خانواده ام هیچ وقت من را معلول نمی دیدند

ارسال شده در ۲۳ آذر ۱۳۹۸

مریم زارعی چاه فعله ای دارای دو فرزند دختر و پسر (دوازه و نه ساله ) و از یک سالگی به معلولیت فلج اطفال دچار شده است.

تقریبا 9 سال فلج کامل بوده و با پیگیری های مادرش و انجام فیزیوتراپی های مختلف به راه افتاده است .

در طول زندگی با چه محدودیت های روبه رو بودی ؟

با محدودیت های زیادی از لحاظ درس خواندن مواجه شدم که مانع از ادامه تحصیلم شد . توانستم سیکل ام را بگیرم و در نهایت به درخواست مادرم رشته هنر را ادامه دادم.

چه مدرکی دارید ؟

دارای ۱۸ مدرک فنی و حرفه ای هستم . خیاطی ، مروارید بافی، آویز بافی ، گل سازی ، گلدوزی، گل کریستال، گل چینی و …

و در حال حاضر با دو شاگردم در کارگاه خیاطی خود مشغول به کار هستم .

همچنین به مدت ۱۸ سال در کانون های فرهنگی ، بسیج ، مساجد مدرس و مربی در زمینه خیاطی و هنر بودم.

چند وقت است که با انجمن معلولین آشنا شدید؟

دو سال است که با انجمن آشنا شدم . هر پنجشنبه با دوستانم دورهمی می گذاریم و در روحیه ام تاثیر مثبتی گذاشته است

از ازدواجت راضی هستی ؟

بله  . همسرم هم معلولیت شدیدی دارد. با این حال زندگی خیلی خوبی داریم و بهتر همدیگر را درک می کنیم .

من به دوستانم توصیه می کنم که حتما با هم نوع خود ازدواج کنند .

منشا این انرژی کجاست ؟

انرژی ام را از خانواده ام گرفته ام . آنها هیچ وقت من را معلول نمی دیدند

عامل موفقیت را در چه می دانی ؟

خواست خدا و حمایت خانواده.

حرف آخر

می خواهم از دخترم تشکر ویؤه کنم که با وجود سن کم اش هر روز صبح پدرش را با بالابر بالا میبرد و در کارهای خانه به من کمک می کند

شکرگزار خدا هستم که فرزندانی مودب و فهمیده نصیبم کرد .

تا وقتی با یک معلول در ارتباط نباشید، هیچ وقت مشکلاتشان را نمی فهمید

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

فاطمه لشکری مددکار جامعه معلولین ،  سی و پنج ساله و دارای مدرک مددکاری اجتماعی خانواده است و به مدت 6 سال است که در جامعه معلولین فعالیت دارد

از او می پرسم که از چه سنی دچار معلولیت شده  و دلیل آن چه بود؟

میگوید : سه سالگی . فلج اطفال – که کم کم درگیر و باعث فلج شدن او می شود .

آیا در طی دوران تحصیل دچار محدودیت بودید؟

از آنجایی که حمایت خانواده را داشتم به هیج عنوان محدود نبودم و در تمام مقاطع تحصیلی پشتم بودند و حمایتم کردند و در مدرسه عادی تحصیل کردم.

پس در واقع انگیزه شما برای ادامه تحصیل خانواده ات بودند ؟

خانواده تشویقم کردند اما بیشتر تلاش خودم بود. دوست داشتم فرد شناخته شده ای در جامعه شوم و موفق باشم .

در این راه چه مشکلاتی داشتید ؟

مشکلات زیاد است . متاسفانه مشکل عمده ما ایاب و ذهاب و محیط رفت و آمد است  و برای من که از ویلچر استفاده می کنم این سختی بیشتر است .

در دوران دانشجویی به خاطر ایاب و ذهاب و محیط اطراف رئیس دانشگاه را متقاعد کردم که برای من یک رمپ مناسب بگذارد چون دانشگاه پله می خورد .

تا به حال اتفاق افتاده که  در زندگی دچار یاس شوی ؟

هیچ آدمی نیست که دچار یاس نشود ، چه افراد سالم و چه ما که دچار معلولیت هستیم گاها دچار یاس می شویم . من به خاطر وابستگی زیادی که به مادرم دارم و متوجه می شوم که نیاز به کمک دارد و من نمی توانم به او کمک کنم ، نا امید می شوم.

و یا زمانی که درگیر کار پیدا کردن بودم.

رابطه ات با اطرافیانت چطور است ؟

 عالی

منشا این انرژی کجاست ؟

خوب از بچه گی آدم با انرژی و شر و شیطون بودم – هیج وقت گوشه گیر نبودم

چه طور با جامعه معلولین آشنا شدی ؟

از طریق یکی از دوستام که مددکار بود آشنا شدم – من هم به آنجا آمدم و رفت و آمد کردم و در کلاس های جامعه معلولین شرکت کردم و فهمیدم که مددکار می خواهند.

کارت را بهتر برای ما توضیح بده

مددکاری ، امداد رسانی و یاری رساندن به مدد جویان و توانخواه هایی جسمی – حرکتی که دچار مشکل هستند . ما پرونده هایی از سازمان بهزیستی دریافت کردیم که ما به آنها خدمات می دهیم .

اسم بهزیستی را آوردید ، بهزیستی به عنوان یک نهاد حمایتی کاری برای معلولین انجام می دهد؟

واقعیت این است که خیر – من به عنوان یک معلول آن جور که باید از سازمان بهزیستی حمایت شم ، نمی شوم. خیلی از افراد محتاج پوشینه بی اختیاری هستند و باید با التماس و نامه برایشان دو بسته بگیریم

چه عاملی باعث شده که در زندگی موفق باشید؟

خانواده- دوستانم و انرژی مثبتی که در خودم است

برخی معلولیت را یک بلا می دانند و برخی موهبت الهی نظر شما چیه ؟

معلولیت بلا نیست . ممکن بود با موجود سالم بودن دچار مشکلات دیگری شوم – اتفاقا من معلولیت را یک پله ای می دانم برای اینکه به جایگاه امروزم برسم.

موقعیت و جایگاه معلولین جامعه از نظر شما چطور است ؟

جایگاه ما در بندرعباس که از بقیه استان ها ضعیف تر است . امداد رسانی سازمان بهزیستی از یک سمت و مراکز همه وابسته به سازمان بهزیستی هستند . اگر سازمان حمایتشان نکند نمی توانند آنجور که باید به توانخواه ها جوابگو باشند  و کمک کنند . تمام این موارد مستلزم کمک بیشتر سازمان است.

از معضل های شهری بگو؟

معضل های شهری که همه به نوعی در گیر آن هستند و این موضوع نه فقط برای ما بلکه سالمندان را نیز دربر می گیرد. فردی مثل من و با وجود ویلچر نمی تواند از پله ها بالا برد و استفاده کند .

تمام معابر عمومی باید دوباره مورد بازبینی قرار بگیرد.

نظرت در مورد ازدواج چیست؟

با خنده – خوبه ولی من دوستش ندارم

حرف آخر

امداد رسانی بیشتر – معلولین را بیشتر ببیند . به اینجا بیایند و مشکلات یک معلول را ببینند تا درک اش کنند تا وقتی با یک معلول در ارتباط نباشید هیچ وفت مشکلاتش را نمی فهمید

بزرگترین معضل کارآفرینان عدم حمایت مسئولین است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۹ آذر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

زهرا اردیبهشتی خیابان، خواهر شهید علی اردیبهشتی متولد ۱۳۴۲ دارای ۴ فرزند و ۳۹ سال سابقه تدریس و دارای مجتمع آموزش فنی و حرفه ای است . به تازگی دکترای هنر  خود را از وزارت ارشاد گرفته است.

از جمله فعالیت های ایشان آموزش زندانیان ، آموزش خانواده کمیته امداد، آموزش زنان بی سرپرست و بد سرپرست، آموزش ایران مهارت مدارس، آموزش های فنی و حرفه ای استان در رشته های صنایع دستی، صنایع غذایی و طراحی دوخت است.

مختصری درباره تاریخچه کسب و کارتان توضیح دهید

با توجه به اینکه من مهاجر جنگ تحمیلی بودم و به دلیل اینکه مادرم بندرعباسی بود این شهر را انتخاب کردیم و به خاطر فشار جنگ و مشکلات اقتصادی و آشنایی من به هنر این کار را شروع و ادامه دادم  تا منبع درآمدی برای گذاران زندگی شود و این باعث شد که در کارم موفق شوم و خدارو شکر جایگاه خوبی در استان و کشور دارم .

