دسته: سبک زندگی
آسیبهایی که والدین کنترلگر به فرزندشان میزنند

دکتر ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان میگوید: والد کنترلگر اجازه نمیدهد فرزندش استقلال پیدا کند و بدون شک برای کودک فقط یکراه وجود دارد، آنهم راهی که والدین او انتخاب کردند. او در آینده هیچوقت نمیتواند راههای مختلف را انتخاب و به چالش بکشد چون او انتخاب کردن را یاد نگرفته است. درنتیجه، والدین در این شیوه تربیتی عملاً خلاقیت و تفکر واگرا را در فرزندشان نابود میکنند.
والدین در هر خانواده ای نقش مهمی در زندگی فرزند خود دارند. معمولاً والدین خواستهها، نیازها و نگرانیهای فرزندشان را مقدم بر خواستههای خود میدانند و بر اساس تجربیاتشان سعی میکنند فرزندشان را به بهترین نحو راهنمایی کنند اما گاهی راهنمایی و دلسوزیهای والدین تا آنجا پیش میرود که آنها انتظار دارند فرزندشان دقیقاً مطابق با میل و نظر آنها زندگی کند. این در حالی است که کودکان و نوجوانان ویژگیها، علایق و سلیقه متفاوتی با والدین خوددارند و طبیعی است که با والدین خود اختلافنظر داشته باشند.
ازآنجاییکه مرز باریکی بین راهنمایی، نظارت و کنترل وجود دارد، والدین گاهی حتی متوجه رفتارهای کنترلگرایانه خودشان نمیشوند و تصورشان این است که بر فرزندشان مراقبت و نظارت دارند. ازاینرو، در گفتوگو با دکتر آرزو سادات ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان به بررسی نشانههای والدین کنترلگر و نحوه رفتار کودکان و نوجوانان با این دسته از والدین پرداختیم.
کنترل را با نظارت اشتباه نگیرید
فرزند پروری کنترلشده سبکی است که در آن یک یا هر دو والدین فعالیتهای فرزندان خود را کنترل میکنند یا زندگی آنها را تحت کنترل خود نگه میدارند. از آن بهعنوان فرزند پروری مستبد نیز یاد میشود که در آن والدین بر نظم و انضباط تمرکز میکنند و در مورد پایبندی به قوانین و مقررات سختگیر هستند. به اعتقاد دکتر ملک نیا، این سبک فرزند پروری آسیب جدی را برای رشد طبیعی کودک به همراه دارد چراکه والدین کنترلگر در جریان رشد کودک سعی دارند به بهترین نحو فرزند خود را بزرگ کنند و بهنوعی در فرزند پروری کمالگرایی دارند. آنها از اینکه فرزندشان دچار خطا شود، میترسند و سعی میکنند در تمام امور فرزندشان کنترل افراطی داشته باشند. در تمام موقعیتها بهجای فرزندشان تصمیم میگیرند و استقلال او را نادیده میگیرند.
این روانشناس تربیتی نقطه مقابل سبک فرزند پروری کنترلکننده را سبک فرزند پروری مقتدرانه میداند و میگوید: در این سبک والد با فرزند خود در مورد مسائل به گفتگو میپردازد و بهنوعی بر سر امور تربیتی با یکدیگر به توافق میرسند؛ هرچند این توافق در موارد بحرانی و خط قرمزهای تربیتی خانواده جایگاهی ندارد. بهعنوانمثال، اینکه فرزند ما در چه ساعتی از شبانهروز باید در خانه باشد و حق بیرون ماندن بعد از تاریکی هوا را ندارد موضوعی نیست که بتوان در مورد آن به توافق رسید بلکه قوانینی است که از طرف والدین اعلام و برای فرزندان لازم الاجراء است.
به گفته ملک نیا، والدین جهت رشد بهینه تمام ابعاد فرزندشان که بدون شک تأثیرگذار در بزرگسالی او نیز است، باید سبک فرزندپروری مقتدرانه داشته و در مراحل زندگی او صرفاً نظارت داشته باشند؛ به این صورت که والدین بعد از اعلام توافقات و قوانین فیمابین خود و فرزندشان صرفاً نظارت بر روند رشد او داشته و در مواقع عدول فرزندشان از چارچوبهای تعیینشده وارد عمل شوند. بهطور خلاصه میتوان گفت زمانی که والدین کنترل افراطی در امور فرزندشان داشته باشند، والد کنترلگر محسوب میشوند اما اگر این کنترل در حد بهینه و با در نظر گرفتن استقلال فرزند باشد، نظارت والد مطرح است.
نشانههای والد کنترلگر
ملک نیا خصوصیات والدین کنترلگر را اینگونه شرح میدهد: «والد کنترلگر با فرزند خود همدلی نمیکند و دنیا را فقط از زاویه چشم خودش میبیند و نظر فرزندش در نزد او جایگاهی ندارد.»
او ادامه میدهد: «در این شیوه تربیتی، والد بیشتر بر روی تنبیه استوار است و تشویق و پاداش را در نظر نمیگیرد. سطح عملکردی و معیارهای والدین در این شیوه بهقدری سختگیرانه و غیرقابلدسترس است که اغلب باعث شکستهای متوالی در فرزندشان خواهد شد. بعد از شکست، سرزنش و تحقیر از سوی والدین آغازشده و در تمام ابعاد زندگی فرزند نظر اول و آخر متعلق به والدین است.»
تأثیرات منفی داشتن والدین کنترلگر
ملک نیا با اشاره به تأثیر کنترل گری بر روی کودکان و نوجوانان میگوید در کنترل گری آنچه نادیده گرفته میشود نیازهای عاطفی و روانی کودکان و نوجوانان است: «کنترل گری والدین منجر به احساس گناه، شرم و ناامیدی در کودکان و نوجوانان میشود و هر یک از این احساسات منفی توانایی انجام هرگونه عملی را در آنها کاهش خواهد داد و بهنوعی درماندگی آموختهشده را در آنها ایجاد مینماید.»
او ادامه میدهد: والدین کنترلگر جای فرزندان خود تصمیم میگیرند و برنامهریزی میکنند و ما شاهد ثبتنام کودکان و نوجوانان در ردههای متعدد علمی، تفریحی و موسیقی در تابستان هستیم درحالیکه خود آنها هیچ رغبتی برای حضور در این کلاسهای آموزشی ندارندگ
به اعتقاد ملک نیا کنترل گری والدین منجر به نابودی خلاقیت در کودکان و نوجوانان میشود: والد کنترلگر اجازه نمیدهد فرزندش استقلال پیدا کند و بدون شک برای کودک فقط یکراه وجود دارد آنهم راهی که والدین او انتخاب کردند. او در آینده هیچوقت نمیتواند راههای مختلف را انتخاب و به چالش بکشد چون او انتخاب کردن را یاد نگرفته است. درنتیجه، والدین در این شیوه تربیتی عملاً خلاقیت و تفکر واگرا را در فرزندشان نابود میکنند.
ملک نیا عدم مسئولیتپذیری و پرخاشگری را یکی دیگر از تأثیرات منفی داشتن والد کنترلگر میداند و میگوید: به دلیل عهدهدار شدن امور از سوی والدین، عدم مسئولیتپذیری در فرزندان شکل خواهد گرفت و بهمرور استقلال کودک و نوجوان از بین خواهد رفت. کنترلگری در روابط بین فردی هم مؤثر است. وقتی فرزند شما فشار بیشازاندازه را تحمل نماید به عامل آن، توجه خود را معطوف نموده و نسبت به او پرخاشگری خواهد کرد.
این روانشناس تربیتی ادامه میدهد: کنترل بیشازحد، در امر دوستیابی فرزندان شما نیز خلل ایجاد کرده و از او یک فرد منزوی خواهد ساخت؛ انسانی که به دلیل سبک فرزند پروری نادرست دچار مشکل در ایجاد رابطه مثبت با دیگران خواهد شد و حمایتهای اجتماعی را از دست خواهد داد.
