ماه: خرداد ۱۴۰۰
یک فوریت لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابرخشونت تصویب شد
نمایندگان مجلس شورای اسلامی با بررسی یک فوریت لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت موافقت کردند.
نمایندگان مجلس در نشست جلسه علنی امروز با بررسی یک فوریت لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت موافقت کردند. این لایحه دیماه ۱۳۹۹ در هیات دولت تصویب شد و تقدیم مجلس شورای اسلامی شد.
فاطمه قاسمپور نماینده مردم تهران در موافقت با این لایحه گفت: در سالهای اخیر با خشونت زنان و کودکان مواجه شدیم که افکار عمومی را جریحه دار کرده است و باید آسیبهای جامعه مورد بررسی قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه این لایحه به نگارش فقهی و قانونی نیاز دارد، تصریح کرد: مساله تامین امنیت زنان از آموزههای اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی است و از نمایندگان میخواهم با فوریت این لایحه موافقت کنند.
رییس فراکسیون زنان مجلس افزود: در مورد این لایحه هم برخورد سیاسی صورت گرفته است، مجلس خود را صاحب این جایگاه میداند که مسائل اولویت دار جامعه را با فوریت بررسی کند. سید امیر حسین قاضیزاده هاشمی هم که ریاست جلسه را بر عهده داشت، در واکنش به اظهارات قاسم پور گفت: نباید با مسائل فرهنگی و اجتماعی برخورد سیاسی شود و این چالشی برای جامعه شود.
معین الدین سعیدی نماینده مردم چابهار در مخالفت با یک فوریت این لایحه گفت: این دولت در آخر روزهای کاری خود است و صلاحیت ارائه این لایحه را ندارد زیرا از ظرفیت های بانوان در کابینه خود استفاده نکرده است.
نماینده مردم چابهار با بیان اینکه هیچ کس با اصل موضوع این لایحه مخالفتی ندارد، تصریح کرد: طرح متقنتر از این لایحه با امضای ۵۰ نفر از نمایندگان تحویل هیات رییسه مجلس شده است که میتواند حقوق بانوان را استیفا کند.
وی گفت: از شورای نگهبان میخواهم که مصداق رجل سیاسی در قانون را مشخص کند تا بانوان توانمند این سرزمین بتوانند در مدیریت کشور سهیم شوند.
گیسهایی که میلیونی فروخته میشود
فروش گیسهای طبیعی که برخی آنها از مرز ۱۰ میلیون تومان میگذرد از مسائل عجیب عصر کنونی است اگر تا دیروز افراد مبتلا به سرطان یا بیماران آلوپسی به دلیل شرایط ظاهریشان نیازمند استفاده از کلاهگیس بودند، این نیاز در قشر جوان جامعه به دلیل مدگرایی همهگیرتر شده است.
اکستنشن یا وصل کردن مو که این روزها بسیاری از زنان و دختران جوان به آن روی آورده اند، روشی است که آرایشگرها آن را برای پرپشتتر و ضخیمتر نشان دادن موهای سر استفاده میکنند. براین اساس اکثر افراد سعی می کنند که نواقص و عیوب موهای خود را با استفاده از این متد رفع کنند. قیمت اکستنشن در آرایشگاههای زنانه علاوه بر این که بسته به جنس موهای استفاده شده در آن متفاوت است، به تعداد شاخههایی که در میان موها کار گذاشته میشود نیز بستگی دارد.
با توجه به بازار داغ اکستنشن، تبلیغ آن هم در فضای مجازی رواج یافته و هم در آرایشگاه های زنانه و گاه مردانه، اگر سری به فضای مجازی زده باشید، خواهید دید که برخی از افراد که عموما از قشر آرایشگران هستند، انواع گیس های مصنوعی و طبیعی را تبلیغ کرده و هریک از آن ها را با توجه به جنس و کیفیت رتبه بندی می کنند و بر این اساس با قیمت های مختلفی عرضه می شوند.
تا چند سال گذشته استفاده از کلاه گیس بیشتر در مورد بیماران سرطانی و مبتلا به آلوپسی(ریزش مو) مورد استفاده قرار می گرفت و حتی این افراد می توانستند از کلاه گیس های سفارشی که از موی طبیعی درست شده بود، استفاده کنند؛ حتی اگر فرد در مراحل اولیه شیمی درمانی بود از موی خود فرد نیز برای ساخت کلاه گیس استفاده می شد زیرا براساس نظر پزشکان و متخصصان، برای افراد مبتلا به انواع سرطان و بیماران آلوپسی استفاده از کلاه گیس با موهای پلاستیکی و پلیمری و نیز لباس های نایلونی مجاز نیست.
این در حالی است که در شرایط کنونی بسیاری از جوانان به استفاده از کلاه گیس های طبیعی روی آورده اند و قشر مرفه جامعه تن به خرید کلاه گیس هایی با قیمت بالای ۱۰ میلیون تومان داده و از سوی دیگر برخی از زنان و دختران برای کسب درآمد موهای خود را می فروشند.
برخی از آسیب شناسان اجتماعی معتقد هستند که شرایط کرونایی که باعث رکود اقتصاد خانوارها شده، اعضای خانواده ها را به تکاپو وا داشته تا هریک به طروقی معیشت خود را تامین کنند و این روزها گیس فروشی به بازار داغی تبدیل شده تا مرفه هان و قشر بی درد جامعه خریدار این گیس ها باشند.
البته مشاهدات عینی خبرنگار ما حاکی از آن است که در برخی از موارد خرید گیس ها فقط به قشر مرفه جامعه منتهی نمی شود بلکه برخی از افراد از خانوادهای متوسط رو به پایین نیز تمایل به خرید گیس داشته تا از قافله عقب نمانند.
از نگاه آسیب شناسی اجتماعی فروش اعضای بدن اعم از کلیه یا مو به دلیل نیاز مالی است و از آن جایی که فروش این گیس ها مشتریان بسیاری دارد این امر به مساله ای عادی در آرایشگاه ها بویژه آرایشگاه های زنانه تبدیل شده است.
مدگرایی و گرایش به خرید گیس های طبیعی
تبلیغ خرید گیس های طبیعی در فضای مجازی و فیزیکی بیداد می کند چرا که اکنون داشتن مویی بلند مد شده و بسیاری از بانوان به این سمت روی آورده اند. اینکه چه انگیزه ای علاوه بر مد سبب می شود که دختران و زنان به فکر استفاده از موهای طبیعی و وصل کردن آن به موی سرخودشان شود، متفاوت است.
سحر دختری ۲۲ ساله است که گیسی طبیعی را خریداری و به موهایش وصل کرده است، دانشجو است و برای این گیس ها حدود ۱۲ میلیون تومان پرداخته، پولی که شاید برای برخی از اقشار جامعه به اندازه گرفتن یک وام باشد در این زمینه می گوید: مدگرایی سبب شده که اغلب دختران به این مساله روی آورند به نظرم مدگرایی چیز بدی نیست و جوانان دوست دارند براساس مد حرکت کنند.
از او می پرسم آیا با وضعیت کرونا و ضرورت رعایت بهداشت، استفاده از موی طبیعی چقدر برایش مهم بوده که تن به این کار داده است، کمی فکر می کند و می گوید: وقتی ۱۲ میلیون پول بابت این موها می دهم از بهداشتی بودن آن ها هم مطمئن هستم، یک روزی گیس های بلند از مد می افتاد و من و دختران هم سن و سالم براساس مد آن را کنار می گذاریم، به نظرم ما جوانان تفریح و سرگرمی نداریم به همین دلیل بیشتر به ظاهرمان توجه می کنیم و دنبال این هستیم که چه چیزی مد شده است.
زهرا دختری حدودا ۳۰ ساله که آرایشگر است، در این زمینه می گوید: بی هویتی، درد بزرگی است، دردی که شاید خیلی از مسئولان فرهنگی به آن توجه نداشته اند و این بی توجهی سبب شده تا جوانان تمام فکر و ذکرشان مد گرایی شود، این مساله تا جایی پیش رفته که برخی از دختران اقشار متوسط جامعه نیز به مدگرایی روی آورده اند، من دختری را می شناسم که پدرش کارمند است و با حقوق کارمندی خرج پنج نفر را می دهد، این دختر آنقدر به پدرش فشار آورده که می خواهم از گیس های طبیعی استفاده کنم که پدر مجبور شده یک وام پنج میلیونی برای این کار از اداره اش بگیرد. وقتی این مسائل را می بینم خیلی ناراحت می شوم که چرا یک دختر با وجود اینکه می داند، خانواده در شرایط اقتصادی خوبی قرار ندارند، پافشاری به استفاده از گیس های طبیعی دارد که اکنون مد است و شاید تا مدتی دیگر از مد بیفتد.
وی ادامه می دهد: جوانان سرگرمی ندارند، یا باید خود را با درس خواندن مشغول کنند یا با مدگرایی، اینستاگرام پر شده از تبلیغ انواع مدهای لباس، کیف و کفش که دختران و پسران با تیپ های مختلف در این فضا ظاهر می شوند و هریک بر دیگری سبقت گرفته و می ترسند که از قافله عقب بمانند.
