رها شدن افکار و بالا رفتن تمرکز ارمغان ورزش گلف می باشد

خاطره ملایی پلی عضو کمیته ملی استعداد یابی انجمن مینی گلف کشور:

ارسال شده در ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، توسط زهره کرمی

موفقیت بانوان هرمزگانی نشان از استعداد درخشان و پتانسل بالایی است که در زمینه های مختلف ورزشی، فرهنگی و … دارند و با وجود داشتن محدودیت ها هرگز دست از تلاش برنداشته اند.

به تازگی خاطره مولایی پلی بانویی از بندر خمیر عضو کمیته ملی استعداد یابی انجمن مینی گلف کشور شد. به همین بهانه گفتگویی با وی انجام داده ایم که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.

 خودتان را به طورکامل معرفی کنید

فارغ از چیزی من انسان هستم و عاشق مردم استانم هرمزگان…

سلام

من خاطره ملایی پلی هستم متولد ۱۳۶۵… متاهل و دارای دو فرزند… ساکن بندرخمیر…دارای لیسانس روانشناسی و دانشجوی ارشد مدیریت

از فعالیت های خود برایمان صحبت کنید

بیشتر فعالیت های من فرهنگی،  اجتماعی و ورزشی هست، سه سال به عنوان روانشناس و مسئول اورژانس اجتماعی فعالیت داشتم و کارشناس نمونه کشوری و استانی در سال ۱۳۹۹ شدم…

داوطلب جمعیت هلال احمر شهرستان بندر خمیر هستم و در این حوزه هم فعالیت خوبی داشتم

در حال حاضر مدرس مهارتهای زندگی هستم و بیشتر فعالیتم در زمینه ی توانمند کردن بانوان هست

رییس هیئت گلف شهرستان بندرخمیر و مربی مینی گلف هستم و سه میدان مینی گلف با همکاری شرکت تعاونی خمیر ساروج جنوب راه اندازی کردیم.

آموزش مهارت های زندگی جهت توانمند کردن بانوان و شروع کمپین ۵ صبحی با مدیریت و آموزش خودم و همراهی دوستان بزرگوار که خداروشکر بازخورد خوبی داشت

و به لطف خداوند،  به تازگی با حکم جناب آقای دلیران سرپرست مینی گلف کشور و بنا به پیشنها رییس محترم هیئت گلف استان آقای شبانکاره ، بنده افتخار این را پیدا کردم که به عنوان عضو کمیته ی ملی استعداد یابی مینی گلف کشور انتخاب شوم

چطور با گلف آشنا شدید؟

من همیشه عاشق ورزش بودم و علاقه ی خاصی به این رشته ورزشی داشتم و آن را از طریق رسانه ها دنبال میکردم .

 همیشه هم باخودم میگفتم باید این رشته ورزشی به استان هرمزگان هم بیاد تا اینکه سال ۱۳۹۷ متوجه شدم این رشته وارد استان هرمزگان شده و خبرش درج شد که  رییس هیئتش آقای شبانکاره هستند

بعد از این چون علاقمند بودم ، پیگیر شدم و تمرین کردم و آموزش دیدم و توانستم فعالیت کنم و مربیگریش را بگیرم…

خدا را شکر گذارم که با توجه به علاقه ای هم که داشتم توانستم رییس هیئت گلف شهرستان بندرخمیر شوم.

استقبال بانوان ازاین رشته چطور است ؟

برای اولین بار بانوان استانمان در مسابقات المپیاد مینی گلف و همچنین برای اولین بار در مسابقات قهرمانی گلف کشور شرکت کردند که میتوانیم درتاریخ هرمزگان حتی نام ببریم.

در یک جمع بندی کلی و باتوجه به اطلاعاتی که نسبت به این ورزش دارم استقبال بسیار خوبی شده است و مراجعه کننده در سطح استان و هم شهرستان زیاد داشتیم این امر ما را ملزم می کند  که با همکاری مسئولین امر زیر ساخت ها را در شهرستان ها هرچه سریعتر راه اندازی کنیم و در اختیار مردم عزیز استان قرار دهیم.

البته یک زمین رنج گلف توسط هیئت گلف استان در مجموعه ورزشی خلیج فارس  در حال راه اندازی است که انشالله بعد از راه اندازی آن اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

از دیگر اقدامات انجام شده راه اندازی زمین های مینی گلف است که با همکاری  شهرداری های مناطق در پارک های بندر عباس زمینهای مینی گلف راه اندازی و در اختیارمردم قرار گرفته است و در حال حاضر هم مسابقات و تمرینات در همین زمینها انجام می شود که کمک زیادی به توسعه و ترویج این ورزش کرده است.

با توجه به اینکه ساکن خمیر هستید،  بانوان این شهرستان ازاین رشته استقبال کرده اند؟

 بله خداروشکر در استان هرمزگان استقبال خیلی خوبی شده و باتوجه به اینکه ورزش نوپا هست زیر ساخت هاش خیلی خوب برنامه ریزی و اجرا شد و شهر بندرخمیر هم پتانسیل خیلی خوبی دارد بانوان بسیار فعال و پویایی دارد…

در استان تیم خیلی قوی برای اعزام به مسابقات کشور آماده شده بود که از خمیر هم ما یک نفر می خواستیم بفرستیم ولی متاسفانه به خاطر کرونا انجام نشد

از کم و کاستی های ورزشی در استان به ویژه جهت ورزش بانوان بگویید؟

 باتوجه به اینکه این ورزش نو پا بوده و کم وکاستی هایی هم دارد که حتما باید با تلاش هیئت و مسئولین مرتبط بتوانیم زیر ساختهای مناسب را در اختیار تمام شهرستانها قرار دهیم.  من اطمینان دارم  با توجه به اینکه بانوان هرمزگان پتانسیل بسیار بالایی دارند و این ثابت شده هست و بیشترفتی در خور شان بانوان عزیزمان خواهیم داشت

به تازگی عضو کمیته ملی استعداد یابی انجمن مینی گلف کشور شده اید؛ برای ما از فعالیت ها و اهداف این کمیته بگویید؟

بله خداروشکر میکنم که این افتخار نصیب ما هرمزگانی ها شد و مطمئنا باهم و در کنار همدیگر میتوانیم خیلی موفق تر باشیم

و همچنین قبل از این هم آقای شبانکاره رییس هییت گلف استان هم عضو هیئت رییسه مینی گلف کشور هست و هم عضو توسعه و زیر ساختهای عمرانی مینی گلف کشور هم میباشند و سپاسگزاریم از نگاه ویژه و حسن اعتماد فدراسیون به هرمزگانی ها

هدف از کمیته ی استعدادیابی مینی گلف ما طی صحبت هایی که حالا با اعضای این کمیته در سطح کشور داشتیم قرار شد یک سری بررسی های تخصصی را به انجمن پیشنهاد بدهند و بعد کار ما شروع شود

اولینش بررسی پرسنل آکادمی ملی المپیک و کمیته ی ملی المپیک هست که قرار شده که ما برای کارمندان آکادمی برنامه هایی داشته باشیم ولی در کل برنامه ریزی و هدف ما روی بچه های مدرسه و آموزش و پرورش می باشد…

ما با یک برنامه ریزی مدون از فدراسیون قراراست که  برنامه ی استعدیابی را در تمام نقاط کشور راه اندازی کنیم که انشالله بتوانیم تمام افرادی که واقعا نسبت به این بازی استعداد خوبی دارند شناسایی کرده و بتوانیم یک تیم خوب و قدرتمند برای مسابقات آسیایی جهانی آماده کنیم

بانوان علاقمند به این ورزش به کجا مراجعه کنند ؟

بانوانی که علاقمندند در بندرخمیر می توانند به اداره ی ورزش و جوانان واحد بانوان مراجعه کنند

و در خود استان اداره کل ورزش و جوانان قرار هست اتاقی را در اختیار تیم هیئت گلف در مجموعه ورزشی خلیج فارس اختصاص دهد و حتما به اطلاع عموم خواهد رسید.

شروع ورزش گلف شرایط خاصی دارد؟ 

من لازم میدونم چند نکته را در مورد گلف بگویم

اولا مردم فکر میکنند گلف ورزش پولدارها هست… این مطلب را می خواهم به عرض همه ی هم استانی های عزیزم برسانم که مینی گلف ورزش بسیار ارزان قیمتی هست و اصلا محدودیت سنی ندارد و کاملا همگانی هست که باعث رها شدن افکار و بالا رفتن تمرکز افراد میشود تا بتوانند برای لحظاتی به دور از دغدغه هایی که افراد دارند آرامش را تجربه کنند.

حتی دوستان ما زمینهای مینی گلف دربندرعباس در  پارکها راه اندازی کردند و به صورت آزاد میتوانند استفاده کنند. که  فقط نیاز به یک دسته پاتر و توپ دارد،  شرایط خاصی لازم نیست و خوشبختانه ورزشی هست که هیچ گونه آسیبی به فرد وارد نمی کند.

و در آخر سخن پایانی…

تشکر و قدر دانی از حسن اعتماد جناب دکتر عزیزی ریاست محترم فدراسیون گلف جمهوری اسلامی ایران  و همچنین جناب آقای دلیران که پر از تلاشن و انگیزه ی بسیار بالایی دارند و به تمام هییت های کشور انگیزه ی بالایی دادند و به لطف خدا حرکت برای توسعه وترویج این ورزش مفرح بیشتر شده است.

 و در آخر از همراهی جناب آقایان دکتر خادمی مدیرکل اداره ورزش وجوانان ، شبانکاره رییس هیئت گلف در استان ، برهم رییس محترم اداره ی تربیت بدنی و همچنین مسئول محترم بانوان اداره تربیت بدنی بندر خمیر تشکر میکنم .

دختری از جنس دریا/پدیده ای که آرزوهایش دریایی است

ارسال شده در ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، توسط صنعت جنوب

در استان هرمزگان استعدادهای بزرگی در بخش بانوان وجود دارد که در دهه های گذشته بدلیل غفلت و عدم وجود امکانات مناسب نتوانسته اند استعدادهای خود را به نمایش بگذارند و چه بسیار دخترانی که می توانستند بارها نام هرمزگان را در دنیا طنین انداز کنند و اما بدلیل نبودن شرایط مساعد و کاستی های زیاد، هرگز به آرزوهای خود نرسیدند تا سرمایه های عظیم ورزش در استان خاموش بمانند . اما طی سالهای گذشته و با افزایش زیرساخت ها و ایجاد شرایط مساعد برای ورزش بانوان حالا استعدادهای درخشانی سر بر افراشته است.

ستایش را به خاطر بسپاریم، دختری که حالا رویاهایش را در دریا جستجو می کند، دختری که برای رسیدن به آرزوهایش هر روز دل به دریا می زند و موج ها را می شکافد تا قهرمانی دیگر در دامان خلیج فارس پرورش یابد و دختری دیگر نام هرمزگان را بر فراز سکوهای قهرمانی فریاد بزند. نام ستایش گودرزی را قطعا در آینده ای نزدیک بارها خواهیم شنید آن هم با درخشش در ورزش استان و کشور و درخشش در رشته پدل برد.

نوجوانی که در سن ۱۶ سالگی حالا به اردوی تیم ملی کشور دعوت و قطعا یکی از ورزشکارانی خواهد بود که چشم ها را خیره خواهد کرد.

