دسته: طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
پروانه بیابانی

پروانه بیابانی متولد سال ۱۳۰۵ در بندرعباس است وی یکی از معروفترین شاعران خطه هرمزگان می باشد . تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر به پایان رساند اگر چه ازدواج زود رس امکان ادامه تحصیلات را به وی نداد اما از همان جوانی روح ظریف و پر احساسش کلمات را برای ابراز تفکراتش به بازی می گرفت
خانم بیابانی چگونگی شاعر شدنش را اینچنین بیان می کند :
در دوران کودکی رسم بر این بود که بچه ها را به مکتب خانه می فرستادند . من نیز در آنجا علاوه بر فراگرفتن قرآن ، به شعر و ادب و داستان علاقه مند شدم تا جاییکه در سن ۸ سالگی کتابهای (یوسف و زلیخا) و (خرم زیبا) را مطالعه کردم . دقیقا از آن دوران به بعد سرودن شعر را آغاز کردم .
بیابانی گرچه سبک کهن را در شعرش دارد ولی روح نو گرای او کلمات را آنقدر صمیمی و با باورهای امروز نزدیک می کند که فراموشمان می شود که در سبک کهن سیر و سلوک می نماییم
وی غزلیات ، دوبیتی ، مثنوی و رباعی های زیادی را سروده است .
نمونه ای از اشعار :
خوشا از عشق تو سرشار بودن
به یادت تا سحر بیدار بودن
طبیبم گر تویی دارم تمنا
همیشه لذت بیمار بودن
خوشا در نیمه شبها با تو بودن
به وصفت این دوبیتی ها سرودن
خوشا دروازه های رحمت تو
به روی هر خطاکاری گشودن
خوشا از عشق تو دیوانه بودن
به آن دیوانگی افسانه بودن
خوشا ای مشعل جاوید هستی
به پیش درگهت افسانه بودن
سولماز سبزی

سولماز سبزی متولد آبان ماه ۱۳۶۳ در آباده ی شیراز است . از کودکی در بندرعباس بزرگ شد و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور بندرعباس به پایان رسانید.
سبزی از ابتدای تشکیل انجمن غزل هرمزگان با اعضا همکاری کرد و جز یکی از مهم ترین اعضای انجمن دوشنبه محسوب شد. خواندن شعر او همیشه زیبا و تاثیر گزار بوده است.
او از قافیه بهترین استفاده را برای ردیف می برد به طوری که قافیه و ردیف در شعر های سبزی جدا نشدنی و به جا می آیند. شعرهایش واقعیتی خیال انگیزند و همین ویژگی او را جز غزلسریان موفق استان به حساب می آورد.
گرچه در ساحل خود شعر فراهم دارد
قشم طوفان زده انگار تو را کم دارد
موج ها در تب و تابند و تو را می خواهند
چشمشان خیره که دستان نو مرهم دارد؟
و عجیب آنکه جزیره به تو می اندیشد
او دلی مثل تو و مثل همین ماهی ها
بر خلاف تو ولی چهره در هم دارد
کاش می شد که بیایی به طوافم آخر
اشک هایم چه کم از چشمه ی زمزم دارد ؟
قایق و اسکله و ماهی و دریا جمعند
قشم غیر تو ، ببین هر چه بخواهم دارد
هاجر مهدی حسینی