روش برخورد با والدین کنترلگر
اولین راهکار برای برخورد با والدین کنترلگر کنار گذاشتن جنگ و ابراز قدرت است: وقتی فرمانهای بیوقفه والدین کنترلگر خود را میبینید بهطور موقت صحنه را با احترام ترک کنید و زمانی که والدین حالشان خوب است مجدد با آنها ارتباط مثبت برقرار کرده و خواسته خودتان را با آنها مطرح نمایید.
به گفته ملک نیا، درمان هیجان مدار فردی به کودکان و نوجوانان کمک خواهد کرد تا بتوانند به والدین خود بگویند که وقتی کنترل شدید بر روی آنها اعمال میشود چه حس بدی را در خود تجربه میکنند.
این روانشناس کودک و نوجوان ادامه میدهد: آنچه سبب میگردد فرزندمان نتواند از احساسات خود به ما بگوید ترس از بازخورد والدین است. درمان هیجان مدار بین فردی سبب خواهد شد تا کودک و نوجوان بهراحتی بتواند در سایه امنیت فضای مشاوره از فکر و احساس و رفتار خود به والدینش بگوید و والدین هم باید بتوانند اعلام نیاز او را میان احساسات و افکار و رفتار او دریافت نمایند. به نظر میرسد والدین میخواهند بهترین نوع تربیت را برای فرزندشان اعمال کنند و فرزندان هم میخواهند برای والدین بهترین فرزند باشند، آنچه این میان رابطه را مختل کرده حلقه ارتباطی بین والد و فرزند است.
چگونه به جای کنترل بر فرزندمان نظارت داشته باشیم؟
ملک نیا نظارت والد بر فرزند را مستلزم یک مهارت ارتباطی میداند و میگوید: برای داشتن نظارت بر رفتار باید اطلاع کافی در مورد خصوصیات فرزند خود داشته باشید؛ آیا او رفتارهای پرخطر انجام میدهد؟ آیا بهعنوان یک والد از علایق و خواستههای او اطلاع دارید؟ این دودسته اطلاعات به شما کمک میکند تا بدانید چگونه بر کارهای او نظارت کنید.
به اعتقاد این روانشناس تربیتی، نظارت بر رفتار کودک با نوجوان متفاوت است: آنچه مسلم است کودک نظارت بیشتری را میطلبد چون در ابتدایِ شکلگیریِ رفتار اجتماعی است و والدین باید او را از پیامدهای رفتارش مطلع نمایند اما نظارت بر رفتار نوجوان به دلیل استقلالطلبی در نوجوانی باید با روش توافق و اقناعسازی صورت گیرد. برای تسهیل رشد نوجوان لازم است به او حس استقلالطلبی داده شود و نظارت کمتری بر کارهای او صورت گیرد.
او تأکید میکند: باید به فرزندان آزادی عمل داد اما مقرراتی را برای آنان تعیین کرد تا ازنظر اجتماعی، رفتارهای قابل قبولی انجام داده و شخصیت مطلوب خود را شکل دهند.
آیا کنترلگری والدین یک امر ذاتی است؟
ملک نیا در پاسخ به این سؤال میگوید: کنترلگر بودن امری ذاتی نیست. ما در کودکی یا والد کنترل گری داشتهایم که الگوی ما در نحوه فرزند پروری بودند یا دارای طرحوارههایی هستیم که ما را در ارتباط با فرزندمان دچار مشکل کرده است. طرحواره کمالگرایی سبب خواهد شد تا ما بخواهیم والد بدون نقص باشیم و فرزندان بدون نقصی را نیز تربیت کنیم، درنتیجه کنترل شدیدی روی فرزندان خودداریم و ناخواسته صدمات روحی و روانی به فرزندمان وارد میکنیم.
او ادامه میدهد: «والدین با مراجعه به روانشناس میتوانند آسیبهایی را که در کودکی دیدند ترمیم نمایند و اگر دارای نشانههای اختلال هستند نسبت به درمان آن اقدام و به کمک جلسات مشاوره، بهترین سبک فرزند پروری را آموزشدیده تا فرزندان خود را در فضای امن پرورش دهند.»
رفع مشکلات رفتاری کودکان با “بازیدرمانی خانوادگی”

پژوهشگران کشور در یک تحقیق جدید در حوزه علوم رفتاری کودکان، به شیوهای مبتنی بر بازی اشاره کردهاند که میتواند نقشی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشد.
مشکلات رفتاری مشتمل بر مشکلات بیرونی (مانند بیشفعالی، قانونشکنی و پرخاشگری) و مشکلات درونی (مانند اضطراب، کنارهگیری و افسردگی) از شایعترین مسائل مربوط به سلامت روان در دوران کودکی هستند. بازیدرمانی از روشهایی است که به لحاظ تربیتی، درمانی، آموزشی و بهویژه کاهش مشکلات رفتاری و ارتباط دنیای درونی و بیرونی کودک ارزش زیادی دارد. جوهره اصلی در رویکرد خانواده محور این روش، آن است که خانواده را در تصمیم گیری دخیل کرده و ارتباط دوطرفه بین خانواده و درمانگر ایجاد کند.
به اعتقاد متخصصان، بازیدرمانی خانواده محور، با تکیه بر مسائل ارتباطی مثل لذت مشترک، ارتباط دوطرفه، صمیمی بودن، ایجاد حلقههای ارتباطی بین والد و فرزند و گسترش آن و همچنین مشاهده آن در رابطه والد و فرزند و اصلاح آن، میتواند باعث بروز پیامدهای مثبتی مانند کاهش مشکلات رفتاری شود. همچنین این روش میتواند باعث توجه والدین به تفاوتهای فردی کودک شود و زمینه را برای تحریک متناسب با نیاز کودک فراهم آورد. درنتیجه بازیدرمانی خانواده محور از طریق مکانیسمهای توضیح دادهشده میتوانند باعث کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری شود.
در رابطه با این روش درمانی و به منظور آزمایش آن بر کودکان کشور، محققانی از دانشگاه اردکان و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز، پژوهشی را انجام دادهاند.
این پژوهش روی ۳۰ نفر از کودکان مبتلابه مشکلات رفتاری در دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال که در شهرستان اردکان مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. برای کودکان گروه آزمایش در این تحقیق، برنامه بازیدرمانی خانواده محور در طی نه جلسه اجرا شد و سپس نتایج به دست آمده آنها با گروه شاهد به صورت علمی مقایسه گردید.
یافتههای این پژوهش نشان داد که بازیدرمانی خانواده محور میتواند روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری در کودکان باشد.
عذرا محمد پناه اردکان، پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه اردکان و سه همکار دیگرش در این تحقیق میگویند: «نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که برنامه آموزش بازیدرمانی خانواده محور باعث بهبود مشکلات رفتاری کودکان، پرخاشگری، قانونشکنی، گوشهگیری، اضطراب و افسردگی میشود. از نتایج حاصله چنین استنباط میشود که درمانگران کودک میتوانند در فرایند درمان مشکلات رفتاری کودکان از بازیدرمانی خانواده محور بهعنوان یکی از روشهای مؤثر در کاهش نشانهها استفاده کنند».
آنها افزودهاند: «در رویکرد خانواده محور با استفاده از بازی، تغییرات عمده ای در رفتارهای سازگارانه تر کودک ایجاد میشود و همچنین آگاهی خانواده از چگونگی برخورد با کودک افزایش مییابد و این امکان را به کودک میدهد تا نسبت به مشکلاتش همراه با خانواده، حل مسئله را بهعنوان جز لاینفک درمان بیاموزد و برگزیند و به کمک درمانگر دریچهای تازه از امکانات و ظرفیتهای شناختی، عاطفی و رفتاری پیش روی کودک و خانواده قرار میگیرد».
