دسته: سبک زندگی
چرا جوانان بدنساز دچار حمله قلبی میشوند؟

ورزش منظم قطعا برای بدن و برای قلب مفید است. اما زیادهروی در هر چیزی برای کسی خوب نیست. حملات قلبی ناگهانی در افراد کاملاً سالم و اهل باشگاه رفتن احتمالاً به دلیل کمبود خواب، استرس شدید، عادات ناسالم غذا خوردن/ پرخوری، صبح زود بیدار شدن و رفتن به باشگاه بعد از یک شب دیروقت و در برخی موارد سوء مصرف مواد و مکملها است.
موارد فزایندهای از بدنسازان و علاقهمندان به تناسب اندام از ایست قلبی در ورزشگاه رنج میبرند. دکتر آجیت منون، کاردیولوژیست مداخلهای ارشد در بیمارستان بنیاد رلاینس، بمبئی، با لاتا میشا درباره خطرات مرتبط با ورزش افراطی صحبت میکند.
چرا مردان ۳۰ تا ۴۰ ساله در حین ورزش دچار حمله قلبی ناگهانی میشوند؟ مگر ورزش منظم برای سلامت قلب مفید نیست؟
ورزش منظم قطعا برای بدن و برای قلب مفید است. اما زیادهروی در هر چیزی برای کسی خوب نیست. حملات قلبی ناگهانی در افراد کاملاً سالم و اهل باشگاه رفتن احتمالاً به دلیل کمبود خواب، استرس شدید، عادات ناسالم غذا خوردن/ پرخوری، صبح زود بیدار شدن و رفتن به باشگاه بعد از یک شب دیروقت و در برخی موارد سوء مصرف مواد و مکملها است. برای ورزشکاران جوان اغلب مکملهای پروتئینی برای عضلهسازی بیشتر تجویز میشود. بیشتر این مکملها آنقدرها که به نظر میرسد سالم نیستند.
برخی با وجود گزارشهای بهداشتی که نشان میدهند هیچ خطر آشکاری وجود ندارد، دچار حمله قلبی میشوند…
معاینات سلامت فقط تا یک نقطه خاص وضعیت فرد را پیش بینی میکند. آنها در زمان معاینه بیماریها یا شرایط از قبل موجود را تشخیص میدهند. نمیتوان از آنها انتظار داشت که رویدادهای آینده را به درستی پیش بینی کنند. بسیاری از این حملات قلبی ناشی از پارگی پلاکهای ناگهانی در شریانهایی هستند که ظاهرا سالم به نظر میرسند – قرار دادن رسوبات کلسترول در معرض جریان خون که لخته ایجاد میکند و جریان خون را مسدود میکند. اگر علائم خاصی داریم، باید به پزشک متخصص مراجعه شود، حتی اگر گزارشات طبیعی باشد.
آیا مردان بیشتر مستعد مشکلات قلبی هستند؟
بله، مرد بودن خود یک عامل خطر برای ابتلا به بیماری قلبی است. زنان به طور طبیعی توسط استروژن محافظت میشوند. با این حال، بسیاری از مطالعات تأیید کردهاند که پس از یائسگی، زنان به دلیل کاهش سطح استروژن، خطر بیماری قلبی مشابه مردان را تجربه میکنند. جدای از این، سبک زندگی نامناسب، استرس، خواب ناکافی، کم تحرکی، دیابت و اعتیاد به سیگار، الکل و مواد مخدر منجر به افزایش قابل توجه حملات قلبی در بین زنان نیز شده است.
از چه سنی باید برای چکاپ قلب مراجعه کرد و چه آزمایشاتی توصیه میشود؟
فردی که سابقه خانوادگی بیماری قلبی دارد (با بستگان اولیه که در سنین پایینتر دچار حمله قلبی شدهاند) باید در سن ۳۵ یا ۴۰ سالگی برای معاینه قلب برود و این کار را هر دو سال یک بار انجام دهد، مگر اینکه بروز علائم جدید، به چکآپ زودتر نیاز باشد. آزمایش ژنومیک نیز در بسیاری از مراکز برای چنین افرادی در دسترس است.
آیا افرادی که ناراحتی قلبی دارند باید وارد باشگاه شوند؟
کسانی که قبلاً یک بیماری قلبی تشخیص داده شده یا افرادی که در گذشته حملات قلبی و جراحی قلب داشتهاند، میتوانند به باشگاه بروند، اما فقط تحت نظارت پزشکی. متخصص قلب باید شدت و مدت ورزش را تعیین کند. در حالت ایدهآل، فرد باید یک مربی دارای گواهینامه ACLS/BCLS داشته باشد که از نوع تمریناتی که یک بیمار قلبی میتواند یا نمیتواند انجام دهد، اشراف دارد. اکثر بیماران قلبی میتوانند تمرینات منظمی را که در گذشته انجام میدادند انجام دهند، اما فرد باید محدودیتهای جسمانی خود را بداند. زیادهروی در هر کاری به نفع شما نیست.
چگونه یک فرد متوجه میشود که خیلی ورزش سنگین میکند؟
شما باید به بدن خود گوش دهید – اگر احساس خستگی میکنید، توقف و استراحت مهم است. ورزش باید با تمرین مناسب انجام شود و هر جلسه باید شامل گرم کردن قبل و خنک کردن بعد از آن باشد. یک دستورالعمل مفید این است که حداکثر ضربان قلب خود را با استفاده از فرمول ۲۲۰ منهای سن خود محاسبه کنید. به عنوان مثال، اگر شما ۳۰ ساله هستید، حداکثر ضربان قلب شما ۱۹۰ ضربه در دقیقه (bpm) است. در طول ورزش، سعی کنید ضربان قلب خود را بین ۵۰ تا ۸۵ درصد از این میزان (بین ۹۵ تا ۱۶۲ ضربه در دقیقه) نگه دارید.
سعی کنید از ماندن بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد حداکثر ضربان قلب خود برای مدت طولانی خودداری کنید. ورزشکاران آموزش دیده اغلب ضربان قلب و پاسخهای فشار خون به خوبی تنظیم شدهاند که به آنها کمک میکند سطح تناسب اندام خود را حفظ کنند.
حق کودکان بر داشتن نام خوب و نیکو توسط والدین

یکی از ویژگی مشترک انسانها داشتن نام است. یک نام منحصر به فرد شامل نامی است که در هنگام تولد با هدف شناسایی یک شخص ارائه میشود و بنابر نظر روانشناسان و جامعه شناسان تاثیر مستقیمی بر شخصیت و هویت فرد دارد. با توجه به این توضیحات، جوامع بین المللی قانونی تحت عنوان حقوق کودک بر داشتن نام نیکو تدوین نمودهاند.
شخصیت به مجموعهای از ویژگیها، افکار، احساسات و رفتارهای مربوط به یک فرد اشاره دارد که آن شخص را منحصر به فرد میکند. شخصیت در طول زندگی شخص شکل میگیرد و تمایل دارد در طول زندگی ثابت بماند. والدین باید بدانند با وجود اینکه نام آزمونی برای خلاقیت آنها است، با توجه به اینکه بر نحوه دید دیگران بر کودکشان تاثیر دارد، شخصیت کودکشان را میسازد. در این خصوص به گفتگویی با دکتر محمد مهدی سید ناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان و انسیه مجذوبی روانشناس پرداختیم.