هاجر مهدی حسینی در سال ۵۲ در شهرستان میناب و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش از مداحان و ذاکران امام حسین بود و در همین راستا شعرها و نوحه هایی مذهبی می سرود. سرودها و نواهای پدر، تاثیرگذارترین اتفاق در زندگی شاعرانه اوست. تحصیلات خود را تا متوسطه در زادگاهش گذراند و برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی وارد تربیت معلم فاطمه الزهرا بندرعباس شد.
انس او با سعدی و حافظ باعث شد که او در جوانی با زبانی محکم به شعر بپردازد به طوری که میتوان او را در زمره یکی از غزلسرایان زن موفق استان هرمزگان به حساب آورد.
مهدی حسینی یکی از اعضای انجمن غزل هرمزگان و یکی از کسانی است که انجمن دوشنبه ها را همراه با چند تن از اندیشانش بنا نهاد. آثار او در کتاب ها و مجلات محلی و کشوری به چاپ رسیده است. تاثیرپذیری او از بهمنی در غزل خاصه غزلهای تغزلی و عاشقانه به خوبی مشخص است.
او شاعری است که زنانه در شعر زندگی می کند. اگرچه زبان شعرش در ابتدا به دلیل مانوس بودن با آثار قدما ، کهنه به نظر می آمد اما اکنون با زبانی به روز شعر میسراید و بنا به این تغییر فضای شعر و محتوای کلامش نیز تغییر کرده است.
درد شعر او اکنون زنانه و مادرانه است . عشق در اجتماعش رخ می دهد. به طوری که مخاطب باور میکند که اتفاقات درون شعرش مسائل زندگی شاعر است.
او دارای مقام هایی در جشنوارهها و کنگرههای شعر است . از جمله: مقام دوم جشنواره خلیج فارس هندیجان در سال ۸۹ ، مقام دوم جشنوارههای حوزه هنری در بندرعباس، مقام دوم شعر دفاع مقدس ، برگزیده شعر فجر استانی و غیره …
نخستین مجموعه شعر هاجر مهدیحسینی با عنوان «عکسی شبیه من خبر روزنامههاست» از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شد.
مهدیحسینی درباره این مجموعه شعر گفت: «عکسی شبیه من خبر روزنامههاست» شامل تعدادی از غزلهای من به همراه چند رباعی و دوبیتی است که طی بازه زمانی ۱۰ سال گذشته سروده شدهاند.
وی افزود: این شعرها اغلب از درونمایه اجتماعی، عاطفی و مذهبی و آیینی برخوردارند.
این شاعر درباره فضا و زبان غزلهایش توضیح داد: حال و هوای این شعرها با یکدیگر متفاوتند، اما آنچه در اغلب این شعرها و بهویژه غزلها دیده میشود، پایبندی به همان ساختار کلاسیک غزل است، البته در برخی شعرها زبان مدرنتر و جدیدتری را بهکار گرفتهام.
مهدی حسینی در توضیح معیار گزینش شعرهای این مجموعه گفت: شعرهای این دفتر از یک بازه زمانی ۱۰ ساله انتخاب شدهاند، اما در انتخاب آنها سعی کردهام متناسب با شرایط، فضای شعرها به زمان حاضر نزدیکتر باشند.
نمونه ای از اشعار او :
ای حواشی مرا تنها تو راز
ای دو چشم شاعرت مهمان نواز
واژه ها را می کند همبازیت
چشمهای مست از خود راضی ات
واژه هایت حرف حرف آبادیند
چشمهایت شعر مادرزادیند
ای تلاش سال های رنج من
ای مسیر نقشه های گنج من
دزد دریایی شبی در خواب شد
نقشه یک عمر او بر آب شد
ای نفس هایت حلال زندگی
تا تو هستی خوش به حال زندگی
زندگی من توی مرگم تویی
دفتر عمر چهل برگم تویی
گونه هایم خاک باران خورده اند
شعرهایم روی دستم زده اند
من نمیگویم سزایم این نبود
تهمت عشق شما سنگین نبود
محبوبه اسماعیلی

