دسته: سبک زندگی
مدیریت قهر و آشتی با همسر

قهر کردن بین زوجین بسیار رواج دارد و برای مسائل ریز و درشت قهر میکنند, چطور میتوان قهر همسران را مدیریت کرد؟
آیا تا به حال به این فکر افتادهاید که چرا وقتی همسرتان دلگیر و ناراحت میشود، شما از او دوری میکنید یا نسبت به او بیتوجه میشوید؟ آیا فکر میکنید قهر کردن و سربالا دادن به مشکلات، راه مناسبی برای حل اختلافات و تنبیه همسرتان است، یا اینکه این رفتارها بیش از پیش، به رابطهتان آسیب میرساند؟
اعتراف به این موضوع مهم است که بسیاری از زوجین بهجای پیدا کردن راهکارهای مفید برای حل مسائل، بهطور ناخواسته به این رفتارهای فراری متوسل میشوند. این اقدامات نشانگر ترس، ناپختگی، و ضعف شخصیتی هستند و به جای روبرو شدن با مشکلات، سعی در پنهان کردن آنها دارند. این نوع رفتارها اغلب به شکل نگذاشتن، بیتوجهی، ترشرویی، جواب سربالا دادن، نادیدهگرفتن، لجبازی، کینهجویی و … انجام میشود.
این روشها میتوانند مؤثر و موثر به نظر بیایند اما در واقع نشانه ناتوانی در ارتباطها و نداشتن مهارتهای لازم برای بیان مشکلات و ناراحتیها هستند. به جای اینکه مسائل را بهطور موقت یا برای همیشه پنهان کنید، بهتر است با باز و صادقانه بیان احساسات و نیازها، با همسرتان در میان بگذارید تا بتوانید مشکلات را به صورت سازنده و منطقی حل کنید.
مهمترین قدم در راستای اصلاح رفتارهای فراری، فراگیری مهارتهای ارتباطی سازنده است. این مهارتها شامل گوش دادن فعال، اظهار نظر با احترام، ارتباطبان، و بهاشتراک گذاری احساسات بدون برداشتها و قضاوتهای نادرست است. با استفاده از این مهارتها میتوانید راهکارهایی مؤثر برای حل مشکلات در رابطه خود پیدا کنید و به بهبود و سلامت روابطتان کمک کنید. در نهایت، ارتقاء ارتباط و اعتماد متقابل درون رابطهتان بهترین راه برای بهبود رفتارهای ارتباطی است.
دلیل قهر همسران؛ چرا بعضی ها مدام با همسرشان قهر میکنند؟
بهطور کلی، قهر یکی از مهلکترین روشهای انتخابی زوجین برای حل مسائل است و در بلندمدت به افزایش ناخشنودی و دلسردی منجر میشود. افرادی که با این مشکل درگیرند، میدانند که این رفتار چون سمی مهلک است و میتواند روحیه و انگیزههای فردی را خراب کند و رابطه را به خطر بیاندازد. چنانچه در ادامه این بخش از نمناک خواهید خواند، دلیل برخی همسران برای تمسک به قهر و ادامهی آن ممکن است به دلایل مختلفی باشد؛ از جمله:
نادیده گرفتهشدن
برخی افراد به دلیل احساس نادیدهگرفتهشدن یا عدم توجه همسرشان به نیازها و احساساتشان، به قهر روی میآورند تا توجه همسر را به خود جلب کنند.
عدم مدیریت هیجانات
در مواجهه با مسائل یا نارضایتیها، برخی افراد ناتوانی دارند که هیجاناتشان را به خوبی مدیریت کنند و بهجای آن که بازخورد سازندهای ارائه دهند، به قهر و تعامل منفی متوجه میشوند.
الگوهای یادگرفته شده
برخی افراد از خانواده یا محیطهای اطرافشان الگوهای قهر و انزوا را یاد گرفتهاند و به همین دلیل در زندگی زناشوییشان از همین راهکارها استفاده میکنند.
ناتوانی در ارتباطات سازنده
ممکن است برخی از افراد ناتوانی داشته باشند که احساسات و نیازهای خود را به صورت صریح و باز، با همسرشان مطرح کنند و بهجای آن به قهر روی بیاورند.
قهر با همسر، روش استفاده برای باج گیری
بسیاری از افراد عادت به اعتماد به روشهای باجگیری عاطفی دارند؛ به این معنا که با آگاهانه به قهر و ترفندهای عاطفی متوجه میشوند که چگونه با تلاشهایی نادرست به اهداف خود دست یابند، چه بزرگ چه کوچک. این نوع رفتارها بهعنوان یک روش منفعلانه و موقتی برای رسیدن به نیازها و آرزوها مورد استفاده قرار میگیرد. الگوبرداری از رفتارهای دیگران، به ویژه والدین یا زندگی با افراد مستبد و زورگو، ممکن است باعث پرورش رفتارهایی چون قهر و لجبازی در فرد شود.
این خصیصهها نهادینه شده در شخصیت افراد را تا بزرگسالی همراه خواهند بود و در مواجهه با مشکلات و اتفاقات زندگی، به توسل به این ترفندها (مانند قهر کردن) متوسل میشوند. این افراد در فرآیند شکلگیری شخصیت خود در دوران کودکی آموختهاند که اگر با توجه به نقاط ضعف دیگران و بهانهگیری، مواجهه کنند، برای رسیدن به اهداف خود بسیار سریعتر و راحتتر میتوانند به رضایت طرف مقابل برسند.
این نوع رفتارها معمولاً موقتی و کوتاهمدت هستند و به وضوح نشاندهنده نقص و ناتوانی در تعاملات اجتماعی است. افرادی که به این رفتارها متوسل میشوند، بهصورت نادرست و غیرسازنده به مشکلات روبرو میشوند و در طول مدت، این رفتارها ممکن است منجر به تعاملهای ناسالم و ایجاد بحرانهای درون خانواده یا روابط میان فردی شود.
بهترین راهکار برای افرادی که ممکن است به این نوع رفتارها متمایل باشند، آگاهی از الگوهای خود و افکار و احساساتشان است. ارتقاء هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی سازنده میتواند به بهبود رفتارها و تعاملات اجتماعی کمک کند. همچنین، گفتگوهای صادقانه با همسر یا افراد مهم زندگی میتواند به شناخت بهتر خود و دیگران و درک عمیقتر مسائل و احساسات منجر شود. از طریق یادگیری مهارتهای سازنده و مثبت، میتوان به ارتقاء کیفیت روابط و بهبود رفتارهای ارتباطی و عاطفی خود پیشرفت کرد.
ایراد افرادی که عادت به قهر با همسرشان دارند
افرادی که به طور مکرر قهر و خشم نشان میدهند، عموماً انتقادپذیری کم، حساسیت زیاد و آسیبپذیری دارند. نحوه بیان عباراتی مثل “فلانی حساس و زودرنج است” یا “فلانی به سرعت عصبی میشود”، به وضوح نمایانگر شرایط روحی و داخلی این افراد است. این افراد معمولاً در مواجهه با مشکلات، اختلافها در عقیده و سلیقه با دیگران، احساس ترس، حقارت و ناتوانی میکنند، و به نوعی، قهر و خشم را به عنوان راهی برای دفاع و فرار از این شرایط میپذیرند.
آنها در واقع با اظهار قهر و خشم، از مواجهه با احساسات مختلف و استرسهای ناشی از آنها فرار میکنند و تلاش میکنند این تنشها را کاهش دهند. این رفتارها نشاندهنده ترس و ناتوانی شخصیتی افراد میباشند و ممکن است نشات بگیرند از تجربیات گذشته، احساس کمبود عزت نفس یا ناامنی در روابط فردی و اجتماعی. این افراد نیاز به یادگیری مهارتهای سازنده برای مواجهه با احساسات، مدیریت استرس و ایجاد ارتباطهای مثبت دارند.
به گزارش وب گاه نمناک، ارتقاء هوش هیجانی، کسب آگاهی از احساسات و ارتقاء توانایی بیان آنها به صورت سازنده میتواند به بهبود رفتارها و بهبود روابط شخصی و اجتماعی کمک کند. همچنین، ایجاد محیطی حمایتکننده و مهربان برای افراد میتواند به تقویت اعتماد به نفس و احساس امنیت آنها کمک کند و باعث کاهش نیاز به رفتارهای غیرسازنده گردد.