حق کودکان بر داشتن نام نیکو
محمد مهدی سید ناصری در خصوص حق کودکان بر داشتن نام گفت: یکی از اصول بنیادین حقوق کودکان داشتن نام است که در اسناد بینالمللی و قوانین ملی به طور جدی مطرح شده است. این حق نه تنها به عنوان یک حق فردی، بلکه بهعنوان نمادی از هویت و شخصیت اجتماعی کودکان شناخته میشود. در دنیای امروز، حق کودکان بر داشتن نام بهعنوان یکی از حقوق اساسی و بنیادین انسانی مورد توجه قرار گرفته است. انتخاب نام میتواند بر هویت، شخصیت و وضعیت اجتماعی کودک تأثیر بگذارد.
وی ادامه داد: برخی از کودکان با نامهایی مواجه میشوند که نه تنها هویت آنها را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه میتواند منجر به تبعیض و نابرابریهای اجتماعی شود. در این راستا، تحلیل حقوقی و بینالمللی این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است.
مبانی حقوقی حق نام
این پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان درباره مبانی حقوقی حق نام در سه بخش به توضیح میپردازد، بخش اول حق برخورداری از نام، بخش دوم به بیان حقوق کودک در اسناد بینالمللی پرداخته و توضیح کنوانسیون حقوق کودک و اعلامیه جهانی حقوق بشر در این خصوص را بیان میکند و نمونه پروندهها و اسناد ملی و قضایی را در اینباره توضیح میدهد و در نهایت در بخش سوم به تحلیل حق کودکان بر داشتن نام خوب میپردازد.
حق برخورداری از نام
سید ناصری در توضیح موارد بالا گفت: در بخش اول هر فردی حق دارد نامی داشته باشد که او را شناسایی کند و شخصیت او را به رسمیت بشناسد. این حق بخشی از حقوق فردی انسانها به شمار میآید.
کنوانسیون حقوق کودک
کنوانسیون حقوق کودک به عنوان قابل قبولترین سند حقوق بشری در سطح جهان، که در سال ۱۹۸۹ میلادی به تصویب رسید، بر حق هر کودک برای داشتن نام و شناسنامه تأکید میکند. مادهی ۷ این کنوانسیون تصریح میکندکه هر کودک میبایست بلافاصله بعد از تولد ثبت نام شود و حق دارد نام و ملیت داشته باشد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز در مادهی ۶ به حق هر فرد برای شناسایی قانونی و نام اشاره دارد. این حقوق بهویژه برای کودکان دارای اهمیت است.
بررسی پروندهها، اسناد ملی و پروندههای قضایی
این مدرس دانشگاه در بررسی پرونده ها و اسناد ملی و پروندههای قضایی گفت: بسیاری از کشورها قوانین خاصی برای حمایت از حق نام کودکان دارند. بهعنوان مثال، در حقوق ایران، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بهروشنی به حق کودک برای داشتن نام و شناسنامه اشاره کرده است. برخی از پروندههای قضایی در کشورهای مختلف نشاندهنده چالشهای موجود در انتخاب نام برای کودکان و تبعات آن است. بهطور مثال، پروندهای در کشور فرانسه وجود دارد که در آن والدین نامی نامتعارف برای فرزند خود انتخاب کردند و دادگاه به دلایل اجتماعی و فرهنگی آن نام را رد کرد.
تحلیل حق کودکان بر داشتن نام خوب
تأثیر نام بر هویت کودک
سید ناصری معنقد است: انتخاب نام میتواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر هویت کودک داشته باشد. نامها میتوانند بازتاب دهنده فرهنگ، ارزشها و حتی پیشینه اجتماعی باشند.
تبعات اجتماعی نامهای نامناسب
برخی نامها ممکن است به تبعیض اجتماعی منجر شوند. بهعنوان مثال، کودکانی که نامهای غیرمتعارف دارند، ممکن است تحت فشار اجتماعی قرار بگیرند یا از جانب همسالان خود مورد تمسخر قرار گیرند. حق کودکان بر داشتن نام خوب به عنوان یک حق بنیادین، نیاز به حمایت و تأمین دارد. تأکید بر اهمیت این حق در اسناد بینالمللی و قوانین ملی، ضرورت حفظ هویت و شخصیت اجتماعی کودکان را نمایان میکند. در نهایت، باید توجه داشت که انتخاب نام باید به گونهای انجام شود که منجر به تقویت هویت مثبت و اجتماعی کودک شود و از هرگونه تبعیض و نابرابری جلوگیری کند.
در ادامه نظر انسیه مجذوبی روانشناس، بازی درمانگر و مشاور کودک را در خصوص تاثیر نام بر شخصیت کودک جویا شدیم.
حق کودکان بر داشتن نام خوب و نیکو توسط والدین
نام هویت بخش اجتماعی
انسیه مجذوبی نام را هویت بخش اجتماعی کودکان دانسته میگوید: چون ما در اجتماع زندگی میکنیم، اسم چیزی است که به ما هویت میبخشد. اگر ما تنها در جنگل زندگی میکردیم اصلا نیازی به اسم نداشتیم. برای همین است که شاید در زندانها اسم افراد را میگیرند و به جای آن شماره میدهند. یعنی هویت او را میگیرند تا بتوانند از او اعتراف بگیرند و یا به او هویت جدیدی ببخشند. به همین سبب است که روایات بسیاری وجود دارد که از حقوق کودکان بر والدین است که نامهای نیکو برای فرزندان خود انتخاب کنند.
این روانشناس معتقد است: «کلمات بار و وزن دارند و به انسان باور میدهند. گاهی میشنویم که میگویند که تو همانند اسمت که پناه است پناهگاه آدم هستی، همانند اسمت فرشته ای، گویا که نام فرد به مرور باور و هویت آن فرد میشود. برای همین لازم است اسمی را روی کودک خود بگذاریم که پس از هویت فرد شدن، به فرد آسیبی نرساند. اسامی همانند برچسبی هستند که جزئی از شخصیت و منش فرد میشوند. در نامگذاری به زمان و تاریخ بسنده نکنیم، برای مثال یک زمان فیلمی به نام نرگس مد میشود و نصف اسامی دخترهای متولد شده، مغازهها و … نرگس میشود. یا یک برهه ای اسم یک واقعهی تاریخی یا یک سردار یا فردی مد شده و آن اسم روی کار می آید و بسیاری اسم آن را روی کودک خود میگذاشتند وقتی آن فرد ۳۰ ساله میشد میپرسید چرا این اسم را روی من گذاشتید، والدینش میگویند به خاطر فردی که اصلا اثری از او نیست اسم تو را این گذاشتیم. پس اسمهایی را بگذاریم که منوط به زمان و تاریخ نیستند.»
تاثیر نام بر سعادت و شقاوت کودک در بزرگسالی
مجذوبی ادامه داد: در نامگذاری، نام هر کسی و هر معنایی که بر کودک گذاشته شود، ذکر مکرر آن در طول زندگی، یاد و خاطره و ویژگیهای آن شخص و آن معنی در ذهن و روان کودک تاثیر میبخشد و پیوندهای خاصی بین آن دو ایجاد میشود که در سعادت و شقاوت او بی تاثیر نیست. علاوه بر اسمهای عجییب و غریبی که میشنویم که معنی آن را کسی نمیداند، اشتباه آن را تلفظ میکنند، نیاز به تذکر مدام دارد، این یواش شواش روی هویت، اعتماد به نفس و باور ما نسبت به خودمان تاثیر میگذارد. پس بهتر است نامهایی را انتخاب کنیم که خیلی پیچیدگی نداشته باشد و به راحتی تلفظ و نوشتار میشود و در فراخر فرهنگ ما باشد.
