ماه: خرداد ۱۴۰۰
دلیل رفت و آمد «الهام چرخنده» به مجلس انقلابی یازدهم چیست؟
مجلس یازدهم در روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ طرحی با نام ‘جوانی جمعیت و حمایت از خانواده ‘ را با ۷۴ ماده تصویب کرد که بر ترویج ازدواج و فرزندآوری تاکید دارد.
برخی خبرهای رسیده حاکی از این است که «الهام چرخنده» مجری بازیگر پرحاشیه تلویزیون طی هفته های اخیر با برخی از نمایندگان مجلس یازدهم در رابطه با «طرح جمعیت و تعالی خانواده» در ساختمان هرمی شکل بهارستان جلسات مداوم برگزار کرده است.
گفتنی است مجلس یازدهم در روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ طرحی با نام ‘جوانی جمعیت و حمایت از خانواده ‘ را با ۷۴ ماده تصویب کرد که بر ترویج ازدواج و فرزندآوری تاکید دارد. حذف غربالگری، ممنوعیت سقط جنین و توزیع و فروش وسایل پیشگیری از بارداری، از مواردی است که این طرح بر آن تاکید کرده. مخالفان این طرح اما میگویند اجرای آن اثرهای زیان باری بر سلامت جسمی و روحی زنان بویژه در مناطق محروم و عشایری خواهد داشت.
آش ماست لاری
آش ماست لاری
مواد لازم
۳۰۰ گرم گوشت گوسفندی
۱ عدد پیاز
۱ پیمانه برنج یا خرده برنج ایرانی
۲ پیمانه نخود پخته
ماست به مقدار لازم
نمک و فلفل سیاه
مِل (نوعی سبزی خوشبوی محلی)
طرز تهیه:
در ابتدا گوشت رو به همراه آب و نخود و پیاز خرد شده ون مک وفلفل وزردچوبه می پزیم سپس از
صافی رد کرده و نخود ها رو جدا می کنیم .
در مرحله بعد گوشت را از استخوان جدا کرده و ریش ریش می کنیم .
برنج را می پزیم و اجازه می دهیم که آب آن کاملا بخار شود . سپس گوشت را به آن اضافه میکنیم و با گوشت کوب میکوبیم تا یکدست شود. نخود، نمک، فلفل سیاه و مل را اضافه کرده و اجازه می دهیم سرد شود.
در آخرماست رو اضافه میکنیم .
معمولا این آش با تزیین شامی قلقلی سرو می شود.
هشدار نسبت به اتمام ذخایر شیر خشک نوزادان | توقف تولید برخی از انواع شیرخشک
رئیس انجمن تولیدکنندگان شیرخشک نوزاد درباره کمبود شیر خشک نوزادان در کشور هشدار داد و گفت: ۸۵ درصد مواد اولیه شیر خشک نوزادان از خارج کشور تامین میشود و اصرار سازمان غذا و دارو دادن ارز ترجیحی برای واردات است درحالی که برای گرفتن این نوع ارز باید ماهها در صف تخصیص ارز باشیم همین مساله مشکل ساز شده است.
هانی تحویل زاده افزود: تقاضای ما برای حل این مشکل این است که از ارز ترجیحی خارج شویم و ارز نیمایی بگیریم. چون میدانیم منابع بانک مرکزی محدود است.
وی ادامه داد: باید ماهها در صف انتظار دریافت ارز باشیم همین مساله ما را برای تامین مواد اولیه دچار مشکل کرده است. اما اصرار سازمان غذا و دارو بر ارز ترجیحی است که برای ما سودی ندارد و حتی دچار ضرر و زیان هم شدهایم.
تحویل زاده با اشاره به اینکه بانک مرکزی و سازمان غذا و دارو باید زودتر ارز شیر خشک نوزاد را بدهند که بحرانی در این زمینه ایجاد نشود، اضافه کرد: ارز ترجیحی فقط شامل تامین مواد اولیه میشود در حالیکه ملزومات بسته بندی و قیمت قوطی، آزاد هست و قیمتها کنترل نمیشود و هر روز افزایش مییابد. همچنین سازمان حمایت نیز به دلیل اختصاص ارز ترجیحی به این بخش، قیمت نهایی محصول را ثابت نگه داشته و همین باعث شده است، شرکتها با زیان دهی تولید کنند.
تحویل زاده ادامه داد: اینکه رئیس انجمن شیر خشک صنعتی ایران اظهار داشته که مواد اولیه شیر خشک در داخل تولید میشود کاملا اشتباه است و فقط ۱۵ درصد آن در داخل تولید میشود. ۸۵ درصد دیگر از خارج وارد میشود.
رئیس انجمن تولیدکنندگان شیرخشک نوزاد افزود: حدود ۶ ماه است که تولید برخی از انواع شیر خشک متوقف شده چون ارز واردات به تولیدکنندگان تعلق نگرفته است. اگر این روند ادامه پیدا کند موجودی برخی کارخانهها تا ۲ ماه دیگر به اتمام میرسد.
گفتنی است رئیس انجمن صنفی تولید شیر خشک امروز در گفت و گو با خبرگزاری مهر با اشاره به اینکه مواد اولیه شیر خشک نوزاد در داخل تولید میشود، گفت: عده ای دنبال دریافت ارز و واردات هستند در حالی که کارخانجات داخلی با مازاد تولید مواجهاند.
بسکتبال سه نفره انتخابی المپیک| دومین شکست متوالی زنان ایران
تیم بسکتبال سه به سه بانوان ایران با حداقل امتیاز، دومین بازی خود در مسابقات انتخابی المپیک را واگذار کرد.
در ادامه رقابتهای انتخابی بسکتبال سه به سه المپیک توکیو در شهر گراتس کشور اتریش، تیم زنان ایران به مصاف تایلند رفت و ۲۰ بر ۲۱ نتیجه را به تایلندیها واگذار کرد.
تیم ایران در حالی که ۱۶ بر ۱۸ عقب بود با پرتابهای دلارام وکیلی و نگین رسولیپور به امتیاز ۲۰ رسید، ولی تایلند در کمتر از یک دقیقه به بازی برگشت و در ثانیههای پایانی هم امتیاز نهایی ۲۱ را گرفت.
تیم ایران پیش از این ۲۲ بر ۴ مغلوب ژاپن شده و تایلند ۲۱ بر ۷ از اوکراین شکست خورده بود.
