عاشق خواندن بودم و دلباخته نوشتن

نیلوفر احمدی خالق کتاب قصه های مترو :

ارسال شده در ۱۲ بهمن ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

نیلوفر احمدی متولد ۱۳۵۱ فرزند عبدالنبی احمدی از نوادگان دختری محمد علی خان سدیدالسلطنه کبابی محقق و نویسنده هرمزگانی نویسنده کتاب اعلام الناس و صیدمروارید است. او درباره خود اینگونه می گوید :

اصالتا مینابی ام یعنی پدر مادرم هردو مینابی اند اما در تهران متولد شده و در بندرعباس رشد یافته ام . دوره دبستان راهنمایی و دبیرستان را در بندرعباس گذرانده ام و در تمام این سالها در محله خواجه عطا زندگی کرده ام . در سال ۱۳۷۰ وارد دانشکده بهداشت دانشگاه تهران شدم و در سال ۱۳۷۴ با مدرک لیسانس فارغ التحصیل شده به بندرعباس بازگشتم ، مدتی در مرکز بهداشت شهرستان بندرعباس بصورت غیررسمی کارکرده و از سال ۱۳٨۰ بصورت رسمی در مدیریت درمان تامین اجتماعی استخدام و تا سال ۱۳۹۰ در آن مجموعه کارکردم.

در همان سالها به همراه همسر و دو فرزندم به کانادا مهاجرت کرده و تا کنون ساکن شهر تورنتو کانادا هستم.

چه شد که به نویسندگی روی آوردید و اولین تالیف شما چه بود؟

من از دوران دبستان می نوشتم. اولین نوشته ام شعری است که در سن نه سالگی سرودم. عاشق خواندن بودم ودلباخته نوشتن. همیشه چیزهایی می نوشتم و معمولا دور می‌انداختم . انگار در حال تمرین نویسندگی باشم. در طول تحصیل بهترین نمرات من همیشه از درس ادبیات و انشابوده، اولین بار که نوشتن را جدی گرفتم سال چهارم دبیرستان بودم. دلنوشته کوتاهی در وصف خانه مادربزرگم نوشتم و فرستادم به برنامه رادیویی کودک و نوجوان ، نوشته مرا در آن برنامه خواندند، اما خودم نشنیدم. چند نفر ازهمکلاسیهایم شنیده بودند اما بجای اینکه برایشان جالب باشه نمیدانم چرا بالحنی عجیب و با اندکی حسادت خبرم کردند

انگار خطایی از من سرزده باشد. حس کردم نوشتن جرم است این بود که از آن به بعد نوشتنم را جدی نگرفتم. مثل بقیه مشغول درس و کار و ازدواج و زندگی یکنواخت و کسالت بار روزمره شدم.

تا اینکه به کانادا مهاجرت کردم  و تقریبا پنج سال پیش بود که با دوستان جدید در محیطی بسیار متفاوت از ایران حس و حال نویسندگی ام باردیگر زنده شد . دوستان تشویقم میکردند محیط پر بود از جذابیتهایی که میتوانست سوژه داستان نویسی باشد.

اولش کمی سخت بود بعداز بیست و چند سال دوباره قلم بدست گرفتن و نوشتن برایم کار ساده ای نبود.

اما دوستان مرا دلگرم میکردند و هربارکه برایشان نوشته ای ، داستانی یا شعری میخواندم سرذوق می آمدند و به من اصرار میکردند که بیشتر و بهتر بنویسم ، مرا نقد میکردند و برای پیشرفت کارم پیشنهادات عالی داشتند.

پنج سال پیش بود که به پیشنهاد یکی از دوستان کانالی در یکی از شبکه های اجتماعی درست کردم و هرروز یکی دوتا از نوشته ها ، شعرها یا داستانهای کوتاهم را پست میکردم  و اسم آن را قصه های مترو گذاشتم . چون بیشتر مواقع وقتی در حال سفر با مترو بودم داستان هایم را می نوشتم. بعدها همین داستانهای کوتاه در مجموعه ای به نام قصه های مترو به عنوان اولین اثر من چاپ و منتشر شد.

 بهترین و بدترین اتفاقی که در رابطه با نویسندگی برایتان پیش آمد چه بود؟

بهترین اتفاق همین چاپ و انتشار اولین کتابم بود . همیشه اولین های زندگی به یادماندنی ترینها هستند،، مثل اولین روز مدرسه ، اولین دوست، اولین عشق و اولین کتابی که هرنویسنده چاپ میکند.

بدترین ؟ و میتوانم بگویم خنده دارترین اتفاق در رابطه با نویسندگی ام این بود که من اخیرا تصمیم گرفتم خاطرات دوران کودکی و نوجوانی ام را در قالب یک کتاب طنز بنویسم این موضوع را با خانواده و فامیلم که در ایران هستند درمیان گذاشتم و با استقبال و تشویق آنها مواجه شدم اما ناگهان دوسه نفر از افراد فامیل به شدت مخالف نوشتن این کتاب شدند و آنقدر واکنش تندی در برابر این خبر از خودشان بروز دادند که باعث شد علامت سوال بسیار بزرگی در ذهن همه ما ایجاد شود. طوریکه از خودمان بپرسیم چرا ؟ چه مشکلی وجود دارد که فقط این دو سه نفر از نوشته شدن خاطرات من وحشت کرده اند.

