راهکارهایی برای درمان بی اشتهایی کودکان 

ارسال شده در ۱۶ مهر ۱۴۰۱، توسط ایرنا

کودکان بیش از هر چیز به غذا، لباس و سرپناه و همچنین مقدار کافی خواب نیاز دارند. علاوه بر این برخی از والدین نگران بی‌اشتهایی کودکان خود هستند.

بی اشتهایی یک اختلال غذا خوردن است که با مصرف بسیار کم غذا یا فعالیت بدنی بیش از حد مشخص می شود. اغلب ناشی از ترس از افزایش وزن و تصویر مخدوش بدن است. بی اشتهایی می تواند منجر به بروز علائم شدیدی مانند توقف رشد، تحلیل استخوان، آسیب به اندام های اصلی مانند قلب و حتی مرگ شود.  کودک مبتلا به بی اشتهایی ممکن است گرسنگی خود را ابراز نکند یا در زمان معین به اندازه کافی مواد غذایی مصرف نکند. این مساله می‌تواند بر وزن کودک اثر بگذارد. در این حالت بیشترین نگرانی والدین در ارتباط با رشد کودک خود است. علت بی اشتهایی در کودکان مشخص نیست اما به نظر می‌رسد که ژنتیک و دنیای اطراف آن‌ها در این اختلال نقش دارند.

عوامل خطر

بی اشتهایی می تواند هم در دختران و هم در پسران رخ دهد، اما در دختران بسیار شایع تر است. مواردی که خطر بی اشتهایی کودک را افزایش می دهد عبارتند از:

– سابقه خانوادگی اختلالات خوردن

– عزت نفس پایین

– انگیزه شدید برای کمال

– ترس از اضافه وزن

– احساس فشار برای لاغری

– اختلالات خلقی، مانند اضطراب، یا ویژگی های وسواسی

– سابقه کودک آزاری عاطفی یا جنسی

یکی از بهترین اقداماتی که والدین می‌توانند برای کمک به بهبودی فرزندشان انجام دهند، ارائه حمایت و محبت بی‌قید و شرط به فرزند قبل، در طول و بعد از درمان بی اشتهایی است. در این گزارش به راهکارهایی برای درمان بی اشتهایی کودکان اشاره شده است.

راهکارهایی برای درمان بی اشتهایی کودکان

۱. عادات غذایی سالم برای کودک خود داشته‌باشید

بگذارید کودک شما میزان غذایش را خودش انتخاب کند. غذا را در بشقاب‌ های کوچک سرو کنید و به آنها این فرصت را بدهید تا برای غذای بیشتر از شما درخواست کنند. با مــشاوره تغذیه می توان یک برنامه غذایی مفید و مقوی برای کودکان تهیه کرد که تمامی ویتامین های مورد نیاز بدن کودکان را تامین نماید.

۲. برای فرزند خود الگوی خوبی باشید

برای این که فرزندتان را به غذا خوردن تشویق کنید، لازم است است برای کودک خود الگوی خوبی باشید. در صورتی که تمام اعضای خانواده انواع غذاهای سالم را مصرف کنند، کودک نیز به خوردن آن‌ها تشویق می‌شود و سعی می‌کند مزه‌ی آن‌ها را امتحان کند.

۳. از غذا خوردن لذت ببرید

اگر غذا خوردن لذت بخش باشد، کودک شما تمایل بیشتری برای آن دارد؛ صحبت کردن در مورد مسائل منفی و استدلال گویی را در زمان صرف غذا کنار بگذارید. بهتر است در زمان غذا خوردن تمام اعضای خانواده دور هم جمع شوند و محیط شادی را برای کودک ایجاد کنند. هنگام غذا خوردن از بحث و دعوا کردن بپرهیزید. با تهیه غــذاهایی که کودکان دوست دارند میل و اشتهای آنان را تحریک نمایید تا به خوبی غذا بخورند.

۴. فعالیت جسمانی

ورزش کردن دارای فواید بسیاری برای کودک است. فعالیت جسمانی باعث مصرف انرژی در بدن می‌شود. مصرف انرژی باعث تحریک دستگاه گوارش شده و اشتهای کودک را افزایش می‌دهد. معمولاً کودکانی که به مقدار زیادی ورزش می‌کنند و دارای فعالیت‌های جسمانی زیادی هستند به ندرت دچار بی‌اشتهایی می‌شوند.

۵. تأثیر دمای محیط بر اشتهای کودک

دمای محیط بر اشتهای بزرگسالان و کودکان تأثیر دارد. معمولاً کودکان در فصل تابستان و در هوای گرم بی‌اشتها می‌ شوند. در حالی که به نظر می‌رسد در زمستان و در هوای سرد اشتهای کودکان افزایش پیدا می‌کند. دمای محیط بر میزان انرژی مصرف شده جهت گرم نگه داشتن بدن اثر می‌گذارد. با خنک نگه داشتن دمای محیط، فرایند سوخت و ساز بدن کودک با سرعت طبیعی انجام می‌شود و در نتیجه اشتهای کودک افزایش پیدا می‌کند.

۶. مصرف روی جهت رفع بی‌اشتهایی کودک

مصرف عنصر روی جهت بهبود عملکرد گوارش ضروری است. در صورتی که میزان اسید کلریدریک در معده طبیعی باشد، فرایند هضم غذا تنظیم می‌شود. در کنار مصرف مواد غذایی حاوی روی، طبق دستور پزشک متخصص کودکان، می‌توان از مکمل‌های روی نیز استفاده کرد.

 بهترین دمنوش برای جلوگیری از اضافه وزن

ارسال شده در ۱۹ شهریور ۱۴۰۱

دمنوش بارهنگ بهترین دارو برای دستگاه گوارش محسوب می شود و از تجمع چربی در بدن و اضافه وزن جلوگیری می کند.

محمدباقر مینایی یک متخصص طب سنتی گفت: در صورتی که افراد دمنوش بارهنگ و خاکشیر را به صورت منظم در رژیم غذایی خود مصرف کنند هرگز دچار اضافه وزن نمی شوند.

وی ادامه داد: هر عضوی از بدن یا هر بدنی نسبت به دمنوش ها عکس العمل متفاوتی نشان می دهد، بنابراین نمی توان یک دمنوش واحد را برای همه افراد تجویز کرد. وی در خصوص دمنوش هایی که می توانند برای بدن مفید واقع شوند و از تجمع چربی و بروز اضافه وزن در افراد جلوگیری کنند.

مینایی اظهار داشت: دمنوش بارهنگ بهترین دارو برای دستگاه گوارش محسوب می شود که سبب رسوب زدایی از لوله گوارش می شود.

این متخصص طب سنتی با بیان اینکه افراد دچار اضافه وزن و چاقی می توانند هفته ای سه تا چهار مرتبه از دمنوش بارهنگ استفاده کنند، عنوان کرد: میزان استفاده از این دمنوش در اشخاص لاغر به یک تا ۲ بار در هفته کاهش پیدا می کند.

وی گفت: خاکشیر نیز یکی دیگر از گیاهانی است که در برقراری تعادل ماده غذایی و جذب آن نقش موثری ایفا می کند، بنابراین در صورتی که افراد دمنوش بارهنگ و خاکشیر را به صورت منظم در رژیم غذایی خود مصرف کنند هرگز دچار اضافه وزن نمی شوند.

مینایی تاکید کرد: نوشیدن دمنوش چای سیاه همراه با لیمو عمانی سیاه نیز سبب تعادل وزن بدن، تسکین سیستم اعصاب مرکزی و تقویت کبد و قلب می شود.

دمنوش سیب برای تعادل وزن بدن

وی تصریح کرد: نوشیدن دمنوش به لیمو همراه با بادرنجبویه و عناب نیز با برقراری تعادل بین سه عضو رئیسه بدن(قلب، مغز و کبد) تاثیر چشمگیری در تعادل وزن بدن ایفا می کند که برای تهیه این دمنوش به ازای هر یک نفر باید سه قاشق غذا خوری به لیمو را با نصف قاشق غذاخوری بادرنجبویه به همراه پنج تا هفت عدد عناب را در قوری محتوی ۲ لیوان آب دم کنند و پس از تبخیر شدن نصف این محلول آن را صاف کنند و سپس بنوشند.

این متخصص طب سنتی با بیان اینکه نوشیدن دمنوش سیب(چای سیب) نیز سبب رسوب زدایی مجاری عروقی بدن می شود، افزود:مصرف دمنوش گلابی(چای گلابی) نیز از افزایش جذب اسیدهای چرب حاصل از جذب اول جلوگیری می کند و تنها به اسید های چرب مفید اجازه جذب می دهد که استفاده از دمنوش سیب و گلابی در مبتلایان به کبد چرب توصیه می شود.

وی اظهار داشت: مصرف دمنوش نعناع وحشی نیز سبب بهبود التهابات لوله گوارش می شود، بنابراین مبتلایان به مشکلات گوارشی(کولیت، التهاب معده و زخم معده) باید ۳۰ دقیقه پیش از غذا این دمکرده را بنوشند.