چرا گیس هایم را فروختم؟
نرگس دختر جوانی است که گیس هایش را فروخته است، در این زمینه می گوید: موهای رنگی ارزانتر از موهای مشکی هستند اما با توجه به کیفیت، رنگ و طول، موهایم را ۳ میلیون تومان فروختم، وقتی آرایشگر موهایم را قیچی می کرد، گویی تمام وجودم را بریده اند، خانم ها روی موهای خود حساس هستند، من هم حساس بودم اما به دلیل مشکلات مالی مجبور شدم، موهایم را بفروشم. بعدها فهمیدم که همان سالن داری که موهایم را ۳ میلیون خرید، همان مو را به دیگری ۷ میلیون تومان فروخت.
یکی از دیگر از بانوانی که موهایش را به دلیل مشکلات مالی فروخته، می گوید: از حدود یکسال پیش شوهرم به دلیل بیماری خانهنشین شد، درآمدی زیادی نداشتیم چون کارگر یکی از شهربازی ها بود که بعد از تعطیلی طولانی مدت به دلیل شیوع ویروس کرونا بیکار شد و بعد هم بیماری به سراغش آمد و اوضاع مالیمان بدتر شد. در چنین شرایطی یکی از کارهایی که به نظرم رسید که می توانستم انجام دهم، فروش مو بود. تصمیم گرفتم موهایم را بفروشم تا بخشی از مخارج زندگی را از این طریق فراهم کنم.
گیس هایی که نرخ ثابتی ندارند
برای عینی شدن این گزارش سری به برخی از آرایشگاه های زنانه زده ایم تا از نزدیک شاهد این مساله که در جامعه رواج یافته، باشیم.
یکی از آرایشگران در منطقه شمال شهر تهران در گفت و گو با خبرنگار ما می گوید: اکستنشن یا وصل کردن موی طبیعی به روش های مختلف مثل چسب کراتین و لیزر … روی رشته های موی سر مشتری ها یا نقاطی از سر انجام می شود، مشتریان ابتدا باید ۵۰۰ هزار تومان بابت خرید موی طبیعی پرداخت کنند و مابقی هزینه را که در مجموع حدود ۷ تا ۹ میلیون تومان می شود، بعد از اتمام کار بپردازند.
آلبومی از کارهاش را نشانم می دهد و می گوید: داخل آلبوم عکس ها سفارش ها از ۷ تا ۱۵ میلیون تومان است. گیس های طبیعی بانوان که به این آرایشگه فروخته می شود، تابع قیمت مشخصی نیست و هر فردی می تواند برای گیس هایش نرخی تعیین کند.
با گشت و گذاری در تهران متوجه خواهید شد که بسیاری از آرایشگاه ها وصل کردن موی طبیعی را تبلیغ کرده اند و هریک برای اینکه گوی سبقت را از سایرین بروباید، به تبلیغات فضایی روی آورده اند، وصل مو در کمتر از ۱۰ دقیقه، اجاره بهترین موهای طبیعی، صاحب موهایی با کیفیت شوید و …
یکی دیگر از سالندارها به خبرنگار ما می گوید: قیمت موی طبیعی بستگی به نوع سفارش مشتری ها دارد. هر قدر طول مو بلندتر و با کیفیتتر باشد گرانتر است، البته اگر مشتری ها توان پرداخت نداشته باشند از موهای ارزانتر استفاده می کنیم که هزینهشان کاهش پیدا می کند.
به گفته وی گیس های خریداری شده با محلول های شوینده قوی می شویند تا گیس ها از هر جهت آماده فروش به مشتری ها باشد.
اجاره گیس های فروخته شده
مدیر یکی از سالن زیبایی می گوید: فقط ۲ میلیون تومان اجرت وصل کردن مو است که مسئول اکستنشن با تضمین آن را انجام می دهد. البته برخی افراد از گیس هایی استفاده می کنند که هزینهاش کمتر است.
به گفته وی اجاره سالانه موی طبیعی بین ۵۰۰ تا ۲ میلیون تومان است که البته در طول سال بین ۳ تا ۴ مرتبه نیاز به ترمیم پیدا می کند تا حالتش را از دست ندهد که هزینه جداگانهای دارد.
وی ادامه می دهد: ۲ دسته فروشنده مو داریم. شهروندانی که گیس فروشی را منبع درآمدی می دانند و می خواهند هر چند سال یک بار موی خود را بفروشند. البته اغلب این افراد که فوت و فن گیس فروشی را یاد می گیرند و می خواهند از این حرفه کاذب، نان درآورند در طول سال بیکار نمی نشینند و با جلب نظر اطرافیان و بستگان نزدیکشان مثل مادر، خواهر و خاله نقش واسطه گری پیدا می کنند که برایشان چند میلیون تومان سود داشته باشد. گروه دوم بیشتر به دنبال مدگرایی هستند و زمانی که موهای خود را کوتاه می کنند از این فرصت استفاده کرده و آن را می فروشند.
بازار داغ عرضه و تقاضای گیس های طبیعی
در طول سال های اخیر میزان سفارش برای تهیه موهای طبیعی آنقدر زیاد شده که بعضی ها که مرتب بازار عرضه و تقاضا را رصد می کنند به این فکر افتادهاند، واردات موی طبیعی را از کشورهای دیگر آغاز کنند. به گفته یکی از متصدیان فروش لوازم آرایش و زیبایی، اکنون در بازار تهران و محدوده ۱۵ خرداد و بازار سلطانی چند واردکننده بزرگ موی طبیعی از کشورهای چین و هند وجود دارد که به جز تهران در نقاط کشور مشتری ثابت دارند و از این طریق سود زیادی به دست می آورند. قیمت موهای طبیعی وارداتی بالاتر از موهای طبیعی وطنی است و این موضوع به نوبه خود باعث شده تا گیسفروشی رونق بیشتری پیدا کند در صورتی که ریسک استفاده از موهای چینی پس از بحران شدید کرونا بالاست و کسی تضمین نمی دهد که استفاده کنندگان این گیس های خارجی بهداشتی و عاری از هرنوع ویروس و قارچ باشند.
عواقب خطرناک اکستشین
به گفته بسیاری از متخصصان پوست و مو اگر شرایط بهداشتی در سالن ها رعایت نشود، عواقب خطرناکی پیش روی افرادی است که از موهای طبیعی دیگران استفاده می کنند و احتمال انتقال بیماری هایی از جمله موخوره و قارچ وجود دارد.
پزشکان توصیه می کنند افرادی که در شرایط خاص ناچارند این کار را انجام دهند باید به سالن ها و مراکزی بروند که مجوز فعالیت دارند، در غیر این صورت امکان دارد به دردسر افتاده که مهمترین آن از دست دادن سلامتی است.
متخصصان پوست و مو می گویند، اکستنشن باعث ریزش شدید موها میشود و در نهایت ممکن است به طاسی منجر شود چرا که یکی از علل مهم ریزش موها بستن زیاد آنهاست. این نوع ریزش را ترکشن آلوپسیا (ریزش موی کششی) میگویند که در آن، موهای بخشهایی از سر که بیشتر تحت فشار و کشیده شدن بودهاند میریزد و بتدریج سر طاس میشود. این نوع ریزش موها در زنهایی که همیشه موهایشان را دم اسبی میکنند یا محکم میبافند بسیار شایع است. به همین دلیل یکی از عوارض اکستنشن هم ریزش موی کششی است، چون در اکستنشن نیز موها بشدت کشیده میشود و به همین دلیل پس از مدتی شروع به ریزش میکند و گرچه شاید در دفعات اول و دوم موها چندان کم نشود، اما در دفعات بعدی کاهش آنها کاملا مشهود است.
میزان آسیبدیدگی موها، بسته به تعداد دفعات اکستنشن کردن و جنس موها متفاوت است. اگر ریشه موها آسیب ببیند ممکن است طاسی همیشگی شود و موها دیگر در نقاطی که زیاد تحت کشیدهشدن بوده است رشد نکند و استفاده از نرم کننده و دارو به بهبود وضعشان کمکی نکند.
از سوی دیگر تشدید سردردهای میگرنی پس از اکستنشن در کسانی که مبتلا به میگرن هستند هم وجود دارد. سری قرمز با پوستی ورم کرده و تاول زده که موهای زیادی روی آن به هم چسبیده است نیز از دیگر عوارض اکستنشن است.
ابتکار از ثبت نام ۴۰ تن از زنان کشور در انتخابات ریاست جمهوری گفت
معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده در پیام توییتری نوشت: حدود ۴۰ نفر از زنان کشور برای انتخابات ریاست جمهوری و حضور چهره شاخصی مانند خانم دکتر زهرا شجاعی ثبت نام کرده اند.
«معصومه ابتکار» در این پیام تاکید کرد که انتظار میرود شورای نگهبان این بار رجل سیاسی مونث را تایید کند تا یکی دیگر از ظرفیتهای بالفعل نشده قانون اساسی محقق شود.
پایان تراژدی فرزندکشی والدین
پس از آنکه تاریخ تکرار شد و تعصب کور، داس به دست پدر داد تا سر دخترک ۱۳ ساله را از بدن جدا کند آن هم با این فراغت خاطر که بعنوان ولی دم، قانون برای او مجازات سختی در نظر نمی گیرد، اصلاح قانون در اولویت قرار گرفت و سرانجام چکش قانون حکم به تشدید مجازات پدر درصورت قتل فرزند داد.
