زندگی در تور زنان صیاد
روایت همشهری از صیادی زنان در دل خلیجفارس

صیادی برای زنان ساحلنشین ۱۴جزیره هرمزگان مهمترین گزینه اشتغال است ؛ صیادان زن با وجود نداشتن مجوز قانونی و محرومیت از بیمه، معیشتشان را به دریا گره زدهاند
سالهاست که صیادی در هرمزگان دیگر زن و مرد نمیشناسد و زنان سرپرست خانوار در جزایر هرمز، قشم، لارک، جاسک و هنگام رزق و روزیشان را از دل آب میگیرند. تعدادشان هم کم نیست و به وسعت همان آبهای نیلگون خلیجفارس تور زندگیشان را در دل نعمت بیپایان خدا پهن کردهاند و پابهپای مردان کار میکنند. همانهایی که نقش بزرگشان در اقتصاد ۱۴ جزیره هرمزگان غیرقابل انکار است، اما نرخ مشارکت اقتصادیشان اصلا به چشم نمیآید، چرا که در تبعیض گرفتن برخی مجوزها واماندهاند، مجوزهایی برای برخورداری از تسهیلات، کارت سوخت، کارت ملوانی و حتی بیمه برای آینده نامعلومشان. مسئولان آبان امسال از صدور مجوز برای تعدادی از این زنان خبر دادند، اما هنوز کسی موفق به دریافت آن نشده و همچنان امیدوارند که قول استاندار هرمزگان در سفر اخیرش به جزیره هنگام و وعده صدور این مجوزها برای زنان صیاد در آیندهای نزدیک محقق شود. گفتوگوی ما با ۲ صیاد زن را بخوانید که زندگی جالبی در دل جزایر هرمزگان دارند.
تنها ناخدای زن هرمز
یک هرمز است و یک ناخدا معصوم، بعد از ۳۰ سال سکانداری حالا برای خودش اسم و رسمی دارد. از قشم تا بندر همه او را میشناسند و به گفته خودش تنها ناخدای زن منطقه است. «ناخدا معصومه» صیادی را زمانی آغاز کرد که مجبور شد بهعنوان سرپرست خانوار، زندگی خودش و دخترش را تامین کند. او میگوید: «آن زمان ۱۶سالم بود و اوایل سر کوچه گوجه، سبزی و ماهی میفروختم، اما فایده نداشت. دریا را دوست داشتم و دل دل میکردم صیاد شوم تا بالاخره دخترم را دست مادرم سپردم و راهی دریا شدم. تصمیم گرفتم علاوه بر صید، سکاندار شوم. در ۲۰سالگی ناخدایی شده بودم که بیا و ببین. همه خوششان میآمد که یک زن ناخدا شده. دخترم هم که شوهر کرد وقتم آزادتر شد و بیشتر دریا رفتم. زن جوانی بودم که دیگر ازدواج هم نکردم. دریا دوستم شده بود و تنهایی زندگیام را پر میکرد. در جزیره هرمز زن صیاد نداریم و تعداد کمی از آنها لب ساحل صید با قلاب میکنند. بارها به زنان شهرم گفتهام که برای خرج زندگیتان با دریا رفیق شوید، اما همراهیام نکردند. این کار سختیهای خودش را دارد. شب تا صبح یا صبح تا عصر در آب ماندن و کشیدن تور به آن بزرگی اصلا ساده نیست. گاهی توفان میشود و ترس به دلت میافتد که شاید اصلا به ساحل نرسی. زمانهایی هم هست که دست خالی برمیگردم. اما با وجود این اگر یک روز دریا نروم دق میکنم.
