کلاهبرداری به بهانه کمپین تبلیغاتی برای جذب فالوور در هرمزگان

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

رئیس پلیس فتا استان هرمزگان از کشف پرونده کلاهبرداری با راه اندازی کمپین تبلیغاتی در اینستاگرام خبر داد و گفت: کلاهبرداری با فالوورهای غیرواقعی از شگردهای مجرمانه در فضای سایبری است.

سرگرد احسان بهمنی بیان کرد: خانمی که مالک کسب و کاری کوچک در اینستاگرام بود به پلیس فتا استان مراجعه و مدعی شد شخصی به بهانه افزایش فالوور در مجموع مبلغ ۲۵ میلیون تومان از وی و ۲۴ نفر دیگر در سراسر کشور کلاهبرداری کرده است، بر همین اساس موضوع برای پیگیری در دستور کار پلیس فتا استان قرار گرفت.

این مسئول انتظامی عنوان کرد: متهم با راه اندازی کمپین جذب فالوور اقدام به تبلیغ در استوری یکی از بلاگرهای مطرح کرده بود،وی به متقاضیان وعده می دهد که در قبال دریافت ۱ میلیون تومان، با انتشار استوری در پیج بلاگرهای مطرح از دنبال کنندگان آنها می خواهد اگر به مدت یکماه متقاضیان ثبت شده در قسمت following کمپین تبلیغاتی  را دنبال و مطالب آنها را لایک کنند از همین مبالغ به قید قرعه جوایزی ارزنده برای آنها ارسال خواهد شد.

رئیس پلیس فتا هرمزگان با بیان اینکه متهم در اجرای تعهدات خود به متقاضیان جذب فالوور کوتاهی می کند، تصریح کرد: متهم با بخشی از مبالغ دریافتی تنها اقدام به تبلیغ پیج خود برای جذب متقاضیان جدید می کند و سرانجام تنها فالوورهای غیرواقعی با اسامی خارجی نصیب شاکیه و سایر فریب خوردگان می شود.

وی افزود: با بررسی های فنی هویت واقعی متهم در یکی از شهرهای شمالی کشور شناسایی شد، همچنین با دستور قضایی پس از مسدودی پیج متهم و ابلاغ شکواییه به وی، مبلغ کلاهبرداری شده از حساب بانکی متهم به شاکیه عودت و پرونده از طریق دادسرا به پلیس فتا استان مربوطه برای اقدامات نهایی و صدور کیفرخواست ارجاع شد.

سرگرد بهمنی ضمن توصیه به شهروندان برای عدم اعتماد به پیج های تبلیغاتی گمنام برای جذب فالوور، بیان کرد: برخی از بلاگرهای مطرح به علت بی اطلاعی و کسب درآمد اقدام به انتشار تبلیغات کلاهبرداری می کنند و افراد زیادی گمان می کنند این گونه تبلیغات مورد تأیید بلاگر است و اعتماد می کنند، بنابراین هوشیاری بلاگرها و کسب و کارهای کوچک در شبکه های اجتماعی مجازی برای پیشگیری از این جرائم بسیار اثرگذار است.

واکنش راضیه جانباز به جدایی خود از باشگاه سپاهان

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰

ملی پوش هندبال بانوان کشورمان با انتشار استوری در صفحه اینستاگرام خود به جدایی اش از باشگاه سپاهان واکنش نشان داد.

به گزارش آوای دریا و به نوشته خبرنگار توپ و تور گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، راضیه جانباز، ملی پوش هندبال تیم سپاهان اصفهان پس از اتمام قرارداد یک ساله اش، قرارداد خود را برای فصل جدید لیگ برتر با این تیم تمدید نکرد.

این ملی پوش از چندی قبل به باشگاه سپاهان اعلام کرد که قصد تمدید قرارداد با این تیم را برای فصل آینده ندارد.  

چندی پیش راضیه جانباز، بازیکن سابق تیم هندبال سپاهان در صفحه شخصی خود از تیم فوتبال پرسپولیس حمایت کرد که این امر باعث شد تا شایعاتی مبنی بر اخراج این بازیکن از تیم سپاهان مطرح شود. 

راضیه جانباز با انتشار یک استوری در صفحه شخصی خود، به تمام شایعات خاتمه داد و اعلام کرد قراردادش با تیم هندبال سپاهان به پایان رسیده است.

عروس ۱۳ ساله هنگام زایمان جان داد

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط رکنا

برخی رسانه‌های نزدیک به فعلان بلوچ خبر داده اند که یک کودک همسر ۱۳ساله در سیستان و بلوچستان هنگام زایمان جان خود را از دست داده است.

کودک همسری ۱۳ ساله در حین زایمان فوت کرد. این کودک همسری متعلق به سراوان است. درباره دلایل مرگ این کودک همسری، تاکنون گزارش دقیقی منتشر نشده است. ازدواج این کودک همسری در سال گذشته اتفاق افتاده است. در این کودک همسری پس از ۳ ماه باردار شده است.

این دختر ۱۳ ساله که، اهل سراوان، معرفی شده روز ۴ تیرماه پس از مراجعه به بیمارستان و در حین زایمان جان باخته است. درباره دلایل مرگ این کودک، تاکنون گزارش دقیقی منتشر نشده است.

پریسا جهانفکریان به المپیک توکیو می‌رود

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

دختر وزنه‌بردار ایران به بازی‌های المپیک توکیو اعزام می‌شود.

پس از اینکه وزنه‌بردار کشور ساموا از بازی‌های المپیک توکیو انصراف داد، یک سهمیه باقیمانده دسته فوق سنگین وزنه‌برداری زنان، به پریسا جهانفکریان، نماینده ایران رسید.

مشکلی که در این میان وجود داشت این بود که جهانفکریان مدتی پیش عمل جراحی را روی دست خود انجام داده بود از این رو حضور او در المپیک بستگی به نظر پزشکان داشت.

جلسه‌ای در فدراسیون وزنه‌برداری برگزار شد و در نهایت قرار شد که جهانفکریان به المپیک توکیو اعزام شود.