مشوق اصلی شما در رابطه با نویسندگی  که بود؟

مشوق های من زیاد بودند اما مشوق اصلی ام مادرم بود که واقعا زنی نمونه و کم نظیر است. مادرم که خودشان به مدت بیش از سی سال کتابدار کتابخانه های عمومی بندرعباس بوده اند همیشه از دوران کودکی مشوق من در کتابخوانی و نوشتن داستان و سرودن شعر بوده اند 

 چه کتاب هایی تالیف کردید درباره آنها بگویید؟

کتاب قصه های مترو که یک مجموعه از داستانهای کوتاه و با موضوع زندگی در ایران و کانادا و مقایسه این دو کشور از لحاظ فرهنگی است بتازگی چاپ و منتشر شده.

کتاب بعدی من که یک رمان تاریخی اجتماعی و عاشقانه است با موضوع استان هرمزگان ، به نام جزیره ای زیر آب هنوز کامل به پایان نرسیده ولی امیدوارم تا سال آینده بتوانم آنرا برای چاپ و انتشار آماده کنم

یک مجموعه شعر هم آماده دارم اما فعلا در فکر چاپش نیستم چون در بازار نشر، کتاب شعر زیاد هست و جای رمان بخصوص رمانی با موضوع استان هرمزگان بسیار خالی هست

کتاب دیگری که در حال نوشتنش هستم کتاب خاطرات دوران کودکی و نوجوانی ام است به نام شهر عشق که اشاره است به شهر میناب که شهر پدری من و شهری است که من شیرین ترین خاطرات دوران کودکی و نوجوانی ام را از آن شهر داشته ام.

به کدام اثرتان بیشتر علاقه دارید و چرا؟

به رمان جزیره ای زیر آب از همه کتابهایی که تا کنون نوشته ام ، اگرچه هنوز چاپ و منتشر نشده، بیشتر علاقه دارم چون در باره استان هرمزگان است . در این رمان من با وسواس خاصی از آداب و رسوم ، غذاها و لباسها، آب و هوای شهرها و حتی ماهیگیری ودریانوردی مردم این استان که بی اغراق یکی از اسرارآمیزترین و ناشناخته ترین استانهای ایران است نوشته ام و یک نکته دیگر اینکه در این رمان از شخصیت ادبی تاریخی و محقق استان مرحوم سدیدالسلطنه کبابی یاد کرده ام . که تا کنون چنین کاری در هیچ کتاب داستانی در ایران اتفاق نیفتاده

 چه توصیه ای به نویسندگان تازه کار دارید؟

از نوشتن نترسند ، بنویسند و بگذارند دیگران بخوانند و نقد کنند. من بیشترین ایده های جدید برای نوشتن را از منتقدانم بخصوص از آنهای که مغرضانه نقد میکنند گرفته ام.

قبل از خواب چه کتاب هایی میخوانید؟

قبلا هرکتابی میخواند اما اخیرا بیشتر کتابهای خودشناسی و خودآگاهی ، چون به بیداری ذهن ناخودآگاه کمک میکند وبرای نوشتن بخصوص برای نوشتن کتاب خاطرات نیاز دارم که ذهن ناخود آگاهم بیدار باشه

به عنوان یک بانوی نویسنده که در خارج از کشور فعالیت دارد از نقش اجتماعی بانوان در جامعه ایرانی صحبت کنیم،  اینکه نویسندگی از سوی زنان چقدر امری پذیرفته شده و حتی شناخته شده باید پنداشت؟

زنان باید ترسهای تلقین شده را از ذهنشان دور بریزند، خودشان راباور کنند آن وقت جامعه هم آنها را باور میکند.

هیچ مانعی برسر راهمان بزرگتر از خود ما نیست باید خودمان را از سر راه خودمان،برداریم.

به عنوان یک بانوی نویسنده آیا محدودیت هایی برای نوشتن در پیرامون خود حس می کنید؟ 

در جامعه غربی به هیچ عنوان . ولی در جامعه ایران تنها محدودیت وجود افرادیست که چون خودشان اهل کتاب و کتابخوانی نیستند نمیتوانند اشخاص کتابخوان یا نویسنده را ببینند و به هر شکلی مانع کار و موفقیت آنها میشوند.

و اما قصه های مترو،  در مورد این کتاب برای ما بگویید؟

این کتاب در واقع مجموعه ای است از داستانهای کوتاهی از زندگی خودم و اطرافیانم در ایران و کانادا ، هدفم مقایسه غیر مستقیم فرهنگ این دو کشور و تاثیر هر یک بر دیگری است. با نوشتن این داستانها من میخواستم تا آنجا که ممکنه بیطرفانه وبصورت کاملا غیرمستقیم نقش مهاجرت را در زبان و فرهنگ و مناسبتهای اجتماعی ایرانیان نشان دهم.

در بعضی داستانها حتی این مقایسه را بین گویشهای متفاوت زبان فارسی انجام داده ام.

