دسته: گفتوگو
نرگس نصیری : پر شتاب و خستگی ناپذیر در مسیر اهداف هنری خود در حرکت است
هنر در ضمیر یک هنرمند، خود را در اشکال مختلف آشکار خواهد کرد. هنر مقوله ای است که در هر بُعد خود، از روحی عاشق و جستجوگر نشات می گیرد، خواه هنر نقاشی باشد، شعر باشد، عکاسی باشد یا هر نوع دیگری از هنر…
نرگس نصیری یکی از بسیار زنان هنرمندی است که به بُعد هنری خود، توجه بسیاری داشته است. برخی ها اعتقاد دارند که مادر بودن و نگهداری از فرزندان دست و پای انسان را برای دستیابی به آرزوها و علایق آنها خواهد بست اما او با وجود داشتن سه فرزند با حرکتی پر شتاب به سمت رویاها و اهداف هنری خود در حرکت است و هیچ محدودیتی را به عنوان سد راه خود قلمداد نکرده است.
وی پس از پایان تحصیلات در مقطع دیپلم، به کمک پدرش استاد مرتضی نصیری شتافت و شروع به تحقیقات علمی در زمینه ی واژه نویسی و نگارش کتاب واژگان استان هرمزگان کرد و مشغول به فعلایت شد که تا امروز این فعالیت ادامه دارد.
پس از گرفتن لیسانس ازدواج کرد. چندی به سرودن شعر پرداخت و در چندین شب شعر استان حضور یافت.
پس از تولد دومین فرزند خود وارد دانشگاه آزاد گردید و در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ی زبان و ادبیات فارسی به ادامه ی تحصیل پرداخت و در دانشگاه جزو ۱۰ تن از دانشجویان برتر سال تحصیلی خود شناخته شد.
درست چند روز قبل از تولد سومین فرزندش، از پایان نامه خود تحت عنوان “مصدرهای زبان فارسی و مقایسه ی آن با گویش هرمزگانی”، دفاع کرد.
پس از پایان تحصیلات در مقطع ارشد، از آنجایی که علاقه ی بسیاری به عکاسی و هنر داشت برای کسب تجارب بیشتر و یادگیری علوم عکاسی وارد سینمای جوان گردید و پس از گذراندن سه دوره عکاسی به طور جدی شروع به عکاسی کرد.
از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ به تدریس فتوشاپ و نرم افزارهای مرتبط با عکاسی مشغول بود.
یکی از بهترین و اولین ویراستارهای زبان بومی است که در چندین کتاب نام او به عنوان ویراستار مستقل ثبت شده است. از جمله کتاب های “گپ گنوغ۲” _ “بن گر” _ “عرشیان جزیره” “چلچلی” با تالیف مرتضی نصیری و کتاب “سروقامتان توکهور و هشت بندی” برای بنیاد شهید و ایثارگران استان، کتاب “قطار قرمز کوچولو” از محسن اقتدار شهیدی و ...
او یکی از برگزیدگان نخستین جشنواره ی ملی عکس مردمی خلیج فارس بود، همچنین در نمایشگاه عکس سیزدهمین هفته ی فیلم و عکس هرمزگان حضور داشت.
در سال ۱۳۹۷ وارد انجمن عکاسان هرمزگان گردید و در سال ۱۴۰۱ وی یکی از کاندیداهای منتخب انتخابات پنجمین دوره ی هیات مدیره ی انجمن عکاسان هرمزگان بود.
او کتاب هایی نیز در دست چاپ دارد از جمله کتاب اشعار و ترانه های او که به زبان فارسی و بومی سروده شده است. همینطور کتابی تحت عنوان “آیین نگارش گویش بندری” که در آن شیوه ی نگارش و تایپ زبان بومی منطقه به صورت رسمی معرفی گردیده است.
کتاب واژگان بومی خلیج فارس را نیز تحت عنوان “فرهنگ نصیر” از سال ۱۳۸۴ به همراه پدر خود شروع به نگارش کرده است که به دلیل حجم زیاد کتاب، هنوز چاپ آن صورت نگرفته است.
او همچنین در زمینه تراش صدف و سنگهای زینتی، مهارت دارد و دارای مدرک فنی و حرفه ای صدف ساز می باشد. از آنجایی که دستی بر نگارش دارد و در این رشته با کمبود منابع و کتب چاپی مواجه بود، تصمیم گرفت کتابی را نیز تحت عنوان “صدف ساز” آماده ی چاپ نماید که هم اکنون نگارش آن پایان یافته است.
زنان همیشه اولویت من در عکاسی و فیلم سازی هستند
در دنیایی که همه چیز خیلی زود فراموش میشود، عکسها سندی هستند که با ثبت یک لحظه، راوی تاریخ میشوند. لحظه کوتاهی که در قاب کوچک عکاسها ثبت میشود، آنقدر قدرتمند است که میتواند خشم، زیبایی، ظلم، امید و اندوه نهفته در دورن خود را به چشمهایی که نظارهگر آن هستند، منتقل کند.
۱۹ آگوست (۲۸ مرداد) در تقویم بسیاری از کشورهای جهان بعنوان روز جهانی عکاسی نامگذاری شده است.
در استان هرمزگان و بندرعباس نیز عکاسان هنرمندی داریم که بانوان سهم زیادی از این قشر را شامل می شوند . الهام افروتن از بانوان عکاس و فیلم ساز هرمزگانی که اتفاقا ۲۴ مرداد ماه سالروز تولد خود را جشن گرفت . وی دانش آموخته مترجمی زبان است و از سال ۹۰ به طور حرفه ای عکاسی می کند . به همین مناسبت به سراغ او رفتیم و شما را به خواندن این گفت وگوی خودمانی دعوت می کنیم .
تعریف الهام افروتن از عکاسی چیست ، دوست دارید به عنوان عکاس شناخته شوی یا فیلم ساز؟
عکاسی مقدمه فیلم سازی ست چرا که عکاسی شناخت تمام و کمال تصویر است و فیلم سازی مجموعه ای از تمام هنر هاست از نقاشی تا موسیقی و ادبیات در فیلم وجود دارد. پس فیلم ساز باید شناخت نسبی از تمام هنرها را داشته باشد .
سبک کارتان چیست؟
سبک عکس های من عکاسی استیج یا کارگردانی شده ست که بسیار نزدیک به فیلم سازی ست چرا که سناریو دارد طراحی صحنه و لباس ،گریم ، نورپردازی و بازیگر. البته زنان همیشه اولويت من در عکاسی و فیلم سازی هستند.
از انجمن عکاسان و کلاس هاس عکاسی و… بگویید؟
متاسفانه دوران کرونا باعث افت شدید فعالیت های انجمن عکاسان شده است که امیدوارم با تمام شدن این بیماری دوباره فعالیت ها از سر گرفته شود . کلاس های عکاسی هم در همین دوران کرونا شهرهای مختلف استان برگزار شده است که من در شهر خمیر و فین مدرس آن بودم .
چه عاملی باعث شد که به فیلم سازی و یا عکاسی روی بیاورید؟ و از چه زمانی به عکاسی پرداختید ؟
خواندن کتاب و تماشای فیلم مرا تشویق می کرد که فضای قصه ذهنم را به عکس نشان بدهم آنجا که زبان قاصر بود تصویر خودش را نشان می داد.
از سال ۹۰ شروع به عکاسی و از سال ۹۷ شروع به فیلم سازی کردم .
دنبال ایجاد چه نوع فرآیند فکری ای در مخاطبتان هستید ، هدف چیست؟
هدف من بالا بردن سطح اندیشیدن مردم است . من لقمه آماده در دهان مخاطب نمی گذارم دلم می خواهد ذهن را تحریک کنم به اندیشیدن عمیق
اولین دوربین عکاسی و اولین عکسی که گرفتی را به خاطر دارید؟
اولین دوربین ۵۵۰ کانن با لنز ۱۸_۵۵
اولین عکسم از درخت لور بود.
در حال حاضر با چه تجهیزاتی کار می کنید؟
الان هم دوربین متوسطی دارم
ابزار اولیه برای عکاسی:
پایه و دوربین و دو لنز .
شما تعداد زیادی کارگاه عکاسی برگزار کردهاید، تجربهی شما در مورد آنها چطور است و فکر میکنید مهمترین چیزی که مردم در کارگاههای آموزشی شما یاد میگیرند چیست؟
نکته اصلی هر کارگاه هنری برداشت چهارچوب ذهنی ست . هنرمند باید تخیلش را پرورش بدهد بارورش کند و آگاهی ببخشد . در کارگاهای من توجه به هنرهای دیگر است. مثلن موسیقی موتزارت چه تصویری در ذهن شما خلق می کند. یکی از تمرین های مهم کارگاه های من نوشتن برای عکس است. قصه پردازی کردن باعث می شود عکس های شما با آگاهی و تسلط بیشتری باشد .دوربین را به دست هر کسی بدهید دکمه ی شاتر را فشار بدهد بالاخره یه تصویر تولید می شود .اما هنرمندِ عکاس با ذهن لبریز از قصه و با اگاهی از تکنیک عکاسی می تواند تصویری تاثیر گذاری را ثبت کند .فرقی هم نمی کند در چه سبکی عکاسی می کنید.ما «قصه گویان بی زبانیم»
آیا با سوژه های خود تعامل دارید؟
نکته اول عکاسی تعامل با سوژه ست
عکاس باید با سوژه ش هم سخن شود تا هم خودش از سوژه اطلاعات کسب کند و همینطور سوژه در مقابل دوربین شما معذب نباشد و به شما اعتماد کند .
سوژه مورد علاقه شما در عکاسی چیست؟
دلم می خواهد مخاطب را وادار به تفکر و کشف و شهود کنم . مخاطب لایه های عمیق تری از تصویر را کشف کند . برایش قصه پردازی کند .
برای تهیه یک عکس خوب چه نکاتی را باید مد نظر قرار داشت؟
زاویه و ترکیب بندی ،رنگ و نور نکات اولیه ای هستند که هر عکاس باید رعایت کند .
