باید برای زندگی شعری بسازم

به زندگی من خوش آمدید

ارسال شده در ۲۷ تیر ۱۳۹۹، توسط زهره کرمی

صدیقه اسلامی بانوی شاعر و خوش ذوق قشمی متولد پنجم مردادماه۱۳۶۲ دارای مدرک کارشناس ارشد حسابداری، کارمند ومدیرمالی شهرداری درگهان می باشد از او پرسیدم که علاقه اش به ادبیات و شعر از چه زمانی آغاز شد؟

من از دبستان علاقه شدیدی نسبت به خواندن کتاب شعرو قصه داشتم. یک معلم داشتیم به اسم خانم بلقیس حسنی که معلم کلاس سوم وچهارم دبستانم بودند. هروقت نمره خوبی می گرفتیم به من وهمکلاسی هایم مجله کیهان بچه ها هدیه می دادند، من صفحاتش را بارها و بارها می خواندم ولذت می بردم.

اولین شعرم را وقتی که کلاس اول راهنمایی بودم، سرودم. یک چیزی در مایه های غزل بود درمورد نماز ، متاسفانه خیلی خام بود و ایرادات وزنی زیادی داشت.

چه شد که شاعر شدید؟

علاقه خیلی شدیدی به بچه ها داشتم،همیشه دوست داشتم مربی مهدکودک و یا معلم بشوم.

خودم هم نمی دانم که چه شد که شاعرشدم، شاید ژنتیکی باشد، مادرم هم شعر می گفتند . مادرم برای خواهران کوچکم ونوه هایش به جای لالایی شعرمی گفتند تا بخوابند. حتما برای من هم شعرمی خواندند تا بخوابم، یک وقتایی فی البداهه ازخودشان، بعضی وقتها هم ازفایز وازباقر ،ایشان که شعرمی خواندند من گوش می کردم ،برایم آرامش بخش بود ، مادرم سواد نداشتند . وقتی خواهرکوچکم بدنیا اومد ایشان دوکلاس نهضت را گذراندند،جالب اینجاست خاله ام که ساکن امارات هستند هم شعرمی گویند وجالب تر اینکه دوتا ازبچه های خاله ام که ازمن بزرگترهستند آنجا به زبان عربی شعرمی گویند ، آنها وبلاگ شعر به زبان عربی داشتند . وقتی متوجه شدم تا حدودی شوکه شدم ، پدرم هم زیاد شعرحفظ بودند، ایشان سواد مکتبی داشتند، راهنمایی که بودم برای همکلاسی هایم انشا هایشان را می نوشتم همیشه نمره های خوبی می گرفتند . ولی من نمره انشایم متوسط بود چون وقتی می رفتم پای تخته انشایم را بخوانم استرس می گرفتم و بد می خواندم، دبیرستان که بودم دفترشعری داشتم .شعرهایم را درآن می نوشتم و دوستانم به من می گفتند آن شرلی.

 بعدها که به دانشگاه رفتم، یکی ازکارمندان دانشگاه به اسم آقای مظاهری به من پیشنهاد دادند تا درانجمن شعر قشم که در دانشگاه پیام نور برگزار می شود عضو شوم.  پیشنهادشان را قبول کردم، بنده خدا خودشان همسرشان خیلی برایم زحمت کشیدند، شاید اگر ایشان نبودند من شعر را اینقدر جدی دنبال نمی کردم. آنجا بود که باخانم امینه دریانورد آشنا شدم و دوستی بین ما ریشه دار وعمیق شد. بعدها شعرهایم به واسطه هم دانشگاهی هایم در نشریه ارمغان بندر ، دریا ، ندای هرمزگان و سایر روزنامه های محلی چاپ شد.

 نظر خانواده دراین‌باره چه بود؟

جلسات انجمن شعرقشم درقشم برگزارمی شد. من در روستا ی رمچاه زندگی می کردم همیشه مجبور بودم جلسات انجمن شعررا نصف ونیمه رها کنم چون باید زود به خانه برمی گشتم . مشکل رفت وآمد داشتم . خانواده می گفتند اگر دختر شبها دیربیاید خانه برایش حرف درمی آورند.

بیشتر از چه شاعرانی الهام می‌گیرید و چه کتاب‌هایی می‌خوانید؟

آن موقع مثل الان نبود، اینترنت نبود ، در روستا دسترسی به کتاب نداشتم ، روستای ما یک کتابخونه کوچک در مسجد داشت ولی کتاب شعرخوب نداشت. من چند روز در آنجا کتابداربودم . درکتابخانه دانشگاه هم کتاب شعرخوب خیلی کم بود اما یک کتاب شعر ازمرحوم کرمی شاعرهرمزگانی بود که اتفاقا بعدها با پسرشان هم کلاسی شدم.

