ماه: بهمن ۱۴۰۰
پیشنهاد ستاد امر به معروف برای کرامت همسران خانهدار و حمایت از ازدواج
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر با ارائه طرح کرامت همسران خانه دار به رئیس مجلس شورای اسلامی خواستار هدفمندی افزایش حقوق کارمندان و کارگران شد.
سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی طی نامهای به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، کلیات طرح کرامت همسران خانهدار و حمایت از ازدواج و فرزندآوری را با استفاده از پیشنهادات صاحبنظران این امر ارائه کرد.
در نامه رئیس ستاد امر به معروف آمده است: از آنجا که مهمترین نقشهای جامعه، شغل ارزشمند و بیبدیل همسرداری و مادری است و این دو جایگاه معروف و شناخته شده نزد عقل و شرع در سالهای اخیر به دلیل بیتوجهی و اخذ سیاستهای ناصواب و عدم اهتمام در قانونگذاری، تضعیف شده است و از طرفی کشور در آستانه گرفتار شدن در منکر تله جمعیتی میباشد، پیشنهاد طرح کرامت همسران خانهدار و حمایت از ازدواج و فرزندآوری ارائه میگردد.
۱- در حال حاضر حقوق یک کارمند با سه فرزند فقط چند صد هزارتومان بالاتر از یک کارمند هم رتبه مجرد است که این مبلغ هیچ تناسبی با هزینههای فرزند و همسر ندارد بلکه خود، فرهنگسازی و توجیهی برای جواز عدم ازدواج و فرزند آوری است.
۲- ضروری است برای بها دادن به شغل تربیتی بانوان خانه دار که بهترین شغل یعنی همسرداری و تربیت کودک است، تمهیداتی اندیشیده شود تا برای اجرتالمثل کار در منزل و پرورش نسل، حقوقی با عنوان شغل تربیتی همسر در حقوق سرپرست خانواده در نظر گرفته شود.
۳- هزینه فرزندآوری و نگهداری از فرزند نیز در حال حاضر هیچ تناسبی با اختصاص مبلغ حق اولاد در فیش حقوقی ندارد که ضروری است به ازای هزینههای واقعی فرزندان، حقوق و دستمزد کارمندان و کارگران افزایش یابد.
۴- اگر اجرتالمثل برای یک خانم خانه دار با کمترین حقوق و دستمزد در نظر گرفته شود، باید مبلغی حدود پنج میلیون تومان باشد که به تناسب تعداد فرزندان نیز مستحق افزایش است.
۵-برای هر فرزند نیز به عنوان حق اولاد رقم واقعیتر به نسبت هزینهها (فرضاً ماهانه حدود یک میلیون تومان) محاسبه شود.
هاشمی گلپایگانی در ادامه سه پیشنهاد به شرح زیر ارائه کرده است:
۱- در بودجه کشور و برنامه پنج ساله، افزایش حقوق کارمندان و کارگران فقط برای متاهلین و به نسبت تعداد فرزندان افزایش یابد تا طی چند سال اجرت المثل بانوان خانه دار واقعی شود.
۲- برای کارمندان و کارگران مجرد به جای افزایش حقوق، وام ازدواج در نظر گرفته شود.
۳- به تعداد فرزندان، ماهانه حق اولاد متناسب با وضعیت اقتصادی روز جامعه در نظر گرفته شود.
۴- افراد سرپرست خانوار در اولویت استخدام و ارتقاء شغلی قرار گیرند.
چرا جوانان کمتر ازدواج میکنند؟
وقتی حرف از ازدواج میشود، صحبت درباره بستههای تشویقی ازدواج هم بالا میگیرد؛ از اپلیکیشنهای همسریابی و وام ازدواج ۱۵۰ میلیون تومانی جوانان گرفته تا تسهیلاتی برای اشتغالزایی و فرزندآوری. با این وجود مشکلات همچنان پابرجاست و بستههای تشویقی هم آنقدر گره دارد که باز هم جوانان رغبتی به ازدواج نشان نمیدهند.
ازدواج را میتوان یک سرمایه اجتماعی تلقی کرد که زن و مرد بر پایه یک سلسله باورها، ارزشها و روابط اجتماعی به طور مشترک سرمایهگذاری میکنند. هر چقدر که ریسک این سرمایهگذاری کمتر باشد، پیامدهای آن قابل پیشبینی و احتمالاً مطلوب است و برعکس هرچه ریسک آن افزایش یابد، پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان و مردان، غیر قابل پیشبینی و احتمالاً نامطلوب است. ازدواجی که در بستر و شرایط مناسب اجتماعی، بر پایه عشق، ایمان، اعتماد و تعهدات متقابل اسـتوار شده و مبتنی بر سیستم پیچیدهای از وابستگیهای دوجانبه است، پیامدهای اجتماعی آن نیز قابل پیشبینی و مطلوب خواهد بود، بنابراین خطرپذیری آن هم کاهش پیدا میکند.
امروزه میزان رشد جمعیت در دنیا روندی کاهشی دارد و معمولا ازدواج در سنین بالا صورت میگیرد. همچنین واحد خانواده به طور متوسط دارای فرزند کمتری است. در جوامع غربی، شکل جدیدی از خانواده تحت عنوان همزیستی مشترک، خارج از قالب ازدواج رسمی و قانونی، متداول و روندی افزایشی به خود گرفته و نسبت ولادتهای خارج از ازدواجهای مشروع تا حد زیادی در جامعه غربی افزایش پیدا کرده است.
قبل از انقلاب متوسط سن ازدواج مردان در سال ۱۳۴۵ با حدود ۲۵ سال نسبتا بالا بوده است. در سال ۱۳۵۵ با رونق نسبی در اقتصاد کشور سن ازدواج به ۲۴.۱ سال کاهش پیدا کرد. بعد از انقلاب اسلامی و همزمان با جنگ تحمیلی سن ازدواج مردان در سال ۱۳۶۵ کاهش پیدا کرد. افزایش تدریجی سن ازدواج بعد از این سال با بالا رفتن سطح تحصیلات و تورم مخصوصا در بخش مسکن و بیکاری، با یک شیب نسبتا تند آغاز شده و هنوز ادامه دارد؛ به طوری که در سال ۱۳۷۵ متوسط سن ازدواج پسران با حدود ۲ سال افزایش به ۲۵.۶ سال رسیده و در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ با شتاب کمتر افزایش داشته و به ترتیب به ۲۶.۱، ۲۶.۷ و ۲۷.۴ سال رسیده است.
در زنان طی چهار دهه گذشته تا سال ۱۳۹۰ سن ازدواج در حال افزایش بوده و از ۱۸.۴ سال در سال ۱۳۴۵ به ۲۳.۴ سال در سال ۱۳۹۰ رسیده است. در سال ۱۳۹۵ متوسط سن در اولین ازدواج با ۲۳ سال کمی کاهش پیدا کرد. این کاهش در مناطق روستایی، حدود یک سال بیشتر از مناطق شهری بوده است. در زنان هم مانند مردان بیشترین افزایش سن ازدواج در دهه ۷۵ – ۱۳۶۵ صورت گرفته است به طوری که در این دهه سن ازدواج زنان ۲.۵ سال افزایش یافته است. در این دهه و بعد از آن گرایش به تحصیلات مخصوصا تحصیلات تا سطوح عالی برای زنان چشمگیر بوده و باعث شده تعداد دانشجویان دختر از دانشجویان پسر پیشی بگیرد.
در این میان دلایل تمایل نداشتن به ازدواج از سوی جوانان هم قابل توجه است.
