دسته: گفتوگو
رشته المپیکی که در ایران فدراسیون ندارد!
ملیپوش راگبی زنان: آقای وزیر یک بار حرف ما را بشنوند
ملیپوش راگبی زنان ایران از وزیر ورزش درخواست کرد یک بار به صحبتهای جامعه این رشته المپیکی گوش دهد و به احیای راگبی کمک کند.
ستایش شجاعی ملیپوش راگبی زنان ایران در مورد برگزاری مسابقات راگبی سونز ایران به ایسنا گفت: سطح مسابقات زنان در شیراز بسیار بالا بود. دلیل این موفقیت، برگزاری اردوهای آمادگی طی سه ماه گذشته بود که نقش مهمی در ارتقای آمادگی بازیکنان ملی ایفا کرد. این مسابقات چالشهای جذاب و رقابتهای بسیار خوبی را به همراه داشت و روند رو به رشد راگبی زنان را به وضوح نشان داد. البته ما همچنان باید کار کنیم تا به شرایط بهتری برسیم.
ملیپوش راگبی زنان در مورد منحل شدن فدراسیون راگبی گفت: راگبی یکی از پنج رشته مهم و پرطرفدار جهان است اما متأسفانه گاهی تصمیمات سلیقهای مسئولانی که در رأس ورزش قرار میگیرند، آسیبهای جبرانناپذیری به این رشته وارد میکند. در حالی که در تمام دنیا، توجه اصلی به رشتههای المپیکی است و این رشته در بازیهای آسیایی نیز مدال دارد، فکر میکنم تنها رشته المپیکی هستیم که در ایران فدراسیون ندارد. انحلال فدراسیون راگبی ایران ضربهای بزرگ به ورزشکارانی وارد کرده که سالها برای پیشرفت این رشته تلاش کردهاند. این وضعیت باعث دلسردی بسیاری از ورزشکاران و علاقهمندان به این رشته شده است.
او در ادامه اظهار کرد: وزیر ورزش را فردی مستقل، کارشناس و اهل فن توصیف میکنند، بنابراین ما جامعه راگبی ایران از وزیر ورزش میخواهیم به این موضوع ورود کنند و با بازگرداندن راگبی به جایگاه واقعی خود به عنوان یک فدراسیون مستقل، زمینه توسعه این رشته را فراهم سازند. از وزیر ورزش درخواست داریم یک بار به حرفهای جامعه راگبی گوش دهند و این رشته مهم و المپیکی که در ایران رو به پیشرفت بود را مجددا احیا کنند.
ملیپوش راگبی همچنین گفت: سال گذشته تیم ملی زنان ایران برای نخستین بار در تاریخ به مدال برنز آسیا ترافی رسید که به واسطه پیشرفت راگبی ایران، آقای میرمهدی حسینی به عنوان شخصیت سال آسیا انتخاب شد اما پاسخ این پیشرفت متاسفانه منحل کردن فدراسیون راگبی بود. اخیرا نیز ایشان به عنوان رئیس یکی از کمیته های راگبی آسیا انتخاب شده است. در واقع کنفدراسیون آسیا هم توانایی ایران را باور دارد اما در داخل کشور کم لطفی میشود. با توجه به تلاشهای مداوم آقای حسینی در سالهای اخیر برای حفظ و احیای راگبی، که با تمام مشکلات به تنهایی جنگیده است، از وزیر محترم ورزش انتظار داریم توجه ویژهای به این رشته المپیکی و مهم داشته باشند.
او در مورد مسابقات پیش روی تیم ملی راگبی زنان ایران گفت: قرار بود دو ماه قبل به مسابقات آسیایی اعزام شویم، اما متأسفانه به دلیل محدودیتها و لغو پروازهای خارجی نتوانستیم به نپال اعزام شویم. وقتی در فرودگاه حضور داشتیم پرواز ما لغو شد و نتوانستیم به مسابقات آسیا ترافی برویم. با این حال، برای این مسابقات زحمات زیادی کشیده بودیم و اطمینان داشتیم که در صورت شرکت، با توجه به آمادگی تیم، میتوانستیم مدال بهتری نسبت به دورههای گذشته کسب کنیم.
شجاعی در پایان گفت: در حال حاضر منتظر اعلام برنامههای مسابقات آسیایی هستیم. به طور معمول، این برنامهها در ماه اول میلادی از سوی کنفدراسیون آسیا اعلام میشود و سازمان راگبی کشور ما نیز بر اساس آن برنامهریزی میکند. بنده هم یاد گرفتم بعنوان یک بازیکن و ورزشکار حرفهای فقط کار خودم را مطابق برنامه اعلام شده انجام بدهم.
برای یک ازدواج صحیح بشناسید و اجازه شناختهشدن بدهید
یک کارشناس خانواده ازدواجهای غلط را مهمترین علت افزایش طلاق عنوان کرد و گفت: یکی از گامها برای یک ازدواج صحیح این است که «بشناسید و اجازه دهید شناخته شوید» که این امر در دوره آشنایی رخ میدهد.
طلاق یکی از آسیبهایی است که جامعه را درگیر کرده و آمارهای خوبی از این موضوع به گوش نمی رسد؛ آمار ثبت احوال و مرکز ملی آمار ایران نشان میدهد که بیشترین طلاق در سالهای اول تا پنجم ازدواج رخ میدهد هرچند آمار جدایی در بین زوجینی که بیش از ۳۰ سال از زندگی مشترک آنها میگذرد نیز قابل توجه است.
آنچه از آمار بر می آید این است که تعداد طلاق ثبت شده بر حسب طول مدت ازدواج از سال ۹۶ تا ۱۴۰۲ رو به کاهش گذاشته و بیشترین طلاقها در یک تا پنج سال اول ازدواج رخ داده است؛ امری که در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بندهایی در خصوص ارائه آموزش به خانواده ها درج شده است.
در کنار طلاق؛ ضرورت آموزش برای ازدواج آگاهانه و درست وجود دارد، امری که اگر با درایت و آگاهی رخ دهد می تواند بخشی از مشکلاتی که امروز کشور با آن درگیر است را رفع کند؛ که در این رابطه بتول گلزاری کارشناس خانواده در گفت و گو با خبرنگار ایرنا این موضوع را تشریح کرده و توضیحات بیشتری داده است.
گلزاری با بیان اینکه ازدواج غلط مهمترین عامل افزایش طلاق است؛ بر ضرورت بررسی صحیح و اصولی و مشاوره با افراد خبره برای انتخاب همسر تاکید کرد و گفت: انتخاب همسر یک انتخاب عاطفی و هیجانی است؛ این جنبه هیجانی باعث می شود که احساسات غلبه پیدا کند و منطق تحت الشعاع احساسات قرار گیرد
او ازدواج غلط را ازدواج بدون معیار، ازدواج با معیارهای غلط و ازدواج بر مبنای معیارهای ناکافی عنوان کرد و افزود: انتخاب همسر از یک الگوی چهار مرحله ای تبعیت میکند؛ گام اول در انتخاب و ازدواج بررسی معیارهای ظاهری غیر قابل پرسش است؛ بررسی میزان شباهت نامزد برای ازدواج از نظر ظاهری با محبوب ذهنی خود؛ یکی از مواردی است که باید به آن توجه داشت.
گلزاری با تاکید بر اینکه افرادی که قصد ازدواج دارند باید بدانند که در ازدواج هیچ معیاری با معیار دیگر قابل معاوضه نیست، اظهار داشت: گام دوم در ازدواج بررسی معیارهای غیر ظاهری قابل پرسش است؛ بررسی تناسبات بیرونی که معیارهای ناکافی است ولی غلط نیست مانند تناسبات اقتصادی، اجتماعی، اعتقادی و فرهنگی؛ اگر بین دو نفر در تناسبات بیرونی ۵۰ درصد تناسب موجود باشد کافی است و اگر بیشتر باشد چه بهتر.
این کارشناس خانواده تاکید کرد: سومین گام در ازدواج و انتخاب این است که «بشناسید و اجازه دهید شناخته شوید» این امر در دوره آشنایی رخ می دهد؛ که هدف این گام شناخت بیشتر جنبه های مختلف شخصیت یکدیگر است و این حق هر دو طرف است؛ هریک از دو طرف حق دارد بداند که طرف مقابلش کیست، چه ویژگیها، اخلاق، عادات و رفتارهایی دارد؟
وی با بیان اینکه استاندارد دوره آشنایی باید ۳ تا ۶ ماه باشد نه بیشتر و نه کمتر، گفت: البته فرصت بیشتر منجر به شناخت بیشتر نمی شود و چه بسا فقط منجر به وابستگی عاطفی بیشتر خواهد شد؛ هدف این دوره رسیدن به یک شناخت کامل نیست بلکه هدف رسیدن به یک شناخت نسبی است.
گلزاری به افرادی که قصد ازدواج داشته و در دوره آشنایی قرار دارند توصیه کرد که در دوران آشنایی از ایفای دو نقش؛ نقشِ کارآگاه و نقشِ روانشناس پرهیز کنند؛ چرا که در صورت اجرای این دو نقش، فضای ارتباط ناایمن میشود و زمانی که فضای ارتباط ناایمن شد، همان حداقل شناخت هم از بین میرود.
وی از دوره آشنایی، به عنوان دوره جمع آوری اطلاعات و نه دوره تصمیم گیری نهایی یاد کرد و افزود: در این دوره ضرورت داشتن دفترچه یادداشت به نام «دفترچه ثبت نگرانیهای من» وجود دارد؛ در این دفترچه هر ویژگی، صفت، رفتار یا برخوردی که در طرف مقابل دیده می شود، یادداشت میشود تا در حضور مشاور بررسی شود.
این مشاور خانواده با بیان اینکه وجود موارد نگران کننده اجتناب پذیر است، ادامه داد: اینکه رفتار ناشی از شرایط پیرامونی، یا شخصیت و درون روان وی بوده است و تشخیص اینکه یک رفتار ریشه در شرایط یک فرد دارد یا ریشه در شخصیت او، وظیفه یک مشاور با تجربه است.
گلزاری یادآور شد: چهارمین گام، بررسی معیارهای حقیقی خوشبختی است؛ خوشبختی داشتن سلامت روان و شخصیت سالم و بهنجار است و وجود تناسب روانی و شخصیتی در طرفین نیز دارای معیارهایی است.
وی با اشاره به اینکه معیار اول خوشبختی داشتن سلامت روان و شخصیت سالم و بهنجار است، ادامه داد: در زندگی زناشویی تکالیفی وجود دارد که فقط افرادی که سلامت روانی و شخصیتی شان خوب است می توانند آن تکالیف را انجام بدهند.
این کارشناس خانواده یادآورشد: همدلی، کنترل خشم، گوش دادن فعالانه، انتقاد سازنده و حل تعارض مدیریت استرس از جمله مواردی است که تنها با داشتن سلامت روان محقق می شود.
به گفته گلزاری، دومین معیار حقیقی خوشبختی وجود تناسب روانی و شخصیتی در طرفین است که برای نمونه می توان به این موضوع اشاره کرد که اگر یکی از طرفین خیلی اجتماعی و معاشرتی و برونگراست طرف مقابل خیلی منزوی و گوشهگیر نباشد؛ یا اگر یکی از طرفین خیلی احساسی و عاطفی است، طرف مقابل خیلی آدم بی احساس و سردی نباشد.
