تیغی به نام سنت

گفت و گوی اختصاصی آوای دریا با رایحه مظفریان به مناسبت ششم فوریه روز جهانی ارتقا آگاهی نسبت به خطرات ناقص سازی جنسی زنان :

ارسال شده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

ختنه زنان به معنی بریدن یا مسدود کردن قسمتی از اندام تناسلی زنانه است که به صورت سنتی در بعضی از گروه‌های قومیتی در آفریقا و شرق آسیا مثل فلیپین و اندونزی وجود دارد .  اما خاستگاه آن آفریقا است . ختنه زنان هیچ پیامد مثبتی برای آن‌ها نداشته و حتی باعث مشکلات و عوارض بسیار منفی و جدی برای آن‌ها می‌شود.

سازمان ملل ششم فوریه را روز جهانی مبارزه با ناقص سازی اندام جنسی زنان نامیده است . روزی برای درنگ در اشکال خشونت ، نقض حقوق انسانی زنان و نقش سنت و تحجر .

سالانه یک میلیون نفر به آمار دختران ختنه شده افزوده می شود . از دیرباز تا کنون نیز در مناطقی از کشور ایران از جمله هرمزگان ختنه‌  زنان رایج بوده است. اگر چه فعالان اجتماعی تلاش‌های فراوانی برای آگاه‌سازی در این زمینه داشته‌اند،  و در بسیاری از کشورها ممنوع شده است اما هنوز قوانین نتوانسته‌اند این سنت را به شیوع صفر درصد برسانند.

رایحه مظفریان دانشجوی دکترای جامعه شناسی و یکی از چهره های سرشناسی است که از سال ۸۷ زمانی که برای  پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوع ختنه دختران را انتخاب کرد ، آن را دنبال می کند و اقدام های مهم و قابل توجهی را در این زمینه و در طول سالها انجام داده است.

چه شد که این موضوع که در جامعه تابو محسوب می شود را انتخاب کردید؟

در واقع به این موضوع خیلی اتفاقی برخوردم.  مادرم کتابی از خانم “واریس دیری” که به اسم گل صحرا  ترجمه شده بود را می خواند . باید بگویم که در سال‌های اخیر این کتاب ، کتاب کمیابی بود  و خیلی مورد توجه قرار گرفت و به موضوع ختنه دختران در آفریقا می پرداخت. سپس با دو کتاب دیگر در رابطه با ختنه دختران و کمپینی که ایشان در جهان دارند آشنا شدم.

من باید موضوعی را برای پایان نامه انتخاب می‌کردم و از خودم پرسیدم که شاید در ایران هم وجود داشته باشد و با کمی سرچ فهمیدم که  منابع خیلی کمی در موردش وجود دارد و یکی دو تا مطلب بیشتر در موردش نیست. یکی در کنگ و که خانم ترانه بنی یعقوب نوشته بود و یک مطلب مفصل دیگر هم در مورد کردستان نوشته شده بود.

بنابراین تصمیم گرفتم به هرمزگان بیایم و خیلی اتفاقی منطقه قشم را  انتخاب کردم .

بعدها وقتی مطالعاتم به سرانجام رسید می توانستم به جرات بگویم که قشم بالاترین آمار را در ختنه دختران در ایران دارد. که خوب این هم از اتفاقات نادری است که پژوهشگر ها با گوش دادن به ندای درونی شان می تواند تجربه کنند و من به این ندا گوش دادم و راهی قشم شدم و آنجا سرآغاز داستانی شد که من به طور جدی وارد موضوع ختنه دختران شوم  و کارهایی را در منطقه انجام داده و قدم هایی بر دارم.

درباره کتاب تیغ و سنت بگویید؟  ایده کتاب از کجا آمد؟

در واقع کتاب تیغ و سنت مجموعه اطلاعاتی هست که من به واسطه پایان نامه ام استخراج و ترجمه کرده‌ام  و حاوی داده‌های آماری است.  یک دوره از این کتاب به دلیل این که در ایران مجوز چاپ نگرفت در فرانسه منتشر شد .   در نهایت در دولت اول آقای روحانی دوباره ما این کتاب را به اداره ارشاد فرستادیم که با وجود فاصله زمانی حدود یک سال و نیم، دو سالی که اتفاق افتاده بود کتاب کاملتر شد و مطالب بسیار مهم دیگری در خصوص ایران به این کتاب اضافه شد .

من از روز اولی که پایان نامه را نوشتم به خودم گفتم که این پایان‌نامه نباید یک پایان نامه کتابخانه‌ای باشد و خاک بخورد بلکه باید به سطح جامعه بیاد و دانشی که از این پایان‌نامه ایجاد می شود،  باید در اختیار مردم قرار بگیرد .

