هدف ما توانمند سازی زنان و ساختن فردایی بهتر است

به محله ما خوش آمدید!

ارسال شده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

خدیجه تقی زاده بندری متولد اسفند ماه ۱۳۴۵ است و شروع فعالیتش از سال ۸۱ با انجمن اولیا و مربیان مدرسه پسرانه دانش و پس از آشنایی با گروه پایگاه نورالرحمت کارهای داوطلبانه خود را دنبال کرده است .

گروه همیاران سلامت روان

سال ۸۳ با گروه همیاران سلامت روان زیر نظر بهزیستی آشنا شد . تقی زاده می گوید این گروه از سال ۷۶ به صورت پایلوت در دو استان هرمزگان و شهر ری شروع به کار کرده و در دو محله دو هزار و سورو اجرا میشد  . عملکرد این طرح موفق بود و هرمزگان در این طرح یکی از استان های برتر شد.

خدیجه تقی زاده از سال ۸۳ تا سال ۹۷ مدیر عامل جمعیت همیاران استان است و تجربیات خوبی در این زمینه به دست آورده است و به گفته خودش نگاه اش به زندگی تغییر کرده و در فعالیت های اجتماعی اش رشد کرده است.

وی در حال حاضر مدیر دفتر تسیهلگری و توسعه محلی محله کمربندی ( از دوراهی ایسینی تا راه آهن) است و یک سال است که در این محله فعالیت دارد .

در این دفتر ما پنج کارشناس داریم : اقتصادی ، اجتماعی، مددکاری ، حقوقی و شهرسازی . کارها  و طرح های صورت گرفته به تنهایی اجرا نمی شود مگر با همکاری یکدیگر.

از تقی زاده می پرسم که شروع فعالیت هایشان به چه صورت بوده است

شروع فعالیت ما با شناخت محله ای و پر کردن فرم های تمام شماری توسط خانوار های ساکن در محدوده بود . ما سعی میکنیم که مشارکت مردم را جلب کنیم . در این منطقه بسیج و شهرداری با ما همکاری خوبی دارند و می توان گفت مشارکت مردم هم خوب بوده است .

اتوبوس

در بازدیدهای ما از محله به اتوبوسی برخوردیم که ۱۵ سال بود در مدرسه ام کلثوم بی استفاده افتاده بود . با هم فکری همکارانم به این فکر افتادیم که با این اتوبوس برای مردم محله کاری انجام دهیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اتوبوس را به کتابخانه تبدیل کنیم.

حدود ۸ ماه پیگیر این اتوبوس بودیم  . استانداری، فرمانداری و آموزش و پروش را درگیر کردیم تا اینکه توانستیم بعد از پیگیری ها و نامه نگاری های مکرر امسال تفاهم نامه ای را با آموزش و پرورش ناحیه یک به امضا برسانیم که بتوانیم اتوبوس را تحویل بگیریم . شهرداری به ما قول داده که پایه ای بزند که اتوبوس را به صورت ثابت در خارج از مدرسه نگه داریم . مشکل دیگری که داریم برق آن است که امیدواریم اداره برق نیز برای انجام این کار فرهنگی در محله کمربندی با ما همراه باشد .

تجلیل از دختران نمونه محله

کار بعدی ما شناسایی و تجلیل از ۲۸ دختر محله که مشکلات خاص خودشان را داشتند ولی با معدل بالای ۱۸ در کلاس های هشتم و نهم فارغ التحصیل شده بودند بود .

جشنواره غذایی بومی محلی

در قدم بعدی سعی داریم زنان فعال محله را درگیر کنیم تا با دفتر ما آشنا شوند و جشنواره غذای بومی و محلی را راه اندازی کنیم شاید این کار شروعی برای ایجاد یک بازارچه هفتگی در محله باشد . این دادو ستد ها باعث شکل گرفتتن ارتباطی بهتر و توانمند سازی مردم می شود .

برگزاری کلاس های متنوع

برگزاری کلاس های چرم دوزی ، خیاطی ، گلدوزی و قلاب بافی از کارهایی بود که تا به امروز انجام دادیم ، خانم ها استقبال خیلی خوبی داشتند و در پنجشنبه بازار هنری هم غرفه گرفتیم و زنان ما که در کلاس ها کارهای هنری یاد گرفته اند در آنجا به فروش می رسانند و از این اتفاق خوشحال هستند .

مشارکت مردمی برای ما اهمیت دارد ، این دفتر متعلق به مردم محله است ، ما امیدواریم در کلاس ها شرکت کنند توانمند شوند وبه سمت زندگی و آینده بهتر بروند.

اطلاع رسانی

ما یک کانال محلی ای داریم که مردم محله در آن عضو هستند ، و یا اینکه فراخوان ها را از طریق پارچه نویسی و پایگاه های بسیج به اطلاع مردم محله می رسانیم.

بعد از ظهر های یکشنبه و سه شنبه

سمن کوشا و کتابرانه بعد از ظهرهای یکشنبه و سه شنبه  به این مکان می آمدند و بچه های محله را جمع کرده و آنها را سرگرم می کردند . صبح ها دو بچه پیش ما می امد و نقاشی میکشید، اما الان آن دو نفر به 30  بچه تبدیل شده که هر روز پیش ما می آیند. 

مشکلات مردم

این محله به عنوان حاشیه شهر شناخته شده اما در اصل مرکز شهر است ، ما در اینجا مهاجر زیاد داریم و زمانیکه از روستا به این منطقه می آیند و معمولا بیکار هستند و یا اعتیاد دارند .

ماهیچ وقت نمی توانیم مستقیم وارد عمل شویم هدف ما پیشگیری از آسیب های اجتماعی است درمان نداریم . اما می توانیم آموزش بدهیم که ما آموزش هایمان را شروع کردیم  .

آموزش پیشگیری از اعتیاد ، همایش اعتیاد و … داشتیم . قرار است در روز بازارچه تابلو های اطلاع رسانی پیشگیری از اعتیاد را نصب کنیم تا خانواده ها را درگیر این مساله کنیم تا با این مشکلات اشنا شوند .

هدف دیگر ما سرمایه گذاری بر روی بچه های محله است و این که قدر نه گفتن را داشته باشند .

ما در این منطقه ازدواج هایی در سنین پایین ، کودک آزاری ، نداشتن شناسنامه ، طلاق ، اعتیاد و … داریم . که امیدواریم با همکاری و مشارکت مردم و مسوولین این آسیب های از بین برود .

از دیگر مشکلات محله ما عدم زمین ورزشی رایگان است ، اگر تنها روزی دو ساعت سالن های ورزشی را به صورت رایگان در اختیار بچه های محله قرار دهند بسیاری از مشکلات ما حل میشود .

سید حسین شفیعی  روان شناس مشاور و آموزشگری است که به صورت داوطلبانه با دفتر تسهیلگری کمربندی کار می کند او بر این باور است که هر چیزی زکاتی دارد و زکات علم آموختن آن به اهلش است .

از جمله هدف های او این است که از روان شناسان  و مشاوران بخواهد به صورت داوطلبانه به ارائه خدمات مشاوره و آموزش حداقل هفته ای یک یا دو روز بپردازند . او می گوید هدف توانمند سازی زنان و دختران  است . ممکن است آنها یکسری ایده ها در ذهنشان داشته باشند، تا این فکر ها به عمل برسد نیاز به هدایت گر دارند . شفیعی می گوید باید حس مطالبه گری را در زنان تقویت کنیم .  بیشتر مسوولیت ها بر عهده مادران است ما اگر بتوانیم مادرانی توانمند تحویل جامعه دهیم  فرزندان نیز بهتر تربیت می شوند.