مینایی با اشاره به مصرف گل بابونه شیرازی به خصوص در افراد میانسال و سالمند مبتلا به دیابت بیان کرد:این دمنوش ضددرد و التهاب استخوان است و روند تسریع طبع و مزاج انسان به سمت سردی را کاهش می دهد.

محبت؛ شاه‌کلید رابطه سالم با فرزندان

ارسال شده در ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، توسط ایرنا

 یک روانشناس و مشاورخانواده با تاکید بر ضرورت شناخت نیازهای اساسی نوجوانان توسط والدین گفت: از بین بردن حس مثبت مسئولیت پذیری در نوجوانان باعث ایجاد احساس گناه و شرمساری و کاهش اعتماد به نفس خواهد شد.

کامران شیوندی در یک برنامه تلویزیونی در شبکه سلامت با اشاره به این مطلب افزود: نوجوانی یکی از دوران‌های بسیار سخت زندگی است که با خروج از دوره کودکی همراه بوده و به دوران برزخ تشبیه شده است.

وی توضیح داد: شخصیت به سه بخش تقسیم می‌شود که متشکل از قلب، جسم و تعقل است؛ دوره نوجوانی متمرکز به قلب است؛ قلبی که هیجان و طوفان را به همراه دارد. نوجوانی اما از یک طرف با تغییرات فیزیولوژیک و از طرف دیگر با طوفان‌های روانی همراه است.

وی ادامه داد: در دوران نوجوانی، ترشح هورمون‌های جنسی مختلف در شکل‌گیری عضلات و صفات ثانویه جنسی موثر است. فصل مشترک این هورمون‌ها بین دختر و پسر، حالت هیجانی شدید و تغییرات خلق و خوی نوجوان است که با افزایش ترشح هورمون در هر دو جنس، باعث شکل‌گیری صفات ثانویه جنسی خواهد شد.

شیوندی خاطرنشان کرد: در این رابطه آگاهی از دو راهکار برای والدین ضروری است؛ نخست، شناخت والدین از نیازهای اساسی نوجوان و دیگری بحث مسئولیت‌پذیری که با تامین حس استقلال نوجوان همراه باشد. از جمله این نیازها، نیاز به احترام و توجه، همدلی، مسئولیت‌پذیری، استقلال و آزادی تمام عیار را می‌توان نام برد.

وی تاکیدکرد: در صورت از بین بردن حس مثبت مسئولیت پذیری در نوجوان، احساس شرمساری و گناه در نوجوان شکل گرفته و این مساله باعث از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس در او خواهد شد.

شیوندی دوران نوجوانی را دوران نیاز به آزمون و خطاهای پرتکرار دانست و گفت: در این بین نیاز به اغماض و چشم پوشی والدین نیز ضروری است.

این کارشناس همچنین دوره نوجوانی را به دو مرحله اولیه ۱۱ تا ۱۵ سالگی و ثانویه؛ ۱۵ تا ۲۳ سالگی تقسیم کرد و گفت: در دنیای جدید به دلیل تعداد فرزندان کمتر، تمرکز والدین بر نوجوان بیشتر شده و این امر باعث تاخیر در هویت‌یابی نوجوانان می‌شود؛ این تاخیر جنبه‌های منفی متعددی برای جامعه به همراه خواهد داشت.

نوجوان مایل به جایگزینی با منبع قدرت است

شیوندی با بیان اینکه نوجوان مایل به جایگزینی با منبع قدرت است، افزود: اگر مولفه‌های عزت نفس و اعتماد به نفس به خوبی در کودک نهادینه شده باشد، نوجوان کمتر با منبع قدرت خانواده درگیری خواهد داشت. والدین همراه با نیش زبان، سزنشگری و کنترل‌گری، بیشترین مشکلات را با نوجوانان خود خواهند داشت.

وی با اشاره به توانایی جلب اعتماد نوجوان افزود: در صورت عدم موفقیت در این زمینه، نوجوان تمایل به انجام هیچ‌گونه گفتگویی با والدین نبوده و محبت، مهمترین شاه کلید رابطه سالم بین فرزند و والدین است.

این کارشناس در زمینه نفوذ به قلب نوجوانان نیز گفت: کنترل‌گری و سرزنشگری کمتر، همراه با وحدت رویه بیشتر و همچنین دادن آزادی و اختیار و رهبری به نوجوان، می‌توان در قلب نوجوان نفوذ کرد.

امنیت، عدالت و اصلاح نگاه جامعه؛ بسترساز شهر دوستدار زنان

ارسال شده در ۵ شهریور ۱۴۰۱، توسط ایرنا

کارشناسان مسائل اجتماعی و حوزه زنان می‌گویند: ایجاد امنیت و عدالت شاخص‌هایی مهم در تحقق شهر دوستدار زنان هستند؛ شاخص‌هایی که خود جز با اصلاح نگاه جامعه به زنان، حاصل نمی‌شوند.

اصلاح نگاه جنسیت‌زده جامعه به زنان و نقش اجتماعی آنان، ارتقای شاخص عدالت در توزیع امکانات شهری و فراهم آوردن زیرساخت‌ها در افزایش امنیت فضاهای شهری برای حضور و فعالیت بانوان در جامعه، همگی در ایجاد شهرهای دوستدار زنان موثر هستند.

شهرها به عنوان فضای زیست عمومی، باید از ساختارها و امکانات مناسبی برای حضور و فعالیت همـه گـروه‌های اجتماعی برخوردار باشند تا همه شهروندان فارغ از سن، جنسیت، قومیت و …  بتوانند در زندگی عمومی مشارکت داشته باشند.

  زنان نیمی از جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران را تشکیل می‌دهند، اما بیشتر شهرهای کشور، امکانات و بسترهای لازم را به منظور استفاده بهینه از فضای شهری برای آنان فراهم نکرده استپررنگ‌تر شدن نقش زنان در جامعه در قیاس با گذشته، فضا و بسترهایی متناسب با شرایط جدید می‌طلبد. امروزه جبران کم‌توجهی به نیازهای زنان در محیط‌های شهری از الزامات توسعه اجتماعی قلمداد می‌شود.

پروژه «شهر دوستدار زنان» بر راهبردهای کلان برای رفع محدودیت‌ها، ارتقای استانداردها و مناسب‌سازی فضای شهری برای حضور و فعالیت اجتماعی زنان مبتنی است.  حضور بانوان در فضاهای شهری نیازمند الزاماتی است که مدیران و برنامه‌ریزان شهر باید آن‌ها را متناسب با ویژگی‌های ملی در برنامه‌ها و طرح‌های توسعه شهری مدنظر قرار دهند.

 کارشناسان علوم اجتماعی و حوزه زنان دیدگاههای متفاوتی  ارائه کرده‌اند. این کارشناسان در اظهارات خود  به تشریح ابعاد و حوزه‌های سیاست‌گذاری شهری و محیطی متناسب با نیازهای زنان در کشور پرداخته‌اند.

مهدیه منافی کارشناس ارشد مطالعات زنان و مسئول پایگاه علمی-تحلیلی مؤمنات در گفت‌وگو با ایرنا، در نظر گرفتن نیازهای زنان در ابعاد مختلف زندگی شهری و ایجاد امکانات متناسب را از مهمترین اهداف ایجاد شهر دوستدار زنان می‌داند.

بیش از آنکه فضای پارک‌ها به لحاظ کالبدی و امکانات فیزیکی اهمیت داشته باشد، جو حاکم بر این مراکز و احساس امنیت و راحتی اهمیت دارد

به گفته منافی، زنـان با مشکلاتی در حوزه حمل و نقل عمومی، پارک‌ها و فضاهای عمومی در فضاهای شهری مواجه هستند و مادران دشواری‌های مذکور را به‌طور مضاعفی متحمل مـی‌شوند. همراه داشتن کودکان در فضاهای شهری با سطوح ناهموار و پله‌های متعدد، وجود موانع متعدد در مسیرهای رفت و آمـد و نیاز به مکان‌هایی برای شیردهی فرزندان دشواری‌های مضاعفی برای مـادران ایجاد می‌کند.

به گفته کارشناس ارشد مطالعات زنان،  امنیت بر تمام نیازهای شهری یک زن سایه می‌اندازد.  نیازهای یک زن برای داشتن مکان‌های امن برای خلوت از ضروری‌ترین مسائل این قشر از اجتماع به شمار می‌رود.

علاوه براین، بسـیاری از پارک‌های همگانی به لحاظ امنیت و راحتی فضای مناسبی برای حضور زنان، به‌ویژه زنان تنها، ندارند. از نظر زنان فضای پارک‌ها بیش از آنکه به لحاظ کالبدی و امکانات فیزیکی اهمیت داشته باشد، جو حاکم بر این تفرجگاه‌ها و احساس امنیت و راحت بودن در آن ها مهم است.