چرا برای بچهها قصه بخوانیم؟

بشر از گذشته تا به الان عاشق قصه بوده است. آدمها با قصه میخندند، گریه میکنند، یاد میگیرند و دوباره از نو شروع میکنند. یکی از بهترین مواقع قصهگویی برای کودکان، شب موقع خوابیدن آنهاست. در این مطلب به شما میگوییم چرا داستان خواندن قبل خواب برای بچهها مفید است و چه بخوانیم و چه نخوانیم؟
تقویت تمرکز و تفکر منطقی
تقریبا هر کودکی دوست دارد قبل از خوابیدن قصه بشنود. این کار علاوه بر اینکه برای کودک، لذتبخش است، فایدههای زیادی برای او دارد. یکی از اثرات مستقیم شنیدن این داستانها، افزایش تمرکز است. ممکن است کودک در ابتدای این عادت قصهگویی، ابتدا سوالهای متعدد بپرسد و پرش ذهنی داشته باشد؛ اما کمکم یاد میگیرد روی جریان داستان تمرکز کرده و از پرسیدن سوالهای بیمورد خودداری کند. علاوه بر تقویت تمرکز، بچهها در روند شنیدن داستان، پرسشگری را هم تمرین میکنند. همین پرسشگری میتواند روحیه نقادی و تفکر منطقی را در آنها پرورش دهد.
پرو بال دادن به قوه خیال
خیلی از آدمها بعد از تماشای فیلم اقتباسی، بین کتاب و فیلم، باز کتاب را انتخاب میکنند؛ حتی اگر فیلم هم خوشساخت باشد. چرا این اتفاق میافتد؟ چون کتابها را خودشان میسازند و فیلمها را سلیقه کارگردان. در عصری که بچهها بیشتر تصویرمحور شدهاند، پر و بال دادن به قوه خیال آنها ضروری است. قصهها به بچهها اجازه میدهند جهانی را خلق کنند، کوچک و بزرگش کنند، خرابش کنند و دوباره آن را بسازند. این خلق کردنها، هم تجربه دلنشینی برای کودک است هم قوه خلاقیت او را تقویت میکند.
تقویت رابطه والدین با کودک
یکی از راههای ایجاد صمیمیت بین والدین و فرزندان همین قصهها هستند. بچهها با شنیدن قصه از زبان پدر و مادر، یک خاطره خوب برای تمام عمرشان میسازند. پدر و مادر با آغوش گرفتن فرزند و داستان گفتن، به او حس امنیت میدهند. علاوه بر این، سادهترین و موثرترین روش برای تربیت کودک همین قصه گفتن است. حتی اشتباهات بچهها را با همین داستانگویی میشود به آنها گوشزد کرد و راهی برای اصلاح آن پیدا کرد.
رشد مهارتهای زبانی و افزایش دایره لغات
قصهها و شعرها و تکرار آنها میتوانند مهارتهای زبانی کودک را تقویت کنند. بچههایی که در فضای غنی از داستان و حرف و سخن، بزرگ میشوند، زودتر زبان باز میکنند و موقع حرف زدن هم بهتر عمل میکنند. یکی از دلایل پرخاشگری خردسالان این است که نمیتوانند احساس خود را با واژهها بیان کنند و بچههایی که در محیط زبانی غنیتری هستند، کمتر با این مشکل روبهرو میشوند. علاوه بر این، کتابها پر از لغاتی هستند که در زندگی روزمره خود از آنها استفاده نمیکنیم؛ پس خواندن قصه، دایرزه واژگانی بچهها را بزرگتر میکند.
چه نخوانیم؟
حالا که فهمیدیم قصهها انقدر برای رشد بچهها مفید و گاهی ضروری هستند، میتوانیم هر داستانی را قبل خواب برای بچهها تعریف کنیم؟ جواب قطعا نه است. داستان شب، باید داستانی باشد که بچهها را برای استراحت آماده میکند؛ پس هر محتوایی که ترس، خشونت و حتی هیجان منتقل کند، مناسب قصه شبانه نیست. داستانهای پر از هیجان مناسب نیستند، چون بچهها را هوشیار و از خواب منصرف میکنند. قصههایی که محتوای خیلی غمگین دارند هم مناسب نیستند. داستانهای ترسناک هم باعث میشوند که خواب بچهها مختل شود یا خواب آشفته ببینند.
چه بخوانیم؟
به گزارش وب گاه تبیان، بچهها عاشق داستانهایی هستند که قهرمانهای بزرگ دارد. چه بهتر که خودشان این قهرمان بزرگ باشند. برای بچهها داستانی تعریف کنید که بچهها قهرمان اصلی آن هستند. این قصه، عزت نفس کودک را بالا میبرد. قصههایی که تخیلی و فانتزی هستند هم برای قصهگویی قبل خواب مناسب هستند. داستانی که بچهها بتوانند فضای آن را بسازند. این داستانها باید ساده با ریتمی آرام باشند و پایان خوشی هم داشته باشند. داستانهای ادبیات کهن مثل کلیله و دمنه هم گزینه مناسبی برای قصهگوییهای شبانه هستند.
۵ کمبود تغذیهای در رژیمهای غذایی مدرن

یک رژیم غذایی ظاهراً سالم را شروع میکنید و فکر میکنید اصولی پیش میروید. اما تغذیه بسیار پیچیدهتر و مهمتر از چیزی است که فکر میکنید.
در کشورهای توسعهیافته مثل ایالات متحده، شاید این طور به نظر برسد که افراد معمولاً کمبود مواد مغذی ندارند؛ چون غذا و کالری زیادی میخورند؛ اما حتی با وجود دسترسی به انواع غذاها، باز هم رژیمهای غذایی مدرن و امروزی اغلب از جهت ویتامینها و املاح لازم برای سلامتی کمبودهایی دارند، چرا؟ تغییرات در کیفیت خاک و تکنیکهای کشاورزی بهمرورزمان باعث کاهش سطح مواد مغذی محصولات شدهاند؛ بنابراین حتی اگر همان ماده غذایی همیشگی را از فروشگاه همیشگی بخرید، ممکن است نسبت به دهه گذشته دارای مواد مغذی کمتری باشد.
در عین حال مسئله غذاهای بسیار فراوری شده مطرح است. این غذاها ارزش غذایی کمتری دارند و فیبرشان نیز کم است. ضمناً بیشتر افراد غذاهای بسیار متنوع نمیخورند تا انواع مواد مغذی به بدنشان برسد. در این مطلب به این میپردازیم که در رژیمهای غذایی امروزی و غربی چه کمبودهایی وجود دارد.
ویتامین D
ویتامین D که به نام ویتامین خورشید معروف است، باعث افزایش جذب کلسیم و سلامت استخوانها میشود. اما کمبود این ویتامین بسیار شایع میباشد و تخمین زده میشود ۴۱ درصد از افراد بزرگسال به میزان کافی ویتامین D ندارند. ازآنجاییکه ما به طور منظم سطح ویتامین D بدن خود را چک نمیکنیم، بیشتر کسانی که کمبود این ویتامین را دارند از این مسئله آگاه نیستند. افراد سنین بالاتر، کسانی که پوست تیرهتری دارند، کسانی که مرتباً از ضدآفتاب استفاده میکنند و افراد چاق بیشتر احتمال دارد دچار کمبود ویتامین D باشند.
چرا کمبود ویتامین D اینقدر مهم است؟ چون استخوانهای ما بدون ویتامین D کافی تدریجاً شکننده و ضعیف میشوند. تحقیقات نیز پایینبودن سطح ویتامین D را با سرطان، بیماریهای خودایمنی، بیماریهای قلبی و عروقی، افسردگی و… مرتبط نشان داده است.
چه میتوانید بکنید؟ هر روز در میانه روز ۱۵ تا ۳۰ دقیقه و چند بار در هفته خود را در معرض نور مستقیم خورشید قرار دهید، ماهیهای چرب بخورید، لبنیات غنی شده با ویتامین D مصرف کنید و در صورت نیاز روزانه مکمل ویتامین D با دوز ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ واحد مصرف نمایید. اگر فکر میکنید کمبود ویتامین D دارید از پزشکتان بخواهید با آزمایش خون وضعیت را بررسی کند.