کاهش ۱۱.۸ درصدی صدور مجوز سقط جنین درمانی در فارس
مدیر کل پزشکی قانونی استان فارس اعلام کرد؛
مدیر کل پزشکی قانونی استان فارس از کاهش ۱۱.۸ درصدی صدور مجوز سقط جنین درمانی در سال گذشته در مقایسه با سال ۹۸ خبر داد.
علیرضا درودچی با بیان اینکه یک سوم پروندههای قضائی برای صدور حکم نیازمند نظریه پزشکی قانونی است، گفت: این سازمان با رعایت صحت، دقت و سرعت و با بیطرفی و نظر کارشناسانه دقیق کار خود را به درستی انجام میدهد.
وی تاکید کرد: پزشکی قانونی جزو دستگاههای سالم محسوب میشود و به واسطه سیستمهای نظارتی قوی این ادعا میشود که تخلف در این زمینه نزدیک به صفر است.
او با بیان این موضوع که مجوز دفن اجساد در گرو معاینه و تائیده پزشکی قانونی است، بیان کرد: کمتر از ۵۰ درصد اجساد ارجاعی نیازمند کالبد شکافی است، درواقع از هر دو جسدی که به پزشکی قانونی ارجاع میشود یک جسد مورد کالبد شکافی قرار میگیرد.
درودچی تصریح کرد: ۳۵ درصد پروندهای ارجاعی به کمیسیونهای پزشکی را قصور پزشکی، ۳۵ درصد کمیسیون بالینی، حدود ۲۰ درصد کمیسیون روانپزشکی و ۱۰ در صد کمیسیونهای فوتی را تشکیل میدهد.
او در ادامه یادآور شد: مجوز سقط درمانی بر اساس ماده واحده قانون سقط جنین درمانی مصوب سال ۸۴ مجلس شورای اسلامی و آئیننامه اجرایی آن بر عهده سازمان پزشکی قانونی کشور است و بر اساس آنچه در قانون مورد تاکید قرار گرفته تنها در صورت داشتن شرایط خاص برای مادر باردار صادر میشود که مهمترین آن سن بارداری کمتر از ۱۹ هفته است.
درودچی از کاهش ۱۱.۸ درصدی صدور مجوز سقط جنین درمانی در سال گذشته در مقایسه با سال ۹۸ خبر داد و گفت: در سال ۹۸ تعداد ۹۹۴ مورد و پارسال ۸۷۶ مورد سقط جنین داشتهایم.
مدیر کل پزشکی قانونی فارس گفت: در سال گذشته، ۱۵۰ هزار مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی فارس داشتیم که در بخش تشییع نزدیک به ۴ هزار و ۵۰۰ پیکر مورد معاینه قرار گرفتند.
او با اشاره به آمار برخی خدمات ارائه شده سازمان طی سال گذشته از بررسی ۲۲۰۰ پرونده در کمیسیونهای فارس سخن گفت و افزود: در بخش آزمایشگاهی نزدیک به ۲۵ هزار نمونه که بالغ بر ۱۰۰ هزار آزمایش بر روی آنها انجام شده است.
درودچی با اشاره به کاهش ۲ دهم درصدی فوتیهای تصادفات در سال ۹۹، افزود: در سال ۹۸ بر اثر تصادفات یک هزار ۲۶۱ نفر جان باختند که ۲۸۶ نفر در جادههای درون شهری و ۹۷۵ نفر در محورهای برون شهری قربانی سوانح رانندگی شدند.
او بیان کرد: در سال ۹۹، تعداد یک هزار و ۲۳۲ نفر در حوادث ترافیکی در سطح استان فوت شدند که از این تعداد ۸۹۰ نفر در جادههای برون شهری و ۳۴۲ نفر در محورهای درون شهری جان باختند.
مدیرکل پزشکی قانونی استان فارس از کاهش ۵.۹ درصدی مراجعان نزاع در سال ۹۹ خبر داد و گفت: طی این مدت ۸ هزار و ۸۲۲ زن و ۱۸ هزار و ۱۷۶ نفر مرد مصدوم نزاع به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کردند.
درودچی گفت: در سال ۹۸ نیز ۲۸ هزار و ۴۱۶ نفر به مراکز پزشکی قانونی استان مراجعه کردند.
او در ادامه از فعالیت ۴ آزمایشگاه سمشناسی، آسیب شناسی، سرولوژی و ژنتیک در سازمان پزشکی قانونی سخن گفت و افزود: پزشکی قانونی با روشهای علمی و پیچیدگی بودن جرایم در دنیای امروز میتواند با آزمایشات ژنتیک تعیین هویت و کشف جرم را با کوچکترین ردپا (یک نخ مو، لباس و … در صحنه جرم) به فرمول ژنتیکی دست یابد و مجرم را شناسایی کند.
مدیر کل پزشکی قانونی استان فارس با اشاره به اینکه فعالیتهای این سازمان مستلزم انجام پشتیبانیهای لازم توسط مراجع بالادستی است که در بخش آزمایشگاهی نیازمند پشتیبانی مالی هستیم از مسئولان و خیران در خواست میشود در این زمینه سازمان پزشکی قانونی را یاری کنند.
درودچی با اشاره به وجود ۳۶ شهرستان در فارس، بیان کرد: ۳۱ مرکز فعال پزشکی قانونی در استان داریم که تنها در ۹ شهرستان ساختمان ملکی داریم و فعالیت دیگر مراکز به صورت مطب است و این مقبول و شایسته نیست؛ از این رو خیران نیک اندیش فارس به مدد سازمان پزشکی قانونی بیایند.
او تصریح کرد: فضای ۴۰۰ یا ۵۰۰ متری برای شهرستانها کفاف میدهد و با توجه به تورمی که در جامعه وجود دارد نسبت به پروژههای عمرانی؛ مجموع ۶ هزار متر مربع زمنی تمام شهرستانهای استان را صاحب ساختمان پزشکی قانونی میکند.
گفتگو با لیدا فریمان اولین پرچمدار زن ایران؛ “حسرتهایم تبدیل به امیدی برای دختران امروزی شد”
لیدا فریمان چهره نام آشنای تیراندازی ایران و اولین پرچمدار زن کاروان ورزش ایران در بازیهای المپیک، بعد از گذشت ۲۵ سال از حضورش در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا میگوید که نگاهها به ورزش زنان بهتر و محدودیتها کمتر شده است.
