دسته: سبک زندگی
قربانیان کوچک فناوری/ استفاده زیاد از تلفن همراه کودکان را به طیف اوتیسم نزدیک میکند

فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان و نوجوانان از افزایش موارد «تاخیر تکلم» و حتی «پسرفت تکلم» در کودکان به ویژه پس از شیوع کرونا خبر داد و استفاده بیرویه از تلفن همراه را یکی از عوامل اصلی برشمرد و گفت: استفاده زیاد از تلفن همراه کودکان را به طیف اوتیسم نزدیک میکند.
محمودرضا اشرفی ، اظهار کرد: اخیرا با کودکانی مواجه هستیم که به علت تاخیر تکلم یا حتی پسرفت تکلم به پزشک مراجعه میکنند و این موضوع به خصوص بعد از شیوع کرونا شایعتر شده است.
هشدار درباره قرار گرفتن در طیف اوتیسم
وی با بیان اینکه کودکانی هستند که به علت استفاده بیش از حد از تلفن همراه و تماشای زیاد کارتونها به خصوص به زبانهای غیر فارسی در طیف اوتیسم قرار میگیرند، گفت: برای کودکان محدودیت استفاده از برنامههای تلویزیون و تلفن همراه داریم، به عنوان مثال یک کودک ۳ ساله نباید بیش از یک ساعت در روز از این سیستمهای وابسته به دیدن، مانند تلفن همراه، لپتاپ و تلویزیون استفاده کند.
تلفن همراه؛ آرامش کاذب برای کودک و خانواده
اشرفی در توضیح دلیل این عارضه ادامه داد: بعضی اوقات کودکان بیقرار هستند، خانوادهها متوجه می شوند که با استفاده از این وسایل کودک ساکت است، مادر میتواند کار خودش را انجام دهد، ظاهراً همه چیز خوب است، اما بعد کمکم خودش را نشان میدهد و این کودک در ارتباط و در تکلم دچار اشکال میشود.
این فوقتخصص مغز و اعصاب کودکان با بیان اینکه توصیه من این است که واقعاً برای آرام کردن بچهها سراغ تلفن همراه دادن دست کودک نروند؛ گفت: برخی مادران احساس می کنند چون فرزندشان با استفاده از تلفن همراه ساکت است و آنها به کارشان می رسند، اتفاق خوبی است اما توجه ندارند که با ادامه این روند ممکن است کودک وارد طیف اوتیسم شود؛ این محدودیت در استفاده از رسانهها و موارد مختلف که تلفن همراه هم شامل آن میشود، حتماً باید رعایت شود.
تاثیر محتوای غیرفارسی و کارتونهای پشت سر هم
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به موضوع ارتباط اشعه تلفن همراه با بیماریها گفت: ارتباط اشعه تلفن همراه و چیزهای دیگر با بیماریها، اینها چیزی است که سالها مورد بحث است و هنوز اثباتشده نیست، اما به خصوص ارتباطات و تاخیر تکلم، ارتباط قوی بین این دو قضیه میبینیم.
اشرفی افزود: افزایش یک درصد عمدهای از بیماران ما بعد از تشنج و صرع و تب و تشنج، بیمارانی هستند که علامت تاخیر در تکلم و پسرفت تکلم را دارند که می تواند شروع علامت برای اوتیسم و طیف اوتیسم باشد، اکنون خانوادهها یک مقداری آگاه شدهاند؛ البته ژنتیک، متابولیک و این گونه مسائل هم وجود دارد، یعنی فقط نمیشود به یک چیز نسبت داد، اما واقعاً بعد از کرونا که خانوادهها در منزل زمینگیر شدند، ارتباطات و مراودات کم شد و کودک به سمت آموزشهای مجازی رفت، این مساله چه در سراسر جهان چه در کشور ما شایع تر شد.
وی تصریح کرد: کودک مقابل تلویزیون مینشیند و از صبح تا شب بدون وفقه کارتون تماشا میکند و کاملاً ساکت است، ولی بعد از آن، مشکل تاخیر تکلم و پسرفت تکلم خودش را نشان میدهد.
هشدار درباره تغذیه نامناسب و فستفود
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه به موضوع تغذیه اشاره کرد و گفت: در حوزه کودکان، خانوادهها باید به تغذیه توجه کنند. تغذیه ناسالم، میتواند باعث شیوع چاقی شود که ما در کودکانمان این موضوع را داریم؛ استفاده بیش از حد از غذاهای آماده و فستفود برای خانوادهها واقعاً میتواند معضل باشد، استفاده بیش از حد از تلفن همراه و برنامههایی که میتواند بچه را آرام کند، اما کودک را از فعالیت های فیزیکی دور کند، که هم باعث چاق شدن بچه میشود، هم میزان سردرد را در کودک افزایش دهد.
وی افزود: کودکانی که بیش از حد از تکنولوژی و غذای فست فودی استفاده میکنند، در معرض سردرد و بروز زودتر از سن تظاهرات میگرنی (سردرد میگرنی) هستند.
اشرفی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع واکسیناسیون اشاره کرد و گفت: کم و بیش جوی ایجاد شده که فکر میکنند واکسنها نه تنها مفید نیستند بلکه مضر هم هستند؛ اما والدین باید بدانند که واکسیناسیون را طبق برنامه روتین کشوری باید انجام دهند، اگر تغییری در برنامه واکسیناسیون قرار داده شود، بر اساس نوع بیماری است.
وی توضیح داد: برای مثال کودکی که صرع مقاوم به درمان دارد و دارو استفاده می کند، بعضی واکسنها را نباید تزریق کند، مثلاً واکسن سیاه سرفه باید حذف شود، نظر پزشک است اما نباید سهلانگاری شود که حالا واکسن نزدیم، هم اتفاقی نمی افتد، این بعداً عوارض خودش را نشان میدهد، یعنی توصیه بر واکسیناسیون بسیار مهم است.
تغذیه با شیر مادر و فواید روانی آن
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اهمیت تغذیه با شیر مادر تاکید کرد و گفت: مادرها حتماً باید این جزو برنامههایشان باشد که اگر بچه به دنیا آمده، باید با شیر مادر تغذیه شود، سراغ شیرهای خشک و چیزهای دیگر نروند که بتوانند از شیر مادر و خواصش در آن دو سال – که جزو دستورات پزشکی و دستورات دینی ما است – بچه از شیر مادر استفاده کند.
وی تاکید کرد: شیردادن به نوزاد غیر از تغذیه، ارتباطی با مادر ایجاد میکند که کودک را از نظر روانی و ذهنی برای مقابله با مشکلات بعدی بیشتر آماده میکند، این نکات عمدهای است که باید خانوادهها بدانند.
کشف یک ماده در جانور دریایی، امیدی تازه برای مقابله با اثرات پیری

پژوهشگران دریافتند که ماده طبیعی پلاسمالوژن، که از نوعی جانور دریایی استخراج میشود، میتواند برخی اثرات پیری را در موشها معکوس کند.
وبگاه سایتِکدِیلی در گزارشی آورده است:
مطالعه پژوهشگران چینی نشان داد مادهای فعال به نام پلاسمالوژن، که از نوعی جانور دریایی به نام فواره دریایی (sea squirt) استخراج شده، میتواند برخی اثرات مرتبط با پیری را در موشها معکوس کند. این جانور دریایی هنگامی که احساس خطر میکند آب میپاشد به همین دلیل، به این نام خوانده میشود.
پلاسمالوژن: مادهای کلیدی برای سلامت سلولی
پلاسمالوژن نوعی لیپید (چربی) است که در غشای سلولهای مغز، کلیهها، ماهیچهها و ریهها یافت میشود. این ماده به ارتباط بین سلولها کمک و از دیاِناِی در برابر آسیب محافظت میکند و التهاب را کاهش میدهد. مطالعات نشان میدهد سطح پلاسمالوژن با افزایش سن کاهش مییابد و در افراد مبتلا به آلزایمر، شایعترین نوع زوال عقل، این کاهش بسیار چشمگیرتر است.
آزمایش روی موشهای میانسال
در این مطالعه، پژوهشگران به موشهای میانسال ماده، دوزهای غلیظی از پلاسمالوژن دادند؛ این میزان حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ برابر بیشتر از مقداری است که در یک وعده معمولی مرغ یا صدف اسکالوپ یافت میشود. پس از دو ماه درمان، نتایج چشمگیری مشاهده شد:
افزایش تعداد سلولهای بنیادی عصبی؛
تقویت اتصالات سیناپسی بین نورونها (سلولهای عصبی)؛
کاهش شدید التهاب؛
بهبود عملکرد حافظه در آزمونهای استاندارد.
این نتایج امیدوارکننده هستند، اما پژوهشگران هشدار میدهند که بهبود ظاهری حافظه ممکن است تا حدی ناشی از بازگشت عملکرد حسی (مانند بینایی) باشد و برای تأیید نتایج، مطالعات بیشتری لازم است.
شواهد انسانی
در مطالعهای روی افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف، مصرف پلاسمالوژن به مدت ۲۴ هفته باعث بهبود حافظه شد؛ اما این اثر فقط در زنان زیر ۷۷ سال مشاهده شد.