وقتی راهنمایی بودم اولین کتاب شعری که ازشاعران معاصرخواندم مجموعه شعرمثل چشمه ،مثل رود اثرقیصرامین پوربود.

راهنمایی من رمان می خواندم ومجله های مختلف مخصوصا صفحات ادبی را ، در خانه ما یک دیوان حافظ و قصص الانبیا ویک خمسه نظامی گنجوی که خیلی قدیمی بود و مال پدربزرگ مرحومم بود وکتاب گلستان سعدی که مال خواهرم بود وکتاب امیرارسلان نامدار،قصه های آذربایجان را برادرم ازشیرازخریده بود، داشتیم .

این کتابها را وقتی دبستان وراهنمایی بودم می خواندم .

دبیرستان که بودم یک دوست داشتم به اسم فاطمه رضوانی ایشان کتابهای مختلفی را به من امانت می دادند ویک سری کتاب  راهم به من هدیه دادند. مثل مجموعه داستانهای کوتاه صادق هدایت،مجموعه اشعاربهار و مجموعه اشعار اخوان ثالث ،وخودم هم مجموعه اشعار فروغ فرخزاد، فریدون مشیری، سهراب سپهری و…راخریداری نمودم وخواندم .

بعدها هم ازاغلب شاعرانی که شعرهای خوب دارند مثل حسین منزوی، شاملو، مسلم محبی، پانته آ صفایی، سیدمهدی موسوی، فاضل نظری،علیرضابدیع، جلیل صفربیگی و….کتاب خواندم.

دقیقا نمی دانم تاحالا چند تا کتاب خریدم وچند تا کتاب خواندم ونمی دونم که ازچه شاعرانی الهام می گیرم. چون من ازشاعرهای مختلفی شعرمی خوانم و فقط شعرخوب دوست دارم.

برای من فرقی ندارد که شاعرش چه کسی باشد البته من بجز رمان وکتاب شعرکتابهای روانشناسی، مذهبی،مالی،اطلاعات عمومی و…هم می خوانم درواقع هرچیزی که بهبود شرایط زندگی من کمک کند . حتی درمنزل چند کتاب آشپزی هم دارم.

موضوع و مضامین شعرهایتان چیست و آیا ازنظر شما شعر گفتن ذاتی است؟

موضوع جامعه ،طبیعت ،عشق و مضامین شعرهایم اجتماعی ،آیینی وآزاد ولی بیشترعاشقانه است. هرکسی در وجود خودش یک استعدادی دارد ، مهم این است که شخص استعدادش روکشف کند و پرورش بدهد . هنرهرچقدرکیفیتش بالاترباشد دنیای آدمها را قشنگ ترمیکند

برخی معتقدند در شعر امروز تفکر وجود ندارد، نظر شما چیست؟

من قبول ندارم  اشعار فروغ فرخزاد، شاملو،سهراب سپهری وخیلی ازشاعران دیگر پرازتفکرات بکر واصیل هست

دیدگاه‌تان درباره جایگاه عشق در شعر امروز چیست؟

به قول حافظ ،یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب

کز هرزبان که می شنوم نامکرر است

از دیرباز تاکنون عشق همیشه جایگاه والایی درشعرشاعران  داشته ، دارد وخواهد داشت. شاعرانی مثل علیرضا بدیع،کاظم بهمنی، محمدسلمانی، نجمه زارع ، پانته آ صفایی و…مجموعه غزلهای عاشقانه خیلی زیبا وقدرتمندی دارند با دیدگاه های متفاوت ازعشق .

قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. امروزه غزل فرم باب شده است. نظرتان در این‌باره چیست؟

فرم به عنوان یکی از ارکان اساسی شعر ،_مجموعه ای پیوسته اززبان ،موسیقی ،تصویروقالب شعراست و همراه با روند بوجود آمدن شعرصورت می گیرد . نوآوری وشکستن حنجارهای عادی در فرم شعرازجمله شگردهایی است که شاعر برای آفرینش شعرخود ازآن بهره می گیرد غزل فرم غزلی است که حرف های عامیانه را رنگ وبوی شاعرانه داده وبازبان امروز حرف می زند ازبهترین شاعرانی که در غزل فرم دستی بر آتش دارد محمدعلی بهمنی است.