آهن
آهن این امکان را به گلبولهای قرمز خون میدهد تا اکسیژن را در سراسر بدن پخش کنند. کمبود آهن میتواند باعث آنمی، خستگی، ضعف، سردرد و تنگی نفس شود. گروههایی که بیشتر مستعد کمبود آهن هستند شامل زنان در سنین قاعدگی، زنان باردار، گیاهخوارها و افرادی میشود که دچار عوارضی هستند که بر جذب آهن بدنشان اثر میگذارد. بهمرورزمان، کمبود آهن عملکرد سیستم ایمنی را مختل میکند و ریسک عوارض حین زایمان را بالا میبرد.
کاری که میتوانید بکنید این است که مصرف گوشت قرمز کمچرب، غذاهای دریایی، مغزها و دانهها، بنشن و حبوبات، غلات غنی شده با آهن و سبزیهای برگدار سبز را افزایش دهید. اما همه افراد به آهن بیشتر در رژیم غذایی خود نیاز ندارند. آهن خیلی زیاد هم میتواند مضر باشد و دوزهای بسیار بالای آن میتواند باعث استرس اکسیداتیو در بدن بشود. ازآنجاییکه زنان در سنین پیش از یائسگی بیشتر در معرض کمبود آهن هستند، این افراد باید غذاهای آهندار بیشتر بخورند.
یُد
ید برای تولید هورمون تیروئید لازم است و از این طریق بر تنظیم متابولیسم، رشد و تکامل و… اثر میگذارد. حتی کمبود ید خفیف طی بارداری میتواند بر رشد مغز جنین اثر منفی بگذارد. امروزه تخمین زده میشود ۳۵ درصد از افراد در تمام دنیا بهاندازه کافی یُد نمیخورند.
مصرف غذاهای حاوی یُد مثل ماهی، لبنیات، تخممرغ و نمک یددار میتواند در پیشگیری از کمبود یُد مفید باشد. استفاده از نمک یددار در رژیم غذایی در دریافت ید لازم بسیار مهم است. نمکهایی مثل نمک دریا و یا نمک صورتی هیمالیا ممکن است سالم به نظر برسند؛ اما ید ندارند. از مصرف مکمل ید خودداری کنید، مگر اینکه تحتنظر پزشک باشید. استفاده طولانیمدت از مکمل ید با دوز بالا میتواند مشکلات تیروئید را در برخی از افراد بدتر کند.
غذاهای یددار را به طور منظم در رژیم غذایی خود وارد کنید و با نمک یُددار آشپزی کنید؛ چون سالمترین شیوه پیشگیری از کمبود یُد و حفظ سلامت تیروئید هستند. ازآنجاییکه میتوانید نیاز بدنتان به ید را از طریق تغذیه بهخوبی تأمین کنید، مصرف مکمل ید واقعاً ضرورتی ندارد و حتی ممکن است خطراتی هم برای سلامتی داشته باشد. به همین دلیل، تغییراتی در عادات غذایی، روشی بهتر و بیضررتر برای پیشگیری از کمبود ید میباشد.
ویتامین B۱۲
در بیشتر رژیمهای غذایی، فقط منابع حیوانی منبع قابلتوجه ویتامین B۱۲ هستند. کمبود این ویتامین در میان افرادی که گوشت قرمز مصرف میکنند غیرمعمول است؛ اما تخمین زده میشود ۶۲ درصد از گیاهخوارها دچار کمبود ویتامین B۱۲ هستند. ویتامین B۱۲ حامی شکلگیری گلبولهای قرمز خون و عملکرد نورولوژیکی بدن است و کمبود طولانیمدت این ویتامین میتواند موجب آنمی و آسیب عصبی شود. اگر منابع حیوانی در رژیم غذاییتان جایی ندارند پس حتماً به مصرف مکمل نیاز دارید و همچنین میتوانید غلات غنی شده با این ویتامین و شیرهای گیاهی غنی شده استفاده کنید.
کلسیم
محصولات لبنی مانند شیر و ماست و پنیر، معروفترین منابع کلسیماند و به تقویت استخوانها و عضلات و عصبها کمک میکنند. اما اگر اهل مصرف لبنیات نیستید، دریافت کلسیم از سبزیجات هم خوب است اما شاید کافی نباشد. کمبود کلسیم بهمرورزمان میتواند فاجعه بیافریند: ترد و ضعیفشدن و در نهایت شکستگیهای استخوان!
بعد از ۵۰ سالگی بدن شما تا حدودی توانایی جذب کلسیم را از دست میدهد. شما باید روزانه ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیگرم کلسیم مصرف کنید تا قوی بمانید. علاوه بر لبنیات میتوانید از توفو غنی شده، سبزیهای برگدار، حبوبات، مغزها و دانهها استفاده کنید. اگر کلسیم کافی از طریق تغذیه به بدنتان نمیرسد، مصرف مکمل این ماده غذایی میتواند نیازتان را تأمین کند.
ارتباط بین مکملهای کلسیم و سلامت قلب در سالهای اخیر زیاد موردبحث بوده است. مطالعات متعددی نشان دادهاند افرادی که عادت دارند به طور مرتب از مکملهای کلسیم یا دوزهای بالا استفاده کنند، بیشتر در معرض حمله قلبی و بیماریهای قلبی و عروقیاند.
محققان عقیده دارند مصرف زیاد مکمل کلسیم میتواند سفتی عروق و التهاب ایجاد کند و ضمناً در جذب دیگر املاح مهم مثل منیزیم و زینک اختلال ایجاد کند. بهمرورزمان، این اثرات باعث میشوند فرد مستعد حوادث قلبی و عروقی شود، مثل حمله قلبی و سکته مغزی.
اما خبرها در مورد کلسیم همگی بد نیستند. دریافت کلسیم از منابع غذایی مثل لبنیات، سبزیهای برگدار، مغزها و حبوبات ظاهراً چنین ریسکی ندارد. کلسیم گرفته شده از غذاها توسط بدن مؤثرتر جذب و تنظیم میشود تا کلسیم گرفته شده از مکملها.
اهمیت تغذیه را دستکم نگیرید
به گزارش وب گاه تبیان، هر چند کمبود مواد مغذی بیشتر مشکلاتی مزمن هستند تا حاد، اما نباید اثرات بلندمدت این کمبودها را دستکم بگیرید. دریافت مواد مغذی کافی بهواسطه رژیم غذایی متنوع و متعادل و مصرف مکمل در صورت نیاز با تجویز پزشک نقش بزرگی در سلامتی و تندرستی دارد. به بدنتان سوخت مناسب برسانید تا درست کار کند و در بلندمدت دچار مشکل نشوید. آینده سلامتی شما بستگی به انتخابهای روزانهتان دارد.
طلاق والدین؛ استرس مرگبار برای بچهها

دکتر محمدرضا کمن، روانشناس خانواده میگوید: بر اساس پژوهشها، بالاترین میزان اضطراب بچهها از جدایی پدر و مادر است؛ حتی مرگ پدر و مادر میزان اضطرابش برای بچهها کمتر از میزان جدایی پدر و مادر است.
اگرچه اثرات طلاق بر روی کودکان متفاوت است اما تحقیقات نشان میدهد کودکانی که والدینشان طلاق میگیرند، سطوح بالاتری از اضطراب، افسردگی و رفتار ضداجتماعی را نسبت به همسالانشان، از خود نشان میدهند. بر اساس این تحقیقات، طلاق والدین با خطرات قابلتوجهی برای کودکان و نوجوانان از جمله سوءمصرف مواد و اعتیاد، مشکلات سلامت روانی و جسمی همراه است؛ بهمنظور کاهش آسیب طلاق بر کودکان و نوجوانان دکتر محمدرضا کمن، روانشناس خانواده و استاد دانشگاه تهران توصیه میکند که والدین پیش از طلاق همه جوانب را بسنجند و از فرزندشان مراقبت روانی کنند.
مراقب روان فرزندتان باشید
کمن میگوید والدین قبل از طلاق باید از فرزندانشان مراقبت روانی کنند: مراقبت روانی فرزند یک چیز بالاتر از رضایت فرزندان به طلاق والدینشان است. یک زمانی ممکن است پدر و مادر با جوسازی، ائتلافی با بچهها تشکیل دهند، رأیشان را بخرند و بهظاهر رضایتشان را جلب کنند، ولی فرزند بعد از طلاق آسیبهای جدی ببیند؛ بنابراین بیش از رضایت فرزندان به طلاق، رضایت روانی آنها مهم است.
