چگونه به فرزندم بياموزم از خود دفاع كند

ارسال شده در ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، توسط نسیم جعفری- روانشناس کودک

كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هول ميدهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند زيرا هنوز رابطه برابر را نياموخته اند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد.

آيا والدين بايد دخالت كنند؟

اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند. آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هول دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كنند.

اگر زد تو هم بزن

اين جمله، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموخته هاي فرزندتان را زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش مي آيد پس اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟

به علاو او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبران ناپذير قرار ميدهيد.و  به كودكان خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد

پس چه رفتاري داشته باشيم؟

بايد بداند زماني كار به برخورد فيزيكي رسيد، بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش رفتار به فرزند خود، شما به او مي آموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند. اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان مياموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بيعرضگي او ميباشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست وغلط را مي داند.

هوش کودک

پدر یا مادر

ارسال شده در ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، توسط نسیم جعفری - روانشناس کودک

بسیاری از ما تصور می کنیم که هوش از هر دو والد به ارث می رسد. اما حقیقت این نیست!

فقط یکی از والدین باعث به ارث رسیدن هوش به فرزند می شود و آن هم مادر است.

تحقیقات گسترده ای که بر روی این موضوع انجام شده نشان می دهد که هوش از طریق ژن خاصی که بر روی کروموزوم X وجود دارد به کودک منتقل می شود.

 دو عدد از کروموزوم X در زنان وجود دارد.

اما می خواهیم ببینیم این ژن خاص چیست و چرا انقدر اهمیت دارد.

ژنی که مربوط به هوش است بسته به اینکه از طرف مادر یا پدر آمده رفتار متفاوتی دارد.این ژن اگر از پدر به ارث برسد به سیستم لیمبیک و اگر از مادر باشد به قشر مخ می رود.هر دوی این مکان ها در مغز هستند اما تفاوت بسیاری در نحوه ی عملکرد دارند.سیستم لیمبیک محل پردازش احساسات، غریزه و خلق و خوی است در حالی که قشر مخ هوش را کنترل می کند.

به عبارت دیگر اگر این ژن از طرف مادر باشد دقیقا به همان جایی می رود که مورد نیاز است ولی اگر از طرف پدر باشد اینطور نیست.  مردان فقط یک کروموزوم X دارند .

بنابراین می توان گفت بهترین پیش بینی برای اینکه کودک تا چه اندازه باهوش خواهد بود میزان IQ مادر است!

این یافته ها نشان می دهد که تا به حال چقدر اشتباه کرده ایم!

تا امروز همیشه هوش را به پدران و احساسات را به زنان نسبت می داده ایم در صورتی که دقیقا برعکس این مساله در واقعیت وجود دارد.

اما…

مادران گرامی زیاد هم به خود نبالید!

دانشمندان می گویند که فقط ۴۰ تا ۶۰ درصد از هوش از مادر به کودک می رسد و بقیه آن بستگی به محیط و نحوه ی تربیت کودک دارد که هر دو والد در آن نقش دارند.

و جالب تر این که بعد از تولد کودک، پدران نقش بسیار پر اهمیت تری در افزایش هوش کودک نسبت به مادر دارند.کودکانی که وقت بیشتری را با پدر خود می گذارانند IQ بالاتری دارند.

نگذارید هنر گلابتون فراموش شود

به بهانه روز صنایع دستی

ارسال شده در ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، توسط سامیه سلیمی - مروارید مهر

فاطمه گل درخور از پیشکسوتان حرفه صنایع دستی است که با بیش از سی سال خدمت در این حرفه بازنشسته شده است .

درخور متولد ششم آذر ماه سال ۱۳۲۱ در بندرعباس است .به گفته فاطمه گل تحصیلات دوره ابتدایی از اول تا سوم را در بندرعباس گذرانده و به دلیل نقل و انتقالات پدرش که (کارمند دارایی) بود ، کلاس چهارم را در شهر رضا تحصیل کرده و مجددا به بندرعباس برگشته اند و ادامه ی تحصیلات را در بندرلنگه گذراندم.

درخور در سالهای  ۱۳۳۸تا۱۳۴۰ به شغل معلمی می پردازد و محل کارش مدرسه فکری بندرلنگه بوده است .

او در همان سال ۱۳۴۰ ازدواج کرده و به دلیل عدم‌رضایت همسرش با وجود علاقه زیادی که به تدریس داشت از شغل معلمی استعفا می دهد . پس از آن علاقه اش به کارهای هنری، او را به سمت  گلدوزی و گلابتون دوزی سوق می دهد.

در سال ۱۳۵۵ به استخدام صنایع دستی در می آید، و در طی سال های متمادی به آموزش ، تولید و سفارشات صنایع دستی مشغول می شود.

فاطمه گل درخور در سال ۱۳۸۶ پس از سی سال و سه ماه خدمت  بازنشسته شد. او در طی این مدت با عشق و علاقه به کارآموزان خود  آموزش داد.

تولید و آموزش(خوص دوزی،تلی بافی،خیاطی،گلیم بافی،سفره آرایی،عروسک سازی،گل سازی،لیف بافی،خط تاتی،منبط کاری،مروارید بافی،نقش حنا) شرکت در نمایشگاه های صنایع دستی در سطح کشور(اصفهان،شیراز،تبریز،تهران،بندرعباس) به مناسبت های مختلف و معرفی صنایع دستی استان هرمزگان  از جمله کارهای ارزشمندی بود که ایشان انجام دادند.

درخور در طول دوره آموزش حدودا سه هزار نفر کارآموز را زیر پوشش صنایع دستی برده  پس از یک دوره آموزشی شش ماهه جهت دریافت کارت صنعت گری به استان معرفی کرده است.

از او از مزایای کارت صنعتگری پرسیدم ، می گوید با صدور کارت صنعت گری می توانید جهت تهیه، تولید ، توسعه ، مواد اولیه و ابزار کار وام دریافت کنید.

او درباره طرح های پیاده شده بر هنر های دست اش می گوید که هیچ دوره آموزشی طراحی نرفته و تمامی طرح ها حاصل ذهن و خلاقیت خودش است و همان را  به کارآموزانش اموزش داده و سپس روی شلوار،چادر،ارنی،پیراهن،پشتی،کوسن،جلد قرآن پیاده کرده اند.

درخور ضمن اینکه از مسئولان در خواست داشت که در جهت زنده نگه داشتن هنر گلابتون کوشا باشند افزود : در حال حاضر دختر بزرگم فائقه عسکری در این زمینه هنری و همچنین نوه پسری ام عفاف عسکری در زمینه طراحی صنعتی فعالیت دارند.

نگاهی بر سیر تاریخی سنت برقع در حوزه خلیج فارس

ارسال شده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، توسط انسیه خوش صوت

برقع درواقع عربی شده کلمه فارسی پرده است. پرده در فارسی به معنای حجاب، پوشش، پنهان کردن، سراپرده و پرده اتاق است.
در برخی از مناطق هرمزگان مانند بندرلنگه به برقع بتوله نیز گفته می‌شود و هنوز در روستاها زنان از برقع‌های گوناگونی استفاده می‌کنند که به یقین می‌توان گفت استفاده کنندگان فعلی از برقع در هرمزگان شاید آخرین نسل از زنانی هستند که از این هنر و سنت استفاده می‌کنند.

بتوله یک واژه عربی است و دارای معانی کاربردی متفاوتی می باشد. استفاده از بتوله درمیان زنان غرب هرمزگان اززمان حضور پرتغالی ها درسواحل جنوبی ایران زمینه افزایش یافته است.

آنچه استفاده ازبتوله را به عنوان روبند برای زنان ایرانی ساکن جنوب به عنوان یک ارزش معرفی کرد، نقش حجاب گونه آن است که در طول زمان جنبه پوششی آن تبدیل به یک هویت حقیقی شده است.                                                                  

  برخی کشور یونان باستان را منشا بتوله دانسته اند.  به این دلیل که زنان یونان قدیم چهره خود را بوسیله روسری خود می پوشاندند. به اعتقاد نویسندگان سیر تاریخی از باستان تا به امروز ملکه های یونان ، از برقع استفاده می کردند. استفاده از برقع به اوایل قرن دوازدهم برمیگردد .

 در میان عشایرمصری نوعی نقاب رایج بوده است که بی شباهت به برقع نیست و شامل پارچه ای است که دو بریدگی برای دیدن چشم ها دارد.

برقع یا به قول زنان بومی هرمزگان “بُرکه”  نوعی پوشش چهره زنان به شمار می‌رود، که این روزها مورد استقبال و استفاده جوان‌تر‌ها قرار نگرفته است و بتدریج با از دست رفتن این تمایل برای استفاده به عنوان یک پوشش، رونق و بازار برقع نیز کم کم در حال از دست رفتن است.

این در حالیست که هنوز هم در بازارها و برخی از فروشگاه‌های لباس‌ سنتی هرمزگان برقع یافت می‌شود اما استفاده از آن نسبت به سالیان گذشته کمتر شده است.