شفیعی در ادامه گفت آسیب های اجتماعی در جامعه رو به افزایش است  و یکی از این آسیب ها سرگردانی و حیرانی جوانان ونوجوانان است. لزوما ورزش به تنهایی برای پیشگری از آسیب ها کافی نیست ، ما باید در کنار ورزش به آموزش مهارت های زندگی هم بپردازیم .

هانیه

هانیه از دختران محله است که با موجود مشکلات توانسته با معدل بالای 19 از پایه هشتم فارغ التحصیل شود و در دفتر تسهیلگری به آموزش ریاضی برای همسن و سالان خود بپردازد و در آینده کتابخانه را اداره کند . او می گوید که این دفتر مثل فرشته ای در محله می ماند اما هیچ کدام از مردم محله آن طور که باید آن را نمی شناسند . من می خواهم که مردم این محله این موضوع را بفهمند

حوریه حاجی زاده

کارشناس اقتصادی دفتر تسهیلگری کمر بندی است و در بخش اشتغال کمک می کند او می گوید با تحقیقات و شناسایی که در این یک سال انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که بر روی زنان این منطقه کار کنیم ، طبق نامه نگاری هایی که با فنی و حرفه ای انجام دادیم بر آن شدیم که کلاس هایی از سوی فنی و حرفه ای بگذاریم تا مدرک بگیرند توانمند شوند و خودشان کار کنند ، هنرجوهای کلاس های چرم سازی سه غرفه در پنجشنبه بازار هنری دارند و کیف دستی چرم خود را به فروش می رسانند ، دو نفر از فارغ التحصیلان کلاس های گل های آپارتمانی در گلخانه هایی که جدیدا در سطح شهر باز شده مشغول به کار شده اند . در حال حاضر کلاس بافندگی داریم که استادشان خودش برای بانوان بازار کار ایجاد می کند.

کلیه کلاس های فنی و حرفه ای به صورت رایگان برگزار می شود . استقبال خانم ها خیلی خوب بود . برای آقایان هم کلاس لوله کشی ،تعمیر لوازم سرد کننده گذاشتیم در ابتدا 18 نفر ثبت نام کردند اما در نهایت 5 نفر مدرک گرفتند . اما خانم ها با انگیزه تر و مصمم تر هستند و البته تاثیر بیشتری هم بر روی خانواده دارند .

خلاصه ای از اقدامات دفتر تسهیلگری و توسعه محلی محله کمربندی :

راه اندازی اتوبوس تست HIV   در دو نقطه از محله کمربندی

سرکشیدی مداوم مددکار دفتر به مددجویان

دارایی سنجی و شناسایی افراد تاثیرگذار محله

تست قند خون رایگان در روز جهانی دیابت

انجام بینایی سنجی و همکاری مداوم با مرکز بهداشت

آموزش خانواده و فرزند پروری

گرفتن شناسنامه برای افراد بی شناسنامه محله ( اول مهر 97 چهار مورد از افراد بی شناسنامه با همکاری دفتر تسهیلگری به مدرسه رفتند )

شناسایی اتباع افغان

شناسایی منازل بی سند و کمک به گرفتن سند خانه

مسابقه نقاشی کودکان

برگزاری جشن بازارچه محلی با کمک شهرداری

ارتباط گرفتن با خیرین و توزیع لوازم التحریر

همکاری با بسیج محله و شهرداری تعمیر حمام و دستشویی منازل قشر آسیب پذیر

توزیع گوشت نذری به مددجویان

برگزاری کلاس های مختلف و …

خالق دارلوک ها ، علاقه شدید به هنر و ساختن مرا به سمت معماری کشاند

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۴ تیر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

انیس رضایی سردره متولد آبان ماه 1368 دارای مدرک فوق لیسانس معماری از دانشگاه  کرمان  است

از او می پرسم چه شد که به سراغ معماری رفتی

از بچگی علاقه زیادی به نقاشی و کاردستی داشتم و همیشه مشغول ساختن بودم. این ساختن و خلق کردن به من آرامش میداد. بچه که بودم دوست داشتم نقاشی هایم از کاغذ بپرن بیایند و قابل لمس باشند ، این علاقه شدید به هنر و ساختن من را به سمت معماری کشاند.

در دوران تحصیل عاشق ماکت سازی با چوب شدم. دوره هنرستان ماکت مجتمع تجاری نیلی را ساختم که در استان اول شد و به جشنواره خوارزمی راه پیدا کرد.

چطور با همسرت آشنا شدی و چه جالب که هر دو به ساخت وسایل چوبی علاقمند هستید

بله همینطور است – در مقطع کارشناسی در دانشگاه کرمان با همسرم که همکلاسی بودیم، آشنا شدم

علایق و روحیه مان مثل هم بود، هر دو علاقه مند به ماکت سازی و چوب و رنگ…

ایده ساخت دارلوک از کجا آمد

من کارمند بودم و همسرم هم در زمینه طراحی معماری فعالیت داشتند.  نجاری ما از آنجایی شروع شد که قبل از مراسم ازدواج قرار شد وسایل خانه را تهیه کنیم  ، منتها طرحی که از میز تلویزیون در ذهن ما بود، در بازار پیدا نشد. یه میز چوبی و ساده می خواستیم…

تصمیم گرفتیم خودمان بسازیم

طرحش رو زدیم و با حداقل امکانات در خانه، باهم شروع به ساخت کردیم.

وقتی تمام شد و به خانواده و دوستان نشان دادیم همه استقبال کردند و حتی چند نفر هم سفارش دادند

خیلی انرژی گرفتیم و تصمیم گرفتیم بقیه وسایل چوبی خانه را هم خودمان بسازیم ،ولی محل مناسبی واسه ساخت نداشتیم

تا اینکه پدر و مادرم که علاقه مارو دیدند، خانه قدیمی دوران بچگی که در یکی از محله های قدیمی شهر است را در اختیار ما قرار دادند و آن کارگاه خانگی ما شد و تمام وسایل چوبی خانه مان را (سرویس خواب، میز، جاکفشی، کنسول و… ) باهم ساختیم. با خنده در واقع تا دو روز قبل از عروسی من و همسرم در کارگاه مشغول سمباده زدن بودیم .

بعد از ساخت وسایل خونه، آخر هفته ها که بیکار بودیم به نجاری می پرداختیم و به یک نوع تفریح برایمان تبدیل شده بود

دارلوک ها چطور ساخته شدند و اسم آن را چطور انتخاب کردید

با تیکه چوب هایی که داشتیم شروع به ساختن کاراکترهای مختلف کردیم و با همسرم برایشان اسم انتخاب می کردیم و داستان می گفتیم.

تا اینکه تصمیم گرفتم یک صفحه مجازی راه بیندازیم و خیال پردازی هایمان را در آنجا به اشتراک بگذاریم. پس تصمیم گرفتیم یک اسم جالب و متفاوت انتخاب کنیم… تا اینکه به دارلوک رسیدیم. “دار ” در گویش بندری یعنی چوب و “لوک” هم به معنی کوچک است.

دارلوک ها را در یک شهر خیالی به اسم قراضستان بردم. زیرا همه کاراکتر ها از چوب های اضافه و میخ و پیچ های زنگ زده ساخت شده بود.

و تصمیم گرفتیم تا جایی که بتونیم اسم شخصیت ها ، اسامی و اصطلاحات  بندری باشد تا در زنده نگه داشتن فرهنگ بندری سهم کوچکی داشته باشیم.

استقبال چطور بود؟

دوستان و همکارانمان خیلی خوششان اومد و کم کم شروع به سفارش دادن می کردند.