عدالت؛ شاخصی مهم در تحقق شهر دوستدار زنان

حامد اخگر کارشناس شهرسازی در گفت‌وگویی رسانه‌ای هدف از تحقق شهر دوستدار زنان را نه فقط تخصیص منابع برای قشر خاصی از جامعه، بلکه توجه به رعایت عدالت اجتماعی در تخصیص فضاهای شهری می‌داند تا این قشر از جامعه بتوانند با داشتن امنیت بیشتری در فضاهای شهری حضور پیدا کنند.

 این کارشناس شهرسازی می‌افزاید، تامین امنیت یکی از شاخص‌های اساسی در تحقق شهر پایدار و سالم است که باید از سوی بخش‌های مختلف اعم از مدیریت شهری و شهروندان مورد توجه باشد. نیاز است در حوزه کالبد و فیزیک شهر بسترسازی مناسب صورت گیرد و مولفه‌هایی مانند نور، ازدحام، دسترسی به حمل و نقل عمومی، فرم فضا، اطلاعات محیطی گمراه کننده، آسایش بصری و محیطی، کنترل نفوذپذیری، کیفیت فعالیت‌ها و کاربری زمین در این خصوص مدنظر قرار بگیرد.

هدف از تحقق شهر دوستدار زنان نه فقط تخصیص منابع برای قشر خاصی از جامعه، بلکه توجه به رعایت عدالت اجتماعی در تخصیص فضاهای شهری است

به گفته اخگر، حضور بانوان در فضاهای شهری نیازمند الزاماتی است که باید مدیران و برنامه ریزان شهر آن‌ها را در برنامه‌ها و طرح‌های توسعه شهری مدنظر قرار دهند. مشارکت زنان در ساخت فضاهای شهری، مدیران و برنامه‌ریزان را در اجرای بهتر برنامه‌های خود یاری می‌کند.

تغییر نگاه جامعه به زنان؛ بسترساز شهر دوستدار زنان

الهام سوری طراح شهری و مدرس دانشگاه در گفت‌وگویی رسانه‌ای در مورد تقلیل ایده شهر دوستدار زنان به اقدامات کالبدی مانند نوع کف‌سازی‌ و رنگ‌آمیزی جداره‌ها هشدار داده و می‌گوید: نوع نگاه به زن در جامعه باید تغییر کند.

سوری تاکید می‌کند، نگاه کنونی جنسی شده است و بیشتر بر جنبه‌های فیزیکی و ظاهری زن تاکید دارد. شهرداری با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد (مانند تابلوهای تبلیغاتی) تا حد زیادی می‌تواند شهروندان را در مورد تغییر این نگاه، آموزش دهد.

از نگاه این مدرس دانشگاه،  فضاهای امن خارج از خانه، هویتی فراتر از خانه‌داری به زنان می‌دهند که به خودی خود پتانسیل شکل‌گیری یک عرصه عمومی برابر را افزایش می‌دهد. با افزایش حضور، مشارکت و تصمیم‌گیری زنان در عرصه‌ عمومی و فراگیری سیاست‌های کلانی که کل جامعه را متأثر می‌سازد، این بستر فراهم می‌شود.

شهین برمکی کارشناس ارشد جامعه‌شناسی در گفت‌وگویی رسانه‌ای تفکیک کردن فضاهای شهری برای خانم‌ها و آقایان از جمله در پارک‌ها، مترو و اتوبوس را موجب تقویت نگاه جنسیتی جامعه دانست.

از دید این کارشناس اگرچه خیلی از خانم‌ها موافق این تفکیک‌ها هستند و آن را موجب امنیت و راحتی خود می‌دانند اما باید قبول کرد که این امر به صورت زیرپوستی به جای آن که به امنیت زنان منجر شود، نگاه غالب بر جامعه را جنسیتی‌تر می‌کند.

شهرداری با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد تا حد زیادی می‌تواند شهروندان را در مورد تغییر نگاه جنسی‌شده به زنان آموزش دهد

این جامعه‌شناس پیشنهاد می‌کند: بهتر است به جای اقدام کردن به تفکیک‌ها در هر زمینه و حوزه‌ای، تمرکز مسئولان و نیز تلاش رسانه‌ها روی فرهنگسازی مدام و مستمر باشد تا خانم‌ها و آقایان همزیستی محترمانه و غیرآسیب‌زا را یاد بگیرند و در کنار هم امنیت داشته باشند.

در مجموع ، تحقق شهر دوستدار زنان ترکیبی از اقدام‌های جدی در حوزه ذهنی و فیزیکی جامعه را می‌طلبد. اصلاح نگاه جنسیت‌زده جامعه به زنان و نقش اجتماعی آنان، ارتقای شاخص عدالت در توزیع امکانات شهری و فراهم آوردن زیرساخت‌ها در افزایش امنیت فضاهای شهری برای حضور و فعالیت بانوان در جامعه، همگی در ایجاد شهرهای دوستدار زنان نقش بسیار موثری دارند.

برنامه‌ریزان و مدیران شهری باید ضمن توجه به این مسائل، برای تحقق شهر دوستدار زنان، از ظرفیت خود بانوان هم بهره بگیرند.

با پیژامه‌پوش‌های اولِ مهری چه کنیم؟

ارسال شده در ۵ شهریور ۱۴۰۱، توسط ایسنا

یک ماه دیگر، زنگ اول مهر نواخته می‌شود و پیژامه‌پوش‌ها و لقمه به دست‌هایی که چیز حدود دو سال و نیم پشت مانیتور و تبلت به معلم و تخته کلاس خیره می‌شدند،‌حالا خیلی جدی باید بروند مدرسه!

سهیلا صدیقی:‌ نظام آموزش آنلاین همزمان با آغاز پاندمی در ایران روی روال افتاد. روندی که آزمون و خطای زیادی داشت و والدین را به شدت درگیر درس و بحث کرد. معلم‌هایی که شاید در ابتدای امر به روال آموزش آنلاین آگاه نبودند و بعد از آن هم وارد چالش‌های متفاوتی شدند. این روزها در فضای مجازی از کلاس سومی‌ها و چهارمی‌هایی صحبت می‌شود که اولین بار است قرار است به مدرسه بروند و خیلی‌ها معتقدند از سواد کافی برخوردار نیست. اما آیا درس و مشق تنها چالشی است که اول مهر امسال با آن مواجه هستیم؟ قطعا که نه! به احتمال زیادی با کودکانی مواجه هستیم که مهارت‌های اجتماعی پایینی دارند.

فصل مشترک آموزش مجازی؛ آسیب و باز هم آسیب

خانم شکوفه غیوری، معلم کلاس پنجم یک دبستان پسرانه در تهران است و معتقد است: «آنچه که فصل مشترک آموزش مجازی محسوب می‌شود، آسیب و باز هم آسیب است و واقعا معلوم نیست بتوان تا چند سال آینده آن را جبران کرد؛ اما اگر بخواهم به طور مشخص درباره تجربه خودم صحبت کنم، این است که از اوایل آبان سال گذشته ما هفته‌ای دو یا سه روز مدرسه می‌رفتیم و بعد از عید نوروز هم دیگر روال مدرسه رفتن عادی شد. آنچه ابتدای امر مشهود بود، شکل ارتباط گرفتن بچه‌ها با یکدیگر و نحوه ارتباط با معلمان بود. حالا شانسی که من داشتم، این بود که معلم کلاس پنجم بودم و دانش‌آموزانم کلاس اول و دوم را حضوری گذرانده بودند و بعد از چندوقت مشکلاتشان حل شد اما فکرش را بکنید، یک بچه کلاس اول یا دومی که اصلا روی مدرسه را ندیده و محدود بوده به یک ماه و نیم مدرسه آمدن پس از نوروز امسال، چه آسیب‌های رفتاری می‌تواند داشته باشد.

او ادامه می‌دهد: «ما مهرماه امسال با کلاس سومی‌هایی مواجه هستیم که در واقع کلاس اولی هستند و تازه می‌خواهند با فضای مدرسه آشنا شوند. این بچه‌ها امسال تازه باید مهارت روی نیمکت نشستن، ‌ دستشویی رفتن و یا در حیاط بازی کردن را یاد بگیرند و ما هم پذیرفتیم که مهارت‌های اجتماعی این بچه‌ها بسیار پایین است.

خانم غیوری اضافه می‌کند: «آنچه که در این دوسال و نیم برای منِ معلم ثابت شد این بود که کارکرد نظام آموزشی در همه دنیا زیر سوال رفت! چون به زعم بنده کارکرد آموزش در قالب فضای آنلاین نمی‌گنجد. آموزش، یک پدیده چشم در چشم و رو در روست. کرونا کاری کرد که بهترین اساتید و بهترین دانشجویان هم از رویکرد اصلی خودشان دور شدند. کارکرد مدرسه فقط آموزش و درس و مشق نیست. یک بچه در مدرسه مهارت اجتماعی یاد می‌گیرد، ‌دوست پیدا می‌کند، آداب اجتماعی یاد می‌گیرد، تشویق و تنبیه می‌شود، بازی می‌کند، اردو می‌رود، زنگ ورزش دارد و… «درس» فقط یکی از چیزهایی است که دانش‌آموز در مدرسه یاد می‌گیرد اما در این پروسه‌ی تحصیل از راه دور، فقط خود «درس» باقی مانده و سایر جنبه‌های آموزشی حذف شده است.