برقع اما پوششی است که در گذشته زنان جنوب برای حفظ حجاب و جلوگیری از آفتاب سوختگی از آن استفاده می‌کردند که بسته به منطقه‌ای که در آن بودند رنگ این پوشش نیز می‌توانست متفاوت باشد.

برقع روبنده‌ای به شکل مستطیل یا نیم دایره از جنس پارچه یا چرم است که صورت را می‌پوشاند و از پشت سر به وسیله دو بند و گره به هم وصل می‌شود، قسمتی از آن نیز برای چشم‌ها و تنفس باز است.

امروزه بیشترین طرفداران یا به قولی مصرف کنندگان این پوشش را زنان روستایی و یا شهرنشینانی تشکیل می‌دهند که میان‌سال و یا پیر هستند و همچنان از سنت قدیمی پیروی می‌کنند.

حتی امروزه بسیاری از این برقع‌ها کارکرد اصلی خود را از دست داده و کارکردی زینتی به خود گرفته‌ است و یا در بسیاری از فعالیت‌های هنری مانند تئاتر از آنها استفاده می‌شود.

 با اینکه دیگر این هنر و یا به زبان بهتر این روپوش را نمی‌توان در فروشگاه‌ها و بازارهای عمومی یافت اما هنوز زنانی در قسمتی‌هایی از هرمزگان به دوخت این برقع‌ها مشغولند. هنر دوخت برقع در شرق هرمزگان رونق بیشتری دارد.

برقع‌ها رنگ‌های متفاوتی دارند و بسته اینکه در کدام ناحیه از هرمزگان زندگی می‌کنید یا اینکه دختر جوان باشید یا زنی بیوه شکل و رنگ آنها تغییر می‌کند و این بدین معنی‌ست که مخاطب فرد برقع‌دار در زمان‌های گذشته به خوبی متوجه وضعیت تاهل و یا تجرد زنان می شدند .

برقع‌های زرد یا نارنجی رنگ معمولا متعلق به دختران جوان است و نوعروسان و زنان متاهل جوان از رنگ‌های قرمز و نارنجی استفاده می‌کنند .

اما زنان مسن‌تر و آنها که بچه‌های بزرگ‌تر دارند از برقع‌هایی استفاده می‌کنند که دور آنها مشکی است .

 زنان مسن و بیوه از برقع‌های مشکی استفاده می‌کنند. با اینکه به واسطه پیشرفت مد، جوان‌گرایی و تمایل به البسه جدید، استفاده از برقع کاهش یافته اما هنوز در برخی از روستاها به این فرهنگ اصیل پایبند هستند و می‌توان موقعیت زنان را از روی این حجاب تشخیص داد.

از انواع برقع می‌توان به برقع بلوچی، بندری (بندرعباسی)، سوروچی (سورو نام یکی از محلات قدیمی بندرعباس)، عربی یا جزیره‌ای، دوقینیچی، هرمزی و کویتی نام برد اما باید خاطر نشان کرد که بیشتر برقع‌های رنگی متعلق به قسمت‌های شرق هرمزگان مانند جاسک، بشاگرد، میناب و سیریک هستند که معمولا سوزن‌دوزی شده‌اند اما برقع‌های مناطق دیگر غالبا مشکی یا نیلی رنگ هستند.

در توضیح هر کدام از این نوع برقع می‌توان گفت؛ برقع بلوچی از کتان و ابریشم تهیه می‌شود شکلی مستطیلی دارد و معمولا قرمز رنگ است.

برقع بندری (بندرعباسی) بیشتر از پارچه شیله مشکی تهیه شده و مستطیل شکل است و پایین آن به شکل منحنی است. برقع عربی یا جزیره‌ای که بیشتر در قشم استفاده می‌شود کوتاه و مثل نواری مشکی روی ابروها را می‌پوشاند و روی بینی و لب‌ها نواری پهن‌تر دارد.

برقع دوقینی‌چی مانند برقع عربی است اما قسمت زیر آن باریک است. برقع هرمزی قسمت پیشانی و روی لب‌ها به صورت یک خط باریک به عرض یک سانتی متر است قسمت بالای ابروها در آن نازک و قسمت روی لب‌ها کلفت و مثل سیبیل مردان منحنی است.

برقع کویتی معمولا مانند روبنده سرتاسر صورت را می‌پوشاند و تنها قسمت چشمش باز است این برقع سیاه رنگ است و از پارچه‌های نخی و پلی‌استر تهیه می‌شود.

به سوالات کودکان درباره مرگ چگونه پاسخ دهیم

ارسال شده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، توسط نسیم جعفری- روانشناس کودک

می‌توانید از مرگ برگ‌های درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درک‌ترشود و این یک امر طبیعی است نه یک مساله ترسناک.

به سؤالات کودکان درباره مرگ اینگونه پاسخ دهید:

باید درباره مرگ صریح و شفاف صحبت کنید

هرگز از تعابیر استعاری مانند: پدربزرگ فقط به خواب رفته است استفاده نکنید. این حرف‌ که به‌طور شایع از سوی والدین به کار می‌رود، موجب می‌شود که کودک از خوابیدن بترسد و یا دچار کابوس‌های شبانه شود. همچنین نباید بگویید که: پدربزرگ به جایی رفته است چون اگر پدربزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید.

هنگام پاسخ دادن، سن و میزان درک او را درنظر داشته باشید

برای مثال، به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت نکند، مرده است. اما به کودک چهار تا شش ساله لازم است علاوه بر آن، توضیح بدهید که قلب کسی که مرده، نمی‌زند و چیزهایی که می‌میرند دیگر هرگز برنمی‌گردند.

می‌توانید از مثال‌هایی که کودک تجربه کرده است، برای توضیح مرگ استفاده کنید

یک حیوان خانگی مرده، یک گل پژمرده و خشکیده یا حتی حشره ای بی جان را به او نشان دهید و بگویید که هر موجود جانداری که پا به این دنیا می گذارد حتماً یک روز هم از این دنیا می رود و اگر قرار بود همه موجودات زنده بمانند که دنیا از فرط شلوغی دیگر مکان مناسبی برای زندگی کردن نبود یا  درباره ماهی که از تنگ آب بیرون افتاده بود و یا مرگ حیوان خانگی همسایه‌تان صحبت کنید.

اگر فرزندتان بالای شش سال دارد لازم است برای او توضیح بدهید که «هیچ‌کس به طور دقیق نمی‌داند که چه زمانی می‌میرد اما مرگ برای همه اتفاق می‌افتد و امری طبیعی است. هر چند مرگ کسانی که دوست‌شان داریم، ما را بسیار غمگین می‌کند اما باید این را بپذیریم که افراد پیر مانند مادربزرگ و پدر بزرگ روزی خواهند مرد. آنها موقع مرگ اغلب درد نمی‌کشند بلکه به تدریج هوشیاری خود را از دست می‌دهند و به آرامی ‌می‌میرند.

چون کسانی که مرده‌اند دیگر برنمی‌گردند.» ممکن است کودک از تصور اینکه شما نیز ممکن است روزی بمیرید نگران شود و در این‌باره سوالاتی بپرسد. متاسفانه اغلب والدین فکر می‌کنند که اگر درباره موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سوالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کرده‌اند. باید تاکید کنم که این فکر اشتباه است زیرا این کار به جای از بین بردن ترس، به ترس و اضطراب او دامن می‌زند.

بهتر است به جای این کار به او بگویید که: «خیلی بعید است که من تا زمانی که کاملا پیر نشده‌ام، بمیرم پس لازم نیست که درباره این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر کاملا بزرگ شده‌ای». یادمان باشد که همیشه باید با او صادق باشیم، لازم نیست که همه واقعیت را بگوییم اما لازم است که حتما واقعیت را بگوییم.

در مورد کاربرد واژه‌هاى خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتار کنید

دقت کنید این مفاهیم را براى یک کودک ۵ ساله یا حتى کوچکتر بکار مى‌برید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید مادربزرگ الان خیلى خوشحال است، چون توى بهشت است.

 کودک فکر مى‌کند چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و بر من هستند، این همه ناراحتند؟! یا مثلا بگویید که عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برد. کودک فکر مى‌کند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان ، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!! یا اگر من هم خیلى خوب باشم، مى‌توانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم یا اینکه سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم! بنابراین عبارتى بکار ببرید که او را نگران‌تر نسازد. مثلا بگویید: ما خیلى ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلى دلتنگ او مى‌شویم، ولى این خوب است که بدانى او الان پیش خداوند است.

ضرورت مدیریت استرس در دوران کرونا

ارسال شده در ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

در ابتدا خودتان را برای مخاطبان معرفی بفرمایید

مرضیه صابر کارشناس ارشد روانشناسی با سابقه ۲۰ سال کار در حیطه آسیبها ، خانواده و کودک.

در حال حاضر مدیر یک موسسه و مسئول فنی یکی از مهدکودک های بندرعباس هستم.

