چرا «ملت عشق» در ایران پرفروش شد؟

محققان در یک مطالعه بررسی کردند:

ارسال شده در ۲۶ فروردین ۱۴۰۲، توسط ایسنا

در یک مطالعه جدید که در حوزه ادبیات و فرهنگ عمومی انجام شده است، محققان کشور به بررسی دلایل اقبال عامه مردم و به‌ویژه زنان به رمان موسوم به «ملت عشق» پرداخته‌اند.

پرداختن به امر عامه‌پسند و مطالعه فرهنگ عامه شاید تا همین اواخر و پیش از جدی گرفته شدن آن توسط نظریه‌پردازان مطالعات فرهنگی، مذموم و کم ارزش تلقی می‌شد. اما به مرور و با درنظرگرفتن این موضوع که فرهنگ عامه می‌تواند فضایی برای طرح پاره گفتمان‌ها و عرصه‌ای برای بروز تعارض‌های عمیق فرهنگی باشد، جایگاهش را در میان پژوهش‌های جدی آکادمیک باز کرده است. از این رو، عامه‌پسندی در مطالعات فرهنگی از جمله مفاهیم کلیدی به شمار می‌رود و رمان‌های عامه‌پسند نیز به عنوان یکی از شکل‌های متون عمومی، جایگاه مهمی در مطالعات فرهنگ عامه دارند.

بر اساس نظرات محققان، عامه‌پسندشدن یک پدیده یا اثر به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ به‌ویژه در زمانه‌ای که بخش مهمی از زندگی روزمره ما نه در ساحت‌های واقعی بلکه در فضای مجازی یا به قول برخی، در فوق واقعیت سپری می‌شود. رسانه‌های نوین دیجیتالی می‌توانند نقش بسزایی در این خصوص ایفا کنند. شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس‌بوک و نظایر آن‌ها، این قدرت را دارند که تصورات عمومی را به سرعت انتشار دهند و بازتکثیر کنند. اما فراموش نکنیم که توده‌گیر شدن هر الگویی از رفتار یا اقبال عمومی به رواج فرهنگ عامه، منوط به وجود زمینه‌ای عینی در حیات اجتماعی ماست؛ یعنی امر عامه‌پسند گسترش نمی‌یابد و همه گیر نمی‌شود، مگر این‌که شرایط و اوضاع اجتماعی هم مساعد و تسهیل‌کننده آن باشند.

در همین زمینه، یک پژوهش توسط محققانی از دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است که در آن با روش تحلیل مضمون به بررسی دلایل استقبال گسترده از رمان «ملت عشق» در ایران پرداخته شده است.

رمان «ملت عشق» که اثری از یک نویسنده ترک‌تبار است، پس از انتشار به زبان فارسی با استقبال گسترده‌ای از سوی عموم مردم مواجه شد.

بر اساس یافته‌های این پژوهش که در دو فصلنامه «جامعه‌شناسی هنر و ادبیات» متعلق به دانشگاه تهران منتشر شده‌اند، می‌توان گفت شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران در توجه و استقبال از این اثر تأثیرگذار بوده و در این میان، نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در معرفی و استقبال هرچه بیشتر از آن بسیار پررنگ بوده است.

به گفته بهارک محمودی، محقق روزنامه‌نگاری دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و همکارانش، «اگرچه به نظر می‌رسد نوعی فراخوانیِ مخاطب توسط ویژگی‌های عامه‌پسند و تبلیغات کنجکاوی‌برانگیز صورت گرفته باشد، اما از سوی دیگر، توجه به عناصر داستان نظیر فرم، محتوا و مؤلف نیز بیانگر گزینش‌گری مخاطبان و عاملیت آن‌ها در انتخاب این اثر بوده است».