ایده اصلی این کتاب از کجا آمد و از شخصیت های آن به ما بگویید؟

حدود چهار پنج سال پیش به پیشنهاد یکی از دوستانم کانالی را در یکی از شبکه های اجتماعی  به نام قصه های مترو درست کردم و هرروز در مسیر رفت و آمدم از خانه به محل کار ، در مترو می نشستم و با نوشتن داستانها و دلنوشته های کوتاه و پست کردنشان در کانال خودم را سرگرم میکردم، کم کم دیدم به سرعت بر تعداد اعضای کانال و تعداد دیده شدنهای هر پست روز به روز اضافه میشود، حدودهفت هشت ماه پیش و بازهم به پیشنهاد یکی دیگر از دوستانم وحمایتهای مادرم تصمیم گرفتم از داستانهای کوتاه کانال، گلچینی تهیه کنم و در قالب یک مجموعه داستان به نام قصه های مترو بفرستم ایران که چاپ شود .  

علاقمندان چطور می تواننند این کتاب را تهیه کنند؟ 

کتاب در بندرعباس فعلا بصورت محدود و خصوصی بین دوستان و آشنایان توزیع شده اما بزودی و در هفدهمین نمایشگاه کتاب هرمزگان توزیع و به علاقه مندان عرضه خواهد شد

و سخن آخر

نویسندگی یک استعداد ذاتی است که با دوره های آموزشی و تحصیلات دانشگاهی فقط پرورش می یابد اما ایجاد نمیشود.

یعنی الزاما هرکسی با مدرک دانشگاهی در رشته ادبیات فارسی ، شاعر و نویسنده نمیشود کما اینکه حافظ وسعدی هیچکدام دررشته ادبیات فارسی تحصیل نکرده بودند.

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۵ بهمن ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

کار آفرینی واژه ای است که این روزها برای پیشرفت اقتصاد کشور و حمایت از تولید ملی در جشنواره ها و کنفرانس ها مختلف از آن یاد می شود و مسئولان کشور مردم را به این امر تشویق می کنند.

مریم روگا متولد 55 از شهرستان پارسیان و روستای بهده و مدت سه سال است که تعاونی خود را در زمینه صنایع دستی کیف چرمی خدمات چاپ و خیاطی و تولیدی پوشاک با 7 عضو اصلی و در مجموع 14 عضو به ثبت رسانده است .

پیشنهاد به علاقمندان

هر شخصی که به دنبال پیشرفت است در یک زمینه فعالیت کند تا بتواند به نحو احسن کارش را پیش ببرد و سفارشات را به روز کند و هم اینکه روز به روز ایده های بیشتر و زیباتری و با جلوه های متنوع به منصه ظهور بگذارد.

مشکلات کار

صنایع دستی در زمینه بازاربایی و فروش محصولات خود با مشکلات زیادی رو به روست . اینکه چگونه وارد بازار کار شده و به چه کسانی اعتماد کنیم و یا با صادرات چه محصولی میتوانیم حرفه خود را توسعه دهیم از جمله دغدغه های فکری کارآفرینان صنایع دستی است

او در حال حاضر از طریق اینترنت سفارشات خود را ثبت و در بازار عرضه می کند

لباس هرمزگانی

خوشبختانه دیدگاه مردم نسبت به لباس هرمزگانی در سال های اخیر تغییر کرده و برای آن ارزش قائل هستند.

و حرف آخر تشکر از شما که این وقت را در اختیار من قرار دادید و به امید موفقیت تمام هنرمندان شهر و استانم

صنایع دستی هرمزگان بسیار خاص و منحصر به فرد است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۸ دی ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

فرخند بادروج متولد ۱۳۶۵  مسئول شرکت تعاونی نقش و نگار الماس هرمز است که تا به حال چندین مرتبه به عنوان تعاونی برتر سال معرفی شده و شرکتشان دارای مهر اصالت ملی است. از سن ۱۴ سالگی با کمک مادر وارد حرفه صنایع دستی شده و بیشتر بر روی رو دوزی های سنتی و حصیر بافی میناب کار می کند  و با چندین تعاونی همکاری دارد. مصاحبه ام را با این سوال که چه شد به صنایع دستی روی آوردی شروع کردم .

حقیقتا از کودکی صنایع دستی را از مادرم فرا گرفتم و در سن ۱۴ سالگی به صورت حرفه ای وارد این عرصه شدم. در همان دوران هر چیز جدیدی و نوعی که وارد بازار می شد و مردم دوست داشتند را درست می  کردیم و می فروختیم.

این کارآفرین موفق هرمزگانی با بیان اینکه ایجاد شغل و فرصت درآمدزایی برای دیگران حس ارزشمندی در من ایجاد می کند، عنوان کرد ، تعاونی نقش و نگار الماس هرمز با ۷ عضو اصلی تاسیس شد و در حال حاضر ۸۲ نفر در آن مشغول به کار هستند.

بادروج با اشاره به اینکه افرادی که در شرکتم کار می کنند بومی و اهل جزیره هرمز هستند، عنوان کرد: دست رنج کارمان سفارشی است و علاوه بر تامین بازارهای داخلی به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات، عمان  و قطر در طی دوبار در سال صادر می شود.