یکسال پیش در همین روزهای بهاری بود که به لطف وسایل ارتباط جمعی و رسانه های مجازی، تراژدی قتل رومینای ۱۳ ساله توسط پدر و به جرم نانوشته دلبستگی از جغرافیای کوچک یک روستا به بیرون راه پیدا کرد و به سرعت در جهان انتشار یافت به گونه ای که حتی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) را به واکنش واداشت.
مرگ دلخراشی که با انتشار تصاویری از آخرین خنده های دختر نوجوان در فضای مجازی و افشاگری ها پیرامون این حادثه هولناک، افکار عمومی را خشمگین و آن ها را واداشت تا به دنبال دادخواهی از خون دختربچه ای باشندکه به ناحق حق حیات از او گرفته شده بود.
از جمله این دادخواهی ها، ریشه یا بی علل این اتفاق بود که کوروش محمدی رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران بر آن صحه گذاشت و با اشاره به بروز فاجعه قتل فرزند به عنوان مذموم ترین جنایت غیرقابل بخشش گفت: با این وجود نباید هیجانی وارد عمل شد و بدون ریشهیابی این ماجرا و در نظر گرفتن ساختارهای غلط جامعه تصمیم گرفت چرا که ما سالهاست که با این گونه قتلها روبرو هستیم ولی هرگز برای بررسی و ریشهیابی این آسیبها وارد عمل نشدهایم.
به گفته وی به هر حال قاتل در این قضیه مجازات می شود ولی نباید همانند جنایات دهههای قبل مانند خفاش شب، فاجعه خمینیشهر و سعادتآباد، بدون تحلیل و واکاوی دقیق علتها به سرعت به مجازات مجرم پرداخته و در نهایت پس از مدتی به فراموشی سپرده شود.
از دیگر دادخواهی های صورت گرفته از سوی مردم، اصلاح قانون و اجرای اشد مجازات برای متهم اصلی پرونده بود تا دیگران در پناه قانون و با فراغت خاطر از اینکه به عنوان ولی دم، قانون برای آنها مجازات سختی در نظر نمی گیرد، به خود اجازه ندهند پشت نقاب ناموس و غیرت جان جگرگوشه خود را بستانند.
قانونی که به گفته سارا باقری وکیل پایه یک دادگستری در آن هیچ تناسبی بین جرم و میزان مجازاتی که برای پدر فرزند کش در نظر گرفته شده، وجود ندارد. برای مثال پدر رومینا اشرفی از قبل اطلاعاتی هم نسبت به قوانین داشته که در صورت کشتن فرزندش قصاص نمیشود.
باقری ادامه داد: وقتی قاضی از پدر رومینا پرسیده بود که چرا شما به سراغ بهمن خاوری نرفتید تا او را بکشید، گفته بود دلیلم این بود که اگر بهمن خاوری را میکشتم من را قصاص میکردند و من به اعدام محکوم میشدم؛ اما در مورد دخترم این اتفاق نمیافتاد و دقیقا بحث زن کشی و مظلومیت و عدم تناسب قوانین ما در بحث فرزندکشی هست که پدر در این قضیه مجازات نمیشود و به چند سال حبس که قابل پیش بینی بود، محکوم میشود بدون اینکه حتی مجازات تکمیلی و بازدارنده برای پدر رومینا در نظر گرفته شود.
وی افزود: صدور حکمهایی بدون مجازات تکمیلی و بازدارنده سبب میشود مادر و دیگر اعضای خانواده این فرزندان با ترسی در وجود خود زندگی کنند. چه بسا در بسیاری از موارد مادر و دیگر اعضای خانواده چاره ای ندارند و با قاتل زندگی میکنند و به اتفاق پیش آمده نیز رضایت میدهند. بنابراین برای حفظ امنیت این خانواده باید قوانین حمایتی و تکمیلی در نظر گرفته شود.
موضوعی که باعث شد در همان روزها، معصومه ابتکار معاون رئیس جموری در امور زنان و خانواده در واکنش به این اتفاق هولناک، از پیشنهاد این معاونت برای اصلاح قانون خبر داد و گفت: جریحه دار شدن افکار عمومی از قتل رومینا، واکنش جدی معاونت را برانگیخت تا لایحه تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند را تنظیم و به کمیسیون لوایح بفرستد.
وی افزود: این لایحه پس از بررسی در کمیسیون به قوه قضاییه ارسال شد که با تکمیل حقوقی و قضایی این لایحه پیشنهادی به کمیسیون بازگشته تا با رفع ایرادات، سریع تر به مجلس ارسال شود.
معاون رییس جمهوری با ابراز تاسف از اینکه این اتفاق باز هم تکرار شده و مخصوص دختران نیست بلکه پسران هم به دست پدر به قتل رسیده اند، ادامه داد: از این رو بررسی سریع این لایحه که در چارچوب شرع مقدس اسلام تنظیم شده، ضرورت دارد. ضمن اینکه نگاه ما کاربردی است و اعتقاد داریم فقه جعفری می تواند راه حل های منطقی در چارچوب شرع مقدس ارائه دهد تا از جرم های آشکار در امان باشیم.
وی یادآور شد: قوانین باید شفاف باشد و جایی برای سوءبرداشت باقی نگذارد که متاسفانه در این مورد قوانین شفاف در دسترس نیست و باید اصلاح شود.
با گذشت یکسال از واقعه تلخ رومینا و با پیگیری های مکرر معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، سرانجام لایحه پیشنهادی این معاونت در مورد اصلاح ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی در دولت تصویب شد؛ خبری که ابتکار در توییتی به آن اشاره کرد و نوشت: این لایحه که مورد تایید قوه قضاییه نیز هست، حداکثر مجازات، ایجاد محدودیت در سرپرستی اطفال دیگر و عدم شمول ارفاق را در بر می گیرد.
لایحهای که در صورت تصویب نهایی مجازات قتل فرزند را از حداکثر ۱۰ سال به حداقل ۲۵ سال افزایش خواهد داد تا دیگر ذهن محاسبه گر جنایتکاران فراغ بال از تکرار جنایت نداشته باشند.
حال باید دید آیا با محض ارجاع این لایحه به مجلس شورای اسلامی، در تصویب این لایحه و حمایت از حق حیات فرزندان سرعت می بخشد یا آن را همانند لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت به کناری می گذارد و از اولویت خارج می کند.
ابتکار: بگذارید در مدت باقی مانده خدمت به مردم نتیجه دهد
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در توئیتی نوشت: افراطیونی که سال ها با دروغ و تخریب به خاطر حضورم در میدان اجرا، مقابل پیشبرد امور کشور و راحتی مردم مانع تراشی کرده اند، بگذارند در مدت باقی مانده خدمت به مردم نتیجه دهد.
معصومه ابتکار در پیامی که در صفحه توئیتر خود منتشر کرد، نوشت: افراطیونی که سالها با دروغ و تخریب به خاطر حضورم در میدان اجرا، مقابل پیشبرد امور کشور و راحتی مردم مانع تراشی کرده اند، بیش ازاین آخرتشان را فنا نکنند و بگذارند در مدت باقیمانده خدمت به مردم نتیجه دهد.
وی افزود: در انتخابات۱۴۰۰ ثبت نام نکردم؛ قفل ها و موانع را بردارید. به مردم هم فکر کنید!
برگزیدگان دور نهم زنان کارآفرین برتر مشخص شد
معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از پایان دور نهم رای گیری مردمی زنان کارآفرین برتر و انتخاب برترینها خبر داد.
معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، نهمین دور انتخاب زنان کارآفرین برتر با رای مردم که از ۱۹ فروردین ماه آغاز شده بود، با انتخاب نفرات برتر به کار خود پایان داد و به زودی از برگزیدگان قدردانی می شود.
این انتخابات از اسفند ۱۳۹۷ با ایجاد سامانه انتخاب برترین کارآفرینان زن بر روی سایت معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده آغاز به کار کرد تا مردم و جوامع محلی با کارکرد این بانوان پرانگیزه و آثار تلاش های آنها آشنا شوند.
زینب الله دوست، نرگس شفایی و اعظم پارسا از شهر مشهد استان خراسان رضوی، طاهره اصلانی از شهر پلدختر استان لرستان، سحر یوسفوند از شهر بوشهر استان بوشهر، راشین رستمی از شهر روانسر استان کرمانشاه، مهسا قنبرزاده و ملیحه نظیری سارخانلو از شهر اردبیل استان اردبیل، صبریه مرادعلی نیا از شهر پهله و زینب جابری از شهر دهلران استان ایلام، فاطمه مشرقی مقدم از شهر بیرجند استان خراسان جنوبی، ثریا زائراومالی از شهر نکا استان مازندران، ناهید اقبالی از شهر کرج استان البرز، شادی پیروزی از شهر رشت استان گیلان و آسیه موسوی از شهر تربت حیدریه استان خراسان رضوی کارآفرینان برگزیده شهری این دوره هستند.
همچنین زرین تاج کامل پورجید از روستای جید استان اردبیل، سارا پارسیانی از روستای چقربش قارداش استان گلستان، فاطمه غلامی از روستای حاضرمیل استان ایلام، لیلا حامیان رودسری از روستای ویشکاننک استان گیلان و طیبه رحمانی نعیم آبادی از روستای سلیمان آباد زرند استان کرمان به عنوان کارآفرینان برگزیده روستایی با رای مردمی انتخاب شدند.