آینده پژوهشی
پلاسمالوژن ممکن است در دسته ژروپروتکتورها (geroprotectors) قرار گیرد؛ این داروها پیری سلولی را کُند میکنند و خطر بیماریهای مرتبط با سن را کاهش میدهند. آزمایش چنین داروهایی در انسان پیچیده و نیازمند مطالعات طولانیمدت و پرهزینه است؛ ضمن اینکه ممکن است زمانی مؤثرتر باشند که قبل از بروز بیماری استفاده شوند.
این پژوهش امیدهای تازهای ایجاد کرده، اما پرسشهای مهمی درباره مقرونبهصرفهبودن و ایمنی استفاده بلندمدت از این ترکیبات باقی مانده است. همچنین ممکن است انتخاب سبک زندگی سالم مانند رژیم غذایی سالم و ورزش منظم، فوایدی مشابه یا حتی بیشتر برای سالمندی سالم داشته باشند.
این کشف میتواند راه را برای توسعه درمانهای جدید برای مقابله با اثرات پیری و بیماریهای مرتبط با سن هموار کند.
آغوش مادر؛ نخستین واکسن نوزاد

یک بررسی علمی ثابت کرده که تماس پوستی نوزاد با مادر بلافاصله پس از تولد، نهتنها عملکردهای حیاتی نوزاد مانند تنفس و ضربان قلب را بهبود میبخشد، بلکه احتمال تغذیه انحصاری او تنها با شیر مادر در ماههای آینده را نیز بهطور چشمگیری افزایش میدهد.
وبگاه مِدیکال اِکسپرس در گزارشی آورده است:
بر اساس یک مرور نظاممند که در پایگاه کاکرین (معتبرترین منبع برای جمعبندی بیطرفانه شواهد علمی در جهان) منتشر شده، نوزدانی که در اولین ساعت پس از تولد با مادر خود تماس پوستباپوست دارند، با مزایای متعددی روبهرو میشوند. این روش ساده که شامل قرار دادن نوزاد برهنه روی سینه مادر است، به سازگارشدن نوزاد با زندگی خارج از رحم کمک میکند، او را گرم نگه میدارد، استرس و گریه را کاهش میدهد و عملکردهای حیاتی مانند تنفس و ضربان قلب را تنظیم میکند.
شواهد قاطع برای نوزادان
این بررسی که بر اساس ۶۹ مطالعه با حضور بیش از ۷ هزار زوج مادر و نوزاد انجام شده، نشان میدهد حدود ۷۵ درصد از نوزادانی که تماس پوستی فوری با مادر خود داشتند، در مقایسه با ۵۵ درصد از نوزادانی که چنین تماسی از آنها دریغ شده بود، در یکماهگی به طور انحصاری با شیر مادر تغذیه میشوند. همچنین این نوزادان از سطوح قند خون، دمای بدن، تنفس و ضربان قلب بهینهتری برخوردار بودند.
پایان یک عادت غلط؛ جدایی مادر و نوزاد غیر اخلاقی اعلام شد
اگر چه دستورالعملهای جهانی (از جمله سازمان جهانی بهداشت) انجام تماس پوستی فوری و بدون وقفه را توصیه میکنند، بسیاری از سیستمهای بهداشتی هنوز مادر و نوزاد را در این دوره طلایی از هم جدا میکنند.
الیزابت مور (Elizabeth Moore)، نویسنده اصلی این مطالعه از دانشگاه وندربیلت، میگوید: در گذشته، رویه رایج در بسیاری از بیمارستانها این بوده که نوزادان بلافاصله پس از تولد برای انجام اقدامات معمول مانند معاینه فیزیکی، وزنکشی و حمامکردن از مادر جدا میشدند که این امر مانع از تماس پوستی فوری میشود. حتی در کشورهای با سیستم مراقبتی پیشرفته نیز این روش ساده و کمهزینه، یک عمل رایج نیست.
نکته بسیار مهم و کلیدی این پژوهش این است که به دلیل وجود شواهد قطعی، انجام هرگونه تحقیق آتی که در آن نوزادانی که از روی عمد از تماس پوستی با مادر محروم شوند، غیر اخلاقی محسوب میشود.
کارین کادوِل(Karin Cadwell)، نویسنده ارشد این مطالعه، تأکید میکند: اکنون، خودداری از تماس پوستی غیر اخلاقی محسوب میشود، زیرا شواهد کافی وجود دارد که نشان میدهد این عمل، سلامت و بقای نوزاد را بهبود میبخشد.
جهشی به سوی آینده
با وجود قاطعیت شواهد، این مطالعه نشان میدهد که تمرکز آینده باید روی چگونگی اجرای جهانی این استاندارد ساده و نجاتبخش باشد. از این پس، جدایی مادر و نوزاد در ساعات اولیه تولد، نه یک رویه پزشکی، که یک اشتباه بزرگ است.
مدیریت آلرژیهای پاییزی دانشآموزان با روشهای طب سنتی

با آغاز فصل پاییز و بازگشایی مدارس، حساسیتهای فصلی مانند عطسه و آبریزش بینی که گاهی اوقات با سرماخوردگی اشتباه گرفته میشوند، میتوانند تمرکز دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهند. خوشبختانه، این علائم را میتوان با استفاده از راهکارهای سادهای که در طب سنتی وجود دارد، کنترل کرد.
با شروع فصل پاییز، بسیاری از افراد بخصوص دانش آموزان با علائمی مانند عطسههای مکرر، آبریزش بینی، خارش چشم و حتی تنگی نفس مواجه میشوند؛ علائمی که معمولاً با عنوان «آلرژی پاییزی» شناخته میشوند. اما چرا این واکنشها بیشتر در پاییز و بهار رخ میدهند و چه راهکارهایی برای پیشگیری و کنترل آنها وجود دارد؟
دکتر فاطمه اکبری، دکترای تخصصی طب سنتی، در گفتوگو با خبرنگار ایرنازندگی توضیح دادهاند که چگونه با تغییرات ساده در سبک زندگی و استفاده از مواد غذایی و ترکیبات طبیعی میتوان شدت علائم آلرژی را کاهش داد.
آلرژی چیست و چرا در پاییز بیشتر میشود؟
به گفته دکتر اکبری، سیستم دفاعی بدن زمانی وارد عمل میشود که یک ویروس یا باکتری وارد بدن شود و با ایجاد علائمی مثل تب با آن مبارزه کند. اما در آلرژی، واکنش سیستم ایمنی نسبت به مواد بیضرر مانند گرده گل یا ذرات خاک رخ میدهد. این مواد باعث فعال شدن سیستم دفاعی بدن میشوند و علائمی شبیه سرماخوردگی، از جمله عطسه و آبریزش بینی، بروز پیدا میکنند. در طب سنتی، این واکنش «نزله» نامیده میشود.
پاییز و بهار، با تغییرات دمایی و افزایش گردهها، شرایط ایدهآلی برای شیوع آلرژیهای فصلی ایجاد میکنند
فصلهایی مانند پاییز و بهار به دلیل تغییرات دمایی از گرم به سرد و افزایش گردهها، شرایطی ایجاد میکنند که آلرژی در این زمانها بیشتر بروز کند. دکتر اکبری توضیح میدهد: «این حساسیتها بخشی از واکنش طبیعی بدن هستند و نشان میدهند سیستم دفاعی فعال است.»
ارتباط آلرژی با مزاج افراد
این دکتر تخصصی طب سنتی تأکید میکند که مزاج افراد نقش مهمی در شدت علائم آلرژی دارد. افرادی که مزاج سرد دارند، بیشتر مستعد ابتلا به آلرژی هستند، بهویژه در پاییز و زمستان که هممزاج با این فصلها هستند. ضعف سیستم ایمنی یا ویژگیهای مزاجی این افراد باعث میشود علائم آلرژی را شدیدتر تجربه کنند
افرادی که مزاج سرد دارند، بیشتر مستعد ابتلا به آلرژی هستند، بهویژه در پاییز و زمستان که هممزاج با این فصلها هستند
در مقابل، افرادی که مزاج گرمتری دارند، مانند صفراویها، کمتر دچار آلرژی میشوند، هرچند که در آنها هم شدت و ضعف علائم متفاوت است. وی یادآور میشود که با رعایت رژیم غذایی مناسب، حتی افراد سردمزاج نیز میتوانند شدت آلرژی را کاهش دهند.
تغذیه و ترکیبات مفید برای کنترل آلرژی
اکبری اولین توصیه خود را مصرف عسل طبیعی میداند. عسل در طب سنتی هم به عنوان غذا و هم دارو شناخته میشود و مقاومت بدن را در برابر عوامل حساسیتزا افزایش میدهد. برای مثال، مصرف عسل همراه با دمکرده بابونه برای افراد سردمزاج اثر بسیار خوبی دارد. علاوه بر عسل، مصرف ادویهجات گرم مانند دارچین در فصل پاییز و زنجبیل در زمستان توصیه میشود. این ادویهها دارای خاصیت ضدالتهابی قوی هستند و به بهبود عملکرد سینوسها و مجاری تنفسی کمک میکنند.