به عقیده این محققان، به‌طور کلی، علاوه‌بر عامل موج تبلیغاتی و جذابیت داستان، علل گرایش به مطالعه چنین اثری را می‌توان ناشی از عامل مهم دیگری از جمله پرداختن به مسائلی از جنس مسئله روز جامعه در ایران دانست و استقبال بالا از چنین اثری می‌تواند نشان‌دهنده نوعی حساسیت اجتماعی نسبت به این‌گونه مسائل باشد.

بر اساس این تحقیق، توجه مخاطبان به مسائل مطرح‌شده در این اثر که از قضا با مسائل روز جامعه ایران نیز قرابت‌های زیادی دارند، می‌تواند نشان‌دهنده نوعی حساسیت اجتماعی نسبت به آن‌ها باشد و استقبال از آن در شبکه‌های اجتماعی نیز نمودی از چنین ملاحظاتی است.

محمودی و همکارانش می‌گویند: انتشار بسیار زیاد مطالب اینستاگرامی دربرگیرنده قواعد چهل‌گانه شمس که در آن به وضوح خوانش افراطی و متعصبانه از دین رد شده و تعریفی بسیار رحمانی از خدا ارائه می‌شود، می‌تواند شاهدی بر این مدعا باشد که بخش قابل توجهی از مخاطبان این اثر از داشتن نگاهی نو به مذهب استقبال کرده‌اند. همچنین می‌توان رویکرد فمینیستی این رمان را دلیل استقبال بالای زنان از آن دانست.

در انتها باید اشاره کرد که این پژوهش می‌تواند به ترسیم شمایی از وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران در دهه ۹۰ شمسی کمک کند؛ اگرچه برای داشتن تصویری جامع‌تر، انجام پژوهش‌های دیگری با موضوعاتی مشابه و با به‌کارگیری روش‌های پژوهشی دارای قابلیت تعمیم پذیری، راهگشا خواهد بود.

شعر هفته – معصومه شفیعی

ارسال شده در ۲۶ فروردین ۱۴۰۲، توسط معصومه شفیعی

اولِ  راهم  ، از   اول  انتهایم   می شوی ؟

تا  خودم  را گم نکردم  ابتدایم می شوی؟

اضطراب  کودکی  جا مانده ام  از مادرش

بین ترس و درد غربت ، آشنایم می شوی؟

از رگ‌گردن به‌من‌نزدیک‌تر بغض‌است‌و بس

خالق  لبخند من ، اصلا  خدایم می شوی ؟

سینه ام از یاد  تو پر شد ، کم  آوردم نفس

بین این آشفتگی ،حال و هوایم می شوی؟

گم  شده    تاریخ   در    جغرافیای   بودنم

سرزمینی بی کسم ،فرمانروایم می شوی؟

دل به  دریا یت سپردم  ،بی خیال موج ها

کشتی ام لنگر کشیده  ،ناخدایم می‌شوی ؟

صد گره خوردم  میان  پیچ و تاب   زندگی

درخودم پیچیده‌ام،مشکل‌گشایم می‌شوی؟

ناجی  احساس من  ،  تنها   دلیل   خنده ام

شانه‌ی شب گریه های بی‌صدایم می‌شوی ؟

شعر هفته – رها فلاحی

ارسال شده در ۱ فروردین ۱۴۰۲، توسط رها فلاحی

عروسکم دق کرده

آه از 

یک تنهایی بلند…

*

باران!

بگذار بخوانند،

صدای گنجشک‌ها هم زیباست…

*

مرورم کن!

من خواندنی‌ترین کتابم…

                  –یک کودک.

*

عروسک‌ها بزرگ نمی‌شوند،

اما،،،

خاطره‌هایش چرا…

*

ماه که خوابید

سوسوی ستاره‌ها

تنها دل‌خوشیِ آسمان شد.

*

کبوتری در شعرهای‌ام

لانه کرده است!

من به‌پرواز درخواهم آمد…

*

خورشید که سر می‌زند

ماه 

با ستاره‌گان چه خوابی می‌بینند؟!