از بین کارهایتان، کدام یک مورد علاقهی شماست و چرا؟
بین عکس های مستند عکسی ست که در فصل صید میگو در محله خواجه عطا گرفته ام . همه المان های بندرعباس را در این عکس می بینم و شاید باورش کمی سخت باشد من این تصویر را در خواب دیده بودم .
از عکسهای کارگردانی شده هم عکسی ست از یک زن با آینه ی شکسته ، شاید حال و هوای ذهنی خودم بوده می خواستم ذهن خودم را ببینم .
درچه مسابقه هایی شرکت کردید و چه مقام هایی آوردید؟
معمولا علاقه ای به شرکت در مسابقات عکاسی ندارم اما در چندین جشنواره و نمایشگاه شرکت کردم . برگزاری نمایشگاه عکاسی را ترجیح میدهم . و داور چند جشنواره عکاسی بودم مثل جشنواره ملی عکاسی موبایلی خلیج فارس و مسابقه های عکاسی فنی حرفه ای و صنایع دستی
و مدیر اجرایی جشن عکس در سال ۹۹. و عضو هئیت مدیره عکاسی و مدیر آموزش انجمن عکاسان
به طور کل مقام آوری در مسابقات عکاسی برایم اهمیتی ندارد .
آیا تا به حال عکسی گرفتهاید که تعادل عاطفی شما را عمیقاً به چالش بکشد؟
بله از کودکان کار ، همیشه اشکم را در می آورد . از حیوانی که زخمی و گرسنه ست. از دریای زیبا که فاضلاب در آن روانه میشود. از کارگری که کفشش پاره است و….. ( هم ذات پنداری قوی دارم )
اگر قرار باشد یکی از مناطق استان را برای عکاسی انتخاب کنی آنجا کجاست؟
روستاهای قشم را برای عکاسی دوست دارم.
چه توصیه ای برای یک عکاس و یا فیلمساز تازه کار به ویژه بانوان دارید؟
اول از خودتان بپرسید چرا؟
چرا می خواهید عکاس یا فیلم ساز بشوید ؟
اگر جوابتان صد در صد برای خودتان قانع کننده بود بسم الله
عکاسی فقط فشار دادن یک شاتر نیست آنقدر باید از هنرهای دیگر بدانید تا نتیجه ی کار در عکس متبلور شود .
فیلم ساختن سخت ترین کار دنیاست
شما به عنوان کارگردان مسئول هدایت درست تمام تیم هستید از تصویربردار گرفته تا تدارکات را شما باید هندل کنید .
هنرمند بودن شوریدگی ست، شیدایی ست. اگر عزمتان جزم باشد می توانید استقلال مالی خوبی هم داشته باشید .چرا که نه!
حرف آخر
اگر می خواهید فیلم ساز یا عکاس شوید قدم به قدم و اصولی پیش بروید. حتما مدرسین خوبی هستند که می توانند تجربیات خودشان را در اختیار شما بگذارند، اما همه چیز به تلاش و مطالعه و تمرین شما بستگی دارد .
نقش اشعار آئینی در زنده نگاه داشتن نهضت عاشورا
آغاز ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) به نام شعر و ادبیات آئینی و بزرگداشت محتشم کاشانی نامگذاری شده و روزی است برای گرامیداشت شاعران و نویسندگان این حوزه از ادبیات که با قلم خود از گذشته تاکنون یاد بزرگان و وقایع بزرگی چون نهضت عاشورا را زنده نگه داشتهاند.
زهرا اسپید، جوان هرمزگانی است که در زمینههای آئینی و مذهبی و همچنین حوزه پایداری و دفاع مقدس شعر سروده و کتاب نگاشته است. در ادامه گفتوگو با این شاعر و نویسنده هرمزگانی را بخوانید.
لطفاً خودتان را معرفی و مختصراً بیوگرافی خود را بیان کنید.
زهرا اسپید هستم متولد ۱۳۶۱ اهل و ساکن بندرعباس. تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد مدیریت رفتار سازمانی و منابع انسانی به اتمام رساندهام و در زمینه شعر و نویسندگی فعالیت میکنم.
به نظر شما فعالیت در حوزه ادبیات تا چه میزان به رشته تحصیلی مرتبط است؟
فرهنگ، هنر و ادبیات مقولهای است ورای تحصیلات و نمیتوان گفت به صرف داشتن تحصیلات مرتبط بروز میکند و به شکوفایی میرسد.
علاقه به سرودن و نوشتن از چه زمانی در شما شکل گرفت و به طور جدی وارد این حوزه شدید؟
از کودکی این علاقه را در خود احساس میکردم، اما به طور جدی علاقهام را از دوره جوانی دنبال کردم، از سال ۸۵ وارد انجمن شعر حوزه هنری استان شدم و مدتی بعد به سراغ مقوله داستان کوتاه رفتم.
با توجه به نامداری هشتم مرداد به نام “شعر و ادبیات آئینی و بزرگداشت محتشم کاشانی” تأثیر اشعار محتشم کاشانی بر شکلگیری ادبیات آیینی را چقدر مؤثر میدانید؟
محتشم کاشانی به واسطه دوازده بند سوگ سرودهای که در وصف سیدالشهدا (ع) دارد توانسته تأثیر شگرفی بر ادبیات آئینی به خصوص در حوزه شعر عاشورایی داشته باشد که به عقیده من این تأثیر فقط در مورد ادبیات نبوده بلکه در هنرهایی همچون خطاطی، مداحی و حتی معماری و…هم مؤثر بوده است. امروزه با گذشت نزدیک به ۵۰۰ سال از زمان سرایش اشعار محتشم از کتیبههایی بهره برده میشود که به تعبیر من تأثیر بسزایی در هیئت آرایی و گرافیک محیطی (فضای مساجد، حسینیهها، سازمانها و به طور کلی در و دیوارهای شهر) دارد.
فضای ادبیات آئینی در استان هرمزگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در استان هرمزگان شاعرانی داریم ارادتمند به اهل بیت رسول اکرم (ص) که اشعار خالصانه و نابی را سرودهاند و در این زمینه با عشق و علاقه فعال هستند.
برایمان از کتاب “با چشمهایم جنگیدم” بگویید.
کتاب ” با چشمهایم جنگیدم” خاطرات جانباز سربلند هرمزگان ” مراد هنرمند ” است. انگیزه نوشتن چنین آثاری که به دفاع مقدس مربوط میشود روحیه خاصی را میطلبد و افراد علاقهمند و دغدغهمند وارد این عرصه میشوند.
تعدادی از آثار خود را معرفی کنید و از موفقیتهایی که در این مسیر کسب کردهاید بفرمایید.
آثار من شامل مجموعه شعر “سر دستهگلهای وحشی”، نگاهی داستانی به زندگی شهید حسین بازدار با عنوان “فقط ماه حسین را میپایید”، خاطرات جانباز، دیدهبان و دیدهور هرمزگانی مراد هنرمند با عنوان “با چشمهایم جنگیدم” و کتاب شعر کودک در حوزه دفاع مقدس با عنوان “آن مرغ دریایی پرپر” است.
تا به حال موفق به کسب عناوین متعدد در جشنوارههای شعر دفاع مقدس، کنگره شعر و داستان جوان کشور، جشنواره عفاف و حجاب کشوری، جشنواره یار و یادگار کشوری شدهام. همچنین انتخاب کتاب “فقط ماه حسین را میپایید” به عنوان اثر برگزیده جشنواره تولیدات حوزههای هنری کشور، انتخاب کتاب “سر دستهگلهای وحشی” به عنوان اثر قابل تقدیر در جشنواره ملی خلیجفارس را در کارنامه خود دارم.
در پایان بفرمایید کدام یک از اشعار خود را بیشتر میپسندید و یکی از آنها را برایمان بخوانید.
از میان اشعارم، شعرهایی که با حس بیشتری سرودهام و از دل برآمدهاند را بیشتر دوست دارم و در پایان ضمن عرض تسلیت به مناسبت آغاز ایام محرم، شعری را تقدیم خوانندگان میکنم:
داغ تو طغیان یک نیل است نزدیک فرات ***قطرههای چشم جبریل است نزدیک فرات
فاطمه شد داغدار خالی آغوش تو***مادر موسی و ابراهیم مشکی پوش تو
او که بوده ریخته در چشم تو اندوه را***غصه آن هم غصهای که میشکافد کوه را
در هوای داغ عاشورا کبابت کرده است***بر زبان انداخت نامت را ربابت کرده است
داده بودی طفل خود را بلکه سیرابش کنند***تیر جای آب داده، بد جوابت کرده است
تو ربابی، مادری که میگدازد رود رود***او تو را آتشفشان، آه مذابت کرده است
بعد اصغر دیدن گهواره و قنداق و طفل***دیدن یک کاسه پر آب، آبت کرده است
آرزو کردی که باران سر بگیرد، آسمان***گریه سر داده، خدایت استجابت کرده است
مینویسند از تو شاعرهای دلخسته مدام*** قصهات داغ است بانو، هی کتابت کرده است
نقش پررنگ “قصه” بر لوح سفید ذهن کودک
قصهها نقش پررنگی در کودکی ما دارند. روزها را با داستان و نقاشیهای کتابها سرگرم شده و شبها با شنیدن قصهای از زبان مادر به خواب رفتهایم. هرچند ناگزیر به همراه شدن با پیشرفت و به روز شدن تکنولوژی هستیم، اما به یاد داشته باشیم لذتی که در ورق زدن و خواندن کتاب است در فضای دیگری یافت نمیشود. با توجه به تأثیر قصهها بر افکار و شکلگیری شخصیت کودک، میتوان از طریق کتابها به او راجع به مسائل حیاتی و محیط زندگیاش آگاهی داد. همانطور که صمد بهرنگی در جایی به این موضوع اشاره میکند و میگوید: “دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقین نصایح خشک و بیبروبرگرد…”
با توجه به اهمیت این موضوع خبرنگار ایسنا به گفتوگو با “پروانه ماندگاری” مؤلف و مدرس کارگاههای داستاننویسی در ۳ رده سنی کودک، نوجوان و بزرگسال، گردآورنده ۱۵ اثر حاصل کارگاههای داستان، نویسنده دو اثر مستقل “دو تا دفتر دوخط، دو تا… و مسابقه ماهیگیری” و دو جلد اثر پژوهشی به نام “قصههای بومی هرمزگان” پرداخته که متن این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
ابتدا کمی از کودکی خود بگویید. کتاب و یا داستان مورد علاقه شما در دوره کودکی و نوجوانی چه بود؟
۱۳ سالم بود که معلم انشا به دانش آموزان موضوع آزاد داد و برای اولین بار بجای انشا داستان نوشتم. توجه معلم را جلب کردم و او با یک جمله مسیر فکری مرا عوض کرد؛ «تو یک روزی نویسنده میشوی».
