دسته: سبک زندگی
مادران شاغل این احساس مخرب را از خود دور کنند

مادران شاغل ساعت های زیادی از روز مجبور به ترک فرزندان شان هستند.مادری اصلی ترین نقش آن هاست و اگر روحیه آن ها مستعد نگرانی و اضطراب باشد به همان اندازه از تمرکز در محل کار دور می شوند. روان درمانگر ها می گویند این اضطراب که موجب احساس «مادر ناکافی بودن »در این دسته از زنان می شود در دراز مدت می تواند مسبب اختلالات خلقی متعددی شود که درمان آن ها به سادگی امکان پذیر نیست.اما برای رفع این احساس کاذب چه راهکارهایی را می توان بکار گرفت؟
بیشتر مادران شاغل حتی شده برای چند دقیقه در روز احساس گناه را تجربه می کنند.احساس مادر ناکافی بودن درست زمانی به سراغ آن ها می آید که فکر می کنند در ایفای نقش اصلی خود کوتاهی کرده اند.به جای این که اوقات خود را صرف نگهداری و تربیت کودکان شان کنند در محل کار حاضر می شوند و لحظاتی تکرار نشدنی ازروند بزرگ شدن فرزندان شان را از دست می دهند.این احساس از نوعی عذاب وجدان شروع می شود و اگر با اضطراب همراه شود زمینه ساز احساسات خود کم بینی ،گناهکار بودن ،به اندازه کافی خوب نبودن ،افکار وسواسی تکرار شونده و عدم اعتماد به نفس می شوند.دکتر عاطفه بهبهانی روانشناس و مشاور خانواده می گوید با بکار بستن راهکارهایی می توان این احساس را از مادران شاغل دور کرد.
احساس عذاب وجدان چه زمانی نگران کننده می شود؟
پیش از هر چیز باید کمی بیشتر در باره عذاب وجدان بدانیم .دکتر بهبهانی در این باره می گوید ریشه یابی این احساس می تواند در درمان آن موثر باشد:«احساس گناه در شرایطی که انسان عالم به کار ناشایست خود است امری فطری تلقی می شود.این احساس به خودی خود بد نیست و در بسیاری از موارد می تواند به عنوان مانع و سدی در برابر انجام کار غلط ،نقش پر رنگی داشته باشد.این احساس زمانی دردسر ساز می شود که کاذب و پیش رونده باشد .یعنی میزان آن به حدی در زندگی روزمره و افکار ما بسط و گسترش پیدا کند که زندگی روزمره و انجام امور معمولی ما را دچار اختلال کند.
چرا مادران شاغل بیشتر دچار احساس عذاب وجدان می شوند؟
داشتن احساس عذاب وجدان بیش از آن که یک محرک درونی داشته باشد زاییده شرایط بیرونی و مراودات اجتماعی مادران است.این متخصص روانشناسی بالینی در این باره می گوید :«مادران شاغل مجبور به ترک فرزندان شان در ساعاتی از روز هستند .این درحالی است که مادران خانه دار بی وقفه می توانند در کنار کودکان شان باشند.جامعه مادران را به عنوان نقش اول تربیت و نگهداری از کودکان به رسمیت می شناسد و همین امر باعث می شود که زنان شاغل از طرف جامعه به عنوان مادری ناکافی معرفی شوند .مادری که ساعات زیادی از روز را بدون کودکش و در محل کار سپری می کند در نگاه بسیاری از افراد نمی تواند این نقش را به طور کامل ایفا کند .این درحالی است که این نگاه لزوما نمی تواند درست و بدون نقص باشد.بسیاری از مادران نیز هستند که ساعات بیشتری را کنار فرزند خود سپری می کنند اما ممکن است به طور غیر عمد در انجام بسیاری از وظایف کوتاهی داشته باشند.
مادر شاغل خودخواه نیست
این یکی از ویژگی هایی است که برخی از افراد با نگاهی سطحی به مادران شاغل نسبت می دهند.دکتر بهبهانی با اشاره به این که جامعه باید نگاهی ارزشمند به زنان شاغل داشته باشد ادامه می دهد:«زنان شاغل نه تنها خودخواه نیستند بلکه تلاش بیشتری برای معیشت و آرامش خانواده انجام می دهند.آنها همراه با همسران شان نقش زیادی در تامین نیاز های مالی خانواده دارند و در شرایط فعلی اقتصاد خانواده این امر ارزشمندی است.شاغل بودن زنان زمانی نامناسب است که فرد با وجود فشار کار بیرون از خانه نتواند به وظایف مادری برسد.منشاء اثر بودن در خانواده در این شرایط اهمیت زیادی دارد.یعنی مادری که در ساعات محدود تری فرزندش را همراهی می کند بتواند حداکثر بهره را از آن ببرد.در واقع مدت زمان بودن با کودکان مهم نیست .مادری می تواند تمام طول روز همراه کودکش باشد اما اوقات خود را صرف بودن در فضای مجازی یا کارهایی کند که نتواند با کودکش وقت بگذارند.
افسردگی مزمن، نتیجه احساس گناه کاذب
اضطراب و احساس گناه زمینه ساز بیماری افسردگی در دراز مدت هستند .این مشاور امور خانواده با اشاره به این بیماری شایع در بین زنان می گوید دور کردن احساسات منفی نخستین گام برای مبارزه با احساس گناه ،اضطراب و در نتیجه بیماری افسردگی است:«نخستین راهکار برای دور کردن افکار منفی و اضطراب آور تهیه فهرستی از اهداف مثبت است.ما در اولین گام از زنانی که به دلیل دوری از فرزندان شان احساس گناه دارند می خواهیم فهرستی از اهدافی که به دلیل آن ها مشاغل بیرون از خانه را دنبال می کنند را تهیه کنند.جالب است بدانید که بیشتر این اهداف به نوعی با رفاه و تامین آینده بهتر برای فرزندان شان گره خورده است.برخی از آن ها به این موضوع اشاره می کنند که اگر در خانه بمانند و کار مورد علاقه شان را دنبال نکنند یا درآمدی نداشته باشند تبدیل به مادری بد خلق و بی حوصله می شوند که برای همراهی با کودکش هیچ وقت حوصله ندارد.»دکتر بهبهانی می گوید در طی این مصاحبه ها با مادران شاغل چند راهکار عملی برای ترک احساس گناه یا مادر ناکافی بودن به دست آمده است که به کار گرفتن آن ها می تواند تا حدود زیادی سلامت روان را به این دسته از زنان بازگرداند.
فهرستی از اهداف شاغل بودن تان تهیه کنید
در نخستین گام باید با خود صادق باشید.این مشاور امور خانواده می گوید گاهی به اندازه ای در کارهای روزمره مان غرق می شویم که بعد از مدتی اهداف مان از کاری که انجام می دهیم را فراموش می کنیم و به افکار منفی اجازه بسط گسترش در ذهن مان را می دهیم:«برای مادران شاغل لازم است که فهرستی از اهداف شغلی شان را تهیه کنند.در این فهرست دلایل کار کردن در بیرون از منزل را یادداشت کنید.به طور حتم خواهید دید که در این اهداف آرامش فرزندان تان نقش پر رنگی را ایفا می کنند و همین به شما آرامش دوباره می بخشد.
خود را بدون شغل تصور کنید
اگر برای برهه ای کار خود را از دست بدهید چه رفتاری با کودکان تان دارید؟این سوالی است که به عقیده دکتر بهبهانی زنان شاغل باید به آن پاسخ بدهند:«بدون شک زنان برای رسیدن به شغلی مناسب در جامعه باید مدت ها و سال ها برای آن تلاش کرده یا تحصیلات مربوط به آن را کسب کرده باشند.به همین دلیل بیشتر زنان وقتی از توانایی های خود در کسب درآمد و جایگاه اجتماعی معین آگاهی پیدا می کنند بین آن ها و شغل شان دلبستگی ایجاد می شود.ما از مادرانی که گاهی دچار عذاب وجدان می شوند می خواهیم برای دقایقی خود را در شرایطی تصور کنند که این شغل را برای همیشه از دست داده اند.و سوال بعدی اینجاست که در این شرایط چه رفتاری با کودکان شان دارند؟آیا مادری شاد و پر انرژی هستند؟با کودک شان وقت می گذرانند؟آیا احساس سرخوردگی و شکست و ناکامی از آن ها انسانی بی حوصله و غیر اجتماعی نمی سازد؟»این روانشناس بالینی می گوید بیشتر زنان شاغل در صورت استعفا کردن و ماندن در خانه احساس سرخوردگی و نوعی شکست را تجربه می کنند .هر انسانی حق دارد از توانایی ها و علایق خود برای پیشرفت شخصی و خانوادگی اش استفاده کند .این همان تفکری است که باید جایگزین عذاب وجدان در مادران شاغل شود.
مقایسه کردن ممنوع!
مقایسه کردن مادران شاغل خانه دار یا توسط خود آن ها انجام می شود یا دیگران مدام به آن اشاره می کنند.یکی از اصلی ترین راهکارها برا ی ترک احساس عذاب وجدان در مادران شاغل این است که دست از مقایسه کردن خود با دیگران بر دارند.دکتر بهبهانی در این باره می گوید:«باید این را بپذیریم که میان شغل و وظیفه مادری توازن ایجاد کنیم .در این مسیر نباید به تجربه های دیگران متکی باشیم .هر کسی در زندگی شخصی خود با مسائلی خاص رو به رو است و در این زمینه نمی توانیم برای همه یک نسخه بپیچیم. مادران شاغل پیش از هر چیز باید تلاش کنند در محیط خانه هم آرام ،شاد و با حوصله باشند.باید مدیریت روابط خانه را به دست بگیرند و با هماهنگی کامل آن را کنترل کنند.مقایسه کردن خود با دیگران یعنی دروازه ذهن را به روی افکار منفی باز کردن .دست از این کار بردارید و تمام توجه تان را به مسائل خود ،همسر و کودکان تان بدهید.
نقص ها و کمبود ها را بپذیرید و جبران کنید
کمال گرایی ویژگی است که بیش از آن که موجب پیشرفت باشد، سد و مانعی در مسیر موفقیت واقعی است.رفتار و افکار وسواسی نتیجه همین نوع تفکر هستند.دکتر بهبهانی می گوید انتقاد های نادرست از مادران شاغل بسیاری از آن ها را به سمت کمال گرایی سوق می دهد:«کمال گرایی برخلاف نامی که دارد مانند یک ترمز سنگین در مسیر رسیدن به هدف عمل می کند.کمال گرا ها مدام احساس ناکامی و شکست می کنند و در نهایت از اهدافی که دارند دست می کشند چرا که فکر می کنند به اندازه کافی خوب نیستند و نتیجه کارشان همواره ناقص و ناکارامد است.احساسی که در صورت درمان نشدن احساس گناه کاذب به سراغ مادران شاغل نیز می آید.
دکتر بهبهانی می گوید که برای درمان عملی این تفکر مخرب باید نقص ها را بپذیریم و در تلاش برای کاستن آن ها باشیم: «طبیعی است که وقتی مادری در بیرون از منزل نیز شغلی دارد به طور همزمان نتواند وظایف خود را تمام و کمال انجام دهد.حتما در این میان ممکن است نقص ها و کاستی هایی وجود داشته باشد.این دسته از زنان باید توجه داشته باشند که زنان خانه دار نیز این نقص ها را در انجام وظایف خود دارند و این تنها مختص به آن ها نیست.بچه ها در محیط خانه بیش از هر چیز به مادری شاد نیاز دارند که همراه آن ها بازی کند و در یادگیری ها همراه آن ها باشد.پس به جای حرص زدن برای کمال گرا بودن بهتر است خونسرد باشیم.دست از غرولند کردن برداریم.خود را با دیگران مقایسه نکنیم و ببنیم کودکان مان چه انتظاری از ما دارند و با تمرکز و بی توجه به حرف دیگران خود را وقف همراهی با آن ها کنیم.
بهترین خوراکیها برای سلامت چشم

