سپندارمذگان، روز “عشق ایرانی” ؛ ۲۹ بهمن یا ۵ اسفند؟
جشن سپندارمذگان یا جشن اسپندگان روز عشق ایرانی است و یکی از جشنهای ایران باستان است که در روز ۵ اسفند در گاهشمار زرتشتی که برابر با روز ۲۹ بهمن در گاهشمار خورشیدی است، برگزار میشود. این جشن ریشه در امپراتوری هخامنشیان دارد.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند در گاهشمار زرتشتی یاد کردهاند، اما با توجه به تغییر ساختار گاهشمار ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست، و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری خورشیدی، برخی منابع تاریخ یاد شده را ۶ روز به عقب آوردهاند. با این حال همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند در گاهشمار زرتشتی اشاره دارد.
دکتر محمد نجاری پژوهشگر مطالعات تطبیقی زنان در هنر و ادبیات، نیز در سخنرانی خود با عنوان سوگ و سورنامه، با استناد به ابوریحان بیرونی و گُردیزی، تاریخ پنج اسفند را در گاهشمار زرتشتی درست میداند و میگوید: «بنا به گفته ابوریحان اسپندارمَذ ایزد موکل بر زمین و ایزدِ پشتیبان و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درستکار بوده و به همین مناسبت این روز، جشن زنان، نامگذاری و مردم برای گرامیداشت زنان، به ایشان کادو میدادند و بخشش میکردند.»/ ویکی پدیا
تاریخ سپندارمذگان
۵ اسفند هر سال در تقویم ایرانی روز سپندارمذگان است، با تغییر تقویم ایران و وجود شش ماه سی و یک روزه در تقویم این تاریخ تغییر کرده و برخی ۲۹ بهمن را سپندارمذگان مینامند.
چنانکه در منابع ایرانی آمدهاست، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است. این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب یلدا تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا اسفندگان به ۱۹ روز رسیدهاست. این فاصلهها با اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد و زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه ۳۰ آذر، جشن سده در ۱۰ بهمن و جشن اسفندگان در ۵ اسفند است.
تاریخچه سپندارمذگان
در گاهشماریهای گوناگون ایرانی، علاوه بر اینکه ماهها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بودهاست.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشدهاست که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلاً شانزدهمین روز هر ماه، «مهر» نام داشت و که در ماه مهر، «مهرگان» لقب میگرفت و میبینیم که چگونه هر جشنی با معنی و مفهوم عمیق خود برای مردم شادی میآفرید.
روز آبان در ماه آبان جشن «آبانگان» است یعنی جشن ستایش آب و روز آذر در ماه آذر جشن «آذرگان» است یعنی جشن ستایش آتش و همین طور روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند)، «سپندارمذ» یا «اسفندار مذ» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند.
«سپندارمذگان» روز زن و زمین است. روز پنجم اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی به عنوان روز جشن اسپندارمذگان شناخته میشود.
پیشینه جشن سپندارمذگان
درتقویمهای باستانی ایرانی، علاوه بر اینکه ماهها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز اسمی داشتند. در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشده و روزی که نام روز و ماه باهم تقارن داشتند را جشن میگرفتند. روز پنجم هر ماه در تقویم زرتشتی اسپند نام دارد و در اسپندروز از اسپندماه، جشن سپندارمذگان برگزار میشود. ایزد این ماه نیز، اسفندارمرد (سپندار مذ) فرشته نگهبان زمین و زنان بوده است و این جشن را عید زنان دانستهاند و به نام ایزد بانوی بزرگ ایرانیان باستان است. این جشن در شهرهای مرکزی ایران از جمله اصفهان و ری روزگارانی تداوم داشته است و به نامهای مردگیران، سپندارمذگان، سپندارمذگان و اسفندگان دیده میشود.
در تقویم جدید ایرانیان چون ۶ ماه اول سال ۳۱ روزه هستند بنابراین برخی معتقدند باید این روز را در ۲۹ بهمن جشن بگیرند، اما برخی دیگر میگویند اسم اسپندگان نام پنجمین روز از ماه اسفند است و باید در همان ماه نیز جشن گرفته شود. گرچه به نظر میرسد بیشتر ایرانیان ۲۹ بهمن را برای تبریک گفتن این روز جشن میگیرند.
سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. از این روی در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری میپنداشتند.
در ایران کهن روز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام داشت. این واژه از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به معنی پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شدهاست و معنی این دو با هم فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پارسی میانه «سپندارمت» و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شدهاست.
آئینهای روز سپندارمذگان
گفته میشود در گذشتههای دور مردم عوام ایران در این روز افسون مینوشتند و مویز را با دانه اناز میکوبیدند و معتقد بودن که پادزهر نیش گژدم است. آنان افسون را بر سه کاغذ مینوشتند و بر سه دیوار خانه میچسبانند تا حشرات موذی از آنجا دور شوند. رسم گذشتگان ما در این روز این بوده است که مردان به همسران خود هدیه میدادند. در روز سپندارمذگان مردان، زنان خانواده را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنان اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند. در واقع این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد جشن سپندارمذگان تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این احترام به زن برای مردان گوشزد میشد.
خانوادههای ایرانیان باستان برای سپاس از همسران و بانوان در خانواده و نزدیکان خود، هر یک در اندازهٔ توان برای زنان پاکدامن و فروتن خود دهشها و پیشکشهایی تدارک میدیدند و به پاس زحمات یکسالهشان تقدیم آنان میکردند.
بانوان نیز این روز را گرامی میداشتند و در آن لباس و کفش نو میپوشیدند، زنانی که مهربان و پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بودند و فرزندان نیک به دنیا آورده بودند، مورد سپاس قرار میگرفتند و از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند. در روز جشن سپندارمذگان بانوان از کارهای روزمره و همیشگی در خانه و زندگی معاف شده و به جای آنان مردان و پسران خانواده وظایف جاری ایشان را در خانه به عهده میگرفتند.
در این روز دختران آماده ازدواج یا دمبخت، این اختیار را پیدا میکردند که به میل خود، همسر و شریک زندگی آیندهشان را انتخاب کنند. از همین روی این روز به «مردگیران یا مژدگیران» نیز مشهور شدهاست.
جشن روز سپندارمذگان
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان پارسا و درست کار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان بهشمار میرفت. سپندارمذ نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری دارد ایرانیان از دیر باز این روز را روز زن و روز مادر مینامیدند.
در گذر زمان جشن گرفتن این روز دیگر شکوه گذشتهاش را ندارد و ماهیت آن به روز عشق در بین ایرانیان تغییر یافته است.