اشتباهات خطرناک خانم‌ها در شستشوی سبزیجات

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲

بسیاری از خانم‌ها در شستشوی میوه و سبزیجات دقت کافی ندارند و همین کار موجب ایجاد بسیاری از بیماری‌ها و آسیب به سلامت بدن می‌شود.

شستشوی میوه و سبزیجات یک کار کاملا ناخودآگاه در افراد است و هیچ توجه و یا دقتی در مورد آن نداریم. قطعا که این مواد را به یک باره زیر شیر آب می‌گیرید و تمام.

اما افراد دیگری هستند که در این امر دقت می‌کنند و پوست تک تک میوه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند. اگر در شستن میوه‌ها و سبزیجات دقت کنید، از بسیاری از بیماری‌ها و باکتری ها در امان‌خواهید بود.

میوه‌ها و سبزیجات همگی در زمین‌های باز می‌رویند و در نتیجه هزار نوع آلودگی و گرد و غبار روی آنها می‌ریزد. آنها همچنین با آب آلوده، حیوانات، خاک و کارگران کشاورزی در ارتباط بوده‌اند و از هر کدام آلودگی به خصوصی را گرفته‌اند. همچنین دست به دست چرخیده‌اند تا به ما رسیده‌اند، پس منبعی از آلودگی هستند.

بنابراین برای شستن این دو ماده غذایی، اول از همه دست خود را با دقت با آب و صابون بشوییید و سپس میوه را با دقت بشویید و هرگونه آلودگی را از روی آن پاک کنید. زمانی که شستشوی شما به پایان رسید، حتما با یک دستمال و یا حوله روی میوه‌ها را خشک کنید. حال می‌توانید بعد از خشک شدن کامل آن را پوست کنده، خرد کرده و میل کنید.

بعضی از میوه‌ها و سبزیجات هستند که نیاز به توجه ویژه‌تری دارند که در این قسمت به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم.

بروکلی و گل کلم

بروکلی و گل کلم می‌توانند هزاران نوع آلودگی را در خود جای بدهد که از دست شما خارج باشد. پس برای شستشوی آن، دو دقیقه این دو سبزی را درون یک کاسه با آب سرد قرار دهید و سپس دوباره زیر شیر آب سرد بگیرید و بشویید.

آووکادو

شاید تا به حال نمی‌دانستید که باید پوست آووکادو را هم بشویید. چون به خیال خودتان نمی‌خواستید آن را بخورید اما پوست آووکادو به گونه‌ای است که هر نوع آلودگی را به خود جذب می‌کند و در نتیجه این آلودگی به چاقو می‌چسبد و به داخل آن نفوذ می‌کند. پس حتما پوست آن را شسته و دست بکشید تا آلودگی‌های چسبنده جدا شوند. بهتر است که از فرچه مخصوص میوه استفاده کنید.

بدترین روش برای شستشوی سبزیجات استفاده از نمک و یا مایع ظرفشویی است، روشی غلط و بی‌فایده که در جامعه رواج پیدا کرده است.

به هنگام خرید باید از سبزیجاتی را انتخاب کنیم که با آب آلوده آبیاری نشده باشند. در نهایت برای اطمینان از سلامت سبزیجات پس از شستشو باید از مواد ضدعفونی کننده و یا پرکلرین برای ضدعفونی نمودن استفاده کرد.

یکی از بیماری‌های شایع فصل تابستان، بیماری حصبه یا تیفوئید است. عامل این بیماری حاد باکتریال، باکتری به نام سالمونلاتیفی می‌باشد که از طریق خوردن آب آلوده به مدفوع یا ادرار انسان، به بدن منتقل می‌شود.

به هنگام خروج این میکروب از بدن، اگر شستشوی دست‌ها به درستی انجام نشود، می‌تواند با تماس به آب و غذای دیگران انتقال یابد.

یکی از راه‌های دیگر انتقال این بیماری، استفاده از میوه و سبزیجات خامی است که کاملاً تمیز و ضد عفونی نشده باشند.

آبیاری سبزیجات با فاضلاب و یا دفع نامطمئن فاضلاب و سرایت آن به آب آشامیدنی از روش‌های دیگر انتقال این میکروب بیماری‌زا به بدن است.

سایر نکات برای شستشوی میوه و سبزیجات

حتما چاقو، پوست کن، میوه خرد کن، سبزی خرد کن و تمام لوازم این چنینی را به دقت شستشو دهید تا باکتری موجود روی سطوح آنها به میوه و سبزیجات شما نفوذ نکند.

اگر به تمیزی چاقوی خود شک دارید، بعد از پوست کندن میوه دوباره میوه بدون پوست را شستشو دهید.

هرگز میوه و سبزیجات را با مواد شوینده شیمیایی مثل مایع ظرفشویی و … شستشو ندهید. تنها روش شستشو استفاده از آب سرد است.

برای میوه‌ها و سبزیجاتی که پوست ضخیم دارند، مثل کرفس حتما از فرچه مخصوص شستشوی مواد خوراکی استفاده کنید.

مرحله خشک کردن میوه‌ها و سبزیجات را فراموش نکنید زیرا یک راه نهایی برای از بین بردن باکتری‌های باقیمانده روی سطح است.

به گزارش وب گاه نمناک، اگر میوه یا سبزیجات را شستید و داخل یخچال گذاشتید، قبل از خوردن دوباره روی آن آب بگیرید.

افسردگی شدید در کمین افراد کینه‌ای

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲، توسط ایرنا

مطالعات نشان داده‌اند که کینه‌توزی نه‌تنها بر روی سلامت روان تأثیر منفی می‌گذارد ، بلکه برای سلامت جسمانی نیز مضر است و احتمال ابتلا به افسردگی، بیماری قلبی، دیابت، زخم معده و اختلالات درد را افزایش می‌دهد.

دلخوری، ناراحتی، رنجش، کینه و… یک احساس رایج است  و اکثر مردم در مقطعی از زندگی، این احساسات را تجربه خواهند کرد؛ برخی از این احساسات منفی ممکن است نسبتاً کوتاه‌مدت باشند، درنهایت برطرف شوند یا به‌سادگی فراموش ‌شوند اما برخی دیگر می‌توانند تا آخر عمر باقی بمانند. زمانی که احساس کینه و خشم رشد کرده و تا بلندمدت ادامه پیدا کند، تبدیل به نفرت شده و اثرات منفی بر سلامت جسم و روان می‌گذارد. چنانچه مطالعات نشان داده است که افراد کینه‌توز، بیشتر احتمال دارد افسردگی شدید و اختلال استرس پس از سانحه و همچنین سایر مشکلات سلامتی را تجربه کنند. بنابراین، مقابله با احساسات منفی ازجمله کینه‌ورزی برای بهزیستی سالم ضروری است زیرا کینه‌ورزی معمولاً نتیجه معکوسی بر روابط و سلامت افراد می‌گذارد.

کینه‌توزی سلامت جسمی را به خطر می‌اندازد

مطالعات نشان داده‌اند که کینه‌توزی نه‌تنها بر روی سلامت روان تأثیر منفی می‌گذارد ، بلکه برای سلامت جسمانی نیز مضر است. کینه شما را در دام عصبانیت می‌اندازد و باعث می‌شود تا دچار نشخوار فکری مداوم شوید.

اغلب افراد گمان می‌کنند که با کینه و بدخواهی، به‌طرف مقابل آسیب می‌رسانند اما در این میان کسی که بیشترین آسیب روحی و جسمی را متحمل می‌شود، خودِ فرد است.اساساً، کینه مانع فراموش کردن یا حل مسئله می‌شود و همین مسئله شما را درگذشته گیر می‌اندازد و باعث ناراحتی و تقویت خشم و عصبانیت شما می‌شود. این جنگ‌وگریزی‌ها با افزایش سطح استرس ناشی از کینه‌توزی منجر به تغییرات متعدد در ضربان قلب، فشارخون، سیستم ایمنی بدن و خواب می‌شود. بنابراین، این تغییرات خطر ابتلا به افسردگی، بیماری قلبی، دیابت، زخم معده و اختلالات درد را افزایش می‌دهد. بااین‌حال، مطالعات نشان داده‌اند که بخشش با کاهش استرس می‌تواند تأثیر مثبتی بر روی سلامتی داشته باشد و خطر ابتلا به مشکلات جسمی و روحی را کاهش دهد.

چرا برخی افراد تمایل به کینه‌ورزی بیشتری دارند؟

برخی تحقیقات و شواهد به این واقعیت اشاره می‌کنند که برخی افراد بیشتر از دیگران تمایل به کینه‌توزی دارند. افرادی که مستعد حسادت، حساسیت، ناپختگی، منفی گرایی و کنترل تکانه هستند، ممکن است بیشتر در جهت کینه‌توزی باشند. همچنین عوامل فرهنگی، محیطی، سبک زندگی، فرزندپروری، ژنتیکی و عوامل دیگر ممکن است در گرایش فرد به کینه‌ورزی نیز نقش داشته باشند.