امان از صید ترال
سالها داستان زندگی همه صیادان این منطقه همین شده؛ کشتیهای ترال میآیند و کف دریا را جارو میکنند و برای ما چیزی نمیماند. میگویند کارشان ممنوع شده، اما هنوز دریا جان نگرفته. صیادی هم با این سوخت گران اصلا ارزش ندارد، صیادان بنزین یارانه ندارند، زنان هم که بدون مجوز نمیتوانند انتظار گرفتن بنزین سهمیهای داشته باشند. لیتری 3هزار تومان بنزین میزنیم و هر بار که میرویم و میآییم باید ۱۰۰ لیتر بسوزانیم. پول ملوان و هزینههای تعمیر که دیگر هیچ. اگر سهم هر صیاد 5کیلو ماهی در روز باشد و بتواند کیلویی ۳۰ هزار تومان هم بفروشد باز هم نمیشود هزینهها را جبران کرد. ماهی آنقدر گران شده که مردم توان خرید ندارند. برای من و ۹۰ نفر از مردان صیاد این جزیره مجوز صید صادر کردهاند که سوخت سهمیه بگیریم، اما به جای بنزین، گازوئیل است. اگر بخواهیم از آن استفاده کنیم باید قایق را عوض کنیم. قایقهای یک میلیارد تومانی که پولش را نداریم. گاهی فکر میکنم اگر چنین پولی داشتم حتما سراغ شغل دیگری میرفتم و تفریحی در دریا میچرخیدم. مجوزی دادهاند که اصلا بهکار ما نمیآید.
قبلا شرایط بهتر بود، زمانی که هنوز مسافرکشی روی آب انجام میدادیم، گمرک تعطیل نشده بود و بعضیها جنسهایشان را با قایقهای ما جابهجا میکردند. مسافر هم از هرمز به بندرعباس میبردیم. قبل از کرونا گردشگر هم داشتیم که آن را هم دیگر نداریم. همهچیز سخت شده. اینجا مردم مشکلات زیادی دارند و زندگیشان قفل شده. تنها شغلمان صیادی است که آن هم بستگی به شرایط دریا دارد. این سالها یاد گرفتهام وقتی دریا موج میفرستد یعنی یک پیام برایم دارد، بروم استراحت کنم تا او هم آرام شود. وقتی عصبانی است نباید به دلش بزنیم، اما گاهی چارهای نیست، مگر میشود سفره خالی بماند. همین چند روز پیش هواشناسی اعلام کرده بود که دریا توفانی است اما ۳ پسرخالهام برای کسب روزی به دریا زدند و غرق شدند. اگر ممنوعیت صید ترال ادامه داشته باشد و بگذارند که ماهیها زایش کنند همه میتوانند اندازه نیازشان از آن بردارند و شرایط برای کار زنان صیاد هم بهتر میشود. همیشه به زنان این منطقه میگویم شما ظریف هستید اما ضعیف نیستید. چه اشکالی دارد که حتی این شغل سخت را برای داشتن یک زندگی پاک انتخاب کنید. مهم نیست که طلاق گرفته یا در سوگ همسر نشسته باشید یا حتی در این بلبشوی عاطفی نتوانید به مردی تکیه کنید، مهم این است که رسم زندگیتان درست باشد. امیدوارم که مسئولان حمایت کنند تا حداقل از این پهنه وسیع، زندگی سخت زنان بیسرپرست ساحلنشین تامین شود.