شعر هفته – لیلا طیبی (رها)

ارسال شده در ۱ فروردین ۱۴۰۲، توسط لیلا طیبی (رها)

آواز غوکی در مرداب برپاست،

کاش،،،

زمزمه‌های عاشقانه‌،

تَه نشینِ گوشِ جفتش باشد؛

نه نغمه‌ی تنهایی!

*

صدها نامه‌ی عاشقانه را،

به فراموشی سپرده بود،

پست چی‌ی لاابالی.

*

زخمه می‌کشد؛

بر تارهای اندوهگین شعر

شاعری به تنهایی!

*

لبخندش؛

 پُر از غم بود؛

حتا روی سِن تئاتر،،،

دلقک پیر

*

اتاقم،،،،

غمباده کرده‌ست.

آمدنت،،،

تنها مژده‌ای‌ست که؛

گره از ابروانش می‌گشاید!

 *

چه سخاوتمندست؛

نسیم

حتا به سرِ

علف‌های هرز!

*

اعدام شده است؛

 شاخه‌های خشکیده

بر پیکر درخت!

آه از برگ‌های خشکیده!

*

شب‌پره‌ام اما،

(اگر باورت بشود)؛

در ذهن من،

خورشید خیمه زده است!

*

شعرهایم را،،،

در آتش انداختم!

تو اما؛

از آتش و دود-

برخواستی!

*

پروازِ  پرستوها زیباست!

اما،،،

دلم، پیش کبوتری است؛

که روی دیوار کِز کرده بود!

معرفی کتاب – در میان شعر هایم جا مانده ای

ارسال شده در ۶ اسفند ۱۴۰۱

” در میان شعر هایم جا مانده ای ” تازه ترین اثر از مجموعه شعر های کوتاه فرزانه صادقی است که توسط انتشارات سمت روشن کلمه با شمارگان ۳۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.

 پیش از این نیز کتابی تحت عنوان ” عاشقانه های چهار فصل فرزانه” توسط همین شاعر منتشر شده بود .

آوای دریا در گذشته گفت و گویی با این شاعر انجام داده که با کلیک بر لینک ذیل می توانید به آن دست یابید.

شعر هفته – فرزانه صادقی ( دلاویز)

ارسال شده در ۶ اسفند ۱۴۰۱، توسط فرزانه صادقی

زمانی

بودی بالِ پرواز

رفتی و از رفتنت،

بالم شکست

کاش می شد

بار دیگر

پرواز کرد

با شوقِ تازه ای،

عشق را آغاز کرد

یک زمانی

عاشقی بی تاب بودم

در هوایِ دیدنِ یار

در هوایِ دیدنِ یار

افسوس که دیگر

هیچ نمانده در من

بالِ پرواز ندارم

غم نشسته در من

غم نشسته در من

من هوایِ بودنت را

دوست دارم

آن همه شوق و اشتیاق

در نگاهت،

دوست دارم

نیست در تو

آن نگاهِ آتشین

آن نگاهِ مهربان

آن نگاهِ بهترین

***

اینجا هیچ چیز قشنگ نیست

شاید اندکی شعر

آرامم کند…

اینجا

هیچ چیز حقیقی نیست

خط می کشم دور تمام باورهای قشنگم…

برای خودم

برای دلم

برای باورهایی که داشتم

برای روزها و لحظه های بی برگشت

برای روزهایم در غربت

برای رفتن های بی بازگشت.

شعر کوتاه – رها فلاحی شاعر خردسال 

ارسال شده در ۲۶ آذر ۱۴۰۱، توسط رها فلاحی

به آسمان‌ها؛

پرواز خواهم کرد-

برای رسیدن به تو…

 اگر خیالم پَر بگشاید!

 ***

سرد سرد است،

اما در کنار تو،

خورشیدی در پیراهنم دارم!.

***

از همه‌ی عروسک‌هایم پرسیدم،

نه! هیچ کدام

دوست داشتن

نمی‌دانستند!