از سوی دیگر، کسانی که تیپ‌ها و ویژگی‌های شخصیتی خاصی دارند ممکن است بیشتر درگیر احساس کینه شوند. علاوه بر این، افرادی که تمایل به تحریک‌پذیری و بی‌ثباتی عاطفی بیشتری دارند، به‌جای اینکه مسئولیت خود را در یک موقعیت در نظر بگیرند، به‌احتمال‌زیاد احساسات خشمگینانه را در خود بروز می‌دهند و دیگران را سرزنش می‌کنند. جالب‌توجه آنکه تحقیقات نشان می‌دهد برخی از عادات سبک زندگی، ازجمله ورزش منظم، می‌تواند افراد را در معرض بخشش و انعطاف‌پذیری قرار دهد.

با بخشش احساسات منفی را از خود دور کنید

بخشش فقط گفتن کلمات نیست بلکه شما با بخشش تصمیم می‌گیرید که احساسات منفی را رها کنید، چه آن شخص سزاوار آن باشد یا نه. هنگامی‌که خشم، رنجش و خصومت را رها می‌کنید، نسبت به فردی که به شما ظلم  یا بدی کرده، احساس همدلی، شفقت و گاهی اوقات حتی محبت می‌کنید.

مطالعات نشان داده است که برخی افراد به‌طور طبیعی بخشنده‌تر هستند. این افراد رضایت بیشتری از زندگی خوددارند و افسردگی، اضطراب، استرس و عصبانیت کمتری را تجربه می‌کنند. بااین‌حال، افرادی که کینه‌توز هستند، بیشتر دچار افسردگی شدید و سایر مشکلات سلامتی می‌شوند.

چطور کینه‌ورزی را کنار بگذاریم و دیگران را ببخشیم؟

چنانچه احساس کردید در مواقع ناراحتی و رنجش، بیش از بخشش به کینه‌وزی و انتقام‌گیری تمایل دارید، بهتر است از یک مشاور و روان‌درمانگر کمک بگیرید. صحبت کردن با یک درمانگر در مورد تعارضات خود به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های پاسخگویی مؤثرتر به موقعیت‌های سخت یا آسیب‌زا را توسعه دهید. علاوه بر این، قبل از نتیجه‌گیری سریع یا محکوم کردن رفتار کسی، به شما کمک کند که خود را به‌جای دیگری قرار دهید. توجه داشته باشید که گاهی ممکن است سوءظن شما نسبت به رفتار یا گفتار دیگران کاملاً دقیق نباشد؛ شاید دیگران به خاطر داشتن یک روز بد یا ناراحتی از جای دیگر در برخورد با شما مرتکب رفتار اشتباه شده‌ باشند.

برای یادگیری و تمرین مهارت‌های مقابله‌ای مثبت مانند بخشش و تمرین تکنیک‌های سالم مدیریت استرس می‌توانید اقدامات زیر را انجام دهید:

– پرت کردن حواس با فیلم، کتاب، نقاشی یا هر چیزی که از آن لذت می‌برید

-انجام یوگا

-ورزش کردن

-تمرکز بر نکات مثبت

-خواب کافی

-یادگیری مهارت‌های کنترل خشم

-رها کردن گذشته

-گوش دادن به دیدگاه طرف مقابل

-زندگی در لحظه حال (یا ذهن آگاهی)

-گذراندن وقت با عزیزان

-نوشتن احساسات خود

دقت داشته باشید که بخشیدن و کنار گذاشتن رنجش و عصبانیت به این معنا نیست که بگویید حق با طرف مقابل است یا اینکه ناراحتی شما موجه نیست؛ بلکه بخشش به معنای دور کردن احساسات منفی از خود و رسیدن به آرامش است. این فرآیندی است که ممکن است به زمان زیادی نیاز داشته باشد.

مهم است به یاد داشته باشید که بخشش در درجه اول به نفع خودتان است. درواقع، بخشش نیازی به آشتی ندارد. ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که آشتی غیرممکن باشد مثل زمانی که طرف مقابل فوت کرده باشد – یا اگر طرف مقابل خیانت کرده باشد، ممکن است آشتی غیرممکن یا سخت باشد اما بخشش می‌تواند شما را آرام کند.

بخشش می‌تواند به شما کمک کند تا خشم، رنجش و افکار منفی را رها کنید و احساس خوبی داشته باشید. با بخشش حتی بهتر می‌توانید کیفیت روابط و سلامت جسمی و عاطفی خود را بهبود ببخشید.

بخشش شفا است. این به معنای رهایی از گذشته‌ای دردناک است که به شما قدرت می‌دهد تا حال و آینده‌ای روشن‌تر خلق کنید و آن را در آغوش بگیرید.

نوار تست قندخون بیمه شد/ پوشش ۷۵ درصدی ۴ داروی پرمصرف

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲

معاون بیمه و خدمات سازمان بیمه سلامت با بیان اینکه ۴ قلم داروی پرمصرف بیماران دیابتی، تا ۷۵ درصد با حمایت بیمه ارائه می‌شود، گفت: دیابت، از یک سال پیش تحت پوشش صندوق بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج قرار گرفته است.

«مهدی رضایی»، معاون بیمه و خدمات سازمان بیمه سلامت گفت: در هفته دیابت ۴ قلم داروی جدید بیماران دیابتی که تاکنون هیچ پوشش بیمه‌ای نداشت، از این پس با پوشش بیمه ارائه می‌شود. علاوه بر آن خدمات توانبخشی، لیزر درمانی، اندازه گیری قندخون و تجهیزاتی از جمله نوار قندخون و سوزن سنجش قندخون هم شامل بسته بیمه‌ای است.

وی افزود: داروی داپاگلیفلوزین، در دو دوز ۵ و ۱۰ میلی گرمی و داروی ترکیبی داپاگلیفلوزین و متفورمین در دو دوز ۷۵۰ و ۱۰۰۰ میلی گرمی هم با پوشش ۷۵ درصدی به بیماران دیابتی ارائه می‌ شود. نوار قندخون هم به تعداد معین تحت پوشش بیمه به بیماران داده می‌شود و در ۶ ماه نخست امسال هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه برای این بیماران پرداخت شده است.

معاون بیمه و خدمات سازمان بیمه سلامت از دیابت به عنوان یکی از شایع‌ترین بیماری‌های کشور یاد کرد و ادامه داد: دیابت، از یک سال پیش تحت پوشش صندوق بیماری‌های خاص و صعب العلاج قرار گرفته است.

بنابر اعلام سازمان بیمه سلامت، رضایی با بیان اینکه بیماری دیابت عوارض جانبی زیادی دارد و حمایت بیمه برای این بیماران ارزشمند است، یادآور شد: در بیمه سلامت ۷۶۰ هزار بیمار دیابتی در این مدت شناسایی و ۳۲ کد ژنریک برای آنها تعریف شده که از این تعداد ۲۵ کد دارویی تحت پوشش کامل صندوق بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج ارائه می‌شود.

بروز پوکی استخوان در ۶۰ درصد ایرانیان بالای ۵۰ سال

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲، توسط ایسنا

رییس اداره بیماری‌های عضلانی، اسکلتی دفتر مدیریت بیماری‌های غیرواگیر وزارت بهداشت، گفت: ۶۰ درصد افراد بالاتر از ۵۰ سال ایرانی دچار استئوپروز و استئوپنی هستند و از هر ۳ خانم بالاتر از ۵۰ سال و از هر ۵ مرد بالاتر از ۷۰ سال یک نفر دچار شکستگی ناشی از پوکی استخوان می‌شود.

دکتر فاطمه حاجی ولی‌زاده ، پوکی استخوان را یک بیماری بدون علامت خواند که زمان بروز شکستگی، تازه علائم آن مشاهده می‌شود و گفت: با توجه به اینکه بیشتر استخوان‌هایی که پوک می‌شوند شامل استخوان ستون فقرات، استخوان لگن و سر استخوان ران و ساعد است، شکستگی‌ها هم بیشتر در این نقاط رخ می‌دهد.

وی با بیان اینکه بروز شکستگی سبب محدودیت حرکتی می‌شود، اظهار کرد: بنابراین در سنین بزرگسالی با سالمندانی مواجه می‌شویم که قدشان کوتاه‌تر شده است و این موضوع هم به واسطه این است که ستون فقراتشان دچار شکستگی شده و یا روی هم خوابیده است و این یکی از علائم پوکی استخوان است.