او ادامه میدهد: رضایت روانی چیزی نیست که بچهها به لفظ بگویند. پدر و مادر باید کاملاً بسنجند که آیا این تصمیم به طلاق به نفع بچهها است یا به ضرر آنها.
این روانشناس خانواده مشورت با مشاور متخصص قبل از طلاق را الزامی دانست و افزود: والدین پیش از مشورت با خود بچهها، باید با مشاورین متخصص در این حوزه مشورت کنند. همچنین شرایط سنی بچهها، دختر یا پسر بودنشان، میزان علقه و دلبستگی و وابستگیشان به پدر مادر باید سنجیده شود تا بتوان تصمیم درستی گرفت تا اینکه بچهها کمترین میزان آسیب را در این تصمیم داشته باشند.
فرزندان در حل مسائل فیمابین والدین نقش دارند
کمن معتقد است جلوگیری از طلاق والدین توسط بچهها بستگی به سن آنها دارد. او میگوید: طبیعتاً ما از یک کودک نمیتوانیم انتظار حل مسائل بین پدر و مادرش را داشته باشیم چون هنوز به آن میزان از عقلانیت و تجربه نرسیده که بتواند کاری انجام دهد؛ اما برخی اوقات نوجوان بهویژه نوجوان دختر به جهت اینکه زودتر به بلوغ عقلی میرسد، با یک پختگی خوبی میتوانند نقش خوب و مؤثری بهعنوان نفر سوم داشته و در رابطه پدر و مادر نقشآفرینی کنند.
این روانشناس خانواده ادامه میدهد: شاید یک نوجوان به دلیل کمتجربگی نتواند یک رابطه نابسامان را مدیریت کند ولی او میتواند با کمک گرفتن از دیگر بزرگترها مثل عمو، خاله، دایی، پدربزرگ و مادربزرگها یا مشاوری که در این حوزه تخصص دارد، اثرگذار باشد.
کمن با اشاره به اثرگذاری نقش فرزندان در حل مسائل فیمابین والدین افزود: خیلی اوقات یک فرزند قدرت تأثیرش خیلی بیشتر از دیگر اطرافیان است؛ یعنی پدر مادر به جهت علقه عاطفی که با فرزندشان دارند بیش از بقیه شاید به حرف او گوش کنند و همراهی کنند؛ چون به هر صورت فرزند برای پدر و مادر خیلی عزیز است لذا شاید او بتواند با مشورت از اطرافیان، با پدر و مادر گفتگو کند و بتواند شرایط را به تعویق بیندازد یا زمان بخرد برای اینکه مسائل فیمابین پدر مادرش را حل نماید.
طلاق والدین بر روی کودک اثرات روانی مخربی دارد
به گفته کمن، خیلی وقتها پدر و مادرها بیتوجه به فرزندانشان چنین تصمیمی میگیرند یا گاهی اتفاقاً والدین توجه به شرایط فرزندشان دارند و تصورشان بر این است که اگر جدا شوند، به نفع بچهها است لذا گاهی اوقات این تصمیم علیرغم میل باطنی فرزندان انجام میشود.
او دررابطهبا آسیبهای طلاق والدین بر روی کودکان میگوید: آسیب طلاق بستگی به سن و دوره رشد و تحول بچهها دارد. طبیعتاً تلاش هم شده که مباحث حقوقی در بحث حضانت ناظر به همین مباحث روانشناختی باشد؛ ولی اگر طلاق در دوره کودکی اول یعنی خردسالی تا حدود شش هفتسالگی اتفاق بیفتد، جدایی کودک از مادر بهطورجدی میتواند آسیبزا باشد.
او تصریح میکند: «در کودکی دوم، هم پدر و هم مادر خیلی مهم هستند اما والد همجنس اینجا اهمیت بیشتری دارد؛ لذا برای دخترها مادر و برای پسرها پدر خیلی اهمیت دارد. در نوجوانی، پدر چه برای دختر و چه برای پسر نقش کیفی مؤثرتری دارد.»
کمن توصیه میکند: قبل از طلاق، در طی فرایند طلاق و بعد از طلاق دوره رشد و تحول بسیار مهم است؛ لذا مشاوره کودک یا مشاور نوجوان باید کنار پدر یا مادر قرار بگیرد.
او تأکید میکند: خیلی مهم است که مشاور کاملاً هم به آموزههای دینی آشنا باشد و هم به قواعد روانشناختی کودک و نوجوان در دورههای رشد و تحول تسلط کافی داشته باشد؛ لذا برخی دقت نظرها بسیار حائز اهمیت است.
کمن رعایت برخی دقت نظرها را برای سلامت روان کودک و نوجوان لازم و ضروری دانست و افزود: در طی فرایند طلاق توجه به اینکه کودک چقدر باید در جریان اختلاف والدین قرار بگیرد، چه چیزهایی باید بداند و چگونه و چه زمانی باید در جریان جدایی قرار بگیرد، لازم و ضروری است. بعد از جدایی نیز کودک باید در جریان روند رفتوآمد با پدر و مادر قرار گیرد.
بالاترین میزان اضطراب بچهها از جدایی پدر و مادر است
کمن اختلالات اضطرابی را یکی از آسیبهای روحی جدی در کودکان بعد از طلاق والدین دانست و افزود: معمولاً بچهها بعد از طلاق والدین به جهت نگرانی از جدایی پدر و مادر و عواقب آیندهای که برای آنها و زندگیشان ایجاد میشود، اضطرابهای زیادی پیدا میکنند.
او ادامه میدهد: بر اساس پژوهشها، بالاترین میزان اضطراب بچهها از جدایی پدر و مادر است؛ حتی مرگ پدر و مادر میزان اضطرابش برای بچهها کمتر از میزان جدایی پدر و مادر است؛ چون پس از مرگ و طیکردن یک دوره سوگ، اضطراب پشت سر گذاشته میشود اما معمولاً قبل، حین و بعد از طلاق همچنان اضطراب عمومی یا اضطراب تعمیمیافته برای بچهها ایجاد میشود.
این روانشناس خانواده اظهار میکند: این اضطراب میتواند بعداً عامل افسردگی باشد و بچهها را دچار اختلالات سنگینتری مثل اختلال شخصیت کند و طبیعتاً مراقبتها و دقت نظرهای خوب و اینکه پدر مادر در تمام شرایط مراقب بچههایشان باشند و اول آنها را ببینند بعد خودشان را، بسیار میتواند این شرایط را کمآسیبتر کند.
کینهورزیها، آسیب طلاق را دوچندان میکند
معمولاً بعضی از پدر مادرها بعد از جدایی همچنان با یکدیگر در نزاع هستند و کینه همدیگر را به دل میگیرند؛ کمن در این باره میگوید: بچهها بیش از طلاق از کینهورزی والدین آسیب میبینند. در این میان، والدی که کینهورزتر است از جایگاه و مقبولیت کمتری نزد فرزندش برخوردار خواهد بود و کسی که کمتر بدگویی و قضاوت میکند از مقبولیت بیشتری نزد فرزندش برخوردار است.
او در پایان تأکید میکند: «والدین بهمنظور مراقبت و عملکرد بهتر بعد از طلاق حتماً باید در کنار مشاور خوب، متعهد و متدین به ارتباط با فرزندشان ادامه دهند تا کمترین میزان آسیب برای بچهها حاصل شود.»
۶ راه برای خانهتکانی ذهن

خانه تکانی ذهن از آن کارهایی است که اگر هر از چند گاهی آن را انجام دهیم، احساس سرزندگی و شادابی بسیاری خواهیم کرد.
معمولاً بهمنماه فصل خانهتکانیها شروع میشود. بعضی خانهتکانیها زمان بیشتری میخواهند و بعضی کمتر. علاوه بر خانه و وسایل آن، ذهن ما هم نیازمند خانهتکانی است. برای تحقق این هدف، این مسیر پیشنهادی را میتوانید طی کنید.
۱. دکمه لغو دنبالکردن! را بزنید
صفحههای مجازی و آدمهای حقیقی را که در شما انگیزه ایجاد نمیکنند، اختیار عمل را از شما میگیرند و قدرت بخش نیستند، دنبال نکنید. آنها الگوی مناسبی برایتان نیستند.
