کارآفرینی سن و سال یا جنسیت نمی‌شناسد

مریم مومنی، بانوی هنرمند و کارآفرین

ارسال شده در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، توسط تابناک

بانوان هنرمند و کارآفرین با ایده‌های خلاقانه کسب و کار و شرکت‌های موفق‌شان در حال تغییر دنیا هستند.

کارآفرینی سن و سال یا جنسیت نمی‌شناسد. هر فردی به‌طور بالقوه می‌تواند کارآفرین باشد. مردان و زنان کارآفرین موفق زیادی در دنیا وجود دارند که با توجه به ایده‌های ذهنی‌شان دست به عمل می‌زنند و زندگی مرفه‌ و خوبی برای خود و سایرین ایجاد ‌می‌کنند.اما خیلی ها گمان می کنند کار آفرین کسی است که با سرمایه و دانش خود برای دیگران ایجاد شغل می کند و عده ای را به کار مشغول می کند شاید این درست باشد اما در واقع کارآفرینی عبارت است از ایجاد مشاغل و مقیاس گذاری برای ایجاد سود حتی برای خود.یعنی اگر شما با دانش، هنر و مهارت خود یک شغل بسازید و از طریق آن کسب درآمد کنید یک کار آفرین هستید .

زنان کارآفرین زیادی در دنیا وجود دارند که ممکن است حتی بعضی از آنها در اطراف محل زندگی شما مشغول به کار باشند و شما آنها را به خوبی بشناسید یا از دید شما فردی ناشناس باشد اما آنقدر در کسب و کارشان موفق‌اند که زندگی خوبی برای خودشان دست و پا کرده‌اند. بانوان کارآفرین با ایده‌های خلاقانه کسب و کار و شرکت‌های موفق‌شان در حال تغییر دنیا هستند.

با‌ این‌که زنان کارآفرین موفق زیادی در دنیا وجود دارند اما آیا نباید جایی برای آشنایی، معرفی و گردهمایی آنها در کنار هم وجود داشته باشد؟ در این جا ما به معرفی کارآفرینان موفق زن که تغییراتی در زندگی خودشان و دیگران ایجاد کرده‌اند می‌پردازیم. آشنایی با این زنان کارآفرین برتر و مطالعه زندگی آنها می‌تواند چراغ‌هایی را در ذهن شما روشن کند.

مریم مومنی ۱۸ سالش بود که کارش را بدون پشتوانه مالی و تنها با تشویق والدینش با یک چرخ خیاطی ساده که در هر خانه ای می توان یافت، شروع کرد و مهارت خیاطی و طراحی را در آموزشگاه های آزاد آموزش دید.

او از کوچکرین ها وکمترین ها شروع کرد، اولین کارهایش را به دوستان و آشنایان به صورت رایگان هدیه می کرد بعد از مدتی وقتی دوستانش می دیدند واقعا در کارش تبحر دارد برای تشویق او دوست داشتند کارش را جبران کنند. به مرور زمان که کارش رشد کرد و شناخته شد، وسایل و تجهیزات کار را نیز به روز کرد و هرچه زمان رو به جلو حرکت می کرد او نیز در کار و حرفه اش پیشرفت می کرد.او اکنون پس از ۲۰ سال تلاش به یک زن موفق هنرمند تبدیل شده است که در بسیار حرفه ای است و هنرش طرفداران زیادی دارد.

در ادامه با او به گفت و گو پرداختیم تا از چگونگی رسیدن به این موفقیت و پستی و بلندی هایی که در این راه با آن روبه رو بود برایمان بگوید.

لطفا خودتان را به صورت کامل معرفی کنید.

مریم مومنی متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۱ هستم .

تابناک: اهل کجایید؟

متولد شهرستان بجنورد مرکز خراسان شمالی هستم اما تمام دوران نوجوانی ام را تا همین الان که خدمت شما هستم در بندرعباس سپری کردم و خودم را یک بندری می دانم .

در کدامیک از رشته های هنری مشغول به کار هستید؟ و از کجا شروع کردید؟

رشته طراحی و دوخت اما بیشتر دوخت را انجام می دهم .دوران دبیرستانم را که به پایان رساندم ترجیح دادم اوقات فراغتم را در یکی از آموزشگاه های آزاد خیاطی بندرعباس یک دوره خیاطی را بگذرانم و خوشحالم که این فرصت پیش آمد تا بتوانم این هنر زیبا را آموزش ببینم .

چه شد که فکر کردید می توانید در این زمینه موفق باشید و آیا اصلا خود را فردی موفق می دانید؟

به نظر من هر خانمی که صاحب ذوق و سلیقه و استعداد است که می تواند نه تنها در این رشته بلکه در دیگر رشته های هنری با آموزش دیدن، شروع به کار کرده و ادامه دهد .این کار می تواند هم یک سرگرمی مفرح و هم یک منبع درآمد خوب برای هر خانمی باشد.

در رابطه با سئوال دوم باید بگویم؛ بله ۱۰۰ درصد خودم را یک زن موفق می بینم چون با زحمت و تلاش به این مرحله رسیدم و توانستم در این زمینه (البته به لطف مشتری های عزیزم، دوستان خوبم و دیگر اطرافیان که همیشه در کنار من بودند و به من کمک کردند) مطرح شوم و دوست دارم در همین مسیر به سمت موفقیت بیشتر پیش بروم .

چند ساله در این زمینه فعالیت می کنید؟

حدود ۲۰ سال است که با افتخار در این زمینه فعالیت می کنم .

نظرتان در مورد حمایت از بانوان هنرمند در هرمزگان چیست و آیا اصولا این اتفاق می‌افتد؟

خدا رو شکر در بندرعباس بانوان هرمزگانی به هنرهای دستی علاقه مندند و تا حدودی توانسته اند این هنر را در سطح هرمزگان مطرح کنند. اما متاسفانه جایگاه هنر زنان هرمزگانی در سطح کشور هنوز جا برای ابراز وجود و مطرح شدن دارد.

فکر می کنید تاکنون به حق خود رسیده اید؟

برای همه ی ما خانم ها محرز است که در جامعه به حق خود نرسیده ایم. اما در مورد خودم باید بگویم من در دانشگاه دولتی رشته ی طراحی دوخت قبول شدم اما به خاطر این که آن زمان فرزندم تازه به مدرسه می رفت نمی توانستم از تربیت فرزندم به خاطر دانشگاه بگذرم؛ همچنین مسیر دانشگاه هم برایم دور بود و چون کلاس ها هم صبح برگزار می شد هم بعد از ظهر، رفت و آمد برایم سخت بود به همین دلیل نتوانستم دانشگاه را در این رشته که واقعا به آن علاقه داشتم ادامه دهم.فکر می کنم اگر دانشگاه را ادامه می دادم آن زمان به حق واقعی خودم می رسیدم.ولی با وجود مسائلی که در زندگی داشتم تمام تلاش خودم را کردم و احساس می کنم هیچ کمبود و کم کاری در این زمینه نداشتم.اما منکر این که جایگاه من می توانست بهتر از این باشد نمی شوم چرا که همیشه اطرافیان شاهد تلاش های من برای به روز کردن هنرم مطابق با سلایق مردم در سال های مختف بوده اند .

آیا هیچ گاه انگیزه تان را برای ادامه از دست داده اید ؟

هیچوقت انگیزه ام را از دست ندادم چون واقعا عاشق کارم هستم. درست است که بعضی مواقع مشکلی پیش می آید کمبودهایی است اما چون من این هنر را عاشقانه دوست دارم، با وجود تمام کم و کاستی هایی که در این مسیر برای من پیش آمده هیچوقت انگیزه ام را برای ادامه دادن از دست ندادم.

کمی از خانواده تان بگویید. آیا خانواده اهل هنر هستند؟

پدرم نظامی بازنشسته هستند و مادرم خانه دار هستند البته در دوران نوجوانی خیاطی می کردند اما بعد از ازدواج و با وجود ۶ فرزند نتوانستند این هنر را ادامه دهند .اما همانطور که گفتم هر خانمی بدون شک سر چشمه ای از هنر در وجودش هست .من خودم به طراحی دوخت خیلی علاقه داشتم اما در بیشتر زمینه های هنری دست به کار بودم و تا حدودی آشنایی دارم.

بهترین مشوق شما چه کسی بوده است؟

مسلماً در جایگاه اول مربی ام بهترین مشوق من بودند که هم مرا تشویق می کردند و هم الگوی من بودند.بعد از آن مادرم بودند که خیلی به من کمک کردند و هرجا کم می آوردم ایشان مرا تشویق می کردند .در آخر مشتری ها و دوستانی که همیشه به من لطف داشتند و خواستار هنر من بودند و هر وقت کم کاری از سوی من صورت می گرفت آن ها این اجازه را ندادند که حضور من کمرنگ شود . همینجا از مشوق هایم برای حضور دلگرم کننده شان تشکر می کنم.

چه اهدافی برای آینده کاریتان دارید و برای دست یابی به این اهداف چه می کنید؟

هدف من برای آینده کاری ام این است که در سطح گسترده تری این هنر را ادامه دهم. اول از همه می خواهم به فراگیری این هنر در دانشگاه بپردازم و برای آن اقدام کنم . هنر خیاطی و طراحی دوخت خیلی گسترده تر از جایگاهی است که من در آن قرار دارم و می توانم در آن پیشرفت بیشتری داشته باشم.

در حال حاظر چه برنامه دارید؟

همچنان ارائه خدمت به مشتری های همیشگی و دوستان عزیزم و دوست دارم هنرم را به روز رسانی کنم به صورت حرفه ای کارم را ادامه دهم.

پیام تان برای بانوان ایرانی/هرمزگانی چیست؟

پیام من به تمام خانم ها این است که سعی کنید از وقتتان استفاده مفید ببرید و سعی کنید در هر زمینه هنری که می توانید خودتان را نشان دهید .مطمئنا تمام خانم های ایرانی صاحب سلیقه و هنر هستند پس در هر زمینه ای که می توانید ابراز وجود کنید حضور داشته باشید .غیر از هنر مادر و همسر بودن و خانه داری هنر های بسیاری هست که می توانیم خود را در آن ها پررنگ جلوه دهیم .از اوقات فراغتتان برای آشنایی با هنر های مختلف بهره ببرید چه بسا بتوانید از این راه کسب درآمدی هم داشته باشید.

چقدر هنر را در زندگی موثر می دانید؟

به نظر من هنر انرژی بخش و لازمه ی هر زندگی است و خیلی خوشحالم که خداوند این موهبت را در اختیار من قرار داده است.

به نظر شما اصولا تحصیلات آکادمیک لازمه این امر است؟

من تمام مهارت هایم را به صورت حرفه ای در آموزشگاه آزاد گذرانده ام ولی همانطور که پیش تر نیز گفتم این تصمیم را داشتم و دارم که در کلاس های دانشگاهی شرکت کنم . بله ۱۰۰ درصد تحصیلات دانشگاهی در این هنر و هر هنر و رشته ی دیگری بسیار موثر است .

چه افتخاراتی تا حالا کسب کرده اید و در چه نمایشگاه ها و رویدادهای هنری حضور داشتید؟ و چه دستاوردی برایتان رقم زده است؟

تمام افتخار من رضایت و اعتمادی است که مشتریان نسبت به من دارند. تنها در یک نمایشگاه شرکت و حضور داشتم که همین اواخر برگزار شد و خوشبختانه بسیار مورد استقبال قرار گرفت .

قشنگ ترین خاطره در زمینه کاریتان؟

خوشحالی و ذوق خانم ها، به خصوص عروس خانم هایی که بهترین و شادترین لحظات زندگی شان را با لباس هایی که من برایشان دوختم تجربه می کنند، به نظرم می تواند قشنگترین خاطره در زمینه ی کاری ام باشد.

بدترین و تلخ ترین خاطره شما در زمینه کاریتان؟

نمیشه گفت بدترین و تلخ ترین خاطره اما سخت ترین خاطره من ایامی هست که آنقدر سرمان شلوغ می شود که ما حتی فرصت آن که فرزندمان را در آغوش بگیریم نداریم مخصوصا ایام عید .زمانی بوده که ما 2 شب را تا صبح نخوابیدیم و مجبور بودیم بیدار بمانیم تا سفارش مشتری را به موقع به دستش برسانیم و همیشه به اینکه سفارش ها را سر وقت به دست مشتری رسانده ام و بدقول نبودم زبانزد بودم.