وی تاکید کرد: ۲ نفری که می خواهند با هم ازدواج کنند باید در چهار زمینه به بلوغ رسیده باشند که این بلوغ شامل بلوغ فیزیولوژیک، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی می شود.
از زایمان طبیعی می ترسم | زایمان طبیعی پس از سزارین امکانپذیر است
زایمان طبیعی پس از سزارین میتواند برای برخی از مادران گزینهای مناسب و موفق باشد، اما این تصمیم نیاز به بررسی دقیق و شرایط خاصی دارد. دکتر طاهره لباف در این گزارش به توضیح این شرایط و نکات کلیدی میپردازد.
تصور کنید مادری در اولین بارداری خود، پس از ماهها انتظار و برنامهریزی برای زایمانی طبیعی، در لحظات پایانی مجبور به انجام سزارین شده است. این تجربه، برای بسیاری از زنان، همچون شکستی ناخواسته به نظر میرسد؛ لحظهای که میان رؤیای زایمان طبیعی و واقعیت پزشکی فاصلهای ناگهانی ایجاد میشود. اما این بار، وقتی دوباره باردار میشود، افکار جدیدی ذهنش را درگیر میکند. آیا میتوانم این بار آن تجربهای را که همیشه آرزو داشتم، به دست آورم؟ آیا بدنم توانایی انجام زایمان طبیعی را پس از یک سزارین دارد؟ یا اینکه این تصمیم، خطری برای من و فرزندم خواهد بود؟
در این میان، داستان زنانی که موفق به زایمان طبیعی پس از سزارین شدهاند، همچون چراغی روشن در ذهن او میدرخشد. هر کدام از آنها مسیری پر از چالش و تصمیمات مهم را پشت سر گذاشتهاند؛ اما آیا این راه برای همه باز است؟ آیا انتخاب زایمان طبیعی پس از سزارین، تصمیم درستی است؟
با این پرسشها، به سراغ دکتر طاهره لباف، متخصص زنان و زایمان رفتیم تا با تجربه و دانش او، پاسخهایی روشن به این تردیدها بیابیم.
ممکن اما مشروط به شرایط ویژه
لباف با تأکید بر این نکته که زایمان طبیعی پس از سزارین برای همه زنان امکانپذیر نیست، توضیح داد: وقتی زنی پس از یک زایمان سزارین، برای بارداری دوم خود تمایل به زایمان طبیعی دارد، لازم است که ابتدا بررسیهای دقیقی انجام شود. مهمترین نکته این است که علت سزارین قبلی چیست. برای مثال، اگر علت سزارین اول تنگی لگن بوده یا نوزاد بسیار درشت بوده باشد، ممکن است این مشکلات در بارداری دوم نیز تکرار شود. در چنین مواردی، احتمال موفقیت زایمان طبیعی کاهش مییابد و ممکن است نیاز به سزارین دوباره وجود داشته باشد.
وی در ادامه افزود: اما اگر زایمان اول به دلایلی مانند قرارگیری نامناسب جنین (مثل قرار گرفتن پاها در پایین) انجام شده باشد و در بارداری دوم جنین در وضعیت مناسبی قرار گرفته باشد، در این صورت میتوان به این مادران فرصت زایمان طبیعی داد. با این حال، این شرایط باید با دقت بسیار تحت نظر باشد.
این متخصص زنان و زایمان همچنین به اهمیت مانیتورینگ دقیق در طول زایمان طبیعی پس از سزارین اشاره کرد و گفت: «این نوع زایمان مانند زایمان طبیعی برای زنان باردار نخستین نیست که بتوانیم زمان و فرصت زیادی به آنها بدهیم. اگر انقباضات به خوبی پیش نرود و نیاز به کمک داشته باشیم، دیگر نمیتوانیم از روشهای معمول برای تحریک زایمان استفاده کنیم، چون رحم که یک بار پاره شده و دوباره دوخته شده، خطر پارگی بیشتری دارد.»
لباف تاکید کرد: برای زنانی که شرایط مناسب برای زایمان طبیعی پس از سزارین را دارند، این نوع زایمان میتواند یک گزینه باشد، اما حتماً باید در مراکزی انجام شود که امکان مانیتورینگ دقیق و انجام سزارین اضطراری در صورت نیاز وجود داشته باشد.
افزایش خطرات زایمان طبیعی با هر سزارین بیشتر
لباف با اشاره به تأثیر تعداد سزارینهای قبلی بر شانس موفقیت زایمان طبیعی پس از سزارین گفت: زایمان طبیعی پس از یک سزارین معمولاً امکانپذیر است، البته به شرطی که شرایط مناسبی وجود داشته باشد. اما این تصور که اگر زنی دو یا سه بار سزارین شده باشد، همچنان میتواند زایمان طبیعی انجام دهد، نادرست است. هر چه تعداد سزارینهای قبلی بیشتر باشد، خطرات برای مادر و نوزاد افزایش مییابد.
وی با تأکید بر اینکه تعداد سزارینهای قبلی تأثیر مستقیمی بر شانس موفقیت زایمان طبیعی دارد، افزود: «بعد از یک سزارین، احتمال موفقیت زایمان طبیعی وجود دارد، اما اگر تعداد سزارینها بیشتر باشد، به دلیل افزایش خطرات مربوط به پارگی رحم و مشکلات دیگر، این گزینه کمتر توصیه میشود. بنابراین، زنان باید با دقت و بر اساس مشاورههای پزشکی تصمیمگیری کنند.»
وی بک؛ تجربهای موفق و ممکن
لباف با اشاره به موارد موفقی که در زمینه زایمان طبیعی پس از سزارین داشته، گفت: من موارد متعددی را دیدهام که زنانی با سابقه یک بار سزارین، با بررسیهای دقیق و شرایط مناسب، توانستهاند زایمان طبیعی موفقی داشته باشند. این نوع زایمان که به اصطلاح ویبک (VBAC) نامیده میشود، به معنای زایمان واژینال پس از سزارین است. در این موارد، پس از اطمینان از عدم وجود موانع و مشکلاتی که میتواند زایمان را پیچیده کند، به این زنان فرصت زایمان طبیعی داده شده و خوشبختانه بدون هیچ مشکلی زایمان را به پایان رساندهاند.
او همچنین افزود: این تجربیات نشان میدهد که با ارزیابیهای مناسب و انتخاب درست، امکان زایمان طبیعی پس از سزارین وجود دارد و میتواند تجربهای موفق و بدون عارضه برای مادران باشد.
زمانبندی زایمان طبیعی پس از سزارین
به گفته لباف، مدت زمان بین زایمانها برای زنانی که پس از سزارین قصد زایمان طبیعی دارند، اهمیت زیادی ندارد. او گفت: حتی بعد از یک سال از سزارین، این کار امکانپذیر است. اینطور نیست که اگر زنی بگوید شش سال پیش سزارین شدهام، پس حالا میتوانم زایمان طبیعی داشته باشم، با کسی که دو سال پیش سزارین شده تفاوت زیادی داشته باشد. هر دو میتوانند، در صورت داشتن شرایط مناسب، زایمان طبیعی داشته باشند.
او تاکید کرد که: مهمتر از زمان، بررسی دقیق وضعیت رحم و سلامت عمومی مادر است. اگر شرایط مناسب باشد، فاصله زمانی طولانی یا کوتاه بین زایمانها تأثیر چندانی بر امکانپذیری زایمان طبیعی پس از سزارین ندارد.
ملاحظات مهم برای زایمان طبیعی پس از سزارین
لباف به بررسی نکات و توصیههای کلیدی برای زنانی که قصد دارند زایمان طبیعی پس از سزارین داشته باشند، پرداخت و گفت: برای زنانی که مایل به زایمان طبیعی پس از سزارین هستند، چندین ملاحظه و توصیه مهم وجود دارد. اولاً، این زنان باید تحت مراقبتهای دقیق پزشکی قرار بگیرند. مهم است که وزن نوزاد به طور مناسب کنترل شود و از درشت شدن بیش از حد آن جلوگیری شود. بعد از هفته بیست و هفتم بارداری، انجام ورزشهای دوران حاملگی توصیه میشود تا وضعیت جسمانی مادر بهینه بماند.
او ادامه داد: از هفته سی و ششم بارداری، ما برنامههای خاصی را برای این زنان داریم. برای مثال، مصرف دمنوشهایی مانند دمنوش رازیانه و گل گاوزبان میتواند مفید باشد. همچنین، معاینات منظم برای ارزیابی آمادگی دهانه رحم ضروری است. اگر دهانه رحم هنوز به اندازه کافی آماده نباشد، توصیه میکنیم که مادران پیادهروی منظم داشته باشند، از جمله پیادهروی به مدت یک ربع صبح و یک ربع عصر، و در صورت امکان، تا دو ساعت در روز پیادهروی کنند.
لباف همچنین تأکید کرد: پیادهروی به ویژه در نزدیکی هفته سی و ششم، میتواند به آمادهسازی دهانه رحم برای زایمان کمک کند و فرآیند زایمان طبیعی را تسهیل نماید.
مزایای زایمان طبیعی و اهمیت انتخاب آن در زایمانهای اولیه
این متخصص زنان و زایمان با اشاره به مزایای زایمان طبیعی و اهمیت انتخاب این روش در زایمانهای اولیه تأکید کرد: بسیاری از زنانی که بعد از یک سزارین به دنبال زایمان طبیعی هستند، معمولاً به این نتیجه رسیدهاند که زایمان طبیعی برایشان بهتر است. این تصمیم معمولاً ناشی از تجربهها و دلایلی است که ممکن است در ابتدا در نظر گرفته نشده باشد. به این افراد می گویم که ای کاش در زایمانهای اولیه خود زایمان طبیعی را انتخاب میکردند، مگر در مواردی که دلیل علمی و قاطع برای سزارین وجود داشته باشد.
او ادامه داد: زایمان طبیعی مزایای زیادی دارد. به طور معمول، خونریزی بعد از زایمان طبیعی نصف خونریزی بعد از سزارین است. زیرا در زایمان طبیعی، نوزاد از یک مجرای طبیعی به دنیا میآید، در حالی که در سزارین، چندین لایه از پوست و رحم بریده میشود که میتواند به خونریزی و عفونتهای بیشتر منجر شود. همچنین، در زایمان طبیعی، درد پس از زایمان بلافاصله کاهش مییابد، در حالی که در سزارین ممکن است تا ۲۴ ساعت نیاز به مسکن یا حتی داروهای مسکن قویتر باشد.
لباف افزود: شیردهی بعد از زایمان طبیعی راحتتر و سریعتر آغاز میشود و نوزادان متولد شده به روش طبیعی معمولاً از نظر تنفسی و وضعیت نوزادی بهتر هستند. به طور کلی، در شرایط نرمال، زایمان طبیعی بهترین روش برای زایمان است.
دانش آموز هرمزگانی رتبه اول گروه تجربی کنکور را کسب کرد
«صبا معصوم نیا سماوش» از ناحیه ۲ بندرعباس برای نخستین بار در تاریخ کنکور سراسری با کسب رتبه یک علوم تجربی، نام استان هرمزگان را در آموزش کشور درخشان کرد.