به دلیل شرایط محیط زندگی که در روستا داشتم، دسترسی به کتاب نداشتم؛ اما وقتی برای دیدن خواهرانم به بندرعباس میآمدم، سراغ کتابخانهشان میرفتم و مدتها کتاب میخواندم و قصههای صمد بهرنگی بیشتر از همه به دلم مینشست.
درباره چگونگی ورود خود به این حوزه ادبی بگویید. اولین اثر خود را در چندسالگی خلق کردید؟
۱۳ ساله بودم که متوجه شدم دوست دارم بنویسم و به شدت علاقهمند خواندن کتاب بودم. از آنجایی که شرایط مهیا نبود و کسی در آن زمان به هنر اهمیت نمیداد، در سن ۲۴ سالگی فعالیت خود را شروع کردم و اولین داستانم در سال ۷۷ در روزنامه ندای هرمزگان چاپ شد و سال ۸۸ مجموعه «ما که با خود غریبه نیستیم» به همراه اعضای انجمن داستان چاپ شد. سال ۸۹ اولین کار مستقل خود بهعنوان دوتا دفتر دوخط دو تا خودکار آبی و…با تم بومی چاپ شد.
کدام اثر خود را بیشتر دوست دارید؟
داستان دوتا دفتر دوخط را بیشتر دوست دارم چون بخشی از داستان زندگی خودم و خانوادهام است.
چگونه به داستاننویسی در زمینه کودک و نوجوان علاقهمند شدید؟
سالها پیش در یک جلسه اتاق فکر استاد رضایی هنرمندان را دور هم جمع و ما را تشویق کرد تا کار آموزش را جدی بگیریم و فعالیت داشته باشیم و اهمیت سن کودک و نوجوان را هم یادآور شد. شروع کار از مدارس نمونه دولتی و جامعهالزهرا برای تصویر خوانی بود و آنجا متوجه شدم خیلی از بچهها مستعد و به این رشته علاقه دارند.
موضوع و درونمایه اثر برای مخاطبان کودک و نوجوان را چطور انتخاب میکنید؟ معیارهای شما چیست؟
ابتدا باید نیاز مخاطب امروز را شناخت. زبان کودک، نوع نگاه او به پیرامون خود، آرزوهای آنها و… معیار پرورش تخیل، جهت و نظم بخشیدن به سناریوهای ذهنی که از طریق مطالعه کتاب مناسب به دست میآورند.
چطور میتوان از نگاه یک کودک به مسائل نگاه کرد و از نگاه آن داستان نوشت؟
باید با کودکان زندگی کرد. صمیمی و رها بودن را با آنها تجربه کرد. برعکس بزرگترها دنیای پیچیدهای ندارند. وقتی به آنها نگاه میکنم جز سادگی چیزی نمیبینم. فعالیت در کارگاههای داستان با کودکان به بنده این شانس را داد تا سالها با آنها باشم و بتوانم از طریق این رابطه و شناخت برای آنها بنویسم.
به نظر شما نوشتن برای مخاطب کودک دشوارتر است یا بزرگسال؟
کودک؛ زیرا کودکان امروز وارد دنیای تکنولوژی شدهاند. متأسفانه خیلی از اوقات مراقبتهای لازم هم از آنها صورت نمیگیرد. نویسنده کودک باید دارای مهارت پیدا کردن ایدهای باشد که قدرت جذب کودک را دارد و از نگاه نو وارد مسائل روزمره او شود.
آیا میتوان برای داستان جنبه آموزشی قائل شد و تا به حال کتابی نوشتهاید که جنبه آموزشی و تعلیمی داشته باشد؟
بله اما باید غیرمستقیم و با ظرافت به این مقوله پرداخت. کتاب مسابقه ماهیگیری که جنبه آموزشی و اشاره به حفاظت از محیط زیست دریایی دارد.
بهطور کلی تأثیر ادبیات بر شناساندن و انتقال اطلاعات استان به کودکان را چطور ارزیابی میکنید؟ شما تا چه اندازه در کتابهای خود از عناصر بومی استان هرمزگان استفاده کردهاید؟
خوشبختانه به واسطه حمایت خانوادهها و ارگانهای ذیربط آموزشها و محفلهای ادبی کاربرد زیادی داشته است. بله علاقه زیادی به پرداختن داستانهای بومی دارم و اکثر داستانهایی که نوشتم تم بومی دارند.
به نظر شما استان هرمزگان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در چه جایگاهی قرار دارد؟
طی چند سال اخیر پیشرفت قابلتوجهی داشتیم. توجه بسیاری از ارگانها مانند نهاد کتابخانههای استان، حوزهی هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مدارس استان سبب شده تا استعدادها را کشف کنیم و از سال ۹۴ با کمک نشر فرمهان طرحی بنام مدادهای رنگی را اجرا کردیم و حاصل این طرح، چاپ یازده اثر از کودکان و نوجوانان استان بود؛ و تا حدودی میتوانم بگویم جزو استانهای پیشرو محسوب میشویم.
و خبر خوب اینکه به همت حوزه هنری بندرعباس و طرح هویت بخشی به محلات کم برخوردار در مرحله اجرایی و تاکنون ۴۰ نفر کودک و نوجوان علاقهمند را شناسایی کردیم. گفتنی است این طرح به حمایت اداره امور اجتماعی وزارت کشور اجرا میشود.
شما فکر میکنید بچهها قدیمها بیشتر با ادبیات در ارتباط بودند یا امروز؟
فکر میکنم قدیم به خاطر نبودن تنوع ابزار ارتباطی ازجمله تلفن همراه، رایانه و… بیشتر با ادبیات آشنا بودند. قصههای سینه به سینه از پدران و مادران حکایت از نقش ادبیات در آن زمان دارد.
به نظر شما چگونه میتوان کودکان را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کرد؟
تشویق، توجه و همراهی بهترین تأثیر را دارد. در اجرای طرح مدادهای رنگی مهمترین تأثیر تشویق، شناخت توانمندیهایشان و البته نقش مراکز آموزشی ازجمله آموزش و پرورش هم مؤثر است.
سخن پایانی
کودکان و نوجوانان سرمایههای هنر و فرهنگ کشور هستند. برای ساختن جامعهای سالم، پیشرو و توسعهیافته، نقش ادبیات ضروری است. همدلی مراکز و ارگانها، والدین و هنرمندان میتواند اتفاقات بزرگ هنری را رقم بزند. وقتی بذر میکاریم منتظر درخت نیستیم. منتظر جنگل میمانیم.
پوست چهارمین صنعت پولساز در دنیا است
مهندس مهدیه حاج ملک مدیر آموزشگاه مه بان :
هفتم مرداد ماه همایش مستر کلاس آپدیت لیزر /هایفو و لاغری ویژه پزشکان برای اولین بار به همت موسسه نامدار مهارت کیهان به مدیریت دکتر روح الله اعتمادی فر و آموزشگاه مه بان با مدیریت مهندس مهدیه حاج ملک برگزار شد .
دکتر اعتمادی فر اهداف برگزاری این همایش را به روز رسانی داده های پزشکی ، صرفه جویی در وقت و جلوگیری از سفرهای کاری جهت کسب دانش ، آشنایی پزشکان با دستگاه هایی است که مجوز وزارت بهداشت را دارند و همچنین جذب توریست درمانی عنوان کرد .
حاج ملک در ادامه گفت :
وقتی که پزشکی در حوزه زیبایی و مراقبت از پوست کار می کند باید آپدیت باشد و ضمن انجام تبلیغات می تواند با جذب بیماران از حوزه خلیج فارس به این استان کارآفرینی کند و گردش مالی خوبی را ایجاد کند .
مهندس مهدیه حاج ملک در رابطه با میزان شرکت و استقبال از این همایش گفت : باتوجه به وقوع سیل و آماده باش بودن پزشکان حدود صد نفر در این دوره شرکت کردند و شخصی که برای تدریس آمده بود از متخصصین پوست تراز اول کشور بود . باید بگویم که زمانی که
پزشکان دستگاهی را خریداری می کنند ، شرکت فروشنده یک توضیح یک ساعته در مورد چگونگی کارکرد دستگاه می دهد اما هدف ما از این دوره یک آموزش حرفه ای چند ساعته بود که ریز سوالات خود را از متخصص پوست بپرسند .
حاج ملک در پاسخ به این سوال که در حال حاضر سالن های زیبایی کار زیبایی و هایفو را انجام می دهند نظر شما چیست ؟ گفت :
متاسفانه همیشه این مسائل هست و یکی از دلایل برگزاری این کلاس ها این بود که حد و مرز پزشکان و سالن های زیبایی در امر زیبایی و مراقبتی پوست مشخص شود . باید بگویم که سالن داران عزیز علم آناتومی و پزشکی ندارند و ممکن است ناخواسته باعث ایجاد ضرر های زیادی جبران ناپذیری شوند
از کلاس و دوره های آموزشگاه مه بان و موسسه نامدار مهارت کیهان بگویید
موسسه نامدار مهارت کیهان را با مجوز وزارت بهداشت و همچین آموزشگاه مه بان را با مجوز فنی و حرفه ای راه اندازی کردیم که هم بتوانیم برای مردم عادی و هم جامعه پزشکان کلاس ها و دوره های مفیدی برگزار کنیم.
این کلاس ها در دو سطح کلاس های مراقبین پوستی و آرایشگاهی و همچنین کلاس های ویژه پزشکان با هماهنگی و نظارت نظام پزشکی برگزار می گردد.