من  در مورد ختنه دختران یک مقاله ISA  هم ننوشتم. به دلیل اینکه معتقد هستم  این موضوع متعلق به مردم است  و باید برای مردم باشد و به مردم برگردد و صرفا این نیست که به عنوان یک دانش آموخته بخواهم از این مطالب به نفع خودم استفاده بهینه کرده و امتیازگیری کنم.

 بنابراین تصمیم گرفتم که بعد از انتشار کتاب به طور جدی و از هر پلتفرمی که در اختیار داشتم استفاده کرده و در مورد ختنه دختران در ایران خیلی مفصل‌تر و به صورت ویژه صحبت کنم.

در همین راستا به مسائلی برخوردم که احساس کردم نیاز جامعه است و باید خیلی عمیق تر و بهتر به آن پرداخته شود و من این بازخورد ها را از خود مردم می گرفتم.

برخورد زنان و افرادی که به نوعی قربانی این سنت شده اند چگونه بود؟ 

 زمانی که با مردم صحبت کردم واکنش‌هایی متفاوتی دیدم . مثل این که این عمل اسلامی است  ، و یا این عمل از اعراب می آید و ایرانی ها اهل اعمال خشنی مثل ختنه دختران نبودند. سوالات بسیاری برای مردم طرح می شد و من در درجه اول تصمیم گرفتم که بیایم و به این سوال ها که کلیشه های ذهنی مردم بودند پاسخ بدهم.

نظر علما و مراجع تقلید در این باره چیست؟

اولین اقدامم سوال کردن از علما فقها و شیوخ  اهل سنت و تشییع  در مورد ریشه های مذهبی این عمل بود . در موازات آن کتاب های تاریخی مرتبط با این موضوع را مطالعه می‌کردم .

در واقع علما اجماعی در این زمینه نداشتند که عمل ختنه دختران یک عمل اسلامی است.  و این موضوع خیلی من را ترغیب کرد که پیگیری بیشتری کنم و در نهایت از  شیوخ اهل سنت و اهل تشییع توانستیم فتواهای متعددی را علیه ختنه دختران بگیرم که فتوایی که برای من خیلی خیلی ارزش داشت . فتوایی  از شورای فتوا دهندگان جماعت و اهل سنت جنوب ایران بود که فتوا دادند که این عمل ریشه تاریخی و اسلامی ندارد و هیچ روایت صحیح شرعی برای آن نیست.

این موضوع دست من را باز تر کرد تا به موضوع ختنه بپردازم  و اثبات کنم که این عمل اسلامی نیست بلکه به اشتباه و به اسم اسلام انجام می‌گیرد . از طرف دیگر این تصور وجود داشت که این عمل را اعراب وارد ایران کردند  و یک مقدار قوم ستیزی را ایجاد می کرد که من باید جواب میدادم . در حالیکه اصلا اینطور نیست اعراب هم خودشان قربانی هستند . قربانی مهاجرینی که از آفریقای مرکزی سال‌های سال پیش به عنوان برده و یا به عنوان مهاجر وارد منطقه عربستان می‌شوند و این عمل را با خودش می آورند ، که بعدها این عمل به غلط وارد اسلام می شود و به اسم اسلام انجام می‌گیرد .

باید بگویم که نه تنها مسلمانان میانمار ، اندونزی،  فیلیپین و … بلکه بسیاری از مسیحیان و یهودیان اتیوپی هم این عمل را انجام می دهند . در واقع اگر آگاهی درستی شکل بگیرد متوجه می شویم که این عمل بیش از اینکه به دین گره بخورد به سنت گره خورده است.

یعنی معتقدید که ختنه ریشه تاریخی دارد؟

بله- در مورد ریشه تاریخی باید بگویم  که خیلی از محققین دیگر از جمله فروید نیز به آن اشاره دارند این مسئله اساسا مربوط به آفریقای مرکزی است  و بعدها فراعنه آن را به عنوان یک سنت در میاورند و افرادی که شاخص و خاص بودند مورد ختنه قرار می‌گیرند.

در واقع این عمل آنقدر تاریخچه عمیق و قدیمی دارد که به پیش از اسلام ، مسیحیت و یهودیت بر می گردد و به عنوان یک سنت ، فرهنگ و نشانه گذاری فرهنگی بر بدن مردمان آفریقا محسوب می شد.

کدام دسته از زنان ترویج دهنده عمل ختنه هستند؟

در واقع می توانم بگویم که زنان ناآگاه زنانی که به صورت سنتی این عمل را از اجدادشان یاد گرفتند از مادر ، مادر بزرگشان و …

 این زنان به عنوان دایه ، ماما محلی ، قابله  در حین مراقبتهای قبل و پس از زایمان ، عمل ختنه  را نیز انجام می دهند .

