معرفی بنیانگذار اولین دبیرستان دخترانه بندرلنگه در سال۴۷

ارسال شده در ۵ مهر ۱۳۹۹، توسط مروارید مهر -سامیه سلیمی

ایران پاک همچون طوبی آزموده -که در سال ۱۲۸۶ اولین دبیرستان دخترانه تهران را تاسیس کرد- بنیانگذار اولین دبیرستان دخترانه بندر لنگه شد. متولد ۱۳۲۰ شهر آبادان، با اصالتی لنگه ای بدلیل شغل پدر که کارمند شرکت نفت بود تا پایان مقطع دبیرستان در آن جا زندگی می کند و پس از آن روانه تهران می شود

زنان ایرانی در دوره های مختلف علیرغم تمامی محدودیت ها، باورهای سنتی و فشارهای موجود، تلاش شایانی داشتند که همپای مردان در حیطه های مختلف حضور داشته و پیشرفت کنند.

در این میان زنانی دریادل از دیار بندرلنگه از سال ها پیش که هنوز چندان باب نشده بود که بانوان در جامعه ای بزرگتر از خانه و خانواده حاضر باشند، استوار گام برداشتند و موسس اولین ها شدند.

ایران پاک یکی از بانوان سرشناس و صاحب نام بندرمروارید همچون طوبی آزموده -که در سال ۱۲۸۶ اولین دبیرستان دخترانه تهران را تاسیس کرد- بنیانگذار اولین دبیرستان دخترانه بندر لنگه شد. ایران پاک متولد ۱۳۲۰ شهر آبادان، با اصالتی لنگه ای بدلیل شغل پدر که کارمند شرکت نفت بود تا پایان مقطع دبیرستان در آن جا زندگی می کند و پس از آن روانه تهران می شود. پس از ازدواج با عبدالرضا تراکمه (شخصیت سرشناس بندرلنگه) بدلیل علاقه وافر همسرش به زادگاهش در سال ۱۳۴۱ ساکن انجا می شوند . خانم پاک شرایط تحصیل را درخور و شان مردم بافرهنگ بندر لنگه نمی داند و همین کافی بود تا عزم را جزم کند و کمر همت ببندد.

در همان سال به شکل داوطلبانه وارد آموزش و پرورش می شود و ابتدا در مقطع دبستان به تدریس چند پایه می پردازد و در سال ۱۳۴۳ به استخدام آموزش و پرورش در می آید . با شناختی که از پتانسیل فرهنگی شهر داشت تلاش میکند تا دبیرستان دخترانه را تاسیس کند و در این مسیر با سختی و دشواری های زیادی روبرو می شود اما وی مستحکم و بااعتماد به نفس و توکل به خدا فقط به پایان و نتیجه ی مطلوب می اندیشید.

سرانجام پس از دو سال دوندگی، مکاتبه و پیگیری در تهران تلاش او ثمره ای زیبا به بار آورد و آن افتتاح دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی در منزل استیجاره ای در محله بلوکی با یک پایه می شود.

پس از یکسال تعداد ثبت نام شدگان به حد نصاب نرسید و زمزمه ی تعطیلی دبیرستان بر سر زبان ها افتاد اما وی از پا ننشست و ناامید نشد. وی جلسات متعددی با اولیاء و دانش آموزان جهت ترغیب بیشتر آنان بر ادامه تحصیل برگزار کرد و تحصیل و فرهنگ آموختن جریان بیشتری به خود گرفت. هرساله تعداد دانش آموزان تا مرحله اخذ دیپلم افزایش می یافت و همچنان این رود روان تا امروز که چندین دبیرستان دیگر در این شهر وجود دارد، بسوی دریا در حرکت است.

در ادامه اعتماد مردم و همراهی آنان، ایران پاک را مصمم تر کرد بر تشویق و ترغیب دختران شهرش بر تحصیل و حضور موثر در جامعه. از دیگر اقدامات بزرگ و شاید کمتر بیان شده ی او راه اندازی دانشسرای مقدماتی دختران در سال ۱۳۴۷ در همان مدرسه پروین اعتصامی می باشد. متاسفانه باز شهر بندرلنگه مورد بی مهری قرار می گیرد پس از دوسال فعالیت تعطیل می شود.

از آنجایی که آموزش و پرورش بندرلنگه با محدودیت مدرس مواجه بود،ایران پاک به تشویق همسرش برای بالا بردن سطح کیفیت و سواد و آموزش، سختی های ادامه تحصیل را با وجود مشغله های کاری و خانه داری به جان می خرد و دیپلم دانشسرای مقدماتی را نیز کسب می کند. علاوه بر مدیریت، نیز ساعاتی را در دبیرستان تدریس می کرد تا هم ارتباط عاطفی بیشتری با شاگردان برقرار کند و هم اینکه کمکی به کمبود نیروی انسانی شهرستان نموده باشد.

یکی دیگر از تلاش ها و پیگیری های ایران پاک به همراه دیگر اعضای خانواده راه اندازی و افتتاح کودکستان در بندرلنگه می باشد. بدون انتظار مادی فقط دلخوش به این که کودکستان در شهرشان باشد و امتیازی برای زادبوم و همشهریان کسب کرده باشند.

همه محصلین سراسر شهرستان بندرلنگه ، سالن شهید اسد پور را می شناسند و چه بسا خاطرات فراوان دارند ، این سالن چند منظوره که همچنان برقرار است نیز به کوشش و درخواست این بانوی دور اندیش و همت اداره کل نوسازی مدارس و شهرداری وقت ساخته شد و به بهره برداری رسید. آرزوی برگزاری امتحانات نهایی دبیرستان را نیز وی محقق کرد که تا پیش از آن خود مانع بزرگی برای دختران در اخذ مدرک دیپلم بود.

از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۷۴ ،سال های عشق ورزیدن ، آموزش ، گذشت و تحمل همه ی سختی هایی بود که در شرایط هموار امروز آسان بنظر میرسد. ایران پاک در این ۳ دهه معلمی ، ۲۰ سال مدیریت و رهبری مجموعه ای بر عهده داشت که تا امروز پابرجاست. سزاوار است نام این چنین سرمایه هایی را با خط طلا بر سر در شهر نوشت .

ایشان پس از خدمات کم نظیر و ماندگار، در سال ۱۳۷۵ به بازنشستگی نائل می شود و نظاره گر شاگردان فعال ، متدین و مهربانش می نشیند که قطعا دختران دیروز ، امروز هر کدام خود موفق و صاحب نام هستند و خصایص زیبای معلم خود را همراه دارند. . در سال ۱۳۹۵ تعدادی از شاگردان قدیم به رسم ادب و سپاس از وی ، جشنی ترتیب دادند در بندرلنگه و از او بعنوان الگو و معلم با اخلاق زندگی مراتب قدردانی خود را اعلام نمودند و با اعطای لوح زرکوب به معلم دیرین، خاطرات سال های دور را زنده کردند. فرزندان نیز که نشان از مادر مدبر، دوراندیش و پدر فرهنگ پرور خود دارند، هر کدام در جایگاهی مشغول خدمت می باشند

فرزند اول ‌ایران پاک، میترا لیسانس ادبیات فارسی و بازنشسته آموزش و پرورش ، مهستی لیسانس زبان انگلیسی ، ماندانا پزشک متخصص بیهوشی و علیرضا کارشناس ارشد حقوق می باشند.

گروه موسیقی بندری زنان؛ از تمرین در حیاط تا اجرا در برابر مردان

ارسال شده در ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، توسط عصر ایران

زنان می‌توانند در برابر تماشاگران مرد و زن به صورت کُر همخوانی کرده و یا با صدایی برابر با یک خواننده مرد دیگر، بخوانند.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی به یک گروه موسیقی زنانه در جنوب ایران پرداخته است.

در متن خبرگزاری فرانسه آمده است: گروه موسیقی زنانه “دینگو” در سال گذشته با اجرای خوب خود در جنوب ایران به عنوان یکی از بهترین‌های جشنواره “موسیقی خلیج فارس” درخشید.

در این گزارش، به اجرای گروه موسیقی “دینگو” در جنوب ایران و تجربه اعضای گروه در برابر تماشاچیان زن و مرد در سال گذشته پرداخته شده است. آنها از حال و هوای خود و روند تمرین موسیقی می‌گویند.

در پایان خواندن یک گروه موسیقی، تماشاچیان مرد دست زدند و زنان “کِل” و هورا کشیدند. این ماجرا در همه جا امری عادی است مگر اینکه محل اجرا ایران و تمامی اعضای موسیقی روی استیج، زن باشند.

این زنان در آن شب آرام موسیقی “بندری” نواختند.

شعر این موسیقی از ترانه‌های قدیمی “فولکلور” (محلی) انتخاب شده بود. ترانه‌ای که از نسل‌های گذشته منتقل شده و برای بسیاری از تماشاچیان حاضر در آمفی‌تئاتر بندرعباس آشنا بود.