باید بگویم که پوست چهارمین صنعت پولساز در دنیا است و شرکت در کلاس های مراقبتی و پاکسازی پوست و پاکسازی پوست برای عموم بانوان آزاد است و محدودیتی ندارد
اما شرط شرکت در کلاس ها و دوره های ویژه پزشکان داشتن کارت نظام پزشکی می باشد.
برگزاری آیین رونمایی کتاب خاله باران در فرهنگسرای انقلاب
مراسم رونمایی کتاب خاله باران در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد.
شادی آزاد بشمنی (خاله باران) در این باره به خبرنگار آوای دریا گفت : چند روز قبل از جشن رونمایی اتفاق ناگوار زلزله را در استان داشتیم .
باید بگویم در مواقع کودکان بیشترین آسیب را میبینند .من قبل برگزاری مراسم به دیدن بچه ها رفتم. وقتی در کنار بچه ها حضور پیدا کردم تصمیم گرفتم جشن را کنسل نکنم و به مهمان هایم اعلام کنم که در روز جشن رونمایی کتاب بجای آوردن هدیه برای من ، برای کودکان مناطق زلزله زده کتاب بخرند و همینطور همشد مهمان های عزیزم با خرید کتاب دل کودکان را شاد کردند. گل ها و کتاب ها را روز پنج شنبه ۱۶ تیر به دست کودکان رساندم …
استقبال از مراسم چطور بود ؟
استقبال در جشن رونمایی عالی بود. بالغ بر بیش از ۲۵۰ مهمان حضور داشتند .دعوت از مهمان ها را از طریق پخش تیزر در دنیای مجازی انجام دادم … اما برای مسئولین ارشاد بصورت حضوری دعوتنامه بردم .. ولی حتی یکنفر از مسئولین در این اتفاق فرهنگی حضور پیدا نکردند و با من همچون هنرمندان استان همدل نبودند. حس میکنم چندین سال تلاش و فعالیت و عشق را در حوزه کودکان استان نادیده گرفتند.
هدف از انتشار کتاب خاله باران چه بود ؟
کتاب باران خاله را برای این نوشتم تا یک یادگاری قشنگ از طرف خودم برای کودکان سرزمینم باشد ..
حرف آخر
از تصویر کتاب خانم مهسا تبریزی نژاد ، انتشارات سومیتا، فرهنگسرای انقلاب و گروه خوبم چیکو و تمام خانواده ها و هنرمندانی که در این اتفاق فرهنگی کنارم بودند تشکر میکنم.
گفتنی است کتاب خاله باران به نویسندگی شادی آزاد بشمنی و تصویر گری مهسا تبریزی نژاد از انتشارات سومیتا منتشر شد.
عکس : مرتضی استادزاده
اشتغالزایی برای مادران سابقهدار و زندانی
بروز مشکلات بسیار برای خانواده هایی که زنان آن ها به دلایل مختلف محکوم به حبس می شوند، سبب شد تا طرح بسیار موفق و سازنده ای از سوی قوه قضائیه با عنوان طرح “زندانی با رای باز” اجرا شود تا زنان، جایگاه همسری و مادری خود را همچنان حفظ کنند، شغلی برای خودکفایی داشته باشند و از انگی که در انتظارشان است، محفوظ بمانند.
معصومه نیکنام: هر فردی در زندگی اش ممکن است در اثر سهل انگاری یا نداشتن اطلاع و آموزش دچار گرفتاری شود و از فرزندانش دور شود و چه دوری بدتر از این، مثل همان خانمی که با داشتن ۲ فرزند و بخاطر اعتماد بی جا به دوستش به ۲ سال حبس محکوم شد. خانمی که برای خودش کارآفرین بود و برای بانوانی چون خودش اشتغالزایی کرده بود اما در اثر سهل انگاری و اعتماد، کلید گاو صندوق را در اختیار دوستش قرار می دهد و آن دوست از این اعتماد سوء استفاده کرده و چک هایش را با مبالغ بالا خرج می کند و وقتی از او شکایت می شود و نمی تواند بدهی هایش را پرداخت کند برایش ۲ سال محکومیت در نظر گرفته می شود و در اثر این اتفاق همسرش سکته می کند و فرزندانش نمی توانند ادامه تحصیل دهند. می گویند در بند دیگری خانمی فرهنگی به حبس محکوم شده است. این معلم ضمانت وام فردی را کرده بود و وام گیرنده قسط هایش را نه تنها پرداخت نکرد بلکه متواری هم شد و از آن جایی که این بانوی فرهنگی توان پرداخت اقساط را نداشت به یک سال حبس محکوم شد، کدام یک از این بانوان، شایسته این هستند که انگ سابقه دار را یک عمر یدک کشیده و از فرزندان خود دور باشند؟ این در حالی است که بروز مشکلات بسیار برای خانواده هایی که زنان آن ها به دلایل مختلف محکوم به حبس می شوند، سبب شد تا طرح بسیار موفق و سازنده ای از سوی قوه قضائیه با عنوان طرح “زندانی با رای باز” اجرا شود تا زنان، جایگاه همسری و مادری خود را همچنان حفظ کرده و از انگی که در انتظارشان است، محفوظ بمانند.
اولین موسسه ای که با همکاری قوه قضائیه و سازمان زندان ها در اجرای این طرح ورود کرد و اکنون ۲ سال از فعالیت آن می گذرد موسسه حامیان اندیشه رشاد است و قرار است این فعالیت اجتماعی و فرهنگی در سراسر کشور با حمایت از زنان زندانی در جهت حفظ کیان خانواده در سراسر کشور توسعه یابد براین اساس به سراغ “مهوش صابری” مدیرعامل این موسسه آمده ایم، بانوی خیری که می گوید، فرد توانمند و ثروتمندی نیست بلکه تسهیل گر اجتماعی است و در ارتباط با خیرین، مسئولان نهادهای دولتی و غیر دولتی، قوه قضائیه، کمیته امداد امام خمینی (ره)، بهزیستی، فرمانداری، استانداری، شهرداری و آموزش و پرورش توانسته از افراد آسیب دیده حمایت کند و گوش شنوایی برای آن ها باشد. اینکه چگونه طرح سازنده “زندانی با رای باز” در تهران و در موسسه حامیان اندیشه رشاد برای نخستین بار اجرا شد با مهوش صابری به گفت و گو نشستیم.
حمایت از افراد آسیب دیده تا زنان زندانی
این بانوی خیر و تسهیل گر اجتماعی در مورد علاقه اش به امور خیر می گوید: حدود ۲۸ سال است که در زمینه آسیب های اجتماعی و کار خیر فعالیت دارم، شروع به کارم هم از کمیته امداد امام خمینی (ره) بود چون کارمند کمیته امداد بودم و در بخش آموزش خانواده فعالیت داشتم. علاقمند بودم با خانواده هایی که به نوعی دچار مشکل و آسیب شده بودند، صحبت کنم، در نهایت با تعدادی از دوستان به این نتیجه رسیدم تا موسسه خیریه ای ثبت کنم براین اساس شروع کارم با افراد آسیب دیده بود، این افراد از طریق بهزیستی یا کمیته امداد معرفی می شدند چند سال به این روال گذشت تا اینکه طرح ساماندهی خانواده های بی سرپناه شهر تهران از سوی سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران به بنده پیشنهاد شد و قبول کردم و ۱۱ سال در عمق خانواده های آسیب دیده شهر تهران فرو رفتم به این صورت که وقتی یک فردی بی خانمان می شد باید به فرد بی خانمان اشتغال و فرزندان بازمانده از تحصیل آن ها توجه می کردم تا خانواده متلاشی نشود هدف این بود تا تحکیم خانواده حفظ شود. پدر برای ترک به مراکز ترک اعتیاد فرستاده می شد اگر مادر خانواده نیز اعتیاد داشت به این مراکز هدایت می شد با آموزش و پرورش ارتباط داشتیم تا فرزندان آن ها از تحصیل باز نمانند در این راستا معلمانی که نذر فرهنگی داشتند بسیار کمک می کردند. در طرح اسکان خانواده ها بی سرپرست شهر تهران خیلی موفق عمل کردیم چرا که یکسری از خیران شهر تهران را شناسایی کردیم با کمک برخی از مشاوران املاک خانواده ها را از بی خانمانی نجات دادیم و کمکشان کردیم تا به روال عادی زندگی برگردند و جزئی از جامعه ای باشند که در کنار فرزندان خود زندگی کنند مثلا اگر مادری از مراکز ترک اعتیاد بیرون می آمد، کمکش می کردیم تا فرزندش را از بهزیستی بگیرد و اشتغال پایداری داشته باشد تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهد. »
گامی بلند به سوی توانمند سازی
صابری در طول فعالیت های خیرخواهانه خود به اجرای طرح دیگری اشاره می کند، طرحی به که توانمندسازی افراد بهبودیافته از اعتیاد توجه داشت. “هر فرد معتادی که از سطح جامعه جمع آوری و غربالگری و به مراکز ترک اعتیاد فرستاده می شود در نهایت به حال خود رها می شد یعنی یک فرد یک سال به مراکز ترک اعتیاد می رفت و خارج می شد بدون اینکه مهارت و توانمندی داشته باشد براین اساس باسازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران صحبت شد از آن جایی که این سازمان، مراکزی با عنوان “بهاران” داشت که مدتی تعطیل شده بود، آمدیم یکی از این مراکز را در اختیار گرفتیم و با کسب مجوز از سازمان فنی و حرفه ای توانستیم در آن جا ۱۵۰ نفر از معتادان بهبود یافته را آموزش دهیم و بعد از اخذ مدرک، وام اشتغال دریافت کرده و و شغل پایدار برای خودشان ایجاد کنند، براین اساس ۱۲ شغل براساس علاقه و پیشینه افراد تعریف شد. برای کمک از خیرین از کسی وجه نقد دریافت نمی کنیم و نیاز عمده مددجویان اعم از تامین مسکن، درمان، لوازم ضروری منزل یا آموزش و حرفه آموزی را مطرح کرده و خیرین وجوه خود را به حساب خانواده واریز می کنند.
