شعر هفته – همان یک نفر

ارسال شده در ۲۲ آذر ۱۴۰۴، توسط مهرداد طاهری

یک نفر باید باشد که‌ بگوید دوستت دارد و

شبها بنشیند و بخواند

 و کتابی را

بردارد و آرام آرام قصه ای ساز کند

و بریزد نور در کاسه شب

بِگذارد سیبی در دل شب

من اگر خوابم برد چادر مادر را روی رؤیاهایم پهن کنید

حس خوبی است که شب باشد و آواز بنان باشد و یک چای …

شاپرک دلتنگ است ‌.. شاپرک منتظر است

کهنه عشقی داشت اما چند سالی است‌ که تنها شده

چشمش به در خانه سفید و خبری نیست، خدایا!!!!

یک نفر نيست که آغاز کند مصرع شب را

قصه را پایان نیست

قصه‌گو خوابش برد! 

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!