دسته: سلامت
آیا مصرف نمک دریا و صورتی برای کنترل فشار خون مناسب هستند

دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در پاسخ به باور رایج مبنی بر اینکه مصرف نمک دریا یا نمک صورتی میتواند جایگزین سالمتری برای نمک معمولی باشد و حتی به کنترل فشار خون کمک کند، اعلام کرد: تمامی انواع نمک، صرفنظر از منبع آن، عمدتاً از ترکیبات سدیم و کلرید تشکیل شدهاند، سدیم موجود در نمک باعث افزایش فشار خون میشود.
اینکه آیا مصرف نمک دریا و نمک صورتی برای کنترل فشار خون مناسب هستند؟ پاسخ خیر است.
در پاسخ به اینکه مصرف نمک دریا یا نمک صورتی میتواند جایگزین سالمتری برای نمک معمولی باشد و حتی به کنترل فشار خون کمک کند، اعلام کرد: تمامی انواع نمک، صرفنظر از منبع آن، عمدتاً از ترکیبات سدیم و کلرید تشکیل شدهاند، سدیم موجود در نمک باعث افزایش فشار خون میشود زیرا مایعات اضافی را در بدن نگه میدارد.
بنابراین جایگزین کردن نمک دریا یا نمک صورتی به جای نمک معمولی، در صورت مصرف بیش از حد، هیچ تفاوتی در کاهش خطر فشار خون بالا ایجاد نمیکند.
در واقع تمام نمک ها از مولکول های سدیم و کلرید تشکیل شده اند، سدیم می تواند فشار خون را افزایش دهد، زیرا مایعات اضافی را در بدن نگه می دارد، محتوای سدیم نمک دریا و نمک خوراکی یکسان است، با این حال، اگر مقدار سدیمی که مصرف می کنید از حد توصیه شده فراتر رود، استفاده از نمک دریا به جای نمک معمولی فرقی نمی کند.
نمک دریا عمدتا ترکیباتی هستند تصفیه نشده و دارای عناصر سرب، جیوه و آرسنیک هستند که زمینه ابتلا به بیماری هایی همچون سرطان را فراهم می کند، همچنین نمک دریا تصفیه شده اگرچه عناصر سنگین خارج می کنند، اما حاوی ید ( یک ماده مغذی ضروری که به حفظ سلامت تیروئید کمک می کند) نیستند.
این درحالی است که منبع عمده دریافت ید از نمک است، نرسیدن ید کافی به بدن با عوارض بیشماری همراه است، از جمله این عوارض میتوان به گواتر، ناهنجاریهای مادرزادی، افزایش موارد سقط و مرده زایی، هیپوتیروئیدی مادرزادی، کر و لالی مادرزادی و کاهش بهره هوشی اشاره کرد، لذا توصیه می شود به هیچ عنوان از نمک دریا و یا نمک صورتی برای تامین نمک روزانه استفاده نشود.
آیا مصرف حبوبات فشار خون را بالا میبرد؟

دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در پاسخ به باور نادرست مبنی بر اینکه مصرف حبوبات میتواند باعث افزایش فشار خون شود، اعلام کرد: حبوبات منبع غنی فیبر، پروتئین و مواد معدنی مفید هستند که نهتنها موجب افزایش فشار خون نمیشوند، بلکه در کاهش و کنترل آن نقش دارند.
در گزارش دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت آمده است: بیشتر حبوباتی که برای غذای انسان استفاده می شوند، بین ۱۵ تا ۲۵ درصد وزن خشک را به صورت پروتئین دارند. این تقریبا دو برابر بیشتر غلات و تقریباً یک سوم گوشت است.
براساس این گزارش، سایر اجزای مهم حبوبات، کربوهیدرات ها و نشاسته مقاوم و فیبر غذایی است. افزایش مصرف حبوبات به عنوان غذای کامل با هزینه غلات، ممکن است منجر به افزایش دریافت پروتئین و فیبر و تغییر در نوع کربوهیدرات شود. علاوه بر این، فراکسیون های غنی از پروتئین و یا فیبر از حبوبات مانند سویا، ممکن است به عنوان مکمل برای افزایش قابل توجه پروتئین و یا فیبر مصرفی استفاده شوند.
بنابر این گزارش، حبوبات منابع بسیار خوب و غنی فیبر بوده و استفاده از آنها برای کاهش دادن فشار خون بالا موثر است. همچنین وجود مواد معدنی مانند منیزیم، پتاسیم و کلسیم در حبوبات به کاهش اثرات منفی که سدیم بر فشار خون دارد، کمک کرده و به کاهش فشار خون منتج می شود.
چگونه با وجود استعداد چاقی، وزن کم کنیم؟

پژوهش جدید دانشگاه مادرید با شواهد علمی اثبات کرد غذاخوردن دیرهنگام با افزایش ۲.۲ درصدی وزن بدن مرتبط است و غذاخوردن در ساعات اولیه روز، افزایش وزن ناشی از استعداد ژنتیکی چاقی را کاهش میدهد.
به گزارش گروه علمی ایرنا، وبگاه مِدیکال اِکسپرس در گزارشی آورده است:
پژوهشگران دانشگاه کمپلوتنسه مادرید در مطالعهای بلندمدت که نتایج آن در مجله معتبر Obesity/ چاقی منتشر شد، ارتباط معناداری بین زمانبندی وعدههای غذایی و تأثیرپذیری از ژنهای چاقی کشف کردند. این پژوهش با مشارکت هزار و ۱۹۵ بزرگسال دچار چاقی یا اضافهوزن (میانگین سن ۴۱ سال) که ۸۰ درصد آنها زن بودند، در ۶ درمانگاه تخصصی اسپانیا انجام شد.
یافتههای پژوهشگران نشان داد که ساعت غذا بر وزن تأثیر دارد و هر یک ساعت تأخیر در میانگین زمان مصرف وعدههای غذایی (فاصله بین اولین و آخرین وعده غذایی روزانه) با افزایش ۰.۹۵۲ واحدی شاخص توده بدنی (BMI) و افزایش ۲.۲ درصدی وزن بدن پس از ۱۲ سال پیگیری مرتبط است. در افراد با بالاترین استعداد ژنتیکی چاقی، هر ساعت تأخیر غذایی به افزایش ۲.۲۱ واحدی شاخص توده بدنی منجر شد.