این دانشآموز مستعد و پرتلاش مدرسه دولتی (فرزانگان یک) از شهر بندرعباس موفق شد در کنکور سراسری رشته علوم تجربی به یکی از برترین رتبههای کشور دست پیدا کند و این موفقیت بزرگ نه تنها باعث افتخار خانواده و مدرسه وی شده است، بلکه بار دیگر توانمندیهای دانشآموزان هرمزگانی در عرصه آموزش کشور را به نمایش گذاشت.
معصوم نیا سماوش با تلاشهای بیوقفه، همراه با راهنماییهای دبیران باتجره مدرسه (فرزانگان یک) ناحیه ۲ بندرعباس، توانست در بین هزاران داوطلب کنکور سراسری تجربی به این موفقیت ارزشمند نائل شود؛ این دستاورد چشمگیر، نشاندهنده کیفیت بالای آموزش و پرورش در استان هرمزگان و همچنین تلاشهای دانشآموزان و کادر آموزشی در دستیابی به اهداف بزرگ آموزشی است.
این موفقیت، انگیزهای برای دیگر دانشآموزان این استان خواهد بود تا با پشتکار و امید، مسیر موفقیتهای علمی را دنبال کنند و بتوانند در عرصههای مختلف علمی و آموزشی، افتخارات بیشتری برای استان هرمزگان و کشور به ارمغان آورد.
روزانه تا ۱۴ ساعت مطالعه میکردم
درپی کسب رتبه یک کشوری کنکور علوم تجربی توسط دانش آموز هرمزگانی که برای نخستین بار در تاریخ آموزش و پرورش استان هرمزگان رقم خورد، این دانش آموز افتخار آفرین رشته علوم تجربی در این راستا گفت: برای کسب این رتبه روزانه تا ۱۴ ساعت مطالعه میکردم.
معصوم نیا، دانش آموز افتخارآفرین مدرسه فرزانگان بندرعباس که نام هرمزگان را در آموزش کشور درخشان کرده است، اظهار کرد: موفقیتم در کسب این رتبه را مدیون زحمات معلمان و مدیران نظام آموزشی استان هستم اما تلاش و مطالعه زیاد، حمایتهای پدر و مادرم و لطف خدا را به عنوان مهمترین عوامل در کسب این افتخارآفرینی میدانم.
وی ابراز کرد: این خبر خوش را از کانالهای تلگرامی متوجه شدم و واقعا حس خوبی دارم.
این خبر خوش را از کانالهای تلگرامی متوجه شدم و واقعا حس خوبی دارمپدر صبا معصومنیا نیز که از نیروهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و در بندرعباس مشغول به کار است، گفت: اهل مازندرانیم و صبا سه سال پایانی تحصیلش را به واسطه شغلم که در نیروی دریایی ارتش مشغولم، در بندرعباس و استان هرمزگان گذرانده است.
وی با ابراز خوشحالی از موفقیت فرزندش در کنکور سراسری امسال بیان کرد: بهواسطه شغلم در نیروی دریایی ارتش، در استانهای مختلفی همچون خوزستان، مازندران و هرمزگان خدمت کردهام و صبا نیز دوره اول و دوم ابتدایی را در استان خوزستان، سوم تا هشتم در مازندران و نهم تا دوازدهم را در استان هرمزگان تحصیل کرده است.
صبا معصوم نیا افتخاری بزرگ برای استان هرمزگان کسب کرد
مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان نیز ضمن تبریک به مناسبت کسب رتبه یک کشوری در کنکور تجربی توسط دانشآموز هرمزگانی گفت: صبا معصوم نیاز دانش آموز ساعی و توانمند هرمزگان با کسب این موفقیت افتخاری بزرگ را برای استان هرمزگان و بویژه جامعه آموزش و پرورش کسب کرد.
محمد قویدل اظهار کرد: این افتخار نشان از تلاش، پشتکار و ارادهی قوی شما و حمایتهای بیدریغ خانواده محترمتان دارد.
وی ابراز کرد: بی شک این دستاورد ارزنده، الگویی برای سایر دانشآموزان عزیز استان خواهد بود و نقش موثری در پیشبرد اهداف آموزشی و علمی منطقه خواهد داشت؛ همچنین لازم میدانم از زحمات و تلاشهای بیشائبه مربیان، مدیران و کادر آموزشی مدرسه فرزانگان یک که در کسب این افتخار بزرگ سهیم بودهاند، تشکر و قدردانی کنم.
قویدل گفت: آرزومندم این مسیر درخشان همچنان برای شما ادامه داشته باشد و در تمامی مراحل زندگی، شاهد موفقیتهای روزافزون شما باشیم.
فرزند عزیزم کسب رتبه اول کنکور تجربی افتخاری بزرگ و دستاوردی ارزشمند برای هرمزگان است
نماینده ولی فقیه در هرمزگان و امام جمعه بندرعباس نیز در پیامی این موفقیت بزرگ را تبریک گفت و اظهار کرد: صبا معصومنیا، فرزند عزیزم کسب رتبه اول کنکور سراسری در رشته تجربی، افتخاری بزرگ و دستاوردی ارزشمند برای استان است که مایه مباهات همگان، بهویژه جامعه علمی و آموزشی استان هرمزگان میباشد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد عبادیزاده در این پیام آورده است: این موفقیت مرهون تلاشها و پشتکار شما، حمایتهای خانواده محترم و تلاشهای بیدریغ معلمان و مدیران دلسوز در مسیر تعلیم و تربیت است.
وی بیان کرد: امید است که در ادامه مسیر علمی و عملی خود نیز همچون گذشته سربلند و موفق باشید و به عنوان جوانی مومن و متعهد، آیندهای روشن برای میهن عزیزمان ایران رقم بزنید؛ همچنین از تمامی مسئولان، معلمان و مدیران نظام آموزشی استان که با تلاش و همت خود زمینهساز چنین افتخاراتی میشوند، تشکر و قدردانی میکنم و از خداوند متعال برای شما آرزوی توفیقات روزافزون در تمام مراحل زندگی دارم.
صیانت از گـویش بنـــــدری
رونمایی از کتاب دستور خط گویش هرمزگانی با هدف یکدستسازی املای نوشتههای بومی؛
مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب دستور خط گویش بندری (هرمزگانی) اثر” نرگس نصیری گوکی ” در سالن اجتماعات فرهنگسرای طوبی برگزار شد. در این همایش که با حضور جمعی از هنرمندان ، شاعران و اهالی فرهنگ، هنر و رسانه همراه بود، تعدادی از شاعران بومی استان به سُرایش شعر و ترانه پرداختند.
به همین بهانه گفت و گویی با نرگس نصیری داشتیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
نرگس نصیری هستم متولد شهر زیبای بندرعباس در ۲۱ تیرماه سال ۱۳۶۳ پا به عرصهی وجود گذاشتم. در دامان خانوادهای ادب دوست و فرهنگی رشد کردم. تحصیلات دیپلم را در رشتهی علوم تجربی گذراندم و در دانشگاه وارد رشتهی زبان و ادبیات فارسی شدم تا اینکه در سال ۱۳۹۵ در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شدم.
یکی از اهداف انسان متفکر برای ادامهی حیاتی مفید، تقویت بعد روحی است که مسلما هنر یکی از بهترین و سازندهترین این امور است. هم اکنون در تلاشم که ابعاد هنری وجودم را بیشتر پرورش دهم. از ابتدای این امر با سرودن شعر و سپس با عکاسی و ساخت فیلم آغاز کردم و راهی بس طولانی در پیش رو دارم اگر عمری باقی باشد.
هدف از انتشار کتاب را بفرمایید
هدف از نگارش این کتاب یکدست کردن املای نوشتههای بومی و سعی در کم کردن تشتّت نوشتاری است.
در مورد کتاب توضیح دهید.
کتاب پیش رو تحت عنوان [دستورخط گویش بندری] یک کتاب در باب شیوهی رسم الخط است و دستور زبان نیست! هرچند برای فهم بهتر کلام ناچار شدیم در جای جای کتاب توضیحاتی در باب دستور زبان هم وارد کنیم که ممکن است خوانندگان محترم، به اشتباه این کتاب را با عنوان دستور زبان بررسی کنند!
در سه بخش آغازین کتاب به تفکیک در مورد شیوهی نگارش ضمیرها و شناسهها، افعال، حرفها و دیگر کلمات تحقیق و بحث شده است. در بخش پایانی کتاب که یک نمونهی نو و منحصر به فرد به شیوهی برگردان یک داستان اصیل به گویش بندری است، داستان کوتاهی را به گویش بندری نگاشتهایم که حال و هوایی کاملا جنوبی داشته است.
داستان کوتاه (سوترا) آخرین داستان از کتاب [به کی سلام کنم؟] اثر نویسندهی بهنام کشور، خانم «سیمین دانشور» است.
علت انتخاب این داستان برای برگردان به گویش بندری و به عنوان شاهد و نمونه برای شیوهی صحیح نگاشتن متون کتبی بومی، چند مورد بوده است که به اختصار خواهیم گفت؛ ماجرای این داستان در جغرافیای استان هرمزگان و در بخش ساحلی رخ میدهد. داستان حکایت از ناخدایی دارد که در دریا دچار سانحه شده است و تحت درمانِ درمانگران زار قرار گرفته است.
گوشهای از تاریخ این استان را می توان در جای جای این کتاب، بیپرده دید. پارهای قوانین و آداب زندگی و سنتها را معرفی کرده است و قطعا اگر این داستان به زبان همین منطقه برگردان شود، حال و هوایی دوچندان بومی پیدا خواهد کرد و لذت خواندن این داستان را برای هم استانیهای عزیز بیشتر خواهد کرد.
ایده کتاب از کجا به ذهنتان خطور کرد؟
این نیازمندی را زمانی به شدت احساس کردیم که به همراه پدرم «مرتضی نصیری»، در حال نگارش و ویرایش کتاب (دانشنامهی واژگان استان هرمزگان) بودیم. در زبان فارسی چندین حرف وجود دارد که از لحاظ آوا شبیه به هم تلفظ میشوند اما از لحاظ نگارش با هم متفاوتاند از جمله انواع (ز_ظ_ذ_ض) و دیگر حروف مشابه. گاهی برای ثبت یک واژه در این کتاب، مجبور بودیم به توانِ تمام شکلهای مختلفی که می توان آن را نگاشت، مدخل جداگانه ایجاد کنیم. این کار حجم و کار نگارش را بسیار زیاد میکرد. بارها شاهد بودم که در چاپ کتابهای بومی هم همین ایراد دیده می شد. برخی ضمیر (مِه) به معنای [من] را به همین صورت و برخی به صورت (مِ) مینوشتند. برخی مصوت کوتاه ( _ُ ) را در نگارش به شکل بلند (و) مینوشتند و از این دست موارد.
همین امر باعث شد که تحقیق کنیم و دستورخطی را ارائه دهیم که هم از زبان فارسی تبعیت کند و هم اصالت زبانی را زیر سوال نبرد، همینطور راه را برای زبانشناسان هموار کند.
تحقیق، گردآوری و نشر آن چقدر زمان برد؟
درگیری فکری ما با این مسئله از زمانی آغاز شد که مجبور به کم کردن حجم کتاب و ویرایش مجدد کتاب [دانشنامه ی واژگان خلیج فارس] به شکل موضوعی و تحت عنوان سری کتابهای [فرهنگ نصیر] شدیم. تقریبا سه سال طول کشید تا این کتاب به شکلی منسجم دست پیدا کند و در پایان سال ۱۴۰۲ آماده ی چاپ شود و مجوز بگیرد.