رییس اداره بیماری‌های عضلانی، اسکلتی دفتر مدیریت بیماری‌های غیرواگیر وزارت بهداشت، تصریح کرد: برخی از سالمندان درد کمر یا درد استخوان‌ دارند و یا به خاطر شکستگی در مفصل لگن و سر استخوان ران در بیمارستان بستری می‌شوند و حتی این سبب می‌شود مجبور به استفاده از ویلچر باشند، نتوانند حرکت کنند و از پس فعالیت‌های روزمره خود برآیند و وابسته به دیگران باشند.

به گفته وی، به طور کلی با دو واژه استئوپروز (پوکی استخوان کامل) و استئوپنی (از دست رفتن چگالی استخوان البته نه در حد پوکی استخوان کامل) از بروز پوکی استخوان منجر به شکستگی یاد می‌شود.

رییس اداره بیماری‌های عضلانی، اسکلتی دفتر مدیریت بیماری‌های غیرواگیر وزارت بهداشت، تاکید کرد: ۶۰ درصد افراد بالاتر از ۵۰ سال ایرانی دچار استئوپروز و استئوپنی هستند و از هر ۳ خانم بالاتر از ۵۰ سال و از هر ۵ مرد بالاتر از ۷۰ سال یک نفر دچار شکستگی ناشی از پوکی استخوان می‌شود.

ثبت ۱۲ هزار و ۸۵۳ فرد مبتلا به دیابت در سامانه این بیماری

رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان خبرداد:

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲

رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان گفت: تا کنون ۵۱ هزار بیمار دیابتی در سطح استان شناسایی شده اند که ۱۲ هزار ۸۵۳ نفر،  به کلینیک های دیابت در  استان مراجعه و ثبت در سامانه شده اند.

دکتر غلامعلی جاودان افزود: در حال حاضر ۱۱ مرکز و کلینیک کنترل بیماری‌ دیابت در استان مشغول به خدمت رسانی می‌باشند که بزرگترین آنها کلینیک دیابت بیمارستان شهید محمدی با ۷هزار و ۶۴۹ بیمار است.

بر اساس میزان فراوانی بیمار کلینیک‌های دیابت استان شامل مرکز دیابت میناب با ۹۴۲ بیمار، قشم با ۸۲۹ بیمار، بستک با ۷۰۸ بیمار، بندرلنگه با ۶۱۵ بیمار، رودان با ۵۹۱ بیمار، پارسیان ۳۶۵ بیمار، حاجی آباد با ۲۹۲ بیمار، کیش با ۱۷۲ بیمار، جاسک ۱۵۶ بیمار می باشد که به نسبت جمعیت و گستردگی جغرافیایی جای بسی تامل در سبک زندگی و نوع آداب غذایی افراد ساکن در این مناطق  وجود دارد.

جاودان در ادامه افزود :عوامل بسیاری در بروز این بیماری دخیل هستند که برخی از آن‌ها مانند اضافه وزن، کم‌تحرکی، فشار خون و میزان چربی خون تقریباً به دست خود شخص قابل کنترل است. اما موارد دیگری نیز ظاهراً با این بیماری در ارتباط هستند از جمله وراثت و اختلالات غدد درون ریز که تا حد زیادی خارج از کنترل است.

افزایش مراجعات بیماری های تنفسی در کودکان

ارسال شده در ۲۷ آبان ۱۴۰۲

رییس مرکز طبی کودکان وضعیت بروز بیماری‌های فصلی در کودکان را تشریح کرد و با اشاره به افزایش بالای مراجعات، گفت: تنها علت شکل‌گیری این مراجعات،‌ سرد شدن هوا نیست زیرا معمولا با آغاز به کار مدارس شیوع بیماری‌های تنفسی اتفاق می‌افتد و در عین حال هم نمی‌توان گفت شرایط فعلی، خارج از روال عادی هر ساله است.
دکتر رضا شروین بدو با بیان اینکه مرکز طبی کودکان به عنوان یک بیمارستان مرجع شناخته می‌شود، گفت: از این رو معمولا مراجعین متعددی داریم اما با تغییر فصل و سرد شدن هوا اکنون شاهد مراجعه بیمارانی هستیم که به بیماری‌های فصلی مبتلا می‌شوند.
وی افزود: بیماران با علائم ابتلا به بیماری‌های ویروسی دستگاه تنفسی و اسهال و استفراغ‌های ویروسی به ما مراجعه می‌کنند اما از آنجایی که این بیماری‌ها با درمان‌های حمایتی رایج بهبود می‌یابند، الزاما نیازی به آزمایش‌های ویروس شناسی ندارند که بگوییم دقیقا با کدام ویروس به بیماری مبتلا شده‌اند.
او تاکید کرد: البته شاید تنها علت شکل‌گیری این مراجعات،‌ سرد شدن هوا نباشد؛ چراکه معمولا با آغاز به کار مدارس شیوع بیماری‌های تنفسی را داریم اما نمی‌توان گفت شرایط فعلی خارج از روال عادی هر ساله است؛ اما تعداد مراجعین بالا است که فکر می‌کنم علت آنهم مرجع بودن بیمارستان است.
رییس مرکز طبی کودکان در خصوص آمار مراجعه کودکان با بیماری‌های فصلی به این بیمارستان، تصریح کرد: میانگین مراجعات اورژانس ما روزانه حدودا ۴۰۰ نفر است و معمولا بیش از نیمی از این تعداد به بیماری‌های ویروسی فصل مبتلا شده‌اند و شاید تنها ۱۰ درصد این تعداد مبتلایان به عفونت ویروسی دستگاه تنفسی نیاز به بستری شدن داشته باشند.
به گفته وی، در حال حاضر بیشتر مراجعان فعلی مرکز طبی کودکان در بازه سنی یک تا ۵ سال هستند.
وی افزود: کودکانی که با علائم بیماری‌های ویروسی گوارشی به ما مراجعه می‌کنند هم تظاهرات بالینی دستگاه گوارش فوقانی مانند تهوع و استفراغ و هم تظاهرات بالینی دستگاه گوارش تحتانی شامل اسهال و بیرون‌روی دارند که تعداد کمی از آنها نیاز به مایع‌درمانی وریدی پیدا می‌کنند؛ ولی مابقی با درمان روتین، مایع‌درمانی خوراکی، دریافت پودر ORS و … بهود می‌یابند. درصد کمی از مراجعات هم درگیری با باکتری شیگلا است که البته شیوع بالایی ندارد.
شروین‌بدو به خانواده‌ها هشدار داد: مهم‌ترین مسئله، آموزش در خانواده است؛ چون با ابتلای یک عضو،‌ بقیه هم در خطر قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین موارد بحث شست‌وشوی دست‌ها با آب و صابون است. از طرفی اگر متوجه می‌شوند فرزندشان علائم بیماری‌های تنفسی فصلی دارد با نظر پزشک سعی کنند در خانه از او مراقبت کنند تا در مهدکودک و مدرسه بیماری به سایرین منتقل نشود.
او همچنین عدم مصرف دخانیات در کنار کودکان، رعایت بهداشت فردی خارج از منزل و رعایت فاصله فیزیکی با فرد بیمار در منزل را از نکات مهم برای پیشگیری از بروز بیماری دانست و گفت: با رعایت همین نکات ساده می‌توان تا ۸۰ درصد از بروز اینگونه بیماری‌ها جلوگیری کرد.
رییس مرکز طبی کودکان با تاکید بر اینکه تزریق واکسن آنفلوآنزا نمی‌تواند از بروز سرماخوردگی جلوگیری کند، اظهار کرد: ویروس‌های مولد سرماخوردگی از ویروس‌های مولد آنفلوآنزا متفاوت هستند و واکسن آنفلوآنزا مناسب سوش‌های مختلف همین ویروس است.

عاداتی که به پاشنه پا آسیب وارد می‌کنند

ارسال شده در ۲۰ آبان ۱۴۰۲، توسط ایرنا

مدل راه رفتن اشتباه و برخی عادت‌های غلط باعث آسیب رسیدن به پاشنه پا می‌شود، در ادامه از دلایل آسیب پاشنه پا و راه‌های مناسب برای مراقبت از پاشنه پا مطلع خواهید شد.

آیا هنگام راه رفتن و دویدن به پاشنه پای شما آسیب وارد می‌شود؟ یک رژیم غذایی متعادل که بتواند مواد مغذی مورد نیاز را به بدن شما برساند و به قوی شدن استخوان‌ها و عضلات کمک کند، همچنین وزن شما را مدیریت کند، برای بدن سالم ضروری است و به پیشگیری از سیب پا نیز کمک خواهد کرد.

بسیاری از حالت‌ها هستند که می‌توانند به پاشنه پای شما آسیب وارد کنند. حتما مشاهده کرده‌اید که کتونی‌های شما هنگام راه رفتن پاره می‌شوند. این اتفاق می‌تواند پیام مستقیمی در مورد سلامت پا و پاشنه پا داشته باشد. متخصصان این گونه بیان می‌کنند که کفش‌ها اساساً باید از قسمت پاشنه پا خراب شوند.