فکر می کنید تاکنون زن بودن مشکلی برای پیشرفت در کارتان ایجاد کرده است؟

خیر تا کنون زن بودن مشکلی برای من ایجاد نکرده اگر مشکلی نیز به وجود آمده به دلیل محدودیت هایی بوده که خودم باعث آن بودم .

وقتی در جایی از شما تعریف می کنند یا به عنوان یک بانوی موفق از شما نام برده میشود چه حسی به شما دست می دهد و از چه کسی تشکر می کنید؟

احساس قدرت و افتخار می کنم و هر خانم موفقی با شنیدن این که از او تعریف می شود احساس قدرت می کند. از خداوند، دوستان و مشتریانم که همیشه مرا همراهی کردند تشکر می کنم.

به نظر شما زندگی کردن بدون هنر به چه معناست؟

به شخصه زندگی بدون هنر برایم بدون معنی است. به چشم من هنر به زندگی زیبایی، شوق و انگیزه می دهد و لازمه ی زندگی است.

از نظر شما هنرمند به چه کسی گفته می شود؟

به نظر من کسی که هنر خود را با کمترین امکانات در سخت ترین شرایط به بهترین صورت ممکن در هر جای زندگی و هر جای دنیا نشان دهد، هنرمند است.این هنر می تواند هنر یک مادر موفق بودن، یک همسر موفق بودن و … باشد.

حرف آخر….

حضور من در نمایشگاه آفرینش که از هفته اخر اسفند تا ۱۵ فروردین در محل معاونت سازمان صنایع دستی استان هرمزگان به واسطه هنرمند عزیز استان خانم الهام افشاری بودند که در حق همه بانوان هنرمند زحمات بسیاری کشیده اند . ایشان حضور پررنگی در نمایشگاه داشتند و الگویی برای تمام خانم های هنرمندهستند، از همینجا از ایشان سپاسگزاری می کنم .

همیشه دوست داشتم بتوانم در جمعی از بانوان هنرمند موفق وجود داشته باشم و از آنها ایده بگیرم.حضور من در این نمایشگاه باعث جذب بیشتر مشتریانم شد، دوستان زیادی از بین این بانوان هنرمند پیدا کردم و از آن ها ایده گرفتم و همین موجب انگیزه بیشتر در من شد.بی صبرانه منتظر برگزاری مجدد اینگونه نمایشگاها هستم.

در آخر می خواهم این توصیه را به خانم ها بکنم ؛ همه ی ما به این زندگی دعوت شده ایم تا با انگیزه و هدف زندگی کنیم و برای داشتن یک زندگی موفق برنامه ریزی دقیق یکی از مهم ترین کار هایی است که باید انجام دهیم . زنان موفق زنانی هستند که هنر برنامه ریزی برای زندگی را در خود دارند و آن را به خوبی اجرا می کنند.بی هدف بودن و بی انگیزه بودن و تکرار روزمرگی را از خود دور کنیم و برای بهتر زیستن تلاش کنیم.

به امید روزی که فن بیان و سخنوری جز دروس مهم مدارس تدریس شود

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۸ فروردین ۱۴۰۰، توسط زهره کرمی

انیس عالی زاده ، متولد ۱۳۶۹ باغشهر فین بندرعباس ،کارشناس ارشد حسابداری و یک حسابدار است که به مجریگری علاقمند می باشد.

جشنواره مجریان و سخنوران صحنه ایران با عنوان جشنواره ملی سعدی هر ساله در روز بزرگداشت سعدی برگزار می شود ، این جشنواره حرکتی برای یکی شدن ، ارتقا و پیشرفت مجریان و سخنوران در رقابتی سالم در فضایی کاملا علمی و آموزشی است و مجریان و سخنوران از سراسر کشور در بخش ها و دره های سنی مختلف با هم به رقابت می پردازند. وی توانست در این دوره در بین ۲۰ اجرای برتر قرار گرفته و دیپلم افتخار بیست مجری برتر صحنه کشور را از دهمین جشنواره ملی سعدی دریافت کند.

از اولین تجربه اجرا زنده بگویید؟

اولین بار شهریورماه سال ۹۶  در فرهنگسرای طوبا شهر بندرعباس بود .به مناسبت عید غدیرخم و جشن یکسالگی کمپین محله زیبای من جناب آقای روح الله اسفندی نمایشی برای این جشن آماده کرده بودند که من به عنوان راوی نمایش روی صحنه رفتم.

سوژه های بحث و گفتگو بر چه اساسی انتخاب می کنید؟

برای مثال اگر قرار باشد با فردی گفتگو داشته باشم در مورد ایشان تحقیق میکنم ، آثارشان را مطالعه میکنم ، اگر به دوستان و خانواده فرد دسترسی داشته باشم با آنها نیز کمی صحبت میکنم  ، نظرات مردم در مورد وی و آثارش را بررسی می کنم و قبل از شروع برنامه هم با خود ایشان کمی صحبت میکنم و اینگونه بهتر میتوانم موضوع و سوژه برای بحث و گفتگو داشته باشم.

اصلی ترین شاخصه اجرای شما چیست؟

این رو باید از مخاطب ها پرسید اما فکر میکنم لبخند و صمیمت با مخاطب.

از مشکلات اجرای زنده بگویید؟

در اجرای زنده هیچ چیزی بعید نیست ! ایجاد مشکلات صدا یا نور و قطع شدن صدا یا نورصحنه ، فراموش کردن متن ، هر گونه واکنشی از سوی مخاطب نسبت به صحبت های شما ، مشکلات فنی ، به موقع نرسیدن مهمانان برنامه و در اجرای زنده و مخصوصا استیج مجری باید با تجربه خود به درستی صحنه گردانی کند و …

بدترین و بهترین خاطره از اجرا؟

خداراشکر تا این لحظه اتفاق بدی روی صحنه برایم رخ نداده و امیدوارم برای هیچ کس پیش نیاید. خاطره ی خوبم از اجرای بزرگداشت روز مادر است.در حین اجرا از مخاطبان خواستم که به احترام مادرهایشان دست بزنند که متوجه شدم مادر خودم هم در بین جمعیت است و بعد از اعلام این موضوع توسط مجری دیگر ، ایشان مورد تشویق جمعیت قرار گرفتند که برایم بسیار لذت بخش بود.

مجری محبوبتان چه کسی است؟

دو استاد عزیزم ، دو مجری توانمند ، سرکار خانم دکتر فریبا علومی یزدی  و سرکار خانم فاطمه امیر ابراهیمی

چه برنامه هایی اجرا کردید؟

دو دوره اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه کودک ، بزرگداشت روز مادر ، بزرگداشت هفته معلم ، همایش پیاده روی خانواده ، جشن عید غدیر،برنامه زنده اینترنتی جشنخونه و …

چه تفاوتی بین اجرای یک مجری و بازیگر وجود دارد؟

یک بازیگر برای بازی کردن مقابل دوربین آموزش دیده در حالی که یک مجری آموزش دیده در حالی که خودش باشد ( بازی نکند و تصنعی نباشد.) بتواند به بهترین نحو برنامه را پیش ببرد و مخاطب را با خود همراه کند. البته نمیتوان به یقین گفت که یک بازیگر نمیتواند مجری خوبی باشد یا بالعکس.

نظرتان درباره پوشش لباس زنان هرمزگان چیست؟

من پوشش محلی و بومی هر شهری را دوست دارم و بطور خاص پوشش بانوان هرمزگان . لباس بومی هر شهر جز جداناشدنی فرهنگ آن شهر است . لباس بانوان هرمزگانی رنگارنگ با تزیینات پولک ، گلابتون ، ودوو و … سرشار از حس زندگی و سرزندگی است . بقول شاعر :

حجاب بندری، برکه و جلبیل/ اصیل و ماندگار لنگن و مندیل

جومه کندوره ایش نقش و نگارن/ گل شلوار بادله اش پنگ نغارن

کمرچین تو عروسیون اپوشه/ ازن جلبیل خو کول و دست بی بی ابوسه

اگر کسی بخواهد این حرفه را دنبال کند پیشنهاد شما چیست؟

پیشنهاد من آموزش ، مطالعه و تمرین پیوسته است . یک مجری به همان اندازه که به فنون مختلف مجریگری باید اشراف داشته باشد باید از اطلاعات عمومی بالا و دامنه لغات گسترده ای برخوردار باشد .

و حرف آخر :

در جامعه در زمان ها و مکان های مختلف به کرات شاهد این موضوع بودم که افراد اعم از زن و مرد و در سن های مختلف به خاطر ترس از صحبت در جمع ، عدم توانایی نه گفتن ، خجالت و … سکوت کرده اند و این موضوع باعث شده است زندگی فرد نابود شود ، توانایی هایش دیده نشود ، موقعیت های خوب زندگیش از دست برود و …

امیدوارم روزی فن بیان و سخنوری جز درس های مهم مدارس تدریس شود تا هیچ وقت شاهد موارد بالا نباشیم.

پوشش متفاوت و زیبای هرمزگان ، گویای فرهنگ غنی و آداب و سنت های مردم جنوب

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۱ فروردین ۱۴۰۰، توسط زهره کرمی

حکیمه درغال متولد ۱۳۶۲ از روستای زیبای کرویه از توابع شهر رویدر در زمینه طراحی مد و لباس فعالیت می کند . از او پرسیدم که چه شد جذب طراحی لباس شدید؟

 پدربزرگ مرحومم خیاط مردانه دوز ماهری بود که هنر خیاطی را به مادرم یاد داد ،  از کودکی لباس های دست دوز و زیبایی می پوشیدم که حاصل ذوق و هنر مادرم در طراحی و دوخت بود ؛ چرخ خیاطی بابابزرگ از همان بچگی من را جذب میکرد ؛ مادرم هیچ وقت مدل های رایج و تکراری نمی دوخت همیشه طراحی و مدل سازی  لباس ها را خودش انجام میداد که هنوز هم از طراحی های قدیمی مادر در کارهایم استفاده میکنم … و با توجه به پیشینه هنری خانواده از ۲۳ سالگی کم کم جذب طراحی لباس شدم و این رشته را دنبال کردم  و در سال های اخیر علاقه وافرم به پوشش بومی و سنتی هرمزگان باعث شد فعالیتم را در این زمینه شروع کنم.

برای طراحی لباس از چه شیوه های استفاده میکنید؟

من ابتدا اسکچ طراحی رو آماده میکنم ، متریال های مورد نیاز را تهیه میکنم و  با استفاده از تکنیک های متنوع الگوسازی و دوخت طرح را اجرا میکنم ؛ رنگبندی و سایزبندی کارها مشخص میشود و سپس برای تولید ، الگوسازی و برش رو انجام داده و خیاطان در کارگاه ، دوخت لباس ها رو انجام  میدهند.

تزیینات لباس را هم  هنرمندان کمه کار در  کارگاه  انجام می دهند و برای کارهای نوار دوزی از زری های دست دوز و اصل استفاده میکنیم که کار دست هنرمندان خطه جنوب هست.

نظرت درباره فرهنگ و لباس هرمزگانی چیست؟

 پوشش بومی  هرمزگان هنری است که با وجود گذشت زمان همچنان ماندگار هست و به لحاظ نقش و نگارهای زیبای گلابتونی و زری دوزی شده منحصربفرد است

  پوشش متفاوت و زیبای هرمزگان درهرجای استان  گویای  فرهنگ غنی و آداب و سنت های مردم جنوب هست .

و به دلیل زیبایی های چشمگیری که دارد  قابلیت معرفی شدن در جهان را دارا میباشد و هرچی از قابلیت ها و زیباییهای این پوشش بگوییم کم گفتیم و امیدوارم که نسل جوان این هویت درخشان رو همچنان پاس بدارند.

چه دوره هایی برای طراحی لباس گذراندید و چه تاثیری روی کار شما گذاشت؟

در ابتدا این رشته رو از طریق دانشگاه گذراندم و بعد با استفاده از دوره های موسسه های مد و لباس در تهران سعی کردم تا مهارتم را ارتقاء بدم  و خدا رو شکر این دوره ها به من کمک کرد تا در کارم پیشرفت کنم و تجربیات مهمی رو کسب کنم.