وی افزود: حوزه فعالیتمان در صنایع دستی و بومی هرمزگان از رویه دوزی، گلابتون دوزی، زری بافی، حصیر بافی و صدف کاری و….است.

بادروج تصریح کرد: به جرات می توانم بگویم صنایع دستی هرمزگان بسیار خاص و منحصر به فرد است . علاوه براینکه از بانوان جزیره هرمز در امر صنایع دستی پشتیبانی می کنم، از حمایت روستاییان نیز دریغ نمی کنم و با دادن آموزش های لازم هدفم پیشرفت بانوان سراسر استان است. علاقمند  می توانند شماره بنده را از  معاونت صنایع دستی بگیرند و اگر کار خوب و بروزی داشته باشند با او کار می کنیم.

علاقمندان به این حرفه با ۵۰ هزار تومان می توان کار را شروع کنند ، مهم بازار کار است  و برای شروع کار نیازی به تجهیزات خاصی نیست

وی با بیان اینکه شرکتشان به عنوان تعاونی برتر استان معرفی شده است، گفت: با همکاری و همدلی گروهی می توان به موفقیت های بزرگ رسید وحمایت مسئولان دلمان را برای شرکت در نمایشگاه ها و جشنواره ها ی داخلی و بین المللی قرص می کرد.

با این حال هنوز راه زیادی مانده تا به جایگاه اصلی صنایع دستی برسیم.

فرخنده با بیان اینکه در نمایشگاه های داخلی و خارجی زیادی شرکت می کنیم و دست رنج بانوان هرمزگانی را  عرضه می کنیم استقبال را بسیار خوب توصیف کرد.  

بادروج مشکلات حرفه خود را کم کاری تولید کنندگان عنوان کرد و گفت بازار چین عرصه را برای تولید به تنگ آورده است مثلا  در حال حاضر وودو چینی را در بازار داریم و این موضوع باعث شده که فروش آن در استان پایین بیاید .

حرف آخر

زنان هرمز را دریابید. در هرمز مشکلات زیاد است و خانم ها نیاز شدیدی به حمایت دارند .

نیمه پنهانی ولی استراتژیک جمعیت در عرصه ورزش کشور

ارسال شده در ۲۱ دی ۱۳۹۸، توسط دکتر محسن کرمی

در جوامع امروزی نیمی از جمعیت جهانی را زنان تشکیل می دهند. انتظار می رود فعالیت این گروه از جمعیت در عرصه های مختلف به فعلیت و ظهور برسد.

نگاه به “زن” در دنیای امروز فراتر از نگاه جنسیتی و کوتاه نظرانه است. چرا که زنان توانمند نه تنها به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عناصر خانواده پایدار محسوب می شوند، بلکه علاوه بر به جا آوردن نقش های “مادر بودن” و “همسر بودن” در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ورزشی نیز دارای جایگاهی اثبات شده میباشند.

زنان مسلمان ایرانی توانستند در زمینه های مختلف به ویژه در عرصه های ورزشی خود را مطرح نموده و برای کشور و ملت خود افتخار بیافرینند . آمارها  نشان داده است که زنان در مسابقات بین المللی نه اینکه کمتر از مردان ورزشکار بلکه در برخی از رشته‌های ورزشی بهتر از مردان مدال آور بوده اند. حضور زنان ورزشکار در رقابت های اتومبیلرانی، بسکتبال، فوتسال و … گویای این مطلب است که چنانچه در ورزش بانوان سرمایه‌گذاری شود، می توان بهتر و با سهولت بیشتری موفق به کسب مدال شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران را در میادین ورزشی به اهتزاز درآورد.

 استان هرمزگان نیز با درخشش بانوان با استعداد در عرصه های ورزشی می تواند به عنوان یکی از قطب های تضمین کننده کسب مدال در صحنه‌های بین المللی مطرح گردد. به عنوان نمونه برخی از قهرمانان و مدال آوران استانی از رشته های قایقرانی ، دراگون بوت و سنگنوردی و … را نام برد، که در صورت وجود شرایط مساعدتر برای ورزش بانوان این استان شمار ورزشکاران و قهرمانان رو به افزایش خواهد رفت.

حال با وجود ظرفیت های بالقوه و بالفعل زنان در استان هرمزگان ضروری است مسئولین ورزشی استان با برنامه ریزی دقیق ، طرح جامعه توسعه ورزشی بانوان را تهیه و به اجرا در آورند . با آرزوی روزی که استان هرمزگان بیشترین سهم و مدال آوری را در مسابقات ملی و بین المللی از آن خود نماید.

آرامش و لذت نهفته در تارو پود فرش

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۱ دی ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

اعظم حسین پور مدیر و موسس یک آموزشگاه قالی بافی، صنایع بافت و طراحی دوخت است . از او خواستم که از نحوه آشنایی اش ‎با قالیبافی بگویید؟

از بچه گی در منطقه ای بزرگ شدم که در تمام خانه ها یک دار قالی بود و خانم ها مشغول به بافت فرش بودند .