اگر مشاهده کردید که قسمت درونی کتونی‌ها در حال آسیب دیدگی هستند، احتمالاً علامت یک نوع مشکل در پا است. در این قسمت قصد داریم عاداتی را در مورد آسیب رساندن به پاشنه پا برای شما بیان کنیم که می‌تواند مشکلات جدی را به همراه داشته باشد.

پاشنه پا چگونه آسیب می‌بیند؟

نگاهی به تصویر بالا بیندازید. در قسمت بالا و سمت چپ تصویری از یک پا در وضعیت طبیعی نشان داده شده است که پاشنه در حالت استراحت روی زمین قرار دارد. اگر نگاهی به سمت راست تصویر بیندازید، یک پاشنه پا را مشاهده می‌کنید که قوس پیدا کرده و باعث شده است که کفش فرد از قسمت داخلی آسیب ببیند. این یک علامت برای مشکلات راه رفتن است. اگر این گونه راه می‌روید، احتمالاً مشکلات جدی در بلند مدت برای شما ایجاد خواهد شد. طبیعتاً زمانی که راه می‌روید یا می‌دوید، سه راه مختلف وجود دارد که پای خود را روی زمین قرار دهید:

کف پا به سمت بالا

در این مورد شخص وزن خود را روی قسمت خارجی پا قرار می‌دهد. این قسمت بیش از حد سنگین می‌شود و هنگام قرار گرفتن روی زمین به آن ضربه وارد می‌گردد.

ماهیچه مکب

در این وضعیت پای فرد دقیقاً بر عکس عمل می‌کند و کل وزن بدن را روی قسمت داخلی پا می‌اندازد.

خنثی یا طبیعی

در این حالت، فرد وزن بدن را روی ناحیه وسط پا می‌اندازد؛ بدون این که به کناره‌های پا تکیه بدهد.

هنگام راه رفتن به پاشنه پای خود آسیب وارد نکنید

احتمالا از خودتان می‌پرسید که کدام یک از این انواع راه رفتن سالم‌تر هستند. در حقیقت از لحاظ تکنیکی انواع صحیح از راه رفتن وجود دارد. زمانی که وزن خود را بیش از حد روی قسمت داخلی پا بیندازید، پای‌تان آسیب می‌بیند و کفش‌ها نیز سریع‌تر خراب می‌شوند. اگر هنگام راه رفتن، خسته‌تر از حالت طبیعی باشید، احتمالاً این مشکل برای شما پیش خواهد آمد.

اگر قوزک پای‌تان آسیب دیده باشد یا زمانی که پای خود را روی زمین قرار می‌دهید، احساس می‌کنید که سوزن وارد پایتان کردند، در نتیجه باید علائم و نوع کفش و کتونی که می‌پوشید را مورد بررسی قرار دهید و اگر علائم این چنینی را مشاهده کردید، به متخصص مراجعه کنید.

چگونه از این اتفاق پیشگیری کنیم؟

اول از همه باید ببینید که چرا این علائم به وجود آمده است. همچنین ممکن است درد خفیفی را در ناحیه پاشنه پا احساس کنید. معمولاً مشکلات پاشنه در خانم‌ها بیشتر از آقایان است و علت آن هم نوع مفصل و استخوان خانم‌ها است. بنابراین ممکن است این علائم در سنین ۴۵ تا ۵۰ سالگی در خانم‌ها پدیدار شود.

باید به یاد داشته باشید که پاشنه پای شما بزرگترین استخوان در قسمت پا است و مسئول حمل وزن شماست. یعنی افراد چاق در معرض خطر بیشتری برای این مشکلات هستند.

زمانی که کمر درد دارید، باید مراقب همه این مشکلات باشید. هر گونه آسیب دیدگی و درد می‌تواند باعث شود تا حالت طبیعی بدن شما به هم بریزد و در نتیجه نوع راه رفتنتان تغییر می‌کند و احتمال آسیب به پاشنه بیشتر خواهد شد.

چگونه از پاشنه پا مراقبت کنیم؟

وزن مناسب داشته باشید یا بهتر است بگوییم وزن خود را کنترل کنید

مهمترین کار این است که مراقب وزن خود باشید و همیشه سعی کنید تناسب اندام داشته باشید و وزن اضافه را کاهش دهید.

به یاد داشته باشید که مفصل های داخل پا بسیار پیچیده هستند و انواع مختلفی از استخوان ها وجود دارند که ساختار بسیار حساسی دارند.

از کفش مناسب استفاده کنید

کفش‌های پاشنه بلند هرگز برای پا و کمر مناسب نیستند. البته منظور ما این نیست که همیشه کفش‌های صاف بپوشید زیرا آنها هم برای سلامت پا توصیه نمی‌شود.

در حالت ایده‌آل باید از پاشنه کفشی استفاده کنید که بین ۲ یا ۴ سانتیمتر ارتفاع داشته باشد و همچنین قوس کفش باید حالت انعطاف پذیر داشته باشد. پس ارزشش را دارد که برای خرید یک کفش با کیفیت هزینه بیشتری پرداخت کنید.

ورزش کردن را فراموش نکنید

ورزش کردن برای سلامت پا موثر است اما مراقب باشید که زیاده‌روی نکنید. مثلا شنا یک ورزش عالی برای استخوان، مفصل و ماهیچه است.

رژیم غذایی سالم داشته باشید

به گزارش وب گاه نمناک، رژیم غذایی خود را از طریق افزایش منیزیم، سیلیکون و زینک بهبود ببخشید که می‌تواند عضلات و استخوان‌های شما را تقویت کند.

مواد غذایی حاوی مواد معدنی زیر را مصرف کنید

اسفناج

گردو

بادام

آرد جو

چغندر

اسکواش

روغن ماهی

جعفری

منطقی‌ترین کار بعد از شنیدن جواب منفی در خواستگاری

ارسال شده در ۲۰ آبان ۱۴۰۲، توسط ایرنا

جواب رد شنیدن در خواستگاری، تجربه‌ای ناخوشایند و ناراحت کننده است. طبیعی است که در چنین شرایطی احساس غم، ناامیدی و حتی خشم کنید اما مهم است که بدانید این احساسات طبیعی هستند و با گذشت زمان برطرف می‌شوند.

در این گزارش قصد داریم نکاتی را در مورد بهترین کار بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری به شما ارائه دهیم. این نکات به شما کمک می‌کنند تا از این تجربه ناخوشایند به سلامت عبور کنید و به زندگی خود ادامه دهید.

بهترین کارها بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری

احساسات خود را بپذیرید

اولین قدم این است که احساسات خود را بپذیرید. سعی نکنید آنها را سرکوب کنید یا انکار کنید. اجازه دهید احساس غم، ناامیدی، خشم یا هر احساس دیگری که دارید، بروز پیدا کند.

این کار به شما کمک می‌کند تا احساسات خود را پردازش کنید و با آنها کنار بیایید. سرکوب کردن احساسات، تنها باعث می‌شود که آنها در آینده به شکلی دیگر بروز پیدا کنند.

با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید

صحبت کردن با کسی که به او اعتماد دارید، می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بیان کنید و از حمایت آنها برخوردار شوید.

این شخص می‌تواند یک دوست، یکی از اعضای خانواده، یک مشاور یا هر کس دیگری باشد تا به شما گوش دهد و درکتان کند.

به خودتان فرصت دهید

اجازه دهید به خودتان فرصت دهید تا از این تجربه ناخوشایند عبور کنید. ممکن است چند روز، چند هفته یا حتی چند ماه طول بکشد تا احساس بهتری پیدا کنید.

در این مدت، به خودتان سخت نگیرید و انتظار نداشته باشید که بلافاصله به زندگی عادی خود بازگردید.

روی خودتان تمرکز کنید

این زمان را صرف کنید تا روی خودتان تمرکز کنید. کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می‌برید و به شما کمک می‌کنند تا احساس بهتری داشته باشید.

به خودتان رسیدگی کنید، ورزش کنید، با دوستان و خانواده وقت بگذرانید و روی اهداف خود تمرکز کنید.

برای آینده برنامه ریزی کنید

وقتی احساس بهتری پیدا کردید، می‌توانید برای آینده برنامه ریزی کنید. به دنبال شریک زندگی جدیدی باشید یا روی پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید.

به گزارش وب گاه نمناک، به یاد داشته باشید که این پایان دنیا نیست. شما می‌توانید از این تجربه درس بگیرید و به فردی قوی تر و با اعتماد به نفس تر تبدیل شوید.

چند نکته اضافی برای کمک به شما در عبور از جواب رد شنیدن در خواستگاری:

– به خودتان یادآوری کنید که ارزش شما به هیچ وجه به این بستگی ندارد که آیا خواستگاری شما پذیرفته شده است یا خیر.