تا به امروز چند هنرجو داشتید ؟

تا به الان بالغ بر ۵ هزار نفر هنرجو داشتم

۸۰ درصد از زنان هرمزگان پیش من دوره دیده اند و وارد بازار کار شده اند .

پس استقبال خوبی داشتید؟

استقبال زمانی خوب است که کیفیت کار خوب باشد

صنایع دستی و آثار هنری تان در کجا به فروش می رسد؟

ما هم سفارش می گیریم و هم اگر نمایشگاهی برگزار شود آثار را به فروش می رسانیم

به خاطر وضعیت اقتصادی فروشمان خیلی کم شده و مردم قدرت خرید ندارند  ولی اگر نمایشگاهی در خارج کشور برگزار شود فروش خوبی داریم

پیشنهاد شما برای کسانی که علاقمند هستند در این زمینه مشغول به کار شوند چیست؟

اول هر کاری سختی هست

باید سرمایه گذاری کرد. اما اگر علاقه داشته باشند و واقعا کننده کار باشند، می توانند به ما مراجعه کنند و در کارگاه های تولیدی ما کار کنند.

بسیاری از کار آفرینان فعالیت خود را با تسهیلات آغاز و توسعه می دهند ، شما برای کسب و کارتان از این امکانات استفاده کردید ؟

در ابتدای فعالیتم خیر. اما بعد از ۳۹ سال از صندوق کارآفرینی امید ۱۰۰ میلیون وام گرفتم . البته تجهیزات کارگاهم با این مبلغ انجام نشد اما من توانستم مقداری از مشکلاتم را حل کنم .

بزرگترین معضل این شغل از دید شما چیست؟

بزرگترین معضل استان عدم حمایت مسئولین است . من خیلی وقت است که دنبال یک مکان هستم برای اینکه تربیت مربی را به بندرعباس بیاورم

تربیت مربی تنها در تهران است و اگر مسئولان همکاری کنند، تربیت مربی بعدی در جنوب کشور راه اندازی می کنم . تنها مشکل من نداشتن خوابگاه برای تربیت مربی است ، تا بتوانم این مجوز را برای استان بگیرم. این بهترین امتیاز برای استان هرمزگان است . استان های جنوبی کشور موظف می شوند که به بندرعباس بیایند و در اینجا گواهی مدرک بگیرند .

این بهترین حرکت است ولی تا به امروز کسی دستم را نگرفته است . لازم به ذکر است تربیت مربی زیر نظر فنی و حرفه ای کشور است

چند کتاب تالیف کردید ؟

دو کتاب دارم .  اولین کتاب  با عنوان طراحی و دوخت لباس های سنتی ایران (سوزن دوزی)  چاپ شد و فنی و حرفه ای مجوز اش را از من خرید و کتاب دومم با موضوع گلابتون در دست چاپ است .

نظرتان درباره فرهنگ و لباس هرمزگانی چیست؟

لباس استان هرمزگان خیلی زیباست ولی متاسفانه رو به تحریف است . صدا و سیمای ما لباس هایی می پوشد که اصلا بندری نیست. چادری که مجری های ما می پوشند و نوار دوزی شده، هندی است . این پوشش در فرهنگمان غلط جا می افتد و ممکن است در آینده همین پوشش الگو شود . اصالت بندری خدشه دار می شود . این امر با به روز شدن و تلفیق شدن فرق می کند .

مقام های زیادی کسب کردم

شاخص ترین آنها با عناوین کارآفرین نمونه ، کارآفرین ملی ، بانوی قرآن پژو ، تدوین کننده استاندارهای آموزشی ، مادر نمونه ، یاور جوانان ، چهره ماندگار کشور ، پیشکسوت صنایع دستی ، پیشکسوت و استاد صنایع دستی ، شرکت تعاونی نمونه ، مربی و مدیر نمونه کشور است.

حرف آخر

حرف آخرم حمایت است .

زهرا اردیبهشتی نباید برای گرفتن یک ساختمان اینقد تلاش کند . آن هم برای ساختمانی که می تواند افتخاری برای استان باشد . زمانی که یک مدیر برای انجام دوره ارتقا کارش به این مکان مراجعه می کند. مسلما به بازار می رود و خرید می کند و در چرخه اقتصادی استان تاثیر می گذارد

با توجه به جا و امکاناتی که دارم می توانم دوره های تربیت مربی را برگزار کنم، اما منوط بر اینکه بتوانم خوابگاهی برای مربیان داشته باشم . در شرایط حاضر توانایی خوابگاه را ندارم .

خواسته دیگرم از شهردار است که به آموزشگاه های فنی حرفه ای این اجازه را بدهند که تابلویی سر خیابان نصب کنند.

و یک تشکر دارم از مدیرکل بانک کشاورزی استان هرمزگان که ضمن بازدید از مجتمع و امیدواری دادن به ما ، از ما و اشتغال خانگی حمایت کردند

اگر مدیرکل ها ، ارگان ها  و … برای دادن هدیه از صنایع دستی و کارهای هنری استان استفاده کنند، کمک قابل توجهی به افرادی است که در این زمنیه کار میکنند.

هدیه از کار هنرمندان هم عزتی برای استان و هم دلگرمی برای هنرمندان استان است. مثل کاری که استان  یزد و اصفهان انجام می دهند و از هنرمندان شهرشان حمایت می کنند .

من یک انسان هستم و خود را لایق موفقیت می دانم

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۵ آبان ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

سمانه پاسخی متولد ۱۳۶۱ و دارای  مدرک دیپلم در رشته علوم تجربی است.

می گوید با دعوت به یک میز چای که توسط جمعی دوستانه از بانوان تشکیل شده بود، زندگیش متحول و با یک دنیایی جدید آشنا شد.

سمانه می گوید من یک زن قوی هستم و برای رسیدن به آرزوهایم گام برمی‌دارم،  گامی قوی و پر انرژی اما آهسته….

این داستان را از زبان سمانه بخوانید :

من باید شروع می کردم پس چه بهتر که این گام با یک کتاب پر از  انگیزه برای زنان باشد.

کتاب ۶۰ روش کاربردی برای موفقیت زنان،  نوشته لیندا فیلد همان کتابی است که به من انگیزه وشجاعت را هدیه داد.

تصمیم گرفتم که این کتاب را به گونه ای با گروهی از بانوان به اشتراک بگزارم . این تصمیم منجر به صوتی کردن این کتاب شد و این اولین تجربه من در این کار بود.

به عنوان اولین تجربه در صوتی کردن کتاب فکر می کنم که تا حدودی توانستم در کارم احساس رضایت کنم.

البته راه طولانی در پیش خواهم داشت و فکر می کنم این تجربه شروع خوبی برای این راه باشد.

من با این کار یعنی صوتی کردن این کتاب ۶۰ تکنیک احساس لذت و آرامش را به وجود خودم هدیه دادم  و خود را باور کردم.

مسلما اگر من خودم را باور داشته باشم و به موفقیت های هر چند  کوچک  خود ایمان داشته باشم،  دیگران نیز همین دید را نسبت به من خواهند داشت.

با کتاب “۶۰ روش کاربردی برای موفقیت زنان” قادر خواهیم بود در دنیایی که گاهی به کام ما نیست اوضاع فعلی را عوض کنیم.

به گفته نویسنده کتاب زن قرن بیست و یکم آگاهی، ظرفیت و قدرت لازم برای افتخار آفرینی در همه ابعاد زندگی را دارد.

این کتاب به ما یادآوری می کند که همه زنان دارای قدرت بی همتایی هستند. ذکاوت و انعطاف پذیری،  توانایی غلبه بر موانع زندگی،  صبوری و شکیبایی،  عشق و شفقت نسبت به خود و اطرافیان،  به اوج رسیدن… از ویژگی‌های بارز هر زن است.

هدف من از صوتی کردن این کتاب این بود که همه بانوان با کمک این کتاب ویژگی های مثبتی چون اعتماد به نفس،  خودباوری، بهبود بخشیدن به روابط زناشویی، گذشت کردن، مادر خوب بودن، رها شدن از اضطراب و استرس و خلاصه هزاران ویژگی مثبت دیگر را در خود تقویت کنند. چون بانوان سرزمین من لایق بهترین ها در زندگی هستند.

