دسته: سبک زندگی
بهترین زمان غذا خوردن برای ورزش؛ قبل، حین یا بعد؟

آیا بهتر است قبل از ورزش کردن، در حین ورزش یا بعد از آن غذا بخوریم؟ کارشناسان چه نکاتی را برای بیشینه کردن نتایج ورزش مفید میدانند؟
اگر به برخی از افراد خودخوانده متخصص در ورزش در شبکههای اجتماعی گوش دهید، آنها قسم میخورند که ورزش کردن با شکم خالی چربی بیشتری میسوزاند. اما به گفته ابی لانگر، متخصص تغذیه در تورنتو، این تصور نادرستی است که میگویند ورزش کردن در حالت ناشتا باعث بهبود عملکرد بدن یا سوزاندن بیشتر کالری میشود. او میگوید: «تحقیقات نشان میدهد که از نظر نتایج، تفاوت زیادی ایجاد نمیشود.»پس آیا این بدان معنی است که باید درست قبل از ورزش پروتئین و کربوهیدرات مصرف کنید؟ نه، این هم درست نیست.
در این گزارش که در یورونیوز به چاپ رسیده است ؛ نگاهی داریم به زمان و نحوه مصرف غذا قبل، بعد یا حتی حین تمرین؛ و پیش از هر چیز به یاد داشته باشید که کارشناسان میگویند آنچه میخورید مهمتر از زمان خوردن است.
چه دلیلی برای خوردن قبل از ورزش وجود دارد؟
کالریهای موجود در غذا در واقع انرژی هستند، بنابراین برای یک تمرین صحیح به آنها نیاز داریم. با این حال، خوردن بیش از حد و خیلی زود قبل از تمرین میتواند مشکلساز باشد.
لانگر میگوید ورزش کردن خون را از اندامهایی مانند معده به سمت عضلات هدایت میکند، بنابراین ورزش کردن با شکم پر بر روند هضم تاثیر میگذارد و میتواند باعث گرفتگی عضلات یا حتی حالت تهوع شود.
این مسئله بهویژه در مورد وعدههای غذایی با چربی، پروتئین یا فیبر بالا صدق میکند زیرا این نسبت به کربوهیدراتها زمان بیشتری برای هضم نیاز دارند. لانگر توصیه میکند که قبل از ورزش کربوهیدرات مصرف کنید و برای ورزش سنگین، دو تا سه ساعت قبل از آن صبر کنید. او گفت: «لازم نکرده یک ساعت قبل از بازی هاکی یک استیک بزرگ بخورید.
اگر صبح زود یا قبل از شام ورزش میکنید، خوردن یک میانوعده سرشار از کربوهیدرات مانند یک موز با کره بادامزمینی یا ماست با میوه قبل از تمرین اشکالی ندارد. این گونه خوراکی انرژی لازم برای عملکرد خوب را به شما میدهد و میتوانید بعد از تمرین یک وعده کامل بخورید.
بعد از ورزش چه زمانی و چه چیزی باید بخورید؟
آن استیک شاید بعد از ورزش بیشتر به دردتان بخورد، زیرا به گفته کریستا آستین، فیزیولوژیست آمریکایی، بعد از ورزش هضم پروتئین راحتتر است.
آستین میگوید که اگر حداقل یک ساعت تا وعده غذایی کامل زمان دارید، بهتر است در این فاصله یک میانوعده پرپروتئین بخورید تا اشتهایتان را کنترل کنید. دلیل این مسئله چندان ارتباطی به بازیابی عضلات یا جذب مواد مغذی ندارد، بلکه دلیلش آن است که معمولا انسان در حال گرسنگی، انتخاب غذایی درستی ندارد و ممکن است هر غذایی را بخورد، بنابراین بهتر است با خوردن یک خوراکی میانوعده پرپروتئین، تا وعده غذایی اصلی صبر کنید.
آستین میگوید: «بسیاری از مردم حدود یک ساعت پس از ورزش خیلی گرسنه میشوند، و شما نمیخواهید این اتفاق بیفتد. بنابراین باید زودتر این موضوع را کنترل کنید، وگرنه ممکن است پرخوری کنید.
لانگر میگوید با این حال، این که گفته میشود باید بلافاصله پس از تمرین شیک پروتئین بنوشید تا عضلات بزرگتری بسازید، درست نیست و افسانهبافی است.
بسیاری از علاقهمندان به ورزش به آنچه که «پنجره آنابولیک» نامیده میشود اشاره میکنند که حدود یک ساعت بعد از ورزش است و در آن زمان بدن برای ترمیم عضلات آماده است.
لانگر میگوید: لانگر میگوید: «اگر یک فرد معمولی هستید، نیازی نیست که حتماً بلافاصله بعد از ورزش پروتئین بخورید، چون بدن شما برای مدت طولانیتری قادر به جذب و استفاده از مواد مغذی است. مسئله مهمتر از زمان مصرف، این است که در طول روز، در هر وعده غذایی، مقدار کافی پروتئین دریافت کنید.
او همچنین میگوید: «بدن برای ترمیم و نگهداری عضلات به تأمین پیوسته آمینواسیدها مانند پروتئین نیاز دارد، یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ گرم پروتئین در هر وعده غذایی، بسته به عوامل مختلف. اولویت دادن به این موضوع به دستیابی به اهداف کمک خواهد کرد، چه ساخت عضله، چه احساس سیری، چه کاهش وزن، همه اینها.
چطور در حین ورزش غذا بخوریم؟
اکثر افرادی که به اندازه کافی در طول روز غذا میخورند نیازی به خوردن چیزی در حین ورزش ندارند.
اما اگر شما به شدت ورزش میکنید و کارتان بیشتر از یک ساعت طول میکشد، مثلا برای مسابقات ماراتن تمرین میکنید، میتوانید از یک میانوعده سرشار از کربوهیدرات در وسط تمرین بهره ببرید.
آستین پیشنهاد میکند که به جای تمرکز بر زمان خوردن، بر روی این که چه چیزی و چه مقدار بخوریم تمرکز کنیم. او هشدار میدهد که از پیچیده کردن بیش از حد این موضوع خودداری کرده و توصیه کرد که دستورالعملهای تغذیهای را دنبال کنید.
او میگوید: «بزرگترین چیزی که باید به مردم بیاموزیم این است که تغذیه ساده است. شاید باید تمرکزتان را از مفهوم زمانبندی مواد مغذی بردارید و فقط مطمئن شوید که به طور مداوم در طول روز غذا میخورید و روی سلامتی تمرکز میکنید.
حساسیت بالا؛ آیا شما هم این علائم را تجربه میکنید؟

آیا در یک کلاس شلوغ نشستهاید و احساس میکنید که نورهای درخشان و صداهای مزاحم شما را گیج و مضطرب میکنند؟ اگر چنین شرایطی آشنا به نظر میرسد، ممکن است شما فردی با حساسیت بالا باشید. افرادی که دارای شخصیت اچاسپی (HSP) هستند، به طور عمیقتری احساسات و محرکهای محیط را تجربه میکنند.
تصور کنید در کلاس ریاضی نشستهاید و سعی میکنید تمرین هندسه خود را قبل از به صدا درآمدن زنگ به پایان برسانید. کلاس پر از سر و صداست، بقیه دانشآموزان صحبت میکنند، انگار که قبلاً کارشان را تمام کردهاند. نورهای فلورسنت بیش از حد درخشاناند. از دو میز آنطرفتر، صدای ضربات مداد یک نفر در گوشهایتان میپیچد. بوی ناخوشایندی از سویی دیگر به مشام شما میرسد. پارچه شلوار شما روی پوستتان ساییده شده و آزارتان میدهد. دهانتان خشک شده است. مغزتان احساس درهمریختگی دارد، گویا همزمان به همه چیز و هیچ چیز فکر میکنید، و وقتی دزدکی نگاهی به ساعت میاندازید، اضطرابتان شدیدتر میشود.
