دسته: طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
طیبه قاسمی
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
طیبه قاسمی در سال ۱۳۶۸ در یک خانواده متوسط و مذهبی به دنیا آمد . لیسانس روانشناسی و تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه پیام نور میناب گذراند . طیبه شعر را از ۲۲ سالگی آغاز و در کمتر از یک سال غزل را به طور جدی دنبال کرد و سپس وارد انجمن شعر میناب شد.
وی استادش را یعقوب سهوزاده و مشوق اصلی خود را برادرانش حسین و جعفر قاسمی می داند.
می شود امشب تمام آسمان را دید و رفت
در سکوت شب تمام غنچه ها را چید و رفت
میشود امشب کنار خیمه ها با سوز دل
در میان دشت خون از کربلا پرسید و رفت
میتوان امشب کنار دجله با دلواپسی
مادران با ناله های بی صدا رو دید و رفت
می شود امشب میان خیمه ها یک جا گریخت
یا که فردا جرعه ای از آب را نوشید و رفت
می توان عباس را بی دست فردا دید و رفت
یا که فردا با زمین و آسمان خندید و رفت
بی قراری می کند امشب زمین با آسمان
شاید او هم از خدا این ظلم را پرسید و رفت
راضیه کلانتر
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
راضیه کلانتر یکی از شاعران پر از احساس است که از ۹ سالگی قدم در واردی شعر گذاشته و تا کنون با غزلهای زیبای خود در عالمی دیگر سیر میکند و جستجوگر لحظه های ناب شعر می باشد.
عشق در شعر راضیه کیفیتی خاص و عمری پایدار دارد. وقتی شعر می گوید از اعماق وجود خود فریاد بر می آورد.
در شعر زبانی روان ،گویا ، گیرا، زنده و پر احساس دارد و در عین حال فصیح و شیوا سخن می گوید.
شعرش چون از درون جانش تراوش می کند لاجرم در دل و جان آدمی می نشیند .
نمونه ای از اشعار او را مرور می کنیم:
خدا اگر چه که هست و اگر چه که پنهان است
قبول کن که به تعداد ما فراوان است
تفاوتی که در ادیان ما فراوان است
تفاوتی ست که در روح این خدایان است
پر از انالحق پوچم و بی گمان پیداست
هنوز درد جهان درد فقر ایمان است
قسم که اشهد ان لا الاه الا الله
فقط شباهت بین من و مسلمان است
حریص تر شده گر چه از ابتدا تنها
کسی که وارث ارض خداست انسان است
دچار شک شده ام اینکه سجده بر آدم
گناه بوده و حق با غرور شیطان است
اگر چه ما پر از اشکال و عیب و ایرادیم
خدا هنوز به دنبال خلق انسان است
آسیه صمیمی
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
آسیه در سال ۱۳۶۰ در میناب پا به عرصه وجود نهاد . از دوران راهنمایی به کشور خیال سفر کرد و ره آورد آن غزل های پر احساس و نغز می باشد .
اشعارش پر از شور و ذوق است و در آن وصف طبیعت و ستایش زیباییهای آن جایی خاص و گاه حالت نمادین دارد.
شعر آسیه آدمی را به عوالم تازهای می برد . شعرش هم لبریز از اشک است و هم رویا.
رویایی که انسان را به سرزمین جادویی خیال رهنمون می نماید .
صمیمی دختری اجتماعی و دانشجوی رشته علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور بود و شعر در خانواده شان ارثی.
خواهر و برادرانش نیز شعر می گوید .