معاون وزارت ورزش و جوانان: رشد جمعیت کشور در حال منفی شدن است
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، با بیان اینکه شاهد شکل گیری یک کاهش عجیب در حوزه افزایش جمعیت کشور هستیم گفت: بررسیها نشان میدهد که این روند به گونهای است که از ۶ ماهه دوم پارسال به این سو در حال رسیدن به یک رشد منفی جمعیت در کشور هستیم.
محمد مهدی تندگویان، در جلسه ستاد ساماندهی امور جوانان فارس در شیراز افزود: کرونا هم این کاهش را به شدت افزایش داده است؛ هرچند که بیماری کووید ۱۹ یک معضل جهانی بود اما چون کاهش جمعیت ما یک کاهش بسیار شتاب زدهای نسبت به سایر کشورها است این تاثیرگذاری بسیار بیشتر بود.
وی، با بیان اینکه در حال حاضر در یک پنجره طلایی از جمعیت کشور هستیم ادامه داد: امروز جمعیت جوان بزرگترین جمعیت کشور است که باید از این فرصت مناسب به شکل مطلوب استفاده کنیم و اگر این اتفاق نیافتد در نسلهای آینده با یک چالش مواجه خواهیم شد که هیچ راه حلی هم نخواهد داشت.
او اظهار داشت: اگر امروز به بحث ازدواج و فرزندآوری میپردازیم برای دین و وظیفهای است که در قبال دهههای آینده داریم و اگر امروز نتوانیم این را خوب مدیریت کنیم با یک چالش بزرگ در حوزه جمعیتی مواجه خواهیم شد.
وی گفت: همه کشورها بحث کاهش جمعیت را دارند اما درصد کاهشی جمعیت آنها در یک قرن اتفاق افتاده در حالی که در کشور ما طی ۲ سه دهه یک کاهش عجیب در حوزه افزایش جمعیت روی داده که برخی به دلیل سیاستهای غلطی بوده که در گذشته اتخاذ شده است.
او تصریح کرد: تاثیر چالش بزرگ جمعیتی که کرونا ایجاد کرده در ۲ دهه آینده به طور کامل در کشور خود را نشان میدهد و ما با زیرساختهایی در کشور مواجه خواهیم بود که به دلیل حفره جمعیتی که در این دوره در حال شکل گیری است جمعیتی برای بهره براری از آن زیرساختها وجود نخواهد داشت.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان ادامه داد: آمار ۹ ماهه سال گذشته در بحث موالید کاهش بیش از ۱۰۰ هزار نفری و در بحث مرگ و میر هم افزایش بالای ۱۰۰ هزار نفری را نشان میدهد که قرار گرفتن این ۲ آمار در کنار هم نگران کننده است.
تندگویان افزود: ترس از فرزندآوری به دلیل وجود کرونا یک موضوع جدی است که از سوی بسیاری از زوجها مطرح میشود و چون ترس ابتلا به کرونا را دارند ترجیح میدهند که فرزند آوری را به دوره بعد از کرونا موکول کنند که این تصور بد است و باید این مساله القاء شود که ما مراکزی برای مراجعه بانوان باردار داریم که هیچ مشکلی برای آنها ایجاد نخواهد شد.
وی ادامه داد: از وزارت بهداشت تقاضا داریم که این باور غلط که مراکز ایمن برای مراجعه بانوان باردار نیست شکسته شود تا این دغدغه زوجین هم رفع شود.
وجود سه هزار و ۷۰۰ تشکل در کشور
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، تعداد تشکلهای موجود در کشور را در مجموع سه هزار و ۷۰۰ تشکل دانست و گفت: حدود ۲ میلیون جوان تحت پوشش این تشکلها قرار دارند که استان فارس رتبه نخست دارا بودن سمن ها را در کشور کسب کرده است.
تندگویان، یکی از مشکلات اصلی حوزه جوانان در کشور را عدم برخورداری جوانان به ویژه جوانان فارغ التحصیل از مهارت شغلی دانست و گفت: متاسفانه در بحثهای آموزشی فقط مدرک گرایی میکنیم و هیچ چیز به فرزندانمان یاد نمیدهیم.
وی ادامه داد: یکی از دلایل افزایش آمار فارغ التحصیلان بیکار نداشتن مهارت برای فعالیت است و حتی اگر کسب و کاری هم راه اندازی کنند به دلیل نداشتن مهارت در آن شغل دچار ورشکستگی میشوند که جا دارد برای انتقال مهارت به جوانان آموزشهایی به آنها ارائه شود.
رانندگی اتوبوس داخل شهری جزو مشاغل سخت و زیانآور است/ زنان اجازه فعالیت در این حوزه را ندارند
مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران گفت: در حال حاضر ۱۰ اتوبوس تککابین ویژه بانوان برای پایتخت در نظر گرفته شده که فعلاً در خط ۷ فعال است برخی از بانوان بسیار از اتوبوسهای اختصاصی رضایت دارند و تعدادی هم از تبعیض ایجاد شده گلایه دارند و معتقدند اگر اتوبوس ویژه بانوان وجود دارد اتوبوس ویژه مردان هم باید باشد که به طور کلی ما این اقدام را یک رویکرد مثبت در جهت رضایتمندی بانوان میدانیم همچنین در صورتی که تعداد مسافران زن بیشتر شود اتوبوس یا مینیبوسهای دیگری هم به صورت اختصاصی در نظر میگیریم.
محمود ترفع گفت: برای اینکه بخواهیم اتوبوسهای ویژه بانوان به خطوط دیگر اختصاص دهیم به ناوگان و راننده جدید نیاز داریم که با هماهنگی معاونت توسعه منابع انسانی و اقدامات لازم برای استخدام انجام شده و امیدواریم بتوانیم راننده برای اتوبوسرانی جذب کنیم.
او گفت: شغل رانندگی اتوبوس داخل شهری جزو مشاغل سخت و زیانآور محسوب میشود و بر مطابق قانون زنان اجازه فعالیت در این حوزه ندارند و نمیتوانیم راننده زن در اتوبوسرانی جذب کنیم بنابراین آمار رانندگان زن در حال حاضر صفر است.
کرونا آمار مسافران را ۷۰ درصد کاهش داد
ترفع ادامه داد: تهران بیش از ۲۲۰ خط فعال اتوبوسرانی دارد که به دلیل شرایط کرونا آمار مسافران نسبت به قبل از کرونا حدود ۷۰ درصد هم کمتر شده است و بسیاری به دلیل ترس از قرار گرفتن در محیطهای شلوغ تمایل به استفاده از اتوبوس ندارند بنابراین به دلیل این مسأله و کاهش درآمد رانندگان اتوبوس بخش اعظمی از رانندگان در بخش خصوصی فعالیت برایشان مقرون به صرفه نیست. به عبارتی آنقدر در برخی خطوط آمار اتوبوسهای خصوصی و تعداد مسافران کاهش یافته که به نظر ما تعطیل شده است و اکنون ۳۰ درصد از اتوبوسهای بخش خصوصی دیگر فعال نیستند و بسیاری از خطوط در بخش خصوصی با سرفاصله زیاد فعالیت دارند.
وی افزود: اولویت نخست ما، حفظ ایمنی و سلامت مسافران و رانندگان اتوبوس و سایر کارکنان شرکت واحد است، عملاً با ناوگان موجود، فاصلهگذاری مورد نظر در ساعات اوج مسافر امکان پذیر نیست و تنها راهکار موجود، خرید اتوبوسهای جدید و تقویت ناوگان است.هر چند این روزها تقریباً هیچ مسافری بدون ماسک وارد اتوبوس نمیشود اما نگرانی از ابتلا به کرونا در موج چهارم، بر دغدغه مسافران و رانندگان اتوبوس افزوده و بر کاهش تعداد مسافران مؤثر بوده است.
ایرانِ «میانسال» /صفر شدن رشد «جمعیت» تا ۲۰ سال دیگر
ایران؛ کشوری که در حال حاضر با داشتن حدود ۷۰ درصد جمعیت فعال، «میانسال» خطاب می شود، زنگهایِ کاهش نرخ رشد جمعیت و افزایش تعداد سالمندانش به صدا درآمده؛ اظهارات صاحب نظران بالاخره مسئولان را متوجه آینده ایران کرد. این نگرانیها در قالب طرحی با هدف افزایش نرخ رشد باروری در سال ۹۲ از سوی نمایندگان تهیه و اعلام وصول شد اما بنابر دلایلی به سرانجام نرسید و حالا بعد از هشت سال از زمان تدوینش، نمایندگان تصویب کردند به مدت هفت سال به صورت «آزمایشی» اجرا شود. اما کارشناسان معتقدند نمی توان پیش بینی درستی در خصوص افزایش نرخ باروری حتی در صورت اجرای این طرح داشت و اما و اگرهایی بر آن وارد می کنند.
براساس آمارهای مرکز آمار ایران، نرخ رشد جمعیت در سال ۶۵ حدود ۳.۴ درصد و در سال ۷۵، ۱.۹۶ درصد بوده و در سال ۸۵ به ۱.۶۱ درصد، در سال ۹۰ به ۱.۲۹ درصد و در سال ۹۵ به ۱.۲۴ درصد رسیده است.