خودتان را بیشتر معرفی می کنید؟

 ستایش گودرزی هستم متولد ۲۷ آبان ماه ۱۳۸۵ در شهر بندرعباس متولد شدم

از چه زمانی ورزش را شروع و در چه رشته ای فعالیت کردید؟

 از سن ۸ سالگی ورزش در رشته قایقرانی در شاخه های مختلفی از جمله کایاک و اسلالوم فعالیت کردم و از همان ابتدا با تشویق و حمایت خانواده ورزش خودم را با هدف مسابقات و حرفه ای شدن تا سن ۱۳ سالگی ادامه دادم و از تیرماه ۹۹ هم در رشته پدل برد فعالیت خودم را آغاز کردم.

چقدر به اهدافی که از قبل پیش بینی کرده بودی تا کنون رسیده‌ای؟

در قایقرانی به دلیل سن کم موفقیت های بزرگی کسب نکردم اما فعالیت در این رشته باعث شد در ادامه به پدل برد رو بیارم که تا کنون شرایط بسیار خوب بوده و با توجه به اهداف و برنامه های آینده خودم، قطعا به لطف پروردگار پله های موفقیت را یکی پس از دیگری طی خواهم کرد. در رشته پدل برد هدف های بزرگی دارم و من تازه فعالیتم را آغاز کردم مطمئنم علاوه بر تلاش های بنده، وجود خداوند را در زندگی ورزشی و شخصی خودم می بینم که کمکم خواهد کرد

با توجه به اینکه شما در رشته دیگری نیز فعالیت می گردید چه عاملی باعث شد تا رشته خود را تغییر دهید و به سمت این رشته بیاید؟

به دلیل شیوع بیماری کرونا و شرایط خاصی که ایجاد کرده بود و همینطور دلایل شخصی باعث شد من از ورزشی که علاقه بسیار زیادی داشتم فاصله بگیرم بعد از یک سال به پیشنهاد خانواده وارد رشته پدل برد شدم که این ورزش را در اول تیرماه سال ۱۳۹۹ آغاز کردم.

خانواده به عنوان اصلی‌ترین حامی چقدر در موفقیت‌های شما نقش داشته اند؟

خانواده مهم ترین سهم رو در حمایت از من داشتند و اگر حمایت ها و پشتیبانی خانواده همراهم نبود قطعا موفقیت هایی که تا کنون داشتم حاصل نمی شد و خانواده به عنوان مهمترین عنصر حمایتی بیشترین نقش در مسیر موفقیت و انتخاب رشته ورزشی من داشته اند و در تمام مسابقات در کنارم بوده اند و تمام تلاش و زحمت خود را برای موفقیت من گذاشته اند.

به عنوان یک ورزشکار که تازه مسیر موفقیت را شروع کرده و با داشتن سن کم نوید یک دختر جسور را و نام آور برای هرمزگان را می‌دهد انتظارات از خودت چیست ؟

برای اینده در این ورزش هدفم کسب مقام های آسیایی و جهانی است همیشه و در هر کجا که باشم مهمترین علت موفقیت من خداوند است چون این توان را در اختیار من گذاشت که به این سطح برسم و پله اول را برای رسیدن به اهدافم بردارم و از خودد انتظار دارم که در بالاترین سطح ها قرار بگیرم و پرچم کشورم را بالا ببرم و دوست دارم در زندگی ورزشی ام همیشه به دور از حاشیه باشم

چه افرادی بیشترین نقش را در موفقیت های شما و هدایت شما به سمت این رشته ورزشی داشته اند؟

خانواده ام، مربی دلسوز و مهربانم استاد عابد شجاعی و هم تیمی های عزیزم و حتی مربی های تیم ملی و آقایان رستمی فلاح، سامانی و تشیعی که سهم بسزایی در قهرمانی های بنده داشتند از همه این عزیزان تشکر می کنم.

تاکنون و با توجه به اینکه مدت زمان زیادی از فعالیت شما در این رشته ورزشی نمی‌گذرد اما مدال‌ها و مقام های مختلفی را در سطح استان و کشور کسب کارکرده ای، مهم ترین مقام هایی که کسب کرده کدامند؟

متاسفانه یا خوشبختانه مسابقه هایی که من در آن شرکت داشتم مسابقات در سطح کشور بود و بنده در هیچ یک از مسابقات استانی حضور نداشتم دقیقا ۵ ماه بعد از اینکه وارد این رشته شدم در مسابقات دور اول انتخابی تیم ملی در مسافت ۱۵۰۰ متر  زیر ۱۸ سال مقام دوم و در مسافت ۵ کیلومتر بزرگسال مقام دوم را کسب کردم.

در مسابقات فستیوال مارینا کیش به میزبانی جزیره کیش دور مقدماتی کسب مقام اول را داشتم و در فینال 5 کیلومتر طلای مسابقات را کسب کردم و در مسابقات دور دوم انتخابی تیم ملی در مسافت ۸ کیلومتر توانستم در رده بزرگسال مقام اول و طلای مسابقات را بار دیگر کسب کنم .

به غیر از ورزش اهل درس و فعالیت های دیگر هستید چقدر به تحصیلات عالیه با وجود فعالیت ورزشی اهمیت می دهید؟

بله با وجود فعالیت ورزشی درس در اولویت اول و اصلی ترین پایه را در اهداف من برای اینده قرار دارد. و برای موفقیت در ورزش در سطوح بالاتر نیاز به تحصیلات دانشگاهی و سطوح بالای علمی می باشد که با تمام وجود هم در ورزش و هم در تحصیلات تلاشم را خواخم کرد تا بهترین عملکرد داشته باشم.

دغدغه اخراج‌شدن مانع فرزندآوری زنان شاغل

ارسال شده در ۱۴ اسفند ۱۴۰۰، توسط ایرنا

مادر در دوران شیردهی باید آرامش باشد، اما زنان شاغل به دلیل حمایت نشدن استرس زیادی دارند. اغلب آن‌ها به دلیل ترس از دست دادن شغل، چند هفته بعد از زایمان به محل کارشان می‌روند. دستگاه‌های مسئول باید مدل اشتغال زنانی که فرزند خردسال دارند را تغییر دهند.کودک از شش- هفت‌ماهگی نیاز بیشتری به حضور مادر دارد و باید به زنان شاغل مرخصی‌های یک الی دو ساله داده شود.

عقربه‌های ساعت ۷ صبح را نشان می‌دهند. زن جوان از ساعت ۵ صبح بیدار بوده است. بوی غذایی که برای ناهار بچه‌ها آماده کرده سالن کوچک خانه را پر کرده است. درحال آماده کردن صبحانه، چاشنی‌های آخر خورشت را هم می‌ریزد. بچه‌ها را بیدار می‌کند. صبحانه‌شان را می‌دهد. برای یکی‌شان وسایل کلاس آنلاین را جفت و جور می‌کند. آن یکی که پیش دبستانی است می‌خواهد رنگ‌آمیزی کند. کتاب‌ها و وسایل او را هم کنار دستش می‌چیند. یک بار دیگر خوراکی‌هایی که برای میان وعده شان گذاشته را چک می‌کند. پرستار بچه‌ها یک ساعت دیگر می‌رسد. با استرس و دلهره خانه را ترک می‌کند. در تمام مدتی که در اداره است مدام به بچه‌ها تماس می‌گیرد. کوچک‌ترین مشکل احتمالی در خانه به سادگی می‌تواند تمرکز را از او بگیرد. با این حال سعی می‌کند با دقت کارها را به اتمام برساند. عقربه‌ها ساعت ۴:۳۰ را نشان می‌دهد. رمقی ندارد. خسته است. باید زودتر خودش را به ایستگاه مترو پر ازدحام برساند. دو ماسک می‌زند که از خودش و بچه‌ها محافظت کرده باشد. به خانه که می‌رسد بخش دوم روزکاری او از اینجا شروع می‌شود. خانه به هم ریخته است و تا دیر نشده باید برای شام تدارک ببیند تا اعضای خانواده کوچکش بتوانند دور هم غذا بخورند. این روند فرساینده خود را به زندگی بیشتر زنان امروزی تحمیل می‌کند. در حالی که زن برای شاد بودن و مدیریت خانه باید به دغدغه‌ها و علایق شخصی خودش هم بها بدهد تا از افسردگی دور بماند. اما با این روند خانم‌های شاغل دیگر وقتی برای خود دارند؟

دغدغه اخراج‌شدن مانع فرزندآوری زنان شاغل

اگرچه زنان توانایی و تمایل به ایفای نقش‌های مختلف را دارند و خداوند این توانایی را در وجود آن‌ها نهاده است اما گاهی هماهنگی بین ایفای نقش‌های مختلف فشارهای روحی، روانی و جسمی زیادی را به زنان وارد می‌کند که منجر به بروز مشکلاتی برای آنان می‌شود. «دکتر فرشته روح‌افزا» استاد دانشگاه و پژوهشگر زنان درگفت‌وگو با ایرنا اشتغال زنان را از دیدگاه‌های گوناگون موردبررسی قرار می‌دهد.

برای سوال اول می‌خواهیم بدانیم چرا زنان امروزی توجه زیادی به اشتغال و کار بیرون از منزل دارند و اگر آن را نداشته باشند حس می‌کنند که از دیگران عقب مانده‌اند؟

مؤلفه‌های خیلی زیادی وجود دارد اما مهم‌ترین دلیل این است که در سیستم‌های تبلیغاتی بیرون، سبک زندگی به‌گونه‌ای است که زنان احساس می‌کنند خانم‌های شاغل بیشتر موردتوجه و احترام قرار دارند. به‌هرحال این نوع نگاه فرهنگی به اشتغال در زنانِ امروز غالب شده و منجر به این شده تا داشتن شغل به یک آرزو برای دختران و زنان تبدیل شود. یکی دیگر از مسائلی که باعث گرایش زنان به بازار کارشده، بحث استقلال مالی است. همچنین برخی از زنان به اهمیت خانه و خانواده اشراف لازم را ندارند و میزان اولویت کار و خانواده را نمی‌دانند. البته باید توجه داشت که همه خانم‌های شاغل نگاه یکسانی به اشتغال ندارند، چه‌بسا یک خانم به دلیل تحصیلات عالی و مدارج علمی بالا علاقه‌مند به فعالیت اجتماعی است و اشکالی هم به آن وارد نیست. بنده به‌هیچ‌عنوان مخالف اشتغال زنان نیستم اما اینکه اولویت زن شاغل چه چیزی باید باشد، مورد اهمیت است. زمانی که شغل اولویت اول و همسر و فرزندان اولویت دوم قرار بگیرند، ممکن است اتفاقات ناخوشایندی در یک خانواده رخ دهد.

نگاه زنان برخلاف چند دهه قبل به خانه‌داری تغییر کرده و اغلب زنان نگاه حقارت‌آمیزی نسبت به خانه‌داری دارند؛ به نظر شما چه چیزی باعث تغییر در این نوع نگاه به خانه‌داری شده است؟

اشتغال به خانه‌داری یک هنر است و تحقیر آمیز نیست. چیزی که باعث شد تا نگاه زنان به اشتغال تغییر کند و همسر و فرزند در اولویت دوم قرار بگیرد، نوعی از تهاجم فرهنگی است. نقش مؤثر زن باعث شده که استحاله فرهنگی متوجه زنان گردد. دشمنان به‌خوبی دریافته‌اند که اگر موفق به تغییر فرهنگ زنان شوند می‌توانند تمامیت فرهنگ یک جامعه را تغییر دهند. دشمن به دنبال این است که برای رسیدن به اهداف خود هویت زنان ما را بگیرد و او را از خانواده جدا کند لذا تغییر نوع نگاه زنان به اشتغال متأثر از تهاجم فرهنگی است. همچنین بحث کنترل جمعیت، تغییر سبک زندگی و تقلید از غربی‌ها منجر به این شده فرزند در اولویت قرار نگیرد.