در ادامه نمونهای از اشعار او را می خوانیم
دل به دریا می زنم آری از اینجا می روم
خسته از امروز آن سوی فردا می روم
بی نشان باید شدن در این هیاهوی وجود
موج می گردم شبی همراه به دریا می روم
اهل اینجا نیستم قلبم گواهی میدهد
عاقبت یک روز پنهانی ز دنیا میروم
زندگی در پیش چشمم یکسره خاکستری
کوچ باید کرد با پرهای رویا میروم
اشک می ریزم به سوگ لحظه های بی حضور
گفتهام صد بار و میگویم از اینجا می روم
خدیجه مهدی حسینی
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
خدیجه مهدی حسینی متولد اول دی ماه ۱۳۴۰ و یکی که از فرهنگیان برجسته شهر میناب و دارای مدرک فوق دیپلم آموزش ابتدایی است که بیش از ۲۰ سال است که آموزگار می باشد.
ذوق و قریحه ی شاعری را از پدر بزرگوارش عباس محمد حسینی که مداح اهل بیت بود به ارث برده و در زمینه های اخلاقی و اجتماعی شعر و غزل و رباعی می سراید.
ایشان خواهر بزرگ هاجر مهدی حسینی شاعر غزل سرای هرمزگانی است.
نامبرده عضو انجمن شعر کانون فرهنگی شهید عمرانی میناب است و در داستان نویسی و قصه گویی مهارت دارد.
نفس های تو را مانند قلبم دوست می دارم
ببخش گاهی اگر از زندگی از عشق بیزارم
نگاه سرد و مشکوک دلخوری ساده و راحت
که میگوید تو سیری از تشنج های دیدارم
هوای قلب من ابری و طوفان زا و گرد آلود
تو از باران میخوانی و من بدجور میبارم
چرا بی تو شدم تاوان عشق پاک من باشد
به جرم سوء ظن محکوم سزای چوبه دارم؟!!
اگر می رنجی از صبر و سکوتم پس چرا هرگز
نفهمیدی که از طرز نگاهت گله گی دارم
وجودم پر شده از تو و چشمانم که میبندم
تو هستی در میان لحظه های خواب و بیدارم
نه میدانی نه میخواهم بدانی تا چه اندازه
نفس های تو را مانند قلبم دوست می دارم
زهرا اسپید
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
زهرا اسپید متولد ۱۳۶۱ در بندرعباس است. تحصیلات خود را در رشته کشاورزی در دانشگاه هرمزگان به پایان رساند .
در مدت کوتاهی توانست خود را در شعر استان مطرح کند و به موفقیت هایی دست یابد و در شعر استادان تاثیرگذار خود را محمد علی بهمنی و عبدالحسین انصاری میداند و در حوزه داستان از تاثیر های مجید ذاکری ، مژده عباسی و پروانه ماندگاری یاد میکند .
اسپید یکی از بومی سرایان موفق و جوان هرمزگان است که البته به این قسمت از آثار او توجه شایانی نشده است . در ابتدا شعرهای مذهبی و مناسبتی میسرود اما بعد شعرهایش بیشتر تغزلی و دارای رنگ و بوی اجتماعی گرفت.
در شعر پایداری و دفاع مقدس هم البته دست به قلم گرفته و در همین حوزه نیز مقام سومی را از آن خود کرده است.
او برگزیده شعر فجر و کنگره شعر و قصه جوان در بندرعباس است .
در سال ۱۳۸۹ مقام اول در جشنواره شعر خلیج فارس در هندیجان را به دست آورد و در خرداد سال ۹۰ مجموعه شعری به عنوان “سر دسته گلهای وحشی” به چاپ رسانید.
او در حال حاضر مجموعه بومی سرودهها و ترانههای خود را در دست چاپ دارد.