در فصول سرد سال مصرف ادویهها را افزایش دهید تا بدن در برابر آلرژی مقاومت بیشتری پیدا کند.
تفاوت بین آلرژی و سرماخوردگی
یکی از دغدغههای والدین این است که چگونه تشخیص دهند عطسه و آبریزش بینی کودکانشان ناشی از آلرژی است یا سرماخوردگی. دکتر اکبری توضیح میدهد: بیماریهای ویروسی معمولاً با تب و ترشحات غلیظ و رنگی بینی همراه هستند، اما آلرژی چنین نیست. در آلرژی بیشتر عطسههای صبحگاهی، آبریزش شفاف بینی و سرفههای خفیف دیده میشود.
بیماریهای ویروسی معمولاً با تب و ترشحات غلیظ و رنگی بینی همراه هستند، اما آلرژی چنین نیست
وی افزود: «راهکار سادهای که برای هر دو حالت مفید است شستوشوی گلو با آب نمک در صبحهاست. این کار به کاهش چشمگیر علائم آلرژی و حتی پیشگیری از عفونتها کمک میکند. برای کودکان نیز میتوان صبحها دمنوش نعنا همراه با کمی عسل آماده کرد تا هم خوشطعم باشد و هم بدن را در طول روز مقاوم کند.
نقش حجامت و مراقبتهای ویژه
دکتر اکبری در پاسخ به سوال درباره رابطه آلرژی و حجامت گفت: حجامت در زمان درست و تحت نظر پزشک متخصص میتواند بسیار مفید باشد. بهترین زمان انجام آن زمانی است که فصل گرما به سمت سرما میرود، یعنی پایان تابستان و آغاز پاییز. این روش به دفع سموم بدن کمک میکند.
با این حال، او تأکید میکند که حجامت نباید توسط افراد غیرمتخصص انجام شود، زیرا انجام نادرست میتواند عوارضی جدی مانند بیهوشی یا مشکلات شدید ایجاد کند. بنابراین انجام حجامت در مراکز معتبر و زیر نظر متخصص ضروری است.
آبریزش بینی؛ مضر یا مفید؟
دکتر اکبری معتقد است که آبریزش بینی ناشی از آلرژی واکنشی طبیعی و مفید است و به دفع سموم کمک میکند. عطسههای صبحگاهی و آبریزش شفاف بینی نهتنها مضر نیستند، بلکه مفید هم هستند. البته اگر کودک خیلی اذیت شود، میتوان از ترکیبات سادهای مثل شربت آب و عسل یا دمکرده آویشن همراه با عسل استفاده کرد. این روشها شدت علائم را کاهش میدهند و اجازه میدهند آبریزش بینی روند طبیعی خود را داشته باشد.
دمنوشها و بخورها برای کاهش آلرژی
در طب سنتی، استفاده از بخور و دمنوشهای گیاهی برای کاهش علائم آلرژی توصیه میشود. دکتر اکبری توضیح میدهد که بخور و دمنوش بابونه بهترین گزینه برای فصل پاییز و زمستان است. این گیاه هم به صورت استنشاقی و هم خوراکی اثرات بسیار خوبی دارد. در فصول گرمتر، بخور نعنا توصیه میشود. همچنین ترکیبهایی مانند اسطوخودوس همراه با بابونه نیز مفید بوده و منع خاصی ندارند. اما بخورهایی مانند جوش شیرین توصیه نمیشوند، زیرا میتوانند عوارض جانبی داشته باشند.
پیشگیری و سبک زندگی
برای پیشگیری از آلرژی پاییزی، این دکتر طب سنتی چند توصیه مهم دارد:
شستوشوی گلو با آب نمک را فراموش نکنید، زیرا باعث ضدعفونی کردن و تمیز شدن مجاری تنفسی میشود.
افرادی که حیوان خانگی دارند، در فصل پاییز و زمستان باید مراقبت بیشتری از نظافت آنها داشته باشند، زیرا مو و پوست حیوانات میتواند علائم آلرژی را تشدید کند.
در مکانهای عمومی از ماسک استفاده کنید و ماسکها را مرتب تعویض کنید.
تغذیه سالم داشته باشید و از مصرف منظم عسل، ادویههای گرم و دمنوشهای گیاهی غافل نشوید.
این اقدامات ساده اما مؤثر به افراد کمک میکنند تا بدن خود را در برابر آلرژی پاییزی مقاوم کنند و علائم آن را کاهش دهند.
جمعبندی
آلرژی پاییزی، اگرچه میتواند آزاردهنده باشد، اما با رعایت اصول ساده طب سنتی و تغییرات سبک زندگی قابل کنترل است. شستوشوی گلو با آب نمک، مصرف عسل و دمنوشهای گیاهی، ادویههای گرم، رعایت نظافت حیوانات خانگی و استفاده از ماسک در مکانهای عمومی همگی به کاهش شدت علائم کمک میکنند. با این روشها میتوان پاییز را با آرامش و سلامتی بیشتری سپری کرد و از تجربه روزهای آلرژیزده رها شد.
زنگ خطر کاهش ید در سبد مصرف ایرانیان

متخصص تغذیه پژوهشگاه رویان با هشدار نسبت به کاهش مصرف ید در کشور، درباره دلایل این پدیده گفت: در چند سال اخیر به دلیل برخی آموزههای طب سنتی، تبلیغات فضای مجازی برای استفاده از نمک دریا و نمکهای رنگی، تحریمها و افزایش فشار اقتصادی باعث کاهش مصرف ید در جامعه شده است.
رضا همایونفر بیان کرد: سال ۱۳۸۶، برنامه ملی غنیسازی نمک در ایران آغاز شد اما پیش از آن آمار گواتر در کشور بسیار نگرانکننده بود و حدود ۶۸ درصد شیوع گواتر داشتیم.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افزود: برنامه ملی غنیسازی نمک یکی از همکاریهای موفق بینبخشی دانشگاه و صنعت بوده است. در این راستا ارائه نمک یددار الزامی شد و آمار شیوع گواتر از ۶۸ درصد به کمتر از ۸ درصد رسید. اوضاع همانطور باقی ماند تا چند سال اخیر که برخی آموزههای طب سنتی، تبلیغات فضای مجازی برای استفاده از نمک دریا و نمکهای رنگی و همچنین تحریمها و افزایش فشار اقتصادی باعث کاهش آمار مصرف ید در جامعه شد، که تداوم این وضعیت، زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود.
متخصص تغذیه مرکز دیابت پژوهشگاه رویان با اشاره به اقدامات لازم برای جلوگیری از کاهش ید در کشور، گفت: جامعه نیاز به آموزش دارد و سه نکته اجرای پایدار، پایش دقیق، انطباق با الگوهای نوین غذایی باید در نظر گرفته شود؛ به دلیل اینکه غذاهای نوین از ید فاصله گرفته و معمولا غذاهایی که در منزل پخت نمیشود، ید کافی ندارند بنابراین نیاز است تغییراتی در الگو غذایی انجام شود.
همایونفر ادامه داد: بسیاری از خانوادهها ارزش نمک یددار را نمیدانند و اینکه ید در چه حالتی نگهداری میشود و در چه حالتی از غذا خارج میشود، نکاتی است که باعث استفاده نادرست از ید و یا دریافت ناقص خواص آن در بدن میشود.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره نحوه جذب ید در غذا، بیان کرد: وقتی نمکی طولانیمدت در معرض هوا، گرما و نور آفتاب قرار بگیرد و گرما و نور آفتاب بخورد، یدی که به نمک اضافه شده، ممکن است تبخیر و از آن جدا شود. برای دریافت و جذب ید، باید نمک را در مرحله آخر پختن غذا اضافه کنیم و نمکی که سر سفره به غذا اضافه میشود هم باید یددار باشد.
وی افزود: البته نباید آموزشها به سمتی برود که مردم تصور کنند باید نمک زیادی مصرف کنند بلکه نیاز است تعادل ظریفی رعایت شود. نیاز است مردم متوجه مقدار و نحوه مصرف صحیح نمک یددار شوند.
عوارض کاهش ید در بدن
همایونفر در پاسخ به این سوال که کاهش ید چه عوارضی برای بدن دارد، تصریح کرد: کاهش ید بیشتر متوجه دوره کودکی و جنینی افراد میشود زیرا وضعیت بهره هوشی کودک را تحت تاثیر قرار میدهد. فرزند مادرانی که در بارداری به اندازه کافی ید دریافت نمیکنند یا افرادی که در دوران شیرخواری و کودکی، ید کافی دریافت نمیکنند معمولاً توسعه بهره هوشی کافی ندارند
به گفته وی، کمبود ید در بزرگسالی نیز متابولیسم را تحت تاثیر قرار میدهد زیرا غده تیروئید که موتور محرک بدن است، به ید نیاز دارد و زمانی که ید به اندازه کافی دریافت نکند، این غده، بزرگ میشود و عملکرد نادرست آن متابولیسم کل بدن را تحت تاثیر قرار میدهد.