لیدا فریمان نخستین زن تاریخ ورزش ایران است که پرچمداری کاروان ایران را در المپیک بر عهده داشت. او در شرایط سختی سهمیه المپیک گرفت و بعد از آن برای دو سال محروم شد. فریمان بعد از محرومیت دو ساله با تنها یک ماه تمرین راهی المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا شد و نتوانست به نتیجه دلخواهش برسد.
فریمان در المپیک در رده چهل و ششم قرار گرفت. البته اکنون که ۲۵ سال از حضورش در المپیک میگذرد دیگر دغدغه کسب مقام را ندارد و خوشحال است که حضورش به عنوان پرچمدار کاروان ایران در المپیک راه را برای سایر زنان ورزشکار گشوده است.
لیدا فریمان معتقد است که اکنون نسبت به آن زمان نگاه به ورزش زنان بهتر و محدودیتها کمتر شده است اما تا زمانی که دلسوزان هر رشته عقب بمانند و افرادی از بیرون، مدیریت ورزش را بر عهده بگیرند رشد و ارتقاء لازم و تحولات بزرگ رخ نمیدهد.
نخستین زن پرچمدار کشور بعد از تولد فرزندش در سال ۸۶ دیگر با ورزش قهرمانی خداحافظی کرد و در حوزه گرافیک مشغول به کار شد. البته او سالها بعد مجددا توسط هیات تیراندازی تبریز به کار دعوت شد و برای رشد ورزش استانش این دعوت را پذیرفت.
در هیروشیما مدال نه اما سهمیه المپیک آتلانتا را گرفتم
سال ۷۳ در بازیهای آسیایی هیروشیما ژاپن توانسته بودم سهمیه المپیک آتلانتا را بگیرم. در آن سالها شرایط و سطح رکوردهای ما بهتر از قبل شده بود، چون مربی چینی داشتیم. در بازیهای آسیایی شرایط کسب مدال هم داشتم. رکورد من در سطحی بود که مدال بگیرم اما با بروز مشکلاتی که به هر حال میتوان گفت التزام همان دورهها و زمانها بود در مسابقه از سطح رکورد خودم هم پایین تر ظاهر شدم و متاسفانه از مدال دور ماندم. با این حال سهمیه المپیک آتلانتا را کسب کردم. در آن مسابقات رکوردهای من و خانم تقیپور بالاتر از بقیه بود و توانستیم رکورد ورودی المپیک را بزنیم.
دو سال قبل از المپیک محروم بودم اما به قول مسئولان سمجتر
متاسفانه به سبب اختلافات و مشکلات بعد از بازیهای آسیایی من و تقیپور برای دو سال محروم شدیم. شاید مسئولان وقت متوجه این موضوع نبودند که حضور ما در المپیک فرصتی برای حضور زنان ایران بعد از انقلاب، در عرصه المپیک خواهد بود. در آن موقع آقای فائقی معاونت ورزش وقت تلاش زیادی کرد و با حمایتهای او و صحبتهایش با طاهریان معاونت زنان، شرایط برای حضورم در المپیک فراهم شد. صحبت فائقی پیرامون این بود که این موقعیتی نیست که صرفا برای فریمان یا تقی زاده رخ داده باشد و چیزی است که برای زنان ایران از دست خواهد رفت. اینها سبب شد تا در فاصله کوتاهی تا المپیک دوباره از ما برای حضور در اردوها دعوت کردند و اختلافات را کنار گذاشتند. البته خانم تقی پور که دیگر رمقی برای ادامه دادن نداشت اما شاید من سمج تر و به قول مسئولان آن زمان گستاخ تر بودم(با خنده).
تنها یک ماه برای المپیک تمرین کردم/ بدون مربی عازم آتلانتا شدم
سال ۷۵ بعد از یک وقفه دو ساله ناشی از محرومیت به اردو دعوت شدم. علت آن وقفه اختلافاتی بود که با انجمن تیراندازی وقت داشتم و با محرومیت مواجه شده بودم. تنها یک ماه مانده به مسابقات المپیک به اردو دعوت شده بودم و در حالی اردو را سپری کردم که بدون مربی و به تنهایی تمرین میکردم. تنها این یک ماه بود که فرصت آمادگی برای المپیک را داشتم. با همان شرایط ضعیف در اردوها حاضر شدم. در آن یک ماه مانده تا المپیک صرفا تمرینات یادآوری بود نه آمادگی برای المپیک. بدون مربی هم عازم المپیک شدم.
میخواستم نتیجه دلخواهم باشد اما شرایط در المپیک برایم آسان نبود
در المپیک هم شرایط برایم آسان نبود، با آتلانتا ۱۲ ساعت اختلاف زمانی داشتیم که این موضوع مستلزم ۱۲ روز زمان بود تا بتوانم ساعت بیولوژیک را هماهنگ کنم. این فرصت برایم فراهم نشد. در واقع دو روز قبل از مسابقه به دهکده رسیدم. یک روز قبل از مسابقه هم در مراسم افتتاحیه شرکت کردم. روز مسابقه روز سختی هم به لحاظ بار روانی و هم از نظر جسمی برای من بود. من نیاز داشتم تا با آمادگی بیشتری در مسابقه المپیک حضور پیدا کنم اما افتتاحیه و سر پا ماندنهای چند ساعته آن مراسم سبب شد که رمقی برای پاهایم نماند. بی خوابی هم اضافه شد و همه اینها سبب شد تا فقط سه ساعت استراحت و خواب برای مسابقه داشته باشم. با همه کاستیهایی که وجود داشت خودم هم انتظار نداشتم که مسابقه چندان خوبی از آب در آید. من فقط توانستم آن مسابقه را اداره کنم. خیلی خیلی دوست داشتم نتیجه مسابقه دلخواه میبود و در اوج آمادگی در مسابقات المپیک حاضر میشدم.
حسرتهایم توام شد با امیدی در دلهای زنان ورزشکار
در بازیهای آسیایی هیروشیما واقعا در اوج آمادگی بودم و بی انصافی بود که به خاطر اختلافات جزئی با مسئولان وقت و تنشهای رخ داده از مدال محروم بمانم. برای المپیک نیز شرایط با من سازگار نشد و بدون تمرین و مربی و با شرایط سخت به مسابقه رفتم. همه اینها و حسرت ها خاطرات بدی را برایم رقم میزد ضمن اینکه توامان برای من خاطرات خوبی را هم در پی داشت. اینکه چه کسی این تصمیم را گرفت که پرچم کاروان ایران را به دست من بسپرد و کسانی که این موضوع را تائید کردند قدمی بود که برای ورزش زنان برداشته شد، امیدی بود که در دلهای ورزشکاران زن کاشته شد. میتوان گفت زیباترین خاطره را برای من رقم زد.