چشم در آب خیره شده
شکل مواج یک جزیره شده
شور چشمش دوباره راه افتاد
از نگاهش ستاره راه افتاد
قلب صحرا سبو سبو لرزید
دست های یل هم لرزید
در خماری گذاشت دنیا را
روی دوشش نهاد دریا را
خواست دریا به باغ گل ببرد
قدر لبخند غنچه ها بپرد
داشت می رفت اتفاق افتاد
دست هایش از اشتیاق افتاد
رفت از دست جفت دستی که
تکه تکه دو جام مستی که
قیم شاخه های کوچک بود
ساقی ساقه ای که کودک بود
دست تا دست رفت دریا تا
خورد تیری به مشک بعدش با
چنگ و دندان و آ..ه به دریا ریخت
از دو چشمان ماه دریا ریخت
سارا عباسی
طعم گس شعر ، معرفی زنان شاعر هرمزگان
سارا عباسی در اسفند ماه 1365 به دنیا آمد . در کنار مادر بزرگش که خواهر صالح سنگبر بود، به همراه خاله ی شاعر و در محیطی که اهالی خانه ، اهل مطالعه بودند بزرگ شد.
مادربزرگش با خواندن داستان هملت و دیگر آثار بزرگ جهان، سارا را با ادبیات می کرد و همین زمینه بود برای اینکه استعداد وی برای شعر و داستان در سن نوجوانی کشف شود .
دکتر محمدحسین بهرامیان را استاد تاثیرگذار زندگی خود میداند و معتقد است که آشنایی با بهرامیان و اطلاعات بی نظیرش در عروض شعری، تصویرسازی و غزل معاصر بهترین فرصت برای پرورش استعداد ادبی او بود.
عباسی در کنار شعر و داستان به هنرهای تجسمی هم علاقه فراوان دارد و تخصص او در حیطه هنرهای بصری رشته گرافیک است.
دوره کارشناسی خود را در سمنان با همین گرایش به کار را پایان رساند . او در شعر، داستان، عکاسی، پوستر ، تئاتر و … دارای مقام هایی از جمله: مقام دوم داستان بلوط در یاسوج ، مقام اول داستان دانش آموزی ، برگزیده جشنواره ساوالان در اردبیل، برگزیده جشنواره تولیدات حوزه هنری ، برگزیده جشنواره شعر فجر در سال ۸۸ ، مقام دوم بین المللی پوستر در گلستان و … می باشد.
سارا هم اکنون نیز هنر های یاد شده فعال است.
لیوا بزن به برقص من و خنده سر بده
زارم به زیر آر و مرا درد سر بده
بین شکوه عشق من و دستهای تو
منها نکن ، جمع نبند ، ضربدر بده
دریا شو خواهرانه،نه ،نامرد شو مرا
بر دل زدن به پیکر مستت جگر بده
در من بریز عادت سرکنگی ات، جنوب!
هرچی فرشته روی تنم مانده پر بده
اینجا خدا پیاله زنان ، رقص می کند
یک دست جام باده به من بیشتر بده
شجیعه شجاع کریمی
شجیعه شجاع کریمی مشهور به علوی مقدم پایهگذار ادب استان هرمزگان و عضو انجمن ادبی ایران در سال ۱۳۱۷ متولد شد. پدرش افسر بود. دوران کودکی و نوجوانی را در شهرهای مختلف ایران گذراند و با آداب و رسوم مردم کشور آشنا شد .
در سال ۱۳۳۶ با جوانی به نام علی علوی مقدم از اهالی بندر عباس ازدواج کرد و از آن زمان تا کنون در بندرعباس زندگی می کند. وی از کودکی به کار های هنری و به خصوص شعر و نقاشی علاقه مند بود. از هر تصویری نقاشی می کرد و برای هر موضوع شعر می سرود.
درک محضر اساتید عالیقدری چون استاد محمد علی ناصح رئیس انجمن ادبی ایران و استاد خلیل خطیب رهبر استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران باعث شد که ایشان با رمز و راز شعر آشنا شود و پس از چند سال با راهنمایی فقیه مرحوم ناصح قصص قرآن مجید را شروع نمود که مورد توجه استاد قرار گرفت و همزمان با قصص قرآن با راهنمایی استاد خطیب رهبر پایهای از احکام آیات قران مجید و نهی کردن مردم از گناه و به سوی حق طلبیدن آنها را برای ارشاد مردم زمان خود به رباعی در آورد.