همه ما میدانیم که هویج برای سلامت چشم مفید است اما در این مطلب با منابع غذایی دیگری برای تقویت بینایی آشنا میشوید.
سلامت چشم با سلامت کلی بدن ارتباط دارد. خوردن بیشتر میوهها و سبزیجات از ما در برابر بیماریهای چشم حفاظت میکند و سلامت کلی ما را بهبود میبخشد. مواد مغذی خاص و ویتامینهایی از قبیل اسیدهای چرب امگا ۳، ویتامین آ و سی و زینک همگی با کم کردن خطر بیماریهای چشمی شایع از جمله تباهی لکه زرد و آب مروارید مرتبط هستند. همانطور که همگی ما میدانیم هویج برای چشم خوب است، چون منبع غنی ویتامین آ و بتاکاروتن است.
آیا شما برای حفظ سلامت چشم و بیناییتان مواد مغذی لازم را دریافت میکنید؟ پزشکان متخصص چشم توصیه میکنند رژیم غذایی حتما شامل غذاهای کاملی باشد که تقویتکننده چشم باشند، مثلا مرکبات، سبزیجات پربرگِ حاوی مواد شیمیایی گیاهی، آجیل و دانههایی که امگا ۳ دارند. در ادامه، برخی از منابع مغذی مناسب برای سلامت چشم را از قول متخصصان چشم میخوانید.
حبوبات منبع عالی زینک هستند و با داشتن محتوای بالای پروتئین، جایگزین مناسبی برای گوشت هستند. عدس جزو بهترین غذاها برای چشم است، محتوای فیبر بالایی دارد و هیچ چربی اشباعشدهای ندارد. برخی آجیلها مانند گردو، کاشو (نوعی پسته)، پستهشامی و بادام نیز سرشار از مواد مقوی چشم مانند امگا ۳ و ویتامین ای هستند.
هویج منبع عالی ویتامین آ و بتاکاروتن است که برای سلامت چشم فوقالعاده هستند. ویتامین آ برای تولید سلولهای گیرنده نور در شبکیه ضروری است که مسئول بینایی در سطوح پایین نور (دید در تاریکی) و سطوح بالای نور (دید در روشنایی) هستند. بتاکاروتن از سطح چشم محافظت میکند و جلوی عفونتها و بیماریها را میگیرد. فلفل دلمهای روشن سرشار از ویتامین آ و سی است که خطر آب مروارید و تباهی لکه زرد را به حداقل میرسانند. بروکلی هم ویتامین سی، لوتئین و زآگزانتین دارد.بسیاری از دانهها از جمله آفتابگردان، کدو تنبل، کتان و چیا غنی از امگا ۳ و ویتامین ای هستند. مصرف روزانه یک مشت از این دانهها به کاهش خطر ابتلا به بیماریهای چشمی کمک میکند.
مرکبات (لیموترش، پرتقال، لیمو شیرین، توتها و گریپفروت) غنی از ویتامین سی هستند، آنتیاکسیدان کلیدی دیگری برای چشم که به مبارزه با آسیبهای چشمی مرتبط با سن معروف است.
وقتی صحبت از غذاهای تقویتکننده بینایی میشود، سبزیجات پربرگ برنده هستند، چون علاوه بر ویتامین سی، سبزیجاتی مانند اسفناج، کلم برگ سبز و کلمپیچ، لوتئین و زآگزانتین بالایی دارند.
کدو منبع غنی دو آنتیاکسیدان است که به حفاظت از شبکیه چشم کمک میکنند: لوتئین و زآگزانتین. ویتامین آی کدو بینایی در نور پایین را تقویت میکند و آنتیاکسیدان بتاکاروتن از چشم در برابر تباهی لکه زرد و آب مروارید محافظت میکند.
به گزارش وب گاه فرادید، علاوه بر این، مکملهای ویتامین هم منبع دیگر دریافت مواد مغذی برای سلامت چشم هستند. هنگام خرید این مکملها دقت کنید خواص اثباتشده علمی از قبیل آنتیاکسیدانها، ویتامینها و مواد معدنی ضروری برای حفاظت از چشم و تقویت سلامت بینایی را دارا باشند. برای الزامات خاص رژیم غذایی و مشاورهی پزشکی به پزشک متخصص چشم مراجعه کنید.
بُرقع دوزی هنری سنتی و هویتی ماندگار در قشم نگین خلیج فارس

بُرقع دوزی یکی از هنرهای سنتی و صنایع دستی قدیمی و اصیل زنان جزیره قشم است وسیله ای برای تزئین پوش ظاهری و رعایت حجاب اسلامی که از سال های دور تاکنون مورد استفاده قرار می گیرد، این روزها خرید و سفارش این روبندها از سوی گردشگران ورودی به این جزیره منبع در آمدی برای بسیاری از خانواده ها است.
صنایع دستی یکی از مظاهر فرهنگی و هنری محسوب می شود و نظر به اینکه هر فرآورده دستی بازگو کننده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی منطقه و استان محل تولید آنها است می تواند هم عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن به حساب آید و هم آنکه موجب جلب و جذب گردشگران قلمداد شود.

استان هرمزگان با توجه به بافت سنتی، آداب و رسوم خاص و فرهنگی غنی و ریشه دار، از زمان های قدیم بخش مهمی از انواع صنایع دستی را در خود جای داده و به همین جهت همواره در طول تاریخ مورد توجه محققان و تاریخ شناسان گوناگون قرار گرفته است.
در این میان جزیره قشم جایگاه ویژه ای در منطقه جنوب کشور و استان هرمزگان به لحاظ طبیعی و انسانی دارد، صنایع دستی این منطقه دارای قدمت زیادی است و با توجه به اصالت آن موقعیت خاصی در سطح کشوری و منطقه ای کسب کرده است.
جامعه محلی و روستایی این جزیره علاقه مند به فعالیت در زمینه صنایع دستی هستند که این ظرفیت گامی در جهت احیای این صنعت و توسعه آن با کمک نهادهای دولتی را شامل می شود، بر این اساس رشته های متعددی از صنایع دستی اهم از بومی منطقه و حتی غیر بومی در آن شکوفا شده است از سوی دیگر گردشگران به دلایل علاقه به شناخت فرهنگ ها، یادآوری خاطرات و تبلیغ از مکان های مورد بازدید و همچنین تهیه مجموعه ای از آثار سایر اقوام در زمینه خرید صنایع دستی از خود علاقه نشان می دهند.

این روزها بُرقع یا روبند زنان قشمی از مواردی است که توجه گردشگران و مسافران به ویژه کسانی را که برای نخستین بار وارد جزیره زیبای قشم می شوند بخود جلب می کند.
نقاب که در اصطلاح محلی به آن بُرقع، بُرکه یا روبند گفته می شود به شکل های متفاوت بر چهره زنان قشمی دیده می شود که زنان و دختران از نوع کوچک و ظریف آن و زنان سالخورده از نوع پهن و بزرگتر آن، استفاده می کنند.
روبند زنان قشمی از سوی زنان هنرمند این دیار و از نوع پارچه های مخصوص وارداتی تهیه می شود که در دوخت آن ابتدا جای دو چشم مشخص می شود و در قسمت بینی هم با کار بر روی چوب نخل و یا چوب بستنی، آن را آماده می کنند.

میراث قدیمی زنان جنوب کشور همچنان از سوی دختران و زنان جوان به ویژه در روستاها حفظ شده و به صورت یک حجاب مورد توجه قرار گرفته است.
دوزندگان روبند، تهیه بُرقع را کار سختی نمی دانند و معتقدند با ابزاری مانند نخ، سوزن و قیچی و با دقت و اشتیاق می توان در مدت سه تا چهار ساعت یک بُرقعه زیبا را برای استفاده آماده کرد.
به نظر آنان، هر چند استفاده از بُرقعه هنوز در بین زنان رایج است، اما میزان استفاده از آن در روستاها بیشتر از شهر است و علاقه مندی به هنر دوخت آن نیز، بسیار کم شده است.

شکل بُرقعه ها یا روبندها در جزیره قشم متفاوت است بعضی از روبندها کل صورت زنان را پوشانده و بعضی فقط ابرو و بینی و بعضی نیز علاوه بر ابرو و بینی، دهان و گونه های استفاده کنندگان را پوشش می دهد.
برای تهیه روبندها پیشتر فقط از رنگ مشکی استفاده می شد اما در بعضی از انواع آن با بهره گیری از گلدوزی ها، رنگ های قرمز، زرد و سبز نیز در قسمتی از آن بکار می رود و در نقاطی از استان هرمزگان نیز زنان از روبندهای قرمز استفاده می کنند.
زنان قشمی معتقدند برقعه علاوه بر حفظ حجاب برای آنان، در زمینه حفاظت پوست در مقابل اشعه نور شدید خورشید نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

جزیره قشم با وسعت یک هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از تنگه هرمز به موازات ساحل جنوبی ایران به طول ۱۳۵ کیلومتر و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر از توابع هرمزگان است و ۳۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.
شهرستان قشم شامل جزیره های قشم، هنگام و لارک با حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت از تنگه هرمز به موازات ساحل استان هرمزگان به طول ۱۵۰ و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر در میان آب های خلیج فارس گسترده شده است.
تأثیر عجیب مرتب بودن در سلامت روان