این معلم می‌گوید: «به نظر من کرونا بیشترین آسیب را در سطح آموزش ایجاد کرد و فکر نمی‌کنم این آسیب به این زودی‌ها جبران شود. مخصوصا در بچه‌های کم‌سن که از همه چیز دور شدند و خانواده‌ها در این مدت فقط ضعف‌های آموزش را برای فرزندانشان لحاظ کردند. یادمان نرود، ‌ ما از ابتدای سال تحصیلی امسال با بچه‌های درس‌زده‌ای مواجهیم که هراس از درس و کتاب دارند. چون در دو سال گذشته جنبه شیرین آموزش را ندیدند.

وقتی بچه‌ها از آب گل‌آلود ماهی گرفتند!

دکتر مرجان علی‌قارداشی (روانشناس بالینی) اما روند آموزش آنلاین در ایران را یک رویکرد بدون زیرساخت می‌داند: «رویه آموزش آنلاین در ایران بدون اینترنت مناسب و بدون معلم و والدینی آگاه آغاز شد. اولین اتفاق بد در این شرایط چالش میان کادر آموزشی و والدین بود. کادر آموزش درخواست‌هایی از والدین در راستای آموزش بچه‌ها داشت که این چالش‌ها خودش باعث ایجاد شکاف شد. اگر بخواهم مثال ملموسی بزنم این است که فکر کنید پدر و مادری در یک خانواده دچار اختلاف عقیده و تضاد باشند و طبیعی است که بچه‌ها در این شرایط سوء استفاده کنند. بچه‌ها در این مدت چیزهایی را می‌دیدند که نباید ببینند و در این بلبشو از آب گل‌آلود ماهی می‌گرفتند.

او معتقد است: «در این دو سال قدرت کادر آموزش زیر سوال رفت. به جای اینکه دانش‌آموزش خودش با کادر آموزش درگیر باشد،‌ شاهد چالش والدینش با کادر آموزشی بود. من مراجعه‌کننده نوجوانی داشتم که می‌گفت: «معلم من حرف بی‌منطق می‌زند! و من چرا باید به حرف بی‌منطق گوش دهم؟» حالا قصه چه بود؟ مادرش در چالشی با معلم داشته به او گفته بود، شما حرف بی‌منطق می‌زنید.

آموزش آنلاین اجازه نداد که بچه‌ها نظام مدرسه را جدی بگیرند

یکی از چالش‌های دانش‌آموزان در دو سال و نیم پاندمی یاد نگرفتن نظم و انضباط بود که دکتر علی‌قارداشی در این باره می‌گوید: «بچه‌ها پیش از دوران پاندمی در قالب نظام آموزش، نظم و انضباط یاد می‌گرفتند. هرچقدر هم که پدر و مادر این نظم را رعایت می‌کردند اما باز هم مدرسه جایی بود که قواعد،‌ زمانبندی و پوشش مشخصی داشت. مدرسه جایی بود که بچه یاید می‌گرفت باید به قواعد اجتماعی احترام بگذارد؛ مثلا در صف می‌ایستاد و آیین صبحگاهی انجام می‌داد اما در دوران پاندمی عملا این حذف شد و بچه‌های این دوره احترام به نظام آموزشی را یاد نگرفتند. مادرها به من شکایت می‌کنند که فرزندشان دیگر از هیچ‌کس حساب نمی‌برد! خب؛‌ این طبیعی است. برای اینکه او در یک فضای فیزیکی و جدی، ناظم و معلم را ندیده و با رفتار قهری آنها مواجه نشده است. آموزش آنلاین اجازه نداد که بچه‌ها نظام مدرسه را جدی بگیرند. در این دوره درگیری والدین و فرزندانشان برای درس خواندن هم شدت گرفت. والدین ایرانی در شرایط عادی هم در این مورد والدین سخت‌گیری بودند و حالا با پاندمی شرایط پیچیده‌تر هم شده بود و شکاف والدین و بچه‌ها هم زیاد شد.ـ»

بچه‌هایی که فقط برد ـ برد بازی می‌کنند

او درباره ضعف ارتباطی و مهارت اجتماعی بچه‌ها توضیح می‌دهد: «در زمان قدیم، بچه‌ها در خانواده‌هایی زندگی می‌کردند که هم‌سالانی برای وقت‌گذرانی داشتند اما الان مثل گذشته نیست و بچه‌ها تقریبا تنها هستند. بچه‌ها در گذشته قاعده برد و باخت را در همین بازی‌های کودکانه یاد می‌گرفتند اما الان بچه‌ها فقط «برد، برد» بازی می‌کنند؛ چرا؟ چون با بزرگ‌تر از خود بازی می‌کنند و بزرگ‌تر معمولا از خودش می‌گذرد تا کودک لذت بردن را بچشد. این در حالی است که کودک در بازی با هم‌سالان خودش جنگیدن برای هدف را یاد می‌گیرد و از آن حاشیه امن بیرون می‌آید. بچه‌ها حدود دو سال و نیم در خانه بزرگ شدند و یک‌سری از روابط که می‌توانستند در مدرسه یاد بگیرند را یاد نگرفتند. بچه‌ها در مدرسه با هم بازی می‌کنند،‌ دعوا می‌کنند، آشتی می‌کنند و همه این‌ها برایش لازم است. ما بچه‌هایی داریم که وقتی کلاس چهارم و پنجم بودند،‌ دوران پاندمی آغاز شد و این‌ها دوران نوجوانی را تنهایی در خانه گذراندند. آنها ارتباط باهم‌سال را از دست دادند و این خیلی موضوع مهمی است. من مراجعه‌کننده نوجوانی داشتم که افسرده بود،‌ چون در دوران کرونا اجازه نداشت از خانه بیرون رود و یا با دوستانش تفریح کند و این خودش موجب اختلال اضطراب و افسردگی شده بود. من مراجعین اینچنینی زیاد داشتم چون در این مدت کسی را نداشتند که بتوانند احساساتشان را به اشتراک بگذارند.»

او همچنین تاکید می‌کند: «در یک شرایط ایده‌آل، کودک باید قواعد اجتماعی را یاد بگیرد. رابطه رو در رو خیلی مهم است اما بچه‌های ما پشت قاب مانیتور و تلفن همراه را این را ندیدند. آموزش والدین خیلی مهم است اما قرار گرفتن در محیط اجتماعی همه چیز را عوض می‌کند. نقش مدارس واقعا مهم‌تر از نقش والدین آموزش ندیده است. سه ماه اول امسال، دانش‌آموزانی خواهیم داشت که نمی‌دانند مدرسه چیست؟ به زعم بنده مدارس، سه ماه اول سال تحصیلی امسال را به آموزش قوانین اجتماعی بپردازند.  ما اول مهر امسال، کلاس سومی‌هایی داریم که بار اولشان است به مدرسه می‌آیند، مثل یک کلاس اولی که روز اول مدرسه گریه می‌کند و مادرش را می‌خواهد.

شناسایی اولین مورد ابتلا به آبله میمونی در کشور

ارسال شده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، توسط ایسنا

سخنگوی وزارت بهداشت از مشاهده اولین مورد آبله میمونی در کشور خبر داد.

پدرام پاک آیین، با اعلام این خبر اظهار کرد: شناسایی این مورد با همکاری بیمار که یک بانوی ۳۴ ساله است و خانواده او از طریق مشاهده ضایعات پوستی بیمار صورت گرفته است؛ بیمار که در اهواز سکونت دارد، بلافاصله قرنطینه شده و با تایید آزمایش های اولیه و نهایی در حال طی کردن دوره بیماری خود در منزل است.

وی با بیان اینکه بنا به اظهار دانشمندان ومتخصصان، آبله میمونی، کشندگی بالایی نداشته و قابل درمان است، افزود: افرادی که در گذشته دور واکسن آبله را تزریق کرده‌اند تا حدود  قابل توجهی نسبت به این بیماری مصونیت خواهند داشت.

علایم جدید آبله میمون

با افزایش شیوع بیماری آبله میمونی در برخی از کشورها، کارشناسان و متخصصان حوزه پزشکی در حال جمع آوری شواهد بیشتری درباره چگونگی ابتلای افراد به این بیماری و علائم معمول آن، بویژه در مورد اخیر شیوع آن در کشورهای خارج از قاره آفریقا هستند.

با گذشت چندین ماه از شیوع جهانی آبله میمونی واضح است که این بیماری عمدتا مردانی را که با مردان دیگر رابطه جنسی داشته‌اند، مبتلا می کند.