“س”، ۳۹ ساله، شاغل و لیسانسه است و چندان تمایلی به ازدواج ندارد: «ازدواج، بر اساس ساختار فرهنگی جامعه ایرانی، بخشی از تکامل یک انسان به حساب میآید و میبینیم که بعضی از خانوادهها ازدواج را بخشی از مقطع تربیتی فرزندانشان میدانند، یعنی بعد از دانشگاه و سربازیرفتن پسران دیگر نوبت به ازدواج میرسد و به نظر میرسد کسی که ازدواج نکند روند تکاملی خودش را بدرستی طی نکرده است. به عبارتی به نظر میرسد که یک انسان به تنهایی کامل نیست اما در جامعه بیرون از ایران اتفاق دیگری در حال رخدادن است و خانوادههای یکنفره در حال پذیرفتهشدن هستند و حتی یک نفر هم میتواند فرد کاملی به حساب بیاید. با توجه به نگرشی که نسبت به ازدواج در جامعه ما وجود دارد آدمی مثل من که در آستانه ۴۰ سالگی است، وقتی هنوز ازدواج نکرده یعنی کاری را کامل نکرده است و هنوز وارد فاز باروری هم نشده است و زمانی که مدام در معرض این پرسش قرار میگیرد که «چرا ازدواج نمیکنی؟» در واقع بیانگر این است که فرد به بنبست خورده است. بارها از زبان دوستان شنیدهام که به این پرسش چنین پاسخ دادهاند: «آخه مگه دست ماست؟». در جامعه ما دختران چندان در این روند پیشرو نیستند. حتی بسیاری از آنان تمایل به ازدواج دارند اما موقعیتی برای ازدواج ندارند در حالی که یک پسر انتخابها و فضاهای بیشتری برای تصمیمگیری در این زمینه دارد. جدا از بحث فرهنگی، شرایط اقتصادی و سیاسی هم به این موضوع دامن میزنند و اجازه برنامهریزی مناسبی برای این امر نمیدهند.
“ح”، ۳۵ ساله، شاغل است و فوق لیسانس دارد. او هم تمایل چندانی به ازدواج ندارد: گاهی اوقات به ازدواج فکر میکنم اما فقط دو دلیل دارد و آن هم ترس از تنهایی در سالهای آینده و خوشحالکردن پدر و مادرم است. اما مهمترین دلیلی که تا کنون مجرد ماندهام، نبود وضعیت ثابت اقتصادی است. من در حال حاضر خودم هستم و زندگیام را به نحوی میگذرانم اما زمانی که متاهل شوم باید از نظر اقتصادی مخارج فرد دیگری را هم تامین کنم. از طرفی افزایش ازدواجهای ناموفق بین اطرافیان باعث شده بیشتر دست به عصا باشم و محافظانهکارانهتر رفتار کنم.
“م”، ۳۶ ساله، شاغل و فوقلیسانسه است. تمایل به ازدواج دارد اما تا کنون گزینه جدی نداشته تا بخواهد به آن فکر کند: «به نظر میرسد هر چه پیش میرویم، تعداد افراد مسئولیتپذیر جامعه هم کمتر میشود؛ بویژه پسران مجرد. معمولا بلاتکلیفند، اعتماد نمیکنند، سخت قدم پیش میگذارند و بسیاری از آنان هم مشکل اصلی را مسائل اقتصادی میدانند. اما من به عنوان یک دختر چه کار میتوانم بکنم؟ خیلی از دختران بعد از شیوع ویروس کرونا با حداقلها زندگیشان را شروع کردند. من هم توقع چندانی ندارم اما ترجیح میدهم آنقدر صبر کنم تا فردی نزدیک به ویژگیهای اخلاقی خودم را پیدا کنم. چون با توجه به قوانین مردسالار جامعه ما، پشیمانشدن بعد از عقد و پروسه طلاق مراحل سخت خودش را دارد که اصلا به دردسرهایش نمیارزد.»
“ه”، ۳۶ ساله، شاغل است و فوق لیسانس دارد: «اخیرا با خانمی ترک دوستی کردم. دو ماه کمتر با هم در تعامل بودیم؛ رابطهای صرفا مبتنی بر گفتوگو و گاه دیدار در فضای عمومی مثل کافه. خانمی بود از محله اعیاننشین تهران، درسخوانده و دانشگاهرفته، به قدر خودش در مسائل زندگی اجتماعی و عاطفی سرد و گرم چشیده، زبانی غیر از زبان مادری هم میدانست و آشکارا علائق و دغدغههای مشترک در مسائل فرهنگی، خلاقانه و نظایر این داشتیم. اما برغم همه این اشتراکهاف یک چیز بسیار در این تعامل پررنگ بود: «ترس». میترسیدم از اینکه نتوانم از پسِ انتظارات مالی او بربیایم. به هر تقدیر او دختری از خانواده متمول بود، من اما درآمدی متوسط دارم که به زور به ماهی ۱۰ میلیون تومان میرسد. البته این ماهی ۱۰ میلیون تومان درآمد این ایام مقارن شده است با روزهای خوب مالی و کاریام. او هم از این میترسید که وارد زندگی با سطح درآمدی ضعیف شود و عملا نتواند چنین شرایط مالیای را تاب بیاورد و همه چیز به هم بریزد! من فکر میکردم یک چیز مهم میتواند «کمر» این ترس مشترک را بشکند: «همدلی» و خب آنچه در این پنجاه شصت روز رصد کردم نشانی از همدلی نداشت. «همدلی» متغیر مهمی در روابط آدمهاست. با توسل به آن میتوان حد زیادی از گسستها و چالشها را رفع کرد و فاصلهها را به حداقل رساند اما آنچه در فضای اجتماعی اینجا و اکنون زندگی من و میلیونها نفر دیگر کمتر وجود دارد، همدلی، تعامل و شفقت است. انگار عواطف انسانی از بین رفته است. آدم «فقط و فقط» با متغیرهای کمی نظیر خانه و ماشین و داراییهای مادی اندازهگیری میشود و آنچه از دست رفته، متغیرهای کیفی نظیر «همدلی»، «وفاداری»، «صداقت و شفافیت»، «با همدیگر ساختن» و نظایر این است. من به قدر معقول امکانات مالی تامین یک زندگی مشترک را دارم؛ سقفی بالای سر دارم در منطقه ۱۲ تهران، درآمدی ماهی ۱۰ میلیون تومان هم میآید و میرود. مهمتر اینکه ۱۵ سال پیش وقتی شروع کردم زیر صفر بودم؛ همه اینها را از زیرِ زیرِ صفر ساختم و با خون دل و سختکوشی و نان حلال. اما شوربختانه اینها ظاهرا دیگر ارزش نیست. ارزشهای عام اجتماعی نیل به گسست و تباهی دارد. من تن میزنم از بازی در زمینی که قواعدش در تعارض با ارزشهای شخصی و انسانیام است. اینکه کسی از زیر صفر بسازد و امیدوارانه تلاش کند ارزش نیست؛ بچه ددی مایهدار بودن و بزندررو بازی ارزش شده است. این زمین بازی من نیست. تا کی و کجا بتوانم تاب بیاورم نمیدانم اما تنهایی درآمیخته با ارزشهای انسانی را به ازدواج درآمیخته با انواع عصبیتها و کجفهمیها و خودخواهیها و سنتهای بیخود و مریض ترجیح میدهم.»
