ماه: اردیبهشت ۱۳۹۹
نقش زنان در مدیریت و مقابله با پیامدهای انتشار ویروس کرونا در ایران
نیمی از جمعیت جامعه جهانی را زنان تشکیل میدهند؛ بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده توسط آکسفام ( بزرگترین سازمان بینالمللی امدادرسانی برای ریشهکنکردن فقر، گرسنگی و بیعدالتی)، زنان دنیا بیش از ۶۶% کار در جهان را به عهده دارند. آنها حدود ۵۰% غذای جهان را تولید میکنند اما ۱۰% درآمد و تنها ۱ % دارایی جهان سهمشان شده است. اطلاعات منتشر شده نشان میدهد که ویروس کووید- ۱۹ بیشتر مردان را اسیر خود کرده است.
نقش زنان در مدیریت و مقابله با پیامدهای انتشار ویروس کرونا در ایران
نیمی از جمعیت جامعه جهانی را زنان تشکیل میدهند؛ بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده توسط آکسفام ( بزرگترین سازمان بینالمللی امدادرسانی برای ریشهکنکردن فقر، گرسنگی و بیعدالتی)، زنان دنیا بیش از ۶۶% کار در جهان را به عهده دارند. آنها حدود ۵۰% غذای جهان را تولید میکنند اما ۱۰% درآمد و تنها ۱ % دارایی جهان سهمشان شده است. اطلاعات منتشر شده نشان میدهد که ویروس کووید- ۱۹ بیشتر مردان را اسیر خود کرده است. باید دانست که بر اساس آمارهای بهداشت جهانی در زمان شیوع بیماریها این زنان هستند که در معرض خطر بیشتری قرار دارند. مثلاً شیوع بیماری ابولا در سال ۲۰۱۴ موجب افزایش میزان مرگ و میر مادران در جهان شد. اینبار نیز پس از شیوع ویروس کرونا زنان باردار در معرض خطر جدیتری نسبت به سایر مبتلایان قرار دارند.
در دهههای اخیر در ایران زنان همزمان با افزایش دانش و آگاهی سایر همجنسان خود در جهان، توانستهاند سهم بزرگی را در دایره فهم اجتماعی و تصاحب موقعیتهای مختلف در جامعه کسب کنند. همچنین افزایش تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی و افزایش وسعت آگاهی و دانش آنان موجب اثربخشی بیشتر در جامعه و خانواده شده است. این امر و این تحول ذهنی موجب شده زنان بتوانند تا در صورت نیاز (مانند این روزها که دنیا با فراگیری بحران انتشارکرونا دست و پنجه نرم میکند)؛ با برخورداری از استراتژیهای زنانه در ساحتهای مختلف پزشکی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، خانوادگی و آموزشی و بحرانهای ناشی از آن اثرگذار شده و نقشآفرینی بیبدیلی در مدیریت و مقابله با پیامدهای آن از خود نشان دهند. به این ترتیب جامعه به صورت عملی و عینی پیامدهای افزایش آگاهی و مهارت و مشارکت زنان را لمس میکند و از این پس از آن به عنوان یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی که قبلاً مغفول مانده بهره میبرد.
زنان حاملان نقشهای متنوع
آنچه جامعه از زنان شناخته این است که، زنان همواره قادر به ایفای نقشهای چندگانه اجتماعی بوده اند. از این رو در بحرانها نیز نقش و حضور آنان در مواجهه و مدیریت بحرانها با بهرهگیری از همین تنوع نقش قابل تامل است. ایفای نقشهای مختلف زنان هم در خانواده و هم در جامعه شاهکلید مدیریت مهار بحران کروناست. بهطوریکه زنان در اثر اهمیت ویژهای که برای نهاد خانواده قائلند میتوانند در زمان بحرانها و خطراتی که جامعه و خانوادهشان را تهدید میکند بدون در نظر گرفتن هر گونه محدودیت جغرافیایی، سیاسی، نژادی و … نقشآفرینی کنند.
آنها بهدلیل برخورداری از عواطف عمیقتر یا وجود احساس مادری در حفاظت از فرزندان سریعتر و قویتر عمل میکنند. در خانواده نیز زنان با روحیه مسئولیتپذیری و توان مراقبتی هم حافظ سلامت اعضای خانواده خود هستند و هم در صورت بیماری و ابتلای عضوی از خانواده به پرستاری از او همت میگمارند. چنانکه گفته شد با ارتقاء سطح تحصیلی زنان امروزه تعداد زیادی از کادر پزشکی و پرستاری در بیمارستانها را زنان تشکیل میدهند و به عنوان کادر درمانی در بیمارستانها در نقطه اصلی مقابله با این بحران قرار گرفتهاند. همچنین گروه دیگری از همین زنان تحصیلکرده با پذیرش نقش آموزگاری و خدمت در کادر آموزشی در روزگار قرنطینه و تعطیلی مدارس و دانشگاهها موجب عدم توقف فرآیند آموزش در کشور شدهاند. دسته دیگری از آنان که اتفاقا تعدادشان هم کم نیست فارغ از سن و سال و مدرک تحصیلی با استفاده از ظرفیتهای جامعه مدنی مبادرت به تشکیل گروههای محلی نمودهاند و در امر تهیه ماسک یا ضدعفونی اماکن عمومی یا تهیه اقلام برای نیازمندان به ایفای نقش میپردازند.
زنان در شمار رهبران جهان
در پی جهانگیرشدن ویروس کووید – ۱۹ دولتها بر آن شدند تا با استفاده از همه ظرفیت ها و ابزارهای ممکن به مقابله با شیوع این ویروس و حفاظت از شهروندان خود بپردازند. بر اساس گزارش اتحادیه بینالمجالس که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است از مجموع ۱۵۳ رهبر منتخب کشورهای جهان تنها ۱۰ نفر آنان زن بودند در عین حال بررسیها در کشورهایی که در آنها زنان در جایگاههای هدایت و رهبری مقابله با بحران شیوع کووید – ۱۹ قرار داشتند موفقیتهای بیشتری را نشان میدهد. به این ترتیب میتوان گفت کشورهایی که با اعتماد به مدیریت زنان مقابله با بحران را به آنان سپردند توانستند با سرعت بیشتری بر بحران فائق آیند و موفقتر عمل کنند چرا که مدیران زن با صحبتهای بیپرده و شفاف خود درباره چالشهای این بحران توانستند افکار عمومی را بیشتر با خود همراه کنند همچنین به نظر میرسد این زنان به دلیل داشتن نقش مادری و مسئولیت خانواده درک بهتری از بیماری و مراقبت از بیماران را در عمل نشان دادهاند. آنها در زمینه حمایت از بیماران تجربه و دانش بیشتری درباره مسائل بهداشتی و درمانی را در جامعه به اشتراک گداشتهاند.
آمار ها نشان میدهد ۷۰ % کادر بهداشت و درمان در جهان شامل پرستاران، پزشکان و بهیاران را زنان تشکیل میدهند در حالیکه بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) تنها ۲۵ % آنها در ردههای تصمیمگیری و سیاستگذاری حوزه سلامت قرار دارند و به همین دلیل عدم حضور کافی زنان است که در بسیاری از موارد انتقادات زیادی به عملکرد سازمان بهداشت جهانی در زمینه مهار شیوع کرونا وارد شده است. اعتماد به زنان در عرصه سیاستگذاری بحران شیوع کرونا از این جهت قابل اعتماد و نتیجهبخش است که زنان به دلیل وجود عواطف و درک مسائل انسانی، خانواده را بر مسائل اقتصادی و سایر مصلحتهایی که معمولا مردان سیاستمدار مد نظر دارند؛ ترجیح میدهند. زنان میتوانند در این مسائل تصمیمات عملی و اثربخش اتخاذ کنند. بر اساس بررسیهای انجام شده پس از بحران انتشار ویروس کرونا در سازمانهایی که زنان در آنان تصمیمگیر نهایی هستند کارکنان آنها از مرخصی بیشتری استفاده کردهاند و در دولتهایی که مدیریت و سیاستگذاری این امر با زنان بوده امکان استفاده از اینترنت رایگان برای آموزش در اختیار شهروندان قرار گرفته است.
“روزی کمپبل” مدیر مؤسسه جهانی رهبری زنان در دانشگاه کینگز کالج لندن معتقد است: (روش رهبری در مردان و زنان امری ذاتی نیست؛ اما به دلیل نوع تعاملات اجتماعی ما، برای زنان قابل قبولتر است که به عنوان رهبر حس همکاری و همدلی بیشتری داشته باشند).
زنان مدیران خانهها
حالا دیگر خانه امنترین جای جهان برای حفاظت از جان افراد است پس بی تردید نقش اثربخش زنان در زمان بحران در خانوادههای خود نیز همچنان کلیدی و حائز اهمیت خواهد بود.
با توجه به الزام شهروندان به قرنطینه خانگی در زمان بحران شیوع ویروس کووید – ۱۹ توسط دولتها در بسیاری از نقاط جهان، زنان توانستهاند با ایجاد نگرش مثبت و همدلی در میان اعضای خانواده موجب آرامش روانی افراد شوند. همچنین این ایام توانسته به عنوان فرصت مناسبی برای انتقال دانش و تجربیات آنان به فرزندان و سایر اعضای خانه بهشمار رود.
اگر تاکنون به دلیل وجود مشغلههای شغلی و آموزشی اعضای خانواده زمان کمتری را در کنار هم بودند اما حالا این فرصت موجب افزایش گفتوگوهای میان فردی در خانواده و استحکام روانی و عاطفی روابط در خانواده خواهد شد که محوریت و مدیریت آن با زنان است.
پیامدهای شیوع کرونا برای زنان
در دنیا زنان زیادی شغلهای معلمی، نگهداری از کودک و پرستاری از سالمندان، حضور در کادر درمانی بیمارستانها و … را برگزیدهاند در بسیاری از فرهنگها، زن و مرد در یک خانواده دارای استقلال مالی و داراییهای جداگانهای هستند. درآمد زنان شاغل به عنوان پشتوانه حفظ استقلال فردی برای این زنان بسیار با اهمیت است و از دستدادن شغل برای آنان میتواند اثرات منفی فراوانی در روابط خانوادگی و شخصیشان بر جای گذارد در عین حال بر اساس آمارهای جهانی ۴۳ % از زنان به دلیل بر عهدهداشتن وظایف خانواده و خانهداری امکان حضور در مشاغل تماموقت را ندارند و بهصورت پاره وقت کار میکنند اما همین آمار در مردان تنها ۱۳ % است. شیوع بحران کرونا و قرنطینه اجباری خانگی موجب از دسترفتن تعداد زیادی از این مشاغل پاره وقت شده است چراکه بسیاری از کلاسهای مدارس تعطیل و معلمان از کار بیکار شدهاند و با ماندن والدین در خانههای خود دیگر به بسیاری از این مشاغل و استخدام این زنان نیازی نیست.