– به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. بسیاری از افراد در طول زندگی خود با این تجربه مواجه می‌شوند.

– به خودتان قول دهید که در آینده با دقت بیشتری انتخاب کنید.

– به خودتان یادآوری کنید که ارزش شما به هیچ وجه به این بستگی ندارد که آیا خواستگاری شما پذیرفته شده است یا خیر.

– درست است که پذیرفته نشدن خواستگاری می‌تواند ضربه بزرگی به اعتماد به نفس شما وارد کند. اما مهم است که به یاد داشته باشید که ارزش شما به عنوان یک فرد، به هیچ وجه به این بستگی ندارد که آیا کسی شما را می‌خواهد یا خیر.

– شما فردی ارزشمند هستید، فارغ از اینکه خواستگاری شما پذیرفته شده است یا خیر.

– به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. بسیاری از افراد در طول زندگی خود با این تجربه مواجه می‌شوند.

سوالات متداول درباره بهترین کار بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری

۱. بهترین کار بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری چیست؟

بهترین کار بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری، این است که احساسات خود را بپذیرید، به خودتان فرصت دهید تا از این تجربه ناخوشایند عبور کنید، روی خودتان تمرکز کنید و برای آینده برنامه‌ریزی کنید.

۲. چگونه می‌توانم احساسات خود را در مورد رد شدن در خواستگاری بپذیرم؟

پذیرش احساسات، اولین قدم برای عبور از هر تجربه ناخوشایندی است. سعی نکنید آنها را سرکوب کنید یا انکار کنید. اجازه دهید احساس غم، ناامیدی، خشم یا هر احساس دیگری که دارید، بروز پیدا کند.

صحبت کردن با کسی که به او اعتماد دارید، می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بیان کنید و از حمایت آنها برخوردار شوید.

۳. چقدر طول می کشد تا از رد شدن در خواستگاری عبور کنم؟

زمان عبور از این تجربه، برای هر فرد متفاوت است. ممکن است چند روز، چند هفته یا حتی چند ماه طول بکشد تا احساس بهتری پیدا کنید.

در این مدت، به خودتان سخت نگیرید و انتظار نداشته باشید که بلافاصله به زندگی عادی خود بازگردید.

به خودتان اجازه دهید تا زمان لازم برای گذراندن این تجربه را داشته باشید.

۴. چگونه می‌توانم روی خودم تمرکز کنم؟

در این مدت، سعی کنید روی خودتان تمرکز کنید. کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می‌برید و به شما کمک می‌کنند تا احساس بهتری داشته باشید.

به خودتان رسیدگی کنید، ورزش کنید، با دوستان و خانواده وقت بگذرانید و روی اهداف خود تمرکز کنید.

۵. چگونه می‌توانم برای آینده برنامه‌ریزی کنم؟

وقتی احساس بهتری پیدا کردید، می‌توانید برای آینده برنامه‌ریزی کنید. به دنبال شریک زندگی جدیدی باشید یا روی پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید.

به یاد داشته باشید که این پایان دنیا نیست. شما می‌توانید از این تجربه درس بگیرید و به فردی قوی‌تر و با اعتماد به نفس‌تر تبدیل شوید.

۶. آیا نکته دیگری هست که بخواهید در مورد بهترین کار بعد جواب رد شنیدن در خواستگاری بگویید؟

بله، چند نکته اضافی وجود دارد که می‌تواند به شما در عبور از این تجربه ناخوشایند کمک کند:

– از خودتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. عبور از رد شدن در خواستگاری، آسان نیست. انتظار نداشته باشید که بلافاصله احساس بهتری پیدا کنید.

– به خودتان مهربان باشید. در این مدت، به خودتان سخت نگیرید و خودتان را سرزنش نکنید.

– از کمک دیگران نترسید. اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید از پس این تجربه بر بیایید، از کمک دیگران نترسید. با یک دوست، اعضای خانواده، یا یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید.

کودک‌آزاری با سوگند رازداری!

ارسال شده در ۲۰ آبان ۱۴۰۲، توسط ایرنا

کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت می‌کنند، حرف بزند. آموزش تفاوت بین راز خوب و بد با روش‌ ساده‌ای که در ادامه می‌خوانید به خانواده‌ها کمک می‌کند تا کودکشان دچار سوءاستفاده جنسی و جسمی نشود.

همه بزرگ‌سالان تفاوت بین سورپرایز، راز و چیزهای خصوصی را درک می‌کنند اما این مفاهیم برای کودکان مبهم است و متأسفانه، بسیاری از متجاوزان جنسی از این ناآگاهی کودکان سوءاستفاده کرده و با سوگند رازداری، کودک را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند. به همین دلیل لازم است والدین با آموزش رازی‌داری به کودک و یاددادن تفاوت بین راز خوب و بد، از آزار جنسی و وارد شدن آسیب روانی به کودکشان پیشگیری کنند.

دکتر آرزو سادات ملک نیا، روانشناس کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایرنا به ارائه نکات مهمی در رابطه بااهمیت آموزش رازداری به کودکان می‌پردازد که در ادامه می‌خوانیم.

تا چه حد می‌توانیم از کودک انتظار رازداری داشته باشیم؟

اینکه از کودکان تا چه حد می‌توانیم رازداری را انتظار داشته باشیم برمی‌گردد به اینکه فرزند شما در چه سنی است تا بتوانیم به او رازداری را آموزش دهیم؛ آیا معنای رازداری را می‌فهمد؟ آیا به مفاهیم انتزاعی ازنظر رسش مغزی دسترسی پیداکرده تا بتوانیم به او معنای راز و کاربرد آن را آموزش دهیم؟ کودک باید مفهوم طبقه‌بندی کردن را درک کند تا بتواند رازها را به راز خوب و بد تقسیم کند. پس به کودکانی که سن بسیار کمی دارند و در مرحله پیش عملیاتی و عملیاتی رشد مغزی هستند، آموزش دادن راز و رازدار بودن کاری بیهوده است و ما در اصل از او چیزی را می‌خواهیم که ازنظر سن رشدی در توان کودک نیست.

گفتن راز و محرم اسرار قرار دادن کودکان تا چه حد جایز است؟

بدون شک هر رازی را به کودکان نباید گفت. یکی از مشکلات بزرگ ما در برخی خانواده‌ها این است که مادر و پدر معنای راز را خودشان نمی‌دانند و مسائلی را با کودکان در میان می‌گذارند که بیشتر شکایت از مشکلاتی است که در زندگی خود داشته‌اند. مادر از گذشته سخت و کودکی که در آن رنج‌کشیده با فرزند خود صحبت می‌کند؛ این سبب می‌شود کودکی که تحمل این‌همه رنج را ندارد، نه‌تنها در کودکی آسیب ببیند بلکه در بزرگ‌سالی خود نیز این آسیب را به همراه داشته باشد و مسلماً رابطه او با دیگران مختل خواهد شد و ما شاهد شکل‌گیری طرحواره‌های ناسازگار در بزرگ‌سالی خواهیم بود.

والدین باید آگاه باشند که با این کار چه بلایی بر سر فرزندشان می‌آورند؛ به او نشان می‌دهند دنیا جای امن نیست و آدم‌ها قابل‌اعتماد نیستند. پدری که من به‌عنوان قهرمان زندگی خودم می‌دانستم مادر اکنون برای من از بدی پدر می‌گوید، پس پدر من تکیه‌گاه خوبی نیست و خانه نیز امن نیست. بد نیست بدانیم این راز نیست که به فرزند خود می‌گوییم بلکه یک سری خاطرات منفی است که به‌موجب آن سبب می‌شویم کودک آسیب ببیند. بدون شک هیچ کودکی تحمل نگهداری راز منفی را ندارد و نگهداری آن سبب آسیب روحی و روانی او خواهد شد.

چطور به کودک یاد دهیم که بین راز خوب و بد تفاوت قائل شود؟

کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت می‌کنند، حرف بزند. به کودک باید یاد داد که بین راز خوب و بد تفاوت وجود دارد. یاد دادن راز خوب و بد به کودکان از طریق رنگ‌ها بهترین نوع آموزش انواع راز است. رنگ‌ها به‌عنوان یک نماد و با توجه به عینی بودن، بیشتر به یاد کودک می‌ماند.