“الف”، ۴۰ ساله هم شاغل و فوقلیسانسه است و سالهاست که در تهران تنها زندگی میکند. او در این مدت تجربیات چندان خوشایندی را پشت سر نگذاشته است: «تنها زندگیکردن در شهری مثل تهران حتی اگر ۲۰ سال هم از مستقل زندگی کردن یک دختر گذشته باشد باز هم سختیهای خودش را دارد؛ از گرانی مایحتاج زندگی گرفته تا بسیاری از مسائل دیگر. وقتی فروشنده میبیند یک خانمِ تنها در حال انتخاب وسایل اصلی خانه بدون همراهی یک مرد است، تا جایی که میتواند قیمتها را چند برابر بالا میبرد یا سعی میکند با معرفی کالاهای خراب یا ناقص او را به درد سر بیندازد. هنوز هم در محلههای خلوت با ترس و لرز راه میروم یا حتی اگر نیاز به تعمیرکار داشته باشم مجبورم به شکلی برنامهریزی کنم که وقتی وارد خانه میشود، تنها نباشم. به وجود آمدن مشکلات نیمهشب هم یکی دیگر از مصائب زندگی تنهایی است. حتی همکاران یا دوستان اطراف هم میتوانند مشکل محسوب شوند چون تا زمانی که تنها هستی به خودشان اجازه میدهند به هر شکلی که دوست دارند، صحبت کنند و اگر هم پا به پای آنان هم مسیر نشوی سعی میکنند در مسیر کاریات سنگاندازی کنند یا پشت سرت حرف دربیاورند و به تو تهمت بزنند. همه این موارد آسیبهای روحی و روانی زیادی را به یک فرد وارد میکند. شاید اگر تمام سالهایی که تنها زندگی میکردم، متاهل بودم این مشکلات را تجربه نمیکردم. هیچ وقت فکر نکردم که همه عمرم را صد در صد تنها زندگی کنم.
پیشبینیها حاکی از این است که در آینده به دلیل سقوط نرخ زاد و ولد با کاهش شدید جمعیت و چالش بزرگ جمعیتی مواجه خواهیم بود.
مهلت ثبت نام مجردها در طرح نهضت ملی مسکن تا پایان سال تمدید شد
بنا بر اعلام معاون وزیر راه و شهرسازی، مهلت ثبت نام از مردان مجرد بالای ۲۳ سال در طرح نهضت ملی مسکن تا پایان سال جاری تمدید شد.
نامنویسی از مردان مجرد بالای ۲۳ سال در سامانه جامع طرحهای حمایتی مسکن (نهضت ملی مسکن) به نشانی saman.mrud.ir قرار بود امروز به پایان برسد که محمود محمودزاده ـ معاون وزیر راه و شهرسازی ـ به ایسنا اعلام کرد این مهلت تا پایان سال ۱۴۰۰ تمدید شده است.
محموزاده دو روز قبل با اعلام اینکه ۳ میلیون و ۱۷۹ هزار نفر در سامانه نهضت ملی مسکن ثبت نام کردهاند که ۳۲۰ هزار نفر از آنها مجرد هستند، شرط تمدید زمان ثبت نام مجردها را ایجاد تقاضای قابل ملاحظه عنوان کرده بود.
وی تصریح کرد: برای بخش عمدهای از این تعداد یعنی بیش از ۳ میلیون نفر معادل ۹۵ درصد متقاضیان مراحل پالایش سه شرطِ فرم ج، عدم مالکیت خصوصی و تاهل در ستاد انجام شده و لیست افراد پالایش شده به کارتابل استانها برای بررسی شرط چهارم یعنی سابقه سکونت ارسال شده است. استانها نیز در حال پالایش شرط چهارم یعنی سابقه سکونت حداقل ۵ سال و یا ثبت سکونت در شهر مورد تقاضای مسکن هستند که نتایج بررسی را ثبت و به ستاد اعلام خواهند کرد.
محمودزاده اظهار امیدواری کرد تا این بخش از پالایش نیز در استانها و شهرهای جدید انجام شود و به زودی به اتمام برسد. برای آن دستهای از متقاضیان که شرط چهارم نیز احراز شود با پیامک اطلاعرسانی خواهد شد و افراد واجد شرایط به شکل الکترونیکی به بانک معرفی میشوند تا برای آنها حساب باز شود و مراحل خود را طی کنند.
محمودزاده در خصوص ثبتنام خودمالکان و معرفی آنها به بانکهای عامل برای دریافت تسهیلات طرح نهضت ملی مسکن اعلام کرد: تقاضای بیش از ۵۸ هزار مالک برای دریافت تسهیلات خودمالکی در سامانه نهضت ملی مسکن ثبت و به بانکهای عامل برای پرداخت تسهیلات معرفی شدهاند.
بنابراین گزارش، قانون جهش تولید و تامین مسکن (نهضت ملی مسکن) مصوب ۱۷ مردادماه ۱۴۰۰ یکی از برنامههای کلان دولت سیزدهم محسوب میشود. دولت با تلفیق دو طرح «نهضت ملی مسکن» و «اقدام ملی مسکن» قصد دارد چهار میلیون واحد مسکونی طی چهار سال احداث کند. بانکها موظف شدهاند سالیانه ۳۶۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به طرح جهش تولید و تامین مسکن اختصاص دهند. طبق آخرین آماری که وزارت راه و شهرسازی ارایه داده تا روز ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۰ تعداد ۲۰۹ هزار و ۲۱۲ واحد نهضت ملی مسکن کلنگزنی و برای یک میلیون واحد تامین زمین شده است.
رستم قاسمی ـ وزیر راه و شهرسازی ـ وعده داده که تا پایان سال جاری ۸۰۰ هزار واحد نهضت ملی مسکن به مرحله عملیات اجرایی برسد. وام این واحدها در تهران ۴۵۰ میلیون تومان، دیگر کلانشهرها ۴۰۰ میلیون، مراکز استانها ۳۵۰ میلیون، سایر مناطق شهری ۳۰۰ میلیون و روستاها ۲۵۰ میلیون تومان با نرخ سود حداکثر ۱۸ درصد تعیین شده است. طبق آخرین برآوردها قیمت هر متر مربع واحدهای نهضت ملی مسکن ۴.۷ میلیون تومان خواهد بود.
اُمیکرون تنها در ۱۵ ثانیه افراد سالم را آلوده میکند
افراد مبتلا به سویه اُمیکرون تنها در ۱۵ ثانیه افراد سالم را به ویروس کرونا آلوده میکنند.
دکتر جین جبور، نماینده سازمان بهداشت جهانی در عمان، اظهار کرد: فاصلهای که ۲ نفر در کنار هم ایستادهاند و با هم صحبت میکنند، در گسترش عفونت کووید بسیار مهم است. اگر یکی از آنان آلوده باشد و بیش از میزان توصیه شده به فرد سالم نزدیک شود ،خطر ابتلا به بیماری در فرد سالم افزایش مییابد.
وی تصریح کرد: اگر در فاصلهای نزدیک قرار بگیریم که امکان برقراری ارتباط کلامی وجود داشته باشد، ممکن است طی ۱۵ ثانیه ویروس به فرد سالم منتقل شود. به همین دلیل است که ما اصرار داریم اقدامات بهداشت عمومی را رعایت کرده تا بتوانیم با ویروس و سویههای جهشیافته آن زندگی کنیم.
این نماینده گفت: وقتی صحبت از ویروسها میشود، برای هر فردی مهم است که بداند چه سویهها و جهشهای مختلفی از آن وجود دارد و چه ویژگیها، نحوه گسترش، عفونت و شدتی دارد.
جبور تاکید کرد: سویه اُمیکرون مانند سویه دلتا به عنوان سویهای نگرانکننده طبقهبندی میشود زیرا به سرعت گسترش مییابد و میزان ابتلا به عفونت با آن بالاست و در عرض چند ثانیه اتفاق میافتد.
وی خاطرنشان کرد: هنوز همهگیری کووید به پایان نرسیده است. علیرغم اینکه برخی افراد خلاف این تصور میکنند.