به عنوان يک روان‌شناس، کشور ما را از نظر روانی چگونه توصيف ميکنيد؟ ميخواهيم بدانيم وضعيت روانی مردم ايران در حال حاضر چگونه است؟

در این روزها هر چند تدابیر زیادی جهت حفظ سلامت شخصی و عمومی در راستای مقابله با بیماری «کووید ۱۹» اتخاذ شده است اما تاثیر آن بر سلامت روحی و روانی افراد در میان مدت و حتی کوتاه مدت کنترل ناپذیر بوده و باید انتظار یک دوره پساکرونایی را داشته باشیم

تحقیقات نشان می دهد که قرنطینه و رعایت فاصله اجتماعی در زمان شیوع بیماری های همه گیر احتمال ابتلا به بیماری های روحی و روانی را افزایش می دهد. نتیجه پژوهشی که در هفته نامه پزشکی لنست (یکی از معتبرترین نشریات پزشکی) منتشر شده است حکایت از این دارد که افراد قرنطینه شده در معرض ابتلا به افسردگی، اضطراب، اختلال در خواب و اختلال استرسی پس از آسیب روانی (PTSD) هستند.

 جامعه روانشناسی کشور از اولین روزهای شروع قرنطینه اقدام به آگاه رسانی از طریق فضای مجازی در زمینه صحبت با کودکان و نوجوانان درخصوص شرایط بحرانی قرنطینه ای و آموزشهای لازم جهت کنترل استرس و اضطراب کودکان نمود

  و بی شک مشاوران و روانشناسان می تواند نقش بسزایی در مدیریت استرس و مدیریت زمان در دوران پر تنش بحرانی این روزها داشته باشند.

با توجه به آسیبهایی که قرنطینه های طولانی مدت بر روح و روان افراد می گذارد ، رعایت پروتکلهای بهداشت روانی در کنار پروتکل های بهداشت فردی و عمومی در دوران قرنطینه باعث محافظت افراد از ابتلا به برخی اختلالات روحی و روانی در دوران پساکرونایی خواهد شد.

واکنش های استرسی را نام ببرید ؟

زمانی که تحت استرس هستیم بدن ما معمولا واکنش های زیر را نشان خواهد داد:

واکنش های جسمانی: کاهش انرژی ، احساس خستگی، مشکلات خواب، سر درد، درد عضلانی، تغییر اشتها، ناراحتی معده و..

واکنش های عاطفی: اضطراب، نگرانی، ترس، غم، اشک ریختن، تحریک پذیری، عصبانیت، احساس سرخوردگی، ناتوانی و ..

واکنش های رفتاری: پرخاشگری ، گوشه گیری ، سرزنش دیگران، …

واکنش های شناختی: کاهش توانایی تفکر، مشکلات توجه تمرکز و حافظه، بزرگ نمایی مشکلات موجود و…

راهکارهای مقابله ای برای مدیریت استرس در دوران قرنطینه چیست ؟


فعالیت های طبیعی روزمره خود را با رعایت نکات بهداشتی حفظ کنید.
هر روز ورزش کنید.

پیاده روی سریع بالا و پایین رفتن از پله ها و انجام تمرینات کششی مانند بالا بردن شانه ها و چرخش سر.


غذای سالم بخورید و از مصرف نیکوتین، کافیین، الکل و… برای کسب آرامش موقتی پرهیز کنید.


کارهایی انجام دهید که باعث شادی و نشاط در شما و خانواده تان شود. (فیلم های خنده آور ببینید و موسیقی های شاد گوش کنید).


سعی کنید خواب کافی داشته باشید.


تکنیک های مقابله را بیاموزید و تمرین کنید. شامل تنفس عمیق، تجسم صحنه های آرامش، بخش سفت و شل کردن عضلات و..


در زمان حال بودن را تمرین کنید. به مدت ۵ دقیقه روی یک رفتار مشخص با دقت تمرکز کنید.


توجه کنید که در زمان راه رفتن جریان هوا چگونه با صورت شما تماس پیدا می کند و پاهایتان چگونه برخورد با زمین را حس می کنند. از لحظات خود لذت ببرید.


برچیزهایی تمرکز کنید که در کنترل شما هستند و در آن واحد فقط بر یک موضوع تمرکز کنید.


ترک تلاش برای کنترل شرایط به شما در غلبه بر اضطراب کمک خواهد کرد.


روابط بین فردی خود را تقویت کرده و با دوستان خانواده و به ویژه کسانی که احساس راحتی می کنید، صحبت کرده و احساسات و افکار خود را بیان کنید.


در روابط بین فردی از افرادی که استرس شما را افزایش می دهند دوری کنید.


برای مراقبت از خود و خانواده از افراط در استفاده از شبکه های اجتماعی برای دریافت اطلاعات مربوط به ویروس کرونا خودداری کنید، چرا که بزرگنمایی موجود در اکثر خبرها در مورد این بیماری استرس شما را به شدت افزایش می دهند.


روزانه به خود و خانواده خود محبت کلامی و غیر کلامی ارائه دهید.
شکرگزاری کنید. داشته های خود را یادداشت و از خداوند متعال سپاسگزاری کنید. همچنین خوبی های دیگران به ویژه خانواده خود را به صورت مستمر بیان و سپاسگزاری نمایید. از این طریق ذهن شما مثبت و روحیه شما قدرتمند خواهد شد.


دعا کنید. دعا نقطه اتصال شما به نیرویی قدرتمند است که می تواند امید شما را در شرایط سخت تقویت کند.

مشاوره دوران کودکی و نوجوانی بیشتر در راستای چه مسائلی هست ؟

مشاوره کودکان و نوجوانان بیشتر در زمینه درمانهای رفتارهای اضطرابی و واکنش های واپس گرایانه ناشی از استرس این دوران است.

کودکان و نوجوانان برای مقابله با پریشانی و اضطراب، به پرورش تنوعی از تکنیک‌های روبه‌رو شدن با مسائل نیاز دارند.

توصیه شما برای والدین چی هست ؟

صحبت کردن با آن‌ها. در میان گذاشتن احساسات با کسی که به آن‌ها اهمیت می‌دهد می‌تواند مفید باشد.

نوشتن درباره احساسات یا استفاده از هنر ابراز احساسات.

استفاده از ذهن‌آگاهی برای تمرکز و حفظ آرامش. کودکان می‌توانند این تکنیک‌ها را بیاموزند.

ورزش کردن در خانه یا حیاط خانه نیز مفید است.

آموزش پیشگیرانه برای کودک آزاری به چه صورت است و بفرمایید این آموزش ها برای چه افرادی است و از چه سنی باید شروع شود ؟

والدین اغلب تلاش می‌کنند از کودکان محافظت کنند، اما حرف آخر این است که کودک باید بیاموزد چگونه مسئولیت مراقبت از سلامت خود را بر عهده بگیرد، این آموزش می‌تواند از سنین پایین شروع شود. بزرگ‌سالان باید بر این وسوسه که دقیقاً به کودک بگویند چه کاری را انجام دهد غلبه کنند. بزرگ‌سالان می‌توانند به کودک بگویند چه چیزهایی مهم است و سپس به او اجازه دهند به نحوه انجام دادن آن‌ها فکر کند. برای خردسالان، این کار می‌تواند انتخاب صابون برای شست‌وشوی دست یا انتخاب آهنگ برای خواندن هنگام شست‌وشوی دستانشان باشد. اجازه دهید کودکان تا اندازه‌ای که می‌توانند و متناسب با سطح رشد و پرورش آن‌ها است، مسئولیت خود را بر عهده بگیرند.

با وجود علل متعدد کودک آزاری والدین باید برای حفظ امنیت فرزندان خود اقدامات پیشگیرانه انجام دهند. والدین می‌توانند با استفاده از مشاوره کودک، راه ها و روش های صحیح آموزش جنسی کودک را بیاموزند. به این صورت کودکان یاد می گیرند که چگونه از خود در مقابل کودک آزاری و کودک آزاری جنسی محافظت کنند. همچنین خانواده ها با کاهش تنش و استرس خانه و حمایت کردن از کودک می توانند احتمال مورد آزار قرار گرفتن آنان را تا حد زیادی کاهش دهند. شکایت از افراد خاطی و پیگیری کردن آن می تواند تا حد زیادی شرایط را برای افرادی که تصمیم به کودک آزاری دارند سخت کند.

از بیش فعالی کودکان به ما بگویید،  چه علائمی دارد؟

این کودکان دائماً در حال تحرکند، می‌لولند و پرجنب و جوشند.

کارهای خطرناک زیادی می‌کنند.

به بلندی علاقه خاصی دارند و دائماً بالای کانتر آشپزخانه هستند. گاهی سراغ کبریت، اجاق گاز یا چاقو می‌روند و معمولاً با کودکان دیگر دعوا می‌کنند یا اینکه در حال رفتارهای تکانشی هستند.

مثلاً به طور ناگهانی پشت گردن پدر می‌پرند، خود را دو پا روی شکم پدر پرت می‌کنند یا به طور ناگهانی چیزی را سمت کسی پرت می‌کنند یا از کنار کسی که رد می‌شوند او را می‌زنند.