در مسیر نشر کتاب با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
در اواسط سال ۱۴۰۲ این کتاب یکبار به صورت کامل تایپ و ویرایش شد اما به دلیل مشکلاتی که معمولا رایانهها برای ما نویسندگان ایجاد میکنند بر اثر یک ویروس، فایل نهایی کتاب ناپدید شد.
یک هفتهای را در شوک این اتفاق گذراندم تا اینکه یادم آمد نسخهای را قبل از آن پرینت گرفتهام و برای تاییدیه علمی به استادان عزیزم جناب «دکتر اسداله نوروزی» و «دکتر حشمت اله آذر» مکان دادهام.
همان نسخهها را مجدد شروع به تایپ کردم و در حین تایپ مجدد به نکاتی برخوردم که اگر این نکات در این کتاب ثبت نمیشد بعدها جای پشیمانی داشت؛ به قول ضرب المثل معروف (عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد) این اتفاق هم باعث جا افتادگی بیشتر این کتاب شد.
آیا اولین کتابتان است و آیا آثار دیگری هم در دست دارید؟
خیر – اولین کتابم مجموعه اشعارم بود، این اشعار از اولین ابیاتی که در سال ۱۳۷۴ سرودم آغاز میشد تا اشعاری که در سال ۱۴۰۱ سروده شده بود. این اشعار بدون هیچگونه دستکاری وزنی و مفهومی در مجموعهای به نام [واژهها کهنهتر از فکر مناند] در سال ۱۴۰۱ در انتشارات سمت روشن کلمه به چاپ رسید.
کتاب دومم کتاب [دستورخط گویش بندری] است که پیش از این در موردش گفتیم و در سال ۱۴۰۳ و در انتشارات گامرون به چاپ رسید.
کتاب [واژه نامه فرهنگ نصیر] از دیگر کتابهایی که نامشان ذکر شد، زودتر شروع به نگارش آن کردیم اما هنوز به مرحلهی بهرهبرداری نرسیده است. در تلاش روز افزونیم که این امر را به سرانجام برسانیم.
همچنین در چندین کتاب نامم به عنوان ویراستار مستقل ثبت شده است از جمله کتابهای [عرشیان جزیره/ چلچلی/ گپ گنوغ۲/ سروقامتان توکهور و هشت بندی/ بُن گِر و …]
فاصله بین پژوهش، تدوین و انتشار کتاب چقدر بود؟
از لحاظ ظاهری به مدتی حدود ۳ سال کار پژوهش تا انتشار این کتاب به طول انجامید اما از لحاظ باطنی با این امر به مدت ۱۰ سال زیست کردهام و دست و پنجه نرم می کنم.
در مورد نگارش کتاب و سبک آن توضیح دهید، آیا از ابتدا در ذهنتان آن را انتخاب کرده بودید؟
سبک این کتاب کاملا علمی است اما به زبانی شیوا و ساده به توضیح مطالب پرداخته است. در ابتدا برای فصل آخر این کتاب برنامهای نداشتم اما لازم بود متنی را به عنوان شاهد برای پایان این کتاب انتخاب کنم. به لطف دوستان در همخوانی داستان کوتاه [سوترا] به دعوت محمد سایبانی عزیز از فعالان هنری هرمزگان، شرکت کردم و درست زمانی این داستان به دستم رسید که به دنبال متنی برای فصل آخر کتاب بودم؛ پتانسیل جنوبی داستان سوترا من را به این واداشت که این داستان را به شکل برگردان در انتهای کتاب بیاورم و جذابیت کتاب را چند برابر کنم.
کلام آخر
از آنجایی که مبحث این کتاب در گویش بومی مبحث حساس و جدیدی بود، برای نگارش این کتاب از اساتید بزرگواری کمک گرفتیم که ذکر نام ایشان کوچکترین حقی است که بر گردن ما دارند. آقایان دکتر اسداله نوروزی و دکتر حشمت اله آذرمکان که ما را در نگارش بخش آغازین کتاب بسیار یاری دادند و جناب آقای مرتضی نصیری گوکی از پیشتازان گویش بومی که پیشتر افتخار فرزندی ایشان نصیبم بوده است و در این امر پشتیبان و مشوق جدی من بوده اند.
امیدوارم کتاب حاضر گوشهای از دِین ما را به این خطه ادا کرده باشد هرچند اگر جان را خالصانه در طبق بخشش به پای این استان گذاشت، بازهم کم است.
در آخر از حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری بندرعباس و همینطور از انجمن شعر و دریای هرمزگان و حمایت صمیمانهی دوستانم در این انجمن برای رونمایی کتاب، کمال قدردانی را دارم؛ به خصوص ناشر محترم آقای هادی فرهنگی که صمیمانه ما را برای انتشار این اثر همراهی کردند.
خلاصهای باب معرفی کتاب
کتاب دستورخط گویش بندری (هرمزگانی)
نویسنده: نرگس نصیری گوکی
انتشارات: گامرون
تعداد صفحات: ۱۶۲ صفحه
تعدا فصل ها: چهار فصل
هدف از نگارش: با هدف کم کردن تشتّت نوشتاری.
غلیان شادی در بازیهای محلی
احیای سرگرمیهای قدیمی کودکانه در روستای «گورزانگ» میناب
صدای شادی بچهها آن روزها در کوچهها شنیده میشد. بازیهایمان هفت سنگ، بالا بلندی یا گرگم به هوا و قایم باشک بود. بازیهایی که هم تحرک داشت و هم هیجان. غرق شادی بودیم اما کودکان امروز کمتر خاطرهای با این بازیها دارند. اغلب حبس شدهاند در چاردیواری خانهها آپارتمانی و تمام زندگیشان بازیهای آنلاین شده است. بازیهای بومی و سنتی ایرانی علاوه بر بار فرهنگی، از جذابیت و تنوع بالایی نیز برخوردار هستند. با توجه به پهناوری اقلیمی، قومی و قبیلهای کشور، انواع بازیها با هدفهای خاص طراحی شده و میان مردم رایج بود. هر شهر و منطقه بازیهای خاصی داشته و بعضی از بازیها نیز همهجا رایج بوده است. بالغ بر ۱۵۰ نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که به مرور زمان و تغییر شیوههای زندگی، نسل امروز با بسیاری از آنها بیگانه است. این بازیها در دو گروه فضای باز و فضای بسته تقسیمبندی شده و این امکان را برای افراد مهیا میکرد که در هر مکان و شرایطی بتوانند از اوقات خود بهترین بهره را ببرند. در سالهایی که بازیهای سنتی رو به فراموشی است و کودکان به گوشی و بازی خشن آنلاین روی آوردهاند، «آرش زمانی»، فعال و تسهیلگر اجتماعی از روستای گورزانگ میناب به همراه گروهی از مردم در اقدامی خودجوش و فرهنگی حرکتی را برای زنده کردن بازیهای کودکی آغاز کردهاند. گفت و گویی صمیمانه با این فعال فرهنگی و اجتماعی انجام دادهایم که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
خودتان معرفی کنید
آرش زمانی اهل و ساکن روستای گورزانگ،( روستایی در دهستان بندزرک شهرستان میناب) فعال اجتماعی محیط زیستی و تسهیلگر امور معیشتی در حوزه شرق استان که از سال ۹۳ فعالیت خود را با انجمن نگاهبانان جلگه میناب ( نجم) به صورت منسجم شروع کردیم .
از تاسیس موسسه بگویید و چه شد به فکر تشکیل آن افتادید ؟ تا به حال چه فعالیت هایی انجام داده اید ؟
موضوع فعالیت ابتدا به ساکن آب بود و بحران آب میناب و چالش های آن را پیگیری کردیم و بعد از آن در بحث محیط زیستی و حفظ تالاب بین المللی شورشیرین میناب با طرح های جایگزینی برای معیشت پایدار حاشیه نشینان تالاب به جهت کنترل قاچاق سوخت و دیگر کالاها اقدام کردیم.
در سال ۹۵ به شکل رسمی فعالیت خود را با مطالبه حق آبه دشت میناب شروع و گام به گام برای احقاق حقوق باغداران فعالیت کردیم
همچنین NGO نگاهبانان جلگه میناب ( نجم) در سال ۹۷ با انجمن دامون از تهران جهت فعالیت در حوزه معیشت جامعه روستای قرارداد همکاری بست.
از دیگر اقدامات انجام شده در حوزه تالاب شور شیرین میناب ، بندرگاه تیاب و کرگان شروع فعالیت جهت ایجاد مشاغل پایدار و جایگزین مشاغل کاذب همچون سوخت و قاچاق کالا است.
بعد از آن و با طی مسیر و موفقیت بیشتر قرار دادی بین ۵ نفر از فعالین انجمن نجم با سازمان SGP و آن هم در زمینه توانمند سازی جامعه محلی علی الخصوص زنان سرپرست خانوار بستیم
سال ۹۸ با طرفیت سازمان جهاد دوره آموزش تسهیلگری در دانشکده فنی برگزار شد که چند نفر از اعضای انجمن به عنوان تسهیلگر آموزش دیده و وارد جامعه محلی شده و شروع به فعالیت کردند .
در بخث اجتماعی و فعالیت های فرهنگی، جشنواره های آیینی برگزار کردیم که در تابستان با نام انبه یاسمین ، بهار جشنواره بازی های بومی محلی و در اسفند جشنواره مغیوار و شهریور جشنواره مغ و مشتا فعالیت دارند
هدفتان از احیای بازیهای بومی چه بود؟
در درجه اول هدفم فاصله گرفتن کودکان و نوجوانان از فضای مجازی و تعادل بخشی بین بازیهای سنتی و بدنی با بازیهای فکری و مجازی بود و بعد ترویج فرهنگی که در پشت این بازیها وجود دارد و ما میتوانیم آن را در جامعه رونق دهیم .همواره در این فکر بودم که بازی سنتی و بومی منطقهمان را در سطح ملی و جهانی معرفی کنم؛ بهطوریکه کودکان با آن آشنا باشند و بازی را انجام دهند.
بازیهای بومی-محلی پر از آداب و دستور العملهای زند گی است که در قالب بازی، چه در دوران کودکی و نوجوانی و چه بزرگسالی قوانین زندگی را به بازی کنندهها آموزش میدهد .خوشحالم که در این حرکت فرهنگی نقشی دارم.
شما این اقدام را به صورت رسمی نیز دنبال کردید، تاکنون چه بازیهایی ثبت کردهاید؟
بله. بازیهای بومی محلی که با همکاری اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری و انجمن بازیهای بومی محلی هرمزگان سال ۹۴ به ثبت آثار ناملموس کشوری رسید؛ از جمله بازی «دَرا»، «بازی رَمازا» و بازی «رزمی بزمی رَحمونیا» بود.
از طریقهی انجام این بازیها برایمان بگویید.