پرچمداری کاروان ایران توسط من قدمی بود برای ورزش زنان
پرچمدار شدنم چیزی نبود که انتظارش را داشته باشم. اصلا حواسم به این موضوع نبود که میشود من هم پرچمدار کاروان ایران باشم. به هر حال با افتخارترین ورزشکار باید این عنوان را به خود اختصاص میداد و طبیعتا در کاروان ورزش ایران کسانی همچون آقایان خادم، جدیدی و .. بودند که پر افتخارتر بودند. کاروان ایران ۱۱ یا ۱۲ ورزشکار داشت اما تنها ورزشکار زن من بودم. واقعا باید تشکر کرد از فردی که این فکر را در اندیشه مسئولان ورزش ایران قرار داد. این که یک ورزشکار زن بعد از سالها دوری از المپیک فرصت حضور پیدا کرده بود توانست بسیار تاثیر گذار باشد و این قدمی بود که برای ورزش زنان برداشته شد.
من فکر میکنم که فائزه هاشمی از جمله کسانی بود که فکر و اندیشه پرچمداری زن ایرانی را تقویت کرد. ورزش زنان ایران باید قدردان کسانی مثل هاشمی باشد، چرا که به نوبه خود در آن زمان تاثیر های مثبتی را برای ورزش زنان رقم زدند.
بازیهای آسیایی هیروشیما پرتنش بود/ محرومیت دو ساله بخاطر هم صحبتی با مسئول کاروان
آن اختلافات آنقدر جزئی و بی ارزش بود که الان از گفتن آن خجالت می کشم. مطمئنم که مسئول انجمن وقت هم که به اختلافات دامن زد دیدگاهش عوض شده و دیگر صاحب آن نظریات نیست. به هر حال من مطمئنم شرایط آن دوره آنها را مجبور میکرد چنین طرز فکر و رفتاری داشته باشند. خیلی هم درصدد نیستم اشخاص را نقد کنم. در واقع از جو حاکم بر ورزش زنان آن دوره انتقاد میکنم. یک ورزشکار حتی نمیتوانست در دهکده بازیهای آسیایی که ساکن آنجا است از محوطه دیدن کند و یا در رستوران ۲۴ ساعته که برای ورزشکاران رایگان بود، نوشیدنی بخورد. ما را در این حد آزاد نگذاشتند. ما یک پیشنهاد دادیم که از پارک بزرگی که سر راه دهکده بازیها بود دیدن کنیم، سرپرستی که همراه ما بود در پاسخ گفت اگر نظر کل کاروان بود برای دیدنش میرویم. قرار بر این شد که چون کاروان ایران در مراسم اختتامیه حضور ندارد به یک جزیره برویم. موقع بازگشت باز در حین سوار ماشین شدن به آقای پهلوان مسئول کل کاروان گفتم کاش به آن پارک بزرگ و زیبا برویم که در کمال متانت و ادب پاسخ دادند چون ماشینهای دیگر حرکت کردهاند امکان پذیر نیست و ما هم قانع شدیم. سرپرست ما متوجه هم صحبتی ما با آقای پهلوان شده بود و از این موضوع عصبانی شد. به ما گفت نباید خودسر رفتار کنید چرا باید با آقای پهلوان صحبت میکنید و در همان راه برگشت به دهکده اعلامکرد به ایران که برگردیم رفتار خودسرانه را نشانمان خواهد داد و محروم خواهیم شد. کلا بازیهای آسیایی هیروشیما برای من و دوستم خیلی پرتنش بود.
هدف از بازیهای آسیایی نتیجه نبود؛ نمایش زنان ورزشکار با حجاب از تلویزیونها بود
روز قبل از مسابقه ما در بازیهای آسیایی هم که باید تمرین میکردیم باز با تنش روبرو شدیم. هدف از اعزام ما واقعا کسب نتیجه خوب نبود مهم این بود که تلویزیونها نشان دهند که زنان ایران با حجاب به مسابقه آمدهاند. تمرین روز قبل از مسابقه مختصر و در واقع برای یک تیرانداز چک کردن نهایی است. به ما گفتند در خط بمانیم تا تلویزیون ژاپن برای فیلمبرداری بیاید. من به جای اینکه ۳۰ دقیقه تمرین کنم یک ساعت و نیم در خط ایستاده بودم و منتظر دوربین بودم. من واقعا خسته شدم و گفتم تلویزیون واجب تر از مسابقه ما نیست و از خط خارج شدم. هنوز کفشهایم را در نیاورده بودم و تنها دکمههای کت تیراندازی را بازکرده بودم که سرپرست ما همراه گروه تلویزیونی وارد شدند و متوجه شد که من بیرون از خط نشسته ام.
داد و بیداد سرپرست در سالن بازیهای آسیایی باعث آزارم شد؛ نمیخواستم مسابقه بدهم
در سالنی که از همه کشورها حضور داشتند و به هر حال همه متوجه ایرانی بودن ما بودند سرپرست تیم شروع کرد به داد و بیداد کردن که مگر نگفته بودم در خط بمانید چرا بدون اجازه از خط بیرون آمدهای؟ با این رفتار توجه ها را به صورت خیلی ناجور به سمت ما کشاند و من آنقدر از این موضوع اذیت شدم که حتی نمیخواستم مسابقه بدهم. این شد که با وجود آمادگی بالایی که در هیروشیما داشتم متاسفانه با یک افت ۱۳ امتیازی از مسابقه بیرون آمدم. البته علی رغم همه اینها با آن امتیاز امکان راهیابی به المپیک برایم فراهم شد اما چنین برخوردی با ما جای تاسف داشت. من امیدوارم که همه ما در راستای آگاهی حرکت کنیم و نخواهیم بیشتر از این همدیگر را رنج و آزار دهیم.
