فیلمسازی چیزی بود که به تمامی حرفها و ایده های من عینیت و رنگ وبوی واقعیت میبخشید

گفتگوی اختصاصی آوای دریا با حدیث دبیده برنده جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره اردیبهشت:

ارسال شده در ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، توسط زهره کرمی

حدیث دبیده متولد و بزرگ شده در بندرعباس ابتدا در رشته مهندسی کامپیوتر و سپس در رشته جامعه شناسی در دانشگاه هرمزگان تحصیل کرده است و طوری که خود می گوید دومین رشته را با علاقه قلبی شروع کرده است.

وی در حال حاضر با ۲۷ سال سن کسب و کار کوچک خودم  را دارد و بصورت آانلاین سفارش تصویرسازی دیجیتال از عکس ارسالی افراد انجام را انجام می دهد.

از علاقه به فیلمسازی و جذب شدن به این رشته بگویید؟

راستش علاقه من به فیلمسازی به کودکی برمیگردد. زمانی که بازار دوربین های هندی کم بسیار داغ بود و همیشه یا خودم جلوی دوربین بودم یا اعضای خانواده را وادار به اجرای حرکاتی میکردم که نهایتا شبیه فیلم شود. همینطور علاقه ام به نوشتن نیز به همان دوران برمیگردد. زمانی که همه دوستانم از زنگ ادبیات و انشا فراری بودند من با عشق و علاقه تمام هنرم را در دفتر پیاده میکردم و حتی برای بقیه هم می نوشتم و بعد از کسب مقام در حوزه شعر در دوران راهنمایی بذر این آرزو که روزی نویسنده یا شاعری محبوب شوم در قلبم کاشته شد و تشویق همیشگی دبیران ادبیاتم در دیدن این استعداد در خود بی تاثیر نبود.

ولی سالهای بعد با نزدیک تر شدن به تب و تاب سرنوشت ساز کنکور مسیر هنری زندگی من به کل تغییر کرد و در سالهایی که مهندسی کامپوتر میخواندم به کل فراموش شد. بعد از آن تصمیم گرفتم به دنبال علایق همیشگی ام بروم اول در کنکور انسانی ثبت نام کرده و بعد از اینکه در رشته تحصیلی رویاهام یعنی جامعه شناسی قبول شدم فهمیدم رفتن به سمت آرزوها زیاد دور از دسترس نیست

باید بگویم که به طور اتفاقی در بیلبوردی در شهر فراخوان ثبت نام دردوره فیلمسازی انجمن سینمای جوان را دیدم و همین که در میان دروسی که در این دوره تدریس میشد اسم داستان نویسی و فیلمنامه نویسی را دیدم مصمم شدم که در آن شرکت کنم. شروع فیلمسازی از اینجا بود و ما باید هفتگی فیلمهای کوتاه ساخت خود را در کلاس به نمایش میگذاشتیم. فکر میکنم بیشتر از ۱۰ فیلم کوتاه در طول این دوره یکساله ساختیم .بعد از آن باید یک فیلم حرفه ای به عنوان کار پایان دوره انجام میدادیم که اینجا فیلم کوتاه زنگ تفریح ساخته شد. اولین کار حرفه ای و جدی من در حوزه فیلمسازی.

چه شد که در جشنواره اردیبهشت شرکت کردید؟

همانطور که گفتم فیلم زنگ تفریح اولین کار حرفه ای من در فیلمسازی بود .قبل از آن تمام فیلمهای من توسط دوستان و آشنایان یا در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته میشد و نظرات فقط در تعریف و تمجید و گاهی انتقادات سلیقه ای و غیر حرفه ای خلاصه میشد.

تمامی فیلمهای غیرحرفه ای من تحت تاثیر رشته تحصیلیم یعنی جامعه شناسی ساخته شد و زنگ تفریح هم از این قاعده مستثنی نبود

.اما فرقش با بقیه مسئله و دغدغه مهمی بود که در آن مطرح میشد. حتی پایان نامه من نیز کار در همین حوزه کودک همسری است. دلم میخواست این مسئله مهم و حیاتی با تمام جامعه امروز ما به اشتراک گذاشته شود و چه جایی بهتر از جشنواره برای دیده شدن آن .اینطور بود که هم برای محک زدن سطح فنی فیلم و هم برای اثر و تغییری مثبت در جامعه در جشنواره شرکت کردم.