***

موهایم را که کوتاه کردند؛

قلب من به کنار،

با غمه “گُل‌سرم “

چه کنم؟!

***

در ناگهانِ باغچه،

آفتابگردانی شُکفت وُ،

    دیدم:

 [نورِ خدا] بود!

***

عروسک‌ام

قبضه روح کرده‌ست

تنهایی‌ام را!

شعر هفته / لیلا طیبی (رها)

ارسال شده در ۲۸ آبان ۱۴۰۱، توسط لیلا طیبی (رها)

من،

چه غریبانه،،

میان این همه تنهایی،،،

جا مانده‌ام!!!

***

از تو چه پنهان!

خودت به کنار،

   از یادت هم،،

شراب می‌ریزد.

***

تاریخش را نمی‌‌دانم!

فقط،

به قدمت

کلاغ‌های تاریخ دوستت دارم…

***

باور کردنی نیست،

اما،،،

هر صبح خورشید

از شانه‌های تو طلوع می‌کند.

***

برایم،،،

اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛

بودن در این شهر سیمانی،

ﺍﻣﺎ،،،

ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ پنجره‌ها،

  ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ!

***

از اینجا نرو!

در این شهر،

برای رفتگان

دیگر فاتحه هم نمی‌خوانند!

 ***

احساساتم گل داده‌اند!

از رقص پروانه‌ها

در درونم می‌فهمم.

***

اندیشه‌‌های کهنه

صدها کارتُنکِ منحط

در ذهنم تنیده‌است.

 ***

ذهنم،،،

 اشغال می‌شود،

زیر قدم‌هایی که؛

  بر نداشتی!

***

غریبانه پرسه می‌زنم،

در کوچه‌های شهر…

هیچ چیز آشنای من نیست؛

جز:

غم هزار ساله‌ی تو!

***

نسیم زمزمه‌کنان:

گل‌های رازقی

بوی تو را دارند!

***

تو،،،

کنج اتاقت

تنهایی را به آغوش کشیده‌ای

و من گوشه‌ای از دنیا؛

خاطراتت را…

تواردی دردناک‌ست

   عشق!

مراسم رونمایی از کتاب ” آینه ی سُربی” اثر فاطمه درغال در شهر رویدر

ارسال شده در ۱۶ مهر ۱۴۰۱

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بندرخمیر از برگزاری مراسم رونمایی از کتاب ” آینه سربی ” خبر داد.

موسی رونما در این خصوص گفت : در شامگاه ۲۷ شهریور در فرهنگسرای ایران زمین رویدر مراسم رونمایی از کتاب “آینه ی سُربی” اثر فاطمه درغال با استقبال اهالی فرهنگ و ادب و شهروندان برگزار گردید .

در ابتدای مراسم سید یوسف حسینی مدیر انجمن ادبی رویدر به حاضرین خوش آمد گفت و از استقبال بی نظیر آن ها تشکر کرد .

در ادامه ی برنامه خانم مژده ی زاهدی که اجرای برنامه را بر عهده داشتند سوالاتی را از خانم درغال مطرح کردند و ایشان ضمن خواندن بخشی از کتاب به روند شکل گیری و انگیزه ی خود در مورد نگارش کتاب اشاره کردند .

سپس علی آموخته نژاد شاعر ، نویسنده و منتقد هرمزگانی به نقد و بررسی کتاب و جنبه های مثبت و منفی آن پرداخت و ضمن برشمردن ویژگی ادبیات اقلیمی در فضای ادبی ایران ، کتاب آینه ی سُربی را در این حوزه قابل تعریف دانست و این که نویسنده کتاب توجه ویژه ای  به محیط و اقلیم زندگی خود داشته است و از احمد محمود، غلامحسین ساعدی، حسن کرمی به عنوان نویسندگانی که فضای اقلیمی هرمزگان را به خوبی در آثار خود بازتاب داده اند نام برد و برای نشان دادن تاثیر اقلیم در  کتاب آینه سربی بخش هایی از آن را قرائت کردند.