ولی من کارمند بودم و وقت کم می اوردم. و از اونجایی که علاقه به کارمندی نداشتم و روحیه  هنری دارم، تصمیم گرفتم از تفریحم بگذرم و وقت بیشتری واسه دارلوک ها بگذارم تا جایی که بتونم کارمندی رو رها کنم. که همسرم از این تصمیمم استقبال کرد و در ساخت دارلوک ها پا به پای من کمکم کرد. از اداره که می اومدم بلافاصله تا دیر وقت کار می کردم و آخر هفته ها هم فقط به ساخت دارلوک می گذشت

تا اینکه دارلوک ها شناخته شدند و سفارش های ما هم بیشتر شد…

تمام گروه سنی ها به دارلوک ها علاقه مند شدن تا جایی که سفارش ساخت عروسک کاراکتر خودشان را می دهند (شغل، رشته تحصیلی، ورزش مورد علاقه و…)

 تا اینکه اسفند 97  شغلم را رها کردم و سال 98 را با کار مورد علاقه خودم شروع کردم

فروش دارلوک به چه صورت است؟

در حال حاضر فروش دارلوک ها به صورت اینترنتی هست و به تازگی در پنجشنبه بازار هنری بندرعباس هم حضور داریم که جا داره از مسئولین مربوطه به خاطر این رخداد زیبا و هنری تشکر کنیم.

حرف آخر

بچه ها خیلی علاقه مند به کار با چوب هستند و بارها درخواست دادند که آموزش بدهم

خیلی دوست دارم این آرزوی بچه ها رو عملی کنم ولی امکانات و فضایی برای آموزش نداریم . اگه مسئولین مربوطه همکاری کنن حتما این کار  را  انجام می دهیم.

در حال راه‌اندازی باشگاه مادران هوشمند هستیم

به زندگی من خوش‌آمدید

ارسال شده در ۸ تیر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

آرزو زرقانی متولد آبان ماه  ۱۳۵۵در خانواده جنوبی و در استان بوشهر به دنیا آمد و بزرگ شد . ازنظر آرزو آموزگاری را از پدر و ایستادگی و مقاومت را از مادر آموخته و این ارثی است که از پدر و مادر فرهنگی‌اش به او رسیده است.

لیسانس حسابداری دارد و در سال ۱۳۷۹پس از ازدواج  با همسرش  به بندرعباس آمد  دو فرزند دختر ۱۶و ۸ ساله دارد و می‌گوید که از بچگی  کار قصه را انجام داده و ولی تجربه‌های زیادی در زمینه حسابداری آموزش و کارهای مدیریتی دارد

چرا کودکان

بیشترین گرایشم به سمت آموزش کودکان بود تا اینکه جرقه‌ای زده شد و من توانستم وارد کار آموزش مادر و کودک شوم . در آن زمان که من کار مادر و کودک را انتخاب کردم کسی کار خلاقیت و مادر و کودک را در بندرعباس انجام نمی‌داد. طرح من بانام مامفر و بدین‌صورت که مادر و کودک توام باهم آموزش می‌بینند اجرا شد. در حال حاضر این طرح حدود دو سال است که اجرا نمی‌شود ولی در کلاس‌های من والدین مختار هستند که با کودکان شرکت کنند .

چرا مادر و کودک

هدفی داشتم و آن تربیت نسلی عمل‌گرا بود.  زمانی که دخترم به مهدکودک رفت متوجه شدم این هدف در آموزش کمرنگ است و گاها نیست و متوجه شدم که مادر و خانم‌ها دچار تغییر در فرهنگ و عادت زندگی هستند و این تغییرات باعث شده بود نتوانیم نسلی عمل‌گرا باشیم چراکه اولین هدف یک مادر تربیت نسلی برای آینده است.

هدف آرزو

خیلی دوست دارم و این ایده را دارم که بنیادی داشته باشم که هدف آن تربیت مدیران آینده باشد.

وظیفه مادر

یک مادر وظیفه دارد که یک فرزند شجاع تحویل جامعه بدهد آینده جامعه به دست مادران ساخته می‌شود چراکه یک مادر فرزند را تربیت می‌کند .

شروع کار

در سال‌های اول با انجمن موفقیت مادران شروع به کارکردم و مادران را تشویق کردم به سمت کتاب و کتاب‌خوانی بروند و از موضوعی به نام شعر و زندگی شروع کردم و هدفم این بود که در هفته چندین بار کتاب‌ها را ورق بزنند  و از دل آن‌ها حرف‌ها را بیرون بیاورند چون اعتقادم بر این است که زمانی یک شعر جاودانه می‌شود که شاعر آن شعر را زندگی کرده باشد. این کار پیچ‌وخم‌های بسیاری داشت

دو سال با معلولان ذهنی این طرح را کارکردیم و به نتیجه‌های فوق‌العاده‌ای رسیدیم و بعد در مدارس و آموزشگاه‌ها و دپارتمان کودک و نوجوان این طرح را با همان اهداف دنبال کردم. ازنظر من معلم سخت‌گیر دانش‌آموز شجاع بار میاورد . بااین‌حال ابزار من قصه و بازی است و کلاس‌های شادی دارم و هر کاری که انجام می‌دهیم در راستای تربیت فرزندان شجاع برای آینده است. در حال راه‌اندازی باشگاه مادران هوشمند هستیم

آکادمی شاهنامه

هفته قبل آکادمی شاهنامه را افتتاح کردیم . از صفرتا صد شاهنامه را در بندرعباس آموزش می‌دهیم. طبق تحقیقی که انجام دادم  در شهرهای دیگر فقط یکسری شعرهای نمادین یاد می‌دهند اما هدف ما این است که از شاهنامه درس زندگی یاد بگیرند این کاری است که من دو سال است که در حال انجام آن هستم

همکاری با موسسه ساحل خلیج‌فارس

عضو موسسه ساحل خلیج‌فارس هستم و همین‌طور که میدانید هدف موسسه حمایت و کمک به کودکان مبتلابه سرطان است .در مدرسه بیمارستانی من مدرس خلاقیت و پیش‌دبستانی آن هستم که متعلق به کودکان سرطانی است و در ایامی که بستری هستند و یا بیمارند ونمی تواند با بیرون در ارتباط باشند ما در کنار آن‌ها هستیم و اولین هدف ما دادن و کاشتن بذر امید به آن‌هاست چراکه میدانیم شادی مهم‌تر از دارو برای بچه‌هاست و اینکه از درس‌ها عقب نیافتند.

این کاری است که ما داوطلبانه انجام می‌دهیم و دستمان آزاد است و با هر روشی که بازدهی بهتری دارد این کار را انجام می‌دهیم و درواقع چارچوب ، قوانین و بخشنامه نداریم.

با افتتاح بخش کودک و نوجوان، جشنواره‌های مختلفی را راه‌اندازی کردیم و اولین گروهی بودیم که در بندرعباس جشنواره کودک و نوجوان داشتیم . در جشنواره نوجوان کانون پرورش فکری حامی علمی ما بود البته حامی مالی نداشتیم و دست‌خالی جشنواره را برگزار کردیم .

و به‌زودی کافه کتاب را که طرح‌های اوقات فراغت کودکان است راه‌اندازی می‌کنیم.

همکاری با انجمن دوستدار کودک

از دیگر فعالیت‌های من علاقه‌مند کردن کودکان به کتاب و کتاب‌خوانی در مناطق سطح پایین‌شهر است و حدود یک سال با انجمن دوستدار کودک فعالیت داشتم.  در پارک‌ها کتاب ، قصه و بازی داشتیم – با سازمان نهاد کتابخانه‌ها همکاری داشتیم.

و حرف آخر

اگر توانستم در کارم موفق باشم تنها به دلیل پشتیبانی خوب همسرم است و قدردان زحماتش هستم .