بر اساس اظهارنظر پزشک جراح مبنی بر آمادگی جهانفکریان برای شروع فیزیوتراپی و تمرینات آمادگی، او از چند روز آینده تحت نظر پزشک و مربیان تیم ملی در اردو حضور خواهد یافت.

اقدامات لازم برای انجام تست PCR، تزریق هر دو دوز واکسن کرونا، هماهنگی با آژانس مبارزه با دوپینگ و سایر امور اداری و اجرایی نیز در حال انجام است.

درخواست خواهر بابک خرمدین از رییس سازمان سینمایی

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

خواهر بابک خرمدین در پی انتشار خبرهایی درباره ساخت مستندی درباره برادرش، از رییس سازمان سینمایی درخواست کرد تا پروانه ساخت این مستند باطل شود.

آذر (آزیتا) خرمدین در متنی که در اختیار ایسنا گذاشت، نوشت: “صبح شنبه از طریق اخبار خبرگزاری ها مطلع شدم که مستندی با موضوع حادثه ناگواری که برای خانواده ام پیش آمده و درباره قتل برادرم بابک خرمدین و ابعاد روانشناختی و جامعه شناختی آن است، از سازمان سینمایی وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه ساخت دریافت کرده است. این در حالی است که سازندگان حتی به خودشان زحمت نداده اند که با من و یا برادرم تماس بگیرند و اطلاعی بدهند و اجازه یا رضایت مان را جویا شوند.

در عوض بدون اینکه خانواده در جریان باشند، پروانه ساخت گرفته اند و خبرش را هم رسانه ای کرده اند. نام فیلم را هم انتخاب کرده اند ، در موردش گفت و گو کرده اند  و اعلام کرده اند که در گروه سینماهای هنر و تجربه هم اکران خواهد شد. آن را در صفحه شخصی اینستاگرام خودشان هم گذاشته اند و با سیل تبریک فالوورهای شان هم مواجه شده اند. در خبرها نام آقای امیر سید زاده در کنار نام خانم دیگری که تا به حال اسمش را هم در فضای سینما نشنیده ام هم به عنوان تهیه کننده قید شده است.

در تماس با آقای سیدزاده ایشان عنوان کرده اند که موظف به پاسخ گویی نیستند و از ما خواستند که برای اتفاقی که نیفتاده هیاهو نکنیم . در صورتی که به نظرم هیاهو را ایشان با خبر ساخت فیلم و گرفتن پروانه ساخت ، ایجاد کرده اند . حال سوال من اینجاست که اگر اتفاقی نیفتاده است پس چرا شما آقای سیدزاده رسانه ای کرده اید؟!!! و نام فیلم را هم انتخاب کرده اید ؟!!!البته فیلم های ایشان را در مقام تهیه کننده ندیده ام و فضای کاری شان را نمی شناسم اما با استناد به بازی ایشان در سریال های طنز تلویزیون می دانم که قطعا فضای ذهنی و نگاه بابک به مدیوم سینما و رسانه با ایشان بسیار تفاوت دارد .

چون برادرم بابک و خودم همیشه از علاقه مندان به سینمای هنری بوده ایم و به این آقا و هر شخص دیگری اجازه نخواهم داد که در مورد خانواده ام در موقعیت فعلی که هنوز زمان زیادی از این اتفاق نگذشته است و ناراحتی و فشار این ماجرا بر من و خانواده ام کماکان حاکم است فیلمی بسازد . قبل تر هم بارها به طور رسمی در خبرگزاری ها اعلام کرده ام که با ساخت هر فیلمی و به هر شکلی درباره این پرونده در حال حاضر و با توجه به شرایط خانواده ام  و روزهای سختی که در حال گذراندنش هستیم مخالف هستم و از مقام محترم قضایی درخواست کرده ام که دستور دهند که هیچ اطلاعاتی از این پرونده و گفت و گو با پدر و مادرم در اختیار هیچ فیلمسازی و به هیچ شکلی قرار نگیرد.

هم چنین خانمی که به عنوان تهیه کننده دیگر این فیلم نامشان در کنار اسم آقای سیدزاده در خبرها آمده است در پاسخ به پیام نماینده من ، معتقد است که چون قرار است از نگاه کارشناسی جوانب مختلف موضوع در فیلم مطرح بشود، برای ساخت این فیلم نیازی به اجازه خانواده و مقام قضایی نیست !

سوال اینجاست که ایشان چطور می توانند درباره این موضوع حساس با نگاه همه جانبه و کارشناسی مستند بسازند و به قول خودشان و صحبت هایشان در گفت و گوهایشان ، علل قتل را دقیق ریشه یابی کنند ؟ درحالی که امکان گفت و گو با پدر و مادر و خانواده را ندارند . هم چنین مقام قضایی با ایشان همکاری نخواهند کرد و امکان دسترسی به نشان دادن تصویری از اتاق برادر مرحومم را هم نخواهند داشت و هم چنین اجازه داشتن یک عکس از کودکی برادرم بابک در کنار خانواده مان هم نخواهند داشت.

با این شرایطی که توضیح داده ام فیلم مورد نظر چگونه می تواند نقاط تاریک و مبهم این پرونده را به حقیقت برای تماشاگرانش روشن کند و آن را ریشه یابی کند ؟ در حالی که فیلمساز خودش حتی امکان این را ندارد که از ساده ترین روابط درون خانواده ما اطلاعاتی داشته باشد ؟ فیلمساز بدون داشتن اطلاعاتی درباره واقعه چه چیزی را میتواند به داشته های  موجود و زرد رنگ و اطلاعات غلط در فضای مجازی که هر روز دیده می شود ، اضافه کند ؟ با این توضیحات این فیلم چه کارکردی می تواند داشته باشد ؟ اصرار سازندگان برای ساخت این فیلم چیست ؟ اگر موج سواری بر داغی مرگ فیلمساز هنرمند و دغدغه مندی است که در زمان حیاتش مثل خیلی دیگر از کارگردان ها منتظر فراهم شدن شرایط  ساخت فیلمش بوده نیست ، پس چیست ؟

