دسته: گفتوگو
ریشه قتلهای ناموسی کجاست؟
آسیب شناسی قتلهای ناموسی در گفتوگو با کارشناسان حقوقی

کارشناسان حقوقی معتقدند که برای جلوگیری از قتل های ناموسی همچون قتل زن جوان اهوازی، رومینا اشرفی و …جدا از برخورد سریع و قاطع، باید ضمن فرهنگسازی، پیشگیری از وقوع چنین جرایمی در اولویت باشد.
به آوای دریا و به نقل از ایسنا، شنبه ۱۶ بهمن ماه سال جاری قتل فجیع زن جوانی بدست همسرش در اهواز رخ داد که در فیلم منتشرشده در فضای مجازی همسر این زن پس از قتل او سر بریده اش را در شهر گرداند. وقوع چنین قتلی نه تنها باعث جریحه دار و تشویش اذهان عمومی شد بلکه به نوعی ترویج خشونت در جامعه را به نمایش گذاشت.
بی شک این قتل که بعنوان قتل های ناموسی مطرح می شود، اولین قتل نبوده و آخرین قتل هم نیست و در گذشته هم قتل هایی همچون رومینا اشرفی( دختر ۱۴ ساله تالشی که به دست پدرش با داس سرش بریده شد) یا جنایت خیابان گاندی یا همان ماجرای «شاهرخ و سمیه» که ( سمیه برادر ۸ ساله و خواهر ۱۳ ساله خود را با همدستی شاهرخ به قتل رساند) و یا قتل بابک خرمدین (فیلمسازی که بدست والدین کهنسالش تکه تکه و به قتل رسید) و … رخ داده بود.
قتل های حیثیتی و ناموسی از مصادیق جنایات عمدی است و در تمام این قتل ها جدا از دستگیری متهم یا متهمان و رسیدگی سریع به این گونه پرونده ها باید علل وقوع این گونه جرایم بررسی شود و پیشگیری از وقوع جرم و فرهنگ سازی و منع خشونت های خانوادگی از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. اعمال مجازات و قصاص این گونه متهمان به تنهایی کافی نیست و تاثیری ندارد؛ چرا که اگر تاثیرگذار بود دیگر چنین فجایعی در جامعه رخ نمی داد ؛ لذا بهتر است که فرهنگ سازی کنیم و با آسیب شناسی علت این گونه حوادث را جویا شویم.
در حادثه اخیر در اهواز و ورود دستگاه قضایی، متهم اصلی پرونده دستگیر شد و فیلم این قتل در فضای مجازی توسط خبرگزاری رکنا با عنوان «قتل عروس ۱۷ ساله توسط شوهرش در اهواز» منتشر شد. پس از آن هیات نظارت بر مطبوعات اعلام کرد که در پاسخ به مطالبات به حق مردمی برای جلوگیری از انتشار تصاویر خشونتآمیز و مغایر با سلامت روانی جامعه، پایگاه خبری “رکنا” توقیف شد.
پیرو آن حجتالاسلام والمسلمین صادق مرادی رئیس کل دادگستری استان خوزستان اعلام کرد که متاسفانه قتلی در اهواز اتفاق افتاد و متعاقب آن قاتل اقدام به نمایش عمل فجیع خود در یکی از خیابانهای شهر کرد که این امر موجب خدشه به امنیت روانی شهروندان شده است. با تلاش پلیس و صدور دستورات قضایی لازم، عوامل قتل شناسایی و ساعاتی پس از حادثه دستگیر شدند. دستگاه قضایی استان با متهم این حادثه قاطع و سریع برخورد میکند.
دستگاه قضایی چگونه می خواهد با متهم این پرونده برخورد قاطع داشته باشد؟چه اقداماتی باید انجام شود که هر چند سال یکبار دیگر شاهد چنین قتل هایی در جامعه نباشیم؟مجازات قاتلین این گونه قتل ها که خود اولیای دم محسوب می شوند چیست؟
برای پاسخ به این سوال و سوالات دیگر نظرات حقوقدانان را جویا شدیم.
*رسانهها در سطح وسیع این گونه فجایع را منتشر کنند
هوشنگ پوربابایی یکی از وکلای باسابقه دادگستری در گفت وگو با ایسنا در این رابطه گفت: در خصوص فاجعه فجیعی که در اهواز رخ داد و یک جوانی با قتل همسرش مرتکب جرم دیگری مبنی بر اینکه سر همسرش را در شهر میگرداند تا مردم ببینند از چند جهت قابل بررسی است. اظهارنظرهای متعددی توسط مقامات قضایی صورت گرفته مبنی بر اینکه برخورد قاطعی می شود. به این موضوع باید هم از لحاظ حقوقی و قضایی و هم از حیث جامعهشناسی و روانشناسی و از حیث فرهنگسازی توجه کرد.
وی افزود: از حیث حقوقی و قضایی فردی مرتکب قتلی شده و قتل عمد است و مرتکب جرم دیگری هم شده که بیم تجری هم می رود و هم از جنبه حقوق خصوصی باید به آن پرداخت زیرا اولیای دم حق دارند مطالبه قصاص را از محکمه و دستگاه قضایی داشته باشند و دیگر از جنبه عمومی موضوع قابل بررسی است؛ زیرا باعث تشویش اذهان عمومی شده و بیم تجری هم میرود و نظم عمومی را هم مختل کرده و اذهان عمومی را آزرده کرده است و از جنبه عمومی هم باید متهم مجازات شود؛ البته برابر قانون و مطابق روح قانون و در شرایطی که تعدد حاکم است ابتدا قصاص اجرا می شود.
این حقوقدان اضافه کرد: نکته مهم دیگر فارغ از قاطعیت یعنی برخورد شدید توسط دستگاه قضا، سرعت در رسیدگی و سرعت در مجازات کردن است. از این حیث که” سرعت” خود جنبه آموزشی خواهد داشت و افرادی که چنین موضوعی را دیدند متنبه می کند از اینکه بعضی ها ممکن است به اشتباه، تلقی شان این باشد که می شود دست به چنین کارهایی زد و چنین رفتارهایی را مرتکب شوند که از آن جلوگیری می کند، اما اگر سرعت در رسیدگی توام با قاطعیت در این فقره واقع شود قطعاً افرادی که متوجه قضیه میشوند متنبه خواهند شد؛ بنابراین درخواست این است که به خاطر همین آزردگی روحی جامعه و هم به خاطر اینکه افراد دیگری مرتکب چنین اعمالی نشوند و چنین رفتارهایی تجری پیدا نکند، مجازات سریع می تواند از این امر جلوگیری کند.
پوربابایی ادامه داد: از بعد جامعه شناسی یا روانی میدانید که معمولاً قتل هایی با انگیزه های ناموسی با تفکر سنتی بعضا در جوامع اتفاقاتی را حادث میشود که اجتناب ناپذیر است. هر چه افراد جامعه ما سنتی تر تفکر می کنند و هرچه آموزش کمتری می بینند و هرچه رسانه های اجتماعی یا وسایل آموزشی در انجام وظایف خود که یک نوع آگاهی سازی است کمتر به این گونه مسائل میپردازند ، این تعصبات قومی یا قبیله ای یا سنتی و نگاهی که اساسا یک مرد به زن دارد و تلقی اش این است که او کنیزش است و مرد حاکم بلامنازع زن هست و حق دارد هر رفتاری با این زن کند و برایش امتیاز محسوب می شود؛ اگر چنین آموزشهایی را در سطح جامعه خصوصا در شهرها و بافت هایی که این نوع نگاه به لحاظ سنتی بیشتر تقویت شده ، ما قطعاً شاهد بروز چنین مواردی به مراتب کمتر خواهیم بود.
وی خاطرنشان کرد: در برخی مناطق چه بسا کسانی هستند با این تفکر سنتی فکر می کنند که اگر زن به هر دلیلی به دستورات شوهر تمکین نکند یا خدایی نخواسته به تنهایی به سفر برود فارغ از اینکه بررسی می کنند علت و پیدایش چنین مواردی چه هست، با این تلقی که باید سرش را برید و کف دستش گذاشت رفتار می کنند لذا این رفتارها، رفتارهایی است که از نگاه سنتی نشات میگیرد یعنی چنین رفتارهایی با شیوه های سنتی، جامعه را دچار مخاطره می کند. واقعاً و حقیقتا و بارها گفته شده با توجه به پیشرفت جامعه و با توجه به پیشرفت تکنولوژی،قطعا نگاه ها باید نسبت به نوع مالکیت یا روابط بین زوجین یا خواهر و برادر یا مادر و فرزند تغییر پیدا کند و باید این تلقی در جامعه ایجاد شود که او در قالب یک قرارداد مساوی وارد یک عقد نکاحی شده که یک سری حقوق هم برای او قابل تصور است و هم شرع برای او در نظر گرفته و هم قانون و هم عرف.
وی گفت: بدون توجه به این دو مسئله و تلقی اینکه قراردادی که بین مرد و زن منعقد می شود قرارداد یکجانبه و یک طرفه است و مرد حق دارد هر شرطی که او بخواهد برای همسرش تعیین کند و همسر ملتزم به انجام آن تعهد باشد، نمیشود گفت قرار داد و باید به آن گفت استبداد. بنابراین این نوع فضا باید توسط رسانهها و آموزش و پرورش یا کسانی که به عنوان مشاور در ابتدای ازدواج دخالت می کنند آنها را آموزش بدهند یعنی حقوق زن را هم تبیین کنند بالاخره او هم بعنوان انسان خواسته هایی دارد. این موارد اگر به درستی انجام شود و بطور همزمان در رسانهها و آموزش و پرورش و کتب درسی تدوین شود قطعاً موثرتر خواهد بود والا اگر ما به عنوان دستگاه قضا برخورد قاطعی کنیم که اتفاقاً باید کرد، خیلی تاثیر بسزایی در جرایم بعدی ندارد اما امیدوارم در این فضاهایی که ایجاد می شود رسانهها به ابعاد قضیه بپردازند و این موضوعات را در سطح وسیع منتشر کنند ضمن اینکه دستگاه قضایی صددرصد باآن برخورد کند تا باعث تنبه شود.