از سوی دیگر اما برخی از کارشناسان مدعی شده اند که نرخ رشد جمعیت در سال ۱۳۹۹ به ۰.۶ درصد رسیده است؛ هرچند که پس از آن یکی از جمعیتشناسان این موضوع را رد و اعلام کرد که در سایت سازمان ثبت احوال میزان فوت و تولد اعلام نشده است و اگر افرادی این عدد را اعلام میکنند باید آمار واقعی ارائه دهند و بگویند که تولد و فوت در سال ۹۹ چه میزان بوده؟ تا بتوانیم آن را محاسبه کنیم.
اما درمجموع چهار عامل «ولادت»، «مرگ و میر» و «مهاجرپذیری» و «مهاجرفرستی» در رشد جمعیت تاثیرگذار هستند که ولادت و مهاجرپذیری در رشد جمعیت اثر مثبت و مرگ و میر و مهاجرفرستی اثر منفی دارد.
تعداد فرزندان مادران طی سالهای ۶۵ تا ۹۰ از ۷ به ۱.۸ فرزند رسید
نگاهی به وضعیت آماری میزان ولادت در کشور حاکی از آن است که در سال ۶۵ میانگین تعداد فرزندان هر مادر ۷ فرزند بود که این تعداد در سال ۸۵ الی ۹۰ به ۱.۸ فرزند رسید و تا سال ۹۵ رشد جمعیت ۱.۲۴ درصد بوده است.
اما از آنجایی که از یک سو اظهارات متعددی درباره مسائل جمعیتی ایران و همچنین پیشی گرفتن تعداد سالمندان طی سالهای آینده مطرح است و از سوی دیگر اما و اگرهایی درباره «طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده» وجود دارد؛ دراین باره با شهلا کاظمیپور- جمعیتشناس به گفتوگو نشستیم و ضمن تحلیلی از نرخ رشد جمعیت، میزان باروری و … برخی از مواد طرح مذکور را نیز مورد بررسی قرار دادیم.
رشد جمعیت ایران به زیر “یک” رسید
ایران جا پای کشورهای توسعه یافته گذاشت
کاظمیپور در ابتدای این گفتوگو گریزی به وضعیت آماری جمعیت ایران میزند و معتقد است که روند تحولات جمعیتی ایران طی ۳۰ سال اخیر نشان میدهد که رشد جمعیتی از رقم بالای ۳.۴ درصد در سال ۱۳۶۵، به تدریج کاهش پیدا کرده است. در آخرین سرشماری سال ۱۳۹۵ رشد جمعیتی کشور به ۱.۲۴ رسیده است و آمارهای جدید آمارگیری نشده است، اما آمارهای ولادت و مرگ و میر نشان میدهد که رشد جمعیت ایران به زیر یک رسیده است. این روند کاهش رشد جمعیت ایران عمدتا ناشی از کاهش باروری است که در سال ۱۳۶۵ میانگین باروری کل در ایران ۶.۷ فرزند و در حال حاضر به ۱.۷ یا ۱.۸ فرزند رسیده است؛ پس تحول اساسی که در جمعیت ایران اتفاق افتاده نرخ باروری است که باعث شده این نرخ در ایران کاهش یابد.
البته کاظمیپور این را هم میگوید که این روند منحصر به ایران نیست و بسیاری از کشورهای توسعه یافته این مسیر را طی ۵۰-۶۰ سال قبل سپری کردهاند؛ کشورهای آسیای جنوب شرقی این مسیر را در ۱۵-۲۰ سال پیش، ژاپن ۳۰ سال پیش، کره ۲۰ سال پیش و … لذا بسیاری از کشورها این مسیر را سپری کردهاند و ایران نیز در این مسیر قرار گرفته است.
صفر شدن رشد جمعیت کشورمان تا سال ۱۴۲۰
وی با بیان اینکه در چرایی و علت کاهش باروری به افزایش سواد، تحصیلات و شهرنشینی استناد میکنند، یادآور میشود: به طور کلی شاخصهای توسعه که در هر کشوری افزایش مییابد، نرخ باروری در آن کشور کاهش مییابد و در ایران نیز نرخ باروری کم شده است.
اما چرا کاهش نرخ باروری به عنوان یک مسئله تلقی میشود؟ در این باره کاظمیپور اینطور توضیح میدهد: زمانی که باروری کم میشود، رشد جمعیت نیز کاهش می یابد و نمیتوان ترمز این کاهش رشد جمعیت را کشید و بگوئیم که به همین میزان یک درصد در سال باقی بماند. کاهش رشد جمعیت به همین میزان باقی نمیماند و به تدریج به همراه کاهش باروری، کم میشود و زمانی به صفر میرسد، سپس منفی میشود؛ رشد جمعیتِ منفی باعث میشود که جمعیت در درازمدت از بین برود.
وی ادامه می دهد: در ایران نیز پیشبینیهایمان نشان میدهد که رشد جمعیت در سال ۱۴۲۰ یا ۱۴۲۵به رشد صفر برسد و پس از آن منفی شود و این نگرانی وجود دارد که جمعیت ایران در سالهای آینده به سمت سالخوردگی برود، باروری کم شود و از جوانی جمعیت کاسته شود و این عمدهترین نگرانی است که در جامعه ما وجود دارد.
ایران هم اکنون “میانسال” است
این جمعیتشناس در ادامه گفت و گو با ایسنا، در پاسخ به این که سهم جوانان، کودکان، سالمندان و نیروی کار طی چند دهه اخیر با چه روندی همراه بوده است؟ نیز اینطور توضیح میدهد: اکنون اگر ایران را از نظر جمعیتی در نظر بگیریم، از اواسط دهه ۸۰، بالاترین سهم جمعیت جوان را داشتیم. در جمعیتشناسی جمعیت زیر ۱۵ سال را جمعیت «جوان» میگویند. در سال ۱۳۶۵، ۴۶ درصد از جمعیت ایران «جوان» بودند، درصورتی که در حال حاضر ۲۳ درصد جمعیت ما جوان و زیر ۱۵ سال است. در سال ۱۳۶۵، سه درصد جمعیت «سالخورده» بود و اکنون بیش از ۸-۹ درصد سالخورده هستند. در آن زمان از نظر سنی ۵۱ درصد جمعیت «فعال» بودند، اما در حال حاضر این رقم به نزدیک ۷۰ درصد رسیده است. یعنی در آن مقطع (سال ۱۳۶۵) جمعیت ما بسیار جوان بود و در حال حاضر جمعیت ما میانسال است.
ورود ایران به پنجره جمعیتی بواسطه داشتن بالاترین جمعیت فعال اقتصادی؛ در حال حاضر
باتوجه به اینکه اصطلاحی در جمعیتشناسی تحت عنوان «پنجره جمعیتی» به کار رفته میشود؛ یعنی هر کشوری که بیش از دو سوم جمعیت آن در سنین ۱۵ تا ۶۴ سال قرار داشته باشند، گفته میشود که در پنجره جمعیتی قرار دارند و حالا به گفته این جمعیتشناس، در حال حاضر ایران در پنجره جمعیتی قرار دارد.
به بیان وی، علت به کار بردن پنجره جمعیتی که اقتصاددانان واژه “فرصت طلایی جمعیت” را به کار میبرند به این دلیل است که همه کشورهایی که وارد این مرحله از فاز جمعیتی شده اند به شکوفایی اقتصادی رسیدهاند، زیرا بالاترین سهم جمعیتشان در سن فعالیت بوده است. در حال حاضر جمعیت ایران بالاترین سهم فعال را حتی در دنیا دارد، اما در درازمدت این جمعیت فعال به سمت سالخوردگی میرود.
کشور در «مرحله اول سالخوردگی جمعیت»
براساس تعاریف نیز، معمولا به جامعهای که بین ۷ تا ۱۴ درصد از جمعیت آن سالخورده باشند «مرحله اول سالخوردگی جمعیت» و اگر این ارقام بین ۱۴ تا ۲۱ درصد باشد «مرحله دوم سالخوردگی جمعیت» و اگر بیش از ۲۱ درصد باشد را «مرحله سوم سالخوردگی جمعیت» میگویند و به اعتقاد کاظمیپور در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی و ژاپن در مرحله سوم سالخوردگی جمعیت هستند. ایران نیز چند سالی است که وارد مرحله اول شده و به مرور به سمت مرحله دوم و بعد از گذشت ۳۰ سال، به مرحله سوم خواهد رسید.
شروع رشد جمعیت از سال ۱۳۰۰ و آغاز کاهش آن از ۶۵ سال بعد
و اما، آغاز افزایش مرگ و میرها در ایران از سال ۹۵
وی در ادامه صحبتهایش به تغییرات روند نرخ مرگ و میر، تولد و امید زندگی طی چند دهه گذشته اشاره میکند و میافزاید: چهار عامل ولادت، باروری، مرگ و میر و مهاجرپذیری و مهاجرفرستی در رشد جمعیت اثرگذار است. در جوامعی که باروری و مهاجرپذیری زیاد باشد رشد جمعیت بیشتر است و در جوامعی که مرگ و میر و مهاجرفرستی بیشتر باشد رشد جمعیت کمتر است. رشد جمعیت از سال ۱۳۰۰ به بعد در ایران، در دراز مدت، عمدتا به دلیل کاهش مرگ و میر زیاد شد و باروری تغییری نکرد.