اگر استرس دارید یا مضطرب هستید، تمیز کردن محیط اطراف مانند مرتب کردن کشوها، شستن ظروف یا جارو کشیدن میتواند خلقوخوی شما را تقویت کرده و اضطراب شما را کاهش دهد.
محیط اطراف ما تأثیر واقعی و ماندگاری بر سلامتی ما دارد. بسیاری از مردم در یک خانه تمیز احساس آرامش دارند و نمیتوانند در یکخانه بههمریخته استراحت کنند. شلوغی، بههمریختگی، سروصدا و نور مصنوعی، همگی بر خلقوخو و سلامت تأثیر میگذارند اما تأثیر یک محیط تمیز در برابر یک محیط نامرتب چیست؟
تحقیقات نشان میدهد که نظافت – یا فقدان آن – ممکن است اغلب با سلامت روان مرتبط باشد. از یکطرف، انجام کارهای خانه میتواند بهعنوان یک حواسپرتی و راهی برای دور کردن ذهن از نگرانیهای مبرم باشد و حداقل بهطور موقت به شما کمک کند تا از نگرانی در مورد مشکلاتی که نمیتوانید کنترل کنید، دستبردارید. از سوی دیگر، تختخواب مرتبنشده، سینک پر از ظروف کثیف، حتی میزها و کابینتهای بههمریخته و نامرتب، ممکن است بهسادگی سلامت روان شما را تحت تأثیر قرار دهد.
محیطهای بههمریخته منجر به استرس و افسردگی میشود
تحقیقات نشان داده است که محیط فیزیکی بهطور قابلتوجهی میتوانند اثرات منفی بر سطح استرس و اضطراب ما داشته باشند. برای مغز، بههمریختگی نشاندهنده کار ناتمام است و این مسئله میتواند برای برخی افراد بسیار استرسزا باشد.
محققان دانشگاه UCLA از زوجهای متأهل خواسته بودند نظافت خانههایشان را توصیف کنند. همسرانی که خانه خود را بههمریخته و نامرتب توصیف کردند رضایت زناشویی کمتری داشتند، سطح هورمون استرس کورتیزول بالاتری داشتند و خلقوخوی افسردهتری داشتند. در مقابل، زنانی که خانههایشان را تمیز و آرامشبخش توصیف میکردند، سطوح پایینتری از کورتیزول و خلقوخوی کمتر افسرده نشان دادند. جالب است مردانی که خانههای خود را نامنظم توصیف میکردند، سطح کورتیزول بالاتری نیز داشتند، اما خلقوخوی افسرده بیشتری نداشتند و این نشان میدهد زنان بیشتر از مردان تحت تأثیر محیط خانه خود هستند.
محیط نامرتب اضطرابآور است
در یک محیط نامرتب ممکن است احساس کنیم کنترل شخصی کمتری داریم و کمتر میتوانیم بر محیط خود تأثیر بگذاریم و این بهعنوان یک «تهدید کنترلی» عمل میکند. این تهدید پایدار، سلامت روانی ما را تحلیل میبرد؛ انحراف توجه- هوشیاری و نظارت مستمر، خود منجر به شکست خودتنظیمی میشود و درنهایت میتواند باعث اضطراب شود.
شلوغی، تمرکز را کاهش میدهد
محیط اطراف شما اغلب نشاندهنده ذهن شماست. فضای بههمریخته به این معنی است که شما ذهنی درهموبرهم دارید. این میتواند تمرکز را کاهش دهد و باعث شود که هنگام انجام کارهای ضروری، نتوانید تمرکز کافی داشته باشید.
بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، محققان دانشگاه پرینستون به این نتیجه رسیدند که یک محیط بههمریخته، تمرکز بر روی یک کار خاص را دشوارتر میکند، زیرا قشر بینایی فرد توسط تمام اشیاء بیربط در اتاق تحت تأثیر قرار میگیرد. بنابراین، تمیز بودن محیط اطراف به شما کمک میکند در طول روز متمرکز بمانید و بتوانید بدون استرس به همه کارهایتان رسیدگی کنید.
بههمریختگی بر مغز و کار شما تأثیر میگذارد
ممکن است فکر کنید که کمدهای پر از بایگانی یا شلوغی روی میزتان آزارتان نمیدهد اما دانشمندان مؤسسه علوم اعصاب دانشگاه پرینستون از fMRI (افامآرآی) و روشهای دیگر استفاده کردهاند تا نشان دهند که مغز ما نظم را دوست دارد و مشاهده دیداری بی نظمی باعث میشود تا مغز ما انرژیاش را از دست بدهد و توانایی ما برای تمرکز کاهش یابد. آنها همچنین دریافتند که وقتی افراد محیط کار بههمریخته خود را تمیز میکنند، بهتر میتوانند اطلاعات را متمرکز و پردازش کنند و بهرهوری آنها افزایش مییابد.
محیط بههمریخته باعث تضعیف سلامت جسمانی میشود
محیط تمیز بر سلامت جسمانی نیز تأثیر میگذارد. طبق مطالعهای که توسط نیکول کیث، پرفسور دانشگاه ایندیانا انجام شد، افرادی که خانههای تمیزی دارند نسبت به کسانی که خانههای نامرتب دارند، سالمتر هستند.
افزایش استرس مرتبط با بینظمی میتواند تأثیر عمیقی بر فشارخون، بیماری قلبی و افزایش وزن داشته باشد. علاوه بر این، خستگی ذهنی مرتبط با یک فضای نامرتب میتواند انگیزه شما را برای فعال بودن کمتر کند. همچنین زندگی طولانیمدت در یک فضای نامرتب اغلب میتواند منجر بهسلامت جسمانی ضعیفتر شود.
تمیز بودن خانه کودکان را در مدرسه و کار موفقتر میکند
شواهد نشان میدهد کودکانی که در خانوادههای منظمتر بزرگشدهاند ممکن است در مدرسه و کار موفقتر باشند. یک مطالعه طولی نشان داد که رتبهبندی والدین از تمیزی خانههایشان با درآمد آنها، سطح تحصیلات فرزندانشان و درآمد فرزندانشان در ۲۵ سال بعد مرتبط است.
چندین مطالعه، نظم خانه را با رشد تواناییهای خواندن و نوشتن در کودکان مرتبط کردهاند. بنابراین، ممکن است افرادی که خانههای مرتبتری دارند، وظیفهشناسی بیشتری داشته باشند و این ویژگیها را به فرزندان خود منتقل کنند.
کودکان خردسال نسبت به محیط خود حساس هستند و محیطهای پر سروصدا، محیطهای شلوغ و محیطهایی که افراد زیادی در آن رفتوآمد میکنند، میتواند بر رشد کودکان تأثیر منفی بگذارد. محیط خانه همچنین میتواند بر زندگی اجتماعی و شبکه حمایتی کودکان، احساس انزوا، احساس کنترل و سایر پیامدهای سلامت روان تأثیر بگذارد. خانه مکانی برای کودکان است تا احساس امنیت و آرامش کنند و برای بزرگسالان هم همینطور است.

راهکارهایی برای مرتب کردن خانه و محل کار
با توجه به اینکه محیطهای نامرتب و آشفته با کاهش سلامت روانی مرتبط است، منطقی است که حفظ یک خانه و محل کار مرتب اثر معکوس داشته باشد. اگرچه مرتب کردن یک محیط شلوغ اغلب کاری طاقتفرسا است اما با کمک روشهای زیر میتوانید از مزایای سلامت روان یک محیط تمیز و مرتب برخوردار شوید و همیشه مرتب بمانید:
هرروز یکقسمتی را تمیز کنید: تمیز کردن کل خانه از بالا به پایین میتواند دشوار به نظر برسد و ممکن است شمارا از تمیز کردن منصرف کند. بهجای اینکه به خودتان فشار بیاورید تا کل خانه را مرتب کنید، یک منطقه کوچک را انتخاب و شروع کنید. بهعنوانمثال، با آویزان کردن لباسها به جالباسی یا تمیز کردن سرویس بهداشتی شروع کنید. انجام کارهای کوچک در فهرست کارهایتان باعث میشود که نظافت کمتر دلهرهآور به نظر برسد و وقتی چیزی را از فهرست خود حذف کنید، احساس موفقیت خواهید کرد.
از انباشت غیر ضروری ها پرهیز کنید
گاهی اوقات، یکخانه نامرتب یا یک میز کار شلوغ نتیجه انباشته شدن بیشازحد وسایل است. بنابراین، هر چیزی را که دیگر استفاده نمیکنید، دور بیندازید. بهجای یافتن مکانی برای نگهداری یک کالای قدیمی یا انداختن آن در کشو، لحظهای وقت بگذارید و ببینید که آیا واقعاً به آن نیاز دارید یا خیر. حتی ممکن است به این نتیجه برسید وسایلی که استفاده نمیکنید را به یکی از عزیزان یا یک مرکز خیریه بدهید.
از کارهای کوچک و ساده شروع کنید
با یک نظافت ساده مانند پنج دقیقه وقت گذاشتن هرروز برای شستن ظرفها، یا همیشه آویزان کردن کلیدها و کیف پول خود در کنار در، میتوان تفاوت ایجاد کرد. استفاده از این عادات کوچک زمان کمتری نسبت به تمیز کردن یک محیط درهمریخته میبرد.
بههمریختگی میتواند نشانه مشکل سلامت روان باشد
برای بسیاری از افراد، حفظ یکخانه مرتب مهمتر از ایجاد تغییرات کوچک است اما برای برخی، خلاص شدن از شر بههمریختگی میتواند فوقالعاده دشوار و حتی ناراحتکننده باشد و گاهی این مسئله میتواند نشانه دهنده یک مشکل سلامت روان باشد. بهعنوانمثال، افسردگی همراه با علائمی مانند خستگی مفرط، عدم تمرکز و از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمول است که میتواند صرف زمان و انرژی موردنیاز برای حفظ یکخانه تمیز و منظم را دشوار کند. در موارد دیگر، افرادی که تمیز کردن را ناراحتکننده میدانند، ممکن است دچار اختلال احتکار یا اختلال وابستگی به اشیاء شوند. اینیک وضعیت سلامت روان قابلتشخیص است که خلاص شدن از دست اموال را حتی اگر ارزش کمی داشته باشد دشوار میکند و منجر به درهموبرهم شدن فضاهای زندگی میشود.
بهعنوانمثال، فردی که به دلیل جدا شدن از وسایل قدیمی یا شکسته دچار ناراحتی قابلتوجهی میشود، ممکن است اتاقخواب یا میز کاری داشته باشد که آنقدر پر از شلوغی هستند که دیگر نتوانند از آنها استفاده کنند. بنابراین، اگر با یک بیماری روانی زندگی میکنید که حفظ یکخانه تمیز و منظم را برای شما دشوار میکند، یا اگر علائم استرس، اضطراب یا افسردگی را تجربه میکنید که علیرغم تلاش شما برای مدیریت آنها همچنان ادامه دارد، لازم است تا به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید.
این جملات اضطراب آور را به مادران شاغل نگویید!
پای درد دل مادران شاغل به بهانه روز مادر

