شعر هفته – لیلا طیبی (رها)

ارسال شده در ۱ فروردین ۱۴۰۲، توسط لیلا طیبی (رها)

آواز غوکی در مرداب برپاست،

کاش،،،

زمزمه‌های عاشقانه‌،

تَه نشینِ گوشِ جفتش باشد؛

نه نغمه‌ی تنهایی!

*

صدها نامه‌ی عاشقانه را،

به فراموشی سپرده بود،

پست چی‌ی لاابالی.

*

زخمه می‌کشد؛

بر تارهای اندوهگین شعر

شاعری به تنهایی!

*

لبخندش؛

 پُر از غم بود؛

حتا روی سِن تئاتر،،،

دلقک پیر

*

اتاقم،،،،

غمباده کرده‌ست.

آمدنت،،،

تنها مژده‌ای‌ست که؛

گره از ابروانش می‌گشاید!

 *

چه سخاوتمندست؛

نسیم

حتا به سرِ

علف‌های هرز!

*

اعدام شده است؛

 شاخه‌های خشکیده

بر پیکر درخت!

آه از برگ‌های خشکیده!

*

شب‌پره‌ام اما،

(اگر باورت بشود)؛

در ذهن من،

خورشید خیمه زده است!

*

شعرهایم را،،،

در آتش انداختم!

تو اما؛

از آتش و دود-

برخواستی!

*

پروازِ  پرستوها زیباست!

اما،،،

دلم، پیش کبوتری است؛

که روی دیوار کِز کرده بود!

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!