بهترین مدل مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی در زمینه اشتغال زنان به چه صورتی است و اسلام چه الگویی را در این زمینه می‌پذیرد؟

هیچ‌ فرد دین‌داری و اساسا دین با اشتغال زنان مخالف نیست. حضور اجتماعی به موقعِ زنان، سیره زندگی بزرگان و ائمه اطهار بوده است. این بزرگان هر جا که لازم بود حضور می‌یافتند. حضرت زینب (س) مفسر قرآن بودند و در جامعه حضور اجتماعی داشتند. حضرت زهرا (س) در مسائل علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعال بودند و به سؤالات مردم پاسخ می‌دادند. حضرت خدیجه (س) تاجر بودند که این تجارت و مال، پشتوانه تبلیغ دین و پیروزی بر مشرکان می‌شود. لذا اشتغال زنان ازنظر اسلام مذموم نیست؛ اما تربیت فرزند و همسرداری از مسائل مهمی است که نباید آن‌ها را فدای کار بیرون کرد و اولویت یک زن مسلمان باید خانه و خانواده باشد.

اینکه فرمودید اشتغال زنان از نظر اسلام مذموم نیست آیا به معنای این است که زنان در هر شغلی و با هر شرایطی می‌توانند در جامعه حضور پیدا کنند؟

خیر. برخی از شغل‌ها آسیب‌زا هستند و زنان اصلاً نباید به این شغل‌ها ورود پیدا کنند. متأسفانه برخی زنان به دلیل مشکلات اقتصادی به اجبار جذب کارهایی مثل رانندگی کامیون و اتوبوس، منشی برای آقا، کار در کارخانه، بنگاه‌دار و… می‌شوند. این‌گونه مشاغل در شأن یک زن نیست و امنیت روانی زن را سلب می‌کند. همچنین متأسفانه این روزها برخی زنان به سمت بلاگری روی آوردند و با عشوه‌گری و آرایش و جلب‌توجه دیگران سعی در کسب درآمد دارند اما این نوع اشتغال‌ها موجب اضمحلال شخصیت است. از نظر اسلام در هرجایی که به شخصیت زن لطمه بخورد، آن خانواده در آن جامعه لطمه خواهد خورد چون سکان‌دار خانواده زن است؛ وقتی خانواده لطمه بخورد، جامعه سقوط خواهد کرد.

از نظر شما موضوع اشتغال زنان نیاز به بازبینی قانونی دارد یا خیر؟

قطعاً نیاز به بازبینی دارد. دستگاه‌های فرهنگی، اجرایی و حتی قضایی ما باید زنان را به سمتی سوق دهند که زنان متوجه اولویت خانواده بشوند. اشتغال زنانی که دارای نوزاد هستند اشتباه محض است. مادر در دوران شیردهی باید از آرامش بالایی برخوردار باشد اما زنان شاغل به دلیل حمایت نشدن استرس های زیادی را متحمل می‌شوند. اغلب آن ها به دلیل ترس از دست دادن شغل، چند هفته بعد از زایمان به محل کارشان می‌روند. به همین دلیل دستگاه‌های ذی‌ربط باید مدل اشتغال زنانی که فرزند نوزاد خردسال دارند را تغییر دهند. مرخصی زایمان زنان، شش ماه است در حالی‌ که کودک از شش- هفت‌ماهگی نیاز بیشتری به حضور مادر دارد و باید به زنان شاغل مرخصی‌های یک الی دو ساله داده شود.

مسئله مرخصی زایمان و توجه به زنان شاغل در کشورهای دیگر بسیار مورد اهمیت است. در کشورهای دیگر به زنان، مرخصی زایمان با حقوق داده می‌شود اما ما این توقع را هم نداریم که به زنان شاغل مرخصی با حقوق بدهند، همین‌که آن‌ها را اخراج نکنند هم موردقبول است. متأسفانه بین قوای ما در این زمینه هماهنگی وجود ندارد و به زنان دارای فرزند ما این اولویت داده نمی‌شود. اگر مادر شاغلی بداند که می‌تواند بدون دغدغه از دست دادن شغل مرخصی بگیرید، قطعاً اقدام به فرزندآوری خواهد کرد.

زنان شاغل ایفای نقش‌های مختلفی را برعهده دارند و معمولاً تمایز خاصی بین زنان خانه‌دار با زنان شاغل وجود ندارد و جامعه از هر دو انتظارات یکسانی دارد اما زنان شاغل چطور می‌توانند بین نقش‌های مختلف هماهنگی به وجود بیاورند؟

ساعت‌های خانه مال خانه است و رابطه با همسر و فرزند در ساعت های خارج از کار باید تعریف‌شده و مدیریت‌شده باشد. یک خانواده آرام، چشم‌انداز بزرگی برای جامعه ایجاد خواهد کرد. زنان ما نسبت به جامعه مسئول هستند و باید وظایفشان را انجام دهند اما نباید خانواده و فرزند را فدای کار کنند. اگر زنی احساس می‌کند باوجود اشتغال فرصت کافی برای تربیت فرزند را پیدا نمی‌کند، توان رسیدگی به کار منزل و کار بیرون را ندارد و باوجود اشتغال فشار روحی و روانی مضاعفی را باید تحمل کند، لحظه‌ای به اشتغال حتی فکر نکند؛ کار بیرون خانه وظیفه زن نیست. چیزی که بر زن واجب است حفظ کانون گرم خانواده است.در واقع این مردان هستند که باید با حمایت مالی از خانواده و همسرشان آن ها را به زندگی شاد تر و با آرامش بیشتر سوق دهند.

مدرسه سازی در خانواده‌ام نهادینه شده است/دانش آموزان را فرزندان خود می‌دانم

یک بانوی خیر مدرسه ساز:

ارسال شده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، توسط ایسنا

 مدرسه پایه زندگی همه کودکانی است که امید این جهان به آن‌ها گره خورده است. کودکانی که اگر مسیر تحصیلشان را هموار بسازیم، مسیر آینده را هموار خواهند ساخت. در دنیای پیشرفته امروز حیف است که هنوز کودکانی را می بینیم که به دلیل کمبود مدرسه و کلاس درس از زیباتر دیدن و زیباتر ساختن دنیا باز مانده اند و باز می مانند.

درست است که اکنون فرهنگ مدرسه سازی در میان مردم گسترش بیشتری یافته و هستند کسانی که دست در دست هم گذاشته و اقدام به مدرسه سازی در مناطق محروم سرزمینمان کرده اند اما هنوز هم نیاز است کار با شکوه مدرسه سازی خیلی بیش از این­ها در کشور جا بیفتند و بیشتر و بیشتر انجام پذیرد.

سال‌هاست نهادهایی در جامعه پا گرفته‌اند که رسالتشان تلاش برای رفع محرومیت از جامعه است گرچه از بین بردن کامل واژه محرومیت کار چندان آسانی نیست اما یک خیریه و یا نهاد مردمی ثابت کرده که قادر است حداقل، افرادی را در جامعه شناسایی کند که رنج فقر را به دوش می‌کشند. با همّت و تلاش جمعی این خیریه‌ها می‌توان کوشید تا این افراد کمی راحت‌تر از گذشته زندگی کنند و یا با دادن آموزش‌های مختلف به آنها و کودکانشان کمک کرد تا از داشتن آینده‌ای تاریک محاtظت شوند. پسندیده‌ترین خدمت به این قشر از جامعه بدون شک مدرسه سازی است. با ساختن مدرسه و مکانی برای کسب علم و دانش ضمن آن که کمک می‌شود این کودک‌ها بی‌سواد نمانند، پرورش آنها نیز سامان بخشیده می‌شود. به این ترتیب با رشد علمی و پرورش، این کودکان دیگر قادرند آینده‌ای سبز را برای خود انتخاب کنند.

به طور کلی می‌توان گفت خیرین مدرسه ساز با کار نیک و پسندیده مدرسه سازی نه فقط به کودکان بازمانده از تحصیل کمک می‌کنند بلکه از آسیب دیدن آن‌ها در آینده جلوگیری می‌کنند. با ساخت مدرسه‌ها و کمک به تحصیل دانش آموزان محروم یک کشور، از جامعه‌ای امن‌تر برخوردار خواهیم بود. مدرسه کودکان را در مسیر زندگی درست پرورش می‌دهد و از ورود دوباره آن‌ها به دنیای محرومیت جلوگیری می‌کند.

 مدرسه سازی در خانواده‌ام نهادینه شده است/دانش آموزان را فرزندان خود می‌دانم

در همین خصوص با خدیجه هاشمی، رئیس شورای بانوان خیر مدرسه ساز استان هرمزگان همکلام شدیم تا وضعیت مدرسه سازی توسط خیرین را مطلع شویم.

هاشمی افزود: ۲۰ سال از تأسیس و فعالیت مجمع خیرین ساز در استان هرمزگان می گذرد و بالغ بر ۲۵۰ مدرسه به نام بانوان خیر هرمزگانی تأسیس و در حال فعالیت است.

وی با بیان اینکه از کودکی در خانواده ای بزرگ شدم که همگی در امر مشارکت در امور خیریه به ویژه مدرسه سازی فعالیت چشمگیری داشته اند، اضافه کرد: اکنون فرزاندنم نیز همین مسیر را ادامه داده و در این امر مشارکت دارند و به نوعی مدرسه سازی و حضور امور خیر به فرهنگی در خانواده مان تبدیل شده است.

این بانوی خیر مدرسه ساز با اشاره به اینکه دخترم در خارج از کشور هر زمان سیل، زلزله یا طوفانی در هرمزگان رخ می دهد پیگیر وضعیت مدارس است، خاطرنشان کرد: با وجود اینکه از خاک کشورش دور است اما دغدغه اش کودکانی است که در روستاها مشغول تحصیل هستند.

وی با بیان اینکه یک مدرسه ۲ کلاسه در روستای خیرآباد شهرستان جاسک توسط بنده در سال ۱۳۸۷ساخته و اکنون فرزندان تحصیل کرده زیادی را رشد داده است، عنوان کرد: اکنون تمامی کسانی که تحصیل خود را از این مدرسه آغاز کرده اند بخشی از خانواده ام بوده و همچنان ارتباط همگی شان با بنده حفظ شده و همواره هر کمکی نیاز داشته باشند بدون هیچ چشمداشتی در کنارشان هستم.

هاشمی با اشاره به اینکه در طول این سال ها همواره کتب، لوازم تحصیل و برخی مشکلات دیگر از جمله اسکان و درمان دانش آموزان این مدرسه را متقبل شده ام، خاطرنشان کرد: همواره در نظرم به دنبال ساخت مدرسه در جایی بودم که مردمش مظلوم و صدایشان به جایی نرسیده باشد که در این روستا این دو موضوع وجود داشت و امروز خوشحالم می بینم کودکان آن روستا مشغول به تحصیل هستند.