همه چیز بیش از حد شدید و گسترده است. شما احساس سردرگمی و ناتوانی در تمرکز دارید. میخواهید تسلیم شوید، به خانه بروید، زیر پتو بخزید و تمام این احساسات را از خودتان دور کنید و در بحبوحه همه این احساسات از خود میپرسید که چرا دنیا را آنقدر احساس میکنید؟
اگر این توصیف برای شما آشنا به نظر میرسد، ممکن است شما یک فرد بسیار حساس یا دارای شخصیت اچاسپی (HSP) باشید. افراد بسیار حساس سیستم عصبیای دارند که احساسات و محرکها را شدیدتر از دیگران پردازش میکند، آنها بیشتر احساس میکنند، بیشتر فکر میکنند و محیط اطراف را عمیقتر درک میکنند.
بسیار حساس بودن (HSP) به چه معناست؟
دکتر الین آرون اولین بار در سال ۱۹۹۶ مفهوم افراد بسیار حساس (HSP) را مطرح کرد و این موضوع در سه دهه اخیر مورد تحقیق و بررسی گسترده قرار گرفته است. او پیشبینی کرد که ۱۵ تا ۲۰ درصد از مردم این ویژگی را دارند، اما تحقیقات جدیدتر نشان میدهد که این رقم ممکن است به ۳۰ درصد از جمعیت نیز برسد.
گرانمن و سولو در سال (۲۰۲۴) در کتاب خود تحت عنوان «قدرت پنهان افراد بسیار حساس در دنیایی با صدای بلند، سریع و بیش از حد»، افراد حساس را به سه دسته تقسیم کرد:
۱. حساس فوقالعاده (Super Sensor): این افراد جزئیات بسیار ریزی را در محیط اطرافشان متوجه میشوند و نسبت به نکاتی که از دید دیگران پنهان میماند، آگاهی زیادی دارند.
۲. احساسگر فوقالعاده (Super Feeler): این افراد بهراحتی اشک میریزند، بعد از تعاملات اجتماعی احساس خستگی شدید میکنند و ارتباطات انسانی تأثیر عمیقی بر آنها میگذارد.
۳. زیباییشناس (Aesthete): این افراد در هنگام مواجهه با زیبایی، موسیقی، هنر و طبیعت، لحظات الهامبخش و تجربههای عمیق و متعالی دارند. خلاقیت نقش مهمی در زندگی آنها ایفا میکند.
در این کتاب بیان میشود که بهعنوان یک درمانگر متخصص در حوزه اچ اسپی، هر روز با مراجعانی روبهرو میشده که تمام زندگیشان را با احساس اضطراب ناشی از احساسات شدید، خستگی از محیط و سردرگمی درباره خودشان سپری کردهاند.
اما چگونه بفهمید که شما هم یک فرد بسیار حساس هستید؟
سه نشانه مهم وجود دارد که میتواند به شما بگوید که ممکن است شما خیلی حساس باشید.
۱. شما بهراحتی و بیش از حد تحریک میشوید
بیایید دوباره به همان کلاس درس برگردیم: نورهای درخشان، صداهای گفتوگو و تیکتاک ساعت. قلب شما تندتر میزند، فشار درونی شما بیشتر میشود.
بهعنوان یک فرد بسیار حساس، شما دنیای بیرونی را به معنای واقعی کلمه شدیدتر از دیگران تجربه میکنید. برای برخی از افراد حساس، صدا، بو و نور میتواند شدیدتر، بلندتر و گستردهتر به نظر برسد.
تحریک بیش از حد میتواند در هر جایی از جمله رستورانهای شلوغ، محیطهای کاری پرهرجومرج و مهمانیهای پرجمعیت اتفاق افتاده و شما را بیقرار، عصبی و خسته کند.
اما خبر خوب آنکه اگر شما نسبت به محرکهای حسی حساس هستید، میتوانید محیط خود را به گونهای تنظیم کنید که نیازهایتان را تأمین کند. مثلا از هدفونهای نویزگیر در مکانهای شلوغ استفاده کنید. بهجای نورهای شدید از نورهای ملایم و گرم بهره ببرید و به خودتان اجازه دهید در صورت لزوم از محیط دور شوید تا از بار حسی زیاد جلوگیری کنید.
۲. شما احساسات را بهطرز شدیدی تجربه میکنید
بسیاری از افراد حساس، احساسات را عمیقتر از افراد معمولی حس میکنند. شاید به شما گفته باشند که «بیش از حد حساس» هستید، زیرا اشکتان دم مشکتان است. حال می خواهد هنگام دیدن یک فیلم عاشقانه کلیشهای باشد، یک حرکت کوچک مهربانانه از طرف یک غریبه یا حتی یک ویدیوی کوتاه از یک سگ بامزه که در آغوش صاحبش خوابیده است.
درحالیکه برخی اچاسپیها احساسات خود را بسیار عمیق و شدید تجربه میکنند، برخی دیگر از احساسات خود فاصله میگیرند. آنها بهعنوان یک مکانیزم دفاعی، ارتباطشان را با عواطف خود قطع کردهاند.
در این صورت اگر از عواطف خود دور شدهاید، ممکن است این به معنای یک واکنش دفاعی باشد. چرا که شاید دیگران به شما گفته باشند که احساساتتان شما را ضعیف یا آزاردهنده میکند و با گفتن جملاتی همچون «محکم باش و اینقدر احساساتی نباش!» و یا اینکه «هنوز هم داری به این موضوع فکر میکنی؟!» شما را به سمت دور شدن از عواطفتان سوق دادهاند.
در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، این پدیده را «اجتناب تجربی» مینامند و بدینترتیب افراد از احساسات ناراحتکننده با کار زیاد، خوردن احساسی، یا پرت کردن حواس خود فرار میکنند.
اما کلید رهایی از این مشکل، پذیرش احساسات ناخوشایند و مواجهه با آنها و نه فرار از آنهاست.
۳. شما برای بازیابی انرژی به زمان استراحت بیشتری نیاز دارید
شما عاشق خانواده و دوستانتان هستید، اما توانایی حضور در کنار آنها در هر لحظه را ندارید. درحالیکه برخی افراد میتوانند از یک مهمانی به مهمانی دیگر بروند بدون آنکه خسته شوند.
اچاسپیها معمولا به فضا و زمان بیشتری برای ریکاوری نیاز دارند. توجه داشته باشید که به عنوان یکاچاسپی ممکن است بیشتر از دیگران به خواب نیاز داشته باشید، تنهایی را دوست داشته باشید و پس از مکالمات طولانی احساس خستگی جسمی کنید.
مهم است بدانید که شما تنبل یا منزوی نیستید، بلکه سیستم عصبی شما نیاز به استراحت دارد. اگر برای نیاز به زمان استراحت احساس گناه یا شرم میکنید، به یاد داشته باشید که این کاملاً طبیعی و ضروری است.
حساس بودن یک موهبت است!
به گزارش وب گاه یورونیوز، افراد بسیار حساس (HSP) بینش، دلسوزی و آگاهی بالایی دارند. تحقیقات نشان داده که اچاسپی ها خلاقتر، همدلتر و از نظر اجتماعی آگاهتر هستند. حساس بودن یک ضعف نیست، بلکه یک قدرت است. اگر شما یک اچ اس پی هستید، این توانایی را در آغوش بگیرید و آن را گرامی بدارید!
خشم، واکنشی طبیعی با پیامدهای جدی بر سلامت

خشم، یک واکنش طبیعی به موقعیتهای ناخوشایند است، اما تداوم و شدت بیش از حد آن میتواند به طور قابل توجهی بر سلامت جسمی ما اثر بگذارد. از تاثیر بر سیستم قلبی عروقی گرفته تا تضعیف سیستم ایمنی و اختلال در خواب، خشم میتواند طیف وسیعی از مشکلات سلامتی را ایجاد کند. با آگاهی از این اثرات، میتوانیم راههای موثرتری برای مدیریت خشم و حفظ سلامت خود پیدا کنیم.
خشم در بهترین حالت به ما در مورد خطر هشدار میدهد تا دست به عمل بزنیم و از خود محافظت کنیم. اما در زندگی امروز خشم، اغلب یک هیجان و واکنش نسبت به شخص یا موقعیتی است که در نظر ما اشتباه و ناخوشایند است. وقتی خشم مکرراً تکرار میشود، زیاد و شدید است، خیلی طول میکشد یا تناسبی با موقعیت پیشآمده ندارد میتواند برای سلامتی دردسرساز شود.