‎چطور شد که به فکر کار قالیبافی افتادید؟ آن هم در این زمانه که صادرات قالی مشکل دارد؟

یک دلیل آن علاقه و خاطرات دوران بچه گی است و دلیل دیگر آرامش و لذتی است که در بافت فرش وجود دارد. همیشه دوست داشتم این آرامش و لذت را همه تجربه کنند .

البته هیچ وقت به فکر آموزش نبودم و به اصرار یکی از دوستانم به این کار تشویق شدم.

 تمام تولیدات به مشکل برخوردند اما فرش همیشه طرفداران خاص خودش را دارد و هیچ وقت هم از دست نمی دهد ، فرش چیزی نیست که از قیمت آن کاسته شود . بلکه به مرور قیمت آن بالاتر می رود .

چند نفر برای شما کار می کنند؟

تعداد بافنده ها ثابت نیست و نسبت به کار متفاوت است . اما به طور میانگین ۲۰ بافنده دارم.

‎حقوق آنها را چگونه می دهید و دریافتی این خانم ها چقدر است؟

حقوق بافنده ها نسبت به کاری است که انجام می دهند ، اگر تابلو فرش باشد بعد از اتمام کار است و اگر فرش باشد یک سوم کار را ببافند دستمزد اول خود را دریافت می کنند و الی آخر .

میزان دستمزد به نوع بافت ، ریز بافتی ، درشت بافتی و کار تمام ابریشم ، نیمه ابریشم  و… بستگی دارد .

اما حداقل حقوق ماهیانه بافنده هایم در خانه یک میلیون پانصد تومان است .

‎آیا کار شما در همین کارگاه خلاصه می شود یا به فکر توسعه هم افتاده اید؟

مکان من در اصل آموزشگاه است . کارگاه ام متمرکز نیست و غیر متمرکز است . یعنی بافنده هایم در خانه هایشان کار را انجام می دهند . دلیل شخصی من این است که یک خانم خانه دار اگر کار قالی بافی اش را در خانه خودش انجام بدهد، به زندگی و فرزندانش بهتر رسیدگی می کند، اما اگر بخواد برای کار به کارگاه بیاید هزینه رفت آمد زیادی را باید بپردازد و ممکن است در انتها در آمد زیادی برایش نماند  و دلیل دیگر وجود قوانین خاص هر کارگاه است که برای بافنده ها دست و پاگیر می شود.

به همین دلیل در حال حاضر ترجیح ام بر این است که کارگاه هایم را غیر متمرکز برگزار کنم شاید بعدها به فکر کارگاه متمرکز هم افتادم.

‎گر کسی تمایل داشته باشد قالی ببافد، می توانید به آن فرد آموزش بدهید؟

حرفه اصلی من آموزش است . اول آموزش و سپس تولید

‎مشکل اصلی هر تولید کننده ای، فروش محصول است. این فرش ها را چطور می فروشید؟

پس از تعیین اندازه فرش ، طرح نخ و نقشه به مشتری نشان داده می شود و پس از انتخاب مشتری ، ما خرید کار را انجام داده و به بافنده تحویل می دهیم و بافنده در قبال آن دستمزد خود را دریافت می کند .

یکسری کار هم به عنوان تضمین خرید داریم . بافنده لوازم مورد نیاز کار را تهیه کرده و فرش مورد نظر را در مدت زمان تعیین شده میبافد و در پایان ما فرش را از او می خریم .

قیمت این فرشهای چقدر است؟

قیمت فرش به عوامل متعددی از جمله ابعاد فرش ، نوع رنگرزی که گیاهی و یا شیمیایی است و درصد ابریشم ، ریز و درشت بافی آن بستگی دارد.

مشکلات شما به عنوان یک کارآفرین چیست؟

در حال حاضر به شخصه مشکل خاصی ندارم ، سفارشات ، مشتری و بافنده خود را دارم و کارهایم را تولید می کنم.

‎برای دریافت تسهیلات به جایی مراجعه کرده اید؟

خیر

‎کارگاه فرش بافی باید ایمنی و بهداشت داشته باشد. در این زمینه مشکلتان چیست؟

مشکل خاصی وجود ندارد، لازمه یک کارگاه نور کافی و وجود یک سیستم تهویه خوب است.

دخترم عصای متحرک من است

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۴ دی ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

نصرت قاسمی ۵۳ ساله دارای مدرک فوق لیسانس مدیرت آموزشی و فرهنگی بازنشسته است که در طول خدمت خود تجربه معلمی مدیر دروس ، معاونی و مدیر دبیرستان های ناصر خسرو و نرجس را داشته است .  

در طی حادثه و بیماری فلج اطفال از ناحیه پای چپ دچار معلولیت شده است . در این مسیر خانواده همیشه پشتیبان او بوده است و الخصوص خواهر ناتنی نصرت که همواره هوای او را داشته است .

با این حال خدا را شاکر است که توانسته است با موجود معلولیت ادامه تحصیل داده و کار های شخصی خود را انجام دهد.

نصرت دختر ده ساله ای دارد که نام او را “عصای متحرک من” گذاشته است و دست راست اوست. 