اوخ که زمانه اندک اندک اندک بر بود
زیبنده ترین گوهر دریای وجود
آن عمر عزیز را که نعمت خواندند
آسان بگرفت و پیکرم را فرسود
***
نوروز شد و بنفشه آمد بطرب
بلبل بفغان آمد و قمری بشعب
وان نخل بلند سبز و خرم در باغ
آویزه ی سینه کرد طوقی ز رطب
پروانه بیابانی
پروانه بیابانی متولد سال ۱۳۰۵ در بندرعباس است وی یکی از معروفترین شاعران خطه هرمزگان می باشد . تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر به پایان رساند اگر چه ازدواج زود رس امکان ادامه تحصیلات را به وی نداد اما از همان جوانی روح ظریف و پر احساسش کلمات را برای ابراز تفکراتش به بازی می گرفت
خانم بیابانی چگونگی شاعر شدنش را اینچنین بیان می کند :
در دوران کودکی رسم بر این بود که بچه ها را به مکتب خانه می فرستادند . من نیز در آنجا علاوه بر فراگرفتن قرآن ، به شعر و ادب و داستان علاقه مند شدم تا جاییکه در سن ۸ سالگی کتابهای (یوسف و زلیخا) و (خرم زیبا) را مطالعه کردم . دقیقا از آن دوران به بعد سرودن شعر را آغاز کردم .
بیابانی گرچه سبک کهن را در شعرش دارد ولی روح نو گرای او کلمات را آنقدر صمیمی و با باورهای امروز نزدیک می کند که فراموشمان می شود که در سبک کهن سیر و سلوک می نماییم
وی غزلیات ، دوبیتی ، مثنوی و رباعی های زیادی را سروده است .
نمونه ای از اشعار :
خوشا از عشق تو سرشار بودن
به یادت تا سحر بیدار بودن
طبیبم گر تویی دارم تمنا
همیشه لذت بیمار بودن
خوشا در نیمه شبها با تو بودن
به وصفت این دوبیتی ها سرودن
خوشا دروازه های رحمت تو
به روی هر خطاکاری گشودن
خوشا از عشق تو دیوانه بودن
به آن دیوانگی افسانه بودن
خوشا ای مشعل جاوید هستی
به پیش درگهت افسانه بودن
سولماز سبزی
سولماز سبزی متولد آبان ماه ۱۳۶۳ در آباده ی شیراز است . از کودکی در بندرعباس بزرگ شد و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور بندرعباس به پایان رسانید.
سبزی از ابتدای تشکیل انجمن غزل هرمزگان با اعضا همکاری کرد و جز یکی از مهم ترین اعضای انجمن دوشنبه محسوب شد. خواندن شعر او همیشه زیبا و تاثیر گزار بوده است.
او از قافیه بهترین استفاده را برای ردیف می برد به طوری که قافیه و ردیف در شعر های سبزی جدا نشدنی و به جا می آیند. شعرهایش واقعیتی خیال انگیزند و همین ویژگی او را جز غزلسریان موفق استان به حساب می آورد.
گرچه در ساحل خود شعر فراهم دارد
قشم طوفان زده انگار تو را کم دارد
موج ها در تب و تابند و تو را می خواهند
چشمشان خیره که دستان نو مرهم دارد؟
و عجیب آنکه جزیره به تو می اندیشد
او دلی مثل تو و مثل همین ماهی ها
بر خلاف تو ولی چهره در هم دارد
کاش می شد که بیایی به طوافم آخر
اشک هایم چه کم از چشمه ی زمزم دارد ؟
قایق و اسکله و ماهی و دریا جمعند
قشم غیر تو ، ببین هر چه بخواهم دارد
هاجر مهدی حسینی
هاجر مهدی حسینی در سال ۵۲ در شهرستان میناب و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش از مداحان و ذاکران امام حسین بود و در همین راستا شعرها و نوحه هایی مذهبی می سرود. سرودها و نواهای پدر، تاثیرگذارترین اتفاق در زندگی شاعرانه اوست. تحصیلات خود را تا متوسطه در زادگاهش گذراند و برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی وارد تربیت معلم فاطمه الزهرا بندرعباس شد.