با خوانش کتاب روش کاربردی برای زنان به این باور رسیدیم که نباید در توانایی های خود تردید کنیم.

ما باید به خود و شایستگی های خود اطمینان داشته باشیم. ما یک زنیم با ظرافت های زنانه اما قوی محکم و مصمم.

ما زنان باید اندوه رنج و باورهای منفی را از خود دور کنیم و از همه موهبت های زندگی برخوردار شویم فقط کافی است خواسته قلبی خود را بشناسیم و راه رسیدن به آن را پیدا کنیم. بی شک زنان و مادرانی موفق و شاد خواهیم بود

در پایان خلاصه ای از بیست فصل این کتاب را برای شما  خوانندگان عزیز  هفته نامه آوای دریا بیان میکنم.

فصل اول: پیروز شدن

پیروزی بیشتر با قدرت ذهنی ارتباط دارد، تا توانایی های جسمی.

برنده بودن همیشه به معنی اول شدن نیست،  بلکه به معنی به کار بردن نهایت تلاش و استفاده از نهایت ظرفیت های خود است.

 راه های رسیدن به پیروزی را خلق کنید و خود را در چرخه ای مثبت قرار دهید.

فصل دوم: رهایی از تنش

تنش به دید ما بستگی دارد، همه ما در زندگی مقداری تنش نیاز داریم تا باعث رشد،  پیشرفت و موفقیت ما شود . با شناسایی کردن عوامل تنش زای بیهوده می توانیم راه هایی برای حذف تغییر یا پذیرش آن‌ها پیدا کنیم.

هرگاه غمگین مضطرب یا با مسئله‌ی درگیر شدید، از خود بپرسید،  آیا واقعا مهم است؟  اگر جوابتان منفی بود، بگذرید و فراموش کنید.

به خاطر داشته باشید که تنش منشا بیرونی ندارد، بلکه احساس درونی است. شما همیشه قادرید که احساسات خود را تغییر دهید، مجبور نیستید قربانی تنش شوید.

فصل سوم: برنامه ریزی برای وقت

اگر برای وقت خود برنامه ریزی نکنید اوقات شما می گذرد و در انتظار شما نمی ماند. با برنامه‌ریزی برای وقتتان برای خود ارزش قائل می شوید و دیگران هم نسبت به شما رفتاری آمیخته با احترام پیش خواهند گرفت .

برنامه ریزی داشتن وابسته به توانایی نه گفتن است. باید نه گفتن را یاد بگیریم کارهای خود را اولویت بندی کنید و از شر کارهای بیهوده خلاص شوید.

 فصل چهارم: خودباوری

 خود را دست کم نگیرید و تواضع بیجا نشان ندهید. باور های منفی را کنار بگذارید و نیروهای بی نظیر خود را تقویت کنید و اطمینان بیشتری نسبت به خود پیدا کنید. بازار مقایسه را تعطیل کنید و به بودن خود ببالید.

فصل پنجم: لذت بردن از مواهب زندگی

غنی بودن از مواهب زندگی را احساس کنید تابه سوی شما جذب شود.

کمبودها و محدودیتها زاییده اندیشه ما هستند و در کائنات وجود ندارد.

در جستجوی فراوانی ها باشیم، باورهای منفی را دور بریزید هیچ منفعتی برایتان ندارد.

فصل ششم: ابعاد معنوی زندگی

با رشد معنوی قوی تر می شوید و توانایی بهتری برای کارهای خود به دست می آورید. اگر همیشه دنبال کار و فعالیت هستید لازم است روحیه خود را عوض کنید و به وجود خود بپردازید.

انسان به وجودش شناخته می شود نه کار و فعالیتش. با رشد معنوی شما دیگران هم یاد می‌گیرند که از استقلال بیشتری برخوردار شوند.

فصل هفتم: سلامت روابط

رابطه سالم به معنی محدود کردن آزادی شما نیست. اعتماد به نفس خود را افزایش دهید تا روابط خوب و سودمندی را جذب کنید.

به خاطر مشکلات خود دیگران را سرزنش نکنید. مسئولیت خواسته‌های خود را بر عهده بگیرید تا شخصیت خود را قوی کنید. افرادی که دنبال خوشایند دیگران هستند هرگز روابط خوبی ندارند.

فصل هشتم: تغییر دادن

ما را به تغییر دادن خود سوق می دهد. اینکه تغییرات کوچک آغازگر فرآیندی است که افق های جدیدی را به روی شما می گشاید.

جسارت داشته باشید و خود را از نو کشف کنید. باور های منفی را کنار بگذارید تا زندگیتان برای همیشه عوض شود.

فصل نهم: تغییر روابط شخصی

مهمترین رابطه،  رابطه شما با خودتان است. بقیه روابط فقط بازتاب این رابطه است دیگران را نمی‌توان عوض کرد و فقط خودشان می توانند خود را عوض کنند. دنبال اصلاح خود باشید. نیروی زنانه خود را جهت دهید تا بهترین دوست خود باشید.

فصل دهم: تعادل قوای مردانه و زنانه

قوای مردانه و رنانه خود را متعادل کنید. تقویت قوای مردانه را می توانید فرا بگیرید. اگر به خودتان اطمینان ندارید و به سختی به موفقیت های زندگی دست پیدا

می کنید، پس فاقد قوای مردانه هستید. این قوا را در خود تقویت کنید تا جسارت پیدا کنید. استعداد بالای روحی و عاطفی شما قویترین ابزار شماست،  این ابزار را با قوای مردانه در وجود خود عجین کنید. زنان قوی و موفق توانایی های درون خود (بعد زنانه) را با قاطعیت و نیرو (بعد مردانه) ادغام می کند.

فصل  یازدهم: اعتماد کردن به خود

خودباوری کنید. موفقیت و خوشبختی در زندگی است فقط کافیست میزان اعتماد تان را به خود و دیگران بالا ببرید.

با ندای درون خود رابطه خوب برقرار کنید. راه حل همه مسائل در درون شماست یاد بگیرید که به خود اعتماد کنید تا دنیای شما مکان امن و زیبا شود.

فصل دوازدهم: روابط زناشویی و قبول داشتن خود در این رابطه

یکی از رموز دستیابی به اعتماد به نفس در روابط زناشویی راحت بودن با شخص خودتان است. به خودتان برسید. شما شایستگی بهترین ها را دارید. ورزش کنید و از مزایای آن که همانا اندام خوب و متناسب است،  لذت ببرید. در روابط زناشویی پذیرش خود مهم ترین محرک است.

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۸ آبان ۱۳۹۸، توسط یوسف ملایی

بانو ” نرگس خاتون اکبری” هنرمند و ورزشکاری ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۴۶ در بندرعباس زاده شد. زندگی پر از هیجان، ریسک، خاطره و فراز و نشیب های زیاد را تجربه کرده و می کند. موسس گروه کوهنوردی” مرجان” است.(زنده یاد مرجان خواهرش است که در ارتفاعات آرارات آسمانی شد)

جالب است بدانید ۳۳ سال سابقه آرایشگری دارد اما همگان وی را به عنوان یک ورزشکار حرفه ای می شناسند تا یک هنرمند پیشکسوت. در این یادداشت به برخی از زوایای پنهان زندگی وی نیز خواهیم پرداخت.

بانوی هنرمند

بلند پرواز و نا آرام است. روحیه ی جستجوگر و خلاقانه ای دارد. همان طور که گریز پاست به مشاغل مختلف گریزی می زند. خیاطی می کند، گلدوزی با ماشین و دست را می داند، قالیبافی را فرا گرفته است، گاهی به نقشه کشی ساختمان می پردازد، گاهی دیگر عکاسی و تصویر برداری می کند و فیلم می سازد. اما همواره مراقبتهای زیبایی را به عنوان یک اولویت می داند زیرا از سال ۱۳۸۱ مدرس، مدیر و آزمونگر آموزشگاه مراقبتهای زیبایی شد.

مقام های هنری

 کسب جایگاه اول بازیگری زن در جشنواره دهه فجر، مقام دوم کارگردانی، دیپلم افتخار فیلم داستانی مستند و دو عنوان دومی گریم، برخی از موفقیت های وی در زمینه هنر است.