صیادی زنان، شغل ارزشمند جزیره هنگام
اعظم زحمتکش صیاد جزیره هنگام است. خودش بهعنوان منبع درآمد صید نمیکند اما مادرش با همین صیادی کمک خرج زندگیشان بوده و بزرگشان کرده است. با قایق موتوری مادرش به دل دریا میزنند و ماهی میگیرند. او میگوید: هنگام ۲۵ تا ۳۰خانم صیاد حرفهای دارد که بیشترشان سرپرست خانوار هستند، اما بعد از سالها کار کردن هیچ کدامشان مجوز صیادی نگرفته و نتوانستهاند بنزین سهمیه و حتی بیمه داشته باشند. صیادی جزو مشاغل اصلی این منطقه است اما هیچ حمایتی وجود ندارد. از چند سال پیش دنبال کارت سوخت برای خانمها بودیم اما ندادند. گفتند صیادی برای خانمهای جزیره هنگام جنبه تفریحی دارد. چه تفریحی؟ خرج زندگیشان را میدهند. پابهپای مردان به دریا میروند و همان شرایط کاری را دارند. سوخت آزاد برای رفتن به صیدگاههای دور و صید ماهیهای خاص اصلا صرف نمیکند، اگر هم نروند که فایده ندارد. آنهایی که تفریحی برای صید میروند بیشتر صید انتظار با قلاب انجام میدهند، این شیوه صیادی برای زنان راحتتر است،اما اگر بخواهی واقعا معیشتی صید کنی باید به صیدگاههای دورتر بروی. بعضی روزها حتی از مسیرهای دور هم دست خالی برمیگردیم. تا چند سال پیش در کنار ساحل هم ماهی صید میکردیم اما صید ترال هیچ برایمان نگذاشت. زنانی هم که صیادی شغل اصلیشان است اغلب برای سنگسر و مرکب ماهی از گرگور استفاده میکنند. البته صیادی برای خانمها محدوده دارد،اما اگر بخواهیم ماهی هوور و تون صید کنیم تا نزدیکی آبهای عمان هم میرویم. مشکلات دیگری هم هست؛ بیمه هم نداریم و بعد از چند سال کار کردن اصلا معلوم نیست که عاقبتمان چه شود. بعضیها حتی در قایقهای صیادی بهعنوان ملوان کار میکنند، اما چون کارت ملوانی به نام خانمها صادر نمیشود نمیتوانند از مزایای قانونی برخوردار شوند. ای کاش حداقل عاقبتی برای زنان صیاد وجود داشت. مردان صیاد مجوز دارند و بیمه ناخدایی میشوند، اما زنان صیاد تاکنون هیچ مجوزی نگرفتهاند که بتوانند خودشان را بیمه کنند. قایقها هم اکثرا برای خودشان یا خانوادههایشان است، گاهی که موتور خراب میشود مجبورند از پارو استفاده کنند و این، شرایط را سختتر میکند. صیادی زنان، شغل ارزشمند جزیره هنگام است که قدمتی دور دارد. حالا زنان سرپرست خانوار این ظرفیتهای اشتغال را بهخودشان اختصاص دادند. مسئولان باید صیادی زنان را در جزیره هنگام به زیبایی صنایعدستی این منطقه ببینند. تصاویر زنان صیاد با آن دستهای آفتابسوخته و ترک خورده پر از زیبایی و شرافت است. البته مدتی است با نگاه گردشگری نحوه صیادی زنان مورد توجه قرار گرفته است. حتی طرحی پیشنهاد کردهایم که گردشگران خانم درصورت تمایل بتوانند همراه ما برای صیادی و ماهیگیری بیایند یا شرایط غواصی آنها در عمق کم دریا همراه با صیادان زن این منطقه فراهم شود.
به گوش رسیدن صدای زنان صیاد برای بهرهمند شدنشان از مزایای قانونی شغلشان میتواند سرآغاز خوبی برای حضور بیشتر آنها و توسعه اقتصادی جزایر باشد. مهمترین شغل برای مردم ساحلنشین ۱۴جزیره استان ساحلی هرمزگان چه زن و چه مرد صیادی است، اما هجوم کشتیهای صید ترال طی سالهای اخیر، مشکلات زیادی را برای آنها بهوجود آورد. حالا با وجود ممنوعیت صید ترال که از آذر امسال اجرا شده، صدور مجوز و حمایت قانونی از زنان صیاد میتواند به تولید صعودی حوزه شیلات استان هرمزگان کمک کند و امرارمعاش بهتر زنان سرپرست خانوار این جزایر را رقم بزند.