برای رقابت آفریده نشدهام؛ ما بیشتر مسیر را هموار کردیم
اینکه در دوران ورزشیام چقدر موفق و تاثیرگذار بودم را باید تاریخ قضاوت کند. ما بیشتر از موفقیتهایی که برای خود رقم زده باشیم مسیر را هموار کردیم، اما همین هم میتواند برای ما خشنود کننده باشد. به هر حال موفقیت، رشد و ارتقاء چیزی است که نباید فردی به آن نگاه کرد و من بعد از سالها به این نتیجه رسیدم که خیلی هم برای رقابت آفریده نشدهام. من بیشتر حرکت های جمعی و رشد جمعی را ترجیح دادم. میتوانم بگویم اتفاقاتی که در آستانه المپیک، قبل و بعد از آن رخ داده بود یک تحول فکری را در من ایجاد کرد که چرا رقابتها باید به این صورت باشد. چرا یک نفر باید اول شود و بقیه دوم و سوم و عده زیادی هم باید حسرت این را داشته باشند که چرا در آن نقطه قرار نگرفتهاند.
در گذشته حسرت مدال داشتم اما اکنون میبینم اینها شبیه یک بازی است
شاید زمان آن رسیده باشد که دیدگاه ما نسبت به رقابتهای ورزشی عوض شود. در حالی که این سال و سال گذشته را با کرونا رودر رو بودیم باز هم این فکر و روحیه تقویت شد که همه انسانها در یک محدودهای قرار دارند که بهم پیوسته هستند و این پیوستگی است که آنها را میتواند نجات دهد یا نابود کند. ما باید قادر باشیم تمام رویدادهایی که انجام میشود و ما برای آن برنامهریزی میکنیم طوری باشد که سبب ارتقاء روح، جسم و جان بشر شود. من شاید آن موقع حسرت این را داشتم که ای کاش شرایط طوری بود که مدال میگرفتم و جایگاه المپیکی برای خودم کسب میکردم اما اکنون دیدگاهم آن نیست و دیگر دغدغه اول و دومی را ندارم. اینها دیگر شبیه یک بازی است. شاید زمانی رضایتمندی از کارم، ورزشم و حرفهام سبب شود تا به عنوان فردی که تجاربی در ورزش و رقابتها داشتم و دیدگاهی که اکنون دارم بتوانم تاثیری دگرگون کننده در این موضوع داشته باشم. چرا که واقعا این رقابتها به این شکل حسرت هایی را ایجاد میکنند که زیبا نیست. اگر ما در المپیک از صلح، کنار هم آمدن ملتها، رنگ ها و نژادها صحبت میکنیم باید نگاه متفاوت و دگرگونه ای هم نسبت به برگزاری و برنامهریزی این رویدادها داشته باشیم. امیدوارم که شاهد المپیکهای متفاوتی در سالهای آینده باشیم.
حرفهام گرافیک است و در آن نسبتا موفق هستم
حرفه من با هنر و گرافیک گره خورده است چرا که استعداد و زمینهای از هنر در من وجود داشت هرچند نتوانستم در سطح عالی به این موضوع بپردازم اما به حالت تجربی و برای گذران زندگی این حرفه را برگزیدم. از همان سال ۷۹ به بعد طراحی با نرم افزارهای کامپیوتری را شروع کردم. به نسبت هم موفق بودم هر چند که بعد از یک دوره باز هم در من خستگی ایجاد کرد و کمی با اینکار فاصله گرفتم.
با تولد فرزندم مهر خاتمه بر ورزش قهرمانی زدم
من در سال ۸۶ صاحب فرزندی شدم که دوست داشتم بیشتر با کودکم وقت بگذارم. همین موضوع باعث شد که از ورزش هم دوری کنم. با تولد فرزندم مهر خاتمه بر ورزش قهرمانی را زدم. از آن دوره فعالیتم معطوف به مربیگری شد اما با توجه به محدودیتها و مشکلاتی که در تبریز و هیات تیراندازی وجود داشت احساس کردم در مربیگری و همکاری با هیات هم چندان رضایتی ندارم و لذا با آنجا هم قطع همکاری کردم.
از سوی هیات تیراندازی تبریز مجددا دعوت به همکاری شدم و آن را پذیرفتم
در سالهای اخیر باز هم از سوی هیات تبریز دعوت به همکاری شدم. با توجه به اینکه در این سالها ورزش تیراندازی در تبریز بر خلاف قبل که از جایگاه خوبی برخوردار بود دچار رکورد و رخوت شد، این همکاری را پذیرفتم ولی فکر میکنم این مشکلات همچنان پابرجا است. چون نگاه مدیریتی ورزش کشور در قسمتهای خرد و کلان نگاه درستی نیست.
همه سیستمها از مهرههای خود بهره میگیرند؛ چیزی که در ورزش کمتر رخ میدهد
معمولا هر سیستمی مهرههای خودش را با سرمایهگذاری و هزینه بزرگ میکند و وقتی مهرهها برجسته و بزرگ شدند آنها را به کار میگیرد تا سیستم خودش را بیشتر تقویت کند. ضمن اینکه هزینه، زمان و انرژی که به لحاظ آموزش شده بازدهی داشته باشد. متاسفانه به این موضوع در سیستم ورزش ما توجه نمیشود شاید این ضعف از خود سیستم ورزش است. متاسفانه در ورزش افراد سیستمهای دیگر را استفاده میکنند که این سبب میشود مهرههای پرورش یافته در این سیستم سرخورده شوند. این باعث میشود که از منابع صرف شده هم دوری شود و فکر کنند تمام هزینه ها بی جا و بی مورد بوده است.
نهایتا افرادی که از سایر سیستمها وارد ورزش شدهاند اسم و رسم و جایگاه رقم میزنند و سعی میکنند تمام موفقیتها را به نام خود تمام کنند و کسانی که استخوان شکستند و عمر، زمان، مال و جانشان را صرف کردند اثری از آنها نمیبینیم و دور ماندهاند. این در درازمدت آسیبهای جدی در بر خواهد داشت و من امیدوارم این نگاه تغییر کند. دیگر زمان آن رسیده که بپذیریم راه اشتباهی رفته شده است. هر جایگاه و سیستمی باید قادر باشد از بطن سیستم افراد خود را انتخاب و برای مدیریت و ادامه راهش از آنها استفاده کند.