خشم بخشی از واکنش جنگ یا گریز یا وحشتزدگی است که در آن غدد آدرنال بدن را با هورمونهای استرس بمباران میکنند، هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول. وقتی خشمگین هستیم اثرات آن را بهصورت افزایش ضربان قلب و فشارخون احساس میکنیم، یعنی خون بهسرعت وارد قلب میشود. در واقع بدن در حال آمادهشدن برای جنگ است تا یا بماند و از خودش دفاع کند یا فرار کند و جانش را از خطر نجات بدهد.
این سیستم واکنشی در بدن ما باهدف محافظت از ما ایجاد شده اما در بیشتر موارد ما به اینهمه انرژی برای مقابله با هر چیزی که خشمگین مان کرده نیاز نداریم، مثلاً وقتی در ترافیک گیر افتادهایم، کودکمان وسیلهای را شکسته یا دریافت ایمیلی اعتراضی از یک همکار.
حتماً زیاد شنیدهاید که استرس مزمن و مداوم باعث انواع بیماریها میشود.
خشم فشار زیادی به قلب وارد میکند
خشم بدن را وادار به ترشح هورمونهای استرس میکند که بهمرور زمان اثرات مخربی بر قلب میگذارند. تحقیقات نشان میدهد خشم (حتی خشم موقتی که باعث تغییراتی در حالات چهره میشود) منجر به تغییراتی در قلب خواهد شد که توانایی عضله قلب برای پمپاژ خون را تحتتأثیر قرار میدهد و موجب فشارخون بالا و پیامدهای بعدی آن مثل بیماری قلبی، حمله قلبی، سکته مغزی و سندرم متابولیک میشود.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که زیاد خشمگین میشوند (آنهایی که معمولاً بیشتر موقعیتها را خطر و تهدید تلقی میکنند و کمتر قادر به کنترل احساس و افکار منفی خود هستند) بیشتر در معرض بیماری عروق کرونری قرار دارند.
مطالعهٔ دیگری نشان داده خشم بیشتر و مکرر با افزایش ریسک مرگ ناشی از بیماری عروق کرونری ارتباط دارد.
خشم برای افرادی که آریتمی یا بینظمی ضربان قلب دارند بسیار مضر است. آزمایشها نشان داده که اگر شما مستعد آریتمی بطنی یا فیبریلاسیون دهلیزی باشید، احتمال بروز این بیماریها در زمانی که خشمگین هستید یا استرس دارید بیشتر خواهد شد. دلیلش این است که آدرنالین که در زمان خشم ترشح میشود میتواند باعث تغییرات الکتریکی در قلب شود.
خشم احتمال حمله قلبی را افزایش میدهد
به گزارش وب گاه تبیان، شواهد نشان میدهند خشم باعث افزایش ریسک حمله قلبی میشود. یک مرور سیستمیک به بررسی مطالعاتی پرداخت که روی تقریباً ۴۰۰۰ نفر در بیش از ۵۰ مرکز پزشکی در ایالات متحده انجام شده بود. محققان دریافتند در عرض دو ساعت بعد از وقوع خشم و عصبانیت، احتمال حملات قلبی بیشتر از دوبرابر افزایش مییابد و این میزان افزایش با شدت خشمی که اتفاق افتاده ارتباط دارد. یعنی خشم شدیدتر، اثرات شدیدتری هم بر قلبتان میگذارد.
خشم میتواند گوارشتان را مختل کند
پژوهشها نشان میدهند مغز و رودهها مدام با هم در ارتباطاند و بر هم اثر میگذارند. یکی از نقشهای دستگاه عصبی خودمختار ما (که تنظیمکنندهٔ فرایندهای اختیاری بدن ماست)، کمک به گوارش است. اما وقتی بدن در واکنش به استرس و خشم در شرایط جنگ یا گریز قرار میگیرد، این عملکرد دچار اختلال میشود.
در این شرایط میتوانیم انتظار تغییراتی در نحوه عملکرد رودهها داشته باشیم. طبق یافتهها استرس میتواند موجب علائم ناخوشایندی در سیستم گوارش شود مثل شکمدرد، ناراحتی و بیقراری معده و اسهال. این استرس در بلندمدت باعث بیماری التهابی روده (IBD)، سندرم روده تحریکپذیر (IBS) و ریفلاکس خواهد شد.
خشم زیاد سلامت روان را به خطر میاندازد
بودن در وضعیت خشم و عصبانیت بر سلامت روانتان نیز اثر میگذارد. مطالعات نشان میدهد خشم اغلب ریسک اختلالات هیجانی را بالا میبرد، مانند اضطراب و افسردگی. خشم باعث تشدید علائم اضطراب و افسردگی موجود شده و موفقیت در درمان را کمتر میکند.
خشم، خصوصاً خشم طولانیمدت، میتواند بر الگوهای فکری و دقت و تمرکز نیز اثر بگذارد. خشم میتواند ما را بدبین و کینهتوز کند و بر روابط ما و توانایی ارتباط برقرارکردن ما با دیگران اثرات خیلی بدی بگذارد و همه اینها قطعاً تندرستی ما را تحتتأثیر قرار خواهند داد.
واکنشهای خشمگین ما میتواند به روابط مهم ما آسیب بزند. انسان موجودی اجتماعی است و ما برای بقا به ارتباطات اجتماعی نیاز داریم. خشم میتواند زمینه را برای توهینهای کلامی و رفتاری فراهم کند.
خشم میتواند خوابتان را به هم بریزد
افرادی که اغلب برای کنترل خشم خود مشکل دارند یا زیاد احساس خشم میکنند معمولاً دچار مشکلات خواب میشوند. مطالعهای به بررسی ارتباط خشم بیشتر و اختلالات خواب پرداخت، مثلاً مشکل در شبها به خوابرفتن یا در خواب ماندن. مشخص شد خشم در حد متوسط تا شدید به میزان چشمگیری (۴۰ تا ۷۰ درصد) باعث افزایش احتمال اختلالات خواب در بزرگسالان میشود. احساس خشم، برانگیختگی عصبی و بیقراری ذهنی را بیشتر میکند که متعاقباً امکان خواب راحت را خواهند گرفت.
خشم، واکنشی طبیعی با پیامدهای جدی بر سلامت
خشم عملکرد سیستم ایمنی را ضعیف میکند
یافتهها نشان میدهند وضعیت و عملکرد سیستم ایمنی ما تا حدودی بازتابی از وضعیت هیجانی و احساسی ماست. این سیستم هم به وضعیت استرس و خشم واکنش نشان میدهد و هم به وضعیت آرام ذهنی و ازاینجهت تصمیم میگیرد که چگونه وارد عمل شود. واکنشهای هیجانی و استرسی ارتباط نزدیکی با تجربهٔ درد، ترشح مواد التهابی و همچنین حلوفصل کردنشان دارند.
مطالعات نشان میدهند خشم میتواند عملکرد سیستم ایمنی را ضعیف کند، به این صورت که سلولهای ایمنی را مهار میکند، التهاب را افزایش میدهد و موجب یک واکنش ایمنی نامتعادل میشود. این فاکتورها میتوانند افراد را مستعد ابتلا به عفونتها و بیماریهای خودایمنی و التهابی نمایند.
در پایان
. خشم فقط یک احساس نیست و اثرات جدی بر جسم و روان میگذارد.
. خشم مزمن میتواند ریسک بیماریهای قلبی، اختلالات گوارشی و عوارض روحی و روانی و اختلالات خواب را بالا ببرد.
. به دنبال راههای سالمی برای مدیریت خشم و استرس خود باشید تا تندرست بمانید.
آشپزی آنلاین؛ آیا اشتراکگذاری دستورات همیشه سودمند است؟

شبکههای اجتماعی به یکی از منابع اصلی برای اشتراکگذاری دستور پختهای آشپزی تبدیل شدهاند و تأثیرات زیادی بر فرهنگ غذایی خانوادهها داشتهاند. اما سوال اصلی اینجاست: آیا این تأثیرات همیشه مثبت بودهاند؟
امروزه، شبکههای اجتماعی به یکی از ابزارهای اصلی در ارتباطات و تبادل اطلاعات تبدیل شدهاند. در این بین، آشپزی به عنوان یک موضوع متداول و جذاب در پلتفرمهای مختلف به سرعت در حال رشد است. این رویکرد جدید به آشپزی نه تنها سرگرمی را در خانوادهها افزایش داده، بلکه تأثیر عمیقی بر فرهنگ غذایی خانوادهها و عادات غذایی افراد داشته است.