*در خصوص قتل اهواز از نظر حقوقی برخورد قاطع قابل تصور نیست
سیدمهدی حجتی یکی دیگر از وکلا معتقد است: در خصوص قتل فجیعی که در خوزستان اتفاق افتاد، چیزی در قالب برخورد قاطع از نظر حقوقی قابل تصور نیست زیرا بزه قتل عمدی در کشور ما در زمره جرایمی است که با عفو اولیاء دم مقتول یا تراضی قاتل و اولیاء دم به دیه، اجرای قصاص به عنوان حق اولیاء دم را منتفی می کند و با توجه به جو حاکم بر استان خوزستان و گزارش هایی که در خصوص ناموسی بودن قتل در رسانه ها منتشر شده و فشار افکار عمومی بر خانواده مقتول برای گذشت، صرفا امکان اعمال مجازات از حیث جنبه عمومی جرم که طبق ماده ٦١٢ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، حبس از سه تا ده سال است را به عنوان مجازات قانونی برای مرتکب فراهم می کند و دادگاه می تواند با توجه به اخلال شدیدی که در نظم عمومی به عمل أمده و بیم تجری دیگران می رود با استدلال و مستند به تبصره الحاقی به ذیل ماده ١٨ قانون مجازات اسلامی در قانون کاهش حبس تعزیری، حداکثر مجازات قانونی را اعمال کرد. در نهایت دادگاه می تواند در خصوص مرتکب مبادرت به اعمال مجازات تکمیلی نیز بنماید.
وی افزود: با توجه به اینکه مرتکب با سلاح سرد در معابر حاضر گردیده، به اتهام قدرت نمایی با چاقو نیز تعقییب کیفری خواهد شد که با توجه به ماده ١٣٤ قانون مجازات اسلامی، این مجازات که اخف از مجازات جنبه عمومی قتل عمدی است، قابل اجرا نیست و برادر مقتول نیز به عنوان ممسک ومعاون در قتل عمدی قابل تعقیب است. به نظر می رسد که مقصود از برخورد قاطع در خصوص این موضوع، تسریع در فرایند دادرسی باشد نه برخورد قاطع از حیث ماهیتی که صرفا امکان اعمال مجازات قانونی وجود دارد.
*وظیفه دستگاه قضا و عدالت؛ صدور احکام متناسب و عبرت آموز است
عباس تدین یکی دیگر از حقوقدانان نیز گفت: در اینگونه پدیده های مجرمانه،در گام نخست سرعت عمل در شناسایی و دستگیری متهمان حایز اهمیت است. در گام دوم سرعت در رسیدگی قضایی و صدور حکم قرار دارد. دستگاه قضا و عدالت در این مرحله باید با صدور احکام متناسب و عبرت آموز در چارچوب اعاده نظم اجتماعی و پیشگیری از وقوع این دسته از جرایم گام بردارد.
وی افزود: تحلیل جرم شناختی موضوع و واکاوی علل وقوع این گونه جرایم از سوی حقوقدان و جرم شناسان می تواند در پیشگیری و جلوگیری از تکرار این جرایم موثر باشد.
*برای وداع جامعه با چنین آسیب هایی باید فکر اساسی کرد
التفات سنایی وکیل دادگستری معتقد است: برخورد قاطع مورد نظر ریاست محترم دادگستری استان خوزستان، با قاتل قتل بیرحمانه و فجیع زن اهوازی، با توجه به رویه موجود و سوابق عملکرد دستگاه محترم قضایی صرفا دستور تسریع در رسیدگی و اعمال مجازات علیه قاتل و اجرای ماده ۳۸۱ قانون مجازات اسلامی و قصاص می باشد.
وی با طرح سوالاتی ادامه داد: اولیاء دم که بنظر میرسد از تمکن مالی کافی برای پرداخت تفاضل دیه مرد قاتل مطابق ماده ۳۸۲ قانون ذکر شده را در اجرای قصاص ندارند، میتوان به برخورد قاطع و اجرای مجازات امیدوار بود. آیا در خصوص رفع این مشکل تدبیری اندیشیده اند؟ آیا برای اجرای سیاستهای قوه قضاییه در جرم زدایی و پیشگیری از وقوع جرم و فرهنگ سازی و منع خشونت های خانوادگی اقدامات مؤثری صورت گرفته است ؟ آیا به صرف بر خورد سریع و قاطع قضایی و قصاص قاتل ،مشکلات این چنینی از جامعه رخت برخواهد بست ؟ اگر پاسخ منفی است که تجربه هم گویای آنست ، بهتر نیست برای وداع جامعه با چنین آسیبها و عوارض مخرب روحی و روانی آن بر افکار عمومی، فکری کرد تا کمتر شاهد چنین حوادث تلخی در جامعه باشیم ؟
*راه حل اساسی؛ استفاده از ظرفیت قانونی و مدنی پیشگیری از وقوع جرم است
رضا اسدی وکیل دادگستری و معاون اداره معاضدت قضایی کانون وکلای دادگستری مرکز در گفت وگو با ایسنا گفت: به فاصله کوتاهی از شهادت سرهنگ دوم نیروی انتظامی توسط فردی شرور در شیراز، خبر کشته شدن زن جوان ١٧ ساله توسط همسر و برادر همسرش جامعه را در بهت عظیمی فرو برده است و این بهت زمانی عمیق تر شده که قاتل و همدستان عمل فجیع خود را در انظار عمومی با گرداندن سر مقتول در یکی از میادین اهواز به نمایش گذاشتند.
این حقوقدان افزود: مسئولین قضایی استان خوزستان خبر از دستگیری قاتل و همدستان در کوتاهترین زمان توسط مامورین دادند و اعلام کردند بطور سریع و قاطع با عاملین برخورد خواهد شد. دستگیری و برخورد قاطع قضایی در باره این سوژه در جای خود قابل تقدیر است اما آیا این تمام ماجرا است ؟
وی با طرح سوالهایی ادامه داد: عوامل بستر ساز وقوع این حوادث کدامند؟ علل رشد استفاده از سلاح سرد در منازعات چیست؟ راه های پیشگیری از وقوع این گونه جرایم چیست؟ میزان موفقیت نهادها و سازمانهای متولی پیشگیری از جرم دراین رابطه چه میزان است؟
اسدی ادامه داد: زمینه های بروز این اعمال فجیع باید شناسایی و ریشه باورهای غلط و یک سونگری طلبکارانه و مرد سالارانه که متاثر از برخی مولفه های فرهنگی و اجتماعی در برخی جوامع است باید خشکانده شود. گاهی برای عادی سازی این حوادث گفته می شود که در بسیاری از جوامع و کشورها شاهد بروز چنین فجایعی هستیم. پرسش این است آیا از جامعه ایران که دارای صبغه های دینی و فرهنگی و مولفه های قوی اجتماعی است وقوع این حوادث پذیرفتنی است.؟
این حقوقدان خاطرنشان کرد: بر اساس قانون اساسی ایران حفظ کرامت انسانها اعم از زن و مرد بطور یکسان در نظر گرفته شده است و هم چنین در مقررات جزایی مانند آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی حدود و ثغور و نحوه رسیدگی و حقوق اولیای دم و قاتل نیز به روشنی مشخص است بنابراین هر چند وقوع این نوع حوادث تاثیر منفی بر روح و روان جوامع می گذارد اما نمیتوان رسیدگی را متاثر و متوقف بر احساسات و عواطف کرد و این موضوعی است که قضات محترم بر زوایا ی آن احاطه کامل دارند.
وی با اشاره به قانون پیشگیری از وقوع جرم گفت: این قانون مشتمل بر ۱۰ ماده و ۷ تبصره مصوب ١٣٩٤/٦/٢١ است. ماده ٢ این قانون شورایی را طراحی کرده است مشتمل بر ٢٢ عضو که عالیترین مقامات کشور از سه قوه را در بر می گیرد مانند ریاست قوه قضاییه،معاون اول رئیس جمهور ،دادستان کل کشور ،فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده نیروی مقاومت بسیج ،رئیس صدا و سیما و….دبیر این شورا یکی از معاونین قوه قضاییه است؛ لذا با این ظرفیت عظیم که قانونگذار برای پیشگیری از وقوع جرم ایجاد کرده است، اولا با توجه به رشد برخی جرایم و ضرورت پییشگیری باید از این ظرفیت قانونی بطور کامل استفاده کرد. ثانیا دبیرخانه این شورا ضمن انعکاس عملکرد بطور مستمر می تواند از همه ظرفیت های مدنی موجود در جامعه استفاده نماید؛ بنابراین ضمن تسریع در روند رسیدگی قضایی بصورت قاطع و با حفظ حقوق اولیای دم و متهمین بر اساس تعالیم اسلام و قوانین جاری کشور یکی از اقدامات قاطع دیگر نیز می تواند استفاده از ظرفیت قانونی و مدنی پیشگیری از وقوع جرم باشد که پیشگیری بسیار کم هزینه تر است.