دسته مهمی از زنانی که به ترویج عمل ختنه دامن می زنند خود دایه های محلی هستند که چون پولی  دریافت نمی کنند و ثواب را معیاری برای دریافت عمل قرار می دهند و دائم در جامعه بازتولید می شوند .

اگر دایه ای در منطقه فوت کند فرد دیگری مسئولیت ها را قبول می کند و این جریان ادامه پیدا می کند.

پیشنهادی برای ریشه کن شدن این موضوع دارید؟

کسانی که ما به عنوان مرجع آنها را  قبول داریم و باید روی آنها کار شود ، همین دایه ها ی محلی هستند.  اما چون نمی دانیم دایه آینده کیست و شخصی که بعدا مسئولیت ها را قبول می کند چه کسی است ما آگاهی دادن به کل زنان منطقه را به عنوان گروه مرجع در نظر می گیریم و معتقدیم که همزمان با آگاهی دادن به زنان و دایه ها و حتی به شیوخ باید آگاهی رسانی به پرستاران و ماماهایی که به منطقه اعزام می شوند صورت بگیرد.  زیرا معتمد و امین مردم هستند و باید نسبت به این عمل و خطرات آن آگاهی داشته باشند.

کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران چطور شکل گرفت؟

 کمپین داستان مفصلی دارد ، من دائم به منطقه رفت و آمد داشتم و مناطق جدیدی کشف می کردم با دایه ها صحبت می کردم ، مصاحبه می گرفتم و از دل همین سفرها مطلب می نوشتم و هر بار یک جرقه در ذهنم زده می شد و به آن می پرداختم.  

در مسیر کمپین با چه چالش هایی روبه رو شدید؟

  من اولین کنفرانس را در ایران با نام تیغ و سنت در دانشگاه تهران با همکاری انجمن جامعه شناسی تشکیل دادم . رئیس انجمن دکتر بخارایی صحبت کردند. خانم نازی اکبری با سابقه کاری که در  آفریقا و با زنان آفریقایی داشتند آمدند و صحبت کردند. استقبال فوق العاده بود  و  اولین بار در ایران شکل تابویی که موضوع ناقص سازی زنان داشت شکسته شد. ولی ما هنوز چالش داریم  و نمی توانیم رسانه‌ها را قانع کنیم که در مورد این موضوع صحبت کنند.

 همه فکر می‌کند که این موضوع تابو است و خط قرمزی است که نباید در مورد آن صحبت کرد. در حالی  که اگر پای صحبت‌های ما به عنوان فعالین بنشینند  و دستاوردهای پژوهشی ما ببنند متوجه می شوند که چه اتفاق خوبی رخ داده است اگر در زمینه آگاه سازی های لازم صورت بپذبرد. و این امر کار ما را با مشکل و کندی روبه رو کرده است. 

باید بگویم که مطالب بسیار مفصلی نوشتم . چندین کارگاه برگزار کردم. در کارگاه ها مشکلات زیادی از مقاومت مردم داشتیم . در زمانی که منبعی در این زمینه وجود نداشت من تلاش کردم که محتوا سازی کنم و خوب کمپین به عنوان یک کتاب خانه مجازی قابلیت این را داشت که مرتب به روز شود و اگر کسی در این زمینه آگاهی کمی دارد با چرخ زدن در وب سایت کمپین نسبت به موضوع آگاهی پیدا کند.

از سرخو بگویید ؟

برای ساخت مستند سرخو ، نمونه‌ هایی  را در خارج از ایران دیده بودم. کسانی که در کردستان عراق و مصر فعالیت داشتند و مستندهای می‌ساختند و خانمی به اسم “جاها” از سومالی  که تلاش کرد ختنه  دختران کشورش را مورد توجه قرار دهد و ما با هم در کنفرانسی حضور داشتیم و من درباره ختنه دختران در ایران صحبت کردم و ایشان گزارش کار خودش را دارد و بعدها کاندیدا ی صلح نوبل شد.

چرا کاندیدای صلح نوبل شد؟

به دلیل اینکه جامعه جهانی توجه ویژه ای به این موضوع دارد و تلاش ها را میبیند .  او می‌توانست بدون هیچ مشکلی از کمک های جامعه جهانی بهره ببرد ، من با او همزمان کارم را شروع کردم  اما ما با توجه به محدودیت هایی که داخل کشور داریم  صدایمان دیرتر و کندتر به گوش جامعه جهانی می رسد.  بنابراین این سوال پیش می آید که آیا لازم است که جامعه جهانی از مسائل و مشکلات داخلی اطلاعی داشته باشد؟ سپس پژوهشگر و کنشگران اجتماعی با چالش مواجه می شوند.