چرا ساعت غذا خوردن اهمیت دارد؟
پاسخ در ساعت زیستی بدن (circadian rhythms) نهفته است: غذا بهعنوان یک هماهنگساز زیستی (Zeitgeber) عمل میکند و زمان مصرف غذا، ریتم عملکرد اندامهای متابولیک (کبد، لوزالمعده، بافت چربی) را تنظیم میکند.
تأخیر در غذا خوردن باعث اختلال در همزمانی ساعت مرکزی بدن (که وابسته به نور است) و ساعت اندامهای گوارشی میشود و در نتیجه، این ناهماهنگی، ذخیره چربی بدن را افزایش میدهد و کاهش وزن پایدار را مختل میکند.
بر اساس این پژوهش، غذا خوردن زودهنگام در طول روز، بهویژه برای افراد دارای استعداد ژنتیکی چاقی، یک راهکار مؤثر برای کاهش وزن پایدار است.
کاهش قدرت عضلانی سالمندان با مصرف داروهای دیابت و کاهش وزن

اُزِمپیک (Ozempic)، داروی پرمصرف دیابت و کاهش وزن با استقبال گستردهای مواجه شده است؛ اما عوارض جانبی احتمالی آن از جمله کاهش «توده بدون چربی» (وزن بدن منهای چربی) این نگرانی را ایجاد کرده که حجم و قدرت عضلات را بهویژه در افراد بالای ۶۰ سال کاهش میدهد.
به گزارش گروه علمی ایرنا، وبگاه سایتِکدِیلی در گزارشی آورده است:
در مطالعهای که بهتازگی انجام شده است، آزمایش اُزِمپیک روی موشها اندازه عضلات آنها را کمتر از حد انتظار کاهش داد؛ اما برخی عضلاتشان ضعیف شدند.
پروفسور کاتسو فونای (Katsu Funai)، سرپرست پژوهش از دانشگاه یوتا، تأکید میکند: اگر میخواهیم به افرادی که ممکن است توده عضلانی از دست بدهند کمک کنیم، ابتدا باید اثبات کنیم که این پدیده در انسانها نیز رخ میدهد. دادههای مطالعه روی موشها نشان میدهد مساله پیچیدهتر از تصور اولیه است.
اثرات کاهش وزن، فراتر از عضلات
در این مطالعه، مصرف اُزمپیک موجب کاهش تقریباً ۱۰ درصد توده بدون چربی بدن موشها شد. بیشترِ این کاهش مربوط به عضلات اسکلتی (عضلات متصل به استخوانها) نبود بلکه از بافتهایی مانند کبد بود که اندازه آن تا نصف کاهش یافت. پژوهشگران هشدار میدهند برای تعیین وقوع این تغییرات در اندامهای انسان و خطرات احتمالی آن، مطالعه بیشتر ضروری است.
به گفته پژوهشگران کاهش اندازه اندامهای متابولیک فعال مانند کبد، بخشی طبیعی از کاهش وزن سالم محسوب میشود و کاهش مشاهدهشده در توده بدون چربی احتمالاً یک عارضه جانبی جدی نیست. حجم برخی از عضلات اسکلتی بهطور میانگین حدود ۶ درصد کاهش یافت؛ اما این کاهش برای توجیه افت کلی توده بدون چربی کافی نبود. اندازه سایر عضلات نیز تغییری نکرد.
آنها خاطرنشان میکنند که بخشی از این کاهش عضلانی ممکن است صرفاً بازگشت به سطح طبیعی باشد. هنگامی که فرد چاق میشود، عضلات اسکلتی وی نیز اغلب رشد میکنند، زیرا برای جابهجایی وزن اضافی به عضلات بیشتری نیاز است؛ بنابراین، از دستدادن چربی نیز میتواند بدون آسیبزدن به عملکرد فیزیکی روزمره، به کاهش حجم عضلات منجر شود.
کاهش قدرت عضلانی با وجود حفظ اندازه عضلا
جالب توجه است که پژوهشگران هنگام سنجش قدرت عضلات موشها، دریافتند با کاهش وزن، اندازه برخی عضلات حفظ شده اما قدرت آنها کاهش یافته است. این در حالی است که قدرت سایر عضلات تغییری نداشت. محققان میگویند هنوز مشخص نیست داروهای کاهشوزن چگونه این تعادل را در انسانها تحت تأثیر قرار میدهد.
هشدار به سالمندان
کاهش احتمالی قدرت بدنی در اثر مصرف اُزمپیک، بهویژه برای افراد بالای ۶۰ سال نگرانکننده است؛ چراکه این گروه اساساً بیشتر در معرض خطر تحلیل عضلانی و کاهش تحرک هستند.
پروفسور فونای هشدار میدهد: کاهش عملکرد فیزیکی، نشانگر قوی کاهش کیفیت زندگی و حتی طول عمر است.
ضرورت مطالعات بیشتر روی قدرت عضله
فونای خواستار بررسی تغییرات قدرت عضلانی در آزمایشهای بالینی نهتنها برای اُزمپیک، بلکه برای همه داروهای کاهش وزن آینده شد و اظهار کرد: داروهای کاهش وزن بسیاری در سه تا پنج سال آینده وارد بازار خواهند شد.
وی گفت: در آزمایشهای بالینی آینده، سنجش توده بدون چربی بدن کافی نیست؛ بلکه باید قدرت عضلانی را نیز دقیقاً اندازهگیری کنیم تا بدانیم آیا داروهای کاهش وزن، قوای حرکتی بیماران را تضعیف میکنند یا خیر.
این دانشمند با تأکید بر محدودیتهای مطالعه حاضر نتیجهگیری کرد که یافتههای ما جالب است، اما این یک مدل پیشبالینی (جانوری) است. ما به دادههای انسانی نیاز داریم.
مولکول مرموز مغز؛ کلید تابآوری زنان در بحرانها

پژوهشگران مولکولی کشف کردهاند که فرآیند تصمیمگیری و تابآوری در برابر استرس را در زنان شکل میدهد و مسیری بالقوه برای درمانهای افسردگی متناسب با شرایط را آشکار میکند.