این اجرا از سوی اعضای این گروه در برابر ترکیبی از تماشاچیان مرد و زن برگزار شد.

“نوشین یوسف زاده” نوازنده ساز “عود” که یک ساز خاورمیانه‌ای است در این باره می‌گوید: این احساس ایجاد می‌شود که بالاخره توسط بخش جدیدی از جامعه دیده شده‌اید.

وی افزود: احساس می کنید سرانجام تمام تمرینات شما نتیجه داده است.

“فائزه محسنی” نوازنده‌ ساز درام گروه “دینگو” می‌گوید اجرا در فستیوال‌ها فرصت خوبی در برابر آنهاست زیرا در شرایط معمول قادر به اجرا در برابر مردان نیستند

اعضای این گروه با لباس‌های سنتی در فستیوال دولتی به نام “موسیقی خلیج فارس” شرکت کردند و در حین خواندن، سازهای موسیقی را نواختند.

طولی نکشید که تماشاچیان با هیجان شروع به خواندن ترانه 4 قطعه ای از موسیقی و هم‌خوانی با خوانندگان کردند.

این گروه در اواخر سال 2016 و پس از یک مکالمه بین دو زن در ساحل بندرعباس شکل گرفت. نام این گروه موسیقی “دینگو” است که در گویش محلی به اولین قدم‌های لرزان یک نوزاد اطلاق می‌شود.

این برنامه که در سال گذشته اجرا شد، دومین اجرای گروه دینگو در برابر مجموعه‌ای از تماشاگران مرد و زن بود.

آنها در تیرماه سال 2018 ، اولین اجرا در برابر مردان و زنان را در فستیوال “عود” شهر شیراز تجربه کردند.

“فائزه محسنی” نوازنده ساز “درام” گروه در این باره گفت: چنین فستیوال‌هایی برای ما فرصت بزرگی است زیرا در شرایط عادی قادر به آواز خواندن در برابر مردان نیستیم.

در اقدامی بسیار نادر گروه موسیقی “دینگو” در برابر تماشاچیان مرد و زن اجرا کرد

مردان و زنان گروه موسیقی زنان در ایران را تشویق میکنند

“فائزه محسنی” در هنگام اجراهای همیشگی برای تماشاچیان زن، تکخوانی می‌کند.

اما چند روز قبل از این جشنواره به آنها اطلاع دادند که برای خواندن در برابر جمعیت مردان و زنان انتخاب شده‌اند. گروه نیز با عجله برنامه روتین خود را تغییر داد

“ملیحه شاهین‌زاده” نوازنده ساز “پیپه” که “دهل” بومی هرمزگان محسوب می‌شود، در این باره گفت: ما مجبور به تمرین در تمام روز بودیم، زیرا باید به صورت کر همخوانی می‌کردیم.

آواز خواندن زنان در محافل عمومی در ایران به صورت صریح و روشن انجام نمی‌شود.

طبق گفته “سحر طاعتی” مدیر سابق  روابط عمومی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هیچ قانونی به طور خاص آواز خواندن زنان را منع نمی‌کند.

با این حال او می‌گوید بسیاری از روحانیون بر این باورند که خواندن زنان به دلیل “محرک بودن” صدایشان برای مردان، “حرام” یا ممنوع است.

موسیقی سکولار (غیردینی) معمولا مورد تائید روحانیون شیعه قرار نمی‌‌گیرد. آنها موسیقی را از سرگرمی‌هایی می‌دانند که انسان را از دین دور می‌کند.

ممنوعیت موسیقی در ایران بلافاصله  پس از انقلاب اسلامی  به تدریج لغو و فضای کشور با موسیقی “انقلابی” در طول سال‌های جنگ ایران و عراق پر شد.

در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است: “پس از انتخاب حسن روحانی در سال 2013 و حضور او به جای محمود احمدی‌نژاد به عنوان یک فوق محافظه‌کار، برگزاری جشنواره و کنسرت‌های موسیقی تا حدی آسان شد”.

با این وجود همچنان تعدادی از محدودیت‌ها وجود دارد. ارشاد همچنان باید کنسرت‌ها را تائید کند و تکخوانی یک زن در برابر گروهی از تماشاگران مرد و زن همچنان غیر ممکن باقی مانده است.

طاعتی در این باره می‌گوید: زنان می‌توانند در برابر تماشاگران مرد و زن به صورت کُر همخوانی کرده و یا با صدایی برابر با یک خواننده مرد دیگر، بخوانند.

“دینگو” یک گروه موسیقی 4 نفره زنانه در جنوب ایران است که اعضایش موسیقی بندری می‌نوازند. ترانه‌ موسیقی آنها از موسیقی “فولکلور” (محلی)  انتخاب شده که قدمت تاریخی دارند

در چنین شرایطی، تک‌خوانی زنان با حمایت صدای مردانه در یک تئاتر اقتباس شده از کتاب معروف “بی‌نوایان” در سال 2018- 2019 در تهران اجرا شد.

معرفی “بندری” در خارج از کشور

اعضای “دینگو” که همگی بین دهه 20 تا 30 سالگی عمرشان هستند، چندین بار تلاش کرده‌اند تا شخصا در برابر تماشاچیان مرد و زن اجرا کنند.

“نگین حیدری” نوازند ساز کوبه‌ای “کسر” که درامی کوچک و شبیه دهل است، در این باره گفت: هماهنگی‌های این کار بسیار دشوار بود و ما فقط تسلیم شدیم.

بنابراین هر زمان مقامات، جشنواره یا نمایشی در شهرشان برگزار کنند، گروه موسیقی “دینگو” برای شرکت در برنامه تقاضا داده و برای انتخاب خود امیدوار باقی می‌مانند. حتی اگر تا آخرین لحظه از انتخاب خود بی‌خبر باشند.

اما لذت اجرا برای آنها ارزش انتظار طولانی و ساعت‌ها تمرین در “اتاق دینگو” را دارد. اتاق دینگو یک فضای ضد صدا در حیاط خانه یکی از والدین آنها است.

نگین حیدری می‌گوید که همسرش “ساسان” برای دیدن اجرای زنده او بسیار خوشحال است.

این 4 نوازنده که دو نفر از آنها شاغل هستند از سوی خانواده‌های خود کاملا حمایت شده و آرزوهای بزرگی مانند اجراهای بیشتر و بزرگ در ایران و نوازندگی در سالن‌های خارج از کشور را دارند.

“نگین حیدری” عضو سابق می‌گوید گروه موسیقی آنها تلاش کرده تا یکی از برنامه‌های خود را برای گروهی از شرکت‌کنندگان مرد و زن اجرا کند اما به دلیل مشکلات موجود در کسب مجوز و هماهنگی از چنین اجرایی منصرف شده‌اند

فائزه محسنی در این باره گفت: ما می‌خواهیم دینگو را بین‌المللی کنیم. ملیحه شاهین زاده نیز می‌خواهد بقیه مردم جهان نیز موسیقی زادگاهش را بشنوند.

زحمات آنها در فستیوال سال گذشته و با لباس‌های رنگارنگ، پولک‌دار و سوزن‌دوزی‌های طلایی که پوشش سنتی استان هرمزگان است، نتیجه داده و آنها جایزه فستیوال را بردند.

پس از آن اجرا، “نگین حیدری” به دلیل “اختلافات هنری” گروه را ترک کرد و “مینا مولایی” گیتاریست گروه شد.

با شروع کرونا در ایران گروه دینگو تحت تاثیر قرار گرفت.

تمرینات این گروه متوقف و امید آنها برای ضبط آلبوم کمرنگ شد اما آنها فضای جدیدی را نیز خلق کردند.

ملیحه شاهین‌زاده گفت: دوره شیوع کرونا برای من فرصتی بود تا در مورد موسیقی منطقه تحقیق کنم و تکنیک‌های نوازندگی‌ام را بهبود بخشم.

وی افزود: ما تا کنون بخش‌هایی از موسیقی بندری را کار کردیم اما اینک به دنبال ساخت قطعات اصلی خودمان هستیم.

تاکسی و یواس‌بی

علی‌رغم محدودیت‌ها، آوازهای انفرادی زنان هنوز در ایران شنیده می‌شود، به خصوص اگر در تهران سوار تاکسی شوید.

ممکن است با راننده‌ای روبه‌رو شوید که به موسیقی “گوگوش” یکی از خوانندگان دوران پیش از انقلاب گوش می‌کند که پس از سال 2000 دوباره در آمریکا شروع به خواندن کرد.

 نوازنده ایرانی گروه دینگو

ممکن است راننده‌ای دیگر یک فلش مموری (USB) از قطعات “مهستی و هایده” از خوانندگان قبل از انقلاب داشته باشد که پس از مرگ  در ایالات متحده آمریکا دفن شده‌اند.