البته در تماس نماینده ام با سازمان محترم سینمایی به ما اعلام شد که اگر رضایت خانواده نباشد ، پروانه ساخت را باطل می کنیم . اما سوال من اینجاست که چطور موقع صدور پروانه ساخت از ایشان رضایت خانواده را نخواسته اند ؟ اگر رضایت ما لازم و واجب است چطور بدون رضایت کتبی ما و مقام محترم قضایی ، پروانه ساخت صادر و بعد خبرش رسانه ای شده است ؟ که حال ما باید خودمان به صورت اتفاقی متوجه این قضیه شویم ؟ و در این روزهای سخت بعد از آن اتفاق ، برویم و با پیگیری پروانه ساخت فیلم مستندی درباره برادرم و خانواده ام را باطل کنیم ؟

در پایان از ریاست محترم سازمان سینمایی جناب آقای انتظامی و مدیران محترم زیرمجموعه شان تقاضا دارم که با توجه به ابعاد حقوقی و اخلاقی این ماجرا هر چه سریعتر دستور ابطال پروانه ساخت این مستند را صادر نمایند. البته با لغو پروانه صادر شده هم ، باز رسانه ای شدن خبر صدور پروانه ساخت این فیلم ، از نگاه بنده هنوز تخلف هست. اگر به قول آقای سیدزاده هنوز اتفاقی نیفتاده است !»

چند روز قبل خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه مستندی به نام «پدر کشتگی» به کارگردانی سیامک میثاقی و تهیه‌کنندگی مشترک سیدامیر سیدزاده و فاطمه پاقلعه‌نژاد تولید خواهد شد.

بابک خرم‌دین کارگردان ۴۷ ساله سینما بود که ۲۷ اردیبهشت‌ماه خبر کشف جسد مثله شده او منتشر و پس از تحقیقات پلیس اعلام شد که پدر و مادر این کارگردان به قتل فرزند خود اعتراف کرده‌اند. چند روز بعد هم خبری دیگر منتشر شد مبنی براینکه پدر و مادر بابک به قتل دختر و داماد خود در چند سال قبل اقرار کرده‌اند.

توضیحات معاون علوم پزشکی آذربایجان غربی در خصوص مرگ مادر باردار در ارومیه

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی در خصوص مرگ مادر باردار ۳۵ ساله در یکی از بیمارستانهای ارومیه توضیحاتی داد.

دکتر حسنی در خصوص مرگ مادر باردار گفت: متاسفانه چند روز قبل مادر بارداری در بیمارستان جامع زنان در ارومیه فوت کرده است، در چنین مواردی کارشناسان حوزه بهداشت و درمان پرونده مراقبتی مادر باردار و روند درمانی مادر را بررسی می کنند.

وی افزود: بعد از آماده شدن پرونده مادر باردار متوفی ، در کمیته مرگ و میر دانشگاهی بررسی و نظر نهایی داده می شود.

دکتر حسنی همچنین اضافه کرد: در این مورد بلافاصله کارشناسان مربوطه در بیمارستان حضور یافته و بعلت نامشخص بودن علت فوت، رضایت از خانواده متوفی برای کالبدشکافی گرفته شد و به پزشکی قانونی ارجاع شده است.

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه یادآورشد :در همین ارتباط جلسه ای پنج تا هفت بعد از ظهر روز شنبه دوازدهم تیرماه در محل بیمارستان با حضور رئیس بیمارستان، مدیر بیمارستان ،مدیر خدمات پرستاری ، مسئول شیفت اتاق عمل، مسئول شیفت زایمان، اعضای هئیت علمی ، مدیر گروه زنان و زایمان دانشگاه و رزیدنتهای که در آن شب کشیک بودند برگزار شد.

دکتر حسنی در ادامه ضمن تاکید بر اینکه علت اصلی و نهایی توسط پزشکی قانونی داده خواهد شد در خصوص سیر بیماری و فوت مادر باردار  گفت : مادر باردار ۲۲:۳۰ شب به بیمارستان مراجعه و بستری شده و ساعت۶:۲۷ دقیقه صبح تصمیم به سزارین اورژانس گرفته شده است ،مادر در عرض سه دقیقه به اتاق عمل منتقل شده و  در بدو ورود به اتاق عمل دچار ایست قلبی تنفسی شده است ، عملیات احیا در طول دو ساعت انجام شده که در نهایت موثر نبوده و مادر باردار فوت شده است.

دکتر حسنی در نهایت اضافه کرد: بعد از اعلام نتیجه نهایی توسط پزشکی قانونی کمیته دانشگاهی مرگ مادر باردار برگزار خواهد شد و در صورت وجود قصور پزشکی، مورد قابل پیگیری است.

مصائب ناگفته مجردها در ایام کرونا

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

«چه شبایی که تو کوچه‌ها و خیابونا نخوابیدم. خیلی سخت بود، خیلی. دوست زیاد دارم، اتفاقا خونه مستقل هم دارن اما وقتی زیاد میری سراغشون دیگه شروع می‌کنن به پیچوندن. هر جا هم می‌رفتم دنبال خونه قیمتا عجیب بالا بود و پولم نمی‌رسید تا اینکه بالاخره مجبور شدم برم حاشیه تهران یه جایی پیدا کنم. حالا هم بدون اسباب و اثاثیه سر می‌کنم اما خدا رو شکر صاحب یه سقف شدم.»

این حرف‌های «محسن» است که قرنطینه در روزهای کرونایی و خانه‌ماندن‌های طولانی عرصه را برایش تنگ کرده تا جایی که دیگر نتوانسته طاقت بیاورد و از خانه بیرون زده است.

او ۳۴ سال دارد: «من و خانواده‌ام انگار حرف همو نمی‌فهمیم. اونا یه جور دیگه فکر می‌کنن، من یه جور دیگه. استقلالمو مرتب زیر سوال می‌بردن. چی خوردی؟ چی میخوای بپوشی؟ صدای تلویزیونو زیاد نکن. کجا میری؟ با کی میری؟ کی میای خونه؟ همه این سوالا اذیتم می‌کرد. جالبه که قبل از کرونا و قرنطینه‌ها هیچکدوم از این مسائلو نداشتیم. نمیدونم چی شد که رفتاراشون یهو تغییر کرد! گرچه الانم یه وقتایی دلم تنگ میشه اما فکر می‌کنم هم اونا الان راحت‌ترن، هم من. بالاخره از یه سنی به بعد همه ما باید مستقل بشیم دیگه.»