“این همه سال کار کردی؛ حالا دیگه بچه ات باید اولویتت باشه!”؛ “عروس خانم فلانی خانه داره؛ هزار ماشاالله خونه اش مثل دسته گل می مونه!”؛ “مادرای شاغل بچه هاشون کمبود محبت دارن!”؛ “واقعا چطوری دلت میاد بچه به این کوچیکی رو بزاری مهد؟” و…
این ها جملاتی است که یک مادر شاغل ممکن است، بارها و بارها از سوی اطرافیانش شنیده باشد. او شاید به ظاهر بی تفاوت از کنار این جملات عبور کند و با یک لبخند پاسخ دلسوزی اطرافیانش را بدهد اما خیلی وقت ها یک مادر شاغل را دچار اضطراب و این احساس ناخوشایند نکند مادر خوبی برای فرزندش نباشد و یا نکند او یک مادر ناکافی است!
وقتی پای حرف مادران شاغل بنشنید، سر درد دلشان باز می شود و خیلی از آنها از فشار روانی و اضطرابی سخن می گویند که اطرافیان به آنها وارد می کنند.
از جاری ات یاد بگیر!
سمیرا یک مادر شاغل ۳۵ ساله است و پسر کوچکش تازه به کلاس اول می رود: «من یک مادر شاغلم که هم به دلیل نیاز مالی ترجیحم شاغل بودن است و هم اینکه خانه نشین بودن به شدت مرا افسرده می کند. فکر می کنم در صورتی که یک موقعیت اجتماعی داشته باشم، روحیه بهتری دارم و حتی می توانم، مادر شادتری برای پسرم باشم. البته فشار مضاعفی روی من است؛ بعد از ۸ ساعت کار کردن تازه شغل دومم یعنی خانه داری شروع می شود و از طرفی باید به درس های پسرم هم رسیدگی کنم؛ اما هر طور شده با این موقعیت کنار می آیم. با این حال اطرافیان گاهی با اظهارنظرهای نابجا باعث می شوند، من احساس ناخوشایندی نسبت به خودم داشته باشم.
خیلی وقت ها، مادر همسرم در نگهداری از پسرم به من کمک می کند که می دانم، کار سختی هم هست؛ با این حال هر وقت برای تحویل گرفتن پسرم می روم، یک جمله ناخوشایند به من می گوید که واقعا مرا می رنجاند. مثلا اینکه: «هزار ماشالله جاریت به همه کاراش می رسه! خونه اش مثل دسته گله! بچه هاشو خوب تربیت می کنه!» من از این جمله ها واقعا می رنجم؛ برای اینکه زندگی خوبی دارم و با تمام توان برای این زندگی می جنگم…
همیشه در حال دویدنم!
ملیحه، یک مادر ۴۰ ساله و استاد دانشگاه است که باید علاوه بر دانشجویانش حواسش به دو فرزند کوچکش نیز باشد: «اینکه همزمان هم در محل کار، یک معلم خوب باشم و هم در خانه یک همسر و یک مادر کامل به اندازه کافی اضطراب آور است. معمولا محیط کار برای یک مادر امتیازی قائل نیست و این موضوع با تبلیغاتی که برای فرزندآوری می شود، مغایرت دارد. من وقتی از محل کار بر می گردم علاوه بر کار زیاد خانه باید به فرزندانم هم رسیدگی کنم. من ساعت ۵ صبح به سمت محل کارم می روم و بعد از ظهر که به خانه می آیم به امور منزل می پردازم و تا ساعت ۱ بامداد به درس فرزندم رسیدگی می کنم. با این حال اطرافیان این حس را به من می دهند که مادر خوبی نیستم؛ چون شاغلم!
چرا باید علایق خودم را فراموش کنم؟
سحر ۳۷ نیز یک مادر شاغل است که این روزها دختر ۴ ساله اش را بزرگ می کند: «مادرهای شاغل همیشه جملات ناراحت کننده و البته تکراری از اطرافیان می شنوند. مثلا اینکه این همه سال برای دل خودت کار کردی اما الان برای بچه ات باید زندگی کنی! یا اینکه بچه هایی که مادر شاغل دارند، کمبود محبت می گیرند! حتی خیلی وقت ها برخی می گویند چطور دلت می آید با بچه کوچک سر کا بروی؟ چرا برخی فکر می کنند یک مادر شاغل باید خودش و تمام علایقش را فراموش کند؟ در صورتی که می تواند میان زندگی خودش و تربیت فرزندش تعادل ایجاد کند. من این جملات را در حالی می شنوم که مادرم از فرزندم نگهداری می کند و فکر می کنم، مادرانی که مجبورند فرزندانشان را مهد کودک ببرند، جملات بدتری هم می شنوند.
مادر خانه دار هم شغل تمام وقت دارد
طیبه یک مادر ۳۰ ساله است که وقتی فرزندش به کلاس اول رفته، تصمیم گرفته کار بیرون کنار بگذارد و صرفا خانه دار شود: «من از ۱۹ سالگی شاغل بودم و همیشه درآمد داشتم. تا ۶ سالگی پسرم شغلم را ادامه دادم و فشار زیادی روی من بود اما از یک جایی ترجیح شخصی ام این بود که تمام وقتم را برای چچسرم بگذارم و خانه دار شدم. خانه داری هم یک شغل تمام وقت است و ممکن است در یک روز حتی نیم ساعت هم فرصت درازکشیدن پیدا نکنم. خانه داری شغلی است که نه مرخصی و نه حقوق دارد و کار بیرون مزیتش همین حق و حقوقی است که یک زن به دست می آورد. درست است که ترجیح من در حال حاضر خانه داری است اما فکر می کنم یک زن آنقدر توانمند است که می تواند از پس کار خانه و بیرون بربیاید. شاید تنها چیزی که از همسر و اطرافیانش می خواهد این است که درک شود و احساس مادری اش زیر سوال نرود.
مادر شاغل چگونه دچار فرسایش روحی می شود؟
گوهریسنا انزانی (روانشناس) که پیش از این گفتگویی با ایسنا داشته است، معتقد است: «برخی از پژوهشهای انجام شده نشان میدهند که دختران مادران شاغل از نظر رضایت تحصیلی، اعتماد به نفس، پیشرفت تحصیلی، روحیه سازش پذیری، تعهد به خود و دنبال کردن خواستههای خود نسبت به دختران مادران خانهدار موفقتر هستند بنابراین به نظر میرسد اشتغال مادر در خارج از خانه بر فرزندان دختر اثرات بهینهای دارد. البته پژوهشهای متضاد دیگری هستند که نشان میدهند خواب، نگرانی و نافرمانی کودکان مادران شاغل بیشتر است. همچنین احساس شرم، ترس و اضطراب در دختران و اختلالات روانی و اجتماعی و رفتاری در پسران بیشتر است اما با این حال هرچه تحصیلات مادر بیشتر و تعامل او با همسر بهتر باشد و مهارت های زندگی را بیشتر بداند و حضور با کیفیتی در خانه داشته باشد میتواند از تمامی این اختلالات جلوگیری کند.
این روانشناس با بیان اینکه گاهی اشتغال باعث استرس میشود و والد میتواند این استرس را به فرزندان منتقل کند، اظهارکرد: «مادر شاغل مسئولیت زیادی را بر عهده دارد؛ بنابراین باید تعادلی بین کار و خانه ایجاد کند. در غیر این صورت دچار فرسایش روحی میشود واختلالات رفتاری و اضطرابی نیز در فرزندان او ایجاد میشود. مادر نقش برجستهای در امنیت و شادی فرزند دارد بنابراین مادری که با کار کردن میتواند احساس بهتری را تجربه کند با برنامه ریزی مناسب در کنار همسر و فرزند خود نیز میتواند احساس آرامش را به آنها انتقال دهد.
انزانی در عین حال می گوید: «مادران باید درخانه فضای گرمی را ایجاد کنند و با کودکان خود اهداف کوچکی مانند تماشای فیلم در کنار هم، بازی کردن و در کنار هم غذا درست کردن و… و. در منزل دنبال کنند همچنین مادر شاغل ابتدا باید به نیازهای خودش به عنوان مادر توجه کند تا بتواند رابطه بهینهای با همسر و فرزند خود داشته باشد چراکه مادر شاد و با هدف در مدیریت خانه موفقتر است.»
با این رفتار اعتماد به نفس در کودکتان میمیرد