تغییر نام در بزرگسالی
این بازی درمانگر کودک در خصوص تغییر نام کودکان در بزرگسالی گفت: جدیدا بسیار مد شده که افراد اسمشان را در بزرگسالی عوض میکنند. برای ما بسیار سخت است که اسم جدید را بپذیریم. انگار یک هویت جدید میخواهیم به دیگری بدهیم. قبول اسم و هویت جدید برای اطرافیان بسیار مشکل است. گویا به آن فرد میگویید باور و هویتت را نسبت به من تغییر بده و من را به این اسم صدا کن . غالبا اطرافیان راحت قبول نمیکنند و تا مدتها او را به اسم قدیم صدا میزنند و فرد دچار کلنجاری بین اسم جدید و قدیم میشود.
سخن پایانی
با توجه به این توضیحات انتخاب نام یک کودک یک موضوع نگران کننده در فرهنگ و شخصیت او است. از این رو به والدین توصیه میشود قبل از انتخاب نام، در مورد تاریخچه، ارزشها و آرزوهای خانوادگی فکر کنند، زیرا این نام به افراد در طول نسلها درباره باورهای مذهبی و فلسفی آموزش میدهد، الهام میبخشد و انگیزه میدهد و برچسبی است بر آینده کودکانشان.
سفیده یا زرده تخم مرغ: کدام یک سالمتر است و چرا؟

ثابت شده که سفیده تخم مرغ دارای پروتئین باکیفیت است که حاوی تمام آمینو اسیدهای ضروری برای ترمیم و رشد عضلات است.
این مقاله فواید و تفاوتهای تغذیهای بین سفیده و زرده تخم مرغ را مورد بحث قرار میدهد. سفیده تخم مرغ کالری و کلسترول پایینی دارد و برای کاهش وزن ایده آل است، در حالی که زرده تخم مرغ سرشار از مواد مغذی ضروری، چربیهای سالم و کولین(ویتامین ب ۴) است.
هنگامی که صحبت از یک رژیم غذایی سالم به میان میآید، تخم مرغ اغلب بسیار مغذی در نظر گرفته میشود.
این ماده غذایی اغلب به عنوان یک نیروگاه تغذیه در نظر گرفته میشود که حاوی طیف گستردهای از مواد مغذی ضروری از جمله پروتئین، ویتامینها، مواد معدنی، چربیهای سالم و غیره است. وقتی صحبت از تخم مرغ میشود، از دو قسمت سفیده تخم مرغ و زرده تخم مرغ تشکیل شده است و همیشه این بحث وجود دارد که کدام یک برای کسانی که در سفر کاهش وزن هستند بهتر است.ارزش غذایی تخم مرغبه گفته متخصصان، یک تخم مرغ متوسط حاوی حدود ۷۰ تا ۸۰ کالری، ۶ گرم پروتئین، ۵ گرم چربی کل، ۱.۵ گرم چربی اشباع شده، ۲ گرم چربی تک غیراشباع، ۰.۷ گرم چربی غیراشباع چندگانه، ۱۸۶ میلی گرم کلسترول و حدود ۱ گرم کربوهیدرات است.
سفیده تخم مرغ چیست؟
سفیده تخم مرغ که به آن آلبومین نیز میگویند، مایع شفاف و چسبناکی است که زرده تخم مرغ را احاطه کرده است. بیشتر از آب (حدود ۹۰٪) و پروتئین (حدود ۱۰٪) تشکیل شده است.فواید سفیده تخم مرغ برای سلامتیکم کالری: طبق گفته متخصصان، ۱ سفیده تخم مرغ فقط ۱۷ کالری دارد.کم چربی: گفته میشود که یک تخم مرغ ۰.۵ گرم چربی دارد که آن را برای کسانی که میخواهند مصرف چربی خود را محدود کنند گزینه سالم تری است.
پروتئین بالا: ثابت شده که سفیده تخم مرغ دارای پروتئین باکیفیت است که حاوی تمام آمینو اسیدهای ضروری برای ترمیم و رشد عضلات است.
به گفته کارشناسان، یک سفیده تخم مرغ حاوی ۱۱ گرم پروتئین است.بدون کلسترول: سفیده تخم مرغ حاوی کلسترول نیست و گفته میشود برای افرادی که سطح کلسترول بالا دارند یا بیماریهای قلبی دارند مفید است.مواد مغذی کم: در حالی که سفیده تخم مرغ سرشار از پروتئین است، فاقد مواد معدنی و چربیهای سالم از جمله ویتامین های A، D، E، K، B۱۲، ریبوفلاوین، فولات و اسیدهای چرب ضروری است.
کنترل فشار خون: گفته میشود که سرشار از پتاسیم هستند که میتواند به کاهش و حفظ فشار خون کمک کند. ویتامین ریبوفلاوین به پیشگیری از آب مروارید و سردردهای میگرنی کمک میکند.
زرده تخم مرغ چیست؟
زرده تخم مرغ قسمت زرد تخم مرغ است که با سفیده تخم مرغ (آلبومین) احاطه شده است.
به عنوان منبع اصلی مواد مغذی برای رشد جنین در تخمهای بارور شده عمل میکند.فواید سلامتی زرده تخم مرغکم کالری: یک زرده تخم مرغ حدود ۵۵ کالری دارد.غنی از مواد مغذی: سرشار از مواد مغذی ضروری از جمله ویتامین ها (ویتامین های A، D، E، K، B)، مواد معدنی (آهن، فسفر، روی) و چربی های سالم مانند اسیدهای چرب امگا ۳ است.
سرشار از کولین(ویتامینهای گروه ب):
زرده تخم مرغ یکی از بهترین منابع غذایی کولین است، یک ماده مغذی مهم برای سلامت مغز، عملکرد کبد و متابولیسم. به گفته کارشناسان، یک زرده تخم مرغ ۱۴۷ میلی گرم کولین فراهم میکند.
سرشار از چربیهای سالم: مملو از چربیهای غیراشباع از جمله چربیهای تک غیراشباع و چند غیراشباع هستند که در صورت مصرف متعادل، برای سلامت قلب مفید هستند.
در مجموع ۲۷ گرم چربی در هر تکه تخم مرغ یافت میشود.غنی از آهن: ۹۰ درصد آهن موجود در تخم مرغ در زرده یافت میشود.
کلسترول بالا: زرده تخم مرغ سرشار از کلسترول است و یک زرده تخم مرغ بزرگ حاوی حدود ۱۸۵ میلی گرم کلسترول است. در حالی که کلسترول رژیم غذایی ممکن است تاثیر کمتری بر سطح کلسترول خون برای برخی افراد داشته باشد، افرادی که دارای شرایط سلامت خاصی مانند کلسترول بالا یا بیماری قلبی هستند، ممکن است نیاز به محدود کردن مصرف کلسترول در رژیم غذایی خود داشته باشند.
برای چشم مفید است:کاروتنوئیدهای موجود در زرده به عنوان آنتی اکسیدان عمل میکنند و از چشم در برابر رادیکالهای آزاد که باعث آسیب به شبکیه میشود محافظت میکند.