وی با بیان اینکه آرامش خیال، خوشحالی و فراغ بالی که از مشارکت در کار خیر نصیبم شده را با هیچ چیز عوض نمی کنم، اظهار کرد: در روستای رمکان قشم بانوانی که به سمت مشاغل خانگی و تولید محصول رفته بودند خودشان دست به کار شده و با برگزاری جشنواره های محلی و فروش محصولاتشان هزینه ساخت دو مدرسه ۳ کلاسه را فراهم کردند و چه کاری زیباتر از اینکه فرهنگ ساخت مدرسه تا این حد در روستاهای هرمزگان هم رشد داشته است.

رئیس شورای بانوان خیر مدرسه ساز استان هرمزگان بیان کرد: اکثر کودکانی که در مناطق محروم بزرگ می‌شوند زندگی را محدود به همان منطقه و در حصار محرومیت خود می بینند. چنین افرادی که حتی برای بهبود زندگی خود نمی توانند قدمی بردارند چگونه خواهند توانست برای بهبود کشور گام بردارند؟ تعداد افرادی که در این مناطق دید خود را به فراتر از زندگی محدود خود می برند و به خود اجازه می دهند رویاهایی بزرگ داشته باشند بسیار کم است چه خواسته که بتوانند در جهت عملی کردن آن رویاها قدمی بردارند پس باید با ایجاد زیرساخت های آموزشی و فرهنگی در جهت تحقق رویاهای این افراد گام برداریم که مدرسه سازی نخستین مرحله از آن است.

هاشمی در پایان تصریح کرد: شناسایی و جذب انسانهای نیکوکار و خیرین نیک اندیش مدرسه ساز و در کنار آن تجلیل و تکریم این انسان‌های بزرگ، به عنوان گامی اساسی برای توسعه نظام تعلیم و تربیت، محور اصلی فعالیت های شورای بانوان خیر مدرسه ساز استان هرمزگان را تشکیل می دهد.

بانوی جهانگرد ايرانی با دوچرخه بوشهر را تا بندرخمير ركاب زد

ارسال شده در ۷ اسفند ۱۴۰۰، توسط خمیرنیوز

رؤيا لقمانيان جهانگرد پر آوازه و نامي كشورمان كه حدود٣٠ سال قبل جهانگردي را از ايران گردي و با پاي پياده شروع كرده ضمن پيمايش بيشتر شهرها و استانهاي كشور با پاي پياده در يك سفر خاص كه طولاني ترين سفر داخلي وي نیز بوده است با اقدام به اخذ مجوزات لازم مقدارى آب درياي خزر را با آرمان اتحاد بين ملت ايران (بين دو دريا) از شمال تا جنوب به خليج فارس ريخته است.

در سفر دیگری در سال ٢٠٠٨ با حمل نمودن پرچم كشورمان از ايران تا پكن و با پاي پياده جهت شركت در المپيك پكن طي نموده كه از كشورهاي پاكستان،هند،بنگلادش،تايلند،لائوس و ويتنام به كشور چين سفر نموده كه متاسفانه بنا به حساسيت هايي به وي مجوز ورود به چين داده نشد و عليرغم تحمل اين همه مشقت و زحمت نتوانست وارد چين شود و به كشورمان بازگشت.

لقمانیان در سال ٢٠١٠ با دوچرخه به كشورهاي آفريقايي نيز سفر نموده است و نيز با عبور از ٣٠ كشور اروپايي ، ركاب زده است.

سپس در يك سفر داخلي با شعار فارس بودن خليج فارس از چابهار تا بندرلنگه نيز با دوچرخه ركاب زده است و از بندرلنگه با كشتي به كشور امارات رفته و شهرهاي دبي، ابوظبي و شارجه را نيز با دوچرخه طي نمود.

در سفر ديگري با شعار نه به ريزگردها از خورستان و شهر انديمشك تا بندرلنگه ركاب زده است. وي سفرهاي زيادي با شعارهاي محيط زيستي داشته است كه ميتوان به سفر با پاي پياده از چابهار تا زاهدان اشاره نمود.

ماحصل اين مسافرتهاي سخت و پرمشقت نوشتن خاطرات اين سفرها در كتاب گام به گام از درياي مازندران تا خليج فارس و كتاب گام به گام از البرز تا زاگرس و نيز كتاب گام به گام از تهران تا پكن و تحقيقات ديگري كه از اين بانوي ايراني به رشته تحرير در آمده است.

وي گفت: اين سفر  پس از كرونا و پس از سفر با دوچرخه از البرز تا همدان كه با شعار حمايت از حاميان كودكان، از بوشهر تا بندرعباس است كه در حال حاضر پس از طي نمودن بوشهر به بندرخمير وارد شدم ، اين سفر با شعار دست در دست هم دهيم به مهر اغاز شده است.

لقمانیان افزود: من همواره حامي صلح، زنان، كودكان، ميراث فرهنگي، محيط زيست و همواره به دنبال كساني بودم كه تغيير به وجود آورده اند.

رویا لقمانیان ويژگي سفر اخير خود را ورود به روستاها و ديدار با افراد آن روستاها عنوان کرد و گفت: با توجه به اينكه تحصيلات عالي نداشتند، با همت و تلاششان توانسته بودند  زندگي جوانان را تغيير دهند و در بندرخمير نيز به واسطه احسان قتالي با آقاي محمودي شهردار خلاق و پرتلاش بندرخمير آشنا شدم و ارزشمند ترين دستاورد اين سفر آشنايي با اين انسانهاي شريف است كه تنها به خودشان فكر نميكنند و انسانيت ،هم وطن و هم شهري برايشان ارجح تر هستند و اين در واقع هدف من نيز از سفرهايم و اين سبك زندگي ام است و تلاش من در اين بوده كه از خودشناسي بتوانم به خداشناسي برسم كه نوشتن سفرنامه ها و ارتباط با انسانها بخشي از دستاوردهايم بوده و پيامم براي زن ها اين بوده كه ما ميتوانيم  و سعي كردم براي بانوان ايراني الگويي باشم.

لقمانیان افزود : از خانم ها ميخواهم كه به فكر ورزش باشند به فكر خودشان باشند چون زندگي با ازدواج تمام نميشودبا بچه دار شدن تمام نميشود تازه شروع است چون مادرها براي بچه ها الگو هستند.

من سعي نمودم همه جنبه هاي زندگي راتجربه كنم و تك بعدي زندگي نكنم و در تمام جنبه ها خوب و مفيد باشم.

لقمانیان در پایان گفت: از مردم خوب جنوب سپاسگزارم مخصوصا مردم بندرخمير كه اين بندر نسبت به سفر قبل بينظير تغيير كرده با وجود انسانهاي بزرگي كه با آنها ملاقات كردم بنظرم شهر زنده اي شده و مطمئن هستم با كارهايي كه در ان انجام شده از لحاظ توريستي و فرهنگي بينظير خواهد بود به اميد روزهايي بهتر.

ریشه قتل‌های ناموسی کجاست؟

آسیب شناسی قتل‌های ناموسی در گفت‌وگو با کارشناسان حقوقی

ارسال شده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۰، توسط ایسنا

کارشناسان حقوقی معتقدند که برای جلوگیری از قتل های ناموسی همچون قتل زن جوان اهوازی، رومینا اشرفی و …جدا از برخورد سریع و قاطع، باید ضمن فرهنگسازی، پیشگیری از وقوع چنین جرایمی در اولویت باشد.

به آوای دریا و به نقل از ایسنا، شنبه ۱۶ بهمن ماه سال جاری قتل فجیع زن جوانی  بدست همسرش در اهواز رخ  داد که در فیلم منتشرشده در فضای مجازی همسر این زن پس از قتل او  سر بریده اش را در شهر  گرداند. وقوع چنین قتلی نه تنها باعث  جریحه دار و تشویش  اذهان عمومی شد بلکه به نوعی  ترویج خشونت در جامعه را به نمایش گذاشت.

بی شک این قتل که بعنوان قتل های ناموسی مطرح می شود، اولین  قتل نبوده و آخرین قتل هم نیست و در گذشته هم قتل هایی همچون رومینا اشرفی( دختر ۱۴ ساله تالشی  که به دست پدرش با داس سرش بریده شد) یا جنایت خیابان گاندی یا همان ماجرای «شاهرخ و سمیه» که ( سمیه برادر ۸ ساله و خواهر ۱۳ ساله خود را با همدستی   شاهرخ به قتل رساند) و یا قتل بابک خرمدین (فیلمسازی که بدست والدین کهنسالش تکه تکه و به قتل رسید) و   … رخ داده بود.

قتل های حیثیتی و ناموسی از مصادیق جنایات عمدی است و در تمام این قتل ها  جدا از دستگیری متهم یا متهمان  و رسیدگی سریع به این گونه پرونده ها باید  علل وقوع این گونه جرایم  بررسی شود و پیشگیری از وقوع جرم و فرهنگ سازی و منع خشونت های خانوادگی از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. اعمال مجازات و قصاص این گونه متهمان  به تنهایی کافی نیست و تاثیری ندارد؛ چرا که اگر تاثیرگذار بود  دیگر چنین فجایعی در جامعه رخ نمی داد ؛ لذا بهتر است که فرهنگ سازی کنیم و با آسیب شناسی علت این گونه حوادث  را جویا شویم.

در حادثه اخیر در اهواز و ورود دستگاه قضایی، متهم اصلی پرونده دستگیر شد و فیلم این قتل در فضای مجازی توسط خبرگزاری رکنا با عنوان «قتل عروس ۱۷ ساله توسط شوهرش در اهواز» منتشر شد.  پس از آن  هیات نظارت بر مطبوعات اعلام کرد که در پاسخ به مطالبات به حق مردمی برای جلوگیری از انتشار تصاویر خشونت‌آمیز و مغایر با سلامت روانی جامعه، پایگاه خبری “رکنا” توقیف شد.

 پیرو آن حجت‌الاسلام والمسلمین صادق مرادی رئیس کل دادگستری استان خوزستان اعلام کرد که  متاسفانه قتلی در اهواز اتفاق افتاد و متعاقب آن قاتل اقدام به نمایش عمل فجیع خود در یکی از خیابان‌های شهر کرد که این امر موجب خدشه به امنیت روانی شهروندان شده است. با تلاش پلیس و صدور دستورات قضایی لازم، عوامل قتل شناسایی و ساعاتی پس از حادثه دستگیر شدند. دستگاه قضایی استان با متهم این حادثه قاطع و سریع برخورد می‌کند.

 دستگاه قضایی چگونه می خواهد   با متهم این پرونده برخورد قاطع داشته باشد؟چه اقداماتی باید انجام شود که هر چند سال یکبار دیگر شاهد چنین قتل هایی در جامعه نباشیم؟مجازات قاتلین این گونه قتل ها که خود اولیای دم محسوب می شوند چیست؟

برای پاسخ به این سوال و سوالات دیگر نظرات حقوقدانان را جویا شدیم.