بانوی اولین ها

اکبری برای نخستین بار در کشور نقاشی ساحلی و نقاشی روی پارچه و همچنین ایروبیک کودکان، ایروبیک حرفه ای آقایان، آمادگی جسمانی آقایان را در هرمزگان راه اندازی کرد. وی موسس اولین باشگاه کوهنوردی هرمزگان، اولین باشگاه دوچرخه سواری کوهستان در جنوب کشور و موسس انجمن ناشران طبیعت و زندگی( سازمان مردم نهاد)است.

از دیگر اتفاقات خوشایندی که برای اولین بار در هرمزگان توسط این بانوی پیشگام رقم خورده است می توان به راه اندازی ۱۴ ایستگاه ورزش صبح گاهی و شامگاهی در سال ۱۳۸۲ در پارکها و محلات بندرعباس نظیر راه اندازی دوچرخه سواری و  اسکیت بانوان، احیاء و اشاعه ورزش های بومی و محلی[ هفت سنگ، طناب کشی، وسطی، دار توپ) بانوان، پیاده روی خانواده، امداد و نجات کوهستان، مسابقه ماهیگیری بانوان، شنا و شنای موزون، سنگ نوردی و مسابقه پخت نان و غذای محلی اشاره کرد.

برگزاری جشنواره های فرهنگ و ورزشی، همکاری وهمراهی در راه اندازی گروه های کوهنوردی نیروگاه خلیج فارس، هلال احمر، دانشگاه آزاد، پیام نور، استانداری و آلومینیوم المهدی از دیگر خدمات مادرانه و دلسوزانه این بانوی خوش فکر به جامعه ورزشی، کارگری، علمی و فرهنگی هرمزگان است.

افتخارات

صعود به قله دماوند به عنوان اولین بانوان هرمزگان(مرداد ۱۳۷۹)

صعود به قله تفتان استان سیستان و بلوچستان به عنوان اولین مادر و دختر هرمزگان(سال ۱۳۸۰)

شرکت در اردو های تیم ملی کوهنوردی ایران ۵ دوره

صعود به قلل مرتفع ایران(دماوند، سبلان، علم کوه،الوند، دنا، تفتان، کوشا، درفک، شیرکوه، برم فیروز،نیزوا، قلم، هزار، لاله زار و …  (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۷)

 صعودهای برون مرزی، آرارات ترکیه و  ارتفاعات آراگاس ارمنستان( سال ۱۳۸۳)

شرکت در صعود های سراسر کشور

مقام ها

عنوان اول پخت نان تیمی- کشوری

تیراندازی کلت و تفنگ(چندین مقام قهرمانی، نایب قهرمانی و سومی)

آمادگی جسمانی(چندین مقام قهرمانی، نایب قهرمانی و سومی)

سرپرست تیم های کوهنوردی، تیراندازی، آمادگی جسمانی، بومی و محلی و …هرمزگان در رقابت های کشوری

مدارک مختلف

مربیگری کوه پیمایی عمومی، آمادگی جسمانی، تیراندازی( تفنگ و تپانچه)، کار با دستگاه وزنه،دوومیدانی، استعدادیابی،  داوری شناوشنای موزون، داوری دوومیدانی، داوری آمادگی جسمانی، طراحی تمرین، مدیریت ورزشی، نقش آب و نوشابه های انرژی زا در ورزشکاران مبتدی و حرفه ای، آموزش نقشه خوانی و جی پی اس امداد کوهستان و نجات در ارتفاع پیشرفته برف و یخ، محیط زیست و حفاظت کوهستان، کارآموزی سنگنوردی طبیعت، کار آموزی مقدماتی سنگنوردی سالن، کارآموزی برف و یخ، کارآموزی کوهنوردی، کارآموزی کوهپیمایی، تغذیه ورزشی، دوره های کمک های اولیه امداد و نجات و توجیهی ایروبیک.

“نرگس خاتون اکبری” تمامی موفقیت هایش را مدیون همراهی همسر و فرزندان مخصوصا پسر کوهنورد و قایقرانش “حسام” است.

زنان علیه زنان

ارسال شده در ۱۸ آبان ۱۳۹۸، توسط پریسا غفاری

زن علیه زن نباشیم. تعجب نکنید همه ما هر روز علیه همدیگر هستیم و یا آن را تجربه میکنیم. زن علیه زن بودن به شمشیر کشیدن و جنگ فیزیکی رو در رو نیست.

در طول روز چند بار از همکارمان برای ناخن های زیبایش تعریف کرده ایم یا رنگ موهایش؟ چند بار در روز با دیدن خانم های دیگر صادقانه ار خوبی هایش گفته ایم و لبخند زده ایم به رویش و یه به جای استعدادهایش نقص هایش را دیده ایم؟

روراست باشیم خودمان چقدر از پیشرفت همکار خانممان خوشحال شده ایم و گفته ایم فارغ از هر نگرش سیاسی، مذهبی و سلیقه ایی یک زن پیشرفت کرده است؟کمی وسعت نگاهمان را بیشتر کنیم دعواهای خواهر شوهر عروس، مادر شوهر عروس و یا جاری و هم عروس را آیا این درگیری ها و کشمکش ها جنگ زن علیه زن نیست؟

چقدر صادقانه با مادر شوهرمان برخورد کرده ایم و او را مثل مادر خودمان دیده ایم و در مسایل به او هم حق داده ایم. درست مثل مادر خودمان. و یا عروسمان چقدر او را مثل دخترمان نگاه کرده ایم و به او حق داده ایم که گاهی جوانی کند و با پسرمان بلند بلند بخندد. یا اصلا از حقوق پسرمان برود و موهایش را شنیون کند یا ناخن هایش را مانیکور پدیکور کند یا همه اش به مهمانی باشند. بگذاریم زندگی کنند.

یا چقدر مادر دیده ایم که با زن دیگری مخالفت کرده اند که عروسشان شود و ندیده و نشناخته لباس جنگ پوشیده اند و فکر میکنند اینکه مثلا یکبار ازدواج در شناسنامه اش ثبت شده طلای خش دار شده است و نمیتواند پسرشان را خوشبخت کند. بدون اینکه ببینند و بشناسند و فرصت دفاع به هم نوع و هم جنس خود بدهند و این یعنی زن علیه زن.

و بحث داغ این روزها، چند همسری که موافقان و مخالفان زیادی دارد. چند همسری نمونه بارز دیگری از زن علیه زن است که به آن لباس سنت و دین پوشانده اند. هیچ زنی در هیچ کجای دنیا دوست ندارد خانه اش را، همسرش را و حتی آشپزخانه اش را با دیگری تقسیم کند.

به یاد داشته باشیم که هیچ مردی به تنهایی نمیتواند به یک زندگی خیانت کند. و در خیانت در واقع یک زن علیه زن دیگری وارد جنگ شده است و پایش را به حریم زندگی دیگری وارد کرده است.به ما ربطی ندارد که زن یا مرد زندگی چه کرده است. دلبری کرده یا نکرده،خوب بوده یا نبوده، طلاق عاطفی دارند یا تنور زندگیشان گرم است.

پایمان را وارد زندگی زن دیگری نکنیم و برای خودمان دنبال توجیح نباشیم. با دیدن نمای زیبای زندگی دیگران فریب کلمات:” زنم نمیسازه، زنم منو نمیفهمه، زنم دوستم نداره” را نخوریم.از امروز جور دیگری باشیم. کمی صادقتر و کمی مهربانتر برخورد کنیم و تمام ترس ها را بیرون بریزیم. تمام این جنگ ها فقط به خاطر ترس های پنهان ماست و زندگی تجربه نکرده مان. شاد باشیم و بگذاریم دیگران هم شاد باشند.

مدرسه بیمارستانی؛ بهانه ای برای نوید زندگی

فرحناز بلوچی موسس و مدیر مدرسه بیمارستانی نوید زندگی

ارسال شده در ۱۰ آبان ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

نوید زندگی مدرسه ای در دل بیمارستان است . در بخشی که بچه ها به دلیل بیماریشان نمی تواند به مدرسه عادی بروند و مدرسه نرفتن به خواست خودشان نیست بلکه توصیه ای است که پزشک به آنها می کند. بعد از شناسایی بیماری اولین موردی که توسط پزشک به خانواده اعلام می شود این است که این کودکان نباید در مکان های پرجمعیت حضور داشته باشند.