این کودکان تن صدایشان بلند است و زیاد حرف می‌زنند در کار بزرگترها هم دخالت می‌کنند. حتی در نگهداری نوبت و ماندن در صف مشکل دارند. معمولاً کم طاقت و عجولند.

این کودکان وقتی سرعت هیجانشان بالا می‌رود هزار برابر تفکرشان می‌شود و برای همین وسایل را پرت می‌کنند.

وقتی علتش را از کودک‌مان می‌پرسیم خودش هم اعتراف می‌کند که فکر نکرده است.

بنابراین هیجان بر فکر کودک تسلط دارد.

گاهی برخی جمع‌ها و گروه‌ها روی آنها تأثیر می‌گذارد یا حتی با دیدن کارتون‌های خشن و هیجانی همان کارها را تکرار می‌کنند.

در حال حاضر بیشترین شکایتها لجبازی کودکان ،انواع اختلالات اضطرابی ،شب ادراری ،پرخاشگری و وابستگی های بیمارگونه و کابوسهاس شبانه در کودکان است

دلیل بیش فعالی چیست؟

علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.

راه های درمان بیش فعالی کدام است؟

درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علائم آن قابل شناسایی و کنترل هستند. بهتر است والدین برای کمک کردن به خود و کودکشان در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند. همچنین برنامه تربیتی ویژه ای را متناسب با نیازهای فرزند خود طرح ریزی کنند.

خانواده، معلم و مدرسه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند. والدین باید از تنبیه بدنی کودک خود جدا خودداری کنند و با او با محبت رفتار کنند. دارودرمانی هم در صورت تجویز پزشک کمک بسیاری به این دسته از کودکان می کند.

 رژیم های غذایی هم می تواند برای کمک به این افراد کارساز باشد. آنها باید از زیاده روی در مصرف شکر و غذاهای حاوی آن مانند کیک، شیرینی، شکلات، بیسکویت و نوشابه های شیرین که تحریک کننده هستند خودداری کنند.

بنظر شما چه مساله‌ای باعث عقب‌ماندگی كودك می شود؟

۱- ژنتیک

بیش از ۳۰ % عقب ماندگی های ذهنی مربوط به ژنتیک است.این کودکان احتمالاً از مشکلاتی نظیر سندرم داون و سندرم شکننده X رنج می برند.

۲- آسیب سر:

آسیب سخت سر می تواند باعث التهاب مغز شود و این می تواند مشکل ذهنی ایجاد کند و منجر به مشکلات مربوط به حافظه، توجه و استدلال شود.

۳- مسائل مربوط به بارداری:

زنان باردار که مواد مخدر مصرف می کنند سیگار می کشند و الکل می نوشند می توانند به شدت بر رشد مغز جنین تاثیر بگذارند.

۴-بیماری ها

کودکانی که از سرخک رنج می برند، می توانند آنسفالیت را گسترش دهند که باعث عقب ماندگی ذهنی می شوند. کودکانی که از بیماری های مادرزادی رنج می برند نیز در معرض خطر توسعه ضعیف مغز قرار دارند.

۵-قرار گرفتن در معرض مواد سمی:

عناصری از قبیل جیوه، سرب و کادمیم با کاهش رشد عقلانی مرتبط هستند.

در اولین برخورد با کودکان استثنایی چگونه باشیم؟

نقش والدین  در تربیت اجتماعی کودک عقب مانده ذهنی بسیار مهم بوده به واقع اولین برخورد در خانواده شکل می گیرد چنانچه کودکان را طرد و مورد بی مهری و ناملایمات قرار دهند ، کودک دیگر استعدادهای فطری خود را بروز نداده و عقب افتادگی شدیدتر می شود و البته این مورد در کودکان عقب مانده آموزش پذیر بیشتر صدق می کند.

چه اختلالات رفتاری دارند؟

اگر کودک شما ID دارد، احتمالاً برخی از مسائل رفتاری زیر را تجربه خواهند کرد:

 _پرخاشگری

_وابستگی

_کناره گیری از فعالیت های اجتماعی

_رفتارهایی برای جلب توجه

_افسردگی در دوران نوجوانی و جوانی

_فقدان کنترل واکنشی

_بی ارادگی

 _تمایل به خودکشی

_لجاجت

_عزت نفس پایین

_تحمل کم برای سرخوردگی

_اختلالات روانی

_مشکلات توجهی

آمار دختران بیشتر است یا پسران؟

عقب ماندکی ذهنی تقریبا در دو جنس دختر و پسر یکسان بوده ولی برخی تحقیقات ، درصد بیشتری از پسران را اعلام نموده است.

غربالگری این کودکان به چه صورت انجام میگیرد از بدو تولد است؟!

متخصصین اطفال باید به طور مرتب ترتیب آزمایشات لازمه را برای تشخیص تاخیر رشدی و ذهنی بیماران خود بدهند. این آزمایشات میتواند شامل سوالات ساده درمورد توانایی کودک درانجام کارها ساده و عادی و یا آزمایش غربالگری تشخیصی باشد.

ویژگیهای عادی که ممکن است در یک کودک مبتلا به عقب افتادگی آشکار شود، عبارتند از:

-مقاومت در برابر تغییر

-ناتوانی در تمرکز کردن و یا تکمیل یک کار

-مشکل درک مفاهیم مبهم و غیر قابل لمس در مقابل مفاهیم واقعی و عینی

ناتوانی در بیان کردن احساس خود و فهمیدن احساس دیگران

-ناتوانی در طبقه بندی و یا بخاطر سپردن اطلاعات

-مشکل ادامه دادن فعالیتهای که برنامه منظمی نداشته باشند

هر یک از ما چگونه می توانیم به افراد عقب مانده کمک کنیم؟

حتی اگر هیچ کمکی از دست شما بر نمی آید، می توانید به وی سلام کنید و با او مهربان باشید.

یک کودک عقب مانده به حمایت خانواده نیاز دارد، اما این بدان معنا نیست که چنین افرادی اضافی و یا اینکه کاملا نا توان هستند.

والدین باید سعی کنند با حوصله بیش تر کودک دلبند خود را در یادگیری مهارت های مورد نیازش همراهی کنند.

شناخت های رفتاری و درصد ضریب هوش این افراد چگونه است؟

کسی که بهره ی هوشی اش بین ۷۰ تا ۹۰ است، دارای هوش مرزی است و بهره ی هوشی کم تر از ۷۰ بیانگر عقب ماندگی ذهنی می باشد که به حالت های خفیف (تا بهره ی هوشی۵۰)، متوسط (تا بهره ی هوشی ۳۵)، شدید (تا بهره ی هوشی ۲۰) و عمیق (بهره ی هوشی کم تر از ۲۰) تقسیم می شود. توان عقلانی و عملکرد کودکانی که عقب مانده ی ذهنی اند، پایین تر از حد مورد انتظار است.

حرف اخر

برقراری ارتباط با کودکان عفب مانده ذهنی و دیگرکودکان با نیازهای خاص ممکن است زمان بیشتری نسبت به برقراری ارتباط با کودکان معمولی داشته باشد. هر کودک متفاوت است و به روش‌های مختلف ارتباطی نیاز دارد. کودکان با نیازهای خاص ممکن است نیازمند توجه پزشکی ویژه باشند که مراقبان اولیه قادر به ارائه آن نیستند. روان شناسان کودک با راهنمایی‌های مشاوره‌ای برای والدین درمورد چگونگی ارتباط با هر کودک راه را برای ارتباط بهتر و پرورش بیشتر این کودکان هموار می سازد

هنر به درمان من کمک می کند

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

فاطمه شیبانی تذرجی متولد ۱۸ دی ۱۳۶۳ دارای مدرک دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه است .

در حدود ۵ سال پیش دچار بیماری ام .اس می شود، اما این بیماری مانعی جهت ادامه زندگی و پیشرفت او نشده بلکه دید او را نسبت به زندگی تغییر داده و  بطوری که از رساله دکترا خود با وجود درگیری به این بیماری دفاع می کند.  

سالمندی شکوفایی دوباره، نگرش به سالمندی از کودکی تا بزرگسالی ، نسیمی در تنهایی ، هوش معنوی وسلامت روان و ترجمه کتاب هنر درمان راهبردی از جمله تالیف های وی می باشد. فاطمه دارای دو فرزند دوقلو ده ساله به نام های آوا و آراد است.

اوقات فراغت خود را با کشیدن نقاشی ، نوشتن کتاب و سبد بافی پر می کند و معتقد است که استفاده از هنر در درمان به او کمک کرده و حالت روانی او را در سلامت نگه داشته است .

 ۲۷ می روز جهانی “ام .اس” بیماری مدرنی که بیشتر زنان را هدف خود قرار داده ، بهانه ای بود تا با این بانوی فرهیخته آشنا شوم

و شما را به خواندن این گفت وگوی صمیمانه دعوت کنم.