نماینده سازمان بهداشت جهانی افزود: وقتی سویهای با شیوع سریع وجود دارد، به این معنا نیست که ما در حال رسیدن به پایان همهگیری هستیم. خیلی زود است بگوییم اُمیکرون پایان همهگیری کووید ۱۹ است. این دیدگاه اشتباه است و همین باعث میشود جامعه اقدامات ساده بهداشتی را نادیده بگیرد.
جبور میگوید: وقتی این اتفاق رخ دهد، تعداد مبتلایان دوباره افزایش مییابد؛ تعداد پذیرشها در بیمارستانها و پذیرش در بخشهای مراقبتهای ویژه صعودی شده و شاهد مرگومیر بیشتری خواهیم بود.
وی توصیه کرد: اقدامات بهداشتی را جدی بگیرید و آن را حتی در مجالس خانوادگی و نه فقط در مکانهای تجاری یا مناطق عمومی به کار ببرید.
جبور افزود: همه اعضای خانواده به بیرون از منزل رفت و آمد دارند؛ بنابراین ما از میزان قرار گرفتن آنها در معرض ویروس اطلاعی نداریم.
نماینده سازمان جهانی بهداشت در عمان اظهار کرد: رعایت اقدامات ساده مانند استفاده از ماسک، شستوشوی دستها و رعایت فاصله اجتماعی در خانه از ابتلای اعضای خانواده جلوگیری و به کاهش تعداد مبتلایان کمک میکند.
مادر کرمانی در دومین زایمان خود چهار قلو به دنیا آورد
مادر ۲۶ ساله کرمانی در دومین زایمان خود در مرکز آموزشی و درمانی افضلیپور این شهر چهار قلو به دنیا آورد.
فرزندان چهارقلوی این مادر کرمانی شامل یک پسر و سه دختر هستند که در هفته ۳۴ بارداری به دنیا آمدند، وزن این نوزادان از یک کیلو و ۱۰۰ تا یک کیلو و ۷۵۰ گرم است.
بنا بر این گزارش، حال مادر و نوزادان خوب است و ۲ نوزاد امروز مرخص می شوند اما ۲ نوزاد دیگر به دلیل نارس بودن و نیاز به مراقبت های بیشتر در بخش ان آی سی یو نوزادان این مرکز درمانی بستری هستند و تا چند روز دیگر مرخص خواهند شد.
پدر خانواده که ۲۷ سال سن دارد و طلبه است خواستار حمایت مسئولان و خیران از این چهارقلوها شد.
این خانواده اکنون دارای چهار دختر به نام های زینب، ریحانه، زهرا، فاطمه و یک پسر به نام علی است.
آغاز واکسیناسیون ۵ تا ۱۲ سالهها علیه کرونا
سرپرست مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت با هشدار نسبت به خطر اُمیکرون برای کودکان و آمار ۲۰ درصدی بستریهای تنفسی کرونا در این گروه سنی، در عین حال اعلام کرد: والدین می توانند از امروز جهت واکسیناسیون کودکان ۵ تا ۱۲ سال به مراکز واکسیناسیون در سراسر کشور مراجعه کنند.
«محمد هاشمی»، سرپرست مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت، ضمن هشدار نسبت ابتلای کودکان به سویه اُمیکرون کرونا، گفت: ابتلای کودکان به اُمیکرون بسیار قابل توجه است. به طوری که حداقل ۲۰ درصد موارد بستری تنفسی اخیر، از بین کودکان هستند.
وی با بیان اینکه زمان زیادی از آغاز واکسیناسیون کودکان کمتر از ۱۲ سال سپری نشده است، گفت: این افراد هنوز در جریان دریافت اولین دز واکسن هستند. بنابراین کودکان ایمنی کافی در برابر کووید ندارند؛ بر همین اساس رعایت موارد بهداشتی و بویژه استفاده از ماسک در این گروه سنی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. هاشمی در عین حال هشدار داد که کودکان کمتر از پنج سال به دلیل عدم انجام واکسیناسیون در معرض خطر ابتلا به کووید۱۹ و عوارض ناشی از آن قرار دارند.
گفتنی است؛ واکسیناسیون گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال از پنجم بهمن ماه در سراسر کشور آغاز شده و مقرر بود به صورت پلکانی سنین ۵ تا ۹ سال نیز جهت واکسیناسیون فراخوان شوند. همچنین طبق پروتکلها، واکسن های مناسب گروه سنی کودکان، سینوفارم و پاستوکووک بوده که در دو نوبت تزریق می شود. به این ترتیب با اعلام سرپرست مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت، تمام کودکان سنین ۵ تا ۱۲ سال از امروز می توانند جهت واکسیناسیون علیه کرونا به مراکز مربوطه در سراسر کشور مراجعه کنند.
افزایش ۱۷ درصدی ازدواج مجدد در ایران؛ دهه هفتادیها و هشتادیها، رکوردار ازدواج مجدد هستند
ازدواج مجدد در ایران رشد چشمگیری پیدا کرده و در ۶ سال، رشد ۱۷ درصدی داشته است. اطلاعات منتشر شده توسط سازمان ثبت احوال کشور نشان میدهد در سال۱۳۹۲، ۵ درصد از کل ازدواجهای ثبتشده، برای بار دوم یا سوم بودهاند که این رقم در سال۱۳۹۸، ۲۲درصد افزایش یافته است. در سال۱۳۹۸، ۱۷.۱درصد از ازدواجهای مردان مربوط به آنانی بوده که دستکم برای بار دوم ازدواج کردهاند. این سهم درباره زنان هم برابر با ۱۵.۴درصد از ازدواجهاست.
به گزارش آوای دریا، به نقل از همشهری؛ این آمار از نظر جمعیتشناسان و جامعهشناسان چندان عجیب نیست و میگویند که با افزایش طلاق در ایران منتظر افزایش ازدواج مجدد بهویژه در مردان باید باشیم؛ البته آنها معتقدند که نباید به این پدیده صفر و صدی نگاه کرد.
شهلا کاظمیپور، دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران در اینباره گفت: «نمیتوان گفت که این جهش آماری در ازدواج مجدد بد است یا خوب. از نظر جمعیتشناسان خوب است؛ چون نشان میدهد که ایرانیان همچنان به نهاد خانواده پایبندند، اما از منظر جامعهشناسی و روانشناسی قطعا ازدواج مجدد معایبی دارد که کارشناسان آن حوزه باید درباره آن نظر دهند.» کاظمیپور پیشبینی کرد که ازدواج مجدد در ایران طی سالهای آینده روند افزایشی پیدا کند؛ چون شیب طلاق تند شده، این اتفاق دور از ذهن نیست. بهعنوان یک جمعیتشناس معتقدم ازدواج مجدد بهتر از زندگی مجردی است؛ چراکه در کنار آسیبهای فراوانی که این سبک زندگی دارد، میتواند باعث کاهش جمعیت در آینده نیز شود. البته آمارها نشان میدهد که شانس ازدواج مجدد برای مردان بیش از زنان است که این نکته منفی تلقی میشود.
افزایش ۵ درصدی ازدواج با زنان مطلقه
در آمار ثبت احوال نکتههای جالب دیگری هم دیده میشود؛ مانند اینکه «سهم مردانی که قبلا هرگز ازدواج نکرده بودند و برای نخستینبار با یک زن مطلقه، ازدواج میکنند از یکدرصد در سال۹۲ به حدود ۵ درصد در سال۹۸ رسیده است. استانهای مختلف در این سهم الگوی متفاوتی دارند و بیشترین ازدواج مجدد مردان و زنان به این شکل مربوط به البرز و تهران است.