به کودک می‌گوییم ما دو نوع رازداریم: یک سری رازها قرمز هستند یعنی ما نباید آن را از دیگران پنهان کنیم چون نگفتن آن راز به بزرگ‌سالان سبب این خواهد شد که ما یا دیگران آسیب ببینیم اما رازهای سبز رازهایی هستند که به کسی یا چیزی آسیب نمی‌زنند. یک جعبه‌ای به نام جعبه راز درست کرده و انواع رازها را در برگه‌های کوچک پر می‌کنیم و در داخل جعبه قرار می‌دهیم؛ به همراه خود کودک هرکدام را تحلیل و بررسی می‌کنیم و رازهای قرمز را علامت قرمز زده و رازهای سبز را علامت سبز می‌زنیم، بعد به او می‌گوییم رازهای قرمز را پاره کند و دور بریزد و تأکید می‌کنیم ما نمی‌توانیم آن‌ها را پیش خودمان نگه‌داریم اما رازهای سبز را می‌توانیم برای خودمان حفظ کنیم. با این روش بسیار ساده ما می‌توانیم به کودکمان رازهای خوب و بد را آموزش دهیم.

آیا کودک باید راز دیگران را با والدین خود در میان بگذارد؟

بعدازاینکه کودک یاد گرفت رازهای سبز کدام‌ها هستند و رازهای قرمز به چه رازهایی گفته می‌شود، می‌توانیم به او بگوییم اگر رازی که به تو گفته شد جز گروه رازهای سبز بود، نیازی نیست که به کسی بگویی اما اگر آن راز جز رازهای قرمز بود به خودت و دیگران آسیب وارد خواهد شد و باید حتماً به خانواده اطلاع بدهیم. بدین‌وسیله ما کمک می‌کنیم تا فرزندمان دچار سوءاستفاده جنسی و جسمی نشود.

در بسیاری از مواقع ما با والدینی مواجه هستیم که از کودکان خود برای خبر آوردن از دیگران استفاده می‌کنند، مخصوصاً زمانی که در یک جمع حضور ندارند از او می‌پرسند راستی زمانی که من نبودم در مورد من چه حرفی زدند؟ ما با این کار عدم رازداری را به فرزندمان آموزش می‌دهیم. از بزرگ‌سالان دیگر که هرکدام به‌نوعی در مراقبت کردن از کودک به شما کمک می‌کنند بخواهید تا در صورت صحبت کردن کودک در مورد حریم شخصی افراد، او را از ادامه گفتگو منع نمایند.

اگر کودک راز سبز یا مهم مثل سورپرایز تولد یا اتفاقات داخل خانه را برای دیگران بازگو کند و راز را برملا کند، والدین چه برخوردی باید داشته باشند؟

تا زمانی که فرزند شما آموزش لازم را در مورد رازداری ندیده، بهتر است مسائل مهم زندگی را جلوی او بازگو نکنید. رازداری درجات متفاوتی دارد، می‌تواند در مورد سورپرایز یک تولد باشد که جنبه هیجانی دارد تا مسائل مهم که در خانه اتفاق می‌افتد. رازی مثل سورپرایز تولد که جنبه تفریحی و هیجانی در آن بسیار پررنگ است، می‌تواند منطق بازداری گفتن یک راز را برای کودک مشکل کند و آن‌قدر هیجان بالا باشد که بازگو نماید. در خصوص مسائل مهم زندگی بهتر است تا آمادگی کامل کودک جهت رازداری، آن را بازگو نکنیم چون قادر به حفظ و نگهداری راز نیست؛ اما اگر هر رازی را بدون در نظر گرفتن سن کودک به او گفتید، در صورت برملا شدن حق تحقیر، تنبیه و برچسب خبرچینی به او را ندارید. زمانی که عصبانی نیستید و حال کودک هم خوب است و ترسی از برقراری ارتباط با شما ندارد، بگویید که انتظار این کار را از او نداشتید و امیدوار هستید من‌بعد تلاش بیشتری برای نگهداری راز نماید. عدم رازداری کودک خود را جار نزنید و باعث سرافکندگی او نشوید چون این کار باعث می‌شود برای رازدار بودن تلاشی نکند.

آیا برملا کردن رازهای سبز که در بالا به آن اشاره فرمودید در کودکان طبیعی است یا دلیل خاصی دارد؟

با توجه به سن کودک و گاهاً عدم نگهداری ذهنی وقایع ممکن است او ناخواسته راز را برملا کند و این دلیلی بر بی‌اعتنایی به توصیه والدین نیست، بلکه کودک با توجه به خصوصیات سن رشد عقلی و اخلاقی قادر نیست راز را نگهداری کند. ازآنجایی‌که کودکان دوست دارند از هرچیز و هر جا در جمع صحبت کنند، این نشانه جلب‌توجه دیگران به خود است. نقش والدین در این زمینه می‌تواند الگودهی به کودک باشد. کودک رفتار ما را می‌بیند و می‌آموزد، اگر خودمان رازدار نباشیم، مخصوص در مورد مسائل مربوط به کودکمان، او نیز می‌آموزد رازدار حرف‌های ما نباشد.

رفتارهای خصومت‌آمیز با کودک نیز سبب انتقام او از والدین شده و گاهاً مواردی که نباید بگوید، درجایی عنوان می‌کند تا والدین را ناراحت کند؛ لذا با او با ملایمت رفتار کنید تا رابطه او با شما خوب شود و در جهت رازداری آنچه در خانه اتفاق می‌افتد، بکوشد.

چطور رازداری و اهمیت آن را به کودکانمان یاد دهیم؟

در سن کودکی بهترین آموزش برای رازداری روش الگودهی است. وقتی والدین رازدار خوبی باشند، عملاً یک الگوی خوب برای فرزندانشان هستند. اگر فرزندتان مطلبی را با شما در میان گذاشت، باید آن را به‌عنوان یک راز حفظ کنیم و در حضور دیگران آن را مطرح نکنیم. اگر با پدر مسئله‌ای را مطرح کرد، پدر حق ندارد آن را با مادر در میان بگذارد، مگر اینکه از خود کودک اجازه گرفته باشد. این می‌تواند یک نمونه عملی برای آموزش کودک باشد.

یک روش مناسب دیگر برای آموزش، شکل‌دهی رفتار است. با فرزندمان قرارداد می‌بندیم که اگر رازدار باشد به او پاداش بدهیم. این کار باعث می‌شود رازداری در فرزندمان تقویت شود. ما رفتار رازداری را می‌توانیم از سنین خیلی پایین در کودکانمان نهادینه کنیم اما نه توسط گفتار و نصیحت کردن بلکه توسط عمل کردن که این کار می‌تواند به‌وسیله بازی‌های نمایشی با عروسک‌گردانی به او آموزش داده شود. یک مادر باید قصه‌گو باشد و با نقش دادن به شخصیت‌های داستان، ارزش‌ها را به کودک خود آموزش دهد که یکی از آن ارزش‌ها می‌تواند رازداری باشد.

زنان چگونه مجردی را انتخاب می‌کنند؟

گزارشی از یک پژوهش؛

ارسال شده در ۲۰ آبان ۱۴۰۲، توسط ایرنا

 زندگی به سبک تنهازیستی در سراسر جهان بیش از پیش رواج یافته و کشور ما هم در دهه‌های اخیر از این روند مستثنی نبوده است. در این میان، طیفی از زنان دلایل خاص خود را برای این انتخاب دارند و با پیامدهای آن مواجه می‌شوند.

تنهازیستی به یکی از سبک‌های زندگی تقریبا شایع تبدیل شده و این در حالی است که در دهه‌های پیشین، زندگی مجردی چندان متعارف نبود؛ وضعیتی که از دید سیاستگذاران و جامعه‌شناسان پیامدهایش را در پدیده‌هایی مانند بسته شدن «پنجره جمعیتی» نشان می‌دهد. طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، از ۲۵ میلیون خانوار ایرانی، ۱۳درصد تک‌نفره بوده‌اند.

در یک بازه زمانی ۲۵ساله، جمعیت تنهازیستان در ایران صعودی بوده و بیش از ۲ برابر شده است. اگر چه سرعت افزایش تنهازیستی در ایران به شدت کمتر از آمریکا، اروپا، استرالیا و ژاپن است اما آمار، گویای این واقعیت است که جامعه ایران با تاخیر، تجربه‌ای مشابه را سپری می‌کنددر این ارتباط، چالش‌های پیش روی تشکیل خانواده جدید، موانع فرزندآوری، شیوع تک‌فرزندی، سبک‌های تازه زندگی خانواده‌ها و … موضوع بحث و بررسی‌های پژوهشی گوناگونی بوده است از جمله «محمدسعید ذکایی» و «سولماز حمیدی» در مقاله‌ای با عنوان «زمینه‌ها، انگیزه‌ها و پیامدهای تنهازیستی خودخواسته در میان زنان ساکن شهر تهران» [۱] بر آن شده‌اند که به شناختی عمیق و درونی از زمینه‌ها، انگیزه‌ها و معانی این جدازیستی برای دختران و زنان ایرانی دست یابند.

بخشی از این پژوهش را که تجزیه و تحلیل داده‌های آن براساس مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با ۲۰ زن ساکن شهر تهران و به روش نظریه مبنایی انجام شده است، در ادامه می‌خوانیم.