برای طراحی لباس ها از چه چیزی الهام میگیرید؟

برای همه ی آیتم های مورد استفاده در طرح هایم از اِلمان های سنتی و فرهنگ غنی پوشش بومی استان هرمزگان ایده میگیرم.

کارهای خود را چگونه به مشتری ارائه میدهید؟

 نمونه های دوخته شده رو عکاسی کرده و در صفحه اینستاگرام قرار می دهم.  فروش آنلاین و فروش حضوری هم داریم که کارها در انواع طرح ها و رنگبندی های مناسب هر فصل و سایزبندی در اختیارمشتریان عزیز قرار می گیرد.

طرح های شما چه ویژگی دارد؟

 تلفیق سنت ها و مدرنیته ویژگی بارز طرح های من هست.

جایگاه طراحان لباس در هرمزگان را چگونه میبینید؟

در طی سال های اخیر جایگاه خوبی پیدا کرده و اگر مسولین محترم از طراحان حمایت کنند قطعاً روند رو به رشدی را در این حیطه شاهد خواهیم بود. تا قبل از شروع بیماری کرونا ایونت ها و جشنواره های مد لباس که در بندرعباس برگزار شد به معرفی طراحان استان کمک شایانی کرد.

اولین طراحی که انجام دادی چه بود؟

 اولین طرح لباس حنابندان خودم بود ، اکثریت از یک والر رنگی استفاده میکردند من طرح لباس رو تلفیقی از تنالیته رنگی سبز و پارچه طرحدار دوختم .

افزایش مزون چه تاثیری در جایگاه طراحان لباس دارد؟

 باعث افزایش رقابت و تولید بهتر خواهد شد چون استان ما از پناسیل هنری خیلی خوبی بهرمند است و مزون داری از مشاغل جذاب اما پردغدغه است و به مراتب سختر از فروشندگی لباس هست و مسلماً تنوع زیاد باعث جذب مخاطبین بیشتری خواهد شد و در این میان کیفیت و قیمت از نکات مهم بشمار میرود. با امید به اینکه بانوان کارآفرین با خلق ایده های جدید و کانسپت هنری مناسب و درخور در تمام نقاط دنیا پوشش و هنر هرمزگان رو معرفی کنند.

در طول سالهای فعالیتت به چه مشکلاتی برخوردی؟

رشته طراحی لباس در استان هرمزگان نوپا بود و در اوایل زیاد جدی گرفته نمیشد ؛ دوره های آموزشی این رشته در استان برگزار نمیشد ، بارها مجبور بودم مسافت های طولانی رو برم و خستگی های زیادی رو متحمل بشم و از مشکلات اساسی همه هنرمندان کپی های بی کیفیتی هست که به وفور بعد از ارایه طرح اصلی انجام میشه و این باعث رکود ماندن این هنر خواهد شد .

در آخر چه پیشنهادی برای دوستان طراحی که تازه وارد این رشته شدند، دارید؟

دوستانی که در آغاز راه هستند باید روحیه خستگی ناپذیر داشته باشند و حتما اصولی دوره های آموزشی مرتبط رو پیگیری کنند چون تحصیلات آکادمیک و تخصصی از نکات مهم هست و داشتن ایده و خلاقیت از ابزارهای مهم در حیطه طراحی مد ولباس به شمار میرود و با تلاش و پشتکار و توکل به خداوند بزرگ قله های موفقیت  را فتح خواهند کرد.

از یاد گرفتن نترسید

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱ فروردین ۱۴۰۰، توسط زهره کرمی

سپینود یزدان پناه متولد پنجم فروردین ماه ۱۳۷۳ دارای مدرک کارشناسی بازرگانی در دانشگاه هرمزگان و تقریبا دو سال است که طراح و مدیر برند وددو است .

از وودو بگو ، آیا توانستید کار آفرینی انجام دهید ؟

 در ابتدا طراحی ، خیاطی ، دوخت و ایده را خودم انجام می دادم اما به مرور با سه تولیدی کار  کرده و هر کدام ۵ نفر زیر مجموعه دارند که کارهای دوخت و برش را انجام می دهند و همچنین دوازده خانم هم داریم که کار بافندگی وددو ، زری، شک ، لبه و نوارهای سنتی را انجام می دهند و از رودان نیز بانوان هنرمندی داریم که برایمان گلابتون دوزی و برقع دوزی را انجام می دهند و باید بگویم بله به نوعی کارآفرینی را ایجاد کردیم.

با توجه به رشته تحصیلی ات چطور جذب طراحی لباس شدی؟

من رشته تحصیلی ام مدیریت بازرگانی بوده است ولی همیشه علاقه زیادی به طراحی داشتم و از سال دوم دانشگاه تصمیم گرفتم که خیاطی را یاد بگیرم . خیاطی و دوخت را آموختم اما دوست داشتم کارهای دست بافت و مخصوص خود هرمزگان را بیاموزم و در لباس ها و استایل های روز مره ام به کار ببرم .

چون کار دست بسیار ارزشمند بود و هم تولید خودمان است . بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه صفحه ای در اینستاگرام درست کردم و کارها آرام و کم کم پیش می رفت و فامیل و اطرافیان سفارش می دادند .

به مرور صفحه اینستاگرامی ام رشد کرد و از دیگر شهر ها علی الخصوص تهران سفارش گرفتیم وهنر دست زنان هرمزگان طرفداران زیادی پیدا کرد  و شلوار بندری را به عنوان شلوار بیرونی و یا زیر مانتو می پوشند و خیلی دوست دارند.

چه دوره هایی برای طراحی لباس گذراندید و چه تاثیری روی کار شما گذاشت؟

دوره ای برای طراحی لباس نگذراندم اما به صورت خودآموز نرم افزار مارولوس دیزاینرMarvelous Designer را یاد گرفتم و به وسیله آن طراحی را انجام می دهم .

برای طراحی لباس از چه شیوه های استفاده میکنید؟

نمونه اولیه را خودم انجام می دهم ، طراحی و دوخت را می زنم و بعد از آن سفارش ها توسط کارگاه تولیدی انجام داده می شود.

نظرت درباره فرهنگ و لباس هرمزگانی چیست؟

در مورد فرهنگ و لباس هرمزگان در یکی دو جمله نمی توان صحبت کرد زیرا لباس های هرمزگانی تنوع زیادی دارد و هر کدام از مناطق استان لباس خاص خود را دارند و در هر مراسم لباس و برقع خاص خود را می پوشند .

لباس های هرمزگان نسبت به استان های دیگر تنوع زیادی دارد و یک مدل نیست و باید بگویم که مشخصه لباس بندری رنگ بندی آن است .

اولین طراحی که انجام دادی چه بود؟

اولین طراحی که انجام دادم این بود که دوست داشتم نوار ها را در مانتو ام به کار ببرم و استایل روزمره ای درست کنم . همه نوار ها جلو خودم قرار می دادم و ترکیب رنگ ها را با هم جور می کردم . اما این بار زری و وددو ها را روی مانتو قرار دادم و مانتو ام را دوختم.

برای طراحی لباس ها از چه چیزی الهام میگیرید؟

من برای طراحی شلوار بندری که مثل شلوار معمولی است یعنی پیله ، زیپ و کمر می خورد ولی بندری است خیلی آزمون و خطا کردم و چندین مدل خراب کردم تا توانستم به طرح الان برسم یعنی گشادی بالای شلوار بندری را گرفتم اما پایین کار کاملا بندری است و خودم آن را خیلی دوست دارم.

کارهای خود را چگونه به مشتری ارائه میدهید؟

در ابتدا از کارها عکاسی می کنیم سپس در صفحه مجازی قرار می دهیم و هم به صورت آنلاین و هم حضوری فروش داریم .

طرح های شما چه ویژگی دارد؟

دو ویژگی منحصر به فرد کارهایم که آن را از بقیه کارها متمایز می کند، یکی دست دوز بودن آن است و دیگری کارهای دست دوز و دست بافت را با مد امروزی و استایل روزمره ترکیب کرده ام .

افزایش مزون چه تاثیری در جایگاه طراحان لباس دارد؟

مسلما هر چقدر مزون ها افزایش پیدا کنند رقابت بیشتر می شود  و ما مزون دار ها تلاش می کنیم طرح های بهتر و جالب تری بزنیم .

جایگاه طراحان لباس در هرمزگان را چگونه میبینید؟

در هرمزگان انجمن طراحان لباس و افرادی که به طور مستقل کار می کنند رشد زیادی کرده اند و جنب و جوش زیادی دارند و این خیلی عالی است . زیرا بندر سرشار از استعداد است و کارهای سنتی و دست دوز و زیور آلات بسیار طرفدار دارد.

در طول سالهای فعالیتت به چه مشکلاتی برخوردی؟

در مورد مشکلات باید بگویم اوایل کار خیلی سخت بود که نشان دهیم که کارهای امروزی شلوار بندری با کفش اسپرت یا شلوار بندری تنگ تر شده که به صورت روزمره استفاده می شود و یا پوشیدن کندوره جاسکی به جای مانتو، هیچ تناقصی با لباس بندری ندارد و هیچ توهینی به لباس بندری نیست و فقط برای جلب توجه جوان تر ها مطابق مد و سلیقه آنهاست .

در آخر چه پیشنهادی برای دوستان طراحی که تازه وارد این رشته شدند، دارید؟

اوایل کارم همه می گفتند که تو دانشگاه دولتی درس خواندی و الان می خواهی برای مردم خیاطی کنی !

خانواده ام ترس داشتند . همه می گفتند برو کار دولتی و بعد در کنار آن خیاطی را ادامه بده. ولی تا وقتی که سر کار بودم به خیاطی نمی رسیدم و بعد از اینکه از کارم بیرون آمدم و تمام تمرکزم را بر روی خیاطی گذاشتم توانستم کارم را گسترش بدهم و نتیجه آن را می ببینم . دوست دارم بگویم از یاد گرفتن نترسید، من دوره های زیادی شرکت کردم که بعضا به خیاطی هم ربط نداشت اما نتیجه آن را در کار و زندگی ام می بینم .

نخستین رویداد هنری دستار برگزار شد

ارسال شده در ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

رویداد هنری دستار که با هدف پاسداشت فرهنگ و هنر و سنت این دیار و نمایش گذاشتن تلفیق سنت و مدرنیته با حضور چهار برند پادیک، وددو، آی پارا و شاینا در گالری وندا برگزار شده شد.

آرزو زاهدی مشاور گالری وندا و از برگزار کنندگان مراسم در پاسخ به اهداف برگزاری این رویداد گفت:  این رویداد دو هدف اصلی دارد . اولین آن بر می گردد به تعصباتی که نسبت به پوشش بندری وجود دارد که البته تعصب به حق و به جایی است و آن را اصالت خود می دانند، ولی این داستان برای برند هایی که در این زمینه فعالیت می کنند و کارهای امروزی ارائه می دهند، متفاوت است.

زیرا مد در حال تغییر است و هنرمندان حوزه طراحی لباس کارهای امروزی را با آیتم های بندری تلفیق می کنند و قدیمی تر ها نسبت به این تغییرات ناراضی هستند .

دبیر اجرایی این رویداد گفت : ما دوست داشتیم که مردم به این جا بیایند و کارهای سنتی را در کنار کارهایی تلفیقی ببینند تا نشان دهیم که ما به دنبال خراب کردن پوشش بندری نیستیم و فقط می خواهیم برای جوانانمان یک نگاه نو و جدید بوجود بیاوریم .

آرزو زاهدی با بیان اینکه اسم رویدارد دستار و به معنی روسری بندری است و ما به دنبال اسمی بودیم که یک پوشش بندری قدیمی را نشان دهد. گفت : نگاه های مردم به استان هرمزگان بیشتر شده و وقت این است که پوشش های بندری به کشور نشان داده شود.

نرگس یزدان پرست  مدیریت گالری وندا با بیان اینکه  این رویداد از ۲۰  تا ۲۲ اسفند ادامه داشت گفت: وندا از ۲۳ آذر ۹۹ افتتاح شده و این رویداد ششمین رویدادی بود که در این گالری برگزار شده است .

سپینود یزدان پناه مدیریت گالری ودوو گفت : من در ایونت های بسیاری شرکت کردم اما این رویداد ایده جدیدی بود و اینکه می خواستند تلفیق را نشان دهند خوشم آمد و از آن استقبال کردم .

