با پیژامهپوشهای اولِ مهری چه کنیم؟
یک ماه دیگر، زنگ اول مهر نواخته میشود و پیژامهپوشها و لقمه به دستهایی که چیز حدود دو سال و نیم پشت مانیتور و تبلت به معلم و تخته کلاس خیره میشدند،حالا خیلی جدی باید بروند مدرسه!
سهیلا صدیقی: نظام آموزش آنلاین همزمان با آغاز پاندمی در ایران روی روال افتاد. روندی که آزمون و خطای زیادی داشت و والدین را به شدت درگیر درس و بحث کرد. معلمهایی که شاید در ابتدای امر به روال آموزش آنلاین آگاه نبودند و بعد از آن هم وارد چالشهای متفاوتی شدند. این روزها در فضای مجازی از کلاس سومیها و چهارمیهایی صحبت میشود که اولین بار است قرار است به مدرسه بروند و خیلیها معتقدند از سواد کافی برخوردار نیست. اما آیا درس و مشق تنها چالشی است که اول مهر امسال با آن مواجه هستیم؟ قطعا که نه! به احتمال زیادی با کودکانی مواجه هستیم که مهارتهای اجتماعی پایینی دارند.
فصل مشترک آموزش مجازی؛ آسیب و باز هم آسیب
خانم شکوفه غیوری، معلم کلاس پنجم یک دبستان پسرانه در تهران است و معتقد است: «آنچه که فصل مشترک آموزش مجازی محسوب میشود، آسیب و باز هم آسیب است و واقعا معلوم نیست بتوان تا چند سال آینده آن را جبران کرد؛ اما اگر بخواهم به طور مشخص درباره تجربه خودم صحبت کنم، این است که از اوایل آبان سال گذشته ما هفتهای دو یا سه روز مدرسه میرفتیم و بعد از عید نوروز هم دیگر روال مدرسه رفتن عادی شد. آنچه ابتدای امر مشهود بود، شکل ارتباط گرفتن بچهها با یکدیگر و نحوه ارتباط با معلمان بود. حالا شانسی که من داشتم، این بود که معلم کلاس پنجم بودم و دانشآموزانم کلاس اول و دوم را حضوری گذرانده بودند و بعد از چندوقت مشکلاتشان حل شد اما فکرش را بکنید، یک بچه کلاس اول یا دومی که اصلا روی مدرسه را ندیده و محدود بوده به یک ماه و نیم مدرسه آمدن پس از نوروز امسال، چه آسیبهای رفتاری میتواند داشته باشد.
او ادامه میدهد: «ما مهرماه امسال با کلاس سومیهایی مواجه هستیم که در واقع کلاس اولی هستند و تازه میخواهند با فضای مدرسه آشنا شوند. این بچهها امسال تازه باید مهارت روی نیمکت نشستن، دستشویی رفتن و یا در حیاط بازی کردن را یاد بگیرند و ما هم پذیرفتیم که مهارتهای اجتماعی این بچهها بسیار پایین است.
خانم غیوری اضافه میکند: «آنچه که در این دوسال و نیم برای منِ معلم ثابت شد این بود که کارکرد نظام آموزشی در همه دنیا زیر سوال رفت! چون به زعم بنده کارکرد آموزش در قالب فضای آنلاین نمیگنجد. آموزش، یک پدیده چشم در چشم و رو در روست. کرونا کاری کرد که بهترین اساتید و بهترین دانشجویان هم از رویکرد اصلی خودشان دور شدند. کارکرد مدرسه فقط آموزش و درس و مشق نیست. یک بچه در مدرسه مهارت اجتماعی یاد میگیرد، دوست پیدا میکند، آداب اجتماعی یاد میگیرد، تشویق و تنبیه میشود، بازی میکند، اردو میرود، زنگ ورزش دارد و… «درس» فقط یکی از چیزهایی است که دانشآموز در مدرسه یاد میگیرد اما در این پروسهی تحصیل از راه دور، فقط خود «درس» باقی مانده و سایر جنبههای آموزشی حذف شده است.
این معلم میگوید: «به نظر من کرونا بیشترین آسیب را در سطح آموزش ایجاد کرد و فکر نمیکنم این آسیب به این زودیها جبران شود. مخصوصا در بچههای کمسن که از همه چیز دور شدند و خانوادهها در این مدت فقط ضعفهای آموزش را برای فرزندانشان لحاظ کردند. یادمان نرود، ما از ابتدای سال تحصیلی امسال با بچههای درسزدهای مواجهیم که هراس از درس و کتاب دارند. چون در دو سال گذشته جنبه شیرین آموزش را ندیدند.
وقتی بچهها از آب گلآلود ماهی گرفتند!
دکتر مرجان علیقارداشی (روانشناس بالینی) اما روند آموزش آنلاین در ایران را یک رویکرد بدون زیرساخت میداند: «رویه آموزش آنلاین در ایران بدون اینترنت مناسب و بدون معلم و والدینی آگاه آغاز شد. اولین اتفاق بد در این شرایط چالش میان کادر آموزشی و والدین بود. کادر آموزش درخواستهایی از والدین در راستای آموزش بچهها داشت که این چالشها خودش باعث ایجاد شکاف شد. اگر بخواهم مثال ملموسی بزنم این است که فکر کنید پدر و مادری در یک خانواده دچار اختلاف عقیده و تضاد باشند و طبیعی است که بچهها در این شرایط سوء استفاده کنند. بچهها در این مدت چیزهایی را میدیدند که نباید ببینند و در این بلبشو از آب گلآلود ماهی میگرفتند.