در حقیقت کاربرانی که به اشتراکگذاری عکسها، ویدئوها و دستورپختهای خود میپردازند، نه تنها خود را به عنوان سرآشپزانی هنرمند به نمایش میگذارند، بلکه باعث ایجاد حس رقابت و تشویق دیگران به تجربههای جدید در آشپزی میشوند. این فرآیند میتواند به تغییر الگوهای غذایی سنتی خانوادهها و افزایش توجه به تغذیه سالم منجر شود.
تحقیقاتی نشان دادهاند که مشاهده محتواهای آشپزی به طور مکرر در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به تغییر در ترجیحات غذایی، ایجاد اشتیاق برای آشپزی و استفاده از مواد اولیه تازه و محلی شود. خانوادهها به راحتی میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوند. در نتیجه، آشپزی در شبکههای اجتماعی میتواند نقش مهمی در ارتقاء فرهنگ غذایی و سالمسازی تغذیه در خانوادهها ایفا کند.
اما از سوی دیگر، این تأثیرات میتوانند متناقض باشند. در حالی که الهامگیری از محتوای آنلاین میتواند تنوع غذایی را افزایش دهد، فشار برای تهیه غذاهای خاص یا زیباسازی ارائه غذا نیز ممکن است منجر به استرس و احساس ناکافی بودن در بین خانوادهها شود. با توجه به این نکات، ضروری است که تأثیرات مثبت و منفی این پدیده را بشناسیم و به چگونهگی مواجهه با آنها توجه کنیم.در این مقاله، به بررسی تأثیرات آشپزی در شبکههای اجتماعی بر روی فرهنگ غذایی خانواده خواهیم پرداخت.
تأثیرات مثبت شبکههای اجتماعی بر آشپزی و فرهنگ غذایی
۱. آگاهی بیشتر و تنوع غذایی: بسیاری از بلاگرهای آشپزی، با ارائه دستورپختهای متنوع از فرهنگهای مختلف، به افراد کمک میکنند تا دایره انتخابهای غذایی خود را گسترش دهند. همچنین، دسترسی آسان به مواد اولیه نادر و دستورپختهای جدید باعث میشود خانوادهها بیشتر به آشپزی خانگی روی بیاورند.
۲. ترویج سبک زندگی سالم: بسیاری از اینفلوئنسرها و بلاگرها، به ترویج غذاهای سالم، کمچرب و گیاهی پرداختهاند که به بهبود سلامت خانوادهها کمک میکند.
۳. آموزش مهارتهای جدید: با ویدیوهای آموزشی و دستورالعملهای مرحلهبهمرحله، شبکههای اجتماعی به کاربران امکان میدهند که مهارتهای آشپزی خود را تقویت کرده و به راحتی غذاهای جدید تهیه کنند.
تأثیرات منفی محتوای آشپزی در شبکههای اجتماعی
۱. افزایش مصرفگرایی و تجملگرایی: برخی از محتواها با ترویج استفاده از لوازم آشپزخانه گرانقیمت و مواد اولیه لوکس، تصویری غیرواقعی از آشپزی ارائه میدهند. این نوع محتوا میتواند موجب ایجاد توقعات غیرمنطقی در خانوادهها شود.
۲. انتشار اطلاعات نادرست: بسیاری از دستورپختها ممکن است اطلاعات نادرست یا غیرعلمی را منتشر کنند که تأثیرات منفی بر سلامت افراد خواهد گذاشت. عدم نظارت کافی بر این نوع محتواها میتواند مخاطبان را به سمت انتخابهای غذایی نامناسب هدایت کند.
۳. ترویج غذاهای پرکالری و ناسالم: برخی بلاگرها و صفحات آشپزی، با ترویج غذاهای پرکالری و شیرین، میتوانند به افزایش مشکلات تغذیهای مانند چاقی و دیابت در جامعه دامن بزنند.
یک کارشناس تغذیه، در مورد تأثیر شبکههای اجتماعی بر عادات غذایی مردم معتقد است: شبکههای اجتماعی به طور چشمگیری عادات غذایی خانوادهها را تحت تأثیر قرار دادهاند. افراد به راحتی میتوانند دستورپختهای متنوع از سراسر دنیا پیدا کنند و از آنها برای تغییر رژیم غذایی خود استفاده کنند. این به نوعی مزیت است، زیرا میتواند منجر به آشنایی با غذاهای سالم و مغذی شود. اما در عین حال، این شبکهها میتوانند منبعی برای ترویج عادات غذایی نادرست نیز باشند. به عنوان مثال، دستورپختهایی که تمرکز زیادی بر روی شیرینیجات و غذاهای پرکالری دارند، ممکن است مخاطبان را به سمت انتخابهای غیرسالم هدایت کنند.
دکتر مریم حسینی با تاکید بر اینکه بلاگرهای آشپزی میتوانند نقش مثبتی در ترویج تغذیه سالم ایفا کنند، ادامه می دهد: برخی بلاگرها، به ویژه کسانی که دستور پختهای سالم و متعادل را منتشر میکنند، میتوانند تأثیر مثبتی بر تغذیه خانوادهها بگذارند. به طور مثال، بلاگرهایی که به غذاهای گیاهی و کمچربی توجه دارند، میتوانند به افراد کمک کنند تا رژیمهای غذایی سالمتری داشته باشند. اما نکته مهم این است که باید همواره از منابع معتبر و علمی برای دنبال کردن دستورپختها استفاده کنیم.
وی می گوید: تحقیقات نشان داده است که افراد تحت تأثیر محتوای شبکههای اجتماعی تصمیمات غذایی خود را تغییر میدهند. به عنوان مثال، در یک مطالعه انجامشده در دانشگاه هاروارد، مشخص شد که افرادی که زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانند، بیشتر به سمت انتخابهای غذایی ناسالم میروند. این مسئله به دلیل تأثیر تبلیغات و محتوای منتشرشده در این فضاها است.”

سازمانهای بینالمللی چه میگویند
سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) در گزارشهای اخیر خود بر تأثیر رسانهها، از جمله شبکههای اجتماعی، بر رفتارهای غذایی تأکید کردهاند. این سازمانها هشدار دادهاند که باید محتوای منتشرشده در شبکههای اجتماعی تحت نظارت قرار گیرد تا از انتشار اطلاعات نادرست جلوگیری شود و مردم به سمت انتخابهای سالم هدایت شوند.
تحقیقات دانشگاه بیرمنگام نشان دادهاند که شبکههای اجتماعی میتوانند عادات غذایی را به ویژه در جوانان تحت تأثیر قرار دهند. این تحقیقات نشان میدهند که بسیاری از افراد بهویژه در سنین پایینتر، تحت تأثیر پستهای آشپزی و تغذیهای که در این شبکهها مشاهده میکنند، قرار میگیرند.
شبکههای اجتماعی تأثیرات گستردهای بر عادات غذایی افراد دارند. از یک سو، میتوانند به ترویج غذاهای سالم و تنوع در انتخابها کمک کنند، اما از سوی دیگر، خطرات و چالشهایی نظیر ترویج غذاهای ناسالم و اطلاعات نادرست نیز وجود دارد. بنابراین، نظارت بر محتوای منتشرشده و استفاده از منابع معتبر میتواند به ترویج تغذیه سالم کمک کند.
جادوی پرسش؛ ساختن رابطهای عمیقتر با فرزندان

آیا میدانستید کلیدی جادویی برای گشودن قلب فرزندتان در دستان شماست؟ این کلید، شیئی مادی نیست، بلکه یک پرسش ساده است. پرسشی که با عشق و دقت انتخاب شود، پلی میان شما و فرزندتان بنا میکند، اعتماد را عمیقتر میسازد و سرشار از محبتش میکند. اما چگونه از این جادو بهره ببریم؟ “جادوی پرسش” راهنمای شما برای ساختن رابطهای صمیمی و معنادار با فرزندتان است.
