دسته: یادداشت
به بهانه روز پزشک : مهین بانو شکیبا اولین بانوی داروساز استان هرمزگان
مهین بانو شکیبا اولین بانوی داروساز یکی از بانوان موفق در حوزه علمی و پزشکی اهل بندرعباس است که بعد از سالها فعالیت در حوزههای داروسازی (۲۴ آذر ۸۶) به رحمت ایزدی پیوست.
مهین بانو شکیبا در سال ۱۳۱۷ در بندرعباس متولد شد و کلاس اول دبستان را در بندرعباس سپری کرد.
وی به علت شغل پدرش میرعبدالرحیم شکیبا که رییس اسکناس بانک ملی بود به خرمشهر عزیمت و سپس در یزد ساکن شد.
مرحومه شکیبا تا کلاس دهم در یزد زندگی کرد به دلیل تحصیلات پدر مجبور شد به تهران بروند او در سال ۱۳۳۴ در تهران دوره دبیرستانش را سپری کرد و در همان سال وارد دانشگاه خدمات عالی اجتماعی شد.
او دوره مددکاری دوساله را پشت سرگذاشت و عنوان کاردان مددکار را کسب کرد که امروزه در سازمان بهزیستی ادغام شده است.
وی سپس در ۲ رشته دندانپزشکی و داروسازی در دانشگاه تهران پذیرفته شد که با نظرپدرش داروسازی را انتخاب کرد و همان سالها با همسرش مرحوم ابراهیم صفا آشنا شد که دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران بود، منجر به ازدواج شد و ثمره ازدواجش سه فرزند به نامهای امید، امیر و الهام صفا است.
مرحومه شکیبا ضمن مدیریت داروخانه رازی بندرعباس در سازمان حمایت از کودکان بی سرپرست نیز فعالیت میکرد.
وی جزو اولین گروهی بود که یک مرکز کوچک انتقال خون در بهداری افتتاح کرد و در کنار آن فعالیت در هلال احمر آزمایشگاه و انتقال خون را برعهده داشت.
متاسفانه این بانوی بزرگ و مهرورز پس از کسالتی طولانی در ۲۴ آذر سال ۸۶ در تهران از دنیا رفت و در آرامگاه کلاتو به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی
دنیای خود را نارنجی کنید
به بهانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
روز جهانی «مبارزه با خشونت علیه زنان» ۲۵ نوامبر برابر با ۵ آذر است، این روز که سالگرد قتل خواهران میرابل است از سوی سازمان ملل متحد به عنوان مبنایی نمادین برای الزام توجه و اهمیت زنان و انواع خشونت علیه آنان نامگذاری شده است.
معضل خشونت علیه زنان یکی از پایدارترین و فراوانترین اشکال نقض حقوق بشر در جهان است که بخش گستردهای از آن به دلایل مختلف از جمله نا آگاهی، مصونیت از مجازات و خجالت از خشونت اطرافیان گزارش نشده باقی میماند.
تاریخ روز جهانی رفع خشونت علیه زنان
۲۵ نوامبر هرسال روز جهانی رفع خشونت علیه زنان است، ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ با ۵ آذر ۱۳۹۹ برابر است.
تاریخچه روز جهانی رفع خشونت علیه زنان
در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن با نام خواهران “میرابل” پس از ماهها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. جرم این سه خواهر، شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود. ۲۱ سال بعد یعنی سال ۱۹۸۱ در همایشی که در بوگوتا پایتخت کشور کلمبیا که با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد شد روز قتل خواهران میرابل به عنوان روز منع خشونت علیه زنان نامگذاری شود. هدف از این اقدام آن بود تا افکار عمومی جهانیان بیش از پیش به نهی از خشونت از زنان متمرکز شود. سازمان ملل متحد نیز در در ۱۷ اکتبر سال ۱۹۹۹ این روز را به رسمیت شناخت و در تاریخ مناسبتهای این سازمان گنجاند تا از این طریق همه ساله دولتها و مردم جهان به این موضوع مهم توجه کنند.
در راستای همین تصمیم، یک سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۰۰ قطعنامهی ۱۳۲۵ را به تصویب رساند که عنوان آن بود: ”زنان، صلح و امنیت”. محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومتها در درون و در میان کشورها، تأمین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط میشوند. این قطعنامه مبنایی است برای آنکه خشونتهای گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند.
از روز بیست و پنجم نوامبر تا روز دهم دسامبر برابر با بیستم آذر (روز جهانی حقوق بشر) فعالیتهای بسیاری در زمینهی اطلاع رسانی و ایجاد حساسیت نسبت به پدیده خشونت علیه زنان انجام می شود٬ تا شاید جوامع انسانی در سالهای آینده شاهد میزان کمتری از خشونت علیه زنان باشند.