متخصص تغذیه مرکز دیابت پژوهشگاه رویان بیان کرد: اگر نمک یددار به اندازه کافی دریافت شود، با مقدار معمول (روزانه یک تا سه گرم) آن نیاز بدن تامین خواهد شد.
قانون اجباری استفاده از نمک یددار در ۱۲۶ کشور
وی با اشاره به آمار و اطلاعات میزان مصرف ید در دنیا گفت: در همه دنیا همین شرایط است. یعنی از دهه ۱۹۲۰ که این آگاهی به وجود آمد، یددار کردن نمکها آغاز شده و از این راهکار استفاده شده است. استفاده از نمک یددار در ۱۲۶ کشور به صورت قانون اجباری است و ۲۱ کشور قانون اختیاری است و الان حدود ۱۴۵ کشور به سراغ استفاده از نمک یددار رفتهاند و تعداد کشورهایی که تا سال ۲۰۲۲ دریافت ید کافی دارند به حدود ۱۱۷ کشور رسیده است.
به گزارش ایرنا، ۲۱ اکتبر برابر با ۲۹ مهرماه در تقویم جهانی به عنوان روز پیشگیری از اختلالات کمبود ید نامگذاری شده است.
ید در شکل طبیعی خود در آب دریاها، گیاهان آبزی، برخی مواد معدنی و خاک وجود دارد و به عنوان یک ریز مغذی نقش حیاتی در بقای انسان، بازی میکند. این عنصر کمیاب برای رشد انسان، به خصوص رشد و تکامل عصبی – روانی جنین و تا دو سال بعد از تولد، مورد نیاز است.
دریافت ناکافی ید در زمان بارداری ممکن است سبب بروز عوارض در مادر و اختلال تکاملی سیستم عصبی جنین و نوزاد شود، نقش ید در تکامل سیستم عصبی در دوران زندگی جنینی و نوزادی با مطالعات انجام شده در زمینه کمبود ید در زمان بارداری و بروز تاخیر رشد فیزیکی – عصبی، شناختی – رفتاری و همچنین بروز کرتینیسم (عقبماندگی ذهنی بارز توام با درجات مختلفی از کوتاهی قد، کری و لالی و سفت و سخت شدن عضلات) در موارد کمبود شدید آن به اثبات رسیده است.
از آنجا که جنین تا قبل از سه ماهگی، توان هورمون سازی را ندارد، نیازمند دریافت ید از طریق مادر است و این نیاز پس از سه ماهگی و حتی پس از تولد نیز ادامه دارد، بنابراین زنان در دوران بارداری و شیردهی به منظور حفظ سوخت و ساز طبیعی و همچنین انتقال هورمون تیروئید و ید به جنین و نوزاد به ید بیشتری نیاز دارند.
مطالعات انجام شده در مناطق مختلف دنیا نشان دادهاند که بسیاری از زنان در دوران بارداری نه تنها در مناطق دچار کمبود ید بلکه در مناطق با دریافت ید کافی نیز دچار کمبود ید هستند.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد که حتی در مناطقی که بیش از یک دهه از کفایت ید رسانی جمعیت عمومی آنها گذشته، زنان باردار این جوامع ید کافی دریافت نمیکنند. زیرا به طور ایدهآل، ذخیره ید داخل غده تیروئید زنان قبل از باردار شدن باید با مصرف نمک یددار به حد کافی برسد، از همین رو سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونیسف توصیه میکنند تمام زنانی که در سن باروری بوده و تمایل به بارداری داشته باشند، نه تنها در مناطق دچار کمبود ید، بلکه در مناطق با دریافت ید کافی نیز باید روزانه ید کافی دریافت کنند. بنابراین مصرف ید باید علاوه بر دوران جنینی و کودکی، در نوجوانی نیز برای دانشآموزان جدی گرفته شود.
سرزنش؛ سم خاموش روابط عاشقانه

سرزنش و سرکوفت، مانند زخمهایی پنهان، میتوانند قلب یک رابطه را بهآرامی از بین ببرند. این رفتارهای مخرب نهتنها اعتماد و صمیمیت را نابود میکنند، بلکه سلامت روان زوجین را به خطر میاندازند.
سرزنش و سرکوفت در روابط زوجین یکی از الگوهای ارتباطی مخرب است که میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر سلامت روان، عزتنفس و پایداری رابطه داشته باشد. این رفتارها، که اغلب بهصورت انتقاد مداوم، تحقیر، یا یادآوری خطاهای گذشته بروز میکنند، میتوانند بهتدریج اعتماد، صمیمیت و احترام متقابل در رابطه را از بین ببرند.
این مطلب با هدف آگاهیبخشی و ارائه راهحلهای عملی برای بهبود روابط زوجین تدوین شده است و شما میتوانید با مفهوم سرزنش و سرکوفت، دلایل بروز، تأثیرات منفی آن بر زوجین و راهکارهای مقابله با این رفتار آشنا شوید.
تعریف سرزنش و سرکوفت
سرزنش به معنای انتقاد مستقیم یا غیرمستقیم از رفتارها، انتخابها یا ویژگیهای شریک زندگی است که معمولاً با لحنی تحقیرآمیز یا سرزنشگرانه همراه است. سرکوفت نیز نوعی رفتار کلامی یا غیرکلامی است که با یادآوری خطاها یا شکستهای گذشته شریک زندگی، او را تحقیر کرده یا احساس گناه و ناکافی بودن را در او تقویت میکند. برای مثال، جملاتی مانند «تو همیشه همین کار را میکنی» یا «اگر مثل قبل اشتباه نمیکردی، الان وضعمان بهتر بود» نمونههایی از سرکوفت هستند. این رفتارها معمولاً ریشه در ناامیدی، خشم فروخورده یا انتظارات برآوردهنشده دارند.
دلایل بروز سرزنش و سرکوفت
ریشه اصلی بسیاری از رفتارهای سرزنشآمیز در روابط، اغلب به عدم همسویی انتظارات با واقعیت بازمیگردد. زمانی که یکی از طرفین انتظاراتی غیرواقعی و آرمانی از شریک زندگی خود دارد و این انتظارات برآورده نمیشود، سرزنش تبدیل به یک ابزار ناخودآگاه برای ابراز عمق ناامیدی میشود. این مسئله با نارضایتیهای عمیقتر عاطفی گره خورده است؛ احساساتی نظیر فقدان صمیمیت، درک نشدن یا نادیده گرفته شدن میتواند فرد را به سمتی سوق دهد که با سرکوفت زدن، به شیوهای ناکارآمد، به دنبال جلب توجه یا وادار کردن شریک زندگیاش به تغییر رفتار باشد.
سرزنش در روابط اغلب بازتاب الگوهای ارتباطی ناسالم آموختهشده از محیط خانواده است که ناخودآگاه در روابط زناشویی تکرار میشود
علاوه بر این، سرزنش اغلب ریشه در الگوهای ارتباطی آموختهشده دارد. اگر فرد در محیط خانوادهای رشد کرده باشد که در آن انتقاد و سرزنش جزئی از فرهنگ مکالمه بوده است، این مکانیزمهای ناسالم بهطور ناخودآگاه به رابطه زناشویی نیز منتقل شده و تکرار میشوند. این چرخه مخرب زمانی تشدید میشود که زوجین به مهارتهای ارتباطی سازنده مجهز نباشند؛ ناتوانی در بیان شفاف و مستقیم نیازها، احساسات و دغدغهها، باعث میشود که سرزنش به عنوان یک مکانیزم دفاعی ساده، جایگزین گفتگوی عمیق و صادقانه شود.
نهایتاً، فشارهای بیرونی و محیطی نقش مهمی در تشدید این رفتار ایفا میکنند. استرسهای ناشی از چالشهای زندگی مانند مشکلات مالی، فشارهای کاری، یا بحرانهای پیشبینی نشده، ظرفیت تحمل و همدلی زوجین را کاهش میدهد. در چنین شرایطی که سطح تحمل کاهش یافته، به جای ارائه حمایت متقابل و همکاری برای حل مسئله، هر یک از طرفین به راحتی به موضع اتهام و سرزنش یکدیگر روی میآورد و بار روانی مشکلات را به گردن شریک زندگی میاندازد.
آسیبهای سرزنش و سرکوفت
یکی از اولین و ملموسترین آسیبهای سرزنش مداوم، تخریب عزتنفس فرد است؛ زمانی که یک شریک زندگی بهطور مکرر مورد سرزنش قرار میگیرد، این انتقادها بهتدریج احساس بیارزشی، ناکافی بودن و ناتوانی را در او تقویت میکنند. فردی که دائماً به دلیل اشتباهات گذشته یا کمبودهای فعلی خود مورد سرزنش قرار میگیرد، این پیام را دریافت میکند که هرگز نمیتواند رضایت طرف مقابل را جلب کند و این امر او را در برابر انتقادهای آتی بسیار آسیبپذیر میسازد.