جهش تعداد خانوارهای تک‌نفره در جهان و ایران

طبق تحقیقات انجام شده، تنهازیستی در کشورهای توسعه‌یافته اکنون دیگر تبدیل به یک سبک زندگی نوین شده است. در یک مقیاس جهانی، تعداد کسانی که تنها زندگی می‌کنند از تقریبا ۱۵۳ میلیون نفر در سال ۱۹۹۶، به ۲۷۷ میلیون در سال ۲۰۱۱ افزایش یافته است که یک افزایش ۵۵ درصدی را در یک دوره ۵۰ ساله نشان می‌دهد.

طبق نتایج سرشماری‌های مرکز آمار ایران در سال ۱۳۷۰، بیش از ۴۵۰ هزار نفر تنها زندگی می‌کردند و چهار درصد از کل خانوارها بودند. در سال ۱۳۹۵، این رقم به حدود ۲ میلیون نفر رسید.

این آمار نشان می‌دهد در یک بازه زمانی ۲۵ ساله، جمعیت تنهازیستان در ایران صعودی بوده و بیش از ۲ برابر شده است. اگر چه سرعت افزایش تنهازیستی در ایران به شدت کمتر از آمریکا، اروپا، استرالیا و ژاپن است اما آمار، گویای این واقعیت است که جامعه ایران با تاخیر، تجربه‌ای مشابه را سپری می‌کند.

پرسش اینجاست که چرا؟

چه چیزی باعث افزایش گسترده تنهازیستی می‌شود؟

چرا تمرین تنهازیستن در میان بزرگسالان جوان تا این حد محبوب شد و چگونه از نشانه شکست اجتماعی به نشانه‌ای از موفقیت تبدیل شد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، باید با دقت بیشتری ببینیم که چگونه زندگی عمومی شهرها و به طور خاص، خرده فرهنگ مجردها، اشکال جدیدی از فردگرایی را تشویق می‌کنند.

«خود»؛ مفهوم محوری یک سبک زندگیِ در حال رواج

تنهازیستی از دید کسانی که آن را انتخاب کرده‌اند زمان و فضایی برای «تنهایی ترمیم‌کننده» در اختیار افراد قرار می‌دهد. این بدان معناست که تنهازیستی به ما کمک می‌کند «کشف کنیم چه کسی هستیم و چه چیزی به ما معنا و هدف می‌دهد». در حقیقت مخرج مشترک این تجربه برای همه مشارکت‌کنندگان نوعی تنهایی همراه با بازاندیشی و ترمیم بوده است. این پدیده، مکان و زمانی شخصی به افراد بخشیده است؛ مکان و زمانی که گاهی اوقات نیاز داریم تا ارتباط عمیق و معناداری با خودمان برقرار سازیم. افراد مورد مصاحبه، از فضایی صحبت می‌کنند که سکون، سکوت، داشتن حریم خصوصی، عاملیت و داشتن وقت کافی برای خود را تضمین می‌کند.

زیست انفرادی آن‌ها دربردارنده نوعی آرمان مشترک است: «خودِ رهایی‌یافته» که افراد با تکیه بر آن می‌خواهند بازگشت به خودِ خلاق‌شان را تجربه کرده و از رهگذر آن به شناختی جامع از خود، علایق، توانمندی‌ها و در نهایت به خودباوری برسند. به عبارت دیگر همه افراد معتقدند که می‌توانند در این شیوه زندگی کامل‌تر «تحقق یابند».

بسیاری از افراد مورد مصاحبه «نیاز به داشتن یک فضای از آن خود» و یا به عبارتی «نیاز به داشتن حریم خصوصی» را از مهمترین دلایل جدا شدن از خانواده بیان کرده‌اند

مونا می‌گوید تنهازیستی باعث شده او جرأت فکر کردن درباره خود را پیدا کرده و به خودش از بالا نگاه کند.

رسیدن به «رشد و کمال شخصی» از دیگر مولفه‌هایی است که افراد آن را پیامد خودشناسی ناشی از تنهایی ترمیم کننده دانسته‌اند.

رویا معتقد است اگر تنها زندگی نکنیم بزرگ نمی‌شویم: «مشکل ما همینه. یک عده موجود وابسته همین جوری به زندگی‌مون ادامه می‌دیم و تو ازدواج، تو رابطه‌هامون یک سری آدم کوچیک موندیم». وی تنهازیستی را نوعی «انتقال به بزرگسالی» می‌داند.

علاوه بر این، تنها زندگی کردن از نظر شرکت‌کنندگان راهی برای محافظت از «خود» است. «خود»ی که گاه فراموش شده و گاه تغییر شکل داده و مطابق با هنجارهای خانوادگی شده است، اکنون می‌تواند در یک فضای به شدت شخصی شده، بازیابی و احیا شود؛ بنابراین زندگی به تنهایی می‌تواند مولد باشد زیرا دسترسی به حریم شخصی، ترمیم و رشد شخصی را فراهم کرده و به تعبیر افراد نمونه «خود واقعی شدن» ‌ را میسر سازد.

زندگی مجردی؛ انتخابی برای مستقل شدن از خانواده مبدا

تنهازیستی مستلزم نوع خاصی از شیوه تفکر و شخصیت فردی است که اولا فرد را واجد نیازهایی می‌کند که در درون خانواده برآورده نمی‌شود و ثانیا او را مستعد پذیرش سختی‌ها و دشواری‌های می‌سازد که ناشی از نوعی انتخاب زندگی است که به اصطلاح خلاف جریان آب خوانده می‌شود؛ «میل به استقلال‌جویی» و «تغییر ارزش‌ها و نگرش‌ها» را که در صحبت‌های مصاحبه‌شوندگان فراوان مشاهده شد، می‌توان ناشی از همین ذهنیت فردگرایانه دانست.

بسیاری از افراد مورد مصاحبه «نیاز به داشتن یک فضای از آن خود» و یا به عبارتی «نیاز به داشتن حریم خصوصی» را از مهمترین دلایل جدا شدن از خانواده بیان کرده‌اند. امکان «جستجوگری و آزمایشگری در هویت» یکی دیگر از دغدغه‌های اصلی افراد مورد مصاحبه بود که به نظر آنها از رهگذر تنهازیستی حاصل می‌شود.

تنهازیستی برای آنها موقعیتی است که «هویت‌های در بند کشیده شده می‌توانند از مخفیگاه‌های خود بیرون بیایند» و افراد می‌توانند با انتخاب و اختراع هویت‌ها و مسیرهای سبک زندگی منحصر به فرد خود، زندگی ایده‌آل خود را ایجاد کنند.

تغییراتی در پذیرش اعتقادات دینی در میان زنانی رخ داده که تنهازیستی را انتخاب کرده‌اند. در حالی که تعدادی از آن‌ها اظهار داشته‌اند اعتقادی به ارزش‌های دینی ندارند، برخی از نوعی دینداری متفاوت صحبت کرده‌اندشیوا یکی از دلایل مهم خود برای جدایی از خانواده را کسب شخصیتی مستقل از خانواده دانسته و معتقد است انسان با زندگی مستقل می‌تواند شخصیت اجتماعی مستقلی کسب کند که حتی از کسب آزادی مهم‌تر است.

انعکاس تغییر ارزش‌ها و نگرش‌ها در انتخاب زیست تنها

مقوله دیگر «تغییر ارزش‌ها و نگرش‌ها» است. از جمله اجزای اصلی در هر فرهنگی، ارزش‌ها هستند که با گذر از سنت به مدرنیته بسیاری از آن‌ها تغییر یافته و دچار تحول شده است؛ تغییراتی که به خصوص در حوزه زنان، وضعیت زنان را متحول ساخته است. اگر در گذشته‌ای نه چندان دور، در جامعه سنتی ایران، ازدواج تنها راه جدایی از خانواده و مستقل شدن بود، تغییر در ارزش‌ها و نگرش‌ها، «عدم نیاز به استقلال از طریق ازدواج» را درپی داشته و تمایل به ازدواج را در میان زنان مورد مطالعه تا حد زیادی کاسته است.

آنچه از میان مصاحبه‌ها استنباط می‌شود این است که تغییراتی در پذیرش اعتقادات دینی در میان افراد نمونه رخ داده؛ درحالی که تعدادی از آن‌ها اظهار داشتند اعتقادی به ارزش‌های دینی ندارند، عده‌ای دیگر از نوعی دینداری متفاوت صحبت کردند.

ثریا ۲۶ ساله که والدینش را بسیار مذهبی می‌داند، می‌گوید: «همه ادیان برای من تبدیل به یک وسیله‌ قدرت‌شدن که اصلاً نمی‌تونم واردشون بشم»؛ با این حال خود را معتقد به نوع دیگری از ایمان می‌داند که ناشی از دین نیست و آن را باعث تعالی نوع بشر می‌داند.