از خودم راضی هستم اما نمیتوانم نمره خوبی به خودم بدهم
هر چند در دوره خودم فکر میکنم خیلی جلوتر از هم دورهایهای خودم حرکت کردم و به این لحاظ از خودم راضی هستم، اما اینکه واقعا آنچه که در توانم بود را تماما گذاشتم و یا از ۹۰ درصد توانم استفاده کرده باشم، خیر اینطور نیست. من فکر میکنم که نسبت به توانایی هایم کم کاری هم داشتم. هر چند در دوره خودم نسبت به خیلی ها خیلی خوب عمل کردم اما نمیتوانم نمره خوبی به خودم بدهم. خیلی دوست داشتم آگاهی و مدیریت منابعی که در اختیارم بود بهتر اتفاق میافتاد و شاید این نیاز به آموزش بهتر و بیشتر داشت. در زمان ما این آموزش چه از طرف خانواده و چه از طرف جامعه و مدرسه وجود نداشت.
آن زمان نگاه جامعه، خانواده و سیستم آموزش نسبت به زنان ورزشکار سرکوبگونه بود تا عامل رشد و ارتقاء
من فکر میکنم آن موقع چه از طرف جامعه و نگاه حاکم بر جامعه نسبت به ورزش و فعالیت زنان و چه از نگاه خانواده نسبت به دختران و همچنین پیگیری های آموزش و حمایتها در داخل مدارس، بیشتر حالت سرکوب بود تا رشد و ارتقاء دادن به جوانان و دانش آموزان. من در سطح مدارس در رقابتهای های ورزشی بین مدارس هم شرکت میکردم و مدال میگرفتم. از نظر بدنی و جسمانی توانمند بودم اما آسیب هایی هم در این دوره آموزش از سوی معلمان دیدم که بخشودنی نیست. سیستم آموزشی صحیحی بر مدارس ما حاکم نبوده و نیست، آن موقع نبود الان هم نیست و از طرفی حمایت خانواده ها هم نه آن موقع و نه اکنون مورد تایید نیست. ما اساس سیستم آموزش را در نظام خانواده و مدارس نمیدانیم و تا زمانی که این ضعف وجود دارد قادر نیستیم به آن رشد و ارتقاء صحیح و درست برسیم. امیدوارم که این اتفاق میمون برای آموزش کشور رخ دهد و آموزش کشور متحول شود.
امیدوارم فرزندانی تربیت کنیم تا ساختارهای قوی و با تغییرات بنیادی ایجاد کنند
امیدوارم ما خودمان که به نحوی از این اتفاقات آسیب دیده هستیم آن را برای فرزندان خود جبران کنیم و در واقع فرزندانی را تربیت کنیم که بتوانند ساختارها را تغییر دهند و ساختارهای قوی و با تغییرات بنیادی ایجاد کنند. من فکر میکنم استارت تحولات زده شده است. البته این تحولات نه در برنامهریزی و مدیریت کشوری بلکه در اندیشه مردم ایران زده شده است. این موضوع میتواند تحولات بزرگی را رقم بزند. برای همه فرزندان ایران زمین آرزوی شادکامی، توسعه یافتگی و ارتقاء دیدگاه دارم. امیدوارم روزی فرا برسد سطح آگاهی مردمان در بالاترین جایگاه بشری قرار گرفته باشد.
نسل ما سختیهای زیادی را تحمل کرد تا ورزش به اینجا برسد/ بسیاری از مدیران در این حوزه ورزشی نیستند
طبیعتا نگاهها به ورزش زنان متفاوت تر و آن نگاه بسته و فشاری که روی زنان بود کمتر شده است. حداقل اکنون خیلی روی لباس، روسری، رنگها، و … حساس نیستند. واقعا عکسهای آن موقع را نگاه میکنم تعجب میکنم که چه مسیری را طی کردیم که به اینجا رسیدیم. چه سختیهایی نسل ما متحمل شد تا به اینجا برسیم. درست است که با آزمون و خطا مسائلی بهبود پیدا کرده اما واقعا ساختار و سیستمی که باید ورزش را بسازد تا قامت ورزش ساخته شود هنوز نداریم. بسیاری از مدیرانی که در این حوزه در جایگاههای مختلف مدیریتی هستند از بطن ورزش نیستند. تا زمانی که این روند ادامه دارد طبیعی است که ورزشکاران و افرادی که در این زمینه زمان گذاشتند و هزینه کرده اند در حاشیه خواهند ماند و طبیعتا آن رشد لازم هم اتفاق نمیافتد. چون هر حوزه دلسوزان خود را میخواهد. هنگامی که دلسوزان پس بکشند آنهایی که از بیرون وارد شدهاند دل نمیسوزانند و ورزش را نخواهند فهمید.
آنقدر ما را دور نگه داشته اند که جسارت حضور در انتخابات فدراسیون را نداریم
واقعیت این است آنقدر افرادی مثل من و امثال من را از سیستمها دور نگه میدارند که زمانی هم که بتوانیم به عنوان کاندیدای ریاست فدراسیون وارد این فضاها شویم و شرایط فراهم باشد جسارتش را نداریم. ما در حال حاضر فکر میکنیم همه چیز عجیب غریب و متفاوت شده، مگر ساختار صحیحی وجود داشته باشد؛ یعنی زمانی که یک ورزشکار دوره قهرمانیاش تمام میشود بلافاصله در قسمت دیگری او را بکار بگیرند و در بخشهای دیگر پرورش یابد. درست است که من میتوانم در انتخابات ریاست فدراسیون شرکت کنم و ممانعتی نیست اما واقعا چه امیدی دارم که این اتفاق رخ دهد و من این سمت را تصاحب کنم. به نظر من فضای باز انتخاباتی نداریم. در بیشتر حوزهها این مسئله وجود دارد و خیلی چیزها صحیح نیست. دوست ندارم در این شرایط وارد این فضا شوم. امیدوارم زمانی فرا برسد که در همه حوزهها افراد شایسته و مناسب، منصب ها را در اختیار بگیرند وآن افراد زمانی هم که میبینند شایسته تر از خودشان وجود دارد آنجا را ترک کرده و به صاحبانش بازگردانند. ریاست فدراسیون که بماند، برای انتخابات ریاست هیاتهای استانی هم مشکلات زیادی داریم.
مراکز تجمیعی واکسیناسیون بندرعباس به ۳ مرکز افزایش یافت
رئیس مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس با اشاره به گسترش تزریق واکسیناسیون عمومی کرونا گفت: جهت تسهیل روند اجرایی واکسینه شدن گروه سنی هدف؛ و افزایش سرعت تزریق واکسن در کمترین زمان ممکن ۳ مرکز تجمیعی؛ تزریق واکسن در بندرعباس راه اندازی شد.