من کارهای تلفیقی انجام می دهم و پیام های زیادی می گیرم که شما به پشتوانه بندر به لباس بندری توهین می کنید و پوشش بندری را از بین میبرید ، در صورتی که این طور نیست .

مثلا ما شلوار بندری را به شکل شلوار امروزی در آوردیم تنگ تر کردیم و به آن کمر وصل کردیم یا گشادی الای آن را حدف کردیم ، یا از لباس های جاسکی به صورت خلوت تر و به صورت مانتو استفاده کردیم  ، شلوار بندری را با مانتو می پوشیم و کندور ه های گلابتون دوزی را به عنوان مانتو استفاده می کنیم و یا به جای شال لیسی می پوشیم تا نقشی در احیای فرهنگ هرمزگان و شناساندن آن به سایر استان ها داشته باشیم و پوشش بندری خیلی نو تر و تازه تر حفظ کرده و قولی جوانان پسند می کنیم .

فاطمه بازماندگان قشمی مدیریت گالری پادیک هدفش  اصلی اش را احیا و معرفی هنر دست زنان قشم عنوان کرد و گفت : در حال بروز رسانی طرح های قدیمی و گلابتون دوزی ها هستیم و ایده هایم را از معماری و نقوش لباس های قدیمی می گیرم .

شکیلا رشیدزاده مدیریت شاینا گالری با بیان اینکه اهل بندرلنگه و ساکن شیراز است ، قصد خود را از این کار تلفیق برند های سنتی و مدرن و ترکیب سبک سنتی پوشش زنان هرمزگان با سایر استان های کشور عنوان کرد.

در حاشیه این مراسم که با اجرای نمایشی موزیکال همراه بود، یک دختر خیاط بندری را نشان می داد که با شنیدن  یک آوای موسیقی به دنبال صدا رفته و با دنیای مد و لباس های امروزی که با آیتم هایی از بومی بودن خودش تلفیق شده است ذوق می کند و مسیر زندگی خود را پیدا می کند. اجرای این نمایش بر عهده  مهسا علی نسب بود .

چگونه به یک عروسک، جان ببخشیم

ارسال شده در ۹ اسفند ۱۳۹۹، توسط ایسنا

 یک عروسک‌ساز و عروسک‌گردان حوزه نمایش عروسکی گفت: در عروسک گردانی، قدرت تصمیم‌گیری باعث عکس‌العمل به موقع و سریع می‌شود و در نتیجه کار باورپذیر می‌شود.

مژده ذکریاپور در حاشیه دوازدهمین نشست تخصصی انجمن هنرهای نمایشی استان هرمزگان با عنوان “دست‌ها و بازی دهی عروسک در نمایش” افزود: اولین و مهم‌ترین  وظیفه یک عروسک گردان را حل شدن در وجود عروسک نمایشی است.

وی با بیان اینکه تمام تعریف عروسک‌گردانی در این جمله خلاصه می‌شود که بازی دهنده جان و وجود خود را در عروسک ببیند و به قدری این ارتباط نزدیک باشد که گویی عروسک‌گردان در جلد عروسک فرو رفته است، اظهار کرد: “تمرکز، قدرت تصمیم‌گیری و تجسم” سه ویژگی مهم یک عروسک است و یک عروسک گردان موفق باید تمرکز بالایی در اجرا داشته باشد، یعنی روی صحنه هیچ چیز به جز عروسک و صدایش را  نبیند و نشنود.

این عروسک‌ساز و عروسک‌گردان خاطرنشان کرد: حواس یک عروسک‌گردان باید تماما متوجه وجود عروسکش باشد و در واقع روح عروسک خود باشد و به هیچ چیز دیگری اعم از مخاطب و عروسک گردان‌ها و… توجه نکند.

وی ویژگی بعدی عروسک گردانی موفق را قدرت تصمیم‌گیری و عکس‌العمل سریع بازی‌گردان دانست و عنوان کرد: عکس‌العمل به موقع در عروسک‌گردانی مثل رانندگی موفق است. یعنی همان‌طور که راننده تمام حواسش به رانندگی است و  گوشه چشمی به جاده دارد،  با حواس جمع تصمیم می گیرد و عکس‌العمل مناسب انجام می دهد.

ذکریاپور با اشاره به اینکه در عروسک گردانی، قدرت تصمیم‌گیری باعث عکس‌العمل به موقع و سریع می‌شود و در نتیجه کار باورپذیر می‌شود، بیان کرد: تجسم اصل بسیار مهم در بازی‌دهندگی عروسک نمایشی است و عروسک‌گردان موفق قدرت تجسم بسیار قوی دارد.

وی ادامه داد: برای موفقیت در عروسک‌گردانی باید قدرت تجسم خود را تقویت کنیم یعنی حالت‌ها و حس‌ها را تمرین کنیم، به خاطر بسپاریم و از هم تفکیک کنیم؛ وقتی عروسک غمگین می شود فرم سرش تغییر می کند و حالت غم را القا می‌کند درست مثل آدم ها وقتی غمگین اند. در واقع قدرت تجسم و شناخت درست عکس‌العمل‌ها و احساسات یک عروسک‌گردان است که از طریق حرکت دادن به یک عروسک نقش او را باورپذیرتر می‌کند.

ذکریاپور در ادامه به استفاده از دست‌ها و بازی‌دهی عروسک در نمایش اشاره کرد و افزود: یک طراح عروسک یک شخصیت کلی از آن نقش طراحی می‌کند و یک عروسک ساز آن را می‌سازد و برای نشان دادن احساسات مختلف باید بازی‌گردان تجسم قوی و خوب داشته باشد یعنی حس‌ها را درون خود تجسم کند و از طریق دستهایش حواس را به درستی در حرکات عروسک نمایش دهد و حس آن نقش و صحنه و نمایش را به درستی به مخاطب القا کند.

این مدرس عروسک‌سازی اضافه کرد: گاهی از اشیا بی‌جان بعنوان یک عروسک استفاده می‌شود. در این صورت ممکن است استفاده از  خصوصیت ظاهری یک شی آن را به یک عروسک بدل  کند.

ذکریاپور با اشاره به اینکه اجرای درست رفتار یک موجود زنده چه انسان و چه حیوان معرف آن موجود در ذهن مخاطب است و نشان دادن  نکات رفتاری درست، عروسک گردانی را موفق می کند، اظهار کرد: جای عروسک‌گردان باید راحت باشد و حرکات اضافه نداشته باشد، پشت صحنه نیز نباید ازدحام بیخودی داشته باشد.

وی در پایان گفت: مدت زمان منطقی نمایش، عمودی بودن دست عروسک گردان، بسته به صحنه اجرا، بالا یا پایین نرفتن عروسک از خط فرضی زمین، شمرده و واضح صحبت کردن  گوینده عروسک از جمله نکاتی است که باید به ان توجه ویژه ای کرد.

زنان شاغل هنوز در اندرونی مانده اند

گفت وگوی ایرنا با فریده ترقی نویسنده :

ارسال شده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۹، توسط ایرنا

 نویسنده کتاب “آنجا سیگار مفتی می دهند” معتقد است: بعد از دوران قاجار و پهلوی با تغییراتی که ایجاد شد باعث گردید زنان از اندرونی خارج شده و وارد محیط کار شوند.با این تفاصیل سنت های گذشته هنوز پا برجا است.اکنون می بینیم زنان شاغل بعد از کار به محض ورود به خانه دوباره همان زن اندرونی می شوند

گفت وگوی ایرنا با فریده ترقی نویسنده کیشوند را در ادامه بخوانید:

در خصوص کتاب اخیر خود با نام “آنجا سیگار مفتی می دهند” توضیح بفرمایید و اینکه ایده این کتاب از کجا شکل گرفت؟

این کتاب توسط نشر داستان منتشر شده وشامل ۱۹ داستان کوتاه دررابطه با زندگی و نگاه زنان نوشته شده است.توجه ویژه من باز می گردد به تاریخچه ایران و حملات مختلفی از سمت مغولها،ترکها وتهاجمات فرهنگی و سنت هایی که جا به جا شد و شرایطی را ایجاد کرد که باید امروزه مورد بررسی قرار گیرد.ما درصد سال گذشته شاهد آن بودیم که زن ها در اندرونی ها بودند و کار بیرون برای مردان تعریف شده بود اما اکنون بعد از دوران قاجار و پهلوی وتغییراتی که ایجاد شد باعث گردید زنان از اندرونی خارج شده و وارد محیط کار شوند.با این تفاصیل سنت های گذشته هنوز پابرجا است.اکنون می بینیم زنان شاغل بعد از کار به محض ورود به خانه دوباره همان زن اندرونی می شوند.این متاسفانه در نتیجه افکاری است که هنوز باقی مانده و بر زنان فشار بیشتری آورده است.به اعتقاد من اگر خود آن زن چنین موضوعاتی را مطرح کند شاید حقی گرفته نشود،اما اگر فرد سومی به این موضوع بپردازد بسیار متفاوت خواهد بود و خود آن زن نیزمتوجه زوایای تازه تری از حقوق خود خواهد شد. من در این خصوص داستانی در رابطه با ماه رمضان نوشتم. در این داستان افراد خانواده همگی روزه می گیرند اما همه کارها صفر تا صد بر عهده زن خانواده بود. به همین منظور من در آخراین کتاب اشاره کردم که فرشتگان کاش فراموش نکنند این زن هم روزه داربوده است.

تحصیلات شما چیست و بیشتر به چه ابعادی از حوزه زنان می پردازید؟

من شیمی محض خواندم و سالها در نیروگاهی درجزیره کار کردم اما نویسنده برای نویسندگی نیاز به تخصص مرتبط ندارد و تنها استعداد و تخیل فرد در این زمینه اهمیت دارد.من تقریبا از کودکی بسیار به مطالعه علاقه مند بودم و دوران  کودکی من بیشتر  در تنهایی و با مطالعه گذشت.حتی گاهی برای خودم تکه پاره هایی از مطالب و دلنوشته هایی نیز می نوشتم.در حال حاضر به عنوان نویسنده سعی کردم به نکاتی که برای ما عادی شده و یا در حال عادی شدن است بپردازم. بیشتر داستان های من از زبان زنان است.البته به مردان هم پرداخته ام وحتی گاهی داستان های من جنبه طنز هم داشته است.

موفقیت های خود را در این زمینه ذکر کنید و نکته حائز اهمیت در کسب مهارت نویسندگی که شما را تا این حد توانمند کرده، چیست؟

هفتاد درصد نوشتن از مطالعه برمی آید.این مهمترین فاکتور درارتقای سطح نوشتاری است. یک نویسنده تا خوب نخواند خوب نمی نویسد.شما اگر از بزرگان وافراد با تجربه درحوزه نویسندگی بپرسید نویسندگی را بردو اصل پایدار می دانند. یکی خواندن است و دیگری نوشتن. من یک کتاب آموزشی در این زمینه با نام «داستان بخوانیم و بنویسیم»به چاپ رسانده ام. باید تاکید کنم فرد علاقه مند باید خواندن و نوشتن را یک تکلیف بداند.برای مهارت نوشتاری نیز بهتر است از روزنگاری آغاز کنند.من از کودکی بسیار مطالعه داشتم.ولی از سال ۹۴ که بازنشسته شدم به صورت جدی شروع کردم به نوشتن و این باعث شد نوشته های من در فراخوان های بسیار دیده شود. من ۵۳ داستان چاپ شده و حدود ۷۰ داستان کوتاه دارم که بعضی از انها هنوز چاپ نشده است.همچنین داستانها و دلنوشته هایی دارم که تصمیم به چاپ آنها دارم.برای روزنامه اقتصاد کیش و افتاب شرق نیشابورو مجله و هفته نامه ها نیزداستان نوشته ام.برخی از آثار من در فراخوان ها انتخاب شدند که از جمله این فراخوان ها به تازگی فراخوان جنوب بود که رتبه دو داستان منطقه ای جزیره کیش را دریافت کردم.فراخوان سیمرغ نیشابور که جز ده نفر برگزیده بودم، همچنین داستان کوتاه کلاغ مرده برگزیده بنیاد شعر و ادبیات ایرانیان،داستان پشتیبان برگزیده جایزه ملی خلیج فارس و داستان از مدینه تا بیزان تیوم در حوزه کودک و نوجوان ،که جز ۱۵ اثر برگزیده از بین ۲۱۵ اثر در پنجمین فراخوان جشنواره خاتم و دیگر فراخوان ها که همگی بیشتر بر موضوع زنان تاکید دارد.