از هنر دست نمی‌کشم و برای کسب تجربیات جدید مشتاقم

به زندگی من خوش‌آمدید

ارسال شده در ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

ساجده حیدری هنگامی متولد ۱۳۷۱ فوق‌دیپلمش را در رشته گرافیک دانشکده فاطمیه بندرعباس و کارشناسی را در رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه علم و فرهنگ تهران گرفت . در سال ۹۷ موفق به تأسیس آموزشگاه “هنر نو” با مجوز فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. از او خواستم در آغاز صحبت‌هایش از زندگی هنری و آموزش هنری خود بگویید و اینکه چگونه به عرصه هنر وارد شد.

از بچگی ذهنم درگیر هنر بود و برای هنر و یادگیری‌اش تلاش می‌کردم همیشه دیوارها رو نقاشی می‌کردم و هر وقت دختردایی و دخترخاله‌ام نقاشی می‌کردند و من آن‌ها رو می‌دیدم ، آرزو داشتم مثل آن‌ها شوم .

از سن ۷ سالگی در کلاس‌های طراحی بزرگ‌سالان شرکت می‌کردم البته به‌زور من  را ثبت‌نام می‌کردند ( با خنده) . با تمام این‌ها کلاس‌هایی که رفتم نتوانست من را راضی نگه دارد .  پس خودم تلاش ام  را برای کسب مهارت‌های بیشتر آغاز کردم. تمام تکنیک‌های نقاشی و طراحی‌ام را به‌صورت تجربی یاد گرفتم و هیچ آموزش خاصی ندیدم و این ذوق و اشتیاق باعث شد که در دبیرستان وارد رشته گرافیک شوم و این رشته ادامه دهم و این مقدمه‌ای شد که وارد عرصه هنر شوم .

نوجوانی معمولاً پر از شور و امید به آینده است شما در آن دوران چه آرزوها و خیال‌هایی داشتید که دلتان می‌خواست وقتی بزرگ‌تر شدید به آن‌ها جامع عمل بپوشانید

از همان سنین کودکی دوست داشتم که زودتر بزرگ شوم و معلم هنر شوم . عاشق تدریس هستم و آموزشگاه‌های خصوصی و مدارس مختلفی هم‌درس هنر را تدریس کردم و به بزرگ‌ترین آرزو ام که داشتن یک آموزشگاه هنری بود رسیدم .

آیا احساستان را از طریقی نقاشی بیان می‌کنید ؟

طبیعتاً بله – برای من نقاشی همیشه بهترین روش بوده که حس‌ها و احساساتم را بیان کنم و حسی که دارم در  رنگ گذاری بر  روی کارها  قابل‌تشخیص است . درواقع نقاشی تنها ابزاری برای من است که می‌توانم احساسم را نشان دهم

گرایش نوجوانان در نقاشی بیشتر به کدام رشته می‌باشد و فکر می‌کنید چرا ؟

ازنظر من کار با ابزار پاستل گچی را بیشتر می‌پسندند و این به دلیل درگیر بودن این کار با حس لامسه است و می‌تواند از طریق این حس ارتباط خوبی را با اثرشان برقرار کنند .

شما به‌عنوان یک استاد چگونه می‌توانید با هنرجویان جوان خود ارتباط برقرار کنید طوری که آن‌ها احساس نکنند‌ فاصله‌ای بین شما و آن‌ها وجود دارد ؟

سعی می‌کنم در همان جلسه اول احساس نزدیکی و صمیمیت را بین خودم و شاگردان ایجاد کنم طوری که رابطه بین ما دوستانه باشد و رابطه شاگرد و استاد محسوس نباشد. با صحبت کردن و آشنا شدن با علایقشان ارتباط عاطفی بینمان شکل می‌گیرد .

برای خلق اثر هنری خود شرایط خاصی را فراهم می‌کنید ؟

برای شروع به کار حتماً باید ذهن خود را آماده کنم و با موسیقی آن حس آرامش را می‌گیرم و ذهنم را از تمام دغدغه‌های زندگی دور می‌کنم و تمام حواسم برای نقاشی که می‌خواهم شروع کنم می‌گذارم . یوگا هم تأثیر زیادی برای آماده‌سازی ذهن و روحم برای شروع به کار دارد .

اصولاً در روند خلق یک اثر هنری برای شما از ابتدا تا انتها چه مراحلی را پست سر می‌گذارد ؟

در ابتدا تمام حواسم را روی ایده و نقاشی که می‌خواهم شروع کنم می‌گذارم و حتی برای نقاشی کشیدن طرح را خوب می‌بینم و تمام فرم‌ها و حالت‌های آن طرح  را در ذهنم ترسیم می‌کنم و با کشیدن اتودهای مختلف ایده خودم را بر روی کاغذ می‌آورم و بهترین آن را شروع به اجرا می‌کنم . برای کشیدن نقاشی سعی می‌کنم کارها مختص خودم باشد و یا آن تصویری که می‌کشم توسط خودم عکاسی شده باشد .

تأثیر روحیات و عوامل محیطی مانند رخ دادن یک اتفاق خوشایند یا ناگوار تا چه حد می‌تواند روی آفرینش اثر هنری‌تان تأثیر بگذارد؟

به نکته خوبی اشاره کردید ، عوامل محیطی تمامی اتفاقات خوب و بد در کارمان تأثیر می‌گذارد ، مثلاً اگر حال روحی مناسبی نداشته باشم نمی‌توانم تمرکز خوبی بر روی نقاشی داشته باشم و بالعکس اگر حال روحی خوبی داشته باشم حتی می‌توانم بر روی چند اثر به‌صورت هم‌زمان کارکنم   .

چقدر برایتان مهم است که اثر شما همان‌گونه‌ای درک شود که شما می‌خواهید ؟

من نمی‌توانم حسی که  خودم نسبت به کارم دارم را به دیگران القا کنم . هر شخصی برداشت خاص خودش را نسبت به طرح‌ها و نقاشی‌ها دارد . هر شخص برداشت متفاوتی از هنر دارد و  تمام آن حس‌ها مختص آن شخص است و هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌تواند برداشت یکسان داشته باشند .

به‌عنوان یک هنرمند جوان چه چالش‌هایی را پیش روی خود می‌بینید ؟

هرروز برای من یک چالش جدید است ، آشنا شدن با فن‌ها و روش های مختلف و خلق آثار جدید من را به ذوق می‌آورد . و این چالش‌ها تجربیات فراوانی را پیش روی من قرار می‌دهد .

حرف آخر

هیچ‌وقت از هنرم دست نمی‌کشم و همیشه برای کسب تجربیات جدید مشتاقم. و برای به دست آوردن آن تلاش می‌کنم . در آخر از خانواده و مخصوصاً پدرم تشکر ویژه دارم که همیشه یار و همراه من بودند .  از شما و هفته‌نامه آوای دریا که این فرصت را در اختیار من قراردادید و ما را در پیشبرد اهدافمان حمایت می‌کنید نیز تشکر ویژه دارم

هنر ریشه در خون زنان هرمزگانی دارد

به زندگی من خوش‌آمدید

ارسال شده در ۲۴ خرداد ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

سناء خواجه فینی متولد سال ۱۳۷۵ دارای مدرک کارشناسی معماری داخلی و با گرفتن دیپلم فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود را آغاز کردم

اولین کارم کمپین بندرعباس شهر بدون گرسنه بود . هدف از این کار خدمت‌رسانی به کودکان کار و کارتون خواب‌ها بود  . ما غذای گرم و لباس را بین کودکان کار و کارتن‌خواب‌ها پخش می‌کردیم .

دومین کار موسسه آفتاب صورتی بود .

مؤسسات بسیاری در استان هستند که به کودکان سرطانی خدمات می‌دهند اما با موجود هزینه‌های سرسام‌آور بیماران پروانه‌ای کسی نیست که از آن‌ها حمایت کند . من و یکی از دوستانم این خلأ را در استان احساس کردیم . پس موسسه آفتاب صورتی باهدف حمایت و حامی بودن بیماران پروانه‌ای تأسیس شد. ما با برگزاری بازارچه خیریه و جمع‌آوری کمک‌های مردمی توانستیم حامی این کودکان باشیم و جا دارد از همکار خوبم جناب آقای دریایی تشکر ویژه‌ای داشته باشم.