ام اس چیست؟  از علائم این بیماری.روند درمان و… بگوسید؟ 

ام اس یک بیماری دستگاه اعصاب مرکزی است که مغز و نخاع را درگیر و پلاک هایی بر روی آن ایجاد می کند، که آنها عمدتا یا حرکت فرد و یا بینایی آن را درگیر کرده و در بعضی ها علائم توامان دیده می شود. البته  بستگی به این دارد که کدام قسمت مغز و یا نخاع درگیر باشد .

آیا بیماری ترسناکی است؟ 

اگر قرار به ترس باشد بیماری سرماخوردگی هم کشنده می شود . هر اتفاق ساده ای اگر پشت بند آن ترس باشد، بدتر خواهد بود. اما یک بیماری محدود کننده است و باید این را بپذیریم که سبک تغذیه ، سبک زندگی ، رفتار ورزشی و حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهد . اما اگر قرار باشد از آن بترسیم بیماری زودتر بر ما غلبه پیدا می کند.  

چه کسانی ام اس میگیرند؟ آیا قابل کنترل است؟

ریشه ژنتیکی و وراثتی این بیماری هنوز شناخته نشده اما عوامل محیطی مختلفی می تواند در شکل گیری این بیماری و تشدید علائم دخیل باشد . استرس محیطی ، اضطراب هایی که به فرد وارد می شود ، خشم فرو خورده و احساس ناراحتی که داریم و نسبت به محیط اطراف بیان نکرده ایم ، می تواند در شکل گیری ام اس نقش داشته باشد .

به طور کلی افرادی که به لحاظ شرایط روان شناختی مضطرب تر هستند و محیط پر تنشی دارند بیشتر در معرض خطر هستند .

بله-  قابل کنترل است و به راحتی و با انجام یک سری رعایت ها مثل استراحت به موقع ، سبک غذا به موقع ، ورزش اصولی و استفاده از داروهای تجویز شده  کنترل می شود.    

از روزهای شروع ام اس بگویید، چند ساله بودید و چگونه شروع شد؟

حدود ۵ سال پیش ام اس در من شناخته شد .قبل از آن یک سری علائم جزئی را در خودم می دیدم ، اما کسی آن را نمی پذیرفت و به اصرار خودم یک ام آر آی از مغز من انجام شد و پس از آن تشخیص ام .اس داده شد.

نحوه شروع شدن این بیماری در من با درگیری پا بود و از نظر حرکتی ، راه رفتن و تعادل مشکل پیدا کردم.

درمان خاصی انجام دادید؟ 

فرایند درمانم نسبت به بقیه متفاوت بود.

در بندرعباس تشخیص این بیماری داده شد و دارو مصرف می کردم ، اما در تهران پیش پزشکی رفتم که متاسفانه داروهاییم را قطع کرد و روند درمان من بهم ریخت و دوست ندارم به آن روزها فک کنم…

در حال حاضر داروهای خاصی دارم که یک روز درمیان آنها را تزریق می کنم .

و از لحاظ تغذیه خیلی مراقب غذای خودم هستم و غذاهایی با طبع گرم می خورم . استرس را در خودم کنترل می کنم .

ادامه تحصیل را چگونه انجام دادید؟

من رساله دکترای خود را در زمانی که درگیر ام. اس بودم گرفتم و دفاع کردم . دو بچه دو قلو داشتم ، محل زندگی ام بندرعباس بود و من داشتگاه شهید بهشتی تهران بودم  

با این حال همه این ها گذشت و خداوند قادر مطلق بسیار کمک می کند و در این ادامه تحصیل هسته حمایتی اطرافم خیلی کمکم کردند. خانواده ام و علی الخصوص مادرم مراقب دوقلو ها بودند .

عکس العمل خانواده و اطرافیان پس از اینکه متوجه بیماری تان شدند چه بود؟ 

قاعدتا بسیار ناراحت کننده است و سیر ام .اس پیشرونده است و کم کم قدرت و توان فرد را محدود می کند . خیلی سخت بود . یک سال اول فقط خودم و همسرم و یکی از دوستان صمیمی ام می دانست و به کسی نگفتم . اما رفته رفته که علائم شدید شد، خانواده ام نیز فهمیدند . ام.اس مثل یک سوگ و فرآیند عزاداری است که باید بگذارید زمان آن طی شود . خانواده ناراحت بودند و دنبال درمان های مختلف بودند اما پس از آن این موضوع را پذیرفتند و بهم کمک می کنند .

با توجه به شاغل بودنتان آیا در این زمینه برایتان مشکلی ایجاد شده است؟ 

چون به لحاظ حرکتی مشکل دارم محدودیت هایی را برایم ایجاد می کند . دانشگاه تدریس می کنم و اگر کلاسم ساعت ۸ صبح باشد باید از ۳۰/۶ شروع به آماده شدن  کنم و کم کم کارهایم را انجام دهم تا به موقع برسم .

اینکه از لحاظ شغلی مساله خاصی ایجاد کند ، این طور نبوده و نیست .  من عاشق شغلم هستم و زمانی که با دانشجوهایم هستم و در دنیای بیرون قرار دارم بسیار برایم رغبت برانگیز است .

چطور توانستید بیماری را کنترل کنید؟

با مصرف داروهایی که پزشک معالج تجویز می کند و کنترل غذایی

عدم مصرف غذاهای فرآوری شده و غذاهایی که طبع سرد دارند . ورزش فوق العاده مهم است و نرمش های خاصی وجود دارد

و در راس همه اینها  حالت روانی و استرس است که باید کنترل شود . شاید چیزی که در این حیطه به من کمک کرد که بتوانم خود را سرپا نگه دارم و با این بیماری مقابله کنم  دانش اندکم از علم روانشناسی بود.

چطور داروهایتان را تهیه می کنید؟ 

داروهای من پوشش بیمه ای دارد . بخشی از آن را بیمه تقبل می کند و بخشی را خودم می پردازم و معمولا داروها راحت گیر می آید . داروهای دیگری هم هستند که پوشش صد در صدی بیمه دارند .

آخرین دارویی که تجویز می شود ریتوکسیماب(RITUXIMAB) که آن هم به راحتی در اختیار بیماران قرار دارد.

این بیماری از لحاظ همگیری در چه وضعیتی قرار دارد؟ 

 ام اس یک بیماری است که با دنیای مدرن بیشتر می شود و هر چقدر اضطراب ها و استرس های دنیای مدرن بیشتر شود این بیماری هم رشد می کند و آمار آن را بالا می برد.

با توجه به ضعیف بودن سیستم ایمنی و قرار گرفتن در دوران کرونا اقدامات و محافظت هایی که یک بیمار ام. اس باید انجام دهد چیست؟

خطر ابتلا به کرونا همه را تهدید می کند اما افراد مبتلا به ام اس که سیستم ایمنی ضعیف تری دارند باید بیشتر مراقب باشند و حد الامکان و تاجایی که مقدور است نباید از خانه خارج شوند و موارد بهداشتی ، ضدعفونی و پروتکل های ایمنی را رعایت کنند.

فرد سالم چه کارهایی انجام دهد تا به این بیماری مبتلا نشود؟ 

ورزش را فراموش نکنند برنامه غذایی معتدل داشته باشند و در راس همه این موارد آرامش خود را حفظ کنند و به این اصل واقعا معتقد باشند که :

گرنگهدارمن آنست که من می دانم

شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد

و خدایی که به شدت کافی است و همین نزدیکی است و مراقب همه ما است . اگر این موضوع را با جان و دل قبول داشته باشیم و بپذیریم قاعدتا احتمال ابتلا به این چنین بیماری کمتر است.

حرف آخر

حرف آخرم دو سویه است

یک سوی آن با فرد مبتلا است، نا امید نباشند . این اتفاق مثل اتفاق های دیگر در طول زندگی می افتد و پس می شود از آن استفاده بهتری کرد و نگاه قشنگ تری داشت. شاید بتوان زاویه های زیباتری را رو به زندگی و آفرینش باز کرد.

و حرف دیگرم با اطرافیان است که  نترستند و نگران نباشند و در عین حال حس ترحم هر بیماری را اذیت می کند و بیماران ام اس به خاطر حس روان شناختی قضیه بیشتر ناراحت می شوند . افراد ام اسی ممکن است کار خاصی هم انجام نداده باشند اما انگار کوه کنده باشند، لازم است که اطرافیانمان این قضیه را درک کنند .

کودکانی که “دیرتر” آموزش توالت رفتن می بینند، “سریعتر” این آموزش ها را یاد می گیرند!

آموزش توالت رفتن یکی از مسائلیست که همواره مورد توجه والدین بوده است.