*قتل زن اهوازی، فجیع ترین شکل قتل های ناموسی بود
عبدالصمد خرمشاهی معروفترین وکیل جنایی کشور به ایسنا گفت: حادثه ای که اخیراً در اهواز اتفاق افتاد بنظرم یکی از فجیع ترین جنایت هایی بود که امنیت روحی و روانی شهروندان را به شدت مختل کردکه مردی سر همسر خود را به دلایلی که ناموسی عنوان میکند میبرد و در خیابان به گردش در می آورد. این فجیع ترین شکل قتل های ناموسی بود که در سالهای اخیر دیده بودیم البته این نوع قتل نه اولین قتل است و نه میتونیم خوشبین باشیم که آخرین قتل از نوع قتل های خانوادگی یا ناموسی باشد. آمارهایی که در این زمینه ارائه شده متاسفانه آمار بالایی است چه از سوی منابع تشکل های طرفدار حقوق زنان و چه آمارهایی که از سوی منابع رسمی از جمله نیروی انتظامی ارائه شده است.
وی افزود: میانگین قتلهای ناموسی در پارهای از نقاط و در ایران بالاست و می بینیم که میانگین این قتل ها در سال شاید بالای ۵۰۰ نفر برسد. می دانیم که بیشتر انگیزه قتل های ناموسی معلول یکسری باورهاست و افکار غلط مردسالارانه و نابرابری جنسیتی و یا پایبندی به یک سری اعتقادات سنتی از جمله اینکه ننگ با خون پاک میشود باعث میشود که اینقدر قتل های ناموسی را هر سال شاهد باشیم و متاسفانه در این گونه جوامع و طایفه ها زن فی نفسه تعریف ندارد یعنی توسط مرد یا برادر یا پدر تعریف می شود و اعضای مرد ، خانواده خود را مالک مطلق العنان زنان میدانند و از سویی نباید فراموش کنیم شرایط سخت زندگی و مشکلات اقتصادی باعث شده که در میان خانواده ها خشونت فیزیکی و خشونت کلامی رشد پیدا کرده و رواج یابد که فجیع ترین آنها قتل های ناموسی است و درصد بالایی از قتل های عمدی را در کشور تشکیل میدهد.
خرمشاهی تصریح کرد: همانگونه که بارها عنوان شده در کنار اعمال مجازات ها که شاید یک تأثیر مقطعی داشته باشد، باید علل و عوامل بروز اینگونه جنایتها از بین برود. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد هیچ کوشش و تلاشی در این زمینه از سوی نهادها و سازمانها و وزارتخانه ها و دولت به معنای عام آن نبوده ایم و اینگونه قتلها همچنان رشد تصاعدی داشته است؛ البته ببینید حرکتی که این فرد انجام داد و سربریده زنش را در ملاعام به نمایش گذاشت؛ بشدت روح و روان بینندگان و ساکنان این منطقه را به هم ریخت و آثار بسیار منفی در اذهان عمومی باقی گذاشت. ظاهراً باید با این قسمت قضیه برخورد جدی شود البته قبول دارم همان طور که ریاست دادگستری خوزستان گفته این گونه قتلها باید خارج از نوبت و فوری رسیدگی شود تا همان تاثیر اندکی را داشته باشد ولی مراتب باید به شرطی باشد که حقوق متهم حفظ شود و تسریع در رسیدگی باعث عدول از روند عادلانه دادرسی نشود.
این حقوقدان افزود: راهکارهایی بارها از سوی متخصصین فن ارائه شده و مهمترین آن از بین بردن علل به وجود آمدن این جنایت هاست و ما نباید انتظار داشته باشیم تا این علل و عوامل که در کنارش فقر و ناامیدی نسبت به آینده و باورها و پندارهای غلط مردسالارانه در اینگونه جوامع است این گونه فجایع حل شود . متاسفانه بسیاری از این قتل های ناموسی شاید علنی نشود زیرا خانواده حمایت میکند و اعضای خانواده یا اعضای این گونه طایفه ها به نوعی از این گونه رفتارها حمایت میکنند و خودشان را جای قاضی و محکمه میگذارند و به خودشان این حق را میدهند که برخوردهای این چنینی کنند و به عملکرد خودشان هم افتخار میکنند و این باور ها باید از بین برود.
*قتل زن اهوازی، نشان از فاجعه عمیق فرهنگی دارد
علی نجفی توانا استاد حقوق جزا وجرم شناسی نیز در گفت و گو با ایسنا گفت:حادثه اهواز از حوادث مربوط به قتل های خانوادگی با انگیزه ناموسی آن هم به شکلی که افکار عمومی و وجدان بسیاری را مورد آزار قرار داد، نشانه از یک فاجعه عمیق فرهنگی دارد. نوع جنایت نشان میدهد که عامل یا عاملین آن در راستای یک تفکر فرهنگی با ارتکاب آن قصد پاکیزه کردن و تهذیب صدمات و لطمات معنوی و خانوادگی را که به علت تمرد این دختر جوان از ارزش های سنتی خانواده و یا به هر دلیل دیگر به مجموعه این دو خانواده وارد آمده مرتکب یا همدستان او برای اعاده حیثیت اجتماعی و خانوادگی دست به این اقدام زدند.
وی افزود: شیوه اقدام از لحاظ جرم شناسی نشانه اوج خشونت جسمی و فقدان هر گونه منطق که جدا از برقراری گفتمان مبتنی بر اصول بین طرفین باشد، تلقی می شود. از ظواهر هم چنین بر می آید که ظاهراً این زوج جوان نتوانستند سوء تفاهمات و اختلافات ناشی از چگونگی برقراری رابطه زناشویی و ازدواج را با صحبت و تفاهم حل و فصل کنند. اصولاً اکثر ایرانیان قبل از اینکه اختلافات خود را از طریق گفتوگو و برقراری نوعی مذاکره انسانی و معقول حل و فصل کنند بیشتر میل به خشونت دارند و این خشونت ناشی از شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و برخورد جناح ها با یکدیگر است. در واقع مردم در اوج التهاب با یکدیگرند و افول ارزش ها باعث شده است که در مواقعی قدرت مدیریت و کنترل بر رفتار به حداقل برسد. انسان ها تحریک پذیر شوند و آستانه مقاومت تغییر پیدا کند و خشونت کلامی و جسمی تنها ابزار باقی مانده برای حل اختلافات تلقی می شود.
نجفی توانا خاطرنشان کرد: در این حادثه با توجه به این که دختر در طول مدت زندگی گذشته به دلایلی عدم علاقه به شوهر یا ازدواج اجباری یا وجود اختلاف یا سایر انگیزه های عاطفی علاقه ای به ادامه زندگی ظاهراً با همسر خود نداشته و فرار به ترکیه و برگرداندن او توسط همسر و خانوادهاش نشان از اوج علاقه او به گریز از کانون خانوادگی است. در مقابل هم مشابه با رفتار این دختر با گریز از رفتار منطقی از ابزار خشونت برای اعاده وضع به حال سابق استفاده میکنند تا با لحاظ فرهنگ حاکم در میان این قوم و قبیله یا خانواده، این اقدام به منزله پاکیزه کردن لکه هایی است که به زن این خانواده به دلیل عملکرد این دختر ایجاد شده است. در یک حالت دیگر به طور تصادفی ما شاهد بعضی از قتلهای زنجیرهای بودیم که یا کشتار افراد توسط اشخاصی که دارای مشکلات روحی و روانی هستند و یا کشتن دیگران برای آنها لذت بخش است که نمونههای آن را در داخل و خارج از کشور داشتیم از اصغر قاتل گرفته تا خفاش شب و غیره که تحت تاثیر فشارهای دوران کودکی جنایت را تنها عامل ارضاکننده امیال سرکوفت و انگیزه های بخش ضمیر ناخودآگاه خود تلقی می کردند.
وی تاکید کرد: در این جنایات ما این افراد را از لحاظ روانی بیمار تلقی نمی کنیم؛چون در مواقعی این قتل ها در راستای انجام یک وظیفه فرهنگی و به منظور انجام یک تکلیف خانوادگی و قوم و خویشی است همانگونه که در خصوص قتل رومینا دیدیم و در غرب و شرق و جنوب کشور ما بعضاً در زندگیهای قبیلهای که کماکان سنت ها حاکم است وقوع این جنایات را داریم و پاسخی است به مطالبات فرهنگی و ارزش هایی که به هر حال در نظر مردم نهادینه شده است.
وی یادآور شد: فراموش نمی کنم در حدود ۱۵ سال قبل برای آموزش قضات به استان خوزستان دعوت شدم و در آبادان بعد از برگزاری کلاس ها با مسئولین قضایی وقت صحبتی داشتیم و یکی از آنان حکایتی را نقل کرد که طی آن گفته شد دختر جوانی مرتب به جلوی دادگستری می آمده و از مقامات قضایی درخواست حمایت میکرده است که برادر من قصد کشتن من را دارد؛ چرا که من در تلفن همراه خود پیامکی برای جوان دیگری ارسال کرده بودم یا پیامک را دریافت کرده بودم و خانواده این موضوع را لکه ننگ تلقی می کنند و قصد کشتن مرا دارند؛ ظاهرا بدلیل اینکه این ادعا در حد یک قول شفاهی و طرح یک مطلبی که ظاهراً خیلی جدی به نظر نمی رسیده بود، مقامات قضایی و انتظامی به آن توجه نمی کنند و مدتی بعد سر این دختر بریده می شود و توسط برادرش به قتل می رسد. ظاهرا این شیوه به نوعی در راستای اجابت از یک سری تکالیف قوم و قبیله ای است که حاکمیت دارد.