همچنین در ایران صدای “گلاره شیبانی” خواننده جوان ساکن سواحل غربی آمریکا نیز که موسیقی‌هایش از طریق اینترنت به ایران رسیده، شنیده می‌شود.

پوشش اصیل هرمزگانیان جذابیت جهانی دارد و یک جهان حرف ناگفته

ارسال شده در ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، توسط فرخنده جلالی

اولین نمایشگاه مجازی لباس سنتی هرمزگان که تطبیق هنر و زیست فرهنگی متفاوتمان است با شرایط خاص امروز جهان، بهانه ای شد تا تلاش فعالان حوزه مد و لباس استان هرمزگان را به این شکل معرفی کنیم.

هرچند جذابیت جهانی پوشش اصیل هرمزگانیان حرف چندان تازه ای نیست و این ذات اصالت است در هرجا و در هر چیز که باشد اما ظرفیت ها و ظرافت های بسیاری در این حوزه وجود دارد که اگر سالیان سال نمایشگاه های متعدد برگزار شود باز هم حرف  های تازه، طرح ها و آثار جدیدتری برای معرفی به دنیا و نه تنها کشور وجود دارد.

معتقدم خلاقیت هنرمندان جوان و پیشکسوتان فعال در حوزه مد و لباس هرمزگان رمز این پویایی مداوم است.

و ‌اصل مهمتر و تاثیرگذارتر در ماندگاری اصالت ها را می توان علاقمندی نسل جدید دانست به کاربردی تر کردن و جاری کردن این هنر در زندگی.

و به تعبیر من تفاوت سلیقه نسل ها و کشش ذاتی شان به هنر مادری پدیدارگر مدبومی است.

اینجا نقوش هندسی کندوره ها،شیلا ها،لی سی ها و تلی ها تا گل بالاهای شلواربندری همه قصه های شیرینی دارند که شاید نشنیده باشیم شان .

و حالا که روزگارمان کرونایی شده، قابلیت فضای مجازی  فرصت مناسبی به وسعت جهان است برای رویدادهایی از این دست.

هدف معرفی پیوسته آثار فعالان حوزه مد و لباس استان که باشد  لباس سنتی آغاز خوبی است.

 اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی با همکاری انجمن طراحان لباس و همراهی قابل تحسین هنرمندان  این نمایشگاه را در دو بخش احیاگران سنت های پوششی و از نگاه دوربین بروی صفحه اینستاگرامی شان  برگزار کردند.

 از بین ۱۱۶ اثر دریافت شده در این نمایشگاه  ۵۴ اثر از ۱۴ طراح و دوزنده در بخش احیاگران لباس سنتی منتشر شد.

قدردانی می کنیم از خانم ها فاطمه شمس الدینی، مریم آبتین ،حکیمه درغال و مریم خادمی (بندرعباس). فاطمه ترکی و آقای صدیق مرادی (بستک). سلیمه یگانه و سکینه زاهدی ( بندرخمیر- رویدر). سهیلا چملی پور و شمسی افضلی ( سیریک) . محدثه رحیمی شهواری (میناب ).  سمیه رحیمی(رودان). فاطمه باددست و زلیخا هاشمی ( جاسک) .

همچنین در بخش از نگاه دوربین این نمایشگاه ۴۶ قطعه عکس اجتماعی اثر ۱۹ عکاس هرمزگانی با موضوع پوشش سنتی به نمایش گذاشته شد که از همراهی هفته نامه آوای دریا و آقایان احمد بازماندگان قشمی، احسان رنجبری ، عبدالمطلب ازلی پور،عبدالرضا شیبانی ، مرتضی غریبی ، آرمان امجدی، رهبر امامدادی، محمد امین درویش زاده ، مرتضی مرادی،محمد بارکار، علی ستایشی، عابد قاسمی و خانم ها بی بی بشرا داخته، فاطمه روحبخش، سیده مریم مرتضویی ، مهتاب سنگرزاده ، صدیقه رنجبر،  خانم مرجان ذاکری قشمی،زینب امانی و ماهانی صالحی نژاد سپاسگزاریم.

 امیدوارم این برنامه علاوه بر دنبال کردن هدف خود بتواند به اقتصاد هنر استان هم کمک کند.

معرفی زنان موفق و تاثیرگذار غرب هرمزگان(ماه لی لی بستکی)

ارسال شده در ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، توسط سمیه پوریوسف- مروارید مهر

گفتگوی ما با معلمی است که در عرصه خدمت عاشقانه فرهنگی ، به معلمی بسنده نکرده و دغدغه فرهنگ به معنای عام دارد…برای نگهداشت فرهنگ و… ، انجمنی را تاسیس نموده و به شاهنامه خوانی و بزرگداشت چهره ها هم می پردازد ،به زادگاهش شدیدا علاقمند است اما خدمات فرهنگی خود را تا لیردف و جاسک و بامری و ملو هم رسانده است. کمپین حمایت از نخبگان بی بضاعت را مدتهاست چراغش را روشن نگه داشته و..و..از این رو شما را به خواندن این گفتگو دعوت می کنیم

لطفاً خودتان را به طور مختصر معرفی کنید.

بی بی خیرالنساَء نصیری (ماه لی لی بستکی) هستم. معلم، بستکی و ساکن بندرعباس. فعال اجتماعی و دلواپس امور فرهنگی

سوالات متعددی از شما در ذهن ما هست اول از شغل اصلی خودتان شروع میکنیم .کی استخدام شده اید و در کجا ها خدمت کرده اید؟

تا سال هفتاد و چهار شاگرد محضر استادانم بوده ام و از آن پس هم از دانش آموزانم می آموزم.

دو سال اول معلمی خدمت دختران عزیزم در کوخرد بودم سه سال در دبیرستان فاطمیه بستک و بیست سال است که در بندرعباسم.. بیش از شش سال در اداره کل آموزش و پرورش در خدمت همکاران عزیز فرهنگی بوده ام و الان چندین سال است با دختران عزیزم در مدارس بندر با هم می آموزیم

معلمی را اگر بخواهید در چند جمله تعریف کنید چه توصیفی دارید؟

معلمی تنها با یک کلمه هم معناست *عشق*

انجمن خط سوم نام آشنایی برای ماست . بفرمایید آیا این انجمن هنوز پا برجاست و اصولاً چه کارکردهایی داشته و به چه نیتی تاسیس شد ، همکاران اصلی شما در این انجمن چه کسانی هستند؟

بله. انجمن خط سوم فرهنگ و ادب هرمزگان انجمنی پویا و پرتلاش در عرصه ی فرهنگ و ادب هرمزگان است

که در زمینه های ترویج کتاب و کتابخوانی، آیین و سنن هرمزگان و تلاش برای نگهداشت زبان های بومی فعال است. در این انجمن من افتخار دارم با دوستداران فرهنگ و ادب همراه باشم در چهارشنبه های کتابخوانی، شنبه های شاهنامه خوانی و همایش هایی که با اهداف مختلف مثل بزرگداشت چهره ها، رونمایی از کتابها با حضور شعرا و نویسندگان، برگزاری آیینهای استان .

همین جا هم دعوت می کنم از همه ی دوستان علاقمند به کتاب و دوستانی که دغدغه فرهنگی دارند تا همراه و یار ما گردند. فعالیت ما تنها در محدوده بندرعباس نیست گستردگی تلاشمان استانی است و تا حالا سفرهای زیادی برای اجرای برنامه و شناخت منطقه به جاهای مختلف استان داشته ایم. انشاالله با پشت سر گذاشتن هیولای کرونا خط سوم هم فعالیتهای خود را از سر خواهد گرفت.

از دیوار یار مهربان بگویید و درباره آن توضیحاتی بفرمایید آیا زیر مجموعه خط سوم می باشد؟

دیوار یار مهربان که امسال چهارمین سال آغاز به کار خود را در نمایشگاه کتاب پشت سر گذاشت جایی است برای اهدای کتاب به نیازمندان کتاب.. خیلی از مناطق دور دست، مدارس بی بضاعت، بیمارستانها،زندانها، خوابگاهها و اماکن عمومی که مردم ساعتی از وقت خود را در آن به سر می برند نیازمند کتاب هستند به اتفاق دو نفر از دوستان عزیزی که دغدغه این امر را دارند خانم فرخنده و جناب محمدکرمی این تصمیم را گرفتیم که به جمع آوری کتاب بپردازیم و به دست نیازمندانش برسانیم با شعار اهدای کتاب، اهدای دانایی.. و خوشبختانه موفق شده ایم تا الان بیش از بیست و دو هزار جلد کتاب را به جاهای مختلف از نخل خین و بست قلات بستک گرفته تا روستاهای لیردف جاسک، از بشاگرد تا ملو و بامری و جای جای استان هر جا متقاضی داشته ارسال نماییم و با حضور در جمع کودکان و نوجوانان و بزرگسالان از مزیت کتاب و کتابخوانی حرف بزنیم.