به گزارش گروه علمی ایرنا، وبگاه سایتِکدِیلی در گزارشی آورده است:
پژوهشگران مدرسه پزشکی آیکان در مونت ساینای کشف کردند که نوعی آراِناِی (RNA)، که پیشتر در کانون توجه نبود، نقشی حیاتی در ایجاد تابآوری در برابر افسردگی ایفا میکند؛ البته فقط در زنان. آراِناِی (RNA) همراه با دیاِناِی و پروتئین، سه مولکول درشت اصلی هستند که برای همه گونههای شناختهشده زیستی، ضروری هستند.
یافتهها نشان میدهد اثرات این مولکول، خاص جنسیت و منطقه مغزی است و بر نحوه انتخابهای خاص افراد، بر اساس جنسیت، تأثیر میگذارد.
بر اساس این مطالعه، مردان و زنان در نحوه ارزیابی خطاهای گذشته، تصمیمگیری درباره زمان عبور از اشتباهات و توقف نشخوار ذهنی و احساس حسرت درباره فرصتهای از دسترفته، تفاوتهایی آشکار دارند.
زنان تقریباً ۲ برابر مردان به افسردگی مبتلا میشوند؛ ضمن اینکه این اختلال در زنان و مردان اغلب علائم متفاوتی دارد، مانند افزایش تمایل به نشخوار فکری منفی در زنان. سازوکارهای مغزی مسبب ایجاد چنین تفاوتهایی، هنوز تا حدود زیادی ناشناخته ماندهاند.
قشر پیشپیشانی و رفتار بازبینی تصمیمها
قشر پیشپیشانی (بخشی از لوب پیشانی مغز) نقشی حیاتی در پیوند حالات عاطفی با فرآیندهای تصمیمگیری ایفا میکند. در این مطالعه، پژوهشگران دریافتند که تغییر سطوح LINC۰۰۴۷۳ در قشر پیشپیشانی موشها فقط بر رفتار مادهموشها تأثیرگذار است. بهطور مشخص، موشهای مادهای که سطوح بالاتری از این مولکول داشتند، انعطافپذیری بیشتری در تغییر تصمیمهای خود هنگام جستوجوی پاداش نشان دادند؛ در حالی که این الگو در موشهای نر مشاهده نشد.
پژوهشگران با استفاده از رویکردهای نورواکونومیک (اقتصاد عصبی)، نشان دادند که این تغییر مولکولی باعث افزایش حساسیت جنس ماده به هزینههای از دسترفته (ارزشگذاری افراطی بر سرمایهگذاریهای گذشته) و احساس پشیمانی (آگاهی از فرصتهای از دسترفته) میشود. هر دو عامل بر احتمال تجدیدنظر در انتخابهای قبلی آنها تأثیر گذاشتند. این ویژگیهای رفتاری ممکن است به انعطافپذیری بیشتر در مواجهه با استرس منجر شود.
این نخستین شواهدی است که نشان میدهد آراِناِی غیر کدکننده (مولکول آراِناِی که به صورت مستقیم به ساخت پروتئین منجر نمیشود) میتواند به صورت مستقیم بر کارکردهای شناختی تأثیر بگذارد.
چرا این کشف مهم است؟
این مطالعه به یک هدف مولکولی جدید برای توسعه داروهای نوین و همچنین یک هدف کالبدشناختی برای درمانهای تحریک مغزی اشاره میکند که احتمالاً میتواند علائم افسردگی مرتبط با نشخوار فکری منفی را بهویژه در زنان درمان کند.
احساس خستگی را جدی بگیرید

تا به حال شده با صدای زنگ ساعت، از دل یک خواب طولانی بیدار شوید اما حس کنید اصلاً نخوابیدهاید؟ یا روزی را سپری کرده باشید که هیچ کار خاصی نکردهاید، اما انگار کوه جابهجا کردهاید؟ این خستگی همیشگی، این کسالتی که مثل سایه دنبالمان میآید، از کجاست؟ چرا بدن و ذهنمان دیگر مثل قبل سرحال نمیشوند، حتی وقتی به ظاهر «همهچیز» خوب است؟
در روزگاری که زندگی شهرنشینی، تغذیه ناصحیح، استرسهای مزمن و سبک زندگی بیتحرک، همه و همه بر سلامت جسم و روان ما سایه افکندهاند، خستگی مداوم دیگر یک شکایت ساده نیست؛ زنگ خطری است برای سلامت پنهان ما.
برای یافتن پاسخ به این معمای روزمره، سراغ دکتر رضا ایلخانی، متخصص طب سنتی ایرانی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رفتیم. او با روایتی دقیق و کاربردی، از مهمترین دلایل خستگیهای مزمن و خوابآلودگیهای روزانه میگوید.
خواب و کمخوابی؛ ریشه نخست خستگی
دکتر رضا ایلخانی، متخصص طب سنتی در ابتدای صحبتهایش اشاره میکند که خستگی در علم پزشکی، علل مختلفی دارد. در پزشکی، بر اساس تجربه و مطالعات، مهمترین و رایجترین عامل آن کمخوابی است. کمخوابی و دیرخوابی همزمان، از دلایل اصلی احساس خستگی مداوم است.
هر انسان بالغ، بر حسب مزاج خود، به طور معمول بین ۶ تا ۸ ساعت خواب در شبانهروز نیاز دارد. مزاجهای گرم و خشک به خواب کمتری نیاز دارند (حدود ۶ ساعت)، در حالی که مزاجهای سرد، به حدود ۸ ساعت خواب احتیاج دارند.
کمخوابی و دیرخوابی همزمان، از دلایل اصلی احساس خستگی مداوم است
به گفته ایلخانی، با توجه به سبک زندگی شهرنشینی و مشغلههای کاری، بسیاری از مردم دیر میخوابند و صبح زود باید سر کار بروند؛ بنابراین دچار کمخوابی مزمن میشوند.
او تأکید میکند: خواب، فقط به کمیت آن محدود نمیشود. کیفیت خواب نیز اهمیت دارد. بهترین زمان خواب، یکسوم میانی شب است. اگر شب را از اذان مغرب تا اذان صبح یا نهایتاً طلوع آفتاب در نظر بگیریم، این بازه را به سه قسمت تقسیم میکنیم. بهترین زمان برای شروع خواب، یکسوم اول شب است، و کل یکسوم وسط شب زمان طلایی خواب محسوب میشود.