نجفی توانا افزود: در تطبیق این افراد با معیارهای روانشناسی جنایی و جامعه شناسی جنایی نمیتوان آنها را افرادی غیر متعادل و دیوانه تلقی کرد، هرچند به دلیل حاکمیت ارزشهای سنتی این نوع قتل ها که بعنوان قتل های تعارض آمیز در جرم شناسی مطرح میباشد پاسخی به یک خواسته قومی و فرهنگی است و شخص احساس میکند دست یازیدن به چنین اقدامی یک امر طبیعی و اصولا جزو وظایف افراد مذکر خانواده است. مسلما از لحاظ پیشگیری، باید مدیران جامعه با انتقال آموزه ها از طریق رسانهها به ویژه رسانه ملی بستری فراهم کنند که خانواده های وابسته به ارزشهای سنتی در چهارچوب واقعیتهای روز به ارزیابی رفتار فرزندان خود بپردازند.
وی در پایان گفت: ذهنیت گرایی بدون توجه به واقعیت موجب بحران در خانواده و اجتماع می شود. باید با حمایت از خانواده ها از طریق انتقال آموزه ها در مکان های عمومی مثل سالن های شهرداری و غیره و یا استفاده از یک متخصص روانشناسی و یا جامعه شناسی در تریبون های مساجد یا نماز جمعه و یا حتی همایش ها زمینه ای فراهم کنند که خانوادهها با واقعیتهای روز و نقش فضای مجازی و رسانه ها در استحاله فرهنگی فرزندان آشنا شوند و با استخدام روانشناس در شهرها و حتی بخش ها امکان استفاده از خدمات مشورتی آنان فراهم شود و اصولاً همانند وکیل خانواده و پزشک خانواده زمینه جلوگیری از این نوع حوادث مشابه را فراهم کنیم. ضمن انکه نیروی انتظامی و مسولان قضایی این اموزش را داشته باشند که اگر فردی به انها مراجعه کرد و تقاضای حمایت انتظامی یا قضایی کرد براحتی از آن نگذرند و سعی کنند با دعوت از خانواده علت را جویا شوند و اگر احساس کنند که خطری متوجه فرد یا افرادی است با نوعی پیشگیری کیفری و اخذ التزام یا تعهد یا آموزش و معرفی به روانشناس امکان جلوگیری از این حوادث را برای مردم فراهم کنند. افزایش مجازات تاثیری نخواهد داشت و در این نوع جرایم معمولا این اشخاص مجازات نمیشوند. مجازات قانونی یعنی قصاص نسبت به انها اعمال نمی شود چرا که وقتی خود خانواده دست به قتل یکی از افرادش میزند قطعاً صاحبان حق قصاص نیز خود آنها خواهند بود و با گذشت از این حق و عدم مطالبه آن امکان قصاص را از بین میبرند ضمن اینکه قصاص و اعمال این مجازات تأثیری در پیشگیری از وقوع جرم ندارد زیرا این افراد با علمی که میدانند مجازات میشوند، همانند سایر جنایتکاران دست به جنایت میزنند. مجازات تعزیری تا ۱۰ حبس هم چندان اثرگذار نخواهد بود و بعد از مدتی با این قوانین ارفاق آمیز معمولاً این افراد یا با مرخصی از زندان آزاد می شوند یا از آزادی مشروط استفاده می کنند.
شاید بهتر باشد که در خصوص اینگونه فجایع در جامعه فرهنگ سازی شود و با آسیب شناسی علت این گونه حوادث را جویا شد. بارها این مطالب گفته و نوشته شده اما ظاهراً مدیریتی آن در برابر مشکلات اقتصادی و دیگر مسایل جامعه فراموش می شود . به راستی چرا کار ریشه ای در این خصوص انجام نمی شود؟
آقایی: کسب مدال بدمینتون باوجود کشورهای شرق آسیا سخت است

عضو تیم ملی بدمینتون زنان گفت: در طول این سالها نتوانستهام به مدال آسیایی یا جهانی برسم زیرا مهد بدمینتون شرق آسیاست و بهترینهای دنیا در قاره کهن حضور دارند.
ثریا آقایی اظهار داشت: تجربهای که در مسیر المپیک در این هشت سال بر من گذشت، یک مسیر سخت و لذتبخش بود زیرا نتیجه خوبی داشت و برای اولین بار در بخش زنان توانستیم سهمیه المپیک را کسب کنیم.
وی افزود: حضور در المپیک به دلیل آنکه جزو نخستینهای بدمینتون در این بازیها بودم، افتخار آفرین بود و ضمن آنکه ۲ آسیبدیدگی و جراحی زانو را نیز برایم به همراه داشت. حضور در المپیک انگیزهای برای دختران شد تا پرقدرتتر تلاش کنند.
ملیپوش بدمینتون عنوان کرد: از ۱۲ سالگی وقتی میدیدم که مردان برای المپیک تلاش میکردند، این رویا برایم ایجاد شد تا به المپیک برسم. ۳۰ مسابقه برای المپیک ریو شرکت و با بازیکنان مختلف بازی کردم و نتایج خوبی داشتم اما متاسفانه آسیبدیدگی این اجازه را نداد تا در بازیهای المپیک ۲۰۱۶ ریو حضور داشته باشم.
وی ادامه داد: دوباره با برنامهریزی فدراسیون برای المپیک توکیو تلاش کردم و از طرف کنفدراسیون آسیا انتخاب شدم و در تعداد زیادی مسابقه نیز شرکت کردم و با بازیکنان سطح اول آسیا و جهان بازی کردم اما بیشتر به مصاف بازیکنانی رفتم که برای المپیک تلاش میکردند. یعنی اکثر بازیکنانی حاضر در المپیک را میشناختم و آنها را آنالیز کردم.
آقایی یادآور شد: حضور در بزرگترین میدان ورزشی دنیا حس و تجربه عالی بود. دیدار اول لذت بخش و با برد همراه بود و در بازی دوم به مصاف بهترین بازیکن دنیا از چین رفتم که دو هفته قبل از بازیهای المپیک، مدال برنز جهان را کسب کرده بود. وی دارای رنکینگ هشت دنیا بود و میدانستم بازی سختی است. با وجود آسیب دیدگی تلاش کردم تا به سرعت ریکاوری شوم و بازی کنم و نهایت تلاشم را کردم و تجربه خیلی خوبی بود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در طول این سالها نتوانسته است به مدال آسیایی یا جهانی برسد، گفت: مهد بدمینتون در شرق آسیاست و بهترینهای دنیا در قاره کهن حضور دارند. کسب مدال آسیا برای ما که قدمت بدمینتون در ایران نسبت به کشورهای شرق آسیا زیاد نیست، دشوار است. ما در هر مسابقه نسبت به بازی قبل بهتر بازی میکنیم اما بازیکنان ایرانی برای المپیک در طول این چهار سال ۳۰ مسابقات شرکت کردند اما سایر بازیکنان جهان در هر سال در ۳۰ مسابقه حضور مییابند.
ملیپوش بدمینتون اضافه کرد: بازیهای متعدد، وجود قهرمانان بدمینتون و سایر شرایط باعث میشود در برخی از رشتهها همچون بدمینتون اختلاف زیادی با اندونزی داشته باشیم. با این وجود، اختلاف در حال کمتر شدن است. در این مدت اعزام به کمپهای خارج از کشور و حضور در مسابقات تاثیر بسزایی برای کسب نتیجه بهتر داشت. امیدواریم در آینده برای من و ورزشکاران دیگر این اتفاق بیفتد تا در سطح دنیا و آسیا به مدال برسیم.
وی خاطرنشان کرد: ملیپوشان بدمینتون در هر ۲ بخش زنان و مردان در رقابتهای بینالمللی باید حضور پیدا میکنند و این امر در صورت استمرار تجربه خوبی خواهد بود. در مسابقات بینالمللی جام فجر میتوان روند پیشرفت را از نتایج بازیها متوجه شد و تنها چیزی که نیاز داریم حضور بیشتری در مسابقات بینالمللی و کمپهای خارجی است تا تجربه بیشتری کسب کنیم. این موارد تاثیر بسزایی در پیشرفت بدمینتون ایران دارد.
آقایی درباره کسب نخستین مدال آسیایی در پارابدمینتون تاکید کرد: بدمینتونبازان چندین سال است که تمرین میکنند و تعداد نفراتی که در پارابدمینتون هستند محدود است و در پارالمپیک تمامی مقامها و مدالها برای بازیکنان کره، ژاپن، اندونزی و مالزی است و حتی بازیکنان اروپایی با امکانات بسیار، با بازیکنان شرق آسیا اختلاف زیادی دارند. دختران ایرانی خوب تلاش کردند و جای خوشحالی دارد که به نخستین مدال آسیایی رسیدند.
وی با اشاره به اینکه با تجربه بیشتر برای المپیک بعدی تلاش میکنم، گفت: باید در این مدت از تلاشهای رییس و نایب رییس و مربی خود تشکر کنم. گرفتن سهمیه المپیک در بدمینتون خیلی مشکل است و نیاز به بیش از ۳۰ مسابقه در سال دارد و باید ورزشکاران در این رقابتها نتایج خوبی کسب کنند و از لحاظ بدنی آماده باشند.
آقایی اضافه کرد: اکنون رنکینگ ۱۱۰ جهان هستم و پیش از بازیهای المپیک زیر یکصد بودم، اما چون بعد از بازیهای توکیو در مسابقاتی شرکت نکردم، رنکینگم کاهش یافت.