یار مهربان زیر مجموعه انجمن خط سوم نیست و مستقل می باشد.

یکی از اقدامات خوب شما حمایت از دانش آموزان نخبه و بی بضاعت است. آیا این کار به تنهایی انجام می دهید یا گروهی است و چه زمانی شروع شد، چه اقدامات و نتایجی به دست آورده اید؟

قطعا حمایت از دانش آموزان بی بضاعت نخبه ای که سال آخر دبیرستان را می گذرانند و از جای جای استان هستند برای گذشتن از سدکنکور تا پایان دانشگاه، کاری گروهی می طلبد. معرفهای این دانش آموزان، حامیان مالی، دبیرانی که همکاری می کنند، مشاوران و…

اما رتق و فتق امور را من بر عهده دارم و همه کسانی که با من همراهند گمنام ماندن این تلاش را می طلبند

تلنگر چنین اقدامی هم بعد از فوت مادربزرگم به من زده شد که متوجه شدم کسانی را تحت پوشش داشته بی آن که ما بدانیم. الان هم ما سالانه دانش آموزانی را حمایت می کنیم با برگزاری کلاسهای کمک آموزشی، تست، مشاوره و… برای راهیابی به دانشگاه و در دوره تحصیل دانشگاه هم همراه می شویم  وخوشبختانه تا کنون نتیجه بسیار موفقیت آمیزی داشته ایم و در رشته های پزشکی ،مهندسی ،حقوق، هنر و….فارغ التحصیل داشته ایم. الان حدود ده سال است که این کار دلپذیر در جریان است و من دستبوس تمام کسانی هستم که مرا یارند.. و خوب است بدانید خیلی از حامیان کنونی،خودشان دانش آموزان تحت حمایت بوده اند که الان با به پایان رساندن دانشگاه و شروع به کار همراه شدند. و موفقیت این عزیزان و مهر نهادینه شده در وجودشان یکی از لذت بخش تر وجهه های زندگی است..

می‌دانم که شما علاقه خاصی به زادگاه تان بستک دارید. اگر بخواهیم بستک را در چند جمله بگویید چه وصفی میکنید ؟

شاید سخت ترین پرسشی که در این روزهای دوری کرونایی بشود پرسید..

بستک = بس تک/هر چقدر هم جهان اندیش باشیم و مرزها برایمان بی معنی

زادگاه محدوده ای قلبی است با مرزهای خاص خودش، با بوی خاک باران خورده و سایه سار گاهبست بنفش فامش.. تک و تنها خطه ای در دل که شنیدن نامش خنکای وصف ناپذیری به وجود می بخشد.. دوستانم می گویند بستکی متعصبی هستی.. ولی باور کنید نمی شود بستکی باشی و عشق بستک بارورت نکند..

بانو مریم بهنام از جمله چهره هایی بود که خدمات زیادی به جامعه در عصر خود ارایه کرده و با تلاش شما و دوستانتان بیشتر شناخته شد. کمی از تلاش‌هایی که برای مرحوم بهنام انجام شده و یا انجام داده‌اید توضیح دهید.

گاهی وقتها می بینیم در حق خیلی از بزرگان و عزیزانی که برای این آب و خاک از دل و جان مایه گذاشته اند کم لطفی شده است. یکی از این عزیزان زنده یاد بانو مریم بهنام است. مادر فرهنگ و هنر هرمزگان.. من متاسفانه جز معرفی ایشان به دانش آموزانم، اهدای کتاب زلزله تا زمانی که موجود بود به افراد و شخصیتهای مختلف، و معرفی ایشان در چند مقاله و مصاحبه و دست اندر کار بودن در ساخت فیلمی از زندگی ایشان و اختصاص یک شماره از رادیو درخت به بانو، کار دیگری انجام نداده ام.. می گویم کار چندانی انجام نداده ام چون برای شناساندن بانو باید بیش از اینها تلاش نمود.. خوشحالم خیابانی در بستک به اسم ایشان است اما غمگینم از این که تلاشم برای ایجاد بنیاد مریم بهنام به جایی نرسیده است.

البته لازم است بگویم انجمن خط سوم جایزه ای سالانه به نام مریم بهنام به یکی از فعالان علمی_فرهنگی_هنری اهدا می کند که در اولین دوره به دکتر فریدون فراهانی به پاس زحمات و پژوهشهایشان در معماری بستکی اهدا شد.

یکی از علایق که در شما سراغ داریم تحقیق و پژوهش راجع به مولانا و شمس تبریزی است طوری که چندین بار عازم قونیه آرامگاه مولانا در کشور ترکیه شده اید .کمی در این باره توضیح دهید واز سفرهای تان بگویید.

فکر کنم همین مصرع در پاسخ به پرسشتان بسنده باشد:

کعبه العشاق باشد این مکان .

اما من اهل سفرم و تقریبا تمام شهرهای  ایران رابا دل و جان گشته ام و به خارج از کشور هم سفرهای متعددی داشته ام اما بعضی جاها عشق و رهائی می طلبد ، ورای جنسیت،ملیت،قومیت و رنگ. قونیه جائی است برای بازگشت به خویشتن خویش. آن مکان که موسیقی اش تورا به ملکوت پیوند می زند و سماعش تو را  از خویش بر می خیزاند.

من چندین بار به قونیه سفر داشته ام به این شهر عاشقی معمولا  تنها و یک بار با دوستی و بار دیگر با انجمن خط سوم که آخرین بار آذرماه 96 بوده است

مجری گری هم یکی از علایق و تجارب شماست. این کار چگونه شروع شد و آیا هنوز ادامه دارد؟ (البته تا قبل از کرونا)

از دوره دبستان هم تئاتر بازی می کردم هم مجری می شدم.. الان سالهاست برای اجرای نقش روی سن نمی روم اما به عنوان مجری هنوز فعالم.. آخرین اجرام بهمن ماه گذشته در رونمایی از کتاب شعر استاد نعیمی بود..

با توجه به حضور اچمی زبانهایی در کشورهای حوزه خلیج فارس، همواره یک ارتباط سنتی و اشتراکات فرهنگی بین ما و آنها وجود داشته و دارد. با توجه به فعالیت شما در این حوزه از کارهایی که انجام داده اید برای خوانندگان مروارید مهر بگوئید .

بین ما فقط یک مرز سیاسی کشیده اند مگر نه؟

شما خودتان حساب کنید چند درصد اقوام، خویشان و همولایتی ها ی ما جنوبی ها شهروندان آن سوی دریا هستند حداقل چهل درصد.. مگر می شود ارتباط نداشت؟ مگر می شود دغدغه فرهنگی و هنری مشترک نداشت.. اگر دوستان من از آن سو نبودند چه کسی حمایت مالی بچه های تحت پوشش را بر عهده می گرفت اگر نیک اندیشی آنها نبود شهر من بعد زلزله از آوار بر می خاست؟ ما در سختی ها و شادی ها با همیم.. خانواده هایی جدا افتاده از همیم.. من برای خیلی از برنامه های فرهنگی آنجاحضور پیدا می کنم مثل کنسرت دکتر خنجی که به زبان اچمی برگزار می شود و من هم یک مجری اچمی در برنامه

چند سال قبل نام شما همراه با رادیو درخت زیاد شنیده می شد بفرمایید رادیو درخت چه بود، چگونه کار می کرد و چه مطالبی در آن بازگو می شد و چرا متوقف است؟

مجله ای شنیداری اینترنتی بود با رویکرد فرهنگ و هنر هرمزگان که در چند شماره منتشر شد.. متاسفانه گاهی فعالیتهای فرهنگی در هرمزگان یا شاید هم ایران، یک اتفاق است . می افتد و تمام می شود.. و رادیو درخت هم از آن دست..

 باز می گردیم به معلمی و شغل پایه شما . اگر ممکن است نام چند معلم موثر در پیشرفت و اهداف شما که همواره به یادشان هستید نام ببرید و همچنین نام چند همکلاس خوب که هنوز با آنها در ارتباط هستید بگویید.

از انجا که خودم را مدیون همه ی معلمانم می دانم هیچ کدام را از یاد نبرده ام ولی جالب است بدانید در دوره کرونا من بیش از هر زمان دیگری خودم را مدیون خانم فائقه صالحی پور دبیر حرفه و فن پایه اول راهنمایی که به من بافتنی یاد دادند دانستم. در روزهای بد قرنطینگی بعد سالهای سال نشستم دانه دانه ی خیالم را با کاموا بافتم، با درود فراوان و آرزوی طول عمر برای این معلم عزیزم.

البته جا دارد بگویم آن که مرا با ادبیات پیوند جاودانه داد استاد حبیب الله احمدی بودند که برایشان شعر و شوری همیشگی آرزو دارم..