زیرا پلاکت و ایمنی بدن بچه ها پایین است و این بچه ها نیاز به مراقبت ویژه دارند. به همین دلیل این بچه ها ، به بچه های بازمانده از تحصیل تبدیل می شدند.

فرحناز بلوچی موسس و مدیر اولین مدرسه بیمارستانی کشور با نام نوید زندگی است ، به سراغش می روم و تا از حضورش در موسسه ساحل خلیج فارس و ایده این طرح برای ما بگوید:

۹ سال پیش و برای اولین بار با موسسه ساحل خلیج فارس آشنا شدم و این موسسه در بندرعباس با حمایت از کودکان مبتلا به سرطان که در این مرکز تحت درمان بودند کار خود را آغاز کرده بود .

حالا از بحث درمانی آنها گرفته تا خدماتی که شامل انتقال بچه ها به استان های دیگر جهت پیوند و تکمیل درمان و… بود.  من هم یکی از اعضای این موسسه بودم و به نوعی می خواستم کاری در حیطه تخصصی خودم انجام دهم.

خوشبختانه به این فکر افتادم که می توانم در بحث آموزش رسمی با بچه ها کار کنم. وقتی با بچه ها روبه رو شدم . متوجه شدم که هر کدام یک الی دو سال است که مدرسه  نرفته و ترک تحصیل کرده اند.  به نوعی می توانم بگویم یکی از آرزوهای بچه ها این بود که ای کاش من مدرسه می رفتم و سر کلاس درس بودم و بتوانم به کلاس های بالاتری ارتقا پیدا کنم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و طرح مدرسه بیمارستانی نوشته شد . پس از رایزنی با پزشکان بیمارستان این اتفاق برای اولین بار در استان هرمزگان و در بخش خون و سرطان افتاد و اولین مدرسه بیمارستانی دایر شد.

در چه سالی زنگ مدرسه به صدا در آمد و مدرسه شامل چه مقاطع تحصیلی بود؟

در مهر ماه ۹۵ زنگ مدرسه را برای اولین بار در این بخش به صدا در آوردیم. بچه ها به کلاس درس آمدن و با معلم های خود آشنا شدند .

رده سنی این بچه ها از قبل از سن مدرسه است  و ما دانش آموز دختر و پسر را داریم تا متوسطه دوره اول (پانزده سال )  . البته بچه هایی که در این بخش درمان می شوند از بدو تولد هستند، و ما بیشتر روی بچه هایی که ۳ تا ۴ ساله هستند کار می کنیم . از سن پیش دبستانی به صورت رسمی ثبت نام می شوند و آموزش رسمی می بیند و تمام اتفاق هایی که در یک مدرسه عادی می افتد را ما داریم . البته ناگفته نماند بیشتر کارهای ما کارگاهی و به همراه بازی و سرگرمی می باشد و بیشتر معلم هایی که با ما همکاری می کنند از نیروهای رسمی آموزش و پرورش هستند.

یکی از همکاران هم از نیروهای آزاد مدارس غیر دولتی است و از معلم های بسیار خلاق هستند زیرا خلاقیت در مدرسه بیمارستانی حرف اول را می زدند و باید آموزشی داشته باشند که بچه خسته نشود و مشتاق آموزش باشد و مدرسه بیمارستانی بهانه ای بود برای نوید زندگی. اینکه می توانند زندگی را ادامه دهند و بیماری مانعی برای ادامه زندگی نیست.

پس در واقع مدرسه بیمارستانی شوقی جدید در بچه ها ایجاد کرده است ؟

بله – از زمانی که کار آغاز شد، هم بچه ها و هم خانواده ها بیسیار خوشحال شدند و جای شکر بود که بچه به جای اینکه در یک اتاق در بسته و به دیوار خیره باشد صبح به صبح و به بهانه مدرسه خودش را برای درمان آماده می کرد و بچه هایی که ترخیص می شوند و از بیمارستان به خانه می روند . خود مدرسه شوقی در بچه ها ایجاد می کند که تاریخ بعدی درمان خود را فراموش نکنند و به موقع به بیمارستان مراجعه کنند . چراکه مرتب آموزگار با دانش آموز در ارتباط است و حتی بچه هایی که در شهر بندرعباس نیستند و در دیگر شهر های استان هستند از راه دور با ما در آموزش همکاری دارند . یعنی صبح تا صبح مانند یک مدرسه فیلم آموزشی و تکالیف مدرسه  را دریافت می کنند و تمام برنامه  روز را با معلم خود دارند. همین موضوع باعث میشود تاریخ درمان خود را فراموش نکنند و به موقع مراجعه کنند و تا زمانی که در بیمارستان هستند نگرانی ندارند.

این بچه ها تا زمانی که در کلاس و با معلم خود هستند اصلا ناله نمی کنند،  بچه ای که در اتاق خودش ناله می کرد . در کلاس هم درد دارد اما آنقدر سرگرم درس خودش هست. درد خود را فراموش می کند و این جای بسی خوشحالی است .

در کنار آموزش های مدرسه چه کلاس هایی دارید ؟

در کنار آموزش های مدرسه ما آموزش های غیر درسی را داریم مثل آموزش حرفه ای شطرنج، زبان ، نقاشی ، موسیقی و بنا به خواسته خود بچه ها اگر مشتاق باشند کلاسی داشته باشند که ما نداشته باشیم نیروهایی داریم که اعلام آمادگی کردند و به سرعت خودشان را می رسانند و خیلی راحت می توانند از این کلاس ها استفاده کنند .

اولین دانش آموز مدرسه شما که بود ؟

 اولین دانش آموز مدرسه بیمارستانی ما ، دانش آموزی از جزیره زیبای قشم بود . این بچه یک سال پیش ما بود و خوشبختانه اتمام درمان شد و کارنامه کلاس اولش را از ما گرفت و کلاس دوم به بعد را به مدرسه عادی رفت و امسال کلاس چهارم است و در کنار آن دانش آموزی را داریم که چهار سال است سال تحصیلی خود را با ما می گذراند و امسال کلاس چهارم است .

چند آموزگار با شما همکاری دارند؟ و کلاس ها چگونه برگزار می گردد؟

 سال اول ما ۸ معلم داشتیم و الان بالای ۲۰ معلم داریم

معلم هایی که از سال اول ثابت بودن و هر سال به تعداد آن اضافه می شود . البته همکارانی هم به صورت ذخیره پشتیبان ما هستند تا به محض اینکه دانش آموزی اضافه شود نیرو داشته باشیم . در بحث مدرسه بیمارستانی یک مقدار وضعیت فرق می کند . هر معلم با یک دانش آموز  تا پایان سال جلو می روند . در مقطع متوسطه هر درسی یک آموزگار دارد  و تا پایان سال آموزگار با دانش آموز خودش کار را ادامه می دهد . در زمانی که در بیمارستان است در بیمارستان و در زمانی که در منزل است اگر نیاز باشد به منزل مراجعه می کند البته بیشتر از راه دور ارتباط دارند  . دانش آموزان شهر های دیگر استان هم به همین شکل مکاتبه دارند.

آیا این دانش آموزان نیاز به همراه دارند ؟ بله صد در صد – دانش آموزی که اینجا سر کلاس است و یک دستش آنژوکت است خواه نا خواه باید یک همراه با خودش در کلاس داشته باشد و خیلی از کارها را مادر و یا خود آموزگار برایش انجام می دهد و از آنجایی که ما نمی خواهیم کلاس ها نوشتاری باشد ، کلاس ها در قالب کارگاه های عملی و به صورت بازی و سرگرمی ارائه می شود .

تنبلی چشم شایع ترین علت کاهش بینایی یک چشم در کودکان است

گفتگو با یک کارشناس دفتر پیشگیری از معلولیت های بهزیستی

ارسال شده در ۳ آبان ۱۳۹۸

فائزه شکاری کارشناس دفتر پیشگیری از معلولیت های بهزیستی شهرستان بندرعباس و 18 سال است به عنوان کارشناس برنامه پیشگیری از تنبلی چشم بندرعباس فعالیت دارد.

به گفته این کارشناس برنامه تبلی چشم با همکاری اداره بهزیستی شهرستان، اداره آموزش و پرورش و مرکز بهداشت انجام می شود ، و گروه هدف کودکان 3 تا 6 سال می باشد.