وی مسابقات بینالمللی جام فجر را یکی از معتبرین رقابتها دانست و افزود: بازیکنان خوبی در این مسابقات شرکت میکنند که این مسابقات برای رسیدن به سهمیه و جایزه دلاری شرایط خوبی دارد و امسال هم بازیکنان خوبی از سطح دنیا در این رقابت ها شرکت میکنند.
مجللی: با سرمربی برزیلی تیم ملی قایقرانی میتوانیم در هانگژو به مدال برسیم

مربی تیم ملی قایقرانی گفت: با مربیان خارجی زیادی کار کردم اما حضور «پدرو سنا» میتواند به تجربیات ما اضافه کند و میتوانیم در کنار این سرمربی برزیلی روند رو به رشدی داشته باشیم و در کنار او در بازیهای آسیایی به مدال برسیم.
مهسا مجللی اظهار داشت: با توجه به اینکه تمامی تمرینات در فضای باز است و همه قایقرانان تست کرونا را قبل از تمرینات انجام میدهند، از این نظر مشکلی نداریم و همه دستورالعملهای بهداشتی را رعایت میکنند.
وی افزود: در حال حاضر اردوهایی برای آمادهسازی ورزشکاران برگزار میشود تا در بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو چین بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. هر چند قابل پیشبینی نیست، اما نمیتوانیم به طور قطع بگوییم که در این بازیها به مدال میرسیم اما قایقرانان با انگیزه زیادی در این رقابتها حضور مییابند و شاهد درخشش ورزشکاران در این بازیها خواهیم بود.
مربی تیم ملی قایقرانی عنوان کرد: در حال حاضر تعداد تعداد قایقرانان اعزامی به بازیهای آسیایی مشخص نیست و باید اردوها برگزار شود و در نهایت با برگزاری مسابقات انتخابی، نفرات اعزامی به چین مشخص خواهند شد.
وی یادآور شد: با توجه به اینکه «پدرو سنا» سرمربی برزیلی را برای تیم ملی آبهای آرام در بخش زنان و مردان داریم، قرار است سه هفته تمرینات در اردوهای تیم ملی و یک هفته تمرینات در منزل انجام شود اما شاید این تمرینات و اردوها با توجه به نظر کمیته فنی و فدراسیون تغییراتی داشته باشد.
مجللی خاطرنشان کرد: اینکه بخواهیم در مسابقه مهمی نتیجه بگیریم، مستلزم همکاری وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، فدراسیون، ورزشکاران و مربیان است. ورزشکاران ایرانی فوقالعاده هستند و تلاش زیادی برای کسب مدال دارند تا پرچم ایران را در میادین بینالمللی بالا ببرند.
وی اضافه کرد: میخواهیم در بازیهای آسیایی به نتیجه خیلی مطلوب برسیم و این روندی که اکنون آغاز شده، روبه رشد است و با برنامهریزی مدون حتما میتوانیم شاهد اتفاقات خوبی در رشته قایقرانی باشیم.
مربی تیم ملی با اشاره به اینکه «پدرو سنا» یکی از مربیان خوب قایقرانی است، گفت: با مربیان خارجی زیادی کار کردم اما حضور پدرو میتواند به تجربیات ما اضافه کند و همکاری خوبی با او داریم و میتوانیم در کنار وی روند رو به رشدی داشته باشیم. وی سرمربی تیم ملی ژاپن و برزیل بود و با وجود وی میتوانیم به مدال برسیم.
ملیپوش فوتسال زنان: کار سختی برای دفاع از عنوان قهرمانی داریم

عضو تیم ملی فوتسال زنان گفت: تیم ملی در ۲ سال گذشته هیچ اردو و مسابقهای نداشته و کار سختی برای دفاع از عنوان قهرمانی خود در آسیا خواهیم داشت.
مهدیه محمودینیا اظهار داشت: آخرین بار در سال ۹۸ به اردوی تیم ملی فوتسال زنان دعوت شدم اما به دلیل کرونا آن اردو لغو و تاکنون هیچ خبری از مسابقات و تمرینات تیم ملی نیست. از همه مهمتر رده پایهای هم در فوتسال زنان نداریم.
وی افزود: تیم ملی فوتسال زنان قهرمان آسیا شده اما این جایگاه را چگونه باید حفظ کنیم؟ به یاد دارم که ۲ سال گذشته تیم جوانان نیز به مسابقات کافا که سطح بالایی نداشت، اعزام شد اما بعد از آن تیم ملی در هیچ یک از مقاطع سنی اردویی نداشته و با این شرایط انگیزهای برای بازیکنان باقی نمیماند.
ملیپوش فوتسال زنان یادآور شد: بسیاری از تیمها چون ژاپن و چین تمرینات خود را مدتهاست که شروع کردند و متاسفانه ما از همه آنها عقب ماندیم. نبود اردو و مسابقات تدارکاتی برای تیمی که ۲ بار قهرمان آسیا شده، یک ضعف محسوب میشود. با توجه به اینکه تیمها از ما جلوتر هستند حتما در آسیا با دیدن پیشرفت این تیمها و ضعف خودمان شگفت زده میشویم.
وی عنوان کرد: در لیگ برتر این فصل برای پیکان بازی میکنم و نیلوفر اردلان هدایت این تیم را برعهده دارد. پیکان تیم حرفهای است و باشگاه هم شرایط خوبی دارد. این فصل دستمزدهای بازیکنان نسبت به فصل گذشته بیشتر شده و جا دارد که از سرمربی، مربی و حتی مدیرعامل پیکان تشکر کنم.
بازیکن تیم پیکان با اشاره به اینکه سطح مسابقات لیگ برتر بالا رفته است، گفت: هر سال جوانان با بازی کردن در کنار باتجربههای ملیپوش تلاش میکنند تا سطح بازی خود را بهبود بخشند. امسال در گروه دوم یعنی گروه مرگ لیگ برتر قرار داریم اما تاکنون توانستیم همه بازیها را به جز یک دیدار ببریم و در صدر گروه دوم قرار بگیریم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا علاقه دارد تا دوباره به فوتبال بازگردد، افزود: علاقهای به بازگشت به فوتبال ندارم. به فوتسال بیشتر علاقمندم و جایگاهی که بدنبال آن هستم در فوتسال میرسم. در فوتبال ۲ سال تجربه کسب کردم و هر چند رسیدگی در آن بیشتر اما آیندهام در فوتسال بهتر است.
محمودینیا یادآور شد: لژیونر شدن یک پوئن مثبت برای بازیکنان است و اگر فردی بتواند در تیمهای اروپایی بازی کند، رویداد فوقالعادهای خواهد بود. امیدوارم فدراسیون فوتبال بازیهای دوستانه و ملی زیادی را برگزار کند تا این اتفاق زودتر رخ دهد اما متاسفانه چنین شرایطی نداریم.
بانوی دوچرخه سوار اردبیلی: حامل پیام محیط زیست با شعار فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن هستم

بهناز هدایتی بانوی دوچرخه سوار اردبیلی که حامل پیام محیط زیست است با شعار “فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن” وارد بندرعباس شد.
بانوی دوچرخه سوار اردبیلی که به تنهایی رکاب می زند می گوید: درطول سفر احساس ناامنی نکردم و حامل پیام محیط زیست با شعار “فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن هستم.
هدایتی اظهار داشت: چهارم مهر ماه از اردبیل به سمت سواحل دریای خزر( کاسپین ) استان های گیلان ، مازندران ، خراسان شمالی ، خراسان رضوی آغاز شد و بعد از رسیدن به مشهد مقدس پیامی از فدراسیون دریافت کردم که باید درگردهمایی مدیران سایکل توریست در شیرازشرکت کنم و از این رو برنامه رکاب زنی ام کنسل کردم وبا وسیله نقلیه خودم را به شیراز رساندم وبه مدت یک هفته دراین گردهمایی حضور داشتم.
پس ازآن رکاب زنی ام از شیراز به سمت بوشهر از سر گرفتم و ۲۹۸ کیلومتر رکاب زدم تا به بوشهر رسیدم و از استان بوشهر در مسیرساحل خلیج فارس تا استان هرمزگان رکاب زدم و این مسیر ها راطی کردم و هم اکنون هشتاد وسومین روز از رکاب زنی ام می گذرد و تاکنون ۲۳۰۰ کیلومتر مسافت را از اردبیل تا هرمزگان طی کردم. وی افزود: قصد دارم پس از رکاب زنی در فاز دوم ، سفرم رابارکاب زنی به خارج از از کشور را دنبال کنم.
هدایتی هدف از حرکت ورزشی و این اقدام نمادین را نقش ورزش در سلامتی، آگاه سازی، فرهنگ سازی و جلب توجه مردم و مسئولان به حفاظت و صیانت بیشتر از عرصه های زیست محیطی عنوان کرد.
این دوچرخه سوار اردبیلی با بیان این که این سفر با هدف معرفی جاذبه های گردشگری به زبان انگلیسی برای جذب گردشکر خارجی است، زیرا نزدیک به پنج سال است که با توریست های خارجی درارتباط هستم.
وی گفت: در طول سفر با مشکلاتی روبرو بوده ام که درنوشهر باد یک دستگاه تریلر باعث زخمی شدنم و شکستن رکاب دوچرخه ام شد ولی این مشکلات سد راهی برای رسیدن به هدفم نشده است.
وی با قدردانی از مردم میهمان نواز شهرهای مختلف که در مسیر عبور از این شهرها همکاری لازم را داشته اند از شهربندرعباس به عنوان شهری زیبا و دیدنی و گردشگری یاد کرد که توجه هر گردشگری را به خود جلب می کند.