کدام یک برای کاهش وزن سالمتر است؟
به گفته کارشناسان، سفیده تخم مرغ برای کاهش وزن مفید است، زیرا کالری کمی دارد و پروتئین بالایی دارد. با این حال، گنجاندن زرده و سفیده با هم در رژیم غذایی شما، میتواند مواد مغذی ضروری و چربیهای سالم را فراهم کند و میتواند از سلامت کلی و سیری حمایت کند. اگر متخصصان باور داشته باشند، پیروی از یک رویکرد متعادل که شامل هر دو در رژیم غذایی باشد همیشه خوب است، اما این مساله به ترجیحات غذایی و اهداف سلامتی فرد نیز بستگی دارد.
راهکارهایی برای درمان بی اشتهایی در کودکان

یک متخصص تغذیه میگوید: اگر بی اشتهایی پیگیری و درمان نشود میتواند تاثیرات جدی بر رشد جسمی و روانی کودک داشته باشد. زیرا دریافت ناکافی انرژی و مواد مغذی ضروری برای رشد، مانند ویتامینها و مواد معدنی، منجر به کمبود وزن و نقص رشد اندامهای داخلی و بیرونی و همچنین ضعف ایمنی میشود.
امروزه یکی از دغدغههای والدینی که فرزند خردسال دارند، بی اشتهایی و بدغذایی آنهاست. کودکانی که به هر ترفند یا بهانهای از غذا خوردن امتناع کرده یا اگر هم زمانی احساس گرسنگی کنند بیشتر ترجیحشان، غذاهای ناسالم است. در جمعهای خانوادگی یا فامیلی مادرانی که با بشقاب غذا به دنبال فرزندشان هستند تا یک لقمه غذا در دهانشان بگذارند، نمونهای عینی از این قضیه است. این که چه دلایلی باعث بی اشتهایی در کودکان میشود؟ از چه راهکارهایی میتوان برای حل و درمان بی اشتهایی در کودکان استفاده کرد؟ به این بهانه با خانم سمیرا ابراهیماف متخصص علوم تغذیه و مدیر کلینیک رژیم درمانی انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
آیا بی اشتهایی با بدغذایی در کودکان یک مفهوم را دارند؟
بی اشتهایی کودکان و تاثیر آن بر رشد یکی از دغدغه های والدین است. بی اشتهایی در کودک را باید متفاوت از بدغذایی دانست. در حالت بدغذایی کودک اشتهای خوبی دارد اما به علل گوناگون که خارج از این بحث است، گرایش به خوردن تعداد اندکی مواد غذایی دارد. این در حالی است که در بی اشتهایی کودک از خوردن غذا امتناع میکند یا مقدار غذایی که میخورد کمتر از نیازهای تغذیهای اوست.
با وجود آنکه، شربتهای اشتهاآور میتوانند گزینهای مؤثر برای رفع مشکل بیاشتهایی در کودکان باشند، اما باید تحت نظر متخصص مصرف شوند تا از مناسب بودن آنها برای سن و وضعیت خاص کودک اطمینان حاصل شود
عدم توجه و درمان بی اشتهایی چه مشکلاتی را میتواند برای کودک ایجاد کند؟
اگر بی اشتهایی پیگیری و درمان نشود میتواند تاثیرات جدی بر رشد جسمی و روانی کودک داشته باشد زیرا دریافت ناکافی انرژی و مواد مغذی ضروری برای رشد، مانند ویتامینها و مواد معدنی، منجر به کمبود وزن و نقص رشد اندامهای داخلی و بیرونی و همچنین ضعف ایمنی میشود. مطالعات اخیر ارتباط قوی بین کمبود مواد مغذی با اختلالات رفتاری کودکان را هم نشان دادهاند.
چه عواملی باعث بی اشتهایی در کودکان میشود؟
عوامل مختلفی در ایجاد بی اشتهایی کودک نقش دارند و از جمله عوامل ایجادکننده بی اشتهایی در کودکان میتوان به عوامل بالینی مانند ابتلا به بیماریهای عفونی مختلف، اختلالات گوارشی مانند تهوع و یبوست، مصرف برخی داروها، استرس، اضطراب، و حتی عدم تنوع غذایی اشاره کرد. زمانی که عامل ایجادکننده بی اشتهایی شناخته شود از راهکارهای مختلفی مانند درمان بیماری زمینهای، ایجاد تنوع غذایی مناسب، غذا خوردن در محیط شاد و همراه با همسالان یا افراد مورد علاقه و انجام فعالیت بدنی قبل از زمان خوردن غذا استفاده کرد تا اشتهای کودک برای مصرف غذا افزایش یابد.
در چه زمانهایی میتوان از شربت اشتهاآور استفاده کرد؟
در مواردی که بی اشتهایی کودک ادامهدار بوده یا رشد کودک مختل شده باشد، میتوان از شربت های اشتهاآور به عنوان یک راهکار مکمل در کنار راهکارهای تغذیه مناسب استفاده کرد، تا روند رشد کودک سرعت بیشتری پیدا کند.
شربتهای اشتهاآور معمولاً شامل ویتامینها، مواد معدنی و عصارههای گیاهی هستند که میتوانند میل به غذا خوردن را افزایش دهند. این امر به کودکان کمک میکند تا غذاهای بیشتری مصرف کرده و در نتیجه مواد مغذی بیشتری دریافت کنند. از طرفی برخی از این شربتها حاوی ترکیباتی هستند که به بهبود عملکرد سیستم گوارشی کمک میکنند. به عنوان مثال، ویتامینهای گروه B و زینک موجود در این شربتها میتوانند فرآیند هضم را تسهیل کنند و جذب مواد مغذی را افزایش دهند. ویتامین های گروه B موجود در این شربت ها سطح انرژی کودک را افزایش داده و خستگی را کاهش میدهند، که این امر به فعالیتهای روزمره، بازی کردن و یادگیری بهتر آنها کمک میکند. همچنین افزایش دریافت ریزمغذیها سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و در کاهش خطر ابتلا به انواع عفونتها و بیماریهای مرتبط با سوءهاضمه مؤثر است.
مصرف شربتهای اشتهاآور در چه زمانهایی میتواند مضر باشد؟
با وجود آنکه، شربتهای اشتهاآور میتوانند گزینهای مؤثر برای رفع مشکل بیاشتهایی در کودکان باشند، اما باید تحت نظر متخصص مصرف شوند تا از مناسب بودن آنها برای سن و وضعیت خاص کودک اطمینان حاصل شود.
معمولا، مصرف شربتهای اشتهاآور برای کودکان زیر ۲ سال توصیه نمیشود زیرا سیستم گوارشی و نیازهای تغذیهای این کودکان بسیار حساس است و استفاده شربتهای اشتهاآور میتواند عوارضی به همراه داشته باشد. بعضی انواع شربتهای اشتهاآور حاوی سیپروهپتادین هستند که از طریق تحریک گیرندههای سروتونینی در مغز، احساس گرسنگی را افزایش میدهند. مصرف این نوع شربتها حتما باید با نظر متخصص انجام شود زیرا ممکن است برای کودک عوارضی داشته باشد. علاوه بر این، در هنگام مصرف شریتهای اشتهاآور باید به احتمال تداخل این نوع شربت با بعضی داروها توجه کنیم. برای مثال اگر کودک از داروهای ضد آلرژی استفاده میکند، مصرف همزمان شربت اشتها آور ممکن است منجر به تشدید عوارضی مانند خوابآلودگی، بیقراری و اختلالات گوارشی شود.