محققان فوق پیشنهاد کردهاند که این رویکرد در مورد سایر اختلالات دوران کودکی نیز استفاده شود تا اثربخشی آن مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
این یافتهها که در «مجله پزشکی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز منتشر شدهاند، میتوانند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشند.
شما افسردگی خندان گرفتهاید!

شاید تصور اینکه فردی با ظاهر شاد و همیشه خندان دچار افسردگی باشد، دور از ذهن به نظر برسد اما طبق بررسی سازمان جهانی بهداشت از میان ۲۶۵ میلیون نفری که در سراسر جهان مبتلا به افسردگی هستند، تعدادی هم سعی در پنهانکردن علائم بیماری خود دارند.
معمولاً افسردگی با غم، بیانگیزگی و ناامیدی همراه است. اگرچه افراد افسرده، ویژگیهای مشترکی دارند اما نحوه بروز آن میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. «افسردگی خندان» اصطلاحی است که برای فردی که از درون با افسردگی زندگی میکند در حالی که از بیرون کاملا شاد یا راضی به نظر میرسد، به کار برده میشود.
به خواندن این مطلب ادامه دهید تا در مورد ویژگیهای «افسردگی خندان» و اینکه چگونه میتوانید آن را در شخص دیگری تشخیص دهید، بیشتر بدانید.
فردی که دچار افسردگی خندان است از بیرون برای دیگران خوشحال یا راضی به نظر میرسد. با این حال در درون خود، علائم ناراحتکننده افسردگی را تجربه میکند.
افسردگی در افراد مختلف متفاوت است و علائم مختلفی دارد اما بارزترین آنها غم و اندوه عمیق و طولانی است. سایر علائمی که فرد افسرده تجربه میکند، تغییر در اشتها، وزن، کیفیت خواب، خستگی یا بیحالی، احساس ناامیدی، عدم عزت نفس و خودکمبینی و از دست دادن احساس لذت در انجام کارهایی است که زمانی برایش خوشایند بوده است.
فردی که «افسردگی خندان» دارد، ممکن است برخی یا همه این موارد را تجربه کند اما در جمع یا گروههای دوستیاش، این علائم به طور کامل قابل مشاهده و احساس کردن نباشد. برای کسی که از بیرون به یک فرد مبتلا به «افسردگی خندان» نگاه میکند، چنین علائمی قابل لمس است:
– فردی که فعال است و عملکرد بالایی دارد.
– کسی که شغل ثابت و زندگی اجتماعی و خانوادگی سالمی دارد.
– فردی شاد و خوشبین که بطور کلی سرزنده به نظر میرسد.
یکی از علائم جدی افسردگی، داشتن انرژی فوقالعاده کم است؛ به طوری که بیرون آمدن از رختخواب در آغاز روز برای فرد سخت است اما در افسردگی خندان، سطح انرژی ممکن است تحت تأثیر قرار نگیرد، به جز زمانی که فرد تنها باشد. افراد مبتلا به افسردگی شدید گاهی اوقات احساس تمایل به خودکشی میکنند اما بسیاری از آنها انرژی لازم برای انجام این کار را ندارند اما فردی که دچار افسردگی خندان است، ممکن است انرژی و انگیزه لازم را برای چنین تصمیمی داشته باشد.
اگر مدتی است افسردگی را تجربه میکنید اما همچنان به لبخندزدن و نقابداشتن ادامه میدهید، ممکن است با خودتان چنین افکاری داشته باشید:
. بروز علائم افسردگی نشانه ضعف است.
. با بیان احساسات واقعی خود به دیگران فشار روحی وارد میکنید.
. اصلاً افسردگی ندارید چون حالتان خیلی خوب است.
. دیگران اوضاع روحیشان از شما بدتر است؛ پس از چه چیزی باید شکایت کنید؟
. احساس کنید دنیا بدون شما جای بهتری خواهد بود.
اما چه کسانی در معرض خطر افسردگی خندان هستند؟
افسردگی خندان هم مانند سایر انواع افسردگی میتواند با یک اتفاق خاص ایجاد شود، مانند یک رابطه شکستخورده یا از دست دادن شغل.
برخورد افراد با افسردگی بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت است حتی در برخی از خانوادهها شاید پذیرش این موضوع ننگ و عار باشد. مثلا ممکن است فرد مبتلا با بیان احساساتش در خانواده بعنوان یک فرد ضعیف، تنبل یا دنبال جلب توجه شناخته شود و مورد قضاوت قرار گیرد. مثلا مردان از کودکی این طور آموزش دیدهاند که یک مرد واقعی گریه نمیکند؛ برای همین مردان به مراتب کمتر از زنان برای درمان مشکلات روانی به مشاور مراجعه میکنند. از طرفی کسی که احساس کند ممکن است به خاطر علائم افسردگی خود مورد قضاوت قرار گیرد، احتمال بیشتری دارد که نقاب خوشحالی به چهرهاش بزند و احساساتش را پشت این نقاب پنهان کند.
نقش رسانههای اجتماعی در بروز و گسترش “افسردگی خندان”
در کشوری مثل ایالات متحده ۶۹ درصد مردم از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و مخاطبان این شبکهها با فضایی مواجهند که در آن زندگی همه مردم بدون نقص و کارتپستالی پیش میرود اما آیا در واقعیت هم چنین است؟ قطعا بسیاری از مردم تمایل ندارند در بدترین شرایط از خودشان عکسی در فضای مجازی منتشر کنند و طبعا ترجیحشان این است که فقط لحظات خوب خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. این موضوع چهره ای از واقعیت ایجاد میکند که به «افسردگی خندان» فضای بیشتری برای رشد میدهد.
افسردگی خندان چگونه تشخیص داده می شود؟
بر اساس مقاله ای از سازمان جهانی بهداشت (WHO)، افسردگی خندان با علائمی متضاد با افسردگی کلاسیک ظاهر میشود و این خودش روند تشخیص را پیچیده میکند. مشکل دیگر در تشخیص افسردگی خندان این است که بسیاری از افراد ممکن است حتی ندانند که افسردهاند یا به دنبال کمک نیستند. اگر فکر میکنید افسردگی دارید، مهم است که در اسرع وقت به دنبال درمان باشید. برای تشخیص، باید به یک روان درمانگر مراجعه کنید. پزشک از شما سوالاتی در مورد علائم و هرگونه تغییر بزرگی که در زندگی رخ داده است، میپرسد و ممکن است شما را به یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک ارجاع دهد.
اگر بیش از دو هفته است که بیشتر اوقات روز این علائم بر احساس، تفکر و انجام فعالیتهای روزانه مانند خواب، غذا خوردن و کار شما تاثیر گذاشته است، بهتر است زودتر به فکر درمان باشید. افسردگی یک چهره یا ظاهر مشخص ندارد. برای همین است که خیلی وقتها که خبر مرگ خودخواسته افراد مشهور را میشنویم، شوکه میشویم. اگر فکر میکنید دوران افسردگی خندان را تجربه میکنید، باید با صحبتکردن با کسی روند درمان را شروع کنید. یک مکان امن و بدون قضاوت برای شروع، دفتر یک روانشناس است.
“طلاقهای صوری” و “زندگیهای صوری”؛ خانوادههای «آشفته» را دریابیم

درحالی مطابق با آمار سازمان ثبت احوال در سال گذشته بیش از ۲۰۰ هزار طلاق در کل کشور ثبت شده است که بنابر اظهارات نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، حدود ۳۰ درصد طلاقها «صوری» است؛ امری که در سالهای اخیر باعث اعلان هشدارهایی از سوی مسئولان و کارشناسان بالاخص کارشناسان حوزه بیمهای کشور شده است.