ماجرای خواهران میرابل
خواهران میرابال با نام اسپانیایی (las hermanas Mirabal) چهار خواهر اهل جمهوری دومنیکن با نامهای «پاتریا»، «مینروا»، «ماریا ترزا» و «دِده» بودند که از مخالفان دیکتاتور معروف «تروخیو» («رافائل لئونیداس تروخیو مولینا» با نام مستعار ال هِفه)، حاکم نظامی جمهوری دومینیکن بین سالهای ۱۹۳۰ تا زمان ترورش در ۱۹۶۱ به شمار میرفتند. تروخیو بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۸ و سپس از ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۲ رسماً رئیسجمهور دومینیکن بود و دوران حکومتش، خشنترین دوره در تاریخ جمهوری این کشور به حساب میآید. خواهران میرابل در فعالیتها و مبارازت مخفیانه علیه رژیم او مشارکت داشتند. سه خواهر از چهار خواهر (پاتریا، مینروا و ماریا ترزا) در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ به جرم شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن به قتل رسیدند (دده تنها خواهر بازمانده در فوریه ۲۰۱۴ به مرگ طبیعی درگذشت).
خشونت علیه زنان چیست؟
خشونت علیه زنان بنا بر تعریف سازمان ملل متحد، هرگونه رفتاری است که میتواند منجر به آسیب بدنی، جنسی یا روانی زنان شود. همچنین هرگونه رفتار خشن وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، جنسی، روحی و رنج زنان شود را خشونت علیه زن میگویند. این خشونت میتواند با تهدید، اجبار یا سلب اختیار و آزادی، بهصورت پنهان یا آشکار انجام شود.
خشونت علیه زنان٬ تجاوز به حقوق بشر است. خشونت علیه زنان موجب تبعیض٬ عمیقتر و گستردهتر شدن نابرابریها میان زنان و مردان میشود. خشونت علیه زنان مانع بزرگی برای پیشرفت در همهی زمینهها٬ از جمله کاهش فقر و برقراری صلح و امنیت است. همچنین٬ یکی از موانع بزرگ برای رفع یا کاهش خشونت علیه زنان کمبود منابع مالی٬ در همهی کشورها٬ بویژه کشورهای آسیایی و آفریقایی است.
بر پایه آمار سازمان ملل، یک سوم زنان جهان در طول حیات خود به نحوی مجبور به تحمل خشونت و بدرفتاری میشوند. در برخی از کشورها تعداد زنها و دخترهایی که مورد خشونت و آزار فیزیکی و جنسی و روانی قرارگرفتهاند از رقم ۳۵ درصد نیز بیشتر است.
بر اساس تحقیقات انجام شده، در کشور مغرب، هشتاد و دو درصد زنان در معرض خشونت خانوادگی قرار میگیرند که سی و یک درصد از آنان، جسمی، هجده درصد روحی و روانی و سی درصد نیز جنسی است. در اردن سالانه دوازده الی چهارده جنایت روی میدهد و چهل و هفت درصد از زنان به طور دائمی در خانواده هدف ضرب و جرح قرار میگیرند. همه پرسی شورای عالی زنان بحرین، نشان میدهد که ۹۵ درصد از پاسخ دهندگان قبول دارند که زنان در بحرین در خانه و در محیطهای کاری در معرض خشونت قرار دارند. در این همه پرسی مشخص شده است که شوهران، آزاردهنده اصلی زنان است. بررسیهای شورای عالی امور خانواده قطر نیز نشان داده است که ۶۳ درصد از زنانی که در این بررسی مورد پرسش قرار گرفتهاند بوسیله آشنایان مرد خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.
انواع خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان به اشکال مختلف رخ میدهد و یکی از رایجترین آنها خشونتهای خانگی است. سازمان بهداشت جهانی در یکی از مطالعات خود درباره خشونت علیه زنان نتیجه گرفته است که در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار میگیرد. خشونت همواره آثار بیرونی و نمودهایی جسمی و فیزیکی ندارد بلکه مواردی مانند خشونت و آسیبهای فیزیکی بخشی از خشونت علیه زنان است، بخش دیگر این موضوع انواع و اقسام رفتارها، خشونتها و تبعیضهایی است که شاید دیدنی نباشند اما بعضاً آثار و پیامدهایی به مراتب بدتر و تلختر از قتل دارند. چرا که در قتل، فرد میمیرد و رنج پایان مییابد، اما در مواردی چون تجاوز (و آسیبهایی از این دست) فرد ناچار است تا یک عمر با سایه شوم واقعهای روبرو شود.
خشونت جنسی، خشونت جنسی غیرتماسی، خشونت کلامی، تجاوز، تنفروشی اجباری، بارداری اجباری، ختنه دختران، خرید و فروش زنان و دختران، خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمان زن، خشونتهای ناشی از جنگ، خشونت در زندان، تجاوزهای سیستماتیک، خشونت نگاهی و رفتاری و خشونت سیاسی، مصادیقی از خشونت آشکار است، مسائلی چون دروغ گفتن، نفقه ندادن، به خواستههای زن بیتوجه بودن، جدا کردن زن از کودکان یا خانوادهاش، تهمت زدن، تحدید زن در محدوده جغرافیایی یا عدم مجوز به وی برای شغل یا تحصیل و … مصادیقی از خشونت پنهان و فاقد نمودهای بیرونی هستند.
خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیههای جسمی گفته نمیشود. کلمات توهینآمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوشغیرتی میدانند همان خشونتی است که بر زنان به اصطلاح مردان، «ضعیفه» اعمال میشود و هیچگاه هیچکس نمیفهمد این زن از چه درد میکشد و چه میخواهد و چه رویاهایی در سر دارد. بخش اعظم جامعه را زنانی تشکیل دادهاند که هیچ از خود و حقوقشان نمیدانند و زن خوب بودن را در کدبانو بودن، شستن، رفتن، پختن و بچهداری میدانند و دلشان خوش است چه موجودات از خود گذشته پاکی هستند و بهشت زیر پای آنها است.
خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت می شود. اما در برخی از گروه ها شایع تر است. خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است. خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.
زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبهرو شوند. علاوه بر همسر، پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز میتوانند به زن خشونت کنند. زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فیزیكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می كنند. خشونت فیزیكی، همانطو که از نامش پیدا است، شیوه های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، كشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانی كردن، اخراج از خانه، كتك كاری مفصل، محروم كردن از غذا، سیلی، لگد و مشت زدن، كشیدن و هل دادن، محكم كوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شكستن اشیای منزل را شامل می شود كه این نوع خشونت ممكن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.
خشونت هایی روانی و كلامی نوع دیگری از خشونت هایی است كه در خانه علیه زنان استفاده می شود. از جمله میتوان به، دشنام و به كار بردن كلمات ركیك، بهانه گیری های پی درپی، داد و فریاد و بداخلاقی، بی احترامی، رفتار آمرانه و تحكم آمیز و دستور دادن های پی درپی، تهدید به آزار یا كشتن وی، تحقیر زن، قهر و صحبت نكردن وممنوعیت ملاقات با دوستان اشاره کرد.
این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی یا خودنابودسازی، گریز از مشاركت اجتماعی و اضطراب در زنان می شود.
خشونت دیگری که بر علیه زنان صورت میگیرد، خشونت اقتصادی است. ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرده می شوند. به طوری كه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند. استفاده قهرآمیز بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن از نمونه های خشونت جنسی علیه زنان است. زنانی كه از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گیرند پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیب های روانی و خطر خودكشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.
روانشناسان میگویند، مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتكب خشونت علیه همسران خود می شوند. افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفایتی رنج می برند بیشتر علیه زنان مرتكب خشونت می شوند. برخلاف تصور عموم، حتی دنیای مدرن نیز خشونت علیه زنان را کم نکرده که بیشتر نیز کرده است. تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیر به مراكز فساد و رونق بازار فیلم های غیراخلاقی را باید به عنوان مصادیقی از خشونت مدرن علیه زنان یاد كرد. مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگیری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می كنند و با ندادن خرجی خانه و پول كافی برای زنان مضیقه های مالی ایجاد می كنند. یا با تهدید به طلاق یا ازدواج مجدد از زنان بیگاری میکشند و از او در انجام امور و وظایفی كه مربوط به او نیست همانند تیمارداری پدر یا مادر شوهر سوءاستفاده می کنند.
مردان نیز مورد سوءرفتار زنان قرار می گیرند، اما بخش عمده خشونت خانگی، به ویژه موارد مرگ آور و خطرناك آن، از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت می گیرد.
زنانی که در برابر بدرفتاری های مرد خود سکوت می کنند گویا دارند فریاد می زنند: «با من مانند یک برده رفتار کن، مرا بزن، خواهش می کنم به من کمی پول بده،من برده تو هستم!» زنانی که با سوءرفتار شدید جسمی شوهر روبرو هستند و او را ترک نمی کنند، مصداق این جملات هستند. وقتی از آنها می پرسی «چرا او را ترک نمی کنی؟» پاسخ می دهند: «من شوهرم را دوست دارم». این مساله بر می گردد به احساس نیاز، که در همه دنیا در هر دو روابط مرد و زن دیده می شود.
زنی که پایگاه های اقتصادی خود را رها می کند و وارد پیوند زناشویی وی شود وقتی با خشونت مرد روبرو می شود از ترک او و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد. وقتی به این نتیجه می رسد که حمایت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت به خود می قبولاند که زندگی او همین است.
چیزی که در روانشناسی به آن «درماندگی اکتسابی» می گویند. از همه بدتر اینکه این گونه زنان به خود لقب «زن سازش کار» و «زن صبور» می دهند. زن آسیب دیده، شیری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که میله های آن از بهانه های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و این میله ها را بشکند آنوقت می فهمد که چه موجود قدرتمندی است. تغییر ممکن است اما باید عرصه را به روی توانمندی های خود باز کنیم و از شیوه های مختلف استمداد بگیریم.
پوشش اصیل هرمزگانیان جذابیت جهانی دارد و یک جهان حرف ناگفته
اولین نمایشگاه مجازی لباس سنتی هرمزگان که تطبیق هنر و زیست فرهنگی متفاوتمان است با شرایط خاص امروز جهان، بهانه ای شد تا تلاش فعالان حوزه مد و لباس استان هرمزگان را به این شکل معرفی کنیم.
هرچند جذابیت جهانی پوشش اصیل هرمزگانیان حرف چندان تازه ای نیست و این ذات اصالت است در هرجا و در هر چیز که باشد اما ظرفیت ها و ظرافت های بسیاری در این حوزه وجود دارد که اگر سالیان سال نمایشگاه های متعدد برگزار شود باز هم حرف های تازه، طرح ها و آثار جدیدتری برای معرفی به دنیا و نه تنها کشور وجود دارد.