به نظر می‌آید تاثیر شیوع ویروس کرونا روی زندگی خانوادگی و فرزندان و والدین هم کم نبوده است تا جایی که بسیاری از فرزندان بالای ۳۰ سال به فکر زندگی مستقل افتاده‌اند و حتی برخی از آنها این فکر را عملی کرده‌اند.

«سیما» یکی از دختران ۳۷ ساله‌ای است که قبل از کرونا صبح‌ها از خانه بیرون می‌زده و و شب‌ها خسته از محل کارش به خانه برمی‌گشته اما تعطیلات شیوع ویروس کرونا و دورکاری زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار داده و به  زندگی مستقل و جداشدن از والدینش فکر کرده است: «بعد از کرونا خیلی از دوستا و همکارام رفتن کارشونو ادامه دادن و من جزء معدود آدمایی بودم که به دلایل مختلف تو خونه موندم که این کارم خوبیای زیادی داشت اما با مشکلاتی هم روبه‌رو شدم. مثلا یک سال تمام ناهارا کنار خونواده‌م بودم که خیلی برام ارزش داشت. قبل از اون هیچ وقت به جز روزای جمعه همچین تجربه‌ای نداشتم. من فکر می‌کنم تا یه زمانی کنار خونواده بودن خوبه اما وقتی زمان بیشتر می‌گذره متوجه خیلی از مسائل میشی. باید قبول کنیم که همه ما آدما به استقلال نیاز داریم و من این نیاز رو بشدت احساس می‌کنم و دوس دارم گاهی اوقات از خونواده فاصله بگیرم و حتی چند روز تو ماه تنها باشم.»

اما این همه دستاوردهای سیما در روزهای قرنطینه و کرونایی نبوده و این اتفاق‌ها نکات مثبتی هم برای او به همراه داشته است: «موضوع دیگه‌ای که دورکاری و قرنطینه به چشمم آورد ازدست‌دادن فرصتا بود. مدتی که برای کارم زمان گذاشتم فرصتای دیگه از من گرفته شد. تو خونه موندن به من ثابت کرد که می‌شد در کنار حرفه اصلی کارای دیگه‌ای هم انجام داد که من یا بلد نبودم یا قدر ندونستم. شاید هم  راهنمای خوبی نداشتم و نتونستم از ۱۲ سال روزای کاریم بهتر استفاده رو بکنم. متوجه شدم جایی که الان هستم جایی نیست که باید می‌بودم و این موضوع بیشتر از موضوع استقلال برام سخت و گرون تموم شد. من تو این مدت روزای پشت سرمو خیلی مرور کردم. به اینکه چطور زندگی کردم؟ اینکه وقتمونو چطوری بگذرونیم یه بحثه اما چطور زندگی‌کردن مهم‌تر از هر مسئله دیگه‌ایه و استقلال‌داشتن زیرمجموعشه. حالا مفهوم استقلال برام خیلی مهم و گسترده شده. شاید باید زودتر به این موضوع دقت می‌کردم. البته استقلال نه لزوما به معنای جدا زندگی‌کردن. استقلال توی خیلی از مسائل دیگه چه به لحاظ روحی، چه به لحاظ کاری و مسائل زندگی.»

«رویا» هم یکی دیگر از افرادی است که کرونا دغدغه‌های فکری برایش به وجود آورد: «فکر می‌کنم روابط اجتماعی‌مون قبل از کرونا با توجه به نوع کار، دوستی، برنامه ورزشی، سفر یا هر چیز دیگه‌ای تعریف می‌شد. منظورم اینه که ماها که با خونواده‌هامون زندگی می‌کنیم سعی می‌کردیم در عین حال که با خونواده زندگی می‌کنیم زمانی رو هم به خودمون اختصاص بدیم چون تو فرهنگ خونواده‌های ایرانی مستقل‌شدن بچه‌ها مرسوم نیست. اما همه این چیزایی که تعریف کردم بعد از کرونا تقریبا بهم ریخت و هر کدوم از ما هر چی سعی کرده بودیم فضا یا زمان مشخصی برای خودمون درست کنیم حالا باید همه اون زمانو با خونواده‌هامون بگذرونیم.»

این دو سالی که همه با ویروس کرونا مبارزه می‌کنند باعث شده روابط خانوادگی رویا عمیق‌تر شود و مسائلی که تا پیش از این نادیده گرفته بود برایش هویدا شود: «دورکاری موجب شد فضای شخصی افراد از بین بره و تمام وقتمونو با خونواده‌هامون بگذرونیم. حالا دیگه یه جورایی فضای شخصیمون با اعضای خانواده قاطی شده و زندگی اجتماعی که واسه خودمون ساخته بودیم از بین رفت و به روزای قبل از این اتفاق برگشتیم. یه  دوره‌ای دورکاریم کمتر شد و وقتی می‌رفتم سر کار احساس می‌کردم باید دوباره فضاها و روابطی که داشتم رو از اول بسازم و این انرژی‌گرفتن خیلی برام سخت بود و انگار متوجه نبودم دوران کرونا برام چه اتفاقی افتاده. از طرفی وقتی خونه هستی متوجه نیستی که چه وابستگی برای پدر و مادرا ایجاد شده مثلا سوالی که این مدت پدر و مادرم مرتب از من می‌پرسیدن این بود «تو که همه این سالا می‌تونستی دورکار باشی چرا این همه انرژی برای رفت و آمدت صرف می‌کردی؟» به نظر میاد تمایل خانواده و پدر و مادر هم اینه که خونه رو ترک نکنم و پیششون بمونم. وقتی مجبور می‌شم ساعتایی از خونه بیرون برم متوجه میشم که پدر و مادرم نسبت به قبل دلتنگ‌تر و بی‌طاقت‌تر شدن. در واقع زندگی اجتماعی من تقریبا از بین رفته و خانواده خودشو محق میدونه تو فضاهای من حضور داشته باشه و مدیریت این موضوع سخته. حداقل برای من که ۳۸ سالمه و باید زندگی مستقل برای خودم داشته باشم شرایط سخت‌تره. تمام سالایی که وقت زیادیو بیرون از خونه می‌گذروندیم بخشی از اخلاقمون تو جامعه ساخته شده و با خونواده متفاوته و این تفاوت فکری وقتی که تو خونه و با خونواده زندگی می‌کنیم مشخص میشه. البته من تونستم این موضوع رو کنترل کنم اما خیلی از دوستام بعد از این اتفاق و زیاد شدن اختلاف نظرها دنبال خونه و زندگی مستقلن.»