۲. دایره ارتباطاتتان را بیش از حد گسترده نکنید
باید مراقب باشید گستردگی ارتباطات به شلختگی روابط منجر نشود. روابط بیش از حد قاطی، نشانه مناسبی برای سلامت روابط نیستند. حد و مرزهایتان را مشخص کنید و از ارزشهایتان کوتاه نیایید. ناخودآگاه با رعایت این نکات بسیاری از روابطتان تعدیل میشود.
۳. در لحظه زندگی کنید
گذشته را که نمیتوانید تغییر دهید؛ اما همواره در حال شکلدهی لحظه حال هستید. لحظه حال را طراحی کنید. در زمین اینجا و اکنون زندگی کنید و تمرکزتان را از گذشته و آینده به حال بیاورید.
۴. سبک تغذیه خود را اصلاح کنید
آنچه در طول روز میخورید، تا یک هفته بررسی و یادداشت کنید. ببینید کدام غذاهایتان مغذی است و کدام هوسگونه و فستفودی. میزان قند و شکر و چربی دریافتیتان را برآورد کنید. بهجای رژیمگرفتن، سبک تغذیه خود را اصلاح کنید تا در طولانیمدت تأثیراتش را ببینید.
۵. با خودتان وقت بگذرانید
در اتاقی بدون نور مثل شب هنگام خواب یا وقتی پردهها کشیده و چراغها خاموش است، به تنفس خودتان گوش دهید و اگر صدای طبیعت از بیرون به گوشتان میرسد، به آن گوش دهید. حتی میتوانید صداهای طبیعت را پخش کنید و از شنیدن نوای پرندگان یا ریزش قطرات باران لذت ببرید.
۶. به سفر بروید
از صداها و مناظر طبیعت لذت ببرید. به دل کوه و دشت بزنید و به هرچه اضطراب و نگرانی زندگی پراسترس شهری است، پشت کنید. غوطهورشدن در طبیعت بکر و ساکت منتظرتان است.
قدم بردارید
به گزارش وب گاه تبیان، اینها قدمهایی مؤثر است تا بتوانید زندگی رؤیایی خود را رقم بزنید. بهشرطی که فقط حرفش را نزنید. بلند شوید و این قدمها را برای رشد شخصی خودتان بردارید.
بهدنبال کاهش وزن هستید؟ با رژیم کمکربوهیدرات آشنا شوید

تحقیقات جدید دانشمندان هاروارد نشان میدهد اثربخشی رژیمهای کم کربوهیدرات که برای مدیریت وزن رواج دارد، بهطور قابلتوجهی متفاوت است و برخی از این رژیمها بهطور بالقوه منجر به افزایش وزن میشوند.
تحقیقات جدید دانشمندان هاروارد نشان میدهد که اثربخشی رژیمهای کم کربوهیدرات که برای مدیریت وزن دارای محبوبیت است بهطور قابلتوجهی متفاوت است و برخی از این رژیمها بهطور بالقوه منجر به افزایش وزن میشوند.
نتایج این مطالعه که در نشریه جاما نتورک اوپن (JAMA Network Open) منتشر شده است، نشان میدهد که رژیمهای کم کربوهیدرات با تمرکز بر پروتئینهای گیاهی و چربیهای سالم در مقایسه با رژیمهای غنی از گوشت و چربیهای ناسالم در جلوگیری از افزایش وزن موثرتر هستند.
به گزارش یورو نیوز، این یافته از یک مطالعه جامع که چندین دهه به طول انجامید به دست آمده است.
بینکای لیو، معاون پژوهشی در بخش تغذیه دانشگاه هاروارد و نویسنده اصلی این مطالعه بر عمق مطالعه در بررسی رژیمهای غذایی کم کربوهیدرات تاکید کرد: «این مطالعه رژیم غذایی کم کربوهیدرات را بررسی میکند و نگاهی دقیق به چگونگی تاثیر ترکیب این رژیمها بر سلامتی در طول سالها ارائه میکند و مربوط به هفتهها یا ماهها نیست.»
این مطالعه رژیم غذایی و تغییرات وزن بیش از ۱۲۳ هزار و ۳۰۰ بزرگسال سالم را که هر چهار سال یکبار دادههای خود را گزارش میکردند ردیابی کرده است. دریافت کربوهیدرات روزانه در پنج رژیم غذایی مورد مطالعه از ۳۸ تا ۴۰ درصد کل کالری متغیر بود.
این رژیمها شامل موارد زیر بودند:
-یک رژیم کلی، کم کربوهیدرات با تمرکز بر کاهش مصرف کلی کربوهیدراتها
-یک رژیم غذایی کم کربوهیدرات مبتنی بر مصرف پروتئینها و چربیهای مشتق شده از منابع حیوانی
-یک رژیم غذایی گیاهی کم کربوهیدرات با تاکید بر پروتئینها و چربیهای گیاهی.
-یک رژیم غذایی سالم کم کربوهیدرات که ترکیبی از پروتئینهای گیاهی، چربیهای سالم و کربوهیدراتهای کمتر تصفیه شده است.
-یک رژیم غذایی ناسالم کم کربوهیدرات با پروتئینهای حیوانی، چربیهای ناسالم و کربوهیدراتها از منابع فرآوری شده مانند نان و غلات.
رژیم غذایی سرشار از ماهی و آنتیاکسیدانها میتواند کیفیت زندگی بیماران ریوی را بهبود بخشد
این مطالعه نشان داد افرادی که از رژیم غذایی ناسالم و کم کربوهیدرات مبتنی بر گوشت استفاده میکردند، در مقایسه با افرادی که از یک رژیم غذایی گیاهی کم کربوهیدرات پیروی میکردند در طول زمان اضافه وزن پیدا کردند.
بینکای لیو گفت: «کسانی که رژیمهای غذایی ناسالم کم کربوهیدرات را بهعنوان یک استراتژی اولیه اتخاذ کردند بهطور متوسط حدود ۲.۳ کیلوگرم در طی چهار سال، وزن اضافه کردند.»
او افزود: «کسانی که رژیمهای سالم کم کربوهیدرات را بهعنوان یک استراتژی اولیه انتخاب کردند بهطور متوسط تقریبا ۲.۲ کیلوگرم وزن از دست دادند.»
عادتهای غذاییمان را تبدیل به عادتهای سالم کنیم
تفاوتهای وزن بهویژه در میان شرکتکنندگان زیر ۵۵ سال، آنهایی که اضافه وزن داشتند یا فعالیت بدنی کمتری داشتند مشهود بود. رژیم غذایی گیاهی کم کربوهیدرات نتایج متفاوتی را از نظر مدیریت وزن نشان داد.
چی سان، نویسنده دیگر این تحقیق در بیانیهای گفت: نکته کلیدی در اینجا این است که همه رژیمهای غذایی کم کربوهیدرات در مدیریت طولانی مدت وزن بهطور برابر و یکسان عمل نمیکنند.
وی افزود: یافتههای ما میتواند طرز فکر ما را درباره رژیمهای کم کربوهیدرات رایج متزلزل کند و نشان دهد که ابتکارات بهداشت عمومی باید به ترویج الگوهای غذایی بر مبنای غذاهای سالم مانند غلات کامل، میوهها، سبزیجات و محصولات لبنی کم چرب تاکید کند.
بازیگوشی والدین؛ قدمی مؤثر تا حال خوب فرزندان

بازیگوشی والدین در تحقیقات با عنوان «میزان خلاقیت و کنجکاوی والدین هنگام تعامل در بازی با فرزندانشان» تعریف شده است. یعنی والدین چه در زمان بازی و چه در حین انجام کارهای روزمره با فرزند خود «پایه و سرگرمکننده» باشند. رفتارهایی مثل استفاده از طنز یا شوخی با فرزندان و شادبودن در تعامل با آنها از این دست است.
بازیگوشی والدین در تحقیقات با عنوان «میزان خلاقیت و کنجکاوی والدین هنگام تعامل در بازی با فرزندانشان» تعریف شده است. یعنی والدین چه در زمان بازی و چه در حین انجام کارهای روزمره با فرزند خود «پایه و سرگرمکننده» باشند. رفتارهایی مثل استفاده از طنز یا شوخی با فرزندان و شادبودن در تعامل با آنها از این دست است. بازیگوشی «زبان عشق» کودکان است؛ به این معنی که راه مهمی برای ارتباط با آنها و ایجاد رابطه است.