ارسال شده در ۳ خرداد ۱۳۹۹، توسط نسیم جعفری - روانشناس کودک

اغلب خردسالان در دومین سال زندگی بدلیل کسب ظرفیت رسشی لازم برای کنترل اسفنکترهای مقعدی خویش، احساساتی پیدا می کنند که به آنها اجازه می دهد، مدفوعشان را کنترل کنند و زمان تخلیه را احتمالا برای کسب لذت بیشتر به تعویق بیندازند، از طرفی آگاهی کودک از این توانائی میتواند باعث شود که از آن بعنوان ابزاری برای تاثیرگذاری بر محیط و احیانا مقاومت در برابر خواسته ی والدین مبنی بر آموزش آداب توالت رفتن، استفاده کنند، بویژه اگر کودک متوجه شود که والدین با اصرار و سخت گیری می خواهند او را برای توالت رفتن آماده کنند. از اینرو امکان دارد تعجیل و اصرار والدین برای یادگیری آموزش ها، موجب ناراحتی و منفی کاری خردسال شود. انتقادهای والدین از کودک هنگامی که خود را تصادفاً کثیف می کند، میتواند اثرات منفی بر شخصیت کودک بگذارد.

به طور معمول کودکان کثیف بودن را دوست ندارند و یا وقتی می بینند که دوستانشان دیگر پوشک نمی پوشند، در یک محیط خانوادگی آرام، خیلی راحت و سریع آداب توالت رفتن را یاد می گیرند. لذا همینکه والدین تشخیص دادند که کودک آمادگی و همکاری لازم را دارد میتوانند او را کنار لگن، برده و روشهای لازم را به او بیاموزند و در حین آموزش حتماً کودک را با تشویق و تقویت اجتماعی به همکاری بیشتر ترغیب کنند.

از جمله رایج ترین سوالات در این زمینه، اینست که زمان شروع این آموزش ها چه وقت است؟

در واقع برای این سوال نمیتوان پاسخ مشخص و احیاناً سن دقیقی را تعئین کرد و همواره باید نکات مهم زیر را مدّ نظر داشت:

توانائی توالت رفتن بندرت، قبل از ۱۵ تا ۱۸ ماهگی در بچه ها ایجاد می شود، و حتی گاهی تا ۲۴ الی ۳۰ ماهگی و پس از آن نیز در کودکان ایجاد نمی شود. و این توقع که یک کودک، یکی دو ساله، روزها و شب ها، اصلا خودش را کثیف نکند، نه تنها انتظاری بی جا، بلکه انتظاری مخرب است. واقعیت اینست که اصرار بر آموزش زود هنگام، یعنی آموزش به کودکی که از لحاظ رسشی، آمادگی لازم را ندارد، بی فایده است.

کودکانی که آموزش آنها به تعویق افتاده، معمولا خیلی سریعتر آداب توالت رفتن را فرا می گیرند، بعبارتی میتوان گفت آموزشی که دیرتر شروع می شود، سریعتر تمام می شود.

سنی که کودک در آن آمادگی کافی برای توالت رفتن را بدست می آورد، به شرایط وی بستگی دارد.

بچه ها کنترل مدفوع را پیش از کنترل ادرار یاد می گیرند.

دختر بچه ها در زمینه ی یادگیری این آموزش ها قدری از پسرها جلوتر هستند.

و در آخر اینکه:

بهترین زمان برای شروع آموزش توالت رفتن، وقتی است که کودک آماده است و بهترین روش ممکن اینست که بدون اجبار و اصرار و سخت گیری و با حداقل فشار ممکن به کودک او را آموزش دهید.

آموزش، مهمترین خلا در ارتباط میان روابط عمومی با رسانه است

به مناسبت ۲۷ اردیبهشت ، روز ارتباط و روابط عمومی

ارسال شده در ۳ خرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

سارا میرزایی متولد ۶۱ دارای مدرک فوق لیسانس روانشناسی و مدیر روابط عمومی اداره کار و همچنین رئیس شورای هماهنگی روابط عمومی های دستگاه های زیر مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان است . کار خود را از سال ۸۳ با روابط عمومی بهزیستی آغاز کرده است.

به مناسبت روز ارتباط و روابط عمومی به سراغ این بانوی پر تلاش می رویم و با او گفت و گویی انجام می دهیم که آوای دریا شما را به خواندنش دعوت می کند.  

ابتدا، لطفا كمي در مورد فعاليت خود در روابط عمومی اداره کار جهت آشنایی با حرفه بیان کنید

به نظرم کار کردن در حوزه روابط عمومی یک روحیه و اخلاق خاص خود را می خواهد و باید بتوان کارکنان  اداره و مخاطبین آن که مردم هستند را ، به بهترین نحو ممکن آگاه نموده و برای رفع مشکلات جان اندیشی کرد.

فعالیت در این حوزه را با توجه به شناخت، روحیه و علاقه ای که از خودم سراغ داشتم آغاز کرده و همواره سعی کردم در این زمینه حرف های جدیدی برای گفتن داشته باشم.

حضورم در روابط عمومی اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان هرمزگان به واسطه همین علاقه و تلاشی است که در این مسئولیت داشته‌ام.

شرايط فعلي حوزه روابط عمومي را در جوامع مختلف چگونه توصيف مي كنيد؟

قطعا اظهار نظر پیرامون شرایط روابط عمومی در جوامع مختلف کار بسیار دشواری است اما اگر بخواهیم درباره وضعیت روابط عمومی در ایران سخن بگوییم شاید بتوان گفت هنوز آن طور که کارشناسان و صاحب نظران این حوزه حساس در دنیا متصور هستند، در کشور ما روابط عمومی و کارکرد آن جا نیفتاده است. البته اکنون به نسبت سال های قبل پیشرفت قابل توجهی در این حوزه حاصل شده و نگاه مدیران نسبت به آن تغییر قابل توجهی کرده است. اما هنوز تا نقطه مورد انتظار فاصله داریم.

طی این سالها تولیدات مختلف توسط روابط عمومی‌ها افزایش قابل توجهی داشته است. ساخت تیزر، فیلم، مستند، کلیپ، انتشار روزنامه، هفته نامه، ویژه نامه، تبلیغات محیطی و غیره، اما باید دید که این تولیدات توانسته هدف را برساند. کارکرد داشته باشد یا نه. دقت در این مسئله وضعیت و شرایط ما را در روابط عمومی نشان می‌دهد.

تعریف شما از یک روابط عمومی و یک روابط عمومی موفق چیست و دارای چه ویژگی هایی باید باشد؟

می‌گویند روابط عمومی در بیرون سازمان مدافع سازمان و در درون سازمان، مدعی العموم است. اگر سوال پیش بیاید که بین منافع سازمان و مردم تعارض به وجود بیاید، وظیفه‌ی روابط عمومی چیست؟ فکر میکنم در همچین مواقعی روابط عمومی باید طرف مردم را بگیرد چون تمام واحدهای سازمانی از منافع سازمان دفاع می‌کنند وقتی مردم ببینند همه واحدهای سازمان مقابل او هستند، اصلا جرأت ورود به سازمان را ندارند، باید یک واحد به عنوان سرپناه برای او باشد تا مخاطب به نفع سازمان با آن آشتی کند. اگر این واحد نباشد بین سازمان و مردم شکاف ایجاد می‌شود. در واقع، روابط عمومی باید سرپناه مردم باشد.

به نظرم روابط عمومی موفق، روابط عمومی است که بتواند درخواست منطقی مردم را به سیاست سازمان تبدیل کند.

نقش روابط عمومی ها در رشد و توسعه یک نهاد را بیان کنید؟

حرکت اول روابط‌عمومی‌ها انتظارات مردم را به داخل سازمان ببرند و آن را به سیاست تبدیل کنند و در آخر سال بگویند ما توانستیم این بحث‌ها را به سیاست تبدیل کنیم. دوم، اساتید، کارشناسان و عزیزان در ارتباط با مسائل روابط عمومی، کنشگر باشند. وقتی معضلی را می‌بینند آن را بیان کنند.

نظرات انتقادي در مورد روابط عمومي در چه عاملي ريشه دارد؟ و شما تا چه حد با آن موافق هستيد؟

یکی از مسائل تضعیف‌کننده جایگاه روابط عمومی در سازمان و جامعه، این است که روابط‌عمومی‌ها به روزمرگی و خرده‌کاری عادت کنند و دست به کارهای نو و ابتکاری نزنند. فکر میکنم روابط عمومی باید بتواند برنامه و چشم انداز عملیاتی داشته باشد و برای آن طرح هایی ارائه دهد که مطالبات مردم در آن لحاظ شده باشد. چیزی که هنوز برای بعضی  از روابط عمومی ها جا نیفتاده است. برای این که بتوانیم جایگاه روابط عمومی را ارتقاء دهیم باید از خود روابط عمومی شروع کنیم و خودمان باید مطالبات و انتظارات مردم را در سیاست‌ها و برنامه‌های سازمان جای دهیم تا مردم احساس کنند سازمان انتظارات‌شان را برآورده می‌کند.

تاثير رسانه هاي اجتماعي جديد و اينترنت بر حوزه روابط عمومي، چگونه و تا چه حد بوده است؟

شبکه های اجتماعی، نیاز واقعی روابط عمومی امروز است. چرا که دیگر دسترسی به مخاطب با سامانه پیامکی، نامه، صندوق انتقادات و پیشنهادات و از این دست راههای ارتباطی امکان پذیر نیست و دوران آن تمام شده است.