اخیرا عبدالرضا مصری با استناد به گفته مسئولان دفاتر ازدواج و طلاق، عنوان کرده است:«همان افرادی که طلاق می گیرند بلافاصله درخواست صیغه ۹۹ ساله می کنند تا به زندگیشان ادامه دهند؛ طلاق می گیرند تا طلاقنامه ارائه کرده و زن حقوق پدر فوت شده را بگیرد. این وضعیت باعث شده حداقل ۵۰ درصد بودجه کشور برای چنین هزینههایی پرداخت شود و همچنین صندوق تامین اجتماعی بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان استقراض بانکی داشته تا مستمری بازنشستگان را بدهند».
وی معتقد است که بر اساس قانون یاد شده راه برای طلاق صوری باز شده است.
به اذعان مسئولین اسبق سازمان تامین اجتماعی، چند سالی هست که این سازمان با پدیده طلاقهای صوری برای برقراری مستمری فرزندان اناثی که پدرشان بیمهشده یا مستمریبگیر سازمان بوده و فوت کردهاند، روبرو است.
با این وجود گرچه تعداد خانوارهایی که این اقدام را انجام می دهند در قیاس با تعداد مستمریبگیران واقعی کم است اما نمی توان منکر وجود این واقعیت شد.
پیش تر در مقاطع زمانی مختلف، کارشناسان با انتقاد از این خلاء قانونی که منجر به افزایش آمار طلاق شده است و با گلایه نسبت به عدم نظارت شفاف بر این طلاقها، هشدار داده بودند که بعضا در مدارس هم، اولیاء دانش آموزان به یکدیگر طلاق صوری را توصیه میکنند و این امر نیازمند بررسی جدی است تا مشخص شود افرادی که جدا شدهاند بر سر زندگی با هم رفتهاند یا واقعا جدا شدهاند؟.
بر اساس ماده ۸۳ قانون تامین اجتماعی، قانونگذار برای هر یک از بازماندگان واجد شرایط بیمه شده یا مستمری بگیر متوفی به جهت مشخص شدن میزان مستمری مربوطه، سهام تعیین کرده است و اینگونه همسر بیمه شده متوفی ۵۰درصد و هریک از فرزندان واجدشرایط (اعم از دختر و پسر) از ۲۵ درصد مزایای مستمری مربوطه برخوردار می شوند.
درواقع دختران بازمانده تا زمانی که همسر و شغلی نداشته باشند، میتوانند مستمری بیمهشده یا مستمریبگیر مرحوم را دریافت کنند و پس از ازدواج تحت شمول گرفتن مستمری پدر نخواهند بود و از این رو در برخی موارد شاهد طلاق های صوری و سپس رجوع شرعی و نه رسمی به همسر برای گرفتن مستمری پدر توسط زنان هستیم.
گرچه مسئولین تامین اجتماعی از همان ابتدا اعلام کرده اند که این سازمان از طرق مختلف متوجه این دور زدنهای به ظاهر قانونی میشود و اقدامات لازم را انجام میدهد، اما نمی توان از نقش “اقتصاد” در شکل گیری طلاق صوری و سوءاستفاده از این مواد قانونی غافل شد چراکه به نظر می رسد از طلاق صوری یا برای بهبود معیشت و یا در سایه خلاءهای حقوقی، از آن به عنوان ترفندی برای اخذ رضایت «طلاق» از همسر و جدایی از او و نهایتا عدم رجوع شرعی هم استفاده می کنند.
طلاق؛ سونامی فروپاشی خانوادهها
دکتر علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی از طلاق با عنوان “سونامی” فروپاشی خانوادهها و فشارهای روانی و اقتصادی یاد کرد و درباره چرایی رخداد “طلاقهای صوری” از منظر روانی و اجتماعی، به ایسنا گفت: طلاق های صوری می توانند با انگیزههای مختلفی نظیر استفاده از مستمری پدر و یا معافیت فرزندان ذکور از سربازی انجام شوند.
در آمد غیر مکفی خانواده ها یا استقلال مالی زن؟
وی با بیان اینکه اگر دلیل طلاق صوری را گرفتن مستمری پدر از سوی زنان فرض کنیم علت آن می تواند شرایط اقتصادی زوجین باشد، افزود: در چنین شرایطی چون درآمد خانواده ها مکفی نیست طبیعتا برخی خانوادهها از این ترفند استفاده میکنند تا درآمد خود را افزایش دهند. از جمله دلایل دیگر این امر عدم استقلال مالی بسیاری از خانمها است. خانمی که سالیان سال با همسرش زندگی کرده است همچنان باید برای گرفتن خرجی به اصطلاح دستش را جلوی شوهر دراز کند و ما در این راستا نه به لحاظ فرهنگی و نه به لحاظ حقوقی اقدامی انجام ندادهایم تا زنان این احساس نیازمندی و وابستگی مالی به همسر را نداشته باشند.
اغلب «طلاقهای صوری» مربوط به خانوادههای «آشفته» است
این روانشناس اجتماعی خانوادهها را به سه دسته خانواده “گسسته”، “آشفته” و “شکفته” تقسیم بندی و عنوان کرد: در خانواده گسسته طلاق رسمی رخ داده است اما در خانواده آشفته در عین حالی که طلاق رسمی رخ نداده اما طلاق عاطفی بین زن و شوهر رخ داده است و زوجین در ظاهر با یکدیگر زندگی می کنند. در خانواده شکفته نیز شرایط مطلوب است و زن و مرد یکدیگر را دوست دارند. اغلب طلاقهای صوری با دلایل اقتصادی و یا احساس عدم امنیت نسبت به آینده به این خانوادههای آشفته باز می گردد.
این روانشناس اجتماعی با تاکید بر اینکه عمده طلاقهای صوری در خانوادههایی اتفاق میافتد که پیش تر بین آن زوجین طلاق عاطفی رخ داده است، خاطر نشان کرد: تجربیات و مطالعات ما در سطح کشور نشان دهنده این است که خانوادههای شکفته معمولا خیلی دیر تن به طلاق صوری می دهند و خانوادههایی که زن در آنها احساس امنیت اقتصادی، اجتماعی و عاطفی ندارد طلاق صوری راحت تر است، به طوری که در چنین خانوادههایی حتی زنان پیشنهاد دهنده طلاق صوری هستند و از آن استقبال میکند چراکه بار سنگین روانی این زندگی از دوش زن برداشته می شود و تصور می کند با رجوع شرعی پس از طلاق صوری به همسر، هر زمان که بخواهند میتوانند از زندگی مشترک خارج شوند.
نگران «زندگیهای صوری» هم باشید
شریفی یزدی با تاکید بر اینکه افرادی که امروزه نگران “طلاقهای صوری” هستند باید نگران “زندگیهای صوری” نیز باشند، تصریح کرد: زندگی صوری به این معنا است که گرچه بین زوجین طلاق رسمی رخ نداده اما طلاق عاطفی رخ داده است و زن و شوهر بنا بر دلایلی زیر یک سقف با هم زندگی میکنند.
همراهی نکردن قانون با زنان و دست آویزی به نام «طلاق صوری»
همچنین به گفته وی، همراهی نکردن قوانین با زنان در مباحثی نظیر جدا شدن از همسر و غیره باعث می شود بعضا زنان از “طلاق صوری” به بهانه گرفتن مستمری پدر و… به عنوان ترفندی برای مجاب کردن شوهر در جدایی و طلاق استفاده کنند و تجربه نشان داده است بعضا برخی زنان پس از این طلاقها به همسر خود رجوع شرعی نیز نمی کنند.