جوان برتر

سالانه اداره ورزش و جوانان ، جوان برتر سال و دختر برگزیده سال را انتخاب می‌کند بر اساس فعالیت‌هایی که به آن‌ها اشاره شد توانستم عنوان جوان برتر استان را در سال‌های ۹۵ تا ۹۷ و دختر برگزیده سال را در سال ۹۴ دریافت کنم . همچنین در انتخاباتی که برگزار شد و بارأی اعتمادی که دوستان به بنده دادند ، به‌عنوان دبیر مجمع جوانان استان هرمزگان انتخاب شدم.

ایده بازارچه

با توجه به رشته تحصیلی‌ام که هنر است . همیشه دغدغه فکری و احساس نیازی برای حمایت از هنرمندان شهرم  داشتم ، اینکه جایی باشد تا بتوانند هنرهایشان را به نمایش بگذارند تا اینکه متوجه شدم شهرداری بندرعباس مدتی است که به دنبال پیوستن شهر بندرعباس به شبکه جهان شهرهای خلاق یونسکو است طرح را به‌عنوان یک طرح و برنامه هدف‌دار به شهردار ارائه دادم و با لطف جناب آقای امینی زاده با طرح من موافقت شد و قرار بر این شد که با همکاری شهرداری پنجشنبه‌های هر هفته از ساعت ۷ تا ۱۱ شب پشت فرمانداری ( نیم‌دایره)پذیرای مردم خون گرم بندرعباس باشیم

در این راه چه کسانی حامی شما بودند

اول لطف خدا و دوم حمایت‌های بی‌دریغ پدر و مادرم

چگونه بانوان هنرمند می‌توانند در بازارچه شرکت کنند

هنرمندان می‌توانند با شماره ۰۹۳۸۵۹۷۹۰۵۱ تماس گرفته و برای حضور در بازارچه نام‌نویسی کنند

شرایط بازارچه

صنایع‌دستی باید دارای شناسه تولید بوده یعنی کار دست و هنری باشد

جایگاه بانوان

من فکر می‌کنم که هنر ریشه در خون زنان هرمزگانی دارد . این صنعت در دست‌زنان این استان است و وظیفه ما کشف این استعدادها و فراهم آوردن مکانی برای عرضه آن‌ است

حرف آخر

تشکر ویژه از تمام کسانی دارم که در این راه مرا یاری کردند به‌خصوص جناب آقای امینی زاده و تیم خوب شهرداری و همه بانوان عزیزی که در این بازارچه شرکت داشته‌اند و از تمام مردم عزیز بندرعباس دعوت می‌کنم که با حضور در بازارچه ما را در این راه حمایت کنند

با سهیلا مسقطی

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۸ خرداد ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

شاید برایتان عجیب باشد، یک نفر با رشته حسابداری یک پست در مورد آشپزی گذاشته باشد. باید بگویم آشپزی یک هنر است، که هر روز ما با آن سر و کار داریم و نقش زیادی در سلامت، شادابی، اقتصاد و ارتباطات خانواده دارد.

در دنیای امروز مردم به خوردن غذاهای مختلف و متنوع اهمیت زیادی می‌دهند. در هر کشوری مردم‌دوست دارند بافرهنگ غذایی کشورهای دیگر آشنا شده و غذاهای آن‌ها را امتحان کنند. این تنوع تنها به معنای ورود غذاهای ملل دیگر به هر کشوری نیست. بلکه تغییرات خاص و گاهی کوچک در غذاهای محلی هر کشور نیز می‌تواند این تنوع را برای مردم ایجاد کند. در کنار این به دلیل شاغل بودن بسیاری از مردان و زنان، تمایل به استفاده از غذاهای رستوران و فست فودها افزایش‌یافته است. همه این موارد ضرورت وجود آشپزهای ماهر و متبحر را اثبات می‌کند.

آشپزی هنر تبدیل مواد خام به انواع غذاهای خوشمزه و مطبوع است. آشپز فردی است که این هنر را به‌خوبی دارا می‌باشد. 

سهیلا مسقطی یکی از این افراد است . سهیلا متولد۱۳۶۰، و فرزند ارشد خانواده است،دارای تحصیلات لیسانس در رشته معماری و همین‌طور حسابداری است.

از او می‌پرسم که چه شد که آشپزی را شروع کردی؟

از کودکی علاقه زیادی به آشپزی داشتم، و زمانی که کلاس پنجم بودم مادرم بهم قول داده بود که بعد از آخرین امتحان نهایی آشپزی را به من یاد بدهد و من آن روز برای اولین بار به‌تنهایی و با راهنمایی مادرم غذا پختم که خیلی مورد استقبال اعضای خانواده قرار گرفت.

اولین کیکی هم که پختم دقیقا روزی بود که کتاب‌های سال دوم راهنمایی را گرفته بودم و وقتی کتاب حرفه‌و‌فن رو ورق می‌زدم دستور پخت یک کیک ساده را دیدم ، همان روز کیک را پختم و خیلی هم خوب شد، اما فقط همان دفعه اول و بعدازآن با همان دستور بارها امتحان کردم ولی مثل بار اول نشد (با خنده )

آیا دوره آموزشی خاصی را گذرانده‌ای ؟

در زمینه آشپزی هیچ کلاسی نرفتم اما از همان اول برنامه‌های آشپزی تلویزیون و مجله‌ها و بعدها اینترنت و فضای مجازی را دنبال می‌کردم.

کدام غذا را بیشتر می‌پسندی ؟ ایرانی یا فرنگی

هر دو رو دوست دارم،اما غذاهای ایرانی رو بیشتر

همیشه پیگیر این بودم که غذاهای جدید و مدرن رو یاد بگیرم و امتحان کنم ، حتی غذاهای سنتی را هم دوست دارم به شیوه مدرن ارائه بدم.

بازارکارچطوراست؟

بازار کار ازنظر آموزش به دوستداران این حرفه خیلی خوب است ، افراد زیادی  از طریق آموزش‌های من ، و انتقال به دیگران کسب درآمد می‌کنند  و بسیاری دیگر از همین طریق با کافه‌ها و رستوران‌ها همکاری می‌کنند و  یا برای خودشان کافه  راه‌اندازی کردند

هیچ‌وقت به فکر زدن رستوران یا کافه نبودی؟

به‌طورجدی به آن  فکر نکرده‌ام.

به زندگی من خوش آمدید

دوست دارم فیلمساز شوم

ارسال شده در ۱۰ خرداد ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

دریا دختر نوزده ساله محمد سایبانی است .  کسی که در هر اثر و اتفاق هنری بندرعباس ( تئاتر ، موسیقی ، مجسه سازی ، سینما  و … ) می توان رد پای او را دید.

بازی او در فیلم مستند واکس چه و همینطور آخرین تئاتر او به نام دعوت بهانه ای شد تا به سراغش برم  تا کمی بیشتر از او بدانیم

دریا دیپلم عکاسی دارد و دوست دارد در آینده فیلم ساز شود . با این دختر کم حرف گفت و گوی کوتاهی داشتم که خواندنش خالی از لطف نیست.

از چه سالی شروع به کار کردی و اولین تئاتری که بازی کردی چه بود ؟

از کودکی با گروه تی تووک بزرگ شدم و در حال حاضر هم هنرجوی همین  گروه تئاتر هستم..

اولین تئاتری که بازی کردم رساله ی گردش خون کاری از تی تووک بود که هفت سال داشتم. بعد از آن به فیلمسازی علاقه مند شدم و در کنار تئاتر فیلمسازی رو دارم ادامه دادم.