از جشنواره و نحوه شرکت و کیفیت آن بگویید؟

جشنواره اردیبهشت که بعد از سالها وقفه دوباره استارت خورده است از نظر من شروعی قوی داشت و فکر میکنم عوامل برگزار کننده سعی داشتند فرصتی برای دیده شدن فیلمسازانی تازه کار مثل من، در کنار نام های بزرگ استان محیا کنند .

با وجود قضاوتی حرفه ای برای انتخاب آثار راه یافته به جشنواره نوعی نگاهی منصفانه هم وجود داشت که سطح فیلمها را با توجه  به تجربیات و امکانات در دسترس آنها میسنجید. فکر میکنم این نکته مثبتی بود که باعث شد انگیزه و انرژی تازه ای برای تمام هنرمندان استان برای تولید آثاری حرفه ای تر در آینده بوجود بیاید. کیفیت جشنواره هم علیرغم پخش آنلاین بخاطر شرایط ویژه کرونایی نه تنها پایین تر نیامد بلکه به نقطه قوتی هم تبدیل شد به طوری که این جشنواره استانی از بازدید فوق العاده ای برخوردار شد و نه فقط افراد حاضر در استان بلکه تمامی دوستانم در سطح کشور موفق به دیدن آثار شدند. فکر میکنم این جشنواره و افراد حاضر در آن کمک بسیار بزرگی به آینده هنری استان هرمزگان خواهند کرد چرا که وجود چنین رویدادهایی هم باعث دیده شدن استعدادها میشود و هم هنرمندان سعی میکنند سطح خود را سال به سال ارتقا دهند.

از فیلم خود بگویید؟

فیلم من واقعا مثل کودکی که بزرگش کردم برایم عزیز است چرا که ایده این فیلم از همان کلاسهای داستان نویسی انجمن سینمای جوان می آید. اولین بار که داستان را سر کلاس خواندم فکر میکنم بازخورد خوبی از کل کلاس و استاد بزرگوارم آقای آب روشن گرفتم. ایده آن همراه من ماند تا زمانی که قرار شد فیلم پایان دوره را بسازیم. مصمم بودم که هر جور شده همین فیلمنامه را کار کنم. با تمام چالشهایی که پیش رو بود از جمله کار با کودکان که برای من در اولین تجربه کارگردانی بسیار سخت بود اما کمک های استاد راهنمای بنده آقای خائف واقعا این مسیر سخت را هموار کرد و از همینجا باز هم از ایشان تشکر میکنم.و فکر میکنم باید از کل عوامل کار هم باز تشکر کنم چرا که در گرمای تابستان بندر مجبور بودیم سخت کار کنیم.

تهیه کنندگی کار که همیشه مهمترین بخش هر پروژه است هم بر عهده خودم بود و همین یعنی مجبور بودم بودجه ساخت را در کمترین حالت ممکن نگه دارم اما شانس با من یار بود و عوامل حرفه ای کمبود امکانات مثل تجهیزات نور و طراحی صحنه و غیره را جبران کردند.اینطور بود که ایده ای که متولد شده بود به فیلمی که آرزویش را داشتم تبدیل شد.