بازیگوشی همچنین میتواند در مواقع استرسزا یا جنگ قدرت با کودکان مفید باشد. برای مثال، وقتی فرزند شما نمیخواهد اسباببازیهای پارک را ترک کند، از آنها میپرسید که آیا دلشان میخواهد «سوار اسب» ماشین (خودرو) شوند؟
پس آیا بازیگوشی واقعاً کمک میکند؟ مطالعهای جدید در این زمینه نشان داده است که بازیگوشی والدین با مشکلات رفتاری کمتر، اضطراب و افسردگی کمتر و رفتار مهربانانهتر در کودکان مرتبط است. تحقیقات قبلی همچنین نشان میدهد که بازیگوشی والدین با بهبود مهارتهای تنظیم هیجانی در کودکان و سرپیچی کمتر آنها مرتبط است.
این تحقیق نشان میدهد که بازیگوشی ممکن است به والدین کمک کند تا محدودیتها را بهگونهای تعیین کنند که به جنگ قدرت منجر نشود. بازیگوشبودن حتی ممکن است استرس والدینی شما را کاهش دهد و کمک کند تا از احساسات منفی فرزندانتان هم بتوانید حمایت کنید.
نمونههایی از بازیگوشی والدین
۱. اگر فرزندتان نمیخواهد لباس خوابش را بپوشد، لباس را به حرفزدن وادار کنید و با گفتن جملهای مثل «کاش یه بچهای داشتم که دلش میخواست منو بپوشه» حرکت کنید. همچنین میتوانید سعی کنید لباس خواب را تن خود بپوشانید و وانمود کنید که ممکن است مناسب شما باشد.
۲. اگر صبح موقع بیرونآوردن فرزندتان با مشکل مواجه هستید، از او بپرسید که آیا میخواهد شما را به سمت ماشین ببرد یا بپرسید که آیا دوست دارد تا ماشین پرواز کند، بپرد، لیلی کند یا بچرخد.
۳. در طول یک ماشینسواری طولانی یا در صف انتظار، بهنوبت داستان بگویید یا یک بازی کلامی یا فکری راه بیندازید.
۴. بعد از یک روز سخت، یک مهمانی بگوبخند داشته باشید.
۵. بالشبازی کنید.
۶. سعی کنید تست چشایی کور با غذا انجام دهید. بچههای شما باید حدس بزنند که چه میخورند؛ درحالیکه چشمانشان را بستهاند. خوبی این بازی این است که میتوانید مزهها و غذاهای جدید را هم به خوردشان دهید تا تجربه کنند.
۷. اگر کودکی دارید که از بُرسکشیدن یا اصلاح موهایش متنفر است، از او بخواهید یک مدل موی عجیبغریب به شما بدهد.
۸. اگر فرزندتان یادش میرود که لباسهای کثیف خود را به سبد لباسچرکها بیندازد، به او بگویید وانمود کند که سبد لباسهای شستهشده حلقه بسکتبال است و ببیند آیا میتواند با پرتابکردن لباسها در سبد لباسها امتیاز کامل بگیرد؟
۹. آیا کودکی دارید که از مسواکزدن متنفر باشد؟ وانمود کنید که در حین مسواکزدن چیزی در دهان آنها پیدا میکنید: «اوه، وای، آیا این یک تکشاخ کوچک توی دهنته؟ اجازه بده مسواکش بزنم!»
۱۰. آواز بخوانید یا با تغییر صدایتان و خندهدارکردن آن برای دادن دستورالعمل استفاده کنید. فرزندتان به احتمال زیاد گوش میدهد و ممکن است به کمکردن سطح استرس شما نیز کمک کند!
۱۱. با هم از طبیعت بهگونهای لذت ببرید که معمول نیست. در انبوهی از برگها بپرید، بیرون زیر باران بازی کنید، یکدیگر را در شن دفن کنید و… .
۱۲. مسابقه چشمهای خیره به هم برگزار کنید. هرکس دیرتر به خنده بیفتد، او برنده است.
۱۳. با احساسات ادابازی کنید. شما یا فرزندتان احساسی را نمایش میدهید و دیگری باید حدس بزند که کدام احساس است. احساسات را اغراق کنید تا سرگرمکنندهتر شود. این بازی به رشد سواد عاطفی او نیز کمک خواهد کرد و بهنوعی، قدرت همدلی او را افزایش میدهد.
۱۴. بهواسطه بازیهای زبانی با هم جوک بسازید.
۱۵. با هم یک قلعه بسازید.
۱۶. به گزارش وب گاه تبیان، کتابخواندن و مطالعه با هم را سرگرمکنندهتر کنید. با چراغقوه زیر پتو بروید، در ننو یا تختخواب مطالعه کنید یا در حین بازی و ساخت کاردستی برای آنها کتاب و شعر بخوانید.
جمعبندی نهایی
بازیگوشبودن والدین فواید زیادی برای رشد کودکان دارد و ممکن است فرزندپروری روزانه را کمی آسانتر کند. همچنین بازیگوشبودن شما به فرزندتان مهارتهای مقابلهای و سازگارانه را با استفاده از شوخطبعی برای مدیریت موقعیتهای چالشبرانگیز آموزش میدهد.
در اینجا چند نکته برای گنجاندن بازیگوشی در زندگی والدین وجود دارد:
۱. روی کشف لبخند برای کودک خود تمرکز کنید. مطمئن شوید که از رویکردهای بازی استفاده میکنید که فرزندتان از آن لذت میبرد. برای مثال، برخی از کودکان عاشق بازیهای خشن و وحشیانه مانند پرتابشدن در هوا هستند، درحالیکه برخی از کودکان بازیهای آرام مانند یک شوخی ظریف را ترجیح میدهند. شاید لازم باشد چند رویکرد مختلف را امتحان کنید تا ببینید واقعاً چه چیزی باعث ایجاد لبخند یا خنده در کودک شما میشود.
۲. از بازی یا طنز برای بیاعتبارکردن احساسات آنها استفاده نکنید. اگر کودک شما برخی از احساسات منفی واقعی را تجربه میکند، قبل از استفاده از بازیگوشی برای خنثیکردن شرایط، مطمئن شوید که احساسات او را تأیید کرده و تأیید میکنید. اگر به نظر میرسد که آنها در یک زمان خاص پذیرای بازیگوشی یا شوخطبعی نیستند، از آن استفاده نکنید.
۳. زمانهایی را در طول روز در نظر بگیرید که اجرای بازی یا طنز ممکن است مفید باشد. به روزهایی فکر کنید که مبارزات قدرت را تجربه میکنید یا به نظر میرسد فرزندتان به شما گوش نمیدهد. گنجاندن بازیگوشی در برخی مراسم روزانه برای تشویق فرزندتان به همکاری ممکن است مفید باشد.
۴. به فرزندتان کمک کنید تا یاد بگیرد خودش هم از بازیگوشی و شوخطبعی استفاده کند. بازیگوشی یک مهارت مهم مقابلهای است که میتوانید به کودک خود آموزش دهید تا حتی اگر حضور ندارید از آن استفاده کند. این مهارت را با پرسیدن سؤالاتی از این قبیل به آنها بیاموزید: به نظرت چگونه میتوانیم این کار را سرگرمکنندهتر کنیم؟ آیا میتونی به چیز خندهداری درباره این وضعیت فکر کنی؟
۵. از شوخطبعی برای تمسخر یا مسخرهکردن فرزندتان استفاده نکنید. مراقب باشید بازیگوشی یا شوخطبعی شما باعث ایجاد حس بد در آنها نشود. اگر مطمئن نیستید، همیشه میتوانید از آنها بپرسید که چه احساسی در آنها ایجاد میکند.
۶. به اضطراب و افسردگی خود رسیدگی کنید؛ چون ممکن است بازیگوشی را دشوار کند. تحقیقات نشان میدهد مشکلات عاطفی در والدین ممکن است با بازیگوشی کمتر والدین مرتبط باشد که نهایتاً به رفتار چالشبرانگیزتر در کودکان منجر میشود. شما میتوانید با کمکگرفتن از یک متخصص سلامت روان، علائم خود را برطرف کنید.