سرزنش با ایجاد چرخهای از درگیری و تنش، رابطه را به میدان نبرد تبدیل کرده و سلامت روان هر دو طرف را به خطر میاندازد
آسیب عمیقتر سرزنش، متوجه ستونهای اصلی رابطه یعنی اعتماد و صمیمیت است؛ امنیت عاطفی در رابطهای که در آن سرزنش حکمفرماست، از بین میرود. شریکی که احساس میکند دائماً در معرض انتقاد یا تحقیر است، بهطور طبیعی شروع به پنهان کردن افکار، احساسات و آسیبپذیریهای خود میکند تا از حملات بعدی دوری کند، و این کنارهگیری عاطفی، فاصله بین زوجین را افزایش داده و صمیمیت را از بین میبرد.
در نهایت، سرزنش بهسرعت رابطه را به یک میدان نبرد دائمی تبدیل میکند و سلامت روان هر دو طرف را به خطر میاندازد؛ واکنش دفاعی طبیعی به سرزنش، سرزنش متقابل است که چرخهای بیپایان از درگیری، تنش و بحثهای مخرب را ایجاد میکند. این محیط سمی میتواند منجر به بروز مشکلات جدیتری مانند اضطراب و افسردگی در فرد سرزنششده شود و در صورت وجود فرزند، این الگوهای ناسالم به عنوان الگویی معیوب برای نحوه برقراری ارتباط در خانوادههای آینده منتقل گردد.
راهکارهای مقابله با سرزنش و سرکوفت
برای مقابله مؤثر با سرزنش و سرکوفت در روابط، زوجین نیازمند یک رویکرد چندوجهی در حوزه ارتباطات، درک متقابل و مدیریت هیجانات هستند. اولین گام حیاتی، بهبود کیفیت بیان احساسات است؛ این امر با جایگزین کردن جملات اتهامی (مانند «تو همیشه…») با «جملات من» محقق میشود. به این ترتیب، هر فرد بهجای متهم کردن شریک زندگی، بر احساس و نیاز شخصی خود تمرکز کرده و فضایی برای گفتگوی سازنده به جای دفاع ایجاد میکند.
هر فرد بهجای متهم کردن شریک زندگی، بر احساس و نیاز شخصی خود تمرکز کرده و فضایی برای گفتگوی سازنده به جای دفاع ایجاد کند
گام دوم، تقویت بنیاد عاطفی رابطه از طریق توسعه همدلی و تمرکز بر مثبتاندیشی است. زوجین باید عمداً گوش دادن فعال را تمرین کنند تا دیدگاه یکدیگر را بدون قضاوت درک کنند، زیرا تلاش برای درک دیگری بهطور طبیعی انگیزه سرزنش را کاهش میدهد. همزمان، لازم است کانون توجه از اشتباهات به نقاط قوت و دستاوردهای یکدیگر منتقل شود؛ ابراز قدردانی و تشویق بهطور مستمر، جایگزینی قوی برای سرکوفت فراهم میکند و یک محیط مثبت را پرورش میدهد.
در نهایت، برای مدیریت رفتارهای مخرب ریشهدار، مدیریت هیجانی و کمک حرفهای ضروری است؛ یافتن روشهای سالم برای تخلیه خشم و استرس (مانند ورزش یا مدیتیشن) از تبدیل شدن فشار روانی به سرزنش جلوگیری میکند. همچنین، تعیین مرزهای رفتاری مشخص (مانند توافق بر ممنوعیت یادآوری مداوم خطاهای گذشته) به حفظ چارچوب احترام کمک میکند و در صورت ناتوانی در حل این الگوها توسط خود زوجین، مراجعه به مشاوره زوجین به عنوان ابزاری برای شناسایی الگوهای مخرب و یادگیری ابزارهای ارتباطی جدید توصیه میشود.
نقش فرهنگ و جامعه
در بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگ ایرانی، گاهی سرزنش و سرکوفت بهعنوان بخشی از تعاملات روزمره پذیرفته شده است. با این حال، آگاهی از تأثیرات منفی این رفتارها و تلاش برای تغییر الگوهای ارتباطی میتواند به بهبود روابط کمک کند. آموزشهای اجتماعی و برنامههای آگاهیبخشی میتوانند نقش مهمی در کاهش این رفتارها ایفا کنند.
سرزنش و سرکوفت در روابط زوجین میتوانند بهعنوان سمهایی عمل کنند که بهتدریج رابطه را مسموم کرده و به جدایی عاطفی یا حتی پایان رابطه منجر شوند. این رفتارها نهتنها به سلامت روان افراد آسیب میرسانند، بلکه پیوندهای خانوادگی و عزتنفس را نیز تضعیف میکنند. با این حال، با آگاهی، تمرین مهارتهای ارتباطی، و در صورت نیاز، کمک گرفتن از مشاوران، زوجین میتوانند این الگوهای مخرب را تغییر دهند و رابطهای سالمتر و رضایتبخشتر بسازند. در نهایت، کلید موفقیت در روابط، احترام متقابل، همدلی و تعهد به رشد مشترک است.
هشدار؛ ابتلای نیمی از زنان بالای ۵۰ سال به پوکی استخوان

مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت گفت: ۵۰ درصد از زنان بالای ۵۰ سال به پوکی استخوان مبتلا هستند.
جعفر جندقی، مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهر درباره وضعیت شیوع پوکی استخوان در کشور گفت: آمارهای ما مربوط به افراد بالای ۵۰ سال است. بر اساس دادههای ملی، در مجموع حدود ۵۰ درصد زنان بالای ۵۰ سال دچار پوکی استخوان هستند. همچنین درصد قابل توجهی از مردان در سنین بالای ۵۰ تا ۷۰ سالگی نیز در معرض این بیماری قرار دارند. بهطور کلی پوکی استخوان در زنان شایعتر و زودتر بروز میکند که علت آن تغییرات هورمونی دوران یائسگی است.
اصلاح سبک زندگی؛ راه مؤثر در کنترل پوکی استخوان
وی افزود: اگرچه بخشی از عوامل پوکی استخوان مانند ژنتیک، نژاد و جنس قابل تغییر نیست، اما با اصلاح سبک زندگی میتوان تا حد زیادی روند بیماری را به تأخیر انداخت. سیگار، الکل، کمتحرکی و تغذیه نامناسب از مهمترین عوامل قابل پیشگیری هستند.
تغذیه و ویتامین D؛ پایه سلامت استخوانها
مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت با تأکید بر نقش تغذیه در سلامت استخوانها اظهار داشت: بدن برای ساخت و حفظ استخوان به مقادیر کافی کلسیم و ویتامین D نیاز دارد. دریافت این دو ماده از طریق تغذیه متعادل و قرار گرفتن در معرض نور خورشید ضروری است. علاوه بر آن، فعالیتهای بدنی نظیر پیادهروی تند، نشستن و برخاستن از صندلی، یا تمرینات ساده فشار به دیوار از جمله ورزشهایی هستند که با وارد کردن فشار ملایم به استخوان، موجب تقویت و بازسازی آن میشوند.
وی ادامه داد: در کنار این فعالیتها، انجام تمرینات تعادلی نیز اهمیت دارد. تمرینهایی مانند راه رفتن به عقب، تغییر جهتهای کنترلشده یا حرکات ساده دست و پا، باعث تقویت عضلات تعادلی و کاهش خطر زمینخوردگی میشود.
جندقی در پایان با تأکید بر نقش دوران کودکی و جوانی در سلامت استخوانها خاطرنشان کرد: حداکثر توده استخوانی بدن تا حدود ۳۰ سالگی شکل میگیرد؛ بنابراین تغذیه صحیح در کودکی و نوجوانی، بهویژه مصرف کافی لبنیات، منابع کلسیم و ویتامین D، در سلامت استخوانها در سالهای بعدی زندگی نقش اساسی دارد. با آموزش و آگاهیرسانی بهموقع میتوانیم پوکی استخوان را دیرتر و خفیفتر تجربه کنیم و کیفیت زندگی سالمندان را ارتقا دهیم.
خرید آنلاین؛ آرامشی که بیصدا ما را بیمار میکند

در چند سال اخیر، خرید آنلاین از یک انتخاب به عادت روزمره تبدیل شده است؛ عادتی که هرچند زندگی را راحتتر کرده، اما بهتدریج تحرک خانوادهها را کاهش داده و به افزایش وزن آنها دامن زده است.
چند سال پیش، خرید برای خانوادهها چیزی بیش از پر کردن سبد کالا بود؛ فرصتی بود برای قدمزدن در کوچه و خیابان، ایستادن کنار دکههای میوهفروشی، چانهزدن بر سر قیمتها و حتی نوعی تفریح آخر هفته. اما امروز صحنه عوض شده است. کافی است مادری در خانه پشت تلفن همراهش بنشیند و پدری در محل کارش سری به اپلیکیشن فروشگاهی بزند؛ چند کلیک ساده کافی است تا هرچه میخواهند، از پوشک بچه گرفته تا یک یخچال جدید، تنها چند ساعت بعد پشت در خانه حاضر باشد. تغییری که آرام و بیسروصدا اتفاق افتاد، سبک زندگی خانوادهها را بازنویسی کرد و شیوه خرید آنها را به کلی دگرگون ساخت.