در بازی رزمی بزمی رحمانیا، دایرهای زده میشود و تعدادی از ۱۲ نفر به بالا {عدد زوج} دو به دو با هم چوب بازی میکنند. این بازی مراحل مختلفی دارد که اول با حرکت نمادین پشت سر هم وارد میدان میشوند، حلقه میزنند و با هم دست میدهند؛ سپس چوبهای خود را میچرخانند و بعد چوبها را به هم میزنند، مانند کلاغ پر ( اخ کوجو ) چوب بازی میکنند – و نهایتا روی زمین غلت میزنند و بازی تمام میشود. رحمانیا، گروهی مبارز و مدافع بودند که کدخدا در روستاهای اطراف این افراد را داشتند که مراقب باشند و معمولا برای خودنمایی و آمادهسازی بدنی این رقص چوب را انجام میدهند.
در بازی «رمازا» – دو تیم تشکیل میشود و شرایط بازی این است که یکی از پاها را با دست بگیرند و قفل کنند که رقیب نتوانند دست را از پا جدا کنند و اگر بیفتند و دست از پا جدا نشود باز میتوانند به بازی برگردند. نماینده تیم باید خود را به خط پایان برساند و بقیه باید مراقب باشند که تیم حریف آن را نیندازد.
بازی درا– بسته به تعداد دَر یا خانهای که درست میشود، نفرات اضافه میشوند و میتوانند ۶ – ۸ – تا ۱۰ نفر بازی انجام شود . تعدادی، خطها را نگه میدارند و تعدادی از «دَرا» داخل میروند تا به خط پایان برسند و دوباره به جای اول برگردند.
چطور بازیها و اصالت آن را پیدا کردید؟
با توجه به توان جامعه محلی بسیاری از بازیها را خود مردم روستا به ما آموزش دادند . بعضی از قواعد و قانونها در جای جای شهر میناب متفاوت است که نیاز است دادههای جامعه محلی را جمعآوری کرده و دستور العمل کامل و جامعی از آن در بیاوریم.
گستره بازیها شامل چه مناطقی از هرمزگان میشود؟
با توجه به مرکزیت بازیها میناب یا موغستان به عنوان اولین سکونتگاه های منطقه جنوب کشور و شرق استان همه فرهنگ جامعه اطراف منطقه میناب ، هرمز ، آنامیس ، اورگانا ، مغ ستان و یا هر نامی که در طول تاریخ بر روی این سرزمین گذاشته شده است را فرا گرفته است . اینجا مهد تمدن است و تمامی مناطق اطراف به نوعی با فرهنگ میناب در آمیخته است
برای زنده نگه داشتن و اشاعه آن چه اقداماتی انجام دادهاید؟
در فضای مجازی انجمن فرهنگی، هنری، ورزشی و معیشتی میناب را با حضور بیش از یک هزار و 350 عضو تشکیل دادیم. تاکنون فعالیتهای فرهنگی، محیط زیستی و اجتماعی از جمله جشنوارههای مختلف را در طول سال انجام دادهایم. در همین راستا دومین جشنواره آیینی بازیهای بومی-محلی را اردیبهشت ماه سال جاری در روستای گورزانگ برگزار کردیم. این جشنواره آخرین بار سال 92 برگزار شده بود؛ دوباره آن را احیا کردیم که با استقبال خیلی خوب اهالی همراه بود.
آیا تشکیلات رسمی برای ساماندهی علاقمندان به ورزش و بازیهای بومی محلی ایجاد کردهاید؟
خیر. در حال حاضر هیچ تشکیلات ثبت شدهای برای علاقمندان به بازیهای بومی محلی ایجاد نشده است اما در هیئت بازیهای بومی-محلی تصویب و مصوب شده که به صورت رسمی برگزاری این بازیها به دبیرخانه جشنواره آیینی و زیر نظر فعالین اجتماعی قرار گیرد.
استقبال مردم چطور بوده است؟
استقبال بسیار خوب بود. از کودکان تا پیرمردان، همه علاقهمندان و حضور دارند. این اقدام نوستالژی بزرگترها و جایگاهی برای تخلیه انرژی کودکان شده است. همه تشنه بازی و شادی هستند و با توجه به فضایی که ما در روستا در اختیار داریم، بچهها هر زمانی که بیکار باشند می توانند بازی کنند. این روزها یک تحول اجتماعی ایجاد شده است. در حال حاضر با توجه به شدت گرما ساعتی از عصر به بازیهای ساحلی، تمرینات رزمی و … مشغول میشوند. این فرهنگ کم کم در حال جا افتادن است تا از ظرفیت روستا برای توانمندسازی بچهها استفاده کنیم. در واقع برگزاری دومین جشنواره بازیهای بومی محلی گام مثبتی بود و جای بسی خوشحالی و امیدواری است.
چه سخنی با مسوولان دارید؟
یک کلمه، مسئولان باید نگاهشان را تغییر دهند و به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر توجه کنندو ببینند که منِ فعال اجتماعی جامعه محلی چه نیازهایی دارم.
حرف آخر
صادقانه بگویم که اگر مسوولین محترم همراهی خوبی داشته باشند، یکی از بهترین باشگاههای منطقه را با بهترین ظرفیتها برای کودک تا جوانان در روستای گورزانگ تشکیل میدهیم.
دایره هنر ، پیوند کارآفرینی و هنر ساحل نشینان
بازارچه گمبرون در دایره هنر پارک ساحلی صدف برگزار شد
یکی از مهمترین مشکلات شهر و عامل تأثیرگذار در ایجاد دیگر آسیبهای اجتماعی، بیکاری است. بالا بردن توانمندی اقتصادی و ایجاد شغل برای ساکنان به رفع محرومیت و حل بسیاری از مشکلات آنها کمک میکند. ایجاد بازارچه مشاغل خانگی برای زنان سرپرست خانوار یا آنها که دستی در هنر دارند در برآورده کردن بخشی از هزینههای زندگی آنها تأثیر دارد
در این راستا با خانم الهام افشار گفت و گویی داشتیم که مدتی است بازارچه گمبرون را در بندرعباس پارک ساحلی صدف و در دایره ای منسوب به دایره هنر برگزار کرده اند .
خودتان را معرفی کنید
الهام افشار فارغ التحصیل رشته گرافیک و حدود ۲۰ سال است که ساکن استان هرمزگان و شهر بندرعباس هستم . عضو صندوق اعتباری هنر ، مدرس رسمی اداره فرهنگ و هنر ارشاد اسلامی و همچنین مدرس سازمان فنی حرفه ای هستم . فعالیت خود را با تدریس نقاشی شروع کردم و در دوره ای هم مدرس دانشگاه بودم .
چه کار هنری انجام میدهید؟
تدریس نقاشی همیشه همراه من بوده وهست . هر وقت وارد حرفه ای جدیدی هم شده ام تدریس نقاشی را هم انجام داده ام و در کنار این هنر تئاتر ، نجاری ، طراحی صحنه و دکور را انجام می دهم و گاهی هم به عکاسی مشغولم.
در حال حاضر در اداره میراث فرهنگی هستم و به عنوان صنعت گر در نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی که در ساختمان معاونت هست مشغول به کار هستم
ایده این کار از کجا به ذهنتان رسید؟
ما در بندرعباس فضای اختصاصی که فقط هنرمندان در آن جمع شوند، نداشتیم . فضایی که بدون اینکه الزاما اتفاق مالی بزرگی در آن رخ دهد، صرفا اینکه ساعتی هنرمندان دور هم جمع شوند و دست سازه های خود را معرفی و به فروش برسانند . با هم گفتگو کنند نظرات خود را بیان کنند و اتفاق نوی از دل این رویداد رقم بخورد
قرار بود جمعه بازار گمبرون باشد – هفته اول هم جمعه برگزار شد اما نظر اکثیرت بر این شد که پنجشنبه ها باشد که رونق بیشتری داشته باشد
در مورد اسم بازارچه توضیح دهید
اسم بازارچه به انتخاب آقای محمد سایبانی و با تایید ایشان و اصالتی که در پشت این اسم بود نهفته بود انتخاب شد
گمبرون لفظ اصیل و ایرانی Gamrou است که به زبان پرتقالی به معنای کجکی راه رفتن بر گرفته از راه رفتن خرچنگ که از اّبزیان هرمزگان است
و روز به روز رونق بیشتری بگیرد و ادامه دار شود تا در نهایت یک بازارچه هنری به شکل رسمی در بندرعباس راه بیافتد
تاکید ما بر این بود که به هیج عنوان محصولات غذایی و حتی اب معدنی در این بازارچه ورود نکند تا این رویداد کاملا خالص و یکدست مخصوص هنرمندان باشد
استقبال کارآفرینان چطور بود؟
استقبال کار افرینان یکی از چالش های ما است – زیرا مکانی که ما انتخاب کردیم . در مرکز شهر در کنار پارکینگ اسکله حقانی واقع در بوستان صدف که دو سه سالی است که فضای دایره شکلی جهت اجرای تئاتر روباز درست شده است
ای فضا پله ای و سکو مانند است و تا به حال رویدادی شکل نگرفته است
ما آنجا را دایره هنر نامیدیم و احساس کردیم مکان مناسبی برای فروش محصولات هنری و فرهنگی است
و دیگر نیازی به میز و صندلی نیست
دغدغه شما چیست ؟
ما از بچه ها قرار نیست هزینه ای دریافت کنیم و اعلام کردیم که حضورشان به صورت رایگان است . نتوانستیم هزینه ای برای تبلیغات، نور و صدا کنیم
انتظار داریم سازمان های مربوطه از ما حمایت کنند – اما در واقع جز سه بنری که شهرداری در سطح شهر برای ما زد اتفاق مثبتی رخ نداده و حمایتی صورت نگرفته است.
این مکان نیاز به معرفی دارد . فضایی که ما در نظر گرفتیم از بیرون در دید نیست و نمایی ندارد
در دایره هنر از بیرون فقط سکو نشان داده میشود و کسی متوجه نمی شود که پشت این دیوار کسی نشسته و محصولات را می فروشد .
دوستان صنعتگر معمولا فضایی انتخاب می کنند که قبلا به رونق رسیده باشد در صورتی که ما نیاز داریم که هنرمندان تشریف بیاورند تا به رونق برسد
مجوز های مورد نیاز را از چه سازمان هایی دریافت کردید ، همکاری مسوولان با شما چطور بود؟
برای اینکه این رویداد به صورت رسمی رقم بخورد با ادارات دولتی و سازمان ها وارد مذاکره شدیم و تا بتوانیم امکانات و تسهیلات دریافت کرده و مجوز های لازم را بگیریم.
طبیعتا شهر خلاق – شورای شهر – شهرداری – سازمان میادین و مشاغل شهرداری از مکان هایی بود که ما مراجعه کردیم، باید بگویم که کار راحتی نبود و البته هنوز هم مجوز را به شکل رسمی به ما نداده اند
سازمان مشاغل می خواهند هزینه دریافت کند در صورتی که ما نمی خواهیم از هیچ هنرمندی برای چند ساعت ماندن و رقم زدن این رویداد هنری و فروش محصولش هزینه ای دریافت کنیم
به ما سه هفته فرصت دادن و بعد از آن بنا دارند از ما هزینه دریافت کنند
استقبال چطور بود ؟
متاسفانه استقبال خیلی کم بوده است – بچه های هنرمند نگاه متفاوتی دارند – اگر فروختند که چه بهتر، نشد رویداد هنری رقم خورده است سازی زده شده – گفتگو می کنند و ..