گروه تی تووک چه ویژگی دارد که ترجیح می دهی با آنها کار کنی ؟

با تی تووک کار میکنم چون گروه موفقی است. گروه قوانین سخت خودش را دارد هر بازیگر باید کتاب بخواند ، ساز بزند و بدن منعطفی داشته باشد . من هم در تلاش هستم و در کنار هم گروهی هایم تمریناتم را ادامه می دهم.

از نقش هایی که بازی کردی راضی هستی و مطابق با سلیقه ات بوده است ؟

نقش هایی که تا به الان بازی کردم هر کدوم جهان خودش را داشته است. نمی توان گفت که کدام نقش مطابق با سلیقه م بوده. این منم هستم که باید تلاش کنم و  اگر کمی و کاستی ای هست رفعش کنم.

به تازگی فیلم واکس چه در جشنواره جهانی فیلم فجر اکران شد . در مورد حضور در این فیلم مستند و تجربه ات برای ما بگو ؟

کامران حیدری مدتی هرمزگان بود برای پیش تولید مستند واکس چه. بهم زنگ زد و بازی نقش آمیس رو پیشنهاد داد. کل پروسه ی فیلمبرداری برام مثل یک ورکشاپ بود و کلی چیزهای مهم از کامران حیدری و علی فرمانی، دستیارشون یاد گرفتم.

و همینطور نمایش دعوت . از آن بگو ؟

برای نمایش دعوت دستیار کارگردان بودم و بعد شدم بازیگر کار. تجربه ی جالب و متفاوتی بود. دور بودن  از فضایی که تا قبل، تئاتر کار کرده بودم و من رو به چالش میکشید.

کار جدیدی پیش رو داری ؟

در حال حاضر ترجیح میدم بازی نکنم و برای کنکور درس بخوانم.

حرف آخر

با تشکر از شما و اینکه  برایم دعا کنید دانشگاه جای خوبی قبول شوم.

به زندگی من خوش آمدید

ریحانه فودبلاگر بندرعباسی/ از غذا خوردن لذت می برم

ارسال شده در ۳ خرداد ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

تصور کنید در یک آخر هفته یا تعطیلات چندروزه به سر می‌بریم و حس و حال آشپزی نیست، به نظر شما برای انتخاب یک فست فود و رستوران خوب باید به چه کسی اعتماد کرد؟ عده‌ای ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کنند و با اقوام و دوستان خوش‌خوراک خود مشورت می‌کنند. اگر حوصله داشته باشند احتمالاً به سایت‌های معرفی رستوران سر می‌زنند و کامنت ها را چک می‌کنند یا در گوگل مپ نظر کاربران را می‌خوانند. اما شاید ساده‌ترین راه سرچ اینستاگرام و انبوهی از پیج های تیستر باشد که با عکس های خوش آب و رنگ چشم‌نوازی می‌کنند!

در بین فود بلاگر ها و تیستر های غذا تعداد بسیاری از آن‌ها صرفاً جنبه تبلیغاتی دارند و به دلیل درآمدزایی قصد ندارند با نقد غذا کسب‌وکار خود را با مشکل مواجه کنند، پس می‌توان گفت چیزی جز پست‌های پرزرق‌وبرق با تعریف و تمجیدهای من‌درآوردی نصیبمان نمی‌شود، پس چه باید کرد؟ در اینجا قصد داریم یک فود بلاگر بندرعباسی معرفی کنیم که با نقد منصفانه هم به  دنبال کننده‌های خود و هم به کیفیت‌های غذاهای رستوران به‌طور تخصصی کمک می‌کند  

ریحانه شعبانپور 27 ساله متولد بندرعباس و دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندس فناوری اطلاعات و کارمند یک اداره دولتی است. می‌گوید که یکی از اهدافش زدن آموزشگاه آشپزی و یک رستوران مطابق با سبک خودش است

از او پرسیدم که چه شد که تیستر غذا و یا به بیان امروزی‌ها فود بلاگر شدی؟

از روزی که صفحه اینستاگرامم ( حدود 4 یا 5 سال پیش ) را ساختم فقط از غذاها و عکس های آشپزی‌ام و لحظات خوشمزه‌ای که داشتم عکس می‌گذاشتم و لذت می‌بردم . کم‌کم دیدم که محبوبیتم زیاد شده و مخاطب‌هایم از من سؤالات زیادی دارند . مثلاً کجا کباب‌های بهتری دارد ؟ برای تولد کدام مکان مناسب بر است ؟ کجا برویم که موسیقی زنده داشته باشد  و…

این شد که کم‌کم مکان‌هایی که می‌رفتم را معرفی کرده و در مورد خوب یا بد بودنش مطابق با ذائقه خودم نظرم را اعلام می‌کردم

رستوران‌ها را چطور انتخاب می‌کنی ؟

به‌صورت رندوم رستوران‌ها را انتخاب می‌کنم و اگر رستوران خوبی و با غذای خوب پیدا کنم به مردم معرفی می‌کنم و البته اگر تجربه‌های بدی هم داشته باشم بازم به مردم معرفی می‌کنم

از غذا خوردن لذت می‌بری

با خنده – بله صدردصد

خودت آشپزی می‌کنی و دست‌پختت چطور است

آشپزی می‌کنم – ازنظر خود دست‌پخت خوبی دارم اما اطرافیانم و کسانی که دست‌پخت من را خورده‌اند باید جواب این سؤال را بدهند

عجیب‌ترین غذایی که دیدی

لاک‌پشت و ملخ و اصلاً امتحان نکردم

تابه‌حال شده رستورانی با تبلیغاتت معروف شده باشد و از تو تشکر کند

بله – بیشتر افرادی که با آن‌ها همکاری کردم راضی بودند و همکاری با آن‌ها را ادامه دادم

به‌هرحال این کار در کشورهای دیگر یک نوع کسب‌وکار به‌حساب می‌آید  ، با هزینه خودت به رستوران می‌روی و یا تبلیغات را قبول می‌کنی

اکثراً بدون دعوت و با میل خودم به رستوران و فست فود های مختلف می‌روم و گزارش تهیه می‌کنم ، مخاطب‌هایم دنبال نظراتم هستند مخصوصاً اگر نقدهایم منفی باشد

اکثر صاحبان رستوران و مشاغل بعد از معرفی و تبلیغاتشان راضی هستند و می‌گویند فکر نمی‌کردیم که این کار این‌قدر تأثیرگذار باشد و می‌گویند فالورهای  باوفایی داری و اکثراً هم تبلیغاتشان را تکرار می‌کنند مسلماً بازده خوبی برایشان داشته که می‌خواهند دوباره هزینه کنند و تبلیغاتشان را تکرار کنند

فضای مجازی چه تأثیری درروند کارت دارد

اینستاگرام برای من خیلی خوب بوده چون دوستان جدید زیادی پیدا کردم و همین‌طور همکلاسی‌های قدیمی خودم را پیدا کردم و یک جورایی به اینستاگرام مدیون هستم

و از این کار خاطره‌ای هم داری

خاطرات خوب زیاد هستند ولی دیدن دنبال کننده‌هایم در خیابان و رضایت آن‌ها واقعاً برایم لذت‌بخش است