به گفته یک روانشناس تربیتی، بسیاری از کودکان به دلایل زیادی در ایجاد و حفظ اعتمادبهنفس مشکلدارند. یکی از دلایل رایج این مسئله، رفتارهای آسیبزننده والدین و معلمان با کودک است.
از همان اوایل زندگی، پاسخگویی والدین به نیازهای نوزادانشان بر رشد اعتمادبهنفس و عزتنفس تأثیر میگذارد. مثلاً کودک لبخند میزند و والدین با قربان صدقه رفتن، عکسالعمل نشان میدهند. این عکسالعمل والدین در اوایل کودکی، نوجوانی و بزرگسالی نشاندهنده پذیرش، تصدیق و تحسین است و بهطور قابلتوجهی به رشد عزتنفس و اعتمادبهنفس کمک میکند اما هنگامیکه والدین عکسالعمل مناسبی نسبت به افکار و احساسات کودکشان نشان نمیدهند یا زمانی که والدین بیشازحد درگیر میشوند و فرصت کمی برای کودک فراهم میکنند تا افکار و احساسات خود را بروز دهد، در هر دو صورت رشد اعتمادبهنفس و عزتنفس کودک به خطر میافتد. علاوه بر این، متأسفانه برخی رفتارهای مخرب والدین باعث میشود که اعتمادبهنفس کودک برای همیشه سرکوب شود.
دکتر زهره نصیری، متخصص روانشناسی تربیتی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی با اشاره به رفتارهای آسیبزننده والدین، به بررسی اهمیت اعتمادبهنفس در کودکان میپردازد.
ضرورت داشتن اعتمادبهنفس در کودکان
دکتر نصیری در تعریف اعتمادبهنفس میگوید: اعتمادبهنفس به معنای اعتماد به خود است. باید توجه داشت که عزتنفس با اعتمادبهنفس متفاوت است. عزتنفس بسیار مهمتر از اعتمادبهنفس است و در برخی متون این دو اصطلاح را باهم معنا میکنند درحالیکه این دو متفاوت از یکدیگرند.
به گفته نصیری، ضرورت داشتن اعتمادبهنفس مستلزم داشتن عزتنفس است: اگر کسی عزتنفس داشته باشد، میتواند اعتمادبهنفس هم داشته باشد اما اگر کسی اعتمادبهنفس داشته باشد و عزتنفس نداشته باشد، ممکن است دچار اعتمادبهنفس کاذب شود لذا برای داشتن عزتنفس لازم است که خودمان را عزیز و ارزشمند بدانیم. بنابراین، بیش از اعتمادبهنفس لازم است از همان کودکی داشتن عزتنفس را به کودک آموزش دهیم.
این روانشناس تربیتی نداشتن عزتنفس و اعتمادبهنفس را خطری برای کودکان و جوانان میداند و میگوید: متأسفانه امروزه محرکهایی همچون فضای مجازی، مواد مخدر، داروهای روانگردان و… به یک صنعت تبدیلشده که اگر کودکی اعتمادبهنفس نداشته باشد، بهراحتی از مصرفکنندگان این صنعت خواهد شد.
رفتارهای آسیبزننده به اعتمادبهنفس کودک
نصیری معتقد است که والدین نقش به سزایی در پرورش اعتمادبهنفس کودک دارند: والدین برای افزایش اعتمادبهنفس در کودکشان نباید از واژههای دستوری استفاده نمایند زیرا واژههای دستوری بهصورت امرونهی میتواند موجب کاهش یا سلب اعتمادبهنفس در کودک شود.
این روانشناس تأکید میکند: والدین بههیچعنوان نباید بیش از سه دستور در طول روز به فرزندشان بدهند؛ البته سه دستور هم شرایط خاص خود را دارد.
نصیری یکی دیگر از رفتارهایی که باعث سلب اعتمادبهنفس در کودک میشود را هشدار دادن دانست و افزود: «بسیاری از والدین از روی نگرانی یا دلسوزی، خیلی زودهنگام به فرزندشان هشدار میدهند. هشدارهایی مثلاینکه «لباست را بپوش، سرما نخوری»، «نیفتی!»، «لیوان رو از دستت نندازی» و…؛ این والدین اصلاً اجازه نمیدهند که فرزندشان با دنیای طبیعی خودشان روبرو شوند و تجربه کسب کنند.
این روانشناس ادامه میدهد: «کودکی که همیشه قصد انجام کاری را داشته و به او هشدار دادهشده و درنهایت مادر یا پدر آن کار را به انجام رسانده، قطعاً نمیتواند اعتمادبهنفس داشته باشد چراکه چنین کودکی همیشه اعتماد به والدین داشته نه اعتماد به خودش!
نصیری، تمسخر را بهعنوان سومین عامل آسیبزننده به اعتمادبهنفس کودک ذکر میکند و میگوید: تمسخر نهتنها به اعتمادبهنفس آسیب میزند بلکه عزتنفس کودک را نیز خدشهدار میکند. گاهی والدین مدام در حال برچسب زدن به کودکشان هستند؛ زمانی که کودک دستخط خوبی ندارد، منظم نیست یا به دلیل اختلال یا رشد غضروفی زمین میخورد، با برچسبهایی مثل دست و پا چلفتی، بینظم و… کودک را تمسخر میکنند.
به گفته این روانشناس، اینگونه رفتارهای تمسخرآمیز باعث میشود تا کودک احساس بیارزشی کند؛ درنتیجه عزتنفس کودک از بین میرود و درجایی که عزتنفس وجود نداشته باشد، اعتمادبهنفسی وجود نخواهد داشت و اگر هم اعتمادبهنفس وجود داشته باشد، آن اعتمادبهنفس کاذب است و بهسرعت فرومیریزد.
نصیری میگوید والدی که فرزندش را تهدید میکند هم اعتمادبهنفس کودکش را نیز از بین میبرد: تهدید والدین، کودک را دچار اضطراب و ترس میکند و این اضطراب کمکم اعتمادبهنفس کودک را از بین میبرد.
روش آموزش در پرورش اعتمادبهنفس کودک مؤثر است
نصیری معتقد است که علاوه بر والدین، معلم و سیستم آموزشی نیز در پرورش اعتمادبهنفس کودک مؤثر است. او میگوید سیستم رقابتی در آموزشوپرورش میتواند باعث از بین رفتن اعتمادبهنفس در کودک شود: سیستم رقابتی وقتی صحیح است که همه افراد ازنظر استعداد و سطح هوشی یکسان باشند لذا زمانی که سطح هوش دانشآموزان با یکدیگر متفاوت است، برقراری سیستم رقابتی برخلاف عدالت است و باعث میشود تا کودک مدام خودش را با دیگر دانشآموزانی که از سطح هوش بالایی برخوردارند مقایسه کند، درنتیجه این مسئله منجر به سلب اعتمادبهنفس در دانشآموز میشود.
این روانشناس ادامه میدهد: رفتارهای آسیبزنندهای مثل دستور، هشدار، تهدید و تمسخر که از طرف والدین باعث سلب اعتمادبهنفس کودک میشود، از طرف معلم و سیستم آموزشی نیز میتواند بر روی اعتمادبهنفس کودک تأثیرگذار باشد.
نصیری تأکید میکند: رفتارهای آسیبزننده از طرف والدین در سنین زیر ۷ سال، بسیار اثربخشی بیشتری دارد و نقش والدین را پررنگتر میکند اما رفتارهای آسیبزننده از طرف معلم و با قرار گرفتن کودک در گروه همسالان منجر به از بین رفتن عزتنفس میشود و همانطور که اشاره کردیم سلب عزتنفس منجر به سلب اعتمادبهنفس خواهد شد.
شکلگیری اعتمادبهنفس از سنین ۲-۳ سالگی شروع میشود
به گفته نصیری، عزتنفس از همان لحظه تولد کودک شکل میگیرد اما شکلگیری اعتمادبهنفس از سنین ۲-۳ سالگی شروع میشود. اگر دقت کنید کودکان در سنین ۳ سالگی که شروع به حرف زدن میکنند، زیاد از کلمه «من» استفاده میکنند؛ این «منِ کودک» مقدس است و والدین باید برای آن ارزش قائل شوند و اجازه تجربه به او داده شود چراکه درست در همین سنین اعتمادبهنفس کودک شکل میگیرد و رفتار والدین در افزایش یا کاهش اعتمادبهنفس کودک بسیار مؤثر است.
اعتمادبهنفس پایین، بهخودیخود درمان نمیشود
نصیری در رابطه با درمان اعتمادبهنفس میگوید:« اعتمادبهنفس بهاندازهای میتواند درروند رشد ما تأثیرگذار باشد که درمان این مسئله بههیچعنوان بدون کمک و راهنمایی متخصصین و روانشناسان امکانپذیر نیست و از طرف دیگر، عدم درمان اعتمادبهنفس بهمرورزمان منجر به اضطراب اجتماعی، اضطراب مدرسه، اضطراب فراگیر و… میشود.
این روانشناس در رابطه با نحوه برخورد افراد با اعتمادبهنفس پایین میگوید: «برخی افراد که از اعتمادبهنفس پایینی برخوردارند، گاهی با رفتن به کلاسهای ورزش یا کسب یک مهارت خاص تلاش میکنند تا بهصورت معکوس، کمبود اعتمادبهنفسشان را بپوشانند. این افراد ممکن است به موفقیت دست پیدا کنند اما صرف دستیابی به یک مهارت منجر به اعتمادبهنفس کاذب شده و خودشیفتگی نتیجه این نوع رفتار است.
نصیری در رابطه با درمان اعتمادبهنفس در کودکان میگوید: «صرف تغییر رفتار والدین برای درمان و افزایش اعتمادبهنفس کودک کافی نیست زیرا والدینی که با رفتارهایشان باعث سلب اعتمادبهنفس در کوکشان میشوند، خودشان افرادی آسیبپذیر هستند لذا این دسته والدین باید آموزش ببینند و از طرف دیگر، میزان آسیبدیدگی اعتمادبهنفس در کودک باید موردبررسی قرار گیرد.

با خودآگاهی اعتمادبهنفس فرزندتان را افزایش دهید
نصیری معتقد است که والدین بهمنظور افزایش اعتمادبهنفس کودکشان لازم است که مهارت «خودآگاهی» را به او آموزش دهند: «علایق، استعدادها، مهارتها و احساسات بارز کودک باید موردبررسی قرار گیرد و پس از بررسی خودآگاهی، لازم است نقاط قوت و ضعف کودک از یکدیگر تفکیکشده و با استفاده از نقاط قوت، اعتمادبهنفس کودک را افزایش داد.
این روانشناس تأکید میکند: «کودکان باید به نقطه پذیرش دست یابند و چنانچه نقطهضعفی در آنها قابلتغییر نبود، باید آن را بپذیرند و اگر قابلتغییر بود، با حل مسئله و راهحل باید آن را تغییر دهند.
نصیری میگوید: «متأسفانه یکی از اشتباهات والدین این است که گاهی کودکشان را با نقطهضعفهایش مواجه میکنند؛ مثلاً کودک از توانایی جسمی پایینی برخوردار است و والد برای پوشاندن این نقص، فرزندش را در یک کلاس هنری و مهارت خاص ثبتنام میکند.
این روانشناس تربیتی بابیان اینکه کودکان تا قبل از ۱۲ سالگی نباید کاری را بهصورت حرفهای انجام دهند، میگوید: «کودکان باید کودکی کنند و هر چیزی را تجربه نمایند لذا انجام یک مهارت در سنین کودکی بهصورت حرفهای نوعی سوءاستفاده از کودک است و نهتنها تأثیری در رفع نقطهضعف کودک ندارد بلکه باعث سلب اعتمادبهنفس کودک نیز میشود چراکه کودک بهیکباره وارد حرفهای میشود که هیچ توانایی در انجام آن ندارد.»
این قاتل خاموش باعث به دنیا آمدن جنینهای مرده میشود