تبعات «طلاق صوری» بیش از «طلاق رسمی» است
شریفی یزدی در عین حال نسبت به پیامدهای طلاق صوری هشدار داد که گرچه پس از طلاق صوری و رجوع شرعی به همسر شکل ظاهری خانواده حفظ می شود اما در واقعیت گرمای زندگی مشترک در این خانوادهها از بین میرود.
وی تبعات روانشناختی و اجتماعی طلاق صوری را بدتر از طلاق رسمی دانست و افزود: در طلاق رسمی زن و مرد یکدیگر را رها کرده و دنبال زندگی خود میروند. گرچه این نوع طلاق هم پیامدهای منفی خود را دارد اما چون زن و مرد پس از طلاق رسمی شروع به بازسازی روانی خود می کنند ممکن است وارد رابطه جدیدی شوند و ازدواج کنند اما در طلاق صوری در حالی افراد در کنار هم هستند که حالشان خوب نیست. مطابق با تجربیات حتی گاهی پس از طلاق صوری همان رجوع شرعی نیز انجام نمیگیرد ولی زن و مرد در کنار هم هستند و اینگونه بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی زیر سوال می رود.
قدمی به جلو برای تغذیه شیرخوار با شیر مادر: آموزش و حمایت مزاياي رواني تغذيه با شير مادر
به مناسبت هفته جهانی تغذیه با شیرمادر

شیر مادر نه تنها نیازهای ایمونولوژیکی شیرخوار را برطرف می کند، بلکه در پیشگیری از عفونت ها نیزکمک کننده است. و منجر به ارتباط بین مادر و کودک بدون توجه به موقعیت و شرایط وی شده و امنیت غذایی نوزادان و کل خانواده را از همان ابتدا تامین می کند. در دوسال گذشته با توجه به بحران همه گیری COVID-19 افراد بیشتری را به سمت ناامنی غذایی سوق داد که باعث کاهش سطح دانش و مهارت والدین و عدم مراجعه به موقع جهت دریافت خدمات شد که با تشویق مادران در طی مراقبت ها در خصوص تغذیه انحصاری با شیر مادر به مدت شش ماه و تداوم تغذیه با شیر مادر به مدت دو سال یا بیشتر به همراه غذای کمکی و انجام مشاوره شیردهی برای آنان و در طی مشاوره، مشکلات شیردهی بررسی گردد.
مزاياي رواني تغذيه با شير مادر
تغذيه با شير مادر به ايجاد رابطه عاشقانه و صميمي ميان مادر و كودك كمك مي كند و باعث مي شود مادران از لحاظ احساس و عواطف خود را غني احساس كنند . تماس نزديك زودرس بلافاصله پس از زايمان به استحكام اين رابطه كمك مي كند. اين رابطه پيوند عاطفي ( Bonding) ناميده مي شود .
اگر تماس زودرس بين مادر و كودك و تغذيه با شير مادر بلافاصله پس از زايمان برقرار شود ، كودكان كمتر گريه كرده و رشد و نمو سريعتر خواهند داشت .براین اساس کلیه بیمارستتانها ملزم به اجرای تماس پوست با پوست در ساعت اول تولد ی باشند
مادراني كه شير مي دهند نسبت به شيرخوار خود محبت بيشتري نشان داده ودرمورد مراقبت كودك و تغذيه او با شير مادر در شب ، خيلي كمتر شكايت مي كنند و همچنين نسبت به كودكانشان كمتر بدرفتاري ( كودك آزاري) كرده و يا آنان را ترك مي كنند .
بررسي هاي متعددي نشان داده كه تغذيه با شير مادر به ارتقاء ضريب هوشي كودكان كمك مي كند . نوزادان كم وزن كه در هفته هاي اول زندگي با شير مادر تغذيه مي شوند ، در سالهاي بعدي نسبت به كودكاني كه با شير مصنوعي تغذيه شده اند، از بهره هوشي بالاتري برخوردارند
جريان شيرمادر تا حدي بستگي به چگونگي احساس مادر و تفكرات او دارد. بسيار مهم است كه مادران و نوزادان در تمامي مدت شبانه روز در كنار يكديگر باشند. اين مسئله به مادر كمك مي كند تا نسبت به شيردهي احساس خوبي داشته باشد.
بسياري از مشكلات رايج شيردهي مي تواند بعلت وضعيت نادرست پستان گرفتن باشد. با كمك به مادر و آموزش وضعيت صحيح در آغوش گرفتن نوزاد در روزهاي اول مي توان از بروز اين مشكلات پيشگيري بعمل آورد.
مقدار شير توليد شده در پستانها، بستگي به مكيدن شيرخوار ومقدار شيرتخليه شده از پستانها دارد. مكيدن شير باعث توليد شير بيشتر مي شود. اغلب مادران بيشتر از مقداري كه شيرخوارشان نياز دارد، شير توليد مي كنند و حتي مي توانند شير كافي براي تغذيه دوقلوها توليد كنند
تغذيه با شير مادر در اغلب موارد موفق خواهد بود اگر:
مادر احساس خوبي درباره خودش داشته باشد.
شيرخوار پستان را صحيح در دهان گرفته باشد و بنابراين مكيدنهاي قوي و موثري داشته باشد.
شيردادن به شيرخوار در اغلب اوقات شبانه روز برحسب ميل شيرخوار صورت بگيرد.
جامعه و محيط خانوادگي از تغذيه با شير مادر حمايت كنند.
حمايت دوستان و خانواده از مادر شيرده
خانواده و دوستان بعنوان مهمترين مرجع حمايت از مادر محسوب مي شوند. در جائي كه سنت تغذيه با شيرمادر رايج بوده و اعضاي خانواه نيز نزديك مادر اقامت دارند، حمايت جامعه نيز اغلب وجود دارد. اما برخي از عقايد سنتي در مورد تغذيه با شيرمادر ممكن است درست نباشد. بسياري از زنان خصوصا” در شهرها از حمايت كافي برخوردار نيستند يا ممكن است توسط دوستان و نزديكان به تغذيه با شير مصنوعي تشويق شوند
تداوم ارائه كمك از طريق مراكز جامع سلامت شهری وروستایی شهرستان بندرعباس
کلیه كاركنان بهداشتي درماني در مراکز جامع سلامت که با مادر شيرده و كودك زير 2 سال او تماس دارند، همواره از تغذيه با شيرمادر حمايت می كنند. وکلیه مادران راتحت مشاوره وآموزش قرار میدهند ودرصورت مشکل شیردهی به مرکز مشاوره شیردهی واقع در مرکز جامع سلامت سید جمال (چهارراه مرادی )یا مراکز مشاوره شیردهی در کلیه بیمارستانهای دوستدارکودک ارجاع می دهند.
بزرگترین مانع فرزندآوری چیست؟

دکتر شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس میگوید: این روزها خانوادهها بیشتر به کیفیت فرزند، تحصیلات خود و فرزندشان و اوقات فراغت خودشان اهمیت میدهند. درواقع، خانوادهها برای بهبود کیفیت زندگی خود و فرزندشان باید هزینههایی بپردازند که درست اینجاست که عوامل اقتصادی نمایان گر میشود و از این رو عدهای اصلیترین علت کاهش نرخ باروری را مشکلات اقتصادی میدانند در حالیکه اینها در اصل بحثهای فرهنگی است.
بر اساس پیشبینیهای اخیر، انتظار میرود ایران در پایان سال ۱۴۸۴ به اوج جمعیت ۱۰۵ میلیون و ۲۳۰ هزارنفری خود برسد. پیشبینی میشود که پس از اوج خود، جمعیت بهآرامی کاهش یابد و تا پایان قرن به ۹۸ میلیون و ۸۳۰ هزار نفر برسد. بر اساس این پیشبینیها، جمعیت ایران تا پایان سال ۱۴۶۵ به ۱۰۰ میلیون نفر خواهد رسید.