پیش از شیوع کرونا در ایران، زنان حدود یک ششم بازار کار را در اختیار داشتند؛ بهطوری که از جمعیت ۲۴ میلیون و ۴۴۶ هزا نفری شاغلان در کشور حدود ۱۹ میلیون و ۹۷۸ هزار مرد و تنها ۴ میلیون و ۴۶۷ هزار نفر آن را زنان تشکیل میدهند که با شیوع این بیماری تعداد زیادی از این زنان شغلهای خود را از دست دادهاند در نتیجه از بین رفتن یا تعطیلی کارهای پاره وقت این زنان هستند که آسیب بیشتری دیده اند چرا که علاوه بر از دست رفتن کار و فعالیت اقتصادی شان در جامعه استقلال مالی خانوادگی خود را نیز از دست داده اند و این امر علاوه بر مشکلات اقتصادی آنان را در برابر مشکلات خانوادگی نیز آسیب پذیرتر کرده است. همچون بسیاری از کشورهای دنیا در ایران نیز دولت بسته های حمایتی برای خانواده های آسیب دیده از بحران کرونا در نظر گرفته است.
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری اسلامی ایران در امور زنان می گوید: ” دسته کم ۱۲ هزار زن سرپرست خانوار در ایران بدون هیچگونه پوشش حمایتی و بیمه ای زندگی می کنند که عواقب اقتصادی بحران کرونا ممکن است وضعیت آنان را بدتر از قبل کند. مشکلات اقتصادی هر چند می تواند موضوع قابل توجهی بر آن باشد اما می تواند در برابر سایر پیامدهایی که مستقیماً جامعه زنان را درگیر خود نموده است کم اهمیت تر باشد.
خشونت خانگی
انتشار ویروس کووید – ۱۹ در جهان موجب بروز تغییرات جدید و بعضا ناشناخته متعددی در جامعه شده است به نحوی که جابجایی ساعت کاری، تعطیلی مشاغل و قرنطینه اجباری خانگی موجب تغییر عادات روزمره و سبک زندگی مردم در خانه ها شده است برخی از این تحولات موجب بروز اختلافات و درگیری هایی میان زوجین می شود مثلاً در خانواده هایی که زوج هر دو کارمند و کمتر در محیط خانواده در کنار هم بوده اند یا در خانواده هایی که یکی از زوجین ( معمولاً مردها) شاغل و زن خانه دار است و ساعات کمی را در کنار همسر خود می گذرانده ، اکنون پس از مدتها ( یا شاید برای اولین بار ) این فرصت به وجود آمده که روزها و هفته های متوالی زن و مرد بدون امکان حضور در خارج از محیط خانه یا مسافرت یا ورود مهمان با هم زندگی کنند این شرایط جدید در وهله اول استقلال زنان در رسیدگی به امور منزل را تحت تاثیر قرار داده و در عین حال موجب بروز چالش در ارتباط بین زوجین و ایجاد خشونت خانگی اعم از دعوای لفظی یا فیزیکی شده است.
بر اساس گزارش های منتشر شده توسط سازمان ملل در ایام قرنطینه، خشونت علیه زنان در بسیاری از نقاط جهان بیش از ۲۵ % افزایش یافته تا آنجا که دبیر کل سازمان ملل در توئیتی از سران کشورها برای مداخله و حل معضل امنیت زنان یاری خواسته است.
در ایران نیز بهزاد وحید نیا معاون مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی از افزایش اختلافات زوج ها در ایام قرنطینه خانگی خبر داد. همچنین رضا جعفری سدهی رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی نیز اعلام کرده گزارش خشونت خانگی علیه زنان در ایران ۲۰ تا ۲۲ درصد در این ایام بیشتر شده است. هر چند باید به این نکته توجه کرد که اینگونه خشونت ها قبلاً هم در خانواده ها وجود داشته و الزاماً قرنطینه خانگی علت به وجود آمدن آن نبوده است؛ با تغییر شرایط زندگی افراد در پی شیوع ویروس کرونا، دیگر امکان کنترل شرایط و جدا شدن موقت از تنش بدلیل حضور در محل کار یا (به صورت کوتاه مدت) به بهانه دیدار دوستان و … از بین رفته و این در خانه ماندن با توجه به تفاوت آستانه تحمل افراد موجب تشدید اختلافات و بروز تنش شده است از دیگر عوامل تشدید خشونت خانگی و تحت تاثیر قرار گرفتن زنان می توان به تغییرات و افزایش نقش چندگانه زنان در خانه اشاره کرد قرنطینه خانگی موجب افزایش بار مسئولیت زنان در خانه داری و امور روزمره منزل مانند آشپزی و نظافت و … شده است همچنین زنان کارمند ممکن است ناچار باشند علیرغم تعطیلی ادارات و مرخصی اجباری برخی وظایف اداری و شغلی خود را بهصورت دورکاری در منزل انجام دهند ضمناً مادران به دلیل تعطیلی مدارس در بسیاری از موارد مسئولیت آموزش فرزندان خود را در غیاب مدرسه و معلم بر عهده گرفتهاند این فشارها موجب شکستن نقش سنتی و عادی و کلیشهای قبلی زنان شده و آنان را تبدیل به افرادی چند شغله با ساعت کاری نامحدود کرده است. در موارد متعددی که مردان در خانواده حاضر به مشارکت و همکاری در این نقشها نشوند یا به هر دلیل امکان آن را نداشته باشند این فشارها بر زنان مضاغف میشود.
از بینرفتن فضای خصوصی در محیط خانه نیز یکی دیگر از عوامل افزایش فشارهای روانی به اعضای خانواده است که تخلیه این فشارها به روشهای نادرست و افزایش خشونت در خانواده منجر میشود.
تعطیلی کسب و کارها به افزایش فشارهای اقتصادی منجر به خالیشدن سفرهها و تاثیر نامطلوب بر روابط زوجین و افزایش بروز خشونت و اختلال در روابط آنان بوده است .
خشونت خانگی در خانواده علاوه بر ایجاد اختلال در روابط زوجین، کودکان و خصوصاً دختران را هم در معرض آسیبهای عاطفی و روانی و جسمی مانند سوء استفاده جنسی و … قرار میدهد.
زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی (ع) در یک نشست آنلاین در فضای مجازی از افزایش ازدواج کودکان در پی شیوع کرونا در کشور خبر داده و گفته است: ” در برخی از مناطق کشور مواردی از ازدواج اجباری برای کودکان به دلیل شرایط اقتصادی بعد از بحران کرونا گزارش شده است” وی همچنین درباره سوء استفاده از کودکان گفته است: “با این شایعه که تریاک از ابتلا به ویروس کرونا جلوگیری می کند برخی سودجویان با سوء استفاده از کودکان آنان را به بازار مواد مخدر کشیدهاند”. در ایران بهدلیل عدم سازماندهی نهادهای مدنی حامی کودکان و مدافع حقوق زنان همچنین توسعه نیافتگی خدمات و حمایتهای اجتماعی دولتی، از جمله تعداد معدود خانههای امن و اورژانس اجتماعی با افزایش خشونتهای خانگی امکان کنترل، مهار یا مدیریت اینگونه معضلات توسط دولت یا نهادهای اجتماعی وجود ندارد و در بسیاری ازموارد قربانیان در کنار عامل خشونت به زندگی ادامه میدهند.
بروز رفتارهای نژادپرستانه و تبعیضآمیز و افراطی
بیشک طغیان هر نوع بیماری در جامعه موجب ترس و وحشت عمومی در میان مردم میشود از این رو به دنبال فراگیری ابتلا به ویروس کووید – ۱۹ و گستردگی آن و طولانیشدن قرنطینههای خانگی رفتارهای افراطی و تبعیضآمیز که اغلب جمعیتهای حاشیهنشین و محروم اقتصادی و اقلیتها را قربانی میکند بروز و ظهور مییابند. مثلا به نوشته جراید نخستوزیر سابق ایتالیا در اظهار نظری ویروس کووید – ۱۹ را (به غلط) به مهاجران آفریقایی نسبت داد یا ترامپ رئیسجمهور آمریکا آن را ویروس چینی نامید. زنان به عنوان کسانی که از حمایتهای اجتماعی کمتری نسبت به مردان بهره اقتصادی و روانی مواجه شویم هر چند به درستی و دقیق نمی توان در این زمینه سخن گفت اما از اتفاقات مثبت دوران پس از افول این بحران میتوان به آشنایی افراد یا سازمانها به ناکارآمدیهای فردی و سازمانی خود اشاره کرد. به نظر میرسد افراد از ضعفهای خود شناخت بهتری پیدا میکنند و از این جهت سبک زندگی و عادتها و عقاید خود را تغییر میدهند. تجارب قبلی جامعه بشری نشان داده است که انسانها پس از پایان همهگیری بیماریها، دوران رشد و تعالی و تمدن و پیشرفت خود را آغاز میکنند و پیشبینی میشود تغییرات بزرگی در توسعه علم و تکنولوژی و پیشرفتهای پزشکی بهوجود آید.
از دیگر سو، تاثیرات منفی کرونا در دوران پس از آن از جمله آسیبهای اجتماعی و اختلالات روحی و روانی و تاثیرات اقتصادی که از خود در جامعه برجای میگذراند؛ میتواند بسیار عمیق و نگرانکننده باشد.
افزایش وقوع جرم بر اثر فقر و بیکاری و اختلالات روانی از جمله خشم و اضطراب و افسردگی دامن افراد جامعه را فرا میگیرد. همچنین در جوامع سنتیتر که وابستگیها و علائق خانوادگی مستحکمتری در بین افراد وجود دارد مانند ایران باتوجه به نحوه دفن نامتعارف و عدم سوگواری خانوادههای قربانیان بیماری کووید -۱۹ پس از افول بحران، آسیبهای جدی بر اطرافیان و خانواده این متوفیان که عمدتا از زنان و کودکان هستند وارد می شود.