مگر می شود همکلاسی را فراموش کرد؟

اما نه یار دبیرستانی و دوست همیشه در خاطر فرزانه، فروغ، فروزی، فرشیده، بی بی گل، عدلیه، رقیه و خدیجه…

 در پایان نظر شما راجع به کار مروارید مهر که به معرفی زنان موفق استان می پردازد چیست؟

قطعا کاری خوب و ارزشمند است اگر چه باید کلا نگاه جنسیتی را از هر مقوله ای برداریم..و فراموش نکنیم مردان بسیاری هم داریم که نیاز به معرفی بیشتر دارند

و کلام آخر تریبون آزاد شماست….

برای تغییر و دگرگونی در هر زمینه ای منتظر حرکت دیگران نباشیم هر گام سنجیده ای از ما می تواند راه روشنی را بگشاید..

هدفم از عکاسی انتقال آن به نسل آینده است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، توسط سعید هوشمند

لطفا خودتان را معرفی کنید

ماهانی صالحی نژاد ، اهل روستای کوویی از توابع بخش مرکزی شهرستان قشم

چند ساله عکاسی میکنید و هدفتون از عکاسی کردن چیست؟

عکاسی را ازسال ۹۴ شروع کردم. و هدفم این بود که اتفاقایی که شاید دیگه تکرارنشود یا ناملموس بماند را ثبت کنم تا بتوانم به نسل آینده انتقال دهم.

سوژه مورد علاقه شما در عکاسی چیست؟

سوژه ی خاصی مد نظرم نیست از هرچیزی ببینم عکس میگیرم.

پرنده،چرنده،طبیعت،چهره،کودک ،پیر،جوون… هرسوژه ای که برایم جالب باشد ثبت میکنم

یکی از عکس های شما به عنوان عکس برتر هفته انتخاب شد راجع به این عکس توضیح دهید. از مکان و زمان و جزییات عکس بگویید

این عکس رو شهریور سال ۹۶ ثبت کردم. مکان آن سد خالصی هست  و اتفاقات توی عکس فرمالیتست.

لباس این خانم لباس سنتی قشم محسوب نمیشود ولی در جایی که خودم ساکن هستم به دلیل ارتباط ورفت وآمد زیادشان به کشورامارات از این مدل لباس که به آن مغربی می گویند ،زیاد استفاده میشود..

اما پوششی که روی سرش هست مختص این منطقه ست، که آن “جِلوِیل خوسی” می گویند . خوس دوزی  یکی از صنایع دستی قشم به حساب میاد.

ظرفی هم که بر دوش این بانو گذاشتم “جهله” نام دارد.  کوزه های سفالی که  در قدیم برای خنک ماندن آب از آن استفاده شد و

در گذشته بانوان این ظرف سفالی روی سر و شانه میذاشتند و با آن از چاه ها آب به خانه هاشان می آوردند.

جهله یکی از صنایع دستی هرمزگان علی الخصوص میناب است.

ثبت شما به عنوان عکس برتر با موضوع آب انتخاب شده ولی هیچ آبی در این تصویر مشاهده نمیکنیم. توضیح بفرماییند

به نظر من لازم نیست همیشه خود موضوع را در تصویربگنجانیم ،همین که بتوانیم عکسی بگیریم که بیننده با دیدن آن عکس موضوع  را حس کند کافیه است.

مثلا با دیدن زمین خشک وترک خورده و جهله برشانه ی این زن هیچ چیزی جز آب و بی آبی به ذهن نمی آید.

این عکس رو به نمایشگاه و یا مسابقاتی ارایه داده اید؟

یکبار عکسی با موضوع خشکسالی از سدخالصی را به نمایشگاه ارائه دادم ولی این عکس را نه

در کیف دوربین شما چه چیزهایی پیدا می شود؟

دوربین نیکون D5300

با لنز 140_18

وسیله ی شارژ باطری دوربین

رینگ معکوس

پارچه ی مخصوص تمییز کردن لنز

یک مداد ودفترچه ی کوچک

کارت انجمن عکاسان قشم

یک شکلات که هروقت موقع عکاسی سوژه از دستم در می رود و عصبی می شوم بخورم (با خنده)

حضور در جلسات هفتگی جلسات انجمن عکاسان خلیج فارس برای شما مفید بوده است؟

متاسفانه به دلیل طولانی بودن مسیر برام مقدر نیست که هرهفته در جلسات انجمن شرکت کنم ولی جلساتی که توانستم حضور داشته باشم  برام بسیار مفید بود واستفاده کردم.

غیر از عکاسی چه فعالیت های دیگه ای هنری انجام می دهید؟

فعالیتهای دیگرم در حوزه نقاشی، هنرتجسمی،هنرمحیطی وصنایع دستی است.

البته بعضی وقتا شعر هم می گویم

اگر سخن ناگفته ای دارید بیان کنید

فقط تشکر خاص دارم از دو استاد بزرگوارم جناب آقای  بشارتی و استاد وحدانی که بهم یاد دادند چه طور باید یک عکس خوب را ثبت کنم. موفقیت امروزم را مدیون این دوبزرگوار هستم که جرات عکاسی با دوربین را من دادند.

یادداشت مدیرکل زنان و خانواده استانداری به مناسبت روز خانواده و تکریم از بازنشستگان

ارسال شده در ۱ شهریور ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

نامگذاری روز خانواده و تکریم از بازنشستگان فرصتی است که به جایگاه خانواده به عنوان موثرترین نهاد اجتماعی در تشکیل هویت انسانی و فرهنگی ادای احترام کنیم.

روزی که خداوند با نزول آیه هل اتی حجت را بر انسان ها در خصوص ارزش و جایگاه خانواده تمام کرده است.

در تعالیم اسلامی نیز خانواده به عنوان تاثیرگذارترین نهاد تربیتی در پرورش سرمایه های انسانی شناخته شده و به تحکیم بنیان خانواده تاکید شده است.

‏‎در حوزه زنان و خانواده استانداری و در راستای  تکریم بنیان خانواده نیز می توان به اجرای طرح ملی گفتگوی خانواده اشاره کرد که این طرح به پیشنهاد معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری وباهمکاری دفاتر انجمن اجتماعی و جامعه شناسی در سراسر کشور در دو مرحله برگزار شده است.

در بحث توانمند سازی زنان سرپرست خانوار کم سواد و فرزندان تحصیل کرده  از خانواده های کم برخوردار طی هماهنگی های صورت گرفته با بانک توسعه تعاون و کار آفرینی امید تسهیلاتی در جهت رفع نیازهای مالی و بهبود وضعیت اقتصادی خانوارها اعطا می شود.

‏‎از دیگر برنامه های در دست اقدام  تلاش در جهت  افزایش تعاونی زنان و صندوق های خرد روستایی است، درچشم انداز سند ارتقای زنان استان،  ما کمک در جهت بهبود وضعیت بهداشت و درمان  ،اشتغال، تحصیل،مهارت آموزی وافزایش سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده را در دستور کار قرار داریم  .

در بحث فرهنگ سازی ازدواج آسان با استفاده از ظرفیت رسانه های عمومی،  صدا و سیما،  مطبوعات و سایت‌های مختلف هماهنگی هایی صورت گرفته است که می توان به دوره های آموزش آنلاین مهارت های ده گانه، کمک به افزایش تشکل های خصوصی در حوزه زنان در جهت خدمات رسانی وکاهش آسیب های اجتماعی و برگزاری دوره های توانمند سازی با همکاری فنی و حرفه ای و در نهایت ارائه و اجرای طرح های اجتماعی و فرهنگی در جهت بهبود وضعیت اجتماعی  و کاهش آسیب های اجتماعی نوظهور در سطح خانوادهای استان اشاره کرد.

در پایان امیدوارم با تبیین و تحقق همبستگی اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی بتوانیم ایده و طرح های نو برای بانوان و خانواده داشته باشیم.

مریم یگانه- مدیرکل زنان و خانواده استانداری هرمزگان

عکاسی هنر بهتر دیدن اطرافم را، برایم به ارمغان آورده است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱ شهریور ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

در دنیایی که همه چیز خیلی زود فراموش می‌شود، عکس‌ها سندی هستند که با ثبت یک لحظه، راوی تاریخ می‌شوند. لحظه کوتاهی که در قاب کوچک عکاس‌ها ثبت می‌شود، آن‌قدر قدرتمند است که می‌تواند خشم، زیبایی، ظلم، امید و اندوه نهفته در دورن خود را به چشم‌هایی که نظاره‌گر آن هستند، منتقل کند.