در دنیای پرهیاهوی امروز، یافتن راههایی برای ایجاد ارتباط عمیقتر با فرزندانمان بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. در میان مشغلههای روزمره، اغلب فراموش میکنیم که سادهترین و در عین حال قدرتمندترین ابزار برای برقراری ارتباط مؤثر با کودکان، پرسیدن سؤال است. سوالاتی که نه تنها اطلاعات کسب میکنیم، بلکه دریچهای به دنیای درونی آنها میگشاییم و به آنها نشان میدهیم که به افکار، احساسات و تجربیاتشان اهمیت میدهیم.
“جادوی پرسش” به قدرت شگفتانگیز سوالات در ایجاد پیوند عاطفی با کودکان میپردازد. این هنر ظریف، فراتر از یک پرسش و پاسخ ساده، فرصتی برای درک بهتر دنیای کودکان، تقویت اعتماد به نفس آنها و پر کردن مخزن عشقشان فراهم میکند. با پرسیدن سوالات هدفمند و آگاهانه، میتوانیم رابطهای عمیقتر، صمیمیتر و معنادارتر با فرزندانمان بنا کنیم و آنها را در مسیر رشد و شکوفایی همراهی کنیم.
هدف بسیاری از سوالاتی که از کودکان می پرسید این است که فرزند شما با احساس عالی در مورد خودش مکالمه را ترک کند. هدف از این سوالات فقط پر کردن مخازن عشق کودک است. آنها باید بدانند چقدر برای والدین مهم هستند، چقدر آنها عاشقشان هستند و برای آنها غیرقابل جایگزین هستند.
یکی از بهترین راهها برای گفت وگو و ارتباط بین فرزندان و والدین، پرسیدن سوال است. ممکن است ساده به نظر برسد، اما پرسیدن سؤالات درست از کودکان نه تنها گفت وگوی ایجادکننده ارتباط را باز می کند، بلکه به آنها نشان می دهد که ما واقعاً به افکار، احساسات و تجربیات آنها علاقه مندیم، ما واقعا عاشق آنها هستیم و این احساس مهم بودن و عزیز بودن در یک خانواده یکی از مهمترین حس هایی است که در هر فرزندی الزامی است.
این گفت وگو، راهنمایی عملی برای والدین است تا با بهرهگیری از “جادوی پرسش”، صمیمیت را در خانواده خود افزایش دهند. با ما همراه باشید تا بیاموزیم چگونه با پرسیدن سؤالات مناسب، به کودکانمان نشان دهیم که دوستشان داریم، به حرفهایشان گوش میدهیم و به عنوان یک والد حامی و دلسوز، در کنارشان هستیم.در این مورد با مریم مه آبادی، نویسنده و مشاور خانواده به گفت و گو نشستیم.
علت مشکل برقراری ارتباط بین والدین و فرزندان
مریم مه آبادی در این باره می گوید: معمولا والدین فکر میکنند مالک فرزندان شان هستند و مدام به آنها امر و نهی میکنند. این باید و نبایدهای پی در پی و انتظار اطاعت مطلق از سوی آنها یکی از مهمترین علل ایجاد مشکل ارتباطی بین والد و فرزندان است. چنانچه والدین از میزان این تحکم ها کم کنند به مرور زمان روابط آنها رو به بهبود میرود.
اثبات عشق و علاقه والدین گام مهمی برای ایجاد ارتباط با فرزندان است.
سوالات والدین برای اثبات علاقه
این مشاور خانواده معتقد است: یکی از بهترین راههای ارتباطی بین فرزندان و والدین طرح برخی سوالات مانند این است که؛ چه کسانی دوستت دارند، چه کارهایی را خوب انجام میدهی، برای چه نعمت هایی باید شاکر باشیم، یک بچه مودب چه کارهایی باید انجام دهد و هزاران سوال دیگر که با مطرح کردن آنها و بررسی پاسخ آنها می توانید ارتباط مناسبی با فرزند خود بگیرید.
وی می افزاید: اثبات عشق و علاقه والدین گام مهمی برای ایجاد ارتباط با فرزندان است. درست است که همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و در عمل به آنها نشان میدهند اما در کلام نیز این علاقه باید نمود داشته باشد.
پرسش راه مناسبی برای اثبات عشق و علاقه به فرزند
این مشاور خانواده تاکید می کند: پرسش راه مناسبی برای اثبات عشق و علاقه به فرزند است. والدین می توانند با پرسیدن سوال هایی مانند؛ می دانی که من خیلی دوستت دارم، می دانی که من عاشقتم و برایم مهمی، می دانی که من هرکاری را برای راحتی و آسایشت انجام میدم و… حس دوست داشته شدن را به فرزند خود منتقل کنند.
فرزندان باید مطمئن شوند که از طرف والدین امنیت دارند و دوست داشتنی و ارزشمند هستند.
مه آبادی در ادامه می افزاید : تکرار این سوال ها باعث می شود باور مهم بودن، دوست داشته شدن در وجود فرزند شکل بگیرد. فرزندان باید مطمئن شوند که از طرف والدین امنیت دارند و دوست داشتنی و ارزشمند هستند.
وی بهترین زمان برای ایجاد ارتباط با کودکان را زمانی می داند که خلق فرزندشان تنگ نباشد در این صورت تکرار سوال های این چنینی بر روی کودک جوابگو بوده و تاثیر مستقیمی بر روی او می گذارد.
راز سلامتی بهاری؛ خوراکیهای ضد التهاب در سبد غذایی شما

با شروع فصل بهار، بدن ما به تقویت و پاکسازی نیاز دارد. التهاب یکی از عوامل اصلی بسیاری از بیماریهاست که میتوان با یک رژیم غذایی مناسب و هوشمندانه آن را کنترل کرد. در این میان گنجاندن برخی خوراکی های ضد التهابی بهاری در سبد غذایی، به بهبود سلامت شما کمک کرده و طعم خوش و دلپذیر این فصل را به سفرههایتان میآورد.
بهار، فصلی از تازگی و طراوت است که طبیعت دوباره جان میگیرد و ما نیز باید با انتخابهای غذایی سالم به استقبال آن برویم. در این فصل، بدن ما به ویتامینها و مواد مغذی بیشتری نیاز دارد تا بتواند با تغییرات آب و هوا و مسائل بهداشتی مقابله کند. یکی از بهترین راهها برای بهبود سلامتی و کاهش التهابهای درونی، اضافه کردن خوراکیهای ضد التهابی به رژیم غذایی است. در این مقاله، به معرفی برخی مواد غذایی معجزهآسا میپردازیم که نه تنها خوشمزه هستند، بلکه به تقویت سیستم ایمنی و سلامت عمومی شما در فصل بهار کمک خواهند کرد. پس با ما همراه باشید تا این خوراکیهای مفید را بشناسید!
التهاب، بخشی طبیعی از واکنش ایمنی بدن است، اما التهاب مزمن با بیماریهایی مانند بیماری قلبی، آرتریت و اختلالات خودایمنی مرتبط است. خوشبختانه، یک رژیم غذایی سرشار از مواد غذایی ضد التهابی، بهویژه میوهها و سبزیجات رنگارنگ میتواند به کاهش التهاب اضافی کمک کند.
– زردچوبه
زردچوبه بهعنوان یکی از قویترین ضد التهابها شناخته میشود. ماده مؤثره آن، کورکومین، دارای خواص آنتیاکسیدانی و ضد التهابی است. میتوانید زردچوبه را به غذاها، اسموتیها و حتی چای خود اضافه کنید.
– زغالاخته
زغالاخته غنی از آنتیاکسیدانها و ویتامین C است. این میوه نه تنها سیستم ایمنی را تقویت میکند، بلکه به کاهش التهاب و بیماریهای مزمن کمک میکند. میتوانید آن را بهعنوان میوهای تازه یا در اسموتیها مصرف کنید.
– چای سبز
چای سبز سرشار از پلیفنولها است که خاصیت ضد التهابی و آنتیاکسیدانی دارد. مصرف چای سبز میتواند به کاهش خطر بیماریهای قلبی و التهابات کمک کند. میتوانید آن را در طول روز بهعنوان جایگزین آب یا نوشیدنیهای دیگر بنوشید.
– ماهیهای چرب
ماهیهای چرب مانند سالمون و ساردین سرشار از اسیدهای چرب امگا-۳ هستند که خاصیت ضد التهابی دارند. مصرف این نوع ماهی بهویژه در بهار به بهبود سلامت قلب و مغز کمک میکند.