این زنان هم حق زندگی دارند
صابری در مورد اجرای به اجرای طرح پرونده های باز می رسد اینکه برای اجرای این طرح چه شرایط و مراحلی را سپری کرده تا این طرح به مرحله اجرا درآمد. ” یکی از مشکلاتی که ما اینجا داشتیم این بود که قبل از اینکه این مرکز توانبخشی برای زنان زندانی راه اندازی شود یک سری از بانوان سرپرست خانوار در این مرکز مشغول به کار بودند که ترمه تولید می کردند زمانی که متوجه شدند تفاهمنامنه ای امضا شده و قرار است بانوان زندانی به این جا بیایند، انصراف و استعفا دادند و رفتند، دلیل شان این بود که اگر خانواده مان بفهمند با زنان سابقه دار کار می کنیم، دچار مشکل می شویم چون اینها سابقه دارند، می خواهم اعلام کنم که این خانم ها هم حق زندگی دارند چون ناخواسته دچار این آسیب شدند، شاید من و شما حین رانندگی یا درگیری کوچیک مشکلی برایمان ایجاد شود که مجبور شویم یک سال یا دو سال حبس بکشیم، هیچ وقت نباید خود را مستثنی بدانیم، این اتفاق هر آن ممکن است برای ما نیز پیش بیاید.»
گناه فرزندان، مادران و پدران زندانی چیست؟
مساله دیگر این است که این خانم یا آقای زندانی، فرزندانی دارند، گناه این فرزندان چیست که جامعه به آن ها چنین نگاهی دارد؟ گاه دیده شده که یک زن زندانی، محکومیتش را طی کرده و آمده بیرون اما متاسفانه برخی از مشاوران املاک به آن ها خانه اجاره نداده اند، آن ها باید چه کار کنند؟ همه باید با هم کمک کنیم تا این مشکل حل شود، این مشکل هم به دست من و شما حل می شود، فکر نمی کنم به دست افراد دیگه ای حل شود این جایگاهی است که خدا در اختیار من و شما گذاشته اگر بخوهیم می توانیم این مشکلات را حل کنیم.
چگونگی اجرای طرح پرونده های باز
صابری در مورد اجرای طرح پرونده های باز برای نخستین بار در شهر تهران و چگونگی اجرای آن می گوید: حدود ۲ سال گذشته بود که با مراجعه به زندان زنان شهرری با مدیریت آن جا آشنا شدم و طرحی را به عنوان زندانی رای باز مطرح کردند از این موضوع اطلاع و شناختی نداشتم، مدیر این مرکز این طرح را با همکاری قوه قضائیه در اصفهان اجرا کرده و موفقیت آمیز بود، گفتند شما حاضرید این کار را در تهران اجرا کنید، بدون توجه به مشکلات کار، گفتم بله و قبول کردم، یک نگرانی و دغدغه داشتم آن هم برای مادرانی که فرزندانی داشتند که بیرون این مجموعه بودند و بنا به دلایلی دچار آسیب شده بودند، نگرانی من آن زمانی اتفاق افتاد که فکر می کردم، مادر خانواده زندان است، پدر هم محکومیت داشت، سرنوشت فرزندان آن ها چه می شود؟ وقتی که توضیح خواستم، گفتند برخی از این بچه ها توسط خانواده پدری یا مادری و برخی در مراکز نگهداری شبه خانواده بهزیستی نگهداری می شوند، پیش خود فکر کردم، اگر چنین مرکزی راه اندازی شود بچه ها تک والدین هم باشند، خوب است، حداقل مادر خانواده بتواند کنار فرزندان خود باشد. این موضوع و اینکه آیا موسسه ما می تواند این طرح را اجرا کند مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت در نهایت موافقت شد تا این موسسه این طرح را برای نخستین بار در تهران اجرا کند براین اساس تفاهمنامه ای امضا شد.
انجمن حمایت از زندانیان، زنان زندانی که مشمول طرح رای باز می شدند را به موسسه ما معرفی می کرد. ارتباط خوبی گرفتیم در ابتدا ۲۵ بانوی زندانی به ما معرفی شد. مادرانی بودند که دارای فرزندان خردسال بوده یا دختران جوانی بودند که برای نخستین بار مرتکب خلاف عمد یا غیر عمد شده بودند، با وورد آن ها به موسسه ابتدا یک دوره مشاوره را طی کردند تا ببینیم از نظر روحی وروانی چگونه هستند یا از نظر جسمی مشکلی دارند یا نه؟ دو یا هفته صحبت شد تا علاقمندی آن ها مورد بررسی قرار گیرد، مربی ها آموزش اولیه را به آن ها ارائه کردند، تعدادی در خیاطی و بخشی در مونتاژ به کار گرفته شدند و همزمان خانمی اعلام کرد که توانایی این را دارد تا مثل ما کارآفرینی کند. این خانم در ابتدا با یک نفر کارش را شروع کرد و اکنون ۱۷ نفر را مشغول به کار کرده، کار آفرین دیگری نیز چند روز پیش آمد و قرار شده تا دو یا سه نفر از زندانیان را مشغول به کار کند. این افراد وقتی از مجوعه خارج شوند وارد بازار کار شده و می توانند در جامعه جایگاه قبلی خود را پیدا کنند به این شکل دچار آسیب نمی شوند به دیگران هم آسیب نمی رسانند.
گذران دوران محکومیت و ادامه روال عادی زندگی
صابری می گوید بانوان زندانی در این موسسه علاوه بر اینکه کار می کنند، دوران محکومیت خود را نیز می گذرانند و در حق فرزندان خود نیز مادری می کنند. ” این خانم ها از ساعت ۸ تا ۴ بعد از ظهر در این موسسه کار می کنند در ایام تعطیل در منزل و در کنار خانواده شان هستند، تمام هم و غم دوستان ما در انجمن حمایت زندانیان، سازمان زندان ها و قوه قضائیه این بود که مادر یا همسر کنار خانوادش باشد و بنیاد خانواده حفظ شود و بعد از ساعت اداری به خانواده بروند.
چه تعهدی وجود دارد؟
از خانم صابری می پرسیم چه تضمینی وجود دارد که این خانم ها بعد از پایان ساعت کاری به خانه برگردند و دوران محکومیت خود را با آرامش بگذرانند، در پاسخ می گوید: خودشان سند گذاشتند و ما هم ضمانت کردیم که به مرکز باز می گردند تا دوران محکومتیشان سپری شود. این طور نیست که چون زندانی هستند، حقوق نمی گیرند بلکه همچون افرادی که دارای حقوق و مزایا هستند آن ها هم دارای حقوق و مزایا هستند، هر چه کار کنند به حساب خودشان واریز می شود تا دوران محکومیت آن ها سپری شود.
اشتغال پایدار برای زنان سابقه دار
صابری می گوید: اکنون در این موسسه حدود ۶۰ نفر از زنان زندانی مشغول به کار هستند و تا کنون ۱۹۰ نفر به این مرکز آمده و رفته اند، تعدادی از آن ها آزاد شدند و دورادور با ما در ارتباط هستند برای آن ها در بیرون از این مرکز ایجاد اشتغال کردیم آن هم با تعهدی که خودمان دادیم و اعلام کردیم این افراد مورد اعتماد هستند و می توانند در مجموعه های دیگر مشغول به کار شوند.
افراد با سوء پیشینه را می پذیریم
مدیرعامل موسسه حامیان اندیشه رشاد از زنان و مردانی که سوء پیشینه دارند، می خواهد که نگران داشتن اشتغال پایدار نباشند چرا که این موسسه از آن ها در این راستا حمایت می کند. ” دوستانی که از زندان آزاد می شوند، چه در کارگاه های ما بودند یا نبودند می توانند برای حرفه آموزی یا ایجاد اشتغال به ما مراجعه کنند، این موسسه بسترش را برای آن ها فراهم می کند و مانند یک فرد آزاد و رها می توانند در جامعه کار کنند و به زندگی خود ادامه دهند. “
یک درخواست از مسئولان
مدیرعامل موسسه حامیان اندیشه رشاد از مسئولان می خواهد کمک کنند تا این موسسه روی پای خود بیاستد تا این زنان بتوانند در کنار فرزندان خود زندگی کنند و فرزندان از داشتن مادر محروم نشوند. می گوید: طرح زندانی با رای باز، طرح موفقی بوده اما مشکل فعلی ما، مشکل فضا است که اگر مشکل فضا را نداشتم مطمئنا تعداد بیسشتری از بانوان را به این مرکز آورده و ایجاد اشتغال می کردیم تا در کنار خانواده های خود دوران محکومیت خود را سپری کنند، یکی از دغدغه های من نداشتن فضا است، تجهیزات دارم اما فضا ندارم، دغدغه دارم هر لحظه جایم را از من بگیرند این مساله سبب شده تا نتوانم به راحتی کارم را ادامه دهم این دغدغه خیلی اذیتم می کند براین اساس دنبال فضایی هستم تا تعداد بیشتری از بانوان زندانی را به این جا بیاورم، می دانم این طرح موفق بوده و موفقت تر هم خواهد بود چون هیچ یک از این خانم ها حاضر نیستند کاری را انجام دهند که برگردند به زندان همین که شب در کنار هسمر و فرزندان خود هستند برای آن ها بسیار خوشایند است براین اساس از مسئولان درخواست دارم به من به عنوان پیمانکار یا کارفرما یا کسی که تعریفی از کار دارد، نگاه نکنند، من به عنوان فردی که دغدغه اجتماعی دارم، درخواست دارم، کمکم کنند بستر را فراهم کنند تا من بیشتر به این افراد کمک کنم و زنان بیشتری را به این مرکز آورده تا در کنار جایگزینی حبس، شغل یافته و همچنان در کنار فرزندان خود باشند.