در طول زندگی دچار یاس شدید ؟

برای هر کسی پیش می آید ، و برای منم هم این اتفاق افتاده است . منتها با توکل بر خدا و پشتیبانی خانواده ادامه دادم .

مهمترین مشکلی که در طول زندگی با آن مواجه شدید چه بود؟

در حیطه کاری ضربه های زیادی خوردم ، به خاطر معلولیتم مانع از ادامه پیشرفتم می شدند .

موقعیت معلولین جامعه از نظر شما چگونه است ؟

بیشتر معلولین از لحاظ سطح زندگی در درجه پایینی قرار دارند، دوستان زیادی را می شناسم که واقعا نیازمند هستند.

چقدر خوب میشد هر ساله به مناسبت روز معلولین دو نفر از معلولین به سر کار می رفتند.

با توجه به اینکه ازدواج کردید نظرتان راجع به ازدواج معلولین چیست ؟

با خنده اگر مورد مناسبی پیدا شود قبول کنند .

از معضلات شهری بگوید؟

معمولا در محل های عبور و مرور ولیچر میله ای قرار دارد و مسیر را بسته است و یا در پارک خودرو معلولین ماشین های افراد سالم پارک شده است . باید در این زمینه آموزش های داده شود.

حرف آخر

کاش می شد زمینه کاری برای معلولین ایجاد کرد

مجتمع جامعه معلولین فضا و پتانسیل خوبی دارد و می توان با برگزاری دورهای آموزشی ضمن آموزش حرفه ، زمینه اشتغال معلولان را فراهم کرد.

لازم می دانم که تشکر ویژه ای از جناب آقای استاد داشته باشم که نهایت تلاش خود را برای جامعه معلولین و ایجاد اشتغال دوستان فراهم می کنند .  

از واژه سختی نترسید، آن را باور کنید و به دنبال علایق خود بروید

ارسال شده در ۱۴ دی ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

حمیده صفری  ۴۷ سال سن دارد و ۱۳ سال است که در حرفه صنایع دستی فعالیت می کند

کارهای تلفیقی ، بومی و سنتی را انجام می دهد و اعتقادش بر این است که باید تجدید نظری در صنایع دستی مبنی بر کارهای کاربردی تر صورت بگیرد .

معتقد است که باید از تولیدات داخلی استفاده کنیم و از دست های توانمند خود در این مسیر استفاده کنیم .

تولیدات کاربردی

نوع نگاه مردم را دنبال کردم و متوجه شدم که باید کارهای کاربردی را تولید کنم که هم شکیل و تمیز باشد و به عنوان سوغات و صنایع دستی استفاده شود.

کارگاه

کارگاه ام با نام صنایع دستی خانوم گل فعال است و تولیداتم را با این برند عرضه می کنم .

مدتی قبل به یکی از شهر های شمالی کشور سفر داشتم  و استقبال خوبی از کارهایم شد و رشد خوبی داشتم.

مجوز خانگی دارم و در خانه کارهایم را تولید و عرضه می کنم

اشتغال زایی

دوست دارم اشتغال زایی را راه اندازی کنم و حمایت گر و پشتیبان افرادی باشم که نیازمند هستند.

در حال حاضر با دو نفر مشغول به کار هستیم

رشته های کارگاه

ریسندگی ، بافندگی ، گلابتون دوزی ، حصیر بافی  و هر کاری که کاربردی تر باشد انجام می دهیم

نمایشگاه

در ایونت ها و نمایشگاه های زیادی در شمال کشور، تهران و بندرعباس شرکت کردم

پیشنهاد به علاقمندان

از واژه سختی نترسید . آن را باور کنید و به دنبال علایق خود بروید

معضلات صنایع دستی

اکثر افراد که در این رشته فعالیت می کنند معضل مالی را دارند . از مسئولین می خواهم که پشتبان کارآفرینان صنایع دستی باشند و آنها را فراموش نکنند .

صنایع دستی حاصل تلاش دستان هنرمند است و ما نباید شرمنده دست کسی شویم.

فرهنگ و پوشش بندرعباسی

پوشش بندرعباسی بسیار جذاب و شکیل است و در کشور حرف اول را می زند . امیدوارم که در جهت حفظ و احیای هر چه بیشتر این پوشش تلاش های ویژه ای صورت بگیرد.

اشتغال معلولین بزرگترین دغدغه ماست

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۷ دی ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

شهناز باقرزاده دارای لیسانس مدد کاری اجتماعی و هفت سال است که به عنوان مدد کار با جامعه معلولین همکاری می کند

از طریق عضویت و به سبب معلولیتی که دارد وارد این جامعه شده است .

و با راهنمایی آقای استاد و با مشورت ایشان رشته مددکاری را انتخاب و ادامه تحصیل می دهد .

از چه زمانی دچار معلولیت شدی ؟

بدو تولد معلولیت دارم

در زندگی با چه محدودیت هایی مواجه بودی؟

زمان زیادی برد تا توانستم با معلولیتم کنار بیایم و متوجه شوم که با بقیه متفاوت هستم .