۱۹ آگوست (۲۸ مرداد) در تقویم بسیاری از کشورهای جهان بعنوان روز جهانی عکاسی نامگذاری شده است. به همین بهانه به سراغ یکی از بانوان خوش ذوق در حیطه عکاسی می روم و با او گفت و گویی دوستانه انجام می دهم که شما را به خواندن آن دعوت می کنم

خودتان را معرفی کنید

مرجان ذاکری قشمی هستم و از سال ۹۲ عکاسی را بصورت جدی با کلاس رفتن و مطالعه کردن منابع عکاسی و جستجو پیرامونم دنبال میکنم

چطورشد به عکاسی علاقمند شدید و شروع عکاسی از کجا بود؟

همیشه عکسهای خاص را با دقت نگاه میکردم و محو آنها می شدم. می گفتم که عکاس چه عکس خوبی گرفته که توانسته  من را جذب خود کند . با همین دیدگاه به عکاسی علاقه مند شدم و گرفتن عکس را شروع کردم

عکاسی را چطور تعریف می کنید؟

بنظر من عکاسی دیدن مردم و دنیای اطرافمان  با جزئیات بیشتراست. چیزهایی که یه عکاس  می بیند و در کادر خود  قرار می دهد شاید همه نتوانند ببینند. اینکه یک عکس بتواند مخاطب خود را جذب کند و ذهن بیننده را درگیر کند نشانه موفق بودن عکاس و آن عکس است.

موضوعات غالب عکاسی شما چیست؟

موضوعات عکاسی من بیشتر پرتره و مستند اجتماعی است.

دوست دارم تمامی چهره ها را عکاسی کنم. در هر چهره و صورت هزاران حس مختلف وجود دارد.

برای تهیه یک عکس خوب چه نکاتی را باید مد نظر قرار داشت؟

برای داشتن یک عکس خوب باید آن عکس حس داشته باشد و آن حس را به مخاطب منتقل کند  و همچنین تمامی نکات و قواعد عکاسی رعایت شود. کادربندی خوب ترکیب رنگها و عوامل دیگر نقش مهمی در تهیه یک عکس خوب دارند.

اگرقرارباشدیکی ازمناطق استان رابرای عکاسی انتخاب کنی آنجا کجاست؟

استان هرمزگان مکان های زیبا و جذابی برای عکاسی دارد. یکی از قشنگترین مکان ها از نظر من روستاها و کوچه پس کوچه های محله های قدیمی است.

به عنوان یک عکاس چه پیشنهادی برای علاقمندان به این حرفه و خصوصا بانوان داری؟ 

پیشنهادم به علاقه مندان به عکاسی این است که تا جایی که میتوانند عکس خوب ببینند. همین کار ذهن شان را آماده میکند تا بتوانند ایده پردازی و ترکیب بندی خوبی انجام دهند.

آیا تا به حال کارگاه آموزشی برگزار کرده اید؟

بله – کارگاه آموزشی خلاقیت در عکاسی را از سوی انجمن عکاسان خلیج فارس برگزار کردم

یکی ازعکسهایی که خیلی دوست داری را برایمان معرفی کن و داستان پشت این عکس چیست؟

 تمام عکسها داستانی دارند. یکی از عکسهایم دختر بچه ای از سلخ است که مشتاقانه خواست از او عکس بگیرم. در لای در خونه شان ایستاد و من از زاویه های مختلف از او عکس گرفتم. در یکی از عکسها یک گربه از کنارش رد شد. عکس دختر بچه و گربه از عکس های تکی دختر محبوب بیشتری پیدا کرد.

عکاسی چه چیزی را در زندگی برایت به ارمغان اورده است؟

عکاسی هنر بهتر دیدن اطرافم را، برایم به ارمغان آورده است.

آیا نمایشگاهی برگزار  کردی؟

در نمایشگاه عکس فصل عکاسی که از سوی انجمن عکاسان هرمزگان  با موضوع پرتره برگزار شد با دو عکس شرکت کردم

و همچنین دو دوره نمایشگاه خلیج فارس، نمایشگاه عکس خلیج فارس در پارسیان و تعدادی نمایشگاه در قشم با موضوع فرهنگ و سنن

البته هنوز موفق به برپایی نمایشگاه عکس انفرادی نشدم.

در چه جشنوارههایی شرکت کردید؟

جشنواره عکسی در روسیه و جشنواره عکس دوربین دات نت

درمورد دوره های آموزشی عکاسی برای علاقمندان به این حرفه بگویید؟

توصیه من به علاقه مندان به عکاسی این است  که با آموزش عکاسی مقدماتی و خواندن کتاب های مرتبط به عکاسی کار خود را شروع کنند. چون یادگیری مفاهیم عکاسی نقش مهمی در گرفتن یک عکس خوب ایفا میکند.

دراین راه چه کسانی مشوقت بودند و نظرآنها چه بود؟

در این چند سالی که عکاسی میکنم همسرم مشوقم هستند و همچنین راهنمایی دوستان عکاسم. باید بگویم که یاد گرفتن اصول عکاسی را مدیون استادم آقای وحدانی هستم که با آموزش خوبشان من را بیشتر به عکاسی علاقه مند کردند. 

خود باوری کلید موفقیت بانوان است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

فاطمه رحمن زاده اهل روستای دهتل بهورز فعالی است که سال آینده بازنشسته می شود و در طول دوران فعالیت خود خدمات ارزنده ای را در روستای زادگاه خود انجام داده است .

رحمن زاده در معرفی شغلش به عنوان بهورز می گوید : درسال ۱۳۶۸به بندرلنگه رفتم و دوره بهورزی را گذرانده ام و درسال ۱۳۷۰به عنوان بهورز درخانه بهداشت  شروع بکارکردم.

در خانه بهداشت که یک شاخه از شبکه بهداشت و درمان است تمامی کارهای مربوط به مرکز بهداشت در روستا اعم از بیماریابی ، مالاریا ، بهداشت محیط ، بهداشت مادر و کودک ، بهداشت مدارس ، سالمندان ، زنان باردار و … بر عهده بهورز خانه بهداشت است.

رحمن زاده از سال۱۳۸۲به عنوان رابط فرمانداری و دهیاری حضور پر رنگی داشت ، تا اینکه انجمن مهر آفرین رسالت دهتل در سال۹۲به صورت رسمی شروع به کارکرد و اقدامات قابل توجه ای را جهت رفاه حال بانوان انجام داد .

قابل ذکر است که درسال ۹۶در انتخابات شورای اسلامی شرکت و با اکثریت آرا به سمت نائب رئیس شورا انتخاب شده است.

همچنین وی به عنوان عضو انجمن خیریه بستک ، مشاور ایتام دردهتل ، بامستان، سیداحمدی ، کنجی فعالیت میکند.

چه شد که موسسه مهر آفرین رسالت دهتل تشکیل شد؟

ایده شکل گیری موسسه از طرف بخشداری وبخشدار وقت صورت گرفت و بانوان هم حمایت های لازم را انجام دادند و در سال ۹۲ موسسه فعالیت خود را آغاز کرد.

از اعضای تان بگویید؟

امروز ما نزدیک به  ۳۰ عضو داریم که این اعضا هم خودشان زیرمجموعه های دارند که با آنها کارمیکنند.

یکی از کار های صورت گرفته ایجاد صندوق خر‌دزنان متشکل از  ۲۵ بانوی فعال است که بیشترشان خیاطی میکنند که از مهارت های تخصصی آنان است.

و دیگری ایجاد خانه صنایع دستی با ۳۰ عضوکه همگی درکارصنایع دستی فعال هستند .

درطول شکل گیری نهادها برای جمع کردن بانوان خیلی تلاش کردم وهمیشه برایشان کلاسهای مهارتی گذاشته و کارآفرینی کردم . بعداز تشکیل تشکل ها حضور زنان درصحنه و فعالیت های اجتماعی خیلی پرنگ شد.

که امروزه بیشتر بانوان برای خودشان کارمیکنند و توانمند شدند.

در طول شکل گیری این نهاد چه اقداماتی در جهت رفاه حال بانوان شهرستان بستک انجام داده اید؟ 

یکی از اقداماتی که بانوان موسسه انجام داده اند ، برگزاری جشنواره های متعدد در سطح روستا و شهرستان بود و به وسیله آن توانستند به بیماران سرطانی و معلولین کمک کنند  و همچنین توانستیم پنج کلاس دبستان را به سیستم تجهیز کنیم.

همچنین برای اولین بار درشهرستان بستک پنح شنبه بازاری باکمک بانوان موسسه مهرآفرین رسالت دهتل وبا پشتیبانی شورای وقت راه اندازی شد و به مدت ۳ سال فعالیت خود را ادامه داد .

این پنجشنبه بازار ۴۲ غرفه داشت و در آن بانوان به فروش صنایع دستی ، غذاهای محلی مشغول بودند و به جرات می توانم بگویم که حرف اول را دراستان می زد. با شیوع ویروس کرونا این بازار تعطیل شد و انشالله بعد از پایان آن کار خود را شروع می کند

البته موسسه مهرآفرین رسالت دهتل دردوران کرونا ازکارخودش دست نکشید و بانوان خیاط ما در ابتدا برای بیماران و سپس برای تمامی مردم روستا ماسک رایگان تولید کردند.