معتقدم خلاقیت هنرمندان جوان و پیشکسوتان فعال در حوزه مد و لباس هرمزگان رمز این پویایی مداوم است.
و اصل مهمتر و تاثیرگذارتر در ماندگاری اصالت ها را می توان علاقمندی نسل جدید دانست به کاربردی تر کردن و جاری کردن این هنر در زندگی.
و به تعبیر من تفاوت سلیقه نسل ها و کشش ذاتی شان به هنر مادری پدیدارگر مدبومی است.
اینجا نقوش هندسی کندوره ها،شیلا ها،لی سی ها و تلی ها تا گل بالاهای شلواربندری همه قصه های شیرینی دارند که شاید نشنیده باشیم شان .
و حالا که روزگارمان کرونایی شده، قابلیت فضای مجازی فرصت مناسبی به وسعت جهان است برای رویدادهایی از این دست.
هدف معرفی پیوسته آثار فعالان حوزه مد و لباس استان که باشد لباس سنتی آغاز خوبی است.
اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی با همکاری انجمن طراحان لباس و همراهی قابل تحسین هنرمندان این نمایشگاه را در دو بخش احیاگران سنت های پوششی و از نگاه دوربین بروی صفحه اینستاگرامی شان برگزار کردند.
از بین ۱۱۶ اثر دریافت شده در این نمایشگاه ۵۴ اثر از ۱۴ طراح و دوزنده در بخش احیاگران لباس سنتی منتشر شد.
قدردانی می کنیم از خانم ها فاطمه شمس الدینی، مریم آبتین ،حکیمه درغال و مریم خادمی (بندرعباس). فاطمه ترکی و آقای صدیق مرادی (بستک). سلیمه یگانه و سکینه زاهدی ( بندرخمیر- رویدر). سهیلا چملی پور و شمسی افضلی ( سیریک) . محدثه رحیمی شهواری (میناب ). سمیه رحیمی(رودان). فاطمه باددست و زلیخا هاشمی ( جاسک) .
همچنین در بخش از نگاه دوربین این نمایشگاه ۴۶ قطعه عکس اجتماعی اثر ۱۹ عکاس هرمزگانی با موضوع پوشش سنتی به نمایش گذاشته شد که از همراهی هفته نامه آوای دریا و آقایان احمد بازماندگان قشمی، احسان رنجبری ، عبدالمطلب ازلی پور،عبدالرضا شیبانی ، مرتضی غریبی ، آرمان امجدی، رهبر امامدادی، محمد امین درویش زاده ، مرتضی مرادی،محمد بارکار، علی ستایشی، عابد قاسمی و خانم ها بی بی بشرا داخته، فاطمه روحبخش، سیده مریم مرتضویی ، مهتاب سنگرزاده ، صدیقه رنجبر، خانم مرجان ذاکری قشمی،زینب امانی و ماهانی صالحی نژاد سپاسگزاریم.
امیدوارم این برنامه علاوه بر دنبال کردن هدف خود بتواند به اقتصاد هنر استان هم کمک کند.
یادداشت مدیرکل زنان و خانواده استانداری به مناسبت روز خانواده و تکریم از بازنشستگان
نامگذاری روز خانواده و تکریم از بازنشستگان فرصتی است که به جایگاه خانواده به عنوان موثرترین نهاد اجتماعی در تشکیل هویت انسانی و فرهنگی ادای احترام کنیم.
روزی که خداوند با نزول آیه هل اتی حجت را بر انسان ها در خصوص ارزش و جایگاه خانواده تمام کرده است.
در تعالیم اسلامی نیز خانواده به عنوان تاثیرگذارترین نهاد تربیتی در پرورش سرمایه های انسانی شناخته شده و به تحکیم بنیان خانواده تاکید شده است.
در حوزه زنان و خانواده استانداری و در راستای تکریم بنیان خانواده نیز می توان به اجرای طرح ملی گفتگوی خانواده اشاره کرد که این طرح به پیشنهاد معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری وباهمکاری دفاتر انجمن اجتماعی و جامعه شناسی در سراسر کشور در دو مرحله برگزار شده است.
در بحث توانمند سازی زنان سرپرست خانوار کم سواد و فرزندان تحصیل کرده از خانواده های کم برخوردار طی هماهنگی های صورت گرفته با بانک توسعه تعاون و کار آفرینی امید تسهیلاتی در جهت رفع نیازهای مالی و بهبود وضعیت اقتصادی خانوارها اعطا می شود.
از دیگر برنامه های در دست اقدام تلاش در جهت افزایش تعاونی زنان و صندوق های خرد روستایی است، درچشم انداز سند ارتقای زنان استان، ما کمک در جهت بهبود وضعیت بهداشت و درمان ،اشتغال، تحصیل،مهارت آموزی وافزایش سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده را در دستور کار قرار داریم .
در بحث فرهنگ سازی ازدواج آسان با استفاده از ظرفیت رسانه های عمومی، صدا و سیما، مطبوعات و سایتهای مختلف هماهنگی هایی صورت گرفته است که می توان به دوره های آموزش آنلاین مهارت های ده گانه، کمک به افزایش تشکل های خصوصی در حوزه زنان در جهت خدمات رسانی وکاهش آسیب های اجتماعی و برگزاری دوره های توانمند سازی با همکاری فنی و حرفه ای و در نهایت ارائه و اجرای طرح های اجتماعی و فرهنگی در جهت بهبود وضعیت اجتماعی و کاهش آسیب های اجتماعی نوظهور در سطح خانوادهای استان اشاره کرد.