«افشین» هم یک سالی می‌شود که مستقل شده است؛ درست زمانی که ۳۱ ساله شد: «موضوع مستقل زندگی‌کردن همیشه مطرح بود و خب خونواده ایرانی هم همیشه مخالف. واقعیتش من تو قضیه کرونا و قرنطینه با اینکه همیشه خونه‌نشین و بیکار بودم، مشکل چندانی با خونواده نداشتم شاید به خاطر داشتن اتاق شخصی بود اما همیشه سیگارکشیدن برام مسئله بود. از طرفی هم مجبور بودم رفت و آمد با دوستامو محدود کنم. اما از وقتی شروع به کار کردم قضیه فرق کرد. مجبور بودم با تاکسی اینترنتی رفت و آمد کنم که کرونا نگیرم با این حال دو هفته بعد از شروع کارم کرونا گرفتم. استفاده از تاکسی اینترنتی هزینه‌هامو خیلی بالا برد چون خونه‌مون هم از مرکز شهر دور بود به همین دلیل خونواده‌م با مستقل‌شدن من مشکلی نداشت و یه خونه نزدیک محل کارم گرفتم. در کل قرنطینه و کرونا روی مستقل‌شدن من بی‌تاثیر نبود. من بیشتر به فضای اختصاصی و زندگی مستقل فکر می‌کردم و خب شاید حضور طولانی‌مدت  تو قرنطینه و زندگی محدود به خونواده روی اونا هم تاثیر گذاشت و راحت‌تر با مسئله مستقل‌شدن من کنار اومدن. البته قرنطینه برای من که اهل ولخرجی، کافه‌گردی و سفر بودم یه مزیت بزرگ داشت و من تو این مدت تونستم پس‌انداز کنم و ایده مستقل‌شدن رو عملی کردم.»

به نظر می‌رسد کرونا دغدغه‌های جدیدی برای خانواده‌ها و فرزندان ایجاد کرد؛ فرزندانی که تمایل به مستقل‌شدن بیشتر از قبل ذهنشان را درگیر کرد و خانواده‌هایی که پیش از این با جداشدن فرزندانشان مشکل داشتند و معتقد بودند این جدایی باید فقط با ازدواج اتفاق بیفتد، گاردشان را کمی پایین‌تر آوردند گرچه هنوز هم بسیاری از آنها مخالف سرسخت جداشدن بچه‌هایشان هستند.

احد عبدی – روانشناس – معتقد است: «مفهوم استقلال فردی زمانی مطرح می‌شود که فرد احساس کند از طرف محیط، جامعه یا فرد و افرادی امکان تصمیم‌گیری و رفتار مستقل از وی سلب شده است. والدینی که در تصمیم‌گیری‌های فرزندان خود ورود کرده و آزادی عمل را از آنها می‌گیرند یا مدام فکر می‌کنند فرزندانشان در حال انجام خطا و اشتباه هستند، نمی‌دانند که اگر روزی آنها در قید حیات نباشند چه بلایی بر سر آن فرزند خواهد آمد. نباید فراموش کنیم که اشتباه و خطا جزئی از زندگی است. به عبارتی وقتی والدین به جای حمایتگری، رفتارهای کنترل‌گرانه و سرزنشگر دارند موضوع استقلال فردی مطرح می‌شود و در چنین شرایطی حتماً به مراجعین توصیه می‌شود به فکر مستقل‌شدن باشند. اما اگر والد و فرزند بدون وابستگی و آسیب به یکدیگر یا بدونِ طرحواره‌هایی مثل رهاشدگی، ایثار، وابستگی، بی‌کفایتی و … در کنار هم زندگی کنند و به قول معروف بند ناف آنها از هم جدا باشد، چه ایرادی دارد که با هم و در کنار هم زندگی کنند؟ در واقع اگر این‌گونه زندگی کنند هر دو برنده بوده و به این نوع از تعامل، تعامل برد – برد گفته می‌شود، اما اگر قرار باشد یکی از طرفین برنده و دیگری بازنده باشد، در اصل هر دو بازنده‌اند و بهتر است به فکر مستقل‌شدن باشند.»

او به ایسنا می‌گوید: «برای مستقل‌شدن راهکارهای متعددی وجود دارد. اول از همه پیشنهاد می‌کنم با یک متخصص روانشناسی مشورت شود تا با کمک او فرد بتواند از بندِ تله‌های زندگی خود مثل رهاشدگی، شکست، وابستگی، بی‌کفایتی و … رها شود و در گام بعد بسته به ظرفیت و توانایی فرد راهکار مناسب پیدا خواهد شد. ضمناً اگر در این پروسه والدین هم مراجعه کنند قطعاً راهکارهای بهتری به دست خواهد آمد که یکی از آنها می‌تواند کمک‌گرفتن از والدین برای مستقل‌شدن فرد (چه مالی و چه روانی) باشد.»