ارزانی، در دسترس بودن و سهولت شبکه های اجتماعی مهمترین ویژگی های این شبکه های حساس برای روابط عمومی ها هستند.

ادغام روابط عمومی با این امکانات که گویی کاملاً برای روابط عمومی طراحی شده، تحول بزرگی در روابط عمومی ها به دنبال داشته است.

فصول مختلف روابط عمومی ها برمبنای راه های ارتباطی هر زمان بنا شده و در کشور ما، تفاوت روابط عمومی امروز با یک دهه قبل در همین مسئله است.

ابزاری به اسم شبکه های اجتماعی این امکان را به روابط عمومی ها داده تا در سریعترین زمان ممکن و در گستره جغرافیایی پهناور با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.

كارشناسان حرفه اي روابط عمومي، چه ويژگي ها و مشخصه هايي دارند؟

من فکر می‌کنم این که بخواهیم یک سری ویژگی کلیشه‌ای رایج را به همه کارشناسان روابط عمومی نسبت بدهیم و بگوییم که نیاز است آنها فلان ویژگی را داشته باشند، تا حدودی درست نیست. زیرا روابط عمومی حوزه گسترده ای دارد و اگر بخواهیم با دیدگاه حرفه‌ای‌تری به آن نگاه کنیم، هربخش مانند تبلیغات، تصویر برداری، خبر و غیره ممکن است به فراخور نیازی که هر سازمان دارد، کارشناسی با ویژگی‌های مناسب منحصر به فرد را، در خدمت داشته باشند‌. اما با این وجود یک سری ویژگی عمومی برای همه آنها نیاز است.

کارشناس هر بخش، ابتدا باید مهارتهای‌ لازم‌ را در زمینه‌ روابط عمومی‌ و مهارتهای ارتباطی آموخته‌ باشد. علاوه‌ بر تحصیلات‌ و آموزش‌های‌ لازم‌، فردی‌ که‌ در روابط عمومی‌ فعالیت می‌کند، باید بتواند سه‌وظیفه‌ مهم‌ تولید اطلاعات‌ و انعکاس‌ به‌ مخاطبان‌، تصویرسازی‌ مثبت‌ و منطقی از سازمان‌ و معرفی‌ خدمات‌یا کالاهای‌ سازمان‌ را انجام‌ دهد.

خلاقیت و نوآوری یکی از مهمترین ویژگی های کارشناس روابط عمومی است. چرا که مردم‌ پیامهای‌ جدید و قالبهای‌ جدید را بهتر از پیامها و قالبهای‌ کلیشه‌ای‌ جذب‌ می‌کنند.

آشنایی‌ با علوم‌ اجتماعی‌ نظیر مدیریت‌، روانشناسی‌، علوم‌ سیاسی‌، آمار و… کارشناس‌ روابط عمومی‌ را قادر می‌سازد در روابط خود با مردم‌ و یا مددرسانی‌ به‌ مدیریت‌ سازمان‌ از قابلیت‌های‌ بیشتری‌ بهره‌مند شود.

‌ روابط عمومی‌ بایستی‌ از یکسری‌ ویژگی‌های ‌ذاتی‌ و اکتسابی بهره‌مند باشد. این‌ ویژگی‌ها شامل‌: استعداد مدیریت‌، هیجان‌ و شور داشتن‌ ، فرصت‌ جویی‌ آگاهانه‌، کارآفرینی‌، بهره‌ هوشی‌ بالا، کنجکاوی‌، سرزنده‌ بودن‌، شوخ‌ طبعی‌ و بزله‌گویی‌، داشتن‌ بیان‌ خوب‌ از امور، ظاهر مناسب‌، ذوق‌ و شوق‌ (استعداد طبیعی‌)، آینده‌ نگری‌ وشخصیت‌ ترغیبی‌ و متقاعد کننده‌ هستند.

یک‌ کارشناس‌ روابط عمومی‌ باید بتواند عوامل‌ مورد نیاز برای‌ پذیرش‌ توسط مخاطب‌ را در خود پرورش‌ دهد. اخلاق‌ پسندیده‌، انگیزه‌ قوی‌، مثبت‌ اندیشی‌ و خوش‌بینی‌ و پویایی‌، در این‌ زمینه‌ تأثیرشگرفی‌ دارد.

به نظر شما تا چه حد روابط عمومی یک سازمان یا اداره در پردازش افکار عمومی و ارتباطات مؤثر خواهد بود؟ و نقش رسانه در این بین چقدر مؤثر است؟

سنجش‌ افکار عمومی‌ از مهمترین‌ وظایف‌ روابط عمومی‌ داخلی‌ است.‌ به‌ گونه‌ای‌ که‌ امروزه‌ اساس‌ تصمیم‌گیری‌های‌ درون‌ سازمانی‌ بر نتایج‌ افکار عمومی‌ استوار است‌. موضوعاتی‌ از قبیل‌ میزان‌ رضایت‌ یا عدم‌ رضایت‌ از خدمات‌، نحوه‌ نگرش‌ مخاطبان نسبت‌ به‌ مسئولان‌، سنجش‌ میزان‌ همبستگی‌ اهداف‌ کارکنان‌ با اهداف‌ سازمان‌ و مانند آن‌، اگربخوبی‌ روشن‌ شوند می‌توانند اطلاعات‌ مفیدی‌ را برای‌ حرکت‌ روان‌ چرخ‌ سازمان‌ در درون‌، در اختیارمدیریت‌ قرار دهند.

در خصوص بخش دوم سوال که نحوه ارتباط روابط عمومی ها با رسانه مطرح شده.

خانه مطبوعات و انجمن ها و تشکلات رسانه ای میتوانند نقش بسزایی در موثر واقع شدن ارتباط بین روابط عمومی و رسانه داشته باشد.

نقش رسانه در تعامل با روابط عمومی ها را چگونه می بینید؟

هرمزگان از جمله استانهای کم چالش در ارتباط رسانه ها و روابط عمومی است که این مسئله حاصل حضور رسانه های با اصالت حرفه ای و خبرنگارانی پرتلاش می باشد.

دروغ نیست اگر بگوییم، اكنون در فضای مجازی هر ثانیه یك خبر و مطلب جدید منتشر می شود و در عصر انفجار اطلاعات قرار داریم. در برهه كنونی كه هر فردی به راحتی می تواند برای خود یك رسانه تعریف كند، حفظ ارتباط موثر با رسانه های رسمی اهمیت زیادی دارد.

به نظر شما رسانه ها به چه شکل می توانند ارتباط بین هر روابط عمومی و دستگاهی را با مخاطبین خود برقرار کنند؟

 به عنوان مدیر روابط عمومی یک دستگاه اجرایی معتقدم، روابط‌عمومی‌ها باید در تلاش برای برقراری با مخاطب خود از طریق رسانه ها باشند،  که رسانه‌های حرفه‌ای و موثر به دنبال عناصر خبری چرا و چگونه بوده و صدای مردم بوده اند. در واقع یکی از بهترین و آسان ترین راه ها برای کسب آگاهی از نظرات مردم رسانه ها هستند.

در روابط عمومی شما، چه سازوکاری برای ارتباط با جامعه و رسانه ها بکار برده شده؟

درخصوص ساز و کار در پیش گرفته شده برای ارتباط بهتر در روابط عمومی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی هرمزگان با رسانه ها باید گفت که ابتدا روحیه پذیرش انتقاد و تعامل موثر با رسانه ها را بالا برده و با بهره گیری از کارشناس باتجربه در حوزه رسانه، ساز و کار مورد قبولی را در پیش گرفته ایم.

از تجربیات خودتان در ارتباط با رسانه ها و مدیران آن ها بفرمایید؟

سر و کار داشتن با رسانه ها آدم را یک جورهایی حواس جمع و ریزبین می کند. ارتباط با رسانه‌هایی که مورد اعتماد مردم هستند و مسائل مرتبط با سازمان و اداره ای که در آن مسئولیت دارم را منتشر می کند، تجربیات زیادی برایم به همراه داشته است. مثلا در مواردی که رسانه ها کار تخصصی انجام می دهند، قطعا برای رفع مشکل عنوان شده، راهکار هم دارند.

از دیدگاه شما یک مدیر رسانه باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟

توانایی رهبری و اداره رسانه، اعتماد به نفس، اعتقاد و عمل به نظم و تشکیلات، پاسخگو بودن، شناخت دقیق فضای جامعه و تجربه عملی از مهمترین ویژگی های یک مدیر رسانه است.

ویژگی‌های مدیریتی به‌صورت کلی در شاخص‌هایی مانند سواد رسانه ای، سابقه رسانه‌ای و اصول روزنامه‌نگاری حرفه‌ای است .