چه شد فیلمنامه نویس یا بهتر بگویم حیطه ساخت فیلم وارد شدی؟

همانطور که گفتم علاقه ام به نوشتن به زمان کودکی برمیگردد.اما با وارد شدن به رشته جامعه شناسی صدایی در من بوجود آمد که میخواست دنیا را تغییر دهد.من هر روز با مفاهیم جدید سر کلاس دانشگاه آشنا میشدم و میدانستم نه فقط من بلکه باید کل دنیا این مفاهیم را بیاموزند.شما خودتان میدانید در جامعه ای زندگی میکنید که سراسر مسئله و مشکل دارد مخصوصا برای زنان و آرزو میکنی کاش فلان مشکل وجود نداشت حتی زندگی شخصی خود من بعنوان یک زن با جامعه شناسی و راه حل هایش عجین شد و تغییرات مثبتی زیادی رخ داد.حالا که زندگی خودم به کل تغییر کرده بود دلم میخواست زندگی همه بخصوص زنان کشورم بهبود پیدا کند.من در جامعه شناسی باید تمامی مشکلات را از زوایای مختلف میدیدم و راه حلی برایش پیدا میکردم.روزی نبود که من با این انگیزه از خواب بیدار نشوم.ذهنم پر از ایده بود و فقط با جامعه کوچکی یعنی دانشگاه و اساتیدم آنها را مطرح میکردم.اینگونه بود که همه چی فقط در حد حرف باقی می ماند و من همش چیزی فراتر از آن میخواستم.فکر میکنم خداوند یکروز مسیر را به من نشان داد و من با همین رویا وارد انجمن سینمای جوان شدم.فیلمسازی چیزی بود که به تمامی حرفها و ایده های من عینیت و رنگ وبوی واقعی میبخشید .

توصیه خاصی برای علاقه مندان به فیلمنامه نویسی دارد؟

فکر نمیکنم آنقدر جایگاه بزرگی برای توصیه کردن به کسی داشته باشم چرا که خودم در زندگی با آزمون و خطای بسیار بالاخره به آرزویی که داشتم رسیدم.اما اگر در همین یک مورد بخواهم توصیه ای بکنم یک جمله است : بنویسید.همه جا بنویسید. هر فکر و ایده ای که به ذهنتان خطور میکند بنویسید.سعی نکنید ایده آل باشید یا شبیه شخصی خاص بنویسید تا حرفه ای دیده شوید.فقط دنیا را از دید خودتان بنویسید با تمام جزئیاتی که میبینید و دوستش دارید و دلتان میخواد دیگران هم آن را ببینند.در کنار آن داستان بخوانید و فیلم خوب ببینید.این قسمتش آسان است چون فکر نمیکنم کسی در دنیا وجود داشته باشد که از فیلم و داستان لذت نبرد.اگر عاشق نوشتن هستید کارتان خیلی راحت و سراسر لذت میشود.نوشتن، خواندن، دیدن.باقی اش یاد گرفتن تکنیک هایی آسان است که نیاز به آموزش دارد که هم اینروزها در اینترنت بصورت رایگان در اختیار همه است و هم کتابها و کلاسها زیادی برای آموختن است.اما موتور اصلی قلب شماست اگر همه تکنیکها را یاد بگیرید اما شوقی به نوشتن نداشته باشید اینکار فقط وقت و انرژی شما راه تلف میکند چرا که تکنیک خالی و عاری از خلاقیت چیز فوق العاده ای از آب در نخواهد آورد.

فیلمنامه نویسی یا فیلم سازی؟کدام یک را انتخاب میکنید؟

فکر کنم کسب مقام بهترین فیلمنامه در جشنواره اردیبهشت به خوبی نشان دهد به کدام یک بیشتر علاقه دارم و موفق تر هستم.یادم است در یکی از کلاسها استاد از ما میخواست بنویسیم که چه آینده ای برای خود در فیلمسازی میبینیم و من صراحتا گفتم صرفا برای نویسنده شدن آمده ام.بنا به دلایلی که قبلا گفتم برای حل مشکلات و تغییر دنیا دوست داشتم بنویسم و این قدرت هم در خودم میدیدم.این ویژگی اینقدر در من مشهود بود که روزی استادم گفت” لازم نیست دنیا رو نجات بدید فقط فیلم بسازید”.دقیقا یادم نیست از روی عصبانیت از کیفیت فیلمهای ما بود یا چیز دیگری اما من همچنان این جمله یادم است و با احترام به استادم هنوز دلم میخواهد دنیا را نجات دهم.آن روزها علاقه دیوانه وار به نوشتن داشتم و فکر میکردم جور دیگری توانایی تبدیل  دنیا به جای بهتر را نداشته باشم اما بعد از تولید زنگ تفریح دیدم مردم چیزی که را که به چشم ببینند خیلی بیشتر دوست دارند و در نتیجه اثر بیشتری در وجودشان خواهد داشت.حالا میدانم لذت به تصویر کشیدن ایده ها کم از لذت نویسندگی نیست.هنوز با عشق مینویسم و منتظر فرصتی دوباره هستم برای بهتر دیده شدنشان چه با کارگردانی من یا شخص دیگر فقط میدانم دیگر راهم از فیلمسازی جدا نمیشود.