زمینه‌های خانوادگی و اجتماعی گرایش به تنهازیستی

امروزه فردگرایی باعث می‌شود افراد خود را ملزم به پذیرش مشکلات خانواده ندانند و اهداف و خواسته‌های فردی برایشان مهمتر از اهداف و خواسته‌های خانوادگی باشد. بنابراین برخی «زمینه‌های خانوادگی» از جمله «وجود مشکلات خانوادگی» و عدم لزوم تحمل آن‌ها، از زمینه‌های تصمیم‌گیری افراد برای تنهازیستی است.

لاله به دلیل جمعیت زیاد خانواده و مادر مریض، مسئولیت‌های زیادی در خانه پدری داشته تا جایی که حتی وقت فکر کردن به خود و علاقمندی‌هایش را نداشته است. برای او همیشه این «دیگری» بوده که در اولویت قرار داشته است.

یکی دیگر از مولفه‌های زمینه‌ای که تاثیر به سزایی در انتخاب افراد برای تنهازیستی دارد؛ داشتن توانایی اقتصادی است.

یکی از مولفه‌های زمینه‌ای که تاثیر به سزایی در انتخاب افراد برای تنهازیستی دارد، داشتن توانایی اقتصادی است

شیوا معتقد است یکی از دلایل مهمی که توانسته از خانواده جدا شود این بوده که خودش توانسته خانه بخرد و این در واقع، محرکی شده برای این که خانواده‌اش راحت‌تر موضوع را بپذیرند.

بعضی «زمینه‌های اجتماعی» نیز وجود دارند که «داغ ننگ» اجتماعی ناشی از تنهازیستی را از حالت هژمونیک آن خارج کرده‌اند. از نظر تعدادی از شرکت‌کنندگان، نوعی «تغییر در الگوهای ذهنی جامعه در مورد تنهازیستی» اتفاق افتاده و تنهازیستی زنان، به ویژه در شهرهای بزرگ، دیگر تابو محسوب نمی‌شود. لاله از تغییر نگاه جامعه می‌گوید و این که نگاه دیگران را روی خودش خیلی مثبت ارزیابی می‌کند.

استراتژی‌های زندگی مجردی

اگرچه هر کسی که توانایی تنها زندگی کردن را پیدا کند، آن را یک تجربه شخصی می‌داند، اما مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که برخی از عناصر به طور گسترده‌ای مشترک هستند. ما در این تحقیق با توجه به گفته‌های مشارکت کنندگان، ۲ نوع استراتژی کلی را استخراج کرده‌ایم: استراتژی‌های خودمحور و استراتژی‌های جامعه محور. فرد با به کارگیری این استراتژی‌ها، دوران گذار را پشت سر گذاشته و به پایداری و ثبات نسبی در تنهازیستی می‌رسد.

زنان مشارکت‌کننده برای حفظ و تثبیت موقعیت مستقل خود، تلاش می‌کنند تا به الگوهای مطلوب زندگی دست یافته و با ایجاد تغییراتی در روش‌های زندگی پیشین خود، تاثیرات برخی شرایط اثرگذار منفی را از بین ببرند. کوشش آن‌ها متمرکز بر دستیابی به شکل خاص و ابتکاراتی برای مدیریت و کنترل زندگی خود یا واکنش به وضعیت‌های نامطلوب است. نخستین راهبرد کلی «اثبات توانمندی‌ها» است. افراد نمونه اذعان داشته‌اند که پیش از هر چیز باید توانایی خود را در تنها زندگی کرد به خود و دیگران اثبات می‌کردند. «مدیریت امور روزمره» و در حد امکان استقلال از خانواده برای انجام امور منزل یکی از مولفه‌هاست.

یکی دیگر از استراتژی‌های خودمحور که از جمله مهم‌ترین آن‌هاست «مدیریت تنهایی» است. بدیهی است تنها زندگی کردن یعنی مواجه شدن با لحظات بی‌شماری که فرد جز خودش، کسی را در کنار ندارد. پاسخ عده زیادی از شرکت‌کنندگان به پرسش «آیا تاکنون احساس تنهایی کرده‌اید؟» منفی بوده و آن را گاه به گاه و بیشتر غیرآزاردهنده توصیف کرده‌اند.

سارا معتقد است آدم‌های دیگر نمی‌توانند تنهایی آدم را پر کنند و افراد باید یاد بگیرند خودشان تنهایی‌شان را پر کنند و تنها زندگی کردن این مهارت را به انسان می‌آموزد: بنابراین برخلاف آنچه که مورد انتظار است، تنهایی خودخواسته نه تنها افراد را در معرض بحران‌های ناشی از تنهایی، یعنی افسردگی، انزوا و آسیب پذیری قرار نداده بلکه همراه با نگرشی تازه و سازنده، موجب نوعی رشد و بلوغ فکری شده است.

یکی از راهکارهای مشروعیت‌بخشیِ زندگی مجردی «جلب اعتماد والدین» با شیوه‌هایی مانند دیدار منظم از خانواده یا دعوت اعضای خانواده به مراجعات مکرر و سرزده به آن‌ها بوده استسومین مورد از استراتژی‌های خودمحور، قبول و پذیرش برخی کمبودها و فقدان‌ها و تغییر عادت‌واره ها در جهت حفظ و تثبیت زندگی مستقل است. در واقع آن‌ها قسمتی از عادت واره‌های خود را تغییر داده‌اند.

ناهید می‌گوید وقتی مستقل شده تازه به این درک رسیده است که بسیاری از لوازمی که سابق بر این به مقدار زیاد خریداری می‌کرده، کاملاً غیرلازمند.

در کنار این راهبردها یک پرسش هم مطرح می‌شود که مهم‌ترین راهکار مشارکت‌کنندگان برای حفظ وجهه زندگی‌شان چیست؟ اصلی‌ترین پاسخ به این پرسش حول «حفظ اصول متعارف» شکل گرفته است. آزیتا حفظ اصول متعارف را این گونه تفسیر می‌کند که باید قواعد فرهنگی مربوط به هر محیطی را رعایت کنیم تا پذیرش اجتماعی صورت گیرد.

راهکار دیگری که بیشتر به مشروعیت بخشیِ زندگی مجردی در نهاد خانواده مربوط می‌شود، «جلب اعتماد والدین» با شیوه‌هایی مانند دیدار منظم از خانواده و یا دعوت اعضای خانواده به مراجعات مکرر و سرزده به آن‌ها بوده است.

پیامدهای تنهازیستی

هر پدیده‌ای وقتی به منصه ظهور می‌رسد، نتایج و پیامدهایی را به همراه دارد. پیامدهای هر پدیده در جوامع مختلف گوناگونی‌هایی دارد که متأثر از زمینه‌ها و شرایط و عناصر مداخله‌گر است. این عوامل به همراه استراتژی‌های اتخاذ شده از سوی افراد مشمول پدیده سلسله‌ای زنجیروار را تشکیل می‌دهند که به پیامدهای چندی منتهی می‌شود.

در این تحقیق، پیامدها را به پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی تقسیم کرده‌ایم. پیامدهای مثبت شامل دو گروه پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی است. منظور از پیامدهای فردی، آن بخشی از ثمره تنهازیستی است که موجب وقوع تغییرات مثبت در درون فرد و زندگی شخصی‌اش شده است.

این پیامدها شامل «رسیدن به خودباوری»، «افزایش اعتماد به نفس»، «قوی شدن» «رسیدن به صلح» و در نهایت «احساس رضایت» است. پیامدهای اجتماعی، آن دسته از پیامدهایی است که معطوف به جامعه و دیگران است. در این زمینه افراد به مواردی چند از جمله «توانایی کمک به دیگران»، «بهبود رابطه با والدین» و «داشتن دغدغه‌های انسانی» اشاره کرده‌اند.

آن چه با عنوان پیامدهای منفی تنهازیستی عنوان می‌شود، فقط طبق اظهارت مشارکت‌کنندگان گردآوری شده است و سایر پیامدهای منفی که براساس نظر کارشناسان در رسانه‌های عمومی منتشر می‌شود، خارج از بحث این تحقیق است. این پیامدها شامل «داشتن مشکلات اقتصادی»، «عدم پذیرش دیگری در کنار خود»، «ترس از تنها ماندن در زمان نیاز»، «تغذیه نامناسب» و «عذاب وجدان از ترک والدین» است.

پی‌نوشت:

۱- محمد سعید ذکایی و سولماز حمیدی، «زمینه‌ها، انگیزه‌ها و پیامدهای تنهازیستی خودخواسته در میان زنان ساکن شهر تهران»، پژوهشنامه زنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ، سال ۱۴، شماره ۱، بهار ۱۴۰۲: صص ۹۱-۱۲۰.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!