اما دوستانی که در حوزه صنایع دستی فعالیت می کنند صرفا برای فروش می آیند و معمولا انتخابشان جایی است که پر رفت و آمد باشد و شرایط آماده است .
در حال حاضر چند نفر در بازارچه حضور دارند، چه محصولاتی ارائه می دهند؟
الهام افشار طراحی لباس و نقوش روی پارچه
پانته نقیب پور نقاشی پارچه و ظروف حصیری
صفورا معماری عروسک بافی با قلاب
مریم کمالی بافت مکرومی کیف و کلاه
غزل موحدی جواهرات چوبی
میترا ربیعی سفال و سرامیک دستساز
هما کلونی سفال و سرامیک دستساز
مژده شعبانی عروسک بافی
حانیه اکبری زیورآلات سنتی
معصومه قدرتی سفالگری
ثناء دیناری اکسسوریهای دست ساز
بردیا دهقانی کتاب
امیر حسین ابشناس مصنوعات چوبی
گروه موسیقی جاماش به سرپرستی عظیم حاجی پور و گروه موسیقی نابینایان به سرپرستی محمد پودینه در رویداد های گذشته ما را همراهی کردند .
ساعت کاری؟ روز هفته؟
پنجشنبه ها از ساعت 6 تا 10 شب
آیا این بازارچه دائمی است؟
امیدواریم که این اتفاق بیافتد
چگونه علاقه مندان به حضور در بازارچه با شما تماس بگیرند
از طریق فضای مجازی و یا حضوری مراجعه می کنند
آیا عضویت رایگان است؟
بله
حرف آخر
دغدغه است که از ما حمایت نمی شود
باید اعلام کنم این یک گروه و دورهمی خودجوش است و خود هنرمندان باید بیاید و حمایت کنند . دوست داریم که این حال خوب و رونق را به فضا بدهیم تا بتوانیم یک بازار بزرگ هنری ایجاد کنیم
از شما تشکر می کنم که صحبت های من را منتشر میکنید ، این حمایت بزرگی است و امیدوارم اتفاق های خوبی رقم بزند
یک روایت از اجحاف سالنهای موسیقی در حق کنسرت بانوان
سرپرست یک گروه موسیقی بانوان درباره برگزاری یک جشنواره موسیقی مختص به بانوان میگوید: «برگزاری جشنوارهای مختص به بانوان میتواند نکته مثبتی باشد ولی اگر قرار است رقابتی سالم صورت بگیرد نباید خیلی به این تفکیکگذاریها قائل بود»؛ او البته میگوید تفکیک میتواند موجب اجحاف بزرگ در حق گروههای موسیقی بانوان شود و خیلی کسی پیگیر این حق و حقوق نباشد؛ و روایتی از این اجحاف را بیان میکند.
گروه موسیقی «ماهنی» در سومین روز از جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در سانس بانوان در تالار وحدت روی صحنه رفت که به همین دلیل، با ماندانا غفاری (نوازنده پیانو و سرپرست گروه «ماهنی») گفتوگویی داشتیم.
نمیتوانیم به درستی تبلیغ کنیم!
غفاری در گفتوگو با ایسنا درباره سختی فعالیت این گروه به عنوان یک گروه بانوان گفت: زمانی که به عنوان یک گروه بانوان فعالیت میکنیم، در برگزاری کنسرت در بخش صدابرداری کار ما سخت میشود و یا نمیتوانیم به درستی تبلیغ کنیم. همچنین ساعتهایی که برای برگزاری کنسرت در اختیار ما میگذارند غیراستاندارد است و این باعث میشود نتوانیم مخاطبهای زیادی را جذب کنیم و مخاطبهای ما کم میشوند.
ساعت دو ظهر برای کنسرت غیراستاندارد است
او درباره سانسهای ساعت دو که در اختیار کنسرتهای بانوان قرار داده میشود، گفت: ساعت دو در تابستان اوج گرما است و کمتر کسی حاضر است در این ساعت از منزل یا محل کار خود خارج شود و به یک کنسرت برود. حتی اگر مخاطب تمایل هم داشته باشد، ترجیح میدهد این سختی را به جان نخرد و به کنسرت نرود. زمانی هم که ما مخاطب نداشته باشیم، نمیتوانیم به درستی فعالیت کنیم و شناخته شویم.
یک اجحاف در حق زنان برای هزینه سالن کنسرت
این هنرمند همچنین درباره اجارهبهایی که برای سانس ساعت دو از آنها اخذ میشود، گفت: هزینهای که ما برای سانس ساعت دو در تالار وحدت پرداخت میکنیم، با هزینهای که برای سانس ساعت ۹ شب این سالن پرداخت میشود، تفاوتی ندارد که این اجحاف بزرگی در حق خانمها است؛ زیرا زنان در برگزاری کنسرت هزینه سنگینی را به دوش دارند، مشکل تبلیغات دارند و مجبور هستند در ساعتی روی صحنه بروند که جذب مخاطب کار دشواری است.
هزینهای که ما برای سانس ساعت دو بانوان در تالار وحدت پرداخت میکنیم، با هزینهای که برای سانس ساعت ۹ شب این سالن پرداخت میشود، تفاوتی ندارد که این اجحاف بزرگی در حق خانمها است؛ زیرا زنان در برگزاری کنسرت هزینه سنگینی را به دوش دارند، مشکل تبلیغات دارند و مجبور هستند در ساعتی روی صحنه بروند که جذب مخاطب کار دشواری است
به حمایت مالی نیاز داریم
او درباره مشکلات مالی گروههای بانوان نیز گفت: در بین خانمها، نوازندههای خیلی خوبی داریم ولی امکانات ما برای نگه داشتن این گروهها به لحاظ مالی در دراز مدت کار سختی است و به حمایت نیاز داریم؛ زیرا اگر این حمایتهای مالی صورت بگیرد گروههای موسیقی بانوان میتوانند کار موسیقی و اجراهای بهتری ارائه دهند.
همچنین از این نوازنده پیانو سوال کردیم که مشکلاتی که در مسیر فعالیت گروههای بانوان وجود دارد را به چه صورت میبیند که گفت: سازمانها و نهادهای مرتبط با امور هنری باید از شکلگیری گروههای موسیقی نوپا حمایت کنند تا بعدا بتوانند از آنها بهرهبرداری کنند ولی چون این حمایتها و امکانات مالی وجود ندارد، خانمهایی که در موسیقی فعال هستند دست به گریبان بخش خصوصی میشوند که اگر آنها نیز مایل به حمایت نباشند، مجبور به توقف فعالیتهای گروهی خود خواهند شد.
او ادامه داد: لازم است که ارگانی در کنار وزارت فرهنگ، سرمایهگذاری درستی در فعالیت موسیقی خانمها داشته باشد و بودجهای را به آنها اختصاص دهد تا گروههای شناخته شده و یا گروههای تازهکار را حمایت کند. همچنین کارشناسان موسیقی خانم زیاد داریم و لازم است که این افراد کار خانمها را به نظر کیفی بررسی کنند تا موسیقی باکیفیت در کنسرتهای بانوان ارائه شود.
نباید برخوردهای سلیقهای در خارج از تهران داشته باشیم
این هنرمند همچنین درباره برخوردهای سلیقهای استانها در برگزاری کنسرتهای بانوان گفت: متأسفانه تمام پتانسیل هنری و کاری ما در پایتخت رخ میدهد و این اعمال سلیقههایی که در شهرستانها صورت میگیرد موجب میشود که خانمها کمرنگ شوند و یا برای فعالیت به تهران بیایند.
تفکیکگذاری چندان درست نیست اما…
همچنین از غفاری درباره برگزاری یک جشنواره موسیقی مختص به بانوان سوال کردیم که گفت: میتواند نکته مثبتی باشد ولی اگر قرار است رقابتی سالم صورت بگیرد نباید خیلی به این تفکیکگذاریها قائل بود. ما نباید با آقایان تفاوتی داشته باشیم که بخواهند جشنوارهای مجزا و فارغ از جشنوارههای عمومی برایمان برگزار کنند. به هر حال خانمها آنقدر توانمند هستند که هیچ کم و کسری از گروههایی که خیلی راحتتر کنسرت برگزار میکنند، ندارند و میتوانند همپای آنها حرکت کنند. ولی اگر هم چنین فستیوالی وجود داشته باشد که تمام خانمها در همه بخشهای هنری از آواز گرفته تا آهنگسازی حضور پیدا کنند، در شناسایی نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان زن موثر خواهد بود.
تنها به دنبال حق خود هستیم
او همچنین فعالیت بانوان در عرصه موسیقی ایران را نوعی تثبیت حضور دانست و توضیح داد: به هر حال خانمها هر کاری که کنند و هر برنامهای که در هر زمینهای داشته باشند، یک نوع قدرتنمایی و تثبیت حضور است. خانم تنها میخواهند حق و حقوقی که متعلق به آنها است را داشته باشند و قصد مبارزه یا مقابل کسی ایستادن را ندارند. صرفا میخواهند به جایگاهی که حق آنها است برسند.
او در پایان صحبتهای خود نیز درباره تشکیل گروه «ماهنی» گفت: ما از سال ۹۳ گروه را تشکیل دادیم، منتهی نه در زمینه بانوان؛ بلکه یک کوارتت بودیم که هم بخش سازی داشتیم و هم بخش آوازی که آواز گروه دو صدایی زن و مرد بود. در این سالها آثاری را به صورت تکترک و بیکلام منتشر کردهایم.
دوباره با طبیعت، نخستین نمایشگاه عکس حیات وحش هرمزگان
“مرتضی آریانژاد”، عکاس مینابی متولد ۱۳۶۰ محقق حیات وحش و مدیر موسسه حامیان حیات وحش هرموز است.
ثبت اولین رکورد خرس سیاه آسیایی در مناطق شهرستان هشتبندی، چاپ شده در مجله IBN در سال ۲۰۱۷، اولین رکورد رسمی مارشو، کشندهترین مار ایران در کوههای شرق استان هرمزگان و چاپ مقاله کوتاه در مجله Herpetological journal در سال ۲۰۲۰، چاپ مقاله کوتاه زندهگیری خرس سیاه در ایران در مجله IBN در سال ۲۰۲۲، چاپ مقاله پراکندگی پلنگ ایرانی در غرب آسیا در شماره ویژه مجله Cat news در سال ۲۰۲۲، چاپ مقاله پراکندگی دو گونه جغد کمیاب عمانی و ماهیخوار و چاپ عکس جغد عمانی روی جلد مجله Zoology in the Middle East در سال ۲۰۲۲، چاپ مقاله اولین رکورد درخت سرو مدیترانهای (زربین) در شهرستان بشاگرد در مجله طبیعت ایران ۱۴۰۲، مجری طرح سازمان ملل SGP در شرق هرمزگان آموزش و توانمندسازی جامعه محلی و حفاظت از گونه در خطر انقراض پلنگ ایرانی ۱۴۰۲ از جمله فعالیت ها و اقدامات وی میباشد.
