▪ چند شعر کوتاه از رها فلاحی
من گرسنهام،
سیر نمیشوم!
هرچه کتاب میخوانم…
***
خوابم نمیگیرد،
عروسکهایم،
هیچ لالایی بلد نیستند…
***
گرچه گفتنش برایم سختست،
اما در حضور ستارهها
من ماه را دوست دارم.
***
دست در دست باد
گلها میرقصیدند
بر تن گلبوتهی یاس،
ماه ایستاده بود به تماشا.
***
کبوترها که میخوابند
آزادی
پر از تنهاییست…
***
من برایت نامه مینوشتم،
تو اما نمیخواندی
یا من نقاشیام بد بود
یا که تو اصلن نامه دوست نداشتی!
***
از بیمهری پاییز
برگها زرد شد،
گنجشکها دلخوش به بهارند…