علاقه باعث می‌شود راه موفقیت را پیدا کنیم

داستان زندگی محبوبه خالق برند دادا

ارسال شده در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، توسط زهره کرمی

محبوبه شیخی هستم متولد آبان ماه 66،متاهل و مادر یک دختر 7 ساله به اسم نیلا. مهندسی کامپیوتر خوانده‌ام و به رشته دانشگاهیم علاقه داشتم و برای آن زحمت‌کشیده‌ام . در زمینه کامپیوتر موفق بودم بعد از اتمام تحصیلات به مدت 9 سال در چندین اداره و شرکت مشغول به کار شدم ، برنامه‌نویسی و تحلیلگر سیستم و تعمیرات سخت‌افزار حتی آموزش کامپیوتر را تجربه کردم.

از نوجوانی نقاشی می‌کشیدم و در کنار کار و تحصیل و زندگی روزمره از نقاشی آرامش می‌گرفتم.همیشه  به دنبال هنرهای دستی جدید بودم و خودم را  محدود به سبک یا هنر خاص نمی‌کردم .با دیدن نمونه کارها سعی می‌کردم نحو ساخت آن را یاد بگیرم .گل‌سازی و عروسک‌سازی را تجربه کردم .برای عروسک‌ها شخصیت طراحی می‌کردم و همین‌طور برای گل‌آرایی هم خلاقیت داشتم . نمونه کارهایم رو با استفاده از پیام‌رسان‌های رایج 6 سال پیش به اشتراک می‌گذاشتم.در ابتدا دایره بستگان و دوستان و بعد با کمک آن‌ها برای افراد بیشتری فرستاده می‌شد.عکس کارهایم دست‌به‌دست می‌شد و مشتری‌ها با من تماس می‌گرفتند.کمی که گذشت باسلیقه و نوع انتخاب مشتری‌ها آشنا شده و  طرح‌های متنوع‌تری تولید کردم.

کارم رو با ساخت و طراحی ظروف هفت‌سین به‌صورت جدی شروع کردم.برای کارم نام دختولوک را انتخاب کرده و کارت معرفی محصول را با این شرح کنار هر دست‌سازم قرار می‌دادم؛”در استان هرمزگان عروسک‌هایی دست سازی از چوب نخل و پارچه ساخته می‌شود به نام دختولوک به معنی دختر کوچک “برای کارهام بسته‌بندی مناسب می‌ساختم و به بهترین شکلی که برام امکان داشت ارائه می‌دادم. اینترنتی سفارش می‌گرفتم و حتی در بعضی موارد خودم برای مشتری برده و در محل تحویل می‌دادم.یکی از مشکلاتم جایی برای عرضه محصولاتم بود که هم دیده بشوند و هم مشتری امکان انتخاب مستقیم داشته باشد. تو همان سال‌ها یکی از دوستانم که مغازه گل فرشی داشت ظروف هفت‌سینم رو تو مغازه‌اش عرضه کرد که کمک زیادی به فروشم بود. با مغازه صنایع‌دستی و تزییناتی هم توافق کردم که چند مدت نمونه کارهایم رو در ویترین به نمایش گذاشت.

بعد از فروش عید به فکر پیشرفت در کارم بودم و به خاطر محدودیت در آموزش و دسترسی به مواد اولیه مناسب که در شهر بود تصمیم گرفتم مواد اولیه را از شهرهای دیگر تهیه کنم و دوره‌های آموزشی را به‌صورت مجازی طی کنم. نقاشی روی سفال و چوب را تجربه کردم و نقاشی روی شیشه را به‌صورت حرفه‌ای انجام می‌دهم . روی انواع ظروف ،جهله و تمام اجسامی که به نظر من با نقاشی شدن نمای بهتری پیدا می‌کنند  این کار را انجام می‌دهم.

با ترویج اینستاگرام پیج دختولوک رو فعال کردم و عکس کارهایم را آنجا قراردادم.ولی متاسفانه به فکر ثبت رسمی این نام برای محصولاتم نبودم و تو سال‌های اخیر خیلی جاها استفاده شد همین‌طور از چند نمونه از کارهایم و خلاقیت‌هایی که در طراحی آن داشتم کپی شد .

هم‌زمان سرکار می‌رفتم و کنار کارهای خانه ، بچه‌داری و به خاطر علاقه‌ای که به هنر داشتم فعالیت‌های هنریم رو انجام می‌دادم .به این مسئله اعتقاد ندارم که خانم‌های شاغل نمی‌توانند در طول روز فعالیت دیگری داشته باشند .روش کارم هم این بود که با شرایط موجود خودم رو سازگار می‌کردم و مدیریت زمان انجام می‌دادم که هم به کارهای خانه برسم و هم به دخترم همسرم و نقاشی‌ام.به این ایمان‌دارم که علاقه باعث می‌شود راه موفقیت رو پیدا کنیم.

