▪چند شعر کوتاه از لیلا طیبی (صحرا)

ارسال شده در ۶ مرداد ۱۴۰۳

ذهنم،

یوزپلنگی تیز پاست

آه!

بی‌هوده بود، دویدن‌هایم…

آی‌ی‌ی

غزال وحشی،

کدام کنام آرمیده‌ای؟!

***

در محاصره‌ی تنهائی‌ام!

فالِ فنجانِ قهوه‌ام را

 بخوان!

 ***

در اندرونم،

هزار پرنده‌ی آزاد

  لانه دارد!

دریغ!

با بال و پرِ زخمی چه‌کنم؟

  ***

تو هم برو.

 اگر بمانی؛

دیگر آرزویی برایم نمی‌ماند!

 ***

خانه،

بدونِ تو،

هنوز نفس می‌کشد،

اما،

محتضری‌ست، رو به مرگ‌!

***

کابوس‌هایم را،

 رویا کن!

از آمدنت؛

همه چیز بر می‌آید.

***

کودکی که،

در درونم رشد می‌کند

دست‌هایت را

 بهانه دارد!

 ***

آیا به انقراض یوزهای ایرانی،

اندیشیده‌ای؟!.

به انقراضِ انسانیت

چطور؟!

 ***

ماه را که چیدم،

آسمان

سگرمه‌هایش در هم رفت.

آه…

چقدر خود خواهم!

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!