– گردو
گردو منبع خوبی از اسیدهای چرب امگا-۳ و آنتیاکسیدانها است. مصرف گردو به کاهش التهاب و بهبود سلامت مغز کمک میکند. میتوانید آن را بهعنوان میانوعده یا در سالادها و دسرها استفاده کنید.
– توت فرنگی
بهار فصل برداشت توت فرنگی است. این میوههای قرمز آبدار سرشار از ویتامین C، آنتوسیانینها و فلاونوئیدها هستند، ترکیبات قدرتمندی که به مبارزه با التهاب کمک میکنند. تحقیقات نشان میدهد که مصرف منظم توت فرنگی میتواند سلامت قلب و متابولیسم را تقویت کرده و التهاب را، بهویژه در افراد در معرض خطر بیماری قلبی، کاهش دهد.
– مارچوبه
مارچوبه یک خوراکی خوشمزه بهاری و سرشار از فیبر، فولات و آنتیاکسیدانها است. همچنین حاوی ساپونینها، ترکیبات گیاهی با خاصیت آنتیاکسیدانی است که میتوانند به بدن در مبارزه با میکروبهای مضر، کاهش التهاب و حتی محافظت در برابر برخی بیماریها کمک کنند.
– سبزیجات برگدار
سبزیجاتی مانند اسفناج، کلم پیچ، برگ چغندر و آروگولا سرشار از ویتامینهای A، C و K و ترکیبات گیاهی مانند لوتئین و کورستین هستند که به مقابله با التهاب کمک میکنند. همچنین، این سبزیجات منبع غنی از منیزیم هستند که نقش مهمی در تنظیم مسیرهای التهابی دارد.
– کلم بروکلی
کلم بروکلی یکی دیگر از مواد غذایی قوی ضد التهابی است، بهویژه به دلیل محتوای بالای سولفورافان. سولفورافان یک ترکیب فیتوشیمیایی است که میتواند مسیرهای التهابی در بدن را کاهش دهد. تحقیقات نشان دادهاند که سولفورافان ممکن است حتی در مهار سلولهای سرطانی نقش داشته باشد، هرچند که مطالعات بیشتری برای تأیید این اثرات مورد نیاز است.
– آناناس
آناناس حاوی بروملین است، آنزیمی که به کاهش التهاب و بهبود فرایند هضم کمک میکند.
– آووکادو
آووکادو یک غذای مغذی و چندکارهعالی برای مبارزه با التهاب است. یک آووکادوی متوسط ۱۳.۵ گرم فیبر دارد و سرشار از چربیهای تکغیراشباع سالم برای سلامت قلب است.
گنجاندن این خوراکیهای ضد التهابی در رژیم غذایی روزانهتان میتواند به بهبود سلامت و کیفیت زندگی شما کمک کند. با انتخاب درست و متنوع این مواد غذایی، میتوانید از تمام مزایای سلامتی آنها بهرهبرداری کنید و فصلی شاداب و سرشار از نشاط را تجربه کنید.
کلاژن خوراکی؛ سلاحی در برابر چین و چروک پوست

پوست انسان، بهعنوان بزرگترین اندام بدن، نقش مهمی در حفاظت ما در برابر آسیبهای محیطی و حفظ رطوبت دارد. اما با افزایش سن، تغییراتی در ساختار پوست ایجاد میشود که به بروز چین و چروک، افتادگی و خشکی منجر میشود. دانشمندان برای مقابله با این علائم پیری به بررسی تأثیر مکملهای خوراکی کلاژن پرداختهاند.
پوست از سه لایه اصلی تشکیل شده است: اپیدرم (لایه سطحی)، درم (لایه میانی) و هیپودرم (لایه عمقی). درم، جایی است که کلاژن و الاستین، دو پروتئین اصلی ساختاری پوست، حضور دارند. کلاژن باعث استحکام و حفظ شکل پوست میشود و الاستین به آن خاصیت ارتجاعی میبخشد. با افزایش سن، تولید کلاژن بهطور طبیعی کاهش مییابد و آنچه باقی میماند نیز بر اثر عواملی مانند تابش نور خورشید و آلودگیها تجزیه میشود. این فرایندها به نازک شدن و شل شدن پوست و ایجاد چین و چروک منجر میشود. از این رو، حفظ تولید کلاژن و جلوگیری از تجزیه آن به یکی از موضوعات مهم در تحقیقات پوست تبدیل شده است.
از آنجا که پوست سالم و جوان یکی از معیارهای زیبایی است، تلاش برای یافتن راههای حفظ یا بهبود کیفیت آن اهمیت بسیاری پیدا کرده است. در سالهای اخیر، مکملهای خوراکی کلاژن به دلیل توانایی بالقوه در بهبود ظاهر و سلامت پوست مورد توجه قرار گرفتهاند. گفته میشود این مکملها میتوانند تولید کلاژن را تحریک کنند و به هیدراته نگهداشتن پوست، بهبود خاصیت ارتجاعی و کاهش عمق و تعداد چین و چروکها کمک کنند.
در همین راستا، گروهی از پژوهشگران از مرکز آموزش و پژوهش بیماریهای پوست و جذام در دانشگاه علوم پزشکی تهران، تحقیقی برای بررسی اثربخشی مکملهای کلاژن خوراکی انجام دادهاند. این تحقیق به تأثیر مصرف کلاژن هیدرولیزشده بر جلوگیری از علائم پیری پوست پرداخته است.
محققان برای انجام این تحقیق، مطالعات موجود در زمینه تأثیر مکملهای کلاژن را بررسی کردند. در این پژوهش، تأثیر این مکملها بر ویژگیهای مختلف پوست از جمله هیدراتاسیون (رطوبترسانی)، خاصیت ارتجاعی و کاهش چین و چروکها ارزیابی شده است. بررسیها نشان داده است که مصرف منظم کلاژن خوراکی میتواند در بهبود این ویژگیها مؤثر باشد.
یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که با افزایش سن، کاهش تولید کلاژن در بدن باعث بروز علائمی مانند چین و چروک، افتادگی و خشکی پوست میشود.
مطالعات نشان دادهاند که مصرف مکملهای حاوی کلاژن هیدرولیزشده میتواند این روند را کند کرده و به بهبود کیفیت پوست کمک کند. با این حال، تفاوت در دوز مصرفی و مدت زمان استفاده از مکملها در مطالعات مختلف، مانع از نتیجهگیری قطعی شده است.
در نتیجهگیری این تحقیق آمده است که مکملهای کلاژن خوراکی پتانسیل بالایی برای بهبود ویژگیهای پوستی دارند. با وجود این، انجام تحقیقات بیشتری با حجم نمونه بزرگتر و مدت زمان طولانیتر برای مشخص شدن دوز بهینه و تأثیرات دقیق آن ضروری است. همچنین، بررسی نقش سایر ترکیبات موجود در این مکملها، مانند ویتامین C و اسید هیالورونیک، برای درک بهتر اثرات خالص کلاژن اهمیت دارد.
از جمله اطلاعات تکمیلی ارائه شده در این تحقیق، اشاره به تفاوت منابع کلاژن است. کلاژن بهدستآمده از ماهی به دلیل فراهمی زیستی بالاتر و ایمنی بهتر، در مقایسه با کلاژنهای مشتقشده از گاو، مرغ یا خوک مؤثرتر به نظر میرسد.
مطالعات نشان دادهاند که استفاده از کلاژن ماهی میتواند بهبود بیشتری در خاصیت ارتجاعی و رطوبت پوست ایجاد کند. همچنین، تفاوت در جمعیتهای مورد مطالعه نیز عاملی است که بر تعمیمپذیری نتایج تأثیر میگذارد. بسیاری از مطالعات تنها بر زنان بالغ در بازه سنی ۳۵ تا ۶۵ سال متمرکز بوده و نیاز است تحقیقات گستردهتری برای بررسی اثرات کلاژن بر سایر گروههای جمعیتی انجام شود.
گفتنی است نتایج این پژوهش جالب در فصلنامه «پوست و زیبایی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، منتشر شده اند.