بر اساس آخرین آمارهای رسمی، طی سه ماه گذشته (ژوئن تا اوت ۲۰۲۲) نزدیک به ۲۸ هزار مورد ابتلا به آبله میمونی در سراسر جهان تایید شده است و اولین موارد مرگ و میر ناشی از این بیماری نیز در برخی کشورها در حال ثبت است.

آبله میمونی ده‌ها سال است که در چندین کشور آفریقایی وجود داشته است با این حال برخلاف موارد قبلی شیوع این بیماری در این قاره، اکنون این ویروس در خارج از آفریقا عمدتاً از طریق تماس جنسی منتقل می‌شود.

بر اساس گزارش ها، حدود ۹۹ درصد از موارد ابتلا به آبله میمونی در ایالات متحده تاکنون در میان مردانی بوده است که با مردان دیگر رابطه جنسی داشته اند و این آمار منجر به مطرح شدن سوال در این خصوص شده که آیا این شیوه، تنها راه انتقال ویروس آبله میمونی است؟

مجله پزشکی “لانست” در این مورد گزارش کرد: داده های مطالعه ما شواهدی را تقویت می‌کند مبنی بر اینکه تماس پوستی در این نوع رابطه فیزیکی، مکانیسم غالب در انتقال آبله میمونی است و به نظر می رسد این مشاهدات، ایده برخی از متخصصان مبنی بر انتقال این بیماری از طریق هوا را نیز تضعیف می کند.

به گزارش دٍ استار، دو علامت مهم این بیماری عبارتند از “تب اغلب همراه با دردهای عضلانی” و “ضایعات پوستی” هستند با این حال بررسی های جدید نشان می دهد که علائم آبله میمونی در شیوع فعلی این بیماری کمی نسبت به علائم آن در شیوع های قبلی در آفریقا متفاوت است. به گفته متخصصان، علت این تفاوت احتمالا نوع انتقال این بیماری است که در کشورهای خارج از قاره آفریقا اندکی متفاوت است.

آسیب‌هایی که والدین کنترل‌گر به فرزندشان می‌زنند

ارسال شده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، توسط ایرنا

دکتر ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان می‌گوید: والد کنترل‌گر اجازه نمی‌دهد فرزندش استقلال پیدا کند و بدون شک برای کودک فقط یک‌راه وجود دارد، آن‌هم راهی که والدین او انتخاب کردند. او در آینده هیچ‌وقت نمی‌تواند راه‌های مختلف را انتخاب و به چالش بکشد چون او انتخاب کردن را یاد نگرفته است. درنتیجه، والدین در این شیوه تربیتی عملاً خلاقیت و تفکر واگرا را در فرزندشان نابود می‌کنند.

والدین در هر خانواده ای  نقش مهمی در زندگی فرزند خود دارند. معمولاً والدین خواسته‌ها، نیازها و نگرانی‌های فرزندشان را مقدم بر خواسته‌های خود می‌دانند و بر اساس تجربیاتشان سعی می‌کنند فرزندشان را به بهترین نحو راهنمایی کنند اما گاهی راهنمایی و دلسوزی‌های والدین تا آنجا پیش می‌رود که آن‌ها انتظار دارند فرزندشان دقیقاً مطابق با میل و نظر آن‌ها زندگی کند. این در حالی است که کودکان و نوجوانان ویژگی‌ها، علایق و سلیقه متفاوتی با والدین خوددارند و طبیعی است که با والدین خود اختلاف‌نظر داشته باشند.

ازآنجایی‌که مرز باریکی بین راهنمایی، نظارت و کنترل وجود دارد، والدین گاهی حتی متوجه رفتارهای کنترل‌گرایانه خودشان نمی‌شوند و تصورشان این است که بر فرزندشان مراقبت و نظارت دارند. ازاین‌رو، در گفت‌وگو با دکتر آرزو سادات ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان به بررسی نشانه‌های والدین کنترل‌گر و نحوه رفتار کودکان و نوجوانان با این دسته از والدین پرداختیم.

کنترل را با نظارت اشتباه نگیرید

فرزند پروری کنترل‌شده سبکی است که در آن یک یا هر دو والدین فعالیت‌های فرزندان خود را کنترل می‌کنند یا زندگی آن‌ها را تحت کنترل خود نگه می‌دارند. از آن به‌عنوان فرزند پروری مستبد نیز یاد می‌شود که در آن والدین بر نظم و انضباط تمرکز می‌کنند و در مورد پایبندی به قوانین و مقررات سختگیر هستند. به اعتقاد دکتر ملک نیا، این سبک فرزند پروری آسیب جدی را برای رشد طبیعی کودک به همراه دارد چراکه والدین کنترل‌گر در جریان رشد کودک سعی دارند به بهترین نحو فرزند خود را بزرگ کنند و به‌نوعی در فرزند پروری کمال‌گرایی دارند. آن‌ها از اینکه فرزندشان دچار خطا شود، می‌ترسند و سعی می‌کنند در تمام امور فرزندشان کنترل افراطی داشته باشند. در تمام موقعیت‌ها به‌جای فرزندشان تصمیم می‌گیرند و استقلال او را نادیده می‌گیرند.

این روانشناس تربیتی نقطه مقابل سبک فرزند پروری کنترل‌کننده را سبک فرزند پروری مقتدرانه می‌داند و می‌گوید: در این سبک والد با فرزند خود در مورد مسائل به گفتگو می‌پردازد و به‌نوعی بر سر امور تربیتی با یکدیگر به توافق می‌رسند؛ هرچند این توافق در موارد بحرانی و خط قرمزهای تربیتی خانواده جایگاهی ندارد. به‌عنوان‌مثال، اینکه فرزند ما در چه ساعتی از شبانه‌روز باید در خانه باشد و حق بیرون ماندن بعد از تاریکی هوا را ندارد موضوعی نیست که بتوان در مورد آن به توافق رسید بلکه قوانینی است که از طرف والدین اعلام و برای فرزندان لازم الاجراء است.

 به گفته ملک نیا، والدین جهت رشد بهینه تمام ابعاد فرزندشان که بدون شک تأثیرگذار در بزرگ‌سالی او نیز است، باید سبک فرزندپروری مقتدرانه داشته و در مراحل زندگی او صرفاً نظارت داشته باشند؛ به این صورت که والدین بعد از اعلام توافقات و قوانین فی‌مابین خود و فرزندشان صرفاً نظارت بر روند رشد او داشته و در مواقع عدول فرزندشان از چارچوب‌های تعیین‌شده وارد عمل شوند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت زمانی که والدین کنترل افراطی در امور فرزندشان داشته باشند، والد کنترل‌گر محسوب می‌شوند اما اگر این کنترل در حد بهینه و با در نظر گرفتن استقلال فرزند باشد، نظارت والد مطرح است.

نشانه‌های والد کنترل‌گر

ملک نیا خصوصیات والدین کنترل‌گر را این‌گونه شرح می‌دهد: «والد کنترل‌گر با فرزند خود همدلی نمی‌کند و دنیا را فقط از زاویه چشم خودش می‌بیند و نظر فرزندش در نزد او جایگاهی ندارد.»

او ادامه می‌دهد: «در این شیوه تربیتی، والد بیشتر بر روی تنبیه استوار است و تشویق و پاداش را در نظر نمی‌گیرد. سطح عملکردی و معیارهای والدین در این شیوه به‌قدری سخت‌گیرانه و غیرقابل‌دسترس است که اغلب باعث شکست‌های متوالی در فرزندشان خواهد شد. بعد از شکست، سرزنش و تحقیر از سوی والدین آغازشده و در تمام ابعاد زندگی فرزند نظر اول و آخر متعلق به والدین است.»

تأثیرات منفی داشتن والدین کنترل‌گر

ملک نیا با اشاره به تأثیر کنترل گری بر روی کودکان و نوجوانان می‌گوید در کنترل گری آنچه نادیده گرفته می‌شود نیازهای عاطفی و روانی کودکان و نوجوانان است: «کنترل گری والدین منجر به احساس گناه، شرم و ناامیدی در کودکان و نوجوانان می‌شود و هر یک از این احساسات منفی توانایی انجام هرگونه عملی را در آن‌ها کاهش خواهد داد و به‌نوعی درماندگی آموخته‌شده را در آن‌ها ایجاد می‌نماید.»