این روانشناس درباره راهکارهای مستقل‌شدن توضیح می‌دهد: «از راهکارهای مستقل‌شدن می‌توان به زندگی در پانسیون، اجاره سوئیت کوچک در بخشی از شهر که هزینه‌های کمتری تحمیل کند نیز اشاره کرد و البته در مسئله مستقل‌شدن، فرد باید خودش را برای چالش‌های جدیدی آماده کند یکی از این چالش‌ها می‌تواند انجام چند شیفت کار در طی روز باشد تا بتواند هزینه‌های این مستقل‌شدن را تامین کند. گرچه نمی‌توان از شرایط کرونا و چالش‌های به وجود آمده در این پاندمی و اثرات زیاد آن بر اقتصاد و شرایط رفاهی مردم همچنین تاثیر آن به تصمیم به مستقل‌شدن جوانان چشم‌پوشی کرد، چرا که مشکلات مالی یکی از مهم‌ترین موانع استقلال فردی است. مراجعانی داشتم که قبل از شیوع کرونا مستقل بودند اما با توجه به خسارت‌های مالی در این مدت مجبور شدند برای ادامه زندگی (هر چند با نگاهی  مقطعی و کوتاه‌مدت) به خانواده‌هایشان رجوع کنند. حتی زنان سرپرست خانواده‌ای که به دلیل بیکاری مجبور به زندگی با خانواده خود شدند با چالش‌های بسیاری روبه‌رو شده‌اند.»

عبدی می‌گوید: «غالباً به افرادی که با این چالش به مراکز مشاوره مراجعه می‌کنند بسته به شرایط آنها و خانواده‌هایشان می‌توان توصیه‌های متفاوتی کرد. در گام اول ریشه‌یابی مشکل و تعریف مسئله بسیار حائز اهمیت است چرا که اگر مشکل به درستی تعریف نشود راهکار مناسب به دست نخواهد آمد اما در کل تلاش ما بر این است که افراد بتوانند مستقل از هر فرد دیگری به زندگی و حیات خود ادامه دهند چراکه استقلال فردی یکی از نشانه‌های بزرگسال سالم است. والدین عزیز باید بدانند یکی از مهم‌ترین نیازهای تمام موجودات زنده آزادی در بیان احساسات و به دست آوردن نیازهاست از این‌رو والدین آگاه و حمایتگر همواره تلاش می‌کنند تا فرزندشان، خودش مسیر زندگی را انتخاب کند. هر کدام از ما در موقعیت‌های مختلف زندگی نقش‌هایی را بازی می‌کنیم که باید مراقب باشیم نقش‌هایمان در این زندگی جابجا نشود. برای مثال ما در طول زندگی برای پدر و مادر خود نقش فرزند را بازی می‌کنیم، برای فرزند خود نقش والد را بازی می‌کنیم، برای خواهر و برادر خود نقش خواهر یا برادر را بازی می‌کنیم و … . از این رو والدین هم فقط باید نقش خودشان را در زندگی برای فرزندانشان بازی کنند. اگر بخواهند معلم، استاد، مشاور و … باشند ممکن است همه چیز خراب شود. در اینجا لازم می‌دانم از مراجعانی بگویم که در سن ۴۰ تا ۴۵ سالگی و حتی بیشتر بعد از آنکه والدین خود را از دست دادند بدون هیچ هدف و رسالتی در این زندگی سربار بقیه اعضای خانواده شده‌اند یا در بهترین شرایط ممکن قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب ندارند. قطعاً هیچ والدی خواهان چنین سرنوشتی برای فرزند خود نیست.»

خطر وقوع اپیدمی اضطراب در کشور

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰

تغییر مداوم سیاست‌ها و گفته‌ها و ضدونقیض‌گویی‌ها، کالایی‌دیدن واکسن، دادن وعده‌ها و امیدهای واهی و ناتوانی در به انجام‌ رساندن آنها به بی‌اعتمادی مردم نسبت به‌ گفته‌های مسئولان و نگرانی و اضطراب آنها نسبت به آینده منجر می‌شود.

به گزارش آوای دریا، روزنامه همشهری نوشت: «درخواست عمومی، واکسیناسیون علیه کروناست. هیچ‌کس اما پاسخگو نیست. وزارت بهداشت توپ را در زمین تولیدکنندگان می‌اندازد و تولیدکنندگان انگشت اتهام را به سمت وزارت بهداشت نشانه می‌گیرند. از آن طرف هم بخش خصوصی از اینجا مانده و از آنجا رانده، همچنان در تلاش برای واردات چند هزار دوزی واکسن کروناست که هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است.

خارج از این دایره اما، مردمی به انتظار نشسته‌اند که یک چشم‌شان به کشورهای دیگر است که واکسیناسیون منظم و سریع در حال انجام است و چشم دیگرشان به درهای بسته مراکز واکسیناسیون تا نوبت‌شان شود. وضعیت کلافه‌کننده است. آمارهای منتشرشده از سوی وزارت بهداشت درباره میزان تزریق‌های روزانه واکسن کرونا، به‌راحتی بر کمبود شدید واکسن صحه می‌گذرد؛ آن هم درست زمانی که به یک واکسن داخلی و یک واکسن تولید مشترک، مجوز مصرف اضطراری داده شده است. وضعیت نابسامان واکسیناسیون همزمان با شیوع جهش جدید کرونا و بالارفتن میزان ابتلا و مرگ و قرار گرفتن پشت درهای پیک پنجم، نگرانی‌ها را از وضعیت اجتماعی و روان جامعه بالا برده است.

در این شرایط مصطفی معین که ریاست شورای‌ عالی نظام‌ پزشکی را عهده‌دار است و سابقه سال‌ها فعالیت در حوزه آموزش در سلامت را دارد، به پیامدهای بی‌توجهی به مطالبه‌گری مردم برای واکسیناسیون و دادن وعده‌های مکرر بدون تحقق آنها، اشاره می‌کند. او در گفت‌وگو با همشهری تأکید می‌کند که آثار منفی بحران کرونا بر سلامت روان جامعه، کمتر از خسارت‌های بهداشتی و اقتصادی آن نیست و بعدها هم تداوم خواهد داشت.