حرف آخر

با تشکر از شما و همکارانتان در هفته‌نامه آوای دریا

ورزش trx و fitness بهترین راه در رسیدن به اندام ایده آل

ارسال شده در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

TRX یا به عبارت دیگر Total Body Resistance Exercise از ورزش های رو به توسعه ای می باشد که در دهه های اخیر و از سال ۱۹۹۰ به دنیا معرفی شده است. در این روش افراد با استفاده از بندهایی که به سقف یا دیوار بسته شده است تمریناتی را که بر پایه وزن بدن و تعادل می باشد اجرا می کنند. این تمرینات باعث می شود تا بدن در شرایط مصرف انرژی و سوزاندن کالری بیشتری در مقایسه با بسیاری از رشته های دیگر ورزشی گردد. بهبود استقامت عضلات یکی از نکات مثبت در این سیستم تمرینی می باشد و ریزترین و عمقی ترین عضلات بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. در این باره با سحر دادآفرین مربی trx مصاحبه ای داشتیم که خواندنش خالی از لطف نیست
خودتان را معرفی کنید
سحر دادآفرین دارای تحصیلات مهندسی اجرایی-عمران، متولد ۸ آذر ۱۳۷۰ مربی بین‌المللی trx از انجمن تی آر ایکس و مسئول انجمن همگانی فدراسیون آسیایی تانگ سودو
از چه سالی ورزش را شروع کردید
ورزش را از سن ۹ سالگی و در رشته کاراته شروع کردم و در ادامه ورزش‌های هوازی را آموختم. ورزش‌های هوازی و آمادگی جسمانی بهترین ورزش برای داشتن اندامی مناسب می‌باشند
نکاتی جامع در مورد ورزش تی آر ایکس و فنتیس
مهم‌ترین چیزی که باید قبل از هر اقدامی به آن توجه کرد داشتن تعریفی مناسب از ورزشی که می‌خواهیم انجام دهیم است، تا مناسب با شرایط فیزیکی و روحیه خود آن را انتخاب کنیم و بعد از آن با داشتن انگیزه و با یک برنامه صحیح و کاربردی به مسیر ادامه می دهیم. ورزشtrx که به مبنای تمرینات مقاومتی کل بدن است بر تمرینات معلق متمرکز است و از آن می‌توان برای افزایش انعطاف بدنی-بدنسازی ماهیچه‌ای استفاده کرد . ورزش فیتنس بهترین ورزش برای تناسب‌اندام است ولی یادمان باشد فیتنس با بدنسازی متفاوت است در فیتنس ما افزایش حجم توده‌ای در بدن نداریم و فقط بر روی تناسب و زیبایی آن تمرکز می‌کنیم
مزایا و معایب این رشته ورزشی را برای ما بگویید
از بهترین مزایای trx می‌توان برای افزایش انعطاف پذیری-افزایش قدرت ماهیچه ها-تقویت عضلات ضعیف-افزایش تمرکز ذهنی برای انجام کارها می‌توان اشاره کرد اما trx برای افرادی که دچار شکستی های شدید و یا پارگی‌ها بوده‌اند باید بااحتیاط بیشتری این ورزش را ادامه بدهند
از مزایای فیتنس اندامی مناسب، افزایش قدرت بدنی، چابکی، تعادل،آمادگی جسمانی می‌توان اشاره کرد و معایب آن برای افرادی که آسیب‌دیدگی در مهره‌ها و دیسک هستند باید با دقت بیشتری ادامه بدهند
چه شد که با این رشته آشنا شدید
با توجه به مطالعه مجلات و مقاله‌های ورزشی از سال ۹۰ با تی آر ایکس آشنا شدم و پس از طی دوره‌های مختلف و کسب مدارک مربوطه از سال ۹۱ شروع به آموزش هدفمندانه نمودم
برای شروع چند روز در هفته را توصیه می‌کنید باید حتماً ورزش‌کار بود یا افراد مبتدی هم می‌توانند این ورزش را دنبال کنند
در ورزش trx محدودیت سنی نداریم و در همه رده‌های سنی می‌توانید این رشته را دنبال کنید اما در فیتنس افراد زیر ۱۰ سال به دلیل انجام تمرینات استقامتی قادر به فعالیت نمی‌باشند و از ۱۰ سال به بالا می‌توانند فیتنس را انتخاب کنند و زیر نظر مربی به انجام تمرینات بپردازند
این ورزش 3 روز در هفته به مدت ۱ ساعت در هر جلسه تمرینی پیشنهاد می‌شود. همه ورزشکاران در ابتدا کار مبتدی هستند پس افراد مبتدی و غیر ورزشکار هم می‌توانند در این رشته‌ها فعالیت کنند.
با توجه به اینکه به‌تازگی این رشته موردتوجه ورزشکاران و علاقه‌مندان به ورزش قرارگرفته چه جذابیتی در آن وجود دارد و فرق آن با بقیه رشته‌ها در چیست؟
جذابیت trx به طناب‌های آن و معلق بودن افراد علاقه‌مند است امروزه ورزش‌های معلق محدود هستند و این موضوع باعث جذب جوانان شده است
آیا این ورزش کمک خاصی به بهبود بیماری و یا ناهنجاری می‌کند ؟
بله افرادی هستند که قبلا دچار مشکلات مادرزادی بوده‌اند اما با مراجعه به باشگاه و ارائه یک برنامه منظم موفق شده‌اند در انجام حرکات پیشرفت داشته باشند و کاملاً بهبود پیدا کنند
و آیا برای تناسب‌اندام مفید است و تغذیه خاصی را پیشنهاد می‌کنید ؟
نظر به اینکه ارائه هرگونه برنامه تغذیه بستگی به نظر مربی دارد در هر دو رشته فیتنس و تی آر ایکس می‌توان برنامه غذایی جامعی را ارائه نمود تا ورزشکاران به‌تناسب اندام ایده آل برسند
و حرف آخر
در پایان از مصاحبه خوب شما و اساتید خوبم رحیم سهراب زاده،محمدحسن معتضدی ، فاطمه قاسمی،حمیرا عباسپور،علیرضا قاسمی،نسرین صادقی که همیشه در این راه حامی و مشوق اصلی من بوده‌اند تقدیر و تشکر می‌کنم خوشحالم که در شهر خودم پس از گذراندم دوره‌های مختلف آموزشی بتوانم این ورزش را آموزش بدهم

هنوز خیلی جوانم !

نخستین مجموعه شعر مستقل مریم سیدافقهی

ارسال شده در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

بسیاری از منتقدان شعر سفید را تنها راه بیان احساسات در عصر حاضر می‌دانند اما توجه به این نکته ضروری است که جریان زلال شعر بدون توجه به اظهارنظرها به مسیر خود ادامه می‌دهد، مریم سیدافقهی سال‌هاست که در حوزه ادبیات و شعر فعالیت می‌کند و خودش آگاهانه این شکل از شعر را پذیرفته است .  به‌تازگی كتاب “هنوز خيلي جوانم” مجموعه‌ی شعر “مريم سيدافقهي” که به همت انتشارات بامداد نو به چاپ رسیده و در مجموعه‌ی بو کتاب رونمايي شد. این کتاب نخستین مجموعه شعر مستقل از این شاعر است که دربرگیرنده حدود صد شعر می‌باشد. پیش‌ازاین کتاب‌های “آخرین زمستان”، “کشف کودکانه اسرار”، “خورشید بالاآمده بود”، “ابرها باران خواهند شد”، “فرشته خواب‌های مهربان” از ایشان به چاپ رسیده بود. به همین بهانه در جلسه نقد و بررسی این کتاب که در سالن اجتماعات دانشکده سما برگزار شد رفته و به سراغش می‌روم و پای صحبت‌هایش می‌نشینم.

در ابتدا خودتان را به‌طور کامل معرفی کنید

مريم سيدافقهي هستم . متولد دوم آذرماه هزار و سيصد و پنجاه‌وهشت . فوق‌لیسانس زبان و ادبيات فارسي و در حال حاضر مشغول تدريس

عنوان اولین کتابتان چیست و توسط چه ناشری منتشر شد

راستش اگر بخواهیم كتاب رو طبق تعريف يك مجموعه مدون با تيراژ در نظر بگيريم ، اولين باري كه شعري از من در كتابي چاپ شد ، سال هفتادوشش بود در مجموعه‌ی دانش‌آموزی به نام بِنَمار . بعدازآن كشف کودکانه‌ی اسرار به چاپ رسيد با یک‌فاصله‌ی زماني بسيار طولاني . كاري براي كودك و در دایره‌ی فلسفه براي كودكان. و بعد از چاپ و انتشار جلدهاي بعدي کتاب‌های كودك ، اردیبهشت‌ماه امسال يعني سال نودوهشت اولين مجموعه‌ی شعر سپيدم منتشر شد. در صد و دوازده صفحه و هفتادونه شعر توسط نشر بامداد نو و در هزار نسخه.