جایگزینی طبیعی و گیاهی برای شکر در بستنی

بستنی یکی از محبوبترین دسرهای لبنی در جهان است که افراد در تمام گروههای سنی از آن لذت میبرند؛ اما مقدار زیاد شکر در این محصول میتواند مشکلاتی مانند چاقی و دیابت را تشدید کند. پژوهشگران در تحقیقی جدید تأثیر یک شیرینکننده طبیعی بومی ایران را در بستنی بررسی کردهاند تا جایگزینی سالمتر برای شکر بیابند.
بستنی ترکیبی از شیر، محصولات لبنی و شیرینکنندههاست که به دلیل طعم دلپذیر و بافت منحصربهفرد خود طرفداران زیادی دارد. شکر علاوه بر ایجاد طعم شیرین، نقش مهمی در بافت بستنی دارد و بر عواملی مانند دمای انجماد، ویسکوزیته یا غلظت مایع و لطافت محصول نهایی تأثیر میگذارد. با این حال، مصرف بیش از حد شکر میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی از جمله بیماریهای قلبی، دیابت و چاقی شود. این نگرانیها باعث شده تا محققان به دنبال جایگزینهای سالمتر برای شکر در بستنی باشند.
در سالهای اخیر، شیرینکنندههای مصنوعی به عنوان جایگزینهایی برای شکر معرفی شدهاند، اما برخی از این ترکیبات اثرات جانبی نامطلوبی مانند افزایش خطر برخی بیماریهای متابولیکی و حتی مشکلات قلبی دارند. به همین دلیل، توجه زیادی به استفاده از شیرینکنندههای طبیعی جلب شده است. یکی از این شیرینکنندهها، عصاره ریشه شیرینبیان است که بیش از ۴۰۰ سال در طب سنتی مورد استفاده قرار گرفته و علاوه بر خاصیت شیرینکنندگی، دارای فواید دارویی نیز هست. این ماده نهتنها طعم شیرین ایجاد میکند، بلکه ۵۰ برابر از شکر معمولی شیرینتر است و خواصی مانند بهبود عملکرد دستگاه گوارش و کاهش التهاب را دارد. این ویژگیها باعث شده تا محققان بررسی کنند که آیا میتوان از شیرینبیان در بستنی به جای شکر استفاده کرد.
پژوهشگران دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، با همکاری سازمان ملی استاندارد، تحقیقی را در این زمینه انجام دادهاند. آن ها تأثیر استفاده از شیرینبیان را بر کیفیت بستنی بررسی کردند تا مشخص شود که آیا این شیرینکننده طبیعی میتواند جایگزین مناسبی برای شکر باشد و در عین حال، ویژگیهای فیزیکی و طعمی مطلوب بستنی را حفظ کند.
در این پژوهش، محققان مقدار مشخصی از عصاره شیرینبیان (در غلظتهای مختلف از ۰.۵ تا ۲ درصد) را به ترکیب بستنی اضافه کردند. سپس ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی محصول نهایی مانند pH (معیار اسیدی یا قلیایی بودن)، وزن مخصوص، غلظت، حجم، رنگ و میزان آب شدن بستنی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ارزیابی حسی توسط گروهی از داوران انجام شد تا میزان پذیرش طعمی بستنیهای تولید شده سنجیده شود.
نتایج این پژوهش نشان دادند که با جایگزینی شیرینبیان در ترکیب بستنی، میزان pH کاهش یافت که به معنی افزایش اسیدیته محصول بود. نمونههایی که ۲ درصد عصاره شیرینبیان داشتند، کمترین pH را نشان دادند. همچنین افزایش مقدار شیرینبیان باعث افزایش ویسکوزیته (غلظت) بستنی و کاهش مواد جامد کل شد.
یکی از یافتههای جالب این مطالعه آن بود که بستنیهای حاوی مقدار بیشتری از شیرینبیان، دیرتر شروع به آب شدن کردند. نمونهای که دارای ۲ درصد شیرینبیان بود، طولانیترین زمان ذوب را داشت و اولین قطره آن پس از ۱۱ دقیقه ظاهر شد.
همچنین مشخص شد که افزایش میزان عصاره شیرینبیان باعث تغییر رنگ بستنی شده و باعث کاهش روشنایی آن شد، درحالیکه شاخصهای رنگی قرمز و زرد افزایش یافتند. از نظر طعمی، بیشترین پذیرش حسی در میان داوران برای بستنی حاوی ۱ درصد عصاره شیرینبیان ثبت شد.
این تحقیق نشان داد که شیرینبیان میتواند جایگزین مناسبی برای شکر در بستنی باشد، اما میزان آن باید کنترل شود. اگر مقدار زیادی از این شیرینکننده طبیعی استفاده شود، ممکن است طعم تلخی ایجاد کند که از نظر مصرفکنندگان چندان مطلوب نیست. بنابراین، بهترین میزان برای افزودن این عصاره ۱ درصد تشخیص داده شد، زیرا در این مقدار، هم از نظر طعمی قابل قبول بود و هم ویژگیهای فیزیکی مناسب بستنی حفظ میشد.
به طور کلی، یافتههای این پژوهش که در فصلنامه «پژوهشهای صنایع غذایی» وابسته به دانشگاه تبریز نشان میدهند که استفاده از یک شیرینکننده طبیعی مانند شیرینبیان میتواند به تولید بستنی سالمتر کمک کند. این موضوع بهویژه برای افرادی که به دنبال کاهش مصرف قند در رژیم غذایی خود هستند، اهمیت دارد. البته، مطالعات بیشتری لازم است تا اثرات طولانیمدت این جایگزینی بررسی شود.
شناسایی ۷۰ مبتلا به سرخک در هرمزگان / واکسن مؤثر اما کافی نیست

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از شناسایی ۷۰ نفر مبتلا به بیماری سرخک در استان هرمزگان خبر داد که تنها دو کودک با سابقه دریافت واکسن ضد سرخک به این بیماری مبتلا شدهاند.
یحیی میرزاده، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره شناسایی ۷۰ فرد مبتلا به سرخک اظهار کرد: از ابتدای پارسال تا امروز، طی فرآیند نظارت بر بیماریهای بثوری و تبدار، ۲۸۳ مورد بیمار مشکوک به سرخک در استان شناسایی شده که از این تعداد، ۷۰ مورد بهطور قطعی به بیماری سرخک مبتلا بودهاند. این موارد در شهرستانهای بندرعباس، جاسک، قشم، میناب، بشاگرد، بندرخمیر و رودان گزارش شده است. بیشترین مبتلایان از جمعیت حاشیهنشین و افرادی هستند که فاقد سابقه واکسیناسیون بودهاند. تنها دو کودک با سابقه دریافت واکسن ضد سرخک به این بیماری مبتلا شدهاند.
میرزاده افزود: در راستای شناسایی سریع و بیماریابی موارد تماس، پیگیریهای لازم انجام شده و بازدید از بیش از ۱۴ هزار خانوار در سطح استان صورت گرفته است. در این فرآیند، آموزشهای ضروری به خانوارها ارائه و هزار و ۶۵۴ دوز واکسن تکمیلی یا تأخیری طبق دستورالعملهای کشوری به افراد در تماس با مبتلایان تزریق شده است.
وی درباره وضعیت پوشش واکسیناسیون در استان نیز گفت: پوشش واکسیناسیون در استان همچنان بالای ۹۵ درصد است، اما هدف ما این است که هیچ تأخیری در واکسیناسیون هیچیک از کودکان و افراد در معرض خطر نداشته باشیم و واکسیناسیون بموقع در تمامی مناطق استان بویژه در مناطق حاشیهای بطور کامل انجام شود.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با اشاره به مسری بودن بیماری سرخک تصریح کرد: هر بیمار مبتلا به سرخک میتواند موجب ابتلای هشت تا ۱۰ نفر دیگر شود. بنابراین، واکسیناسیون مهمترین سد حفاظتی در برابر این بیماری است و باید پوشش واکسیناسیون در سطح بالایی باقی بماند تا از شیوع و گردش ویروس جلوگیری شود.
میرزاده در ادامه افزود: از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون هیچ مورد مثبتی از بیماری سرخک در استان گزارش نشده است، که این نشاندهنده تأثیر اقدامات پیشگیرانه و واکسیناسیون بهموقع از گذشته تا کنون در کنترل وضعیت بیماری در استان بوده است.