*رسانه‌ها در سطح وسیع این گونه فجایع را منتشر کنند

هوشنگ پوربابایی یکی از وکلای باسابقه دادگستری در گفت وگو با ایسنا در این رابطه گفت:  در خصوص فاجعه فجیعی که در اهواز رخ داد و یک جوانی با  قتل همسرش مرتکب جرم دیگری مبنی بر اینکه سر همسرش را در  شهر میگرداند  تا مردم ببینند از چند جهت قابل بررسی است.‌ اظهارنظرهای متعددی  توسط مقامات قضایی صورت گرفته مبنی بر اینکه برخورد قاطعی می شود. به این موضوع  باید هم از لحاظ حقوقی و  قضایی  و هم از حیث جامعه‌شناسی و روانشناسی و  از حیث فرهنگسازی توجه کرد. 

وی افزود: از حیث حقوقی و قضایی فردی مرتکب قتلی شده و قتل عمد است  و مرتکب جرم دیگری هم شده که بیم تجری هم می رود و هم از جنبه حقوق خصوصی باید به آن پرداخت زیرا  اولیای دم حق دارند مطالبه قصاص را از محکمه  و دستگاه قضایی داشته باشند و دیگر  از جنبه عمومی موضوع قابل بررسی است؛ زیرا باعث تشویش اذهان عمومی شده و بیم تجری هم می‌رود و نظم عمومی را هم مختل کرده و اذهان عمومی را آزرده کرده است و  از جنبه عمومی هم باید متهم مجازات شود؛ البته برابر قانون و  مطابق روح قانون و در شرایطی که تعدد حاکم است ابتدا قصاص اجرا می شود.

این حقوقدان اضافه کرد: نکته مهم دیگر فارغ از قاطعیت یعنی برخورد شدید توسط دستگاه قضا،  سرعت در رسیدگی و سرعت در مجازات کردن است.  از این حیث که” سرعت” خود  جنبه آموزشی خواهد داشت و افرادی  که چنین موضوعی را دیدند متنبه می کند از اینکه بعضی ها ممکن است  به اشتباه، تلقی شان این باشد که می شود دست به چنین کارهایی زد و چنین رفتارهایی را  مرتکب شوند که  از آن   جلوگیری می کند، اما اگر سرعت در رسیدگی توام با قاطعیت در این فقره  واقع شود قطعاً افرادی که متوجه قضیه میشوند  متنبه خواهند شد؛ بنابراین درخواست این است که  به خاطر همین آزردگی روحی  جامعه و هم به خاطر اینکه افراد دیگری مرتکب چنین اعمالی نشوند و چنین رفتارهایی تجری پیدا نکند،   مجازات سریع می تواند از این امر جلوگیری کند.

پوربابایی ادامه داد: از بعد جامعه شناسی یا روانی  میدانید  که معمولاً قتل هایی با انگیزه های ناموسی با تفکر سنتی بعضا در جوامع  اتفاقاتی را حادث میشود  که اجتناب ناپذیر است. هر چه افراد جامعه ما سنتی تر تفکر می کنند و هرچه آموزش کمتری می بینند و  هرچه رسانه های اجتماعی یا وسایل آموزشی  در انجام وظایف خود که یک نوع آگاهی سازی است کمتر  به این گونه مسائل می‌پردازند ، این تعصبات قومی یا قبیله ای یا سنتی و نگاهی که اساسا یک مرد به زن دارد و تلقی اش این است که او کنیزش است  و مرد   حاکم بلامنازع زن هست و حق دارد هر  رفتاری با این زن کند و برایش امتیاز محسوب می شود؛ اگر چنین آموزش‌هایی را در سطح جامعه خصوصا در شهرها و بافت هایی که این نوع نگاه  به لحاظ سنتی بیشتر تقویت شده ،  ما قطعاً شاهد بروز چنین مواردی به مراتب کمتر خواهیم بود.

وی خاطرنشان کرد: در برخی مناطق چه بسا کسانی هستند با این تفکر سنتی فکر می کنند که اگر زن به هر دلیلی به دستورات شوهر تمکین نکند یا خدایی نخواسته به تنهایی به سفر برود فارغ از اینکه بررسی می کنند علت و پیدایش چنین مواردی  چه هست، با  این تلقی که باید سرش را برید و  کف دستش گذاشت رفتار می کنند لذا  این رفتارها،  رفتارهایی است که  از نگاه سنتی نشات میگیرد یعنی چنین رفتارهایی با شیوه های سنتی، جامعه را دچار مخاطره می کند. واقعاً و حقیقتا و بارها گفته شده با توجه به پیشرفت جامعه و با توجه به پیشرفت تکنولوژی،قطعا  نگاه ها  باید نسبت به نوع مالکیت یا روابط بین زوجین یا خواهر و برادر یا مادر و فرزند  تغییر پیدا  کند و  باید این تلقی در جامعه ایجاد شود که  او در قالب یک قرارداد مساوی وارد یک عقد نکاحی شده که یک سری حقوق هم برای او قابل تصور است و هم شرع برای او در نظر گرفته و هم قانون و هم عرف.

وی  گفت: بدون توجه به این دو مسئله و تلقی اینکه قراردادی که بین مرد و زن منعقد می شود قرارداد یکجانبه  و یک طرفه است و  مرد حق دارد هر شرطی که او بخواهد برای همسرش تعیین کند و همسر ملتزم به انجام آن تعهد باشد، نمیشود  گفت قرار داد و باید به آن  گفت استبداد. بنابراین این نوع فضا باید توسط رسانه‌ها و آموزش و پرورش یا  کسانی که به عنوان مشاور در ابتدای ازدواج دخالت می کنند آنها را آموزش بدهند یعنی حقوق زن را هم تبیین کنند بالاخره او هم بعنوان انسان خواسته هایی دارد.  این موارد اگر به درستی انجام شود و  بطور همزمان در رسانه‌ها و آموزش و پرورش و  کتب درسی تدوین شود قطعاً موثرتر خواهد بود والا اگر ما به عنوان دستگاه قضا برخورد قاطعی کنیم که اتفاقاً باید کرد، خیلی تاثیر بسزایی در جرایم بعدی ندارد اما امیدوارم در این فضاهایی که ایجاد می شود  رسانه‌ها به ابعاد قضیه بپردازند و این موضوعات را در سطح وسیع منتشر کنند ضمن اینکه دستگاه قضایی صددرصد باآن  برخورد کند تا باعث تنبه شود.

*در خصوص قتل اهواز از نظر حقوقی برخورد قاطع قابل تصور نیست

سیدمهدی حجتی یکی دیگر از وکلا معتقد است: در خصوص قتل فجیعی که در خوزستان اتفاق افتاد، چیزی در قالب برخورد قاطع از نظر حقوقی قابل تصور نیست زیرا بزه قتل عمدی در کشور ما در زمره جرایمی است که با عفو اولیاء دم مقتول یا تراضی قاتل و اولیاء دم به دیه، اجرای قصاص به عنوان حق اولیاء دم را منتفی می کند و با توجه به جو حاکم بر استان خوزستان و گزارش هایی که در خصوص ناموسی بودن قتل در رسانه ها منتشر شده و فشار افکار عمومی بر خانواده مقتول برای گذشت،  صرفا امکان اعمال مجازات از حیث جنبه عمومی جرم  که طبق ماده ٦١٢ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، حبس از سه تا ده سال است را به عنوان مجازات قانونی برای مرتکب فراهم می کند و دادگاه می تواند با توجه به اخلال شدیدی که در نظم عمومی به عمل أمده و بیم تجری دیگران می رود با استدلال و مستند به تبصره الحاقی به ذیل ماده ١٨ قانون مجازات اسلامی در قانون کاهش حبس تعزیری، حداکثر مجازات قانونی را اعمال کرد.  در نهایت دادگاه می تواند در خصوص مرتکب مبادرت به اعمال مجازات تکمیلی نیز بنماید.

وی افزود:  با توجه به اینکه مرتکب با سلاح سرد در معابر حاضر گردیده، به اتهام قدرت نمایی با چاقو نیز تعقییب کیفری خواهد شد که با توجه به ماده ١٣٤ قانون مجازات اسلامی، این مجازات که اخف از مجازات جنبه عمومی قتل عمدی است، قابل اجرا نیست و برادر مقتول نیز به عنوان ممسک ومعاون در قتل عمدی قابل تعقیب است. به نظر می رسد که مقصود از برخورد قاطع در خصوص این موضوع، تسریع در فرایند دادرسی باشد نه برخورد قاطع از حیث ماهیتی که صرفا امکان اعمال مجازات قانونی وجود دارد.

*وظیفه دستگاه قضا و عدالت؛ صدور احکام متناسب و عبرت آموز است

عباس تدین یکی دیگر از حقوقدانان نیز گفت: در اینگونه پدیده های مجرمانه،در گام نخست سرعت عمل در شناسایی و دستگیری متهمان حایز اهمیت است. در گام دوم سرعت در رسیدگی قضایی و صدور حکم  قرار دارد. دستگاه قضا و عدالت در این مرحله باید با صدور احکام متناسب و عبرت آموز در چارچوب اعاده نظم اجتماعی و پیشگیری از وقوع این دسته از جرایم گام بردارد.

وی افزود: تحلیل جرم شناختی موضوع و واکاوی علل وقوع این گونه جرایم از سوی حقوقدان و جرم شناسان می تواند در پیشگیری و جلوگیری از تکرار این جرایم موثر باشد.

*برای وداع جامعه با چنین آسیب هایی باید فکر اساسی کرد

التفات سنایی وکیل دادگستری معتقد است: برخورد قاطع مورد نظر ریاست محترم دادگستری استان خوزستان، با قاتل قتل بیرحمانه و فجیع زن اهوازی، با توجه به رویه موجود و سوابق عملکرد دستگاه محترم قضایی صرفا دستور تسریع در رسیدگی و  اعمال مجازات علیه قاتل و اجرای ماده ۳۸۱ قانون مجازات اسلامی و قصاص می باشد.

وی با طرح سوالاتی ادامه داد:  اولیاء دم که بنظر میرسد از تمکن مالی کافی برای پرداخت تفاضل دیه مرد قاتل مطابق ماده ۳۸۲ قانون ذکر شده را در اجرای قصاص ندارند، میتوان به برخورد قاطع و اجرای مجازات امیدوار بود. آیا در خصوص رفع این مشکل تدبیری اندیشیده اند؟  آیا برای اجرای سیاستهای قوه قضاییه در جرم زدایی و پیشگیری از وقوع جرم و فرهنگ سازی و منع خشونت های خانوادگی اقدامات مؤثری صورت گرفته است ؟ آیا به صرف بر خورد سریع و قاطع قضایی و قصاص قاتل ،مشکلات این چنینی از جامعه رخت برخواهد بست ؟ اگر پاسخ منفی است که تجربه هم گویای آنست ، بهتر نیست برای وداع جامعه با چنین آسیبها و عوارض مخرب روحی و روانی آن بر افکار عمومی، فکری کرد تا کمتر شاهد چنین حوادث تلخی در جامعه باشیم ؟

*راه حل اساسی؛ استفاده از ظرفیت قانونی و مدنی پیشگیری از وقوع جرم است

رضا اسدی وکیل دادگستری و معاون اداره معاضدت قضایی کانون وکلای دادگستری مرکز در گفت وگو با ایسنا گفت:  به فاصله کوتاهی  از شهادت سرهنگ دوم نیروی انتظامی توسط فردی شرور در شیراز، خبر کشته شدن زن جوان ١٧ ساله توسط همسر و برادر همسرش جامعه را در بهت عظیمی فرو برده است و این بهت زمانی عمیق تر شده که قاتل و همدستان عمل فجیع خود را در انظار عمومی با گرداندن سر مقتول در یکی از میادین اهواز به نمایش گذاشتند.