او در باب معرفی خود میگوید: زمین مادری جایی بود که اولین بار تصویر پلنگ را ثبت کردم، باور وجود پلنگ در کوههای میناب، اشتیاق من را برای ثبت حیات وحش بیشتر کرد. ساعتها و روزهای بسیاری در سرما و گرما به انتظار دیدن نشستم، منتظر ماندم و با ثبت این شکوه قدم به قدم نزدیکتر شدم. از شوق دیدن هر پرندهای پرواز کردم. با ثبت هر گونهی جدید دلگرم شدم و با مرگ معصومانهی هر پلنگی گریستم. برای دیدن خرس سیاه، غارنشین شدم. حالا نوبت وقف شدن برای طبیعت بود چرا که این عکسها هر کدام گواه هویت یک جغرافیاست. طاهر قدیریان فعال محیط زیست و معلم طبیعت الهام بخش من در این راه بود تا بتوانم هویت زیستی هرمزگان را به باور برسانم.
درباره نمایشگاه توضیح دهید ؟ ایده آن از کجا به ذهنتان رسید و از کی عکاسی را شروع کردید؟
استان هرمزگان یکی از متنوع ترین استانها در بحث تنوع زیستی گونههای مختلف جانوری در کل کشور است، اما مردم استان شناخت چندانی نسبت به حیات وحش موجود ندارند؛ به طور مثال اولین فیلمهایی که از پلنگ منتشر کردم مردم میگفتند که غیرممکن است که میناب پلنگ داشته باشد. این بازخورد مردم برای من جالب بود که تا این اندازه با حیات وحش و محیط زیست غریبه هستند. این ایده به ذهن من آمد که اگر نمایشگاهی از گونههای جانوری استان برپا کنم شاید دغدغه مردم درباره حفظ محیط زیست بیشتر شود. در واقع با این کار یعنی معرفی گونهها، احتمال حفاظت از حیات وحش بیشتر میشود.
از سال ۹۱ عکاسی حیات وحش را به طور نیمه حرفهای و از سال ۹۴ پس از آشنایی با استاد «طاهر قدیریان» به طور حرفه ای شروع کردم و ادامه دادم. نتیجه این نمایشگاه عکسهایی است که از سال ۹۴ ثبت کردم. رشته تحصیلیام فنی بود اما علاقه زیادم به حیات وحش باعث شد به این سمت بیایم. بیشترین فعالیتهایم تحقیق و پژوهش از حیات وحش است.
برای ثبت عکسها چقدر زمان گذاشتید ؟
برای ثبت عکسها زمان زیادی گذاشتم. طولانیترین زمانی که برای عکسبرداری گذاشتم، خرس سیاه بود که سه سال طول کشید.
این سه سال در واقع زمانی بود که دیگر میدانستم کجا میتوانم پیدایش کنم و چطوری به دنبال آن بروم. وگرنه سالها قبل دوست داشتم از خرس سیاه عکس بگیرم اما نمیدانستم که دقیقا کجا و کی به دنبالش بگردم.
عکاسی از چه حیواناتی است ؟ در کدام مناطق؟ آیا بومی هرمزگان هستند؟
از کودکی علاقه و شناخت زیادی روی گونههای جانوری و طبیعت داشتم و این موضوع باعث شده بود که همیشه درباره آنها تحقیق کنم. سعی کردم گونههایی را انتخاب کنم که کمتر دیده شدهاند. مثلا زمانی که به کنار ساحل میرویم، گونههای مختلفی از پرندگان را میبینیم. سعی کردم به سراغ گونههایی بروم که کمتر هستند و پیدا کردنشان پروسه سختتری دارد. تمام عکسها از حیات وحش هرمزگان است و به خاطر کم بودن فضای گالری ما بخشی از عکسها را نتوانستیم به نمایش بگذاریم و تابلو ها، بخشی از گونههای جانوری هرمزگان است .
از تجربه عکاسی طبیعت بگویید ، چه چالشهایی دارد؟
عکاسان زیادی در استان داریم اما در بحث حیات وحش کمتر کسی به سراغ این ژانر میآید، چون کار بسیار دشوار و سختی است .
مثلا برای عکسبرداری از خرس سیاه باید در دمای ۵۰ درجه مرداد دنبال خرس برویم و این کار بسیار دشواری است. باید روزهای زیادی در زیستگاه حیات وحش باشید و هر روز هم به راهنمای محلی که همراهتان است حقوق بدهید، هزینه خورد و خوراک، از همه مهمتر تجهیزات و سخت افزارها این کار، لنزها، دوربینهایی که استفاده میشود بسیار گران است.
برای اینکه عکاس طبیعت شویم، چه ویژگیها و شاخصهایی نیاز دارد ؟
مهمتر از همه اینکه علاقمند به این کار باشید، چون کار بسیار سخت و دشواری است و البته شناخت نسبتا خوبی از گونههای جانوری لازمه کار است.
چه ابزارهایی مورد نیاز است ؟
دوربین چشمی – دوربین عکاسی بستگی به میزان هزینه – لنز تله – دوربین های سوپر زوم.
خاطرهای از ثبت عکسها برایمان بازگو کنید ؟
هر کدام از عکسها برایم یک دنیا خاطره است و پشت همه آنها یک داستان جالب است.
مثلا عکس “مار شو” برایم جذاب است. ماری که هیچ پادزهری در ایران ندارد و چندین سال دنبالش بودم و به طور رسمی خودم این مار را در شرق هرمزگان شناسایی و در ایران ثبت کردم.ثبت این عکس و این گونه خیلی برایم خاص بود.
از فعالیتهای موسسه حامیان حیات وحش هرموز بگویید؟
در موسسه حامیان حیات وحش هرموز پروژه بزرگی را در بحث کاهش تعارض پلنگ با دامداران در مناطق شرق هرمزگان کار کردیم.
ما در این پروژه، زیستگاههای پلنگ را پایش کرده و فهمیدیم که در شرق استان پلنگ وجود دارد و از آن تصویر گرفتیم و به دامدارانی که از پلنگ آسیب دیدند کمک کردیم. در بحث آموزش و عدم رها کردن دام بدون چوپان و … کارگاههای زیادی برایشان برگزار کردیم.
برپایی نمایشگاه عکس در سالهای گذشته متداول بود و استقبال خوبی هم از آن می شد، از نظر شما چرا این موضوع کمتر شده است؟
عکاسی از حیات وحش کار دشواری است و کمپانیهای خاصی مثل BBC، National Geographic فعالیت انجام میدهند چون بسیار پرهزینه است .
من برای هر کدام از عکسهایم میلیونها هزینه کردم تا توانستم این عکسها را ثبت کنم. شاید این موضوع یکی از عواملی است که باعث شده کمتر به این امر پرداخته شود .
حرف آخر
دوست داشتم مردم با گونههای زیستی استان آشنا شوند. اینها سرمایهای هستند که هزاران سال بوده و الان در حال نابودیاند. ما میتوانیم بی تفاوت باشیم یا اینکه دغدغهمان باشد و برای نجات آنها تلاش کنیم.
گفتنی است نمایشگاه “دوباره با طبیعت” با حضور مدیران، مسئولین محیط زیست و علاقمندان به حیات وحش افتتاح و از ۱۲ تا ۱۹ دی ماه از ساعت ۱۴ الی ۲۱ در گالری گرمساری فرهنگسرای طوبی بندرعباس در حال برگزاری می باشد.
مدیریت این نمایشگاه بر عهده “سارا میرزایی” است.
روایت زنان از ازدواجهای زودهنگام
خلاصهای از یک مقاله پژوهشی؛
تعدادی از زنان زیر ۱۵ ساله ازدواج کرده شهر «تیتکانلو» از عوامل زمینهساز مساله ازدواجهای زودهنگام میگویند؛ عواملی که کیفیت زندگی سالم و امنیـت نهـاد خانواده در سطوح مختلف را تحت تاثیر قرار میدهد.
امروزه باوجود افزایش آگاهی و دانش عمومی مردم در حوزههای مختلف، ازدواجهای زودهنگـام در دنیا و ایران همچنان شایع است. استان خراسان شمالی در زمره استانهایی بـا بـالاترین ازدواجهـای زودرس در ایران است. این مساله باعث شده تا «ندا رحیمی» و دیگران در مقالهای با عنوان «فهم تجربه زنان از ازدواجهای زودهنگام» [۱] به مطالعه مورد «شهر تیتکانلو» بپردازند.
هدف نویسندگان در این مقاله، مطالعه شرایط علّی، زمینهای و مداخلـهگر ازدواجهـای زودهنگام در بین زنان زیر ۱۵ سال این شهر بوده است. مشارکتکنندگان پژوهش حاضر، ۲۴ نفر از زنـان ازدواج کرده کمتر از ۱۵ سال شهر تیتکانلو هستند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدهاند.
آمارها راجع به ازدواج زودهنگام در ایران چه میگویند؟
طبق اعلام سازمان یونیسف (۲۰۲۳)، ازدواج زودهنگام کودکان بـه هر ازدواج رسمی یـا غیررسمی بین یک کودک زیر ۱۸ سال و یک بزرگسال یا یک کودک دیگر اطلاق میشـود. ازدواج زودهنگام نتیجه نابرابری جنسیتی ریشهداری است کـه باعث میشـود دختـران بـهطور نامتناسبی تحت تأثیر این عمل قرار گیرنـد. در سطح جهانی، شیوع ازدواج کودکـان در میان پسران تنها یک ششم در میان دختران است.
در ایران به مانند دیگر جوامع در حال توسـعه پدیـده کودک همسـری در شکل قابل توجهی در نقاط مختلف کشور شایع است. بهطوری کـه طبق آمارهای رسـمی سازمان ثبـت احوال کشور (۱۳۹۳) بالغ بر ۱۸۷ هزار ازدواج زیر سن قانونی ثبت شده است. براساس گفتههای معاونت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشـور در سال ۱۳۹۵ ، ۱۷ درصـد ازدواج دختران در ایران پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی بود.
بررسـی دادههـای مرکز آمار ایران نشان میدهد در ۹ ماه اول سال ۱۴۰۱ بـیش از ۲۰ هزار مورد ازدواج برای دختران کمتر از ۱۵ سال رخ داده استهمچنین، بررسـی دادههـای مرکز آمار ایران نشان میدهد طی سالهای ۱۳۹۶ تا، ۱۴۰۰ ۳۲ هزار ۵۲۴ دختـر کمتـر از ۱۵ سال ازدواج کردهاند. علاوه بر این، مطابق مرکز آمار ایران (۱۴۰۱) در ۹ ماه اول سال ۱۴۰۱ بـیش از ۲۰ هزار مورد ازدواج برای دختران کمتر از ۱۵ سال رخ داده است.
استان خراسان شمالی نیـز یکی از استانهایی است که بیشترین آمار ازدواجهای زودهنگام را در کشور دارد. با توجه به اینکه در استان خراسان شمالی و بهویژه شهر تیتکانلو، شیوع کودک همسری قابل تامل بوده و افزایش این پدیده میتواند کیفیت زندگی سالم و امنیت نهاد خانواده در سطوح مختلف را تحت تاثیر قرار دهد؛ انجام مطالعات علمی بـه منظور شناسایی عوامل زمینهساز مسئله ازدواجهای زودهنگام در جامعه هدف ضرورت دارد.