علاقه شما به ادبیات و شعر از چه زمانی آغاز شد

واقعيت اين است كه مادر من هم در رشته‌ی ادبيات تحصیل‌کرده است . پدرم هم نقاشي می‌کرد و به ظرافت‌های هر چيز توجه نشان می‌داد. شعر رو به‌صورت كلمه و در تبلور كلامي از زماني كه توانستم به حرف زدن بیافتم و توانايي حفظ كردن هم داشته باشم ، از صحبت‌های عادي جدا كردم و تفاوتش را فهميدم و بعد براي خودم مشخص شد كه اين چیزی است كه به آن علاقه‌مندم

نظر خانواده دراین‌باره چه بود

تشويق و تشويق و تشويق . البته براي تحصيل و انتخاب رشته‌ی ادبيات و علوم انساني در دبيرستان چالش‌هایی داشتم. گويا مادر و پدرم ترجيح می‌دادند پزشكي بشوم كه شاعر هم هست . اما خب پافشاري من كار خودش را كرد . من در دبيرستان ادبيات و علوم انساني و در مقطع ليسانس علوم تربيتي و در مقطع فوق‌لیسانس زبان و ادبيات فارسي خواندم

بیشتر از چه شاعرانی الهام می‌گیرید و چه کتاب‌هایی می‌خوانید

شايد الهام واژه‌ی درستي نباشد! من فكر می‌کنم هر شاعري از الهه‌ی خودش در سرودن شعر الهام می‌گیرد ! نه از ديگر شاعران! مطمئناً ديگراني هستند كه شاعر با فضاي شعري آن‌ها احساس نزدیک‌تری دارد . مثل حضرت سعدي يا احمدرضا احمدي يا گروس عبدالملكيان .در موردمطالعه هم ، اگر اختصاصاً شعر را در نظر نگيريم ، پيوندهايي كه بين ادبيات و روان‌شناسی و فلسفه ايجاد می‌شود برای من هیجان‌انگیز است و من را جذب می‌کند. گاهي اين منابع به سمت تاريخ هم‌میل می‌کند

موضوع و مضامین شعرهایتان چیست و ازنظر شما شعر گفتن ذاتی است

وقتي از موضوع حرف می‌زنید مثل اين می‌ماند كه از يك چارچوب‌بندی سخت حرف می‌زنیم. منظورم از سخت، بدون پنجره است . بي منفذ . بي روزن. با زوايا و گوشه‌های تيز و مشخص. درصورتی‌که شعر براي من يك ساختارشكني لطيف است . یک‌چیزی شبيه دواير تودرتويي كه روي سطح دریاچه‌ای تشكيل می‌شود . يك اتفاق باعث تشكيل چند دايره می‌شود و همین‌طور بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود تا می‌رسد به محو شدن . شعر هم همین‌طور است . متصل و جدا . شايد براي همين است كه سهل ممتنع را دوست دارم. شعر مثل دانه است . كاشته شده در نهاد شاعر. منتها اگر نور و آب‌وخاک پاكيزه نداشته باشد در خوش‌بینانه‌ترین حالت ، تنها دانه‌ای در بطن می‌ماند . همه‌ی استعدادهاي ذاتي هم پرورش می‌خواهند . مطمئناً فرقي هست بين كوشش و جوشش

جایگاه بانوان در بین شاعران و نویسندگان را چطور می‌بینید

جايگاه بانوان ! چه خوب كه اين سؤال پرسيده شد . جايگاه بانوان ازنظر كيفيت كار و روح سيال شاعرانه ، بالاست . اما ازنظر ديده شدن و موردتوجه قرار گرفتن و در اختيار اساتيد و منتقدين قرار گرفتن براي بررسي دقیق‌تر ، خيلي راه‌های نرفته در پيش است. موردي هم كه فكر می‌کنم با سؤال شما فرصت مناسبي براي عنوان كردنش پیش‌آمده اين است كه بانوان ، بيشتر از اينكه طبق حافظه يا پشتوانه‌ی تاريخي ، با دست مردان عقب نگه‌داشته شده باشند، با رفتارهاي زنانه‌ی هم‌جنسانشان از قافله عقب‌مانده‌اند . انگار مردها چند سالی ست كه ما را باور کرده‌اند اما خودمان هنوز خودمان را باور نکرده‌ایم .

چه شد که تصمیم به چاپ آثارتان گرفتید

واقعيت اين است كه هیچ‌وقت در فكر چاپ و نشر شعرهايم نبودم . فضاي شعر را دنبال می‌کردم اما به اين قطعيت نرسيده بودم كه همه را به‌صورت يك مجموعه عرضه كنم. اولين جرقه‌ها از سوي دوست خوبم خانم پوپك دهشهري بود. بعدتر بيشتر پافشاري كرد و بيشتر و بيشتر و من مجاب شدم كه می‌توان شعرها را به دست ناشر سپرد . آقاي امیرحسین والا هم در گزينش شعرها و در انتخاب نام مجموعه بسيار همراه و همدل بودند كه صميمانه از ایشان سپاسگزاري می‌کنم

آیا تابه‌حال در جشنواره‌ای شرکت کرده‌اید

بله در چند جشنواره شركت کرده‌ام و همين چند وقت پيش جشنواره شعر جم و آخري هم جشنواره شعر رامي كه البته در هر دو هم به خاطر عدم حضور در اختتاميه از ليست برگزيدگان كنار گذاشته شدم. گويا قانون نانوشته و غیرمنصفانه‌ای در شیوه‌ی برپايي و اجراي جشنواره‌ها هست كه من اطلاع دقيقي از دليل وجودش ندارم !

آیا تجربه و حس مادر شدن در اشعار شما دیده می‌شود

من به مادرانگي توجه دارم . به زايش و به رويش . نه‌تنها برآمده از انسان كه حتي در مادر زمین . کهن‌الگوی اساطيري . در درخت‌ها و در خيلي چيزهاي ديگر . مولد بودن خيلي شگفت‌انگیز است ! شاعر ، شعرهايش را می‌آفریند و به دنيا می‌آورد . مادرانگي قطعاً در ریشه‌های هر شعري پنهان است

با توجه به اینکه معلم هستید محیط مدرسه و دانش آموزان چه تأثیری در شعرهای شما گذاشته است

ردپاي اين فضا در شعرهاي من خيلي واضح است . تخته و بچه‌ها و ميز و نيمكت … . انگار همه می‌شوند ابزار سرايش . فقط گل و پرنده و آب و آسمان و … نيست . شعر در هرجایی جاري می‌شود و در هرجایی شكل می‌گیرد و قطعاً رنگ و قالب همان جاي هبوطش را می‌گیرد . انگار از همان‌جا آمده و باز همان‌جا زنده می‌شود .

بازهم کتابی در دست چاپ دارید؟ 

بله قطعاً . هم در حوزه‌ی كودك و هم در حوزه‌ی بزرگ‌سال آثاري در دست چاپ هست كه تجربه‌های جديدي هستند و اميدوارم بتوانند خود ببويند نه آنكه من بگويم

و حرف آخر

آرزوي موفقيت و بهروزي و شادي و سلامتي براي همه و در يك كلمه ، عاقبت‌به‌خیری

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!