فرار ماماها از اتاق زایمان!

به مناسبت روز جهانی ماما

ارسال شده در ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، توسط ایسنا

بسیاری فکر می‌کنند یک ماما فقط می‌تواند نوزادی را به دنیا بیاورد و تمام؛ در حالی که ماماها برای بسیاری از مسائل مراقبتی آموزش دیده و چهار سال آزگار درس خوانده‌اند تا بتوانند به مادر، پدر و نوزاد کمک کنند و این روند را تا دوران یائسگی یک زن ادامه دهند.

همپوشانی کار ماماها و متخصصان زنان و زایمان، مشکلات بیمه‌ای برای ماماها و استرس بالای کاری آنان موجب شده که برخی از ماماها جذب شبکه‌های بهداشت شوند و با مشکلات کار کنند. (۱۵ اردیبهشت) روز جهانی ماما بود و دو ماما از مشکلات و دغدغه‌های کاری‌ خود به می‌گویند.

حدود ۱۱ سال است که در این حوزه کار می‌کند و در حال حاضر یکی از ماماهای پزشک خانواده شهری در استان مازندران است. با این که خیلی کارش را دوست دارد اما اصلا از حقوق و مزایای آن راضی نیست: ماماها می‌توانند در شرایط مختلفی فعالیت کنند. از مشاوره گرفته تا کار در اتاق زایمان و مراقبت‌های نوزاد اما متاسفانه، حداقل در استان مازندران، به دلیل پذیرش پزشک خانواده شهری از ماماها بیگاری کشیده می‌شود. منِ ماما نه‌تنها کار خودم را انجام می‌دهم بلکه باید مراقب سلامت روان مردم جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنم هم باشم؛ در حالی که خودم امنیت شغلی ندارم و در همه این سال‌ها که کار کردم یک بار دولت حاضر نشده ما، ماماها را تحت پوشش خود قرار بدهد و به عبارتی ما را بار اضافی جامعه می‌داند. حتی حقوق ماماهای فعال در شبکه بهداشت طبق قانون کار نیست و ۱۲ درصد حقوق‌مان را باید پزشک عمومی شبکه بهداشت بدهد و مابقی آن را دانشگاه علوم پزشکی مازندران!

او که به دلیل نداشتن امنیت شغلی دوست ندارد، اسمی از او آورده شود، ادامه می‌دهد: حدود پنج ماه است که دانشگاه علوم پزشکی حقوق ما را پرداخت نکرده است. من ماهی دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از حقوقم را از پزشک دریافت می‌کنم که یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان این مبلغ را به اجبار برای حق بیمه پرداخت می‌کنم و دانشگاه هم مابقی حقوق ما را با تاخیر پرداخت می‌کند. به نظر شما ماهی یک میلیون تومان در شان و منزلت یک ماماست؟ حتی در تقویم کشور ما روز جهانی ماما لحاظ نشده است! همه این حرف‌ها را هر سال می‌زنیم اما متاسفانه صدای ما شنیده نمی‌شود و هر بار که اعتراض کردیم، می‌گویند دولت بودجه ندارد! منِ ماما درس خواندم و دوست دارم کار کنم.

شاید برخی با خواندن این مطالب بگویند که خب با این شرایط کار نکن! چرا من باید از کاری که دوست دارم دور باشم؟ من درس خواندم و دوست دارم کار کنم. اصلا به این کار نیاز داریم. چرا عادت کردیم که صورت مسئله را پاک کنیم؟ به ما می‌گویند باید محافظ سلامت روح و روان مردم باشید؛ در حالی که کسی به فکر سلامت روح و روان ما نیست. به ما می‌گویند شما باید در دو شیفت کار کنید از ساعت هشت تا ۱۲ ظهر و ۱۶ تا ۲۰ بعد از ظهر. من که وظیفه مادری و همسری هم دارم، چطور باید زندگی خودم را مدیریت کنم؟ دولت حداقل کاری که می‌تواند برای من انجام دهد، پرداخت حقوقم سر موقع است. اگر پزشک عمومی به من بگوید نیاز به همکاری با من ندارد و می‌خواهد فرد دیگری را جایگزین من کند، چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ من اگر شرایط جذب در بیمارستان را داشتم حتما این کار را می‌کردم اما متاسفانه شرایط برای همه‌ی افراد یکسان نیست. متاسفانه جذب ماماها در استان مازندران بسیار بد است و اگر در سال یک بار آزمون بگیرند، فقط یک نفر در این حوزه جذب می‌شود. به همین دلیل بسیاری از ماماها ترجیح می‌دهند در این آزمون شرکت نکنند؛ چرا که از قبل مشخص است چه کسی جذب می‌شود.