تنبلی چشم (آمبلیوپی ) چیست؟

اگر کودکی دچار کاهش دید در یک یا دو هر دو چشم باشد به نحوی که حتی پس از استفاده از عینک (به منظور برطرف شدن عیوب انکساری) ویا در صورت انجام عمل جراحی به منظور برطرف شدن عیوب ساختمانی باز هم دید او کامل نشود و مانند سایر افراد قادر به دیدن نباشد دچار تنبلی چشم شده است. در حال حاضر شیوع تنبلی چشم در جهان 5/2 تا 3 درصد است . و طبق آمار بدست آمده از اجرای برنامه پیشگیری از تبلی چشم در کشور شیوع این اختلال در گروه سنی 4 تا 6 سال 4/1 درصد است . تحقیقات نشان می دهد که تنبلی چشم شایع ترین علت نابینایی یک چشمی در افراد زیر 20 سال است . و این آمار اهمیت این طرح و پیشکیری از تنبلی چشم را نشان می دهد.

اطلاع جامع از طرح تنبلی چشم بدهید؟

این برنامه توسط معاونت پیشگیری از معلولیت‌های مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور پس از اجرای آزمایشی در مهد وآمادگی های شهربندرعباس سال ۱۳۷۴ و سپس شهرستان اصفهان سال ۱۳۷۵ به تدریج گسترش پیدا کرد و در سال ۱۳۷۶ در مهدها وآمادگی ها در سطح کشور و در سال ۱۳۷۷ در تمامی شهرهای روستا و روستاهای کشور به اجرا در آمد.

از کی آغاز و تا کی ادامه دارد؟

در ابتدا زمان اجرای برنامه آبان ماه هر سال بود ولی با فراهم آوردن بسترهای مناسب فرهنگی و با هدف نهادینه شدن برنامه همزمان با افزایش زمان فعالیت پایگاه های غیر دائمی در دو ماه آبان و آذر این معاونت اقدام به استقرار پایگاه‌های دائمی غربالگری تنبلی چشم در سراسر کشور نمود.

پایگاه‌های دائمی غربالگری تنبلی چشم پایگاههایی هستند که در آنها غربال تنبلی چشم کودکان ۳ تا ۶ ساله با استفاده از Eچارت و با دستگاه غربالگرانکسار توسط افراد آموزش دیده در تمام طول سال انجام می گیرد.

راه های درمان تنبلی چشم چیست؟

هر چه سن کودک پایین تر باشد شانس درمان بیشتر و مدت درمان کوتاه تر می شود.

روش های مختلف درمانی:

بستن چشم سالم از چند هفته تا چند ماه ۶ الی ۱۲ ساعت در طول روز متغییر است . هر چه میزان این تنبلی بیشتر باشد مدت زمان بستن چشم سالم نیز بیشتر میشود.

استفاده از عینک

جراحی (اگر علت آن بیماری های مادرزادی مثل آب مروارید پایین افتادگی پلک باشد و از زمان تولد تا تا ۳ ماهگی انجام شود)

انجام تمرینات چشمی ( نقاشی کردن بازی با خط و نقطه کتاب خواندن و……..)

راه های پیشگیری از درمان تنبلی چشم را نام ببرید؟

تشخیص به موقع عوامل ایجاد کننده آن است.

حداقل سه بار قبل از دبستان در سن 3,4,5 سالگی مورد غربال قرار می گیرد .

بهترین سن برای تشخیص و درمان این بیماری پیش از ۵ سالگی

این طرح چند پایگاه را در بر می گیرد؟

کلیه پایگاه مهد کودک بهزیستی- مهد قرآن -پیش دبستانی آموزش و پرورش – مراکز بهداشت- خانه های بهداشت که حدود ۳۳۶ پایگاه شهرستان بندر عباس و حومه را در بر میگیرد

آیا درست است که تنبلی چشم بعد از هفت سالگی درمان ندارد؟

با افزایش سن درمان تنبلی چشم غیر ممکن نمی‌شود بلکه دشوارتر می گردد

چه توصیه ای به والدین و خصوصا مادران دارید ؟

چشم یکی از بزرگترین نعمت هایی است که خداوند مهربان به انسان بخشیده است.

 ظاهر چشم تنبل کاملاً طبیعی است و هیچ نشانه ای از بیماری در آن دیده نمی شود اما : در بعضی موارد چشم تنبل دچار انحراف (لوچی )می شود .

تحقیقات نشان داده که ابتلا به تنبلی چشم در کودکانی که نارس متولد می شوند نسبت به سایر کودکان 30 درصد بیشتر است بنابراین این کودک را حتما به نزد چشم پزشک جهت انجام معاینه ببرید

حداقل سه بار قبل از دبستان در سن ۵, ۴, ۳ سالگی مورد غربال قرار گیرد

والدین عزیز سن طلایی به خاطر بسپارید بهترین سن برای تشخیص و درمان این بیماری پیش از ۵ سالگی می باشد. با پیگیری درمان تنبلی چشم فرزند دلبندتان می توانید بینایی کامل را به او هدیه کنید . برگشت این بیماری تا سن ده سالگی امکان پذیر است .

والدین گرامی یادتان باشد که درمان کامل تنبلی چشم بسیار مشکل است و پس از تشخیص بیماری تازه در ابتدای راه هستید و تا بهبودی کامل دید دو چشم تا ده سالگی الزامی است

سرپناه ، سقفی برای زنان بی سرپناه

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۹ مهر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

معصومه طغرلی متولد سال ۱۳۶۳  با مدرک کارشناسی آسیب های اجتماعی با گرایش پیشگیری از اعتیاد و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و۱۰  سال سابقه در زمینه کاهش آسیب های اجتماعی دارد . می گوید از بهمن ماه سال ۹۳ حتی یک شب هم خانه خودم نبودم و در کارش تعطیلی ندارد . در طول شب کاملا بیدار است و گاهی اوقات که اوضاع آرام باشد می تواند کمی بخوابد. در این مسیر همسرش همواره معصومه و سرپناه اش را از لحاظ مادی و معنوی مورد حمایت قرار داده است. برای خواندن این گفتگو با ما همراه باشید

چه شد که سرپناه زنان را دایر کرد؟

از سال ۹۰ فعالیت خود را در مرکز مشاوره ویژه زنان آسیب پذیر به عنوان مشاور و سپس مسئول مرکز شروع کردم . این مرکز تحت نظارت معاونت بهداشتی استان و در محله آیت الله غفاری (شهناز سابق ) قرار داشت. در طی این مدت با توجه به برخی مراجعین که بی خانمان بوده و جا و مکان و خانواده حمایت گری نداشتند و ناگزیر شب ها در کوچه و معابر عمومی می‌خوابیدند به فکر تاسیس موسسه ای با هدف ارائه خدمات کاهش آسیب برای افراد آسیب دیده و در معرض آسیب افتادم. پس از طی مراحل طولانی و طاقت فرسا موسسه ثبت شد. در همین دوره نیز درخواستی مبنی بر تاسیس و راه اندازی سرپناه شبانه زنان بهزیستی ارائه داده که پس از طی مراحل قانونی با این درخواست موافقت شده و پروانه فعالیت و موافقت اصولی صادر گردید.  لازم به ذکر است قبل از از مرحله صدور مجوز طی جلساتی که در فرمانداری و با حضور رئیس شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر ، مدیرکل بهزیستی و معاونین شهرداری برگزار گردیده مقرر شده بود مکانی را برای این منظور اختصاص دهند که در نهایت شهردار محترم مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال بابت هزینه رهن ساختمان و سرپناه اختصاص داد . در بهمن ماه سال ۹۳ در محله آیت الله غفاری که نزدیک ترین و در دسترس ترین مکان برای این قشر زنان بود و با حضور مسئولین استانی تنها سرپناه استان افتتاح شد.  اگر چه این اتفاق تا مدت ها اعتراض برخی از اهالی محله را به دنبال داشت، ولی ناگزیر برای ارائه مطلوب خدمات به گروه هدف مقاومت کرده و کم و بیش اهالی را قانع کرده که هدف مصون نگه داشتن خودشان از آسیب‌های بیشتر است .

این زنان چه طور با شما آشنا می شوند و برای ورود به سرپناه چه شرایطی باید داشته باشند؟

با توجه به فعالیت قبلی خود در مرکز مشاوره ویژه زنان آسیب پذیر ،  با عده‌ای از آنها آشنایی کامل داشتم و همچنین حضورم در پاتوق ها و خانه های تیمی در محلات آسیب خیز منجر به شناسایی افراد جدید می شد، که در این تیم سیار مرکز یکی از مراجعین قدیمی کمک قابل توجهی به شناسایی افراد جدید می کند ضمن اینکه افراد به صورت خود معرف مراجعه می‌کنند.