در واقع دوست نداشتم با اطرافیانم ارتباطی داشته باشم ، تا اینکه با جامعه معلولین و دوستانم آشنا شدم و کم کم شناختنم از توانایی هایم بیشتر شد و به این باور رسیدم که با همین معلولیت هم می توانم به جایگاه مناسبی برسم و در این مسیر آقای استاد کمک زیادی به من کرد.

مدد کاری را چگونه شروع کردی و چه انگیزه ای داشتی ؟

به پیشنهاد دوستانم و با هدف کمک به هم نوعانم مددکاری را بدون تحصیلات آغاز کردم و تخصصی نداشتم . بدون تخصص مددکار شدن سخت بود. خوشبختانه در آزمون جامع علمی کاربردی شرکت کرد و مدرکم را در این رشته گرفتم.

منشا این انرژی از کجاست؟

حمایت دوستان و روحیه ای که از بودن با دوستان معلولم می گیرم . طوری که با تمام مشکلات و داشتن بچه کوچک در دورهمی ها شرکت می کنم و از بودن با دوستانم لذت می برم.

نظرت راجع به ازدواج چیست ؟

خیلی خوبه –پیشنهاد می کنم اگر شرایط را داشتن ازدواج کنند .

مشکلات برای همه افراد هستن و معلول و غیر معلول ندارد . انسان باید خودش را با زندگی متاهلی وقف دهد .

توانستم دو زوج از مددجویانم را از طریق مددکاری به هم برسانم و باعث ازدواجشان بشوم، و اگر بتوانم بازم هم دوستانم را تشویق می کنم

عامل اصلی موفقیتت را در چی می دانی ؟

روحیه بالا ، آشنایی با توانایی خودم

برخی محدودیت را یک بلا می دانند و برخی موهبت الهی ، نظر شما چیه ؟

بلا نیست – تفاوتی هست و محدودیت هایی وجود دارد. باید شاکر باشیم که می توانیم از پس مسئولیت هایمان در هر جایگاهی که قرار داریم بر بیاییم و این لازمه شناخت خود و توانایی هایمان است .

مهمترین مشکلی که در زمان تحصیل داشتی چه بود ؟

اینکه هم کار می کردم و هم درس می خواندم

از معضلات شهری که یک معلول با آن مواجه است برایمان بگو؟

در وهله اول بافت شهری مناسب سازی نشده است . چند وقت با یکی از دوستانم که با ویلچر حرکت می کند به مسافرت رفتم و متوجه شدم که نه فقط بندرعباس بلکه کل ایران برای دوستان معلولم کاری انجام نشده است .

نظرت درباره بهزیستی به عنوان یک نهاد حمایتی چیست ؟

بهزیستی گروه های هدف متفاوتی دارد ، و حمایت ها اندک است . در تمام گروه های هدف کمبود هایی وجود دارد . اما معلولین مظلوم ترین گروه هستند .

حرف آخر

اشتغال معلولین بزرگترین دغدغه ماست . بسیاری از معلولین تحصیلات و توانمندی های زیادی دارند اما فضایی برای اشتغال ندارند .

زندگی هیچ وقت بر وفق مرادم نبوده است ، با این حال هیچ وقت نا امید نشدم

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۳۰ آذر ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

سلیمه محمدی متولد ۱۳۶۴ در بندرعباس و هشت سال است که در تیم جانبازان و معلولین هرمزگان والیبال نشسته بازی می کند

تا دوم دبیرستان بیشتر درس نخوانده است و به خاطر محدودیت هایی که داشت درس خواندن را رها کرده است

از چه زمانی دچار معلولیت شدی ؟

به صورت مادرزادی به معلولیت دچار شدم

تا به حال اتفاق افتاده که  در زندگی دچار یاس شوی ؟

در خانواده پر جمعیتی به دنیا آمدم که زندگی هیچ وقت بر وفق مرادم نبوده است ، با این حال هیچ وقت نا امید نشدم .

چطور با ورزش آشنا شدی ؟

در دورهمی هایی که از طریق بهزیستی برگزار میشد با دوستان ورزشکارم آشنا شدم و به این رشته گرایش پیدا کردم .

رابطه ات با اطرافیانت چطور است ؟

رابطه ام خوبی با خانواده دارم اما با دوستانم صمیمی تر هستم

از چه طریق با جامعه معلولین آشنا شدی ؟

بهزیستی.

از بهزیستی نام بردی ، آیا بهزیستی به عنوان یک نهاد حمایتی کاری برای معلولین انجام می دهد؟

بهزیستی حمایت خاصی نمی کند . زمانی که به بهزیستی مراجعه می کنیم و از مشکلاتمان می گوییم ، می گویند بودجه نیست  و … ما هم نا امید می شویم و دیگر به سمتشان نمی رویم .

در واقع من و دوستان معلولم دوست نداریم جایی برویم که جواب سر بالا بدهند و ما را نا امید کنند.

چه عاملی باعث شده که در ورزش موفق باشید؟

تلاش خودم . به خاطر علاقه ام توانستم در ورزش بمانم

برخی معلولیت را یک بلا می دانند و برخی موهبت الهی نظر شما چیه ؟

خواست خدا بوده است و خدا خواسته است که از این طریق من را امتحان کند . باز هم خدا رو شکر می کنم که حداقل می توانم روی پاهای خودم حرکت کنم و کارهای خودم و گاهی اوقات مادرم را انجام دهم ، در حقیقت با این موضوع کنار آمده ام.