ضعف ارتباط میان روابط عمومی های استان در برقراری ارتباط با رسانه ها چیست؟

اگر اسم آن را خلا بگذاریم تا ضعف ، بهتر است. بنظر می‌رسد آموزش مهمترین خلا در این مسئله است. خلا آموزش در مدیریت رسانه و همچنین در روابط عمومی ها. البته این موضوع یک مسئله فراگیر نیست، اما در هرمزگان زیاد به چشم می آید. عدم مدیریت در اقتصاد رسانه باعث وابستگی نسبی برخی رسانه ها به سازمان ها شده و این مسئله هر دو سوی ماجرا را به سمت و سویی برده که اصلاح مسیر آن ضروری است. با این وجود، روابط عمومی های متعددی نیز در استان وجود دارند که ارتباط حرفه ای و مثمر ثمری با رسانه ها دارند. در عین حال بنظر می رسد در هر دو سمت نیازمند تغییر دیدگاه هستیم.

اگر بخواهید یک درد دل با مسئولان رسانه داشته باشید چه می گویید؟

از آنها درخواست دارم فضای رسانه ای استان را به سمت و سوی تخصصی تر شدن پیش ببرند و برای بخش اقتصاد رسانه برنامه ای به غیر از شرایط کنونی تعریف کنند.

به نظرتان نشریاتی که فقط به دلیل کسب درآمد با ادارات کار می کنند نشریات موفقی هستند؟

این نقد در همه کشور به برخی رسانه ها وارد است. عدم موفقیت آنها در دستیابی به اهداف اصلی یک رسانه، کاملا بدیهی است. این روش کاری، نه تنها برای دیدگاه مخاطب به رسانه ها خطرناک است، بلکه تا حد زیادی شان رسانه را نیز زیر سوال برده و از کارکرد آن می کاهد. در همین مسیر، سازمان و روابط عمومی مربوطه نیز دچار اشتباهاتی می شود که ایشان را از هدف اصلی ارتباط با رسانه دور می کند.

حرف آخر

از تعامل ، همراهی و همکاری کلیه رسانه ها مکتوب و مجازی استان سپاسگزاری کرده و امیدواریم روز به روز وضعیت بهتری داشته باشند.

بررسی حادثه بازارچه صنایع دستی از دریچه آوای دریا

برومند : پیگیری ما برای کمک بلاعوض به صنعتگران مانع انجام تعهدات بهره بردار بازارچه نخواهد بود عایشه پرباره : خواستیم بیمه کنیم اما دست رد به سینه مان زدند

ارسال شده در ۳ خرداد ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

رضا برومند مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری استان هرمزگان با بیان اینکه در این آتش سوزی به معبد خسارتی وارد نشده و صرفا بازارچه دچار حریق شده است افزود : بازارچه معبد هندوها از محل اعتبارات در نوروز ۱۳۸۹جهت برگزاری مراسم جشن نوروزگاه به طور موقت ساخته شد . از طرفی قرار بود در شهر بندرعباس فضایی نیز برای بازارچه دائمی صنایع دستی اختصاص یاید .

به سبب استقبال مردم و کارآفرینان قرار بر این شد که تا زمان ساخته شدن بازارچه دائم از این فضا استفاده شده تا بعدا به بازارچه جدید منتقل شود .

در این راستا یکی از صنعتگران متقاضی مدیریت آن مکان شد و اجازه گرفت تا این کاری که در نوروز ۹۸انجام شده تا زمان جابه جایی بازارچه ادامه یابد.

ما آنجا را طی یک تفاهم نامه و بدون گرفتن اجاره در اختیار بهره بردار قرار دادیم و ایشان هم ۲۱غرفه را به ۳۵ نفر واگذار کردند و از هر غرفه دار مبلغی را به جهت حق اجاره و شارژ دریافت می کردند، تا هزینه های جاری بازارچه از همین محل تامین گردد.

برومند  افزود : این روال تا اسفند ۹۸ ادامه داشت اما به دلیل ویروس کرونا،  بازارچه عملا از اول اسفند ماه تعطیل شد.

روشن بودن کولر و بسته بودن در باعث آتش گرفتن مجموعه و آتش از ابتدای بازارچه به انتهای آن منتقل می شود.

چرا بازارچه بیمه نبود ؟

به علت موقت بودن سازه ها نمی توانستیم بیمه کنیم ، این بازارچه ساختمان اداری شناسنامه دار ما نبود که بتوانیم بیمه کنیم .

بهره بردار باید خودش آن را بیمه می کرد و چون سازه ها از چوب و سوند بود و دستگاه هایی که در آنجا استفاده می شد ، احتمال  آتش سوزی را داشت ، هیچ نماینده بیمه ای  حاضر به بیمه نشده بود .

برای جبران خسارت بازارچه چه تمهیداتی در نظر گرفته اید ؟

ما در حال انجام رایزینی های لازم برای کمک به صنعتگران هستیم  و همان طور که  قبل از سال ۱۲خانه صنایع دستی را هر کدام بالغ بر ۱۲ میلیون کمک بلاعوض کردیم . سعی می کنیم برای غرفه دارانی که دچار ضرر و زیان شده اند نیز کمک کنیم.

 ضمن اینکه منتظر اعلام نظر نهایی تیم آتش نشانی هستیم که بر اساس آن کارها را دنبال کنیم .

البته با توجه به اینکه بهره بردار از موقتی بودن این سازه آگاه بود ،  باید خسارت ها را پرداخت کند.  چون در حقیقت از صنعتگران اجاره دریافت می کرد و از آن محل باید پیش بینی های لازم را به عمل می آورد .

ضمن اینکه طبق رسالت و وظیفه ای که داریم رایزنی ها با وزارت میراث فرهنگی و سازمان مدیریت استان شروع کرده ایم و امیدواریم بتوانیم کمک های بلاعوض را دریافت کنیم.

از طرف دیگر بازارچه با دستگاه های اجرایی دیگر نیز مرتبط بود و مدیران کل دستگاه ها مرتبط جلسه می گذاشتند و با صنعتگران صحبت می کردند، انتظار می رود که آنها نیز کمک کنند .

عایشه پرباره بهره بردار و مدیربازارچه صنایع دستی با مقصر دانستن میراث فرهنگی گفت : در خرداد ماه ۹۸ صحبت تحویل دادن بازارچه به فرد لایقی بود که پیگیر و فعال باشد ، که به من پیشنهاد شد . مدیرکل گفت در قبال حق الزحمه و اجاره ، شما بازارچه را تجهیز کنید . دو عدد کولر تهیه کنید و آن را به بهره برداری برسانید.

پرباره افزود : من ضمن خرید دو عدد کولر، برق تک فاز را به سه فاز رساندم و هزینه های داخلی دیگری انجام دادم و شرایط سختی را گذراندیم.

خواستیم بیمه کنیم اما دست رد به سینه مان زدند

ابتدا مدیرکل قول بیمه آن مکان را داد ، اما به علت کمبود بودجه از انجام آن سریاز زدند. 

 کارشناس های متفاوتی از بیمه ایران ، پاسارگاد ، البرز ، آسیا و معلم به معبد و بازارچه آوردم تا برآورد هزینه کنند ، اما هر کسی آمد گفت که این سازه اصولی نیست و استاندارد های لازم رعایت نشده و ما این ریسک را نمی توانیم بپذیریم.   بارها در جلسات استانداری و سازمان برنامه و بودجه استان این مساله را در برابر تمامی صنعتگران مطرح کردم و از مسوولین درخواست کردم که کمک کنند .

تا اینکه در ۲۸ اسفند ۹۸ از طرف سازمان برنامه و بودجه  مبلغ ۱۵۰میلیون تومان برای تجهیز این بازارچه اختصاص داده شد اما هنوز به این بازارچه تخصیص داده نشده است .

رویاهایی که دود شد

این بازارچه مهد فعال تولید، آموزش و فروش صنایع دستی استان بود ، انتظار من از مدیرکل میراث فرهنگی ابراز همدردی و ایجاد  دلگرمی به ما بود.  

در سه ماهی که بازارچه بسته بود ، ما فعالیتی نداشتیم زیرا آنجا مکانی بود که با شرایط کرونا هماهنگی نداشت .

در آن روزها موش ها به بازارجه حمله کردند و به وسایل صنعتگران آسیب رساندند ، با بارش بارندگی ما خسارت های زیادی دیدیم

و مسئولان به آنجا آمدند و از نزدیک مشکلات ما دیدند.

در روز حادثه نگهیان نبود و کسی نبوده که کلیدها را به آتش نشان ها بدهد تا در را باز کرده و زودتر به داد وسایل بچه ها برسد و در نهایت آتش نشان ها از لای در وارد بازارچه شدند .

آتش سوزی از غرفه اول شروع شد که اگر به موقع خاموش می شد به غرفه های آخر و محصولات چرمی که بیش از حد آسیب دیده خسارت وارد نمی شد.

تمام تلاش خود را کرده بودم و شرمنده صنعت گران شدم

این صنعتگران با تمام وجود و رویاهای خود را برای این کار گذاشته بودند . همان صنعتگرانی که باعث ثبت شدن بندرعباس به عنوان شهر خلاق در حیطه صنایع دستی در یونسکو شدند.

و نتیجه این ثبت و افتخارات فقط و فقط تلاش بی شاعبه همین صنعت گرانی بود که کسی به آنها توجه نمی کند و در حال حاضر با بی مهری مواجه شده اند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!