به هر حال من تصمیم گرفتم فیلمی را به اسم سرخو درست کنم  که کمی با فیلم های دیگری که ختنه دختران را  تقبیح می کند متفاوت باشد. سرخو یک رویکرد آموزشی دارد .  ۲۵ دقیقه اول مصاحبه رو در رو با دایه ها  می پردازد. و دایه ها نسبت به اینکه از آنها فیلم گرفته می شود آگاه بودند و صحبت های  خیلی خیلی مفیدی در  جهت اثبات این عمل انجام می دهند .  و ۲۰ دقیقه بعد توجه فیلم به کارشناسانی است که  در این حوزه کرده و فعالیت داشتند معطوف شده و نظرات کارشناسی خود را می دهند.

همه این مراحل برای من سخت بود. اینکه فکر کنم و از نقطه صفر شروع کنم  .

شما برای مستند سرخو به هرمزگان سفر کردید،  از نظر شما چه مناطقی درگیر این سنت هستند؟

در واقع برای مستند سرخو فقط به هرمزگان نرفتم و به کردستان هم سفر کردم.  و از آن طرف به کردستان عراق هم رفتم و فعالیت‌هایی که آنجا داشتند فیلم گرفتم.

آیا توانستید قدمی در جهت آگاه سازی آنان بردارید؟

یک روز  در حلبچه بودم در کارگاه شان شرکت کردم در آنجا  برای زنان فیلم می گذارند و در مورد ختنه دختران صحبت می‌کنند و به زنان آگاهی می دهند.

و این ایده ای شد که  بعد از برگشتن به ایران از معاونت زنان و امور خانواده ریاست جمهوری درخواست تشکیل کارگاه مشابه کردستان عراق را در ایران داشته باشم و خوشبختانه توانستیم به صورت آزمایشی یک سری کارگاه ها را در قشم و بستک برگزار کنیم اما متاسفانه این کارگاه‌ها متوقف شد و دیگر نشد که در مناطق حضور پیدا کنیم و ادامه بدهیم.

معتقدم که هنوز باید این کارگاه ها برگزار شود. هنوز  باید در مورد ختنه صحبت شود و رسانه‌ها باید در این امر سهیم باشند.

و در آخر صحبت شما با زنانی که درگیر این سنت شده اند؟

اخیراً پیش نویس لایحه تامین امنیت زنان منتشر شد و من آن را مطالعه ‌کردم . دو بند  مهم و اساسی به ایجاد نقص عضو چه دائم و موقت در زنان توسط هر کسی که انجام بگیرد اشاره شده بود و جزء مواردی آورده بود که باید در جرایم درجه ۶ قرار داده شود.  البته قبلا هم از نظر ماده قانونی ، ماده ۶۶۴  قانون مجازات تا حدودی به موضوع آسیب اندام تناسلی زنان عنوان یک جرم پرداخته بود . به هر حال هر جا که قانون از سلامت جامعه پشتیبانی کند  میتواند دست فعالین اجتماعی را  باز بگذارد  تا در این عرصه بیشتر فعالیت کند و به پشتوانه قانون محکمتر قدم بردارند .

من یک جمله همیشگی در کمپین و فعالیت هایی که انجام می دهم دارم ، جمله مهم من همیشه این است که حتی اگر یک آسیب دیده از عمل ختنه در جامعه وجود داشته باشد یک نفر هم وجود داشته باشد که در معرض خطر باشد باید نسبت به سلامتش اقدام کردم و جانش را سلامت روانش را نجات داد، که خوشبختانه در طول این سال‌ها این فرصت مهیا بوده هر چند کند . هرچند که همواره چالش و خلل داشته است  اما به هر حال قدم‌های مثبتی هم برداشته شد و این موضوع از شکل تابو بودن خود خارج شده است.

البته گاهی  افراد اشاره می‌کند که مگر چند نفر ختنه می شوند، باید بگویم که آمار قابل توجه است. البته  در تمام طول این سال‌ها تلاش کرده ایم که با آگاهی رسانی و  با استفاده از متخصصین منطقه آمارها را پایین بیاوریم ، اما ما نظام آماری برای سنجش افراد نداریم که چه تعداد از افراد ممکن است در معرض خطر باشند .

بنابراین امیدواریم این فعالیت ها حداقل  به صورت مستمر ادامه داشته باشد، اگرچه واقعیت این است که خیلی دست ما باز شد وقتی که توانستیم کتاب منتشر کنیم، فیلم منتشر کنیم ، و حتی کمپینی باشد که  در موردش آزادانه صحبت کنیم  و یا این امکان به ما داده شد که کارگاه داشته باشیم . همه این قدم ها در واقع قدم‌های بسیار محکم و موثری بودند که فرصت‌های خوبی را برای آگاهی بخشی زنان به ما داد .

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!