و البته اورژانس اجتماعی، مرکز کاهش آسیب ، کلانتری ها و سایر مراکز و افرادی که سر پناه را می شناسد در مواجهه با این افراد آنها را ارجاع می دهند.

لازم به ذکر است تمامی زنان معتاد بی خانمان و یا زنان با رفتار پرخطر میتوانند مراجعه کنند.  به طور کلی هر زنی که دچار یک آسیب اجتماعی شده و نیازمند مکانی برای در امان ماندن از آسیبهای بیشتر باشد می تواند مراجعه کند و نیاز به ارائه هیچ مدرک و معرفی نامه ای نیست.

هزینه ها چطور تامین می شود؟

سازمان بهزیستی به ازای هر نفر مبلغ هشت هزار تومان به عبارتی هشتاد هزار ریال پرداخت می کند که این مبلغ هر چند ماه یکبار پرداخت می گردد و در طی این مدت هزینه ها توسط مدیر مرکز تامین می شود.

چه ارگانهایی به مرکز کمک می کند؟

از نظر مالی سازمان بهزیستی با پرداخت سرانه حمایتگر مرکز می باشد، ولی در صورت حمایت از مراجعین به منظور ارائه خدمات مددکاری و نظارت ، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر ، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان و سازمان تخلفات شهری در اجرای طرح‌های جمع‌آوری و ساماندهی مرکز را همراهی کرده‌اند.

گرچه قبلاً ذکر شد شهرداری در پرداخت کمک هزینه رهن ساختمان پیشقدم حمایت از سرپناه شد و این حمایت در سال جاری توسط خانواده محترم استانداری و پالایشگاه نفت نیز شامل حال مرکز گردید. گرچه همچنان برای تامین هزینه های جاری مرکز و پرداخت اجاره بها با مشکل مواجه هستم.

چه خدماتی ارائه میدهید؟ 

خدمات مشاوره فردی و آموزش فردی و گروهی، خدمات مددکاری شامل ارجاع به پزشک و مراکز درمانی، ارجاع جهت دریافت خدمات MMT ، شام و صبحانه، لباس و وسایل شستشو و نظافت، انجام آزمایش  HIV و بسته های کاهش آسیب شامل (کاندوم، سرنگ، پد الکلی) ارائه می گردد. لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مرکز به صورت رایگان انجام می گیرد.

چند کارمند و مددکار دارید؟ 

به خاطر شرایط جسمی و روانی مراجعین کمتر کسی حاضر به همکاری می باشد . مخصوصا با توجه به ساعت فعالیت شبانه مرکز تنها چند نفر جهت نگهبانی همکاری داشته اند ، که آنها هم به صورت موقت بوده است.  از این رو از ابتدای فعالیت مرکز تاکنون جهت انجام خدمات مشاوره ، آموزش،  مددکاری،  نظارت بر فعالیت تیم سیار و آشپزی خودم حضور داشتم.

با زنانی که دچار بحران های شدید روحی هستند چطور برخورد میکنید؟ 

با توجه به شناخت و درک و وضعیت روحی این زنان و سابقه فعالیت با آنان، پس از جلب اعتمادشان و انجام مشاوره سعی بر این می‌شود که فضای سر پناه را به دور از هرگونه عامل استرس زا برای استراحت آنان مهیا کرده تا بتوانند در محیطی کاملاً امن ، مدت زمانی که می توانند از مرکز استفاده کنند را سپری کنند. تقریباً اکثر افراد مراجعه کننده به خاطر مصرف شیشه ، هروئین،  حشیش و ماری جوانا در همین وضعیت مراجعه می کنند.

آیا توانسته اید اعتمادشان را جلب کنید؟ 

تقریباً در تمام شرایط افراد مراجعه کننده به من اعتماد داشته و من را به عنوان حامی خود می شناسند و با توجه به هر نوع مشکل و شرایط خاصی که در در آن قرار گرفته باشند در محیط سرپناه در امنیت کامل قرار دارند.

با توجه به اینکه سرپناه ساعت خاصی دارد،  ممکن است بعد از یک بار مراجعه دیگر نیایند؟ 

بله- این امکان وجود دارد که فردی فقط یک یا دو بار به مرکز مراجعه کنند. گرچه سعی ما بر این است که شرایط را به گونه‌ای مدیریت کنیم که شاهد مراجعه مجدد افراد واجد دریافت خدمات باشیم و توسط تیم سیار نیز پیگیری حضور مجدد آنها می شویم.

در روز چند مراجعه کننده دارید و بیشتر از چه قشر زنان آسیب دیده ای هستند؟ 

این مرکز با ۲۰ تخت و با پذیرش اولیه حدود ۷ الی ۹ نفری فعالیت خود را آغاز نمود، که به مرور زمان و در حال حاضر با افزایش مراجعین مواجه شدیم و حتی گاهی بیشتر از ظرفیت پذیرش داشتیم.

در این مرکز از قشرهای مختلف و زنان آسیب دیده از جمله زنان معتاد، زنان باردار معتاد، زنان با رفتار پرخطر و …  پذیرش داشتیم . گاهی اوقات نیز از زنان خیابانی در معرض آسیب نیز پذیرش شده اند و پس از پذیرش اولیه به مراکز مرتبط ارجاع داده شده و زمینه بازگشت به خانه برایشان فراهم شده است.

میانگین سن آسیب های اجتماعی در زنان چقدر است؟

با توجه به اینکه جامعه از حالت سنتی خود به سمت مدرن شدن پیشرفته و بنیان خانواده ها را تحت تأثیر قرار داده است همچنین ضعف یا پایبندی به ارزشهای دینی و اخلاقی،  نداشتن درآمد کافی برای گذراندن زندگی که منجر به طلاق و اعتیاد شده و مهم تر از تمامی این موارد فقر دانش و عدم آگاهی از آسیب‌های اجتماعی و عواقب آنها منجر به پایین آمدن سن آسیب در زنان شده است . به گونه‌ای که شاهد مصرف مواد و روابط خارج از عرف در دختران سنین پایین هستیم.

 امکانات و نحوه نظافت آنها به چه صورت است ؟

هر فرد در ابتدای مراجعه ملزم است دوش بگیرد در صورت نیاز لباس در اختیارش قرار می‌گیرد و پس از آن وارد محیط داخلی سرپناه می شود و از امکانات پذیرایی بسته های کاهش آسیب بسته های حمایتی و خدمات مشاوره و مددکاری و تختی برای استراحت بهره مند خواهد شد.  هر فرد در نظافت جای شخصی خود و فضاهای مشترک (  حیاط و سرویس های بهداشتی و حمام )سرپناه مسئول است.  ورود به آشپزخانه نیز به لحاظ بهداشتی ممنوع میباشد و تمامی ظروف یکبار مصرف میباشد.

آیا توانسته اید مهارتی به آنها بیاموزید و یا در زمینه ترک اعتیاد کمکشان کنید؟!

یکی از اهداف اصلی مراکز کاهش آسیب ، جلوگیری از انتقال بیماریهای عفونی در افراد آسیب دیده است . بنابراین آموزش پرهیز از رفتارهای پرخطر جنسی و آموزش بیماری های عفونی در اولویت قرار دارد.

آموزش بهداشت فردی، مهارتهای زندگی و …  آموزش حرفه آموزی در حد توان مراجعین صورت می پذیرد.

 ‌مهترین نتیجه این آموزش‌ها تغییر الگوی مصرف در مراجعین( از بین رفتن تزریق در زنان)  عدم انتقال بیماری ایدز در بین افراد شناسایی شده بوده است.

در واقع در سرپناه نگاه به زنان آسیب دیده محور است تا سلامت محور.  نمی‌توان انتظار داشت خدمات ارائه شده منجر به سلامتی این قشر شود. در این مرکز الزام به درمان نیست ولی برای درمان اعتیاد خود تشویق شده و از حمایت بهزیستی بهره مند شوند . چنانچه فردی تمایل به این مهم داشته باشد به مراکز تحت نظارت بهزیستی به صورت رایگان ارجاع داده می شود.