طرح زندانی با رای باز، طرحی کارشناسی شده و هدفمند است، طرحی که کمک می کند تا فرزندان خانواده های آسیب دیده، کمتر دچار آسیب شوند و آن زنانی که بنا به دلایلی اعم از عمد یا غیرعمد دچار خطا و خلافی شدند، بتوانند به زندگی باز گردند و به فرزندان خود زندگی دوباره ای ببخشند. بیایید این کانون را همچنان گرم نگه داریم، کانون خانواده ای که گسیخته شده را بار دیگر پیوند بزنیم.
تانیا جوهری سکوت خود را شکست
تانیا جوهری بعد از مدتها سکوت، لب به سخن گشود؛ از احوالات این روزهایش گفت، به گذشته سرکی کشید و از حسرتش برای بازی در نمایش «باغ آلبالو» صحبت کرد.
در یک دهه گذشته کمتر تانیا جوهری را دیدهایم. او بیش از ده سال است فعالیت هنری نداشته و از آنجاکه اهل گفتگو و شرکت در برنامهها هم نیست، کمتر در مجامع هنری یا رسانهها حضور داشته است اما کسانی که در دهههای گذشته پیگیر رویدادهای هنری بودهاند، پیشینه درخشان او را خوب به یاد دارند. همین پیشینه سبب شده تا انجمن صنفی بازیگران تئاتر در هفدهمین گردهمایی خود که با عنوان «شب بازیگر» برگزار میشود، از این چهره هنری در کنار محمد ساربان، دیگر بازیگر پیشکسوت تقدیر کنند.
این بزرگداشت که امروز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه برپا میشود، بهانه خوبی شد تا تانیا جوهری سکوت طولانی خود را بشکند و برای دقایقی با ما هم کلام شود.
او در گفتگو با ما از دغدغههایش برای تئاتر گفت و آرزو کرد تئاتر ایران دوباره به روزهای پر فروغ خود بازگردد.
آنچه پیش رو دارید، ماحصل گپ و گفت نه چندان طولانی ما با این هنرمند است. بازیگری پیشکسوت که با مهربانی و صبوری با ما هم صحبت شد.
دختر جوانی بود که پدرش در گروه تئاتر «آناهیتا» به سرپرستی مهین و مصطفی اسکویی بازی میکرد. پدر او را به پشت صحنه تئاترهایشان میبرد و از نوجوانی شوق کار هنری در وجود دخترک جوانه زد. دوست داشت روی صحنه برود و همنفس شدن با تماشاگر را تجربه کند.
بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، دو تن از دوستان صمیمی پدرش، زندهیاد محمد علی کشاورز و اسماعیل شنگله، او را برای بازی در نمایشی دعوت کردند و این دختر جوان به اداره تئاتر راه پیدا کرد و به گروه جوان به سرپرستی اسماعیل شنگله پیوست.
جوهری درباره نخستین سالهای حضوش در تئاتر چنین میگوید: آن زمان هنرمندان تئاتر در قالب گروه در اداره تئاتر فعالیت میکردند. هر گروه سالی دو نمایش اجرا میکرد و من هم عضو گروه تئاتر جوان بودم.
این دختر جوان که برای خواندن کتابهای تئاتری و نمایشنامهها شوق بسیار داشت، نتیجه مطالعات خود را دید و در آزمون ورودی دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد . او هم یکی از دانشجویانی بود که در دوران طلایی این دانشکده نزد استادانی همچون دکتر محمد کوثر، حسین پرورش، دکتر علی رفیعی، زنده یاد حمید سمندریان و … درس تئاتر خواند.
در همین دانشکده با دکتر رفیعی آشنا شد و در اولین نمایشی که رفیعی بعد از بازگشتش به ایران در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برد، بازی کرد. نمایش«خاطرات و کابوسهای جامهدار از زندگی و مرگ میرزاتقی خان فراهانی»، که خوش درخشید و بعدها این همکاری در نمایشهای دیگری مانند «آنتیگون»،«شیوه و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر» ادامه پیدا کرد و آخرین همکاری آنان در نمایش «یادگار سالهای شن» بود.
جوهری که در آن سالها بسیار پرکار بوده و به طور همزمان در اداره تئاتر و دانشکده هنرهای زیبا فعالیت میکرده، میگوید: در دوران فعالیتم، اکثر مواقع سر کار بودم و با بسیاری از کارگردانهای بزرگ آن زمان همکاری کردم؛ با دکتر علی رفیعی، آقایان اسماعیل شنگله، اکبر زنجانپور، هادی مرزبان و … همکاریهای متعددی داشتم.
برای بازیگری که شیرینی حضور روی صحنه و هم نفسشدن با تماشاگر را چشیده باشد، دوری از صحنه هیچ هم آسان نیست. مطلبی که جوهری این گونه توضیحش میدهد: دلم برای لحظه رورانس (لحظه پایانی نمایش که بازیگران روی صحنه در مقابل تماشاگران تعظیم میکنند و تماشاگران آنان را تشویق میکنند) تنگ میشود. دوست دارم دوباره این لحظه را تجربه کنم و مقابل تماشاگران تعظیم کنم. برای این لحظه خیلی دلتنگ میشوم.
او همه نقشهایی را که بازی کرده دوست دارد و نمیتواند یک نقش بخصوص را به عنوان محبوبترین نقش خود معرفی کند: در هر یک از نقشها، یک بُعد از وجود انسان را پیدا کردم. به همین دلیل همه ی نقشهایم را دوست دارم. پیدا کردن ابعاد گوناگون انسان و ارایه آن روی صحنه، بسیار شیرین است.
اما هر بازیگری هر چقدر هم که موفق بوده باشد، حسرتهایی هم دارد؛ نقشهایی که مجال بازی در آنها نیافته است و تانیا جوهری هم از این قاعده مستثنی نیست: قرار بود در نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آقای زنجانپور نقش اصلی را بازی کنم اما آن زمان سوء تفاهمی بین ما پیش آمد و این همکاری انجام نشد و هنوز حسرتش را دارم.
او گرچه کمتر تئاتر میبیند، اما از حال و روز این هنر بیخبر هم نیست: دوست دارم تئاتر دوباره جان بگیرد. مدتهاست از تئاتر ایران چیزی نشنیدهام. دلم میخواهد تئاتر دوباره اوج بگیرد مانند زمان ما . البته میدانم این روزها شرایط اقتصادی بسیار سخت است. وقتی پشتوانه مالی محکمی نداشته باشی، وقتی حتی کرایه رفت و آمد به سالن تئاتر را نداشته باشی، کار کردن خیلی سخت میشود. البته زمان هم ما همین بود. تئاتر نمیتوانست ما را به لحاظ مالی تامین کند. ولی خود تئاتر رونق داشت. ما سی شب اجرا میرفتیم و هر شب سالن پر بود. گاهی در آخرین اجراها تماشاگران به سالن هجوم میآوردند و حتی بعضی اوقات شیشههای سالن شکسته میشد و تماشاگران روی زمین، روی پلهها مینشستند تا نمایش را ببینند. عشق آنها برای دیدن تئاتر و عشق ما برای اجرای آن، کمبود پول را کمرنگ میکرد اما حالا وضعیت سختتر شده، جوانان با عشق به تئاتر میآیند ولی خیلی از آنان پشیمان میشوند.
جوهری نه تنها در تئاتر بلکه در سینما و تلویزیون هم غیبتی طولانی دارد. او دلیل این دوری را این چنین توضیح میدهد: آخرین کار سینماییام فیلم «شیش و بش» به کارگردانی آقای گودرزی بود. تقریبا ۱۲ سال است که کار نکردهام. بسیاری از پیشنهادها را دوست نداشتهام و شرایط هم خیلی دلپذیر نیست. وقتی شما در فیلمی بازی میکنید، حتما تعدادی جوان هم در آن حضور دارند. خیلی اوقات میبینیم که جوانان طوری به ما نگاه میکنند که انگار حقشان را خوردهایم یا نگاهشان این گونه است که شما که کارهای خود را کردهاید و بهتر است کنار بکشید. وقتی این نگاه وجود دارد، کار کردن خوشایند نیست. ضمن اینکه تعدادی از جوانانی که وارد بازیگری شدهاند، نه دانش کافی دارند و نه شناخت درستی از این حرفه. مگر میشود بدون هیچ شناخت و تجربهای، بدون هیچ مطالعه و تمرینی وارد کار شد، به همین دلیل ترجیح میدهم در خانه بمانم تا اینکه با افراد ناشناس کار کنم چون حتما آنها هم مرا نمیشناسند. البته که گروه سازنده فیلم «شیش و بش» چنین نبودند و گروه بسیار خوبی بودند ولی وضعیت کلی، معمولا چنین است.
او که حتی در دوران پیش از کرونا هم در مجامع هنری حضور نداشته است، درباره این موضوع هم میگوید: واقعیت این است که به خیلی از مراسمها دعوت میشوم ولی جایی نمیروم و بیشتر در خانهام. دخترم میگوید تو آنقدر جایی نمیروی که مردم اصلا یادشان رفته تو هم وجود داری . حالا هم چون مراسم مربوط به تئاتر بود، پذیرفتم که شرکت کنمو
جوهری نه تنها به خواندن و مطالعه علاقهمند است، گاهی هم دست به قلم میبرد و مدتی مشغول نوشتن زندگینامه خود بوده است: گاهی به گذشته فکر میکنم و گاهی هم مینویسم. میخواستم سرنوشتم را بنویسم. تا جاهایی هم پیش رفتم ولی حس کردم این روزها در این دوران تکنولوژی کسی حوصله ندارد سرنوشت یک هنرپیشه را بخواند و به همین دلیل آن را کنار گذاشتم. اما نمیدانم شاید هم دوباره دست به قلم شدم و سعیام را کردم که تمامش کنم
تنها توصیه این بازیگر باسابقه به جوانان علاقهمند به بازیگری، خواندن و خواندن است: میدانم کتاب گران شده است. ولی جوانان میتوانند از کتابخانه یا از دوستانشان کتاب قرض بگیرند. خواندن نمایشنامه بخصوص به آینده کاری آدم خیلی کمک میکند. خود من از همان آغاز علاقهمندیام، مدام کتاب میخواندم و نتبرداری میکردم و تاریخ میزدم که هر کتابی را در چه مقطعی خواندهام. بعدا همین خواندنها باعث شد در کنکور دانشکده هنرهای زیبا قبول شوم. بچههای جوان هر چه بیشتر بخوانند، به نفعشان است. اگر هم نمیتوانند کتاب بخرند، میتوانند قرض بگیرند، به شرط اینکه بعد از خواندن، کتابها را پس بدهند!