در پایان باید متذکر شد که با وجود برخی فواید شربتهای اشتها آور، استفاده از آنها هیچ وقت نمیتواند جایگزین دریافت کافی مواد غذایی باشد و کودک برای رشد کافی و حفظ سلامتی در ابتدا باید الگوی غذایی سالم داشته باشد و از تمام گروههای غذایی در روز استفاده کند. در کنار دریافت مناسب، شربتهای اشتهاآور میتوانند موجب افزایش میل و رغبت کودک به دریافت بیشتر مواد غذایی مفید و سالم شوند.
رویش دندانهای شیری و وظیفه والدین در نگهداری از آنها

رویش دندانهای شیری از ۶ ماهگی شروع شده و تا ۲.۵ تا ۳ سالگی ادامه پیدا میکند. طی این دوره، لثههای کودک در نتیجه فشار فیزیکی که دندانهای جدید هنگام رویش ایجاد میکنند، حساس و دردناک شده و مالش لثه ها با انگشتان مادر بهترین آرامبخش کودک است. از همان ابتدای رویش دندان وظیفه مادر در قبال بهداشت دهان و دندان کودک شروع شده و باید پس از هر بار تغذیه با شیر دندانهای کودک را با گاز استریل پاک کند.
تمام بیست دندان شیری باید تا سن ۲ تا ۳ سالگی درآمده باشند. طی این دوره لثههای کودک درد و خارش دشته و نیاز به همراهی والدین دارد تا بتواند این درد را تحمل کند. پس از رویش اولین دندانها، وظیفه مادر در زمینه تمیز کردن آنها آغاز میشود. با مطالعه این مطلب میتوانید با روند دندان درآوردن کودک و بهداشت دهان و دندان او آشنا شوید.
دندان درآوردن کودک
روند دندان درآوردن همانطور که برای کودک تجربه دردناکی است، برای والدین نیز استرس زا است. روشهایی مانند؛ مالش لثههای کودک با انگشت تمیز، پارچه مرطوب یا با پشت یک قاشق کوچک و خنک، استفاده از ژلهای تسکینی و یا داروهای آرامبخش خفیف بدون نیاز به نسخه برای آسانتر کردن روند دندان درآوردن وجود دارد.
اولین ویزیت دندانپزشکی
سوال رایج همه والدین این است که: کوچولوی من در چه سنی باید توسط دندانپزشک معاینه شود؟ درجواب باید گفت: بهتر است، اولین ویزیت دندانپزشکی کودک خود را ۶ ماه پس از رویش اولین دندان یا تا سن ۱ سالگی انجام دهید. کودکانی که از سنین پایین به دندانپزشک مراجعه می کنند، در آینده کمتر از دندانپزشک میترسند.
دندانهای شیری و مسواک زدن
مسواک زدن از زمان رویش اولین دندان آغاز میشود. برای کودکان نوپا، مسواک زدن با مسواک و آب کافی است. برای کودکان ۳ تا ۶ ساله به اندازه یک نخود خمیردندان استفاده کنید و حتما مراقب هرگونه تغییر رنگ دندان های آنها باشید. تا زمانی که کودک شما نتواند تمام خمیردندان را به طور کامل تف کند، نباید از خمیردندان فلورایددار استفاده شود.
برای نوزادان، یک پارچه مرطوب یا خیس برای پاک کردن لثهها تا زمانی که اولین دندانها بیرون بیاید کافی است. هنگامی که این اتفاق افتاد، با یک برس انگشتی که دارای یک اسکراب ملایم برای تمیز نگه داشتن دندان های کودک شما است، باقیمانده شیر و سبزیجات له شده را تمیز کنید. از مسواک زدن تهاجمی خودداری کنید. هنگامی که کودک شما شروع به رشد دندان های بیشتری کرد، با یک مسواک دستی دارای موهای نرم تمیز کردن دندانها را به او آموزش دهید. سعی کنید همزمان با کودکتان مسواک بزند، در حالی که حرکات شما را تقلید میکند. برخی از والدین با بازی شمارش هنگام مسواک زدن موفق بوده اند، در حالی که برخی دیگر آهنگ می خوانند یا موسیقی پخش می کنند تا زمان کافی را برای مسواک زدن تشویق کنند.
مراقبت های دندانی کودکان
شما باید بهعنوان والدین آنقدر به سلامت کلی فرزندانتان اهمیت دهید که حتی چیزهای کوچک را نادیده نگیرید. سلامت دندان ها به خصوص برای کودکان بسیار مهم است. برای شروع آموزش اهمیت بهداشت دهان و دندان به فرزندتان هرگز زود نیست. اگر مراقبت مناسب از دهان و دندان را زودتر به کودک خود القا کنید، او در طول عمرش دندانها و لثههای سالمی داشته و به اقدامات دندانپزشکی کمتری نیاز دارد. در اینجا چند راه عالی برای حفظ سلامت دهان و دندان کودکتان در شکل عالی آورده شده است:
شیشه شیر:
شیشه شیر کودک و لیوان های سرکج بدترین دشمن برای دندان کودکان هستند. آنها به سادگی هم فرکانس و هم مدت زمان تماس بین دندان ها و مایعات حاوی قند از جمله؛ شیر مادر، شیر خشک، آب میوه و هر نوشیدنی شیرین شده دیگری را افزایش می دهند. به همین دلیل، تمیز کردن لثه ها و دندان های کودک با مسواک یا گاز مرطوب پس از شیر خوردن بسیار مهم است
کودکتان را به رعایت بهداشت دهان و دندان عادت دهید
کودک خود را به مسواک زدن بعد از صبحانه و قبل از خواب عادت دهید. با گذشت زمان عادت به انجام این کار در آنها عادی می شود. توسعه زودهنگام این عادت، حفظ آن را در مراحل بعدی زندگی برای آنها آسان تر می کند.
با ظرافت مسواک بزنید
مشکلی که بسیاری از کودکان دارند این است که خیلی سخت مسواک می زنند. لثه ها یک بافت زنده هستند و شکست ناپذیر نیستند. بسیاری از بزرگسالان بعداً به دلیل مسواک زدن تهاجمی با مشکلات لثهای که از بین میروند، مواجه میشوند. این به ویژه برای کودکان مهم است زیرا لثه های آنها هنوز در حال رشد است. به آنها آموزش دهید که به آرامی مسواک بزنند و از مسواک با موهای نرم استفاده کنند.
بزرگسالان نیز همانند بچه ها شیرینی دوست دارند.اما معمولا خودکنترلی دارند. این بدان معنی است که می دانند چه زمانی به آب نبات نه بگویند، اما بچه ها تا زمانی که بیمار شوند به شیرینی نه نمیگویند.پس سعی کنید آب نبات، نوشابه و سایر نوشیدنی های شیرین را به مقدار کم محدود کنید تا کودک شما در آینده دچار پوسیدگی یا سایر مشکلات سلامتی نشود.
چگونه لاغر شویم! | راه های مختلف لاغری

دخترها همیشه دنبال لاغر شدنند. یک دسته کوچکی هم دنبال چاق شدن. ولی اینکه لاغری چرا همیشه معضل ماست هنوز کسی نفهمیده! وقتی مجردیم، ازدواج میکنیم، مادر میشویم، بعد و قبل از زایمان، حتی وقتی عروسی دخترخاله دوستمان است که هفت پشت غریبه است. لاغری، چقدر ما را درگیر خودش کرده؟!