همچنین پیشبینی میشود دامنه اختلافات و مشکلات خانوادگی در زوجین پس از دوران قرنطینه اجباری خانگی خود را بهصورت افزایش درخواستهای طلاق در جامعه نشان دهد.
جهان در دوران پسا کرونا شاهد تغییر در اهداف سرمایه گذاری های اقتصادی تغییر ساختارهای سنتی و فعلی خانوادهها، تغییر در سیاستگذاریهای بهداشتی، علمی، اقتصادی، آموزشی و تحول در ارتباطات اینترنتی و مجازی و تغییر در کیفیت سیستمهای حمایت اجتماعی و اقتصادی و توسعه مشاغل خانگی خواهد بود.
در شرایط فعلی با بهرهگیری از دانستههای آنچه تاکنون رخ داده است باید یرای مدیریت هر چه بهتر و کم آسیب تر این بحران حضور زنان در ساحت سیاستگذاری و تصمیم سازیهای بهداشتی پررنگتر شود و از عناصری صرفا اجرایی به عوامل سیاستگذار و تصمیمگیر ارتقا یابد.
باید بر این نکته پای فشرد که تلاش برای افزایش حضور زنان در موقعیتهای رهبری و تصمیمگیری مسالهای در مورد برابری جنسیتی نیست بلکه ضرورتی است که جامعه جهانی در تجربه مواجه با جهانگیری ویروس کرونا به آن دست پیدا کرده و با نگاه ویژه به موضوع رهبری زنان و امکان ایجاد کسب سهم بزرگتر و مهمتر برای آنان در هدایت جامعه در مدیریت بحرانها موفقتر عمل خواهد کرد.
باید در نظر داشته باشیم که برای تحقیق و توسعه و موارد متنوع دیگری که در جهان در آنها به نوآوری نیاز است غفلت از نیمی از استعدادهای ذهنی و تجربی جامعه یعنی زنان موجب محرومیت همه جامعه از تواناییهای آنان خواهد بود.
منابع:
– دکتر آتوسا صادق پور، دکتر افسانه صمدزاده (۱۳۹۹) ” پیامدهای روانشناختی دوران قرنطینه و راهکارهای افزایش بهزیستی روانشناختی در حین شیوع کرونا ویروس “
– نگار اکبری زرگر، روانشناس سلامت (۱۳۹۹)” زندگی مردم در پسا کرونا چگونه خواهد بود؟ “
– مهری طیبینیا، جامعه شناس فرهنگی (۱۳۹۹)” روایتی از نقش زنان در مهار بحران کرونا”
– خبرگزاری ایرنا(۱۳۹۸)” گزارش سنگربانی سلامت جامعه؛ سهم زنان در مهار بحران کرونا “
– پابلو اوشوا (۱۳۹۹) ” چرا رهبران زن در مهار ویروس کرونا بهتر عمل کرده اند؟ “
– Helen Lewis ( March 19,2020), ” The Coronavirus Is a Disaster for Feminism “
– Erin Loos Cutraro (2020), “Women are Leading us through the Pandemic”
– Jeremy Farrar(3 Apr 2020), “Why we need women’s leadership in the COVID-19 response”
هفته دهم بارداری
بارداری هفته به هفته
اگر شما دوقلو حامله باشید، در سونوگرافی هفته دهم مشخص می شود. به این نکته توجه داشته باشید که هر زنی که باردار می شود، شرایط و علائم مخصوص به خود را دارد و هیچ دو نفری شرایط یکسان ندارند. بنابراین به تجربه ها و داستان هایی که اطرافیانتان برایتان تعریف می کنند، اعتنا نکنید و تنها جلسات معاینه پزشکی خود را معیار این دوره از زندگیتان قرار دهید تا همه چیز به خوبی پیش برود.
وضعیت بدن در هفته دهم بارداری
در سه ماهه اول بارداری و بخصوص هفته های آخر این سه ماه تغییرات بدنی مانند رشد رحم و تا اندازه ای بزرگ شدن شکم را تجربه می کنید. هر چند برای همه افراد بزرگ شدن شکم در سه ماهه اول اتفاق نمی افتد و نباید نگران این موضوع باشید. هنوز هم می توانید از لباس های کمی گشاد قبلیتان استفاده کنید. بهتر است در این هفته خرید لباس انجام ندهید زیرا با ورود شما تا دو هفته دیگر به سه ماهه دوم بارداری کلا سایزتان تغییر می کند و بهتر است آن موقع خرید کنید.
در این هفته شما بین یک الی دو کیلو گرم وزن اضافه می کنید. منتها به دلیل حالت تهوع و سایر علائم بیشتر از این مقدار احساس سنگینی خواهید داشت. پیاده روی و شنا از ورزش هایی هستند که در این دوره بسیار مناسب وضعیت شما می باشند. البته قبل از انجام هر ورزشی با پزشک خود مشورت کنید. ورزش عضلات شما را تقویت کرده و به شما کمک می کند تا زمان زایمان وزن اضافی را بهتر تحمل کنید.
حقایقی در مورد شما در هفته دهم
بارداری باعث افزایش درجه حرارت بدن شما می شود و بدن شما را دچار کمبود آب می کند. بنابراین بیشتر مایعات مصرف کنید.
شما بصورت روزانه حدودا ۷۹ گرم پروتئین نیاز دارید. این پروتئین بیشتر صرف رشد استخوان ها، عضلات و پوست نوزاد می شود. بهترین منابع پروتئینی در این دوران تخم مرغ، گوشت بدون چربی و شیر می باشد.
اندازه شکم و میزان افزایش وزن در این هفته:
احتمالا در هفته دهم بارداری علائم بزرگ شدن اندازه شکم دیده می شود. زیرا در ماه سوم نوزاد شما رشد بیشتری پیدا کرده و به جای بزرگ تری نیاز دارد. اگر شما دو قلو باردار هستید، طبق توصیه پزشکان بهتر است در نیمه اول بارداری بیشتر از نیم کیلوگرم وزن اضافه نکنید.
هفته ۱۰ بارداری چند ماهگی بارداری است؟
در هفته ۱۰، شما ۲ ماه و یک هفته است که باردار هستید.
وضعیت جنین در هفته دهم بارداری
در این هفته نی نی شما به اندازه آلو بخارا است
در هفته دهم سر نوزاد، هنوز بزرگ ترین بخش کل بدن او را تشکیل می دهد و هر روز بیشتر شبیه انسان می شود. در این هفته گوش نوزاد شما کاملا شکل گرفته است و انگشتان کوچکش از هم باز شده اند. پلک ها هنوز بسته اند و تا هفته ۲۵ الی ۲۷ همچنان به این شکل باقی می مانند. در این هفته اندام های جنسی نیز در حال تشکیل شدن هستند.
حقایقی در مورد فرزند شما در هفته دهم بارداری:
تمام اندام های اصلی فرزند شما (قلب، ریه، کلیه ها، مغز و روده) شکل گرفته و عملکرد اندکی دارند!
در حال حاضر فرزند شما قادر است انگشتان خود را تکان دهد.
ابروهای فرزند شما از این هفته شروع به رشد می کنند.
فرزند شما ۳۰ برابر افزایش وزن و سه برابر افزایش قد خواهد داشت.
تغییرات جنین
در حال حاضر جوانه های دندان جنین زیر لثه ها در حال رشد است.
فعالیت بیشتر کلیه ومعده در هفته دهم بارداری
در هفته دهم حاملگی معده به تولید آب گوارشی می پردازد و کلیه ادرار بیشتری تولید می کند.
شکل گیری استخوان ها و غضروف ها در هفته دهم بارداری استخوان ها و غضروف ها در هفته دهم بارداری شکل می گیرند، زانو و مچ پا شروع به تشکیل می کنند و آرنج های کوچک در حال کار هستند!
شنیدن صدای ضربان جنین
شاید برایتان سوال باشد که قلب جنین در چند هفتگی میزند ؟ خبر خوب این است که از این هفته می توانید صدای قلب نوزادتان را بشنوید. اگر هنوز آزمون گوشی داپلر را انجام نداده اید، بهتر است همین هفته به پزشک مراجعه کنید و صدای ضربان قلب جنین را بشنوید. این لحظه هیجان انگیزترین و قشنگ ترین لحظه در بارداری است و هیچ عوارض جانبی برای جنین ایجاد نمی کند.
با شنیدن صدای ضربان قلب جنین، میزان تولید هورمون استروژن و پروژسترون در بدن شما افزایش پیدا می کند. به همین دلیل شنیدن این صدا از طریق آزمایش داپلر باعث آرامش و کاهش استرس مادر می شود.
سونوگرافی جنین در هفته دهم بارداری
تمام اندام های اصلی و حیاتی تشکیل شده است و در حال کار کردن هستند. انگشتان کوچک دست و پا در حال تشکیل شدن می باشند و جوانه های دندان نیز در دهان جنین شروع به رشد کرده اند.
سونوگرافی جنین در هفته دهم بارداری
توصیه ها درهفته دهم بارداری
– برای آماده شدن تا زمان زایمان مطالب و راهنماییهای زیادی از کتابها و همچنین دانشنامه سلامت اوما را در اپلیکیشن بارداری اوما دنبال کنید.
– به علت بزرگ شدن سینه هایتان بهتر است از این به بعد یک سوتین بزرگ تر و راحت تر بخرید.
علائم طبیعی درهفته دهم بارداری
در هنگام بارداری لثههای برخی از خانم ها حالت شکننده پیدا میکند و دچار خونریزی میشوند و زمینه را برای ابتلا به آلودگیهای دیگر فراهم میکند. برای جلوگیری از این مسئله حداقل ۲ بار به مدت ۳ دقیقه در روز مسواک بزنید و از نخ دندان نیز به طور مرتب استفاده کنید.
مسواک مورد استفاده شما باید کوچک و نرم باشد. دقت کنید در هفته دهم بارداری غرغره کردن آب نمک نیز التهاب لثهها را کمتر میکند. برای کاهش این مشکل از خوردن شیرینی و غذاهای چسبنده خودداری کنید.
هشدارها درهفته دهم بارداری
همچنان به دلیل تغییرات و افزایش هورمون های بارداری در این هفته دچار نواسانات خلقی می شوید و ممکن است در روزهایی کاملا بی حوصله و افسرده باشید. خوشبختانه با ورود به سه ماهه سوم و ایجاد تعادل در هورمون های بارداری، این حالت ها کمتر می شوند.