علاقه مندان چطور میتوانند به این حیطه وارد شوند؟

راستش در این روزهای کرونایی نمیدانم چه پیشنهادی بدهم چرا که تمام مراکز و فعالیتهای هنری به حالت تعلیق در آمده است اما آموزش دیدن قطعا میتواند شروع خوبی باشد.از آنجایی که خودم از انجمن سینمای جوان شروع کردم با اطمینان این دوره های این انجمن را معرفی میکنم و میدانم مدیریت محترم آنجا سرکار خانم کهوری نژاد با روی باز منتظر دیدن استعدادهای تازه و علاقه مندان به این حوزه هستند.

برای دختران هم سن خودت چه پیشنهادی داری؟

حرف از دختران شد اجازه دهید برای غیرهمسالان خودم هم صحبتی داشته باشم.چرا که خودم هم دوست داشتم وقتی کمی کوچکتر بودم کسی راهنمایی ام میکرد.  شاید زودتر به مسیر درست زندگی ام وارد میشدم اما بنا به تجربیات خودم میدانم هیچوقت دیر نیست.میدانم جمله ای کلیشه ای بود ولی واقعا من چهار سال تمام در رشته ای که عذاب میکشیدم درس میخواندم و اصلا موفق نبودم حتی مدرکش هم به کارم نیامد و مشغول کسب درآمد از هنر هستم. چیزی که همیشه دوستش داشتم.اما به محض اینکه تمامی قضاوتهای خانواده و جامعه را نادیده گرفتم مسیر درست برایم مشخص شد.در سن ۲۳ سالگی دوباره کنکور دادم اینبار با علاقه درس و دانشگاه را شروع کردم و همان شروع تغییرات بزرگ در زندگی ام شد.شما هم باور داشته باشید که مجبور نیستید طبق انتظارهای دیگران حتما دکتر ، مهندس ، وکیل و یا دانشمند شوید و کافی است یک جایی به همه بگویید کافی است. من واقعا یک آرزوی بزرگ دارم و میخواهم به آن برسم. انتظار برخوردهای تند را داشته باشید اما تسلیم نشوید چون وقتی به رشته و کار مورد علاقه خودتان مشغول شوید میبینید ارزشش را داشته و تازه آن موقع نه تنها خودت به این دختر قوی که هستی افتخار میکنی بلکه همه کسانی که میگفتند دختر حق ندارد فلان کار را بکند بهت زده میکنید جوری که از جایشان بلند میشوند و برایتان دست میزنند.

حرف آخر؟

بعنوان حرف آخرمیخواهم این را بگویم که هنوز باورم نمیشود به یکی بزرگترین آرزوهای کودکی ام رسیدم اینکه بالاخره نوشتن که عشق بزرگ زندگی من بوده توسط افرادی حرفه ای در این زمینه مورد تایید قرار گرفته و بابت آن جایزه گرفتم.بابت آن اول از خداوند ممنونم، از خودم که سخت تلاش کردم از خانواده ام که حامی بودند و تمام دوستان و عزیزانی که در این ۲۷ سال تشویقم کردند که استعدادهایم را دست کم نگیرم متشکرم. همچنین خوشحالم که  زحمات اساتید فرهیخته ام چه در دانشگاه هرمزگان و چه در انجمن سینما جوان که در تمام عمر مدیون آموزه هایشان هستم را بی نتیجه باقی نگذاشته ام. در آخر ممنونم از شما و نشریه وزینتان که این فرصت را در اختیار من گذاشتید.

newsletter

عضویت در خبرنامه

زمانی که شماره جدید منتشر شد، ما شما را با خبر میکنیم!