این دگرگونی تنها محدود به ایران نیست. در سراسر جهان، سهم خرید آنلاین از کل خردهفروشیها با شتابی سرسامآور در حال افزایش است. کشورهایی مانند آمریکا و چین پیشتاز این مسیرند و نزدیک به یکپنجم یا بیشتر از کل فروش خود را آنلاین انجام میدهند. در ایران هم گرچه سهم تجارت الکترونیک هنوز به اندازه میانگین جهانی بالا نیست، اما سرعت رشد چشمگیر است.گزارشهای رسمی نشان میدهد که بخش مهمی از خانوادههای شهری برای خریدهای روزانه و حتی بزرگتر به فروشگاههای اینترنتی روی آوردهاند. این یعنی تغییراتی که در کشورهای پیشرفته سالها قبل رخ داد، حالا در ایران هم با شدتی رو به افزایش در جریان است.
چرا خانوادهها بیشتر آنلاین میخرند؟
راحتی، مهمترین دلیلی است که خانوادهها را به سمت خرید آنلاین کشانده است. والدینی که هر دو شاغل هستند و وقت زیادی برای خرید حضوری ندارند، ترجیح میدهند به جای تحمل ترافیک یا صفهای طولانی فروشگاه، تنها چند دقیقه وقت صرف کنند و همه چیز را از طریق گوشی یا لپتاپ سفارش دهند. تنوع بالای کالاها و امکان مقایسه سریع قیمت و کیفیت، یکی دیگر از جذابیتهای این شیوه است؛ چیزی که در خرید حضوری به سختی به دست میآید.
از سوی دیگر، تحویل سریع و پرداخت دیجیتال فرآیند خرید را به تجربهای ساده و بیدردسر بدل کرده است. به این ترتیب، فعالیتهایی که زمانی با پیادهروی، رفتوآمد یا حتی تعامل اجتماعی همراه بود، حالا به تجربهای کاملاً خانگی و نشسته تبدیل شده است. با همه این مزایا، خرید آنلاین در عمل بسیاری از افراد را به سمت نوعی تنبلی روزمره سوق داده است. حالا حتی در مواردی دیده میشود که با وجود قرار گرفتن سوپرمارکت در چند قدمی خانه، برخی ترجیح میدهند اقلام مورد نیازشان را اینترنتی سفارش دهند و منتظر تحویل درب منزل بمانند.
چگونه خرید آنلاین به «کاهش تحرک» میانجامد
همین راحتی خرید آنلاین مسیری تازه به سوی کاهش فعالیت بدنی گشوده است. دیگر خبری از قدمزدنهای کوتاه برای خرید نان یا میوه نیست، سفرهای کوچک شهری به بازارچهها جای خود را به تحویل درب منزل داده و زمان بیشتری از روز در خانه و پشت صفحههای دیجیتال سپری میشود. حتی دسترسی آسان به غذاهای آماده و امکان سفارش مکرر خوراک پرکالری، مصرف بیش از اندازه را تشویق میکند.
پژوهشها نشان دادهاند که گسترش اینترنت پرسرعت و خدمات دیجیتال با افزایش چاقی همبستگی دارد و یکی از مسیرهای اصلی آن همین کاهش تحرک روزمره و افزایش زمان نشستن است.
دادههای ملی در ایران نشان میدهد که شیوع اضافهوزن و چاقی در دهه اخیر بهطور مستمر رو به افزایش بوده است. زنان و خانوادههای شهری در استانهای بزرگ بیشترین سهم این رشد را داشتهاند و پیشبینیها نشان میدهد که اگر روند کنونی ادامه یابد، بار بیماریهای ناشی از چاقی در آینده نزدیک بسیار سنگینتر خواهد شد.
در سطح جهانی هم تجربه کرونا و قرنطینهها یک آزمایش طبیعی بود: جهش خرید آنلاین در کنار کاهش شدید سفرهای روزمره و افزایش زمان استفاده از اینترنت، به بالا رفتن نرخ اضافهوزن و کمتحرکی منجر شد. حتی با بازگشت زندگی به حالت عادی، بسیاری از عادتهای راحتطلبانه دیجیتال باقی ماندهاند.
روایتهایی از تغییر سبک زندگی خانوادهها
تغییرات خرید آنلاین در زندگی روزمره خانوادهها بهخوبی قابل مشاهده است. خانوادههایی که تا چند سال پیش هر هفته برای خرید به بازارچه محلی میرفتند، امروز بیشتر نیازهای خود را از فروشگاههای اینترنتی دیگر تأمین میکنند. خرید حضوری برایشان تقریباً از بین رفته و حتی در وعدههای غذایی بیشتر به سفارش آنلاین غذا روی آوردهاند. در حومه شهرها، خانوادههایی که مسیرهای طولانی برای رسیدن به فروشگاهها داشتند، برای صرفهجویی در وقت تقریباً همه خریدهایشان را اینترنتی کردهاند؛ هرچند این تغییر زمان بیشتری برای استراحت فراهم کرده، اما عملاً پیادهرویهای هفتگی آنها را حذف کرده است.
در خانوادههای دو شاغل نیز، استفاده از اشتراکهای تکرارشونده برای خرید خواربار و سفارش لباس یا اسباببازی آنلاین باعث شده حتی بچهها کمتر به همراه والدین برای خرید بیرون بروند. آنچه زمانی فرصتی برای تحرک و بازی بود، حالا به تجربهای تماماً مجازی تبدیل شده است.
وقتی راحتی خرید آنلاین، سلامت بدن را تهدید میکند
تمام آنچه درباره تغییر سبک خرید گفتیم در نهایت به یک نقطه مشترک میرسد: خرید آنلاین تنها یک نوآوری تکنولوژیک یا عادت مصرفی جدید نیست؛ بلکه به شکلی نامحسوس بر سلامت جسمی خانوادهها اثر میگذارد. در گذشته همین فعالیتهای کوچک روزانه مثل رفتن به نانوایی یا حمل کردن کیسههای خرید بخشی از تحرک روزمره ما بود، اما حالا با چند کلیک از بین رفته است. وقتی این حذفهای کوچک کنار هم قرار میگیرند، نتیجه چیزی نیست جز کاهش متوالی سطح فعالیت بدنی.
از سوی دیگر، نشستن طولانیمدت پای گوشی و لپتاپ برای انتخاب کالا یا بررسی قیمتها، ساعتهای بیشتری از روز را به رفتارهای غیرفعال اختصاص میدهد. و مهمتر از همه، دسترسی آسان به غذاهای آماده و پرکالری که در همان اپلیکیشنها عرضه میشود، باعث شده مرز بین خرید ضروری و مصرف راحتطلبانه از بین برود. این سه عامل در کنار هم مسیر روشنی به سمت افزایش وزن، چاقی و بیماریهای مرتبط با سبک زندگی کمتحرک هموار کردهاند؛ از بیماریهای قلبی گرفته تا دیابت و اختلالات اسکلتی–عضلانی.
چه باید کرد؟
برای جلوگیری از این پیامدها، لازم است خرید آنلاین را نه بهعنوان تهدید، بلکه بهعنوان واقعیتی پذیرفتهشده ببینیم که باید هوشمندانه مدیریت شود. در سطح فردی، خانوادهها میتوانند تعادل ایجاد کنند؛ مثلاً پس از هر خرید آنلاین زمانی کوتاه را برای قدمزدن در نظر بگیرند. حتی سادهترین کار مثل بالا رفتن از پلهها هنگام آوردن بسته به خانه میتواند به جبران بخشی از این کمتحرکی کمک کند. در کنار آن، عادت به سفارش غذاهای آماده باید با پخت غذاهای خانگی سالم متعادل شود؛ خرید آنلاین خواربار تازه میتواند فرصت خوبی برای تجربه آشپزی خانوادگی باشد.
اما مسئولیت فقط بر دوش خانوادهها نیست. سیاستگذاران شهری و شرکتهای بزرگ تجارت الکترونیک نیز نقش کلیدی دارند. آنها میتوانند خدمات تحویل را طوری طراحی کنند که مردم به تحرک بیشتر تشویق شوند؛ برای مثال ایجاد ایستگاههای تحویل محلی یا پیشنهادات «بستههای گروهی» که تعداد دفعات تحویل را کاهش میدهد و خانوادهها را به مدیریت فعالتر خرید تشویق میکند. همچنین ترکیب اپلیکیشنهای خرید با برنامههای سلامت، مانند شمارش قدمها یا توصیههای غذایی، میتواند خرید آنلاین را از یک تجربه کاملاً نشسته به فرصتی برای بهبود سبک زندگی تبدیل کند.
در نهایت، اگرچه خرید آنلاین با خود راحتی و صرفهجویی در زمان به همراه دارد، اما تنها زمانی میتوان از این مزایا بدون پرداخت هزینههای سنگین سلامتی بهره برد که نگاه خانوادهها و سیاستگذاران به آن هوشمندانهتر و آیندهنگرانهتر باشد.
هشدار به والدین؛ به کودکانتان رشوه ندهید!

وقتی کودکی با پیشنهاد پاداش یا محبت، بزرگسالان را به انجام خواستههایش ترغیب میکند و این رفتار پذیرفته میشود، ممکن است الگوهای ناسالمی مانند دستکاری عاطفی، کاهش مسئولیتپذیری و روابط معاملهگرانه در او شکل بگیرد.