اما به زعم کاظمیپور، میزان مهاجرپذیری و مهاجرفرستی در کل کشور چندان اثر ندارد، زیرا ما مهاجرپذیری و مهاجرفرستی داریم، اما چندان بر روی جمعیت اثرگذار نیست، اما از سال ۱۳۶۵ به بعد، همزمان که مرگ و میر رو به کاهش میرود و این کاهش بسیار کند شده، اما باروری هم کم میشود که باعث کاهش رشد جمعیت شد.
این جمعیتشناس به اتفاق دیگری که در جمعیت ایران رخ داده اشاره میکند و میافزاید: در کشورهایی که میزان باروری کم و جمعیت به سمت سالخوردگی میرود، به مرور زمان میزان مرگ و میرشان زیاد میشود و ما نیز از سال ۱۳۹۵ به بعد شاهد افزایش میزان مرگ و میر در ایران هستیم.
کاظمیپور براساس آخرین محاسباتی که در این زمینه انجام داده، سخنان خود را اینطور تکمیل میکند: در سال ۱۳۹۵ میزان مرگ و میر حدود ۴.۶ در هزار بوده، اما در سال ۱۳۹۸ این رقم به ۴.۸ در هزار رسیده است؛ بنابراین مرگ و میر در حال افزایش است و یکی از دلایلی که باعث میشود رشد جمعیت به سمت صفر و منفی برود افزایش مرگ و میر است؛ یعنی مرگ و میر زیاد میشود، علی رغم اینکه امید زندگی نیز زیاد میشود؛ امید زندگی یکی از شاخصهایی است که در همه کشورهایی که مرگ و میر کم شده، افزایش یافته است.
پیش بینی افزایش امید زندگی در مردان به ۷۴ و در زنان به ۷۶ سال طی سالهای آینده
وی با بیان اینکه امید زندگی در ایران در سال ۹۵ در مردان ۷۲ سال و در زنان ۷۴ سال بود و این رقم همچنان افزایش پیدا میکند، اما نه به میزانی که خیلی زیاد شود، تاکید میکند: بالاترین میزان امید زندگی مربوط به کشور ژاپن با نرخ ۸۴ سال است، اما پیشبینیها نشان میدهد که طی سالهای آینده، در ایران امید زندگی در مردان به ۷۴ سال و در زنان به ۷۶ سال برسد.
کوپنی شدن ارزاق و اعطای زمین به پرجمعیتها؛ سیاستهایی که منجر به افزایش جمعیت در دهه اول انقلاب شد
به گزارش ایسنا، اما با وجود آمارهای گفته شده توسط کاظمیپور و روند کاهشی میزان نرخ باروری طی سالهای گذشته، سوالی که مطرح میشود این است که بیشترین میزان نرخ رشد جمعیت در کشور مربوط به چه دههای بوده و در آن دوران، دولت چه سیاستهایی را اجرا کرده بود؟ که این جمعیتشناس با اشاره به اینکه بالاترین میزان رشد جمعیت مربوط به دهه اول انقلاب است، خاطرنشان میکند: رشد جمعیت ایران از سال ۱۳۰۰ به بعد به دلیل کاهش مرگ و میر به تدریج افزایش پیدا کرد، اما در رژیم گذشته و از سال ۱۳۴۶ به بعد سیاستهای تنظیم خانواده به مرور اعمال و باعث کاهش رشد جمعیت شد.
وی ادامه می دهد: عوامل دیگری نیز درکنار این موضوع مانند افزایش سواد و تحصیلات، توسعه شهرنشینی، بهبود وضعیت اقتصادی و درآمد نفتی باعث کاهش میزان موالید در ایران شد که در سال ۱۳۴۵ سه درصد و در سال ۱۳۵۵ به ۲.۷ درصد رسید، اما بعد از انقلاب کلیه برنامههای تنظیم خانواده مسکوت ماند و از طرف دیگری بحث ساده زیستی باعث شده جوانان زودتر ازدواج کنند و محاسبات نشان میدهد که در دهه اول انقلاب تعداد متوسط فرزندان خانوادهها یک فرزند افزایش پیدا کرد.
این جمعیت شناس ادامه میدهد: در اصل سیاست اعمال نشد البته بعضی از سیاستهای غیرمستقیم مانند کوپنی شدن ارزاق و جنگ و به شهادت رسیدن فرزندان خانوادهها، اعطای زمین شهری به خانوادههای پرجمعیت و دفترچههای بسیجی که به خانوادههای پرجمعیت میدادند، باعث شد میزان موالید در ایران در دهه اول انقلاب افزایش یابد، اما متعاقب آن به تدریج سیاستهایی اتخاذ شد که میزان موالید در ایران کاهش پیدا کرد و در حال حاضر حدود ۱۸ در هزار است.
آغاز سیر کاهنده جمعیت از سال ۱۳۶۸
بنابر اظهارات وی، از سال ۱۳۶۸ به بعد، میزان موالید در ایران سیر کاهنده خود را شروع کرد.
مواجهه ایران با پدیده انفجار عمودی جمعیت سالخوردگان تا سال ۱۴۲۰
کاظمیپور در ادامه این گفتوگو در پاسخ به اینکه یکی از نگرانیهای مطرح شده، مواجهه ایران با پدیده انفجار عمودی جمعیت سالخوردگان تا سال ۱۴۲۰ و پیشی گرفتن تعداد سالمندان از رشد کل جمعیت است؛ آیا این احتمال وجود دارد که ایران هم مانند کشورهای دیگر از جمله ژاپن تا چند سال آینده نیازمند نیروی کار مهاجر باشد؟ توضیح میدهد: در این زمینه نمیتوانیم وضع کشور خود را با کشور توسعه یافته مقایسه کنیم؛ ممکن است از نظر ساختار جمعیتی به چنین وضعی برسیم اما این موضوع مربوط به زمانی است که از نیروی کار در جامعه، استفاده حداکثری شود.
وی ادامه می دهد: زمانی که ما تعداد زیادی جوان بیکار داریم (که در حال حاضر تعداد بیکاران کشور چهار میلیون نفر است به همراه اینکه جمعیت واقع در سن فعالیت کم میشود یعنی جمعیت فعال ۷۰ درصد به مرور کم می شود) بیشتر از تعداد بیکاران کم خواهند شد. اگر ما وضعیت اقتصادی مناسبی داشته باشیم و بتوانیم افراد را سرکار بفرستیم ـ هدف این است که اشتغال تام داشته باشیم و فارغ از بحثهای جمعیتی یکی از دغدغههای ما بحث اشتغال تام در جامعه است که افراد بتوانند اشتغال تام داشته باشند.
وی در این میان به واژه پدیده انفجار جمعیت سالخوردگان هم اشاره میکند و میافزاید: حتی اگر جمعیت ایران سالمند شود، ۲۵ درصد جمعیت در کشور سالمند خواهد شد، ۲۲ درصد کودک هستند و ما هنوز ۵۵ درصد جمعیت فعال داریم؛ در ۳۰ سال آینده اگر ۲۵ درصد جمعیت ما سالمند باشد، هنوز ۵۵ درصد فعال هستند و اگر هم نگران هستیم ممکن است نگران جایگزینی رشد جمعیت باشیم، اما بعید میدانم که از نظر اقتصادی نگرانی برای ما ایجاد شود، زیرا نتوانستهایم برای جمعیت فعالی که اکنون داریم اشتغال ایجاد کنیم. حتی افرادی هم که دارای اشتغال هستند شاید ۷۰ درصدشان در اشتغال کاذب به سر میبرند و یکی از دلایل بحث تورم، گرانی و … ناشی از فزونی جمعیت شاغل در بخش غیررسمی یعنی دلالی و واسطه گری است.
به جای بازی با الفاظ و تشویش اذهان، امنیت اجتماعی را زیاد کنید
این جمعیتشناس در پاسخ به سوالی درخصوص نگرانیهای مطرح شده از مواجهه ایران با پدیده انفجار عمودی جمعیت سالخوردگان تا سال ۱۴۲۰ نیز میگوید: بله این نگرانی وجود دارد، اما من آمار و ارقام را فقط به عدد نمیبینم. بسیاری از مسئولین به طور مرتب درخصوص جمعیت ابراز نگرانی میکنند. ما باید راهکار ارائه دهیم، یعنی باید علت مسئله را ریشهیابی کنیم که چرا اینطور شده است و چطور میتوان راهکار ارائه داد؛ تنها به صرف اینکه بگوئیم جمعیت رو به کاهش است و از جوانی جمعیت کاسته میشود، راهگشا نیست.
وی ادامه میدهد: بازی با الفاظ راهگشا نیست جز اینکه به تشویش اذهان کمک کند. اگر قرار است این مشکل را حل کنیم باید ولادت و باروری در ایران زیاد شود. برای افزایش ولادت باید امنیت اجتماعی و امنیت خاطر مردم را زیاد کنیم؛ نه اینکه هر روز مانند پتک بر سر مردم بزنیم.