طراحی روی جلد کتاب هنرخود شماست،آیا این امر شامل دیگر آثار شما نیز می شود؟

من تنها طراحی جلد این کتاب را انجام دادم.زیرا  قبل از اینکه شروع به نویسندگی کنم طراحی پرتره با ذغال وپ استل می کردم. دراین خصوص دوست داشتم چهره نویسندگان از جمله ویکتورهوگو،گاندی،و دیگر هنرمندان را بکشم.همچنین گاهی ذهنی طراحی می کردم که این طرح روی جلد کتاب من از تصاویر ذهنی خودم است که از قبل کشیده بودم و به محتوای کتاب بیشتر نزدیک بود. اگر توجه کنید چهره آن زن و بچه نشان دهنده آن غم و حزن داستان را تا حدودی می رساند.

طراحی روی جلد تا چه میزان می تواند افراد را ترغیب به مطالعه و انتخاب آن کتاب کند؟

زمان خرید کتاب آنچه توجه افراد را جذب می کند طراحی روی جلد است. در کل طراحی و اسم کتاب بعد از نویسنده و محتوای آن کتاب از مهمترین فاکتور های انتخاب هستند. معمولا طرح روی جلد اهمیت دارد که ملایم باشد و برای افراد ایجاد حس نا مطلوب نکند.بعد از این مطلب اسمی که برای کتاب انتخاب می شود نیز باید با دقت باشد و محتوای داستان را لو ندهد و فرد را ترغیب به خواندن محتوا کند.

آیا آثار شما تاکنون ممیزی داشته است؟

خدا را شکرتا کنون کتاب های من مشکل ممیزی نداشته، اما از دوستان شنیدم که این مساله بسیار آن ها را درگیرکرده است.به اعتقاد من درحال حاضر و با این دنیای مجازی جلوی چیزی را نمی توانیم بگیریم و امروزه افراد می توانند نسخه های بدون چاپ کتاب ها را از اینترنت گرفته و بخوانند.نکته قابل اهمیت در این مساله انتخاب مخاطب است که باید این باور را داشته باشد که هرکتابی که می خواند را با تفکر خود بخواند و بپذیرد و زود باور نباشد. به نظر من زمانی که کتابی را سانسور می کنند و جلوی چاپ آن را می گیرند بیشتر باعث شهرت آن کتاب می شوند.با مطالعه برخی از آن کتاب های سانسور شده متوجه خواهی شد محتوایی ندارد و اگر این میزان حساسیت نبود تا این اندازه شهرت پیدا نمی کرد.

شما علاقه مند به مطالعه کدام آثار از نویسندگان هستید و آیا آنها تاثیری بر سبک نوشتاری شما داشته‌اند؟

من علاقه بسیاری به نادر ابراهیمی دارم و تمامی کتاب های او را مطالعه کرده ام. مخصوصا کتاب «آتش بدون دود» و «برجاده های آبی سرخ» که به نظر من کتاب های بسیار عالی است. او در داستان هایش از جسارتی برخوردار است که من را وا می‌دارد چندین بار کتاب های او را مطالعه کنم. این که او از زبان شخصیت ها وارد مباحث مختلف می شود و گاهی هم به طنز بیان می کند من را شیفته او کرده است اما باید اشاره کنم که هر کتابی یک دیدگاه و برداشت تازه ای به ما می دهد. من چون سنم به دوران انقلاب بر می‌گردد کتابهای دکتر شریعتی را بسیار می خواندم و شاید در سبک نویسندگی من نیز تاثیر گذاشته باشد.

ما گاهی با برخی از کتاب ها چنان درگیر می شویم که بارها باز می‌گردیم و آن را مطالعه می کنیم.به نظر من نویسندگانی مثل رومن رولان،ژان کریستوفر،کتاب های خالد حسینی درباره افغانستان و یا کتاب های روسی که از قدیم وجود داشت ارزش چندین بار خواندن را دارند.من سفرنامه های «جانستان کابلستان» و کره جنوبی رضا امیر خانی را هم بسیار دوست دارم. همه این افراد قلم و نگاه خوبی به وقایع دارند که به همان نسبت داستان‌های آنها را تاثیرگذار می کند.

 تا چه اندازه مطالعات آنلاین را در ترویج کتابخوانی موثر می دانید؟

اپلیکیشن های کتاب خوانی علی الخصوص در ایام کرونا بسیار مفید بودند.اما مهمترین فایده آنها قیمت پایین‌تر و دسترسی راحت به برخی کتابها است. از جمله در مناطقی مانند جزیره کیش که دسترسی به کتاب های مختلف در آن بسیار سخت است.من خودم از مطالعه آنلاین بسیار بهره می‌برم.اما ترجیح همیشگی من در دست داشتن نسخه کاغذی کتاب است.

 چند وقت است که در کیش زندگی می کنید و آیا جزیره و دریا تاکنون موضوع داستان های شما بوده؟

من از سال ۷۳ در کیش زندگی می کنم و یک بار روایتی از کیش با موضوع ورود خود به جزیره و مقایسه آن با سرزمین اصلی نوشتم که معاون فرهنگی سازمان هم از آن تقدیر کردند و به چاپ رسید.همچنین داستان آخر من با نام «هراش دریا» که در جشنواره جنوب برگزیده شد با لهجه جنوبی است و مختص جغرافیا و تاریخ این منطقه نوشته ام.

آیا اکنون مشغول نوشتن کتاب یا داستان تازه ای هستید؟

فعلا قصد نوشتن کتاب جدیدی را ندارم. اما گاهی در خصوص سوژه جدیدی که به ذهنم می رسد داستان کوتاهی می نویسم. من حتما باید وقتی را برای خواندن و نوشتن کنار بگذارم وگرنه قلم آدم خشک می شود و این گونه است که می توان نویسندگی را حفظ و تقویت کرد. البته مدتی است نیت نوشتن یک رمان در رابطه با جنگ جهانی اول و دوم و قحطی های آن سال و اتفاقات و فجایعی که رخ داد و خیلی راحت پرونده آن توسط انگلستان بسته شد داشتم. که یک رمان تاریخی می شود و نیازمند مطالعات بسیار دقیق تاریخی است تا بتوان اشاره خوبی به جزییات آن زمان کرد. به عنوان مثال وقتی در داستان اشاره می کنیم “فرد چای را ریخت”باید توجه داشته باشیم در آن زمان چای بوده یا قهوه و این جز برنامه من در آینده است.تا کنون قصد آموزش نویسندگی را داشته اید؟

این مساله بار ها از من خواسته شده است اما به دلیل علاقه بسیاری که به نوشتن دارم هنوز وارد این مقوله نشده ام. اما در جزیره نیز استادان بسیاری برای آموزش هستند. البته اگر شرایط مساعد باشد آموزش را نیز در برنامه خود خواهم داشت.

به نظر شما کرونا چه تاثیری روی نویسندگان داشته است؟

ما نویسندگان در جزیره جلسات و دورهمی های بسیاری داشتیم. یک نویسنده برای نوشتن نیازمند حضور در اجتماع است و ازا ین بابت نویسندگان را نیز درگیر کرده است. اما وجه مثبت این ماجرا خانه نشینی و پیدا کردن فرصت بیشتر برای نویسندگی است. البته باید اشاره کنم من داستانی در رابطه با کرونا نوشتم که موضوع آن در رابطه با نگاه آدم مسنی است که از گفته جوانان در رابطه با کرونا،که پیران را می کشد و با جوانان کاری ندارد،دلشکسته شده است.که این داستان در اوایل ورود کرونا در همشهری داستان به چاپ رسید.

تیغی به نام سنت

گفت و گوی اختصاصی آوای دریا با رایحه مظفریان به مناسبت ششم فوریه روز جهانی ارتقا آگاهی نسبت به خطرات ناقص سازی جنسی زنان :

ارسال شده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

ختنه زنان به معنی بریدن یا مسدود کردن قسمتی از اندام تناسلی زنانه است که به صورت سنتی در بعضی از گروه‌های قومیتی در آفریقا و شرق آسیا مثل فلیپین و اندونزی وجود دارد .  اما خاستگاه آن آفریقا است . ختنه زنان هیچ پیامد مثبتی برای آن‌ها نداشته و حتی باعث مشکلات و عوارض بسیار منفی و جدی برای آن‌ها می‌شود.

سازمان ملل ششم فوریه را روز جهانی مبارزه با ناقص سازی اندام جنسی زنان نامیده است . روزی برای درنگ در اشکال خشونت ، نقض حقوق انسانی زنان و نقش سنت و تحجر .

سالانه یک میلیون نفر به آمار دختران ختنه شده افزوده می شود . از دیرباز تا کنون نیز در مناطقی از کشور ایران از جمله هرمزگان ختنه‌  زنان رایج بوده است. اگر چه فعالان اجتماعی تلاش‌های فراوانی برای آگاه‌سازی در این زمینه داشته‌اند،  و در بسیاری از کشورها ممنوع شده است اما هنوز قوانین نتوانسته‌اند این سنت را به شیوع صفر درصد برسانند.

رایحه مظفریان دانشجوی دکترای جامعه شناسی و یکی از چهره های سرشناسی است که از سال ۸۷ زمانی که برای  پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوع ختنه دختران را انتخاب کرد ، آن را دنبال می کند و اقدام های مهم و قابل توجهی را در این زمینه و در طول سالها انجام داده است.

چه شد که این موضوع که در جامعه تابو محسوب می شود را انتخاب کردید؟

در واقع به این موضوع خیلی اتفاقی برخوردم.  مادرم کتابی از خانم “واریس دیری” که به اسم گل صحرا  ترجمه شده بود را می خواند . باید بگویم که در سال‌های اخیر این کتاب ، کتاب کمیابی بود  و خیلی مورد توجه قرار گرفت و به موضوع ختنه دختران در آفریقا می پرداخت. سپس با دو کتاب دیگر در رابطه با ختنه دختران و کمپینی که ایشان در جهان دارند آشنا شدم.

من باید موضوعی را برای پایان نامه انتخاب می‌کردم و از خودم پرسیدم که شاید در ایران هم وجود داشته باشد و با کمی سرچ فهمیدم که  منابع خیلی کمی در موردش وجود دارد و یکی دو تا مطلب بیشتر در موردش نیست. یکی در کنگ و که خانم ترانه بنی یعقوب نوشته بود و یک مطلب مفصل دیگر هم در مورد کردستان نوشته شده بود.

بنابراین تصمیم گرفتم به هرمزگان بیایم و خیلی اتفاقی منطقه قشم را  انتخاب کردم .

بعدها وقتی مطالعاتم به سرانجام رسید می توانستم به جرات بگویم که قشم بالاترین آمار را در ختنه دختران در ایران دارد. که خوب این هم از اتفاقات نادری است که پژوهشگر ها با گوش دادن به ندای درونی شان می تواند تجربه کنند و من به این ندا گوش دادم و راهی قشم شدم و آنجا سرآغاز داستانی شد که من به طور جدی وارد موضوع ختنه دختران شوم  و کارهایی را در منطقه انجام داده و قدم هایی بر دارم.

درباره کتاب تیغ و سنت بگویید؟  ایده کتاب از کجا آمد؟

در واقع کتاب تیغ و سنت مجموعه اطلاعاتی هست که من به واسطه پایان نامه ام استخراج و ترجمه کرده‌ام  و حاوی داده‌های آماری است.  یک دوره از این کتاب به دلیل این که در ایران مجوز چاپ نگرفت در فرانسه منتشر شد .   در نهایت در دولت اول آقای روحانی دوباره ما این کتاب را به اداره ارشاد فرستادیم که با وجود فاصله زمانی حدود یک سال و نیم، دو سالی که اتفاق افتاده بود کتاب کاملتر شد و مطالب بسیار مهم دیگری در خصوص ایران به این کتاب اضافه شد .

من از روز اولی که پایان نامه را نوشتم به خودم گفتم که این پایان‌نامه نباید یک پایان نامه کتابخانه‌ای باشد و خاک بخورد بلکه باید به سطح جامعه بیاد و دانشی که از این پایان‌نامه ایجاد می شود،  باید در اختیار مردم قرار بگیرد .