در پایان امیدوارم با تبیین و تحقق همبستگی اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی بتوانیم ایده و طرح های نو برای بانوان و خانواده داشته باشیم.
مریم یگانه- مدیرکل زنان و خانواده استانداری هرمزگان
خبرنگاری یک تعهد است ، یک شغل نیست
یادداشت مدیرمسئول
به راستی چه زیباست اندیشه اي که در مقابل قلم زانو زند و واژه هایي که در خدمت بیان حق برآید
آوای دریا اولین هفته نامه الکترونیکی تخصصی حوزه بانوان با شعار “آوای دریا؛ صدای زنان هرمزگان” در استان هرمزگان است که با هدف تحقق حقوق زنان از اردیبهشت ۱۳۹۸ منتشر شد. این نشریه مسائل و مشکلات زنان را در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، علمی، ادبی و هنری، به منظور اطلاعرسانی و توانمندسازی آنان و حساسسازی جامعه، برنامهریزان و تصمیمسازان نسبت به مسائل زنان منعکس میکند.
همانطور که می دانید حقوق زنان در قوانین ما در جایگاه دوم قرار دارد و بسیاری از حقوق از جمله حق طلاق، حق تحصیل، حق خروج از کشور و… با مردان است.
درست است که در وجود زن یک نگاه مادرانه نهفته است ، اما صرفا یک مادر و همسر خوب نیست و نیازمند یک تعریف و هویت مستقل است، زیرا زن تا مستقل، آگاه و آشنا به علم روز نباشد نمیتواند روابط اجتماعی را درک کند و در نهایت مادر خوبی هم نخواهد شد. براساس آمارها، کودکانی که دارای مادران برخوردار از سطح آموزش و تحصیلات بالا هستند، شاخص سلامت و بهداشت بهتری دارند.
برخی فکر میکنند ناآگاهی زنان به حفظ بنیان خانواده کمک میکند و برخی دیگر اشتغال زنان را مانع مهمی برای یک خانواده مستحکم میدانند! این در حالی است که زنان شاغل درک بهتر و بیشتری از سختی کار دارند و قدردان زحمات همسرانشان هستند. آموزههای دینی نیز فقط مادر را مسئول تربیت فرزندان نمیداند و والدین را در امر تربیت شریک میکند.
اسلام زن و مرد را به کسب علم و معرفت و کمالات انسانی و الهی که اساس پیشرفت و سعادت است، تشویق میکند و تأکید دارد که در هر شرایطی به فراگیری دانش بپردازند و در هر کاری با بصیرت و دانایی وارد شوند.
مردان جامعه ما باید باور داشته باشند که یک زن علاوه بر اینکه می تواند یک مادر و همسر خوب در جامعه باشد ، می تواند یک سیاستمدار خوب، یک معلم خوب، یک پزشک خوب و یک کارآفرین خوب و … هم باشند.
رشد قابل توجه زنان در عرصه های انتصاب های مشاغل دولتی ، کارآفرینی و صنایع دستی استان هرمزگان ناشی از دقت و توجه به حقوق زنان در سالهای اخیر است.
بر خود گفتن این جمله را لازم می دانم که : خبرنگاری یک تعهد است ، یک شغل نیست.
در پایان ۱۷ مرداد ماه «روز خبرنگار » را بر تلاشگران عرصه اندیشه و قلم استان و کشور عزیزم تبریک عرض می کنم .
زهره کرمی – مدیرمسئول و سردبیر هفته نامه الکترونیکی آوای دریا
چگونه به فرزندم بياموزم از خود دفاع كند
كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هول ميدهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند زيرا هنوز رابطه برابر را نياموخته اند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد.
آيا والدين بايد دخالت كنند؟
اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند. آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هول دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كنند.
اگر زد تو هم بزن
اين جمله، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموخته هاي فرزندتان را زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش مي آيد پس اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟
به علاو او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبران ناپذير قرار ميدهيد.و به كودكان خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد
پس چه رفتاري داشته باشيم؟
بايد بداند زماني كار به برخورد فيزيكي رسيد، بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش رفتار به فرزند خود، شما به او مي آموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند. اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان مياموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بيعرضگي او ميباشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست وغلط را مي داند.
هوش کودک
پدر یا مادر
بسیاری از ما تصور می کنیم که هوش از هر دو والد به ارث می رسد. اما حقیقت این نیست!
فقط یکی از والدین باعث به ارث رسیدن هوش به فرزند می شود و آن هم مادر است.
تحقیقات گسترده ای که بر روی این موضوع انجام شده نشان می دهد که هوش از طریق ژن خاصی که بر روی کروموزوم X وجود دارد به کودک منتقل می شود.
دو عدد از کروموزوم X در زنان وجود دارد.
اما می خواهیم ببینیم این ژن خاص چیست و چرا انقدر اهمیت دارد.