او ادامه می‌دهد: والدین کنترل‌گر جای فرزندان خود تصمیم می‌گیرند و برنامه‌ریزی می‌کنند و ما شاهد ثبت‌نام کودکان و نوجوانان در رده‌های متعدد علمی، تفریحی و موسیقی در تابستان هستیم درحالی‌که خود آن‌ها هیچ رغبتی برای حضور در این کلاس‌های آموزشی ندارندگ

به اعتقاد ملک نیا کنترل گری والدین منجر به نابودی خلاقیت در کودکان و نوجوانان می‌شود: والد کنترل‌گر اجازه نمی‌دهد فرزندش استقلال پیدا کند و بدون شک برای کودک فقط یک‌راه وجود دارد آن‌هم راهی که والدین او انتخاب کردند. او در آینده هیچ‌وقت نمی‌تواند راه‌های مختلف را انتخاب و به چالش بکشد چون او انتخاب کردن را یاد نگرفته است. درنتیجه، والدین در این شیوه تربیتی عملاً خلاقیت و تفکر واگرا را در فرزندشان نابود می‌کنند.

ملک نیا عدم مسئولیت‌پذیری و پرخاشگری را یکی دیگر از تأثیرات منفی داشتن والد کنترل‌گر می‌داند و می‌گوید: به دلیل عهده‌دار شدن امور از سوی والدین، عدم مسئولیت‌پذیری در فرزندان شکل خواهد گرفت و به‌مرور استقلال کودک و نوجوان از بین خواهد رفت. کنترل‌گری در روابط بین فردی هم مؤثر است. وقتی فرزند شما فشار بیش‌ازاندازه را تحمل نماید به عامل آن، توجه خود را معطوف نموده و نسبت به او پرخاشگری خواهد کرد.

این روانشناس تربیتی ادامه می‌دهد: کنترل بیش‌ازحد، در امر دوست‌یابی فرزندان شما نیز خلل ایجاد کرده و از او یک فرد منزوی خواهد ساخت؛ انسانی که به دلیل سبک فرزند پروری نادرست دچار مشکل در ایجاد رابطه مثبت با دیگران خواهد شد و حمایت‌های اجتماعی را از دست خواهد داد.

روش برخورد با والدین کنترل‌گر

اولین راهکار برای برخورد با والدین کنترل‌گر کنار گذاشتن جنگ و ابراز قدرت است: وقتی فرمان‌های بی‌وقفه والدین کنترل‌گر خود را می‌بینید به‌طور موقت صحنه را با احترام ترک کنید و زمانی که والدین حالشان خوب است مجدد با آن‌ها ارتباط مثبت برقرار کرده و خواسته خودتان را با آن‌ها مطرح نمایید.

به گفته ملک نیا، درمان هیجان مدار فردی به کودکان و نوجوانان کمک خواهد کرد تا بتوانند به والدین خود بگویند که وقتی کنترل شدید بر روی آن‌ها اعمال می‌شود چه حس بدی را در خود تجربه می‌کنند.

این روانشناس کودک و نوجوان ادامه می‌دهد: آنچه سبب می‌گردد فرزندمان نتواند از احساسات خود به ما بگوید ترس از بازخورد والدین است. درمان هیجان مدار بین فردی سبب خواهد شد تا کودک و نوجوان به‌راحتی بتواند در سایه امنیت فضای مشاوره از فکر و احساس و رفتار خود به والدینش بگوید و والدین هم باید بتوانند اعلام نیاز او را میان احساسات و افکار و رفتار او دریافت نمایند. به نظر می‌رسد والدین می‌خواهند بهترین نوع تربیت را برای فرزندشان اعمال کنند و فرزندان هم می‌خواهند برای والدین بهترین فرزند باشند، آنچه این میان رابطه را مختل کرده حلقه ارتباطی بین والد و فرزند است.

چگونه به جای کنترل بر فرزندمان نظارت داشته باشیم؟

ملک نیا نظارت والد بر فرزند را مستلزم یک مهارت ارتباطی می‌داند و می‌گوید: برای داشتن نظارت بر رفتار باید اطلاع کافی در مورد خصوصیات فرزند خود داشته باشید؛ آیا او رفتارهای پرخطر انجام می‌دهد؟ آیا به‌عنوان یک والد از علایق و خواسته‌های او اطلاع دارید؟ این دودسته اطلاعات به شما کمک می‌کند تا بدانید چگونه بر کارهای او نظارت کنید.

به اعتقاد این روانشناس تربیتی، نظارت بر رفتار کودک با نوجوان متفاوت است: آنچه مسلم است کودک نظارت بیشتری را می‌طلبد چون در ابتدایِ شکل‌گیریِ رفتار اجتماعی است و والدین باید او را از پیامدهای رفتارش مطلع نمایند اما نظارت بر رفتار نوجوان به دلیل استقلال‌طلبی در نوجوانی باید با روش توافق و اقناع‌سازی صورت گیرد. برای تسهیل رشد نوجوان لازم است به او حس استقلال‌طلبی داده شود و نظارت کمتری بر کارهای او صورت گیرد.

او تأکید می‌کند: باید به فرزندان آزادی عمل داد اما مقرراتی را برای آنان تعیین کرد تا ازنظر اجتماعی، رفتارهای قابل قبولی انجام داده و شخصیت مطلوب خود را شکل دهند.

آیا کنترل‌گری والدین یک امر ذاتی است؟

ملک نیا در پاسخ به این سؤال می‌گوید: کنترل‌گر بودن امری ذاتی نیست. ما در کودکی یا والد کنترل گری داشته‌ایم که الگوی ما در نحوه فرزند پروری بودند یا دارای طرحواره‌هایی هستیم که ما را در ارتباط با فرزندمان دچار مشکل کرده است. طرحواره کمال‌گرایی سبب خواهد شد تا ما بخواهیم والد بدون نقص باشیم و فرزندان بدون نقصی را نیز تربیت کنیم، درنتیجه کنترل شدیدی روی فرزندان خودداریم و ناخواسته صدمات روحی و روانی به فرزندمان وارد می‌کنیم.

او ادامه می‌دهد: «والدین با مراجعه به روانشناس می‌توانند آسیب‌هایی را که در کودکی دیدند ترمیم نمایند و اگر دارای نشانه‌های اختلال هستند نسبت به درمان آن اقدام و به کمک جلسات مشاوره، بهترین سبک فرزند پروری را آموزش‌دیده تا فرزندان خود را در فضای امن پرورش دهند.»

رفع مشکلات رفتاری کودکان با “بازی‌درمانی خانوادگی”

ارسال شده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، توسط ایسنا

پژوهشگران کشور در یک تحقیق جدید در حوزه علوم رفتاری کودکان، به شیوه‌ای مبتنی بر بازی اشاره کرده‌اند که می‌تواند نقشی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشد.

مشکلات رفتاری مشتمل بر مشکلات بیرونی (مانند بیش‌فعالی، قانون‌شکنی و پرخاشگری) و مشکلات درونی (مانند اضطراب، کناره‌گیری و افسردگی) از شایع‌ترین مسائل مربوط به سلامت روان در دوران کودکی هستند. بازی‌درمانی از روش‌هایی است که به لحاظ تربیتی، درمانی، آموزشی و به‌ویژه کاهش مشکلات رفتاری و ارتباط دنیای درونی و بیرونی کودک ارزش زیادی دارد. جوهره اصلی در رویکرد خانواده محور این روش، آن است که خانواده را در تصمیم گیری دخیل کرده و ارتباط دوطرفه بین خانواده و درمانگر ایجاد کند.

به اعتقاد متخصصان، بازی‌درمانی خانواده محور، با تکیه بر مسائل ارتباطی مثل لذت مشترک، ارتباط دوطرفه، صمیمی بودن، ایجاد حلقه‌های ارتباطی بین والد و فرزند و گسترش آن و همچنین مشاهده آن در رابطه والد و فرزند و اصلاح آن، می‌تواند باعث بروز پیامدهای مثبتی مانند کاهش مشکلات رفتاری شود. همچنین این روش می‌تواند باعث توجه والدین به تفاوت‌های فردی کودک شود و زمینه را برای تحریک متناسب با نیاز کودک فراهم آورد. درنتیجه بازی‌درمانی خانواده محور از طریق مکانیسم‌های توضیح داده‌شده می‌توانند باعث کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری شود.

در رابطه با این روش درمانی و به منظور آزمایش آن بر کودکان کشور، محققانی از دانشگاه اردکان و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز، پژوهشی را انجام داده‌اند.

این پژوهش روی ۳۰ نفر از کودکان مبتلابه مشکلات رفتاری در دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال که در شهرستان اردکان مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. برای کودکان گروه آزمایش در این تحقیق، برنامه بازی‌درمانی خانواده محور در طی نه جلسه اجرا شد و سپس نتایج به دست آمده آن‌ها با گروه شاهد به صورت علمی مقایسه گردید.

یافته‌های این پژوهش نشان داد که بازی‌درمانی خانواده محور می‌تواند روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری در کودکان باشد.

عذرا محمد پناه اردکان، پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه اردکان و سه همکار دیگرش در این تحقیق می‌گویند: «نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نشان داد که برنامه آموزش بازی‌درمانی خانواده محور باعث بهبود مشکلات رفتاری کودکان، پرخاشگری، قانون‌شکنی، گوشه‌گیری، اضطراب و افسردگی می‌شود. از نتایج حاصله چنین استنباط می‌شود که درمانگران کودک می‌توانند در فرایند درمان مشکلات رفتاری کودکان از بازی‌درمانی خانواده محور به‌عنوان یکی از روش‌های مؤثر در کاهش نشانه‌ها استفاده کنند».