وقتی مربی ورزش دانشگاه پرسید : «برای چی میخوای لاغر کنی؟! عقدی چیزی در پیشه؟!» من داشتم فکر میکردم چطور بگویم این پنج شش کیلو اضافه وزن، روی همه چیز اثر میگذارد؟! روی رابطه من و مامانم، روی قیمت خرید مانتوهایم، روی سایز لباس عروسی که میتوانیم کرایه کنیم، روی تمجید اطرافیان، حتی روی تفریحاتی که میتوانم به همسر آیندهام بگویم دوستشان دارم! دوستانم اشاره میکردند که بگویم عقد دوستم است مثلا. من ولی خیلی صادقانه گفتم بله مراسم داریم و با خنده ملیح مربی دانشگاه و چشمهایی که از آن طرف ما را میپاییدند کار تمام بود. دیگر کل دانشگاه قرار بود سردربیاورد که من قاطی مرغها شده ام.
از همان وقت تا سالهای بعدش، همیشه یک دلیلی برای لاغر شدن داشتم. قبل از بچه دار شدن سلامتی مادر مهم بود. بعد از بچه دارشدن مهم بود که مادر متناسب و خوش اندامی بمانم. حتی وقتی می خواستم عروسی دیگران بروم مهم بود که لباسهای توی کمدم اندازه ام بشود. حتی وقتی باردار بودم هم رژیم و تناسب اندام دست از سرم برنمیداشت. ترس از دیابت بارداری و قندی که بالا تشخیص داده بودند مجابم کرده بود زیر نظر کارشناس تغذیه هر وعده ام را اندازه بگیرم و بعد بخورم.
طی این سالها همیشه با این واکنش دلپذیر مواجه شده ام که بقیه مرا چاق ندانند و بگویند اصلا درک نمی کنند چرا می خواهم وزن کم کنم. حتی وقتی توی یکی از گروه ها از مطمئن ترین و سریعترین روشهای کاهش وزن پرسیدم، نصفشان به جای توصیه داشتند دعوایم می کردند که من کجا وزنم زیاد است و به جای این کارها بروم دنبال لذت بردن از زندگی.
نصف دیگرشان ولی به انواع و اقسام روشها اشاره کردند. یک سری از دوستانم پای طب سنتی را وسط کشیده بودند و یک سری دیگر از قرص خوردن و جراحی که ته ذهنم هم نبود منعم میکردند. دست آخر همه شان یک حرف می زدند:« اگر دلت میخواهد واقعا با وزن متناسب و اندام خوب زندگی کنی سبک زندگی ات را عوض کن.» به آنها حق میدادم ولی ته دلم فکر میکردم چطور ممکن است منی که عاشق برنج و ماکارونی و بیشتر از همه شکلات و شیرینی ام، بتوانم درست زندگی کنم؟!
ورزش کجا من کجا؟!
تازه باید به ورزش هم جدی تر فکر می کردم. یادش بخیر مربی ورزش دوران راهنمایی ام همیشه میگفت شما دخترها باید خیلی خوب و از حالا ورزش کنید تا بعدا که مادر شدید و هزاران دغدغه دیگر داشتید سبک زندگیتان سالم باشد. من هم همیشه فکر می کردم اگر دختر دار شدم قطعا کلی برنامه ورزشی برایش مهیا میکنم. ولی خودم…
تازه دانشجو هم که بودم استاد رواشناسی رشدمان همین حرفها را با ادبیات دیگری می گفت. دانشگاه ما وسط یک باغ بود. آن قدر سرسبز و خوب آب و هوا بود که آدم دلش میخواست به جای درس خواندن برود بساط چایی اش را پهن کند و کیک خانگی کم قند البته بخورد. وسیله های ورزشی هم داشتیم. از همین هایی که توی همه پارکها هست. استادمان میگفت خودش کل مسیر را پیاده میآید تا دانشگاه. به خصوص فصلهای متعادل سال. راست می گفت. خودم بارها دیده بودمش که از خیابان فرحزادی یواش یواش میآید سمت درب ورودی و با یک لبخند گنده وارد می شود. ورزش همه روزش را می ساخت. ما ولی همان بچه دانشجوهایی بودیم که کله شان بوی قورمه سبزی میدهد و به حرف هیچ کس گوش نمیکنند و به خیالشان تا ابد الدهر، قرار است ۲۰ ساله بمانند.
خلاصه که این ورزش خودش هفت خانی بود. فقط بعد از کرونا خوبی اش این بود که دیگر کلاسهای آنلاین ورزشی هم پایش به میدان باز شده بود و میتوانستم به موارد اینطوری هم فکر کنم.
رژیم با مزه زیره میخوای؟!
همسرم میگفت همکارش توصیه کرده از یک اپلیکیشن کاهش وزن استفاده کنیم و با وارد کردن میزان کالری و دریافت رژیم و ورزش متناسب کار را پیش ببریم. فکر بدی نبود. فقط اینکه نمی دانستم پشت اپلیکیشن چه کسی نشسته و چه قدر با شرایط من آشنایی دارد کار را برایم سخت میکرد. مثلا میداند من یک مادرم و نهایتا بتوانم یک وعده غذا درست کنم که همه بخوریم؟! وقت اینکه مثلا برنجم را کته کنم و روغن زیتون رویش بریزم و بعد سالاد فلان را هم کنارش درست کنم ندارم.
این مدلی قبلا رژیم گرفته بودم. درست قبل از بارداری، متخصص تغذیه یک نگاهی به سرتا پایم انداخته بود و پرسیده بود مشکل خاصی ندارم؟ گفته بودم نه! اگر بود هم من نمیدانستم. رژیمی را که توی کشویش بود تقدیمم کرده بود و یک مشت قرص هم نوشته بود. قرصها جواب میداد و لاغر شده بودم. توی دو ماه هشت کیلو کم کردم و تازه بعد هم یک دانه سیب کوچولو توی دلم جوانه زد و شد تو راهی ما! ولی وقتی به آن قرص آخر شب و مزه زیره ای که داشت فکر میکنم هنوز هم معده ام اعتراض میکند و یک حالی میشوم.
تازه شاید این که متخصص از توی کشویش به من داده بود و پختن غذایش دنگ و فنگ زیادی داشت، از آن مدل رژیم های خوب بود. پسر دایی همسرم و خانمش، یک بار که با هم رفته بودیم مهمانی سرسفره نشسته بودند و هرچه در توان داشتند میخوردند الا برنج و نان! تازه می گفتند جمعه ها هم روز استراحتشان است و می توانند بستنی و فست فود و هرچه دلشان بخواهد بخورند. همین شکلی ۱۵ کیلو کم کردند. ولی به قدری سریع برگشت که اصلا نفهمیدیم کجا رفته بود؟! همان آش وکاسه بود و همان آدمهای قبلی.
آن قدر این سالها با رژیم های مختلف آشنا شده ام که کافیست یک نفر بگوید ر تا من میمش را هم تهش بگذارم و خودم ریز به ریز رژیم را شرح دهم. دوستم همین اواخر زنگ زده بود و می گفت بیا رژیم فستینگ بگیریم. البته اکه این نوع رژیم انواع مختلفی دارد ولی یک مدلش این بود که کربوهیدرات را کامل حذف میکردیم و به جایش مثلا کرفس میخوردیم یا هویج. وقتی دوستم گفت کرفس بخوریم. با شدت زیادی گفتم کرررفس؟!؟!؟ جوری گفتم که زد زیر خنده و گفت: «ببخشید یادم رفته بود تو هم مثل آقایون هم چیو غذا نمیدونی!» بعد که دید این رژیم روی من جواب نمی دهد، سراغ رژیم دیگری رفت. کمی تا قسمتی شبیه روزه داری بود. وقتی روزه بودیم فقط آب و دمنوش و این چیزها میخوردیم و وقتی افطار به سبک رژیم می کردیم مجاز بودیم همه چیز بخوریم. به نظرم یک مقداری غیرطبیعی بود. به دوستم گفتم این طور نمیتوانیم مادری کنیم، به کارهایمان برسیم و سرحال باشیم.