در سال۹۲ بهازای هر ۱۰۰زن ۱۳۸مرد ازدواج مجدد داشتهاند که این رقم در سال۹۷ بهازای هر ۱۰۰زن به ۱۱۳مرد تغییر یافته است. این آمار بیانگر این است که ازدواج مجدد در زنان بهبود یافته و در حال تبدیل به عرف است. غلامحسین حقدادی، روانپزشک و معاون سابق امور اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی در اینباره به همشهری گفت: این تغییر نشان میدهد که ازدواج مجدد زنان به نحو قابلتوجهی در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است که جای تحلیل دارد و نباید از این مسئله مهم بهسادگی گذشت.
او افزود: در بین سالهای ۹۲ تا ۹۷ (بهمدت ۶سال) تعداد ۳۰۲۰۰۰زن که در این بازه زمانی طلاق گرفتهاند باز ازدواج کردهاند. بهعبارت دیگر حدود ۴۷درصد زنان طلاقهای بین سال ۹۲ تا ۹۷ دوباره ازدواج کردهاند؛ بنابراین حجم عمدهای از زنان طلاق گرفته به زندگی زناشویی بازمیگردند. البته جمعیت بیهمسران ناشی از طلاق رو به افزایش است و همچنین سهم ازدواج اولیها در آمار نیز رو به کاهش است. این روند مهم نیاز به تحلیلهای روانشناختی، جامعهشناختی و فرهنگی دارد و باید برای آن سیاستگذاری کرد.
سرعت بالای ازدواج مجدد در دهه هفتادیها و هشتادیها
همچنین طبق آمار ثبت احوال در سال۹۸، حدود ۸درصد طلاقها برای ازدواج دوم و بیشتر است که در استانهای بوشهر، هرمزگان پررنگتر از سایر استانها دیده میشود. حقدادی در اینباره توضیح داد: «ظاهرا طلاقهای مکرر تبدیل به یک جریان فکری و فرهنگی شده که میتواند خطرناک باشد و باید متولیان فرهنگی برای آن فکری کنند. نکته دیگری که در آمارها میبینیم این است که هرچه زن در هنگام ازدواج جوانتر باشد، سرعت ازدواج مجدد او پس از طلاق بیشتر است؛ بهعنوان مثال متولدین نیمه اول دهه۸۰ در سال۹۷ پس از حدود ۵ماه از گذشت طلاق، ازدواج کردهاند؛ درحالیکه برای زنان مسنتر این زمان بیش از یکسال بوده است.
طبق آمار بهزیستی ازدواج مجدد در متولدین دهه۷۰ بیشتر از متولدین دهه۵۰ و ۶۰ است؛ همانطور که طلاق در بین آنها بیشتر مشاهده میشود. حقدادی گفت: «در کل میانگین سن طلاق برای زنان حدود ۳۳سال است، اما میانگین سن طلاق در متولدین دهه ۵۰حدود ۳۱سال و دهه ۶۰ حدود ۳۰سال و نیمه اول و دوم دهه ۷۰ بهترتیب ۲۲سال و ۱۸سال و برای نیمه اول دهه۸۰ حدود ۱۵سال اتفاق افتاده است. جالب اینکه ازدواج مجدد در متولدین دهه ۷۰ و ۸۰ بیشتر است که رویکرد اجتماعی زنان و مردان مطلقه و خانوادههای آنان را نشان میدهد.
او افزود: البته این باور کارکرد مثبت دارد؛ چون نشان میدهد جامعه به این رشد رسیده که طلاق پایان زندگی نیست و میتوان زندگی مشترکی را از نو ساخت. معتقدم که باید از این نوع نگاه استقبال شود و حمایتهای مادی و معنوی از آن صورت گیرد تا در فرهنگ اجتماعی تقویت شود؛ چون یکی از مسائل اصلی بسیاری از جوامع ازجمله ایران کیفیت زندگی افراد پس از طلاق است.
مشکلات فرزندان حاصل از ازدواج مجدد
اما برخی روانشناسان معتقدند که افزایش ازدواج مجدد طی سالهای اخیر چندان هم خوب نیست و بسیاری از آنها به مشکلات فردی و اجتماعی ختم میشود.
علیرضا شریفییزدی، روانشناس اجتماعی در اینباره گفت: شاید از دید جمعیتشناسان یا برخی جامعهشناسان ازدواج مجدد امری مثبت برای جامعه تلقی شود، اما اگر این ازدواجها آگاهانه نباشد و صرفا برای التیام زخمهای زندگی شکستخورده قبلی صورت گیرد، حتما خطرناک است؛ چون ما شاهد تعدد فرزندان زوجین خواهیم بود که برای آنها لطمات جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت یا شاهد افزایش بیماریهای روحی و روانی در زوجین میشویم که بهمراتب خطرناکتر از زندگی بعد از طلاق اول است. درواقع سلامت روان خانوادههای حاصل از ازدواج مجدد را هم باید درنظر گرفت؛ چون خطرات شکست دوم یا سوم بهمراتب بیشتر از بار اول است.
او افزود: ما در دایره زنان و مردانی که برای بار دوم یا سوم ازدواج میکنند، افرادی را میبینیم که دچار فرافکنی درباره اشتباهات خود هستند و میخواهند به اطرافیان ثابت کنند که مقصر مشکلات پیش آمده در ازدواج قبلی آنها نیستند؛ بنابراین سریع اقدام به ازدواج دیگری میکنند که احتمال شکست خوردن در آن هم بالاست. در اینجاست که هزینههای زیادی به نهاد خانواده تحمیل میشود. داشتن ۲ یا چند فرزند از همسران مختلف، بلاتکلیفی زندگی این فرزندان، طلاقهای عاطفی درازمدت، افزایش خشونت در خانه میتواند از مضرات این نوع ازدواجها باشد.
چالش مواجهه با فرزندان از ازدواجهای متعدد
جامعهشناسان و روانشناسان نظریه واحدی درباره ازدواج مجدد ندارند. برخی معتقدند که این ازدواجها مستحکمتر از ازدواج اول هستند و برخی دیگر میگویند که ازدواجهای بعدی بیثبات و در مواردی که هر دو طرف فرزند دارند، خطرناک است. علیالله وردی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در اینباره میگوید: «ازدواج دوم، مشابه ازدواج اول، نباید عجولانه انجام شود. بارزترین اختلاف در ازدواج دوم حضور کودکان است؛ چراکه آنها ازدواج مجدد والدین خود را تهدیدی برای از دست دادن وقت و محبت آنها میدانند. والدین در ازدواج دوم خود باید برای درک و رفع نگرانیهای کودک تلاش کنند. والدین در درجه اول باید اعتماد به نفس کودک خود را افزایش و به حرفهای آنها با دقت گوش دهند. کودکان باید مطمئن شوند که همیشه مورد علاقه و مراقبت والدین خود قرار میگیرند.
او با بیان اینکه اغلب والدینی که طلاق گرفته و برای ازدواج مجدد اقدام میکنند، مهارت لازم را برای مواجهه با فرزندان خود ندارند، افزود: «این مشکل وقتی دوچندان میشود که طرف مقابل هم از ازدواج قبلی خود فرزندی داشته باشد که تعادل برقرار کردن در رابطه 2فرزند بسیار سخت خواهد شد. بسیاری از ازدواجهای مجدد بهدلیل همین معضل با شکست مواجه میشود. با توجه به اینکه طلاق افزایش پیدا کرده و به تبع آن ازدواجهای مجدد هم رو به فزونی است، رسانهها بهخصوص رادیو و تلویزیون در این زمینه باید آگاهی لازم را به خانوادهها بدهند که جنس مواجهه با فرزندان از ۲ زندگی متفاوت چگونه است.