مصرف زیاد سردیجات؛ مزاج مغز را سرد میکند
ایلخانی دومین عامل مهم خستگی را از دیدگاه طب سنتی، افراط در مصرف سردیجات میداند. او میگوید: وقتی خوراکیهایی با مزاج سرد زیاد مصرف میشود، کیفیت سردی بر مغز غلبه میکند و مغز نیاز به استراحت بیشتری پیدا میکند. در نتیجه فرد دچار خوابآلودگی و خستگی میشود.
او با ذکر مثالهایی میافزاید: شایعترین سردیجات در لبنیات، ماست و دوغ هستند. در میان میوهها نیز میوههای تابستانی مانند خیار، گوجه، هندوانه، هلو و طالبی عموماً مزاج سرد دارند. مصرف زیاد این مواد، بهویژه در شب، میتواند خواب را سنگینتر و بیدار شدن را دشوارتر کند. در طول روز نیز مصرف زیاد این مواد میتواند باعث خوابآلودگی شود.
نوشیدن بیش از حد آب؛ عاملی پنهان اما مؤثر
به گفته ایلخانی، نوشیدن آب بیش از حد نیاز بدن نیز یکی از عوامل خستگی روزانه است. او تصریح میکند: آب دارای مزاج سرد و تر است. مصرف زیاد آن، بهویژه در شب، باعث غلبه سردی بر مغز میشود و خوابآلودگی و خستگی را در پی دارد.
او در پاسخ به این پرسش که منظور از “نوشیدن بیش از حد آب” چیست، میگوید: ما مبنای ثابتی مثل هشت لیوان آب در روز نداریم. حتی در طب جدید هم این نظریه تقریباً کنار گذاشته شده است. نیاز بدن به آب تحت تأثیر عواملی مثل میزان تعریق، دمای محیط، فعالیت بدنی و غیره قرار دارد.
ایلخانی ادامه میدهد: مبنای نوشیدن آب باید احساس تشنگی باشد. از نظر طب سنتی، حتی هنگام نوشیدن آب، نباید کاملاً سیراب کرد. یعنی همیشه باید کمی احساس تشنگی باقی بماند. کسانی که بدون احساس نیاز، صرفاً از روی عادت یا علاقه آب زیادی مینوشند، ممکن است دچار خستگی مزمن شوند.
غلبه بلغم؛ خستگی با ریشه مزاجی
از دیگر علل مهمی که ایلخانی بر آن تأکید میکند، غلبه بلغم در بدن است. او میگوید: افرادی که دچار غلبه بلغم هستند، معمولاً احساس خستگی، بیحالی و خوابآلودگی در طول روز دارند. این حالت نوعی بیماری محسوب میشود و باید توسط پزشک طب سنتی تشخیص و درمان شود.
در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان متوجه غلبه بلغم شد، ایلخانی توضیح میدهد: علائم مختلفی دارد؛ از جمله احساس سنگینی بدن، جاری شدن آب دهان هنگام خواب، ترش کردن معده در صورت تجمع بلغم در معده، و احساس سرمای زودهنگام در مقابل باد کولر. اگر بلغم در مغز غالب شود، علائمی مانند کندذهنی و فراموشی نیز دیده میشود.
غلبه خون؛ خواب زیاد و بیکیفیت
به گفته ایلخانی، یکی دیگر از دلایل خستگی و خوابآلودگی، غلبه خون (دم) در بدن است. او میگوید: این افراد معمولاً از خواب سیر نمیشوند و دچار خوابآلودگی مداوم هستند. اهدای خون، حجامت یا فصد میتواند در بهبود حال آنان مؤثر باشد. البته تشخیص دقیق این وضعیت نیز باید توسط پزشک متخصص طب سنتی صورت گیرد.
کمخونی؛ عامل شایع در بانوان
ایلخانی یکی دیگر از علل خستگی را کمخونی میداند. او تأکید میکند: کمخونی بهویژه در میان بانوان، به دلیل عادت ماهانه، شایع است. این افراد معمولاً دچار ضعف و بیحالی بوده و نیاز مکرر به خواب دارند. درمان این وضعیت نیز مستلزم بررسی و اصلاح کمخونی است.
استرس و استفاده زیاد از فضای مجازی میتواند باعث خستگی چشم، ذهن و در نهایت خستگی عمومی بدن شود
این متخصص طب سنتی با اشاره به تأثیر عوامل روحی، دارویی و محیط های مجازی و تنشهای روزمره، میگوید: استرس و استفاده زیاد از فضای مجازی نیز میتواند باعث خستگی چشم، خستگی ذهن و در نهایت خستگی عمومی بدن شود.
او همچنین به برخی بیماریها اشاره میکند: کمکاری تیروئید، افسردگی، یا عوارض داروهایی مثل داروهای اعصاب، میتوانند منجر به خستگی و خوابآلودگی شوند. این نوع خستگی علاوه بر جسم، روح و ذهن را نیز درگیر میکند.
چای کهنهدم؛ خوابآور پنهان
نکته جالبی که ایلخانی به آن اشاره میکند، چای کهنهدم است. او میگوید: در بسیاری از ادارات، چای را ابتدای صبح دم میکنند و تا ۱۱- ۱۲ ظهر از همان استفاده میکنند. این چای کهنهدم، برخلاف چای تازه، خاصیت خوابآور دارد و موجب خستگی میشود.
کِی باید نگران باشیم؟
در پاسخ به این پرسش که چگونه متوجه شویم خستگی ما نشانه بیماری پنهان است، ایلخانی میگوید: ما ابتدا باید عوامل ساده را بررسی و اصلاح کنیم. اگر کمخوابی داریم، آن را جبران کنیم. مثلاً در فصل تابستان، خواب نیمروزی ۳۰ تا ۶۰ دقیقهای توصیه میشود. اگر مصرف آب یا سردیجات بیش از حد است، باید تعدیل شود.
او ادامه میدهد: اگر پس از رعایت این موارد، باز هم احساس خستگی باقی ماند، احتمال وجود بیماری پنهان مطرح است. در این شرایط، فرد باید با شرح حال دقیق به پزشک مراجعه کند.
در پایان، این متخصص طب سنتی و استاد دانشگاه توصیه میکند: افرادی که از خستگی مزمن رنج میبرند، باید بدانند این وضعیت مانع بهرهوری از وقت، انرژی و عمرشان است. خستگی مزمن یعنی توانایی انجام کارها کاهش مییابد، تمرکز کم میشود و عمر به بطالت میگذرد. بنابراین حتماً باید زمان بگذارند، علت را شناسایی کرده و تحت درمان قرار بگیرند.