آخرین بخش گفتگوی ما این است که نسل ما نتوانست بعضی از بازیگران درخشان کشورمان را روی صحنه ببیند و تانیا جوهری با خنده میگوید: خدا را چه دیدید، شاید هم دوباره توانستم در تئاتر بازی کنم. همه چیز ممکن است!
تانیا جوهری، امروز ، شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه در مراسم «شب بازیگر» که به کوشش انجمن صنفی بازیگران تئاتر در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار میشود، در کنار محمد ساربان دیگر بازیگر با سابقه و دو بازیگر دیگر تقدیر خواهد شد.
ما وضعیت هوا رو پیش بینی میکنیم و نه پیشگویی…
گفتگوی آوای دریا با یک کارشناس هواشناسی :
خودتان را به طور کامل معرفی کنید.
سعیده خوارزمی هستم متولد سال ۱۳۶۶ و شهر بندرعباس
حال و هوای دلتون چطوره؟
گاهی صاف، گاهی ابری همراه با نم نم لطیف باران، گاهی هم غبار آلود. مسلماً با توجه به شرایط محیطی و اتفاقاتی که در دنیا رخ می دهد حال انسان میتونه تغییر کنه. ولی در حالت کلی خوبه خداروشکر.
چه خواندید که الان هواشناس شدهاید؟
من تحصیلات دانشگاهی را با رشته فیزیک کاربردی در مقطع کارشناسی در دانشگاه هرمزگان آغاز کردم. این دیدگاه وجود داره که برخی فکر میکنند هواشناسی زیرمجموعه ای از علوم جغرافیایی و یا در کنار رشته کشاورزی و اقلیم شناسی قرار می گیرد؛ ولی اینطور نیست، هواشناسی زیر مجموعه علوم پایه و رشته فیزیک هست. ما میتونیم با توجه به علاقه مون در گرایش های مختلف فیزیک مثل اتمی-مولکولی، اپتیک، هسته ای، ژئوفیزیک، هواشناسی و غیره… ادامه تحصیل بدیم. من با توجه به علاقه شخصی م، رشته هواشناسی رو برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری انتخاب کردم و در زمینه ماهواره های هواشناسی و سنجش از دور، تحقیقاتم را ادامه دادم و صرف اخذ مدرک دوره دکتری برام کافی نبود و هنوز هم دوست دارم به کسب معلومات و تحقیق در این زمینه ادامه بدم.
از چه سالی در سازمان هواشناسی مشغول به کار شدید؟
من در آزمون استخدامی سال ۱۳۹۲ شرکت کردم و از سال ۱۳۹۵ وارد مرکز پیش بینی و صدور پیش آگاهی های جوی اداره کل هواشناسی استان هرمزگان شدم.
پیش بینی هواشناسی به چه صورت هست چه پارامترهایی را در نظر میگیرید؟
پیش بینی های هواشناسی عمدتاً با استفاده از نقشه های مختلف هواشناسی و تصاویر ماهواره ای صورت میگیره. پارامترهایی مثل دما، رطوبت، فشار، سمت و سرعت باد که در ساعت های معین در ایستگاه های هواشناسی کل دنیا اندازه گیری میشن، بعنوان داده های اولیه در مدلهای هواشناسی مورد استفاده قرار میگیرن. این نقشه ها با استفاده از مدلسازی و حل معادلات حاکم بر جو، که بسیار هم پیچیده هستند، به دست می آیند. به این ترتیب نقشه های هواشناسی برای سطح زمین و سطوح فشاری و ارتفاع های مختلف جو ترسیم می شوند. موضوع دیگری که در پیش بینی هواشناسی مورد استفاده قرار می گیرد دور پیوند ها هست شاید اسم ال نینو یا لانینو رو شنیده باشید. ال نینو فقط یکی از دورپیوندها هست که در شرایط جوی تاثیر گزاره. دور پیوندهای دیگری هم مثل نوسانات اطلس شمالی، مادن-جولین وجود دارند. این نشان میدهد که تمام پدیده های جوی در کل کره زمین بر روی همدیگر تاثیرگذار هستند و جو از یک سیستم پیوسته تشکیل شده. ما با در نظر گرفتن تمام این موارد پیش بینی های هواشناسی را ارائه می کنیم.
تا به حال شده که پیش بینی ها درست از آب در نیاد؟
مسلماً همینطور هست در واقع ما وضعیت هوا رو پیش بینی میکنیم و نه پیشگویی. همیشه در پیش بینی ها بایستی عدم قطعیت مکان و زمان را در نظر گرفت. بهترین پیشبین کسی هست که بتونه در کنار پیش بینی هاش احتمال وقوع پدیده رو بیان کنه. به عنوان مثال بتونیم بگیم به احتمال ۸۵ درصد در بازه زمانی مثلاً ساعت ۱۲ تا ۱۸ در فلان منطقه در محدوده ۱۵ تا ۲۰ میلی متر باران خواهد بارید. باید توجه داشته باشیم که پدیده های هواشناسی به شدت تغییر پذیر هستند در علم نظریه ای وجود دارد به نام نظریه آشوب یا اثر پروانهای، که نشان دهنده حساسیت سیستمهای آشوبناک , مثل جو سیاره زمین , به شرایط اولیه هست بطوریکه کوچکترین تغییری در شرایط اولیه( مثل بال زدن یک پروانه) میتونه باعث تغییر شدید (وقوع یک طوفان در یک کشور دیگر ) در زمان آینده بشه. پس اینکه به قول شما پیش بینی ها درست از آب در نمیاد یا به عبارتی همراه با خطا باشه تا حدودی اجتناب ناپذیره و از نظر علمی هم توجیه پذیر.
عکس العمل ها چطور بود؟
بیشترین عکس العمل ها مربوط به پیش بینی بارش هست ما معمولا هشدارها رو از ۳ روز قبل صادر میکنیم و در این سه روز مردم فرصت خوبی دارن برای ساختن لطیفهها، کاریکاتور ها و یا حتی به تازگی کلیپ هم درست می کنند البته با توجه به اینکه طی سالهای اخیر پیش بینی ها با دقت بیشتری همراه بوده، بنابراین معمولاً این لطیفه ها باعث انرژی گرفتن ما هم میشه و برامون جالب هست، چون اطمینان داریم پدیده پیش بینی شده با احتمال بالایی اتفاق خواهد افتاد. در مورد دما و باد، چون متغیرهای پیوسته هستن، معمولا خطا کمتر هست ولی پدیده ای مثل بارش چون متغیری گسسته هست، میزانش از منطقه ای تا منطقه دیگر کاملا تغییر میکنه . گاهی اوقات شاهد این هستیم که در مناطق شرقی بندرعباس بارش رخ میده و در همون موقع در مناطق غربی شهر گردوخاک را داریم. خب اینجاست که نیمی از مردم شهر به ما اعتماد میکنند و نیمی دیگه بی اعتماد میشن.
با مردم در ارتباط هستید؟ از این ارتباط بگویید؟ بیشترین مخاطبان شما چه کسانی هستند؟
بله، ارتباط زیادی با مردم عزیز و به ویژه هم استانی هامون داریم علاوه بر گفتگوها و اخباری که از رادیو و تلویزیون پخش میشه و مطالب و پیش بینی های روزانه ای که در کانال های مجازی و سایت هواشناسی اداره قرار میدهیم، بسیاری از صیادان روزانه برای رفتن به دریا با ما تماس می گیرد و از شرایط دریا و وضعیت هوا جویا میشوند. کشاورزان زمان کاشت و برداشت محصول وضعیت جوی خیلی براشون اهمیت داره و ما سعی میکنیم که تا جایی که میتونیم از نقشه های هواشناسی استفاده کنیم و اطلاعات مورد نیاز را در اختیارشان قرار بدیم.
یک خاطره خوب و یک خاطره بعد از شغل تان؟
خاطرات خوب و بد که زیاد هستند هر وقت پیش بینی ها با درصد بالایی اتفاق بیفتند، خاطرات خوب محسوب میشوند. اگر خدایی نکرده پدیده ها همراه با خسارات مال و جانی باشه، برای ما خاطرات بد محسوب میشه. چیزی که در تمام خاطرات ما مشترک هست، استرس کاری هست. مخصوصا به هنگام وقوع سیل یا طوفان های دریایی، انتظار داریم مردم به هشدارها توجه کنند تا خسارات جانی و مالی به جای نگذارد، در این حالت خاطرات خوب برای ما به جا می ماند.
کارشناسان هواشناسی وضعیت هوا را خودشان از طریق اخبار اطلاع میدهند از تجربه این ارتباط مستقیم با مردم بگویید؟
مدت زمان زیادی هست که کارشناسان هواشناسی از طریق صدا و سیما با مردم در ارتباط هستند، من هم بعد از اینکه وارد این اداره شدم، به اقتضای قسمتی که مشغول به فعالیت بودم یعنی مرکز پیش بینی و پیش آگاهی های جوی، موظف شدم از طریق صدا و سیما اطلاع رسانی کنم. به شکل های مختلفی در خدمت صدا و سیمای مرکز خلیج فارس و به صدا و سیمای کیش هستیم قبلا به صورت حضوری در استودیو خبر بود، مدتی هم در فضای باز گزارشهای متعددی داشتیم، و امروز هم که به دلیل شرایط کرونایی تماس زنده اینترنتی با استودیو خبر داریم.