ژنی که مربوط به هوش است بسته به اینکه از طرف مادر یا پدر آمده رفتار متفاوتی دارد.این ژن اگر از پدر به ارث برسد به سیستم لیمبیک و اگر از مادر باشد به قشر مخ می رود.هر دوی این مکان ها در مغز هستند اما تفاوت بسیاری در نحوه ی عملکرد دارند.سیستم لیمبیک محل پردازش احساسات، غریزه و خلق و خوی است در حالی که قشر مخ هوش را کنترل می کند.
به عبارت دیگر اگر این ژن از طرف مادر باشد دقیقا به همان جایی می رود که مورد نیاز است ولی اگر از طرف پدر باشد اینطور نیست. مردان فقط یک کروموزوم X دارند .
بنابراین می توان گفت بهترین پیش بینی برای اینکه کودک تا چه اندازه باهوش خواهد بود میزان IQ مادر است!
این یافته ها نشان می دهد که تا به حال چقدر اشتباه کرده ایم!
تا امروز همیشه هوش را به پدران و احساسات را به زنان نسبت می داده ایم در صورتی که دقیقا برعکس این مساله در واقعیت وجود دارد.
اما…
مادران گرامی زیاد هم به خود نبالید!
دانشمندان می گویند که فقط ۴۰ تا ۶۰ درصد از هوش از مادر به کودک می رسد و بقیه آن بستگی به محیط و نحوه ی تربیت کودک دارد که هر دو والد در آن نقش دارند.
و جالب تر این که بعد از تولد کودک، پدران نقش بسیار پر اهمیت تری در افزایش هوش کودک نسبت به مادر دارند.کودکانی که وقت بیشتری را با پدر خود می گذارانند IQ بالاتری دارند.
نگاهی بر سیر تاریخی سنت برقع در حوزه خلیج فارس
برقع درواقع عربی شده کلمه فارسی پرده است. پرده در فارسی به معنای حجاب، پوشش، پنهان کردن، سراپرده و پرده اتاق است.
در برخی از مناطق هرمزگان مانند بندرلنگه به برقع بتوله نیز گفته میشود و هنوز در روستاها زنان از برقعهای گوناگونی استفاده میکنند که به یقین میتوان گفت استفاده کنندگان فعلی از برقع در هرمزگان شاید آخرین نسل از زنانی هستند که از این هنر و سنت استفاده میکنند.
بتوله یک واژه عربی است و دارای معانی کاربردی متفاوتی می باشد. استفاده از بتوله درمیان زنان غرب هرمزگان اززمان حضور پرتغالی ها درسواحل جنوبی ایران زمینه افزایش یافته است.
آنچه استفاده ازبتوله را به عنوان روبند برای زنان ایرانی ساکن جنوب به عنوان یک ارزش معرفی کرد، نقش حجاب گونه آن است که در طول زمان جنبه پوششی آن تبدیل به یک هویت حقیقی شده است.
برخی کشور یونان باستان را منشا بتوله دانسته اند. به این دلیل که زنان یونان قدیم چهره خود را بوسیله روسری خود می پوشاندند. به اعتقاد نویسندگان سیر تاریخی از باستان تا به امروز ملکه های یونان ، از برقع استفاده می کردند. استفاده از برقع به اوایل قرن دوازدهم برمیگردد .
در میان عشایرمصری نوعی نقاب رایج بوده است که بی شباهت به برقع نیست و شامل پارچه ای است که دو بریدگی برای دیدن چشم ها دارد.
برقع یا به قول زنان بومی هرمزگان “بُرکه” نوعی پوشش چهره زنان به شمار میرود، که این روزها مورد استقبال و استفاده جوانترها قرار نگرفته است و بتدریج با از دست رفتن این تمایل برای استفاده به عنوان یک پوشش، رونق و بازار برقع نیز کم کم در حال از دست رفتن است.
این در حالیست که هنوز هم در بازارها و برخی از فروشگاههای لباس سنتی هرمزگان برقع یافت میشود اما استفاده از آن نسبت به سالیان گذشته کمتر شده است.
برقع اما پوششی است که در گذشته زنان جنوب برای حفظ حجاب و جلوگیری از آفتاب سوختگی از آن استفاده میکردند که بسته به منطقهای که در آن بودند رنگ این پوشش نیز میتوانست متفاوت باشد.
برقع روبندهای به شکل مستطیل یا نیم دایره از جنس پارچه یا چرم است که صورت را میپوشاند و از پشت سر به وسیله دو بند و گره به هم وصل میشود، قسمتی از آن نیز برای چشمها و تنفس باز است.
امروزه بیشترین طرفداران یا به قولی مصرف کنندگان این پوشش را زنان روستایی و یا شهرنشینانی تشکیل میدهند که میانسال و یا پیر هستند و همچنان از سنت قدیمی پیروی میکنند.
حتی امروزه بسیاری از این برقعها کارکرد اصلی خود را از دست داده و کارکردی زینتی به خود گرفته است و یا در بسیاری از فعالیتهای هنری مانند تئاتر از آنها استفاده میشود.
با اینکه دیگر این هنر و یا به زبان بهتر این روپوش را نمیتوان در فروشگاهها و بازارهای عمومی یافت اما هنوز زنانی در قسمتیهایی از هرمزگان به دوخت این برقعها مشغولند. هنر دوخت برقع در شرق هرمزگان رونق بیشتری دارد.