گفتنی است این بانوی دوچرخه سوار ۳۵ ساله اردبیلی دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی است و روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر را رکاب می زند و در مسیر شهرها و استان ها مسئولان ورزش شهرستان ها و استان ها برای اقامتش همکاری دارند.
پوشش سنتی؛ جزء جداییناپذیر فرهنگ بومی و اسلامی هرمزگان

بانوی کارآفرین هرمزگانی با بیان اینکه پوشش سنتی در هرمزگان تنها یک تنپوش نیست، بلکه جزء جداییناپذیر فرهنگ بومی و اسلامی آن است، گفت: از مسئولین انتظار داریم تا در راستای حمایت از تولیدکنندگان، مشاغل خانگی و فرهنگ بومی هرمزگان، قوانین حمایتی را برای کاهش قیمت مواد اولیه لباسهای سنتی وضع کنند.
زبیده صالحینژاد، تولیدکننده لباسهای سنتی و پیشران طرح توسعه مشاغل خانگی جهاد دانشگاهی هرمزگان، در گفتوگو با ایکنا، اظهار کرد: پوششهای مختلفی ازجمله بندری، بستکی، جاسکی و…در این استان به چشم میخورد. شلوار کمهای، هنر زیبای زنان هرمزگانی قلمداد میشود که از گذشته تاکنون مورد استفاده زنان و دختران هرمزگانی قرار میگرفته که طرحهای این شلوار نشئتگرفته از ذهن بانوان بومی استان است.
وی به بیان مشکلات کسب و کار خود با توجه به بحران کرونا پرداخت و افزود: ۱۵ سال است که به صورت حرفهای در این عرصه فعالیت دارم. پیش از شیوع ویروس کرونا حدود ۶۱ نفر نیروی کار داشتم اما اکنون متأسفانه بیشتر نیروها به صورت غیرمستقیم کار میکنند. در حال حاضر تعداد افرادی که با آنان کار میکنم به ۳۰ نفر کاهش یافته که خوشبختانه بیشتر آنان در طرح توسعه مشاغل خانگی جهاد دانشگاهی ثبتنام کردهاند.
این بانوی کارآفرین هرمزگانی تصریح کرد: متأسفانه با روی کار آمدن سبکهای پوششی جدید، گرایش جوانان به سمت پوششهای سنتی کمتر شده است. یکی دیگر از علتهای کاهش رغبت جوانان به پوشش محلی، گرانی این محصولات است و مهمترین مسائلی که موجب گرانی محصولات سنتی کار دست بانوان هرمزگانی، میشوند به کار بردن وسایل مرغوب در تولید و زنجیره ارزش گران تهیه این وسایل و عدم حمایت مسئولین است.
صالحینژاد با اشاره به اینکه پوشش سنتی در هرمزگان تنها یک تنپوش نیست، بلکه جزء جداییناپذیر فرهنگ بومی و اسلامی آن است، افزود: حجاب، زیورآلات، طرح، رنگ، بافت و تزیین ازنظر فرم و مستوری و عفیف بودن، پوشش محلی این استان را نسبت به گونههای مشابه متمایز کرده و به عنوان نمادی از هویت فرهنگی این استان نیز محسوب میشود.
وی عنوان کرد: انتظار داریم مسئولین و نهادهای دولتی و غیردولتی نگاه جدی در جهت تقویت، احیاء و احترام به فرهنگ بومی هرمزگان داشته باشند و به نیروهای جوان کارآفرین که تازهوارد این عرصه میشوند فرصت ظهور و بروز بدهند و در راستای حمایت از تولیدکنندگان، مشاغل خانگی و فرهنگ بومی هرمزگان، قوانین حمایتی را برای کاهش قیمت مواد اولیه لباسهای سنتی وضع کنند.
یادآور میشود؛ طرح ملی توسعه مشاغل خانگی ازجمله طرحهای حمایتی حوزه اشتغال، ذیل برنامه اشتغال فراگیر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که با نقشآفرینی مؤثر سازمان تجاریسازی فناوری و اشتغال دانشآموختگان جهاد دانشگاهی بهعنوان نهاد واسط، تسهیلگر و توسعهای به منظور کمک و رونق اقتصاد خانوار و تحقق شعار سال و توسعه جایگاه مشاغل خانگی در اقتصاد کشور در حال اجرا است. اجرای این طرح در سه فاز پیشبینی شده که فاز اول شناسایی و اولویتبندی مزیت، ظرفیت و پتانسیلهای اشتغال در حوزه مشاغل خانگی است، فاز دوم به توانمندسازی متقاضیان از طریق مشاوره، راهنمایی، استعداد سنجی، بهرهگیری از آموزشهای کوتاهمدت کارآفرینی، شناخت بازار و مسائل مالی و فاز سوم به تعامل با فعالان عرصه فروش محصولات مشاغل خانگی، اتصال به بازار و ارتباط با برندهای معروف بازار فروش میپردازد.
هما مداح دختر هرمزگانی مدال نقره جهانی آورد
اختراعی برای کاهش ترس و اضطراب حین معاینه زنان

دختر ۲۲ ساله بندرعباسی اختراعی در راستای سلامت زنان به ثبت رساند که در دو مسابقه جهانی برای کشور مدال نقره به ارمغان آورده است.
به گزارش آوای دریا، هما مداح ۲۲ ساله، ساکن بندرعباس و فارغ التحصیل رشته مامایی از دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، توانسته « اسپکولوم مشبک» بسازد و آن را در ایران به ثبت ملی برساند. این اختراع در نخستین دوره مسابقات بینالمللی اختراعات سوئیس (ویژه مخترعان عضو فدراسیون جهانی ایفیا) که تیرماه امسال به صورت مجازی برگزار شد و ۸۰۰ شرکت کننده در آن حضور داشتند و همینطور ششمین دوره نمایشگاه و مسابقات بینالمللی اختراعات کشور ترکیه(ISIF ۲۰۲۱) نخستین مسابقات ویژه اختراعات پس از همه گیری کووید 19 بود که به صورت حضوری در استانبول برگزار شد، بین ۲۶۰ شرکت کننده مدال نقره کسب کند.
مداح با اشاره به علاقه اش به رشته مامایی می گوید: در رشته های دانشگاهی به پزشکی و مامایی علاقه داشتم که متناسب با رتبه و شرایط زمانی مامایی انتخاب اولم بود، همیشه ایده ها و نوآوری های فراوانی به ذهنم میرسد اما اولین اختراعم اسپکولوم مشبک بود که در ایران به ثبت ملی رسید و توانست در دو مسابقه جهانی نیز مدال نقره بیاورد.
او درباره اختراع خود توضیح می دهد: در حال حاضر مدل هایی از اسپکولوم در بیمارستان ها، کلینیک ها و مطب های زنان مورد استفاده قرار میگیرد که نقص های فراوانی همچون درد بسیار هنگام استفاده و ثابت نماندن اسپکولوم و جا بجا شدن هنگام معاینه برای همه زنان با بافت های مختلف قابل استفاده نیست. اسپکولوم مشبک در حقیقت این نواقص را رفع می کند و می تواند در صورت تولید به پزشکان و بیماران کمک شایانی کند.
این دختر جوان از دیگر دغدغه هایش می گوید و ادامه میدهد: شهر های جنوبی به دلیل شرایط جغرافیایی و دوری از پایتخت با نبود امکانات و نظارت خدمات بهداشتی و درمانی بیشتری دست و پنجه نرم می کنند و یکی از دغدغه های همیشگی من تسهیل روند انجام معاینات برای اوپراتور (متخصص زنان و ماما) و کمک به کاهش درد بیماران در همه جای دنیا هنگام معاینات بود زیرا بسیاری از زنان به دلیل ترس از این وسیله برای تشخیص بیماری خود مراجعه نکرده و دچار مشکلات بزرگ تری در روابط زناشویی، ادراری و حتی سرطان میشوند .
تولید این وسیله یکی از اهداف و برنامه های کوتاه مدت مداح به شمار می رود. او می گوید: طرح های بسیاری در ذهن دارم که در حال حاضر دو طرح جدید در حال تدوین و طی کردن مرحله ثبت است. هر دو در حیطه پزشکی بوده که یکی از آن ها در حوزه جراحی و دیگری در زمینه داروسازی است که به زودی آنها را نیز معرفی می کنم.
او به دنبال تشویق یکی از همکاران باتجربه اش در زمینه اختراعات این فرصت را پیدا کرد که در سطح جهانی مطرح شود و در حال حاضر عضو فدراسیون جهانی مخترعان است که مقر آن در ژنو سوئیس است.
اسپکولوم (speculum) وسیلهای جهت معاینه بهتر فرد بیمار است که با کنارزدن بافتهای مختلف اطراف محل مورد معاینه، دید بهتری را جهت بررسی و معاینه برای پزشک فراهم میآورد. اين ابزار کاربردی اولين بار توسط يوناني ها و روس ها از جنس فولاد و فلز در حوزه مصارف پزشکی ساخته شده است. به منظور معاینههای قسمتهای مختلف بدن مانند بینی، راست روده (رکتوم)، گوش (گوش میانی) و دهان از این وسیله استفاده میشود اما پرکاربردترین و شناختهشده ترین نوع اسپکولوم، اسپکولوم واژینال است. هر کدام از این ابزارها دارای سایزهای مختلفی هستند و از آن ها برای تمام رده های سنی، حتی کودکان نیز می توان استفاده کرد. به منظور پیشگیری از انتقال عفونت، اسپکولومهای واژینال اغلب از جنس پلاستیک است.