خلاصه که پنبه همه روشها را زدم. خودم بهتر از هرکسی میدانستم بهترین راه خوب زندگی کردن، تغییر فکر است. میدانستم آدم اگر بخواهد ۴۰ سالگی مرض قند نگیرد و به ۵۰ نرسیده چربی خونش بالا نرود باید فکر وزنش باشد. رفتم سراغ یک کارشناس تغذیه متعادل که شعارش این بود با یک قاشق کمتر بهتر زندگی کنیم. یک رژیم بر اساس شرایط خودم و چندتایی ورزش به من داده بود. آن قدر خوب و سبک بود که احساس می کردم اصلا اتفاق خاصی نیفتاده. بار روانی رژیم گرفتن اذیتم نمی کرد و کم کم معده ام عادت کرده بود.
حالا نزدیک یک ماه است هم ورزش میکنم هم حواسم به غذای خانواده است. از اینکه برای سلامتی خودم تلاش میکنم احساس سربلندی و آرامش میکنم. راستش حالا اگر مربی ورزش دانشگاهمان را ببینم بهش میگویم که نه مراسم داریم نه میخواهم وزنم برای مادرشدن مناسب باشد. حتی دنبال تمجید دیگران هم نیستم، چون از نظر آنها من خیلی هم متناسبم و اگر صورتم لاغر شود خیلی زشت هم میشوم. من دنبال سلامتی ام، دنبال اینکه فشار خون وچربی و قندخونم متعادل باشد در سالهای میانسالی. نه خودم که تک تک اعضای خانواده ام که غذایشان توی آشپزخانه پرمهر من پخته می شود. میخواهم قلبمان خوب کار کند و خون را درست پمپاژ کند. میخواهم برای بالارفتن از کوه و دویدن دنبال بچه هایمان نفس کم نیاوریم. میخواهم سالهای پیری عصا دستم نباشد و بتوانم هر روز حرم بروم و خرید کنم…راستش فقط میخواهم این سالهایی که فرصت حیات دارم، سالم و درآرامش زندگی کنم.
نمیخواهم مثل مادر دوستم چند روزی یکبار دخترم بیاید بالای سرم و انسولین بیاورد و دل نگران تر از دفعه های پیش برود. نمیخواهم مثل پدر همسرم جراحی قلب باز داشته باشم و خانواده ام نصف عمر شوند و اشکشان خشک نشود. نمیخواهم پاهایم نکشد که نماز بخوانم و نشسته با خدا حرف بزنم. هیچ کس از فردایمان خبرندارد. اما لااقل قد یک رژیم غذایی سالم و ورزش کردن میتوانم به آن مادر سالهای بعدی که قرار است بچه بزرگ کند و سرکار برود و بنویسد و هزار کار دیگر، از حالا کمک کنم…
هشدار سازمان غذا و دارو درباره خطر بوتولیسم در کنسروهای خانگی

مدیرکل فرآوردههای غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، نسبت به خطر مسمومیت بوتولیسم در کنسروهای خانگی هشدار داد.
بهفر ، مدیرکل فرآوردههای غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، با اشاره به خطرات جدی مسمومیت بوتولیسم در کنسروهای خانگی گفت: «بوتولیسم نوعی مسمومیت غذایی بسیار خطرناک است که در اثر سم تولید شده توسط باکتری Clostridium botulinum ایجاد میشود. این باکتری میتواند در محیطهای بیهوازی مانند کنسروهای بستهبندیشده خانگی رشد کند و به سرعت سموم کشندهای تولید کند که برای سلامت انسان خطرناک است.»
وی افزود: «برخی از افراد در فرآوری کنسروهای خانگی اصول بهداشتی و استانداردهای لازم را رعایت نمیکنند که این امر خطر رشد باکتریها و ایجاد مسمومیت را افزایش میدهد. علائمی مانند ضعف عضلانی، تاری دید و مشکلات تنفسی ممکن است نشانه بروز بوتولیسم باشد و نیاز به مراجعه فوری به مراکز درمانی دارد.»
بهفر با تاکید بر رعایت نکات ایمنی در تهیه غذاهای کنسروی خانگی اظهار کرد: «کنسروها و شیشههای بستهبندیشده باید بهطور کامل و با دمای کافی حرارت داده شوند تا باکتریها و سموم احتمالی از بین بروند. همچنین در صورت مشاهده تغییراتی نظیر بادکردگی، نشتی یا بوی نامطبوع در کنسروها، از مصرف آنها خودداری کنید.»
مدیرکل فرآوردههای غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو با توصیه به دقت در تهیه کنسروهای خانگی گفت: «برای جلوگیری از مسمومیت بوتولیسم، لازم است مواد غذایی در دمای مناسب و با اصول بهداشتی نگهداری شوند و تا حد امکان از مصرف مواد غذایی مشکوک اجتناب شود.»
وی در پایان تاکید کرد که مردم با رعایت این اصول میتوانند سلامت خود و خانوادهشان را حفظ کرده و از خطرات ناشی از مسمومیتهای غذایی در امان باشند.
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت: ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند

رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت گفت: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگریهایی که در سطح کشور انجام میشود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند.
دکتر سعید محمودیان، رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت با بیان اینکه متاسفانه بررسیها بیانگر این است مردم به کمشنوایی و ناشنوایی، کمتر توجه میکنند؛ اظهار کرد: کمتوجهی به کمشنوایی و ناشنوایی به نحوی است که حدود ۸۰ درصد از نیازهای مربوط به مراقبت شنوایی در سطح جهان نادیده گرفته میشود یا کمتر در کانون توجه قرار میگیرد. کمتوجهی و نادیده گرفتن به نیازهای مربوط به مراقبت شنوایی ریشه در فقر سواد سلامت مردم دارد. براساس آمار و ارقام سازمان بهداشت جهانی، کمتوجهی و بیتوجهی به کمشنوایی و ناشنوایی سبب شده که سالانه حدود یک تریلیون دلار هزینه به نظام سلامت در سطح جهان تحمیل شود.
این متخصص شنواییسنجی با اشاره به باورها و درک نادرست از کمشنوایی و ناشنوایی توضیح داد: درک و باورهای نادرست و همچنین نگرشهای جامعه نسبت به ناشنوایی و کمشنوایی سبب میشود که به افراد کمشنوا یا ناشنوا انگ بزنند. چنین شرایطی سبب میشود که فرد مبتلا به کمشنوایی، کمشنوایی خود را پنهان کند. درک، باورها و نگرش نادرست جامعه درباره کمشنوایی و ناشنوایی یک معضل اجتماعی است که ریشه در سطح سواد و سواد نادرست مردم دارد.
وی با بیان اینکه معضل اجتماعی درک و باورهای نادرست درباره ناشنوایی سبب شده که رسیدگی به ناشنوایی چندان در شرایط مساعدی نباشد، خاطرنشان کرد: بسیاری از افرادی که مبتلا به کمشنوایی هستند از توانایی بالایی برخوردارند؛ اگر مشکل کمشنوایی این افراد در زمان مناسب شناسایی شود، به طور قطع میتواند اثرگذار باشد.