برقعها رنگهای متفاوتی دارند و بسته اینکه در کدام ناحیه از هرمزگان زندگی میکنید یا اینکه دختر جوان باشید یا زنی بیوه شکل و رنگ آنها تغییر میکند و این بدین معنیست که مخاطب فرد برقعدار در زمانهای گذشته به خوبی متوجه وضعیت تاهل و یا تجرد زنان می شدند .
برقعهای زرد یا نارنجی رنگ معمولا متعلق به دختران جوان است و نوعروسان و زنان متاهل جوان از رنگهای قرمز و نارنجی استفاده میکنند .
اما زنان مسنتر و آنها که بچههای بزرگتر دارند از برقعهایی استفاده میکنند که دور آنها مشکی است .
زنان مسن و بیوه از برقعهای مشکی استفاده میکنند. با اینکه به واسطه پیشرفت مد، جوانگرایی و تمایل به البسه جدید، استفاده از برقع کاهش یافته اما هنوز در برخی از روستاها به این فرهنگ اصیل پایبند هستند و میتوان موقعیت زنان را از روی این حجاب تشخیص داد.
از انواع برقع میتوان به برقع بلوچی، بندری (بندرعباسی)، سوروچی (سورو نام یکی از محلات قدیمی بندرعباس)، عربی یا جزیرهای، دوقینیچی، هرمزی و کویتی نام برد اما باید خاطر نشان کرد که بیشتر برقعهای رنگی متعلق به قسمتهای شرق هرمزگان مانند جاسک، بشاگرد، میناب و سیریک هستند که معمولا سوزندوزی شدهاند اما برقعهای مناطق دیگر غالبا مشکی یا نیلی رنگ هستند.
در توضیح هر کدام از این نوع برقع میتوان گفت؛ برقع بلوچی از کتان و ابریشم تهیه میشود شکلی مستطیلی دارد و معمولا قرمز رنگ است.
برقع بندری (بندرعباسی) بیشتر از پارچه شیله مشکی تهیه شده و مستطیل شکل است و پایین آن به شکل منحنی است. برقع عربی یا جزیرهای که بیشتر در قشم استفاده میشود کوتاه و مثل نواری مشکی روی ابروها را میپوشاند و روی بینی و لبها نواری پهنتر دارد.
برقع دوقینیچی مانند برقع عربی است اما قسمت زیر آن باریک است. برقع هرمزی قسمت پیشانی و روی لبها به صورت یک خط باریک به عرض یک سانتی متر است قسمت بالای ابروها در آن نازک و قسمت روی لبها کلفت و مثل سیبیل مردان منحنی است.
برقع کویتی معمولا مانند روبنده سرتاسر صورت را میپوشاند و تنها قسمت چشمش باز است این برقع سیاه رنگ است و از پارچههای نخی و پلیاستر تهیه میشود.
به سوالات کودکان درباره مرگ چگونه پاسخ دهیم
میتوانید از مرگ برگهای درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درکترشود و این یک امر طبیعی است نه یک مساله ترسناک.
به سؤالات کودکان درباره مرگ اینگونه پاسخ دهید:
باید درباره مرگ صریح و شفاف صحبت کنید
هرگز از تعابیر استعاری مانند: پدربزرگ فقط به خواب رفته است استفاده نکنید. این حرف که بهطور شایع از سوی والدین به کار میرود، موجب میشود که کودک از خوابیدن بترسد و یا دچار کابوسهای شبانه شود. همچنین نباید بگویید که: پدربزرگ به جایی رفته است چون اگر پدربزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید.
هنگام پاسخ دادن، سن و میزان درک او را درنظر داشته باشید
برای مثال، به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت نکند، مرده است. اما به کودک چهار تا شش ساله لازم است علاوه بر آن، توضیح بدهید که قلب کسی که مرده، نمیزند و چیزهایی که میمیرند دیگر هرگز برنمیگردند.
میتوانید از مثالهایی که کودک تجربه کرده است، برای توضیح مرگ استفاده کنید
یک حیوان خانگی مرده، یک گل پژمرده و خشکیده یا حتی حشره ای بی جان را به او نشان دهید و بگویید که هر موجود جانداری که پا به این دنیا می گذارد حتماً یک روز هم از این دنیا می رود و اگر قرار بود همه موجودات زنده بمانند که دنیا از فرط شلوغی دیگر مکان مناسبی برای زندگی کردن نبود یا درباره ماهی که از تنگ آب بیرون افتاده بود و یا مرگ حیوان خانگی همسایهتان صحبت کنید.
اگر فرزندتان بالای شش سال دارد لازم است برای او توضیح بدهید که «هیچکس به طور دقیق نمیداند که چه زمانی میمیرد اما مرگ برای همه اتفاق میافتد و امری طبیعی است. هر چند مرگ کسانی که دوستشان داریم، ما را بسیار غمگین میکند اما باید این را بپذیریم که افراد پیر مانند مادربزرگ و پدر بزرگ روزی خواهند مرد. آنها موقع مرگ اغلب درد نمیکشند بلکه به تدریج هوشیاری خود را از دست میدهند و به آرامی میمیرند.