با فرزند طلاق ازدواج کنیم؟

به گفته یک روانشناس، اینکه بگوییم نباید با بچههای طلاق ازدواج کرد کاملاً اشتباه است اما برایآنکه در چنین ازدواج بچههای طلاق دچار تحقیر و سرزنش نشوند و از سوی دیگر، طرف مقابل در ازدواج با این افراد دچار چالشهایی نشود، لازم است تا به نکاتی توجه کرد.
طلاق دوران سختی برای خانواده است، اما این وضعیت برای فرزندانی که در آستانه ازدواج هستند سختتر است. تأثیر طلاق والدین بر این دسته از فرزندان چیزی نیست که بتوان بهسادگی و بدون آگاهی از آن عبور کرد. آنها ازیکطرف به سوگ جدایی والدین خود مینشینند و از طرف دیگر، نگرانی از زندگی آینده، آنها را با یک چالش بزرگ مواجه میکند. یکی از نگرانیهای عمده، مسئله ازدواج آنها است. این در حالی است که به گفته دکتر محمدرضا کمن، روانشناس و مشاور ازدواج، ازدواج با فرزند طلاق فاجعهآمیز و لزوماً آسیبزا نیست و اینکه بگوییم نباید با بچههای طلاق ازدواج کرد، کاملاً اشتباه است؛ چراکه برخی از بچههای طلاق اتفاقاً بسیار موفق و سالم هستند. اما برایآنکه در چنین ازدواج بچههای طلاق دچار تحقیر و سرزنش نشوند و از سوی دیگر، طرف مقابل در این ازدواج با چالشهایی روبرو نشود، لازم است تا به نکاتی توجه کرد.
خواستگارتان را در جریان طلاق والدین خود قرار دهید
به اعتقاد کمن، مطرحکردن این مسئله در جلسات خواستگاری الزامی است. او توضیح میدهد: چنانچه فرزند در آستانه ازدواج است و والدین در شرف طلاق هستند، این مسئله حتماً باید با طرف مقابل در میان گذاشته شود. همچنین پدر و مادر طرف مقابل نیز لازم است از این مسئله مطلع باشند؛ لذا مادر یا پدر خانواده میتواند این مسئله را با خانواده طرف مقابل در میان بگذارد.
او تأکید میکند: چه والدین در فرایند طلاق باشند و چه طلاق صورتگرفته باشد، این مسئله حتماً باید با طرف مقابل یا با خانواده او بهصورت حضوری مطرح شود نه تلفنی.
بهترین زمانِ درمیانگذاشتن طلاق والدین با خواستگار
این روانشناس میگوید بهترین زمان درمیانگذاشتن طلاق والدین با خواستگار جلسات دوم یا نهایتاً جلسه سوم است: «جلسه اول لزومی بهعنوان کردن این مسئله نیست، چون اولاً ممکن است خواستگاری به جلسه دوم کشیده نشود و جواب هر دو طرف از همان اول منفی باشد؛ دوماً، مطرحکردن این موضوع در وهله اول ممکن است باعث جواب منفی طرف مقابل شود.»
قربانی طلاق والدینتان نشوید
به گفته کمن، خیلی مهم است که این مسئله ساده و روان مطرح شود. بعضی افراد از مطرحکردن این مسئله با طرف مقابل ابا دارند، درحالیکه این مسئله باعث میشود که موضوع فاجعهآمیز تلقی شود و فرد به دلیل طلاق والدین، خود را قربانی کرده و برای همیشه از ازدواج دوری کند.
او تأکید میکند: دختر یا پسر نباید اجازه دهد که شرایط زندگیاش بهخاطر جدایی والدینش آسیب ببیند؛ لذا با پذیرش این مسئله باید بدون ترس این موضوع را با طرف مقابلش در میان گذاشته و زندگیاش را مدیریت کند.
بر روی این مسائل تحقیق کنید
کمن میگوید: پس از درمیانگذاشتن طلاق والدین، طرف مقابل یا بهخاطر این موضوع جواب رد میدهد یا میپذیرد و روند خواستگاری و ازدواج را ادامه میدهد. در صورتپذیرفتن شرایط، این حق طرف مقابل است تا جزئیتر و دقیقتر در جریان طلاق قرار بگیرد تا بررسی کند که آیا این جدایی آسیب یا اثری در زندگی خود این دختر یا پسر گذاشته یا نه.
او با اشاره به مواردی که ناظر به ازدواج است و نیاز به بررسی دارد، توضیح میدهد: «دختر یا پسر باید علل و عامل جدایی والدین را مورد بررسی قرار دهد؛ مثلاً آیا والدین قبل از جدایی تنشهای طولانیمدت داشتهاند یا با تفاهم و آرامش اقدام به جدایی کردهاند، آیا برای حفظ زندگیشان تلاش کردهاند و شاهدان بیرونی نظرشان بر تلاش آنها است، نظر اطرافیان نسبت به جدایی والدین چگونه است و… .»
این مشاور ازدواج با بیان که طلاق والدین هیچ ارتباطی به دختر و پسر ندارد، عنوان میکند: زمانی که والدین به هر علتی به نقطه طلاق میرسند باید در تمام مراحل خواستگاری و ازدواج فرزندشان حضور داشته باشند. یک پدر و مادر فهمیده نباید مسائل بین خودشان را در ارتباط حلقه بسیار مقدس فرزندشان وارد کنند.
کمن در پاسخ به این سؤال که چطور تشخیص دهیم طلاق والدین بر روی فرزند تاثیر منفی گذاشته است یا خیر، میگوید: «برای تشخیص اثر طلاق بر روی سلامت روان دختر یا پسر لازم است سطح سلامت فرزند با تحقیق و تستهای سلامت شخصیت مورد بررسی قرار بگیرد؛ لذا برای تحقیق لازم است سؤالاتی مثل چگونگی رابطه و کیفیت رابطه دختر یا پسر با مادر و پدرش بررسی شود.»
او ادامه میدهد: در کنارِ تحقیق و گزارشهای میدانی، برای تستهای سلامت شخصیت نیز باید از متخصص خبره کمک گرفته شود تا عملکرد اجتماعی و عاطفی فرد مورد بررسی قرار گیرد.
ازدواج با فرزند طلاق لزوماً آسیبزا نیست
به گفته این روانشناس، ازدواج با فرزند طلاق را نباید بهعنوان یک مؤلفه تأثیرگذار تلقی کرد. به همان اندازه که در ازدواج با فردی که والدینش جدا نشدهاند باید دقت و بررسی کرد، این ازدواج هم به همان میزان باید مورد بررسی قرار بگیرد.
او تأکید میکند: گاهی فرزندان طلاق از نظر سلامت روان سالمتر از فرزندانی هستند که پدر و مادرشان طلاق عاطفی دارند. بررسی طلاق عاطفی داشتن یا نداشتن والدین طرف مقابل سخت و حتی غیرممکن است؛ چون ممکن است حتی اطرافیان هم متوجه طلاق عاطفی آنها نشوند و این مسئله میتواند بر سلامت روان فرزند بهشدت تأثیر منفی گذاشته باشد.
کمن خانواده را اصلیترین و مهمترین عامل سلامت روان فرزندان میداند و میگوید: بیتردید خانوادههایی که طلاق عاطفی دارند یا طلاق قطعی گرفتهاند احتمال آسیب پذیریشان بیشتر از خانوادههایی است که پدر و مادر موفق و با نشاطی دارند. همچنین فرزندان خانوادههای بالنده بسیار کممسئلهتر خواهند بود؛ البته این به معنای این نیست که فرزند طلاق دارای مسئله و اختلال در سلامت روان است و این نباید مسئله تعیینکنندهای در ازدواج باشد.
پذیرش طلاق والدین، شرط ازدواج با طرف مقابل است
فرزندان طلاق اغلب ترس از تحقیر و سرزنش از جانب همسر و خانواده طرف مقابل را دارند؛ کمن دراینباره میگوید: چنانچه این مسئله در دوره آشنایی با طرف مقابل در میان گذاشته شود، تبدیل به تحقیر و سرزنش نخواهد شد. آدمهای سالم، بااخلاق و خداترس وقتی موضوعی را پذیرفتند، هیچوقت آن را بهطرف مقابل گوشزد نمیکنند؛ کسانی که ضمن پذیرش این موضوع، طرف مقابلشان را تحقیر میکنند، هنوز به شخصیت بالغانهای نرسیدهاند و آمادگی برای ازدواج ندارند.