بسیاری از جمعیت شناسان بر این باورند که جمعیت ایران بهشدت شروع به کاهش کرده است، اما نکته قابلتأمل این است که نرخ رشد جمعیت ایران مشابه میانگین جهانی امروز است که بهطور قابلتوجهی کمتر از اوج خود در چند دهه قبل است.
دکتر شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس برجسته و استاد دانشگاه دراینباره میگوید: ما با معضل کاهش فرزندآوری مواجه هستیم. تحقیقات ما نشان میدهد که اکثر خانوادهها بین یک تا دو فرزند دارند و زوجینی که فرزند ندارند یا تازه ازدواج کردهاند یا تعداد محدودی هستند. در گذشته تعداد فرزندآوری بین ۶ تا ۷ فرزند بوده، بعد به ۴ فرزند کاهش پیدا کرد و در حال حاضر به یک الی دو فرزند رسیده است که میانگین جمعیت ۱.۷ درصد است.
ما با بحران جمعیت روبرو نیستیم
کاظمی پور میگوید: هرم سنی ایران در وضعیت وسط یعنی جوان قرار دارد و ۲۰ سال آینده با معضل پیری جمعیت مواجه خواهیم بود؛ بنابراین، در حال حاضر ما با بحران جمعیت مواجه نیستیم بلکه زنگ خطرها به صدا درآمده که چنانچه در آینده این روند ادامه داشته باشد ما با سالخوردگی جمعیت مواجه میشویم که البته در صورت مدیریت سیاستهای جمعیتی این مسئله به بحران تبدیل نخواهد شد.
عوامل مؤثر بر نرخ زادوولد در کشور
این کارشناس جمعیت میگوید بر اساس تحقیقات مختلف، عوامل متفاوتی درباره کاهش فرزندآوری وجود دارد: در مرحله گذر اول جمعیتی- زمانی که تعداد فرزندآوری از ۶-۷ فرزند به ۳-۴ فرزند رسید- بیشترین عامل کاهش فرزندآوری شاخصهای توسعه بود. درواقع، شاخصهای توسعه نشان میدهد که توسعه شهری، افزایش میزان باسوادی، اشتغال، توسعه امکانات رفاهی، اوقات فراغت و… بر روند کاهش جمعیت تأثیرگذار بوده است. در مرحله گذر دوم جمعیتی- زمانی که تعداد فرزندآوری از ۳-۴ فرزند به یک الی دو فرزند رسید و بارداری زیر سطح جانشینی قرار گرفت- بیشترین عامل تأثیرگذار در کاهش نرخ باروری نشأت گرفته از عوامل فرهنگی است و مشکلات اقتصادی جزو عوامل ثانوی به شمار میآید.
این کارشناس جمعیت با اشاره به افزایش هزینه بهبود کیفیت زندگی میگوید: این روزها خانوادهها بیشتر به کیفیت فرزند، تحصیلات خود و فرزندشان و اوقات فراغت خودشان اهمیت میدهند. درواقع، خانوادهها برای بهبود کیفیت زندگی خود و فرزندشان باید هزینههایی بپردازند که درست اینجاست که عوامل اقتصادی نمایان گر میشود و ازاینرو عدهای اصلیترین علت کاهش نرخ باروری را مشکلات اقتصادی میدانند درحالیکه اینها در اصل بحثهای فرهنگی است.
وی ادامه داد: متأسفانه در ایران عدهای با دغدغههایی همچون ثبتنام فرزندشان در مدارس خاص، شغل بهتر، تأمین رفاه بیشتر برای فرزند قبلی و… فرزندآوری را به تأخیر میاندازند؛ اینها عوامل فرهنگی است که در کاهش فرزندآوری تأثیرگذار است.
مشوقهای کاربردی فرزندآوری
کاظمی پور با اشاره به اینکه جمعیت ثروت هر کشوری محسوب میشود، این مسئله را مشروط به فراهم شدن زیرساختها دانست و افزود: برای رشد جمعیت ازیکطرف زیادهرویها، تجملگرایی و چشم و همچشمیها باید تعدیل شود و از طرف دیگر، مشکلات اقتصادی باید حل و ثبات اقتصادی در کشور حاکم شود.
این استاد دانشگاه با انتقاد از بستههای تشویقی در قانون جوانی جمعیت میگوید: متأسفانه با مطرح کردن مشکل کاهش جمعیت، مجلس به فکر تصویب مصوبه برای تسهیل فرزندآوری میافتد درحالیکه این طرحها مشکل کاهش نرخ باروری را حل نخواهد کرد بلکه مسئله با برقراری ثبات اقتصادی در جامعه حل خواهد شد. اینکه به یک زوج برای بچهدار شدن تسهیلات ۱۰۰ میلیونی داده شود و از آنطرف تورم افزایش یابد، بیفایده بوده و تأثیری در انگیزه به بچهدار شدن زوجین نخواهد داشت.
چرا عوارض دوز چهارم واکسن کرونا بیشتر از سایر دوزها است؟

بررسیها نشان داده که واکسنهای یادآور اگرچه از افراد در برابر ابتلا به بیماری کرونا و عوارض وخیم آن محافظت میکنند، بیش از واکسن اولیه عوارض جانبی دارند.
در واقع به نظر میرسد هرچه تعداد واکسنهای یادآور بیشتر میشود، عوارض جانبی آنها هم بیشتر میشود. این موضوع به این دلیل است که سیستم ایمنی بدن با هر بار تزریق واکسن، شدت عمل بیشتری در برابر ویروس از خود نشان میدهد.
بنابه گفته محققان، واکنشهای سیستم ایمنی بدن پس از دریافت واکسن، نشاندهنده این است که سیستم ایمنی بدنمان در حال مبارزه با عفونت است، چه این عفونت در اثر بیماری واقعی باشد، چه ناشی از واکسن.
به همین ترتیب دوز چهارم واکسن کرونا هم عوارض جانبی متعددی دارد که از علایم خفیف آن میتوان به خستگی، تورم غدد لنفاوری، سردرد، درد مفاصل و ماهیچهها، اسهال، تهوع، استفراغ، تب و لرز یا درد در محل تزریق اشاره کرد. این عوارض، کوتاهمدت (۱ یا ۲ روزه) هستند و البته تمامی عوارض در یک فرد بروز نمیکنند.
چه مواد غذایی احتمال “سرطان” و “سکته” را کاهش میدهند؟

میوه و سبزی از گروههای اصلی مواد غذایی محسوب میشوند که تمامی افراد باید از این دو گروه غذایی در طول روز مصرف کنند.
باید توجه داشت مصرف میوه و سبزی به پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی و سرطانهای دستگاه گوارش کمک میکنند که این اثر محافظتی مربوط به آنتی اکسیدانها و ریز مغذیهایی همچون فلاونوئید، کاروتنوئید، ویتامین C، اسید فولیک و فیبر غذایی است. این مواد و مواد دیگر به عنوان مسدود کننده یا سرکوب کننده تومورهای سرطانی و پیشگیری از آسیب اکسیداتیو نقش دارند.
تخمین زده میشود که مصرف کم میوه و سبزیجات باعث حدود ۱۹ درصد از سرطانهای دستگاه گوارش و حدود ۳۱ درصد از بیماریهای ایسکمیک قلبی و ۱۱ درصد از سکتههای مغزی در سراسر جهان میشود. به طور کلی، ۲.۷ میلیون (۴.۹ درصد) مرگ ناشی از مصرف کم میوه و سبزیجات نسبت داده میشود.