از دیگر اقدامات موسسه تهیه صبحانه ، نهار و شام برای ایستگاه سلامت در زمان قرنطینه ، تهیه مواد شوینده ، ماسک و مواد غذای بمدت دو ماه بعد از  شیوع  بیماری برای خانواده های بی بضاعت و همچنین تهیه کولر ، یخچال ، پنکه ،فرش برای  ۳ خانوار بیمار بود.

درحال حاضر موسسه بیشتر درکارهای خیر و در جهت رفاه حال بانوان خودسرپرست ، بیماران وافراد نیازمند  که توان مال کمی دارند فعالیت می کند .

ساخت خانه ، حمام و دستشویی  تهیه  ۵ کولر ،  ۵ یخچال وآبگرمکن ، لباسشوی از جمله اقدامات موسسه می باشد.

ناگفته نماند تمامی این اقلام توسط بانوان تهیه شده است.  

حضور زنان و نقش آنان در شهرستان بستک چه گونه است؟ 

قابلیت زنان ما درعرصه اجتماعی بسیار بالاست ، و در سمت های مدیریتی وچه درکارهای اجتماعی وصنایع دستی ،صنایع غذای، کشاورزی و دامداری حضور و نقش پر رنگی دارند.

آیا معتقد هستید که باید حمایت های خاص قانونی از زنان انجام بگیرد؟ 

بله صد در صد-  حمایت از بانوان فعال باید بیشتر ازقبل صورت بگیرد تا بتوانند برای خود و پیشرفت جامعه شان مفید باشند

آیا این موسسه توانسته بستری فرهنگی برای نشان دادن زنان موفق به جامعه باشد؟ 

بله ما با پشتکارتوانستیم بانوان مان را ازنظرفرهنگی و اجتماعی خودکفا کنیم و از این بابت بسیار خرسندیم که توانستیم گامی برای آینده فرزندانمان برداریم.

و حرف آخر

از بانوان هم استانی ام می خواهم که خود را باور داشته باشند و تا بتوانند بدون تکیه گاه بر روی پای خود بایستند و کارهای بزرگی انجام دهند.

بانوی فرهیخته هرمزگانی را بیشتر بشناسید‌

ارسال شده در ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، توسط تسنیم

هرمزگان همواره مردمانی آشنا با هنر و فرهنگ را در خود پرورانده است که در جشنواره‌های متعدد کشوری، افتخاراتی را برای استان به ارمغان می‌آورند، بانوان هرمزگانی هم در عرصه فرهنگ و هنر جایگاه ویژه‌ای دارند.

استان هرمزگان همواره مردمانی آشنا با هنر و فرهنگ را در خود پرورانده است که در جشنواره‌های متعدد کشوری، افتخاراتی را برای استان به ارمغان می‌آورند.

در این بین بانوان هرمزگانی نیز جایگاه ویژه‌ای دارند که در آخرین حضور موفق آنان در این عرصه، بانوی موفق بندرکنگی در جام باشگاه‌های کتابخوانی افتخار دیگری را برای استان هرمزگان به آفریده‌است.

فریده قاسمی بعنوان یکی از سفیران کتابخانه “ایستگاه لذت مطالعه” بندرکنگ و مدیر آن، در حوزه کتاب و ترویج کتاب‌خوانی بسیار موفق عمل کرده و همچنین در جشنواره‌های متعدد کشوری موفقیت‌های بسیاری را به دست آورده است.

فریده قاسمی هستم، دارای مدرک کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی، دبیر زبان متوسطه اول و همچنین مدیرعامل جمعیت بانوان بندرکنگ و از ترویج دهندگان کتابخوانی در استان هرمزگان.

در خصوص افتخارات و موفقیت‌هایی که در این عرصه کسب کرده‌اید، توضیح دهید؟

به عنوان دبیر زبان انگلیسی در جشنواره‌ها و مسابقات استانی و کشوری چندین رتبه اول در تدریس، تولید محتوای الکترونیکی، معلم پژوهنده و طراحی آزمون استاندارد، کسب کرده‌ام. همچنین بعنوان یک مروج کتابخوانی، در یک سال اخیر، در دو جشنواره کشوری برگزیده شده‌ام.

تاکنون چه مسئولیت‌هایی در استان هرمزگان داشته‌اید؟

سال ۸۲ در دومین دوره شورای اسلامی شهر بندرکنگ بعنوان اولین بانوی غرب استان عضو شده و سال 94 بعنوان مشاور بخشدار مرکزی در امور بانوان شهرستان بندرلنگه، تعاملات خوبی با مشاورین دهیاران روستاهای این بخش داشته‌ام، هم اکنون مدیر مسئول پایگاه خبری آوای کنگ، نیز هستم.

در رابطه با جام باشگاه‌های کتابخوانی توضیح بدید و در چه بخشی برگزیده شده‌اید؟

در چهارمین دوره از جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی کودک و نوجوان، بخش‌های مختلفی برگزار شد که در تعدادی از آن‌ها متاسفانه از شهرها و روستاهای استان هرمزگان برگزیده‌ای اعلام نشد.

در این دوره، مراکز فعال شامل کتاب ‌فروشی‌ها، مؤسسات فرهنگی، کتابخانه‌های عمومی، مدارس، کانون‌های مساجد، دبیرخانه‌های استانی و شهرستانی نیز منتخبان خود را شناختند، که بنده به عنوان یکی از ۱۲ عضو برگزیده دبیرخانه شهرستانی از هرمزگان، معرفی شدم.

تاکنون چه کتاب‌هایی تالیف کرده‌اید؟

پنج کتاب کمک آموزشی زبان انگلیسی مقطع اول متوسطه که دو عنوان به صورت تیمی و سه عنوان بصورت انفرادی و ناشر مؤلف بوده است.

کلیه این عناوین، موفق به اخذ مجوز از دبیرخانه سامان‌دهی منابع آموزشی و تربیتی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت آموزش و پرورش شده است، که از این بین، سه عنوان انفرادی تاکنون به چاپ پنجم رسیده است.

درخصوص سازمان مردم نهاد که در شهر بندرکنگ تاسیس کرده‌اید، توضیح دهید؟

با همراهی تعدادی از بانوان خوش فکر و دغدغه مند بندرکنگ، اولین سازمان مردم نهاد (سمن) غرب استان را با عنوان جمعیت فرهنگی اجتماعی بانوان بندرکنگ، تأسیس کرده‌ایم.

در ابتدا فعالیت‌ها بر اجتماعی نمودن هنر و تجربه بانوان خانه‌دار از طریق برگزاری نمایشگاه‌های صنایع دستی، جشنواره‌های غذاهای سنتی و رویدادهایی مانند نجوم، متمرکز بود، که با هدف تقویت اعتماد بنفس این بانوان، از طریق سپردن مدیریت اکثر رویدادها به خود آن‌ها، برگزار شده است.

در مرحله بعد، برگزاری همایش‌ها و کارگاه‌های آموزشی مهارت‌های زندگی و تاب‌آوری اجتماعی را در دستور کار خود داشته‌ایم.

همچنین در طی این‌مدت توانستیم با ارائه طرح‌های اجتماعی، همکاری‌هایی در توانمندسازی بانوان، با معاونت زنان و خانواده نهاد ریاست‌جمهوری و نیز استانداری، داشته باشیم.

از آخرین فعالیت‌های جمعیت بانوان می‌توان به تأسیس “انجمن جوانان هوجا” با استفاده از امکانات و پتانسیل جمعیت و سپردن امورات مدیریتی آن به جوانان، اشاره کرد که اکنون جزء انجمن‌های فعال استان مطرح می‌باشد.

اقدام دیگر راه‌ اندازی کتابخانه “ایستگاه لذت مطالعه” به همت بانوان دو شهر بندرکنگ و بندرلنگه تحت عنوان “سفیران مطالعه” در پارک قلعه، بوده است.

با کتابخانه “ایستگاه لذت مطالعه” چه موفقیت‌هایی داشته‌اید؟

با شروع ابتکاری و پیشرفت عالی در بازه زمانی هشت‌ماهه توانستیم بعنوان یکی از کتابخانه های مردمی برتر کشوری در ششمین جشنواره تقدیر از ترویج‌دهندگان کشوری مطرح شویم.

همچنین در این مجموعه، علاوه بر امانت دادن کتاب، برگزاری نشست‌های ادبی با حضور کارشناسان و نویسندگان شهرستانی و استانی و تأثیر گذاری در فضای مجازی در راستای بالا بردن سرانه مطالعه کتاب را نیز، انجام داده‌ایم.

ماحصل این فعالیت‌ها، درخشش ۱۱ کودک و نوجوان در مرحله نیمه نهایی و ۲ کودک در مرحله نهایی پویش کشوری “با کتاب در خانه” در خردادماه ۹۹ بوده است.