این حقوقدان افزود: مسئولین قضایی استان خوزستان خبر از دستگیری قاتل و همدستان در کوتاهترین زمان توسط مامورین دادند و اعلام کردند بطور سریع و قاطع با عاملین برخورد خواهد شد. دستگیری و برخورد قاطع قضایی در باره این سوژه در جای خود قابل تقدیر است اما آیا این تمام ماجرا است ؟

وی با طرح سوالهایی ادامه داد: عوامل بستر ساز وقوع این حوادث کدامند؟ علل رشد استفاده از سلاح سرد در منازعات چیست؟ راه های پیشگیری از وقوع این گونه جرایم چیست؟ میزان موفقیت نهادها و سازمانهای متولی پیشگیری از جرم دراین رابطه چه میزان است؟

اسدی ادامه داد: زمینه های بروز این اعمال فجیع باید شناسایی و ریشه باورهای غلط و یک سونگری طلبکارانه و مرد سالارانه  که متاثر از برخی مولفه های فرهنگی و اجتماعی در برخی جوامع است باید خشکانده شود. گاهی برای عادی سازی این حوادث گفته می شود که در بسیاری از جوامع و کشورها شاهد بروز چنین فجایعی هستیم. پرسش این است آیا از جامعه ایران که دارای صبغه های دینی و فرهنگی و مولفه های قوی اجتماعی است وقوع این حوادث پذیرفتنی است.؟

این حقوقدان خاطرنشان کرد: بر اساس قانون اساسی ایران حفظ کرامت انسانها اعم از زن و مرد بطور یکسان در نظر گرفته شده است و هم چنین در مقررات جزایی مانند آیین دادرسی کیفری و قانون مجازات اسلامی حدود و ثغور و نحوه رسیدگی و حقوق اولیای دم و قاتل نیز به روشنی مشخص است بنابراین هر چند وقوع این نوع حوادث تاثیر منفی بر روح و روان جوامع می گذارد اما نمیتوان رسیدگی را متاثر و متوقف بر احساسات و عواطف کرد و این موضوعی است که قضات محترم بر زوایا ی آن احاطه کامل دارند.

وی با اشاره به قانون پیشگیری از وقوع جرم گفت: این قانون مشتمل بر ۱۰  ماده و ۷ تبصره مصوب ١٣٩٤/٦/٢١ است. ماده ٢ این قانون شورایی را طراحی کرده است مشتمل بر ٢٢ عضو که عالیترین مقامات کشور از سه قوه را در بر می گیرد مانند ریاست قوه قضاییه،معاون اول رئیس جمهور ،دادستان کل کشور ،فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده نیروی مقاومت بسیج ،رئیس صدا و سیما و….دبیر این شورا یکی از معاونین قوه قضاییه است؛ لذا با این ظرفیت عظیم که قانونگذار برای پیشگیری از وقوع جرم ایجاد کرده است، اولا با  توجه به رشد برخی جرایم و ضرورت پییشگیری باید از این ظرفیت قانونی بطور کامل استفاده کرد. ثانیا دبیرخانه این شورا ضمن انعکاس عملکرد بطور مستمر می تواند از همه ظرفیت های مدنی موجود در جامعه استفاده نماید؛ بنابراین ضمن تسریع در روند رسیدگی قضایی بصورت قاطع و با حفظ حقوق اولیای دم و متهمین بر اساس تعالیم اسلام و قوانین جاری کشور یکی از اقدامات قاطع دیگر نیز می تواند استفاده از ظرفیت قانونی و مدنی پیشگیری از وقوع جرم باشد که پیشگیری بسیار کم هزینه تر است.

*قتل زن اهوازی، فجیع ترین شکل قتل های ناموسی بود

عبدالصمد خرمشاهی معروفترین وکیل جنایی کشور به ایسنا گفت: حادثه ای که اخیراً در اهواز اتفاق افتاد بنظرم  یکی از فجیع ترین جنایت هایی بود که امنیت روحی و  روانی شهروندان را به شدت مختل کردکه مردی  سر همسر خود را به دلایلی که ناموسی عنوان میکند میبرد و در خیابان به گردش در می آورد. این فجیع ترین شکل قتل های ناموسی بود  که در سال‌های اخیر دیده بودیم البته  این نوع قتل نه اولین قتل است و نه  میتونیم خوش‌بین باشیم که آخرین قتل از نوع قتل های خانوادگی یا ناموسی باشد. آمارهایی که در این زمینه ارائه شده متاسفانه آمار بالایی است چه از سوی منابع تشکل های طرفدار حقوق زنان و چه آمارهایی که از سوی منابع رسمی از جمله  نیروی انتظامی ارائه شده است.

وی افزود: میانگین قتلهای ناموسی در پاره‌ای از نقاط و  در ایران  بالاست و می بینیم که میانگین این قتل ها در سال شاید  بالای ۵۰۰ نفر برسد. می دانیم که بیشتر انگیزه  قتل های ناموسی معلول یکسری باورهاست و افکار غلط مردسالارانه و نابرابری جنسیتی و یا پایبندی به یک سری اعتقادات سنتی از جمله اینکه ننگ با خون پاک میشود باعث میشود که اینقدر قتل های ناموسی را هر سال شاهد باشیم و متاسفانه در این گونه جوامع و طایفه ها زن فی نفسه تعریف ندارد یعنی توسط مرد یا برادر یا پدر تعریف می شود و اعضای مرد ، خانواده خود را مالک مطلق العنان زنان میدانند و  از  سویی نباید فراموش کنیم شرایط سخت زندگی و مشکلات اقتصادی باعث    شده که در میان خانواده ها خشونت فیزیکی و خشونت کلامی رشد پیدا کرده و رواج یابد  که فجیع ترین آنها قتل های ناموسی است و درصد بالایی از قتل های عمدی را در کشور تشکیل می‌دهد.

خرمشاهی تصریح کرد: همانگونه که بارها عنوان شده در کنار اعمال مجازات ها که شاید یک تأثیر مقطعی داشته باشد، باید   علل و عوامل بروز اینگونه جنایت‌ها از بین برود.  متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد هیچ کوشش و  تلاشی در این زمینه از سوی نهادها و سازمانها و وزارتخانه ها و  دولت به معنای عام آن نبوده ایم و  اینگونه قتل‌ها همچنان رشد تصاعدی داشته است؛ البته ببینید حرکتی که این فرد انجام داد و سربریده زنش را در ملاعام به نمایش گذاشت؛  بشدت روح و روان بینندگان و  ساکنان این منطقه را به هم ریخت و  آثار بسیار منفی در اذهان عمومی باقی گذاشت.  ظاهراً باید  با این قسمت قضیه برخورد جدی شود البته قبول دارم همان طور که  ریاست دادگستری خوزستان گفته این گونه قتلها  باید خارج از نوبت و فوری رسیدگی شود تا همان تاثیر اندکی  را داشته باشد ولی مراتب باید  به شرطی باشد که حقوق متهم حفظ شود و  تسریع در رسیدگی باعث عدول از روند عادلانه دادرسی نشود.

این حقوقدان افزود: راهکارهایی بارها از سوی متخصصین فن ارائه شده و مهمترین آن  از بین بردن علل  به وجود آمدن این جنایت هاست و ما نباید انتظار داشته باشیم تا این علل و عوامل که در کنارش  فقر  و ناامیدی  نسبت به آینده  و باورها و پندارهای غلط مردسالارانه در اینگونه جوامع است این گونه فجایع حل شود .  متاسفانه بسیاری از این قتل های ناموسی شاید علنی نشود زیرا  خانواده حمایت می‌کند و اعضای خانواده یا اعضای این گونه طایفه ها به نوعی از این گونه رفتارها حمایت می‌کنند و  خودشان را جای قاضی و محکمه می‌گذارند و به خودشان این حق را می‌دهند که  برخوردهای این چنینی کنند و به عملکرد خودشان هم افتخار می‌کنند و این باور ها  باید از بین برود.

*قتل زن اهوازی، نشان از فاجعه عمیق فرهنگی دارد

علی نجفی توانا  استاد حقوق جزا وجرم شناسی نیز در گفت و گو با ایسنا گفت:حادثه اهواز  از حوادث مربوط به قتل های خانوادگی با انگیزه ناموسی آن هم به شکلی که افکار عمومی و وجدان بسیاری را مورد آزار قرار داد،  نشانه از یک فاجعه عمیق فرهنگی دارد.  نوع جنایت نشان میدهد  که عامل یا عاملین آن در راستای یک تفکر فرهنگی با ارتکاب آن قصد پاکیزه کردن و تهذیب صدمات و لطمات معنوی و خانوادگی را که به علت  تمرد این دختر جوان از ارزش های سنتی خانواده و یا به هر دلیل دیگر به مجموعه  این دو خانواده وارد آمده مرتکب یا همدستان او برای اعاده حیثیت اجتماعی و خانوادگی دست به این اقدام زدند.

وی افزود: شیوه اقدام از لحاظ جرم شناسی نشانه اوج خشونت جسمی و فقدان هر گونه منطق که جدا از  برقراری گفتمان مبتنی بر اصول بین طرفین باشد، تلقی می شود. از ظواهر هم چنین بر می آید که ظاهراً این زوج جوان نتوانستند سوء تفاهمات و اختلافات ناشی از چگونگی برقراری رابطه زناشویی و ازدواج را با صحبت و تفاهم حل و فصل کنند. اصولاً اکثر  ایرانیان قبل از اینکه اختلافات خود را از طریق گفت‌وگو و برقراری نوعی مذاکره انسانی و معقول حل و فصل کنند بیشتر میل به خشونت دارند  و این خشونت ناشی از شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و  برخورد جناح ها با یکدیگر است. در واقع مردم در اوج التهاب با یکدیگرند و افول ارزش ها باعث شده است که در مواقعی قدرت مدیریت و کنترل بر رفتار به حداقل برسد.  انسان ها تحریک پذیر شوند و آستانه مقاومت تغییر پیدا  کند و خشونت کلامی و جسمی تنها ابزار باقی مانده برای حل اختلافات تلقی می شود. 

نجفی توانا خاطرنشان کرد: در این حادثه با توجه به این که دختر در طول مدت زندگی گذشته به دلایلی عدم علاقه به شوهر یا ازدواج اجباری یا وجود اختلاف یا سایر انگیزه های عاطفی علاقه ای به ادامه زندگی ظاهراً با همسر خود نداشته و فرار به ترکیه و برگرداندن او توسط همسر و خانواده‌اش نشان از  اوج  علاقه او به گریز از  کانون خانوادگی است.  در مقابل هم مشابه با رفتار این دختر با گریز از رفتار منطقی از ابزار خشونت برای اعاده وضع به حال سابق استفاده می‌کنند تا با لحاظ فرهنگ حاکم در میان این قوم و قبیله  یا خانواده، این اقدام به منزله پاکیزه کردن لکه هایی است که به زن این خانواده به دلیل عملکرد این دختر  ایجاد شده است.  در یک حالت دیگر به طور تصادفی ما شاهد  بعضی از قتل‌های زنجیره‌ای بودیم که یا کشتار افراد توسط اشخاصی که دارای مشکلات روحی و روانی هستند و یا کشتن دیگران برای آنها لذت بخش است که نمونه‌های آن را در داخل و خارج از کشور داشتیم از اصغر قاتل گرفته تا خفاش شب و   غیره که تحت تاثیر فشارهای دوران کودکی جنایت را تنها عامل ارضاکننده امیال سرکوفت و انگیزه های بخش ضمیر ناخودآگاه خود تلقی می کردند.