خستگی مزمن یعنی توانایی انجام کارها کاهش مییابد، تمرکز کم میشود و عمر به بطالت میگذرد
او درباره ورزش نیز خاطرنشان میکند: «ورزش بخش مهمی از سبک زندگی سالم است و برای انجام آن، امکانات خاصی نیاز نیست. در همان اتاق خواب با حداقل فضا و تنها با ۱۰ دقیقه فعالیت فیزیکی، فرد میتواند جریان خون را بهبود ببخشد، عرق کند، سرعت تنفسش را بالا ببرد و از فواید ورزش بهرهمند شود.»
ویتامینهایی که برای حفظ ایمنی دهان و دندان ضروری است

دندانها مانند بخشهای دیگر نیازمند حفظ سلامتی و تقویت هستند. برای این منظور باید مواد مغذی و لازم خود را دریافت کنند. ویتامینها از جمله این مواد مغذی بوده که به استحکام آنها کمک میکنند.
دندانها جزو مهمترین بخش از بدن انسان است که در عملکرد جایگزینی ندارد. معمولا اولین موضوعی که در سلامتی آنها به ذهن افراد متبادر میشود، استفاده از مسواک و یا در نهایت نخ دندان است. اما بر اساس آخرین مطالعات این موارد نمیتواند کافی باشد و نیازمند مکملهایی از جمله ویتامینها و مواد معدنی است.
در این میان استفاده از انواع غذاها و یا رژیم مخصوص میتواند در کنار اقدامات دیگر، سلامتی دندان و لثه را ضمانت کند. ما در این مطلب به شما درباره اینکه چه ویتامینهایی را میتوانید برای کمک به سلامتی دندانها مصرف کنید، توضیح خواهیم داد.
ویتامین A
یکی از محافظین طبیعی دندان در قبال میکروبها و باکتریهای بزاق دهان است. همچنین بزاق دهان میتواند از پوسیدگی دندان جلوگیری کند. ویتامین A نقش مهمی در سلامت بزاق و همچنین سیستم ایمنی دهان دارد. لازم به توضیح است بزاق از عوامل اصلی تجزیه و تحلیل غذا و بهبود دهان است
ویتامین A را میتوان در گوشت قرمز، جگر، انواع ماهی، زرده تخم مرغ، کلم پیچ، کلم برگ، اسفناج، سبزیجات زرد رنگ، سیب زمینی شیرین و طالبی یافت. موارد گفته شده دارای مقدار زیادی بتاکاروتن هستند که در بدن به ویتامین A تبدیل میشوند.
بنابراین، مصرف متعادل این مواد غذایی نه تنها به سلامت کلی بدن کمک میکند، بلکه سلامت دندانها و دهان را نیز از طریق بهبود عملکرد بزاق و تقویت سیستم ایمنی تضمین میکند.
کلسیم
کلسیم یکی از حیاتیترین عناصر معدنی برای بدن انسان است، به ویژه برای حفظ سلامت و استحکام استخوانها، فک و دندانها. از دوران کودکی، تأمین کلسیم کافی برای رشد و تکامل صحیح این ساختارها ضروری است. مینای دندان که سختترین بخش بدن انسان است، بخش عمدهای از ساختار خود را مدیون کلسیم است. این ماده معدنی نقش اساسی در حفظ استحکام و مقاومت مینای دندان در برابر اسیدها و عوامل پوسیدگی دارد.
کمبود کلسیم میتواند عواقب جدی برای سلامت دهان و دندان داشته باشد. در صورت عدم دریافت مقادیر کافی کلسیم، خطر ابتلا به التهاب و بیماریهای لثه افزایش مییابد و همچنین دندانها بیشتر مستعد پوسیدگی میشوند. این کمبود میتواند منجر به ضعیف شدن ساختار دندان و افزایش حساسیت آنها گردد. بنابراین، توجه به تأمین کلسیم از طریق رژیم غذایی مناسب، امری ضروری برای پیشگیری از مشکلات دهان و دندان است.
منابع اصلی تأمین کلسیم برای بدن شامل محصولات لبنی مانند شیر، ماست و پنیر است که به وفور در دسترس هستند. با این حال، علاوه بر لبنیات، منابع دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به تأمین کلسیم مورد نیاز بدن کمک کنند. ماهیهای چرب مانند ساردین و سالمون، سبزیجات برگ سبز تیره همچون کلم بروکلی و اسفناج، و همچنین مغزهایی مانند بادام درختی، سرشار از کلسیم هستند. در مواردی که از طریق رژیم غذایی، کمبود کلسیم همچنان ادامه داشته باشد، مشورت با پزشک و استفاده از مکملهای کلسیم میتواند راهگشا باشد.
پتاسیم
پتاسیم، یک ماده معدنی حیاتی، نقش مهمی در حفظ تراکم و استحکام استخوانها ایفا میکند. این ماده معدنی در کنار کلسیم، به تقویت ساختار استخوانها و فک کمک کرده و از ضعف و شکنندگی آنها جلوگیری مینماید. علاوه بر این، پتاسیم در سلامت لثهها نیز نقش بسزایی دارد؛ به طوری که با جلوگیری از خونریزی لثه، به حفظ سلامت بافتهای نگهدارنده دندان کمک میکند. پتاسیم همچنین در فرآیند ترمیم زخمها و جراحتهای دهان و دندان مؤثر است و به بهبود سریعتر آنها یاری میرساند.
منابع غذایی فراوانی وجود دارند که میتوانند پتاسیم مورد نیاز بدن را تأمین کنند. موز، سیب زمینی، آووکادو، انواع لوبیا، آلو، قارچ، و همچنین محصولات لبنی مانند شیر، ماست و پنیر، از مهمترین منابع پتاسیم محسوب میشوند. گنجاندن این مواد غذایی در رژیم غذایی روزانه، راهی طبیعی و مؤثر برای دریافت مقادیر کافی پتاسیم است که فواید متعددی برای سلامت عمومی بدن، به ویژه سلامت استخوانها، دندانها و لثهها دارد.