از مسئولین می خواهیم که تیم فوتبال ساحلی بانوان را حمایت کنند
گفتگوی اختصاصی آوای دریا با دو تن از بازیکنان تیم فوتبال ساحلی بانوان:

ضمن تبریک قهرمانی تیم فوتبال ساحلی بانوان شهرداری بندرعباس به سراغ دو تن از بازیکنان این تیم خانم ها طیبه ایرانی و مژگان مهدی زاده رفتیم و ساعتی با آنها به گفتگو نشستیم.
فوتبال را از کجا شروع کردید و در چه تیمهای حضور داشتید؟
ایرانی : از سن پانزده سالگی فوتبال را شروع کردم و در تیم های هئیت فوتبال استان،تجارت خانه جنوب ، ابومسلم ،یاران جوان، منطقه ویژه ، باشگاه نخلاب، باشگاه آرش، استقلال جنید، پارسیان ، شهرداری بندرعباس ، آریا ترکان مراغه ، فوتبال جوانان و همچنین اردوی تیم ملی فوتبال حضور داشتم.
مهدی زاده: از سن چهارده سالگی و از دوران راهنمایی ورزش را شروع کردم. تیم تجارت خانه جنوب، شاهین بندرعباس ، آذرخش بندرعباس لیگ دست یک رودان، لیگ برتر رودان ، ابومسلم، لیگ دسته یک ، دو و سه انرژی بر پارسیان، شهرداری بندرعباس، فوتبال جوانان از جمله تیم هایی بود که در آن حضور داشتم . علاوه بر آن مسئول کمیته فوتبال داوران رودان و نائب رئیس هیت فوتبال رودان هم بودم.
چگونه با فوتبال ساحلی آشنا شدید ؟
ایرانی و مهدی زاده : با شروع به کار تیم فوتبال ساحلی در کشور حضور پیدا کردیم . ما در آن زمان بازیکن فوتسال و فوتبال بودیم و فوتبال ساحلی به بازیکن نیاز داشت.
چه عنوانهای در فوتبال ساحلی بدست آورید ؟
ایرانی: شش قهرمانی و یک نایب قهرمانی
اردوی تیم فوتبال ساحلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
مهدی زاده : امسال نسبت به سالهای گذشته تیم ها از سطح خیلی بالاتری بودند
مشکلات فوتبال ساحلی بندرعباس را در چه می بینید و راه حل رفع هر مشکل چیست؟
ایرانی : از مسئولین می خواهیم که تیم فوتبال ساحلی بانوان را همانند آقایان حمایت کنند و سقف قرار دادها را بالاتر برده و مطالبات بازیکنان را به موقع پرداخت کنند.
آیا حمایتهایی از طرف مسئولین فوتبال بندرعباس از شما شده است؟
مهدی زاده : باید بگویم که امسال نسبت به سال های گذشته حمایت بیشتری صورت گرفته است.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
ایرانی و مهدی زاده : از خانم سلطانی زاده عزیز سرمربی خوبمان تشکر میکنیم. نتیجه دلسوزی و از خود گذشتگی ایشان برای فوتبال ساحلی بندرعباس باعث کسب هفتمین ستاره فوتبال ساحلی و دو نائب قهرمانی شده است.
قطعا مجموعه ما پیش بینی هایی برای قدردانی تیم فوتبال ساحلی بانوان شهرداری بندرعباس در نظر گرفته است
حامد رضوانی رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بندرعباس :

تیم فوتبال ساحلی بانوان شهرداری بندرعباس برای هفتمین بار پیاپی موفق به کسب عنوان قهرمانی در لیگ برتر کشور شد. به همین بهانه به سراغ حامد رضوانی رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بندرعباس رفتیم تا ضمن تبریک به ایشان از حال و هوای این روزهای تیم جویا شویم.
رضوانی با بیان اینکه تیم فوتبال ساحلی بانوان از سال ۱۳۸۸ در استان فعالیت خود را آغاز کرده است گفت: با حمایتهای شهردار وقت (امینی زاده) مجوز فعالیت این تیم از شورای اسلامی دور چهارم گرفته شد و فعالیت خود را با عنوان شهرداری بندرعباس ادامه داد.
در کارنامه تیم بانوان شهرداری بندرعباس ۷ قهرمانی کشوری و ۲ نائب قهرمانی وجود دارد و می توان به آن لقب پر افتخارترین تیم زیر مجموعه خانواده بزرگ فوتبال استان داد.
از نظر شما دلایل قهرمانی تیم درهفت سال پیاپی و دو نایب قهرمانی در چیست؟
داشتن هدف مهمترین علت ۷ساله بانوان هرمزگانی می باشد . چرا که هر جا هدف اولویت باشد مسائل و حاشیه ها نمی تواند شما را دل سرد کند که بانوان ساحلی باز ما از این ویژگی مستثنی نبودند.
در مرحله بعد وجود برنامه ریزی و حمایتهای مادی و معنوی بود. البته ذکر این نکته لازم است که ورزش و تیم داری در شرایط بد اقتصادی کشور ما هزینه های زیادی دارد.
باید گفت که یکی از دلایل عمده شکست و حتی منحل شدن باشگاه های خصوصی و کوچک بحث عدم تامین منابع مالی می باشد که خوشبختانه روحیه کار تیمی در بانوان ساحلی باز شهرداری بندرعباس مانع شکست تیم شد و من از همین طریق بابت تمام کمبود ها و کاستی ها عذر خواهی می کنم.
تیم ساحلی شهرداری بندرعباس از سال ۹۶ تا سال ۱۴۰۰ فعالیتش به دلایلی متوقف شد که خوشبختانه با حمایت و پشتیبانی اعضای محترم شورای شهر و جناب شهردار در سال ۱۴۰۰ مجددا شروع به کار کرد.
برای قدردانی از زحمات دختران فوتبال ساحلی چه تدابیری در نظر گرفته شده است؟
قطعا مجموعه ما پیش بینی هایی برای قدردانی از این عزیزان را در نظر گرفته است و امیدواریم شرمنده تلاشهای این عزیزان نشویم.
حرف آخر
در پایان ضمن تبریک مجدد به بانوان فوتبال ساحلی شهرداری بندرعباس از مجموعه هیئت فوتبال استان جناب آقای حاج قاسم رنجبریان و تیم کمیته فوتبال ساحلی استان بخصوص آقای جعفری و اقای رضایی و خانواده بزرگ رسانه ای استان تشکر می کنم.
زن عنکبوتی ایران: نه بیمه دارم، نه آینده

میگوید ۲۰ سال از عمرم را گذاشتم و مثل یک کارگر کار کردم تا بتوانم پرچم کشورم را بالا ببرم. میگوید از پایینترین سطح آغاز کردم و پلهپله صعود کردم تا رسیدم به مدال جهانی؛ صعودی که در سنگنوردی هم شکلی نمادین دارد، هم شکلی واقعی. بدون ترس از شکست، بدون ترس از قضاوت شدن و بدون ترس از سقوط زن عنکبوتی، ایران بالا و بالاتر رفت و حالا در جایی ایستاده که کمترین لیاقتش است؛ قله! و تازه میخواهد بالاتر هم برود.
به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» در ادامه نوشت: به بهانه مدال تاریخی الناز رکابی بانوی سنگنورد کشورمان با ایشان به گفتوگو نشستیم.
به نظر این مدال با سختی خیلی زیادی به دست آمده. هم به خاطر نگاهی که به ورزش زنان هست و هم به خاطر امکانات و این جور چیزها. درست میگویم؟
بله واقعا با زحمت زیادی به دست آمد. سنگنوردی هر روز رو به تغییر است و مهارتهایش بهروز میشود و ما باید هر سال در مسابقاتی که برگزار میشود شرکت کنیم تا آپدیت بمانیم. امکانات هم به همین شکل رو به تغییر است. در حالی که در کشور ما امکانات خیلی دیر به دیر آپدیت میشود. به خاطر اینکه ما واردات نداریم و امکاناتی که داریم مشابه مسابقات جهانی نیست. من سالهای سال است در سه رشته سنگنوردی فعالیت میکردم و در حد متوسطی بودم اما توانستم خودم را به حدی برسانم که لیاقت این مدال را داشته باشم. سالها بود که به دلایل مختلف حالا چه بدشانسی چه مساوی نبودن امکانات ما با سایر کشورها با وجود اینکه پتانسیل و تواناییاش را داشتم این مدال نصیبم نمیشد. این مدال برای خود من بسیار با ارزش است چون بعد از سالها تلاش به دست آمده. امیدوارم بتوانم در سالهای بعد در تکرشته این مدال را تکرار کنم و به هدف اصلی زندگیام که کسب مدال مسابقات جهانی در تکرشته سنگنوردی مثل بولدرینگ و سرطناب است، برسم.
فدراسیون چه پاداشی برای شما در نظر گرفت؟
فدراسیون همان پای سکو پاداش ۵۰۰ دلاری به من داد. اما نمیدانم پاداش دیگری در کار هست یا خیر. با توجه به اینکه این اولین مدال به حساب میآید و خیلی سخت بود به دست آوردنش. به دلیل اینکه رشتههای بولدرینگ و سرطناب رشتههای اروپایی هستند. فعلا چیزی راجع به تجلیل و پاداش به من گفته نشده ولی امیدوارم به حق و حقوق خودم برسم. فکر میکنم برای من که عمرم را در مربیگری و سنگنوردی گذاشتم کمترین حقم این باشد که مشکلاتم را درک کنند. من نه بیمه دارم و نه شغلی. من تمام وقتم را برای این رشته گذاشتم. من با ۳۲ سال سن هیچ آینده تامینی ندارم. حداقل میخواهم به من شغلی بدهند و بیمه بشوم.