آلودگی بدون شک یکی از علل اصلی مرگومیر در جهان است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که سرب های موجود در هوا سالانه میلیونها مرگ زودرس را به دنبال دارد. متأسفانه، بسیاری از سازمانهای بهداشتی آن را بهعنوان علت مرگ ذکر نکردهاند اما این مسئله میتواند خطرات نگرانکنندهای را برای برخی گروهها به ویژه مادران باردار به gدنبال داشته باشد.
دادههای سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که تقریباً تمام جمعیت جهان (۹۹٪) هوایی را تنفس میکنند که از محدودیتهای دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت فراتر میرود و حاوی سطوح بالایی از آلایندهها است.
بسیاری از مطالعات نشان میدهد که جوامع کمدرآمد بهطور نامتناسبی در معرض آلودگی هوا قرار دارند و در برابر اثرات نامطلوب سلامتی آسیبپذیرتر هستند. هنگامیکه ما آلایندههای هوا را تنفس میکنیم، این ذرات ریز میتوانند وارد جریان خون ما شوند و باعث سرفه یا سوزش چشم شوند و بیماری های زمینه ای را تشدید کنند. البته خطرات سلامتی افراد از آلودگی هوا بسته به سن، مکان، سلامت زمینهای و سایر عوامل بسیار، متفاوت است. بااینحال، برخی از گروههای مردم ممکن است ازنظر قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا بیشتر از دیگران مستعد باشند و آلایندههای مختلف ممکن است بر این گروهها تأثیر متفاوتی بگذارند.
آلودگی هوا باعث افزایش تولد جنینهای مرده میشود
آلودگی هوا میتواند بر بارداری تأثیر منفی بگذارد و منجر به زایمان زودرس، وزن کم هنگام تولد، مردهزایی یا ناهنجاریهای مادرزادی شود.
محققان دریافتند که ذرات PM ۵.۲ میتوانند از طریق جفت از مادر به جنین منتقل شوند که نهتنها ممکن است به جفت آسیب برساند بلکه بهطور بالقوه باعث آسیب «غیرقابلبرگشت جنین» شود. یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، ذرات آلاینده سمی را در ریهها، کبد و مغز جنین نشان داد. علاوه بر این، قرار گرفتن در معرض PM۵.۲ در دوران بارداری میتواند انتقال اکسیژن به جنین را کاهش دهد یا باعث ناهنجاریهای جفت شود که همه این علل باعث افزایش تولد جنینهای مرده میشود.
احتمال زایمان زودرس از دیگر خطرات آلودگی هوا برای زنان باردار است. زایمان زودرس خطر مشکلات دیگری مانند وزن کم هنگام تولد، رشد ناکافی ریهها در نوزاد و مرگ نوزاد در حین تولد یا مدت کوتاهی پس از تولد را افزایش میدهد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۹، اثرات آلایندههای رایج مانند ازن، دیاکسید گوگرد، اکسید نیتروژن و دیاکسید نیتروژن را ارزیابی کرد و به این نتیجه دستیافت که بین آلودگی هوا و زایمان زودرس رابطه وجود دارد و این خطر در طول بارداری بعدی بالاتر بود. همچنین یک تجزیهوتحلیل در سال ۲۰۱۳ نشان داد که شیوع آلایندههای خاص، مانند دیاکسید نیتروژن، با خطر بالاتر وزن کم هنگام تولد مرتبط است.
آلودگی هوا برای کودکان بیش از بزرگسالان مضر است
کودکان در مقایسه با بزرگسالان نسبت به تنفس در هوای آلوده آسیبپذیرتر هستند زیرا مجاری تنفسی آنها کوچکتر است و همچنان در حال رشد است. آنها همچنین سریعتر از بزرگسالان تنفس میکنند لذا هوای آلوده بیشتری را جذب مینمایند.
هنگامیکه ذرات استنشاقی بسیار کوچک هستند – قطر ۲.۵ میکرون یا کمتر – میتوانند غشاهای مخاطی حفره بینی را تحریک کنند و باعث آبریزش بینی و سرفه شوند. علاوه بر این، این ذرات ریز میتوانند راه خود را به ریهها بازکرده و باعث التهاب در آنجا شوند. درنتیجه آلودگی هوا با PM ۵.۲، کودکان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماریهای تنفسی قرار میدهد و محققان این موضوع را در جمعیتهای سراسر جهان مشاهده کردهاند اما این تنها آغاز راه است، زیرا آلودگی هوا فقط وارد راههای هوایی و ریههای ما نمیشود. این امکان وجود دارد که برخی از ذرات – ازجمله ذرات فوقریز که فقط ۰.۱ میکرون یا کمتر قطر دارند – بتوانند از بافت ریه عبور کرده و وارد جریان خون شوند. همچنین ممکن است ذرات درنتیجه بلعیده شدن به دستگاه گوارش راه پیدا کنند. بهاینترتیب، ذرات معلق میتوانند بسیار بیشتر بر سیستم تنفسی کودک تأثیر بگذارند.
آلودگی هوا یک عامل خطر برای همه مبتلایان به آسم است
آلودگی هوا، حدود دوسوم افراد مبتلا به آسم را در معرض خطر حمله آسم قرار میدهد؛ به این دلیل که برخی از ذرات آلودگی بهاندازهای کوچک هستند که مستقیماً وارد ریهها میشوند و بهسرعت راههای هوایی و علائم آسم را تحریک میکنند.
آلودگی هوا نهتنها باعث تشدید آسم در افراد مبتلا به این بیماری میشود بلکه تحقیقات نشان میدهد که سطوح بالای آلودگی هوا میتواند باعث ابتلا به آسم در کودکان و بزرگسالان شود. کودکانی که در مناطقی با آلودگی بالا زندگی میکنند بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین اگر در دوران بارداری در معرض سطوح بالایی از آلودگی باشید، چه خودتان آسم داشته باشید چه نداشته نباشید، احتمال ابتلای کودک شما به آسم بیشتر است.
خطر آلودگی هوا برای افراد مسن و بیماران قلبی
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، آلودگی هوا در سراسر جهان، ۲۵ درصد از کل مرگومیرهای مربوط به بیماریهای قلبی عروقی ایسکمیک را تشکیل میدهد. وقتی ذرات وارد بدن میشوند، از سد محافظ ریههای ما عبور کرده و وارد جریان خون میشوند. بر اساس تحقیقات، ذرات میتوانند رگهای خونی را منقبض کنند و باعث باریک شدن آنها شوند. این نتیجه، میتواند به افزایش فشارخون و فشار قلب کمک کند و حتی میتواند درنهایت باعث سکته مغزی یا حمله قلبی شود. آلودگی هوا همچنین میتواند ساختار یا شکل قلب را تغییر دهد و این ممکن است درنتیجه منجر به نارسایی قلبی یا سایر مشکلات قلبی شود.
قرار گرفتن کوتاهمدت در معرض ذرات مضر نیز خطر حمله قلبی، آریتمی (اختلال ریتم قلب)، سکته مغزی و نارسایی قلبی را در جمعیتهای آسیبپذیر مانند افراد مسن و مبتلایان به بیماریهای قلبی عروقی افزایش میدهد و علائمی مانند تپش قلب، درد قفسه سینه یا تنگی نفس را ایجاد میکند لذا افراد مبتلا به بیماریهای قلبی در صورت ادامه یافتن یا تشدید علائم، باید از پزشک متخصص کمک بگیرند. اگرچه اثرات آلودگی هوا بر روی گروههای حساس بسیار نگرانکننده است اما تغذیه خوب که نشان دادهشده است که تأثیر قابلتوجهی بر اثرات آلودگی هوا دارد، ابزاری فوری برای کاهش اثرات منفی آلودگی هوا است.
تقویت آنزیمهای سمزدایی با خوردن سبزیجات چلیپایی
سبزیجات چلیپایی مانند کلم بروکلی، گلکلم، کلم پیچ، تربچه، شلغم و… میتواند بهطور چشمگیری آنزیمهای سمزدایی را در کبد ما تقویت کند و به کاهش سطح التهاب در بدن ما کمک نماید. تحقیقات نشان میدهد که خوردن بیش از دو فنجان کلم بروکلی، کلم، گلکلم، کلم پیچ، یا سایر سبزیجات چلیپایی در روز با ۲۰ درصد کاهش خطر مرگ مرتبط است و خوردن این سبزیجات راهی مقرونبهصرفه برای مبارزه با خطرات آلودگی هوا در درازمدت برای سلامتی باشد.
اثر محافظتی مواد مغذی در برابر ذرات معلق
چندین مطالعه نشان داده است که مواد مغذی مانند ویتامینهای B، C، E، D و امگا ۳ PUFA اثرات محافظتی در برابر آسیبهای ناشی از ذرات معلق دارند. افزایش مصرف آنتیاکسیدانها و همچنین سایر مواد مغذی ضدالتهابی، ممکن است استرس اکسیداتیو ناشی از آلودگی هوا و التهاب در آسم، سلامت قلب و عروق و بیماریهای التهابی مزمن را کاهش دهد و درنتیجه راهحل مفیدی برای مقابله با اثرات منفی بر سلامتی ارائه دهد.
بهترین راه برای اطمینان از دریافت میزان بهینه ویتامینهای B، C، E، D و امگا ۳، مصرف ماهیهای چرب، قارچ، زرده تخممرغ، کیوی، سبزیجات، لیمو، کلم بروکلی، پرتقال، گوجهفرنگی، تخم آفتابگردان، بادام، فلفل دلمهای، زیتون، گردو، محصولات لبنی، حبوبات و… به میزان حداقل دو بار در هفته است. درصورتیکه به میزان زیادی از این مواد مغذی مصرف نمیکنید و میخواهید از خواص ویتامینها و امگا ۳ بهرهمند شوید، باید مصرف مکمل را در نظر داشته باشید.
زردچوبه، پاککننده ریه
زردچوبه به دلیل داشتن آنتیاکسیدان قوی و اثرات ضدالتهابی، یک غذای عالی برای سلامت ریهها است. ترکیب اصلی زردچوبه کورکومین است که برای حمایت از عملکرد ریه مفید است و به تمیز کردن طبیعی بدن کمک میکند. اینیکی از غذاهای پاککننده ریه است که به مبارزه با عفونتهای ویروسی در آلودگی هوا کمک میکند.
سیب، میوه ای غنی شده با مواد مغذی
سیب، یکی از میوههای مفید برای ریهها محسوب میشود زیرا مصرف منظم آن باعث بهبود عملکرد ریه میشود. طبق مطالعات، خوردن پنج سیب در هفته برای داشتن ریههای عالی و کاهش خطر ابتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) عالی است. این میوه با مواد مغذی ضروری غنیشده است.
معجزه خوردن کدوتنبل در روزهای آلودگی هوا
کدوتنبل، یکی دیگر از بهترین مواد غذایی برای سلامت ریه است که ترکیبات شیمیایی را تقویت میکند و سرشار از کاروتنوئیدهایی مانند لوتئین، بتا کاروتن و زآگزانتین است. این یکی از بهترین غذاهای ضدالتهابی برای ریهها محسوب میشود که مصرف آن برای سلامت ریه بهخصوص در طی آلودگی هوا ضروری است.
روی این ویژگی همسرتان سرپوش نگذارید!