تأمین پتاسیم از طریق تغذیه صحیح، نه تنها به استحکام استخوانها و دندانها کمک میکند، بلکه با پیشگیری از مشکلات لثه و تسریع در ترمیم جراحات دهانی، به حفظ سلامت کلی دهان و دندان یاری میرساند. بنابراین، توجه به مصرف متعادل مواد غذایی حاوی پتاسیم، گامی مهم در جهت داشتن لبخندی سالم و زیبا است.
فسفر
فسفر یکی از عناصر معدنی ضروری است که نقش حیاتی در حفظ ساختار و استحکام دندانها، به ویژه در تقویت مینای دندان، ایفا میکند. این عنصر به تنهایی قادر به انجام وظایف خود نیست، بلکه در همکاری نزدیک با کلسیم، به جذب بهتر آن در بدن کمک میکند. در واقع، فسفر به عنوان یک همراه ضروری برای کلسیم عمل کرده و با تسهیل فرآیند جذب کلسیم، به حفظ سلامت و مقاومت مینای دندان کمک شایانی میکند.
برای دریافت مقادیر کافی فسفر و جلوگیری از آسیب به استخوانها و دندانها، توصیه میشود از منابع غذایی غنی از این عنصر استفاده کنید. گوشت، انواع حبوبات از جمله عدس، ماهی، تخم مرغ، محصولات لبنی و آجیل، همگی منابع عالی فسفر هستند. گنجاندن این مواد غذایی در رژیم غذایی به طور منظم، به حفظ سلامت استخوانها و دندانها کمک کرده و از بروز مشکلات ناشی از کمبود فسفر جلوگیری میکند.
ویتامین C
ویتامین C به عنوان یک آنتیاکسیدان قوی، نقشی حیاتی در حفظ سلامت بافت لثه و استحکام آن ایفا میکند. این ویتامین ضروری، در فرآیند تولید کلاژن، پروتئینی که برای ساختار و ترمیم بافتهای همبند ضروری است، نقش مستقیم دارد. کلاژن به حفظ سلامت و انعطافپذیری لثهها کمک کرده و آنها را در برابر آسیب مقاوم میسازد. بنابراین، دریافت کافی ویتامین C برای جلوگیری از مشکلات لثه و حفظ سلامت کلی دهان و دندان اهمیت بالایی دارد.
کمبود ویتامین C میتواند منجر به عواقب نامطلوبی برای سلامت دهان و دندان شود. التهاب و خونریزی لثه، بیماریهای پریودنتال که ناشی از عفونتهای باکتریایی در لثه هستند، و حتی سست شدن دندانها، از جمله عوارضی هستند که در صورت کمبود این ویتامین ممکن است رخ دهند. برای اطمینان از دریافت کافی ویتامین C، مصرف منابع غذایی غنی از آن مانند سیب زمینی، انواع توتها، گوجه فرنگی، مرکبات، فلفل، سیب زمینی شیرین، کلم بروکلی و کلم پیچ توصیه میشود.
ویتامین D
این ویتامین از اثرگذارین ویتامینها در موضوع سلامتی دهان و دندان است. مطالعات وبررسیها نشان میدهد این نوع ویتامین نقش تعیین کنندهای در جذب فسفر و کلسیم برای بدن دارد. کمبود ویتامین D اثرات نامطلوب از جمله بیماریهای دهان، پوسیدگی دندان و عفونت لثه را در پی دارد.
بهترین تامین کننده ویتامین D نور خوشید است اما در کنار آن میتوان از کنسرو ماهی، جگر گاو، زرده تخم مرغ، شیر، آب پرتقال و غلات استفاده کرد.
نکته پایانی
قطعا استفاده از انواع ویتامینها هر کدام در حفظ ایمنی و سلامتی دهان، دندان و لثهها موثر هستند اما به این بدان معنا نیست که از رعایت بهداشت دهان و دندان استنکاف کرد. شما علاوه بر استفاده از انواع مواد غنی و معدنی برای دندانهای خود، باید به طور مرتب از مسواک و خمیردندان استفاده کرده و در کنار آن برای مشاوره به پزشک متخصص برای حفظ و حراست از دندانهای خود مراجعه کنید.
کمبود این ویتامینها باعث پیری زودرس میشود

کمبود برخی ویتامینها در بدن سبب میشوند که پوست شادابی خود را از دست بدهد.
کمبود کدام ویتامین باعث پیری زودرس میشود؟ این سوال بسیاری از افراد است. پیری زودرس میتواند ناشی از کمبود چندین نوع ویتامین و مواد مغذی باشد.
در ادامه، به بررسی چند ویتامین کلیدی و تأثیرات آنها بر پیری زودرس میپردازیم:
ویتامین C (اسکوربیک اسید): ویتامین C یک آنتیاکسیدان قوی است که نقش مهمی در تولید کلاژن دارد، پروتئینی که ساختار پوست را تقویت میکند. کمبود ویتامین C میتواند باعث خشکی و چین و چروک پوست شده و به تسریع پیری پوست منجر شود. همچنین، این ویتامین از پوست در برابر آسیبهای ناشی از اشعه UV محافظت میکند.
ویتامین : E ویتامین E نیز یک آنتیاکسیدان قوی است که از سلولهای پوست در برابر آسیبهای اکسیداتیو محافظت میکند. کمبود این ویتامین میتواند منجر به کاهش الاستیسیته پوست و بروز چین و چروکهای زودرس شود.
ویتامین A (رتینوئیدها): ویتامین A نقش مهمی در نوسازی سلولی و تولید کلاژن دارد. کمبود این ویتامین میتواند باعث خشکی، قرمزی و نازک شدن پوست شود و در نتیجه پیری زودرس پوست را به همراه داشته باشد.
ویتامین D : ویتامین D به سلامت کلی پوست کمک میکند و نقش ضد التهابی دارد. کمبود ویتامین D میتواند باعث خشکی و التهاب پوست شده و به پیری زودرس منجر شود.
ویتامین K : ویتامین K در انعقاد خون و کاهش تیرگی زیر چشمها نقش دارد. کمبود این ویتامین میتواند باعث تیرگی و چین و چروکهای زیر چشم شود.
ویتامین گروه B۳: ویتامین B۳ نیاسین به حفظ رطوبت پوست و بهبود ظاهر پوست کمک میکند. کمبود این ویتامین میتواند باعث خشکی و التهاب پوست شود.