مصرف میوه و سبزیجات ممکن است خطر ابتلا به بیماریهای غیرواگیر را از طریق افزایش در دسترس بودن مواد مغذی مختلف و توانایی آنها در کاهش عوامل خطر مرتبط، کاهش دهد. فشار خون و کلسترول بالا عوامل خطر برای بیماری عروق کرونر قلب و سکته مغزی هستند و پتاسیمی که توسط میوهها و سبزیجات تامین میشود، فشار خون را کاهش میدهد. فیبر غذایی همچنین ممکن است به کاهش فشار خون کمک کند و همراه با مواد شیمیایی گیاهی مانند استرولهای گیاهی، فلاونوئیدها و سایر آنتی اکسیدانها ممکن است در تعدیل کلسترول و سایر فرآیندهای بیولوژیکی مهم باشد که میتواند خطر تصلب شرایین (ضخیم شدن عروق) را کاهش دهد.
مصرف میوه اثر محافظتی در برابر سرطانهای دهان، حلق، حنجره، مری، دهانه رحم، ریه و معده دارد. سبزیجات غیر نشاستهای نظیر اسفناج، گوجه فرنگی و فلفل احتمالا در برابر سرطانهای دهان، حلق، حنجره و مری نقش حفاظتی دارند. تمامی سبزبجات بویژه انواع سبز و زرد آن، احتمالا از سرطان معده پیشگیری میکنند.
توصیه کشورهای مختلف به مصرف میوه و سبزی متفاوت است؛ اما بطور کلی مصرف سه سروینگ (هر سروینگ تقریبا ۸۰ گرم یا نصف لیوان است) یا بیشتر از سبزیجات و دو یا بیشتر میوه در روز توصیه می شود.
بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، عوامل ضد سرطان میوهها و سبزیجات آنتی اکسیدانهایی نظیر ویتامین C و E، سلنیوم و فیتوکمیکالها است. هنوز کاملا مشخص نیست کدامین ماده میوهها و سبزیجات بیشترین اثر حفاظتی در برابر سرطان را داراست. این مواد دارای مکانیسمهای تکمیلی و همپوشانی نظیر القای آنزیمهای دفع مسمومیت، رقیق کردن و چسبیدن به عوامل کارسینوژن در مجرای گوارشی، تغییر هورمونهای متابولیسمی و اثرات آنتی اکسیدانی هستند.
بومیسازی درمانهای پیشرفته ناباروری/بانک تخمدان رویان برای کمک به حفظ باروری مبتلایان به سرطان

رئیس پژوهشکده علوم تولید مثل پژوهشگاه رویان گفت: سعی شده است که روشهای تشخیصی و درمانهای پیشرفته ناباروری متناسب با دانش روز دنیا، در داخل کشور بومیسازی و پیادهسازی شود.
در آستانه چهل و دومین سالگرد تأسیس جهاد دانشگاهی، دکتر الهام امیرچقماقی، رییس پژوهشکده علوم تولیدمثل پژوهشگاه رویان دستاوردهای مهم این پژوهشگاه در زمینه بومیسازی درمانهای پیشرفته ناباروری و همچنین فعالیتهای صورتگرفته برای کمک به حفظ باروری مبتلایان به سرطان را تشریح کرد.
دکتر امیرچقماقی اظهار کرد: پژوهشکده علوم تولید مثل پژوهشگاه رویان که یکی از ۳ پژوهشکده پژوهشگاه رویان است در زمینه علوم تولید مثل فعالیت میکند. تاریخچه این پژوهشکده به زمان تاسیس پژوهشگاه رویان بازمیگردد. زمانیکه زندهیاد دکتر کاظمی آشتیانی به همراه تیمی از متخصصین بالینی، جنینشناس و متخصصین ژنتیک به منظور بومیسازی دانش درمانهای پیشرفته ناباروری مرکز رویان را تاسیس کردند و گروههای پژوهشی مرتبط با پزشکی تولیدمثل آغاز به فعالیت کردند.
وی افزود: در حال حاضر پژوهشکده علوم تولید مثل رویان دارای ۶ گروه پژوهشی ناباروری زنان، گروه پژوهشی ناباروری مردان، گروه پژوهشی جنین شناسی و گروه پژوهشی ژنتیک ناباروری ، گروه پژوهشی تصویربرداری تولید مثل و گروه پژوهشی اخلاق و حقوق پزشکی است. فعالیتهای پژوهشکده علوم تولید مثل پاسخگویی و کمک به رفع چالشهای بخش درمان ناباروری است و تلاش میشود در این پژوهشکده تحقیقات کاربردی انجام شود. در راستای اینکه بیش از پیش به چالشهای بخش درمان ناباروری توجه شود، چندین کارگروه بین رشتهای در پژوهشکده علوم تولید مثل شکل گرفته اند که موضوع این کارگروهها مشکلات و چالشهای درمان ناباروری است. این کارگروهها عبارتند از کارگروه سندرم تخمدان پلی کیستیک یا PCO که یک اختلال نسبتا شایع در خانمها است، کارگروه نارسایی زودرس تخمدان یا POF که مربوط به نارسایی زودرس تخمدان است، کارگروه اندومتریوز که یک بیماری نسبتا شایع میان خانمها در سنین باروری است، کارگروه انکوفرتیلیتی (oncofertility) یا حفظ باروری در بیماران سرطانی، کارگروه آندرولوژی در زمینه ناباروری مردان و کارگروه شکست مکرر لانهگزینی که مربوط به زوجهایی است که چندین سیکل درمان پیشرفته ناباروری و انتقال جنین با کیفیت مناسب داشته اند ولی بارداری اتفاق نمی افتد.

عضو هیات علمی گروه پژوهشی ناباروری زنان پژوهشگاه رویان با اشاره به خدمات درمان ناباروری در پژوهشگاه رویان گفت: در پژوهشگاه رویان سعی شده است که روشهای تشخیصی و درمانهای پیشرفته ناباروری متناسب با دانش روز دنیا در داخل کشور بومیسازی و پیادهسازی شود. نتایج این همراهیها نیز مقالات چاپشده در رویان است که چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی به یافتههای این مقالات استناد شده است.
بومیسازی درمانهای پیشرفته ناباروری/بانک تخمدان رویان برای کمک به حفظ باروری مبتلایان به سرطاندکتر امیرچقماقی در خصوص پژوهشهای انجام گرفته در پژوهشگاه رویان گفت: در روشهای کمک باروری (ART)، نه تنها سیکلهای درمانی دارای اهمیت هستند، بلکه یک سری ملزومات آزمایشگاهی هم در این سیکلها مورد نیاز هستند که در زمینه تولید محیط انجماد و ذوب تخمک و جنین انسانی، اعضای هیات علمی گروه جنین شناسی در قالب یک طرح فناورانه، تجربه و دانش خود را استفاده کرده و به تولید این محیطهای مورد استفاده در آزمایشگاه جنینشناسی بالینی دست پیدا کردهاند.
رییس پژوهشکده علوم تولیدمثل پژوهشگاه رویان با بیان اینکه همواره در رویان سعی شده که هم با سایر مراکز در سطح کشور و هم مراکز مرتبط در منطقه و جهان همکاری شود، افزود: در کنگره بینالمللی رویان نیز همواره محققین و متخصصین از سراسر دنیا که در رشتههای مربوط به پزشکی تولید مثل صاحب نظر هستند، به عنوان سخنران دعوت میشوند.
عضو تیم تخصصی مرکز خدمات درمان ناباروری رویان با اشاره به فعالیت بانک تخمدان انسانی در پژوهشگاه رویان عنوان کرد: در دنیا با پیشرفتهای صورتگرفته در درمان سرطان، امید به زندگی بیماران مبتلا به سرطان افزایش پیدا کرده است که یکی از جنبههای آن حفظ باروری در این بیماران است؛ چرا که داروهای شیمیدرمانی و مداخلات پرتو درمانی میتوانند در فعالیت تخمدانها در خانمها تاثیر منفی بگذارند و در واقع حفظ باروری در خانمی که به سرطان مبتلا میشود، حائز اهمیت است. چندین روش شامل انجماد جنین، تخمک و بافت تخمدان برای حفظ باروری در خانمها مطرح است که بر اساس شرایط بیمار مبتلا، مورد استفاده قرار میگیرند. در صورتی که بدلیل نوع سرطان و فوریت درمان آن یا سن و شرایط بیمار، امکان فریز جنین یا تخمک وجود نداشته باشد، بافت تخمدان بیمار حفظ میشود تا پس از دریافت درمانهای مرتبط با سرطان و بهبودی، از این بافت برای او استفاده شود. بر این اساس، بانک تخمدان انسانی در پژوهشگاه رویان از سال ۱۳۹۲ آغاز به کار کرد.