انس او با سعدی و حافظ باعث شد که او در جوانی با زبانی محکم به شعر بپردازد به طوری که میتوان او را در زمره یکی از غزلسرایان زن موفق استان هرمزگان به حساب آورد.
مهدی حسینی یکی از اعضای انجمن غزل هرمزگان و یکی از کسانی است که انجمن دوشنبه ها را همراه با چند تن از اندیشانش بنا نهاد. آثار او در کتاب ها و مجلات محلی و کشوری به چاپ رسیده است. تاثیرپذیری او از بهمنی در غزل خاصه غزلهای تغزلی و عاشقانه به خوبی مشخص است.
او شاعری است که زنانه در شعر زندگی می کند. اگرچه زبان شعرش در ابتدا به دلیل مانوس بودن با آثار قدما ، کهنه به نظر می آمد اما اکنون با زبانی به روز شعر میسراید و بنا به این تغییر فضای شعر و محتوای کلامش نیز تغییر کرده است.
درد شعر او اکنون زنانه و مادرانه است . عشق در اجتماعش رخ می دهد. به طوری که مخاطب باور میکند که اتفاقات درون شعرش مسائل زندگی شاعر است.
او دارای مقام هایی در جشنوارهها و کنگرههای شعر است . از جمله: مقام دوم جشنواره خلیج فارس هندیجان در سال ۸۹ ، مقام دوم جشنوارههای حوزه هنری در بندرعباس، مقام دوم شعر دفاع مقدس ، برگزیده شعر فجر استانی و غیره …
نخستین مجموعه شعر هاجر مهدیحسینی با عنوان «عکسی شبیه من خبر روزنامههاست» از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شد.
مهدیحسینی درباره این مجموعه شعر گفت: «عکسی شبیه من خبر روزنامههاست» شامل تعدادی از غزلهای من به همراه چند رباعی و دوبیتی است که طی بازه زمانی ۱۰ سال گذشته سروده شدهاند.
وی افزود: این شعرها اغلب از درونمایه اجتماعی، عاطفی و مذهبی و آیینی برخوردارند.
این شاعر درباره فضا و زبان غزلهایش توضیح داد: حال و هوای این شعرها با یکدیگر متفاوتند، اما آنچه در اغلب این شعرها و بهویژه غزلها دیده میشود، پایبندی به همان ساختار کلاسیک غزل است، البته در برخی شعرها زبان مدرنتر و جدیدتری را بهکار گرفتهام.
مهدی حسینی در توضیح معیار گزینش شعرهای این مجموعه گفت: شعرهای این دفتر از یک بازه زمانی ۱۰ ساله انتخاب شدهاند، اما در انتخاب آنها سعی کردهام متناسب با شرایط، فضای شعرها به زمان حاضر نزدیکتر باشند.
نمونه ای از اشعار او :
ای حواشی مرا تنها تو راز
ای دو چشم شاعرت مهمان نواز
واژه ها را می کند همبازیت
چشمهای مست از خود راضی ات
واژه هایت حرف حرف آبادیند
چشمهایت شعر مادرزادیند
ای تلاش سال های رنج من
ای مسیر نقشه های گنج من
دزد دریایی شبی در خواب شد
نقشه یک عمر او بر آب شد
ای نفس هایت حلال زندگی
تا تو هستی خوش به حال زندگی
زندگی من توی مرگم تویی
دفتر عمر چهل برگم تویی
گونه هایم خاک باران خورده اند
شعرهایم روی دستم زده اند
من نمیگویم سزایم این نبود
تهمت عشق شما سنگین نبود