استرس و پرخوری عصبی؛ چگونه کنترل را دوباره به دست بگیریم؟

در دنیای پرشتاب و پرتنش امروز، استرس گاهی اوقات خود را در قالب پرخوری عصبی نشان میدهد؛ یک چرخه ناخوشایند که در آن، غذا به جای تسکین گرسنگی، به مرهمی موقت برای احساسات ناخوشایند تبدیل میشود. اما این چرخه قابل شکستن است. با شناخت ریشههای این رفتار و بهکارگیری راهکارهای مؤثر، میتوان کنترل زندگی را دوباره به دست گرفت و به سوی سلامتی جسمی و روانی گام برداشت.
پرخوری عصبی که به عنوان “اختلال پرخوری” (Binge Eating Disorder) نیز شناخته میشود، وضعیتی است که در آن فرد به طور مکرر مقادیر زیادی غذا را در مدت زمان کوتاه مصرف میکند و احساس میکند کنترلی بر خوردن خود ندارد. استرس یکی از شایعترین محرکهای این اختلال است. بدن ما در پاسخ به استرس، هورمونهایی مانند کورتیزول را ترشح میکند که میتواند اشتها را افزایش دهد و تمایل به مصرف غذاهای پرکالری و راحت را تشدید کند. مقابله با این چرخه نیازمند یک رویکرد چندوجهی است که جنبههای شناختی، رفتاری، هیجانی و محیطی را در بر میگیرد.
پرخوری عصبی ریشه در مسائل عمیقتری مانند استرس، اضطراب، افسردگی، تصویر بدنی منفی و تجربیات آسیبزا دارد. برای مقابله مؤثر با این اختلال، نیاز به یک رویکرد چندوجهی است که نه تنها به جنبههای رفتاری (مانند الگوهای خوردن)، بلکه به جنبههای شناختی (مانند افکار و باورها)، هیجانی (مانند احساسات و عواطف) و محیطی (مانند شرایط زندگی و روابط اجتماعی) نیز توجه کند. هدف نهایی، ایجاد یک رابطه سالم و متعادل با غذا و بدن، و یادگیری راهبردهای مؤثر برای مدیریت استرس و احساسات ناخوشایند است.
همچنین فشارهای اجتماعی و فرهنگی برای داشتن اندام لاغر، تبلیغات رسانهای که بدنهای غیرواقعی را به عنوان الگو معرفی میکنند، و تجربههای تبعیض و قلدری مرتبط با وزن، نیز میتوانند تصویر بدنی منفی و نارضایتی از خود را تشدید کنند و به پرخوری عصبی منجر شوند.
راهکارهای کلیدی برای مدیریت و غلبه بر پرخوری عصبی ناشی از استرس
شناختدرمانی : شناختدرمانی یکی از مؤثرترین رویکردهای درمانی برای اختلالات خوردن، از جمله پرخوری عصبی است. این رویکرد بر این اصل استوار است که افکار، احساسات و رفتارها به هم مرتبط هستند و تغییر در یکی میتواند بر دیگری تأثیر بگذارد.
شناسایی و به چالش کشیدن افکار ناکارآمد: اولین قدم، آگاهی از افکاری است که قبل، حین و بعد از پرخوری به ذهن شما میآیند. این افکار ممکن است شامل خودسرزنشگری (“من اراده ندارم”، “چرا همیشه اینطوری میشم؟”)، کمالگرایی (“اگر نتونم کامل رعایت کنم، پس دیگه بیخیال!”) یا پیشبینیهای منفی (“حتماً الان پرخوری میکنم”) باشند.
زمانی که این افکار را شناسایی کردید، باید با شواهد واقعی آنها را بسنجید. آیا واقعاً اراده ندارید یا فقط در شرایط استرسزا این اتفاق میافتد؟ آیا یک اشتباه کوچک به معنای شکست کامل است؟ جایگزینی این افکار با افکار واقعبینانهتر و مثبتتر مانند حتی اگر امروز ناخواسته پرخوری کردم، میتوانم از وعده بعدی دوباره مسیر درست را انتخاب کنم میتواند بسیار کمککننده باشد.همچنین یادگیری تکنیکهای جدید برای مدیریت استرس و احساسات ناخوشایند به جای پناه بردن به غذا نیز از توسعه راهبردهای مقابلهای سالم به شمار می رود.
تنفس عمیق: تمرینات ساده تنفس شکمی میتواند سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کند و احساس آرامش را افزایش دهد. کافیست چند دقیقه بنشینید، چشمها را ببندید و نفسهای عمیق و آهسته بکشید، هوا را به شکم خود هدایت کنید و سپس به آرامی بازدم کنید.
ذهنآگاهی: تمرین ذهنآگاهی به شما کمک میکند تا در لحظه حال زندگی کنید و از قضاوت خودداری کنید. میتوانید با تمرکز بر حواس پنجگانه (چه چیزی میبینید، میشنوید، بو میکنید، لمس میکنید و میچشید) یا با مدیتیشنهای هدایتشده، این مهارت را تمرین کنید. این کار به شما کمک میکند تا با احساسات دشوار روبرو شوید بدون اینکه بلافاصله به آنها واکنش نشان دهید.
فعالیتهای بدنی منظم: ورزش نه تنها به کاهش استرس کمک میکند، بلکه اندورفین آزاد میکند که خلق و خو را بهبود میبخشد. پیادهروی، دویدن، شنا، یوگا یا هر فعالیتی که از آن لذت میبرید، میتواند مؤثر باشد.
فعالیتهای آرامشبخش: اختصاص دادن زمان برای فعالیتهایی که به شما آرامش میدهند، مانند گوش دادن به موسیقی، مطالعه، حمام آب گرم، باغبانی یا گذراندن وقت با حیوانات خانگی.
برنامهریزی و مدیریت زمان: احساس غرق شدن در کارها و مسئولیتها میتواند استرسزا باشد. سازماندهی کارها، تعیین اولویتها و استراحتهای کوتاه در طول روز میتواند به کاهش این احساس کمک کند.
ایجاد نظم در وعدههای غذایی: خوردن منظم وعدههای غذایی متعادل (صبحانه، ناهار، شام) و میانوعدههای سالم میتواند به تثبیت قند خون و جلوگیری از گرسنگی شدید که منجر به پرخوری میشود، کمک کند. از حذف وعدههای غذایی خودداری کنید.