یک سال و نیم از شیوع کرونا در کشور می‌گذرد و ما هنوز برنامه مشخص و روشنی در مدیریت اپیدمی نداریم. حالا هم که ماجرای واکسیناسیون کرونا مطرح است، مردم با کندی تزریق واکسن مواجهند. خیلی‌ها نگران دوز دومشان هستند و بسیاری هم بلاتکلیف‌. حالا در کنار همه اینها ماجرای جهش‌های جدید کرونا و بیماری‌زایی بالای آن در میان است؛ در حالی‌ که هنوز گام‌های واکسیناسیون بسیار کند در حال پیش‌رفتن است. شما پیش از این فعالیت‌های زیادی در حوزه آموزش در سلامت داشته‌اید. به اعتقاد شما این شرایط چقدر روان مردم را نسبت به گذشته حتی بعد از شیوع کرونا ناآرام کرده است؟

در مدتی که از دنیاگیری کرونا گذشته است، بر اساس آمار رسمی اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، در ایران بیش از ۳/۵ میلیون نفر به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شده‌اند و بالاتر از ۸۵ هزار نفر جانشان را از دست داده‌اند. در شرایطی که فاصله‌گذاری اجتماعی، قرنطینه خانگی و محدودیت سفرهای شهری و بین‌ شهری ملال‌آور شده و خستگی ایجاد کرده، محدودیت رفتن به طبیعت یا نداشتن ورزش و تحرک بدنی، باعث اضافه‌وزن و چاقی و بی‌حالی یا خواب‌آلودگی و بدخوابی شده است. قطع روابط خویشاوندی و ارتباط با دوستان، احساس تنهایی و جداشدن از جامعه را به‌ وجود آورده و درگذشت غیر منتظره خویشان و دوستان و نبود امکان برگزاری مراسم عزاداری و کامل‌شدن مراحل سوگ، وضعیت را آشفته‌تر کرده است.

در این میان ترس و وحشت از یک بیماری خطرناک و هزارچهره، بدون وجود درمان قطعی در شرایطی همچنان در جامعه غلبه دارد که شایعات و شبه‌علم و انگ و خرافه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در حال انتشار است. تمام این عوامل به گسترش اختلال در سلامت روان و احساس بی‌پناهی و درماندگی یا اضطراب و افسردگی به‌ویژه در میان زنان با درجه‌های مختلف دامن زده است.

این وضعیت تنها به کشور ما اختصاص ندارد و کم و بیش در سایر کشورها هم رخ داده است اما هر قدر به‌ دلیل ضعف‌های مدیریتی، در انجام واکسیناسیون عمومی تأخیر ایجاد شود، مدت شیوع بیماری کووید-۱۹ طولانی‌تر و موج‌های جدید آن دامن‌گیر شود و در کنار آن خسارت‌های انسانی و اقتصادی بیشتر شود، پیامدهای روانی و اجتماعی شیوع کرونا هم دوچندان خواهد بود؛ اتفاقی که در این مدت در کشورمان شاهد آن بوده‌ایم.

ما اکنون با معضل جدیدی مواجه هستیم و آن هم نگرانی و آشفتگی سالمندان از نبود واکسن است. این موضوع التهابی را میان این گروه ایجاد کرده و خود و خانواده‌هایشان در کنار سایر دغدغه‌ها، حالا به‌ دنبال پیداکردن واکسن‌اند. این شرایط به‌ویژه برای سالمندان، طاقت‌فرسا شده. این در حالی است که این گروه درگیر بیماری‌های زمینه‌ای هم هستند و این شرایط، برایشان خطرناک است. به اعتقاد شما این وضعیت چقدر می‌تواند ابعاد آسیب‌زای بیشتری پیدا کند؟

در کشور ما بیش از ۸ میلیون نفر بالای ۶۰ سال دارند که ۲ میلیون نفر از آنها، تنها زندگی می‌کنند. تنهایی عامل خطر بزرگی است که به‌ دنبال خود افسردگی، مشکلات گوارشی، اختلال خواب و ترس و وحشت ایجاد می‌کند. معمولا مراقبت‌های غیر دارویی در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس مزمن مؤثرند. نتایج پژوهش‌های گسترده در سطح جهان نشان می‌دهد که در بحران کرونا، قدرت سازگاری سالمندان با شرایط و تاب‌آوری آنها نسبت به گروه‌های سنی پایین‌تر یعنی میانسالان و جوانان بیشتر بوده است اما از سوی دیگر سالمندان به‌ دلیل ضعف سیستم ایمنی دوره کهولت و همچنین ابتلا به بیماری‌های زمینه‌ای مثل بیماری‌های قلبی و عروقی، فشار خون، بیماری‌های مزمن تنفسی، دیابت و … در معرض ابتلا به نوع شدید کرونا قرار دارند. آمارها نشان می‌دهد، بیش از ۵۰ درصد مبتلایان و بیش از ۶۵ درصد مرگ‌ومیرها به‌ دلیل کرونا در میان سالمندان بوده است. بنابراین رعایت توصیه‌های بهداشتی برای پیشگیری از سرایت ویروس، ارتباط منظم آنها با پزشک معالج و از همه مهم‌تر در اولویت قراردادن سالمندان در تزریق واکسن بسیار مهم است.

بی‌برنامگی در نوبت‌دهی برای واکسیناسیون سالمندان و کمبود واکسن که باعث ازدحام و ساعت‌ها انتظار در صف‌های طولانی و شلوغ آن‌ هم در هوای گرم شده، اتفاق تأسف‌آوری است و می‌توان آن را شاخصی از بی‌مسئولیتی مدیران مربوط دانست. در این شرایط، در کنار استرس و احساس بی‌پناهی، چه‌بسا تعدادی از این افراد در معرض ابتلا به کرونا قرار گیرند.

قبل از این که ماجرای واکسیناسیون مطرح شود، نگرانی مردم از ابتلا به این ویروس بود و حالا با تولید چندین واکسن در دنیا و واکسیناسیون جمعیت قابل‌ توجهی در کشورهای مختلف بخشی از مردم ایران، احساس عقب‌ماندگی می‌کنند. در کنار آن هم حالا مردم خیلی به وعده‌های تامین واکسن اعتمادی ندارند و حتی دیگر پروتکل‌های رسمی وزارت بهداشت را رعایت نمی‌کنند.

به‌ طور کلی، تغییر مداوم سیاست‌ها و گفته‌ها و ضدونقیض‌گویی‌ها، کالایی دیدن واکسن، دادن وعده‌ها و امیدهای واهی و ناتوانی در به انجام رساندن آنها به بی‌اعتمادی مردم نسبت به‌ گفته‌های مسئولان و نگرانی و اضطراب آنها نسبت به آینده منجر می‌شود. مطرح‌شدن سفر به کشورهای اطراف مانند ترکیه، امارات‌ و ارمنستان  برای تزریق واکسن بازتابی از ناامیدی مردم از مسئولان است.