من  در مورد ختنه دختران یک مقاله ISA  هم ننوشتم. به دلیل اینکه معتقد هستم  این موضوع متعلق به مردم است  و باید برای مردم باشد و به مردم برگردد و صرفا این نیست که به عنوان یک دانش آموخته بخواهم از این مطالب به نفع خودم استفاده بهینه کرده و امتیازگیری کنم.

 بنابراین تصمیم گرفتم که بعد از انتشار کتاب به طور جدی و از هر پلتفرمی که در اختیار داشتم استفاده کرده و در مورد ختنه دختران در ایران خیلی مفصل‌تر و به صورت ویژه صحبت کنم.

در همین راستا به مسائلی برخوردم که احساس کردم نیاز جامعه است و باید خیلی عمیق تر و بهتر به آن پرداخته شود و من این بازخورد ها را از خود مردم می گرفتم.

برخورد زنان و افرادی که به نوعی قربانی این سنت شده اند چگونه بود؟ 

 زمانی که با مردم صحبت کردم واکنش‌هایی متفاوتی دیدم . مثل این که این عمل اسلامی است  ، و یا این عمل از اعراب می آید و ایرانی ها اهل اعمال خشنی مثل ختنه دختران نبودند. سوالات بسیاری برای مردم طرح می شد و من در درجه اول تصمیم گرفتم که بیایم و به این سوال ها که کلیشه های ذهنی مردم بودند پاسخ بدهم.

نظر علما و مراجع تقلید در این باره چیست؟

اولین اقدامم سوال کردن از علما فقها و شیوخ  اهل سنت و تشییع  در مورد ریشه های مذهبی این عمل بود . در موازات آن کتاب های تاریخی مرتبط با این موضوع را مطالعه می‌کردم .

در واقع علما اجماعی در این زمینه نداشتند که عمل ختنه دختران یک عمل اسلامی است.  و این موضوع خیلی من را ترغیب کرد که پیگیری بیشتری کنم و در نهایت از  شیوخ اهل سنت و اهل تشییع توانستیم فتواهای متعددی را علیه ختنه دختران بگیرم که فتوایی که برای من خیلی خیلی ارزش داشت . فتوایی  از شورای فتوا دهندگان جماعت و اهل سنت جنوب ایران بود که فتوا دادند که این عمل ریشه تاریخی و اسلامی ندارد و هیچ روایت صحیح شرعی برای آن نیست.

این موضوع دست من را باز تر کرد تا به موضوع ختنه بپردازم  و اثبات کنم که این عمل اسلامی نیست بلکه به اشتباه و به اسم اسلام انجام می‌گیرد . از طرف دیگر این تصور وجود داشت که این عمل را اعراب وارد ایران کردند  و یک مقدار قوم ستیزی را ایجاد می کرد که من باید جواب میدادم . در حالیکه اصلا اینطور نیست اعراب هم خودشان قربانی هستند . قربانی مهاجرینی که از آفریقای مرکزی سال‌های سال پیش به عنوان برده و یا به عنوان مهاجر وارد منطقه عربستان می‌شوند و این عمل را با خودش می آورند ، که بعدها این عمل به غلط وارد اسلام می شود و به اسم اسلام انجام می‌گیرد .

باید بگویم که نه تنها مسلمانان میانمار ، اندونزی،  فیلیپین و … بلکه بسیاری از مسیحیان و یهودیان اتیوپی هم این عمل را انجام می دهند . در واقع اگر آگاهی درستی شکل بگیرد متوجه می شویم که این عمل بیش از اینکه به دین گره بخورد به سنت گره خورده است.

یعنی معتقدید که ختنه ریشه تاریخی دارد؟

بله- در مورد ریشه تاریخی باید بگویم  که خیلی از محققین دیگر از جمله فروید نیز به آن اشاره دارند این مسئله اساسا مربوط به آفریقای مرکزی است  و بعدها فراعنه آن را به عنوان یک سنت در میاورند و افرادی که شاخص و خاص بودند مورد ختنه قرار می‌گیرند.

در واقع این عمل آنقدر تاریخچه عمیق و قدیمی دارد که به پیش از اسلام ، مسیحیت و یهودیت بر می گردد و به عنوان یک سنت ، فرهنگ و نشانه گذاری فرهنگی بر بدن مردمان آفریقا محسوب می شد.

کدام دسته از زنان ترویج دهنده عمل ختنه هستند؟

در واقع می توانم بگویم که زنان ناآگاه زنانی که به صورت سنتی این عمل را از اجدادشان یاد گرفتند از مادر ، مادر بزرگشان و …

 این زنان به عنوان دایه ، ماما محلی ، قابله  در حین مراقبتهای قبل و پس از زایمان ، عمل ختنه  را نیز انجام می دهند .

دسته مهمی از زنانی که به ترویج عمل ختنه دامن می زنند خود دایه های محلی هستند که چون پولی  دریافت نمی کنند و ثواب را معیاری برای دریافت عمل قرار می دهند و دائم در جامعه بازتولید می شوند .

اگر دایه ای در منطقه فوت کند فرد دیگری مسئولیت ها را قبول می کند و این جریان ادامه پیدا می کند.

پیشنهادی برای ریشه کن شدن این موضوع دارید؟

کسانی که ما به عنوان مرجع آنها را  قبول داریم و باید روی آنها کار شود ، همین دایه ها ی محلی هستند.  اما چون نمی دانیم دایه آینده کیست و شخصی که بعدا مسئولیت ها را قبول می کند چه کسی است ما آگاهی دادن به کل زنان منطقه را به عنوان گروه مرجع در نظر می گیریم و معتقدیم که همزمان با آگاهی دادن به زنان و دایه ها و حتی به شیوخ باید آگاهی رسانی به پرستاران و ماماهایی که به منطقه اعزام می شوند صورت بگیرد.  زیرا معتمد و امین مردم هستند و باید نسبت به این عمل و خطرات آن آگاهی داشته باشند.

کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران چطور شکل گرفت؟

 کمپین داستان مفصلی دارد ، من دائم به منطقه رفت و آمد داشتم و مناطق جدیدی کشف می کردم با دایه ها صحبت می کردم ، مصاحبه می گرفتم و از دل همین سفرها مطلب می نوشتم و هر بار یک جرقه در ذهنم زده می شد و به آن می پرداختم.  

در مسیر کمپین با چه چالش هایی روبه رو شدید؟

  من اولین کنفرانس را در ایران با نام تیغ و سنت در دانشگاه تهران با همکاری انجمن جامعه شناسی تشکیل دادم . رئیس انجمن دکتر بخارایی صحبت کردند. خانم نازی اکبری با سابقه کاری که در  آفریقا و با زنان آفریقایی داشتند آمدند و صحبت کردند. استقبال فوق العاده بود  و  اولین بار در ایران شکل تابویی که موضوع ناقص سازی زنان داشت شکسته شد. ولی ما هنوز چالش داریم  و نمی توانیم رسانه‌ها را قانع کنیم که در مورد این موضوع صحبت کنند.

 همه فکر می‌کند که این موضوع تابو است و خط قرمزی است که نباید در مورد آن صحبت کرد. در حالی  که اگر پای صحبت‌های ما به عنوان فعالین بنشینند  و دستاوردهای پژوهشی ما ببنند متوجه می شوند که چه اتفاق خوبی رخ داده است اگر در زمینه آگاه سازی های لازم صورت بپذبرد. و این امر کار ما را با مشکل و کندی روبه رو کرده است. 

باید بگویم که مطالب بسیار مفصلی نوشتم . چندین کارگاه برگزار کردم. در کارگاه ها مشکلات زیادی از مقاومت مردم داشتیم . در زمانی که منبعی در این زمینه وجود نداشت من تلاش کردم که محتوا سازی کنم و خوب کمپین به عنوان یک کتاب خانه مجازی قابلیت این را داشت که مرتب به روز شود و اگر کسی در این زمینه آگاهی کمی دارد با چرخ زدن در وب سایت کمپین نسبت به موضوع آگاهی پیدا کند.

از سرخو بگویید ؟

برای ساخت مستند سرخو ، نمونه‌ هایی  را در خارج از ایران دیده بودم. کسانی که در کردستان عراق و مصر فعالیت داشتند و مستندهای می‌ساختند و خانمی به اسم “جاها” از سومالی  که تلاش کرد ختنه  دختران کشورش را مورد توجه قرار دهد و ما با هم در کنفرانسی حضور داشتیم و من درباره ختنه دختران در ایران صحبت کردم و ایشان گزارش کار خودش را دارد و بعدها کاندیدا ی صلح نوبل شد.

چرا کاندیدای صلح نوبل شد؟

به دلیل اینکه جامعه جهانی توجه ویژه ای به این موضوع دارد و تلاش ها را میبیند .  او می‌توانست بدون هیچ مشکلی از کمک های جامعه جهانی بهره ببرد ، من با او همزمان کارم را شروع کردم  اما ما با توجه به محدودیت هایی که داخل کشور داریم  صدایمان دیرتر و کندتر به گوش جامعه جهانی می رسد.  بنابراین این سوال پیش می آید که آیا لازم است که جامعه جهانی از مسائل و مشکلات داخلی اطلاعی داشته باشد؟ سپس پژوهشگر و کنشگران اجتماعی با چالش مواجه می شوند.

به هر حال من تصمیم گرفتم فیلمی را به اسم سرخو درست کنم  که کمی با فیلم های دیگری که ختنه دختران را  تقبیح می کند متفاوت باشد. سرخو یک رویکرد آموزشی دارد .  ۲۵ دقیقه اول مصاحبه رو در رو با دایه ها  می پردازد. و دایه ها نسبت به اینکه از آنها فیلم گرفته می شود آگاه بودند و صحبت های  خیلی خیلی مفیدی در  جهت اثبات این عمل انجام می دهند .  و ۲۰ دقیقه بعد توجه فیلم به کارشناسانی است که  در این حوزه کرده و فعالیت داشتند معطوف شده و نظرات کارشناسی خود را می دهند.

همه این مراحل برای من سخت بود. اینکه فکر کنم و از نقطه صفر شروع کنم  .

شما برای مستند سرخو به هرمزگان سفر کردید،  از نظر شما چه مناطقی درگیر این سنت هستند؟

در واقع برای مستند سرخو فقط به هرمزگان نرفتم و به کردستان هم سفر کردم.  و از آن طرف به کردستان عراق هم رفتم و فعالیت‌هایی که آنجا داشتند فیلم گرفتم.

آیا توانستید قدمی در جهت آگاه سازی آنان بردارید؟

یک روز  در حلبچه بودم در کارگاه شان شرکت کردم در آنجا  برای زنان فیلم می گذارند و در مورد ختنه دختران صحبت می‌کنند و به زنان آگاهی می دهند.

و این ایده ای شد که  بعد از برگشتن به ایران از معاونت زنان و امور خانواده ریاست جمهوری درخواست تشکیل کارگاه مشابه کردستان عراق را در ایران داشته باشم و خوشبختانه توانستیم به صورت آزمایشی یک سری کارگاه ها را در قشم و بستک برگزار کنیم اما متاسفانه این کارگاه‌ها متوقف شد و دیگر نشد که در مناطق حضور پیدا کنیم و ادامه بدهیم.

معتقدم که هنوز باید این کارگاه ها برگزار شود. هنوز  باید در مورد ختنه صحبت شود و رسانه‌ها باید در این امر سهیم باشند.

و در آخر صحبت شما با زنانی که درگیر این سنت شده اند؟

اخیراً پیش نویس لایحه تامین امنیت زنان منتشر شد و من آن را مطالعه ‌کردم . دو بند  مهم و اساسی به ایجاد نقص عضو چه دائم و موقت در زنان توسط هر کسی که انجام بگیرد اشاره شده بود و جزء مواردی آورده بود که باید در جرایم درجه ۶ قرار داده شود.  البته قبلا هم از نظر ماده قانونی ، ماده ۶۶۴  قانون مجازات تا حدودی به موضوع آسیب اندام تناسلی زنان عنوان یک جرم پرداخته بود . به هر حال هر جا که قانون از سلامت جامعه پشتیبانی کند  میتواند دست فعالین اجتماعی را  باز بگذارد  تا در این عرصه بیشتر فعالیت کند و به پشتوانه قانون محکمتر قدم بردارند .