وی در ادامه تأکید کرد: آمار و وضعیت بیماران مشکوک و قطعی بیماری سرخک بهطور روزانه تحت رصد دقیق وزارت بهداشت قرار دارد و معاونت محترم بهداشت وزارت بهداشت و مدیر محترم بیماریهای واگیر وزارت بهداشت در جریان کامل وضعیت و میزان ویروس و بیماری در استان هستند.
در صورت صلاحدید و دستور وزارت بهداشت، پوشش واکسیناسیون بوستر در گروههای مختلف بهطور هدفمند و محدود انجام خواهد شد. با این حال، تا این لحظه، با توجه به شرایط پایدار بیماری و پوشش واکسیناسیون بالا، نیازی به دوز تقویتی مشاهده نشده است.
چرا بهتر است گاهی «عقب عقب» راه بروید؟

پیادهروی یکی از سادهترین و در دسترسترین روشها برای حفظ تناسباندام است، اما اگر چند قدم هم به صورت رو به عقب بردارید، ممکن است مزایای بیشتری به دست آورید!
این حرکت که در نگاه اول غیرمعمول به نظر میرسد، «پیادهروی معکوس» یا پیادهروی رو به عقب نام دارد و به دلیل تأثیر مثبت بر تعادل، تقویت عضلات کمتر استفادهشده و حتی بهبود عملکرد شناختی مورد توجه قرار گرفته است.
این روش چندان جدید نیست؛ اسناد تاریخی نشان میدهند که پیادهروی به عقب قرنهاست که در تمرینات سنتی چین جای داشته است. بعدها ورزشکاران و مربیان از آن برای افزایش عملکرد ورزشی بهره گرفتند. اکنون تحقیقات نشان میدهند که این تغییر کوچک در نحوه حرکت، فواید چشمگیری برای بدن دارد.
مزایای پیادهروی رو به عقب
برخلاف پیادهروی رو به جلو که بیشتر روی مچ پا تأثیر میگذارد، پیادهروی به عقب فشار بیشتری بر روی لگن و زانوها وارد میکند. این تغییر ظریف در حرکت، گروههای عضلانی متفاوتی را فعال کرده و به بهبود قدرت و انعطافپذیری کمک میکند.
نیکول هاس، متخصص ارتوپدی در کلرادو، درباره این روش میگوید: به نظر من یکی از مهمترین مزایای پیادهروی به عقب روی تردمیل، تغییر در نحوه توزیع فشار بر بدن و ایجاد چالشی جدید برای مغز و سیستم تعادل است. این حرکت الگوی راه رفتن را تغییر میدهد و باعث میشود عضلات، تاندونها، بافتهای همبند و مفاصل به شکل متفاوتی درگیر شوند.
جانت دوفک، استاد علوم حرکتی و تغذیه در دانشگاه نوادای لاسوگاس، بیش از ۲۰ سال است که روی تأثیرات پیادهروی معکوس تحقیق میکند. مطالعات او نشان دادهاند که این روش انعطافپذیری کمر و همسترینگ را افزایش میدهد، درد کمر را کاهش میدهد و تعادل و ثبات بدن را بهبود میبخشد. به همین دلیل، این شیوه اغلب در فیزیوتراپی و برنامههای توانبخشی مورد استفاده قرار میگیرد.
اما فواید این روش فقط به افزایش انعطافپذیری محدود نمیشود. کالج آمریکایی پزشکی ورزشی اعلام کرده که پیادهروی معکوس در هر دقیقه ۴۰ درصد بیشتر از پیادهروی سریع به جلو کالری میسوزاند. همچنین طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ در ژورنال بینالمللی انتشارات علمی و پژوهشی منتشر شد، زنانی که اضافهوزن داشتند و بین ۲۰ تا ۴۰ ساله بودند، پس از یک برنامه ۶ هفتهای پیادهروی به عقب، کاهش چربی بدن و بهبود تناسباندام را تجربه کردند.
داین مککیبن رایس، مدیر کلینیک Validus Sports Injury در لندن، در این باره میگوید: اگر به دنبال تمرینی مؤثر برای تقویت عضلات همسترینگ و سرینی هستید، یک کمربند به یک سورتمه وزنهدار ببندید و فقط ۱۰ تا ۱۵ یارد به عقب راه بروید. نتیجهاش شما را شگفتزده خواهد کرد.
تقویت مغز با پیادهروی رو به عقب
تحقیقات جدید نشان میدهند که پیادهروی معکوس فقط برای عضلات مفید نیست، بلکه عملکرد شناختی را نیز تقویت میکند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۹ نشان داد که افرادی که هفتهای ۳ تا ۴ بار و به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به عقب راه میرفتند، در مقایسه با کسانی که فقط به جلو راه میرفتند یا تحرک نداشتند، پیشرفت بیشتری در تعادل و ثبات بدن داشتند.
دکتر آشوی نی نادکارنی، استادیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد، درباره فواید شناختی پیادهروی معکوس میگوید: راه رفتن به عقب باعث بهبود عملکرد ذهنی میشود، زیرا آگاهی مکانی و هماهنگی حرکتی را تقویت میکند. از آنجا که این فعالیت نیازمند تمرکز و دقت بیشتری است، میتواند عملکرد اجرایی مغز را نیز بهبود بخشد.
تحقیقات نشان دادهاند که پیادهروی معکوس به افزایش سرعت واکنش و بهبود حافظه کوتاهمدت نیز کمک میکند.
کاهش درد مفاصل و آرتروز
این روش برای افرادی که از درد مفاصل یا آرتروز رنج میبرند نیز مفید است. برخلاف پیادهروی معمولی که فشار زیادی بر کشکک زانو وارد میکند، پیادهروی به عقب فشار کمتری بر این ناحیه وارد کرده و در عوض عضلات چهارسر ران را تقویت میکند. این عضلات به ثبات زانوها کمک میکنند و از بروز آسیب جلوگیری مینمایند.
مطالعهای که در ژورنال پزشکی آمریکای شمالی منتشر شد، نشان داد اضافه کردن پیادهروی معکوس به برنامه فیزیوتراپی، به میزان قابل توجهی ناتوانی بیماران مبتلا به آرتروز زانو را کاهش داده است.
جانت دوفک، متخصص علوم حرکتی، درباره میزان تأثیرگذاری این تمرین میگوید: مانند هر تمرین ورزشی دیگر، فواید پیادهروی به عقب به سطح آمادگی جسمانی هر فرد بستگی دارد. همچنین میتوان سرعت و شیب مسیر را تغییر داد تا تمرین شدت بیشتری پیدا کند.
تردیدها و توصیههای ایمنی
با این حال، همه متخصصان کاملاً متقاعد نشدهاند که پیادهروی معکوس از سایر تمرینات ورزشی بهتر باشد. جاناتان جری، محقق علمی در دانشگاه مکگیل، معتقد است: بیشتر شواهد موجود درباره فواید پیادهروی به عقب از مطالعات فیزیوتراپی ناشی میشود که آنهم روی گروههای بسیار کوچکی از افراد انجام شده است. این مطالعات نشان دادهاند که چنین تمریناتی میتوانند برای کسانی که مشکلات زانو دارند مفید باشند، اما برای افراد عادی، این تمرین بیشتر شبیه یک فعالیت عجیب و غریب است که احتمالاً از ورزشهای معمولی مؤثرتر نیست. ضمن اینکه خطر زمین خوردن را هم افزایش میدهد.
نیکول هاس، متخصص ارتوپدی، در این زمینه توضیح میدهد: مطالعاتی که درباره فواید پیادهروی به عقب برای کاهش درد زانو و کمر یا افزایش تناسباندام انجام شده، اغلب روی گروههای کوچک و با بیماریهای خاص متمرکز بودهاند. بنابراین نمیتوان این نتایج را به طور کلی به همه افراد تعمیم داد.
به گزارش وب گاه فرادید، با توجه به این موارد، رعایت نکات ایمنی برای کسانی که قصد امتحان این روش را دارند ضروری است. دوفک در این زمینه توصیه میکند: «هنگام تمرین، دقت کافی داشته باشید. استفاده از تردمیل میتواند خطرات احتمالی را کاهش دهد. همچنین قبل از شروع اطمینان حاصل کنید که مسیر شما عاری از موانع است. اگر احساس نگرانی میکنید، میتوانید از یک همراه بخواهید که مسیر را برای شما بررسی کند».