ابتلای ۳ تا ۵ مورد به کمشنوایی در هر ۱۰۰۰ تولد
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت درباره کمشنوایی و ناشنوایی «مادرزادی» و «اکتسابی» اظهار کرد: جمعیت موالید کشور حدود یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر در سال گذشته گزارش شده و براساس غربالگریهایی که در سطح کشور انجام میشود، حدود ۳.۷ در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند؛ به عبارت دیگر ۳ تا ۵ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به کمشنوایی مبتلا هستند. کمشنوایی مادرزادی و عوامل ژنتیکی مانند ازدواجهای فامیلی در ۵۰ تا ۶۰ موارد مبتلا به کمشنوایی نقش دارد.
وی ادامه داد: علاوه بر موارد ژنتیکی و مادرزادی، عوامل دیگر مانند «بیماریها»، «تاثیر بیماریهای عفونی در دوران نوزادی مانند سرخک، سرخجه، سندروم تورچ»، «زایمان سخت» و «اتفاقات دوران بارداری» به میزان ۴۰ تا ۴۵ درصد بر ابتلای موالید به کمشنوایی اثرگذار هستند.
غربالگری شنواییسنجی نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه
این متخصص شنواییسنجی با بیان اینکه توجه به نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند از اهمیت فراوانی برخوردار است، تاکید کرد: نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند، میبایست مورد غربالگری قرار گیرند؛ چرا که احتمال شیوع کمشنوایی در این شرایط به دلیل مسائلی مانند «وزن کم در هنگام تولد» افزایش مییابد. کودکانی که با وزن کم به دنیا میآیند به عنوان نوزاد نارس شناسایی میشوند و نارسبودن میتواند شناسایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی وزارت بهداشت ادامه داد: همچنین آنتیبیوتیکهای تجویزی برای نوزادانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نگهداری میشوند، میتواند شنوایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل غربالگری این گروه از نوزادان حائز اهمیت است.
محمودیان با بیان اینکه ایران جزو منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی است، توضیح داد: ایران جزو شش کشور منتخب منطقه مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی در حوزه سلامت گوش محسوب میشود و اقدامات درخشانی طی سالهای اخیر به منظور پیشگیری از کمشنوایی و ناشنوایی صورت گرفته است.
هشدار سازمان غذا و دارو درباره تزریق ژلهای غیرمجاز

رئیس اداره ملزومات دارویی سازمان غذا و دارو هشدار داد که استفاده از ژلهای غیرمجاز میتواند عوارض جدی به همراه داشته باشد و بر لزوم مراجعه به پزشکان متخصص و استفاده از محصولات دارای تأییدیه سازمان غذا و دارو تأکید کرد.
جواد شمسایی با اشاره به ویژگیهای ژلهای دارای تاییدیه سازمان غذا و دارو، گفت: محصولاتی که از سوی سازمان غذا و دارو تأیید میشوند، از نظر ترکیبات، ماندگاری و ایمنی، استانداردهای لازم را دارند. این مواد استریل و قابل تجزیه در بدن بوده و عوارض جانبی آنها حداقل است.
وی همچنین به اهمیت تزریق ژل تحت نظر پزشک متخصص و استفاده از محصولات معتبر از سوی متقاضیان تاکید کرد و افزود: استفاده از مواد تایید نشده یا تزریق توسط افراد غیرمتخصص میتواند خطرات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
شمسایی نقش سازمان غذا و دارو را در نظارت بر کیفیت و ایمنی این محصولات حیاتی دانست و گفت: سازمان غذا و دارو با صدور تأییدیههای لازم، به دنبال تضمین سلامت و ایمنی مصرفکنندگان است.
۸ دلیلی که باعث دروغ گفتن کودک می شود

با رشد کودک، آنها شروع میکنند به امتحان کردن سطح محدودیتهایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شدهاند. دروغ گفتن میتواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر میتوانند از آن محدودیتها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطافپذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آنها را به چالش بکشند.
چرا یک بچه دروغ میگوید؟ دروغ گفتن امری رایج در بین کودکان است اما یافتن دلیل پشت این دروغ گفتن برای هدایت کودک به سمت راست گویی بسیار ضروری است.
ترس از تنبیه!
بچهها معمولا دروغ میگویند تا توی دردسر نیافتند. اگر آنها بخاطر کار خطایی که انجام دادهاند، از تنبیه بترسند، سعی میکنند آن را پنهان یا کتمان کنند تا از خودشان در مقابل پیامدهای آن محافظت کنند هرچند که میدانند دروغگویی کار بدی است.
برای جلب توجه!
گاه، بچهها برای جلب توجه والدین یا خواهر برادرهایشان دروغ میگویند. آنها روایتهایشان را اگزجره و با غلو بیان کرده یا روایت را دستکاری میکنند تا خود را جذابتر، و کارشان را شگفتتر نشان دهند به این امید که دیگران به آنها توجه کنند.
به چالش کشیدن مرزها و محدودیتها
با رشد کودک، آنها شروع میکنند به امتحان کردن سطح محدودیتهایشان که به وسیله والدین یا مراقبین و بزرگترها اعمال شدهاند. دروغ گفتن میتواند راهی برایشان باشد تا بفهمند چقدر میتوانند از آن محدودیتها تخطی کنند و میزان واکنش دریافتی از سوی والدین چقدر خواهد بود و قدرت انعطافپذیری و پایبندی والدین به قوانین حاکمه بر آنها را به چالش بکشند.
تقلید از دیگران
کودکان اغلب آنچه را که میبینند تقلید میکنند. اگر ببینند والدین یا اعضای خانواده دروغهایی میگویند، آنها اینچنین تلقی میکنند که این رفتاری قابل پذیرش است. آنها نمیتوانند اثرات و تبعات کامل و آتی دروغ را درک یا استنتاج کنند در عوض آن را امری معمول قلمداد میکنند.
اجتناب از خجالت و شرمساری
وقتی بچه احساس خجالت یا شرمساری از کاری میکند، ممکن است برای حمایت و حفاظت از عزت نفسشان دروغ بگویند. پذیرش اشتباهات و خطاها میتواند چالش برانگیز باشد و دروغ گفتن راه فراری موقتی برای آنها جهت رهایی از شرایط بغرنج موجود فراهم میآورد.
تخیل و داستانسرایی
بچههای کوچک، مرز بین واقعیت و تخیل را نمیشناسند. گاه، آن چیزی که بر زبان میآورند و از نظر ما دروغ به حساب میآید، تنها تصور و تخیلی کودکانه و بازیای بیش نیست. آنها معمولا داستانهایی از خود درمیآورند و این پروسه، بخشی از روند رشد و جستجوگری آنها از دنیای پیرامون است.
احساس اضطراب
کودکانی که احساس اضطراب یا استرس دارند از آن به عنوان مکانیسم مواجهه استفاده میکنند. مادامیکه نمیتوانند عواطف و احساساتشان را به شیوهای درست بیان کنند، سعی میکنند داستانسازی کرده یا پنهانکاری کنند تا از شرایطی که منجر به احساس اضطراب و استرسشان شده، رهایی یابند.
حمایت از دیگری
جالب است بدانید، در برخی موارد، کودکان به خاطر منافع خودشان دروغ نمیگویند بلکه برای حمایت از کسی دیگر مثل خواهر و برادر یا یک دوست که فکر میکنند حامیاش هستند، دروغ میگویند. آنها میترسند که شاید گفتن حقیقت باعث شود کسی دیگر به دردسر بیافتد ازاینرو دروغ را برمیگزینند.