آن‌ها افزوده‌اند: «در رویکرد خانواده محور با استفاده از بازی، تغییرات عمده ای در رفتارهای سازگارانه تر کودک ایجاد می‌شود و همچنین آگاهی خانواده از چگونگی برخورد با کودک افزایش می‌یابد و این امکان را به کودک می‌دهد تا نسبت به مشکلاتش همراه با خانواده، حل مسئله را به‌عنوان جز لاینفک درمان بیاموزد و برگزیند و به کمک درمانگر دریچه‌ای تازه از امکانات و ظرفیت‌های شناختی، عاطفی و رفتاری پیش روی کودک و خانواده قرار می‌گیرد».

محققان فوق پیشنهاد کرده‌اند که این رویکرد در مورد سایر اختلالات دوران کودکی نیز استفاده شود تا اثربخشی آن مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.

این یافته‌ها که در «مجله پزشکی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز منتشر شده‌اند، می‌توانند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشند.

شما افسردگی خندان گرفته‌اید!

ارسال شده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، توسط ایسنا

شاید تصور اینکه فردی با ظاهر شاد و همیشه خندان دچار افسردگی باشد، دور از ذهن به نظر برسد اما طبق بررسی سازمان جهانی بهداشت از میان ۲۶۵ میلیون نفری که در سراسر جهان مبتلا به افسردگی هستند، تعدادی هم سعی در پنهان‌کردن علائم بیماری خود دارند.

معمولاً افسردگی با غم، بی‌انگیزگی و ناامیدی همراه است. اگرچه افراد افسرده، ویژگی‌های مشترکی دارند اما نحوه بروز آن می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. «افسردگی خندان» اصطلاحی است که برای فردی که از درون با افسردگی زندگی می‌کند در حالی که از بیرون کاملا شاد یا راضی به نظر می‌رسد، به کار برده می‌شود.

به خواندن این مطلب ادامه دهید تا در مورد ویژگی‌های «افسردگی خندان» و اینکه چگونه می‌توانید آن را در شخص دیگری تشخیص دهید، بیشتر بدانید.

فردی که دچار افسردگی خندان است از بیرون برای دیگران خوشحال یا راضی به نظر می‌رسد. با این حال در درون خود، علائم ناراحت‌کننده افسردگی را تجربه می‌کند.

افسردگی در افراد مختلف متفاوت است و علائم مختلفی دارد اما بارزترین آنها غم و اندوه عمیق و طولانی است. سایر علائمی که فرد افسرده تجربه می‌کند، تغییر در اشتها، وزن، کیفیت خواب، خستگی یا بی‌حالی، احساس ناامیدی، عدم عزت نفس و خودکم‌بینی و از دست دادن احساس لذت در انجام کارهایی است که زمانی برایش خوشایند بوده است.

فردی که «افسردگی خندان» دارد، ممکن است برخی یا همه این موارد را تجربه کند اما در جمع یا گروه‌های دوستی‌اش، این علائم به طور کامل قابل مشاهده و احساس کردن نباشد. برای کسی که از بیرون به یک فرد مبتلا به «افسردگی خندان» نگاه می‌کند، چنین علائمی قابل لمس است:

– فردی که فعال است و عملکرد بالایی دارد.

– کسی که شغل ثابت و زندگی اجتماعی و خانوادگی سالمی دارد.

– فردی شاد و خوش‌بین که بطور کلی سرزنده به نظر می‌رسد.

یکی از علائم جدی افسردگی، داشتن انرژی فوق‌العاده کم است؛ به طوری که بیرون آمدن از رختخواب در آغاز روز برای فرد سخت است اما در افسردگی خندان، سطح انرژی ممکن است تحت تأثیر قرار نگیرد، به جز زمانی که فرد تنها باشد. افراد مبتلا به افسردگی شدید گاهی اوقات احساس تمایل به خودکشی می‌کنند اما بسیاری از آنها انرژی لازم برای انجام این کار را ندارند اما فردی که دچار افسردگی خندان است، ممکن است انرژی و انگیزه لازم را برای چنین تصمیمی داشته باشد.

اگر مدتی است افسردگی را تجربه می‌کنید اما همچنان به لبخندزدن و نقاب‌داشتن ادامه می‌دهید، ممکن است با خودتان چنین افکاری داشته باشید:

. بروز علائم افسردگی نشانه ضعف است.

. با بیان احساسات واقعی خود به دیگران فشار روحی وارد می‌کنید.

. اصلاً افسردگی ندارید چون حالتان خیلی خوب است.

. دیگران اوضاع روحی‌شان از شما بدتر است؛ پس از چه چیزی باید شکایت ‌کنید؟

. احساس کنید دنیا بدون شما جای بهتری خواهد بود.

اما چه کسانی در معرض خطر افسردگی خندان هستند؟

افسردگی خندان هم مانند سایر انواع افسردگی می‌تواند با یک اتفاق خاص ایجاد شود، مانند یک رابطه شکست‌خورده یا از دست دادن شغل.

برخورد افراد با افسردگی بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت است حتی در برخی از خانواده‌ها شاید پذیرش این موضوع ننگ و عار باشد. مثلا ممکن است فرد مبتلا با بیان احساساتش در خانواده بعنوان یک فرد ضعیف، تنبل یا دنبال جلب توجه شناخته شود و مورد قضاوت قرار گیرد. مثلا مردان از کودکی این طور آموزش دیده‌اند که یک مرد واقعی گریه نمی‌کند؛ برای همین مردان به مراتب کمتر از زنان برای درمان مشکلات روانی به مشاور مراجعه می‌کنند. از طرفی کسی که احساس ‌کند ممکن است به خاطر علائم افسردگی خود مورد قضاوت قرار ‌گیرد، احتمال بیشتری دارد که نقاب خوشحالی به چهره‌اش بزند و احساساتش را پشت این نقاب پنهان کند.

نقش رسانه‌های اجتماعی در بروز و گسترش “افسردگی خندان”

در کشوری مثل ایالات متحده ۶۹ درصد مردم از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و مخاطبان این شبکه‌ها  با فضایی مواجهند که در آن زندگی همه مردم بدون نقص و کارت‌پستالی پیش می‌رود اما آیا در واقعیت هم چنین است؟ قطعا بسیاری از مردم تمایل ندارند در بدترین شرایط از خودشان عکسی در فضای مجازی منتشر کنند و طبعا ترجیحشان این است که فقط لحظات خوب خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. این موضوع چهره ای از واقعیت ایجاد می‌کند که به «افسردگی خندان» فضای بیشتری برای رشد می‌دهد.

افسردگی خندان چگونه تشخیص داده می شود؟

بر اساس مقاله ای از سازمان جهانی بهداشت (WHO)، افسردگی خندان با علائمی متضاد با افسردگی کلاسیک ظاهر می‌شود و این خودش روند تشخیص را پیچیده می‌کند. مشکل دیگر در تشخیص افسردگی خندان این است که بسیاری از افراد ممکن است حتی ندانند که افسرده‌اند یا به دنبال کمک نیستند. اگر فکر می‌کنید افسردگی دارید، مهم است که در اسرع وقت به دنبال درمان باشید. برای تشخیص، باید به یک روان درمانگر مراجعه کنید. پزشک از شما سوالاتی در مورد علائم و هرگونه تغییر بزرگی که در زندگی رخ داده است، می‌پرسد و ممکن است شما را به یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک ارجاع دهد.

اگر بیش از دو هفته است که بیشتر اوقات روز این علائم بر احساس، تفکر و انجام فعالیت‌های روزانه مانند خواب، غذا خوردن و کار شما تاثیر گذاشته است، بهتر است زودتر به فکر درمان باشید. افسردگی یک چهره یا ظاهر مشخص ندارد. برای همین است که خیلی وقت‌ها که خبر مرگ خودخواسته افراد مشهور را می‌شنویم، شوکه می‌شویم. اگر فکر می‌کنید دوران افسردگی خندان را تجربه می‌کنید، باید با صحبت‌کردن با کسی روند درمان را شروع کنید. یک مکان امن و بدون قضاوت برای شروع، دفتر یک روانشناس است.

“طلاقهای صوری” و “زندگیهای صوری”؛ خانواده‌های «آشفته» را دریابیم

ارسال شده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، توسط ایسنا

درحالی مطابق با آمار سازمان ثبت احوال در سال گذشته بیش از ۲۰۰ هزار طلاق در کل کشور ثبت شده است که بنابر اظهارات نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، حدود ۳۰ درصد طلاقها «صوری» است؛ امری که در سال‌های اخیر باعث اعلان هشدارهایی از سوی مسئولان و کارشناسان بالاخص کارشناسان حوزه بیمه‌ای کشور شده است.