روایت زنان از ازدواجهای زودهنگام
در استان خراسان شمالی و بهویژه شهر تیتکانلو، شیوع کودک همسری قابل تامل بوده و افزایش این پدیده میتواند کیفیت زندگی سالم و امنیت نهاد خانواده در سطوح مختلف را تحت تاثیر قرار دهد
سیمای کلی مشارکتکننندگان
مشارکتکنندگان در این پژوهش، بـا توجـه بـه شـایع بـودن ازدواجهای زودهنگام در سنین زیر ۱۵ سال، زنان ازدواج کرده کمتـر از ۱۵سال یعنی متولـدین ۱۳۸۶ به بعد در شهر تیتکانلو در سال ۱۴۰۱ هستند. معیار ورود به مطالعه، ازدواج نمودن زنـان زیر ۱۵ سال و ملاک خروج از مطالعه نیز ازدواج بالای ۱۵ سال بود.
جمعیت فعلی شهر تیتکانلو تقریبا برابر۴۲۵۰ نفر است. شغل بیشتر مردم ایـن شـهر، کشاورزی و باغداری و دامپروری است. به منظور رعایت جنبههای اخلاقی مربـوط بـه حفـظ حـریم خصوصی شرکتکنندگان، تمامی اسامی مشارکتکنندگان در پژوهش به صورت نام مستعار ذکر شده است.
مشارکتکنندگان به لحاظ سن در بازه ۱۲ تا ۱۵ سال قرار دارند. پایینتر سن موقع ازدواج، ۱۱ سال و بیشترین سن، ۱۴ سال بود. سطح تحصیلات مشارکتکنندگان از پنجم ابتدایی تا سوم راهنمایی است و شغل همه آنها خانهداری است. به لحاظ تعداد فرزند نیز ۱۰ نفر از مشارکتکنندگان بدون فرزند، ۱۳ نفر، تک فرزند و یک نفر نیز دو بچه دارد.
زنان در مورد دلایل ازدواج زودهنگام خود چه میگویند؟
شرایط علّی موثر بر کودک همسـری عبارتند از: عوامل فردی، عوامل خـانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی.
۱- عوامل فردی
مقوله محوری عوامل فردی ترکیبی از سه خرده مقوله «نیاز به همدم و تکیهگاه»، «تمایل مردان به ازدواج با دختران کم سن» و «ضعف مهارتهای زندگی» است.
مهدیه ۱۴ ساله: خب آدم در واقع نیاز داره یکی اون رو دوست داشته باشه و اونم یکی را دوست داشته باشه. تو خونه خیلی بهم منت میزنند من فکر میکنم که خونه شهر بیمنت است برای همین زود ازدواج کردم.
زهرا ۱۳ ساله: خیلی از پسرها معتقدند وقتی با دختری که سن و سالش کم هست ازدواج میکنی راحتتر میتوانی روش تاثیر بگذاری و اون دختر را هر جور که خودت دوست داری میتوانی بزرگ کنی.
کوثر ۱۵ ساله: توانایی و قدرت تصمیمگیری به شکل مستقل نداشتم و هیچ اطلاعی از مسئولیتهای دوران متاهلی نداشتم و تابع تصمیمات خانواده بودم. اصلاً نمیدانستم ازدواج چیه.
۲- عوامل خانوادگی
مقوله محوری عوامل خانوادگی از ترکیب سه خرده مقوله «رهایی از محدودیتهای خانه پدری»، «خانواده نابسامان» و «فقر عاطفی در خانواده» است.
سمیرا ۱۴ ساله: مادرم وقتی چهار سالم بود فوت کرد و پدرم با زن دیگه ای ازدواج کرد. زندگی با نامادری واقعاً خیلی سخت و از دست همدیگه خسته شده بودیم و برای رهایی از این شرایط زود ازدواج کردم.
بنفشه ۱۳ ساله: پدر و مادرم سر چیزهای کوچک و بی خود با همدیگه دعوا میکردن و فضای خانوادهمان خیلی سرد و خشک بود و هیچ کسی توجهی به عواطف و احساسات من نمیکرد.
۳- عوامل اجتماعی
مقوله محوری عوامل اجتماعی از ترکیب سه خرده مقوله «اهمیت یافتن زنانگی»، «ازدواجهای ترتیب یافته» و «تاثیر گروه همسالان» است. اهمیت یافتن زنانگی به این معنی است کـه یکی از عواملی که باعث ازدواج زودرس در دختران میشود؛ علاقه آنها به «زن شدن» و امکان انجام دادن کارهای زنانه مثل آرایش کردن، پوشیدن لباسهای باز و مجلسی، خریـد طلا و جواهر است.
منیژه ۱۵ ساله: لباسهایی بود که نامزدها میتونستن بپوشن که مجردها نمی تونستن … فرد متاهل می تونست تو مجلس لباسهای مجلسی بپوشه ولی من این اجازه رو نداشتم … فرد متاهل می تونست آرایش کنه.
الهه ۱۲ ساله: خانوادهها و بزرگترها هر جور که خودشان دوست دارند، میبُرند و میدوزند و ما هم با توجه به احترامی که برای شان قائل هستیم، نمیتوانیم چیزی بگوئیم.
۴- عوامل فرهنگی
مقوله محوری عوامل فرهنگی از ترکیب چهار خرده مقوله «ترس از بیآبرو شدن»، «هراس از تجرد»، «فقر فرهنگی» و «فشار هنجاری» است. ترس از بیآبرو شدن از دیگـر عوامل موثر بـر ازدواج زودهنگام در بین مشارکتکنندگان است. در واقع با توجه به محیط و فضای کوچک شهر تیتکانلو، رو در رو بودن روابط در این شـهر، قـوی بودن عرف و هنجارهای اجتماعی، بسیاری از خانوادهها برای حفظ آبرو و شأن خانوادهشان ترجیح میدهند فرزندان دخترانشان در سنین پایین ازدواج کنند تا مبادا دختران وارد روابط نامتعارف دختر و پسری، فرار از خانه، به فساد کشیده شدن و مورد مزاحمت قرار گرفتن، قرار بگیرند.
در واقع با توجه به محیط و فضای کوچک شهر تیتکانلو، رو در رو بودن روابط در این شـهر، قـوی بودن عرف و هنجارهای اجتماعی، بسیاری از خانوادهها برای حفظ آبرو و شأن خانوادهشان ترجیح میدهند فرزندان دخترانشان در سنین پایین ازدواج کنند تا مبادا دختران وارد روابط نامتعارف دختر و پسری، فرار از خانه، به فساد کشیده شدن و مورد مزاحمت قرار گرفتن، قرار بگیرند
فهیمه ۱۳ ساله: به خاطر اینکه از طرف پسرها مورد مزاحمت قرار نگیرم پدر و مادرم زود من رو به عقد شوهرم درآوردند تا نکنه سوژه این و اون بشویم و حرف ما سر زبانها بیفتد.
حنانه ۱۴ ساله: در شهرهای کوچک با بالا رفتن سن دختر کسی برای ازدواج سراغ اون نمیرود و خیلی وقتها دخترانی که سنشان بالاست و در خانه ماندهاند مجبور میشوند به جاهای دورتری بروند.
سارا ۱۵ ساله: در تیتکانلو رفتن به شهرهای دیگه برای ادامه تحصیل نزد خیلی از پدر و مادرها مخصوصاً پدر بزرگها و مادر بزرگها بد تلقی میشود به همین خاطر خیلی از دخترها چون میدانند نمیتوانند به دانشگاه بروند در دوران راهنمایی یا دبیرستان تن به ازدواج های زودرس میدهند.
سازناز ۱۴ ساله: از آنجا که همه اعضای فامیل در سنین پایین ازدواج کردهاند از تو هم انتظار میرود که در سن پایینی ازدواج کنی. یک جورایی ازدواج در سنین پایین رسم شده است و تو نمیتوانی جلوش بایستی.
۵- عوامل اقتصادی
مقوله محوری عوامل اقتصادی از ترکیب دو خرده مقوله «شرایط اقتصادی مطلوب خواستگار» و «تنگناهای اقتصادی خانوادهها» است. پایگاه یا شرایط اقتصادی مناسب خواستگار نیز از جمله عواملی است که مشارکتکنندگان بدان اشاره نمودهاند.
در واقع، «پولدار بـودن خواستگار»، «پولدار بودن خانواده پسر»، «اهمیت داشتن ماشین و خونه پسر»، «اهمیت داشتن سرمایه و دارایی پسر»، از جمله عواملی است که خانوادهها و خود دختران در امر ازدواج آنها را در نظـر میگیرند.
حنانه ۱۴ ساله: الان شرایط از نظر اقتصادی خیلی سخت شده و از نظر خانوادهها دخترها نان خور اضافه هستند و بهتره که هر چه زودتر بروند و خودشان تشکیل خانواده بدهند.
مژگان ۱۲ ساله: تا خواستگاری موقعیتش خوب باشه و خانه و ماشین داشته باشه با ازدواج دخترها موافقت میکنند.
جمعبندی
تحلیل دادههای پژوهش بیانگر آن است که شرایط علّی موثر بر کودک همسری در میان زنـان مشارکتکننده عبارتند از: عوامل فردی (نیاز به همدم و تکیهگاه، تمایل به ازدواج با دختران کم سن و ضعف مهارتهای زندگی)، عوامل خانوادگی (رهایی از محدودیتهای خانـه پـدری، خانواده نابسامان و فقر عاطفی در خانواده)، عوامل اجتماعی (اهمیت یافتن زنانگی، ازدواجهـای ترتیب یافته و تاثیر گروه همسالان)، عوامل فرهنگی (ترس از بیآبرو شدن، هراس از تجرد، فقـر فرهنگی و فشار هنجاری) و عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی مطلوب خواسـتگار و تنگناهـای اقتصادی خانوادهها).
در تحلیل دلایل ازدواجهای زودهنگام دختران در شهر تیتکـانلو میتـوان گفـت کـه پدیـده ازدواج زودهنگام در جامعه ایران امری دیرین و دیرپاست. هر چند این پدیـده در بعضـی منـاطق شهری و پیشرفته امروزه کمرنگتر شده است، اما همچنان در بسیاری از مناطق شهری و روستایی کشور تعداد زیادی از نوجوانان در معرض خطـر ازدواج زودهنگـام قراردارنـد و بـا شـرایط فرهنگی موجود در جامعه و آموزشهای سطح کلان در جامعه و گسترش خدمات اجتماعی و غیره هنوز معضل مهمی به شمار میآید.
کودک همسری در زنجیره نابرابری جنسیتی تحت تـأثیر فقر، توقعات اجتماعی، خشونت فرهنگی، هنجارهای کلیشهای جنسیتی، همچنان بـه عنوان یک الگوی سنتی زناشویی در میان بسیاری از اقوام و مناطق روستایی و شهرهای کوچـک رواج دارد.
علاوه بر شرایط علّی که به طور مستقیم ازدواجهای زودهنگام دختران را تحت تاثیر قرار میدهد، یکسری عوامل تسهیلگر (عوامل زمینهای و مداخلهگر) نیز وجود دارند کـه زمینه و بستر را برای ازدواجهای زودهنگام دختران فراهم میسازند. این عوامـل عبارتنـد از: اعتقـادات دینـی و سنتی، مردانگی هژمونیک، اهمیت یافتن بدن و استفاده از رسانههای جمعی.
پینوشت
[۱] رحیمی، ندا و دیگران (۱۴۰۲). «فهم تجربه زنان از ازدواجهای زودهنگام»؛ مطالعهای در شهر تیتکانلو»، نامه انجمن جمعیتشناسی ایران، سال هجدم، شماره ۳۵.