وی تاکید کرد:  در این جنایات ما این افراد را از لحاظ روانی بیمار تلقی نمی کنیم؛چون  در مواقعی این قتل ها در راستای انجام یک وظیفه فرهنگی و به منظور انجام یک تکلیف خانوادگی و قوم و خویشی است همانگونه که در خصوص قتل رومینا دیدیم و در غرب و شرق و جنوب کشور ما بعضاً در زندگی‌های قبیله‌ای که کماکان سنت ها حاکم است وقوع این جنایات را داریم و  پاسخی است  به   مطالبات فرهنگی و ارزش هایی که به هر حال در نظر مردم نهادینه شده است.

وی یادآور شد:  فراموش نمی کنم در حدود ۱۵ سال قبل برای آموزش قضات به استان خوزستان دعوت شدم  و در   آبادان بعد از برگزاری کلاس ها با مسئولین قضایی  وقت صحبتی داشتیم و یکی از آنان حکایتی را نقل کرد که طی آن گفته شد دختر جوانی مرتب به جلوی دادگستری می آمده و از مقامات قضایی درخواست حمایت می‌کرده است که برادر من قصد کشتن من را دارد؛ چرا که من در تلفن همراه خود پیامکی  برای جوان دیگری ارسال کرده بودم  یا پیامک را دریافت کرده بودم و  خانواده این موضوع  را لکه ننگ تلقی می کنند و قصد کشتن مرا دارند؛ ظاهرا  بدلیل اینکه  این ادعا در حد یک قول شفاهی و طرح یک مطلبی که ظاهراً خیلی جدی به نظر نمی رسیده بود، مقامات قضایی و انتظامی به آن توجه نمی کنند و  مدتی بعد سر این دختر بریده می شود و توسط برادرش به قتل می رسد. ظاهرا این شیوه به نوعی در راستای اجابت از یک سری تکالیف قوم و قبیله ای  است که حاکمیت دارد.

نجفی توانا افزود: در تطبیق این افراد با معیارهای روانشناسی جنایی و جامعه شناسی جنایی نمی‌توان آنها را افرادی غیر متعادل و دیوانه تلقی کرد، هرچند به دلیل حاکمیت ارزشهای سنتی این نوع قتل ها که بعنوان قتل های تعارض آمیز در جرم شناسی مطرح می‌باشد پاسخی به یک خواسته قومی و فرهنگی است و شخص احساس میکند دست یازیدن به چنین اقدامی یک امر طبیعی و اصولا جزو وظایف افراد مذکر خانواده است. مسلما از لحاظ پیشگیری، باید مدیران جامعه با انتقال آموزه ها   از طریق رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی بستری فراهم کنند که خانواده های وابسته به ارزشهای سنتی در چهارچوب واقعیتهای روز به ارزیابی رفتار فرزندان خود بپردازند. 

وی در پایان گفت: ذهنیت گرایی بدون توجه به واقعیت موجب   بحران  در خانواده  و اجتماع می شود. باید با حمایت از خانواده ها از طریق انتقال آموزه ها در مکان های عمومی مثل سالن های شهرداری و غیره و یا استفاده از یک متخصص روانشناسی و یا جامعه شناسی در تریبون های مساجد یا نماز جمعه و یا حتی  همایش ها زمینه ای  فراهم کنند که خانواده‌ها با واقعیتهای روز و نقش فضای مجازی و رسانه ها در استحاله فرهنگی فرزندان آشنا شوند و  با استخدام روانشناس در شهرها و حتی بخش ها امکان استفاده از خدمات مشورتی آنان فراهم شود و اصولاً همانند وکیل خانواده و پزشک خانواده زمینه جلوگیری از این نوع حوادث مشابه را فراهم کنیم. ضمن انکه نیروی انتظامی و مسولان قضایی این اموزش را داشته باشند که اگر فردی به انها مراجعه کرد و تقاضای حمایت انتظامی یا قضایی کرد براحتی از آن نگذرند و سعی کنند با دعوت از خانواده  علت را جویا شوند و اگر احساس کنند که خطری متوجه فرد یا افرادی است  با نوعی پیشگیری کیفری و اخذ التزام یا تعهد یا   آموزش و معرفی به روانشناس  امکان جلوگیری از این حوادث را برای مردم فراهم کنند. افزایش مجازات تاثیری  نخواهد داشت و  در این نوع جرایم معمولا این اشخاص مجازات نمی‌شوند. مجازات قانونی یعنی قصاص   نسبت به  انها اعمال نمی شود  چرا که وقتی خود خانواده دست به قتل یکی از افرادش می‌زند قطعاً صاحبان حق قصاص نیز خود آنها خواهند بود و با گذشت از این حق و عدم مطالبه آن امکان قصاص را  از بین می‌برند ضمن اینکه   قصاص و اعمال این مجازات تأثیری در پیشگیری از وقوع جرم ندارد زیرا این افراد با علمی که می‌دانند مجازات می‌شوند، همانند سایر جنایتکاران دست به جنایت می‌زنند.  مجازات تعزیری تا ۱۰ حبس هم چندان اثرگذار نخواهد بود و بعد از مدتی با این قوانین ارفاق آمیز معمولاً  این افراد یا با مرخصی از زندان آزاد می شوند یا  از آزادی مشروط استفاده می کنند.

شاید بهتر باشد که در خصوص اینگونه فجایع در جامعه  فرهنگ سازی شود و با آسیب شناسی علت این گونه  حوادث را جویا شد. بارها این  مطالب گفته و  نوشته شده اما ظاهراً  مدیریتی آن  در برابر مشکلات اقتصادی و دیگر مسایل جامعه فراموش می شود .  به راستی چرا کار ریشه ای در این خصوص انجام نمی شود؟

آقایی: کسب مدال بدمینتون باوجود کشورهای شرق آسیا سخت است

ارسال شده در ۲ بهمن ۱۴۰۰، توسط ایرنا

عضو تیم ملی بدمینتون زنان گفت: در طول این سال‌ها نتوانسته‌ام به مدال آسیایی یا جهانی برسم زیرا مهد بدمینتون شرق آسیاست و بهترین‌های دنیا در قاره کهن حضور دارند.

ثریا آقایی اظهار داشت: تجربه‌ای که در مسیر المپیک در این هشت سال بر من گذشت، یک مسیر سخت و لذت‌بخش بود زیرا نتیجه خوبی داشت و برای اولین بار در بخش زنان توانستیم سهمیه المپیک را کسب کنیم.

وی افزود: حضور در المپیک به دلیل آنکه جزو نخستین‌های بدمینتون در این بازی‌ها بودم،  افتخار آفرین بود و ضمن آنکه ۲  آسیب‌دیدگی و جراحی زانو را نیز برایم به همراه داشت. حضور در المپیک انگیزه‌ای برای دختران شد تا پرقدرت‌تر تلاش کنند.

ملی‌پوش بدمینتون عنوان کرد: از ۱۲ سالگی وقتی می‌دیدم که مردان برای المپیک تلاش می‌کردند، این رویا برایم ایجاد شد تا به المپیک برسم. ۳۰ مسابقه برای المپیک ریو شرکت و با بازیکنان مختلف بازی کردم و نتایج خوبی داشتم اما متاسفانه آسیب‌دیدگی این اجازه را نداد تا در بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ ریو حضور داشته باشم.

وی ادامه داد: دوباره با برنامه‌ریزی فدراسیون برای المپیک توکیو تلاش کردم و از طرف کنفدراسیون آسیا انتخاب شدم و در تعداد زیادی مسابقه نیز شرکت کردم و با بازیکنان سطح اول آسیا و جهان بازی کردم اما بیشتر به مصاف بازیکنانی رفتم که برای المپیک تلاش می‌کردند. یعنی اکثر بازیکنانی حاضر در المپیک را می‌شناختم و آنها را آنالیز کردم.

آقایی یادآور شد: حضور در بزرگ‌ترین میدان ورزشی دنیا حس و تجربه عالی بود. دیدار اول لذت بخش و با برد همراه بود و در بازی دوم به مصاف بهترین بازیکن دنیا از چین رفتم که دو هفته قبل از بازی‌های المپیک، مدال برنز جهان را کسب کرده بود. وی دارای رنکینگ هشت دنیا بود و می‌دانستم بازی سختی است. با وجود آسیب دیدگی تلاش کردم تا به سرعت ریکاوری شوم و بازی کنم و نهایت تلاشم را کردم و تجربه خیلی خوبی بود.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا در طول این سال‌ها نتوانسته است به مدال آسیایی یا جهانی برسد، گفت: مهد بدمینتون در شرق آسیاست و بهترین‌های دنیا در قاره کهن حضور دارند. کسب مدال آسیا برای ما که قدمت بدمینتون در ایران نسبت به کشورهای شرق آسیا زیاد نیست، دشوار است. ما در هر مسابقه نسبت به بازی قبل بهتر بازی می‌کنیم اما بازیکنان ایرانی برای المپیک در طول این چهار سال ۳۰ مسابقات شرکت کردند اما سایر بازیکنان جهان در هر سال در ۳۰ مسابقه حضور می‌یابند. 

ملی‌پوش بدمینتون اضافه کرد: بازی‌های متعدد، وجود قهرمانان بدمینتون و سایر شرایط باعث می‌شود در برخی از رشته‌ها  همچون بدمینتون اختلاف زیادی با اندونزی داشته باشیم. با این وجود، اختلاف در حال کمتر شدن است. در این مدت اعزام به کمپ‌های خارج از کشور و حضور در مسابقات تاثیر بسزایی برای کسب نتیجه بهتر داشت. امیدواریم در آینده برای من و ورزشکاران دیگر این اتفاق بیفتد تا در سطح دنیا و آسیا به مدال برسیم.

وی خاطرنشان کرد: ملی‌پوشان بدمینتون در هر ۲ بخش زنان و مردان در رقابت‌های بین‌المللی باید حضور پیدا می‌کنند و این امر در صورت استمرار تجربه خوبی خواهد بود. در مسابقات بین‌المللی جام فجر می‌توان روند پیشرفت را از نتایج بازی‌ها متوجه شد و تنها چیزی که نیاز داریم حضور بیشتری در مسابقات بین‌المللی و کمپ‌های خارجی است تا تجربه بیشتری کسب کنیم. این موارد تاثیر بسزایی در پیشرفت بدمینتون ایران دارد.

آقایی درباره کسب نخستین مدال آسیایی در پارابدمینتون تاکید کرد: بدمینتون‌بازان چندین سال است که تمرین می‌کنند و تعداد نفراتی که در پارابدمینتون هستند محدود است و در پارالمپیک تمامی مقام‌ها و مدال‌ها برای بازیکنان کره، ژاپن، اندونزی و مالزی است و حتی بازیکنان اروپایی با امکانات بسیار، با بازیکنان شرق آسیا اختلاف زیادی دارند. دختران ایرانی خوب تلاش کردند و جای خوشحالی دارد که به نخستین مدال آسیایی رسیدند.