او در پایان تأکید میکند: دختر یا پسر تا زمانی که مطمئن نشدند که طرف مقابل و خانوادهاش شرایط طلاق والدینش را پذیرفتهاند نباید تن به این ازدواج دهند.
هشدار درباره استفاده خودسرانه آنتی بیوتیک ها

استفاده بیش از حد از آنتی بیوتیکها موجب مقاومت آنتی بیوتیکی میشود، بنابراین مردم به هیچ عنوان بدون دستور پزشک آنتی بیوتیک مصرف نکنند.
مرتضی مجاهدی، متخصص طب سنتی و عضو کمیته پژوهش معاونت طب سنتی وزارت بهداشت با بیان این مطلب گفت: متاسفانه در حال حاضر در کشور ما میزان مصرف آنتی بیوتیکها بسیار زیاد است و این امر علیرغم هزینه زیادی که به کشور تحمیل میکند در بروز مقاومت آنتی بیوتیکی موثر است و باعث میشود در آینده بدن افراد به آنتی بیوتیکها مقاوم شود که این مهم در سیستم سلامت بسیار خطرناک است.
وی با بیان اینکه آسیبهایی که آنتی بیوتیکها به بدن میرسانند خطرناک است و در نوجوانان بر روی مسائل رشد و باروری آنها تاثیر مخرب دارد گفت: متاسفانه فرهنگ درمان ما نیز دچار آسیب شده و برخی مردم پزشک را مجبور میکنند که در نسخه آنها آنتی بیوتیک بنویسند که این امر خطا است.
عضو هیات کمیته پژوهش معاونت طب سنتی وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه آنتی بیوتیکها هیچ اثری بر عفونتهایی ناشی از ویروسها ندارند اظهار داشت: در مورد خلط پشت گلو باید توسط پزشک علت آن بررسی شود اگر عفونت باشد آنتی بیوتیک مصرف و اگر آلرژی و حساسیت باشد بنا به نظر پزشک تجویز خواهد شد.
مجاهدی تصریح کرد: در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق شکایتهای گلو درد، ناشی از عفونتهای ویروسی و یا تعداد کمی حساسیت است که عفونتهای ویروسی همراه با علائم عطسه آبریزش سرفه و قرمزی چشمی ها است که درمان این نوع گلودردها نیاز به مصرف آنتی بیوتیکها ندارد.
وی در خاتمه سخنان خود که در یک برنامه رادیویی گفتوگو می کرد، بهترین راهکار در گلودرد را غرغره با آب ولرم و شستشو با سرمهای شستشو عنوان کرد و گفت: سکوت بهترین راهکار در بهبود تغییر صدا است.
ناشنوایی مادرزادی قابل درمان شد
برای اولین بار در جهان

آزمایشهای ژندرمانی مشترک ایالات متحده و چین برای اولین بار موفق شد شنوایی را به ۵ کودک ناشنوا هدیه دهد.
یک روش ژندرمانی جدید پتانسیل بازگرداندن توانایی شنوایی در کودکان مبتلا به ناشنوایی ارثی را از خود نشان داده است.
به نقل از آی ای، یک کارآزمایی بالینی در بیمارستان چشم و گوش و حلق و بینی دانشگاه فودان در شانگهای چین با همکاری پژوهشگران بیمارستان چشم و گوش ماساچوست در بوستون انجام شد و یافتههای آن نشان داد که از ۶ کودکی که تحت این روش ژندرمانی قرار گرفتند، ۵ کودک شاهد شنوایی ترمیم شده و تشخیص گفتار شدند.
ژنگ-یی چن دانشمند آزمایشگاه ایتو-پیبادی(Eaton-Peabody) میگوید: اگر کودکان قادر به شنیدن نباشند، در صورت عدم مداخله، مغز آنها میتواند به طور غیر طبیعی رشد کند. نتایج این مطالعه واقعاً قابل توجه است. ما شاهد بهبود چشمگیر توانایی شنوایی کودکان به صورت هفته به هفته و همچنین بازیابی گفتار آنها بودیم.
ژن درمانی برای درمان ناشنوایی
طبق گزارشهای رسمی، عوامل ارثی بیش از ۶۰ درصد از همه موارد کمشنوایی و ناشنوایی در کودکان را تشکیل میدهند.
این مطالعه روی کودکان مبتلا به ناشنوایی DFNB9 که نوعی ناشنوایی است که از یک جهش ژنتیکی به ارث رسیده از هر دوی والدین ناشی میشود، انجام شد.
این وضعیت ژنتیکی ناشی از جهش در ژنی موسوم به اوتوفرلین(otoferlin) یا OTOF است که از تولید پروتئین اوتوفرلین فعال جلوگیری میکند. این پروتئین نقشی کلیدی در انتقال سیگنالهای صوتی از گوش به مغز دارد.
پژوهشگران از یک ویروس مرتبط با آدنو(AAV) حاوی شکل اصلاح شده ژن OTOF انسانی برای توسعه این روش ژندرمانی جدید استفاده کردند.
آنها سپس یک روش جراحی دقیق برای وارد کردن این ژن به گوش داخلی بیماران انجام دادند. این ژن از طریق یک تزریق ناقل ویروسی با دوزهای مختلف برای درمان تحویل داده شد.
در این روش تلاش شد تا مشکل ژنتیکی با دادن یک شکل عملکردی از ژن OTOF به بیماران برطرف شود و از این طریق به علت اصلی ناشنوایی ارثی رسیدگی شود.
قبل از انجام این روش ژندرمانی، هر ۶ کودک حاضر در کارآزمایی دچار ناشنوایی کامل بودند و این در آزمایش پاسخ شنوایی ساقه مغز(ABR) که آستانه بالاتر از ۹۵ دسیبل را نشان میداد، مشهود بود.
عوارض جانبی اندک
پژوهشگران گزارش کردند که پس از ۲۶ هفته، ۵ نفر از این کودکان بهبود شنوایی قابل توجهی را نشان دادند که در آزمایش ABR نشان دهنده کاهش ۴۰ تا ۵۷ دسیبل بود.
این بهبود با پیشرفت چشمگیری در درک گفتار و همچنین ظرفیت شرکت در «مکالمات عادی» همراه بود.
نکته مهم این است که هیچ نشانهای از «سمیت محدودکننده دوز» وجود نداشت که نشان میدهد این روش ژندرمانی عوارض جانبی آنچنان شدیدی ایجاد نمیکند که بتواند دوز آن را محدود کند.
بیماران در مجموع ۴۸ عارضه جانبی را در طول جلسات پیگیری پس از ژندرمانی گزارش کردند. با این حال اکثر آنها یعنی بیش از ۹۶ درصد آنها درجه پایینی دارند و جدی نیستند.
علاوه بر این، اغلب آنها که کمی جدیتر بودند، زودگذر بودند و هیچ تاثیر ماندگاری نداشتند که نشان میدهد اثرات نامطلوب شناساییشده کوتاه مدت هستند و مسائل بلندمدتی را ایجاد نمیکنند.
ییلای شو، نویسنده اصلی این مطالعه از بیمارستان چشم و گوش و حلق و بینی دانشگاه فودان در بیانیهای، گفت: ما اولین تیمی هستیم که کارآزمایی بالینی ژندرمانی OTOF را آغاز کردیم. بسیار هیجانانگیز است که تیم ما این کار را از تحقیقات پایه در مدل حیوانی مبتلا به ناشنوایی DFNB9 آغاز کرد و به ترمیم شنوایی در کودکان مبتلا به این نوع ناشنوایی رساند.
گفتنی است که در یک رویداد قابل توجه دیگر، یک پسر ۱۱ ساله برای اولین بار در ایالات متحده تحت ژندرمانی قرار گرفت تا ناشنوایی مادرزادی وی درمان شود.
به گفته نیویورک تایمز، این پسر بچه ۱۱ ساله در بیمارستان کودکان فیلادلفیا تحت درمان قرار گرفت و از بدو تولد از ناشنوایی DFNB9 رنج میبرد.
پژوهشگران این مطالعه گزارش کردهاند که این پسر بچه پس از انجام روش ژندرمانی برای اولین بار توانایی شنیدن را به دست آورده است.
یافتههای این مطالعه در مجله Lancet منتشر شده است.