غم ، باعث شد شاعر شوم
به زندگی من خوش آمدید
فرزانه صادقی خود را در یکی از دل نوشته هابش اینگونه معرفی می کند ، اگر میخواهید حقیقتش را بدانید من متولد بهار سال هزار و سیصد و عشق هستم. و خداوند را هزاران بار سپاس که مرا در سال هزارو سیصد و عشق آفرید و به من محبت آموخت…
او که متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶متاهل ، مادر دو فرزند، خانه دار و شاعر است و به تازگی اولین کتابش با نام عاشقانه های چهار فصل فرزانه به چاپ رسیده است.
علاقه شما به ادبیات و شعر از چه زمانی آغاز شد؟
از سیزده سالگی
چه شد که شاعر شدید؟
غم باعث شد . آنروز روز غم انگیزی بود. غم باعث شد چند بیتی به ثبت برسانم.
در واقع فوت آدمی که هیچگاه ندیده بودمش…
نظر خانواده دراینباره چه بود؟
نظر خاصی نداشتند – شاید در سن سیزده سالگی خیلی نشان نمیدادم که شعر می گویم. اما همیشه مشغول نوشتن خاطرات بودم.نوشتن را دوست داشتم.
بیشتر از چه شاعرانی الهام میگیرید و چه کتابهایی میخوانید؟
آن زمان ها که نوجوان بودم شعرهای حافظ را خیلی دوست داشتم و یک شعری بود که در خانه لای کتابی دیده بودم همیشه از آن شعر خوشم می آمد و در ذهنم مانده بود که بعدها فهمیدم از جناب سعدی است.
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
به او گفتم که مُشکی یا عبیری که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم..
و همچنین ترانه های فریدون مشیری را خیلی دوست داشتم و دارم.بعدها شعرهای جناب مولانا. به یاد دارم که در همان دوران سیزده سالگی در اوقاتی که پدرم فراغت داشت کتاب حافظ را بر میداشت و برایمان می خواند .
من و خواهر ها دور پدر حلقه زده و با جان و دل گوش فرا داده و لذت میبردیم..آن زمان ها حافظ را با صدای پدرم دوست داشتم..
و بیشتر کتابهایی که مطالعه کردم رمان های عاشقانه بوده است.اما چون محصل بودم خانواده اجازه نمی دادند که به درسم لطمه بخورد..اما من علاقه ی زیادی به خواندن رمان داشتم . کتابها را به زحمت و بصورت پنهانی خریداری کرده و مطالعه شان میکردم.
در کنار رمان های عاشقانه ، روزنامه و مجلاتی که هر ماه دوبار منتشر می شد خریداری میکرده و می خواندم.
آن زمان ها خریداری کتابها و مجلات به این آسانی نبود ..
موضوع و مضامین شعرهایتان چیست و آیا ازنظر شما شعر گفتن ذاتی است؟
بیشترین موضوع شعرها و دل نوشته هایم ، عاشقانه است.
عشق
جدایی ها
نامهربانی ها
بی وفایی ها
در وجود هر انسانی استعدادی نهفته است ولی باید شکوفا شود. من چون علاقه ی زیادی به مطالعه کتاب داشتم خودم به سمتش رفته و شکوفا کردم.
و البته تشویق معلم ها و اینکه فرهنگ کتاب خوانی ، در خانواده ما نقش مهمی داشت.
یکی دیگر از افرادی که همیشه باعث الهام من است، بانو مریم بهنام بود . ایشان از فامیل های ما بودند و همیشه دلم میخواست شبیه به ایشان باشم و علاقه من به این مرحومه آن قدر زیاد بود که همیشه مشتاق دیدارش بودم که شکر خدا چند سال قبل از فوت ایشان ، در دبی ملاقاتی داشتم و چقدر مرا تشویق کردند. خداوند رحمت شان کند.
برخی معتقدند در شعر امروز تفکر وجود ندارد. نظر شما چیست؟
به این مسئله زیاد فکر نکرده ام . اما اعتقاد دارم شعر باید از درون پاک سرچشمه گرفته باشد . نوشتن و سرودن ارج و قرب بالایی دارد و آن قدر مهم است که ما در کتاب آسمانی مان ، قرآن یک سوره به نام قلم داریم.
پس به قلم باید احترام گذاشت و بها و و ارزش داد و باید زیبا نوشت .
دیدگاهتان درباره جایگاه عشق در شعر امروز چیست؟
از دیدگاه من عشق نقش و جایگاه مهمی دارد . تا عشق نباشد تا عاشق نباشی شعری سروده نمیشود و نمیتوان قلم به دست گرفت.
منظور از عشق ، عشق به خداوند
به آدمها
به هدف
به علاقه
و به طبیعت است.
قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. نظرتان درباره غزل چیست و این قالب چقدر قالب زمانه ماست؟
برای سرودن غزل وقت بیشتری نیاز است که البته من غزل هم سروده ام اما بیشتر سروده هایم دوبیتی ها بوده است.
از دیدگاه من سرودن شعر در قالب غزل ، بیان احساسات را روان تر و زیباتر کرده است. ولی این زمانه شاعران از قالب غزل کمتر استفاده میکنند.
جایگاه بانوان در بین شاعران و نویسندگان را چطور میبینید؟
از نظر من زن و مرد ندارد. خداوند در وجود همه ی مخلوقاتش یک هنر و یک استعداد نهفته داده است. یعنی در وجود همه ی ما آدمها هنر نهفته ای داریم که باید شکوفایش کنیم.. برای مثال من قدرت نوشتنم از گفتاری ام بالاتر است و با نوشتن میتوانم حرف بزنم و در کل چون آدم کم حرفی هستم و بیشتر سکوت و تنهایی دوست دارم . تمام ترانه هایم را در سکوت به نگارش در آورده ام..
باید بگویم که خانم ها و آقایان شاعر و نویسنده همه قلم زیبایی دارند و همه ارزشمند هستند.
آیا تابهحال در جشنوارهای شرکت کردهاید؟
خیر
درباره کتابتان بگویید؟
اولین اثرم به نام (عاشقانه های چهار فصل فرزانه) به چاپ رسیده است و ترانه هایش را در طی دو سال اخیر سروده ام
و ان شاالله باقی شعرها که در سالهای قبل سروده ام باید مجدد بازنویسی شده و به مرحله چاپ برسانم.