دکتر امیرچقماقی در ادامه با اشاره به ۴ دهه فعالیت جهاد دانشگاهی در زمینه علوم پزشکی گفت: جهاد دانشگاهی در این چند دهه، در زمینه علوم مختلفی فعالیت کرده است که در زمینه علوم پزشکی، در مواردی که چالش جامعه و کشور بوده، به این حوزه ورود پیدا کرده است. جهاد دانشگاهی در سال ۱۳۷۰ با تاسیس پژوهشگاه رویان و سپس پژوهشگاه ابنسینا در زمینه ناباروری فعالیت کرد و در گسترش مراکز درمان ناباروری در کشور سهیم بوده است. این نهاد با تاسیس پژوهشکده سرطان معتمد به خوبی در زمینه تشخیص زودهنگام سرطان (پستان) و درمانهای مرتبط با آن فعالیت داشته است. در سایر زمینههای علوم پزشکی نظیر دندانپزشکی و آزمایشگاههای تشخیص طبی نیز بعضی واحدهای جهاد دانشگاهی فعالیت دارند. نقطه قوت جهاد دانشگاهی این است که در مواقعی که در جامعه چالش ایجاد شده، وارد عمل شده است که نمونه اخیر آن، پاندمی کووید-۱۹ بود.
رییس پژوهشکده علوم تولیدمثل پژوهشگاه رویان خاطر نشان کرد: یکی از ویژگیهایی که در جهاد دانشگاهی وجود دارد، تعاملی است که با سایر مراکز و دانشگاهها و مؤسسههای پژوهشی وجود دارد و با افرادی که نوآور و صاحب ایده هستند، همکاری میشود. در پژوهشگاه رویان نیز همواره ایدههای نوآورانه و مسالهمحور و درخواستهای همکاری مشترک، مورد توجه قرار میگیرند. مراکز رشد جهاد دانشگاهی نیز یکی از نمونههای این زیستبوم است. این مراکز رشد، پتانسیل خوبی دارند تا از هستههای فناور و شرکتهای دانشبنیان حمایت کنند تا بتوانند به خوبی به فعالیت خود ادامه دهند.
نتایج امیدوارکننده نوعی ژندرمانی در درمان هموفیلی

در مطالعهای کوچک بر روی ۱۰ فرد مبتلا به هموفیلی بی، ۹ نفر از آنها با گذشت حدود دو سال از ژندرمانی هنوز نیازی به انجام درمانهای استاندارد معمول ندارند و به نظر میرسد که بهبود یافتهاند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نیوساینتیست، نوعی ژندرمانی، در مراحل اولیه درمانِ یک نوع نادر از هموفیلی موفقیتآمیز بوده است، اما اینکه آیا این درمان در درازمدت موثر خواهد بود یا نه، هنوز مشخص نیست.
هموفیلی بی (hemophilia B) یک بیماری ژنتیکی نادر است که در آن، لخته شدن خون با مشکل مواجه میشود و گاهی اوقات بیمار دچار خونریزیهای خطرناکی شده که ممکن است به بهای جان فرد تمام شود. دلیل بروز این بیماری یک جهش ژنتیکی در کروموزوم X است که باعث میشود فرد نتوانند سطوح کافی از پروتئین فاکتور ۹ را که برای لخته شدن خون بسیار اهمیت دارد، تولید کند. در حال حاضر با تزریق منظم، به طور معمول هفتگی، فاکتور ۹ میتوان این بیماری را کنترل کرد.
برای آزمایش توانایی این نوع از ژندرمانی برای اصلاح این نقص ژنتیکی، پژوهشگران دانشگاه کالج لندن، بیمارستان سلطنتی فری لندن و شرکت بیوتکنولوژی Freeline Therapeutics به ۱۰ مرد بالغ مبتلا به هموفیلی بی، یک دُز درمانی به نام FLT۱۸۰a تزریق کردند.
هموفیلی در مردان بسیار شایعتر از زنان است، زیرا زنان دو کروموزوم X دارند و بنابراین تنها در صورتی مبتلا به این بیماری میشوند که هر دو کروموزوم آنها نقص ژنتیکی مرتبط با این بیماری را داشته باشد، اما این موضوع در مردان که یک کروموزوم X و یک Y دارند متفاوت است. نقص در تنها کروموزوم X مردان باعث بروز بیماری در آنها میشود.
سطوح فاکتور ۹ حدود ۲۶ هفته پس از انجام این ژندرمانی در همه شرکتکنندگان افزایش یافت و سطوح آن با توجه به دُز ژن درمانی در هر فرد متفاوت بود.
حدود دو سال بعد، این موضوع در ۹ نفر از ۱۰ شرکتکننده حفظ شد. در شروع این پژوهش، سطح فاکتور ۹ در همه مردان ۲ درصدِ حد طبیعی بود. در آخرین معاینه، بسته به دُز ژندرمانی آنها، این میزان در ۹ شرکتکننده بین ۲۳ تا ۲۶۰ درصد بوده است. علاوه بر این، این شرکتکنندگان دیگر نیازی به انجام روتین درمانی قبلی خود و تزریق فاکتور ۹ نداشتند.
پراتیما چاودری (Pratima Chowdary) از دانشگاه کالج لندن در بیانیهای گفت: رفع نیاز بیماران هموفیلی به تزریق منظم پروتئین، گام مهمی در بهبود کیفیت زندگی آنها است.
شرایط شرکتکنندگان در مجموع به مدت ۱۵ سال پیگیری و دنبال خواهد شد.
بر اساس شواهدی که تاکنون در مورد این نوع ژندرمانی وجود دارد، جان مکوی (John McVey) از دانشگاه سوری (Surrey) در بریتانیا باور دارد که سطح فاکتور ۹ در شرکتکنندگان در دراز مدت کاهش مییابد. علاوه بر این، افراد نمیتوانند این ژندرمانی خاص را بیش از یکبار با نوع یکسانی از ناقل ویروسی دریافت کنند، زیرا بدن آن را به عنوان عامل خارجی تشخیص داده و با افزایش سطح آنتیبادی آن را خنثی میکند. ناقل ویروسی وظیفه حمل مواد ژنتیکی به داخل سلولها را بر عهده دارد.
در این درمان همچنین از شرکتکنندگان خواسته میشود که به طور منظم داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی مصرف کنند تا مطمئن شوند بدن آنها FLT۱۸۰a را رد نمیکند. استفاده طولانیمدت از داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی با افزایش خطر ابتلا به عفونتهای گوناگون همراه است. مکوی تأکید میکند، مشخص نیست شرکتکنندگان چه مدت باید از داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی استفاده کنند.
از عوارض جانبی گزارششده در این پژوهش، حدود ۱۰ درصد مربوط به ژندرمانی و ۲۴ درصد مربوط به سرکوب سیستم ایمنی بوده است. در یکی از شرکتکنندگان که دُز بالایی دریافت کرده بود نیز لخته خونی مشاهده شد.
به طور کلی، مک وی با اشاره به اینکه این یافتهها دلگرمکننده هستند، گفت: کارهای زیادی باید انجام شود، اما نتایج بسیار امیدوارکننده است.