خانم طاهره طاهری رئیس شورای اسلامی رویدر از انجمن ادبی و نویسنده کتاب تقدیر و تشکر به عمل آوردند .

در ادامه مهمانان برنامه مسلم محبی ؛ فضیله یگانه و احمد فهیم و عبدالرحمن احمدنیا اشعار زیبایی را  قرائت کردند.

رونمایی از کتاب با حضور جمعی از شاعران، نویسندگان و مهمانان حاضر در جلسه صورت گرفت و پوستر یادبود کتاب توسط حاضرین امضا شد .

در حاشیه ی این مراسم همچنین ازخبرنگاران شهر رویدر و فاطمه درغال نویسنده کتاب تقدیر  به عمل آمد ‌.

در انتها نویسنده، کتاب را برای مهمانان حاضر در جلسه امضا و خانم فاطمه درغال از اداری ارشاد اسلامی بندرخمیر و شهرداری شهر رویدر و شورای اسلامی و انجمن ادبی رویدر بابت زحماتشان در برگزاری این مراسم تشکر به عمل آوردند .

رونمایی از کتاب “به باران خواهم گفت” در بندرعباس

ارسال شده در ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، توسط ایسنا

 نخستین مجموعه شعر “حمیده همتی” در قالب کتابی با عنوان “به باران خواهم گفت” طی مراسمی در هتل هما بندرعباس رونمایی شد.

در این مراسم که ده‌ها نفر از علاقه‌مندان به حوزه شعر و کتاب‌خوانی، هنرمندان و ورزشکاران و … حضور داشتند، علاوه بر شعرخوانی مؤلف و چند تن از حاضران، آیین جشن امضا نیز در کنار آیین رونمایی اجرایی شد.

“به باران خواهم گفت” که توسط انتشارات “سمت روشن کلمه” انتشار یافته، مشتمل بر ۶۵ قطعه از حمیده همتی با مضامین عاشقانه – عارفانه است که در ۶۶ صفحه در دسترس علاقه‌مندان به حوزه شعر و کتاب قرار گرفته است. شعرهای استفاده شده در کتاب نخست حمیده همتی دارای لطافت، سادگی و صمیمیتی است که عنوان نهاده بر این کتاب نیز به خوبی معرفی این سه خصیصه است.

روایت شکل گرفته در شعرها، روایتی ساده از جریان زندگی است جریانی از زندگی که تلاش دارد «من» واقعی شاعر را روایت کند لذا از فضاهای ساختگی و تصنعی فاصله می‌گیرد و مخاطب با مرور شعرها غالباً چشم‌اندازهای آشنا را می‌بیند.

تغزل به عنوان غالب‌ترین وجه معنایی شعر در طول مجموعه حضوری پیوسته و برجسته دارد. تغزلی که با روایت‌های معنایی دیگر نیز هم‌جواری یافته تا مخاطب همواره حضورش را احساس کند.

همتی که اصالتاً شیرازی و یکی از مدیران حوزه بانکی در شهر بندرعباس و دانشجوی مقطع دکترا در رشته بانکداری است در آیین رونمایی از کتاب خود، ضمن توضیحاتی پیرامون اشعار آورده شده در مجموعه “به باران خواهم گفت”، اظهار کرد: تنها عشق به عالم هستی و موجودات و انسان‌ها و پدیده‌هاست که می‌تواند جهان ما را به سمت صلح و دوستی و توسعه واقعی پیش ببرد از این ‌رو است که من هر زمان که با سؤال مخاطبانم مبنی بر اینکه “آیا شما عاشق هستید؟” مواجه می‌شوم قاطعانه به آن‌ها می‌گویم بله من عاشق دنیای پیرامون خود هستم.

وی که نخستین مجموعه شعر خود را تقدیم به پدر و مادر خود کرده است، از تلاش‌های ناشر، جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان و سایر افرادی که در این مسیر او را یاری رسانده‌اند قدردانی کرد.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!