وقتی مسائل و نحوه تصمیم‌گیری‌ها شفاف نباشد، اولویت‌های واکسیناسیون رعایت نشود، بیش از حد بر تولید واکسن داخلی تبلیغ شود و هر بار رونمایی‌هایی از یک واکسن جدید انجام بگیرد، بدون این که عرضه آن در زمان اعلام شده، صورت گیرد، طبیعی است که بی‌اعتمادی ایجاد شود.

وقتی تجویز اضطراری واکسن قبل از اتمام مراحل کارآزمایی نهایی صورت گیرد، جلب اعتماد عمومی با مشکل مواجه می‌شود. همه اینها در شرایطی است که برای خرید واکسن خارجی با وجود قرار گرفتن در پیک‌های جدید، تعلل و فرصت‌سوزی می‌شود و این به بی‌اعتمادی مردم دامن می‌زند.

مسئله‌ای که اکنون با آن مواجه هستیم، تکرار تجربه‌های گذشته در مدیریت بحران کروناست که موج انتقادات را نسبت به مسئولان کشور بیشتر کرده است. به‌ نظر می‌رسد مجموعه این مسائل در کنار بی‌اعتمادی، حلقه سرمایه اجتماعی را کوچک‌تر خواهد کرد. به همه اینها باید نبود یک برنامه دقیق برای کنترل و مدیریت تأثیرات روانی و اجتماعی ناشی از شیوع کرونا در یک سال و نیم گذشته را هم اضافه کرد. برای خروج از این وضعیت، چه اقدامی باید در اولویت قرار گیرد؟

ثبت مرگ بر اثر کرونا، بیش از میانگین جهانی چه در بین کادرهای پزشکی و پرستاری و چه عموم مردم و قرار گرفتن ایران در آخرین رتبه‌های منطقه‌ای و جهانی از نظر واکسیناسیون نسبت به جمعیت، منجر به بی‌اعتمادی، ناامیدی و انتقاد شدید از تکرار عملکردهای نادرست شده است. مدیرانی که پاسخگوی اشتباهات نیستند، عملکرد ضعیف دارند و رفتار اجتماعی دوگانه‌ای از خود نشان می‌دهند، هیچ‌وقت نمی‌توانند در میان مردم جایگاهی داشته باشند.

بی‌تردید آثار منفی بحران کرونا بر سلامت روانی جامعه که در بلندمدت هم ادامه خواهد داشت، کمتر از خسارت‌های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی آن نیست و در دوران پساکرونا هم تداوم خواهد داشت. در جوامع و کشورهای پیشرفته، یک سند تقسیم کار ملی برای کنترل و مدیریت این بحران فراگیر چه در دوره حاد آن و چه در بلندمدت پساکرونا، تدوین شده و قرار است به اجرا گذاشته ‌شود. من اطلاع دقیقی از وجود چنین سندی در کشورمان ندارم. بنابراین پیشنهاد می‌شود چنین سندی در دستور کار قرار گیرد. علاوه بر تدوین و تصویب این سند پیشنهاد می‌شود، تیمی از دانشگاهیان بی‌طرف در تخصص‌های علمی مختلف با حکم رئیس‌جمهوری تشکیل شود و با مطالعه فرایند طی‌شده در مدیریت بحران کرونا در ایران، موارد قوت و ضعف آن را ارزیابی و مستند کنند و راهکارهای رفع ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها را برای پیشگیری از تکرار آنها در آینده ارائه دهند.»

ورود پنجمین محموله واکسن کرونا از سوی هلال احمر به کشور

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰، توسط ایسنا

دبیرکل جمعیت هلال‌احمر از ورود پنجمین‌محموله واکسن کرونا به میزان یک‌میلیون دُز به کشور خبر داد.

 محمد حسین قوسیان مقدم گفت: پنجمین محموله واکسن کرونا به میزان یک میلیون دُز خریداری شده توسط جمعیت هلال احمر وارد کشور و تحویل وزارت بهداشت و درمان شد. بنابر اعلام روابط عمومی جمعیت هلال احمر، وی افزود: پس از فراهم شدن مقدمات انتقال یک میلیون دُز واکسن کرونا به کشور، دقایقی پیش پنجمین محموله‌ واکسن در فرودگاه حضرت امام خمینی (ره) به مسئولین وزارت بهداشت تحویل داده شد.

پاسخ ارتش به درخواست دختر سیستان و بلوچستانی

ارسال شده در ۱۹ تیر ۱۴۰۰

در پی انتشار فیلمی از گلایه و گریه یک دختربچه سیستان و بلوچستانی از کم آبی در منطقه محل زندگی خود، خدمات آب رسانی توسط نیروی زمینی ارتش در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان انجام شد.

به گزارش آوای دریا به نقل از ارتش، با توجه به شرایط بحران آب در مناطق جنوب شرق کشور و نیاز مردم استان سیستان و بلوچستان به آب و همچنین انتشار فیلمی از گلایه و گریه یک دختربچه سیستان و بلوچستانی از کم آبی در منطقه محل زندگی خود، خدمات آب رسانی توسط نیروی زمینی ارتش در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان و محل زندگی این دختر بچه انجام شد.

پیش از این نیز امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش به امیر سرتیپ حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده میدانی مبارزه با کرونا دستورات لازم را برای امداد رسانی به مردم این استان بویژه در تأمین آب شرب داده بود.

در این راستا تیپ ۱۸۸ و ۱۵۸ نیروی زمینی ارتش روزانه پنج تانکر پنج هزار لیتری به مناطق روستایی ملا دادی بخش هیرمند شهرستان زابل خدمات آب رسانی انجام می دهند.

همچنین نیروی زمینی ارتش تانکرهای ۲۰۰ لیتری آب به روستاییان این مناطق اهدا کرده است.

تیپ های ۱۸۸ و ۱۵۸ نیروی زمینی ارتش همچنین، خدمات پزشکی و درمانی به مردم مناطق روستایی شهرستان زاهدان، زابل و خاش  ارائه می دهند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!