 به نظرمن هرشعری که دارای تفکرباشد و وجدان انسانها را بیدارکند وبواسطه آن خصلتهای خوب انسانی را دروجود انسانها متبلور کند شعرخوب محسوب می شود واین خیلی خوب است که یک شاعر با زبان معاصر شعربگوید بگونه ای که انسانهای امروزی بتوانند  به سهولت باشعر وی ارتباط برقرارکنن .بشرطی که شاعر به بی راهه نرود چون کلمه خوب به درخت خوب می ماند و  میوه خوبی دارد و کلمه بدبه درخت بدمی ماند ومیوه بدی دارد

نظرتان درباره غزل‌ به طور کلی چیست و این قالب چقدر قالب زمانه ماست؟

غزل درلغت به معنای “حدیث عاشقی “است ، غزل قالبی است که عشق درآن بازتاب زیادی دارد.

با ظهورسنایی که شاعری عارف بود” غزل عارفانه” معروف شد.

 با اینکه غزل پیوسته رنگ عاشقانه یاعارفانه داشته است اما شاعرانی مثل سعدی وحافظ، گاه آن را برای مدح نیزبکارگرفته اند و درحال حاضرماغزل اجتماعی و غزل طنز هم داریم

 اکثرخانواده های ایرانی علاوه بر قرآن ،دیوان حافظ را درخانه هایشان دارند درشب یلدا اشعارحافظ رادرمفاحل ادبی وخانوادگی شان زمزمه می کنند این گونه است که مجموعه غزل های فاضل نظری در فهرست پرفروش ترین کتابهای شعردهه ۹۰قرارمی گیرد و اکثر شاه بیت های غزل ها ضرب المثل میشوند ، من با چشمهای خودم دیدم که مردم برای خرید مجموعه های غزل درغرفه های نمایشگاه کتاب تهران صف می بندند آن هم چه صف هایی ،همه اینها نشان می دهد که قالب غزل در قلب مردم سرزمینم رسوخ کرده است ومردم هم نسبت به این قالب علاقه ویژه ازخود نشان می دهند.

جایگاه بانوان در بین شاعران و نویسندگان را چطور می‌بینید؟

ما درشعرپارسی رابعه دخترکعب را داشتیم که تمام اشعارش بدست برادرش حارث معدوم شد وخودش هم بخاطرعشقی که به بکتاش داشت کشته شد، پروین اعتصامی وفروغ فرخزاد با اینکه شاعران قدری بودند ولی زندگی خانوادگی متزلزلی داشته اند .

یک زن تا زمانی که درد نکشد هرگز شاعرنمی شود ، زنان شاعرازمحدودیت ها رنج می برند و در دل همین محدودیتها سعی می کنند خودشان را بالا بکشند و رشد کنند ، شاید اگر این محدودیت ها نبود زنان شاعرجایگاه بهتری درادبیات سرزمینم داشتند. محدودیت ها باعث نابودشدن استعدادها می شوند

آیا تابه‌حال در جشنواره‌ای شرکت کرده‌اید؟  بله

۱- برگزیده اولین فراخوان انتخاب کتاب سال جزیره قشم دربخش شعربرای “مجموعه شعربایدبرای زندگی شعری بسازم” و دریافت لوح تقدیرازطرف رییس منطقه آزادقشم و رییس ارشاد

۲- کسب رتبه برگزیده کشوری درکنگره ملی اهل بیت ع سال ۹۷  و دریافت تقدیرنامه ازوزیرارشاد

۳-کسب رتبه سوم کنگره منطقه ای (فارس-بوشهر-خراسان جنوبی-سیستان وبلوچستان-کرمان وهرمزگان )شعربانوی آفتاب درهفت استان کشورسال۹۶

۴-کسب رتبه اول دربخش شعرآزاد درپنجمین جشنواره فصلی استان هرمزگان سال۹۲

۵-کسب رتبه برگزیده شعردر اولین جشنواره شعرنمازاستان هرمزگان ۶-کسب رتبه برگزیده هفتمین فراخوان شعرپیامبراعظم استان هرمزگان

آیا اثارتان به چاپ رسیده است،  در صورت تایید نام ببرید و درباره آن توضیح دهید؟

 بله تاکنون از من سه مجموعه شعربه چاپ  رسیده است. مجموعه شعراولم به نام “باید برای زندگی شعری بسازم” شامل

غزل،رباعی،چهارپاره، شعرسپید وکوتاه ،به همت حوزه هنری استان هرمزگان، انتشارات کتاب آشنا،قم بهار۹۱،مجموعه شعردومم به نام “چادربندری که می پوشم” شامل غزل ،رباعی وچهارپاره ،نشرایجاز ،تهران پاییز۹۸ ومجموعه شعرسومم به نام”ماهی کوچکی بودم” شامل اشعارسپید وکوتاه، انتشارات سمت روشن کلمه،بندرعباس بهار۹۹

حرف اخر

ما انسانها نقطه های کوچکی هستیم درجهان هستی، بجزخوبی توشه دیگری نمی توانیم با خود ببریم پس باهم مهربان باشیم.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!