من یک جمله همیشگی در کمپین و فعالیت هایی که انجام می دهم دارم ، جمله مهم من همیشه این است که حتی اگر یک آسیب دیده از عمل ختنه در جامعه وجود داشته باشد یک نفر هم وجود داشته باشد که در معرض خطر باشد باید نسبت به سلامتش اقدام کردم و جانش را سلامت روانش را نجات داد، که خوشبختانه در طول این سال‌ها این فرصت مهیا بوده هر چند کند . هرچند که همواره چالش و خلل داشته است  اما به هر حال قدم‌های مثبتی هم برداشته شد و این موضوع از شکل تابو بودن خود خارج شده است.

البته گاهی  افراد اشاره می‌کند که مگر چند نفر ختنه می شوند، باید بگویم که آمار قابل توجه است. البته  در تمام طول این سال‌ها تلاش کرده ایم که با آگاهی رسانی و  با استفاده از متخصصین منطقه آمارها را پایین بیاوریم ، اما ما نظام آماری برای سنجش افراد نداریم که چه تعداد از افراد ممکن است در معرض خطر باشند .

بنابراین امیدواریم این فعالیت ها حداقل  به صورت مستمر ادامه داشته باشد، اگرچه واقعیت این است که خیلی دست ما باز شد وقتی که توانستیم کتاب منتشر کنیم، فیلم منتشر کنیم ، و حتی کمپینی باشد که  در موردش آزادانه صحبت کنیم  و یا این امکان به ما داده شد که کارگاه داشته باشیم . همه این قدم ها در واقع قدم‌های بسیار محکم و موثری بودند که فرصت‌های خوبی را برای آگاهی بخشی زنان به ما داد .

غم ، باعث شد شاعر شوم

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۱ بهمن ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

فرزانه صادقی خود را در یکی از دل نوشته هابش اینگونه معرفی می کند ، اگر میخواهید حقیقتش را بدانید من متولد بهار سال هزار و سیصد و عشق هستم. و خداوند را هزاران بار سپاس که مرا در سال هزارو سیصد و عشق آفرید و به من محبت آموخت…

او که متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶متاهل ، مادر دو فرزند، خانه دار و شاعر است و به تازگی اولین کتابش با نام عاشقانه های چهار فصل فرزانه به چاپ رسیده است.

علاقه شما به ادبیات و شعر از چه زمانی آغاز شد؟

از سیزده سالگی

چه شد که شاعر شدید؟

غم باعث شد . آنروز روز غم انگیزی بود. غم باعث شد چند بیتی به ثبت برسانم.

در واقع فوت آدمی که هیچگاه ندیده بودمش…

نظر خانواده دراین‌باره چه بود؟

نظر خاصی نداشتند – شاید در سن سیزده سالگی خیلی نشان نمیدادم که شعر می گویم.  اما همیشه مشغول نوشتن خاطرات بودم.نوشتن را دوست داشتم.

بیشتر از چه شاعرانی الهام می‌گیرید و چه کتاب‌هایی می‌خوانید؟

آن زمان ها که نوجوان بودم شعرهای حافظ را خیلی دوست داشتم  و یک شعری بود که در خانه لای کتابی دیده بودم همیشه از آن شعر خوشم می آمد و در ذهنم مانده بود که بعدها فهمیدم از جناب سعدی است.

گِلی خوشبوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

به او گفتم که مُشکی یا عبیری که از بوی دلاویز تو مستم

بگفتا من گِلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گُل نشستم

کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم..

و همچنین ترانه های فریدون مشیری را خیلی دوست داشتم و دارم.بعدها شعرهای جناب مولانا. به یاد دارم که در همان دوران سیزده سالگی در اوقاتی که پدرم فراغت داشت کتاب حافظ را بر میداشت و برایمان می خواند .

من و خواهر ها دور پدر حلقه زده و با جان و دل گوش فرا داده و لذت میبردیم..آن زمان ها حافظ را  با صدای پدرم دوست داشتم..

و بیشتر کتابهایی که مطالعه کردم رمان های عاشقانه بوده است.اما چون محصل بودم خانواده اجازه نمی دادند که به درسم لطمه بخورد..اما من علاقه ی زیادی به خواندن رمان داشتم . کتابها را به زحمت و بصورت پنهانی خریداری کرده و مطالعه شان میکردم.

در کنار رمان های عاشقانه ، روزنامه و مجلاتی که هر ماه دوبار منتشر می شد خریداری میکرده و می خواندم.

آن زمان ها خریداری کتابها و مجلات به این آسانی نبود ..

موضوع و مضامین شعرهایتان چیست و آیا ازنظر شما شعر گفتن ذاتی است؟

بیشترین موضوع شعرها و دل نوشته هایم ، عاشقانه است.

عشق

جدایی ها

نامهربانی ها

بی وفایی ها

در وجود هر انسانی استعدادی نهفته است ولی باید شکوفا شود. من چون علاقه ی زیادی به مطالعه کتاب داشتم خودم به سمتش رفته و شکوفا کردم.

و البته تشویق معلم ها  و اینکه فرهنگ کتاب خوانی ، در خانواده ما نقش مهمی داشت.

یکی دیگر از افرادی که همیشه باعث الهام من است، بانو مریم بهنام بود . ایشان از فامیل های ما بودند و همیشه دلم میخواست شبیه به ایشان باشم  و علاقه من به این مرحومه آن قدر زیاد بود که همیشه مشتاق دیدارش بودم که شکر خدا چند سال قبل از فوت ایشان ، در دبی ملاقاتی داشتم و چقدر مرا تشویق کردند. خداوند رحمت شان کند.

برخی معتقدند در شعر امروز تفکر وجود ندارد. نظر شما چیست؟

به این مسئله زیاد فکر نکرده ام  . اما اعتقاد دارم شعر باید از درون پاک سرچشمه گرفته باشد . نوشتن و سرودن ارج و قرب بالایی دارد و آن قدر مهم است که ما در کتاب آسمانی مان ،  قرآن یک سوره به نام قلم داریم.

پس به قلم باید احترام گذاشت و بها و و ارزش داد و باید زیبا نوشت .

دیدگاه‌تان درباره جایگاه عشق در شعر امروز چیست؟

از دیدگاه  من عشق نقش و جایگاه مهمی دارد . تا عشق نباشد تا عاشق نباشی شعری سروده نمیشود و نمیتوان قلم به دست گرفت.

منظور از عشق ، عشق به خداوند

به آدمها

به هدف

به علاقه

و به طبیعت است.

قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. نظرتان درباره غزل‌ چیست و این قالب چقدر قالب زمانه ماست؟

برای سرودن غزل وقت بیشتری نیاز است که البته من غزل هم سروده ام  اما بیشتر سروده هایم دوبیتی ها بوده است.

از دیدگاه من سرودن شعر در قالب غزل ، بیان احساسات را روان تر و زیباتر کرده است. ولی این زمانه شاعران از قالب غزل کمتر استفاده میکنند.

جایگاه بانوان در بین شاعران و نویسندگان را چطور می‌بینید؟

از نظر من زن و مرد ندارد. خداوند در وجود همه ی مخلوقاتش یک هنر و یک استعداد نهفته  داده  است. یعنی در وجود همه ی ما آدمها هنر نهفته ای داریم که باید شکوفایش کنیم.. برای مثال من قدرت نوشتنم از گفتاری ام بالاتر است و با نوشتن میتوانم حرف بزنم  و در کل چون آدم کم حرفی هستم و بیشتر سکوت و تنهایی دوست دارم .  تمام ترانه هایم را در سکوت به نگارش در آورده ام..

باید بگویم که خانم ها و آقایان شاعر و نویسنده همه قلم زیبایی دارند و همه ارزشمند هستند.

آیا تابه‌حال در جشنواره‌ای شرکت کرده‌اید؟ 

خیر

درباره کتابتان بگویید؟

اولین اثرم به نام (عاشقانه های چهار فصل فرزانه) به چاپ رسیده است و ترانه هایش را در طی دو سال اخیر سروده ام

و ان شاالله باقی شعرها که در سالهای قبل سروده ام  باید مجدد بازنویسی شده  و به مرحله چاپ برسانم.

بچه های قدیم باورپذیری بیشتری نسبت به اطراف و گفتمان‌ها داشتند، اما الان پرورش فکری بیشتری دارند

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۱۳ دی ۱۳۹۹، توسط مرتضی غریبی

لیلا غلامی متولد ۹ دی ماه ۱۳۷۰دارای مدرک کارشناسی مهندسی معماری ، عمه گلی مجبوب برنامه پرپروک است که سالهاست که با اجرا های پر انرژی خود محبوب دل بچه های هرمزگانی شده است و توانسته ساعات شاد و مفرحی را برای بچه ها رقم بزند .

سالروز تولدش بهانه خوبی بود تا به سراغش برویم و با او گفتگوی دوستانه داشته باشیم که شما را به خواندنش دعوت می کنیم .

از سابقه تئاتر،  اجرا تلویزیون و بازی در فیلم بگویید و…

از سال ۸۶ تئاتر را شروع کردم و در جشنواره های کودک و نوجوان ، ضامن آهو و جشنواره فجر و تئاتر استانی حضور داشتم .

سال ۹۲ به صورت حرفه ای وارد سازمان صدا و سیما مرکز خلیج فارس شدم و اجرای زنده برنامه کودک را بر عهده داشتم.

تنها فیلمی که بازی کردم تله فیلم سینمایی “پسر و دریا “به کارگردانی امیر مقدم است که تولید مرکز صدا و سیمای خلیج فارس می باشد و البته هنوز به مرحله پخش نرسیده است.

چه شد که در برنامه کودک حضورپیدا کردید؟ از اولین تجربه اجرا زنده بگویید؟

زمانی که در ترم آخر کاردانی رشته معماری در حال تحصیل بودم توسط یکی از دوستانم از فراخوان اجرای تلویزیونی با باخبر شدم و چون سال‌های سال بود که علاقه زیادی به این ماجرا داشتم و توانمندی آن را در خودم احساس می کردم دل به دریا زدم و برای انجام تست اجرای تلویزیونی به صدا و سیما مرکز خلیج فارس رفتم و از بین ۱۳ نفر انتخاب شدم.

برای اینکه در اجرای زنده تلویزیونی خودم را ثابت کنم در عید نوروز سال ۹۳ برنامه ای با حضورم به روی آنتن رفت که با استقبال مخاطبان و کارشناسان این برنامه مواجه شد و پس از آن به طور رسمی کار خود را بعد از تعطیلات نوروز شروع کردم.

اگر از تجربه اول اجرا بخواهم بگویم شاید خیلی خنده دار به نظر برسد اما یادم می آید که وقتی قرار بود به صورت مونولوگ اجرا کنم بیشتر از ۳۰ بار خواندم تا حسابی ملکه ذهنم شود ولی زمان اجرا آنقدر لرزش صدا و استرس داشتم که زانو هام میلرزید و نمیتوانستم میکروفون را با یک دست به سمت بچه‌ها بگیرم و دو دستی آن را به سمتش می گرفتم اما بعد از چند دقیقه کار خیلی راحت شد و بالاخره به خیر گذشت.

از برنامه پرپروک بگویید،  از عروسک برنامه و انتخاب بچه های شرکت کننده و…

قبلا برنامه به صورت زنده پخش می شد هر روز هفته .

الان چند سالی هست که به صورت تولیدی ضبط و پخش می شود  و فعلا به دلیل شرایط جامعه و بیماری کرونا امکان آمدن بچه ها به استودیو فراهم نیست اما همیشه با حضور بچه ها انرژی و شور و شعف برنامه خیلی خیلی بیشتربود.  اما الان فقط عوامل سازنده برنامه و عوامل اجرایی حضور دارند.

 عروسک برنامه یک کاراکتر دوست‌داشتنی و بومی به اسم گارمزنگی هست که به برنامه جان داده  و وقتی نیست کاملاً نبودش احساسِ می شود و در واقع جای خود را  در دل ما و بچه ها به خوبی  باز کرده است.

برای اینکه بچه ها در برنامه حضور داشته باشند هم می توانند از طریق شماره تلفن و پیامکی که در اختیارشان گذاشتیم ثبت‌نام کنند و به صورت کاملاً رایگان در برنامه حضور پیدا کنند.