تو تمام سال‌هایی که مادر شدم برحسب سن و توانایی‌های دخترم زمینه سرگرمی‌اش را در کنار کار خودم فراهم کردم .البته مشکلات همیشه هست ،شاید وسط کار خرابکاری‌هایی هم پیش می‌آمد ولی مهم این بود که تجربه می‌شد و دو نفرمان از این فعالیت به آرامش و لذت می‌رسیدیم.همچنین برای انجام کارهای خانه برنامه‌ریزی می‌کردم و از همه فرصت‌هایی که داشتم به نحو احسن استفاده می‌کردم مثلاً وسایل نقاشیم رو میز آشپزخانه می‌چیدم و زمانی که وسط آشپزی باید منتظر پخت غذا می‌ماندم نقاشی می‌کشیدم.

دو سال پیش که توانستم پس‌اندازی داشته باشم ، تصمیم گرفتم تمام توانم را روی این کار بگذارم و به دنبال علاقه‌مندی‌ام و آرزوهایم  بروم. کار اداری‌ام را کنار گذاشتم و یک واحد دریکی از شهرک‌های نوساز اجاره کردم و این  مکانی شد برای نمایش و عرضه و آموزش کارهایم به اسم گالری دختولوک.

چند ماه در آنجا فعالیت کردم و بهترین روزهای کاری‌ام را در تمام این سال‌ها آنجا تجربه کردم .

بعد از چندین بار در کارهای هنری‌ام شکست  خوردم.  ،هزینه کردن برای مواد اولیه و فروش نرفتن کارهایم و یا مشکل جسمی که باعث شد یک سال  نیم نتوانم هیچ فعالیتی داشته باشم و یا عدم موفقیت در جای جدیدی که برای گالری که داشتم باعث ناامیدی‌ام شد . اما این روزها به آینده امید دارم و دنبال شروع دوباره‌ای هستم باهدف‌های بزرگ‌تر

برای کارهایم ، برند ‘ دادا ‘ را انتخاب کردم و هدف‌های بزرگ‌تری رو دنبال می‌کنم. کنار فروش اینترنتی و آموزش  به فکر راه‌اندازی کارگاه تولیدی صنایع‌دستی دادا هستم، باکمی حوصله و ذوق و علاقه خیلی از اجناس تزیینی وارداتی را می‌شود در این کارگاه تولید کرد و باکیفیت و قیمت مناسب به بازار عرضه کرد .همچنین در استان هرمزگان تولیدات صنایع‌دستی متنوع و کارآمدی داریم که اگر خوب دیده شوند و با زندگی امروزی و دکوراسیون مدرن امروز سازگار شوند می‌توانند بهترین انتخاب برای خانواده‌های ایرانی باشند. مثلا در خانه هرکدام از ما چند گلدان چینی است  ولی اگر هر خانواده یک جهله رو برای تزیین خانه  و جایگزین گلدون‌های وارداتی انتخاب کند مطمئنا باعث ایجاد شغل برای چند نفر می‌شود و افراد بیشتری به سمت تولید جهله باکیفیت و متنوع‌تر می‌روند و تأثیر این فعالیت غیرمستقیم به جامعه منتقل می‌شود.

برای شروع کارم 3 سال در خانه فعالیت می‌کردم و تنها هزینه‌ای که داشتم خرید وسایل نقاشی و مواد اولیه به ارزش 300 تومان بود. سپس تمامی وسایل موردنیاز ظروف هفت‌سین رو خریدم و به طراحی و اجرای ایده‌هایم پرداختم.چند مدت طول کشید که توانستم دست‌سازهایم را بفروشم و با پول حاصل از فروش بتوانم مواد اولیه موردنظرم را بخرم و چندین بار هم پیش آمد که تولیداتم و دست سازه هام فروش نرفت و مجبور شدم از پس‌اندازم دوباره مواد بگیرم و دوباره از اول شروع کنم. برای همین به علاقه‌مندان توصیه می‌کنم در هر مرحله‌ای از زندگی‌شان با تمام توان به دنبال آرزوهایشان باشند و با شکست در طول مسیر ناامید نشوند و مطمئن باشند که این علاقه بیشترین کمک را برای کسب موفقیت به آن‌ها  می‌کند.

برای طرح‌هایی که می‌زنم بیشتر از نقوش اسلیمی و طرح‌های تذهیب و رنگ‌هایی که در لباس‌های محلی بانوان استان هست استفاده می‌کنم و برای رنگ‌آمیزی‌ها از مناظر طبیعی و رنگ‌های که در دریا و ساحل دیده می‌شود .

هنرجوهایی در تمام رده‌های سنی برای انواع آموزش داشتم و در این سال‌ها تمام تلاشم را کرده‌ام که به‌جای آموختن یک الگو و طرح تکراری با استفاده از خلاقیت هر فرد طرح و سبک مخصوص به خودش را پرورش بدهم .

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!