زنان علیه زنان
زن علیه زن نباشیم. تعجب نکنید همه ما هر روز علیه همدیگر هستیم و یا آن را تجربه میکنیم. زن علیه زن بودن به شمشیر کشیدن و جنگ فیزیکی رو در رو نیست.
در طول روز چند بار از همکارمان برای ناخن های زیبایش تعریف کرده ایم یا رنگ موهایش؟ چند بار در روز با دیدن خانم های دیگر صادقانه ار خوبی هایش گفته ایم و لبخند زده ایم به رویش و یه به جای استعدادهایش نقص هایش را دیده ایم؟
روراست باشیم خودمان چقدر از پیشرفت همکار خانممان خوشحال شده ایم و گفته ایم فارغ از هر نگرش سیاسی، مذهبی و سلیقه ایی یک زن پیشرفت کرده است؟کمی وسعت نگاهمان را بیشتر کنیم دعواهای خواهر شوهر عروس، مادر شوهر عروس و یا جاری و هم عروس را آیا این درگیری ها و کشمکش ها جنگ زن علیه زن نیست؟
چقدر صادقانه با مادر شوهرمان برخورد کرده ایم و او را مثل مادر خودمان دیده ایم و در مسایل به او هم حق داده ایم. درست مثل مادر خودمان. و یا عروسمان چقدر او را مثل دخترمان نگاه کرده ایم و به او حق داده ایم که گاهی جوانی کند و با پسرمان بلند بلند بخندد. یا اصلا از حقوق پسرمان برود و موهایش را شنیون کند یا ناخن هایش را مانیکور پدیکور کند یا همه اش به مهمانی باشند. بگذاریم زندگی کنند.
یا چقدر مادر دیده ایم که با زن دیگری مخالفت کرده اند که عروسشان شود و ندیده و نشناخته لباس جنگ پوشیده اند و فکر میکنند اینکه مثلا یکبار ازدواج در شناسنامه اش ثبت شده طلای خش دار شده است و نمیتواند پسرشان را خوشبخت کند. بدون اینکه ببینند و بشناسند و فرصت دفاع به هم نوع و هم جنس خود بدهند و این یعنی زن علیه زن.
و بحث داغ این روزها، چند همسری که موافقان و مخالفان زیادی دارد. چند همسری نمونه بارز دیگری از زن علیه زن است که به آن لباس سنت و دین پوشانده اند. هیچ زنی در هیچ کجای دنیا دوست ندارد خانه اش را، همسرش را و حتی آشپزخانه اش را با دیگری تقسیم کند.
به یاد داشته باشیم که هیچ مردی به تنهایی نمیتواند به یک زندگی خیانت کند. و در خیانت در واقع یک زن علیه زن دیگری وارد جنگ شده است و پایش را به حریم زندگی دیگری وارد کرده است.به ما ربطی ندارد که زن یا مرد زندگی چه کرده است. دلبری کرده یا نکرده،خوب بوده یا نبوده، طلاق عاطفی دارند یا تنور زندگیشان گرم است.
پایمان را وارد زندگی زن دیگری نکنیم و برای خودمان دنبال توجیح نباشیم. با دیدن نمای زیبای زندگی دیگران فریب کلمات:” زنم نمیسازه، زنم منو نمیفهمه، زنم دوستم نداره” را نخوریم.از امروز جور دیگری باشیم. کمی صادقتر و کمی مهربانتر برخورد کنیم و تمام ترس ها را بیرون بریزیم. تمام این جنگ ها فقط به خاطر ترس های پنهان ماست و زندگی تجربه نکرده مان. شاد باشیم و بگذاریم دیگران هم شاد باشند.