نقش کرونا در کاهش جمعیت
افزایش ۲۰ درصدی مرگ و میرها در سال ۹۹
کاظمیپور در ادامه در واکنش به اظهارات برخی از جمعیتشناسان درخصوص به صفر رسیدن نرخ رشد جمعیت طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده به محاسباتی که با آمارهای سال ۹۵ انجام داده استناد میکند و معتقد است که در سال ۱۴۲۰-۱۴۲۵ رشد جمعیت به صفر میرسد، اما در یکی دو سال اخیر به دلیل بروز اپیدمی کرونا مقداری مرگ و میر زیاد شده و این افزایش مرگ و میر سرعت به صفر رسیدن را نزدیک میکند؛ حال اگر این مرگ و میر با واکسیناسیون و رعایت بیشتر پروتکلها کاهش پیدا کند، ممکن است رشد جمعیت مقداری بیشتر هم شود و اینطور نیست که بگوئیم همواره به سمت منفی حرکت میکنیم.
این جمعیت شناس میافزاید: محاسبه آمارهای سال ۹۸ نشان میدهد که این رقم ۰.۹۸ شده بود و آمار سال ۹۹ را که محاسبه کردیم به ۰.۹۶ رسیده بود، اکنون اثر «تمپو» وجود دارد که اگر کرونا از بین برود ممکن است مجددا رشد جمعیتیمان مقداری بیشتر شود، زیرا مقداری از این کاهش رشد به دلیل افزایش مرگ و میر است. به طوریکه در سال ۹۹، ۲۰ درصد مرگ و میرها افزایش پیدا کرد. در سال ۹۹ حدودا ۳۶۰ هزار فوتی داشتیم و ۷۰ هزار فوت فقط براثر کرونا ـ براساس آمارهای رسمی که اعلام می شود ـ داشتیم.
چرا سرعت کاهش جمعیت در ایران زیاد است؟
وی در پاسخ به سوالی درخصوص تجارب جهانی در میزان افزایش نرخ رشد جمعیت بیان میکند: عمدتا در همه کشورها، کاهش باروری ناشی از بهبود شاخصهای توسعه است. در هرکشوری شاخصهای توسعه مانند افزایش باسوادی، پوشش ضریب تحصیلی بالا، تحصیلات عالیه، اشتغال زنان، شهرنشینی، رفاه اجتماعی و بهبود بهداشت از عواملی هستند که ولادت و باروری را کاهش میدهند. در کشور ما نیز این عوامل وجود داشته است، اما مشکلی که در ایران وجود دارد سرعت کاهش است که بسیار زیاد است. پس باید به دنبال علتی که موجب افزایش این سرعت شده، برویم.
کاظمی پور می گوید: حتی ما شاخصهای توسعه را به اندازهای که کشورهای دیگر دارند، نداریم؛ اما میبینیم که سرعت کاهش ولادت بیشتر است. عمدتا هم بحثهای تورم و آسیبهای مختلف اجتماعی و عدم اعتماد خانوادهها به آینده خود و فرزندانشان از عواملی هستند که هم باعث به تاخیر افتادن ازدواج و هم به تاخیر افتادن فرزندآوری شده و هم میانگین تعداد فرزندان برای خانوادهها کم میشود. اگر هم قرار است سیاستی اتخاذ کنیم در فاز اول باید روی عوامل حادثی که منحصر به جامعه خودمان است، برنامهریزی کنیم.
وی سخنان خود را اینطور تکمیل میکند: شاخصهای توسعه هم در این زمینه اثرگذار بوده اما شاید ۵۰ درصد اثرگذار بوده است. در ابتدای انقلاب ۴۷ درصد جمعیتمان باسواد بود و اکنون ۹۲ درصد باسواد داریم. در آن زمان شهرنشینی ۴۷ درصد و اکنون ۷۴ درصد است. شاخصهای توسعه به میزان ۵۰ درصد موثر بوده و ۵۰ درصد دیگر ناشی از تنگناهایی است که هر روز در جامعه شاهد آن هستیم.
اما کشورهای دیگر در مواجهه با پدیده کاهش نرخ رشد جمعیت سیاستهایی را اتخاذ کردهاند که در اصل سیاستهای حمایتی بوده است، ما نیز بسیاری از طرحهای کشورهای مختلف را اتخاذ و تجربه کردیم و بسیاری از این بندها در طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده وجود دارد؛ بیشتر حمایت از مادر، تغذیه مادر، زایمان رایگان، توسعه بیمه برای مادر و فرزند، مرخصی زایمان، دادن شیر و پوشک رایگان و … جزو حمایتهای مالی است. البته کشورهای دیگر مشکل کاهش ولادتشان اغلب ناشی از این عوامل اقتصادی نبوده و بیشتر اجتماعی-فرهنگی بوده است.
ورود مردم ایران به مرحله گذار جمعیتی دوم و توجه به «کیفیت» در زندگی
کاظمیپور در این خصوص به این نکته نیز اشاره میکند که اینگلهارت-جامعهشناس نکتهای مبنی بر اینکه تحولی در جمعیتشناسی داریم مطرح کرده است؛ در تحول اولیه که ولادت و باروری کاهش پیدا کرد به نام مرحله گذار جمعیتی اول معروف بود اما ما اکنون وارد مرحله گذار جمعیتی دوم شدیم؛ در گذار جمعیتی دوم دیگر بحث کیفیت زندگی مطرح است و خانوادهها به کیفیت فرزند و کیفیت زندگی خود اهمیت میدهند. بسیاری از کشورهای دیگر نیز وارد گذار جمعیتی دوم شدهاند.
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: شواهد نشان میدهد که کاهش میزان ازدواج، افزایش طلاق، افزایش فردگرایی و توجه به رفاه و مدیریت بدن همه عواملی است که ما وارد مرحله گذار جمعیتی دوم شدیم و نمیتوان این عوامل را با قانونگذاری و سیاست حل کنیم. نمیتوانیم به خانواده بگوییم که به مدیریت بدن یا کیفیت فرزندانش نپردازد.
طرح جوانی جمعیت، تیری که نباید در تاریکی زد
در ادامه این گفتوگو از او درخصوص این طرح و چالشهای اجرایی آن در صورت تصویب پرسیدیم؛ طرحی که اکنون برخی از مواد آن مانند ماده ۵۳ و ۵۶ یا بحث اعطای زمین با انتقادات و حاشیههایی همراه بوده است.
کاظمیپور درباره این طرح میگوید: بحثی که در طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده وجود دارد، بحث «رفاهی» است. هرچه سطح رفاه جامعه بیشتر باشد شاخصهای توسعه نیز بیشتر میشود. بسیاری از بندهای قانون جمعیت و تعالی خانواده که به عنوان «جوانی جمعیت» تغییر نام پیدا کرده، بیشتر جنبه رفاهی دارد. در ابتدا این طرح ۱۲۰ بند بود و سپس به ۷۰ بند و اکنون به ۵۰ بند، تغییر پیدا کرده است و همانگونه که گفتم بیشتر جنبه رفاهی دارد.
وی ادامه می دهد: بارها گفتهام هر قانونی که در جامعه تصویب میشود، قانونی است که در راستای بهبود وضعیت جامعه باید باشد. به نظر بنده عدم یک قانون بهتر از این است که بد اجرا شود، زیرا زمانی که قانونی بد اجرا شود، در اصل بدبینی ایجاد میکند و اعتماد مردم به حکومت و دولتمردان کم میشود. در مورد قانون جمعیت و تعالی خانواده نیز انتظارات و آرمانگرایی در آن وجود دارد و همه فکر میکنند، اقداماتی که کشورهای مختلف انجام دادند، همه را تجمیع و در کشور خود اجرا کنیم تا شاید زودتر به جواب برسیم ، حال در صورتی به هدف می رسیم که این طرح به صورت بسته سیاستی اجرا شود نه اینکه بندهایی که جنبه مالی دارند را کنار بگذاریم و آنهایی که جنبه مالی ندارند را اجرا کنیم؛ با اینکار بدبینی ایجاد می شود. اگر همه بندها با هم اجرا شوند و یا پله پله و کارشناسی شده پیش رویم و بخشهایی که قابلیت اجرایی و اثربخشی بیشتری دارد، اجرا شود، میتواند کمک کننده باشد.
مردم از طرح جوانی جمعیت استقبال می کنند؟
وی ادامه میدهد: اگر طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده خوب اجرا شود، بسیار عالی است، اما اگر از من سوال شود که آیا این قانون اثرگذار است یا خیر؟ نمیتوانم صددرصد به طور یقین بگویم جواب میدهد یا خیر، زیرا در مسیر اجرا مشخص میشود که مردم چقدر استقبال میکنند.
در ازای تولد فرزند سوم به هر خانواده ۲۰۰ متر زمین می دهند!؟
۳۰ درصد خانواده های شهرهای بزرگ مستاجرند
این جمعیت شناس درخصوص مادهای از این طرح که به اختصاص زمین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری به خانوادهها برای تولد فرزند سوم اشاره دارد نیز میگوید: درمورد اعطای زمین آنچه که من در خاطرم است این است که قرار شد در شهرهای کوچک و در مناطق کم جمعیت که زمین ارزانتر است، زمین داده شود اما باید ببینیم آنچه که تصویب شده واقعا تغییر پیدا کرده یا به صورت ژورنالیستی این را پررنگ میکنند و آن بند را متذکر نمیشوند در صورتی که بعید می دانم در شهر تهران به خانوادهای که فرزند سومشان متولد میشود، وسط شهر ۲۰۰ متر زمین دهند.