دکتر عبدالجبار ذاکری افزود: این مراکز واقع در جنب پل رسالت جنوبی (دانشکده پیراپزشکی)، بلوار آیت الله غفاری، بعد از بیمارستان دکتر علی شریعتی (مسجد قدس) و سومین مرکز تجمیعی واقع در دانشگاه آزاد، روبروی بیمارستان خلیج فارس بندرعباس در حال فعالیت می باشد.
وی افزود: همچنان در حال افزایش مراکز تجمیعی با ظرفیت بالا در بندرعباس هستیم تا بتوانیم به بهترین نحو دسترسی آسان ویژه شهروندان عزیز بر علیه کرونا، بدون معطلی فراهم شود.
دکتر ذاکری خاطر نشان کرد: تا کنون ۷۱ درصد سالمندان ۸۰ سال به بالا و ۸۲ درصد سالمندان ۷۹- ۷۵ سال در شهرستان بندرعباس واکسینه شدند؛ واکسیناسیون سالمندان ۷۴-۷۰ سال با ۴۰ درصد نیز با شتاب در حال انجام است و به محض اعلام وزارت بهداشت گروه سنی بعدی واکسینه می شوند.
وی یادآور شد واکسیناسیون کرونا به صورت رایگان و نیاز به پرداخت وجه هنگام تزریق واکسن نیست.
بازگشایی مشروط تالارها با شرایط جدید
طبق اعلام اتاق اصناف، از امروز تالارها در همه شهرها با وضعیت قرمز، نارنجی و زرد با شرایط جدید مجاز به فعالیت هستند.
در پی مکاتبات و پیگیریهای اتاق اصناف ایران مبنی بر بازگشایی وفعالیت مجدد تالارها، کمیته امنیتی و اجتماعی ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا امروز (۶ خرداد) ماه موافقت خود را در خصوص صدور مجوز فعالیت مجدد تالارها مشروط بر رعایت حداکثری پروتکلهای بهداشتی و نظارت دقیق بر اجرای ضوابط و دستورالعملها اعلام کرد.
براین اساس مقرر شد در فضای باز تالارها با در نظر گرفتن فاصله سه متر برای هر صندلی و تامین فضای هشت متر مربع برای هرنفر، حداکثر با ۳۰ درصد ظرفیت فعالیت و پذیرش مشتری برای خدمات انجام شود.
همچنین در خصوص فضای بسته و مسقف تالارها (سالن) علاوه بر الزام رعایت دستورالعملها اعلام شده در فضای باز، رعایت محدودیت پذیرش مشتری در شهرهای قرمز حداکثر تا ۱۵ نفر، نارنجی ۲۰نفر، زرد ۳۰ نفر و در شهر ها با شرایط آبی تا ۵۰ نفر لازم و ضروری است.
اواخر دی ماه سال گذشته بعد از نزدیک به یک سال تعطیلی بر اثر شیوع ویروس کرونا، تالارها فعالیت خود را در مناطق زرد از سر گرفتند که با شروع موج جدید کرونا بعد از عید نوروز مجددا در شهرهای قرمز و نارنجی تعطیل شدند. طبق اعلام رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی و تجهیز مجالس تهران، تعطیلات سال قبل منجر به ورشکستگی کامل این صنف شده بود و بر اساس برآوردها حدود ۱۰۰ هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در پی تعطیلی تالارها بیکار شدند.
چه کسانی در معرض خطر ابتلا به قارچ سیاه هستند؟
«افراد می توانند هاگ های قارچ را استنشاق کرده یا از طریق چیزهایی مانند خاک، محصول یا نان فاسد یا توده های کمپوست در معرض آنها قرار بگیرند.
وب ام دی گزارش داد، اخیرا اخباری مبتنی با درگیری بیماران کرونایی در هند با این عفونت قارچی منتشر شده که نگرانی های بسیاری را در این رابطه ایجاد کرده است.
قارچ سیاه در بین بیماران مبتلا به کرونا رو به افزایش است. به نظر می رسد مهمترین دلیل این عفونت در بدن بیماران کرونایی، استفاده بی رویه از داروهای استروئیدی و سطح قند خون بالا باشد.
چه کسی در معرض خطر است؟
عفونت موکورمایکوزیس می تواند برای هر فردی در هر سنی رخ دهد. بیشتر افراد در برهه ای از زندگی خود با قارچ ها در تماس خواهند بود. اما اگر به دلیل دارویی که مصرف می کنید یا به دلیل شرایط سلامت مانند مواردی که در ادامه به آنها اشاره شده است از سیستم ایمنی ضعیفی برخوردار باشید، احتمال این که بیمار شوید نیز بیشتر می شود:
– دیابت به ویژه زمانی که این بیماری زیر کنترل نباشد
– اچآیوی یا ایدز
– سرطان
– پیوند عضو
– پیوند سلول های بنیادی
– نوتروپنیا (تعداد کم گلبول های سفید خون)
– استفاده بلندمدت از استروئید
– استفاده از مواد مخدر تزریقی
– سطوح بالای آهن در بدن (هموکروماتوز)
– وضعیت بد سلامت ناشی از تغذیه نامناسب
– سطوح نامتعادل اسید در بدن (اسیدوز متابولیک)
– تولد زودرس یا وزن کم هنگام تولد
همچنین، اگر پوست دارای آسیب دیدگی مانند سوختگی، بریدگی یا زخم باشد، احتمال ابتلا به موکورمایکوزیس بیشتر می شود. همانگونه که قبلا نیز اشاره شد مواردی از ابتلا به این عفونت قارچی بین بیماران مبتلا به کرونا نیز گزارش شده است.
موکورمایکوزیس شرایطی واگیردار نیست.
علائم
علائم موکورمایکوزیس به قسمتی از بدن که قارچ در آن رشد می کند، بستگی دارد. از جمله علائم این عفونت قارچی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– تب
– سرفه
– سینه درد
– تنگی نفس
– تورم در یک سمت صورت
– سردرد
– گرفتگی سینوس
– ضایعات سیاه رنگ روی پل بینی یا درون دهان
– شکم درد
– حالت تهوع و استفراغ
– خونریزی گوارشی
– خون در مدفوع
– اسهال
اگر پوست آلوده شده باشد، بخش تحت تاثیر قرار گرفته می تواند تاول زده، قرمز، یا متورم دیده شود. همچنین، ممکن است این بخش سیاه رنگ شده یا گرما یا درد احساس شود.