به گفته یک روانشناس و مشاور، بیمسئولیتی خصلت ویران کنندهای است که معمولاً از دوران کودکی، از دل خانواده و سپس از مدرسه شکل میگیرد و در روابط شخصی فرد، مشکلات عدیدهای را به وجود خواهد آورد.
مسئولیت یک عنصر کلیدی برای یک زندگی شاد و موفق است. زمانی که در یک رابطه، یکی از طرفین از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند، تمام مسئولیت زندگی بر دوش یک نفر افتاده و او را از پا درخواهد آورد. از سوی دیگر، رفتار غیرمسئولانه میتواند به روابط آسیب برساند و باعث سلب اعتماد شود.
بیمسئولیتی یکی از خصلتهای نامتعارفی است که در برخی افراد دیده میشود و میتواند بنیان خانواده را سست و ضعیف کرده و رابطه عاطفی زوجین را به خطر بیندازد. مسئولیتپذیری نهتنها در زندگی مشترک بلکه در هر رابطهای ازجمله رابطه دوستانه، شغلی، اجتماعی و… ضروری است اما بهراستی با فرد بیمسئولیت چگونه باید برخورد کرد؟ آیا راهحلی برای اصلاح این رفتار وجود دارد؟ دکتر شقایق درویشی، روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی به این سؤال پاسخ میدهد.
بیمسئولیتی مصادیق مختلفی دارد
چیزی که در ذهن اغلب ما جاافتاده، نسبت دادن بیمسئولیتی به مردان بیکاری است که نسبت به مسائل مالی خانواده بیتوجهاند اما بیمسئولیتی ممکن است درباره هر موضوعی صدق کند؛ زنی که برای تربیت فرزندان وقت نمیگذارد یا به امور خانه رسیدگی نمیکند، فردی که در روابط کاری به انجام وظایفش متعهد نیست یا بیتفاوتی در قبال اتفاقات و معضلات جامعه، همه و همه مصداق بیمسئولیتی هستند. دکتر درویشی در تعریق دقیق فرد بیمسئولیت میگوید: بیمسئولیت بهفردی گفته میشود که مسئولیت اتفاقات زندگیاش را نمیپذیرد و بار تمام مشکلات زندگی را بر دوش طرف مقابل یا عوامل بیرونی میاندازد.
او ادامه میدهد: فرد بیمسئولیت، اشتباهات و انتخابات خود را گردن نمیگیرد و همیشه جامعه و خانواده و دیگران را مقصر میدانند.
درویشی با اشاره به قانون ۲۰-۸۰ میگوید: فرد مسئولیتپذیر با استفاده از قانون ۲۰-۸۰، باور دارد که ۸۰ درصد اتفاقات در زندگی زمینه درونی دارد و خودش مسئول آنهاست و ۲۰ درصد اتفاقات عامل بیرونی دارد که در اختیار خودش نیست لذا تمرکز فرد مسئولیتپذیر بر روی آن ۸۰ درصد عامل درونی است اما در افراد بیمسئولیت، تمرکز روی ۲۰ درصدی است که در اختیارشان نیست و کاملاً بیرونی است.
این روانشناس میگوید افراد بیمسئولیت نسبت به پیامدهای اقداماتی که انجام میدهند کاملاً بیتوجه هستند: معمولاً به این افراد نمیتوان اعتماد کرد زیرا آنها به پیامدهای تصمیمی که میگیرند اهمیت نمیدهند و معمولاً تصمیمات غیرمسئولانه میگیرند.
درویشی بابیان اینکه ریشه اصلی این بیمسئولیتی از دل خانه و خانواده شروع میشود، تصریح میکند: افراد بیمسئولیت، معمولاً در خانه عادت کردند که کسی از آنها انتظار نداشته باشد و در مقابل، خودشان توقع بالایی از اطرافیان دارند و همین موضوع باعث زیادهخواهی، خودخواهی و لجبازی آنها میشود.
ریشه اصلی بیمسئولیتی، وجود والدین غیرمسئول است
به گفته درویشی، بیمسئولیتی در افراد معمولاً از دوران کودکی، از دل خانواده و سپس از مدرسه شکل میگیرد: رفتارهای تحکمی و گوشبهفرمان بودن کودک در خانواده و مدرسه باعث میشود تا فرد مسئولیتپذیری لازم را نداشته باشد و از زیر بار برخی مسائل فرار کند و اشتباهاتش را گردن فرد دیگری بیندازد.
این روانشناس ریشه اصلی بیمسئولیتی را وجود والدین غیرمسئول میداند و میگوید: آموزش مسئولیتپذیری باید در خانه و توسط والدین شروع شود اما متأسفانه بسیاری از والدین با حمایت بیشازحد از بچهها و رفاهی که در دورهی کودکی برای آنها به وجود میآورند، مانع یادگیری مسئولیتپذیری در کودکان میشوند.
او ادامه میدهد: فراهم کردن تمام نیازها و خواستههای کودکان باعث میشود تا آنها در مقابل انتخابها و تصمیماتشان مسئول نباشند. این کودکان به دلیل فراهم بودن همه امکانات در کودکی معمولاً در بزرگسالی برای رسیدن به اهدافشان تلاش نمیکنند و مسئولیت کارهایشان را بر عهده نمیگیرند.
دلایل خاص دیگری هم برای بیمسئولیتی وجود دارد
به عقیده درویشی، ترس باعث میشود که فرد از وارد شدن به دنیای ناشناخته دوری کند: «معمولاً مردم از هر چیزی که بترسند یا آن را درک نکنند یا اطلاعاتی در مورد آن نداشته باشند، آن را حذف میکنند؛ بنابراین ترس میتواند یک دلیل خاص برای بیمسئولیتی باشد.» این روانشناس نداشتن هدف در زندگی را یکی دیگر از دلایل بیمسئولیتی افراد دانست و افزود: وقتی فرد هدف مشخصی در زندگی ندارد بهراحتی بهانه میگیرد و کاری را انجام نمیدهد.
او مقایسه کردن را دلیل دیگر بر بیمسئولیتی میداند و میگوید: وقتی فرد دائم خودش را با دیگران مقایسه میکند، از ترس اینکه مبادا کاری را انجام دهد که بهپای دیگران نرسد، بهانهگیری میکند و فرصت آن تلاش را از خودش میگیرد چون نمیداند که میتواند در آن کار موفق شود یا خیر لذا ترجیح میدهد مسئولیتی را نپذیرد.
بیمسئولیتی با زندگی مشترک چه می کند؟
درویشی در پاسخ به این سؤال میگوید: فرقی نمیکند زن بیمسئولیت باشد یا مرد، بیمسئولیتی باعث خودخواهی و توقع زیاد در فرد میشود. درواقع چنین فردی دوست دارد دیگران برایش همه کار انجام دهند و هر چیزی میخواهد دیگران برایش فراهم کنند و اینیک حالت لجبازی در فرد به وجود خواهد آورد؛ بالطبع وقتی انتظارات فرد برآورده نمیشود، اختلافات و تنش شروع خواهد شد.
مسئولیت پذیری یک ضرورت است
درویشی معتقد است که مسئولیتپذیری قابلرفع است و فرد بیمسئولیت میتواند با انجام روشهایی به فرد مسئولیتپذیر تبدیل شود. او میگوید: مسئولیتپذیری یک ضرورت است. فرد با یک برنامهریزی روزانه میتواند متعهد شود که آن برنامه را تا پایان روز انجام دهد و مدیریت مسئولیتهایی که در آن روز برای خود قرار داده، بپذیرد.
این روانشناس ادامه میدهد: افراد بیمسئولیت معمولاً برای انجام ندادن کارهایشان بهانهگیری میکنند لذا این افراد برای تبدیلشدن به یک فرد مسئولیتپذیر باید گله و شکایت، مقصر دانستن دیگران و بهانهگیری را متوقف کنند و هر زمان تصمیم به انجام کاری میگیرند به هر قیمتی آن را انجام دهند.
درویشی یکی دیگر از راههای رفع بیمسئولیتی را به تعویق نینداختن کارها دانست و افزود: فرد بیمسئولیت باید سعی کند کارهایش را در اولین فرصت انجام دهد زیرا زمانی که فرد تصمیم به انجام کاری میگیرد، مغز سه تا پنج ثانیه روی آن تمرکز میکند و باگذشت ۵ ثانیه فرد به خاطر اینکه آن فشار را از روی خود بردارد، انجام آن کار را نادیده میگیرد.
او تأکید می کند: پشت گوش انداختن کارها باعث میشود تا بیمسئولیتی در فرد تقویت شود لذا خیلی مهم است که برای رفع بیمسئولیتی بتوانیم به خودمان اعتماد کنیم و کارها را در اولین فرصت انجام دهیم.
این ویژگی را نادیده نگیرید
یکی از مصادیق بیمسئولیتی که بنیان خانواده را متزلزل میکند و باعث ایجاد تنش در خانواده میشود، بیمسئولیتی و عدم تعهد طرفین نسبت به یکدیگر است. درویشی در خصوص نحوه برخورد با همسر بیمسئولیت میگوید: نباید با بیمسئولیتی همسر کنار آمد چراکه رفع نشدن این مشکل میتواند بر روی فرزندان نیز تأثیر بگذارد و آنها را هم به یک فرد بیمسئولیت تبدیل کند.
این روانشناس میگوید برای رفع این مشکل باید صبوری کرد و اجازه داد تا این مشکل بهمرورزمان رفع شود: همسر بیمسئولیت را وادار به انجام کارها کنید و در مقابل برای انجام دادن آن کار صبوری کنید. متأسفانه برخی افراد برای سرعت عمل دادن به انجام کارها، وقتی از همسرشان میخواهند کاری انجام دهد و او تعلل میکند، خودشان دستبهکار میشوند و آن کار را انجام میدهند؛ درحالیکه با انجام این کار، همسر به این وضعیت عادت میکند و ترجیح میدهد با پشت گوش انداختن از زیر بار آن مسئولیت شانه خالی کند چون مطمئن است یک نفر بالاخره آن را انجام خواهد داد.
قبل از ازدواج مسئولیتپذیری طرف مقابل را ارزیابی کنید
به گفته درویشی، مسئولیتپذیری از ملاکهای مهمی است که افراد قبل از ازدواج باید به آن توجه کنند. او در خصوص روشهای تشخیص مسئولیتپذیری در افراد میگوید: «فردی که در آستانه ازدواج است اما مسئولیت زندگی شخصی خودش را نپذیرفته، همچنان از خانواده پولتوجیبی میگیرد، از عهده تصمیماتی که برای زندگیاش میگیرد برنمیآیید، برای برنامههای شخصی زندگیاش قدمی برنمیدارد، اهدافی در زندگی ندارد، همه کارهایش را دیگران انجام میدهند و بهسلامتیاش اهمیتی نمیدهد چنین فردی قطعاً در زندگی مشترک مسئولیتپذیر نخواهد بود.»
گلودرد شدید علامت اصلی زیرسویه جدید کرونا

یک متخصص بیماریهای عفونی در تشریح علائم زیرسویههای جدید امیکرون، از گلودرد شدید به عنوان بارزترین آنها یاد کرد.
دکتر بهزاد مهدویان با اشاره به شیوع زیرسویههای جدید امیکرون دربسیاری کشورهای جهان، گفت: این زیرسویهها اخیرا در کشور ما هم شناسایی شدهاند و انتظار داریم ظرف روزها و هفتههای آینده درگیری گستردهای را رقم بزنند.
وی افزود: آنچه مسلم است قدرت سرایت این زیرسویهها نسبت به زیرسویههای قبلی امیکرون افزایش یافته و همین امر موجب شیوع گسترده آن در بسیاری کشورها شده است.
مهدویان گفت: در همین راستا افراد حتما باید نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی بویژه استفاده از ماسک اهتمام داشته باشند.
این متخصص بیماریهای عفونی در تشریح علائم این زیرسویههای جدید، با بیان اینکه افتراق آنها از سایر زیرسویهها و بیماریهایی مانند آنفلوآنزا بسیار دشوار است، گفت: به لحاظ بالینی تفاوت چندانی میان علائم این زیرسویهها با سویههای قبلی وجود ندارد و تنها از راه انجام تست میتوان آنها را تشخیص داد.
مهدویان گفت: این زیرسویهها نیز مانند قبلی ها، علائمی مشابه سرماخوردگی از جمله بدن درد، سردرد، گرفتگی و آبریزش بینی و… را ایجاد میکنند.
وی افزود: در این میان تنها نشانه بارز گلودرد شدید است و افرادی که با گلودرد شدید بیماری آنها شروع میشود به احتمال زیاد گرفتار زیرسویههای جدید امیکرون شدهاند.
این متخصص بیماریهای عفونی در خصوص مدت دوره بیماری هم گفت: چنانچه دستگاه تنفسی فوقانی درگیر شود، مدت بیماری حدود سه تا پنج یا نهایتا هفت روز خواهد بود، اما اگر درگیری ریوی ایجاد شده و شدت بیماری بالا باشد به تبع زمان بیشتری بیماری به درازا میکشد.
وی خاطرنشان کرد: در هر صورت توصیه میشود افراد مبتلا به ویژه آنها که در منزل خود والدین سالمند یا مبتلایان بیماری زمینهای دارند حتما تا دو هفته پروتکلهای بهداشتی را در محیط خانه به دقت اجرا کرده و از ماسک استفاده کنند.
شناسایی سویههای جدید BQ.1 و XBB در ایران و جهان
طبق گفته معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در ۱۳ دیماه ۱۴۰۱، بر اساس آزمایشات انجام شده در استان تبریز چند مورد از سویههای جدید BQ.1 و XBB اومیکرون مشاهده شده است. او همچنین اشاره کرد افراد مبتلا به این سویههای جدید قرطینه شدهاند. همچنین سنخنگوی وزارت بهداشت درباره شیوع سویه جدید کرونا در روز ۱۳ دیماه ۱۴۰۱ اشاره کرد و گفت: تاکنون فقط یک مورد ابتلا به سویههای جدید کرونا در تهران مشاهده شده است.
اندی پکوز، دکترا، ویروس شناس و معاون بخش میکروبیولوژی دانشکده جانز هاپکینز گفت: از آنجایی که XBB ترکیبی از ردههای فرعی BA.2.10.1 و BA.2.75 است، به این معنی است که این زیر سویه جدید دارای بخشهایی از دو ویروس مختلف است که میزبانان یکسانی را آلوده کرده و برخی از ژنهای آنها را در این فرآیند مبادله میکنند. همچنین طبق گفته سازمان بهداشت جهانی (WHO)، در مورد تکامل ویروس SARS-CoV-2 (TAG-VE)، و زیرسویه جدید آن یعنی XBB در اصل یک سویه پیشرفت کرده امیکرون در نظر گرفته میشود. این گروه از محققان به این نتیجه رسیدند که XBB و زیرشاخههای آن به برچسب جدیدی نیاز ندارند، زیرا تفاوت چندانی با سایر زیرشاخههای Omicron ندارند.
آغاز موج هشتم کرونا در کشور با کرونای جدید
طبق گفته سخنگوی وزارت بهداشت چنانچه زیرسویههای BQ.1 و XBB در ایران شناسایی شوند، به احتمال زیاد شاهد موج هشتم کرونا در کشور خواهیم بود. حالا که اول دی ماه ۱۴۰۱، سه مورد ابتلا به زیر سویه جدید کرونا امیکرون در کشور مشاهده شد که از بین این سه مورد، دو نمونه مربوط به زیرسویه BQ1 و یک مورد مربوط به زیرسویه XBB بوده است. گفته شده، این نمونهها در آزمایشگاه مرجع دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران تشخیص داده شدهاند.
تزریق دوز یادآور برای سویه جدید کرونا ۱۴۰۱
پس از تحقیقات و مطالعات برخی متخصصان درباره آمار جمعیت واکسینه شده در بسیاری از کشورهای جهان از جمله سنگاپور، متوجه افزایش چشمگیر مبتلایان و شناسایی این زیرسویهها در بیماران شدهاند، که نشان میدهد این زیر سویه جدید کرونا قابلیت انتقال بیشتری را نسبت به موارد قبلی داشته باشند. دکتر کریمی، معاون درمان وزیر بهداشت دراین باره ذکر کرد: با توجه به گذشت بیش از ۶ ماه از واکسیناسیون در جامعه، ایمنی جامعه کم شده است.
مشاهده اولین موارد ابتلا به زیر سویههای اُمیکرون در ایران

