برای ازدواج باید به دنبال «نیمه گم شده» باشیم؟
عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج و زوج در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه احساس نیاز عاطفی به جنس مخالف برای ازدواج و تکمیل نیمه خالی وجود، امری غیر قابل کتمان است، گفت: اینکه برای ازدواج معیارهای دست نیافتنی قرار دهیم و بگوییم ما به دنبال نیمه گم شده خود هستیم و بدون اصول و چارچوبهای عقلانیت به دنبال افرادی با ویژگیهای خاص برای ازدواج باشیم، جز ایدهآلگرایی نتیجهای ندارد و افراد را به سمت سختگیری در ازدواج پیش میبرد.
دکتر امیر لطفی حقیقت ، درباره اینکه آیا برای ازدواج باید به دنبال «نیمه گم شده» بود؟، اظهار کرد: اساسا نمی توان گفت به دنبال «نیمه گم شده» بودن غلط است اما در عین حال اینکه چطور در عمل با این تصور رفتار می کنیم مهم است. اینکه در ازدواج به دنبال معیارهای دست نیافتنی باشیم، ایدهآل گرایی را ایجاد می کند و باعث میشود ازدواج خارج از اصول و چارچوبهای عقلانیت پیش رود و افراد به دنبال کمال گرایی صرف و معیارهای سخت گیرانه باشند.
به گفته این پژوهشگر روان درمانی فراتشخیصی، اینکه افراد نیمه گم شدهای دارند یک تصور غالب، روایت اجتماعی و تصویر کلی در تمام کشورهای جهان است که افراد تصور میکنند برای ازدواج باید مرد یا زن مورد علاقه خود که نیمه دیگر وجود آنها است و گم شده را پیدا کنند.
وی معتقد است که نمیتوان گفت این حس و هیجان از چه منبع درونی نشات می گیرد اما آنچه واضح است آن است که این احساس کاملا «ناخودآگاه» شکل می گیرد.
این مشاور با بیان اینکه نیمه گم شده در ناخودآگاه فرد و بخش درونی او قرار دارد، این را هم گفت که به عقیده وی به دنبال «نیمه گم شده» بودن، کنشی است حاصل از مجموع تمام احساسات، ذهنیت، هیجانات و قلابها و طرحوارههای روانی افراد که منجر میشود انسان وارد یک رابطه با فرد دیگری شود.
لطفی با یادآوری اینکه این ذهنیت که بخشی از وجود فرد باید توسط فرد دیگری پر شود، در دیدگاهها و نظریههای مختلف روانشناسی مطرح شده است و نمیتوان گفت اساسا به دنبال «نیمه گم شده» بودن غلط است، ادامه داد: هر کسی تصویری از خود و احساسی تحت عنوان تمایلات روانی، جنسی و عاطفی نسبت به فرد دیگر دارد، اما اینکه این احساسات و هیجانات در کجا قرار دارند و منبع آنها ذهن یا قلب یا مغز انسان است، مشخص نیست.
عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج و زوج در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه با این حال نباید به طور کلیشهای در ازدواجها به دنبال نیمه گم شده بود، تاکید کرد: در بسیاری از ازدواجهای خوب و موفق این اتفاق میافتد و آن بخش خالی وجود افراد در فرآیند آشنایی و ازدواج خود را نمایان میکند و توسط طرف مقابل پر میشود.
به گفته این مشاور، نیمه گم شده شاید همان بخشی باشد که در ته نشینهای ناهشیار ذهن ما و یا در طرحوارههای ما قرار دارد و این طرحوارهها باعث میشوند ما پیوندی با دیگران برقرار کنیم.
وی با تقسیم بندی ازدواج به دو دسته ازدواج سنتی که برمبنای آشنایی فرد توسط یک میانجی و معرف انجام میشود و ازدواج مبتنی بر آشنایی دو نفر بدون میانجی گری، گفت: نوع دوم ازدواج اشتباها در کشور ما مرسوم به ازدواج مدرن شده است در حالی که صرفا بخشی از آشنایی دختر و پسر در آن نوع ازدواج مدرن است و از اساس این نوع ازدواج، مدرن نیست. ازدواج مدرن به معنی عبور از سنت است و در عبور از سنت اتفاق میافتد و افراد مسائل مدرن را باید در آن رعایت کنند. با این حال در هر کدام از انواع ازدواج آنچه مهم است قرابت فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، سلامت جسمی، شخصیتی و روحی و پذیرفتن ظاهر یکدیگر و نیز سلامت شخصیت و سلامت طرحوارگی دو طرف است و لازم است دختر و پسر به دور از معیارهای کلیشه ای که برای «نیمه گم شده» ساختهاند به این موارد دقت کنند.
لطفی در پایان سخنان خود توصیه کرد: همچنین برای ازدواج باید معیارهای یاد شده را از طریق عوامل میانجی نظیر اعضای خانواده و دوستان طرف مقابل بسنجیم. در این میان بحران انتخاب یک فرد برای ازدواج بدون در نظر گرفتن ویژگیهای خانواده او به وجود آمده و رایج شده که بسیار غلط است. برای پیدا کردن آن نیمه گم شده، بدون ایده آل گرایی باید از طریق خانواده و اطرافیان فرد با شخصیت واقعی او و خانوادهاش آشنا شویم.