برای بهبود این وضعیت بهتر است از ورزش های تنفسی و آرامش بخش مانند یوگا استفاده کنید. به این نکته نیز توجه داشته باشید که استرس بر رشد جنین شما تاثیر منفی می گذارد. بنابراین باید تمام تلاش خود را برای حفظ آرامشتان بکنید.
تغذیه درهفته دهم بارداری
با انتخاب یک برنامه غذایی مناسب و متنوع، میتوانید کودک خود را از طریق مواد گوناگون تغذیه کنید (بسته کامل آموزشی تغذیه دوران بارداری). سعی کنید ماهی بیشتری مصرف کنید. زیرا امگا ۳ موجود در ماهی بر رشد بهتر مغز جنین تاثیر مثبت می گذارد. در صورت بی میلی نسبت به ماهی، به جای آن از گردو استفاده کنید. همچنین به توصیه های زیر در انتخاب و نحوه مصرف ماهی توجه داشته باشید:
ازمصرف کوسه ماهی، شمشیر ماهی و ماهی خال مخالی به دلیل دارا بودن جیوه بالا خودداری کنید.
هر هفته ۳۵۰ گرم غذای دریایی بدون جیوه استفاده کنید.
هرگز ماهی خام مانند سوشی مصرف نکنید.
از سالم بودن ماهی اطمینان حاصل کنید.
ورزش درهفته دهم بارداری
یوگا ورزش بسیار مناسبی برای زنان باردار در این هفته است. یوگا بین قسمتهای بالایی و پایینی بدن توازن ایجاد می کند و به شخص اجازه می دهد که وزن اضافه را راحتتر حمل کند. همچنین یوگا عضلات مربوط به کمر و عضلاتی را که در زایمان فعال هستند را تقویت می کند و زایمان راحت تری را برای شما بوجود می آورد. از طرفی به آرامش روحی شما کمک بزرگی می کند.
نکاتی برای پدرها در هفته دهم بارداری:
– شاید شما برای حمایت از همسرتان گیج شده اید. بهترین کار این است که از خودش بپرسید. در هفته دهم بارداری، او نمی تواند با شما مانند قبل ارتباط برقرار کند و شما باید مکالمه را شروع کنید. این مسئله به خاطر تغییرات هورمونی است.
– سعی کنید به او حس خوبی بدهید و گردن و پاهایش را ماساژ دهید. ماهیچه های حساس نیاز به آرام شدن دارند. برایش هدیه بخرید تا بفهمد چقدر دوستش دارید. هر تغییر مثبتی را به او بگویید و او را تشویق کنید. اگر چیزی نمی بینید از تخیل خود استفاده کنید.
– در هنگام ورزش، راه رفتن و شنا کردن همراهش باشید. این کار به او کمک می کند ورزش را ادامه دهد. زیرا تنها بودن باعث تغییر روحی و خستگی شدید می شود. اما او را مجبور به انجام کاری نکنید. گاهی او حتی انرژی برای بیرون آمدن از رختخواب را نخواهد داشت. در این زمان با او همدردی کنید و شرایطش را بیشتر درک کنید.
بازدید فرماندار بستک از کارگاه تولید ماسک در هرنگ
درادامه فعالیتهای مبارزه با ویروس کرونا سید شمس الدین حسینی قتالی فرماندار شهرستان بستک به همراه رئیس اتاق اصناف از کارگاه تولید ماسک در آموزشگاه طراحی و دوخت سارینا روستای هرنگ بازدید کرد.
فرماندار بستک در حاشیه این بازدید از زحمات سرکار خانم بنام مدیر آموزشگاه و خیاطان روستاهای هرنگ، کوخرد،آسو، صالح آباد،بربار و شهر هنگویه که در این امر خداپسندانه مشارکت و همکاری داشته اند تقدیر و تشکر نمود.
حسینی قتالی افزود: بعد از شیوع ویروس کرونا تا به امروز بیش از ۳۵ هزار ماسک تولید و به همراه کمک های مومنانه به صورت رایگان در اختیار مردم قرار گرفته است.
مسابقه هنرهای تجسمی «کرونا نا ندارد» در هرمزگان برگزار می شود
مسئول واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری هرمزگان گفت: واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری هرمزگان به مناسبت گرامیداشت هفته هنر انقلاب اسلامی و در راستای مقابله با شیوع ویروس کرونا، مسابقه عکاسی، کاریکاتور و تصویرسازی را تحت عنوان «کرونا نا ندارد» در فضای مجازی برگزار میکند.
مهری لشکری اظهار کرد: این روزها که شیوع ویروس کرونا در کشور منجر به تعطیلی مدارس، دانشگاهها و همه اجتماعات مردمی شده و اغلب کسبوکارها را به تعطیلی کشانده است، واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری استان اقدام به برگزاری مسابقه «کرونا نا ندارد» در قالبهای عکاسی، کاریکاتور و تصویرسازی با موضوع ویروس کرونا و حواشی مرتبط به آن در فضای مجازی کرده است.
وی افزود: محورهای این مسابقه شامل فداکاری، استقامت و تلاش شبانهروزی کادر درمانی، رعایت نظافت و تلاش فردی و اجتماعی جهت مقابله با ویروس کرونا، تلاش همه مردم و دستگاهها جهت مقابله با شیوع کرونا ویروس و مشارکتهای خانوادگی است.
مسئول واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری هرمزگان با بیان اینکه آخرینمهلت ارسال آثار چهارم خردادماه سال جاری، مصادف با عید سعید فطر است، افزود: علاقهمندان جهت شرکت در این مسابقه میتوانند آثار خود را به نشانی ایمیل hormozgan.hor@mail.com یا شماره واتسآپ ۰۹۱۷۱۵۸۷۹۰۰ ارسال کنند.
لشکری با اشاره به اینکه شماره تلفن ۳۲۲۳۲۵۸۶ – ۰۷۶ واحد هنرهای تجسمی حوزه هنری استان هرمزگان جهت پاسخگویی به سؤالات علاقهمندان در نظر گرفته شده است، گفت: منتخبی از آثار ارسالی در سایت حوزه هنری هرمزگان به نمایش درخواهد آمد.
برنامه “شاد” گام نخست ایجاد انقلاب در تغییر آموزش سنتی است
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان:
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان گفت: معلمان هرمزگان با سخت کوشی و مسئولیت پذیری، مسیر جهشی بزرگ در تبدیل آموزش سنتی و به آموزش مدرنیته را هموار ساختند.
ناهید سلیمانی ضمن تبریک هفته بزرگداشت معلم، از زحمات شبانه روزی معلمان هرمزگان قدردانی کرد. وی گفت: برنامه” شاد” گام نخست در آموزش و پرورش است برای تغییر و ایجاد انقلابی بزرگ در تبدیل شدن آموزش سنتی به آموزش نو و مدرن.
سلیمانی نقش معلمان در ایام تعطیلی مدارس را مهم دانست و افزود: معلمان هرمزگان با ایثار، گذشت و حس مسئولیت پذیری توانستند روح و روان دانش آموزان و خانواده ها را در ایام تعطیلی مدارس به آرامش برسانند.
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان تصریح کرد: معلمان فراتر از زمان، مکان و فضا و با عشق و علاقه مشغول تدریس دانش آموزان شدند و شعار” آموزش تعطیل نیست” را در منازل دانش آموزان محقق ساختند.
موسی دادی زاده سرخائی مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان ضمن قدردانی از حضور مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، گفت: کانون پرورش فکری همگام با مدارس و با ایجاد فضا و بستر مناسب، در مسیر پرورش استعدادهای مختلف دانش آموزان تلاش می کند.
وی اضافه کرد: مطابق پیشنهاد ارائه شده به وزارت آموزش و پرورش، پیگیر استفاده از بستر برنامه” شاد” برای پیشبرد اهداف تربیتی و نیز ارائه آموزش های مختلف کانون پرورش فکری به دانش آموزان هستیم.
با چراغ موشی پی بی سوادان می گشتم
گفتگو با اولین معلم زن گاوبندی
در یکی از شب های رمضان و در شش اردیبهشت ۹۹ ، در روزگار کرونایی با حفظ ملزومات بهداشتی، در شهرک بسیج به دیدارش رفتم. خدیجه ترکمان اولین معلم زن شهرستان پارسیان است. پوشه ی سرخ و پاره پوره ای که حاوی تعداد زیادی برگه های بازمانده از سال های دور را می آورد. کاغذها را زیر و رو می کند و در میان نام شاگردان قدیم، نام روسای آموزش و پرورش، یادداشت های کوتاه و درخواست های اداری خاطراتش را به یاد می آورد. می گوید عمدا به همین شکل با همین پوشه حفظشان کرده ام که برایم همه خاطره اند. باید خاطره ها را تکرار کرد و از آن حرف زد تا فراموش نشود خاصه آنکه سن که بالا می رود گرد فراموشی بر آن می نشیند. بعد اضافه می کند: جوان های حالا که نمی آیند پای صحبت قدیمی ها بنشینند همه سرشان توی موبایل است. با فرزندش محمد رضا در پای حرف ها و خاطراتش نشستیم. همسرش ملک کریمی که تقریبا هم سن و سال همند و او هم بازنشسته آموزش و پرورش؛ نظاره گر این گفتگو بود و سعی می کرد در میانه حرف ها، اسامی افراد و زمان اتفاقات را به یادش بیاورد.
خانم ترکمانی شما از چه خانواده ای بودید، متولد چه سالی هستید و چند سالگی به مدرسه رفتید؟
جد پدرم از مادری از طرف ترکمن صحرا آمده بودند.مادرم با پدر ملک همسرم، پسر عمو دختر عمو بودند.مادرم فاطمه ترکمانی هم با پدرم عمو زاده بودند.البته من پدرم را ندیدم. یکساله بودم که پدرم فوت کرد. ما یک برادر و دو خواهر بودیم. من در اصل متولد ۱۳۲۸ هستم. بعد که برای انگشت نگاری رفتیم لنگه برای اینکه برای معلمی پذیرفته شوم ، شناسنامه ام را دو سال بزرگ تر گرفتند. ۷ سالگی مدرسه رفتم.مادرم نه تنها مخالفتی با مدرسه رفتن من نداشت بلکه خیلی مصر بود که می گفت کاش جمعه هم مدرسه می رفتید.