عفونت می تواند از طریق خون به بخش های دیگر بدن گسترش یابد. این شرایط به نام موکورمایکوزیس منتشر شناخته می شود. زمانی که این اتفاق رخ می دهد، قارچ می تواند اندام هایی مانند طحال و قلب را تحت تاثیر قرار دهد. در موارد شدید، فرد ممکن است تغییراتی در وضعیت روانی خود را تجربه کرده یا وارد کما شود. این شرایط حتی می تواند مرگبار باشد.
تشخیص و درمان
اگر در مورد ابتلا به موکورمایکوزیس مشکوک هستید، پزشک یک معاینه بدنی از شما خواهد داشت و پرسش هایی درباره سابقه پزشکی تان مطرح می کند. اگر در تماس با غذاهای فاسد یا مکان هایی بوده اید که گرده های قارچ اغلب در آنها یافت می شود، به پزشک خود اطلاع دهید.
اگر این گونه به نظر می رسد که به یک عفونت ریه یا سینوس مبتلا هستید، پزشک ممکن است نمونه ای از مایع بینی یا گلوی شما گرفته و برای بررسی های بیشتر به آزمایشگاه ارسال کند. همچنین، ممکن است نمونه برداری از بافت انجام شود و یک بخش کوچک از بافت عفونی برای آزمایش برداشته شود.
همچنین، پزشک ممکن است آزمایش های تصویربرداری مانند سیتی اسکن یا امآرآی را برای بررسی گسترش عفونت به مغز یا دیگر اندام های بدن تجویز کند.
در صورت تشخیص موکورمایکوزیس، درمان باید بلافاصله با داروهای ضد قارچ تجویزی آغاز شود. دارو رشد قارچ را متوقف کرده، آن را نابود می کند و عفونت را کنترل می کند.
داروهای زیر ممکن است تجویز شوند:
– آمفوتریسین B
– ایزاوکونازول
– پوزاکونازول
این داروها از طریق تزریق درون سیاهرگی وارد بدن شده یا به صورت قرص مصرف می شوند. پزشک ممکن است روند درمان را با دوزهای بالا از طریق تزریق درون سیاهرگی آغاز کند تا زمانی که عفونت کنترل شود که این می تواند چند هفته طول بکشد. سپس، روند درمان به استفاده از قرص تغییر یابد.
اگر دارویی دارای عوارض جانبی مشکلساز مانند معده درد، سوزش سردل، یا دشواری در تنفسی است، به پزشک خود اطلاع دهید. وی ممکن است قادر به تغییر برنامه درمان شما باشد.
در موارد شدید، پزشک شما ممکن است عمل جراحی برای برداشتن بافت عفونی یا مرده را به منظور پیشگیری از گسترش قارچ توصیه کند. این ممکن است شامل برداشتن بخشی از بینی یا چشم بیمار شود که می تواند بر زیبایی فرد تاثیر بگذارد، اما برای درمان عفونتی تهدیدکننده زندگی بسیار مهم است.
عوارض و چشم انداز
از جمله عوارض موکورمایکوزیس می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– نابینایی
– لخته های خون یا رگ های خونی مسدود شده
– آسیب عصبی
عدم درمان موکورمایکوزیس می تواند به مرگ بیمار منجر شود.
احتمال مرگ به این که کدام قسمت بدن تحت تاثیر قرار گرفته است، بستگی دارد.
چشم انداز برای افرادی که دارای عفونت های سینوسی هستند، نسبت به آنهایی که به عفونت های ریوی یا مغزی مبتلا می شوند، بهتر است.
پیشگیری
راهی برای پیشگیری از تنفس هاگ های قارچ وجود ندارد. اما شما می توانید برخی اقدامات را برای کاهش احتمال ابتلا به موکورمایکوزیس انجام دهید. اگر به شرایطی مبتلا هستید که خطر ابتلا به موکورمایکوزیس را افزایش می دهد، این اقدامات از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند.
از مناطقی با گرد و غبار یا خاک زیاد، مانند سایت های ساختمان سازی یا حفاری دور بمانید. اگر باید در این مناطق حضور داشته باشید، از یک ماسک مانند ماسک N95 استفاده کنید.
اگر سیستم ایمنی بدن شما ضعیف است، از فعالیت هایی که شامل تماس با گرد و غبار و خاک می شوند، مانند باغبانی یا رسیدگی به حیاط خودداری کنید. اگر نمی توانید از این موارد پرهیز کنید، از پوست خود با پوشیدن کفش، دستکش، شلوار بلند، و پیراهن های آستین بلند محافظت کنید. بریدگی ها یا خراشیدگی ها را در کوتاهترین زمان ممکن با آب و صابون شستشو دهید.
اگر به موکورمایکوزیس مبتلا شده اید، داروهای خود را بر اساس دستور پزشک مصرف کنید. اگر عوارض جانبی مشکلساز شده اند یا عفونت بهبود نیافته است، بلافاصله پزشک خود را در جریان این شرایط قرار دهید.
عدم مراجعه ۴۵ درصد از افراد بالای ۸۰ سال هرمزگانی برای واکسیناسیون کرونا
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان گفت: در پنجمین روز از خردادماه، با جان باختن ۶ بیمار مبتلا به کرونا در هرمزگان، شمار کل جان باختگان این بیماری در استان به هزار و ۲۵۶ نفر رسید.
دکتر فاطمه نوروزیان افزود: ۱۳۴ بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستانهای استان بستری شدند و اکنون در مجموع ۴۹۴ نفر در بیمارستانهای استان تحت مراقبتند.
وی ابراز کرد: از مجموع بستری ها، ۷۴ نفر در بخش مراقبتهای ویژه (آی. سی. یو) بستری هستند و حال ۱۴ نفر از آنها وخیم است.
دکتر نوروزیان عنوان کرد: به رغم تماسهای مکرر متاسفانه تاکنون ۴۵ درصد از افراد بالای ۸۰ سال و ۲۷ درصد در گروه سنی بالای ۷۵ سال برای واکسیناسیون کرونا مراجعه نکرده اند. وی اظهار کرد: با توجه به شرایط بحرانی استان، به همه افراد توصیه میشود در صورت تماس یا دریافت پیامک از طرف دانشگاه علوم پزشکی، برای تزریق واکسن کرونا به مکان اعلام شده مراجعه کنند.