چون کسانی که مردهاند دیگر برنمیگردند.» ممکن است کودک از تصور اینکه شما نیز ممکن است روزی بمیرید نگران شود و در اینباره سوالاتی بپرسد. متاسفانه اغلب والدین فکر میکنند که اگر درباره موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سوالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کردهاند. باید تاکید کنم که این فکر اشتباه است زیرا این کار به جای از بین بردن ترس، به ترس و اضطراب او دامن میزند.
بهتر است به جای این کار به او بگویید که: «خیلی بعید است که من تا زمانی که کاملا پیر نشدهام، بمیرم پس لازم نیست که درباره این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر کاملا بزرگ شدهای». یادمان باشد که همیشه باید با او صادق باشیم، لازم نیست که همه واقعیت را بگوییم اما لازم است که حتما واقعیت را بگوییم.
در مورد کاربرد واژههاى خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتار کنید
دقت کنید این مفاهیم را براى یک کودک ۵ ساله یا حتى کوچکتر بکار مىبرید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید مادربزرگ الان خیلى خوشحال است، چون توى بهشت است.
کودک فکر مىکند چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و بر من هستند، این همه ناراحتند؟! یا مثلا بگویید که عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برد. کودک فکر مىکند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان ، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!! یا اگر من هم خیلى خوب باشم، مىتوانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم یا اینکه سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم! بنابراین عبارتى بکار ببرید که او را نگرانتر نسازد. مثلا بگویید: ما خیلى ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلى دلتنگ او مىشویم، ولى این خوب است که بدانى او الان پیش خداوند است.
کودکانی که “دیرتر” آموزش توالت رفتن می بینند، “سریعتر” این آموزش ها را یاد می گیرند!
آموزش توالت رفتن یکی از مسائلیست که همواره مورد توجه والدین بوده است.
اغلب خردسالان در دومین سال زندگی بدلیل کسب ظرفیت رسشی لازم برای کنترل اسفنکترهای مقعدی خویش، احساساتی پیدا می کنند که به آنها اجازه می دهد، مدفوعشان را کنترل کنند و زمان تخلیه را احتمالا برای کسب لذت بیشتر به تعویق بیندازند، از طرفی آگاهی کودک از این توانائی میتواند باعث شود که از آن بعنوان ابزاری برای تاثیرگذاری بر محیط و احیانا مقاومت در برابر خواسته ی والدین مبنی بر آموزش آداب توالت رفتن، استفاده کنند، بویژه اگر کودک متوجه شود که والدین با اصرار و سخت گیری می خواهند او را برای توالت رفتن آماده کنند. از اینرو امکان دارد تعجیل و اصرار والدین برای یادگیری آموزش ها، موجب ناراحتی و منفی کاری خردسال شود. انتقادهای والدین از کودک هنگامی که خود را تصادفاً کثیف می کند، میتواند اثرات منفی بر شخصیت کودک بگذارد.
به طور معمول کودکان کثیف بودن را دوست ندارند و یا وقتی می بینند که دوستانشان دیگر پوشک نمی پوشند، در یک محیط خانوادگی آرام، خیلی راحت و سریع آداب توالت رفتن را یاد می گیرند. لذا همینکه والدین تشخیص دادند که کودک آمادگی و همکاری لازم را دارد میتوانند او را کنار لگن، برده و روشهای لازم را به او بیاموزند و در حین آموزش حتماً کودک را با تشویق و تقویت اجتماعی به همکاری بیشتر ترغیب کنند.
از جمله رایج ترین سوالات در این زمینه، اینست که زمان شروع این آموزش ها چه وقت است؟
در واقع برای این سوال نمیتوان پاسخ مشخص و احیاناً سن دقیقی را تعئین کرد و همواره باید نکات مهم زیر را مدّ نظر داشت:
توانائی توالت رفتن بندرت، قبل از ۱۵ تا ۱۸ ماهگی در بچه ها ایجاد می شود، و حتی گاهی تا ۲۴ الی ۳۰ ماهگی و پس از آن نیز در کودکان ایجاد نمی شود. و این توقع که یک کودک، یکی دو ساله، روزها و شب ها، اصلا خودش را کثیف نکند، نه تنها انتظاری بی جا، بلکه انتظاری مخرب است. واقعیت اینست که اصرار بر آموزش زود هنگام، یعنی آموزش به کودکی که از لحاظ رسشی، آمادگی لازم را ندارد، بی فایده است.
کودکانی که آموزش آنها به تعویق افتاده، معمولا خیلی سریعتر آداب توالت رفتن را فرا می گیرند، بعبارتی میتوان گفت آموزشی که دیرتر شروع می شود، سریعتر تمام می شود.
سنی که کودک در آن آمادگی کافی برای توالت رفتن را بدست می آورد، به شرایط وی بستگی دارد.
بچه ها کنترل مدفوع را پیش از کنترل ادرار یاد می گیرند.
دختر بچه ها در زمینه ی یادگیری این آموزش ها قدری از پسرها جلوتر هستند.
و در آخر اینکه:
بهترین زمان برای شروع آموزش توالت رفتن، وقتی است که کودک آماده است و بهترین روش ممکن اینست که بدون اجبار و اصرار و سخت گیری و با حداقل فشار ممکن به کودک او را آموزش دهید.