دریافت رشوه از سوی کودک، به معنای پذیرش پاداش، امتیاز یا حتی محبت از طرف کودک در ازای انجام یا چشمپوشی از خواستهای توسط والدین، مربیان یا دیگر بزرگسالان، رفتاری است که میتواند به ظاهر بیضرر یا حتی نشانهای از زیرکی کودک تلقی شود. با این حال، این عمل میتواند اثرات منفی عمیقی بر رشد اخلاقی، عاطفی و اجتماعی کودک داشته باشد.
این رفتار معمولاً زمانی رخ میدهد که کودک، به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، با پیشنهاد چیزی مانند رفتار خوب موقتی، هدیهای کوچک، یا حتی ابراز محبت بیش از حد، سعی میکند بزرگسالان را به انجام خواستهاش (مثلاً چشمپوشی از تنبیه، اجازه برای کاری خاص یا کسب امتیاز اضافی) ترغیب کند. اگرچه این رفتار ممکن است در کوتاهمدت به نظر مؤثر یا حتی بامزه بیاید، اما در بلندمدت میتواند الگوهای ناسالم و مخربی را در شخصیت و رفتار کودک نهادینه کند.
این مطلب به بررسی آسیبهای دریافت رشوه از کودک و راهکارهای جایگزین برای پرورش رفتارهای سالم و مسئولانه میپردازد.
وقتی کودک یاد میگیرد که با دادن چیزی (مثل یک شیء، وعده رفتار خوب یا محبت ظاهری) میتواند خواستههای خود را به دست آورد، این الگو به بخشی از رفتار او تبدیل میشود. این نوع تعامل، به جای تقویت ارزشهایی مانند صداقت، همدلی و احترام متقابل، کودک را به سمت روابط معاملهگرانه سوق میدهد. او ممکن است در آینده نیز از این روش برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده کند، که میتواند به کاهش کیفیت روابط اجتماعی او منجر شود. برای مثال، کودکی که عادت کرده با رشوه دادن به خواستههایش برسد، ممکن است در بزرگسالی به جای ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد، به دنبال دستکاری دیگران برای کسب منافع شخصی باشد.
تضعیف اقتدار والدین و مربیان
وقتی بزرگسالان به رشوههای کودک تن میدهند، ممکن است ناخواسته اقتدار تربیتی خود را تضعیف کنند. کودک در این موقعیت احساس میکند که میتواند با استفاده از پاداش یا رفتارهای خاص، کنترل اوضاع را در دست بگیرد. این امر میتواند به کاهش احترام کودک به والدین یا مربیان منجر شود و رابطهای نامتعادل ایجاد کند که در آن کودک به جای یادگیری مسئولیتپذیری، به دنبال راههایی برای دور زدن قوانین است. برای مثال، اگر کودکی با وعده مرتب کردن اتاقش از والدین بخواهد که تنبیه او را لغو کنند و والدین بپذیرند، این پیام به کودک منتقل میشود که قوانین انعطافپذیر هستند و میتوان با معامله از آنها فرار کرد.
یادگیری الگوهای ناسالم مانند دستکاری عاطفی
دریافت رشوه از کودک میتواند او را به سمت یادگیری رفتارهای دستکاریگرانه سوق دهد. کودک ممکن است متوجه شود که با استفاده از ابزارهایی مانند گریه، ابراز محبت غیرواقعی یا حتی تهدید به بدرفتاری، میتواند بزرگسالان را تحت تأثیر قرار دهد. این رفتارها در بلندمدت میتوانند به الگوهای ناسالم مانند سوءاستفاده عاطفی یا دستکاری دیگران در روابط شخصی و حرفهای تبدیل شوند. برای مثال، کودکی که یاد میگیرد با دادن یک نقاشی یا بغل کردن والدین، میتواند از انجام تکالیفش معاف شود، ممکن است در آینده از روشهای مشابه برای فرار از مسئولیتها استفاده کند.
کاهش انگیزه درونی و مسئولیتپذیری
وقتی کودک با رشوه دادن به خواستههایش میرسد، انگیزه درونی او برای انجام رفتارهای درست یا پذیرش مسئولیت کاهش مییابد. به جای اینکه کودک یاد بگیرد وظایفش را به خاطر ارزش ذاتی آنها یا برای رشد شخصی انجام دهد، به دنبال راههای میانبر برای دستیابی به اهدافش خواهد بود. این موضوع میتواند مانع از رشد مهارتهای مهمی مانند خودکنترلی، مدیریت زمان و تعهد به وظایف شود.
تأثیر منفی بر رشد مهارتهای حل مسئله
کودکانی که از رشوه دادن به عنوان راهی برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند، ممکن است کمتر به دنبال یادگیری مهارتهای حل مسئله باشند. به جای مواجهه مستقیم با چالشها یا یادگیری نحوه مذاکره سالم و منطقی، آنها به روشهای غیرمستقیم و ناسالم وابسته میشوند. این امر میتواند در بلندمدت توانایی آنها را در مدیریت مشکلات زندگی کاهش دهد.
راهکارهای جایگزین برای پیشگیری
برای جلوگیری از پیامدهای منفی دریافت رشوه از کودک، والدین و مربیان میتوانند از روشهای تربیتی سالم و سازنده استفاده کنند:
تعیین قوانین و انتظارات روشن: ایجاد قوانین مشخص و ثابت در خانه یا محیط آموزشی به کودک کمک میکند تا درک کند که رفتارها و وظایف او بدون نیاز به معامله باید انجام شوند.
تشویق رفتارهای مثبت بدون پاداش مادی: به جای پذیرش رشوه، والدین میتوانند رفتارهای مثبت کودک را با تحسین کلامی یا ابراز محبت تشویق کنند. برای مثال، گفتن جملاتی مانند «من خیلی خوشحال شدم که خودت تصمیم گرفتی تکالیفت رو انجام بدی» میتواند انگیزه درونی کودک را تقویت کند.
آموزش مهارتهای ارتباطی و حل مسئله: به کودک بیاموزید که به جای استفاده از رشوه، خواستههایش را به صورت مستقیم و با گفتوگو بیان کند. این کار به او کمک میکند تا مهارتهای مذاکره سالم و احترام به دیگران را یاد بگیرد.
ایجاد رابطه مبتنی بر اعتماد: والدین باید رابطهای با کودک ایجاد کنند که بر پایه محبت، احترام و درک متقابل باشد، نه معامله و پاداش. این نوع رابطه به کودک کمک میکند تا ارزشهای اخلاقی را درونی کند.
مدلسازی رفتارهای اخلاقی: بزرگسالان باید خودشان الگوی رفتارهای درست باشند و از پذیرش رشوه یا استفاده از روشهای مشابه خودداری کنند تا کودک این الگوها را از آنها یاد نگیرد.
نتیجهگیری
دریافت رشوه از سوی کودک ممکن است در لحظه به نظر راهحلی ساده یا بیضرر بیاید، اما در بلندمدت میتواند به رشد الگوهای ناسالم مانند دستکاری عاطفی، کاهش مسئولیتپذیری و تضعیف روابط مبتنی بر اعتماد منجر شود. والدین و مربیان با آگاهی از این آسیبها و استفاده از روشهای تربیتی مثبت و سازنده، میتوانند به کودک کمک کنند تا رفتارهای مسئولانه، اخلاقی و سالم را در خود پرورش دهد. این رویکرد نه تنها به رشد شخصیتی کودک کمک میکند، بلکه روابط او با دیگران را نیز در مسیری مثبت و پایدار هدایت میکند.
از سواد دانشگاهی تا سواد زندگی، توازنی ضروری برای خوشبختی

دیوارهای پر از مدرک، خانهای گرم نمیسازند، خانههایی که قلبها در آن زبان هم را بفهمند، گرم و روشن هستند.
در عصری که مدارک دانشگاهی و عناوین علمی، معیار سنجش موفقیت و کمال به شمار میروند، آیا زمان آن نرسیده که در مورد پایههای حقیقی یک زندگی مشترک پایدار و تربیت فرزندی سالم، بازنگری کنیم؟ شاید گمشده روابط امروز ما، نه در راهروهای پر پیچ و خم دانشگاهها، بلکه در گنجینهای از هوش هیجانی، سواد عاطفی و البته درسهایی از گذشته نهفته باشد، درسهایی که نیاکان ما، بینیاز از هر مدرک آکادمیک، سینه به سینه و نسل به نسل، به زیبایی هرچه تمامتر زندگی میکردند و خانوادههایی مستحکم میساختند.
در این مطلب با نگاهی به گذشته و واکاوی دقیق گفتههای دکتر مرجان جعفری روشن، روانشناس اجتماعی، قصد دارد پرده از این حقیقت بردارد که سواد واقعی در روابط زوجین و تربیت فرزندان، فراتر از هر برگهای گواهیدهنده تحصیلات است و شاید، کلید خوشبختی ما، در درک عمیقتر مفاهیم انسانی و عاطفی پنهان شده باشد.