موفقیت شما همزمان شد با موفقیت رشتههای هندبال و فوتبال. آیا این احساس به شما دست داد که خبر مدال شما در سایه قرار گرفت؟
بله، همین طور است. این به خاطر تبلیغاتی است که رشتههای دیگر نسبت به رشته ما دارد. در رشتههای انفرادی رشد کردن خیلی سخت است. مخصوصا با امکانات ما. مساله دیگر این است که تبلیغات در مورد رشتههای ما خیلی کم است. رشتههای ما با زحمت زیادی به مدال میرسد. زمانش دقیقا میشود مساوی با ۲۰ سال از عمر من. مدالم نسبت به رشتههای دیگر خیلی کمتر دیده شد.
با لقب «زن عنکبوتی ایران» که به شما دادهاند مشکلی ندارید؟
زن عنکبوتی در واقع از همان مرد عنکبوتی گرفته شده که توی انیمیشنهاست. شخصیت خیلی دوستداشتنی و فوقالعادهای دارد. فکر میکنم هر کسی خوشش بیاید که زن یا مرد عنکبوتی خطاب شود. همه سنگنوردها این احساس را دارند.
زن بودن و سنگنوردی از نظر خیلیها نمیتواند کنار هم قرار بگیرد. نظر خودتان در این رابطه چیست؟
تصور غلطی در تمام دنیا و به خصوص ایران وجود دارد که فکر میکنند ورزشهای سخت و سنگین برای زنان خیلی عجیب و غریب است. مخصوصا اینکه در سنگنوردی دست و پاها درگیر است و آن ظرافتها ممکن است از بین برود. یعنی ورزش زمختی به حساب میآید. ولی خب خود ورزش پر از تکنیک و ظرافت و مهارتهای ریز است. چیزهایی که باعث شده صعود کردن یک زن خیلی جذابتر باشد چون پر از تکنیک و خلاقیت است. همه ورزشها در عصر جدید به سمت مهارت میرود. یعنی صرفا قدرت و توانایی بدنی خشک نمیطلبد. مهارت خیلی بالا نیاز است و کسب علم. در این زمینه درست است که از لحاظ فیزیولوژیکی مردان نسبت به زنان برتری دارند ولی چون ورزش به سمت مهارت و علم میرود زنان هم میتوانند همگام با مردان در تمام ورزشها موفق باشند و بتوانند خودشان را به مدالهای بالایی برسانند. تا روزی که زن و مرد بودن و جدایی بین زن و مرد کمکم برداشته شود و همه بتوانند کنار هم ورزش کنند و از یکدیگر چیز یاد بگیرند و پا به پای هم پیشرفت کنند.
ورزشی که انجام میدهید تا حدی ترسناک هم هست.
ترس یک حس طبیعی است و به صورت غریزی در همه آدمها هست. آنهایی که سنگنوردی میکنند آدمهای نترسی نیستند. اکثرا آدمهای ترسویی بودند که وارد این ورزش شدند و خودشان را با ارتفاع آداپته کردند و ترسشان از بین رفته. جالب است بدانید در بین ورزشکاران حرفهای سنگنوردی هنوز کسانی هستند که از ارتفاع میترسند ولی خب همین غلبه بر ترس و تجربه مواجهه با آن بسیار لذتبخش است. از لحاظ خطرناک بودن هم بالاخره ورزشی است که با ارتفاع سر و کار دارد. فدراسیون جهانی یکسری استانداردهای جهانی را در نظر گرفته و این باعث شده سنگنوردی نسبت به ورزشهای دیگر هیچ خطری نداشته باشد. هرقدر ارتفاع میرود بالاتر ابزارها و استانداردها به تبع آن بالا میرود. ما با طناب صعود میکنیم و وقتی هم سقوط کنیم با طناب سقوط میکنیم و فشار روی کل بدن تقسیم میشود و فشار روی یک قسمت خاص از بدن وارد نمیشود که آسیب ایجاد شود. رشته دیگر که بولدرینگ است برای کاهش خطر ارتفاع دیواره را بیشتر از چهار متر نمیگذارند و تشکهای استانداردی تعبیه شده که در هنگام سقوط روی آنها بیفتیم و فشار پخش شود به همه جای بدن و در واقع این رشته هیچ خطری ندارد. من این را تضمین میکنم که خطرات سنگنوردی نسبت به رشتههای دیگر خیلی کمتر است.
چه کار کنیم که این مدال ادامه پیدا کند و بیشتر شود؟
این مدال میتواند آغازگر خوبی باشد برای اینکه خیلیها مخصوصا نسل بعدی به این باور میرسند که اگر من الناز رکابی با این همه زحمت توانستم به مدال برسم آنها هم میتوانند. میبینند که ما خیلی از مهارتها را در خلال مسابقات بینالمللی کسب کردیم و حالا آنها از ما یاد میگیرند. در این دهه یعنی دههای که در آن قرار داریم و قرار است همه از جمله خود من در آن سنگنوردی کنیم امکانات حرف اول را میزند. ما نیاز به سالنهایی مجهز و اردوهای خارجی داریم تا بتوانیم کنار رقبای خارجی تمرین کنیم و در فرهنگ سنگنوردی آنجا قرار بگیریم و به آن چیزها عادت کنیم. آنجا امکانات خیلی خوب است و ایران خیلی طول میکشد تا به آن امکانات برسد. با توجه به سختگیریهایی که وجود دارد. اگر اینها باشد و از دانش مربیان خارجی هم استفاده شود قطعا این مدال تداوم پیدا میکند. حمایت از ورزشکاران هم خیلی موثر است. یک نفر خیلی کم است برای جامعه سنگنوردی. من سالها تنها تلاش کردم. سالها در رشتههای بولدرینگ و سرطناب تنها بودم و تنها اعزام میشدم. این عشق به ورزشم بوده که من را سالها زنده نگه داشته. عشق به اینکه خودم را نماینده ایران میدانستم من را نگه داشته. در بین خارجیها من به عنوان نماینده ایران شناخته شدم و این باعث شد هیچوقت نتوانم مهاجرت کنم. اسمش را بگذاریم عرق به وطن یا هر چیز دیگری اما دوست داشتم بگویم ما با همین امکانات میتوانیم خودمان را برسانیم به سطحی که میخواهیم با همین حجاب و اوضاع ایران. حدودا به جاهایی در سطح جهانی رسیدم و امیدوارم امکانات برای خود من و نسل بعد فراهم شود که بتوانم این سالهای طلایی سنگنوردی به موفقیتهای بیشتری برسم. سالهای طلایی سنگنوردی ۴ یا ۵ سال بیشتر نیست. امیدوارم بتوانم در این سالها با انگیزه بیشتر و احساس بهتری ورزش کنم و امروز که زمان برداشت است چیزهایی که کاشتهام را درو کنم.
وضعیت معیشت و درآمد شما به چه صورت است و چه انتظاری دارید؟
من آنقدر درگیر ورزش هستم که یکسری معیارهایی که برای یک زندگی خوب است را در نظر نمیگیرم. من همیشه در حال تمرین و ورزش قهرمانی هستم. از صبح که میآیم بیرون تمرینم را میکنم و به مربیگریام میپردازم که بتوانم بخشی از هزینههای زندگیام را تامین کنم و بعد هم به خانه برمیگردم. جز این دغدغه دیگری در زندگی ندارم. ولی خب قطعا زندگی خرج دارد و حقوقی که از طریق مربیگری به دست میآورم کفاف زندگیام را نمیدهد و مزد زحماتم نمیتواند باشد. سالها طول کشیده تا من پلهپله خودم را به این سطح رساندم و قطعا نسل بعدی خیلی شرایط بهتری خواهند داشت. ولی امیدوارم مسوولان درک کنند و آن چیزی که مزد زحمات ورزشکاران حرفهای هست را بدهند. ورزشکارانی که تمام زندگیشان را برای ورزش میگذارند. مساله مهم این است که یکسری رشتهها در بازیهای آسیایی یا المپیک مدالآور هستند. این رشتهها و ورزشکارانش خودشان را به سطحی رساندهاند که میتوانند مدالآوری کنند ولی ورزش ما چون نوپاست مدالآوری در آن خیلی سخت است. در واقع باید یکی، دو دهه زمان داد تا به آن سطح برسیم. مسوولان این را نمیبینند و فقط مدال بازیهای آسیایی و المپیک را میبینند. امیدوارم کسانی که مسوولیت دارند این را درک کنند که ورزش ما کار خیلی سختی برای کسب مدال در مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی و المپیک دارد و برای کسانی که نامبروانهای این رشتهها هستند همان امکاناتی را در نظر بگیرند که برای المپیکیها در نظر میگیرند. مثلا میگویند به اینها شغل میدهند یا جایی استخدام میشوند. برای ورزشهایی نظیر ورزش ما هم اینها لحاظ شود. من سالها در سطح آسیا چهارم میشدم ولی کسی این را نمیدید. همه فقط سکو را میبینند. همه میپرسند رفتی روی سکو یا نه؟ در حالی که ورزش ما این شکلی نیست و ورزشکاران پلهپله بالا میروند. من خودم از سطح خیلی پایین شروع کردم و بعد به مدال آسیا رسیدم و حالا در سطح جهان مدال گرفتم. دو دهه از زندگی من به صورت کامل برای این ورزش رفته. من دقیقا مثل یک کارگر کار کردم تا بتوانم پرچم کشورم را بیاورم بالا. خیلی امید دارم تلاشم دیده شود و شرایط خوبی برای من در نظر بگیرند.