اخیرا عبدالرضا مصری با استناد به گفته مسئولان دفاتر ازدواج و طلاق، عنوان کرده است:«همان افرادی که طلاق می گیرند بلافاصله درخواست صیغه ۹۹ ساله می کنند تا به زندگیشان ادامه دهند؛ طلاق می گیرند تا طلاقنامه ارائه کرده و زن حقوق پدر فوت شده را بگیرد. این وضعیت باعث شده حداقل ۵۰ درصد بودجه کشور برای چنین هزینه‌هایی پرداخت شود و همچنین صندوق تامین اجتماعی بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان استقراض بانکی داشته تا مستمری بازنشستگان را بدهند».

وی معتقد است که بر اساس قانون یاد شده راه برای طلاق صوری باز شده است.

به اذعان مسئولین اسبق سازمان تامین اجتماعی، چند سالی هست که این سازمان با پدیده طلاق‌های صوری برای برقراری مستمری فرزندان اناثی که پدرشان بیمه‌شده یا مستمری‌بگیر سازمان بوده و فوت کرده‌اند، روبرو است.

با این وجود گرچه تعداد خانوارهایی که این اقدام را انجام می دهند در قیاس با تعداد مستمری‌بگیران واقعی کم است اما نمی توان منکر وجود این واقعیت شد.

پیش تر در مقاطع زمانی مختلف، کارشناسان با انتقاد از این خلاء قانونی که منجر به افزایش آمار طلاق شده است و با گلایه نسبت به عدم نظارت شفاف بر این طلاق‌ها، هشدار داده بودند که بعضا در مدارس هم، اولیاء دانش آموزان به یکدیگر طلاق صوری را توصیه می‌کنند و این امر نیازمند بررسی جدی است تا مشخص شود افرادی که جدا شده‌اند بر سر زندگی با هم رفته‌اند یا واقعا جدا شده‌اند؟.

بر اساس ماده ۸۳ قانون تامین اجتماعی، قانونگذار برای هر یک از بازماندگان واجد شرایط بیمه شده یا مستمری بگیر متوفی به جهت مشخص شدن میزان مستمری مربوطه، سهام تعیین کرده است و اینگونه همسر بیمه شده متوفی ۵۰درصد و هریک از فرزندان واجدشرایط (اعم از دختر و پسر) از ۲۵ درصد مزایای مستمری مربوطه برخوردار می شوند.

درواقع  دختران بازمانده تا زمانی که همسر و شغلی نداشته باشند، می‌توانند مستمری بیمه‌شده یا مستمری‌بگیر مرحوم را دریافت کنند و پس از ازدواج تحت شمول گرفتن مستمری پدر نخواهند بود و از این رو در برخی موارد شاهد طلاق های صوری و سپس رجوع شرعی و نه رسمی به همسر برای گرفتن مستمری پدر توسط زنان هستیم.

گرچه مسئولین تامین اجتماعی از همان ابتدا اعلام کرده اند که این سازمان از طرق مختلف متوجه این دور زدن‌های به ظاهر قانونی می‌شود و اقدامات لازم را انجام می‌دهد، اما نمی توان از نقش “اقتصاد” در شکل گیری طلاق صوری و سوءاستفاده از این مواد قانونی غافل شد چراکه به نظر می رسد از طلاق صوری یا برای بهبود معیشت و یا در سایه خلاء‌های حقوقی، از آن به عنوان ترفندی برای اخذ رضایت «طلاق» از همسر و جدایی از او و نهایتا عدم رجوع شرعی هم استفاده می کنند.

طلاق؛ سونامی فروپاشی خانواده‌ها

دکتر علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی از طلاق با عنوان “سونامی” فروپاشی خانواده‌ها و فشارهای روانی و اقتصادی یاد کرد و درباره چرایی رخداد “طلاق‌های صوری” از منظر روانی و اجتماعی، به ایسنا گفت: طلاق های صوری می توانند با انگیزه‌های مختلفی نظیر استفاده از مستمری پدر و یا معافیت فرزندان ذکور از سربازی انجام شوند.

در آمد غیر مکفی خانواده ها یا استقلال مالی زن؟

وی با بیان اینکه اگر دلیل طلاق صوری را گرفتن مستمری پدر از سوی زنان فرض کنیم علت آن می تواند شرایط اقتصادی زوجین باشد، افزود: در چنین شرایطی چون درآمد خانواده ها مکفی نیست طبیعتا برخی خانواده‌ها از این ترفند استفاده می‌کنند تا درآمد خود را افزایش دهند. از جمله دلایل دیگر این امر عدم استقلال مالی بسیاری از خانم‌ها است. خانمی که سالیان سال با همسرش زندگی کرده است همچنان باید برای گرفتن خرجی به اصطلاح دستش را جلوی شوهر دراز کند و ما در این راستا نه به لحاظ فرهنگی و نه به لحاظ حقوقی اقدامی انجام نداده‌ایم تا زنان این احساس نیازمندی و وابستگی مالی به همسر را نداشته باشند.

اغلب «طلاقهای صوری» مربوط به خانواده‌های «آشفته» است

این روانشناس اجتماعی خانواده‌ها را به سه دسته خانواده “گسسته”، “آشفته” و “شکفته” تقسیم بندی و عنوان کرد: در خانواده گسسته طلاق رسمی رخ داده است اما در خانواده آشفته در عین حالی که طلاق رسمی رخ نداده اما طلاق عاطفی بین زن و شوهر رخ داده است و زوجین در ظاهر با یکدیگر زندگی می کنند. در خانواده شکفته نیز شرایط مطلوب است و زن و مرد یکدیگر را دوست دارند. اغلب طلاق‌های صوری با دلایل اقتصادی و یا احساس عدم امنیت نسبت به آینده به این خانواده‌های آشفته باز می گردد.

این روانشناس اجتماعی با تاکید بر اینکه عمده طلاق‌های صوری در خانواده‌هایی اتفاق می‌افتد که پیش تر بین آن زوجین طلاق عاطفی رخ داده است، خاطر نشان کرد: تجربیات و مطالعات ما در سطح کشور نشان دهنده این است که خانواده‌های  شکفته معمولا خیلی دیر تن به طلاق صوری می دهند و خانواده‌هایی که زن در آنها احساس امنیت اقتصادی، اجتماعی و عاطفی ندارد طلاق صوری راحت تر است، به طوری که در چنین خانواده‌هایی حتی زنان پیشنهاد دهنده طلاق صوری هستند و از آن استقبال می‌کند چراکه بار سنگین روانی این زندگی از دوش زن برداشته می شود و تصور می کند با رجوع شرعی پس از طلاق صوری به همسر، هر زمان که بخواهند می‌توانند از زندگی مشترک خارج شوند.

نگران «زندگی‌های صوری» هم باشید

شریفی یزدی با تاکید بر اینکه افرادی که امروزه نگران “طلاق‌های صوری” هستند باید نگران “زندگی‌های صوری” نیز باشند، تصریح کرد: زندگی صوری به این معنا است که گرچه بین زوجین طلاق رسمی رخ نداده اما طلاق عاطفی رخ داده  است و زن و شوهر بنا بر دلایلی زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند.

همراهی نکردن قانون با زنان و دست آویزی به نام «طلاق صوری»

همچنین به گفته وی، همراهی نکردن قوانین با زنان در مباحثی نظیر جدا شدن از همسر و غیره باعث می شود بعضا زنان از “طلاق صوری” به بهانه گرفتن مستمری پدر و… به عنوان ترفندی برای مجاب کردن شوهر در جدایی و طلاق استفاده کنند و تجربه نشان داده است بعضا برخی زنان پس از این طلاق‌ها به همسر خود رجوع شرعی نیز نمی کنند.

تبعات «طلاق صوری» بیش از «طلاق رسمی» است

شریفی یزدی در عین حال نسبت به پیامدهای طلاق‌ صوری هشدار داد که گرچه پس از طلاق صوری و رجوع شرعی به همسر شکل ظاهری خانواده حفظ می شود اما در واقعیت گرمای زندگی مشترک در این خانواده‌ها از بین می‌رود.

وی تبعات روانشناختی و اجتماعی طلاق صوری را بدتر از طلاق رسمی دانست و افزود: در طلاق رسمی زن و مرد یکدیگر را رها کرده و دنبال زندگی خود می‌روند. گرچه این نوع طلاق هم پیامدهای منفی خود را دارد اما چون زن و مرد پس از طلاق رسمی شروع به بازسازی روانی خود می کنند ممکن است وارد رابطه جدیدی شوند و ازدواج کنند اما در طلاق صوری در حالی افراد در کنار هم هستند که حالشان خوب نیست. مطابق با تجربیات حتی گاهی پس از طلاق صوری همان رجوع شرعی نیز انجام نمی‌گیرد ولی زن و مرد در کنار هم هستند و اینگونه بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی زیر سوال می رود.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!