پیرامون هدف‌های دیگر این سازمان مردم‌ نهاد توضیح دهید؟

از جمله برنامه‌های جمعیت بانوان بندرکنگ در آینده، نهادینه نمودن فعالیت های “همیاران محیط زیست” شهر با تاکید بر ترویج فرهنگ درختکاری و بالا بردن سرانه فضای سبز محلات می باشد.

تیم همیاران محیط زیست از آبان‌ماه ۹۸ فعالیت خود را شروع نموده است ولی فعالیت‌های آن از انسجام کافی برخوردار نمی‌باشد که امیدواریم بتوانیم فعالیت‌های موثرتری انجام دهیم.

باتوجه به تعطیلی کتابخانه‌ها در ایام کرونا و عدم دسترسی شهروندان به کتاب‌ها، چه برنامه‌ای برای تداوم کتاب‌خوانی بین مردم، داشته‌اید؟

از دیگر برنامه‌ریزی‌های جمعیت، گسترش فعالیت‌های “ایستگاه لذت مطالعه” چه در پارک قلعه و چه در فضای مجازی می‌باشد که به همت “انجمن جوانان هوجا” در حال راه‌اندازی اپلیکیشن امانت‌گیری کتاب از طریق ثبت سفارش و ارسال کتب به علاقمندان به کتابخوانی، در این ایام می‌باشیم.

از طلوع تا ظهر زندگی یک خبرنگار

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

روز خبرنگار فرصت خوبی است تا کمی پای درد و دل همکارانم بنشینم و سختی‌ها و مشکلات این حرفه را از زبان خودشان بیان کنم

کارشناسی روزنامه نگاری را در دانشگاه آزاد بندرعباس و ارشد علوم ارتباطات اجتماعی را در یزد خوانده و شغل های زیادی را  در مسیر زندگی پُشت سرگذاشته تا بتواند به حرفه مورد علاقه اش یعنی خبرنگاری  برسد..

وقتی از او می خواهم خودش را معرفی کند ، می گوید : من جمیله دبیری نیا از مارُم فین هرمزگان و عضو کوچکی از خانواده ی بزرگ رسانه ایی این جهان هستی  هستم.

به جز خبرنگاری چه کارهایی انجام می دهید ؟

گاهی نقاشی ، گاهی طراحی ، معرق ، گلابتون دوزی روی لباس و شلوار بندری ، نقاشی روی پارچه ، نقاشی  روی سفال،  گلدوزی گاهی هم درطاقچه کوچک اتاقم  باغبانی  و عاشقانه قامت کشیدن کاکتوس هایم را نزد خدا ستایش میکنم . تقریبا هر هفته خواندن کتابی را شروع می کنم یا نهایت دو هفته ای یک کتاب . 

کار خبرنگاری را از چه زمانی و از کجا شروع کردید ؟

در زمان کنکور دو انتخاب رشته داشتم حسابداری و روزنامه نگاری . رشته مورد علاقه ام روزنامه نگاری بود و رشته مورد علاقه بازار و خانواده حسابداری هر دو را انتخاب کردم و تصمیم اصلی را به عهده تقدیر، قانون جذب و  سرنوشت گذاشتم  که خوشبختانه  روزنامه نگاری  و آموزش آن با تعدادی از اساتید پروازی و همچنین اساتید ساکن بندرعباس شروع شد . همه در مورد دانشگاه آزاد می گفتند  که خیلی سخت نمی گیرند و راحت نمره قبولی را می دهند اما همه چیز درست برعکس بود استادها بسیار سخت گیر و نمره خوب گرفتن بسیار سخت بود . اما با تمام سختی هایش توانستم با معدل خیلی خوب کارشناسی را سپری کنم .

از سال ۱۳۸۷ با نوشتن در هفته نامه لاتیدان فعالیت روزنامه نگاری حرفه ای ام را با محوریت مصاحبه و گزارش و  همچنین عکاسی خبری را شروع کردم. در آن سالها تمام عکاس ها مرد و تنها عکاس زن من بودم و بسیار به من کمک میکردند ، از نادر خان ناصری، سامی حزنی خوش اخلاق و متواضع، عبدالحسین رضوانی خوش برخورد، امیرحسین خورگویی خوش قلب ، محمد کرمی خوش دل، سید علی هاشمی مهربان که همگی اکنون از اساتید عکاسی  هستند و همچنین دوستان  عکاس دیگر که بی شک جز بهترین ها هستند و همیشه یاریم کرده اند.

بعد با روزنامه ندای هرمزگان ، هفته نامه ارمغان بندر ، ماهنامه نگاه روز ، هفته نامه ندای جوان ، خبرگزاری مانا ، شهروند هرمزگان ، روزنامه دنیای اقتصاد ، روزنامه جام جم  ، روزنامه تفاهم کار کردم تا اینکه در سال های اخیر فعالیت خبری ام را با  روزنامه رسالت ، روزنامه ابتکار ، خبرگزاری بُرنا و هفته نامه صبح دریا  به عنوان سردبیر ،دبیر سرویس و خبرنگار ادامه میدهم.

علاقه مندی به حرفه خبرنگاری تنها انگیزه شما برای انتخاب این شغل بود یا اهداف دیگری نیز داشتید ؟

راستش را  بخواهید تنها انگیزه ام علاقه به این حرفه بود. قبل از اینکه وارد این حرفه بشوم در یک شرکت کار می کردم که  حقوقش خوب بود اما خبرنگاری را بیشتر دوست داشتم .

وظیفه یک خبرنگار چیست ؟

اطلاع رسانی صحیح بدون جبهه گیری شخصی یا راحت تر بگویم رسیدن به داد مردم …

وضعیت هرمزگان به لحاظ انجام کارهای خبری و رسانه ای نسبت به سایر شهرستان ها چگونه است ؟

میتوانم بگویم تعداد بسیاری افراد مستعد و حرفه ایی که همه شان در نوع خود بی نظیر هستند. اما یک چیزی این وسط اصلا خوب نیست و آن عدم اتحاد بین رسانه ها و اصحابشان در هرمزگان است .

برای افرادی که به تازگی قصد ورود به این حرفه را دارند، چه توصیه ای دارید ؟

خوش آمدن، اما اگر علاقه ندارند و بخاطر درآمد یا شهرت این حرفه را انتخاب کرده اند  بهتر است قیدش را بزنند و از راهی که آمدند برگردند. در حال حاضر بعنوان منبع درآمد برای تازه واردها اصلا نمی شود رویش حساب کرد.

جایگاه زنان در عرصه رسانه و خبر ، علی الخصوص در استان هرمزگان را بفرمایید ؟

جایگاه زن، بدون شک میتوانم بگویم بار رسانه های استان به ویژه بخش خبرنگارانش بیشتر بر دوش زنان است، اما بیشتر اوقات نادیده گرفته می شوند.

آیا از سالهای فعالیتتان خاطرات تلخ و شیرینی هم در ذهن دارید ؟

خیلی … ، اما یکی از بامزه هاش این بود که در نمایشگاه  صنایع  با یکی از مسئولین کشوری مصاحبه داشتیم، ایشان فکر کردند  من خبرنگار خارجی هستم و تقاضای مترجم دادند  بعد دوستان خبرنگار به ایشان گفتند من خبرنگار دنیای اقتصاد هستم .

کدام خبر یا گزارش به دل خودتان خیلی نشسته است ؟

خیلی بودند .

چند تیتری که بخاطر دارم ؛   « دور برگردون ممنوع » ، « لیوا نوایی آشنا » ، « امنیت در سایه » ، « مُردن پشت دیوارهای فراموشی » ،

« هرمزگان نامی برای تمام محرومیت ها » ، « کوله پشتی » و … .

اگر بخواید برای زندگیتان یک تیتر انتخاب کنی ، آن چیست؟

از طلوع تا ظهر زندگی

از وظایف خانه مطبوعات و انجمن صنفی روزنامه نگاران بگویید ؟

رسیدن به داد مسئولین و مردم با ما خبرنگارهاست . اما به  این دو تشکل  نیاز داریم که به داد خبرنگاران برسند ، و اجازه ندهند قامت قلم خبرنگار هیچ جا و به هیچ دلیلی به ناحق خم شود.

البته وظایف کامل در اساسنامه هایشان ذکر است.

چه گلایه ای از مسئولان دارید ؟

با گوش شنواتر و چشم بیناتر که لازمه شرایط امروزاست و با این باور که همه برای آبادی ایرانیم به داد مردم برسند و انتقاد پذیر باشند .

یک سخن با زنان استان

قوی باشند و به خود باور و اعتماد داشته باشند . در این صورت بسیار موفق تر از هر مردی خواهند بود .به اندازه ظرفیت افراد گذشت  و فداکاری کنند .

حرف آخر

سپاسگزارم از تمام دوستانی که تا به امروز رفیق بودند و همیشه ،  همه جا و در هر شرایط دشواری کنارم بودند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!