نقش پررنگ “قصه” بر لوح سفید ذهن کودک
قصهها نقش پررنگی در کودکی ما دارند. روزها را با داستان و نقاشیهای کتابها سرگرم شده و شبها با شنیدن قصهای از زبان مادر به خواب رفتهایم. هرچند ناگزیر به همراه شدن با پیشرفت و به روز شدن تکنولوژی هستیم، اما به یاد داشته باشیم لذتی که در ورق زدن و خواندن کتاب است در فضای دیگری یافت نمیشود. با توجه به تأثیر قصهها بر افکار و شکلگیری شخصیت کودک، میتوان از طریق کتابها به او راجع به مسائل حیاتی و محیط زندگیاش آگاهی داد. همانطور که صمد بهرنگی در جایی به این موضوع اشاره میکند و میگوید: “دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلقین نصایح خشک و بیبروبرگرد…”
با توجه به اهمیت این موضوع خبرنگار ایسنا به گفتوگو با “پروانه ماندگاری” مؤلف و مدرس کارگاههای داستاننویسی در ۳ رده سنی کودک، نوجوان و بزرگسال، گردآورنده ۱۵ اثر حاصل کارگاههای داستان، نویسنده دو اثر مستقل “دو تا دفتر دوخط، دو تا… و مسابقه ماهیگیری” و دو جلد اثر پژوهشی به نام “قصههای بومی هرمزگان” پرداخته که متن این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
ابتدا کمی از کودکی خود بگویید. کتاب و یا داستان مورد علاقه شما در دوره کودکی و نوجوانی چه بود؟
۱۳ سالم بود که معلم انشا به دانش آموزان موضوع آزاد داد و برای اولین بار بجای انشا داستان نوشتم. توجه معلم را جلب کردم و او با یک جمله مسیر فکری مرا عوض کرد؛ «تو یک روزی نویسنده میشوی».
به دلیل شرایط محیط زندگی که در روستا داشتم، دسترسی به کتاب نداشتم؛ اما وقتی برای دیدن خواهرانم به بندرعباس میآمدم، سراغ کتابخانهشان میرفتم و مدتها کتاب میخواندم و قصههای صمد بهرنگی بیشتر از همه به دلم مینشست.
درباره چگونگی ورود خود به این حوزه ادبی بگویید. اولین اثر خود را در چندسالگی خلق کردید؟
۱۳ ساله بودم که متوجه شدم دوست دارم بنویسم و به شدت علاقهمند خواندن کتاب بودم. از آنجایی که شرایط مهیا نبود و کسی در آن زمان به هنر اهمیت نمیداد، در سن ۲۴ سالگی فعالیت خود را شروع کردم و اولین داستانم در سال ۷۷ در روزنامه ندای هرمزگان چاپ شد و سال ۸۸ مجموعه «ما که با خود غریبه نیستیم» به همراه اعضای انجمن داستان چاپ شد. سال ۸۹ اولین کار مستقل خود بهعنوان دوتا دفتر دوخط دو تا خودکار آبی و…با تم بومی چاپ شد.
کدام اثر خود را بیشتر دوست دارید؟
داستان دوتا دفتر دوخط را بیشتر دوست دارم چون بخشی از داستان زندگی خودم و خانوادهام است.
چگونه به داستاننویسی در زمینه کودک و نوجوان علاقهمند شدید؟
سالها پیش در یک جلسه اتاق فکر استاد رضایی هنرمندان را دور هم جمع و ما را تشویق کرد تا کار آموزش را جدی بگیریم و فعالیت داشته باشیم و اهمیت سن کودک و نوجوان را هم یادآور شد. شروع کار از مدارس نمونه دولتی و جامعهالزهرا برای تصویر خوانی بود و آنجا متوجه شدم خیلی از بچهها مستعد و به این رشته علاقه دارند.
موضوع و درونمایه اثر برای مخاطبان کودک و نوجوان را چطور انتخاب میکنید؟ معیارهای شما چیست؟
ابتدا باید نیاز مخاطب امروز را شناخت. زبان کودک، نوع نگاه او به پیرامون خود، آرزوهای آنها و… معیار پرورش تخیل، جهت و نظم بخشیدن به سناریوهای ذهنی که از طریق مطالعه کتاب مناسب به دست میآورند.