مدرسه تان چگونه جایی بود؟
کلاس ششم که بودیم محل مدرسه جای کتابخانه امروزی که کنار میدان اصلی شهر واقع است، بود. یک سنگ بزرگی افتاده بود و یه درخت کهور بزرگی هم بود که خارهای بدی داشت. مدرسه شامل دو کلاس بود که راهرویی میانش بود. میز و نیمکت نبود. می گفتند هر کس حلبی برای خودش بیاورد. اگر داشتیم می بردیم اگر حلبی پیدا نمی کردیم هم توی تاقچه می نشستیم. وقتی ششم بودیم چون تعدادمان به حد نصاب نمی رسید به طور غیر قانونی پذیرفته شده بودیم. مدیر مدرسه اجازه داده بود که بنشینیم سر کلاس چیزی یاد بگیریم تا پایان سال که برویم لنگه امتحان بدهیم. آن زمان هم بازرسان بدون خبر می آمدند. به ما می گفتند زود بروید بیرون از مدرسه که بازرس می خواهد بیاید. ما هم با عجله از پنجره بیرون می پریدیم. می رفتیم پشت مدرسه تا ما را نبینند. می رفتیم پشت می ایستادیم تا اینکه خبرمان می دادند که حالا بازرسان رفته اند بیایید داخل. یک بار موقع بیرون پریدن نزدیک بود پایمان بشکند. تعداد دست کم باید به هشت نفر می رسید. ما پنج نفر بیشتر نبودیم.کلاس چهارم، پنجم و ششم در یک کلاس نشسته بودیم. اول، دوم و سوم هم در یک کلاس. پس از پایان ششم، شش نفر جلوی یک ماشین باری نشستیم، رفتیم لنگه امتحان دادیم. من، ملک، حاجی افشاری، محمد رحمانی به همراه زنش و پسرش. بقیه ادامه ندادند اما من بقیه پایه ها را همینجا در گاوبندی امتحان دادم و سیکلم را گرفتم.
از میان هم کلاسی ها و معلمان دوران دبستان کدامیک را به یاد دارید؟
علی طاهری، عبدالعزیز شریف پور، عبدالغنی پسر ملا عبدالفتاح، فاطمه آبرن، صغری نصوری. معلمان هم سوری و صبوری که لاری بودند. حقیقت و حقیقی که شیرازی بود.
چه خاطراتی از روزگار مدرسه در ذهنتان مانده است؟
خیلی تنبیهمان می کردند. اگر کسی درس بلد نبود کلاه رنگی یا صندلی روی سرش می گذاشتند تا هفت دور، دور مدرسه بگردد و همه ایستاده نگاهشان می کردند. یک بار یکی از دانش آموزان جلو در مدرسه که رسید صندلی را انداخت و فرار کرد. ما که دختر بودیم جرئت این کار نداشتیم ولی همین باعث شد من جدول ضرب خیلی خوب یاد بگیرم. ولی در درس ریاضی و تاریخ مشکل داشتم. وقتی تاریخ داشتیم اولین کسی که از ترس می لرزید من بودم.وقتی حاجی عبدالرحمن طاهری با شیخ یاسر به مدرسه می آمدند ما از ترس قایم می شدیم شاید بگویند اینها تنبل هستند، درس نمی خوانند. یک بار نقاشی داشتیم. اینبار بر خلاف دفعات پیشین شکلی روی تخته برایمان نکشیدند، گفتند خودتان هر چه می خواهید بکشید. من هم عکس مثلثی کشیدم و داخلش بچه ای خوابانده بودم. زیر نقاشی نوشتم آرامگاه مادر شاه. معنی کلمه آرامگاه هم درست نمی فهمیدم. در پایان کلاس معلم برگه همه بچه ها را پس داد مال من را پس نداد. من هم خوشحال بودم که حالا یا می خواهد تشویقم کند یا نمره بیستم دهد. بچه ها که بیرون رفتند گفت دست هایت با یک پایت بالا کن. گفت تا آخر زنگ تفریح باید همینطور بایستی. نمی دانستم که به چه علت تنبیهم می کند. بعد فهمیدم که به این علت بوده که زیر نقاشی ام نوشته ام آرامگاه مادر شاه. در حالی که مادر شاه زنده بود.
چه شد که معلم شدید؟
سال ۱۳۴۳ که کلاس ششم را به پایان رساندم آموزش و پرورش اعلام کرده بود که نیاز به نیرو دارد و من به صورت روز مزد مشغول به کار شدم. اول به من گفتند باید بروی کوشکنار تدریس کنی.من گفتم کوشکنار نمی توانم بروم. همینجا حاضرم به عنوان خدمتگزار باشم ولی کوشکنار نروم چون برای من سخت است. البته آن زمان هم خانواده نمی گذاشتند دختر از خانه دور شود. تا اینکه درجه داری بود که به گاوبندی منتقلش کرده بودند، خانمش کارهای خدماتی و دفتری در مدرسه انجام می داد. او به جای من رفت کوشکنار و من در گاوبندی کارم را آغاز کردم.
مادرم برای استخدامم خیلی تلاش کرد.فرزانه اهل بهبهان مسئول نمایندگی آموزش و پرورش بود.سال اول، استخدام رسمی نبودم. گفتند شاید دیگر شما را نخواهند. مادرم رفت پیشش گفت مگر می توانی استخدامش نکنی ما این همه زحمت کشیده ام. این دختر را بدون پدر بزرگ کرده ام، ششم ابتداییش هم گرفته حالا تو می خواهی کسی از جای دیگر به جایش بیاوری. کور خواندی.مسئول نمایندگی گفت:ما دیپلم می خواهیم. مادرم گفت دیپلم یا نه دیپلم این باید اینجا کار کند. بالاخره حریف مادرم نشد. من به مادرم گفتم حالا که تو با او دعوا کرده ای من دیگر نمی روم. خجالت می کشم. گفت دختر بیا برو. می خواهند حقمان بخورند.می خواهند کسی از جایی دیگر بیاورند ما اینجا این همه در گرما و سرما زحمت کشیده ا یم. بچه امان زیر چراغ موشی درس خوانده، حالا از تهران و جای دیگر بیایند اینجا خدمت کنند و ما حسرت ببریم.مادرم کسی حریفش نمی شد. بزرگان محل همه او را می شناختند. خودم هم حریفش نشدم گفتم نمی روم قبول نکرد. به زور من را فرستاد. اولین سال ۴۸۰ تومان می گرفتم وقتی در سال ۷۳ بازنشست شدم ، ۲۲۰۰۰ تومان حقوقم بود. سال دوم که رسمی شدم حقوقم ۵۰۰ تومان شد. البته راست و پاکش خیلی دنبال حقوق نبودم علاقه داشتم کار کنم. البته آن زمان همین ۴۸۰ تومان هم کلی پول بود. می توانستیم خرج چند خانواده را بدهیم.
در سالی که شما استخدام شدید امکانات مدرسه چگونه بود؟
وقتی معلم شدم مدرسه در همان مکانی بود که قبلا درس می خواندیم. یک اتاقی بود که وسایل معلمان مثل حلب نفت داخلش بود. یک گوشه ی این اتاق را حصیری انداخته بودیم و من کلاس اول درس می دادم. تا هجده سال در پایه اول تدریس کردم.یک تخته سیاه به ما داده بودند که از بس از آن استفاده کرده بودند رنگ و رویش رفته بود. دلمان به آن هم خوش بود .یک بسته گچ سهمیه امان بود. که برای دو ماه بیشتر نمی شد. در مصرفش خیلی قناعت می کردیم.اوایل که گچ رنگی هم نبود. برای جبران این کمبود مجبور بودیم خودمان گچ درست کنیم. از کوره گچی، تکه های گچ می آوردیم، نرم می کردیم، با پارچه صافش می کردیم، در قالب قوطی کبریت می ریختیم تا خشک شود. بعضی درست درمی آمد بعضی نه. در استفاده از گچ سهمیه ای خیلی قناعت می کردیم. مثلا ساعت نقاشی می گفتند شکل آفتابه یا گلی روی تخته سیاه بکشید تا بچه ها مثل شما نقاشی کنند. بخشی از شکل را می کشیدیم بقیه را راهنمایی می کردیم که چطور بکشند. برای ساعت ورزش توپ نداشتیم. یک توپی به ما داده بودند که اینقدر پسرها با آن بازی کرده بودند که لت و پار شده بود. باد هم نمی گرفت. همین توپ را به دخترها می دادیم که به همین هم دلشان خوش بود. بعد توپ پلاستیکی برایشان خریدیم. وسایل کمک آموزشی نبود. می رفتیم پیش حاجی عبدالعزیز رشیدی برای تسبیح که آن زمان زیاد هم نبود بعد می رفتیم پیش ملای دیگری تسبیح دیگری گیر می آوردیم. حالا می خواستیم ابتکاری از خودمان به خرج بدهیم.بیشتر تسبیح ها زرد بود. سیاه کمتر بود. بعضی هم خاکستری بود. می گشتیم دو رنگ پیدا کنیم تا با هم مخلوط کنیم.دو تا میخ می زدیم به دیوار، نخی را به آن دو می بستیم. دانه های تسبیح را در نخ می کردیم جلوش هم کاغذ می چسباندیم . بدین وسیله ارقام را به بچه ها یاد می دادیم. من همان زمان که معلمان دیگر مشق زیاد به بچه ها می دادند با دادن مشق زیاد مخالف بودم. من بیشتر پنج خط مشق نمی دادم. اگر دانش آموزی درسش خوب بود می گفتم دو خط بنویس.یا کلماتی که بلد نبودند می گفتم دو تا دوتا بنویسید اینطور زود یاد می گرفتند ولی معلمانی که مشق زیاد می دادند بدون اینکه مشق بچه ها را بخوانند چه نوشته اند، رویش خط می کشیدند.
از تنبیهات دوران مدرسه گفتید آیا وقتی معلم شدید هم شاگردانتان را تنبیه می کردید؟
من به خاطر درس تنبیه نمی کردم. ولی به خاطر مسائل اخلاقی تنبیه می کردم که آن هم اختیار تام از طرف اولیاء داشتم.معمولا پدرها و مادرها آن زمان به مدرسه نمی آمدند. می گفتند من دخترم را پاک تحویلت داده ام، پاک تحویلم بده. ولی در مورد درس، دانش آموزانی که می دانستم یاد گرفته اند تکلیف کمی می دادم آنهایی که یاد نگرفته بودند ساعتی که ورزش داشتند می گفتم بیایید دفتر همانجا دوباره برایشان توضیح می دادم.