با توجه به مقام هایی که کسب کردید ، بار مالی برایتان به ارمغان آورده است ؟

بار مالی برایم نداشته ولی در روحیه ام تاثیر مثبت زیادی داشته است .

گفتنی است  تیم بانوان والیبال نشسته هیات معلولین هرمزگان با کسب جایگاه دوم توانست راهی لیگ برتر شود.

نقش راهبردی زنان در توسعه کشور

ارسال شده در ۲۳ آذر ۱۳۹۸، توسط دکتر محسن کرمی

توسعه پایدار به عنوان یکی از بسترهای رشد و تعالی ، زمانی اتفاق می افتد که مشارکت همه گروه های اجتماعی را دارا باشد. در میان گروه های اجتماعی ، زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند . زنان جامعه بدلیل ارتباط مستقیم با سایر گروه های جامعه از جمله جوانان ، نوجوانان ، کودکان و نیز تاثیر مستقیم بر نیم دیگر جمعیت کشور از مهمترین و موثر ترین گروه های اجتماعی محسوب می شوند.

امروزه کارشناسان بر این باورند که زنان در توسعه کشورها نقش به سزایی دارند  و  نباید آنان را به عنوان یک عامل نامرئی در فرآیند توسعه به حساب آورد ، بلکه نقش آفرینی زنان و توانمندی آنان در میزان موفقیت دولت ها و کشورهای در حال توسعه به ویژه حوزه های جمعیت ، تعلیم و تربیت ، وفاداری و تعهد ، اقتصاد جامعه و در نهایت تدوین راهبردی کلان جامعه  را نمی توان نادیده گرفت.

مشارکت زنان برای دستیابی به توسعه سیاسی و اقتصادی کشور ضروری است. هر چه کشورها توسعه یافته تر باشند ، شکاف بین توسعه یافتگی زنان و مردان کاهش می یابد.  از این رو بهبود وضعیت زنان جز الزامات اصلی در شاخص توسعه یافتگی در هر جامعه است .

بدون توجه به شرایط زنان و تلاش برای بهبود نیمی از جمعیت مهم و راهبردی کشور دستیابی به توسعه میسر نخواهد بود . یکی از شاخص های تاثیر گذار بر مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان، آموزش و توانمند سازی زنان است . هر چه کشورها در این زمینه بیشتر برنامه ریزی و سرمایه گذاری نمایند، اثر مستقیم و غیر مستقیم بر روی مشارکت آنان در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه کشورها دارد. هدف هر جامعه ای به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی است ، که خود تابعی از درآمد سرانه هر کشور ، توزیع عادلانه درآمد ، بهبود سطح امکانات آموزشی، ورزشی ،  بهداشتی ، معیشتی و میزان مشارکت اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی مردان و زنان در جامعه است و این امکان پذیر نخواهد شد مگر هر دو طرف جمعیت جامعه در توسعه یافتگی کشور متناسب با استعداد و ظرفیت و جنسیت هر یک ، کشور را به سوی توسعه یافتگی از طریق به راه انداختن سرمایه های انباشت شده در جامعه و سایر اقدامات در جهت اشتغال زایی و رفع بیکاری در کشور هدایت نمایند.

اگر به دنبال توسعه کشورهستیم ، باید باور کنیم که سرمایه گذاری بر روی ۵۰ درصد از جمعیت کشور که جمعیت مهم و راهبردی جامعه زنان است یک امر مسلم و واجب می باشد که باید سرلوحه برنامه ریزی های مسئولین و مدیران در برنامه ریزی های کلان کشور باشد . زنان می توانند فعالیت های مهمی در زمینه آموزشی خلاقیت ، نوآوری ، پرسشگری و مطالبه گری ، همکاری جمعی ، دوستی ، مدارا ، صبوری ، نقد پذیری ، مشارکت اجتماعی و نظایر اینها در جامعه بر عهده داشتند . اما زمانی موفق خواهند شد که خود ، آن نقش ها تجربه کرده باشند . چنانچه زنان توسعه خواه نباشند نمی توانند فرزندان توسعه خواه پرورش دهند و این نقش ها از طریق حضور فعال و موثر در حوزه های اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و زیست محیطی امکان پذیر خواهد بود.

زنان استان هرمزگان همانند بانوان سایر استان ها چه در قبل انقلاب با حضور پررنگشان در تظاهرات و راهپیمایی های اعتراض آمیز خود علیه رژیم ستم شاهی و چه بعد از انقلاب دوشادوش مردان غیور خود حافظ تمامیت ارضی کشور بودند و نقش موثری در فراخوان فرزندان و عزیزان خود در جبهه های حق علیه باطل داشتند . همچنین مسئولیت پذیری آنان در مناصب دولتی و غیر دولتی در بعد از انقلاب خود گویای این مطلب است که زنان جامعه ما با توجه به استعداد و توانمندی هایشان می توانند همانند مردان جامعه عهده دار مسئولیت های سنگین ، مهم و استراتژیک در جامعه باشند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!