چطور میتوان از نگاه یک کودک به مسائل نگاه کرد و از نگاه آن داستان نوشت؟
باید با کودکان زندگی کرد. صمیمی و رها بودن را با آنها تجربه کرد. برعکس بزرگترها دنیای پیچیدهای ندارند. وقتی به آنها نگاه میکنم جز سادگی چیزی نمیبینم. فعالیت در کارگاههای داستان با کودکان به بنده این شانس را داد تا سالها با آنها باشم و بتوانم از طریق این رابطه و شناخت برای آنها بنویسم.
به نظر شما نوشتن برای مخاطب کودک دشوارتر است یا بزرگسال؟
کودک؛ زیرا کودکان امروز وارد دنیای تکنولوژی شدهاند. متأسفانه خیلی از اوقات مراقبتهای لازم هم از آنها صورت نمیگیرد. نویسنده کودک باید دارای مهارت پیدا کردن ایدهای باشد که قدرت جذب کودک را دارد و از نگاه نو وارد مسائل روزمره او شود.
آیا میتوان برای داستان جنبه آموزشی قائل شد و تا به حال کتابی نوشتهاید که جنبه آموزشی و تعلیمی داشته باشد؟
بله اما باید غیرمستقیم و با ظرافت به این مقوله پرداخت. کتاب مسابقه ماهیگیری که جنبه آموزشی و اشاره به حفاظت از محیط زیست دریایی دارد.
بهطور کلی تأثیر ادبیات بر شناساندن و انتقال اطلاعات استان به کودکان را چطور ارزیابی میکنید؟ شما تا چه اندازه در کتابهای خود از عناصر بومی استان هرمزگان استفاده کردهاید؟
خوشبختانه به واسطه حمایت خانوادهها و ارگانهای ذیربط آموزشها و محفلهای ادبی کاربرد زیادی داشته است. بله علاقه زیادی به پرداختن داستانهای بومی دارم و اکثر داستانهایی که نوشتم تم بومی دارند.
به نظر شما استان هرمزگان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در چه جایگاهی قرار دارد؟
طی چند سال اخیر پیشرفت قابلتوجهی داشتیم. توجه بسیاری از ارگانها مانند نهاد کتابخانههای استان، حوزهی هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مدارس استان سبب شده تا استعدادها را کشف کنیم و از سال ۹۴ با کمک نشر فرمهان طرحی بنام مدادهای رنگی را اجرا کردیم و حاصل این طرح، چاپ یازده اثر از کودکان و نوجوانان استان بود؛ و تا حدودی میتوانم بگویم جزو استانهای پیشرو محسوب میشویم.
و خبر خوب اینکه به همت حوزه هنری بندرعباس و طرح هویت بخشی به محلات کم برخوردار در مرحله اجرایی و تاکنون ۴۰ نفر کودک و نوجوان علاقهمند را شناسایی کردیم. گفتنی است این طرح به حمایت اداره امور اجتماعی وزارت کشور اجرا میشود.
شما فکر میکنید بچهها قدیمها بیشتر با ادبیات در ارتباط بودند یا امروز؟
فکر میکنم قدیم به خاطر نبودن تنوع ابزار ارتباطی ازجمله تلفن همراه، رایانه و… بیشتر با ادبیات آشنا بودند. قصههای سینه به سینه از پدران و مادران حکایت از نقش ادبیات در آن زمان دارد.
به نظر شما چگونه میتوان کودکان را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کرد؟
تشویق، توجه و همراهی بهترین تأثیر را دارد. در اجرای طرح مدادهای رنگی مهمترین تأثیر تشویق، شناخت توانمندیهایشان و البته نقش مراکز آموزشی ازجمله آموزش و پرورش هم مؤثر است.
سخن پایانی
کودکان و نوجوانان سرمایههای هنر و فرهنگ کشور هستند. برای ساختن جامعهای سالم، پیشرو و توسعهیافته، نقش ادبیات ضروری است. همدلی مراکز و ارگانها، والدین و هنرمندان میتواند اتفاقات بزرگ هنری را رقم بزند. وقتی بذر میکاریم منتظر درخت نیستیم. منتظر جنگل میمانیم.