در سال های آغازین معلمی با چه کسانی همکار بودید؟
با آقایان علی طاهری، عبدالله دلشاد، مذکور نصوری، علی تیموری که اهل لنگه بود. خانم ها هم که همه غیر بومی بودند عصمت نژادی، فرنگیس جوکار که زن دکتر زاهدی بود، فاطمه بحرانی،شهلا فهیمی که همسرانشان افضلی و دُری هم معلم بودند. صفیه حسنی نژاد و شهلا دِرا که این دو بندرعباسی بودند.
در کنار آموزش رسمی که در ساعات موظف انجام می دادید آیا کلاس فوق برنامه هم داشتید؟
بعد از انقلاب گفتند طرحی به نام تقوی را برای کودکان زیر دبستان اجرا کنید. این طرح برای آموزش های دینی به بچه های زیر دبستان بود. هیچکس زیر بار این طرح نرفت. اما من اجرا کردم. همکاران هم غُر می زدند که چرا این طرح را قبول کردی، ما خودمان جا نداریم. می گفتم این خدمتی است که به بچه های خودمان می کنیم.زکات سوادمان را باید بدهیم. مشکلات بالاخره حل می شود. برای آموزش قرآن از مرحوم ملا عبدالله عبدالعزیز شریف پور و ملا غلامرضا عباسیان استفاده می کردیم. بعد از ظهرها این طرح را اجرا می کردم. مثلا از کلاسی که ورزش داشتند استفاده می کردیم. یا کلاسی که نقاشی داشتند به بچه ها می گفتیم بروید بیرون نقاشی بکشید تا کلاس خالی شود.
شما گویا علاوه بر کار رسمی روزانه، کلاس های نهضت سواد آموزی را هم درس می دادید. در این مورد برایمان بگویید.
در قبل انقلاب طرح پیکار با بی سوادی بود. گفتند هر کس با این برنامه همکاری کند باید در دوره ای که گذاشته شده شرکت کند. هیچکس نرفت من دل به دریا زدم و رفتم. می ترسیدم شاید قبول نشوم و برایم زشت باشد. امتحانش دادم بعد از ۱۵ روزی جوابش آمد که پذیرفته شده اید و می توانید کلاس تشکیل دهید. من خیلی خوشحال شدم و بی صبرانه در فکر تشکیل کلاس بودم. چون علاقه داشتم که همیشه سر کلاس و با دانش آموزان باشم. کلاس شبانه با دو نفر شروع کردم. به آنها گفتم هر کداممان می رویم در خانه ها تا افراد بی سواد را تشویق برای آمدن به کلاس کنیم. چون شب برق نبود کلاس را بعد از ظهرها برگزار می کردیم. چون کلاس ها دانش آموزان روزانه نشسته بودند، مجبور بودیم زیر سایه دیوار یا سایه گزی که کنار دکان عبدالقادر بود کلاسمان را برگزار کنیم. وقتی برق آمد هم شب در مدرسه رقیه نصوری امتحان برگزار می کردیم. برای تشویق کسانی که بی سواد بودند شب ها؛ با چراغ موشی می رفتیم در خانه هایشان چون می دانستیم پدران روزها سرکارند و شب خانه هستند. با آنها باید صحبت می کردیم تا راضی شوند بچه هایشان را به کلاس های سواد آموزی بفرستند. بعضی ها مقاومت می کردند می گفتند ما دخترمان را نمی فرستیم. می گفتم خیالتان راحت باشد، پیش خودم هستند. می گفتند الان می گویی پیش خودم هستند بعد تحویل کسی دیگری می دهی. اگر قول می دهی که خودت درسشان بدهی می فرستیم. من قولشان می دادم. تا اینکه تعدادشان زیاد شد و مجبور شدم ازدو نفر نیروهای کمکی استفاده کنم. که بعضی ها بچه هایشان را بیرون آوردند. دوباره می رفتم با آنها صحبت می کردم تا راضیشان کنم.برای اردوهای دانش اموزی روزانه هم اگر خودم بودم ، راضی می شدند دخترهایشان بیایند و اگرنه قبول نمی کردند. کتاب، دفتر و قلم درستی نبود. تعدادی دفتر و کاغذ از پیش حاجی علی رحمانی یا کسانی دیگر می آوردیم. هر دفتر را چهار تکه می کردیم، بینشان تقسیم می کردیم. برای اینکه به یادگیری اشان کمک کنم می گفتم کلمه هایی که روی وسایل می بینید، بنویسید و برایم بیاورید. کلمه هایی که دیده بودند را در دفتر نوشته، می آوردند. مثل تاید. آن زمان صابون تاید تازه آمده بود. یا کلمه هایی مثل گل یا فلاکس. برای تشویقشان مثلا پاکنی به آنها می دادم که خوشحال می شدند.
هیچوقت به فکر ادامه تحصیل هم بودید؟
به فکر ادامه تحصیل نبودم. چون بچه کوچک داشتم گفتم رسیدگی به آنها واجب تر است. روز سر کار باشم و شب هم بروم درس بخوانم دیگر به بچه هایم نمی رسم. گفتم سرنوشت بچه ها مهمتر است. اکنون از چهار دختر و یک پسرم جز یکی همه آموزش و پرورشی اند. همین که بسیاری از شاگردان دیروزم امروز معلم، پزشک یا کادر درمانی بیمارستان هستند من را خوشحال می کند.
اگر از سال های معلمی بخواهید یک خاطره شیرین تعریف کنید چه چیز به یادتان می آید؟
بیشتر خاطراتی که به ذهنم می آید بحث و دعوایی بود که همیشه با مسئولین برای گرفتن امکانات و میز، نیمکت و صندلی برای مدرسه داشتم.
یا در مورد دانش آموزانی که وضع مالی خوبی نداشتند، با آنها صحبت می کردیم که زیاد فشار به پدر و مادرشان نیاورند . مثلا می گفتند بقیه کاموا دارند من ندارم. یک کاموایی که مثلا دو تومان بود می خریدیم به آنها می دادیم.
خاطره ی دیگری را از زمانی که مدیر مدرسه بنت الهدی بودم، به یاد دارم. دزدان آمده بودند دستگاه اُوِرهد برده بودند و روی کمد با ماژیک سبز نوشته بودند: «دزدان با انصاف به پرونده ها دست نزدند، خوشتان آمد» گفتم من باید این دزد را پیدا کنم. همه جا گشتیم بعد دیدیم که پشت بام چیزی گذاشته و پارچه سفیدی دورش است. پله ای آوردیم رفتیم بالا. دیدیم همان وسیله دزدیده شده است.
به دو نفر پسر بچه شک داشتیم که کار آنها باشد.یک کتاب بزرگ قدیمی جلد گرفته بودم که به حساب قرآن است.
گفتم بیایید به این قسم بخورید که شما دستگاه را برده اید یا نه. اگر راست بگویید به مادرتان نمی گویم.یکی از بچه ها گریه کرد و به آن یکی نگاه کرد. گفتند بله ما بردیم. گفتیم بلد نیستیم با آن کار کنیم پشت بام می گذاریم تا زمانی که طرز کارش را یاد بگیریم. گفتم به مادرتان نمی گویم ولی هیچوقت دست به این کارها نزنید. بعد همین بچه ها، بچه های بسیار خوب و مودبی شدند. خاطره دیگرم مربوط به زمان جنگ است که کمک برای جبهه ها جمع می کردند.
در مدرسه ای که من مدیرش بودم بیشتر از مدارس دیگر کمک جمع می شد. به کمک مادران بچه ها هویج می گرفتیم، مربا درست می کردیم.
می رفتیم خانه ها شیشه خالی جمع می کردیم. مربا را در شیشه ها می ریختیم که از اداره می آمدند می بردند. عبدالرحیم رحیمی میوه فروشی داشت.
هر وقت میوه می آورد، کسی را می فرستاد دنبالم که یک گونی هویج برای مدرسه شماست؛ بیایید ببرید.
بسیار سپاسگزارم از شما که در این گفتگو، صمیمانه شرکت کردید.
شجیعه شجاع کریمی
شجیعه شجاع کریمی مشهور به علوی مقدم پایهگذار ادب استان هرمزگان و عضو انجمن ادبی ایران در سال ۱۳۱۷ متولد شد. پدرش افسر بود. دوران کودکی و نوجوانی را در شهرهای مختلف ایران گذراند و با آداب و رسوم مردم کشور آشنا شد .
در سال ۱۳۳۶ با جوانی به نام علی علوی مقدم از اهالی بندر عباس ازدواج کرد و از آن زمان تا کنون در بندرعباس زندگی می کند. وی از کودکی به کار های هنری و به خصوص شعر و نقاشی علاقه مند بود. از هر تصویری نقاشی می کرد و برای هر موضوع شعر می سرود.
درک محضر اساتید عالیقدری چون استاد محمد علی ناصح رئیس انجمن ادبی ایران و استاد خلیل خطیب رهبر استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران باعث شد که ایشان با رمز و راز شعر آشنا شود و پس از چند سال با راهنمایی فقیه مرحوم ناصح قصص قرآن مجید را شروع نمود که مورد توجه استاد قرار گرفت و همزمان با قصص قرآن با راهنمایی استاد خطیب رهبر پایهای از احکام آیات قران مجید و نهی کردن مردم از گناه و به سوی حق طلبیدن آنها را برای ارشاد مردم زمان خود به رباعی در آورد.
اوخ که زمانه اندک اندک اندک بر بود
زیبنده ترین گوهر دریای وجود
آن عمر عزیز را که نعمت خواندند
آسان بگرفت و پیکرم را فرسود
***
نوروز شد و بنفشه آمد بطرب
بلبل بفغان آمد و قمری بشعب
وان نخل بلند سبز و خرم در باغ
آویزه ی سینه کرد طوقی ز رطب
روز جهانی ماما
پنجم ماه می ، ازسوی سازمان بهداشت جهانی و کنفدراسیون بین المللی مامایی به نام روز جهانی ماما نام گذاری شده است . برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ این روز به عنوان روز جهانی ماما پیشنهاد و سپس از سال ۱۹۹۲ به صورت رسمی ، به افکار عمومی جهان اعلام شد.
کنفدراسیون بین المللی مامایی هم بیانیه ای را خطاب به کلیه ی سازمانها و نهادهای بین المللی مامایی اعلام کرد و در آن از تمامی ماماها دعوت به همکاری کرد و از آنها خواست تا بیشتر از سال های دیگر ، مرگ و میرهای ناشی از زایمان را به افکار عمومی مردم خود ، نشان دهند .