وی با اشاره به اینکه با تجربه بیشتر برای المپیک بعدی تلاش می‌کنم، گفت: باید در این مدت از تلاش‌های رییس و نایب رییس و مربی خود تشکر کنم. گرفتن سهمیه المپیک در بدمینتون خیلی مشکل است و نیاز به بیش از ۳۰ مسابقه در سال دارد و باید ورزشکاران در این رقابت‌ها نتایج خوبی کسب کنند و از لحاظ بدنی آماده باشند.

آقایی اضافه کرد: اکنون رنکینگ ۱۱۰ جهان هستم و پیش از بازی‌های المپیک زیر یکصد بودم، اما چون بعد از بازی‌های توکیو در مسابقاتی شرکت نکردم، رنکینگم کاهش یافت.

وی مسابقات بین‌المللی جام فجر را یکی از معتبرین رقابت‌ها دانست و افزود: بازیکنان خوبی در این مسابقات شرکت می‌کنند که این مسابقات برای رسیدن به سهمیه و جایزه دلاری شرایط خوبی دارد و امسال هم بازیکنان خوبی از سطح دنیا در این رقابت ها شرکت می‌کنند. 

مجللی: با سرمربی برزیلی تیم ملی قایقرانی می‌توانیم در هانگژو به مدال برسیم

ارسال شده در ۱۸ دی ۱۴۰۰، توسط ایرنا

مربی تیم ملی قایقرانی گفت: با مربیان خارجی زیادی کار کردم اما حضور «پدرو سنا» می‌تواند به تجربیات ما اضافه کند و می‌توانیم در کنار این سرمربی برزیلی روند رو به رشدی داشته باشیم و در کنار او در بازی‌های آسیایی به مدال برسیم.

مهسا مجللی اظهار داشت: با توجه به اینکه تمامی تمرینات در فضای باز است و همه قایقرانان تست کرونا را قبل از تمرینات انجام می‌دهند، از این نظر مشکلی نداریم و همه دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت می‌کنند.

وی افزود: در حال حاضر اردوهایی برای آماده‌سازی ورزشکاران برگزار می‌شود تا در بازی‌های آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو چین بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. هر چند قابل پیش‌بینی نیست، اما نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم که در این بازی‌ها به مدال می‌رسیم اما قایقرانان با انگیزه زیادی در این رقابت‌ها حضور می‌یابند و شاهد درخشش ورزشکاران در این بازی‌ها خواهیم بود.

مربی تیم ملی قایقرانی عنوان کرد: در حال حاضر تعداد تعداد قایقرانان اعزامی به بازی‌های آسیایی مشخص نیست و باید اردوها برگزار شود و در نهایت با برگزاری مسابقات انتخابی، نفرات اعزامی به چین مشخص خواهند شد.

وی یادآور شد: با توجه به اینکه «پدرو سنا» سرمربی برزیلی را برای تیم ملی آب‌های آرام در بخش زنان و مردان داریم، قرار است سه هفته تمرینات در اردوهای تیم ملی و یک هفته تمرینات در منزل انجام شود اما شاید این تمرینات و اردوها با توجه به نظر کمیته فنی و فدراسیون تغییراتی داشته باشد.

مجللی خاطرنشان کرد: اینکه بخواهیم در مسابقه مهمی نتیجه بگیریم، مستلزم همکاری وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، فدراسیون، ورزشکاران و مربیان است. ورزشکاران ایرانی فوق‌العاده هستند و تلاش زیادی برای کسب مدال دارند تا پرچم ایران را در میادین بین‌المللی بالا ببرند.

وی اضافه کرد: می‌خواهیم در بازی‌های آسیایی به نتیجه خیلی مطلوب برسیم و این روندی که اکنون آغاز شده، روبه رشد است و با برنامه‌ریزی مدون حتما می‌توانیم شاهد اتفاقات خوبی در رشته قایقرانی باشیم.

مربی تیم ملی با اشاره به اینکه «پدرو سنا» یکی از مربیان خوب قایقرانی است، گفت: با مربیان خارجی زیادی کار کردم اما حضور پدرو می‌تواند به تجربیات ما اضافه کند و همکاری خوبی با او داریم و می‌توانیم در کنار وی روند رو به رشدی داشته باشیم. وی سرمربی تیم ملی ژاپن و برزیل بود و با وجود وی می‌توانیم به مدال برسیم.

ملی‌پوش فوتسال زنان: کار سختی برای دفاع از عنوان قهرمانی داریم

ارسال شده در ۱۸ دی ۱۴۰۰، توسط ایرنا

عضو تیم ملی فوتسال زنان گفت: تیم ملی در ۲ سال گذشته هیچ اردو و مسابقه‌ای نداشته و کار سختی برای دفاع از عنوان قهرمانی خود در آسیا خواهیم داشت.

مهدیه محمودی‌نیا اظهار داشت: آخرین بار در سال ۹۸ به اردوی تیم ملی فوتسال زنان دعوت شدم اما به دلیل کرونا آن اردو لغو و تاکنون هیچ خبری از مسابقات و تمرینات تیم ملی نیست. از همه مهم‌تر رده پایه‌ای هم در فوتسال زنان نداریم.

وی افزود: تیم ملی فوتسال زنان قهرمان آسیا شده اما این جایگاه را چگونه باید حفظ کنیم؟ به یاد دارم که ۲ سال گذشته تیم جوانان نیز به مسابقات کافا که سطح بالایی نداشت، اعزام شد اما بعد از آن تیم ملی در هیچ یک از مقاطع سنی اردویی نداشته و با این شرایط انگیزه‌ای برای بازیکنان باقی نمی‌ماند.

ملی‌پوش فوتسال زنان یادآور شد: بسیاری از تیم‌ها چون ژاپن و چین تمرینات خود را مدت‌هاست که شروع کردند و متاسفانه ما از همه آنها عقب ماندیم. نبود اردو و مسابقات تدارکاتی برای تیمی که ۲ بار قهرمان آسیا شده، یک ضعف محسوب می‌شود. با توجه به اینکه تیم‌ها از ما جلوتر هستند حتما در آسیا با دیدن پیشرفت این تیم‌ها و ضعف خودمان شگفت زده می‌شویم. 

وی عنوان کرد: در لیگ برتر این فصل برای پیکان بازی می‌کنم و نیلوفر اردلان هدایت این تیم را برعهده دارد. پیکان تیم حرفه‌ای است و باشگاه هم شرایط خوبی دارد. این فصل دستمزدهای بازیکنان نسبت به فصل گذشته بیشتر شده و جا دارد که از سرمربی، مربی و حتی مدیرعامل پیکان تشکر کنم.

بازیکن تیم پیکان با اشاره به اینکه سطح مسابقات لیگ برتر بالا رفته است، گفت: هر سال جوانان با بازی کردن در کنار باتجربه‌های ملی‌پوش تلاش می‌کنند تا سطح بازی خود را بهبود بخشند. امسال در گروه دوم یعنی گروه مرگ لیگ برتر قرار داریم اما تاکنون توانستیم همه بازی‌ها را به جز یک دیدار ببریم و در صدر گروه دوم قرار بگیریم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا علاقه دارد تا دوباره به فوتبال بازگردد، افزود: علاقه‌ای به بازگشت به فوتبال ندارم. به فوتسال بیشتر علاقمندم و جایگاهی که بدنبال آن هستم در فوتسال می‌رسم. در فوتبال ۲ سال تجربه کسب کردم و هر چند رسیدگی در آن بیشتر اما آینده‌ام در فوتسال بهتر است.

محمودی‌نیا یادآور شد: لژیونر شدن یک پوئن مثبت برای بازیکنان است و اگر فردی بتواند در تیم‌های اروپایی بازی کند، رویداد فوق‌العاده‌ای خواهد بود. امیدوارم فدراسیون فوتبال بازی‌های دوستانه  و ملی زیادی را برگزار کند تا این اتفاق زودتر رخ دهد اما متاسفانه چنین شرایطی نداریم.

بانوی دوچرخه سوار اردبیلی: حامل پیام محیط زیست با شعار فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن هستم

ارسال شده در ۴ دی ۱۴۰۰، توسط صبح ساحل

بهناز هدایتی بانوی دوچرخه سوار اردبیلی که حامل پیام محیط زیست است با شعار “فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن” وارد بندرعباس شد.

بانوی دوچرخه سوار اردبیلی که  به تنهایی رکاب می زند می گوید:  درطول سفر احساس ناامنی نکردم و حامل پیام محیط زیست با شعار “فرهنگ دوچرخه سواری و ترویج آن هستم.

هدایتی اظهار داشت: چهارم  مهر ماه از اردبیل به سمت سواحل دریای خزر( کاسپین ) استان های گیلان ، مازندران ، خراسان شمالی ، خراسان رضوی آغاز شد و بعد از رسیدن به مشهد مقدس پیامی از فدراسیون دریافت کردم که باید درگردهمایی مدیران سایکل توریست در شیرازشرکت کنم و  از این رو برنامه رکاب زنی ام کنسل کردم وبا وسیله نقلیه خودم را به شیراز رساندم وبه مدت یک هفته دراین گردهمایی حضور داشتم.

پس ازآن رکاب زنی ام از شیراز به سمت بوشهر از سر گرفتم و ۲۹۸  کیلومتر رکاب زدم تا به بوشهر رسیدم و از استان بوشهر در مسیرساحل خلیج فارس تا استان هرمزگان رکاب زدم و این مسیر ها راطی کردم و  هم اکنون هشتاد وسومین روز از رکاب زنی ام می گذرد و تاکنون ۲۳۰۰ کیلومتر مسافت را از اردبیل تا هرمزگان  طی کردم. وی افزود: قصد دارم پس از رکاب زنی در فاز دوم ، سفرم رابارکاب زنی به خارج از از کشور را دنبال کنم.

هدایتی هدف از حرکت ورزشی و این اقدام نمادین را نقش ورزش در سلامتی، آگاه سازی، فرهنگ سازی و جلب توجه مردم و مسئولان به حفاظت و صیانت بیشتر از عرصه های زیست محیطی عنوان کرد.

این دوچرخه سوار اردبیلی با بیان این که این سفر با هدف معرفی جاذبه های گردشگری به زبان انگلیسی برای جذب گردشکر خارجی است، زیرا نزدیک به پنج سال است که با توریست های خارجی درارتباط هستم.

وی گفت: در طول سفر با مشکلاتی روبرو بوده ام که درنوشهر باد یک دستگاه تریلر باعث زخمی شدنم و شکستن رکاب دوچرخه ام شد ولی این مشکلات سد راهی برای رسیدن به هدفم نشده است.

وی با قدردانی از مردم میهمان نواز شهرهای مختلف که در مسیر عبور از این شهرها همکاری لازم را داشته اند از شهربندرعباس به عنوان شهری زیبا و دیدنی و گردشگری یاد کرد که توجه هر گردشگری را به خود جلب می کند.

گفتنی است این بانوی دوچرخه سوار ۳۵  ساله اردبیلی دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی است و  روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر را رکاب می زند و در مسیر شهرها و استان ها مسئولان ورزش شهرستان ها و استان ها برای اقامتش همکاری دارند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!