزر واکنش های ناخواسته که شامل بدتر شدن طعم و بو، رنگ، بافت و سایر خواص می شود را کاهش می دهد و فعالیت ضد میکروبی روغن منجر به کاهش تعداد باکتری ها می شود.

روغن میخک حشره کش، ضد میکروبی و ضد ویروسی است

مطالعات نشان داده اند که اسانس میخک به دلیل دارا بودن ترکیباتی که (مهمترین آنها اوژنول است) از سلول ها در برابر اکسیداسیون رادیکال های آزاد مرتبط با بیماری هایی مانند سرطان، تصلب شرایین، آلزایمر و پارکینسون محافظت می کند،  بازدارندگی گسترده ای در برابر عوامل بیماری زا دارد.

اسانس میخک مقدار زیادی از مواد سمی تحت تأثیر اوژنول را در خود دارد که ۳ برابر بیشتر از سایر مواد شیمیایی دافع حشرات است. علاوه بر فعالیت ضد ویروسی آن، می توان آن را در دستمال های تمیزکننده ای که برای حذف آلودگی از سطوح طراحی شده اند، گنجاند.

روغن میخک یک ضد التهاب و مسکن است

اسانس میخک دارای خواص ضد التهابی است، زیرا اوژنول به در عرض ۳ ساعت بین ۲۰ تا ۶۰ درصد التهاب کاهش می دهد و باعث بهبود زخم می شود. همچنین برای درمان سردرد، درد مفاصل، مشکلات پوستی و دندان درد به عنوان یک مسکن بی خطر، موثر و ارزان در نظر گرفته می شود.

به گفته دکتر سینا اسمیت، مدیر پزشکی مرکز شفای شیکاگو، روغن میخک برای بهبود زخم بسیار مفید دانست و گفت: « از این نظر معادل با دیکلوفناک و کرم نئومایسین است.»

روغن میخک ممکن است به جلوگیری از پوسیدگی دندان و تسکین درد دهان کمک کند. برای تسکین دندان درد، اسمیت توصیه می کند: «یک تکه پنبه را در روغن میخک رقیق کرده و آن را روی دندان های خود قرار دهید تا زمانی که بتوانید به دندانپزشک مراجعه کنید.»

روغن میخک ضد سرطان است

ترکیبات اوژنول با فعالیت ضد تومور خود به عنوان جایگزین، در پیشگیری و درمان سرطان استفاده می شود. برخی تحقیقات نشان می دهد که این اسانس ها عوارض جانبی شیمی درمانی از قبیل تهوع، استفراغ، کاهش اشتها و کاهش وزن را نیز کاهش می دهند. اسانس میخک همچنین در برابر انواع مختلف سرطان مانند سرطان روده بزرگ، ریه، سینه، پانکراس، سرطان خون، دهانه رحم و سرطان پروستات آزمایش شده است.

هشدارها و عوارض جانبی احتمالی

اگرچه اسانس میخک توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده به عنوان یک «مکمل غذایی ایمن» شناخته شده است،اما استفاده نادرست از آن ممکن است مسائلی را ایجاد کند که مهمترین آنها عبارتند از:

به گفته سینا اسمیت، «برای تسکین درد کودکی که در حال دندان درآوردن است نباید روغن میخک بدهید». او هشدار داد: «روغن میخک برای کودکان، به ویژه کودکان زیر دو سال، بی خطر نیست. دادن روغن میخک به آنها ممکن است منجر به عوارض جانبی جدی مانند آسیب کبدی شود.»

کریستوفر نورمن، یک پرستار، می گوید: «روغن میخک نیز ممکن است در مواقعی مانند اکثر داروهای گیاهی برای موجودات زنده سمی باشد. بنابراین مهم است که قدرت آن، عوارض جانبی بالقوه آن و چگونگی آن را بشناسیم. ممکن است با داروها تداخل داشته باشد. مثلا برای استفاده موضعی همیشه باید با روغن دیگری مانند روغن نارگیل یا روغن بادام رقیق شود تا از تحریک پوست یا لثه جلوگیری شود.»

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!