در بخشی از این بیانیه آمده است که : ۵ می و مصادف با این روز ، این کنفدراسیون از تمامی اعضای سازمانهای مامایی و حامیان آنها در سراسر دنیا خواست تا در روز جهانی مامایی به خیابانها بیایند . این کنفدراسیون از سازمانهای ملی و سرویس های محلی خواست تا در انجمن های محلی خود ترتیب راهپیمایی پنج کیلومتری را بدهند و بدین وسیله تعهد خود را در مواجهه با نابرابری های جهانی در مرگ و میر نوزادان و مادران نشان دهند و بر دغدغه های منطقه شان ، در اجرای مفاد و قوانین سرویس های مامایی تاکید ورزند .
هرسال ۳۴۰۰۰۰ زن در دنیا می میرند و میلیونها نفر از عفونتها و ناتوانایی های که به خاطر پیشگیری از مادرشدن به وجود می آیند رنج می برند . کنفدراسیون بین المللی مامایی همراه با نمایندگان سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی و همراه با تعداد وسیعی از دیگر شرکای بین المللی متعهد می شود تا مرگ و میر و امراض ناشی از زایمان مادران را از راه دسترسی به مراقبت های لازم مامایی در سراسر جهان نشان دهد به خصوص در کشورهای درحال توسعه که ۹۰ درصد از مرگ و میرهای ناشی از زایمان در آن ها اتفاق می افتد .
این راهپیمایی ۵ کیلومتری در اولین مرحله اش از جاده ی منتهی به دوربان آغاز می شود که در این منطقه ماماها از سراسر دنیا در کنفدراسیون سه سالانه ی کنفدراسیون مامایی گردهم می آیند و به کنفدراسیون اطمینان خواهند بخشید که تعهدات جهانی مامایی به شعارهایش وفادار مانده است .
جمعیت مامایی ایران
با نگاهی به پیشینه شکل گیری جمعیت مامایی ایران آشکار می گردد که این جامعه همواره با مشکلات و نارسایی هایی روبرو بوده است که آثار ناگواری در چگونگی ارائه خدمات و میزان آگاهی این گروه را فراهم می آورده است . براین اساس عده ای از ماماهای کشور در شهریور ۱۳۲۳ ( کانون مامایی ) را پایه گذاری نموده و شروع به فعالیت کردند . این کانون پس از اتخاذ نام های مختلف مانند سندیکای مامایی و جمعیت ماماها در سال ۱۳۴۲ با کانون همکاری ماماها که اعضای آن را پرستار ماماها تشکیل می دادند یکی گردید و بدین ترتیب انجمن تازه ای به نام انجمن ماماهای ایران تشکیل یافت .
ولی به نظر می آید که انجمن نامبرده توانایی لازم را برای برطرف کردن نارساییها نداشته و در اواخر سال ۱۳۶۷ به دلیل دشواریهای گوناگون حرفه ای ازقبیل نامعین بودن جایگاه مامایی ، منطبق نبودن برنامه های آموزشی با شرح وظایف ، عدم وجود شرح وظایف معین و مناسب ، عدم حضور ماماها در سیاستگزاری و تصمیم گیریهای مربوط به رشته ، جذب نشدن ماماهای فارغ التحصیل در محیط های کاری ، نداشتن نماینده در سطح وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در ابعاد مختلف و بسیاری دیگر ، گروهی از ماماهای جوان باردیگر برای حل مشکلات و تامین کمبودها همت گماشتند و پس از بررسی مشکلات موجود زمینه را برای تاسیس جمعیت مامایی ایران فراهم آورند و طی دوسال فعالیت و پیگیری در سال ۱۳۶۹ جمعیت موفق به کسب پروانه فعالیت از وزارت کشور گردید و به ثبت شرکتها رسید .
جمعیت مامایی ایران از سال ۱۳۸۰ عضویت کنفدراسیون بین المللی ماماها را پذیرفته و فعالانه در کنگره این کنفدراسیون که اواخر فروردین ماه در کشور اتریش برگزار گردید شرکت نموده است . کنفدراسیون بین المللی ماماها در سال ۱۹۱۹ در بلژیک با نام اتحادیه بین المللی ماماها تاسیس گردیده و از سال ۱۹۵۴ در لندن به کنفدراسیون بین المللی ماماها تغییر نام یافته است ، درحال حاضر ۸۳ انجمن مامایی از بیش از هفتاد کشور جهان عضویت آن را دارا می باشند . این کنفدراسیون از سال ۱۹۵۷ با سازمان بهداشت جهانی ارتباط رسمی داشته و با یونیسف ، بانک جهانی ، فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده ، مجمع جمعیت و فدراسیون بین المللی زنان و مامایی همکاری نزدیک دارند .
اهم فعالیت های کنفدراسیون شامل برگزاری کنگره بین المللی ، کنفرانسها و کارگاههای منطقه ای ، انتشار شرح وظایف بین المللی ، تلاش در راه آغاز یک دوره مادری شالم و بی خطر و همکاری نزدیک با کارگاههای پیش از کنرگره سازمان بهداشت جهانی و یونیسف می باشد .
مامایی در ایران
قدمت رشته مامایی در ایران به شکل آموزش عالی پس از تحصیلات دبیرستان به ۸۰ سال قبل بر میگردد.
نخستین آموزشگاه مامایی به نام مدرسه قابلگی با ۱۰ نفر شاگرد در سال ۱۲۹۸ در بیمارستان بانوان شهر تهران تأسیس شد، پس از گذشت ۱۰ سال، نخستین آموزشگاه عالی مامایی در سال ۱۳۰۸ و با اعطای مدرک معادل لیسانس به عنوان یکی از شعب مدرسه طب آغاز به کار کرد.
در سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران تأسیس شد و سپس دانشکده پزشکی آن نیز افتتاح شد، لذا چند سال بعد در سال ۱۳۱۹ بیمارستان زنان به دانشکده پزشکی ملحق شد از این آموزشگاه تا سال ۱۳۳۱ در مجموع 462 نفر فارغالتحصیل شدند.
از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۸ برنامه آموزشی آموزشگاه به برنامه ۱.۵ ساله پرستاری و مامایی برای لیسانسیههای پرستاری تغییر یافت.
پس از آن در پی سه سال تعطیلی انقلاب فرهنگی از آغاز سال ۱۳۶۲ با نام «مدرسه عالی مامایی» آغاز به کار کرد و مجددا از ورودی دیپلم به تربیت کاردان و کارشناس مامایی اختصاص یافت.
در سال ۱۳۶۵ پس از انتقال آموزش گروههای پزشکی از آموزش عالی به وزارت بهداشت، دانشکدههای پرستاری و مامایی تأسیس شد و در بهمن ۱۳۶۸ مصوب شد و هم اکنون در تربیت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد مامایی ارائه خدمت میکنند.
مشکلات حرفه مامایی
به مخاطره افتادن استقلال حرفه مامایی از مهمترین مشکلات کنونی جامعه مامایی در ایران است و این در حالی است که بنابر تعاریف سازمان بهداشت جهانی و دستورالعملهای وزارت بهداشت، رشته مامایی کاملا مستقل تعریف شده و میتواند بدون نیاز به سرپرست وظایف خود را انجام دهد.
اموری که در حیطه کاری ماماها قرار دارد، شامل تمام مراقبتهای عادی دوران بارداری، مشاورههای دوران بلوغ، تشخیص و درمان بیماریهای شایع دستگاه تناسلی و مشکلات دوران پیری میشود.
دومین مشکل این صنف، عدم عقد قرارداد دفاتر خصوصی، اداری و سازمانهای بیمه با آنها است.
در تمام دنیا خدمت دهنده زیر پوشش بیمه قرار میگیرد چه خدمت از سوی پزشک انجام شود و چه ماما، اما در کشور ما اینگونه نیست.
عدم عقد قرارداد سازمانهای بیمهگر و پذیرش سونوگرافی در دفترچه بیمه از سوی ماماهای کشور موجب میشود، بیماران نتوانند از بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی استفاده کنند، قرارداد نداشتن بیمهها با ماما موجب میشود میل خانوادهها که ترجیح میدهند برای کوچکترین مشکلی به پزشک متخصص مراجعه کنند، تشدید شود.
این موضوع هم از نظر اقتصادی پرهزینه و هم وقت متخصصان را به امور سادهتری که از عهده ماما هم به راحتی بر میآید، اختصاص میدهد، حتی برای سازمانهای بیمهگر نیز هزینههای بیشتری به وجود میآورد.
حرفه مامایی استرسزا است
با توجه به شیفتهای شب طولانی و محیط کاری استرسزا مامایی باید جزو مشاغل سخت و زیان آور شناخته شود در حالی که هنوز از مزایای این قانون برخوردار نشده است، این نیز جزو مشکلات این شغل است.
و اما اکنون تو ای فرشته مهربان و تو ای کلید سلامت خانواده، امروز روز تازهای است.
روزی که سپاس از عمق قلبها بر میخیزد و میکوشد تا راه خود را بیابد و بر زبان آید.
میخواهم از تو بگویم از تو که فروزنده عشقی از تو که مادر مهری از تو که همواره با راز خلقت آدمی عجین شدهای و همواره شکفتن نو غنچههای امید را نظارهگری.
تو نخستین رحمت الهی در نجات انسانی، قلبهای پر اضطراب هر مادری با نگاههای دوست داشتنیات آرام میگیرد و آمدن عزیزترین موجود زندگی را نوید میبخشد.
سلام به تو که هر لحظه از زمان حیاتی را امید میبخشی، سلام به تو که زیبایی زندگی را نوید میدهی.
سلام به تو که نخستین نفس، نخستین نگاه، نخستین فریاد، نخستین اشک و نخستین عشق را میبینی، روزت مبارک.
به زن بودن و قدرتمند بودنم افتخار میکنم
یک مدال آور بدنسازی:
بانوی قدرتمندی که علیرغم تمامی محدودیتها و کارشکنیها توانست خود را به همگان ثابت کند و اکنون در فکر حضور در مسابقات جهانی و افتخارآفرینی برای کشورمان است.
بنفشه محمدی با بیان اینکه از کودکی همواره ورزش را دنبال میکردم، افزود: ژیمناستیک، شنا، بسکتبال و بدنسازی از جمله رشتههایی بوده که دنبال کرده و سبب علاقهام به ورزش شدهاند.