هیچ آماری از تعداد فرزندانی که پس از طلاق والدین خود درگیر ازدواج مجدد آنها شدهاند، وجود ندارد و تقریبا هیچ نهاد دولتی نیز این آمار را ثبت نکرده یا حداقل ارائه نمیدهد، اما مدیران مدارس میگویند که در دهه اخیر تعداد دانشآموزانی که والدینشان طلاق گرفتهاند، زیادشده است. زهرا رجبی، مدیر یکی از دبستانهای تهران در اینباره گفت: «تقریبا یکچهارم دانشآموزان هر کلاس ما، فرزندان طلاق هستند که نیمی از آنها درگیر ازدواج مجدد والدین خود هم شدهاند که وضعیت چندان خوبی ندارند. همچنین تعداد کودکان و نوجوانانی که دارای خواهر یا برادر دیگر از ازدواج جدید والدین خود هستند یا با فرزند همسر قبلی پدر یا مادرشان زندگی میکنند رو به افزایش است. تقریبا تمام این دانشآموزان از مشکلات زیادی رنج میبرند که والدین به فکر حل کردن آنها نیستند.
او افزود: «مدارس نیز در مواجهه با این دانشآموزان دستشان خالی است و حرفی برای گفتن ندارند؛ چراکه با کمبود مشاوره روبهرو هستند و معلمان هم نمیدانند چگونه مشکلات این افراد را حل کنند. بههرحال سازمانهای متولی مانند بهزیستی یا آموزش و پرورش باید در این زمینه تقویت شوند تا حداقل کودکان طلاق یا حاصل ازدواج مجدد بتوانند از مشاورههای لازم برخوردار شوند.
مصایب انگزنی به ازدواج مجدد
به تبعیت از اینکه ازدواج مجدد برای بخشی از جامعه چندان خوشایند و مطلوب نیست و خانوادهها با نگاه مشکوک و نگران به آن نگاه میکنند، میزان آموزشها درباره آن نیز بسیار اندک است. حسین افروزمنش، مشاوره خانواده معتقد است که با تغییر شکل نهاد خانواده در سالهای اخیر باید آموزشها هم در اینباره تغییر کند؛ «تا زمانی که کودکان طلاق مورد آزار و اذیت جامعه قرار میگیرند یا به زنان مطلقه دید خوبی وجود نداشته باشد و پیشفرض جامعه این باشد که ازدواج مجدد به طلاق منجر میشود و فردی که یکبار طلاق گرفته باز هم در معرض آن قرار میگیرد یا فرزندان طلاق توان زندگی با همسر مادر یا پدر خود را ندارند و زندگی جدید آنها را مختل میکنند، نمیتوان زمینههای ازدواج مجدد موفق در ایران را چید.
او افزود: «تا زمانی که این تصورات غلط وجود دارد و با تکرار دائم تقویت میشود، خانوادههای حاصل از این فرایند در معرض خطر هستند. ما باید با آموزش درست و بهموقع این پیشفرضهای غلط را از بین ببریم و فرصت زندگی دوباره را برای خانوادههای شکل گرفته حاصل از ازدواج مجدد پدید آوریم که این امر با آگاهسازی در رسانه میسر میشود.»
زنان در صدر ابتلا به ایـدز در هرمزگان / طرح جوانی جمعیت اقبال عمومی به همراه نخواهد داشت
در پی ممنوعیت توزیع رایگان اقلام پیشگیری از بارداری و طرح جوانی جمعیت ؛
یک جامعه شناس با اشاره به اینکه طرح جوانی جمعیت اقبال عمومی در پی نخواهد داشت، گفت: کاهش دسترسی به لوازم بهداشتی و پیشگیری از بیمارهای مقاربتی آژیر خطر شیوع و ابتلا به ایدز به ویژه در زنان را در استان هرمزگان به صدا در میآورد.
یکی از مسائل مهمی که در چند ماه اخیر افکار عمومی را به خود درگیر کرده طرح افزایش جمعیت یا قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است، ایرادات بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی زیادی به این طرح وارد شده و هر شخص متناسب با جایگاه و تخصص خود نقدهای مثبت و منفی زیادی به آن دارد، برخی حتی صراحتا آن را «بارداری اجباری» نامیدهاند که میتواند تبعات بسیار زیاد اجتماعی و اقتصادی برای شهروندان و کشور در پی داشته باشد و رواج بازار سیاه و افزایش سقطهای غیر قانونی و مرگ و میر مادران ناشی از بارداری ناخواسته را یکی از اثرات سو این طرح عنوان کردند.
ابلاغ بخشنامه ممنوعیت توزیع رایگان اقلام پیشگیری از بارداری
حمیدرضا اینانلو مدیرکل امور دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو در بخشنامهای خطاب به معاونان غذا و دارو دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور در راستای اجرای ماده ۵۱ «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» اعلام کرد: هرگونه توزیع رایگان یا یارانهای اقلام مرتبط با پیشگیری از بارداری، کار گذاشتن اقلام پیشگیری و تشویق به استفاده از آنها در شبکه بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی ممنوع است.
پیشبینی وقوع سونامی بیماریهای مقاربتی و ایدز
جدا از بی میلی جامعه به فرزند آوری با توجه به وضعیت نابسامان معیشتی و نارضایتی های اجتماعی، برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که اجرای این مصوبه و کاهش دسترسی عموم مردم به لوازم و اقلام بهداشتی و پیشگیری از بارداری میتواند موجی از بیماریهای مقاربتی و سونامی ایدز در کشور را به دنبال داشته باشد.
این واقعیت انکار ناپذیر است که با ممنوعیت توزیع رایگان این اقلام بهداشتی، اقشار کمبرخوردار و افرادی که تحت آسیبهای اجتماعی قرار دارند، به ویژه زنان معتاد و کارتن خواب و کارگران جنسی بیش از سایرین میتوانند تحت شعاع این تصمیم باشند که باتوجه به فقر آموزشی در این گروه، انتشار موجی از بیماریهای مقاربتی در این قشر دور از انتظار نیست.
انتظار رشد جمعیت در کنار نرخ بالای فلاکت در هرمزگان
وضع در هرمزگان اما اندکی متفاوت است، این استان در صدر لیست شاخص فلاکت و بیکاری در کشور قرار دارد و امکانات رفاهی در وضعیت مطلوب و قابل قبولی نیست، آمار اعتیاد بالا و و انگیزه ازدواج در جوانان کاهش یافته است، این مسائل باعث شده تا به گفته «مجبوبه مهرابی» دکترای بررسی مسائل اجتماعی جامعه ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور هرمزگان، طرح جوانی جمعیت نه تنها در هرمزگان بلکه در سراسر کشور از اقبال عمومی چندانی برخوردار نباشد.
علاوه بر این، این جامعه شناس در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد هرمزگان از آمار مخوفی پرده برداشت که با کاهش دسترسی به لوازم بهداشتی و پیشگیری از بیمارهای مقاربتی آژیر خطر شیوع و ابتلا به ایدز به ویژه در زنان را در استان هرمزگان به صدا در میآورد، طبق گفتههای مهرابی درصد ابتلای ایدز در زنان در استان هرمزگان بیش از مردان است که این مسئله خود بر ترویج و تاکید در استفاده از اقلام بهداشتی و پیشگیری از بارداری تاکید دارد.