سخنگوی وزارت بهداشت از مشاهده نخستین موارد ابتلا به زیر سویههای جدید اومیکرون در کشور خبر داد.
پدرام پاک آیین گفت: سه مورد ابتلا به زیر سویه های جدید اومیکرون که در بسیاری کشورهای جهان شایع است، در کشورمان مشاهده شد.
پاک آیین افزود: از این سه مورد، دو نمونه مربوط به زیرسویه BQ1 و یک مورد مربوط به زیرسویه XBB است.
سخنگوی وزارت بهداشت افزود: این نمونه ها در آزمایشگاه مرجع دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران تشخیص داده شده است.
بنابر اعلام وزارت بهداشت، پاک آیین اضافه کرد: با توجه به سرعت انتقال بالای این زیر سویه ها در روزهای آینده شاهد افزایش آمار ابتلا به این زیر سویههای جدید خواهیم بود.
چندی پیش سخنگوی وزارت بهداشت گفته بود: با توجه به روند افزایش مبتلایان به کرونا در جهان، احتمال ورود موج جدیدی از کرونا با زیرسویههای جدید امیکرون به کشور در زمستان امسال وجود دارد.
نیک آیین افزود: با این همه، کرونا در ایران و هیچ جای دنیا تمام نشده است؛ کرونا در ایران وجود دارد و با همکاری مردم و مدیریت تأمین واکسن روند کاهشی را طی کرده که همکاری مردم، رعایت مسائل بهداشتی و تزریق ۱۵۶ میلیون دز واکسن در کشور از دلایل آن است.
پاکآیین ادامه داد: وزارت بهداشت از مردم تقاضا دارد سالانه یک بار واکسن کرونا را تزریق کنند و اگر فردی امسال، واکسن کرونا را تزریق نکرده است حتما به این کار اقدام کند همچنین مطابق آخرین مصوبه کمیته ملی واکسیناسیون کرونا، به همه افراد بالای ۱۸ سال که دارای بیماری زمینهای بوده و ۶ ماه از آخرین واکسن آنها گذشته، توصیه اکید میشود هر چه سریعتر نسبت به تزریق دز یادآور اقدام کنند.
سخنگوی وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: میزان مراجعه روزانه برای واکسیناسیون کمتر از پنج هزار نفر و ناکافی است و از رسانهها و مردم میخواهیم موضوع واکسیناسیون را جدی بگیرند.
وی گفت: بنا به توصیه متخصصان، لازم است افرادی که علائم سرماخوردگی یا بیماریهای تنفسی دارند، حتما از ماسک استفاده کنند و به سایر افراد نیز توصیه میشود، دست کم در فضاهای بسته و متراکم ماسک بزنند.
شاخصترین علائم ابتلا به جهش جدید کرونا را بشناسید
این سویه در مدت زمان کوتاهی به سویه غالب در جهان تبدیل شد و جای واریانت دلتا را گرفت. از آن زمان تاکنون جهشهایی در امیکرون اتفاق افتاده و علاوه بر سویه اصلی که امیکرون BA.۱ نام دارد، امیکرون BA.۲ و BA.۳ هم به وجود آمده است. زیرسویه امیکرون BA.۲ مسریتر از BA.۱ است و این سازمان در ماه مارس(اسفند) اعلام کرد که این زیرسویه در جهان غالب شده است. انگار قرار است حالا حالاها اسمهای متفاوت و سرایتهای بیشتری از این ویروس را شاهد باشیم؛در این گزارش به سویه XE، تازهترین جهش ویروس کرونا میپردازیم:
طبق آخرین اخبار منتشر شده از سمت سخنگوی وزارت بهداشت اولین موارد ابتلا به دو زیر سویه جدید XBB و BQ.1 دیروز به تاریخ ۷ دی ۱۴۹۱ در کشور مشاهده شد.
در حال حاضر دو زیر سویه جدید از اومیکرون تحت عنوان XBB و BQ.1 شناسایی شده اند. طبق شواهد زیر سویه های جدید از لحاظ میزان جهش و فرار از سیستم ایمنی تفاوت زیادی با اجداد اومیکرون خود ندارند. از آن جایی که واکسن های موجود در برابر تمامی سویه ها از جمله اومیکرون، موثر هستند و این نکته که دو زیر سویه XBB و BQ.1 نیز جزء انواع زیر سویه های اومیکرون طبقه بندی می شوند، در صورتی که واکسیناسیون کووید خود را تکمیل کرده اید، موردی برای نگرانی وجود ندارد.
اگر جزء افرادی هستید که هنوز دوز بوستر خود را دریافت نکرده اید. حتما نسبت به تزریق آن اقدام نمایید.
زیر سویه XBB
زیر سویه XBB ترکیبی از دو زیر سویه BA.2.10.1 و BA.2.75 امیکرون است. شیوع زیر سویه XBB 1.3% تخمین زده شده است و تاکنون در 35 کشور شناسایی شده است. طبق مطالعات، شدت بیماری زیر سویه XBB افزایش نداشته است، اما احتمال عفونت مجدد با این زیر سویه نسبت به باقی سویه ها بیشتر می باشد. به عبارت دیگر، با یک بار ابتلا به این زیر سویه احتمال ابتلای مجدد به آن همچنان وجود دارد. تاکنون گزارشی از فرار زیر سویه XBB از پاسخ سیستم ایمنی وجود نداشته است و در صورتی که قبلا به امیکرون مبتلا شده باشید، با توجه سلول های ایمنی آشنا با امیکرون و آنتی بادی های تولید شده توسط آن ها، دوره بیماری سختی نخواهید داشت.
آیا موج جدیدی از کرونا در راه است؟
اینکه زیرسویه XBB توانایی ایجاد موج جدیدی از بیماری در جامعه داشته باشد، رابطه مستقیمی با میزان ایمنی جمعی ناشی از واکسیناسیون عمومی، ابتلای طبیعی به امیکرون و همچنین میزان رعایت اصول بهداشتی در مکان های عمومی دارد. در صورتی که درصد بالایی از جامعه واکسینه شده باشند و همچنین تا حدی ایمنی جمعی ناشی از ابتلای طبیعی نیز در جامعه وجود داشته باشد، احتمال به وجود آمدن موج جدید کاهش می یابد.
زیر سویه BQ.1
زیرسویهBQ.1 یا BQ.1.1، نوع جهش یافته زیر سویه BA.5 است که در آن، اسپایک (SPIKE) ویروس دچار تغییر شده است. میزان شیوع این زیر سویه 6 درصد و تاکنون در 65 کشور دنیا گزارش شده است. هنوز اطلاعاتی از شدت بیماری زایی و یا میزان فرار این زیر سویه از سیستم ایمنی موجود نیست. اما سرعت بالای شیوع این زیر سویه نشان از قدرت سرایت بالاتر BQ.1.1 و نیاز به زیر نظر گرفتن رفتار این ویروس دارد. میزان ابتلای مجدد در این زیر سویه نیز بالاتر است.
طبق مطالعات، اگرچه ممکن است کارایی واکسن ها نسبت به ابتلا به این زیر سویه کمی کاهش یافته باشد اما همچنان در برابر بیماری شدید و همچنین پیشگیری از مرگ و میر ناشی از ابتلا بسیار موثر هستند. بنابراین تاکید می شود در صورتی که هنوز واکسن دریافت نکرده اید و یا دوز بوستر خود را تکمیل نکرده اید، نسبت به تزریق آن اقدام نمایید.
آیا سویه جدید کرونا خطرناک است؟
میزان مرگ و میر سویه های اومیکرون از جملهBQ.1 و XBB نسبت به باقی سویه های کووید نوزده پایین تر بوده و حدود 0.4 درصد است. البته این موضوع به معنای عدم احتیاط و عدم نیاز به واکسن نیست. حتما در نظر داشته باشید که همه سویه ها و زیر سویه های کووید نوزده می تواند سبب مرگ و میر شود و در صورت بروز علائم، حتما آن را جدی بگیرید.
آیا سویه جدید کرونا درگیری ریه دارد؟
دقت داشته باشید که سلول های ریه از اهداف اصلی تمامی سویه های ویروس کرونا است. بنابراین امکان درگیری ریه، در تمامی انواع ویروس کرونا از جمله زیر سویه های جدید XBB و BQ.1.1 وجود دارد.
زیر سویه های جدید کرونا چه علائمی دارد؟
طبق گزارشات CDC، افرادی که دچار سویه XBB می شوند، علائمی همچون تب، سرفه، درد عضلانی، سردرد، گلودرد، آبریزش بینی، خستگی، حالت تهوع و اسهال را تجربه می کنند. از بین علائم اشاره شده، حالت تهوع و استفراغ با احتمال پایین تری بروز می یابد. به طور کلی علائم خفیف بوده، اما همچنان احتمال درگیری ریه ها وجود دارد.