پرهیز از رژیمهای سختگیرانه: رژیمهای غذایی بسیار محدودکننده اغلب نتیجه عکس میدهند و میتوانند باعث احساس محرومیت و در نهایت پرخوری شوند. تمرکز بر تعادل و تنوع غذایی مهمتر از حذف کامل گروههای غذایی است.
انتخاب غذاهای مغذی: مصرف غذاهای کامل و مغذی مانند میوهها، سبزیجات، غلات کامل و پروتئینهای کمچرب به بهبود خلق و خو و سطح انرژی کمک میکند.
توجه به سیگنالهای گرسنگی و سیری بدن: یاد بگیرید به نشانههای واقعی گرسنگی (مانند صدای معده، ضعف) و سیری (احساس رضایت و پر بودن ملایم) توجه کنید و بر اساس آنها غذا بخورید، نه بر اساس احساسات یا عوامل بیرونی.
آمادهسازی محیط غذا خوردن: سعی کنید در محیطی آرام و بدون حواسپرتی (مانند تماشای تلویزیون یا کار با موبایل) غذا بخورید تا بتوانید از طعم و بافت غذا لذت ببرید و نشانههای سیری را بهتر تشخیص دهید.
پاکسازی محیط از غذاهای محرک: سعی کنید غذاهایی را که معمولاً در زمان پرخوری مصرف میکنید، در دسترس نداشته باشید یا از خانه حذف کنید.
ایجاد فضای حمایتی: صحبت کردن با دوستان، خانواده یا شریک زندگی در مورد احساسات و چالشهایتان میتواند بسیار تسکیندهنده باشد. حمایت اجتماعی قوی، یک عامل محافظتی مهم در برابر استرس و اختلالات خوردن است.
نوشتن خاطرات غذایی و احساسی: ثبت آنچه میخورید، زمان خوردن، میزان گرسنگی و احساسات قبل و بعد از آن، میتواند به شناسایی الگوها و محرکها کمک کند.
یادگیری “نه” گفتن: توانایی رد کردن موقعیتها یا فشارهایی که باعث استرس یا پرخوری میشوند.به طور مثال فردی که پس از یک روز کاری پرفشار احساس خستگی و اضطراب میکند و تمایل به خوردن یک بسته کامل چیپس دارد، میتواند با چند دقیقه تمرین تنفس عمیق، قدم زدن کوتاه در خانه یا گوش دادن به موسیقی آرامشبخش، این میل را مدیریت کرده و به جای آن یک میانوعده سالم مانند میوه یا ماست انتخاب کند. این تغییر کوچک اما مداوم، در طول زمان تفاوت بزرگی ایجاد میکند.
مقابله با پرخوری عصبی ناشی از استرس یک فرآیند تدریجی است که نیازمند صبر، خودآگاهی و تلاش مداوم است. با ترکیب رویکردهای شناختی، رفتاری، مدیریت استرس و تغذیه سالم، و در صورت لزوم با کمک گرفتن از متخصصان، میتوان این چرخه را شکست و به سمت یک زندگی سالمتر و متعادلتر حرکت کرد. به یاد داشته باشید که شفقت به خود و پذیرش اشتباهات به عنوان بخشی از مسیر یادگیری، کلیدی است.
آفتابسوختگی و سرطان پوست از عوارض تجمعی پرتو فرابنفش

رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به مخاطرات ناشی از تابش مستقیم نور خورشید گفت: پرتوهای فرابنفش (UV) در عین اینکه برای تولید ویتامین D ضروری هستند، در صورت مواجهه بیش از حد میتوانند آسیبهای جدی و تجمعی به سلامت پوست و چشم وارد کنند.
مهندس محسن فرهادی، رئیس مرکز سلامت محیط وزارت بهداشت با بیان اینکه سازمان جهانی بهداشت توصیه میکند افراد دو تا سه بار در هفته و هر بار به مدت ۵ تا ۱۵ دقیقه در معرض نور مستقیم آفتاب قرار بگیرند، افزود: این میزان برای کمک به تولید کافی ویتامین D در بدن کفایت میکند و نیازی به مواجهه بیشتر وجود ندارد.
فرهادی گفت: آفتابسوختگی، پیری زودرس پوست، سرطان پوست و بیماریهای چشمی از جمله عوارض شایع مواجهه مداوم و بیمحافظت با اشعه فرابنفش هستند. این آسیبها بهویژه در افرادی که پوست، مو و چشم روشن دارند یا در معرض داروها و مواد آرایشی حساسکننده به نور قرار دارند، شایعتر است.
وی با اشاره به اینکه عوامل محیطی گوناگون میتوانند شدت پرتو UV را افزایش دهند، توضیح داد: زمان روز (بهویژه بین ساعات ۱۰ صبح تا ۲ بعدازظهر)، فصل تابستان، ارتفاع از سطح دریا، ضخامت لایه ازن، نوع پوشش ابر و بازتابش نور از سطحهایی مانند برف، شن و آب از جمله عوامل مهم در شدت تابش UV هستند.
فرهادی تأکید کرد: برای پیشگیری از آسیبهای ناشی از نور خورشید، لازم است مردم در ساعات اوج تابش خورشید، تا حد امکان در سایه بمانند. از لباسهای پوشیده و روشن برای محافظت از بازوها و پاها استفاده کنند. کلاه لبهدار برای محافظت صورت، گوشها و گردن به کار ببرند و از عینک آفتابی استاندارد با قابلیت جذب UVA و UVB استفاده کنند.
وی همچنین توصیه کرد: کرم ضدآفتاب با SPF 30 یا بالاتر بهطور روزانه و بهویژه در فضای باز استفاده شود.
به گفته مهندس فرهادی، کودکان باید به طور ویژه در برابر نور خورشید محافظت شوند.
وی تصریح کرد: حتی در روزهای ابری یا خنک نیز اشعه فرابنفش میتواند مضر باشد و نباید نادیده گرفته شود.
رئیس مرکز سلامت محیط و کار در پایان خاطرنشان کرد: محافظت از پوست و چشم در برابر پرتو فرابنفش، نه فقط در تابستان بلکه در تمام طول سال ضروری است و توجه به این نکات میتواند از بروز بیماریهای پوستی و چشمی در بلندمدت جلوگیری کند.