مهرابی با اشاره به تبعات اجتماعی طرحهای افزایش جمعیت تحت عنوان لایحه حمایت از خانواده، تشریح کرد: در ابتدا لازم است نگاهی به پیشینه تاریخی طرحهای تنظیم جمعیت در کشور داشته باشیم، بعد از سرشماری که به ویژه بعد از جنگ تحمیلی صورت گرفت، سیاست کاهش جمعیت از سوی دولتمردان در پیش گرفته شد و سیاست کلی کشور در جهت کاهش جمعیت بود.
وی ادامه داد: نهادهای بینالمللی مانند صندوق جمعیت سازمان ملل که در سراسر دنیا در صدد کاهش جمعیت و یا تنظیم خانواده به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه بود بارها نمایندههایی را به این کشورها فرستادند تا بخاطر مسائل جمعیتی، بحرانهای اجتماعی و بهداشتی و…، سیاست تنظیم جمعیت را در این کشورها پیاده کنند.
مهرابی با بیان اینکه در آن سالها ایران از جمله کشورهایی بود که سیاستهای کلی کنترل جمعیت را دنبال میکرد، بیان داشت: در واقع تنظیم خانواده در کشور سیاست کاهش جمعیت را دنبال میکرد و سالیان طولانی نزدیک به دو دهه کتابهای تنظیم خانواده که در دانشگاه تدریس میشد، سیاستهای بهداشتی که در خانهها و مراکز بهداشت در سراسر کشورجریان داشت، رسانهها و تمام ابزارهای فرهنگی، کاهش جمعیت را تبلیغ و تشویق میکردند بگونهای که تنظیم خانواده به معنی کاهش جمعیت در ذهن جامعه جای گرفت.
وی ضمن بیان اینکه واژه تنظیم خانواده افزایش و یا کاهش جمعیت هر دو را در بر میگیرد، افزود: بطور کلی تحلیل مسائل مربوط به تنظیم خانوادهای مقولهای مفصل است که نمیتوان به این راحتی در رابطه با آن اظهار نظر کرد، همانطور که در حال حاضر با عنوان طرح افزایش جمعیت عدهای دیدگاه مخالف را در پیش گرفتهاند زمانی که طرح کاهش جمعیت نیز عنوان شد اشخاصی در همین منصب و جایگاه بنا بر استدلال هایی که گاها قابل تامل نیز بود، با اجرای این طرح مخالف بودند.
رشد جمعیت با آهنگی کند
این کنشگر مسائل اجتماعی خاطرنشان کرد: بنابراین هر طرحی که مطرح شود قطعا مخالفان و موافقان زیادی را به دنبال خواهد داشت، اینکه خود طرح افزایش جمعیت بدون در نظر گرفتن جزئیات آن درست است یا غلط باید گفت سیاست باروری و تشویق به افزایش جمعیت با آهنگی کند و سرعتی قابل کنترل و به مرور، سیاست درستی است که در بسیاری از کشورهای دنیا حتی کشورهایی که صدها میلیون نفر جمعیت دارند، قابل قبول است.
وی گفت: دلایل بسیاری وجود دارد که سیاستهای جمعیتی باید با آهنگی مطلوب در صدد افزایش جمعیت باشند، در ذکر یکی از مهمترین دلایل در این رابطه میتوان به این نکته اشاره کرد که اگر جمعیت متوقف و ثابت شود جمعیت به سمت سالخوردگی پیش میرود که این مسئله عوارض ناخوشایندی را برای کلیت و بودجه جعمیتی در پی خواهد داشت، بنابراین میتوان گفت کلیت سیاست افزایش جمعیت صحیح و برای سراسر دنیا اجتناب ناپذیر است.
مهرابی تصریح کرد: همانطور که گفته شد کشور ایران از سالهای بعد جنگ سیاست کاهش جمعیت را در پی گرفت و در سالهای دهه ۸۰ آهنگ رشد جمعیت مطلوبی را دنبال میکرد و تعداد کل جمعیت در سال های ۸۰ تا ۸۳ رقم قابل قبولی بود، در این سالها لازم بود که کشور اندکی سیاستها کاهش جمعیت را رها و با آهنگی کند به سوی افزایش جمعیت با رشد مطلوب قدم بردارد.
تله باروری اندک
وی افزود: در علم جمعیتشناسی وژهای به نام «تله باروری اندک» وجود دارد به این معنا که اگر جمعیت به گونهای به سمت کاهش باروری قدم بردارد که نداشتن فرزند به نوعی به یک فرهنگ تبدیل شود، این جامعه به شدت در معرض خطر قرار خواهد گرفت و دیگر نمیشود جمعیت را قانع کرد که به باروری اقدام کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور بندرعباس اذعان داشت: اگر بخواهیم عامیانهتر صحبت کنیم آزادی زمان، کاهش هزینه، عدم قبول مسئولیت، مجرد ماندن، ازدواج سفید و در یک کلام آسوده بودن از بار مسئولیت به کام بسیاری از افراد جامعه مزه خواهد کرد که این مسئله با فشار اقتصادی و اجتماعی متفاوت است.
وی با تاکید بر اینکه فشارهای اقتصادی و اجتماعی که بر جامعه وجود دارد غیرقابل انکار است، تشریح کرد: جدا از مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی، اگر بخواهیم نگاهی جمعیت شناسی داشته باشیم با توجه به آنچه گفته شد در برخی مواقع جامعه به عدم قبول مسئولیت و عدم باروری عادت خواهد کرد و مانند بسیاری از کشورهای اروپایی در دام تله بارداری اندک اسیر خواهیم شد و به سرعت به سمت سالخوردگی پیش خواهیم رفت.
مهرابی با بیان اینکه تفاوت ایران با کشورهای اروپایی در این است که این کشورها جاذبههایی دارند که مقصد مهاجرین برتر قرار میگیرند و به اصطلاح مغزها وژنهای برتر را به خود جذب میکنند، گفت: بنابراین کشورهای اروپایی از این طریق میتوانند تله بارداری اندک را جبران کنند اما کشور ایران از این مزیت محروم است و باید از جمعیت خود برای دور زدن این دام استفاده کند.
وی که مقطع کارشناسی ارشد را به عنوان دانشجوی صندوق جمعیت سازمان ملل پشت سر گذاشته است، با تاکید بر اینکه جمعیت نباید به کاهش باروری عادت کند، ادامه داد: در سالهای ۸۵ و ۸۶ جمعیت کشور در بهترین حالت خود قرار داشت به این معنی که حدود ۷۰ درصد جمعیت نیرو کار بودند و ۳۰ درصد زیر ۱۴ یا بالای ۶۰ سال قرار داشتند، اگر یک کشور از این فرصت استثنایی استفاده کند میتواند به سرعت به سمت توسعه گام بردارد.
این مدرس دانشگاه گفت: در وضعیت حال حاضر اگر سیاست کاهش جمعیت ادامه پیدا کند، جمعیت در سالهای حدود ۱۴۲۵ به سمت سالخوردگی پیش خواهد رفت، جمعیت سالخورده دیگر خاصیتهای مثبت جمعیت جوان را ندارد، هر چند که جمعیت جوان هزینههای زیادی را برای کشورها در پی دارند اما برای دولتها قابلیتهای این جمعیت بسیار فراوانتر از هزینههای آنان است.
وی با بیان اینکه جمعیت سالخورده باعث کاهش امنیت و نشاط در جامعه خواهد شد، اذعان داشت: جمعیت سالخورده به طور عمده عوارض بیشتری را برای کشورها در پی دارند و بهترین حالت زمانی است که حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد جمعیت را جمعیت سالخورده تشکیل دهد که کشور در حال حاضر در این محدوده قرار دارد.