از نظر شما هواشناسی جذاب تر هست یا تدریس در دانشگاه؟
هر دو جذابیت خاص خودشان را دارند. در مرکز پیش بینی نمیشه منفعل بود و هر روز با هر پدیدهای، یک مطلب جدید یاد میگیریم و تجربه جدیدی هست. تدریس دانشگاه هم برای من خیلی جذاب هست چون علاوه بر فضای علمی و تحقیقاتی که داره، حضور در کنار دانشجوها و شور و نشاطی که دارند باعث میشه که ما هم همیشه پر از امید و انرژی باشیم. مخصوصاً اینکه من اولین تجربه تدریسم را در دانشگاه در سن ۲۶ سالگی داشتم و اینکه اختلاف سنی زیادی با دانشجوها نداشتم باعث شد هم برای من جذاب تر باشه و هم دانشجوها، و ارتباط خیلی خوبی با هم داشته باشیم.
ایده آل تان چیست؟
اینکه پیش بینیهای هواشناسی آنقدر دقیق بشود و اعتماد مردم آنقدر زیاد شود که هشدارهای هواشناسی را جدی بگیرند و زیرساختهای شهری آنقدر مستحکم بشه، که پدیده های جوی مثل بارشهای شدید، وقوع سیل و طوفان های دریایی خسارت های مالی و جانی را به همراه نداشته باشند و همگی از نعمت های خداوند بهره مند بشویم.
و در آخر حرف پایانی…
تشکر می کنم از تمامی کسانی که در این راه من را همراهی کردند و به من آموزش دادند. تشکر فراوان دارم از خانواده عزیزم، به ویژه پدر و مادر بزرگوارم که اگر که حمایتهای آنها و لطف الهی نبود، من به اهدافم نمی رسیدم و تشکر از شما که این فرصت را در اختیار من قرار دادید که گوشه ای ازفعالیت های هواشناسی را بیان کنم.
فرار ماماها از اتاق زایمان!
به مناسبت روز جهانی ماما
بسیاری فکر میکنند یک ماما فقط میتواند نوزادی را به دنیا بیاورد و تمام؛ در حالی که ماماها برای بسیاری از مسائل مراقبتی آموزش دیده و چهار سال آزگار درس خواندهاند تا بتوانند به مادر، پدر و نوزاد کمک کنند و این روند را تا دوران یائسگی یک زن ادامه دهند.
همپوشانی کار ماماها و متخصصان زنان و زایمان، مشکلات بیمهای برای ماماها و استرس بالای کاری آنان موجب شده که برخی از ماماها جذب شبکههای بهداشت شوند و با مشکلات کار کنند. (۱۵ اردیبهشت) روز جهانی ماما بود و دو ماما از مشکلات و دغدغههای کاری خود به میگویند.
حدود ۱۱ سال است که در این حوزه کار میکند و در حال حاضر یکی از ماماهای پزشک خانواده شهری در استان مازندران است. با این که خیلی کارش را دوست دارد اما اصلا از حقوق و مزایای آن راضی نیست: ماماها میتوانند در شرایط مختلفی فعالیت کنند. از مشاوره گرفته تا کار در اتاق زایمان و مراقبتهای نوزاد اما متاسفانه، حداقل در استان مازندران، به دلیل پذیرش پزشک خانواده شهری از ماماها بیگاری کشیده میشود. منِ ماما نهتنها کار خودم را انجام میدهم بلکه باید مراقب سلامت روان مردم جامعهای که در آن زندگی میکنم هم باشم؛ در حالی که خودم امنیت شغلی ندارم و در همه این سالها که کار کردم یک بار دولت حاضر نشده ما، ماماها را تحت پوشش خود قرار بدهد و به عبارتی ما را بار اضافی جامعه میداند. حتی حقوق ماماهای فعال در شبکه بهداشت طبق قانون کار نیست و ۱۲ درصد حقوقمان را باید پزشک عمومی شبکه بهداشت بدهد و مابقی آن را دانشگاه علوم پزشکی مازندران!
او که به دلیل نداشتن امنیت شغلی دوست ندارد، اسمی از او آورده شود، ادامه میدهد: حدود پنج ماه است که دانشگاه علوم پزشکی حقوق ما را پرداخت نکرده است. من ماهی دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از حقوقم را از پزشک دریافت میکنم که یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان این مبلغ را به اجبار برای حق بیمه پرداخت میکنم و دانشگاه هم مابقی حقوق ما را با تاخیر پرداخت میکند. به نظر شما ماهی یک میلیون تومان در شان و منزلت یک ماماست؟ حتی در تقویم کشور ما روز جهانی ماما لحاظ نشده است! همه این حرفها را هر سال میزنیم اما متاسفانه صدای ما شنیده نمیشود و هر بار که اعتراض کردیم، میگویند دولت بودجه ندارد! منِ ماما درس خواندم و دوست دارم کار کنم.
شاید برخی با خواندن این مطالب بگویند که خب با این شرایط کار نکن! چرا من باید از کاری که دوست دارم دور باشم؟ من درس خواندم و دوست دارم کار کنم. اصلا به این کار نیاز داریم. چرا عادت کردیم که صورت مسئله را پاک کنیم؟ به ما میگویند باید محافظ سلامت روح و روان مردم باشید؛ در حالی که کسی به فکر سلامت روح و روان ما نیست. به ما میگویند شما باید در دو شیفت کار کنید از ساعت هشت تا ۱۲ ظهر و ۱۶ تا ۲۰ بعد از ظهر. من که وظیفه مادری و همسری هم دارم، چطور باید زندگی خودم را مدیریت کنم؟ دولت حداقل کاری که میتواند برای من انجام دهد، پرداخت حقوقم سر موقع است. اگر پزشک عمومی به من بگوید نیاز به همکاری با من ندارد و میخواهد فرد دیگری را جایگزین من کند، چه کاری میتوانم انجام دهم؟ من اگر شرایط جذب در بیمارستان را داشتم حتما این کار را میکردم اما متاسفانه شرایط برای همهی افراد یکسان نیست. متاسفانه جذب ماماها در استان مازندران بسیار بد است و اگر در سال یک بار آزمون بگیرند، فقط یک نفر در این حوزه جذب میشود. به همین دلیل بسیاری از ماماها ترجیح میدهند در این آزمون شرکت نکنند؛ چرا که از قبل مشخص است چه کسی جذب میشود.
به عقیده این ماما، کار در شبکه بهداشت برای ماماها راحتتر و استرس آن از کار در بیمارستان کمتر است؛ چرا که دست ماماها در بیمارستان چندان باز نیست و باید تابع مافوق خود باشند. معمولا متخصصان زنان و زایمان که در بیمارستان کار میکنند، مسئولیت کاری خود را نمیپذیرند و در واقع همهی کار را روی دوش ماما میگذارند و اگر اتفاقی بیفتد، ماما باید جوابگو باشد: برای مثال زمانی که بیمار بدحال برای زایمان به بیمارستان مراجعه میکرد و با متخصص زنان و زایمان تماس میگرفتیم، میگفت چیز مهمی نیست و به بیمارستان مراجعه نمیکرد. ماما هم نمیتواند خودسرانه تصمیم بگیرد چون باید پاسخگو باشد. همه این مسائل موجب میشود که ماماها از اتاق زایمان فرار کنند.
او درباره تفاوت کار ماما و متخصص زنان و زایمان میگوید: ماماها باید کارهای مراقبتی را انجام دهند. متخصص زنان یک مرتبه بالاتر از ماماست و مادرها باید سلسلهمراتب را رعایت و در مرحله اول به ماما مراجعه کنند و در مراحل بعد به متخصصان زایمان؛ مثل پزشک خانواده که حدود هشت سال است در برخی از استانها مثل مازندران و فارس به صورت پایلوت اجرا میشود تا از هزینههای احتمالی کم شود. مردم باید بدانند که بسیاری از خدمات زایمان و مراقبتهای قبل و بعد از آن را یک ماما هم میتواند انجام دهد و اگر نیاز به جراحی باشد باید به متخصص زنان و زایمان مراجعه کند. یک زن از شش تا ۸۰ سالگی به کمک یک ماما احتیاج دارد. البته در برخی از موارد گفته میشود ماماها حتی از بدو تولد میتوانند به نوزادان دختر کمک کنند؛ از انجام و آموزش مسائل بهداشتی گرفته تا آگاهیبخشی درباره مسائل خصوصی. از طرفی ماماها به دلیل زایمانهای طبیعی مکرری که انجام میدهند، در کارشان بسیار ورزیده هستند.
منصوره زندی – ماما – هم ۱۷ سال است که در این حوزه مشغول به کار بوده و در حال حاضر در چالوس فعالیت میکند. تعداد نوزادانی که او به دنیا آورده، از دستش خارج شده است. او از دغدغههای کاری خود به بیمه اشاره میکند: در رشته مامایی دغدغههای کاری بسیاری وجود دارد و یکی از آنها قرارداد با بیمههاست که بسیاری از بالادستیها تلاش میکنند تا این اتفاق بیفتد تا همکاران ما که مطب دارند بتوانند با بیمهها قرارداد ببندند اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. یکی از دلایل این موضوع مخالفت پزشکان زنان و زایمان است؛ چرا که ما همزمان با آنان در حال فعالیت هستیم و با توجه به این که کشور ما پزشکسالار است، هنوز مشکلات ماماها در این زمینه حل نشده است. در حال حاضر هم که نسخهها الکترونیک شده، هنوز برای رشته مامایی در نسخه الکترونیک فکری نشده است.
این ماما درباره همپوشانی کار ماماها و متخصصان زنان و زایمان توضیح میدهد: زایمان طبیعی را هم ماماها انجام میدهند هم متخصصان زایمان اما معمولا پزشکان زنان جراحیها را انجام میدهند. در استان مازندران آمار سزارین بیشتر از همه نقاط کشور بوده و از طرفی جمعیت پزشک زنان در این استان زیاد است و کار پزشک زنان هم جراحی است. بنابراین بالارفتن آمار سزارین در این استان طبیعی است. در حالی که این اتفاق از نظر اقتصادی برای خانوادهها مقرونبهصرفه نیست. البته با قوانینی که گذاشته شده آمار سزارین خیلی پایین آمده است و آگاهی مادران نسبت به انجام زایمان طبیعی بیشتر شده است. سزارین یک عمل جراحی سنگین در حوزه زنان است و بیشترین ترس زنان هم از درد زیاد زایمان طبیعی است.