وی در خصوص آشناییاش با رشته بدنسازی، اظهار کرد: در ابتدا بهصورت تفریحی و جهت پر کردن اوقات فراغت به رشته بدنسازی روی آوردم اما هرچه جلوتر رفتم به این ورزش علاقهمند شدم و تا امروز که دیگر بهصورت حرفهای آن را دنبال میکنم.
قدرت بیشتری نسبت به هم باشگاهیهایم داشتم
محمدی با اشاره به اینکه در ابتدا که به بدنسازی روی آوردم مشاهده کردم با فشار کمتر زور بیشتری نسبت به سایرین در باشگاه داشتم، تصریح کرد: در تمرینات بیشتر و به مرور به این یقین رسیدم که نسبت به سایر بانوان نیز از قدرت و توان بیشتری برخوردار هستم و به همین دلیل تصمیم گرفتم که بهصورت حرفهای در این رشته پیش بروم.
وی با بیان اینکه ابتدا در رشته پاورلیفتینگ زیر نظر آقای کبابی پیش رفتم تا به مقام نائب قهرمانی استان هرمزگان دست یافتم، اضافه کرد: پیش از این در رشته کراسفیت فعال بودم که تا مقام نایبقهرمانی استان هرمزگان پیش رفتم.
محمدی ادامه داد: ورودم به کراسفیت نیز بهصورت اتفاقی بود به این شکل که قرار بود تیم منتخب استان هرمزگان به مسابقات کشوری کراسفیت اعزام شود که در مسابقات انتخابی نیز توانستم رتبه دوم را کسب و مجوز حضور در مسابقات کشوری را کسب کنم.
در حقم ظلم شد
وی با اشاره به اتفاقات ناخوشایند حول این اعزام، افزود: هزینه رفت و برگشت بلیط پرواز تیم و البسه نیز بنده پرداخت کردم به این امید که پس از مسابقات آن هزینه از سوی متولیان کراسفیت استان هرمزگان برگشت داده شود اما این هزینه ششمیلیونی هیچگاه برگشت داده نشد و حتی تشکر هم نکردند و حتی اسمی هم از بنده بابت این هزینه کرد نیامد.
این ورزشکار با بیان اینکه نزد تمامی مسئولان ذیربط هم رفتم اما هیچکس کاری پیش نبرد، عنوان کرد: امیدوارم روزی این افراد پاسخگو عملکردشان باشند که چگونه هزینه بنده را نادیده گرفته و چرا داور اعزامی استان بهعنوان شرکتکننده در مسابقات ظاهر شد.
وی ادامه داد: این اقدامت سبب شد احساس کنم از بنده سوءاستفاده شده و در حقم ظلم شد اما همواره افتخار میکنم که برای امر ورزش و پیشبرد توسعه هرمزگان هزینه کردهام.
محمدی با بیان اینکه پس از این اتفاقات بود که از کراسفیت به پاورلیفتینگ روی آوردم و زیر نظر مربیام آقای ملکزاده توانستم مسیر قهرمانی را طی کنم، اظهار کرد: با تمرینات مستمر توانستم جواز حضور در مسابقات اوراسیا گرجستان را کسب کنم اما همین جواز حضور نیز با حواشی از سوی برخی دوستان در استان هرمزگان همراه شد.
از لحاظ روحی تحت فشار بودم
بهجای دعای خیر به دنبال جوسازی بودند
وی اضافه کرد: از زمانی که در پستی در صفحه شخصیام این موضوع را اعلام کردم پس از ۲۰ دقیقه یکی از مسئولان هیئتهای ورزشی در تماس با بنده اعلام کرد چرا ادعای ملیپوش بودن کردهام؛ بهجای آرزوی موفقیت برای اینکه بتوانم افتخاری برای هرمزگان رقم بزنم، برایشان سؤال بود که چرا اسم تیم ملی آوردم و از لحاظ روحی ۳روز قبل از مسابقه واقعاً از سوی عدهای افراد در هرمزگان فشار زیادی بر رویم بود.
محمدی با بیان اینکه این اعزام زیر نظر وزارت ورزش و جوانان و دعوت کشور گرجستان بوده و بنده بهعنوان یک ملیپوش راهی مسابقات شدم، خاطرنشان کرد: متأسفانه بهجای دعای خیر و حمایت معنوی با این جوسازیها سعی در برهم زدن روحیه و تمرکز بنده داشتند و حتی یکبار هم مسئولی از ورزش هرمزگان از بنده حمایت نکرد.
این قهرمان پاورلیفتینگ با اشاره به اینکه خوشحالم که در مسابقات اوراسیا گرجستان علیرغم تمامی حواشی توانستم دو مدال طلا در پرس سینه و پاورلیفتر در وزن ۶۰ کیلوگرم کسب کنم، اضافه کرد: با توجه به اتفاقات پیشآمده و عدم تجربه نیز پیشبینی کسب مدال نمیکردم اما با حمایتهای مربیام و انتخابهای درست توانستم حریفانم از کشور روسیه را پشت سر بگذارم و دو مدال طلا کسب کنم.
با مدالهایم به دنبال اثبات خودم بودم
وی با بیان اینکه در این مسابقات میخواستم خود را بهتمامی افرادی که مانع از موفقیتم میشدند، ثابت کنم و همین موضوع انگیزهام را دوچندان کرد، تصریح کرد: هزینه تمرینم حدودا ماهی ۳ تا ۴ میلیون تومان است و تمامی این هزینهها بهصورت شخصی و بدون کمک هیچ ارگانی صورت گرفته و خوشحالم توانستم با زحمت خودم به اینجا برسم.
محمدی با اشاره به اینکه در تلاش و تمرین برای حضور در مسابقات جهانی هستم و موفقیت در این مسابقات به حمایت مسئولان نیاز دارد، خاطرنشان کرد: نمیدانم چرا در هرمزگان عدهای به دنبال نادیده گرفتنم هستند درحالیکه مدال کسب کردم و این مدال مورد تأیید وزارت ورزش و جوانان است اما عدهای به دنبال نادیده گرفتن هستند.
وی با بیان اینکه سالها سختی را تحمل کردم تا بتوانم باعث افتخار کشورم باشم، اضافه کرد: در حال حاضر با وسایل ورزشی در خانه تمرین میکنم تا خود را برای مسابقات جهانی آماده کنم و نشان دهم اینهمه تلاش بیهوده نبوده است.
به زن بودن و قدرتمند بودنم افتخار میکنم
محمدی که اکنون دارای مدرک مربیگری است با اشاره به اینکه باید ثابت کنیم یک زن هم میتواند قدرتمند باشد و از خود رکورد بر جای بگذارد، تصریح کرد: باید به زن بودن و قدرتمند بودن و توانمندیمان افتخار کنیم و این موضوع را در میدان ورزش نشان دهیم.
وی با بیان اینکه در هرمزگان استعدادهای فراوانی در بخش بانوان وجود دارد که نیازمند حمایت و توجه هستند، عنوان کرد: ورزش بانوان در هرمزگان چندان موردتوجه قرار نمیگیرد اما باید از حمایتهای کادر مدیریتی باشگاه گیو که همواره حامی و پشتیبان بنده بودند، تقدیر میکنم.
هیچ مربی مجاز به توصیه و تجویز مکمل ورزشی نیست
محمدی با اشاره به اینکه هیچ مربی مجاز به توصیه و تجویز مکمل ورزشی نیست، تصریح کرد: باید ابتدا از سلامت شخص مطمئن شد و سپس آن را به ورزشکاران توصیه کرد.
این ورزشکار با تأکید بر اینکه با سابقه تمرینی و اراده میشود بدون دارو یک زن قوی شد، افزود: رسیدن به قدرت بیشتر برای زنان سختتر از مردان است ولی غیرممکن نیست که حتماً با استروئید و دارو به این قدرت رسید.
وی استفاده از مواد نیروزا را غدغن و خواستار توجه خانواده به این موضوع شد، افزود: بنده خواهرزاده خلیل طریقت پیما معروف به خلیل عقاب هستم فردی که به بلند کردن فیل شهرت دارد و در کتابهای رکورد گینس نیز نامش آمده است و همواره پهلوان خلیل عقاب الگوی ورزشی و زندگیام بوده است.
راه اندازی مرکز آموزش صنایع دستی در شهر جناح و هرنگ بستک
ماشا الله خنجی رئیس اداره میراث فرهنگی گردشگری وصنایع دستی از راه اندازی مرکز آموزش صنایع دستی در شهر جناح و هرنگ بستک خبر داد .
خنجی با اشاره به ظرفیت های فراوان صنایع دستی شهرستان اظهار داشت: با راه اندازی این دو مرکز، ۹ مرکز آموزش مهارت های عمومی کوتاه مدت صنایع دستی در شهرستان بستک ایجاد شده است .
خنجی هدف از راه اندازی این مرکز را شناسایی حفاظت ، ترویج میراث فرهنگی ، هنرهای سنتی و ایجاد اشتغال دانست و عنوان کرد: این مرکز با هدف ترویج صنایع دستی بومی شهرستان راه اندازی گردیده ودر واقع این اقدام را به منظور حفاظت ، نگهداری صنایع دستی وکمک به اقتصاد مناطق روستای دانست.
وی با اشاره به تنوع تولیدات صنایع دستی در شهرستان بستک عنوان کرد: مناطق مختلف شهرستان با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود تولیدات ویژه دارند و وظیفه هر مرکز شناسایی ، حفاظت از تولیدات وآثار محلی آن منطقه است .
وی خاطر نشان ساخت : به منظور آشنایی نسل جوان با صنایع دستی بومی وایجاد اشتغال دوره های آموزشی در این مر اکز برگزار می گردد . وی در ادامه با اشاره به شعار امسال “جهش تولید” در عرصه صنایع دستی یکی از اهداف تاسیس این مراکز را حمایت از هنرمندان وصنتعگران شهرستان دانست و افزود : دراین مراکز رشته های گلابتون دوزی، پولک دوزی ، چرم دوزی، رو دوزهای سنتی … به هنرآموزان آموزش داده می شود.
خنجی درپایان گفت: این مراکز بر پایه آموزش وایجاد اشتغال درشهرستان و با همکاری با نهادهای مختلف و آموزش علاقمندانه به هنر آموزان در بحث ایجاد اشتغال می تواند گام موثری دارد وخانه های صنایع دستی فضای برای افزایش تولیدات صنایع دستی و افزایش کیفیت محصولات وفراهم آوردن فضایی برای مشارکت و تعامل صنعتگران باشد.