محبوبه اسماعیلی شاعر، پژوهشگر و ادیب خوشسخن هرمزگان در مهر ماه ۱۳۶۰ در خانوادهای فرهنگی و ادبدوست به دنیا آمد. سرودن شعر را از ۱۳ سالگی شروع کرد و یک سال بعد در مسابقات دانشآموزی مقام دوم استانی را به دست آورد. همین موفقیت، عاملی بود برای روی نهادن حرفهای او به دنیای شعر و شاعری. اسماعیلی از سال ۱۳۷۹ که تحصیل در دوره کارشناسی ادبیات فارسی را آغاز کرد، با استقبال شاعران برتر هرمزگان مواجه گشت و سالهای پیاپی موفق به کسب مقامهای متعدد در زمینه شعر شد؛ از جمله: مقام اول شعر دانشجوی شیراز، مقام اول شعر استانی هرمزگان، مقام اول شعر عاشورایی استان، مقام اول شعر عاشورایی در حوزه هنر، برگزیده ششمین کنگره شعر جوان کشور، و برگزیده شعر زیر آسمان الوند همدان. از محبوبه اسماعیلی دو کتاب شعر به نامهای «تو اتفاق نیفتادهای، نمیفهمی» و «مراعات بینظیر» به چاپ رسیده است؛ همینطور، ایشان دارای مقالات متعدد تحلیلی ادبی و چند کتاب پژوهشی با عناوین: آشپزخانه سنتی هرمزگان، کهن الگوهای استان هرمزگان، نویسندگان کوچک روستای ما و اقلیم بومی در شعر شاعران هرمزگان میباشد. اسماعیلی چند مجموعه شامل غزل، ترانه و اشعار کودک نیز آماده چاپ دارد. ایشان هماینک با مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پیام نور دبیر متوسطه دوم آموزشوپرورش میناب است. او در کارنامهاش، دبیری صفحه شعر هفتهنامه گامرون و سردبیری فصلنامه پژوهشی اورمزد و ویراستاری چندین کتاب پژوهشی را دارد.
در اینجا برای نمونه، غزلی از کتاب «تو اتفاق نیفتادهای، نمیفهمی» را میآوریم.
نقاش ذهن من! کمکم کن که پا شوم
دِینی شوم به حضرت شعر و اَدا شوم
فرصت به من بده که در این عصر، لااقل
تصویر آبدیدهترین نیزهها شوم
تیرِ مرا به زهر بیالود در کمان
از قید و بند بومِ تو باید رها شوم
داغی نشسته بر دلِ تاریخ اگرچه من
هفتاد و دو جراحت دل را دوا شوم
بر آن سرم که سر بسرایم به دست تو
تا انقلاب دیگری از کربلا شوم
***
دو رباعی زیر نیز از کتاب «مراعات بینظیر» این شاعر انتخاب شده است:
میخواست شبی به اعتقادم برسد
با این همه، باز ایستادم برسد
ناگاه مرا به دست ابلیس سپرد
این بار فقط خدا به دادم برسد
***
دریای جنوب را نگیرید از من
تأثیر غروب را نگیرید از من
این لحظه کنار ساحل گلشهریم
این لحظه خوب را نگیرید از من
***
کتاب «تو اتفاق نیفتادهای، نمیفهمی» مجموعهای است از غزلیات این شاعر جوان که انتشارات شالی آن را به چاپ رسانده است. نوبت چاپ اول پاییز ۱۳۹۱ و شمارگان آن ۱۰۰۰ جلد است.
***
کتاب «مراعات بینظیر» مجموعه رباعیات محبوبه اسماعیلی است که به همت انتشارات دارالتفسیر قم چاپ شده است. نوبت و سال چاپ کتاب، اول/ ۱۳۹۱ و شمارگان آن ۲۰۰۰ جلد است.
امینه دریانورد
شاعری از جنس دریا

او متولد ۱۳۵۵ در درگهان قشم است. تحصیلات را در رشته مردمشناسی در قشم به پایان رساند و در اداره ارشاد اسلامی درگهان قشم مشغول به شد . وی هم اکنون رئیس اداره کتابخانه عمومی قشم است.
زندگی در کنار دریا و اسکله باعث بروز ذوق و قریحه ی شعری اش شد. به طوری که کاملا مشخص است او با دریا و عناصرش در شعر زیسته است. در نگاه او به طبیعت و بویژه به دریا، آب ، قایق و … کاملا تغزلی و شاعرانه است
امینه دریانورد همواره از بهمنی به احترام یاد کرده است و با خضوع او را استاد تاثیر گذار و البته استاد تمام نمای غزل معاصر می دادند.
درون مایه اشعارش بیشتر تغزلی و اجتماعی است . در شعرش اندیشه موج می زند . این فلسفه همیشه عمیق بوده و انسان را مجبور به تفکر میکند
شعر در او زنانه است . شعر زنانه ای از جنس دریا. همین ویژگیها باعث شد که دریانورد در زنان شاعر هرمزگان جزء یکی از بهترین ها باشند. او در چندین جشنواره و کنگره ملی شرکت کرده که حائز مقام آنها بوده است.
برگزیده کنگره چهارم شعر و قصه جوان بندرعباس
برگزیده جشنواره شعر شب های شهریور تهران در سال ۸۸
برگزیده جشنواره شعر دفاع مقدس سال ۸۸
نمونه ای از اشعار او
برقص تا که برقصد تمام من با تو
ببین به تجربه من خسته می شوم یا تو
من و تو لنج به ساحل نشسته ایم برقص
خیال کن که منم، من غریق و دریا تو
چه ناگهانی از این اتفاق شیرین تر
مرا که راه نجاتی نمانده، اما تو
دوباره آبی و آرام می شوی فردا
و هم جزیره چه زیباست این که فردا تو
کنار اسکله لنگر گرفته باشی و من
بپرسمت که چه کردی، چه کرده ای آیا تو ؟
که من منی که به ساز زمانه رقص نکرد
چه بی مضایقه رقصید با تو – تنها تو