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر چنددرصد از خانوادهها دارای مسکن هستند؟ میگوید: در شهرهای بزرگ ۳۰ درصد اجارهنشین هستند و این رقم در شهرهای کوچک کمتر است. بسیاری از افراد مالک مسکن هستند اما به قدری فضای مسکونیشان کوچک است که خود بازدارنده تولد فرزند دیگر است و صرف اجاره مطرح نیست. در اصل فضای مسکونی ملاک است که باید کاملا به آن پرداخته شود.
لطفا متخصصان امر در خصوص غربالگری ژنتیک اظهار نظر کنند
کاظمیپور در ادامه گفتوگوی خود با ایسنا، در پاسخ به سوال دیگری درباره ماده ۵۳ و ۵۶ طرح مذکور که به بحث غربالگری اشاره کرده و نیز توضیح میدهد: در اینجا بحث قانونی است و چه بسا که بحث غربالگری، قانون خوبی باشد اما خوب اجرا نشده باشد. زمانی که خوب اجرا نشود، خانوادهای که غربالگری میرود اما باز میبیند که فرزندش معلول به دنیا میآید و یا برعکس؛ بچه سالم سقط میشود. غربالگری بحث ایدهآلی است و هیچکس هم فکر نمیکند که واقعا بچهای که معلول است، متولد شود. به نظرم اگر روی بحثهای معاینات ژنتیکی قبل از بارداری مادر سرمایهگذاری کنیم بسیار بهتر است. قصد ندارم درباره بحث غربالگری زیاد صحبت کنم و آنهایی هم که صحبت میکنند، بحث داغ کردن فضای مجازی و فضای اجتماعی است؛ این موارد بحثهای تخصصی است. همکاری در تلویزیون میگفت که هزینهای که برای غربالگری میدهیم بسیار بیشتر از هزینه نگهداری یک بچه معلول است و این حرف غیرانسانی است. اما باید کار کارشناسی شود.
سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار سقط جنین داریم /سه چهارم این سقطها غیرعمدی است
هشدار در خصوص جلوگیری عمدی از سقط جنین و توسل به راه های غیرمتعارف
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: در سقط جنین برآوردها نشان میدهد سالی ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار سقط داریم و این باعث شده مسئولان بگویند که اگر جلوی ۳۰۰ هزار سقط را بگیریم و ۱۰۰ هزار مورد هم زیاد شود، بالطبع ولادتها نیز زیاد میشود درصورتی که حدود سه چهارم از این سقطها، غیرعمد است که خود افراد دخالت ندارند. سقطهای عمد نیز به دلیل این است که فرد تمکن ندارد و عملا بارداری ناخواسته بوده است. اگر وسایل پیشگیری از بارداری را مسکوت بگذاریم بارداری ناخواسته خود به خود بیشتر خواهد شد. ممکن است جلوی سقط عمد را بگیریم اما در درازمدت ممکن است فرد متوسل به راههای غیرمتعارفی شود که نه تنها زمانی به مرگ بچهاش منجر می شد، به مرگ خودش نیز منجر شود.
طرح جوانی جمعیت خوب است اگر …
کاظمیپور در ادامه ارزیابی از طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده میکند و سخنان خود را اینطور به پایان میرساند: طرح، طرح بسیار خوبی است و جنبه رفاهی دارد و مسئولین و دولت را ملزم میکند که نکاتی را که به بارداری، زایمان و کودک نپرداخته بودند، بپردازند. این طرح بسیار طرح خوبی است ولی یک «اما» دارد و آن این است که خوب اجرا شود. اگر خوب اجرا نشود و یا فقط برخی از بندها اجرا شود، به نظر طرح موفقی نخواهد بود و اگر هم خوب اجرا شود ممکن است واقعا حتی آن انتظاری که ما داریم و آن افزایش باروری است، منجر نشود، زیرا برخی مواردی که معتقدیم باعث کاهش باروری شده در این طرح نمیتوانستند ببینند مانند بحث امنیت اقتصادی؛ این طرح که نمیتواند امنیت اقتصادی را ببیند و یا امنیت اجتماعی را لحاظ کند، جنبههای رفاهی را جواب میدهد و آن جنبههایی که به ساختارهای کلان جامعه مربوط میشود را ممکن است نتواند جواب دهد به همین دلیل موفقیت کامل و صد در صد طرح برای رسیدن به هدفش باز هم قابل پیش بینی نیست.
بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در واکنش به هجمههای اخیر علیه اظهارنظرهای داریوش ارجمند تأکید کرد یک زن تا مادر نشود کامل نمیشود !!!
پروانه معصومی از جمله بازیگرانی است که کارنامه پرباری از حضور در سریالهای تلویزیون و فیلمهای شاخص در سینما دارد؛ کوچک جنگلی، امام علی(ع)، همشاگردیها، مسافر ری، پلیس جوان، یوسف پیامبر، دریاییها و ملکوت از جمله سریالهایی است که معصومی در آنها به ایفای نقش پرداخته است. او این روزها کمتر از گذشته جلوی دوربین سریال یا فیلمی قرار میگیرد چون تا قبل از کرونا، فیلمنامهها آن جذابیت و دلچسبی هنرمندی را ندارند و بعد از کرونا هم، بیشتر مراقبت میکرد، با این اوصاف به کرونا مبتلا شد و دوران نقاهت را گذراند.
او بیشتر از بازیگری به خانواده اعتقاد دارد و همواره این کانونِ گرم را به هر چیزی اولویت داده تا جایی که در دوران تربیت و پرورش فرزندش، پیشنهادهای بسیاری را رد کرده است.
پروانه معصومی و داریوش ارجمند در کارهایی مثل سریال امام علی، مسافر ری، پلیس جوان و ناخدا خورشید کنار هم نقشهای ماندگاری را از خودشان بهیادگار گذاشتهاند. بهبهانه هجمههای علیه داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون از معصومی پرسیدیم که چرا خانواده را بیشتر در اولویت قرار داده است و نظرش درباره مادری و اهتمام به این جایگاه والا، چیست.
در لابهلای این گفتوگو، نظر این بازیگر پیشکسوت را درباره اظهارنظر داریوش ارجمند درباره مادر شدن زنان جویا شدیم؛ وقتی که آقای بازیگر اشاره کرد: یک خانم باید ۲۵۰ کیلوگرم وزنه بزند تا بهجای اینکه بهترین مادر دنیا شوند، بهترین وزنهبردار جهان شود. او در واکنش به این اظهارنظر به خبرنگار تسنیم گفت: من هم ترغیب میکنم جوانان را که ازدواج کنند و خانواده تشکیل بدهند؛ همواره گفتهام و شعارم بوده است خانواده در اولویت قرار دارد. حرفهای آقای ارجمند را تأیید میکنم؛ در درجه اول مادر بودن خیلی مهم است و فکر میکنم یک زن مادر نشود کامل نمیشود.
وی با اشاره به مقوله وزنهبرداری که در جریان این اظهارنظر پیش آمده است، خاطرنشان کرد: خیلی تصمیم شخصی است که خانمی برایش وزنهبرداری بیشتر اهمیت داشته باشد. من نمیتوانم درباره این مسئله اظهارنظری داشته باشم اما بهاعتقاد من مادر بودن، اهمیت بیشتری دارد. من خیلی سروکار داشتم با کسانی که نتوانستند مادر بشوند و تلاش میکنند که باردار بشوند.
پروانه معصومی درباره تجربه خودش در ترجیح دادن خانواده به بازیگری، تأکید کرد: زمانی بود که از فرزندم مراقبت میکردم؛ وقتی پسرم کوچکتر بود با وجود اینکه همسرم کمک میکرد اما خیلی از کارها را قبول نمیکردم تا بیشتر با هم باشیم. کنار خانواده بودن را ترجیح میدادم و همیشه میگویم حتماً میانِ بازیگری و خانواده، اول خانواده را انتخاب میکنم.
او در پاسخ به این سؤال که “چرا یک فرزند دارید؟”، گفت: متأسفانه بهدلیل مشکل قلبی نمیتوانستم فرزند داشته باشم. چون همیشه پسرم در دوران پیشدبستانی و دبستان به من میگفت “همه یک برادر و خواهر دارند و من ندارم”؛ واقعاً همیشه دلم میخواست فرزندان بیشتری داشته باشم و متأسفانه بهدلیل این عارضه نشد. یادم میآید بچه بودم از من میپرسیدند “دوست داری چند فرزند داشته باشی؟”، میگفتم “۱۲ بچه داشته باشم.”، با این اوصاف همیشه توصیهام این بوده است خانوادهها پرجمعیت باشند.
بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در پایان درباره حضورش در سریال “در کنار پروانهها”، تأکید کرد: در سریال “در کنار پروانهها” مشغول کارم و در لاهیجان تصویربرداری میشود. کرونا را یک بار گرفتم و الآن واکسن کرونا را نمیتوانم تزریق کنم، چون حساسیت دارویی دارم و باید با صلاحدید پزشکم این اتفاق بیفتد.