سوژه های بحث و گفتگو بر چه اساسی انتخاب می شود؟

نویسنده برنامه بعد از سری جلساتی که با عوامل سازنده و مدیران و عوامل اجرایی برگزار می شود و با توجه به معضلات و نیازهای کودکان و آموزش مسائلی که دغدغه آنها و خانواده هایشان هست  موضوع را انتخاب می کند و در ارتباط با آن موضوع متن برنامه نوشته می شود و یک روز قبل از اجرا در اختیار مجری و بازیگران قرار داده شده  تا مفهوم و بار آموزشی برنامه مثبت و مفید و کاربردی واقع شود.

مهمترین معضل آموزشی و تربیتی جامعه ( حوزه کودک) را چه میدانید؟

بنده چون سالها در حوزه کودک کار کردم ، ارتباط مستقیم با بچه‌ها دارم و حتی نویسندگی کردم،  فکر می کنم که نحوه ارتباط کودکان با پدر مادر و اعضای خانواده،  دوستان در محیط آموزشی آنها و حتی محیط زندگی و سایر محل هایی که آنها در جامعه با بقیه افراد روبرو می‌شوند یکی از معضلات آموزشی و تربیتی است . همچنین باید به رفتار و آداب برخورد در انواع موقعیت ها و مشکلاتی از قبیل کمرویی، درس‌خواندن ، خلاقیت،  استعداد،  واکنش‌های مثبت و منفی آنها در برخورد با مسائل روزمره ، نحوه صحیح برقراری ارتباط و ارتباط موثر آنها با سایر افراد جامعه و سایر کودکان،  برخورد با تکنولوژی و وسایل ارتباطی و رسانه ها و…. پرداخته شود.

اگربخواهید این برنامه ها را با زمان خودتان مقایسه کنید چه تفاوتی دارد؟

اگر بخواهیم مقایسه کنیم ، خیلی تفاوت دارد. چون آن زمان خیلی محدودیت ها وجود داشت و تکنولوژی پیشرفتی که الان دارد را نداشت.  بچه ها با وسایل ارتباطی مدرن ، موبایل و تبلت و سایر وسیله ها آشنایی نداشتند اما الان به لطف این وسایل و کلاس های ارتباط موثر، افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس ، خلاقیت و مهارت پروری که در سطح پیشرفته برگزار می شود می توان گفت که  قدیما بچه ها باورپذیری بیشتری نسبت به اطراف و گفتمان‌ها داشتند اما الان پرورش فکری  بیشتری دارند و می‌بینیم که یک کودک به راحتی از کلمات و مباحثی که بزرگترها در بین صحبت هایشان استفاده می‌کنند بهره می‌گیرند و میتوانند حتی یک شخصی را که سالها از خودشان بزرگتراست را قانع کنند و با سوالاتی که می پرسند به چالش بکشانند تا جایی که فرد بزرگسال یه جاهایی می ماند که چه جوابی به سوالات کودک کنجکاو و مخاطب بدهد پس الان خیلی سخت تر می شود کودکان رو قانع کرد در برابر خواسته هایشان مقاومت کرد.

هنوز هم خودتان کارتون می بینید؟ کدام را بیشتر دوست دارید، کارتون قدیمی یا انیمیشن های جدید؟

کارتون که نه اما انیمیشن زیاد میبینم .

انیمیشن عصر یخبندان ، رینگو و زوتوپیا را خیلی دوست دارم.  البته از بین کارتون ها میگ میگ ، باب اسفنجی، تام و جری و برنامه های عروسکی مثل مدرسه موش ها ، خونه مادر بزرگه هیچ وقت برایم قدیمی نمی شود.

اگر مجری نمی شدید چه شغلی را انتخاب می کردید؟ 

من در حال حاضر به جز مجری کودک در زمینه استعداد پروری ، بازی‌های پرورش کودکان فعالیت می‌کنم و در یک دبستان نیز به عنوان معاون فرهنگی و پرورشی با کودکان کار می کنم.  اما فکر می‌کنم به معلمی در زمینه رشته خودم در مقطع دبیرستان خیلی علاقه‌مند هستم و اگر مجری نبودم شاید این کار را انجام می دادم البته این کار در برنامه های آینده ام هست.

‎ایا شرایط سنی مخاطب کودک و موقعیت های مختلف زندگی در اجرای مجریان موثر است؟

ببینید ، قطعاً هر سنی که کودک در آن باشد یک سری مقتضیات و معضلات و دغدغه ها برای بزرگترها دارد که مجریان کودک باید به این مسائل آگاه و واقع باشند و از روش هایی که برای کودک باور پذیر است و کودک آنها را قبول دارد استفاده کنند.

هر کودک بسته به سنی که در آن قرار دارد با دغدغه هایی مهم روبه‌رو است . مثلاً یک کودک چهار یا شش سال در ذهن خود سوال های بسیاری  دارد که یک مجری کودک وقتی با این سوالات رو به رو می شود باید با آگاهی کامل برای قانع کردن و پاسخ دادن به سوالات و معضلات و گره های ذهنی آن کودک را داشته باشد در غیر این صورت هر کسی با هر سن و تخصصی اگر توانایی اجرا داشته باشد میتواند برای اجرای تلویزیونی اقدام کند اما مسئله مهم داشتن درایت و آگاهی و مهارت پاسخگویی به سوالات کودک است که به جرات می توان گفت کار هر کسی نیست.

به نظر شما استفاده از متخصصان حوزه کودک در برنامه تا چه حد ضروری است؟ 

به نظر من حضور متخصص در حوزه روانشناسی کودک ، کودک درمانگر و کسانی که کاملا به روحیات کودکان آگاه هستند به شدت لازم و ضروری است. چراکه حساسیت این سن در جهت یادگیری مسائل پایه و لازم برای کودک به قدری است که اگر یک کارشناس و متخصص در حوزه برنامه سازی حضور و نقش پررنگ نداشته باشد قطعاً برنامه کاربردی و مفید نخواهد بود. حالا این کارشناس در هر نقشی می تواند حضور داشته باشد نویسنده ، مجری ، کارگردان و…..

‎از مشکلات برنامه کودک و اجرای زنده بگویید؟ 

ببینید اجرای زنده هر برنامه‌ای مشکلات خاص خودش را دارد  از قبیل صداهایی که ممکن است بی خبر و بی هوا پخش شود، قطعی برق، تغییر دکور و …

اما برنامه کودک مشکلاتی مثل صحبت های هماهنگ نشده ، در واقع سوالاتی که ناخودآگاه و لحظه‌ای در ذهن کودک ایجاد می شود و همان موقع آن را می پرسد و  یک مجری باید توانایی حل این مشکل را داشته باشد که هم کودک به جواب برسد و هم قانع شود و هم نظم برنامه زنده ای که همزمان چندین هزار بیننده را همراه خود داره برقرار  بماند. اینجاست که مهارت یک مجری مشخص میشود که چطور از پس حل این مسئله جوری بربیاد که کوچکترین اختلالی در برنامه‌ی ایجاد نشود.

‎ایا تا به حال نقاشی و یا نامه ای در برنامه کودک دريافت کرده اید؟ 

خیلی زیاد.  مخصوصاً زمانی که بچه ها برای حضور در برنامه به استودیو تشریف می آورند. معمولاً یکی دو مورد آنها نقاشی یا نامه ای پر از مهر و محبت آماده کرده‌اند که قلبا من را خوشحال کرده و من خیلی از آنها را نگه داشته ام و در برنامه هم نشان داده ام.  لطف بچه ها به من همیشه زیاد بوده و این مسئولیت من را حساس تر کرده که با جدیت بیشتری به شغلم اهمیت بدهم.

‎بدترین و بهترین خاطره از اجرا؟ 

خاطره های خوب و بد زیاد دارم. اما بیشتر خاطره های خوب هستند خاطره های سفرهای پرپروکی که ما هر هفته به یکی از شهر استان‌های هرمزگان سفر می کردیم و برنامه به صورت زنده از آنجا پخش می‌شد .

حس و حال وصف نشدنی اجرا در دل جمعیتی که با عشق و شور و علاقه با فرزندانشان به محل برنامه آمده بودند غیر قابل گفتن است و ما هیچ وقت محبتی که از کودکان و خانواده شان دیدیم و آن انتظار طولانی که برای عکس گرفتن با ما داشتند را فراموش نخواهیم کرد.

خاطره بد هم زمانی که شنیدم یکی از مدیران مدارس میناب زمانی که می خواستند دانش‌آموزان شان را برای حضور در برنامه ما به بندرعباس بیاورند تصادف کردند و دستشان آسیب دید .  این اتفاق واقعا قلب من را به درد آورد امیدوارم هر جا هستند سلامت باشند و هیچ وقت دچار همچین مشکلاتی نشوند.

مجری محبوبتان چه کسی است؟ 

من به اجرای تمام مجریان سرزمینم چه در شبکه استانی و چه شبکه‌های سراسری احترام می گذارم و همه محبوب بنده هستند و برایشان آرزوی موفقیت دارم.

‎چه تفاوتی بین اجرای یک مجری و بازیگر وجود دارد؟ 

یک بازیگر باید قالب اجرا را از ابتدا تا انتها حفظ کند و هیچ چیزی خارج از چارچوب و موضوع برنامه و متنی که در اختیارش قرار داده شده نگوید، که باعث انحراف موضوع شود.  چون به هر حال دیالوگ های آماده شده و موضوع برنامه بر این اساس پیش می رود.

 اما یک مجری بر اساس موضوع برنامه و طبق مطالعاتی که خودش داشته و اطلاعات و تجاربی که می تواند بار مثبت و بازدهی برنامه را بیشتر کند عمل کند.  البته هم مجری و هم بازیگر بنا به خلاقیت خود میتوانند به جذاب شدن برنامه کمک کنند جوری که ضربه‌ای به ماهیت برنامه نزنند.

‎نظرتان درباره پوشش لباس زنان هرمزگان چیست؟

در کل عاشق لباس های سنتی همه اقوام ایرانی هستم و همیشه یکی از آرزوهایم داشتن لباس های سنتی هر استانی است.  لباس سنتی هرمزگان به دلیل رنگ های شاد و زرق و برقی که داره ناخودآگاه چشم هر بیننده ای را به خودش جذب می کند و از زیبایی آن هرچقدر هم بگویم کم است.

 البته من از لباس های سنتی اقوام بلوچ با آینه کاری ها و دوخت های ریز و خوش نقشان نیز خیلی دوست دارم و زمانی که لباس های اجرای کودک را میپوشم خیلی بیشتر خودم را دوست دارم و واقعاً هر بار لباس جدیدی برای من آماده می شود  آن روز اجرای پر انرژی تری را خواهم داشت و تاثیر زیادی روی روح و روان ام می گذارد .

‎اگر کسی بخواهد این حرفه را دنبال کند پیشنهاد شما چیست؟ 

حضور در کلاس ها و ورکشاپ های اجرایی مجریان بزرگ استانی و کشوری و همچنین شرکت در کلاس های فن بیان و گویندگی و زبان بدن است که به شدت پیشنهاد می کنم.

چیزی که خیلی اهمیت دارد بالا بردن مطالعات در زمینه های مختلف ، دیدن اجراهای مجریان و تقویت اعتماد به نفس و تمرین و تمرین و تمرین هستش تا اینکه از شخص یک مجری توانمند ساخته شود.

‎ و حرف آخر

تشکر می کنم از شما که فرصتی در اختیار من گذاشتید تا بتوانم حداقل ترین مسائل را بازگو کنم و امیدوارم که توانسته باشم به کسانی که علاقه مند اند در آینده به جرگه مجریان بپیوندند کمکی کرده باشم و از تجربه هایم هر چند ناچیز استفاده کنند.

 خوشحالم از اینکه سالهاست زمینه کودکان فعالیت می‌کنم و جا دارد از مدیران عزیزم که در حوزه صدا و سیما به بنده اعتماد می‌کنند و اجرای برنامه کودک را به عهده می گذارند نیز تشکر کنم.

و در آخر اینکه کودکان مثل آینه ی بزرگترها هستند برای اینکه آینده آنها را خوب بسازیم، خوب بینیم ،خوب بگوییم و خوب بشنویم تا آنها هم از ما بیاموزند.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!