با توجه به اینکه ممکن است دچار بیماری شده و به درمان و یا پیگیری نیاز داشته باشند،  آیا تست های غربالگری و پزشکی نظیر HIV،  هپاتیت و… انجام می شود؟

از هر فردی پس از مراجعه به مرکز مشاوره قبل از انجام آزمایش ایدز در صورت تمایل تست رایگان گرفته می‌شود و اگر نتیجه آزمایش فرد مثبت باشد پس از مشاوره ثانویه به مرکز بیماری های رفتاری جهت آزمایش های تاییدی ارجاع داده می‌شود و در صورت تایید با حفظ پنهان ماندن این موضوع در مرکز تحت درمان دارویی قرار می گیرد  و تنها جهت پیگیری درمان توسط مسئول مرکز سرپناه دنبال می شوند.

و متاسفانه جهت آزمایشات هپاتیت برای این قشر تا کنون موفق به دریافت خدمات حمایتی از معاونت بهداشت نشده‌ایم.

در طول این مسیر با چه مشکلاتی رو به رو هستید؟ 

مهمترین دغدغه و مشکل سرپناه نداشتن مکانی ثابت است. اینکه در محله آسیب خیز ساختمانی با شرایط فیزیکی مناسب که صاحب خانه نیز حاضر به در اختیار قرار دادن ساختمان به این منظور شود کار بسیار دشواری است . گذشته از اینکه جلب موافقت اهالی محله برای قرارگرفتن مرکز در آنجا با سال‌ها فعالیت مفید و موثر مرکز حاصل نشده است.  این جابجایی‌ها منجر به افت مراجعه قشر مورد نظر خواهد شد که باعث دور ماندن از اهداف مرکز می‌شود. پراکنده شدن گروهی که شناسایی شده و از خدمات مرکز بهره مند می شدند منجر به کمرنگ شدن آموزش‌ها و رواج بیماری‌های عفونی، بارداری های این زنان ، خرید و فروش نوزادان و خیلی مسائل از این قبیل می شود.

چه توقعی از مسؤلان دارید؟ 

با توجه به اینکه در سطح کشور نهادی به عنوان بهزیستی وجود دارد که محوریت پرداختن به آسیب ها را به صورت تخصصی بر عهده دارد ولی نهادهای دیگر باید بدون نگاه بخشی خود این دستگاه را حمایت کنند تا بتوانیم با کمک نیروهای متخصص بهزیستی برنامه‌های هدفمندی را برای کاهش آسیب دنبال کنیم . با وجود گذشت شش سال از فعالیت این مرکز علی‌رغم جلسات متعددی که در ارگان های مختلف برای کاهش آسیب های اجتماعی برگزار گردید و بازدید های متعددی که از مرکز به عمل آمده است نتوانستم به نگاه جمعی و مشترک برسیم و اینکه مقابله با آسیب های اجتماعی نیازمند از عزم جمعی است، تنها در حد حرف باقی مانده است

آیا کمک های مردمی هم دریافت کردید؟ 

با توجه به دستورالعمل  که مرکز به سرپناه تابلو نداشته و یا فقط به عنوان موسسه تابلو نصب کند تا رفت و آمد زنان به راحتی و با حفظ حرمت و کرامت زن انجام گیرد مردم نسبت به مرکز شناخت نداشته و به همین دلیل کمک نیز از طرف آنها شامل مرکز نمی شود گرچه اعتیاد و رفتارهای پرخطر جنسی و تابو بودن این موضوع خود دلیلی بر عدم حمایت آنان است و از کمک کردن به این گروه اکراه دارند

حرف آخر

 از مردم خواهش می کنم با وجود مراکز در محلات جبهه گیری نکنند . هدف از راه اندازی مراکز کاهش آسیب تنها خدمات رسانی به افراد آسیب دیده نیست بلکه مصون نگهداشتن مردم محله از آسیب های اجتماعی این افراد آسیب دیده است.

 قضاوت نکنید هیچ فردی با آسیب به دنیا نمی آید و هیچ زن و دختری معتاد و تن فروش به دنیا نیامده است اگر طالب حمایت از آنان نیستیم نمک بر زخم شان نیز نپاشیم.

و در آخر می خواهم از همسرم که از مردان نیک روزگار است قدردانی کنم او در تمامی سختی ها همراه و هم قدمم بود و بی منت من ومجموعه سرپناه را یاری کرده است .

عدم حمایت فنی و حرفه ای به عنوان متولی امر آموزش در استان یکی از معضلات صنایع دستی است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۳ مهر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

جواهر میری فعال در حوزه هنرهای مدرن و سنتی متولد ۱۳۶۳ اصالتا اهل و ساکن بندرعباس و دارای مدرک کارشناسی کامپیوتر می باشد . جواهر سه سال است که به عنوان کارشناس هنری صدا و سیمای مرکز خلیج فارس مشغول فعالیت می باشد.

مختصری درباره تاریخچه کسب و کارتان و میزان اشتغال زایی آن توضیح دهید؟

از بچگی علاقمند و عاشق کارهای هنری بودم و با هر چیز اضافه و یا دور ریختنی ( کاغذ، چوب و ..) ایده های جدیدی به ذهنم می رسید و کارهای متفاوتی درست می کردم. از سن ۱۷ سالگی شروع به آموزشهای هنری در خانه پدری، پایگاه های سلامت و بسیج و مساجد محله ای نموده ام . هنرجویان زیادی برای آموزش مراجعه کردند و چند سال به همین منوال گذشت تا اینکه به عنوان کارآفرین انتخاب شدم ، و این اتفاق جرقه ای شد برای ورود من به عرصه های  فعالیت هنری بالاتر.

خانواده و هنرجویانم مشوقم بودند تا وارد بازار کار شوم. به مدت ۴ سال است که به صورت حرفه ای وارد بازار کار شده ام و روزهای سختی را پشت سر گذاشته ام .

استقبال چطور است ؟

خوشبختانه دیدگاه مردم نسبت به هنر صنایع دستی در سال های اخیر تغییر کرده و برای آن ارزش قائل هستند.

صنایع دستی و آثار هنری را کجا برای فروش می گذارید ؟

در نمایشگاه های متعددی که در استان و کشور برگزار شده ، شرکت کرده و محصولات خود را به فروش می رساندم و برخی از کارها سفارشی است و به خارج از کشور ارسال می شود.

آیا برنامه ای برای توسعه کارگاه و آموزشگاه خود دارید ؟

روز اول که وارد بازار کار شدم کارگاه کوچکی داشتم و بعدها با توجه به استقبال و افزایش هنرجویان کارگاه خود را گسترش دادم و در حال حاضر  پیگیر تاسیس آموزشگاه آزاد فنی و حرفه ای و همینطور ثبت یک شرکت تعاونی صنایع دستی هستم.

پیشنهاد شما برای کسانی که علاقمند هستند در این زمینه مشغول به کار شوند، چیست و از کجا شروع کنند؟

داشتن علاقه و پشتکار و امید شرط اول موفقیت است . با طی کردن آموزش های لازم ، مهارت ببینند و برای کسب درآمد از کارگاه های کوچک خانگی کار خود را آغاز کنند.

بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را با تسهیلات آغاز و توسعه می دهند ، آیا شما برای راه اندازی کسب و کارتان از این امکانات بهره بردید ؟

تا به الان از هیچ تسهیلاتی استفاده نکردم و تمامی کارها را با حمایت خانواده و پشتکار خودم انجام داده ام

چه تعداد هنرجو داشتید ؟

بالغ بر 250 هنرجو ازاستان و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس داشتم و  آموزش های لازم را دیده اند و در این بین 50 کودک با روش های خلاقانه و به صورت ساده کار با مواد و ابزارهای هنری را در  آموزش دیدند.

از نظر شما بزرگترین معضل در این شغل چیست ؟

معضل کار و عدم حمایت سازمان فنی و حرفه ای به عنوان متولی امر آموزش در استان

اگر متولی صنایع دستی بودید چه می کردید ؟

به همراه پیشکسوتان و هنرمندان خلاق استان جهت پیشرفت و توسه صنایع دستی کانون هنرمندان را تشکیل می دادم تا بتوانیم با هم اندیشی و همکاری هم صنایع دستی را بهتر معرفی کنیم.

و حرف آخر

تشکر از شما که این وقت را در اختیار من قرار دادید و به امید موفقیت تمام هنرمندان شهر و استانم

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!