مهرابی تشریح کرد: سیاست افزایش جمعیت باید در شرایطی اجرا شود که بتوانیم از نیروی کارمان استفاده کنیم نه اینکه نیروی کار را تا حد تخصص پرورش دهیم و سپس نتوانیم از آنها استفاده و شرایط کاری را برای آنها را فراهم کنیم و این سرمایه عظیم انسانی جذب سایر کشورها شوند.
ابتدا زیرساختها مهیا شود
وی گفت: بنابراین زمانی که سیاستها بر افزایش باروری تاکید دارند مسئولان باید برای آینده این نسل نیز برنامهای تدارک ببینند و نیازهای اساسی آنان مانند مسکن، شغل، آموزش، بهداشت، نیازهای اجتماعی و…، را پیشبینی کنند و در صورتی که توانایی رفع این نیازها را دارد میتواند جمعیت را به سمت افزایش باروری تشویق کند.
این مدرس دانشگاه پیام نور بندرعباس با تاکید بر اینکه در حال حاضر بسیاری از خانوادهها در تامین هزینههای اولیه مانند شیر خشک و پوشک بچه نیز ناتوان هستند، تصریح کرد: جدا از درست یا غلط بودن طرح افزایش جمعیت از دیدگاه هر شخص و جایگاه و متخصصی، زمانی که جامعه توان پرداخت هزینههای تولد فرزند را ندارد قطعا این طرح با استقبال روبه رو نخواهد شد.
وی با اشاره به وضعیت استان هرمزگان در پذیرش این طرح و ضمن بیان اینکه آهنگ رشد در هرمزگان قابل قبول است، تصریح کرد: نباید فراموش کرد که این استان در شاخص فلاکت در صدر جدول قرار دارد بنابراین سیاستهای جمعیتی در شرایطی قابل اجرا است که در ابتدا در رفع این شاخصها تلاش شود، نمیتوان تنها به تشویق مردم استان به افزایش جمعیت در راستای افزایش کلی جمعیت کشور بسنده کرد.
زنان در صدر ابتلا به ایدز در هرمزگان
مهرابی تاکید کرد: زمانی که امکانات استانهایی از قبیل تهران، اصفهان و …، را به سمت هرمزگان روانه کردید حق دارید سیاست افزایش جمعیت را در این استان نیز مانند سایرین ترویج کنید، علاوه بر این برخلاف سایر استانها درصد ابتلا به ایدز در زنان در هرمزگان بیشتر از مردان است که نشان از این دارد که به نوعی مهاجرت جنسی نیز در استان صورت میگیرد.
وی گفت: بنابراین لزوم فراهم آوردن لوازم و ابزار بهداشتی در این استان افزایش پیدا میکند، زمانی که از این آمار مطلع هستیم و همچنان بر محدودیت استفاده از لوازم بهداشتی که از بیمارهای مقاربتی نیز جلوگیری میکنند تاکید کنیم، قطعا بیشتر از اینکه بخواهیم در افزایش جمعیت موفق باشیم در کنترل و پیشگیری از بیماریهایی مانند ایدز شکست خواهیم خورد و استان با خطر مواجه خواهد شد.
عدم استقبال عمومی از فرزندآوری
این دکترای جامعه شناسی ادامه داد: در حال حاضر آمار اعتیاد در هرمزگان یک آمار نگران کننده است و عمده این آمار را جوانان تشکیل دادهاند و همچنین باتوجه به آمار فاجعه بار بیکاری در استان درخواهیم یافت سیاستهای افزایش جمعیت در هرمزگان با اقبال عمومی همراه نخواهد بود.
وی در پایان تاکید کرد: سیاستهای باروری با توجه با وضع موجود میتواند در استانهایی مانند تهران، اصفهان، یزد، خراسان رضوی، تبریز و…، تشویق شود اما نه در استان هرمزگان که به لحاظ بسیاری از شاخص ها که سطح توسعه را نشان میدهد در قعر جدول قرار دارد و بیش از آنکه محروم باشد مظلوم واقع شده است.
احتمال نیاز به تزریق دز چهارم یا بیشتر واکسن کرونا
یک متخصص ویروس شناسی مطرح کرد؛
متخصص ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با تاکید بر اهمیت تزریق واکسن کرونا در جهت جلوگیری از بروز فرمهای شدید این بیماری، گفت: ممکن است حتی از تزریق دز چهارم هم عبور کنیم و دزهای بعدی هم لازم باشد؛ همه اینها وابسته به این است که کرونا در دنیا چه عملکردی از خود نشان دهد.
«دکتر علیرضا ناجی»، متخصص ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: واکسنهای یادآور هم همان عوارض واکسنهای دز یک و دو را ممکن است به همراه داشته باشند. در صورت بروز عوارض پس از تزریق واکسن میتوان به شکل علامتی با مصرف مسکنها آن را درمان کرد. وی افزود: کسانی که ایمنی هم دارند ممکن است مجددا به این ویروس آلوده شوند؛ اما خوشبختانه مطالعات نشان داده است که حتی تزریق یک دز واکسن میتواند تا حد زیادی از بروز بیماریهای شدید، بستری شدن و مرگ و میر جلوگیری کند.
ناجی درباره احتمال نیاز به تزریق دز چهارم واکسن کرونا، بیان کرد: ممکن است حتی از تزریق دز چهارم هم عبور کنیم و دزهای بعدی هم لازم باشد؛ همه اینها وابسته به این است که کرونا در دنیا چه عملکردی از خود نشان دهد. میدانیم که ایمنی حاصل از واکسنها همیشگی نیستند و در حال حاضر دز چهارم برای تمام افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، توصیه میشود. حتی برخی کشورها مطالعاتی در این زمینه داشتند و مثلا برای گروههایی مثل کادر درمان تزریق دز چهارم را توصیه میکنند؛ ولی فعلا دز چهارم بیشتر برای کسانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، توصیه میشود.
بنابر اعلام کانال خبری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، وی در پایان تاکید کرد: درمان کرونا برای تمام سویهها وابسته به علائم بالینی فرد و شواهدی است که پزشک معالج بر آن اساس بیماری را طبقه بندی میکند.
جوانان بومی جویای کار هرمزگانی در پورتال استانداری ثبت نام کنند
سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری استان:
سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری هرمزگان گفت: بر اساس پیگیری های انجام شده توسط استاندار هرمزگان، مقرر شد صنایع استان نیازهای خود را در زمینه جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید از طریق بانک اطلاعاتی متقاضیان اشتغال استانداری هرمزگان تامین کنند.
به گزارش آوای دریا، «محسن خاکی نهاد»،سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری هرمزگان (۲۱ بهمن ماه) در جمع خبرنگاران، افزود: مهندس دوستی استاندار هرمزگان از زمان انتصاب، حل مساله اشتغال و به کارگیری نیروهای بومی در صنایع استان را به عنوان یکی از دغدغه های مهم خود در دستور کار قرار داده است و در سفر اخیر رییس جمهور به استان ، این مطالبه از سوی استاندار به شکل پیشنهاد به هیات دولت ارائه شد که با نگاه مساعد دولت برای رفع مشکل اشتغال جوانان بومی استان ، خوشبختانه پیشنهاد استاندار مورد تصویب قرار گرفت.
خاکی نهاد گفت: متقاضیان اشتغال میتوانند با مراجعه به پورتال استانداری هرمزگان، از طریق بخش ثبت نام در سایت به نشانی www.hormozgan.ir اطلاعات خود را وارد و درخواست خود را ثبت کنند.
سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری هرمزگان بیان کرد: این اطلاعات از سوی استانداری هرمزگان در اختیار صنایع قرار خواهد گرفت و از این پس نیاز صنایع در زمینه جذب نیروی انسانی جدید از طریق افراد ثبت نام شده در این سامانه رفع خواهد شد.