به عقیده این ماما، کار در شبکه بهداشت برای ماماها راحت‌تر و استرس آن از کار در بیمارستان کمتر است؛ چرا که دست ماماها در بیمارستان چندان باز نیست و باید تابع مافوق خود باشند. معمولا متخصصان زنان و زایمان که در بیمارستان کار می‌کنند، مسئولیت کاری خود را نمی‌پذیرند و در واقع همه‌ی کار را روی دوش ماما می‌گذارند و اگر اتفاقی بیفتد، ماما باید جوابگو باشد: برای مثال زمانی که بیمار بدحال برای زایمان به بیمارستان مراجعه می‌کرد و با متخصص زنان و زایمان تماس می‌گرفتیم، می‌گفت چیز مهمی نیست و به بیمارستان مراجعه نمی‌کرد. ماما هم نمی‌تواند خودسرانه تصمیم بگیرد چون باید پاسخگو باشد. همه این مسائل موجب می‌شود که ماماها از اتاق زایمان فرار کنند.

او درباره تفاوت کار ماما و متخصص زنان و زایمان می‌گوید: ماماها باید کارهای مراقبتی را انجام دهند. متخصص زنان یک‌ مرتبه بالاتر از ماماست و مادرها باید سلسله‌مراتب را رعایت و در مرحله اول به ماما مراجعه کنند و در مراحل بعد به متخصصان زایمان؛ مثل پزشک خانواده که حدود هشت سال است در برخی از استان‌ها مثل مازندران و فارس به صورت پایلوت اجرا می‌شود تا از هزینه‌های احتمالی کم شود. مردم باید بدانند که بسیاری از خدمات زایمان و مراقبت‌های قبل و بعد از آن را یک ماما هم می‌تواند انجام دهد و اگر نیاز به جراحی باشد باید به متخصص زنان و زایمان مراجعه کند. یک زن از شش تا ۸۰ سالگی به کمک یک ماما احتیاج دارد. البته در برخی از موارد گفته می‌شود ماماها حتی از بدو تولد می‌توانند به نوزادان دختر کمک کنند؛ از انجام و آموزش مسائل بهداشتی گرفته تا آگاهی‌بخشی درباره مسائل خصوصی. از طرفی ماماها به دلیل زایمان‌های طبیعی مکرری که انجام می‌دهند، در کارشان بسیار ورزیده هستند.

منصوره زندی – ماما – هم ۱۷ سال است که در این حوزه مشغول به کار بوده و در حال حاضر در چالوس فعالیت می‌کند. تعداد نوزادانی که او به دنیا آورده، از دستش خارج شده است. او از دغدغه‌های کاری‌ خود به بیمه اشاره می‌کند: در رشته مامایی دغدغه‌های کاری بسیاری وجود دارد و یکی از آنها قرارداد با بیمه‌هاست که بسیاری از بالادستی‌ها تلاش می‌کنند تا این اتفاق بیفتد تا همکاران ما که مطب دارند بتوانند با بیمه‌ها قرارداد ببندند اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. یکی از دلایل این موضوع مخالفت پزشکان زنان و زایمان است؛ چرا که ما همزمان با آنان در حال فعالیت هستیم و با توجه به این که کشور ما پزشک‌سالار است، هنوز مشکلات ماماها در این زمینه حل نشده است. در حال حاضر هم که نسخه‌ها الکترونیک شده، هنوز برای رشته مامایی در نسخه الکترونیک فکری نشده است.

این ماما درباره همپوشانی کار ماماها و متخصصان زنان و زایمان توضیح می‌دهد: زایمان طبیعی را هم ماماها انجام می‌دهند هم متخصصان زایمان اما معمولا پزشکان زنان جراحی‌ها را انجام می‌دهند. در استان مازندران آمار سزارین بیشتر از همه نقاط کشور بوده و از طرفی جمعیت پزشک زنان در این استان زیاد است و کار پزشک زنان هم جراحی است. بنابراین بالارفتن آمار سزارین در این استان طبیعی است. در حالی که این اتفاق از نظر اقتصادی برای خانواده‌ها مقرون‌به‌صرفه نیست. البته با قوانینی که گذاشته شده آمار سزارین خیلی پایین آمده است و آگاهی مادران نسبت به انجام زایمان طبیعی بیشتر شده است. سزارین یک عمل جراحی سنگین در حوزه زنان است و بیشترین ترس زنان هم از درد زیاد زایمان طبیعی است.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!