او معتقد است: «در این دو سال قدرت کادر آموزش زیر سوال رفت. به جای اینکه دانشآموزش خودش با کادر آموزش درگیر باشد، شاهد چالش والدینش با کادر آموزشی بود. من مراجعهکننده نوجوانی داشتم که میگفت: «معلم من حرف بیمنطق میزند! و من چرا باید به حرف بیمنطق گوش دهم؟» حالا قصه چه بود؟ مادرش در چالشی با معلم داشته به او گفته بود، شما حرف بیمنطق میزنید.
آموزش آنلاین اجازه نداد که بچهها نظام مدرسه را جدی بگیرند
یکی از چالشهای دانشآموزان در دو سال و نیم پاندمی یاد نگرفتن نظم و انضباط بود که دکتر علیقارداشی در این باره میگوید: «بچهها پیش از دوران پاندمی در قالب نظام آموزش، نظم و انضباط یاد میگرفتند. هرچقدر هم که پدر و مادر این نظم را رعایت میکردند اما باز هم مدرسه جایی بود که قواعد، زمانبندی و پوشش مشخصی داشت. مدرسه جایی بود که بچه یاید میگرفت باید به قواعد اجتماعی احترام بگذارد؛ مثلا در صف میایستاد و آیین صبحگاهی انجام میداد اما در دوران پاندمی عملا این حذف شد و بچههای این دوره احترام به نظام آموزشی را یاد نگرفتند. مادرها به من شکایت میکنند که فرزندشان دیگر از هیچکس حساب نمیبرد! خب؛ این طبیعی است. برای اینکه او در یک فضای فیزیکی و جدی، ناظم و معلم را ندیده و با رفتار قهری آنها مواجه نشده است. آموزش آنلاین اجازه نداد که بچهها نظام مدرسه را جدی بگیرند. در این دوره درگیری والدین و فرزندانشان برای درس خواندن هم شدت گرفت. والدین ایرانی در شرایط عادی هم در این مورد والدین سختگیری بودند و حالا با پاندمی شرایط پیچیدهتر هم شده بود و شکاف والدین و بچهها هم زیاد شد.ـ»
بچههایی که فقط برد ـ برد بازی میکنند
او درباره ضعف ارتباطی و مهارت اجتماعی بچهها توضیح میدهد: «در زمان قدیم، بچهها در خانوادههایی زندگی میکردند که همسالانی برای وقتگذرانی داشتند اما الان مثل گذشته نیست و بچهها تقریبا تنها هستند. بچهها در گذشته قاعده برد و باخت را در همین بازیهای کودکانه یاد میگرفتند اما الان بچهها فقط «برد، برد» بازی میکنند؛ چرا؟ چون با بزرگتر از خود بازی میکنند و بزرگتر معمولا از خودش میگذرد تا کودک لذت بردن را بچشد. این در حالی است که کودک در بازی با همسالان خودش جنگیدن برای هدف را یاد میگیرد و از آن حاشیه امن بیرون میآید. بچهها حدود دو سال و نیم در خانه بزرگ شدند و یکسری از روابط که میتوانستند در مدرسه یاد بگیرند را یاد نگرفتند. بچهها در مدرسه با هم بازی میکنند، دعوا میکنند، آشتی میکنند و همه اینها برایش لازم است. ما بچههایی داریم که وقتی کلاس چهارم و پنجم بودند، دوران پاندمی آغاز شد و اینها دوران نوجوانی را تنهایی در خانه گذراندند. آنها ارتباط باهمسال را از دست دادند و این خیلی موضوع مهمی است. من مراجعهکننده نوجوانی داشتم که افسرده بود، چون در دوران کرونا اجازه نداشت از خانه بیرون رود و یا با دوستانش تفریح کند و این خودش موجب اختلال اضطراب و افسردگی شده بود. من مراجعین اینچنینی زیاد داشتم چون در این مدت کسی را نداشتند که بتوانند احساساتشان را به اشتراک بگذارند.»
او همچنین تاکید میکند: «در یک شرایط ایدهآل، کودک باید قواعد اجتماعی را یاد بگیرد. رابطه رو در رو خیلی مهم است اما بچههای ما پشت قاب مانیتور و تلفن همراه را این را ندیدند. آموزش والدین خیلی مهم است اما قرار گرفتن در محیط اجتماعی همه چیز را عوض میکند. نقش مدارس واقعا مهمتر از نقش والدین آموزش ندیده است. سه ماه اول امسال، دانشآموزانی خواهیم داشت که نمیدانند مدرسه چیست؟ به زعم بنده مدارس، سه ماه اول سال تحصیلی امسال را به آموزش قوانین اجتماعی بپردازند. ما اول مهر امسال، کلاس سومیهایی داریم که بار اولشان است به مدرسه میآیند، مثل یک کلاس اولی که روز اول مدرسه گریه میکند و مادرش را میخواهد.