نگاهی به گذشته و حال، سواد و پیوند خانوادگی
دکتر مرجان جعفری روشن، روانشناس اجتماعی می گوید: در دوران گذشته، شاید مفهوم سواد آکادمیک به شکل امروزی گسترده نبود، اما روابط خانوادگی اغلب بر ستونهای مستحکمی از درک متقابل، گذشت، همدلی و هوش اجتماعی استوار بود. در غیاب دانشگاهها و مؤسسات آموزشی فراگیر به شکل امروزی، جوامع انسانی به اشکال دیگری از یادگیری تکیه داشتند. این یادگیریها نه از طریق کتابها و مقالات علمی، بلکه از طریق مشاهده، تجربه، داستانسرایی، سنتهای شفاهی و الگوهای رفتاری نسل به نسل منتقل میشد. این روشهای سنتی، که بر پایهی تعاملات نزدیک خانوادگی و اجتماعی بنا شده بودند، مفاهیم کلیدی مانند صبر، تحمل، بخشش، درک نیازهای دیگران، و حل مسالمتآمیز اختلافات را به افراد آموزش میدادند. این همان چیزی است که امروزه آن را هوش هیجانی مینامیم.
بسیاری از زوجین امروز، علیرغم داشتن مدارک تحصیلی بالا، با چالشهای فراوانی در زمینه ارتباط، درک متقابل، مدیریت هیجانات، و حل تعارضات روبرو هستند
در مقابل، دنیای امروز با انفجار اطلاعات و دسترسی آسان به دانش آکادمیک، شاهد افزایش چشمگیر سطح تحصیلات رسمی در جوامع مختلف است. مدارک دانشگاهی، از کارشناسی تا دکترا، به نمادی از موفقیت و اعتبار تبدیل شدهاند. اما آیا این پیشرفت ظاهری در علم و تحصیلات، به همان نسبت در استحکام و کیفیت روابط انسانی، به ویژه در روابط زناشویی و تربیت فرزندان، بازتاب داشته است؟
نمی توان گفت تحصیلات دانشگاهی در روابط زوجین تاثیری ندارد اما بسیاری از زوجین امروز، علیرغم داشتن مدارک تحصیلی بالا، با چالشهای فراوانی در زمینه ارتباط، درک متقابل، مدیریت هیجانات، و حل تعارضات روبرو هستند. این پدیده، سوالی اساسی را مطرح میکند؛ آیا پیچیدگیهای روابط امروز، علیرغم افزایش سطح تحصیلات رسمی، نشانهای از گم شدن این سوادهای پنهان است؟ آیا صرف داشتن مدرک دانشگاهی تضمینکننده موفقیت در زندگی مشترک است، یا عوامل عمیقتری در کارند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند؟
سواد آکادمیک و روابط زوجین
این روانشناس اجتماعی بر این باور است که در تحکیم روابط خانوادگی و دستیابی به خوشبختی تحصیلات آکادمیک بی تاثیر نیست اما درجه بالای علمی آنقدر زیاد اهمیت ندارد، این درجه بالای علمی بیشتر یک سابقه تعامل در فضای آکادمیک است که یکسری آداب را به شما یاد می دهد. اما بیش از این آداب و سابقه تعامل به نظرم رشته و بیش از آن فضای فرهنگی آن رشته موثر است به عبارتی، یک جایی دانشجوی روانشناسی، حقوق، مشاوره هستید و یا دانشجوی ریاضیات محض یا مثلا هنر، اینها واقعا در تعاملات اجتماعی موثر است…و تازه اینکه آن رشته را با فرهنگ سکولار یا با فرهنگ مذهبی خوانده باشید در تعاملات شما در خانواده تاثیر بیشتری دارد.
در مقابل سواد آکادمیک، هوش هیجانی ابزاری قدرتمند است که به افراد کمک میکند تا احساسات خود و دیگران را به درستی درک کنند، به شیوهای موثر ابراز نمایند و به طور سازنده مدیریت کنند.
هوش هیجانی چیست و چرا اینقدر مهم است؟
این استاد دانشگاه در این باره معتقد است :هوش هیجان را میتوان به زبان ساده، توانایی شناخت، درک و مدیریت احساسات خود و دیگران تعریف کرد. این مفهوم گسترده شامل طیف وسیعی از مهارتها میشود، از جمله آگاهی از احساسات خود، توانایی ابراز آنها به طور صحیح و متناسب با موقعیت، همدلی با دیگران و درک دیدگاههای آنها، و همچنین توانایی مدیریت خشم، استرس و سایر احساسات منفی به شیوهای سازنده.
اساساً مبحث سواد و هوش هیجانی به شما کمک میکند از خودت هوشیارانهتر محافظت کنید اما زمانیکه صحبت از زندگی خوب زوجین میکنیم هدف ما صرفاً محافظت از خود نیست بلکه فراتر از آن درک بهتر از هیجانهای خود و مدیریت بهتر آن و درک بهتر هیجانهای دیگران و مدیریت بهتر هیجانها دیگران است. این عوامل باعث ایجاد روابط خوب زوجین، ایجاد خانواده ای سالم می شود.
هوش هیجانی مانند یک قطبنما عمل میکند که به ما کمک میکند در مسیر پرپیچ و خم روابط انسانی، به درستی حرکت کنیم و از گم شدن در احساسات منفی و سوءتفاهمها جلوگیری کنیم.
اهمیت هوش هیجانی در خانواده به قدری زیاد است که میتوان آن را سنگ بنای یک زندگی خانوادگی سالم و موفق دانست. یک خانواده با هوش هیجانی بالا، فضایی امن، صمیمی و حمایتگر را برای اعضای خود فراهم میکند. در این خانواده، افراد میتوانند به راحتی و بدون ترس از قضاوت یا سرزنش، احساسات خود را بیان کنند، نیازهای خود را مطرح و از یکدیگر حمایت عاطفی دریافت کنند.
نقش سواد آکادمیک در تربیت فرزندان
تربیت والدین نقش بسیار مهمی در تربیت فرزندانی شاد، سالم و موفق ایفا میکنند. والدین میتوانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و مهارتهای لازم برای مدیریت احساسات، برقراری ارتباط موثر و حل مشکلات را به آنها آموزش دهند. جعفری روشن در این باره میگوید: در بحث تربیت فرزندان موضوعی که بسیار اهمیت دارد مبحث، تفکر مثبت، التزام به اخلاق و دین داری در والدین است. اینگونه نیست که سواد آکادمیک در تربیت فرزندان بی تاثیر باشد اما فراتر از آن فرهنگ و ارزشها و نحوه والدین تاثیر گذار است.
در این زمینه ما باید به موضوعات فرهنگی، ارزشی، تفکر مثبت توجه بیشتری داشته باشیم تا تحصیلات آکادمیک، چه بسا پدر و مادرانی هستند که تحصیلات بالایی دارند اما فرزندان مضطرب و ملول و آزرده ای دارند به خاطر اینکه بیشتر از اینکه به خانواده توجه کنند به کارشان توجه می کنند.
در بحث تربیت فرزندان موضوعی که بسیار اهمیت دارد مبحث، تفکر مثبت، التزام به اخلاق و دین داری در والدین است
دکترجعفری روشن نقش مادر را در تربیت فرزندان بسیار مهم دانست و گفت: این که مادر چگونه خود ابرازی داشته باشد و چگونه مطالب مورد نظر خود را در مبحث تربیت به فرزند خود منتقل کند، در تربیت فرزند بسیار مهم است.
والدین با هوش هیجانی بالا، به فرزندان خود یاد میدهند که چگونه احساسات خود را شناسایی کنند، چگونه آنها را به طور صحیح ابراز کنند و چگونه با احساسات منفی مانند خشم و ترس مقابله کنند. آنها همچنین به فرزندان خود یاد میدهند که چگونه با دیگران همدلی کنند و چگونه روابط سالم و سازنده برقرار کنند. این والدین به فرزندان خود فضایی امن و حمایتگر ارائه میدهند که در آن بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند و از آنها حمایت عاطفی دریافت کنند.
سخن پایانی
در حالی که سواد دانشگاهی میتواند ابزاری مفید باشد، این هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی، تعهدات اخلاقی و ارزشهای دینی هستند که ستون فقرات یک رابطه زناشویی موفق و خانوادهای پویا و سالم را تشکیل میدهند. این سوادهای پنهان یا سوادهای زندگی، همان عناصری هستند که در بسیاری از روابط موفق گذشته، حتی با وجود سطح تحصیلات آکادمیک پایینتر، به چشم میخوردند.
شاید با بازگشت به این اصول دیرینه و بازتعریف مفهوم “سواد” فراتر از مدرک گرایی صرف، بتوانیم روابطی عمیقتر، پایدارتر، و رضایتبخشتر، همانند گذشته، بنا نهیم و نسلی سالمتر و متعادلتر را تربیت کنیم. این امر مستلزم سرمایهگذاری بر آموزش و پرورش مهارتهای عاطفی و اجتماعی، و ارزشگذاری بر اخلاق و معنویت در کنار دانش آکادمیک است.